بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: سبک زندگی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
34364
متن پرسش

سلام: سوالی که داشتم اینکه ما در عرفان و سیروسلوک داریم که از سخنان لغو دوری و پرهیز کنین، در قران داریم که اگر سخن لغو شنیدین بگین شما به راه خودتون و ما هم به راه خودمون و با سلام ازشون دوری کنین. من همسرم خیلی پرحرفه و خیلی حرفای بیهوده میزنه. مثلا شما در یکی از کتابهاتون راجع به زن گفته بودین که روحیه زن و لطافت و خدمت گزاری که داره با مسائل اجتماعی و اقتصادی بیرون بهم میخوره و نباید زیاد در این مسائل باشه ولی هرچی به همسرم میگم به من نگو مسائل اقتصادی رو اعصابم بهم میریزه بازم میگه. کلا پرحرفیش و بیهوده گوییش خیلی داره عصبیم میکنه. واقعا جوری که به شدت سردرد می‌گیرم چیکار کنم؟ چند بار بهش گفتم که سرم درد گرفته به خاطر پرحرفیت ولی بازم ادامه میده نمیتونه انگار، نه فقط من، خانوادشم اعصابشون خورد میشه چیکار کنم من؟ همش عصبی میشم و از عصبیت خودمم ناراحت میشم که چرا نتونسم کنترل کنم ولی خب نمیخوام زندگیم همش این بیهوده گذرونی ها و بیهوده گوییا باشه. من بیشتر وقتم پای کتاب و صوت گوش دادن مذهبیه ولی همسرم از صبح که پا میشه تا شب حرف میزنه. اونم حرفای بیهوده به خاطر همین باهمه دعواش میشه. من نمیدونم دیگه چیکار کنم؟ چند وقت دیگه میریم سرزندگی و من بجای شادی عزا گرفتم که چجوری هر روز تحملش کنم. لطفا بگین چیکار کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال هنر انسان‌های مؤمن همین است که بتوانند چنین افرادی را تحمل کند. آیت الله بهاءالدینی می فرمودند روایتی را که از پیامبر «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» داریم که می‌فرمایند: «مَا أُوذِيَ نَبِيٌّ مِثْلَ مَا أُوذِيتُ» هيچ نبىّ آن مقدار ايذا نيافت كه من يافتم. در همین رابطه بوده است که آن‌ها را که می‌دانید تحمل می‌کردند. ولی نباید به‌کلّی هیچ توجهی به سخنان این افراد نداشت. مگر نفرموده‌اند: «دست در کار و دل با یار؟»  اگر صحبتی که در دوشنبه اخیر مطرح شد را با ایشان در میان بگذارید، إن‌شاءالله رفع مشکل خواهد شد. موفق باشیدhttps://eitaa.com/matalebevijeh/12597

34329
متن پرسش

با سلام و ادب خدمت استاد عزیزم: همان طور که مستحضر هستید انسان دارای ابعاد گوناگون است. تربیت و رشد انسان در مکتب اسلام ناب مبتنی بر رشد همه ابعاد انسانی است. لذا برای تربیت یک انسان جامع اسلامی که بر مسیر صراط مستقیم حرکت کند باید برای تربیت اعتقادی، اخلاقی، علمی، جنسی، جسمی، روانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، دفاعی و فرهنگی او برنامه ریزی کرد. بر اساس مقدمه فوق، به خصوص در دوران هجمه فکری، فرهنگی، رسانه‌ای و جنگ اقتصادی اجانب به حریم نظام اسلامی و آلوده شدن سطح وسیعی از جوانان و نوجوانان به انحرافات گوناگون، به نظر شما در شرایط امروز، کدام یک از وجوه فوق که به صورت تفصیل در زیر آمده، در راه‌اندازی یک طرح تعالی‌بخش برای نجات جوانان و رشد آنان در سطح یک شهر باید محور باشد و نسبت بقیه انواع تربیت با آن چیست؟ ۱. تربیت اعتقادی مستقیم از طریق پاسخ به شبهات ذهنی. ۲. تربیت اخلاقی مستقیم از طریق اصلاح سبک زندگی در امثال برگزاری مجالس آل الله صلوات الله علیهم اجمعین و انس با زندگی‌نامه شهدا. ۳. تربیت علمی از طریق ارائه آموزش‌های مؤثر و مورد نیاز به همراه مهارت افزایی در خصوص کنترل خشم، ارتباط مؤثر و... ۴. تربیت جنسی و تسهیل شرایط ازدواج و همسریابی و مشاوره در این خصوص و تبیین مسئله حجاب و پوشش ۵. تربیت جسمی و آموزش‌ها و مهارت‌های لازم در نوع تغذیه و ورزش و تندرستی ۶. تربیت روانی و ارائه مشاوره‌های روانشناختی و خانوده ۷. تربیت سیاسی با رویکرد تقابل با جنگ روایت‌ها، دشمن‌شناسی و تبیین کارآمدی انقلاب اسلامی و محور قراردادن ارشادات و مطالبات رهبر معظم انقلاب اسلامی از مردم و جوانان. ۸. تربیت اقتصادی از طریق کارآفرینی و توانمندسازی جوانان در حوزه اشتغال مبتنی بر خلاقیت و روش‌های نوین. ۹. تربیت اجتماعی از طریق اصلاح شبکه روابط در امثال رسیدگی به حال محرومان، اردوهای جهادی، راهیان نور، زیارت مشهد و قم با رویکرد ارتقای مسئولیت‌پذیری اجتماعی. ۱۰. تربیت دفاعی و ارائه آموزش‌های نظامی و دفاع شخصی و تبیین عناصر جنگ شناختی و سواد رسانه‌ای. تربیت فرهنگی که به نوعی حاصل جمع همه موارد فوق است. سؤال فوق از بابت تنظیم ایده اولیه برای انسجام‌بخشی به فرایندهای هدایتی و تربیتی در سطح یک شهرستان با جمعیتی حدود ۷۰ هزار نفر است.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیلی خوب متوجه ابعاد تربیتی که باید انسان‌ها متذکر آن باشند، شده‌اید. حقیقتاً اکثر مواردی که می‌فرمایید در جای خود اولویت دارد. عمده آن است که این امور در دلِ حضور در تاریخ انقلاب اسلامی و توجه اصلی به آن، هرکدام پیش آمد را باید دنبال کنیم. با این افق که در دلِ انقلاب اسلامی است که بنا داریم وارستگیِ خود را در این ابعاد رشد دهیم و به جهانی که استکبار در حال افول است، فکر کنیم. موفق باشید

34318
متن پرسش

سلام و خسته نباشید خدمت استاد محترم: با خیانت همسر چه کنیم؟ ما دو بچه داریم و متوجه شدم همسرم ارتباط کلامی نامشروع از طریق چت با خانمی داشته. به گفته خودش آن رابطه تمام شده ولی چطور میشه بهش اعتماد کرد و اصلا به این زندگی ادامه بدم؟ و هرلحظه درگیر ظن و گمان و خیالات نشم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید با اغماض و عدم حساسیت و محبت بیشتر و بزرگ‌نکردنِ مسئله و شدت‌دادن به رابطه حسنه بیشتر مسئله را منتفی دانست. موفق باشید

34312
متن پرسش

سلام خدمت استاد طاهر زاده: استاد خانم بنده خیلی از فضای مجازی استفاده می کنه. خودش می گوید در اکسپلورر اینستاگرام زیاد می چرخد. اکسپلورر واقعا چیز بیهوده ای هست. کلیپ ها های یک دقیقه ای و عکس به تعداد زیاد. یه جورایی آدم رو سرگرم می کنه ولی از طرفی باعث پوچ گرایی هم می شود. مثلا همسرم عبارت «هیچ، هیچِ بسیار» رو گذاشته بیوگرافی خودش در فضای مجازی فی الحال سوال اینه که چطور می تونم از شر این فضای مسموم نجاتش بدم؟ چه طور بهش القاء کنم از که باید از این پوچ گرایی بیرون بیاد؟ و یک مسئله دیگه هم اینه می ترسم زیاد امر به معروف کنم. چون نمی خوام باعث پنهان کاری همسرم بشه یا نمی خوام باعث بشه که دیگه پناهگاه امنی برای همسرم نباشم. لطفا توی این مسئله هم راهنمایی بفرمائید که حد امر به معروف چه قدر هست؟ آیا می تونم مثلا موبایلش رو ازش بگیرم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. خوب است که با حالت رفاقتی متذکرشان کنید که بالاخره فضای مجازی ما را از واقعیاتِ اطراف‌مان غافل می‌کند. جناب آقای دکتر یامین‌پور در جمع دانشجویان نکاتی فرموده‌اند که خوب است به آن‌ها توجه شود. https://eitaa.com/matalebevijeh/12139  - ۲ راهکار، گرفتن موبایل از ایشان نیست، راهکار، رشدِ رسانه‌ای است تا خود ایشان نیز عاملی شوند جهت فعالیت در مسیر انقلاب و مقابله با دشمنان انسانیت. موفق باشید

34073
متن پرسش

با عرض سلام و خدا قوت: جناب استاد طاهرزاده برای بنده حقیر چند سال پیش اتفاق بسیار مطلوبی رخ داد که طی آن با جزییات امر به معروف و نهی از منکر طی سه دوره در سه سطح مختلف آشنا شدم و این دوره ها را گذراندم. بعد از آن به لطف خدا در این فریضه الهی و در موضوع حجاب که قبلا کاملا کوتاهی می‌کردم موفق به امر به معروف و نهی از منکر شدم و نتیجه بسیار جالب آن بود که در بالای ۹۰ درصد موارد تاثیر خود را داشت. یا شخص همان موقع حجاب خود را رعایت می کرد و یا وقتی فاصله می گرفتم و از دور چک می کردمُ شخص مورد نظر حجاب خود را رعایت می‌کرد. البته در بسیاری از موارد هم برخوردهای لفظی نادرست با من می‌شد ولی اصلا مهم نبود. سوالی که برای بنده پیش آمده شرایط فعلی است که تکلیف چیست؟ الان همانطور که جنابعالی مستحضرید کشف حجاب نسبت به قبل آنهم کاملا آشکاراُ زیاد شده است. در این ایام یکی دو مورد را تذکر دادم ولی نمی‌دانم آیا باید مقداری صبر کرد تا هیجان دوستانی که این سبکی هستند یک مقدار کاهش پیدا کند و آیا تذکر دادن باعث ایجاد درگیری و یا هیجان های بیشتر و در ادامه حاشیه سازی های مجدد خواهد شد یا خیر ما باید حتی در این شرایط به وظیفه خود عمل کنیم. و یا اینکه رویکرد دستگاه های حاکمیتی در این مورد چیست؟ چند روز پیش با یکی از عزیزان بسیجی صحبتی در این خصوص داشتم و اشاره کردند که ظاهرا مد نظر است که به صورت اطلاعاتی در این مورد عمل شود و با تعقیب و شناسایی افرادی که کشف حجاب می کنند به آنها و خانواده هاشون تذکر دهند. ممنون خواهم شد اگر ارایه طریق بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد به نظرم خوب است به نگاهی که حاج آقا فتحی دارند، نظری بشود. https://eitaa.com/sheikh_farhad_fathi/4212  موفق باشید

https://eitaa.com/sheikh_farhad_fathi

34032
متن پرسش

استاد گرامی سلام علیکم. ............

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید ایشان را با همین روحیه درک کنید و بدانید: «کار سازِ ما به فکر کار ما است / فکر ما در کار ما، آزار ما است» ناشکری در این موارد موجب قطع رحمت الهی می‌باشد. رحمت خدا بر چنین مردانی که در این زمانه از سنت بنده‌های صالح که همان صله رحم است به همان صورت که می‌فرمایید؛ غفلت نکرده‌اند. موفق باشید

در این موارد که مسائل خصوصی را کاربران محترم مطرح می‌کنند لازم است که ایمیل خود را مرقوم فرمایند. البته بهتر از آن این است که این موارد را با کسانی که طرفین را می‌شناسند به مشاوره گذاشته شود.

33909
متن پرسش

به نام خدا سلام خدمت استاد عزیز: این سوال بیشتر درمورد نقش زنان در جامعه امروزی هست: ما در دوران جنگ هشت ساله، دیدیم بانوانی که دوست داشتند مانند آقایان در شرایط جنگ، نقشی داشته باشند و کمکی بکنند به شرایط کشور. بانوانی رو دیدیم که در پشت جبهه جهاد می‌کردند. از دوخت و دوز و بسته بندی کردن خوراکی و درست کردن غذا تا امداد رسانی و پرستاری و... و نکته جالب اینکه این جهاد رو در کنار نقش مادری و همسری و خانه داری خودشون تعریف کردند. خب البته فضای جنگ، همه چیز رو تحت تاثیر قرار داده بود. از فضای خانواده، میزان حضور پدر و فرزندان در خانه، رفاه و تفریح و دورهمی خانواده، میزان زمانی که مادر برای کارهای خانه در نظر می‌گرفت و... حالا سوال من اینه، اولا در شرایط فعلی جامعه، به نظر شما ما درگیر چه جنگ هایی هستیم؟ (اصلا درگیر جنگ هستیم؟) و اگر بله، درگیر چه نوع جنگ هایی هستیم؟ (فرهنگی، اقتصادی و...) سوال دوم ام اینه که در این شرایط هم اگر خانم ها بخواهند مانند آقایون در جنگ و کمک به شرایط کشور نقش داشته باشند، خانم ها چه نقش هایی دارن و چه کارهایی میتونن بکنند؟ خب قطعا بانوان هم قشرهای مختلفی هستند، خانم های مجرد، خانم های متاهل، مادرانی که فرزند کوچک دارند، فرزند بزرگ دارن و... خصوصا سوالم درمورد مادران، آیا نقش مادری و تربیت فرزند، تنها نقش آنان هست؟ یا نه نقش های دیگه ای هم براشون باید تعریف بشه؟ و کیفیت نقش مادری و تربیت فرزند چطور؟ چه پارامترهایی رو باید در نظر بگیره. و برای جهاد کردن، بانوان در این شرایط چه کارهایی میتونن بکنند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! جنگ است و دشمن به گمان خود هویت دینی و ملی جوانان ما را نشانه گرفته. ولی بحمدلله ناکام مانده، هرچند ما باید با نظر به کوتاهی‌های فرهنگی خود نسبت به امیدواری که در ذهن دشمن ایجاد کرده‌ایم فکر کنیم که چرا او هنوز به کار خود امیدوار است؟! ۲. زنان ما در عین آن‌که باید بیش از پیش سطح فکری و دینی و اجتماعی خود را رشد دهند، بدانند در شرایطی که پیش آمده با هویت دینی خود عملاً در حال آفریدن حماسه می‌باشند زیرا دشمن از همین جهت عصبانی است که تیرش به هدف نخورده است. موفق باشید

33904
متن پرسش

سلام و عرض ادب: بنده تازه ازدواج کرده ام. اولا از شما تقاضا می‌کنم جهت عاقبت بخیری برایمان دعا کنید. ثانیا دغدغه ای دارم مبنی بر اینکه خانم ها را چگونه می‌توان با مباحث اندیشه ای همراه کرد؟ اصلا نیازی به این کار هست یا نه؟ اگر هست در چه حد و اندازه ای؟ چون گاهی احساس می‌شود به اندازه ای که ما درگیر این مباحث اندیشه ای می‌شویم آنها نمی‌توانند و نسبت به اینها بی حوصله اند. اگر این باور را قبول داشته باشیم که خانم ها هم باید وارد عرصه اجتماع شوند و فقط به کارهای خانه مشغول نباشند باید این را هم در نظر بگیریم که بدون مبنا و محتوا و اندیشه مناسب نمی‌شود وارد اجتماع شد. چاره ی کار چیست؟ اصلا ما باید کتاب و اینها معرفی کنیم یا صرفا وجهه مربی به خود بگیریم و اجازه بدهیم تا خودش به نتیجه برسد؟ ممنون از توجه شما

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال با انس و ارتباط با آن‌ها و طرح مباحثی مانند معرفت نفس و معاد می‌توانیم به آن‌ها کمک کنیم تا در انتخاب‌های خود، انتخاب‌های بزرگی را دنبال کنند. موفق باشید

33872
متن پرسش

سلام علیکم و رحمة‌الله: با عنایت به پرسش شماره ۳۳۸۶۶ (راز کینه استکبار و جریان روشنفکری از جریان انقلاب اسلامی) لطفا تکلیف ما را در فرض اینکه آقایان ع. ل. و ع. ض. بتوانند با القائات خود عقبگردی در مواضع انقلابی جمهوری اسلامی پدید آورند و قانون حجاب را حذف نمایند تبیین نمایید. توضیح اینکه ع. ل. اخیرا با نقل قولی با واسطه گفته است مرحوم امام توصیه کرده بودند که «راه را راه اکثریت قرار دهید و اقلیت را هم قانع کنید». البته ایشان اگرچه اینجا مشخص نکرد منظورش از اقلیت و اکثریت چیست اما پیش‌تر و آنجا هم باز به نقل قول اشاره داشته است که ۷۰ درصد زنان از حجاب شرعی را رعایت نمی‌کنند. ع. ض. هم رسما از عقب‌‌‌نشینی می‌گوید و روشن است که این عقب نشینی نه از جنس تغافل و تحمل (که از نیمه دهه ۹۰ عملا قانون حجاب اجرا نمی‌شود) بلکه تغییر قوانین برخاسته از روح انقلاب اسلامی است.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تصور بنده آن است که مقاله «تقابل حجاب و آزادی! چرا؟» و ۴ جلسه‌ای که در شرح آن مقاله گذاشته شد بتواند کمک کند تا نسبت به این موضوع فکر کنیم. موفق باشید

https://eitaa.com/matalebevijeh/11784

https://eitaa.com/matalebevijeh/11593

33854
متن پرسش

سلام خدمت استاد عزیز: بنده یک انسان ۳۲ ساله به همراه خواهر ۴۰ ساله و برادر ۴۸ ساله ام تصمیم به اجرای تغییراتی در سبک زندگی خود گرفته ایم. در واقع خستگی از زندگی فعلی و روزمرگی و در کنار آن مطالعه کتاب رشد آقای علی صفایی حائری ما را بر آن داشت تا وضع خودمون رو تغییر بدیم. متاسفانه در اطراف ما استاد مناسبی برای جهت دهی و فرم دهی به شخصیت خود نداریم و از فقر این موضوع رنج می‌بریم. اما بیکار ننشستیم و به دنبال تدوین یک برنامه ی زندگی بودیم. خودمان چیزهای کمی بلد بودیم اما گفتیم ببینیم با همین چیزهایی که داریم چه می‌کنیم! برنامه ای روزانه به شکل زیر تدوین کردیم: هر روز شب نماز شب خوانده و سحر بعد از نماز صبح تا طلوع آفتاب بیدار بمانیم. تعقیبات و دعای بعد از نماز انجام شود. شکل نماز را با توجه به کتاب «چگونه یک نماز خوب بخوانیم» آقای پناهیان تغییر دادیم. سکوت در روز باید بیشتر رعایت شود. برنامه محاسبه نفس در آخر شب رعایت شود. ۳ روز روزه در ماه رعایت شود. در طول روز ذکر گفتن رعایت شود. کنترل خیالات و افکار بیهوده شروع شود. احکام خواب و ادعیه قبل از خواب رعایت شود. هر روز صدقه پرداخت می‌شود. هر گناهی که انجام می‌شود مثل دروغ و غیبت باید ترک شود و اگر انجام شد توبه بعد از آن فراموش نشود. نیت قبل از هر کاری برای خدا باشد. شکر خدا پس از هر کاری انجام شود. یک گروه در ایتا تشکیل دادیم و هر روز شرح امور فوق را برای هم می‌نویسیم. این امور با شدت و ضعف در حال پیگیری است و در کنار آن ۲ جلسه در طول هفته انجام می‌شود. یک جلسه شرح کتابهای استاد صفایی حائری (الان کتاب عوامل رشد، رکود و انحطاط) و یک جلسه هم شرح کتاب جنود عقل و جهل امام با توضیحات سخنرانی شما. اما احساس می‌کنیم پیوستگی در بین این امور ما کمرنگ است و یک گسستگی رو در ارتباط این امور بهم احساس می‌کنیم. یا گاهی احساس می‌شود اینها یک فرم است. یک مناسک است. نکند بما گفته اند فلان کار را بکن، ما اشتباهی گرفته ایم و داریم یکسری کارهای دیگر را تقویت می‌کنیم که منظور علما در آن نباشد. ضمن آنکه همواره می‌ترسیم که نکند این اموری‌که برای خودمان فرض کردیم بجای رشد سریع و جبران عقب ماندگی ها وقت و انرژی زیاد از ما بگیرد اما حرکت در مسیر واقعی نباشد. حالا استاد عزیز، خواهشمندم شما به برنامه ی ما نظری بیندازید و کمی و کاستی های آن را بفرمایید و آنچه لازم است به آن اضافه و آنچه لازم است از آن کم کنیم. در واقع ما یک برنامه قوی می‌خواهیم. و سوال بعد آنکه ما چطور باید نشانه های سلامت و دقیق بودن مسیر را مطمئن شویم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. اصل این کار و اصل آن برنامه خوب است البته هرکس باید در امور مستحب، به توانایی و ذوق خود نظر کند و در این امور نباید طوری به خود سخت‌گیری شود که انسان احساس خستگی نماید. ۲. از حضور بیشتر در معارف اسلامی بخصوص در تدبّر در قرآن از طریق تفسیر «المیزان» غفلت نشود. ۳. نسبت به حقیقت انقلاب و شخصیت اشراقی حضرت امام «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» باید سختْ حساس باشیم و در این رابطه کتاب «سلوک ذیل شخصیت حضرت امام خمینی» پیشنهاد می‌شود. موفق باشید

33818
متن پرسش

با عرض سلام: ۱. استاد شخصی هست که هر وقت قبل از خواب قران نمی خواند، یا اینکه می‌خواند ولی بین طلوعین یا نیمه شب که بیدار می شود، نمی‌تواند بیدار بماند و می‌خوابد، خواب بد می بیند وبا داد و جیغ از خواب بیدار می‌شود طوریکه هم خودش و هم دیگران را کلافه کرده، غیر از کتک خوردن از خیالات و کتاب ادب خیال و... راهکار دیگری هست؟ ۲. و اینکه اگر خیلی سخت باشد برای او که سیر مطالعاتی که هر هفته سخنرانی نهج البلاغه و تفسیر را با هم گوش کند و بنویسد می تواند هر هفته یکی از اینها را انجام دهد یا باید ذکر یا عالم را بگوید، اما خودش هم ترسی پنهان دارد از اینکه تجربیات تلخی با سریع پیش رفتن برایش تکرار شود، حالا باید چکار کند؟ و همینطور با وجود تلاش، در برنامه ریزی موفق نیست و نمی‌داند ضعف از کجاست و باید چکار کند؟ ۳. و یک ویژگی بد دارد اینکه وقتی با کسی یا در جمعی هست خیلی شوخ و بذله گو و از نظر خودش بی شخصیت و سربه هوا می شود و تا مدتی بعد از آن هم اینطورمی ماند و از سیر و روالی که باید برود خارج می شود، برای همین اغلب تنهایی را ترجیح می دهد، راهی هست که بتواند در جمع جلوی خودش را بگیرد، و آنگونه که می خواهد باشد؟ اینکه پیامبر خود را از مردم می پاییدند که زیاد با آنها قاطی نشوند را چگونه می شود عملی کرد؟ در حد تعادل حرف زدن را چگونه می شود از افراط و تفریط حفظ کرد؟ ۴. انگیزه ما در محبت به کودکان و انجام خواسته هایشان چه باشد بهتر است؟ با تشکر🙏💐

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در روز باید مواظب صفای خود بود تا شبِ ما ادامه صفای روزمان باشد. ۲. نباید به خود سخت‌گیری کرد. بیشتر باید سعی نمود در صفای خود به سراغ معارف الهی رفت و نسبت به انس با ارحام نیز بی‌تفاوت نبود. ۳. این‌که در جمع دوستان و ارحام، حضور همراه با نشاط داشته باشیم خوب است ولی باید سعی کنیم سخنان‌مان حکیمانه باشد. ۴. دلگرمی به آینده و توجه به لطف خداوند که همواره انسان را در بر گرفته است. موفق باشید

33780
متن پرسش

سلام استاد: ممنون که با سخنان پر گوهرتان ما را کمک می‌کنید. استاد من همیشه عاشق میهمان بودم و به خیر و برکتی که مهمان با خودش می آورده ایمان داشتم. چند وقتی است که جلساتی در منزلمون برقرار است و با حضور استادی کتاب معرفت نفس شما را پیش می‌بریم و گاها میهمانی های دور همی و دعوت کردن اقوام هم داریم. راستش من اخیرا چیزی شنیدم که یکم از این دورهمی های خانگی ترسیده ام. اینکه بعضی می‌گویند کسانی که به خانه آدم می‌آیند ممکنه اهل سحر جادو باشن و یا حسادت کنند و یا... و روی زندگی اون صاحب خانه اثر منفی بذارن. آیا این صحبت ها درسته؟ و ما باید میهمانی های کم با افراد کم و افراد شناخته شده بگیریم؟ لطفا کمکم کنید. تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابداً این‌طور نیست. برکات کاری که می‌کنید آن‌قدر زیاد است که حتی اگر بر فرض هم سحری در میان باشد به کلّی باطل می‌شود. موفق باشید

33769
متن پرسش

سلام استاد: خدا قوت. در منزل اعتصام سوالی خدمتتون داشتم. استاد من یک افسر در ارتش هستم. حقوق ماهیانه ام تا سر برج خیلی اضاف میاد دو تا خونه دارم یکی رو اجاره دادم و پول اجاره ش رو بابام میگیره و من هم چیزی نمیگم خونه دوم هم ساختش تمام شده باید تحویل بگیرم و در منازل سازمانی ارتش زندگی می‌کنم، یک ماشین پژو پارس هم دارم حدودا هر سال صد میلیون تومن پول اضاف میارم که خمسش رو بحمدالله میدم. هم در اداره تقریبا بیکار هستم و هم عصرها که میام خونه به همین خاطر شغل دومی رو دارم راه میندازم که هم پول بیشتری به دست بیارم هم بیکار نباشم اما مقدار زیادی از فکرم در گیر شغل دوم میشه. می‌خواستم از شما استاد عزیزم مشورت بگیرم آیا راحت بشینم توی خونه بچسبم به مطالعه یا شغل دوم راه بندازم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مطالعه و اصلاح نفس باید کوشا باشید. ولی شغل دومی که نقش آن کارآفرین برای بقیه باشد، در حکم صدقه است. موفق باشید

33752
متن پرسش

سلام استاد بزرگوار: خدا قوت. وقتی حال و روز جامعه‌ام و فریاد زنان در کوچه و خیابان را می‌بینم برایم خیلی چیزها آشناست. همان ذره ذره‌هایی که از کودکی تا الان در درونم تلمبار شد. همان‌ها که هرگز برایش جوابی نیافتم و هر چه گشتم گاهی اوضاعم را بدتر نمود. شاید برای برخی این فریاد‌ها غریب و ناملموس باشد اما برای خیلی از ما زن‌ها آشناست. با وجودی که دلم برایشان می‌سوزد که برای همان‌ ذره ذره‌ها که در وجودشان کوه شد راهی معکوس در‌پیش گرفته‌اند اما گاهی انگار با اصل درد صدایشان همراهم! صدایی که از درون برخاسته است. صدایی که قدمتی در تمام تاریخ دارد. استاد شما در جلسه‌ی سوم تقابل حجاب و آزادی چرا؟ داستانی را ذکر کردید که امام خمینی دخترشان را از این که به داماد خانواده سلام کنند نهی نمودند. برای من درک این موضوع اصلا راحت نیست و برایم سؤال شد که در این جهان امروزی این موضوع واقعا جایگاهش کجاست؟ یعنی من به عنوان یک انسان حق ندارم به آقایانی که می‌شناسم به عنوان یک انسان حتی سلام بکنم؟! با اینکه در جواب می‌گویند ضرورتی ندارد نمی‌توانم همراه شوم چون گاهی از زوایای مختلف مسئله‌ساز می‌شود. و اصلا استاد همین مرز بندی‌های زیاد از حد احساس محدود شدن می‌دهد. همین شعار آزادی که با جهت اشتباه دارد فریاد کشیده می‌شود انگار فریاد جان ماست. در طول تاریخ راه‌ها را چنان بر ما زنان تنگ گرفته‌اند و آن‌چنان در بن‌بست‌ها و تنگناها قرار داده‌اند که ما حتی خودمان را فراموش کردیم و از خودمان دور شدیم. روح ما کی طعم آزادی واقعی و لذت واقعی از زن بودن خودمان را چشید؟ کدام یک از ما هست که در طول حیات زندگیش بارها به جرم دختر بودن روحش از عبارات و حرف‌هایی آزار ندید؟ حتی با روایت‌ها و احادیثی که زن را در کنار سفیه و طفل قرار داد. ببخشید طولانی شد. حرف زیاد است اما گویی ما حتی زبان گفتنش را هم از دست داده‌ایم که این چنین در جهتی اشتباه در خیابان‌ها فریاد می‌کشیم. استاد بزرگوار ممنونم که با این همه سعه‌ی صدر خودتان در گوش دادن و خواندن حرف‌های مردم ما را به شوق می‌آورید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! بحث در حضوری است که انسان‌ها در این تاریخ در خود احساس می‌کنند، که هر کدام جهانی هستند بسی گسترده و باید آن را پاس‌داشت و نباید دیروز خود را که معنای دیگری از «بودن» بود، با امروز مقایسه کرد و بخواهیم دیروزِ تاریخی خود را بر امروزمان تحمیل کنیم و از امروزمان باز بمانیم و درک حضور امروزین انسان چه مرد و چه زن بسیار امر حساسی است تا در عین زنده‌نگهداشتن احساس آزادی که غذای جان بشر امروز است، از وجوه قدسی خود بهره لازم را ببریم. ۲. در دل همین احوالات دیروزین و امروزین باز باید آن‌جا که زن و مرد در عین انسان‌بودن یکی باید زن باشد و دیگری مرد، امر پروردگار خود را فراموش نکرد و مرز زن‌بودن و مردبودن در جای خود حفظ شود. زیرا اگر این حضور با آن مرزبندی در کنار هم در صحنه نباشد، همان بلایی که بر عقل تکنیکی آمد و گِشتل جای حضور بشر در آغوش خدا تا مرزهای طبیعت را تنگ کرد، حضور آزادی که گشودگی هرچه انسان است تا بیکرانه‌ها، و به نام لیبرالیسم اسیر بی‌پروایی‌ها و اباحه‌گری‌ها می‌گردد. چه سخت است بر صراطی قدم گذاریم که از مو باریک‌تر و از شمشیر تیزتر است. موفق باشید  

33731
متن پرسش

سلام استاد: فارغ از بحث تعبدی موضوع، یک زن بالغه رشیده عاقله فاضله چرا باید برای خروج از منزل از شوهرش اجازه بگیرد؟ مگر صغیر است؟ مگر عقلش نمی رسد کجا برود و کجا نرود؟ آخر حکمت ظاهری این حکم چیست؟ بحث اطلاع رسانی هم نیست بلکه اجازه است. از دید تعبدی ما به خداوند می گوییم سمعا و طاعتا. ولیکن.....

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر می آید باید علما در این مورد نسبت به جامعه امروزی در نگاه خود تجدید نظر کنند. زیرا در جامعه گذشته عموماً همه مایحتاج انسان در خانه و زندگی بومی آن‌ها حاضر بود و خروج از خانه بسیار سؤال‌برانگیز می‌نمود. ولی امروز چنین نیست. ۲. بحث در هماهنگی در زندگی است. خروج مرد از خانه معلوم است ولی از این جهت که خروج زن از خانه اگر تعریف‌ خاصی مثل کارمندی و یا معلمی نداشته باشد، معلوم است که باید به مرد به اعتبار هماهنگی، خبر داده شود، به اعتبار این‌که آن دو با همدیگر زندگی می‌کنند. موفق باشید

33711
متن پرسش

استاد مهربان، سلام علیکم: سوال ۳۳۷۰۲ رو مطالعه کردم، بخشی از حرفهای سوال کننده درست بود از نظر من....مدتی است می‌خواستم این مطلب رو براتون بنویسم شاید به درد کسی خورد، استاد بزرگوارم، من یک خانم محجبه هستم و چادرم را دوست دارم. اما اگر نور شهدا بر قلب من نتابیده بود، نه تنها حجاب نمی داشتم، حتما خیلی هم بدحجاب بودم! چون ظاهرا بخش عمده ای از مناسک مذهبی و جامعه دینی ما، روح تشنه یک جوان رو اقناع نمی کنه، چیزی فراتر از اون نیازه... من سال‌ها پیش وقتی دبیرستانی بودم اصلا چادری که نبودم هیچ، موهام رو هم کلی بیرون می‌گذاشتم و دوستانم هم همینطور بودن تا اینکه دانشگاه قبول شدم رفتم شهر دیگر، در خوابگاه مسئول بسیج خواهران، خیلی خانم باصفایی بود و با همه خوش خلق. و عجیب روحش عجین با شهدا، یک اتاق کوچیک توی خوابگاه بود، اتاق بسیج که پر از عکس‌های شهدا بود، گاهی که این خانم می‌رفت در اون اتاق، من هم که دیگه باهاش آشنا شده بودم و می‌رفتم در اتاق بسیج و حس می‌کردم روحم سبک میشه، من دانشگاه اهواز بودم و بسیج بچه ها رو می‌برد مناطق جنگی، من هم باهاشون رفتم، نور شهدا، غربت خدا آشنای خوزستان، صفای شهیدگونه آن مسئول بسیج باعث شد جذب حجاب برتر بشم، در جایی که خیلی از دخترهایی که از شهرشان با چادر آمده بودن، آنجا چادر و.... رو کنار می‌گذاشتن... بعد از آن من به دانشگاه امام صادق علیه‌السلام رفتم و کلا خداوند مسیر زیبایی رو جلوی پایم گذاشت. اما با خودم فکر می‌کنم من اگر طعم حضور پررنگ شهدا، طعم حضور در مدرسه عشق بسیج دانشجویی رو نچشیده بودم، هیچ چیزی منو به داشتن این نوع حجاب سوق نمی داد. و بعد از آن بود که فهمیدم واقعا زن وقتی که حجاب دارد به خدا نزدیکتر است. ما داریم راه رو اشتباه میریم، اول می‌خواهیم بچه هامونو باحجاب کنیم تا بعد. ما باید طعم حضور در عالمی که شهداء درش حاضر شدند، آن ولایت پذیری ناب، رو به فرزندانمان بچشانیم، آنها خودشون اسلام عزیز رو رها نخواهند کرد. جبهه ها مدرسه عشق خمینی بوده و این قابلیت را دارد که تا قرنها از این چشمه جوشان نسل‌های مومن و انقلابی تربیت شوند. مگر می شود طعم حضور در دنیای خامنه ای عزیز را بچشی و محجوب و متدین نباشی؟ آه که کاش خداوند ما را در امر به معروف کردن، به راه راست هدایت کند. حاج آقا معمار در یکی از سخنرانیهاشان میگفتن شما روی ولایت پذیری دخترانتون که کار کنید با حجاب میشن، استاد بزرگوارم، نمی دانم تونستم منظورم رو برسونم یا نه؟ ...التماس دعا دارم از حضورتون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکات دقیقی است آنچه را می‌فرمایید. حقیقتاً چنانچه انسان متوجه نور حقیقت شود که در این زمانه در آینه سیره و حرکات شهدا به ظهور آمده؛ خود به خود به معنویت و جهان با صفای معنویات، جذب می‌شود و برای باقی‌ماندن در عالم معنویات است که وظایف شرعی خود را با حالت خوش و امیدوارانه انجام می‌دهد و همه حرف برای این نسل و بشر جدید آن است که ظرفیت گسترده آخرالزمانی‌اش را که ظرفیت صعود به سوی عالم عرش است، با گناهان از دست ندهد و رعایت دستورات شرعی برای هرچه بیشتر حاضرشدن در آن عالم بیکرانه است. موفق باشید           

33708
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحيم. با سلام و آرزوي توفيق به استحضار مي رساند واحد پژوهش مدرسه علميه حضرت رقيه سلام الله عليها كاشمر در نظر دارد در يك گروه هم انديشي كتاب «زن آنگونه كه بايد باشد» را مورد مطالعه قرار دهد. و اين كتاب را براي اساتيد و طلاب به مسابقه بگذارد و در هفته كتابخواني در نشستي به معرفي كتاب با حضور استاد طاهرزاده يپردازد. درخواست مي گردد شماره تماس استاد در اختيار اين مدرسه قرار گيرد تا هماهنگي هاي لازم براي برگزاري نشست علمي و معرفي كتاب براي حوزه علميه خراسان واحد پژوهش كاشمر انجام گيرد. قبول اين دعوت از سوي استاد بزرگوار مزيد امتنان است. با تشكر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه موقعیت بنده طوری نیست که بتوانم دعوت رفقا را بپذیرم ولی جهت تهیه کتاب مذکور می‌توانید با جناب حاج آقا نظری به شماره 09136032342 تماس بگیرید. موفق باشید

33702
متن پرسش

سلام: خواهش می کنم خواهران مذهبی و غیر مذهبی محترم با احترام این متن را بخوانند و ببینند آیا اگر به خود صادقانه نگاهی بیندازند آیا چنین نیست؟ بنده پسری جوان هستم و خودمو گذاشتم به جای دختران نوجوان و جوان تا ببینم واقعا به عنوان یک بشری که در این زمانه رشد کرده چگونه می‌بودم: حتما بسیار معترض بودم و یقه بزرگان دین را می‌گرفتم و می‌گفتم حجابی که در بسیاری از مذهبیون می‌بینم حجاب نیست! زیرا پوچی پشت آن می‌بینم و آن را نوعی اجبار یا پذیرشی روانی یا تحت حرف‌های وحشیانه پدر مادرها می‌بینم و می‌گفتم برای من استدلال فلسفی و فقهی و احساسی نیاور و شاید می‌رفتم جلوی امثال مراجع تقلید با تندی و کم حجابی می‌ایستادم و جّدی می‌گفتم تو به من زندگی یا جهانی بده اگر داری! چون اول به حیاتی زندهِ اکنونی نیاز دارم که آزادی و انتخاب در آن معنا داشته باشد، اگر یافتم و آن حیات جاودان بود و خود را در آن یافتم آن‌وقت با گفتگوی با آن جهان، انتخاب می‌کنم حجاب یا هرچه خواست. زیرا اولاً: تشنه زندگی و معنایی هستم که دروغ و مُرده و چون جهان‌های بسیاری از مستدللین مدعی نباشد که عقلی و احساسی و دستوری و لحظه‌ای‌ست! و باور بفرمایید قطعاً با هر گشت ارشاد یا مردم مذهبی که مثل حیوان یا کودکی، دست آموز می‌خواستند به من بدون درک و از بیرون امر و نهی کنند برخورد جدی می‌کردم و حتماً آنها را خورد می‌کردم! اتفاقا وقتی آن دختر نوجوان را دیدم جلوی چند سپاهی با جدیت ایستاده و فریاد می‌زند لذت بردم! (نه بخاطر سوء استفاده دشمن، نه بخاطر دروغ دشمن، نه بخاطر تلفیق حق و باطل) ! بلکه بخاطر اینکه آمده تا بگوید من تشنه ام. مدتها بود دوست داشتم از دست مذهبیون نا آگاه تندروِ قلدرِ متکبر راحت شوم تا شرایطی پیش آید که بفهمند این دختر، دختر توست و حجاب خانواده تو هم در این بی‌معنایی تفاوت چندانی با بی‌حجابی ندارد فقط تو قلدری و خود برتربینی! عذر می‌خواهم واقعاً در این موارد جدی هستم و بلطف خدا شرایطی پیش آمد که تازه انقلاب اسلامی بعد از سکوت بسیار و صبر و آرام آرام قدم برداشتن و حفظ کلیت انسانیت و اسلام به گفت آید و این برآورده شدن یکی از آرزوهایم بود که به لطف خدا حضور توحیدی اسلامی و انسانی پیش آمده.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! آنچه می‌فرمایید اعتراض است و اتفاقاً بعد از اغتشاش‌ها که حضور در میدان دشمن بود، تازه باید شروع شود. ما باید با اعتراض، همدردی کنیم ولی نباید از زمان و مکان خود گم بشویم.

در دل همین اغتشاشات باید به فکر اصلاح بود. مقاومت مدنیِ آرام حتی در فضای مجازی امر مبارکی است و از این طریق می‌توان جریان بر‌انداز را مأیوس کرد و پس زد و به جوانان خود نیز تذکر داد توقعات غیر قابل تحقق‌شان است که آن‌ها را گرفتار رسانه‌هایی مثل اینترنشنال می‌کند زیرا گمان می‌کنند باید به آن توقعات برسند و چون نرسیده‌اند، در آن سطح از خشم که با دشمنان ایران مدیریت می‌شود، فرو می‌افتند در فرهنگ خشمی که اروپا در دو جنگ جهانی اول و دوم گرفتار آن شد و بیش از ۶۰ میلیون مردم آن قاره خودشان همدیگر را به قتل رساندند.

از آن طرف باید به تَرَک‌های ریزی که در جامعه پنهان است فکر کرد و نسبت به صلح بین مردم که در ذات انقلاب اسلامی و روح حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» و رهبر معظم انقلاب «حفظه‌الله‌تعالی» نهفته است، بسیار تلاش نمود. موفق باشید    

33677
متن پرسش

سلام وقت شما بخیر: مادر عزیزم چند سالیست به دلیل وضعیت حجاب در جامعه و مسئله ی امر به معروف و نهی از منکر، به ضرورت از خانه بیرون می‌روند. ایشان کلاس های امر به معروف آقای تقوی را شرکت کردند و‌ خیلی نگران انجام صحیح این فریضه ی دینی هستند. طوری که به شدت رویشان فشار هست و جز به ضرورت از منزل خارج نمی‌شوند. اعتقاد ایشان طبق نظر رهبر عزیزمان هست که در مورد تذکر لسانی می‌فرمایند همه جا احتمال اثر بدهید و یا جایی دیگر که می‌فرمایند : به منکری رسیدید بگویید و رد شوید. مادر بنده به شدت اذیت هستند چون فقط تذکر لسانی را قبول دارند. محترمانه می‌گویند و توهین می‌شنوند ولی به هیچ عنوان خودشان توهین نمی‌کنند و رد می‌شوند. سوال بنده از شما این است که در شرایط کنونی جامعه، با توجه به اغتشاشات و توهین های علنی به بانوان با حجاب، آیا باز هم تذکر لسانی در خیابان باید داد؟ من خیلی به ایشان می‌گویم الان تذکر لسانی در پیاده رو و خیابان وقتی شرایط گفت و‌ گوی دوستانه نیست چیزی جز فحاشی و‌ توهین به چادر ما نخواهد داشت می‌گویم من و شما با چادرمان و حضور در خیابان ها به نوعی درحال امر به معروفیم ولی ایشان می‌گویند به خانمی که شالش افتاده باید بگویم شالت را بگذار، بی تفاوت رد شوم؟ ولی وقتی توهین می‌کنند و هر لحظه ترس حمله ور شدن به ما هست چه کنیم؟ خیلی نگران امنیت جانی مادرم هستم. البته ایشان به ضرورت بیرون می‌روند و همین محبوس کردن خودشان در منزل هم مرا غمگین می‌کند دوست دارم با مادرم در پیاده رو راه برویم و با چادرمان، با پوشش تمیز و کاملمان بی صدا نهی از منکر را فریاد بزنیم مادرم از خداوند می‌ترسند که نکند با عدم تذکر لسانی، به تکلیف عمل نکرده باشند یا زنان را گستاخ تر کنند در کشف حجاب. لطفا ما را راهنمایی بفرمایید. مادرم سخنان استاد شجاعی را خیلی خیلی قبول دارند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که شرایط امر به معروف در جایی معنا دارد و مؤثر است که رابطه شخص آمر به معروف و آن کسی که بدان امر به معروف می‌شود رابطه دوستانه باشد و از این جهت رابطه خصومتی که اکنون توسط دشمنان پیش آمده است، آن رابطه نیست که ما مکلّف به امر به معروف با آنان باشیم مگر آن‌که إن‌شاءالله همین فتنه‌ها بستری شود تا بفهمند شریعت الهی از سر دوستی و محبت انسان‌ها را دعوت به دیانت می‌کند. در رابطه با محبتی که باید بین آمر به معروف و طرف مقابل جاری باشد خوب است به این آیه توجه کنید که می‌فرماید: «وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَيُطِيعُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ» (توبه/۷۱) و مردان و زنان با ايمان دوستان يكديگرند كه به كارهاى پسنديده وا مى دارند و از كارهاى ناپسند باز مى دارند و نماز را بر پا مى كنند و زكات مى‏ دهند و از خدا و پيامبرش فرمان مى ‏برند آنانند كه خدا به زودى مشمول رحمتشان قرار خواهد داد كه خدا توانا و حكيم است. موفق باشید

33640
متن پرسش

سلام: بنده دو روز دیگر مراسم عقدم هست. از کسی شنیدم کسی جز خانواده خودتان حضور نداشته باشد چون لحظه ی حساسی است و در خوشبختی تاثیر می‌گذارد. اگرفامیل ناراحت بشوند با این کار آیا کار درستی است؟ آیا کسی می‌تواند کار شیطانی انجام دهد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ارحام انسان عموماً خوشبختی انسان را از خداوند طلب می‌کنند. لذا وقتی در این نوع جلسات حاضر شوند برکات جلسات بیشتر می‌شود. موفق باشید

33595
متن پرسش

با سلام: استاد بنده به عنوان یه خانم چطور باید با بچه رفتار کنم؟ کدوم مرکز علمی این را به من یاد میده یا حتی برای خودمون اینکه می‌بینم در روانشناسی غربی به بحث اختیار خیلی اهمیت داده میشه از یه طرف امام می‌فرمایند مثلا برای نماز صبح بچه را بیدار نکنید بگذارید خودش بیدارشه، حاج آقا مصطفی خمینی میگن نه بیدارش باید کرد، حالا اینجا باید بحث اختیار را مطرح کرد یا نه؟ آیا در حوزه ها مونم برای خانم ها چنین مطالبی که به بحث تربیت هم مربوطه برای خانم ها گفته میشه؟ اصلا حوزه برای یک خانم که بحث تربیت فرزند به عهده اش هست چقدر ساختارداره؟ آیا این خلاء نیست که باعث شده از مباحث روانشناسی غربی استفاده بشه برای تربیت؟ ما به اصطلاح انقلابی ها هم که این مطالب را بلد نیستیم. دیگه خانم ها که اصلا نمیدونن از کجا باید یاد گرفت.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در موضوع تربیت کودک توصیه می‌شود در ابتدای امر باید عادات خوب را برای آن‌ها به میان آورد و سعی کرد حتی با تشویق هم که شده است آن عادات خوب را داشته باشند تا در زمان جوانی و انتخاب آزاد، راحت بتوانند عادات خوب خود را با انتخاب خود ادامه دهند که بحث آن در موضوع تربیت کودک مفصل به میان آمده است و البته بنده در این مورد تخصصی ندارم. موفق باشید

33593
متن پرسش

سلام استاد خدا قوت: استاد در منازل السائرین منزل محاسبه، دو سوال خدمتتون دارم: ۱. استاد چه نگاه هایی ظلمت میاره؟ به دلیل بی حجابی اطرافیان، من نگاه بهشون نمی‌کنم ولی در حوزه ی دید من هستند. مثلا سر سفره پای خواهر زنم رو می‌بینم که نمیشه چشمم رو ببندم یا مثلا زن هایی که سن و سال شون زیاد هست حدود ۵۰ سال آستین شون رو بالا می‌زنند جوراب نمی‌پوشند گردن شون مشخصه از اقوام من هم هستند. استاد من گیر کردم بین نامحرم هایی که حجاب ندارند نمی‌دونم تا چه حد میتونم نگاه کنم ۲. استاد از نظر فقهی من گناه نمی‌کنم. وقتم رو هم از صبح تا شب مدیریت می‌کنم. نمی‌دونم چه چیزهایی رو گناه حساب کنم. آیا نظر به کثرات رو باید گناه حساب کرد؟ استاد خدا خیرتون بده

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. این‌که چیزی به چشم انسان بخورد، غیر از آن است که انسان اراده کند تا آن را ببیند. حالت دوم است که نهی شده است. ۲. امام صادق «علیه‌السلام» فرموده‌اند: «حُبُّ اَلدُّنْيَا رَأْسُ كُلِّ خَطِيئَةٍ. دوستى دنيا سر هر گناه است. از این جهت باید مواظب باشیم انگیزه‌های ما در زندگی منحصر به داشتن دنیای بیشتر نشود. موفق باشید

33582
متن پرسش

سلام خدمت استاد طاهرزاده گرامی: استاد من به دور و اطرافم که نگاه می کنم خیلی از زوج هایی که ازدواج کردند، الان یا طلاق گرفته اند یا اگر طلاق هم نگرفته اند دچار طلاق عاطفی شده اند و متاسفانه از زندگی خودشون راضی نیستند. بنده قراره به زودی ازدواج کنم. خواهشا نصیحتی بفرمایید در باب ازدواج و در باب این موضوع که چه طور دچار طلاق عاطفی نشیم و تا آخر عمر هم دیگر رو دوست داشته باشیم و این که اگر سخنرانی یا کتاب یا هر منابعی بفرمایید تا مطالعه کنیم در مورد همین موضوع ممنون میشم. در ضمن من طلبه هستم و خانمم دانش آموز

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده درک همدیگر است در بستر تاریخی که با انقلاب اسلامی ذیل رهبری انقلاب در حال وقوع و پیشرفت است. در این مورد خوب است  کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» و جزوات «حضور نرم و نقش مؤثر زن در این تاریخ» و «هویت قدسی زن و حضور در جهان گسترده‌ی امروز» که روی سایت می‌باشد را مطالعه فرمایید. موفق باشید

33535
متن پرسش

آیا در قرآن حد حجاب چادر بیان شده؟ من تاجایی که مطالعه کردم. در قرآن فقط پوشاندن سرو سینه با مقنعه های بلند مطرح شده است. جلباب (ازار) و (رداء) گفته اند ملحفه است و آن چون مقنعه است که زن بدان سر و پشت و سینه خود را مى پوشاند، و جمع آن جلابیب بود. پس چرا اینقدر روی چادر تاکید دارند در صورتی که در قرآن مطرح نشده است.؟!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور است که می‌فرمایید. شاید بتوان گفت چادر، زیباترین شکل رعایت حجاب باشد. ولی نباید بر آن تأکید نمود. در زمانی که بنده مدیر کل آموزش و پرورش بودم یکی از رؤسای آموزش و پرورش شهرستان‌ها بخشنامه کرده بودند که «خانم‌های معلم حتماً سر کلاس با چادر حاضر شوند». خبر که به حضرت امام «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» رسیده بود، حضرت امام به وزیر آموزش و پرورش وقت دستور داده بودند که حتماً این بخشنامه لغو گردد و نباید چنین بخشنامه‌هایی در کارنامه نظام اسلامی شکل بگیرد. موفق باشید

33508
متن پرسش

سلام علیکم: بنده بازنشسته سپاه هستم. کارم در سپاه درمانی بوده. حال بنظر شما بهتر است همان خدمت کار درمانی در یکی از مراکز درمانی شهر و یا سپاه را ادامه بدهم و یا اینکه دیگه کارم را رها کنم و بروم دنبال معارف دین و باقیمانده عمرم را صرف قیامتم کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جمع هر دو بهتر است و البته فرصت‌های تأمّل در معارف دین و تفسیر قرآن را از دست ندهید. موفق باشید

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!