بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: انسان‌شناسی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
22943
متن پرسش
سلام استاد: بحث های «ده نکته» و «جوان و انتخاب بزرگ» را یک سالی است که با بچه های مقطع راهنمایی بحث می کنیم و تقریبا دیگر تمام شده است برای ادامه چه بحثی را مطرح کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بد نیست عزیزان را به کتاب «چه نیازی به نبی» ارجاع دهید و سپس کتاب «فرزندم، این‌چنین باید بود» را با آن‌ها در میان بگذارید تا إن‌شاءاللّه آماده‌ی درک بحث «برهان صدیقین» شوند. موفق باشید

22942
متن پرسش
سلام: شما بیان کردید که این روح است که رحم مادر یا بدن خود را انتخاب می کند ولی در خلقت آدم اول خداوند خلق کرد بعد از روح خودش به جسم دمید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در همان مرحله هم خداوند جسمی را خلق کرد و از روح در آن دمید. روح انسان‌ها نیز به همین نحو، جسمی را انتخاب می‌کند. در این رابطه بد نیست به نکته‌ی 9 و 10 کتاب «ده نکته در معرفت نفس» رجوع شود. موفق باشید

22940
متن پرسش
سلام علیکم استاد: اینکه می گویید جن از جنس انرژی است. سوالاتی برایم به وجود آمده است. خواهش می کنم به آنها پاسخ بدهید. ۱. آیا منظورتان از اینکه می گویید یکی از انواع انرژی است همان انرژی های نورانی و گرمایی و جنبشی و....است؟ ۲. اگر از جنس انرژی باشد و انرژی هم یکی از خواص ماده است پس باید بگوییم تکنولوژی توانایی کشف این نوع انرژی یعنی دیدن جن را دارد؟ ۳. از کجا معلوم روح انسان هم از جنس انرژی نباشد؟ تشکر استاد عزیز
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. با توجه به این‌که جنّیان نیز مانند انسان‌ها روحی و جسمی دارند، مرحوم مطهری احتمال داده‌اند که جسم آن‌ها از جنس انرژی باشد. مگر ماده به خودی خود انرژیِ متراکم نیست؟ ۲. نمی‌دانم ولی فکر نمی‌کنم مهم باشد. ۳. روح، از جنس دیگری است و به‌کلّی فوق زمان و مکان است ولی انرژی از جنس ماده است و محدود به زمان و مکان می‌باشد. موفق باشید

22930
متن پرسش
سلام استاد عزیز: بنده چند وقتی هست که نماز نمی خوانم و تارک الصلاة شده ام، و می دانم که باید نماز بخوانم و واجبات رو انجام بدم، اما دچار نوعی تنبلی و بیماریه نفس شده ام که به بی‌خیالی رسیده ام، میخواiم از این بیخیالی و تنبلی در بیام اما اراده و انگیزه کافی را ندارم، اولا من دچار چه بیماریی شده ام؟ ثانیا چکار کنم که از این حالت خارج بشم و دوباره برگردم به مسیر حق و همچون گذشته در انجام واجبات کوتاهی نکنم که هیچ مستحبات هم انجام دهم؟ چه کنم دوباره به خوف و رجا برسم؟ من انگیزه و یه چیزی می‌خوام که ارادم رو قوی کنه و برگردم تو مسیر، لطفا به من کمک کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه انسان در رابطه با عبادات معارفِ دقیق‌تر و عمیق‌تری را دنبال کند، همت او در انجام عبادات شدت می‌یابد. پیشنهاد بنده مطالعه‌ی کتاب «آشتی با خدا» و سپس کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن است. هر دو کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

22896
متن پرسش
با عرض سلام و آرزوی بهروزی برای شما: کتابهای زیادی در زمینه موضوعات روانشناسی نوشته شده که بعضی به بررسی مفاهیم پایه مثل احساس، ادراک، انگیزه، هیجان، احساسات و... می پردازند و بعضی به مسائل کاربردی در زندگی روزمره مثل مدیریت وقت، روابط همسران، شگردهای موفقیت و.... آیا وقتی آموزه های ناب و بی نقص و همه جانبه اسلام، قرآن و ائمه (ع) هست خواندن کتابهای روانشناسی از هر دو گروه بالا که ذکر نمودم چه به صورت آکادمیک و چه غیر آکادمیک ضایع کردن وقت و احیانا به بیراهه رفتن و دور شدن از حقیقت نیست؟ در کل شما خواندن آنها را توصیه می فرمایید یا خیر؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با نظر به حقیقت و برای رسیدن به حقیقت، اسلام و مباحث معرفت نفس که اسلام بر آن تأکید دارد کافی است. ولی روان‌شناسی به عنوان علم کاربردی در امورات جزیی انسان‌ها، مثل سایر علوم تجربی می‌تواند جایگاه خود را داشته باشد. مشکل آن‌جایی پیش می‌آید که علم روان‌شناسی بخواهد جایِ دین بنشیند. البته فکر نمی‌کنم در حال حاضر با توجه به روان‌شناسان متعهدی که هم جایِ آن علم را می‌شناسند و هم جایِ دین را؛ چنین مشکلی پیش آید. موفق باشید

22895
متن پرسش
با سلام و عرض ادب و احترام: چگونه است که می فرمایید بعضی انسانها چون در انسانیت خود کامل شده‌اند به طور طبیعی می میرند؟ مگر راه سلوک و تکامل و پیشرفت معنوی انسان انتها دارد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در موضوعِ استفاده از بدن به عنوان ابزار نفس، بعد از مدتی نفس از بدن مستغنی می‌شود و این بدن دنیایی را رها می‌کند و این مرگ، مرگِ طبیعی است. موفق باشید

22894
متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر: پیشاپیش ایام اربعین اباعبدالله رو تسلیت عرض می کنم خدمتتون، استاد اگر ما بطور مقطعی توجه به گذشته و آینده نداشته باشیم و در حال قرار بگیریم، این ارتباط با خود بیکرانه مان هم بطور مقطعی ایجاد میشه یا نه باید در این وضعیت و قرار گرفتن در حال به مقام و ثبات برسیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خود به خود می‌رسید، هرچند در ابتدا شدت آن کم باشد. موفق باشید

22889
متن پرسش
سلام و عرض ادب و خسته نباشید: ببخشید که مزاحم شدم. استاد من انسان دقیقا کجاست؟ در تن که نمی تواند باشد چون مجرد است و لا مکان. پس من دقیقا کجاست؟ ممنون. خداوند خیرتان دهد.
متن پاسخ

سمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که متوجه باشیم نفس ناطقه‌ی انسان مجرد است دیگر نباید به دنبال جا و مکان برای آن باشیم. مثل آن است که بخواهیم برای اراده‌ی خود جایی را دنبال کنیم، در حالی‌که اراده، یک احساس است. نفس ناطقه‌ی ما نیز همواره خود را آزاد از زمان و مکان احساس می‌کند. موفق باشید

22888
متن پرسش
جناب استاد با سلام: با توجه به جواب سوال ۲۲۸۸۳ : شما فرمودید : نفس انسان با تفکر در امور، آماده می‌شود تا با عقل فعّال مرتبط گردد و از انوار آن فیض دریافت کند. سوال: آیا برخی بدیهیات مثل ادراک عالم مستقل از ذهن هم که بدون تفکر و حضورا (علم حضوری) درک و یقین می شود از طریق اتصال به عقل فعال و انوار عقل فعال بر ما واضح و یقینیست؟ یعنی نفس انسان در هر مرتبه و سطحی که باشد با توجه به شدت وجودی به عقل فعال متصل می شود و فیض می برد؟ آیا همانطور که ما دائما در حال شدنیم نفس انسان هم دائما در حال ارتباط و اتصال به عقل فعال است و با توجه به مرتبه وجودی از آن فیض می گیرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده نکته‌ای که می‌فرمایید نکته‌ی قابل قبولی است که انسان در عین آن‌که ذاتش به حضرت حق متصل است و از او «وجود» می‌گیرد، در اتصالِ ذاتی با عوالم بالا، معارف بدیهی را دریافت کند و برای دریافت معارف غیر بدیهی، تفکر نماید. موفق باشید

22879
متن پرسش
با عرض سلام و ارادت خدمت شما استاد گرامی: آیا روح خودش کیفیت جسمی که قرار است ابزار او باشد را انتخاب می کند؟ به عنوان مثال آیا روح خودش بعضی از بیماریها و مشکلات مثل نازیبا بودن یا نازایی را برای جسم خود به دلیلی مثلا برای رشد و تعالی خود انتخاب می کند؟ با تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روح در ذات خود در اوج تعادل است و به همین جهت قرآن می‌فرماید: «وَ نفسٍ و ما سوّیها» سوگند به نفس و تعادل آن. می‌ماند که اگر زمینه‌های ظهور زیباییِ خود را در بدنی که باید بسازد، در اختیار نداشت آن بدن ناقص‌الخلقه و یا زشت می‌شود. در این مورد خوب است به کتاب «خویشتن پنهان» که بر روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید

22883
متن پرسش
با سلام: ادراکات ما که یقینی هست (مانند ادراک عالم مستقل از ذهن) آیا این یقین منبع خارجی دارد که عقل یا نفس دائما به آن منبع متصل است که آن را یقینی درک می کند؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نفس انسان با تفکر در امور، آماده می‌شود تا با عقل فعّال مرتبط گردد و از انوار آن فیض دریافت کند. موفق باشید

22877
متن پرسش
سلام علیکم: در بیان خطبه ۸۳ نهج البلاغه فرمودید انس با این جسم باعث می شود که ما همیشه این تفکر یک جسمی داشتن برای ما باشد و آن جسم را تا ابد داشته باشیم. ما قبل از اینکه به دنیا بیاییم از خدا بوده ایم و در اثر نظر او خلق شده ایم و چون امکان چنین جسمی را داشته ایم اینگونه شده ایم، پس آیا جسمی که بر ما می ماند همان امکان ماست که در قبل داشته ایم و احساس می کنیم که بوده ایم؟ پس چرا فرمودید چون در این دنیا با آن بوده ایم انس با او داریم و با ما باقی می ماند؟ آیا منظور هویت حسن و حسین پیدا کردن در این دنیاست که در این دنیا بر ما اضافه می شود منظور است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر نفسی در دوره‌ی جنینی جسمی مطابق اهدافِ دنیایی‌اش می‌سازد. ولی بعد از این دنیا از آن‌جایی که هیچ روحی که دارای اراده و انتخاب باشد بدونه جسم نیست، جسمِ او مطابق شخصیتی است که در این دنیا برای خود شکل داده است. موفق باشید   

22846
متن پرسش
با سلام و وقت بخیر. ۱. استاد حقیر طلبه و مشغول مطالعه کتب شما هستم. با توجه به حجم کتب درسی و معرفتی که مطالعه می کنم، متاسفانه رجوعم به قرآن کم بوده و هست. منتها الان تصمیم گرفتم مطالعه قرآن رو جدی شروع کنم و وقت بگذارم پیش از اینکه از قرآن فاصله بگیرم. با این شرایط نحوه استفاده از قرآن برایم سوال هستش. جزوه‌ی «نحوه استفاده از تفسیر المیزان» و برخی پرسش پاسخ ها رو حول این موضوع مطالعه کردم اما بازم برام سوال هست؛ از یک طرف در بحث استفاده از تفسیر المیزان موضوع پیش زمینه و مقدمات مواجهه با آن مطرح می شود برای استفاده‌ی بهتر، اون دغدغه‌ی مورد نیاز، بحث تاثیر مواجه‌ی اول و... از طرفی خودم به گونه‌ای ام که اگه با مباحث ریشه ای و محوری مراجعه نکنم و مثل سایر تفاسیر با مباحث روایی بیشتر مواجه باشم احساس می کنم چون بعد باید المیزان بخونم دارم دوباره خوانی اشتباهی انجام میدم، در واقع اون رضایت از مطالعه رو نداره برام. مورد دیگه اینکه می‌خوام مواجهه‌ی اولم با قرآن با اصول خوب و محکمی بسته بشه و اون قرابت فکری در تفسیر که در جزوه فرمودید به نظر علامه (ره) بهتره باشه شکل بگیره. از طرفی مطالعه کم کم اتفاق میوفته و شاید اون مقدمات رو هم بشه کم کم اضافه کنم. ۲. مورد دیگه بحث ترجمه استاد همدانی از تفسیر هستش؛ اینکه این تفسیر تا چه مقدار منتقل کننده روح المیزان هست؟ ۳. استاد آیا مطالعه‌ی تفسیر تسنیم ذیل پایان هر سوره از المیزان، دریافت روح کلی المیزان رو (نسبت به اینکه یک دور کامل تفسیر المیزان بخونیم و بعد تفسیر تسنیم) کاهش میده؟ استاد لطفاً بنده رو راهنمایی فرمایید. تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. تأکید کامل بر دروس رسمی حوزه ۲. مطالعه‌ی کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» همراه با شرح صوتی آن‌ها ۳. حدود ۱۰۰ جلسه گوش‌سپردن به صوت شرح سوره‌هایی مثل زمر و آل‌عمران ۴. رجوع به تفسیر ارزشمند و قیّم المیزان  ۵. ترجمه‌ی مرحوم آقای موسوی همدانی خوب است ولی طلبه باید با متن عربی المیزان مرتبط باشد ۶. فعلاً با خود تفسیر المیزان مرتبط باشد. موفق باشید

22842
متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر: خسته نباشید، استاد بعد از نماز صبح داشتم به صحبتهای شما در مورد چگونگی فعلیت یافتن باورهای دینی فکر می کردم و سعی کردم به لایقف بودن و بیکرانه بودن و حاضر بودن روح در همه عوالم و حضور حق توجه کنم، که یه کم که احساس حضور در محضر حق و حقایق دیگر هستی رو کردم، این حالات بهم دست داد: فشار روی جسم، سوزش قلب که تا چند دقیقه این سوزش ادامه داشت، رخوت و سستی و خواب آلودگی در حدی که انگار زبونم سنگین شده بود که حرف بزنم و یا اندام رو حرکت بدم، خیره شدن به نقطه ای، خالی شدن ذهن از فکر و تلاش برای فکر کردن به چیزی، استاد دلیل این حالات چی میتونه باشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی دانم. آن‌چه خوب است روی آن فکر کنید توجه به نحوه‌ی حضورتان در عالم است تا به مرور حجاب‌ها برطرف شود. موفق باشید

22828
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: آیا حفظ قرآن در این زمان کار مفیدی است و از این حفظ باید چه انتظاری داشته باشیم؟ آیا امر دیگه ای هست که بگوییم از حفظ بالاتر است به جای اینکه وقت برای حفظ قرآن بگذاریم؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی بفرمایید ابتدا معارف مقدماتی را بیابید سپس به حفظ قرآن بپردازید. پیشنهاد ما مطالعه‌ی کتاب‌های «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن و کتاب «مبانیِ نظری نبوت و امامت» است. کتاب‌ها بر روی سایت هست. موفق باشید

22826
متن پرسش
به نام خدا با سلام و احترام خدمت استاد عزیز: ۱. با توجه به نظر ملاصدرا در خصوص مجرد بودن صورت های خیالی در نفس، چگونه گفته می شود که قوه خیال محل نگهداری این صور است؟ مگر صور خیالیه غیر مادی را می توان در جایی انبار نمود؟ ۲. اینکه گفته می شود متخیله، صور را از خیال می گیرد چگونه انجام می یابد؟ ان شاءالله سلامت باشید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: صورت‌های خیالی و قوه‌ی خیال هر دو مجردند و اساساً صور خیالی، خیال را به‌وجود می‌آورند 2- نفس انسان به اعتبار قوه‌ی متخیّله، صور خیالیه را با روجع به مرتبه‌ی خیال نفس ناطقه می‌یابد. موفق باشید

22803
متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به اینکه نفس بدن متناسب با خود را می سازد چطور است که بعضی افراد به حدی با جنسیت خود مشکل دارند که حاضرند تغییر جنسیت دهند؟ این جوابی که تشریعا نفس چیزی که تکوینا ساخته قبول ندارد برایم قابل قبول نبود. چون مشکلات افراد ترنس خیلی زیادست. چطور تکوین و تشریع نفس اینقدر با فاصله می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مثل آن‌که انسان‌ها با داشتن فطرت الهی، این امکان در مقابل‌شان هست که از آن وجهِ تکوینی خود یعنی فطرت الهی دور شوند و قوه‌ی واهمه‌ی آن ها بر آن‌ها حکومت کند، می‌توان گفت اکثر مواردی که می‌فرمایید از این جنس است مگر آن‌که عامل خارجی موجب شده باشد که در دوره‌ی جنینی، روح نتواند بدن مناسب خود را تنظیم کند. موفق باشید

22808
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: نظر شما در خصوص اینکه مطالعات دینی من فقط شامل حفظ قرآن هفته ای یک صفحه و مطالعه تفسیر المیزان بر اساس الگویی که شما در جزوه مربوطه فرموده اید، باشد، چیست؟ آیا فعلا اینکار کافیست یا توصیه دیگری دارید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار بسیار خوبی است ولی از مباحث معرفت نفس غافل نشوید. موفق باشید

22769
متن پرسش
سلام استاد عزیز: نظر اسلام درباره پدیده عقده در روح و ناخودآگاه چیست؟ آیا این پدیده مربوط به قوه خیال هست؟ و سوال دیگه اینکه خود حقیقت قوه خیال چیست و مربوط به کدام قسمت ساحت نفس هست؟ یعنی آیا از نفس صادر می شود؟ کتابهای ادب خیال و عقل و قلب و همچنین 10نکته از معرفت نفس رو هم خوندم ولی دستگیرم نشد از منشا خیال چیزی. ممنونم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نفس انسان مراتبی دارد. یکی از مراتب آن، مرتبه‌ی خیال است. واژه‌ی عقده، واژه‌ای است مربوط به علم روان‌شناسی، در اسلام واژه‌ی ملکات را داریم که می‌تواند به نحوی به آن واژه نزدیک باشد هرچند که بالاخره در افق دیگری است. موفق باشید

22760
متن پرسش
سلام: ممنون می شوم نظرتان را درباره این جمله بفرمایید و اینکه حرف درستی است یا خیر؟ خیلی ممنون. «قدرت فعال نطفه ی مرد، گرایش به برقراری شباهتی کامل در جنس مذکر دارد؛ در حالی که تولید زن از وجود نقص در قدرت فعال ناشی می شود.»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دلیلی ندارد این سخنان را بپذیریم. نطفه، بستری است تا روحی که قبل از ابدان خلق شده، جایِ خود را پیدا کند. زیرا به ما فرموده‌اند: «خلق الارواح قبل الابدان بألفیّ عام». موفق باشید

22740
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام و عرض ادب و احترام: خانمی ۴۰ ساله هستم. بیش از ۲۰ سال است که برای رشد معنوی خودم برنامه‌ریزی می کنم. سعی کرده ام که اصولی را در این زمینه رعایت کنم از جمله شروع کردن با برنامه های سبک، گنجاندن تفریح در برنامه، داشتن مراقبه، هدفگذاری برای خودم، اولویت دادن به پرهیز از گناه و اولویت دادن به امر همسر داری و بچه داری. اما مشکل من این است که اولا هر برنامه ای پس از مدتی رها شده (گرچه که در ابتدای برنامه روحیه من خیلی خوب بوده و گمان می‌کردم که دیگر با این برنامه قدم به قدم به جایی که باید برسم خواهم رسید) ثانیا اینکه در کل هم از پیشرفت خود پس از ۲۰ سال راضی نیستم. حالا دیگر هر کاری می خواهم بکنم با خودم می گویم شاید این برنامه هم اصولی نیست و ایرادی دارد و آن طور که انتظار دارم من را قدم به قدم جلو نمی برد و نگرانم که عمرم با همین برنامه های دست و پا شکسته طی شود و به سرمنزل مقصود نرسم. یک کارشناس از مرکز پاسخگویی قم به من گفتند شما باید با استاد پیش بروید. لطفا راهنمایی کنید که چکار کنم؟ اشکال من چیست؟ آیا بدون استاد به جایی می رسم؟ خیلی افسرده و ناکامم از این همه شکست. وقتی صحبت مباحث اخلاقی می شود سینه ام سنگین می شود و حتی بغض می کنم. از وقتی که می گذارید بی نهایت سپاسگزارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر به گفته‌ی آیت اللّه بهجت بپذیریم که در این زمانه «علم ما استاد ما است» باید سعی کنیم در کسب معارف حقه ورود بیشتری داشته باشیم. بنده روش «معرفت نفس» را از این جنس می‌دانم و پیشنهاد می‌کنم کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن را که هر دو بر روی سایت هست دنبال کنید. با این فرض که فراموش نکنید راهِ رجوع به حضرت حق، تنگ و تاریک نیست، گشوده و روشن است. چه شده است که می‌فرمایید با روبه‌روشدن با مباحث اخلاقی سینه‌تان تنگ می‌شود؟! مگر بنا نیست اخلاق، راهِ گشوده‌ی حضرت ربّ العالمین را در مقابل ما بگشاید؟ و نه باری بر دوش ما باشد.

آیت الله بهجت می فرمایند :ما یک زاهد داریم و یک عارف، زاهد که می گوییم مراد همین زهد خشک است، همان کسانی هستند که حافظ در اشعارش از اینها می‌نالد. آنهایی که اهل زهد خشک اند دنبال کثرت عمل هستند، هزار مرتبه این ذکر را بگویند، اینقدر نماز بخوانند، اینقدر حج، اینقدر ختم قرآن و ... دنبال این هستند. اما آن کسی که عارف است دنبال کیفیت عمل است،

موفق باشید

22734
متن پرسش
به نام خدا با عرض سلام و ادب: ببخشید استاد بنده معرفت النفس را تا نکته ۴ خوانده ام و سوالاتی برایم پیش آمده که حل نمی شود و به همین دلیل توفیق پیدا نمی کنم ادامه دهم: ۱. چگونه باید بین مسائل معرفت النفس و اخلاقی تمایز قائل شویم؟ ۲. چگونه هستی بین شویم؟ (الان بنده هر چی می بینم همش با خودم میگم هستی اش کجاس؟ اصلا هستی اش چی هست چه جوری؟ هستی که حق بد نمیشه پس چرا الان داره بد رفتاری میکنه) ۳. اگر درست بگویم بالاترین صفت خدا مرید، و ما باید مثل خدا شویم و تا جایی که توفیق به ما می دهند صفات خدا را در خود ایجاد کنیم، در مورد اراده چگونه باید این کار را انجام دهیم؟(منظورم این است چگونه این صفت را در خود تقویت کنیم که مثل خدا باشد) ۴. به شخص خودم به شدت اراده ضعیفی دارم و بی برنامه هستم چه توصیه ای دارید برای تقویت این دو مورد؟ (چگونه باید برنامه ریزی کرد که قابل عمل کردن باشد) ۵. احساس می کنم در معرفت النفس دچار استدلال شده ام و به شدت فکرم درگیر هست چه کار کنم که از استدلال عبور کنم و به حضور برسم؟ ۶. به شخص خودم خیلی فکرم درگیر هست و گاهی بعد از چند دقیق می بینم از یک فکر رسیدم به خیالات و رویا پردازی. چگونه باید بین خیال پردازی و وهم و فکر تمایز قائل شویم؟ و چه کنیم خیالمان پاک شود؟ ۷. الان باید چه کار کنم که بتوانم توفیق پیدا کنم ادامه بدهم این راه را؟ (خواندن معرفت النفس و ان شا الله ادامه اش). التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هرحال به ما گفته‌اند: «تو پای در نِه و هیچ مپرس / خودْ راه بگویدت که چون باید کرد».

حداقل ده نکته را تا آخر بروید بعد ببینید آیا افقی در مقابل‌تان گشوده نمی‌شود تا برای یافتن سؤال‌های بعدی به بحث برهان صدیقین رجوع کنید؟

رفع ضعفِ اراده هم در آن است که لااقل یک راه را بگیریم و تا آخر برویم. موفق باشید

22733
متن پرسش
سلام و عرض ادب: عذرخواهی می کنم که وقت شریفتون را می گیرم. استاد بنده طلبه پایه 8 هستم. می خواستم لطف کنید و یک سیر مطالعاتی در زمینه معرفت النفس از هر استاد عزیزی که مد نظرتون هست، بفرمایید. ممنونم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم خوب است که ابتدا مطالعه‌ی کتاب‌های «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» و «معاد» را که بر روی سایت هست، همراه با شرح صوتی آن دنبال کنید و سپس به کتاب ارزشمند «عیون مسائل نفس» از آیت اللّه حسن‌زاده رجوع فرمایید. موفق باشید.

22697
متن پرسش
سلام: ریشه نفس اماره از کجاست؟ نفسی که وجودش از خداست چگونه می تواند وجهی داشته باشد که به بدیها امر کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نفس ناطقه از آنِ خداست و مخلوقِ او می‌باشد. حال اگر آن نفس، میل به امیال بدنی را هدف قرار دهد تبدیل به امّارة‌ بالسوء می‌شود. موفق باشید

22673
متن پرسش
سلام استاد ارادتمند شما و مشتاق دیدار سوال: ماهیت فطرت چیست و رابطه روح فطرت و نفس چیست و روح انسانهای خوب و بد چه فرقی با هم دارند؟ تشکر از مطالب بسیار مفید شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نفس یا روح، همان شخصیت افراد است که می‌توانند مطابق فطرت‌شان که اشاره‌ی دورنی هر کس به خوبی‌ها است عمل کنند و یا می‌توانند به آن فطرت یعنی به آن اشاره‌ی درونی پشت نمایند و نگذارند تا آن فطرت از قوه به فعل آید. موفق باشید

نمایش چاپی