بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: سبک زندگی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
8300
متن پرسش
باعرض سلام وطول عمرباعزت برای استاد 1)درادامه سوالات سیروسلوک وپاسخهای حضرتعلی درخصوص عرفان علی الخصوص عرفان عملی توضیح بفرماییدوشرایطورودبه این وادی چه می باشدازکجاوچگونه شروع نماییم ارشادبفرماییدمنبعی هم اگرمعرفی بفرماییدممنون می شوم؟ 2)چیزی که دراکثرقریب باتفاق بچه مذهبی های مابچشم می خوردنداشتن انگیزه مادی درزندگی دنیوی می باشدونداشتن این انگیزه باعث می شودرغبتی به فعالیت بیشتردرعرصه اقتصادوجودنداشته باشدوبجای ان بیشترتوجه وی به مسائل اخروی وپرداختن به ان باشدوبقولی به رزق رسیده قناعت اشته باشدوبیشتراز ان را وزرووبال بدانداین مطلب راتاییدمی فرماییدودرصورت ایرادداشتن ارشادبفرمایید
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- به نظر حقیر منازل السائرین خواجه عبداللّه انصاری به عنوان عرفان عملی متن خوبی است و نیاز است که از شرح استاد توانایی آن را دنبال کنید تا جایگاه و رویکرد اعمال عبادی ما روشن شود و گستره‌ی اعمال عبادی شرعی را در جان خود و در عالم ابدیت احساس کنیم. شرح استاد یزدان پناه از اساتید قم خوب است 2- از یک طرف انسان باید حُبّ دنیا و حبّ شهرت را از درون خود بزداید و از طرف دیگر در جهت خدمت به خلق و رفع مشکلات مردم در راستای «الکاسب حبیب اللّه» تلاش کند. هنر عزیزان جمع این دو نکته است و با همین انگیزه می‌توان دروس دانشگاهی را با انگیزه‌ی کامل ادامه داد. موفق باشید
8313
متن پرسش
باسلام اینکه مرحوم قاضی فرمودند اگر کسی نمازش را اول وقت بخواند و به مدارج عالیه نرسد مرا لعن کند، شامل حال کسانی که نماز ظهر و عصر (یا مغرب و عشا) را با هم بخواند (نه در نوبت های مجزا) نیز می شود؟ باتشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: منظورشان همین‌طوری است که علماء شیعه به ما فرموده‌اند که جمع هم می توانیم بخوانیم. موفق باشید
8281
متن پرسش
سلام علیکم متاسفانه نسبت به خداوند متعال سوء ظن زیادی دارم.همیشه فکرمیکنم آینده ام بد است.خوشبخت نمیشوم.کلا ناامیدم به خاطر اینکه خیلی در زندگی سختی کشیده ام.اما چه کنم که وارد قلبم کنم که خداوند قادر متعال و ارحم الراحمین است؟خیلی نگران آینده ام هستم و می ترسم پر از تنهایی باشد.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: برای خود یک زندگی را تعریف نکنید و از خدا بخواهید آن زندگی را به شما بدهد. سعی کنید وارد مرحله‌ای شوید که به خدا بگویید چون تو را ربّ خود می‌دانم و می‌دانم رحمت تو واسعه است، پس هرچه تو می‌خواهی می‌خواهم، تا راه‌هایی در جلو شما باز شود که سعادت و خوشبختی شما در آن است. در ضمن از گوهر تواضع و مهربانی غافل نباشید. موفق باشید
8289
متن پرسش
سلام خدمت شما استاد حقیقتا احساس می کنم عنایاتی داره به من میشه که هر چی نظر میکنم به زندگیم واقعال نکته مثبتی توش نمیبینم که بگم به خاطر این نکات مثبته که خدا نظر کرده نه نماز درستی دارم نه رفتارم با والدینم تعریف داره و خیلی چیزای دیگه اما احساس میکنم روح معنویم هر روز در حال تقویته با اینکه در اوج جوانی و شهوت هستم اصلا میل به نامحرم دیگه ندارم حتی دیگه نگاه بهشون اذیتم میکنه اصلا میل به حرف زدن ندارم و خیلی چیزای دیگه برام ابهام شده که چرا انقد مورد عنایتم اخه من که تو بندگی به خودم صفر میدم چرا انقد دارم رشد میکنم به خدا شرمنده خدام شرمنده برقی از منزل لیلی بدرخشید سحر وه که باخرمن مجنون دل افگار چه کرد
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: با این‌همه سعی کنید تعادل خود را در رابطه با خدا و والدین درست کنید و در غذاخوردن هم مواظب باشید از حدّ معمول کم‌تر نخورید و ورزش هم فراموش نشود چون در این موارد ممکن است قوه‌ی واهمه ورود پیدا کند و به مشکل ایجاد شود . موفق باشید
8292
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید شما درباره اسراف پاسخ داده اید که :در رساله‌های عملیه قسمت اسراف را برایشان بخوانید تا روشن شود اگر وسیله‌ای که اموراتمان با آن می‌گذرد را بی‌دلیل رها کنیم اسراف است و حرام است . منبع این مساله کجاست. اگر اینچنین باشد ما خیلی وسایل داریم که الان استفاده نمی کنیم و ممکن است تا چند سال دیگر مورد استفاده قرار نگیرد مثل بعضی آچارها این هم اسراف است؟. البته من نمی خواستم سوال فقهی از شما بپرسم ولی چون اشاره کرده بودید مورد سوال شد با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: همین‌طور که در فتاوی مراجع عزیز ملاحظه می‌کنید مصداق اسراف را عرف تعیین می‌کند. مثال آچار مثال خوبی نیست که بگوییم چون همیشه به آن نیاز نداریم پس رها کنیم. و نمی‌دانم در رابطه با چه موضوعی آن عرض را کرده‌ام. ولی باز تأکید می‌کنم با داشتن معنای اسراف مصداق را باید خودمان تعیین کنیم حتی ممکن است داشتن یک چیز برای یکی اسراف باشد و برای دیگری اسراف نباشد. موفق باشید
8052
متن پرسش
سلام استاد،خسته نباشید.چراورزش در درمان افسردگی و اضطراب اینقدر موثر است؟این بیماریها یعنی زیادی به خیالات میدان داده شده ولی کار کردن با به نیت ورزش ورزش کردن دو تاثیر متفاوت دارند وکار جای ورزش را نمی گیرد،باوجود اینکه در هر دو تا اراده روح بر بدن تثبیت می شود ولی ورزش تاثیر عجیبی دارددر دفع خیالاتوکار نمی تواند جایگزین ورزش شودومن به دنبال تاثیر ورزش در دفع خیالاتم؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بنده در این مورد در قسمت سوم کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» تحت عنوان تأثیر روح بر حرکات ورزشی عرایضی داشته‌ام. موفق باشید
7955
متن پرسش
باسلام پسری هستم متاهل، کمی عامل به دین، مثل: اهل نماز اول وقت، اهل هیئت، عاشق رهبر، مانوس با مفاتیح، اهل مطالعه و.... که البته الحمدلله و همه به لطف خداست. اما متاسفانه از مشکلی اساسی رنج می برم. من با وجود تاهل و رضایت از همسرم در مسائل مربوطه، تمایل بسیار شدیدی به جنس مخالف دارم. به شدت وقتی از کنارم می گذرند میل به نگاه دارم. اگر صدایشان را بشنوم به شدت خوشم می آید. بسیار انها را جذاب می دانم. خلاصه تمایل خیلی شدیدی به آنها دارم. حتی اگر چشمم اتفاقی مثلا در بین فامیل و آشنایان و... مثلا به خانم میانسالی که چادری است و صورت زیبایی دارد، بیفتد، خیلی خوشم می آید و دلم می خواهد با او دقایقی حرف بزنم که البته این کار را نمی کنم. اما خیلی دلم می خواهد. بگویم که با وجود این تمایل عجیب و بسیار شدید، الحمدلله خودم را کنترل میکنم و به لطف خدا در اکثریت موارد به گناه نمی افتم. و نگاه دوم و ادامه دار نمی کنم. اما از درون تمایل خیلی عجیبی دارم به حدی که انگار دارم به حد انفجار میرسم. جزوه مرزهای ارتباط شما را هم خوانده ام. نمی دانم با این تمایل چه کنم؟ گاهی اوقات اینقدر فشار می آید که دوست دارم اصلا وجود نداشته باشم. هر چیزی که اثری از جنس زن باشد مرا بیخود میکند. باز می گویم که مراقبم به گناه نرسد و اکثرا در حد میل می ماند. اما میلی در حد انفجار. باور کنید. تو رو خدا هم برایم دعا کنید. و هم راهکاری اساسی بفرمایید تا کی باید تحت این میل شدید باشم؟ پدرم در آمد ممنون
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: شما را می‌خواهند با این بلیه امتحان کنند و به اندازه‌ای که در زیر سایه‌ی شریعت الهی خود را کنترل کنید برکات حضور قلب نصیب‌تان می‌شود و با برخورد خوب با همسرتان می‌یابید که همه‌ی آنچه در بقیه هست به صورت حلال و دل‌پسند در همسرتان می‌باشد. راه‌کار اساسی همین کاری است که انجام می‌دهید و خود را کنترل می‌کنید تا پس از آن‌که از امتحان با موفقیت بیرون آمدید آن را از شما برمی‌دارند و دیگر آن میل‌ها می‌رود به دنبال کارشان. موفق باشید
7871
متن پرسش
سلام علیکم استاد استاد اینکه افرادی مثل رسول ترک در اوج الواتی بودند و به برکت نور سیدالشهدا (ع)‌به درجات بالا نائل شدند و یا اینکه افرادی از قبیل حر ریاحی که اباعبدالله او را از فرش به عرش کشاند و نه تنها ایشان بلکه افرادی دیگر . مثلا مثل شیخ محمدجواد انصاری همدانی که اسفار اربعه را طی کرد بود اگر شرح حال ایشان را بخوانید خودشان گفته بودند که اصلا من ضد عرفان بودم . در کتاب سوخته میتوان جزییات زندگی ایشان را خواند . اینکه مادرشان قبل از تولد ایشان خواب رسول اکرم را میبینند و حضرت رسول مژده ی به دنیا آمدن چنین فرزندی را میدهد و اینکه خداوند حال ایشان را در بازه ای از زندگی دگرگون میکند و ایشان را به سوی عشق خود سوق میدهد. ریشه ی این تحولات در کجاست ؟ اگر آقای انصاری که میفرمود شرع مقدس همین فقه است و یک جایی خداوند قلب او را میلرزاند . اینکه حر ریاحی که در سپاه کفر بود و به حق پیوست و امثال رسول ترک ها و ... که از فرش به عرش رفتند ریشه اش در کجاست ؟ آیا این ریشه در اعیان ثابته و عالم قبل از خلقت دارد ؟‌یا اینکه شخص خود کاری حسنه انجام داده که اینگونه خداوند از او دستگیری کرده است ؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: همه‌ی این توفیقات در صداقت آن عزیزان نسبت به حق نهفته است هرچند در مسیرهای انحرافی قرار می‌گرفتند ولی صداقت خود را نسبت به حق زیر پا نمی‌گذاردند و هیچ‌چیزی را جایگزین حق نمی‌کردند و لذا حضرت حق نیز به موقع‌اش خود را به آن‌ها می‌نمایاند. موفق باشید
7868
متن پرسش
سلام علیکم خسته نباشید شرمنده بی ادبی میکنم. پاسخ سوال 7846 که در مورد پخش قرآن (و مناجات)قبل از اذان از بلندگوهای مساجد بود به نظرم یکم غیر منطقی می اومد یا اینکه برای من زیاد واضح نبود تو جمهوری اسلامی این یه حق واضحه برای مردم که حتی اگه خونشون تلویزیون و رادیو هم ندارن،بتونن زمان اذان رو بفهمن و به همین دلیل مساجد باید اذان رو پخش کنن. اما پخش قرآن و مناجات های قبل و بعد اذان باعث ظلم به همسایه هاست. چرا باید پخش بشه؟؟ بازم شرمنده
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: همین طور است که می‌فرمایید. اگر قبل از پخش اذان حتی اذان ظهر و مغرب و عشاء پخش قرآن موجب ظلم به همسایه‌های مسجد باشد نباید به این کار مبادرت کنند و اگر همسایه‌های مسجد خبر دهند که از پخش قرآن قبل از اذان به زحمت می‌افتند بر هیئت امناء مسجد واجب است که این کار را نکنند. بنده با فرض این که چنین مشکلی پیش نمی‌آید عرض کردم یک سنت حسنه است. موفق باشید
7846
متن پرسش
بسمه تعالی سلام علیکم استاد عزیز بنظر شما اینکه اخیرا از بلندگوی مساجد قبل از اذان آیات قران پخش میشود و آنهم توسط نوار ضیط شده یک مساله بدعت و یک کار اشتباه نیست واقعا چنین چیزی در روایات هست که قبل از اذان آیات قرآن کریم را از پشت بلندگو پخش کنند؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: هر چه هست،‌یک سنت حسنه است مگر برای اذان صبح که چون موجب آزار مردم می‌شود نباید بیش از اذان صوتی از بلندگوی مسجد پخش شود. موفق باشید.
7842
متن پرسش
باسلام آیا تولد گرفتن ها و قاب عکس خود را در منزل زدن و امثال این کارها مخصوصا برای بزرگسالان یک نوع نظر به غیر یعنی خود نیست؟ نظر شما در این مورد چیست؟ در مورد فرزندانمان چه؟آیا بهتر نیست با امثال این مسائل آنها را محب خودشان نکنیم؟ هر چند مبتلا به شده .
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در هر حال اسلام ما را دعوت به ساحت‌های بالاتری کرده‌است تا به جای نظر به جسم انسان‌ها و اموری که مربوط به جسم است، وجوه بالاتر انسان‌ها را مد نظر قراردهیم و اگر تولّد ائمه را مدّ نظر قرار می‌دهیم به جهت شخصیت قدسی آن‌هاست تا ابعاد قدسی آن‌ها مورد غفلت قرار نگیرد. موفق باشید
7823
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام استاد عزیز، من در مورد ازدواج سوالاتی دارم،از نظر اعتقادی وایمانی زن و مرد چقدر باید به هم نزدیک باشن؟آیا اگر فاصله ای باشه میشه باامید به اینکه بعد از ازدواج این فاصله کم میشه واز بین میره جواب مثبت داد؟ بعضی ها به من میگن زیاد سخت نگیر،همین که مردی اومده که نمازشو میخونه باید کلاهتو بندازی هوا!!!!! استاد میترسم بعد از ازدواج همین اندک ایمانم از دست بدم وبه کلی از عالمی که به واسطه اشنایی با اثار شما بدست اوردم فاصله بگیرم،چون معتقد به ولایت مرد بر زن هستم...،ازطرفی هم میگم نکنه اگه باامید به اومدن فردی نزدیک به خودم ،به سایرین جواب منفی بدم فرصتها ازدست بره!!!! استاد عزیز اصلا چقدر باید معتقد به قسمت بود مخصوصا در ازدواج؟؟ بطوریکه عقل واختیارمون رو تعطیل نکنیم؟ ضمن اینکه معتقدم اگه خدا ارزوی چیزی رو(در این مورد همسری با ایمان قوی که همت وقصدش بندگی خدا باشه) در دلمون انداخت میخواد اونو بهمون بده... خواهش میکنم همه سوالامو جواب بدید، عمرتون با برکت
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: اگر مردی به خواستگاری‌تان بیاید که با ضروریات دین مخالفتی نداشته باشد و مزاحم دینداری شما نباشد و شما رسالت ایجاد یک خانواده‌ی سالم برای تربیت فرزندان سالم را به عهده بگیرید مشکلی پیش نمی‌آید. از طرفی کسی نگفته مرد بر زن ولایت دارد تا شما تصور کنید باید تمام اخلاق و عقاید خود را با شوهرتان هماهنگ کنید. زن در دو مورد باید از مرد تبعیت کند یکی اذن گرفتن در خروج از خانه و دیگر در مسائل جنسی. با توجه به این امر درست است که گفته شود نباید خواهران مذهبی سختن‌گیری کنند. موفق باشید
7810
متن پرسش
باسلام لطفا در مورد فضیلت اخلاقی دوست داشتن انسانها و خیرخواهی برای دیگران و مبارزه با خودخواهی توصیه هایی بفرمایید. چه کنیم تا دوست داشتن انسانها و خیرخواهی برای آنان بصورت ملکه ای در جان ما تثبیت شود و از این طریق بتوانیم بر سرعت سیر الی الله بیفزاییم؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بحمدلله حضرت سجاد علیه‌السلام در دعای شریف مکارم الاخلاق این فضیلت را به خوبی در معرض دید ما قرار داده‌اند و روشن نموده‌اند سلامت جامعه به آن است که جواب بدی انسان‌ها را با خوبی‌ بدهیم. بنده خدا را شاکر هستم که با این دعا مأنوس می‌باشم و سعی کرده‌ام برای تحقق جامعه و تمدّن اسلامی رهنمودهای آن حضرت را با شرحی مختصر در اختیار مردم عزیز قرار دهم و شما می‌توانید صوت آن شروح را در سایت دنبال نمایید. به قسمت جلسات دوشنبه رجوع فرمایید. موفق باشید
7796
متن پرسش
سلام علیکم ازکجابفهمیم که ما هم مثل کانت وهیو فکر نمیکنیم ؟کانت وهیو که اثرات سویی در دنیای غرب گذاشته انددر برزخ چگونه اندووظیفه مادرحال حاضرنسبت به تفکر کانت وهیوچیست؟ آیاراهی هست که انسان دفعتاازتمام صفات بد باک شود وارتباط روحی به چه معناست؟ آیاعالمان دینی غیرمستقیم هم میتوانند کسی راتربیت کنند نزدیک یک سال است که هرروز برای داشتن استاددعامیکنم ولی نتیجه نگرفتم چرا؟لطفاراهنمایی بفرمایید واگرممکن است دعاهم بفرماییدازکجا بفهمیم حالاتی که برنفس مامیگذردشیطانی یانفسانی یاالهی است التمس دعا
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: آیا کسی که در کنار گنج است دعا می‌کند گنجی بیابد و یا از گنج استفاده می‌کند؟ قرآن و شریعت محمدی«صلواة‌اللّه‌علیه‌واله» از هزاران هزار استاد بالاتر در کنار شما است. دست به کار شوید تا همه‌ی این سؤالاتتان را با تمام وجودتان جواب بگیرید. ملاک زندگی بدون عذاب در برزخ قیامت تقیّد به شریعت الهی است. موفق باشید
7797
متن پرسش
با سلام. بنده جوانی هستم که بزرگترین بلای زندگی خود را قضا شدن نماز صبح میدانم. اینجانب به خطاکار بودن خود اعتراف دارم ولی در طول روز همیشه نمازهای ظهر و مغرب را در مسجد به جا می آورم و تقریبا مراقب اعمالم هستم. چند سال است که پاشنه در حاجت خواستن از اهل بیت و شهدا را در بهترین زمان ها و مکانها از جا در آوردم و تمام مستحبات قبل از خواب و چیزهای دیگر رو رعایت میکنم- اهل هیئت و مجالس مذهبی و غیره هستم. زیاد هم در طول روز با بقیه پرحرفی نمیکنم. از بابت قضا شدن نماز صبح هم در طول روز خیلی شرمنده ام و همیشه تو مسجد و مجالس مذهبی از ته دل از خدا و ائمه میخوام که درستش کنند- ختم میگیرم- نذر میکنم-خلاصه زمین و آسمان رو به هم میدوزم ولی با این وجود باز هم نمیدانم مشکل این بدبختی کجاست. میدانم که کسی که نمازش درست نشه هیچ کارش درست نمیشه. خیلی عذاب میکشم ولی نمدونم چرا جوابم رو نمیدند. به نظر استاد محترم ریشه این قضیه از کجا مشکل داره؟ کمک کنید.یاعلی
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: اگر در صبح قبل از طلوع آفتاب بیدار شدید و اقدام به اقامه‌ی نماز نکردید، معصیت کرده‌اید وگرنه چرا بی‌خود نگران هستید، موضوع را بگذارید به عهده‌ی خدا. همه‌ی آنچه باید قبل از خوابیدن انجام دهید را انجام دهید و بعد بگویید خدایا اگر برای نماز صبح قبل از طلوع آفتاب بیدار شدم نماز صبح‌ام را می‌خوانم وگرنه بعد که بیدار شدم آن را انجام می‌دهم، والسلام. موفق باشید
7780
متن پرسش
باسمه تعالی. باعرض سلام و تحیت حضور استاد محترم. در شرح حدیث ای اباذر فرمودید: باید تعظیم یاد خدا نمود و طبق حدیث درست نیست مثلا بگویید: خدایا این سگ را خفه کن و...و این نوعی برخورد سخیف با موضوع است؛ استاد سوال من این است که اگر انسان دائما و در تمام امور خداد خدا کند چی؟ما در روایات داریم که حتی نمک غذاتان را از خدا بخواهید و یا بند کفشتان را هم از خدا بخواهید، استاد اینها سخیف یادکردن نیست؟مثلا بنده اتوبوس که زودتر از موعد مورد انتظار برسد هم خدا را شکر میکنم و یا حتی اگر دیرم شده باشد از خدا میخوام زودتر ماشینی چیزی برسد؛ استاد اینها اشکال دارد؟ 2- استاد ما در برخی روایات داریم خداوند بندگان بسیار دعاگوی خود را دوست دارد و در برخی روایات داریم که به اندازه نمک غذا (یعنی اندک) دعا کنید این روایات چگونه قابل جمع است؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: خدا را در همه‌ی امور ناظردانستن و متوجه باشیم در هر صحنه‌ای خدا است که خدایی می‌کند، نشانه‌ی بصیرت واقعی است و تعظیم خدا آن است که متوجه حضور متعالی حضرت حق در عالم باشیم و از این جهت او را پائین نیاوریم 2- رجوع انسان در همه‌ حال باید به سوی خدا باشد و در این راستا است که می‌فرمایند حتی نمک غذایتان را هم از خدا بخواهید. موفق باشید
7781
متن پرسش
باسلام 1.طلا داشتن برای زن سبقه دینی دارد و زینتی است که موکد است؟نداشته باشد چه اتفاقی می افتد؟چون امروزه 1 مورد اجباری برای زنان شده که نداشتنش افت است.چون نقره هم برای مردان حلال است ولی اینطور نیست که دنبال آن باشند.2.در اقتصاد چرا طلا اینقدر مهم شده که زندگی عوام الناس بر اساس آن میچرخد؟نبود چه میشد؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: طلانداشتن برای زن هیچ اشکالی ندارد برعکس، گفته‌اند اگر به عنوان زینت داشته باشد عیب ندارد. 2- طلا به عنوان یک وسیله‌ی ارزش‌گذاری اقتصادی مطرح است و نه ارزش‌گذاری انسانی. آری برای این‌که امور اقتصادی جامعه در گردش باشد باید یک چیزی را ملاک قرار داد تا داد و ستد آسان‌تر انجام گیرد و تنها رابطه‌ی کالا به کالا در میان نباشد. موفق باشید
7785
متن پرسش
با سلام حدمت استاد بزرگوار پسری 26 ساله هستم که حدود 4سال هست مشغوبل کار هستم با توحه به تورم بالا و نوسان قیمتها و بی تجربگی خودم نتوانستم در امد جندانی به دست بیاورم تا از لحاظ اقتصادی اماده ازدواج شوم با توجه به اینکه از تمامی حهات نیاز به ازدواج دارم ولی از لحاظ اقتصادی می ترسم ازدواج کرده چون کارم نیز ازاد هست وثبات چندانی شاید در اینده نداشته باشد از لحاظ فکری و مدیریت خانواده فکر میکنم تا حدودی مبانی را بدانم ودر این ضمینه سعی کرده ام با شناخت سنت پیغمبر ص روش را بر این مبنا گذاشته و فکر می کنم از جنبه های دیگر نیز شرایط را دارم ولی باور بفرمایید تا فکر تامین مخارج ازدواج می افتم می ترسم که نکند دختر مردم که به امید همسر من میشود به زحمت افتاده و خودم نیز در شرایط سخت دچار لغزش شوم از این کار منصرف می شوم ولی باز به خودم میگویم من که بدنی سالم دارم و به لطف خدا کار هم دارم و همت کار هم دارم بقیه را باید به خدا سپرد و از طرفی اگر مردان از ترس این مسله تن به ازدواج ندهند قطعا جامعه دچار بحران های بدتر از ان خواهد شد و مسولیت شرعی و اچتماعی خود در قبال جامعه چه می شود لطفا بنده را راهنمایی بفرمایید که ایا صبر کنم تا پس انداز جمع کنم اصلا رویکرد درست نسبت به این قضیه چیست و چه موقع مرد از لحاظ اقتصادی برای این کار می تواند اقدام کند لطفا نظر خود نسبت به این قضیه بفرمایید واگر منبعی برای تحقیق بیشتر صلاح می دانید بفرمایید اجر شما با خداوند
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: وقتی با صداقت کامل جلو بروید و به آن خانم هم بگویید بدون هیچ پس‌اندازی می‌خواهید یک زندگی ساده‌ای را تشکیل دهید و با یک عقد و یک سفر زیارتی بدون هرگونه جشنِ هزینه‌بر، برمی‌گردید به خانه‌ی کوچکی که اجاره کرده‌اید، هیچ مشکلی پیش نمی‌آید و خداوند با نظر رحمت به این نوع زندگی‌ها می‌نگرد. موفق باشید
7756
متن پرسش
سلام قبل از هر چیز خداوند منان را سپاسگزارم که مرا در مسسر مباحثات شما که همان اسلام ناب محمدی است قرار داد واکنون نیزاز وجود حاج اقا موسویان درگلپایگان بهره می بریم امانمی دانم چرا بعضی اتفاقات دل مرا میلرزاند سوال :چرا فردی مانند مصطفی ملکیان باان سابقه که خبر دارید کارش بجا ئی می کشد که میگویدپیامبر کتاب خودش رانوشت وماهم بایدکتاب خودمان رابنویسیم که البته در یک جا جواب فرموده بودید که اینها دینداریشان درذیل فرهنگ غرب می باشد اما قانع کننده نبود زیرا فردی مانند ایشان که دروس حوزه را خوانده ومدتی شاگرد استاد مصباح بوده است واحتمالا مزه دینداری را چشیده است شاید انحرافش به دلیل همان مسئله طینت باشد حال به هر دلیلی که باشد چرا علما جرات اعلان ارتداد این گونه افراد اثر گزار را ندارند ودرپایان ما چگونه باشیم تا به این درد مبتلا نشویم
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: به هرحال خداوند باید در هرکدام از ما شایستگی صادقانه‌ای را بیابد تا مفتخر به دینداری‌مان کند قرآن می فرماید: مَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَلا هادِیَ لَهُ وَ یَذَرُهُمْ فی‏ طُغْیانِهِمْ یَعْمَهُونَ (اعراف/186) هر کس را خداوندگمراه سازد، هدایت کننده‏اى ندارد؛ و آنها را در طغیان و سرکشى‏شان رها مى‏سازد، تا سرگردان شوند!. این لطف بزرگی است که خداوند ما را به خودش و پیامبر و امامان«علیهم‌السلام» مؤمن گرداند. باید صادقانه دینداری کنید. در مورد بقیه ما چه می‌دانیم از صحبت‌های آقای ملکیان معلوم است از اول هم نتوانسته حق مطلب را درک کند. علماء وظیفه‌ی خودشان را خودشان می‌دانند حتماً حساب‌هایی کرده‌اند. موفق باشید
7712
متن پرسش
باسلام وخدا قوت به شما برادر گرامی.باتوجه به اینکه درسیروسلوک عملی مزاج بدن نیز عامل تاثیرگذاری است وهرچه معتدل تر باشددریافت حقایق نیز بهترخواهد بود.حال چگونه مزاج خود را معتدل کنیم ؟آیافقط با اصلاح تغذیه ؟یا موارد دیگر نیز دخالت دارد؟مزاج من صفراوی است و27سال دارم .لطفادرصورت امکان در موردتغذیه هم برنامه ای ذکر بفرمایید. من الله توفیق
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: این حرف درستی است که هرچه مزاج بدن متعادل‌تر باشد روح راحت‌تر می‌تواند به عوالم بالاتر سیر کند ولی فکر می‌کنم اگر با همان دستورات اولیه‌ی دین، مزاج خود را تربیت کنیم کافی باشد. مثل آن‌که فرموده‌اند تا گرسنه نیستید غذا نخورید و قبل از سیرشدن دست بکشید و چند نوع غذا نخورید و غذاهای ساده استفاده کنید و هر روز غذای گوشتی نخورید و در ماه حتی الامکان سه روز روزه بگیرید. در مورد انواع مزاج‌ها و تغذیه‌ی مناسب هر مزاج، بنده چیز زیادی نمی‌دانم. موفق باشید
7681
متن پرسش
با سلام و تشکر با توجه به اینکه با توجه به معارف اهل بیت و قران انسان همیشه باید مرگ را به خود نزدیک ببیند که زمانش مشخص نیست و .... و هر فعلی هم بدون حسن فاعلی اثر ندارد.....پس بحکم عقل اکثر وقت انسان را باید مطالعه بگیرد به عنوان عامل مهمی در خودسازی. از طرفی شنیده ایم که حضرت نوح (ع) در پایان عمر فرمودند اگر میدانستم عمر انقدر کوتاه است همین سایبان را هم بالای سرم نمیساختم... از طرفی اکثر مردم بدلیل مشکلات اقتصادی مجبور به کار طولانی مدت در روزند و وقت مطالعه ندارد...... ممکن است بفرمایید برنامه ریزی...ولی وقتی 6 صبح برود کسی سر کار تا 9 شب دیگر برای چه وقتی برنامه بریزد؟؟؟؟ چه باید کرد؟؟؟؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: مشکل امروز ما آن است که نیازهای کاذب زیادی برای خود ایجاد کرده‌ایم که برای جواب‌گویی به این نیازها مجبوریم وقت زیادی صرف کنیم و عملاً از زندگی حقیقی باز می‌مانیم. بشر امروز باید با یک بازخوانی جدید خود را از این نیازهای کاذب آزاد کند تا زندگی را شروع نماید. هنوز عمق فاجعه‌ی غفلت از معارف برایمان روشن نشده. موفق باشید
7683
متن پرسش
باسلام با توجه به سوال 7580 در خصوص نظم مورد نظر اسلام و نظم حاصل از مدرنیته (نظم کثرت گرای ثانیه ای) اگر ممکن است توضیح بیشتری مرقوم فرمایید. با توجه به نظمی که خود حضرت امام داشتند مثلا سر ساعت بخصوصی کارهای مشخص را انجام می دادند آیا در راستای نظم موجود نیست؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: نظم دینی نظر به عالم ملکوت دارد و مؤمنین واقعی با هماهنگی با عالَم ملکوت خود را و زندگی را مدیریت می‌کنند و لذا هیچ وقت این طور نبوده که مؤمنین به نظم اهمیت ندهند. در آغوش ملکوت به صورتی حکیمانه جای هرکاری را تعیین می‌کردند و به همین جهت هرگز آرامش خود را از دست نمی‌دادند. مشکل امروز بشر آن است که در نظمی مکانیکی گرفتار است و در آغوش وَهم خود زندگی می‌کند و لذا با نظمی که برای خود ایجاد کرده به هیچ آرامشی نمی‌رسد زیرا این نظم را برای جوابگویی به وَهمیات خود شکل داده، با رویکردی متفاوت از رویکرد نظم قدسی. در کتاب «کربلا؛ مبارزه با پوچی‌ها» بحثی تحت عنوان نظم معاویه‌ای داشتیم. موفق باشید
7676
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی هدف از نوشتن این مطلب فقط برای خلاص شدنم از وسوسه های شیطان است. استاد؛ متاسفانه فقط شما را به عنوان طبیب جان خود میشناسم. می خواستم با شما تلفنی صحبت کنم تا حرفهای شما بیشتر در عمق جانم نفوذ کند. اما شرم داشتم که به خاطر هیچ و پوچ وقت شما را بگیرم هرچند خود این مطلب نیز اطاله کلام است. مرا ببخشید چاره دیگری نداشتم . استاد عزیزم متاسفم که مجبورم با جزئیات مطالبم را بنویسم. خرداد ماه بعد از مشورتی که با شما داشتم رضایت کامل برای ترخیص فرزندم دادم. همان طور که می دانید به رحمت خدا رفت شاید این حادثه برای خیلی ها تعجب برانگیز بود و به گفته بعضی ها ما قتل انجام دادیم به لطف خدا سعی کردیم در این مصیبت صبر کنیم هرچند باز هم تحملش سخت است . از همان خردادماه انگار تمام بدبختی های عالم به سراغم آمد. فرزندم را از دست دادم همسرم بیکار شد( بعلت تعدیل نیرو که علت اصلی آن تاثیر سوء اقتصاد بر شرکتشان بود والبته با نگاه کاملا متفاوت بامن بیکاری خود را پذیرفت نظرشون این است که تا به حال خداوند روزی مرا اینجا قرار داده بود و حالا جای دیگر)و منهم به خاطر یک ماه مرخصی که گرفته بودم ورشکست شدم (در هفته نامه مشغول بکار بودم علت ورشکستگی وضعیت خراب اقتصادی از لحاظ کاغذ و بعد بی تدبیری یکی از همکاران و شاید اگر بخواهم نگاهم را عقلانی و منطقی کنم امتحان الهی) تمام شرایط مصادف بود با نقل و مکان اینجانب به خانه پدری همسرم. از همان خرداد ماه من و همسرم بعد از آن وقایع که کمی روحیه خود را بدست آوردیم سعی کردیم به زندگی عادی خود برگردیم و درد بی فرزندی خود را به روی همدیگر نیاوریم انگار هیچ اتفاق تلخی نیفتاده است ولی متاسفانه زندگی به روال عادی برنگشت. دست به هرکاری زدیم با شکست روبرو شدیم تا جایی که اگر یادتان باشد 4 ماهه پیش وقتی تلفنی با شما صحبت کردم گفتم از مشکلات دنیایی خسته شدم انگار تمام بشو نیست و من فرصت خود را دارم ازدست می دهم به لطف خداوند مباحث را شروع کردم اما از لحاظ فکری نتوانستم خودم را از افکار سوء نجات دهم. هر دوی ما تا توانستیم دعا و استغفار کردیم اما نتیجه ای نداد حالا حرفهای دیگران کم کم دارد روی ما اثر منفی می گذارد به من می گن این خانه برای شما شگون نداشته یا می گن دچار سحر و جادو شده اید تا از این خانه نروید آش همین است و کاسه همان . یک روز تصمیم گرفتیم از این خونه برویم اما با کدام پول؟ نمی خواهم ادعا کنم در این 6 سال گدشته زندگیم در اوج رفاه بودم اما زندگی بدی نداشتم ولی در این 9 ماه طعم تلخ فقر را چشیدم هرچند صورت خود را با سیلی سرخ نگه میداریم و نمی گذاریم کسی متوجه این فقر شود و اگرنزدیکان همسرم حرفی می زنند صرفا به خاطر شرایط ایجاد شده همسرم است و راجع به من چیزی نمی دانند و از طرفی خانواده خودم اصلا از بیکاری همسرم خبر ندارند و فقط شرایط مرا می دانند که البته اهمیتی نمی دهند چون فکر می کنند همسرم مشغول به کار است و درآمد خموبی داردو من چون در آمدم از همسرم خیلی بیشتر بود در این چند سال همیشه پیش خانواده ام ادعایم این بود که درآمد آنچنانی ندارم و فقط کارم جنبه سرگرمی است ( علتش این بود که اگر یادتان باشد در زمان خواستگاری یکی از ایرادهایی که خانواده من می گرفتن بحث درآمد بود.) فکر می کردم اگر به مشکلات فکر نکنم ولی تلاش کنم و توکل همه چیز حل می شود ولی نشد! حالا کم کم گذشته به یادم می آید که چقدر پدر و مادرم با این وصلت مخالف بودن و می گفتن روزگار طوری نیست که بتوانی با فقر و نداری زندگی کنی در واقع بعد از 6 سال درست با چیزی روبرو شدم که خانواده ام از آن به شدت وحشت داشتند وحالا گاهی حس پشیمانی از انتخابم به سراغم می آید !برای خلاصی از این افکار منفی کتاب جایگاه رزق در هستی را مجددا خواندم کمی تحمل کردم و مدام این فکر را در ذهنم تکرار می کنم این امتحان الهی است اما این حرفها فقط مثل مسکن عمل میکند چند روزی آرامم می کند و بس. به خودم می گم حتما دلیلی دارد که اگر تلاش می کنیم به نتیجه نمی رسیم ولی متاسفانه عمق این حرفها در جانم بی تاثیر است به هر دری زدیم گشایشی ندیدم اگر ضرر ندهیم خودش خیلی هنر است سودش پیشکش. نگاههای ترحم آمیز دیگران به خاطر نداشتن فرزند از یک سو، بچه دار نشدن ما و احتمال خطر مجدد همان واقعه از سوی پزشکان عذابم می دهد فشار مالی و هروز شرمنده دیدن همسرم از سوی دیگر طاقتم را کم می کند خودم به هر دری که زدم با در بسته روبروشدم .پیشنهاد خنده دار همکاران قدیمی که چشم امید دارند تا کاری دست و پا کنم و مجدداهمه دور هم جمع شویم مرا به وسوسه می اندازد آنها پیشنهاد فال و دعا و.. را دارند اما نمی تونم مثل آنها فکر کنم چطور می توانم با همین اعتقادات ناچیز نخ نمایم به سراغ فالگیر و پیشگو و این مسائل بروم (کتاب جایگاه جن، شیطان و جادوگر در عالم را مطالعه کردم شاید برای همین است که حرفشان برایم خنده دار است) باور این حرفها سخت به نظر می آید اما من اصلا انتظار چنین مسائل و مشکلاتی را در زندگیم نداشتم باورم نمی شود من در این ازدواج به خدای خود توکل کردم در روز عقدم عاجزانه به خدا گفتم در این وصلت حتی چوب کبریت زندگیم را از خودت می خواهم ولی...؟بارها به خودم میگم من یاد گرفتم که بفهمم نه خوشی های دنیا می ماند نه سختی های آن ولی وقتی کم میارم و دعام مستجاب نمیشه گشایشی نمی بینم با تمام اعماق وجودم می فهمم که دارم نا امیدم میشم و گله و شکایت من به خدا فقط کار شیطان است اما خیلی سخته که نمی دونم در این شرایط سخت چکار باید بکنم؟ و چقدرسخته به جای اینکه از لحاظ معنویت رشد پیدا کنم راه رهایی خود را نفهمم و از پس این امتحان بر نیایم وخدایی نکرده گرفتار این رمال و فالگیر و.. شوم! استاد عزیز تر از جانم چگونه بپذیرم این همه بدبیاری فقط برای نقل مکان است؟ در حالی که معتقدم حتما گناهی کردم که دعایم مستجاب نمی شود یا گناهی سبب تاخیر در اجابت شده است که اگر این طور باشد نمی دانم چیست؟ هرچند بارها استغفار کردم. یا اصلا بحث استجابت نیست زمان اجابتش فرانرسیده .اگر این امتحان الهی است چطور خود را در این امتحان رشد دهم و از این همه وسوسه و نا امیدی رها شوم؟هرچند نمیدانم تاکی می توانم این شرایط را تحمل کنم؟ نمی خواهم درمطالعاتم مجددا وقفه ایجاد شود شاید باور نکنید اما خیلی سخت است وقتی انسان دعا کند اجابت نشود و همان موقع شیطان او را در ورطه نا امیدی و شک بیندازد بارها در این مدت چنین اتفاقی افتاده اما لطف خدا شاملم بوده سریع بر این نا امیدی غلبه کردم اما خیلی امیدوار نیستم لطفا هم مرا موعظه بفرمایید و هم راه درمان را نشانم دهیدکه چطور بتوانم از این گرفتاری ها خود را نجات دهم؟ با تشکر فراوان و التماس دعای خیر از شما
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در هر حال مطمئن باشید خدا شما را فراموش نکرده، هر اندازه ابزارها را از جلو شما بردارد بیشتر خودش را به شما نشان می‌دهد. سعی کنید از همه‌ی نسبت‌ها و عنوان‌ها و رودربایستی‌ها خود را آزاد کنید و به ساده‌ترین زندگی راضی شوید و خدا را شکر کنید که آن خانه را فعلاً برای شما فراهم کرده. اگر توانستید این فقر زیبا را بشناسید و در نهایت رضایت‌مندی آن را از حضرت حق بپذیرید در آن صورت راهی خاص به سوی خدا برای خود گشوده‌اید. او می‌تواند سالک خود را به جایی برساند که در مقابل سختی‌ها شاکر شود و خوشی و سختی برایش مساوی گردد – زیرا آن سالک برکات سختی‌ها را چشیده-. از رسول خدا«صلواه‌اللّه‌علیه‌وآله» داریم: ««أَوَّلُ مَنْ یُدْعَى إِلَى الْجَنَّةِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ الَّذِینَ یَحْمَدُونَ اللَّهَ تَعَالَى عَلَى کُلِّ حَال‏» نخستین کسانى که روز قیامت به طرف بهشت خوانده مى‏شوند کسانى هستند که در هر حال خدا را سپاسگزارند. حقیقتاً « إِنَّ الْجَنَّةَ حُفَّتْ بِالْمَکَارِهِ » بهشت را در درون سختی‌ها قرار داده‌اند. چقدر خوشحال می‌شوم اگر حتی از این سختی‌ها هم شکایتی در درون خود نداشته باشید تا با نعمت‌های آسمانی آشنا شوید. موفق باشید
7649
متن پرسش
با سلام و عرض ارادت. بنده حدود 4-5 ماه است که به واسطه راهنمایی های دوستی و با کمک فایلهای صوتی جنابعالی بطور عمیق تر از گذشته با دین و تفکر درباره معارف آن آشنا شده ام. از قرار گرفتن در این مسیر بسیار خشنودم. مشکل اینجاست که تفکر درباره قیامت و نزدیک بودن مرگ موجب شده که من به نوعی بی انگیزگی درباره زندگی دنیا برسم. گاهی دچار احساس پوچی میشوم. از زندگی ام و نعمت های فراوانی که خداوند به من عطا فرموده لذت نمیبرم و در عمق وجودم احساس غم دارم. پس از تلاش بسیار برای ادامه تحصیل در رشته مورد علاقه ام (طب سنتی) پذیرفته شدم . ولی اکنون که زمان شروع درس و مطالعات گسترده است انگیزه ام را از دست داده ام. همه چیز برایم رنگ باخته. فکر میکنم صرف این همه وقت و انرژی برای آموختن در مورد جسمی که فانی ست بیهوده است... شاید باید وقتم را صرف آموختن معارف دیگری کنم... لطفا راهنماییم فرمایید تا از نا امیدی نجات پیدا کنم. با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در این‌که باید وقت خود را صرف معارف الهی کنید حرفی نیست ولی در همان راستا برای تعالی در قیامت و آبادکردن قیامت باید راه‌های خدمت به خلق را نیز در پیش بگیرید و فکر می‌کنم این رشته‌ای که می‌فرمایید یکی از راه‌های خوب خدمت به خلق است تا حق ، خود را بر شما بنمایاند. موفق باشید
7661
متن پرسش
سلام علیکم.گاهی در بین افراد خانواده کدورتهایی حاصل می شود که نشات گرفته از اتفاقات جزئی است که جنابعالی در بحث مکارم الاخلاق فرمودیدو هرچه تلاش می شود که برطرف شود از طرف مخاطبین بازخورد مثبت دریافت نمی شود،چه باید کردتا صفا و صمیمیت درخانواده ها برقرار شود؟موفق باشید.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: شما با حوصله‌ی زیاد سعی کنید نمونه‌ی مکارم الاخلاق باشید و به بقیه فرصت دهید تا به لطف الهی خود را بالا بیاورند. موفق باشید
نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!