بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: سبک زندگی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
31976
متن پرسش

با سلام: همسری دارم مومنه مقید به انجام واجبات. متاسفانه مدتی است خود را مشغول بازی در موبایل خود کرده است. هرآنچه صحبت کردم که به خودت و زندگی ات ظلم می‌کنی و این کار اثرات مخربی بر ذهن تان می‌گذارد گوش نمیدند و میگند مدیریت می‌کنم تا بزارم کنار، ولی متاسفانه بدتر شد. به نحوی که الان روزی 6 ساعت برای بازی وقت می‌گذارد و از من هم پنهان می‌کنند البته بازی به نحوی است که بعدا می‌شود فهمید که چند بازی و چه مدت بازی کرده اند الان دچار مشکل ذهنی نیز شده اند و در تخیلات خود نیز بازی می‌کنند. الان دیگه کار به دعواهای زیاد کشیده شده الان چند روزی است که گوشی را گرفته ام ولی همش دعوا داریم آیا من باید به هر نحوی ایشان را از این بازی نهی کنم یا تذکر کافی بوده و زیاد فکرم را درگیرش نکنم؟ لطفا راهنمایی ام کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده نباید در این موارد در این زمانه چندان به ایشان سخت‌گیری کنید. بهترین راه، همراهی و مدارا با ایشان است تا خودشان به جهت همان تدیّن‌شان إن‌شاءالله متوجه افراط شان خواهند شد و به بهترین نحو از این ابزار استفاده خواهند کرد. موفق باشید

31960
متن پرسش

سلام وعرص ادب: ببخشید من بین سوالم و پاسخ شما سنخیتی پیدا نکردم. امکانش هست توضیح بدهید. تشکر

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاحظه کردید آن جزوه متذکر حضور در تقدیری است که برای بعضی از خواهران متدیّن پیش می‌آید که اگر آن تقدیر را بشناسند، متوجه جهانی می‌شوند بس گشوده‌تر از آنچه خودشان به دنبال آن بودند. حدّاقل تذکرات آن جزوه آن نوع زندگی را مدّ نظر قرار می‌دهد تا گمان نکنند در شرایطی که هستند از الطاف الهی و آن نوع زندگی که خداوند برای انسان‌ها اراده کرده است، بیرون افتاده‌اند. و پس از آن خوب است که به جزوه «هویت قدسی «زن» و حضور در جهان گسترده‌ی امروز» که  در لینک  مرتبط با این  پرسش میباشد مراجعه فرمایید. موفق باشید 

31883
متن پرسش

یا مهدی ادرکنی: سلام علیکم. خدا بر توفیقاتتان بیفزاید ان شاءالله. استاد من سالهاست توفیق بهره گیری از مطالب حضرتعالی رو دارم بحمدالله. استاد، شوهر من شخص مومنی است نمازهاشونو با حال و شوق می خوانند قرآن رو دوست دارند و تلاوت می کنند و... اما در مواردی حق من رعایت نمیشه، چون ایشون هم نظرات حضرتعالی رو قبول دارند گفتیم به شما مراجعه کنیم. استاد عزیز، ما در خانه مان را که باز کنیم مسجد است، یعنی رو بروی خانه ما مسجد است و نماز جماعت هم برگزار می شود، همسر من که از صبح تا شب سر کار است و من چشم براه آمدنشان هستم، می‌گویند الا و لابد من باید بروم مسجد محله مادرم اینا، نماز بخوانم، چون از کودکی در آنجا خاطره دارم و....، محله زندگی ما منطقه ۴ است محله مادرشون منطقه ۱۵، فلذا از سر کار بدون این که بیان خونه_ معمولا_ می‌روند مسجد محله شون، ۳ ساعتی طول می کشد حدود ساعت ۱۰ شب میان خونه، آن موقعی که می آیند باید برنامه کاری فرداشون رو هماهنگ کنند و معمولا با من حرف نمیزنن. من از شدت کمبود محبت مانده ام چکار کنم. ببینید من هم به فضل خدا اهل دین و دیانتم، عاشق اهل بیتم، اما هر زنی نیازمند محبت شوهرش است این حس را خدا در نهادش گذاشته، ایشون به این موضوع دقت ندارند. تفریح ما هم فقط خانه مادرشان است که مرا می‌گذارند آنجا و می‌روند مسجد، و من باز هم تنها هستم، در مسجد هم فقط نماز نمی خوانند که، می روند بلندگو رو می‌گیرند یاسین، دعا کمیل و....وقتی سوار ماشین می شویم برویم خانه مادرشان چون در خانه فرصت حرف زدن نیست تا می آیم حرف بزنم بهم تشر میزنن که سوار ماشین شدیم باید قرآن بخوانی، شروع می کنن چهار قل، قدر ، کوثر و.....تا بیام حرف بزنم قرآن تمام شده رسیدیم، استاد من بهشون میگم پیغمبر صلوات الله می‌فرمایند ساعتی نزد همسرت بنشینی از اعتکاف در مسجد من بهتره و... زیر بار نمیرن. به هرکس میخواد ازدواج کنه میگم با یک آدم معمولی که دین معمولی داره ولی هوای زن رو داره و مسئولیت پذیره و به زنش محبت میکنه ازدواج کنید و با این مومنای این مدلی ازدواج نکنین. همیشه یاد مثال امام صادق علیه السلام می افتم و اون فرد تازه مسلمان مسیحی. استاد یعنی کار ایشون درسته؟ توقع من که میگم برو مسجد کوچه خودمون، که اتفاقا جوان‌ها هم می آیند و می شود کار فرهنگی هم کرد، به جای مسجد محله خودشان که فقط چند پیرمرد و پیرزن می آیند، اشتباه است؟ استاد شوهر من اهل کار خیر هم هست، بنده هم قبل از ازدواج اهل کار خیر بودم اما حالا اسم کار خیر میاد چهارستون بدنم میلرزه، همسر من بخش عمده همون یه کم وقتش که میمونه رو میره دنبال کار خیر: برای فامیل و دوست و آشنا و غریبه و... میرن مرغ قربونی می کنن و بعد دونه دونه توزیع میکنن بین فقرا. کلی لباس و... از اقصا نقاط جمع و توزیع می کنن، سبد غذایی درست میکنن بین فقرا توزیع می کنن، و هزار جور کار دیگه... که معمولا هر روز انجام میدن و وقتی برای من نمی‌ذارن. حالا اگر من بگم یه چیزی برای خونه بگیر معمولا چندین روز طول میدن که یا خودم باید برم بیرون بخرم یا با دعوا و تشر بخرن. حالا مثلا بگم پیاز بگیر میره تعمدا بدترین پیاز رو که جوانه زده و ریز و بیخوده می‌خره بعد که میگم آخه یک مقدار چیز بهتر بخر شروع به نفرین میکنه که خدا نعمت رو ازش بگیر و... تو قدر نعمت الهی رو نمی دونی و... حال آنکه برای دیگران که میخواد بخره چیزهای خوب میخره، استاد آیا اسلام این رو میگه؟ من خودم شاغلم، به راحتی هم میتونم دست ایشون رو از همه چیز قطع کنم و خودم رئیس خانه شوم اما شرع و اخلاق بهم این اجازه رو نمیده که همسرم رو از ریاست ساقط کنم حال آنکه ایشون اجازه تماشای تلویزیون رو نمیدن، آشپزخانه رو گرفته دستش، اگر خلاف میلش رفتار بشه بداخلاقی می کنه و... خلاصه من علیرغم میل باطنیم مجبور میشم داد بکشم تا دست برداره، خب چرا یک مرد مومن باید زنشو به اینجا برسونه؟ همیشه بهش میگم هرکسی جای من بود از دین و دیانت زده می شد. نه دلخوشی نه تفریح، شما فکر می کنید منظور من از تفریح رستوران و شهربازیه؟ من شخصا به اینجور جاها علقه و علاقه ندارم، من دلم میخواد یه جمعه غذا درست کنم بریم زیارت شهید حججی رحمت الله علیه، بیرون چای و غذامون رو بخوریم و بیاییم. بریم گلستان شهدا، باغ رضوان سر مزار پدرم. اما ایشون فقط فقرا. فقط مسجد. تازه معتقدند عقد موقت ثواب دارد! در حالیکه اینطور نیست و ثواب ندارد حتی رهبری هم فرمودند، بعد به دوستانشون که میگن همسرانشون سرد هستند و... از بین خانمهای فقیر یک مورد صیغه ای معرفی میکنن، و من بهشون میگم این راهش نیست و اون آقا باید همسرش رو درمان کنه و الان راههای نوین و سنتی فراوانی هست، به جای اینکه بنیاد خانواده بپاشه، چون روح زمانه ما اینه که چون خانمها غالبا و اکثر خانمهای مذهبی سعی میکنن حق همسر رو ادا کنن، نمی پذیرن که شوهرشون دنبال این برنامه ها باشه، فلذا خانواده میپاشه... در مجموع البته من نمیگم همسرم هیچ خوبی ندارن، اینطور نیست،خوبیهایی هم دارند، اما کلیت شخصیت ایشان و خیلی از آقایان متشرع با همسرشون، نوعی دگم بودن و احساس عقل کل بودن است، در حالی که زنانی که در دامان انقلاب اسلامی رشد کرده و بالنده شده اند، هیچ چيز از یک مرد کامل کم ندارند، اما برخی از مردان مذهبی به همسرشان به چشم کنیز نگاه می کنند، این باعث سرخوردگی شدید این بانوان میشه، استاد تصور و خواست همیشگی من از همسر مومن، کسی در افق سیره شهدا بود اما... استاد جان، تو رو خدا یه کم این مومنها رو نصیحت کنید، شاید به حرف شما گوش بدن، من میگم اگر ندیدید اون دنیا همین مرد خوش اخلاق و خوش خونه ها، که نصف شما هم دوندگی نکردن، ولی با خانوادشون خوبن، درجاتشون از شماها بالاتر نبود. استاد حق و حقوق زن چیه در زندگی؟ آیا این دین عمرگونه درسته؟ سپاس از لطف شما

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همین‌طور که تشخیص داده‌اید این افراد بعضاً میدان عمل را و گشودگی نسبت به آن‌جایی که باید گشوده باشند را، فراموش می‌کنند. مسلّماً در تنهاییِ ابدی‌شان از این نوع خلأهایی که در این دنیا پر نکرده‌اند اذیت می‌شوند. انسان عاقل انسانی است که متوجه شود وظایف او در این صحنه و این زمان و این شرایط چیست. آقای قرائتی می‌فرمودند میهمان پدر شهیدی بودیم و برای تجدید وضو مجبور شدم پله‌های زیادی را پایین بروم. همین‌که وضو گرفتم دیدم پدر پیر آن شهید حوله‌ای را جهت خشکاندن دست و صورتم تقدیم کرد. به او گفتم مستحب است آب وضو را خشک نکنیم. و او گفت همان خدایی که گفته است آب وضو را خشک نکنید، نگفته است دست ردّ به عطایی که پدر شهیدی این‌همه پله را طی کرده و آورده است، نزنید؟!

قصه ما مذهبی‌ها همین‌طور است. یک‌جایی را در نظر می‌گیریم و جاهایی را در نظر نمی‌گیریم. خوشا به حال مؤمنینی که با گشودگی خود همه جوانب را در نظر می‌گیرند و به وسعت انسانی خود نسبت به همه انسان‌ها فکر می‌کنند. موفق باشید     

31834
متن پرسش

سلام بر استاد گرامی: عیدتون مبارک. من ۴ ماهه که عروسی کردم و یک هفته بعد از عروسی مادرم را پیش خودم آوردم چون هیچ جایی را نداشت و پیش اقوام بود در حال حاضر پیش من زندگی میکنه. اما همسرم بشدت مخالفه و همیشه سر این موضوع با من دعوا میکنه نظر شما چیه من مادرم رو کجا ببرم؟ نه هزینه دارم نه سرمایه ای خیلی جاها مراجعه کردم اما بی فایده بود خود. هشمندم راهنماییم کنید. من بین مادر و همسر گیر کردم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرف امروزی جامعه آن است که افراد نیاز دارند در زندگی خود تنها باشند پس اگر چاره‌ای دارید که مادرتان داخل زندگی‌تان نباشد، بهتر است. البته اگر همسر شما تحمل کند تا عزّت آن مادر حفظ شود مطمئن باشند برکات زیادی در زندگی‌اش وارد می‌شود. ولی این نباید تحمیلی باشد. موفق باشید

31639
متن پرسش
با سلام و احترام: استاد شما با توجه به احاديث فرموديد به آنچه از رزق به ما مي رسد راضي باشيم و به دنبال بيش از آن نباشيم چرا كه همان براي ما كافي است. سوال بنده اين است كه گاهي تشخيص اينكه بر آنچه داريم متوقف شويم يا بايد جلوتر برويم دشوار است زيرا ناخواسته فرصت هايي پيش مي آيد كه انسان مردد مي شود كه دنبال كردن آنها منجر به غفلت مي شود، يا رزقي است كه خير در آن است. مثلا براي بنده از راهي كه فكر نمي كردم يك فرصت مهاجرت پيش آمده. آيا بايد آن را دنبال كنم يا به زندگي فعلي ام راضي باشم؟ هر دو از نزد خداست. انتخاب چگونه بايد صورت گيرد؟ متشكرم
متن پاسخ

اسمه تعالی: سلام علیکم: حفظ طمأنینه قلب در این موارد ملاک ورود و عدم ورود در این مسائل می‌باشد. موفق باشید

31555
متن پرسش
با سلام خدمت استاد ارجمند: از آلمان مزاحم وقتتان می شوم. علاقه شدیدی به نماز شب دارم اما این توفیق از من گرفته شد. نمی‌دانم علت آن را. از شما تقاضای مساعدت دارم. چه کنم خواب شبانه ام کم شود؟ من خیلی از راهها را رفنه ام بخاطر این موضوع. با تشکر از شما.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: زود خوابیدن و غذای سبک خوردن را داشته باشید و اگر نشد، در روز قضای آن را به‌جا آورید. هر اندازه در معارف، عمیق‌تر شوید نمازها کیفیت بیشتری پیدا می‌کند. بد نیست سری به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» بزنید. موفق باشید

31425
متن پرسش
سلام علیکم: می‌خواستم بدانم چه مقدار انسان می‌تواند در تغییر ویژگی های شخصیتی خود که با سالها تکرار رفتار و عمل آن را تثبیت نموده است موفق شود؟ و اگر تلاش کرد و نتیجه حاصل نشد چه؟ آیا کسی که به دلیل شاکله وجودی اش، اهل مطالعه نباشد باید دنبال مطالعه و کتاب برود که کاری مطلوب و لازم به شمار می آید، یا دنبال آن کاری که در آن موفقیتش بیشتر است ولو اینکه لازم و ضروری هم نباشد برود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد یکی از راه‌های پیشنهادی که به نظر می‌آید راهی کاربردی باشد آن است که انسان‌های بزرگ و راهکارهای آن‌ها را مدّ نظر قرار دهیم. پیشنهاد مشخص بنده، مطالعه جدّی و با حوصله کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» می‌باشد. موفق باشید

31289
متن پرسش
سلام: امسال باز نشسته می‌شوم از همین حالا دارم از بی خواصیتی دیوانه می‌شوم. می‌خواهم منزلم را بفروشم و به قم بروم شاید بتوانم از فضای آنجا بهره ببرم نظر جنابعالی چیست؟ لطفاً راهنمایی کنید ممنون می‌شوم.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال انسان باید سعی کند با خودش کنار بیاید و این با معارف عالیه و اخلاق فاضله ممکن است. قم و تهران و یک روستای دور افتاده ندارد!! پیشنهاد اولیه ما مطالعه کتاب «فرزندم؛ این چنین باید بود» می‌باشد که روی سایت هست و سپس سیر مطالعاتی سایت، إن‌شاءالله کمک‌کار خواهد بود. موفق باشید

31013
متن پرسش
سلام و وقت بخیر خدمت استاد و معلم گرامی: یک مورد مشکلی بود خواستم از شما راهنمایی بگیرم. ما در جوی کار می کنیم که عموما افراد مومن و انقلابی هستند و تلاش برای حل مشکلی از مملکت دارند، اینکه خیلی مادی نباشند و تلاش و همتشان برای رفع مشکل و یا پیشبرد طرح و هدفی در کشور باشه در خیلی از این همکاران دیده می شود. موردی که هست افرادی در مجموعه هستند که خود را با کار تعریف می کنند (همین کارهایی که ذکر شد) و تعادل تهذیب، تحصیل، ورزش و یا بگوییم خانواده، کار، ارتباط با خدا را ندارند. برای مثال اشخاصی بدون چشمداشت مادی خاص و یا با با اندک ضرورت آن که از صبح ساعت ۷ دنبال کارها باشه تا ساعت ۹-۱۰ شب. بقول خودشون کار زیاد و فرصت کم است و ۲۴ ساعت زمان کمی برای یک روز است و مشکلات و کارها بسیار زیاد هستند. این افراد خودشون رو در کار غرق می کنند، نماز رو به سرعت برگزار می کنند، برنامه عبادی خاصی از ایشان نمی بینی ولی از لحاظ کاری و در جامعه در تراز بالایی قرار دارند. خواستم حضرت عالی بیانی و سخنی بفرمایید برای چنین افرادی و ماهایی که شاید بعضی اوقات برنامه زندگیمون از حالت تعادل خارج میشه و به این سمت کشیده میشه چراغ راه همیشگی و راهنما باشه. با تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید اگر رابطه‌مان را با خداوند در میدان گسترده رحمت به او مدّ نظر قرار دهیم و در ظرائف عبادات و رعایت خانواده و ارحام در حدّ متعادل وارد شویم، نتایج بهتر و پایدارتری می‌گیریم. سادگی و قناعت بسیار خوب، ولی سخت‌گیری به خود و خانواده، نه. موفق باشید

30905
متن پرسش
سلام خدمت استاد: طاعات قبول حق. سوالی داشتم، بعد از خواندن کتاب روزه دریچه ای به عالم معنا این سوال برایم پیش آمد که در طول روز دقیقا باید چه مقدار غذا مصرف کنیم تا به درجات عالی برسیم؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در حدّی که حکم پرخوری نداشته باشد و البته افراد در این رابطه متفاوت هستند. موفق باشید

30835
متن پرسش
سلام علیکم استاد: در حدیث عنوان بصری در بندی گفته شده که شخص باید تدبیر امور خود را به خدا بسپارد. در سخنان اولیا هم شنیده میشه که فرد نباید برای خودش تدبیر کند. استاد من این سخن را قبول دارم و نمی‌دانم در عمل و در طول روز چطور باید امور را به خدا واگذار کنم و تدبیر امور خود را انجام ندهم. این که گفته می‌شود فرد باید امور را به خدا واگذار کند و تدبیر نکند یعنی چه؟ آیا برای مثال اگر مریض شوم نباید دکتر روم؟ یا اگر مشکلی پیش آمد در پی حل آن برنیایم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امور را در بستر حضور در سنن الهی و وظایف شرعی باید به خدا واگذار کرد تا آنچه حضرت حق در دل انجام آن وظایف صلاح می‌داند، عطا فرماید. موفق باشید

30832
متن پرسش
سلام عليكم: بنده خیلی سست عنصر هستم و اصلا اراده قوی ای ندارم. مخصوصا در مورد خواب که مثلا ۹-۱۰ ساعت می‌بینم خواب بوده ام. خسته شدم از دست خودم. هی تصمیم می‌گیرم هی دوباره تنبلی می‌کنم. چیکار کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برنامه‌داشتن، مطالعه، ورزش کمک می‌کند. پیشنهاد می‌شود فصل آخر کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» که روی سایت هست، مطالعه شود. موفق باشید

30782
متن پرسش
سلام: استاد طاهرزاده سوال ۳۰۷۶۱ جواب فرمودید اما؛ اما سوال اینه ما چطور احساس می‌کنیم که تقدیر دیگری برایمان رقم خورده؟ و چطور به این احساس اعتماد کنیم که الان نفسمون داره تنبلی را به ما القا میکنه که جلوی تلاش بیشتر رو بگیره. یا این صدای قلبمان هست که داره می‌فهمه که تقدیر ما در این کار نیست و تلاش بیخودی نکنیم؟! با عرض پوزش از اینکه وقت شما رو می‌گیرم و التماس دعا. متشکرم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع موارد، مواردی است که عموماً خود افراد با توجه به درون خود و کشیک نفس‌کشیدن، به علم حضوری می‌توانند متوجه شوند که آیا مثلاً به جهت عدم استعداد چنین موانعی برایشان هست و یا به جهت سستی و کوتاهی‌های خود انسان؟ به همین جهت به ما فرموده‌اند بهترین معلم، خودِ انسان است که می‌تواند متوجه شود چگونه باید خود را جلو ببرد. موفق باشید

30740
متن پرسش
سلام علیکم: وقتتون بخیر. متاسفانه بنده قبلاً کنترل درستی روی قوۀ خیال خودم نداشتم و خیالم به شدت یله و رها بود و محدودیت زیادی براش تعیین نکرده بودم. خدا رو شکر یکی دو ساله که تصمیم به کنترل قوۀ خیال گرفتم و اجازۀ ورود هر فکری رو نمی‌دم، کتاب ادب خیال رو هم خوندم و فوق‌العاده کمک کرد به من. ولی با اینکه تقریبا مدت زیادی هست که خیالم رو کنترل می‌کنم، در بعضی خواب‌هام، خودم رو مشغول به کارهای شرم‌آوری می‌بینم. برداشت خودم اینه که با وجود اینکه خیال و اعمالم در کنترله، ولی شاکله‌ام هنوز با این افکار و اعمال انس داره و ذاتم هنوز از اون‌ها خلاص نشده. می‌شه راهنمایی کنید که برای رفع این مشکل چه‌کار کنم و چطور می‌شه شاکله رو اصلاح کرد؟ ببخشید که وقتتون رو گرفتم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در روایت داریم شیطان برای آن‌که مؤمنین را مأیوس کند، در خواب‌های آن‌ها تصرف می‌کند و لذا نباید به این نوع خواب‌ها توجه کرد. علاوه بر آن، خوب است که قبل از خواب ۱۲ مرتبه سوره‌ی توحید خوانده شود و با شکم پر نخوابیم. موفق باشید

30604
متن پرسش
سلام: کار کردن باید چگونه و با چه نیت و چه رویکردی باشد تا حکم آن روایت را پیدا کند که می فرمایند کار کردن جهاد در راه خداست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! کار، گوهر وجودی انسان را از قوه به فعل می‌آورد و ظرفیت‌های پنهان او را آشکار می‌کند. وقتی با هر چیزی در هر شرایطی روبه‌رو شدیم، همان شرایط را وظیفه و کار خود بدانیم. موفق باشید

30563
متن پرسش
سلام استاد: ببخشید لازمه آدم برنامه ریزی بکنه؟ مثلا به این نحو که بگه برای بحث تحول علوم انسانی باید دکتری خوند و هیئت علمی شد و برای کسب این درجه ها برنامه بریزه؟ یا اینکه در راستای تحول علوم انسانی خودش مطالعه و کار کنه و دغدغه مدرک و هیئت علمی شدن هم نداشته باشه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: راهی را برای خود در نظر بگیرید و بقیه را به خدا توکل کنید تا هرچه پیش آید إن‌شاءالله همانی است که کار را جلو می‌برد. موفق باشید

30493
متن پرسش
با سلام استاد: عذر خواهم که وقت شما را گرفته ام. دو سوال داشتم: ۱. لطفا منبع جامعی در مورد چیستی و ضرورت فلسفه (مخصوصا فلسفه اسلامی) بیان کنید. ۲. امام علی ( ع): «شرافتمندانه ترين توانگرى ها، وانهادن آرزوها است.». با توجه به حدیث امام علی (ع)، نباید برای خود هدف انتخاب کنیم و برای رسیدن به آن تلاش کنیم؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. این خود فلسفه است که نشان می‌دهد جایگاه فلسفه کجاست. بالاخره «حلوای تنتنانی تا نخوری ندانی». 2- آری! آروزهای دنیایی نه! ولی اهداف الهی آری!

موفق باشید

30465
متن پرسش
سلام: در مباحث شرح مقدمه قیصری استاد سید حسن خمینی ظاهرا فرمودند که ریاضت اگر با عشق توام باشد موجب رشد فرد می‌شود و الا به صرف ریاضت اگر ناخواسته باشد به سلوک فرد یاری نمی‌رساند از طرفی در احوالات مرتاضان داریم که بعضا به یک بادام اکتفا می نمایند. حال با توجه به این که روز بروز سفره هایمان کوچکتر می‌شود و این بار برخلاف آنچه گویا از مرحوم خادمی نقل کردید سفره ها همه شکمی حساب شده اند و شکم ها سفره بنظرم رسید که چرا تحت فشار این اقتصاد ریاضتی جبرا ریاضت بکشم بلکه عاشقانه وارد ریاضت شوم بلکه لااقل از نظر معنوی رشدی حاصل آید. مثل آن فردی که از صبح تا شب چیزی برای خوردن ندارد خوب نیت روزه کند بلکه درین کشور که زاد است و توشه ای نیست توشه ی آخرتش را لااقل زیاد کند. حال سوال اینست که آن ریاضات تا چه حد ممدوح اسلامست؟ البته جای مرتاضان خالی قیمت بادام بر بام فلک سر می‌کشد. نمی‌دانم اقلی که اسلام اجازه دهد و در این کشور فلک زده بتوان تهیه کرد چیست؟ البته گله ای از نظام ندارم چون دولت فقر به ما ارزانی داشته است و راه های بهشت را هموار نموده است چه توان کرد که حفت الجنه بالمکاره و نیز اطلعت فی الجنه فرایت اکثر اهلها الفقرا و راستی خنده های ظریف و نمکین مسئولین هم در همین راستاست زان همی خندم که با زنجیر و غل می کشمتان سوی سروستان و گل.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ریاضتی که با نظر به چشم‌اندازی باشد تا حقیقت به سوی انسان بیاید، ریاضتی است زیبا و الهی و توحیدی. ولی ریاضت‌های مرتاضان که برای شدت‌بخشیدن به قوای نفس است، ربطی به توحید و رجوع به حقیقت ندارد. آری! سختی‌هایی که هزینه‌ی مقابله با استکبار است از نوع ریاضت‌های توحیدی است و قصه‌ی آن، قصه ی «در بلا هم می‌چشم الطاف او» می‌باشد. موفق باشید

30448
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد گرامی: عده ای قائل بر این هستند که وقتی شخصی وارد یک سیر معرفتی می شود و می خواهد این سیر را شروع کند. باید برای مدتی از کثرات و مسائلی که انسان رو از وحدت دور می کند (مثل اخبار و فضای مجازی و ...) فاصله بگیره. و حداکثر تمرکز خودش رو روی موضوع خاص بگذاره تا به یک پختگی نسبی برسه. از طرفی در روایت داریم که امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: شبهات به کسی که زمانه خود را بشناسد هجوم نمی‌آورد. برای اینکه زمانه خود رو بشناسیم باید اخبار و حوادث موجود رو پیگیری کنیم و در فضای مجازی مشغول باشیم. به خاطر همین در فضای مجازی و اخبار و اطلاعات آنچنان در معرض بمباران اطلاعات قرار می گیریم که از سیر مطالعاتی باز می مونیم. سوالی که داشتم این است که چگونه بین این دو را جمع کنیم؟ و یا اینکه بهتر نیست برای مدتی به دور از این قیل و قال ها به دنبال سیر مطالعاتی باشیم و بعد وارد این عرصه بشیم؟ ببخشید که مزاحم شدم. التماس دعا. یا حق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم بشر امروز آنچنان وسعت و ظرفیت دارد که با برنامه‌ریزیِ لازم این امور را با هم جمع کند. موفق باشید

30334
متن پرسش
سلام علیکم استاد بزرگوار: بنده مساله ای برام پیش میاد که خیلی برام سواله و خیلی ناراحتم از بابتش. من وارد هر کاری بشم و شروع کنم مدت زیادی نمیکشه و از اون بیزار میشم. مثلا مدتی مشغول دوره های قرآن، تثبیت محفوظات، نمازهای با خشوع و خضوع ذکر و.. بعد ناگهان زده میشم و بی میل واقعاا خسته شدم از خودم. علت چیه و چه راه حلی براش هست؟ چه باید کرد جوان هستم و دوست دارم جوانیم در راه خدا صرف بشود. اما مدتی کوتاه دوباره به عقب برمی‌گردم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برنامه‌ی اصلی خود را مشخص کنید و در دل آن برنامه‌ی اصلی، به فرعیات بپردازید. مثلاً بنا بگذارید یک دوره‌ی کامل تفسیر المیزان را در چند سال ممتد مطالعه کنید، یا به عنوان مثال به سیر مطالعاتی سایت بپردازید. موفق باشید

30248
متن پرسش
با سلام و درود بر استاد بزرگوار: خواهشمندم در مورد اينكه چرا بايد قرباني كرد و حيوانات رو ذبح كرد تا كفاره كناهان قرار گيرد؟ آيا با ريختن خون حيوانات و دست و پا زدنشان در هنگام ذبح رنج و دردي كه حيوان مي‌كشد خدا راضي می‌شود؟ آيا نمي توان از طرق ديگر خدا را راضي کرد؟ آيا در ريخته شدن خون حيوانات و خورده شدنشان الزامي براي بشر است؟ آيا نمي‌شود با خوردن گياهان در آرامش بود و خون حيواني ريخته نشود؟ ممنون و سپاسگزارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: می‌فرمایند در حین ذبح حیوان حلال‌گوشت به عنوان قربانی، نفسِ بهیمه‌ی انسان بدان معنا قربانی می‌شود تا در ساحتی برتر حاضر گردد. موفق باشید

30151
متن پرسش
با سلام: طلبه هستم. به مطالب عقلی و عرفانی علاقه دارم. و از مباحثی که از جنس مباحث شماست لذت می‌برم. و در خود استعداد متخصص شدن در حوزه علوم عقلی را می‌بینم ولی آنچنان که باید و شاید مشغولیت علمی ندارم و خوب درس نمی خوانم. که این خوب درس نخواندن ناشی از این است که بصورت واضح نمی دانم وظیفه ام چیست. و در واقع در یک بی عالمی بسر می‌برم. از طرفی چون متاهل هستم، و دارای دو فرزند، فکر می‌کنم با وضعیت مالی که دارم (درآمد شهریه و ماهی ۶۰۰ تومان هم از مضاربه) و اوضاع اقتصادی کشور باید کار کنم. الان هم مشغول کار فرهنگی در خود حوزه هستم. میانگین بین ۳ تا ۴ ساعت وقت می گذارم و ماهانه حدود ۶۰۰ تا ۸۰۰ حقوق می‌گیرم. از طرف دیگر حسی در درونم می گوید که تو باید درس بخوانی و تو حیف هستی و شان تو این کار نیست. و این کار هم چون اجرایی است هم مشغولبت دارد و هم خستگی، حال نمی دونم وظیفه من چیه؟ آیا باید کار کنم به خاطر شرایطی که دارم و درسم را در سطح معمول و کمتر نگه دارم و به یه نمره آوردن قناعت کنم؟ یا نه باید به دنبال علاقه و استعداد خودم برم و لو از لحاظ مالی به سختی بیفتم. استاد واقعا دچار دوگانگی شدم و نمی توانم تشخیص بدم کار درست را. لطفا کمکم کنید و این را هم می دانم که در صورت اضطرار باید کار کرد، اما نمی دانم که مضطر شده ام یا خیر. و تشخیص آن برایم سخت است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا به قاعده‌ی «توزیع الوقت، توسیع الوقت» فکر نمی‌کنید تا در حدّ کسب درآمد ساده، زندگی را بچرخانید و در عین مطالعات دروس رسمی حوزه، به معارف عمیق بپردازید؟ روی خودتان کم حساب نکنید، باید در جای خود حاج قاسمی باشید. موفق باشید

29974
متن پرسش
سلام: وقت بخیر. در کتاب چه نیازی به نبی مطلبی ذکر شده و می خواستم ببینم فرق بین برنامه ریزی، توکل و تلاش چیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این یعنی همان که به ما فرموده‌اند «با توکل زانوی اشتر ببند». با برنامه‌ریزی کار را شروع می‌کنیم، ولی نتیجه را به خدا باید واگذار کرد تا هرطور خودش صلاح دید، کار را جلو ببرد. موفق باشید

29833
متن پرسش
سلام: من مدتهاست دچار ناراحتی های گوارشی هستم و هرچه به پزشک جدید و سنتی مراجعه کرده ام معالجه کامل صورت نگرفته است و برای اینکه اذیت نشوم مجبورم غذا زیاد بخورم و این مخالف توصیه های عرفانی مبنی بر کم خوری و جوع است. سوال اینست این پرخوری اجباری مخل سلوکست یا خداوند خود بنحوی جبران می‌کند؟ آیا راهکاری در روایات برای زخم معده آمده است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما در روایات بیشتر موضوع پرهیز را داریم. آیا تأمّل فرموده‌اید از چه چیزهایی باید پرهیز کنید تا مشکل کم شود؟ موفق باشید

29729
متن پرسش
با سلام و عرض ادب و تشکر. ۱. لطفا در مورد مصرف گوشت راهنمایی بفرمائید مصرف آن چه اثری روی روح می زاره؟ سنگدلی و بی رحمی میاره؟ بچه ها بخورند یا نه؟ ۲. در بحث عرفان عملی چه کتاب هایی را معرفی می کنید؟ (مقالات استاد شجاعی را خواندم) ۳. عرفان های غیر اسلامی، که تعالیمی را میدن و فرد ادعا یا احساس تجربیات معنوی هم داره، اینها معتبر هست یا نه؟ تفاوت رشد عرفانی با مبنای اسلامی با غیر اسلامی آن در چیست؟ از کجا شروع می شه؟ ۴. در مورد راه چهارم و گورجیف و اسپنسکی راهنمایی بفرمائید. این ها هم جزو عرفان کاذبند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. می‌فرمایند هر روز گوشت نخوریم ولی ترکِ کلی آن هم جایز نیست یک روز در میان، اشکال ندارد و فکر نمی‌کنم این برای کودکان و نوجوانان و جوانان موردی داشته باشد زیرا که بیشتر آن‌ها در موقعیت نفس بهیمه‌ی هستند. ۲. علیکم به منازل السائرین عارفِ واصل جناب پیر هرات، شیخ عبدالله انصاری. در این مورد می‌توانید جزوات ترجمه و شرح «منازل‌السائرین» را همراه با شرح صوتی آن از حاج آقا نظری بگیرید. ۳. عرفان‌های سایر ادیان در جای خود معتبرند، ولی عرفان‌های کیهانی بیشتر القائیات روان‌شناسانه می‌باشد و ریشه در واقعیات و فطریات انسان ندارد و عملاً نوعی توهّم را شکل می‌دهد. ۴. در جریان آن‌ها نیستم. موفق باشید

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!