بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: انسان‌شناسی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
21917
متن پرسش
سلام استاد: در خواب و مرگ انسان را به یک عالم می برند یا هر کدام عالم متفاوتی دارند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن در مورد خواب و مرگ می‌فرماید: «یتوفی الانفس». پس بنابراین در هر دو حال، خداوند تماماً انسان را به سوی خود برمی‌گیرد. موفق باشید

21916
متن پرسش
سلام استاد: اگر انسان در خواب حقیقت خودش را ببیند چه در برزخ و چه قیامت از نوع رویایی صادقیه و رحمانی است یا از نوع متاثر از اخلاقیات خود؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: ما هیچ‌وقت نمی‌توانیم مطمئن شویم آن‌چه در رؤیای خود می‌بینیم، حقیقت ما است تا بحث صادقه‌بودن، یا رحمانی‌بودنِ آن پیش آید. نهایتش اشاراتی است که باید خودمان با شواهد دیگری که از طریق معصوم به ما رسیده است، مطلب را بررسی کنیم. موفق باشید   

21906
متن پرسش
سلام استاد: در خواب کنترل و اختیار خیال انسان حتی معصوم کامل از بین میره یا فقط ضعیف میشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به ملکات ما در موقع بیداری دارد. برای معصومین «علیهم‌السلام» که در بیداری کاملاً خیالاتشان در اختیارشان هست، در خواب نیز خیالاتشان قابل کنترل است. موفق باشید

21892
متن پرسش
سلام علیکم: پیرو سوال شماره 21886 از جوابی که حضرت عالی دادین چیزی متوجه نشدم، عرض بنده هم همین است، می گویم در عالم خواب که فرد نابینا «نیازی به عضو بینای» ندارد بلکه باید با «قوه بینایی» ببینید. پس چرا نمی تواند خواب ببینید در خواب که نیازی به عضو بینایی ندارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرض بنده آن است که اتفاقاً افراد نابینا هم خواب می‌بینند. زیرا با حس‌های لامسه و بویایی و شنوایی خود، صورت‌هایی در ذهن خود دارند و مطابق آن صورت‌ها، خواب می‌بینند. زیرا خواب مربوط به قوه‌ی خیال است. موفق باشید

21885
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار و گرامی: خسته نباشید و امیدوارم خداوند بهتون سلامتی و طول عمر بده، استاد فرموده بودین که سعی کنین که نفس رو متوجه عالم غیب کنین تا بدانید در عالم برتر از این عالم چه خبر است، استاد این اتفاق بنظر واقعا شیرین میاد و حس میشه باعث انقطاع مطلوب از عالم ماده بشه و همچنین شاید باعث ایجاد یقین بشه، ولی از طرفی هم دست یافتن به همچین امری بسیار بسیار سخت مشکل بنظر میاد، لااقل در مورد بنده، حس می کنم هر کار می کنم اصلا منو راه نمیدن، بعضی وقتا حس می کنم اعمالم مثل تیری هست که به سنگ میخوره انگار اصلا راهی نداره، نه اینکه هدف از بندگی این باشه اما اینم شاید نشان از اجازه دادن برای فهمیدن سر الهی باشه و نوعی لیاقت باشه، کلا پیش میاد که آدم از عالم ماده خسته بشه و دوس داشته باشه با عالم بالا مرتبط باشه و شاید ایجاد شوق و نشاط بندگی کند، اما اصلا راه داده نمیشه و همچنان در حسرت این ارتباط هستم و به حال افرادی که اجازه و رخصت دارن غبطه میخورم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مطالعه‌ی کتاب‌های «ده نکته در معرفت نفس» و «فعلیت‌یافتن باورهای دینی» همراه با شرح صوتی آن دو کتاب، راه‌گشاست. موفق باشید

21886
متن پرسش
سلام علیکم: سئوال بنده این است، اگر من می بیند و چشم تنها ابزار است، افراد نابینا که مادرزاد هستند اصلا ادراک بصری ندارند در هنگام خواب، در حالی که طبق فرمایشات استاد می بایست نابینایان هم خواب ببینید به صورت بصری، در حالی که اینچنین نیست، لطفا توضیح بفرمائید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان‌های نابینا، عضوِ بینایی‌شان مشکل دارد نه قوه‌ی بینایی آن‌ها که مربوط به نفس است. به همین جهت تصورات خاص خود را دارند که حاصل فعالیت سایر اعضایشان می‌باشد و عملاً قوه‌ی بینایی آن‌ها در دیدن آن تصورات، فعّال است. موفق باشید

21873
متن پرسش
سلام استاد عزیز: بابت پاسخ به سوال ۲۱۸۶۴ کمال تشکر رو از جنابعالی دارم. استاد جان ۱_برخورد ما در مقابل اینطور نگاه های غیرمنصفانهِ امثال آقای غصنفری باید چطور باشه؟ و چطور باید این افراد رو - که غالبشون از بچه مذهبی های خیلی خوب هستند - رو متوجه مساله مهم تر نسبت به جریان آقای روحانی و... کرد!؟ که بجای تخریب های کودکانه و پرداختن به شایعات بی اساس و غلط املایی گرفتن از حرفاشون دنبال شناخت حقیقت این جریان و شناخت چگونگی برخورد این جریان توسط رهنمودهای حضرت آقا (حفظه الله) باشند؟ استاد کار به حدی رسیده که بعصی از دوستان چسبیدند به ظاهر جناب آقای روحانی! و در مقابل کار های سخیفشون توجیه اینکه ایشون دارند برخلاف انقلاب حرکت می کنند رو میارند! و تا حرفی در مقابل چنین رفتارشون میخوایم بزنیم ما رو حامی این آقا تلقی می کنند! یه راهکار جامع بدید استاد جان ۲. استاد عزیز برای خواندن کتاب «معرفتِ نفس و حشر» در مقدمه کتاب فرمودید که با یک استاد کتاب رو بخونیم! ما که استادی سراغ نداریم چاره کار چیه!؟ و آیا صوت حضرتعالی برای شرح این کتاب موجودِ؟ و توصیه ایی برای بهتر خواندن و عمیق درک کردن کتاب بفرمایید لطفا. الله تعالی حفظتون کنه و بهترین جزا رو بهتون عنایت کنند التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- حقیقتاً این مشکل تاریخی را به خوبی متوجه شده‌اید و همه‌ی سعی بنده در کتاب «عقل و ادب ادامه‌ی انقلاب اسلامی در این تاریخ» و شرح آن برای آن است که متذکر این تنگنای تاریخی بشویم که چگونه دیگری را بفهمیم و حتی مخالف خود را همواره «خصم» حساب نکنیم. چاره‌ای نیست بالاخره ما در مسیر بلوغ انقلاب به چنین بصیرت و هوشیاری خواهیم رسید. تأسف آن است که رفقای مذهبی دیر این راه را طی کنند و بعد تأسف می‌خورند که چگونه با این افراط و تفریط‌ها بهره‌های لازمی که می‌توانستیم از انقلاب ببریم را، زدودیم 

2- شرح صوتی کتاب «معرفت نفس و حشر» کیفیتش پایین است ولی در اختیار جناب آقای نظری هست اگر رفقا بتوانند استفاده کنند. در ضمن اگر بعد از بحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» و «معاد» کسی به کتاب مذکور رجوع کند مقدار زیادی از مقصد کتاب را متذکر می‌شود. موفق باشید

21835
متن پرسش
با سلام: آیه «ان االله یحول بین المرء و قلبه» به چه معناست؟ در معرفت نفس چگونه می توان از آن استفاده نمود؟ چگونه می توان آن را درک نمود؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در «برهان صدیقین» روشن شد که درجه‌ی وجودیِ حضرت حق شدت کامل دارد و در «معرفت نفس» روشن شد هرکه شدت وجودی بیشتر داشته باشد و به درجه‌ی تجرد بیشتر نایل باشد، حاضرتر است. بنابراین خداوند برای انسان از خودِ انسان برای انسان حاضرتر است و این یک موضوع ارزشمند توحیدی است که انسان حتی قبل از آن‌که خود را بیابد، خدا را می‌یابد. موفق باشید

21752
متن پرسش
سلام استاد: استاد اخلاقی هست که خلافی در مطالبش نشنیده ایم، شاگردش به بنده می گفت که بنده کرامات زیادی از ایشون دیدم، یا یکی دیگر از شاگردانش می گفت که من یک مشکل روحی چند ساله داشتم چله گرفته بودم از روحانیت کمک گرفته بودم و مشاوره رفته بودم و حل نمی شد همین که پیش ایشون رفتم حل شد. این سخن مطابق است با آن سخن شما که فرمودید با حضورش حال ما را خوب کند نه اینکه توصیه کند تا خوب شویم، از خبرگان هم شاگرد ایشون هستند. ایشون از شاگردان آیت الله بهجت و آقای سعادت پرور است. و مطالبی را می گوید که به مطالب شما هم نزدیک است و روش ایشون معرفت النفسی است. مثلا همچین مطالبی را می گوید: اگر این عرفان موید انقلاب نشود ما این عرفان را زیر ما له می کنیم. ما فرزندان امام هستیم. امام شرایط را برای ما فراهم کرده است. ما رهبری دیگری نخواهیم داشت ان شا الله و... .شاگردش به بنده گفت ۴۰ روز دم غروب توسل که اهل بیت استاد را معرفی کنند، که شما فرمودید یا این شیوه (توسل) نمی شود کار را تمام شده دانست. نام این بزرگ وار آیت الله غفاری است. ایشون مخالف دارد، البته آیت الله قاضی هم مخالف داشت. البته بنده هنوز از ایشون مطمئن کامل نیستم که خودم را دست ایشون بسپارم، ولی گمان خوبی دارم. حال سوال بنده: ۱. آیا لازم است درباره ایشون تحقیق کنم و حرف مخالفان را گوش کنم ببینیم چه می گویند یا ۲. اینکه سریع شروع کنم و خودم به دستشان بسپارم؟ ۲. آیا لازم است توسل کنم یا لازم نیست؟ لطفا به ۲ سوال واضح جواب دهید. بسیار از شما متشکرم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده نباید عجله کرد و از آن مهم‌تر ما باید سعی کنیم با معارف الهی مسائل اخلاقی خود را جهت دهیم و در آن صورت از استاد اخلاق هم بهتر می‌توانیم استفاده کنیم. چرا با معرفت نفس کار را شروع نکنیم؟! موفق باشید

21733
متن پرسش
با عرض سلام و احترام و آرزوی توفیقات لحظه افزون و عمر با برکت و مستدام برای شما استاد بزرگوار. از آنجایی که حکمت صدرایی قائل است به اینکه نفس نامیه ی نباتیه از جسم متولد می شود و لذا نطفه و لقمه و آداب دوران بارداری بر آن مؤثر است؛ چگونه می توان روایت شریفی که در علل الشرایع با این مضمون می فرماید: «خداوند روح ها را به جسم تعلق داد چرا که آن ها در عالم دیگر می زیستند و امکان داشت به ادعای الوهیت بیفتند و لذا خداوند در ملحق کردن روح ها به جسم ها، ضعف و ذلت را به آنها چشانید.» را با بحث جسمانیة الحدوث جمع کرد؟ لطفا منابعی که بتواند به طور تفصیلی مبحث عالم ذر، نحوه ی تعلق روح به جسم و عوامل تعیین کننده در این تعلق را تبیین کند معرفی بفرمایید؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که قبلا عرض شد و در جلد هشتم اسفار مطرح است و آن را شما می‌توانید در کتاب «معرفت نفس و حشر» که در سایت هست دنبال کنید، جسمانیه الحدوث بودن نفس در راستای تحقّق شخصیت انسان است در عالم خَلق ولی همه‌ی انسان‌ها ارواحی قبل از ابدان در علم خدا دارند و آن حدیث شریف اشاره به موقعیت ارواح قبل از ابدان دارد. موفق باشید

21673
متن پرسش
سلام: چرا روانشناسی اسلامی وجود ندارد و در صورت وجود کاربردی ندارد؟ ۱. چیزی که از سال 94 تحت عنوان روانشناسی اسلامی در رشته روانشناسی تدریس می شود مربوط به رشته علوم قرآن و حدیث است. ۲. روان شناسی اسلامی روش تحقیق مشخصی ندارد (برخلاف روانشناسی رایج در دنیا) ۳. در صورتی که بپذریم که روانشناسی علم است علم به اسلامی و غیر اسلامی تقسیم نمی شود، همان گونه که فیزیک اسلامی و غیر اسلامی نداریم روان شناسی اسلامی و غیر اسلامی بی معنا است. ۴. ممکن است صاحبان قدرت و ثروت از روان شناسی اسلامی برای اهداف سیاسی و ... استفاده کنند و بعضی امور را که به روانشناسی مربوط نیست از زبان روان شناسی مطرح کنن. ۵. هر مکتبی در روانشناسی نظریه پرداز های خود را دارد اکنون من این سوال را از طرفداران روانشناسی اسلامی می پرسم چند نظریه پرداز روانشناسی اسلامی نام ببرید. ۶. تجربه دو ساله تدریس روانشناسی اسلامی در دانشگاه ها این مطلب را نشان داد که روانشناسی اسلامی تفاوت چندانی با درس های عمومی مثل اندیشه اسلامی ۱ و ۲ ندارد در انتها اعلام می کنم من با دین مخالف نیستن و از تاثیر دین داری در درمان های شناختی آگاه هستم ولی معتقد هستم چیزی به نام روانشناسی اسلامی وجود خارجی ندارد فقط اسمی که در دهان ها می چرخد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روان‌شناسی به عنوان یک علم تجربی و کاربردی که با مطالعه‌ی عکس‌العمل‌های انسان‌ها قواعدی را جهت کنترل روان دنبال می‌کند، یک علم است و اسلامی و غیر اسلامی ندارد. ولی انسان‌شناسی به عنوان علمی که در صدد است تا حقیقت انسان را مدّ نظر او قرار دهد و نگاه او به انسان آنتولوژیک و وجودشناسانه است؛ بیشتر در حوزه‌ی معرفت نفس است و نه روان‌شناسی. و با نگاه اسلامی و توحیدِ دینی بهتر می‌توان به حقیقت انسان نزدیک شد. موفق باشید

21676
متن پرسش
سلام علیکم: لطفا در خصوص مراتب عالم (عقل و مثال و ماده) و مراتب انسان (نبات و حیوان و روح) توضیح و یا راهنمایی بفرمایید بنده از مطالب در سایت شما خیلی استفاده می کنم دقیقا مصداق «مما رزقناهم ینفقون» است خداوند به شما خیر دنیا و آخرت را اعطاء بفرماید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم اگر بتوانید بحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» را همراه با صوت آن که بر روی سایت هست، دنبال فرمایید نه‌تنها این نوع سؤالاتتان جواب داده می‌شود بلکه طلیعه‌ای می‌شود برای تفکر بهتر و بیشتر. موفق باشید

21667
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام خدمت استاد: بنده با توجه به سیر مطالعاتی سایت کتابهای «جوان و انتخاب بزرگ» و «آشتی با خدا» و «ده نکته از معرفت نفس» را همراه با صوت خوانده ام و احساس می کنم مباحث آن طوری که باید جا نیفتاده است آیا توصیه می کنید کتابها را دوباره مطالعه کنم و یا با توجه به سیر مطالعاتی کتاب از برهان تا عرفان را بخوانم و مطالب برایم روشن می‌شود، و شیوه ی صحیح مطالعه کردن چگونه است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءاللّه با ادامه‌ی بحث «برهان صدیقین» و کتاب «خویشتن پنهان» و ادامه‌ی مباحث کتاب «معاد» مطالب بیشتر روشن می‌شود. موفق باشید

21637
متن پرسش
سلام استاد! در مورد درد که فرمودین ما علم حضوری به درد داریم. خُب درد نیز احساسی از قبیل دیگر احساست انسان مانند: گرسنگی، تشنگی، و... است. در اینگونه موارد ما فقط همان احساس را داریم. اگر کسی بپرسد احساس درد از چه واقعیتی حکایت دارد؟ فقط می توانیم بگوییم از وجود درد. اما درد چیست؟ احساسی درونی است. نمی توان به نحو دیگری نشانش داد. مثلا هنگامی که من احساس درد می کنم در واقع یک فعل و انفعالتی در بدن من و باالتبع در مغز من رخ می دهد. آیا درد همام فعل و انفعالات مادی هست؟ اگر آن باشد که من او را درک نمی کنم من فقط به صورت یک احساس درک می کنم. و این احساس را می توان به صورت مصنوعی با دست کاری مغز من به وجود آورد. یا کاری کرد که من درد را در بدنم احساس نکنم. با وجود اینکه بدنم زنده است و حیات دارد اما وقتی ضربه بخورد احساس نکنم. پس این علم حضوری را می توان به صورت مصنوعی در فرد ایجاد کرد. یا آن را از بین برد. واقعا وقتی به صورت مصنوعی در ما درد ایجاد می شود با علم حضوری به چه چیزی علم داریم؟ در علم حضوری به درد، ما علم به چه چیزی داریم؟ از یک واقعیت مادی یا مجرد به صورت علم حضوری آگاه نمی گردیم. بلکه صرفا احساس ناخوشایندی را در خود می یابیم. در دست کاری مغز که در من احساس درد به وجود می آید، آیا خود درد ایجاد می شود؟ یعنی یک حقیقتی در عالم ایجاد می شود که تا حالا وجود نداشت و من بلا واسطه و مستقیما آن واقعیت را درک می کنیم؟ آیا می شود این دردِ من را به نحوی به دیگران هم نشان داد و چشاند؟ (خودِ دردی را که در بدن من است نه دردی که در بدن او ایجاد می شود) اگر یک واقعیتی مستقل باشد که من او را درک می کنم، پس باید امکان اینکه دیگران نیز همان دردی را که در وجود من است درک کنند. اما دیگران فقط حالت و وضعیت من را درک می کنند نه دردم را. دکتر نیز فقط فعل و انفعالات بدن من را می بیند نه خود درد من را. پس این درد یک واقعیتی نیست که در خارج ایجاد شود و من آن را درک کنم بلکه فقط احساسی است که من می یابم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: احساسِ درونی به شکل حضوری است و انسان به آن احساس علمِ حضوری دارد. حال اگر آن احساس به صورتی عمیق‌تر در روح ما جای گیرد، بعد از بدن هم با ما خواهد بود و آن احساس، اگر علمِ به نداشتنِ کمال باشد به صورت آتش از درون و بیرون، انسان را فرا می‌گیرد. در این مورد می‌توانید به کتاب «معاد؛ بازگشت به جدّ‌‌ی‌ترین زندگی» که بر روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید

21585
متن پرسش
سلام علیکم: خدا قوت استاد. ۱. صوتهای آقای دیباج به دست حضرتعالی رسیدند یا اینکه بنده اشتباه فرستادم؟ ۲. بعضی روایات هستند که امام معصوم (ع) می فرمایند از کسی اگر خوشت آمد، آن شخص هم از تو خوشش می آید، یا کسی که به دلت نشست او انسان خوبی است. و آن روایت که می فرماید: ارواح مومنین با هم مرتبط است. این روایات را چگونه تفسیر می شود کرد؟ آیا آن شخص که روایت به او فرموده شده، شخص خاصی بوده؟ آخر دیده شده برخی با تمسک به این روایات، به ظن بد و گمان بد و قضاوت و بدبینی و خود بزرگ بینی مبتلا شده اند؟! 3. متن خوانی دکتر صافیان، که در مورد کتب هایدگر است، مورد اعتماد می باشد؟ در کانالشان به تازگی عضو شدم، ظاهرا کتب هایدگر را تدریس می کنند. ۴. در مورد سخنان اخیر دکتر داوری، بنده احساس می کنم، یک نوع قضاوت عجولانه و بدون تفکر ، راجع به صحبتهای ایشان شکل گرفت، و باعث شد این صحبتهای دکتر را عامدانه و غیر علمی توصیف کنند. بنده که قابل نیستم، ولی هر چه بدنبال حرف غیر منطقی در این گفتار بودم، پیدا نکردم. استاد، بنده در اشتباهم، یا درست فکر می کنم؟! 5. معرفت النفس عملی دقیقا به چه معناست؟ ۶. در کتب استاد زرشناس، و دکتر داوری که دقت می شود، کتب دکتر داوری نقد غرب دارند، ولی با شیوه ای که به کسی بر نخورد و کاملا هم حکیمانه. ولی در کتب آقای زرشناس، احساس می کنم: سیاهی غرب بیشتر است. اینکه غرب چیست و چقدر فرهنگش انحراف دارد را قبول داریم و می دانیم، منتها این تفاوت بیانی بین آقای زرشناس و دکتر داوری از چیست؟ آقای زرشناس خیلی سیاه می بینند، یا آقای داوری مسامحه می کنند؟! ۷. بحث عالَم داشتن و بحث های پیرامون آن را بعد از کتب شما در این مورد، در چه کتبی می توان یافت؟ یعنی در کدام کتب عرفانی صحبت از عالم داشتن شده است که رجوعی داشته باشیم؟ ۸. در مباحث جامعه شناسی، به چه استاد یا نویسنده و یا کتابهایی می شود اعتماد کرد؟ ۹. آیا اساسا، چیز به نام روانشناسی اسلامی، طب اسلامی و امثالهم می تواند موجود باشد؟ ۱۰. در خواندن طب اسلامی چه رویکردی باید داشته باشم که به مشکلات پیش رو نخورم؟! ۱۱. در خواندن روانشناسی، چه رویکردی موجب می شود که بنده، مرعوبِ قضاوتهای نادرست روانشناسان، و وحی منزل دانستن روانشناسی نشوم؟ چگونه ورود و خروجی به علم روانشناسی باید داشت؟ ممنونم، از محضر استاد پوزش می خواهم. التماس دعا. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- صوت‌های آقای دیباج رسید 2- به نظر می‌آید که در عین نگاه مثبت به آن روایات، مواظب خطورات شیطانی که موجب سوء ظن می‌شود، باید بود 3- کار خوبی را آقای دکتر صافیان شروع کرده‌اند 4- بنده هم همین‌طور فکر می‌کنم. در این مورد بد نیست به جواب سؤال شماره‌ی 21542 و بحثی که دیشب در جلسه‌ی تفسیر تحت عنوان «عدالت؛ شرط قوام و بقاء نظام اسلامی» رجوع فرمایید. 5- یعنی رعایت دستورات شرع با رویکردی که انسان نظر به حقیقت خود داشته باشد تا آن حقیقت ظهور کند 6- نگاه دکتر داوری همانند هایدگر بیشتر هستی‌شناسانه است 7- شاید با این عنوان بحثی نشده باشد، ولی روح سلوک برای انسان عالمِ خاص خود را می‌آورد 8- نمی‌دانم 9- بحث دیشب در این مورد شاید کمک کند 10- در طبّ اسلامی نظر به معرفت نفس، زیربنای آن طبّ است 11- در این مورد بد نیست به صحبت‌های 9 اسفند آقای دکتر داوری که سیمافکر آن را تهیه کرده، نگاهی بیندازید.  موفق باشید

21518
متن پرسش
با عرض سلام و ارادت خدمت استاد گرامی: استاد به نظرتون اینکه برای رهایی از افکار و ایجاد تمرکز یوگا کار کنیم اشکال داره؟ و امکان داره منحرف بشیم؟ چون من قبلا کمی تمرینات یوگا رو انجام می دادم خیلی آرامش داشتم و حضور خدا رو احساس می کردم ولی ترسیدم منحرف بشم و دیدگاه اومانیستی روم تاثیر بذاره رهاش کردم، دوباره ذهنم شلوغ شده و سخته که در لحظه باشم و حضور خدا رو احساس کنم. ممنون میشم راهنمایی کنید. در ضمن اکثر کتابهای شما رو خوندم و خیلی روم تاثیر میذاره ولی یک روز که کتاباتونو نمیخونم دچار غفلت میشم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً به رفقایی که این سؤال را داشتند، عرض شد می‌شود با مبانیِ معرفت نفسی در امر یوگا جلو رفت. پیشنهاد می‌شود بر روی کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و شرح صوتی آن که هر دو بر روی سایت هست، وقت بگذارید. موفق باشید

21522
متن پرسش
سلام: بنده چند وقتی هست در اقامه نماز کاهل شده ام و خیلی وقت ها نماز نمی خوانم و در ضمن می دانم این نمازهایی که نمی خوانم را بدهکارم و بالاخره باید بخوانم و می دانم که اگر الان بمیرم در جهنم عذاب خواهم دید و همچنین درک می کنم که نوعی مرض در نفس من به وجود آمده که نخواندن نماز برای من سهل و آسان شده، این مرض را می فهم اما دلیل به وجود آمدنش را نمی دانم، لطفا به بنده بفرمایید چطور این مرض نفسانی را درمان کنم و از این حالت خلاص بشوم؟ راه و روشی روشن جلوی پای بنده بگذارید، با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد بنده آن است که با تقویت معارف الهیه این مشکل رفع می‌شود. پیشنهاد اولیه‌ی بنده مطالعه‌ی کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن است. هر دو بر روی سایت هست. موفق باشید

21500
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم: اگر امکان دارد لطفا نظر ملاصدرا را درباره عالم ذر و آفرینش انسان بفرمایید، ظاهرا درالحکمة العرشیة، قاعده ۸ از مشرق دوم، ص ۲۳: نظر ملاصدرا این هست که «روح انسان وجودی سابق بر بدن داشته است... روایاتی در این زمینه هست که از جهت کثرت قابل شمارش نیست، به گونه ای که وجود ارواح پیش از اجساد بسان ضروریات مذهب امامیه است» اما ایشان در جلد ۸ و ۹ اسفار ظاهرا معتقدند که روح «جسمانیة الحدوث و روحانیة البقاء» هست و روح انسان هم زمان با حدوث جسم حادث شده و ابتدا موجودی جسمانی و طبیعی بوده و به تدریج تکامل می پذیرد و به مرتبه تجرد می رسد. این به ظاهر تناقض هست، اگر ممکن هست بفرمایید نظر ملاصدرا چیست؟ و درباره عالم ذر و چگونگی عهد الست چه اعتقادی دارند؟ تشکر از استاد بزرگوار.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که وجودِ علمی روح، غیر از وجود عینی آن است. جناب صدرالمتألهین به‌خوبی متوجه‌ی وجودِ علمی ارواح که در علمِ خداوند هست، می‌باشند و نحوه شکل گیری وجود عینی یا «جسمانیت‌الحدوث»بودنِ نفس را روشن می‌کند. موفق باشید

21498
متن پرسش
استاد عزیز سلام: ۱. چرا وقتی تصمیم بر نزدیکتر شدن به دین می گیریم و می خواهیم در مسیر ایجاد عالم دینی قدم برداریم، یک سری شک و شبهات که قبل از اینکه در مسیر عالم دینی قرار بگیریم نداشتیم در ما بوجود می آید؟ آیا این شکها از نفس ماست به واسطه صفت رذیله سوءظن یا از تلقینات شیاطین است جهت عقب نشینی ما برای اینکه عالم دینی نداشته باشیم و فقط به ظاهر دین اکتفا کنیم؟ ۲. راه حل چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید هم تذکر فرشته باشد تا با عمق بیشتری دین را دنبال کنید. راه حلّ مشکل، تعمق‌بخشیدن به عقاید است و بنده «معرفت نفس» را پیشنهاد می‌کنم. موفق باشید

21478
متن پرسش
به نام خدا استاد عزیز سلام علیکم: با توجه به پاسخی که به سوال ۲۱۴۵۱ فرمودید و اینکه انسان ها در اصل خلقت و مرتبه وجودی یکسان هستند. پس خلقت ائمه معصومین (ع) و انبیا (حضرت مسیح (ع) و ... ) که از بدو تولد (و حتی قبل آن) به گونه ای دیگر می باشند و نیز ولدالزنا که داریم حتی بهشتشان از دیگران جداست (بر فرض بهشتی بودن) و نیز انسانهای دیوانه، چگونه توجیه می شود. درست است که پیامبر (ص) بشری مثل ماست ولی آیا مرتبه وجودی او هم با ما یکی است؟ مگر غیر این است که ما هر قدر هم پاک و پاکیزه باشیم به پیامبر (ص) نخواهیم توانست رسید. (البته از ما هم این را نخواسته اند) عقل ناقص بنده این را از این موضوع برداشت می کند که هر موجودی باید به کمال مرتبه وجودی خودش برسد تا موجود کامل (انسان کامل) شود و ۹ هیچ گاه به ۱۰ و ۱۰ هیچ گاه به ۱۰۰۰ نخواهد رسید و.... [یوم الله ۲۲ بهمن را نیز تبریک عرض می کنم]
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که انسان‌ها از نظر فطرت یکسان‌اند و همچنان که عرض شد آیه‌ی 30 سوره‌ی روم می‌فرماید: «لا تَبْديلَ لِخَلْقِ اللَّهِ» یعنی از نظر فطری، تفاوتی بین انسان‌ها نیست. آیه‌ی مذکور چنین است: «فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنيفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتي‏ فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها لا تَبْديلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ» می‌ماند که هرکس باید نسبت خود را با اختیار خود با فطرت الهیه‌ی خود روشن کند. و البته این غیر از مقامِ خاص انبیاء و اولیاء معصوم است که در جهت هدایت مردم به آنان موهباتِ خاص شده است. موفق باشید

21473
متن پرسش
سلام استاد: بین جسم و نفس و روح یک سه گانگی هست. اینو تونستم درک کنم که هست جسم رو میدونم. ولی فرق روح و نفس چیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مباحث فلسفی تفاوتی بین روح و نفس گذاشته نمی‌شود و بُعدِ مجرد انسان را به‌عنوان روح یا نفس مطرح می‌کنند. ولی در نگاه عرفانی که نظر به مراتب نفس ناطقه دارد پایین‌ترین مرتبه‌ی نفس ناطقه را تحت عنوان «نفس» مطرح می‌کنند و باطنِ آن را «قلب» می‌گویند و باطنِ قلب «روح» و باطنِ روح «سرّ» می‌باشد. موفق باشید

21457
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: لطفا بفرمایید: 1. نفس ناطقه انسان که جسمانیه الحدوث است چگونه قبل از تولد و در زمان بارداری جسم خود را می سازد؟ 2. لطفا بفرمایید اگر بخواهم در مورد انسان کامل از منظر حکمت متعالیه تحقیق کنم به چه آثاری از ملاصدرا بپردازم؟ ممنونم و التماس دعا. خدا یار و نگهدارتون باشد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: طبق بحث «حرکت جوهری» که همواره هر موجودی با تبدل قوه‌هایش به فعل، تحقق می‌یابد، نطفه به همان اندازه که به عنوان نقطه‌ی اولیه‌ی انسان موجود است بدن مناسب تصوری که بالقوه در خود دارد را، شروع می‌کند. و هر اندازه از عالم بالا فیض به او برسد، مطابق آن بدن خود را شکل می‌دهد و همچنان جلو می‌رود تا آن نفسی بشود که جنبه‌ی انسانی داشته باشد و بدین معنا نفس، جسمانیة الحدوث است 2- یادم نمی‌آید که جناب ملاصدرا به صورت مستقل چنین بحثی را داشته باشند ولی در جلد 8 و 9 اسفار، اشارات و نکاتی دارند. موفق باشید

21459
متن پرسش
سلام علیکم: سوالی خدمتتون داشتم. 1. همان طور که شما هم سفارش کردید بنده علاقه مند به دنبال کردن و خواندن کتاب «معرف نفس و حشر» هستم ، اما بعضی که خود اهل فلسفه هستند با چنین مضمونی به ما سفارش می کنند که هنوز زود است چرا که این بحث ، بحث بسیار سنگین و دقیقی است و شما باید ابتدا یک مقداری فلسفه بخوانی و بعد این بحث را دنبال کنی ، حال نظر شما چیست ، این بحث الان برای ما سودمند است یا باید بعدا کار شود. (ما برخی از کتب شما را مانند معاد و ... را تقریبا به پایان رساندیم.) ۲. لطفا بفرمائید اگر بخواهیم این بحث را به خوبی کار کنیم آیا لازم است صوت سخنان شما را علاوه بر کتاب گوش دهیم یا صرف خواندن کتاب کافی است؟ التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بتوانید لااقل «بدایة‌الحکمه» را قبل از ورود به کتاب «معرفتِ نفس و حشر» مطالعه کنید، بهتر است. ولی اگر تا بحث معاد در سیر مطالعاتیِ سایت جلو آمده‌اید، إن‌شاءاللّه کتاب جواب می‌دهد. استفاده از صوت‌ها در عین کیفیتِ پایین آن‌ها کمک می‌کند. موفق باشید

21451
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم. با سلام خدمت استاد عزیز و برادران زحمتکش لب المیزان ۱. بنده مطلبی خواندم که از آن در طول بودن مخلوقات از جمله انسانها را برداشت کردم [که البته با عقل ناقص بنده در تعارض نبود هر چند با معلومات سابق بنده متعارض بود] قسمتی از متن را در زیر می نویسم: «این ادّعا که همه ی انسان در اصل خلقتشان یکسانند و همه ی انسانها در یک مرتبه ی وجودی خلق شده اند، اگر چه باوری است مشهور بین عوام، امّا در حقیقت هم با براهین عقلی فلسفی در تعارض است هم با متن دهها و بلکه صدها حدیث صحیح السند. چون از منظر عقلی، وجود، ذاتاً دارای مراتب می باشد، و هر موجودی نیز مرتبه ای از وجود است. لذا محال است حتّی دو موجود در اصل خلقتشان دارای مرتبه ی وجودی یکسان باشند. انسانها در اصل خلقتشان با هم تفاوت دارند؛ کما اینکه تک تک موجودات چنین هستند؛ و طبق براهین عقلی، هیچ موجودی در اصل خلقتش با موجود دیگر برابر نیست؛ و محال هم هست که برابر باشد.» این را با چند کارشناس اعتقادی در میان گذاشتم که نظرشان خلاف ایشان بود. حال می خواستم اگر استاد لطف کنند ابتدا در طول و در عرض بودن را تعریف نمایند و بفرمایند که برای چه مفاهیمی کاربرد و معنا دارند؟ و نیز برداشت خود را از این نوشته بفرمایند و به درستی یا نادرستی آن اشاره فرمایند. (سوال دومم را هم در ارسال بعدی مطرح می کنم) با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با نظر به آیات 172 و 173 سوره‌ی اعراف که همه‌ی انسان‌ها به ربوبیت حضرت حق اعتراف کردند و با توجه به آیه‌ی 31 سوره‌روم که همه‌ی انسان‌ها با فطرت توحیدی سرشته شده‌اند و این‌که امام صادق «علیه‌السلام» می‌فرمایند: «فطرهم علی التوحید» یعنی همه‌ی انسان‌ها بر مبنایِ توحید سرشته شده‌اند؛ نمی‌توان گفت ذات و فطرت انسان‌ها یکسان نیستند. آری! در انتخاب راهی که فطرت در مقابل آن‌ها قرار می‌دهد، متفاوت است. موفق باشید

21450
متن پرسش
سلام علیکم: 1. استاد عزیز ما تقریبا بحث معاد شما رو به اتمام رساندیم و همان طور که مستحضرید بحث معاد با یکی دو کتاب تمام نمی شود، لطفا کتابی معرفی کنید که ما بتوانیم این بحث را به خوبی ادامه دهیم. ۲. علاوه بر این به نظر شما الان ما جوانان در این سن چه بحثی را باید خوب دنبال کنیم و نیاز است؟ با تشکر فراوان.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- کتاب «معرفتِ نفس و حشر» 2- «خویشتن پنهان» 3- کتاب‌های مربوط به انقلاب اسلامی مثل «انقلاب اسلامی و بازگشت به عهد قدسی» إن‌شاءاللّه مفید خواهد بود. موفق باشید

نمایش چاپی