بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: فلسفه

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
39105
متن پرسش

اگر به سان عزیزانی که اشکالات صحیحی مطرح کردند و مستحق منشور روحانیتشان کردید به بنده مار خوش خط و خال حوزه لقب داده نشود چند نکته پیرامون سوال و جواب ۳۹۰۹۲ عرض می‌کنم: در مقدمات استدلال اشکالاتی موجود است، از جمله: فرمودند «معلومات ما چیزی جز علم ما نیست» که می خواستند به نتیجه برسند که علم خدا چیزی جز معلومات او نیست، که نتیجه بگیرند علم خدا = نور، معلوماتِ خدا (وجود) = نور، عالم (خدا) = نور، پس نتیجتاً علم و عالم و معلوم یکیست که نور است و خداست. اما اشکال اول اینست که علم الله فقط به معلومات نیست. به همان معنا که حضرت رضا علیه السلام علم بلامعلوم را مطرح فرمودند که در ادامه تفصیل خواهم داد. اما همانگونه که قبلاً متذکر شده بودم وقتی شرط فهم قرآن و حدیث، فلان علم یا قاعده ی غیر عقلِ مشترک بشری و غیر منتج و غیر اختلافی از همان قرآن و حدیث معرفی گردد، متعلم با همان قواعدِ مشکوک، قرآن و حدیث را می‌بیند و ذوق می‌کند که عجب! من به همان قاعده رسیدم، در صورتی که قرآن را با فرض همان قاعده خوانده و مدام دور می‌زند. در مبنای حكمت متعاليه ی مرحوم صدرا، حقيقت علم همان حقيقت وجود است. ملاصدرا، در باب علم قبل از ايجاد خداوند، به نظریه «علم حضوری اجمالی در عين كشف تفصيلی» قائل است، كه بر قاعده «بسيط الحقيقه كـلّ الاشـياء و ليس بشیء منها» مبتنی است. اين قاعده، بر اصالت وجود، تشكيك وجود، و اشتمال علت بر كمالات معلول مبتنی اسـت؛ و دو بخش دارد: يكي بسيط بودن خدا، و ديگري كلّ الاشياء بودن او. ملاصدرا با تمثیلی از آينه و ذات مطلب را توضیح می‌دهد، در این تمثيل، قاعده بسيط الحقيقه جاری است. در واقع، وی با نفی حلول و اتّحاد وجودی صور با آينه و همچنين نفی وجود مستقل آنها، بساطت وجودی آينه را اثبات می‌کند؛ و سپس با توضيح تحقّق صور در آينه، به اين نحو كه وجود آينه حاكی از وجود بالغير این اشياء در خارج است، علم اجمالی در عين كشف تفصيلي حقّ را وضوح بخشيده است. علم الهی متعلَّق و معلومی دارد، كـه البته بنـا بـر قاعـده اتّحاد عاقل و معقول، متّحد با ذات الهی است. در نتيجه، اضافه ای هست ولی از نـوع اضافاتی كه متأخر از ذات هسـتند، نيست. و اما نظریه ای که مکرراً در کلمات معصومین آمده و آیت الله جوادی می‌فرمودند هنوز کل فلسفه ی اسلامی و حوزه ها نتوانستند به کنهش برسند که این عبارت به چه معناست (به خلاف استادنماهایی که هر چیزی خلاف صدرا رحمه الله را به دیوار کوبیده و ضد انقلابی تفسیرش می‌کنند و از نوصدرایی بزرگی چون علامه جوادی هم داغ‌تر شده اند) : امام رضا (ع)، در جلسه مناظره با سليمان، در مورد توحيد بـه اين موارد اشاره كرده اند: «اراده و علم مثل هم نيستند؛ زيرا نفی در معلوم، نفی در علم نيست، اما نفی مراد، نفی اراده است؛ چون اگر شیء اراده نشود، موجود نشود و لكن ممكن اسـت علم ثابت باشد و معلوم نباشد، مانند بصر... چرا كه بنّا، به بنّايی عالم است؛ اگرچه بنايی درست نكرده باشد! پس مي‌تواند مرد دارای صنعتی باشد؛ اگر چه هيچ آن صنعت را به جا نياورده باشد. سپس برای توضيح مقصود ـ اينكه علم محتاج بـه معلوم نيست ـ از سليمان مي‌پرسد: آيا خدا مي‌داند كه يكتاست و شيئی با او نيسـت؟ سليمان گفت: مي‌داند. حضرت فرمود: آيا اين اثبات شیء است با او؟ سليمان چون محكوم شد، از سخن خود برگشت و گفت: خدا نمي‌داند كه يكتاست و چيزي بـا او نيست! حضرت فرمود: آيا تو مي‌داني؟ گفت: بلي. حضرت فرمود: پس از خدا داناتري؟! سليمان گفت: اين امر (علم بدون معلوم) محال است. حضرت فرمود: آيا نزد تو علم به اينكه واحد است و شيئی با او نيست و سميع و بصير و عليم اسـت، محال است؟ سليمان گفت: آري، محال است. حضرت فرمود: پس چگونه خدا خبر داده است كه يكتا و حی و سميع و بصير و عليم است؟ سـليمان ديگر از جـواب عاجز شد.» اجمالا می‌توان چند اشکال به نظریه صدرا رحمه الله وارد دانست: از قاعده بسيط الحقيقه، علم به ماهيات بما هو ماهيات استفاده نمي‌شود؛ علم به ممتنعات اعدام، و از قبيل شريك خدا، و نيز علم به اشياء يا نظام آفرينش در كيفيتی متفاوت از نظام فعلی آنها نيز معطوف به همـين بحـث اسـت؛ چـون فلاسفه، بنا بر قاعدة «الواحد» معتقد به نظام واحد أتم و أحسن هستند. اشکال دیگر اینست که ملاصدرا، در بيان «علم اجمالی در عين كشف تفصيلی»، معنای مـورد نظر از اجمال و تفصيل را چنين توضيح داده كه علم به ماهيات مجرّد متّحد با ذات يا همان نظام شريف ربانی، عبارت است از علم اجمالی؛ و علم به موجودات خارجی و عينی (علـم پس از ايجاد) علم تفصيلی است كه اين دو، در خدا به يک وجود واحد موجودند. چون علم عبارت است از وجود محض، پس علم خدا قبل از ايجاد، اجمالی و در عـين كشف تفصيلی است. مشكل اين است كه اگر اين دو نظام، دو نحوه وجود دارند، پس علم به هریک هم جداست؛ يعنی در يـك مرتبه علـم اجمالی است و در يك مرتبه تفصيلی است. اگر هم نظام شريف ربانی همان موجود عينی است، علم اجمالی تفصـيلی معنا ندارد؛ بلكه هرچه هست، علم تفصيلی است. در حالی كه فلاسفه مي‌گويند: قبل از خلقت، چون معلومی نيست، علم به نحو اجمالی است؛ و علم تفصيلی به وجود خارجی تعلّق مي‌گيرد. به همين دليل، در حلّ معماي علم الهی قبل از خلقت، صعوبت و سختی عجیبی به وجود آمده است. اشکال بعدی اینست که خداوند در علم به ذات، هم عالم است و هم معلوم؛ لذا در علم قبل از ايجاد بيان مي‌كند كه علم به ذات، سبب علم به ماسوا است. حال آنكه محال است خداى تعالى معلوم واقع شود، اگر چه عالم خود او باشد؛ زيرا ظهور ذاتى خداوند سبحان شدت نامتناهى دارد، پس اينكه علم خداى تعالى به خودش، علم به جميـع ماسواست، معنايى ندارد؛ زيرا اين، وابسته و منوط است به اينكه همه اشياء در ذات خداى تعالى منطوى و جمع شده باشند؛ در صورتى كه اين مطلب، بر خلاف مذهب امامان (ع) اسـت؛ به اين دليل كه بينونت بين خداى تعالى و ماسوا، بينونت و جدايى صـفتى اسـت، نه بينونت عزلى و مكانى و تعينى و اشکالات دیگری که هنوز حل نشده

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه اندازه طرح این نوع مباحث در جای خود شیرین است که البته عنایت دارید جای این مباحث در چنین محدوده‌ای که سایت برای سؤال و جوابها گذاشته است؛ نیست. مطمئن باشید اگر در جای خود بحث شود به این سخن  رهبر معظم انقلاب خواهید رسید که می‌فرمایند: «فلسفه در اسلوب و محتواي صدرايي، جاي خالي خويش را در انديشه‌ انسان اين روزگار مي‌جويد و سرانجام خواهد يافت». و نیز عرایضی تحت عنوان «راز طلوع بشر جدید و نسبت آن با اصالت وجود در حکمت متعالیه» در 16 جلسه در این مورد شده است https://lobolmizan.ir/sound/1398?mark=%D8%B1%D8%A7%D8%B2%20%D8%B7%D9%84%D9%88%D8%B9 . موفق باشید

38999
متن پرسش

تعمیمی که در پاسخ به سوال 38967 ادعا کرده اید نه مورد قبول علمای اصول است نه تفسیر و تاویل، اگر چنین تعمیمی از بخشی از لفظ استنباط شود که نمی‌شود، بر اهل تعقل واضح است که تعمیم لفظی درون تخصیص معنوی متوجه به همان تخصیص است، البته تخصص خاص اصولی در چنین موردی هم لازم نیست، رجوع به متن اصلی، تقطیع های حضرتعالی و برداشت های اشتباه تان را مشخص خواهد کرد و اگر کسی ابتدائیات منطق کلام را فهم کند این مطالب را هم فهم می‌کند. لذا تمنا می‌کنم بیش ازاین با متون مقدس و نورانی ملاعبه نکنید، خدا عاقبتمان را بخیر کند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور نیست که می‌فرمایید. و امری را به پای علماء می‌گذارید که عملاً روحیه اجتهاد آن بزرگان را نفی می‌کند از آن جهت که در هیچ شرایطی در نسبت با متون دینی نباید عقل را تعطیل کرد و از وسعتی که بعضاً متون دینی و حتی قرآن کریم در کلمات خود دارد؛ غفلت نمود. و اساساً تفاوت مکتب اصولی آیت الله وحید بهبهانی با اخباریون در همین تفاوت است که آنان به یک معنا عقل را در فهم متون تعطیل می‌کنند. موفق باشید

38894
متن پرسش

استاد آنچه در پرسش ۳۸۸۷۸ ادعا کردند مربوط به کدام سوالات است؟ بنده سوالات قابل توجهی دیدم که اتفاقا هیچ‌یک مخالف فلسفه و عرفان نبود، هیچکدام هم تکفیر نکرده بودند، شما تلویحا این ادعای پرسش کننده را تایید کردید که اینان مخالفان فلسفه و عرفان و تکفیر کننده هستند؟ حداقل آنهایی که من خواندم سوالات قابل توجهی که اتفاقا عقلی ست پرسیدند مثل تضاد ظاهر و باطن، اشکالاتی که به دکتر دینانی و امثالهم در تایید شطحیات منصور و عین القضات مطرح شد، مثل مکاشفات مرحوم علامه طباطبایی، مثل تناقضات مکاشفاتی که نمی‌توانند مراتب تشکیکیِ یک حقیقت باشند، مثل اشکالاتی که به تفسیرهای ابن عربی راجع به فرعون و..‌. موجودست، مثل معیار تصدیق و تکذیب یک جزو با وجود امکان برداشت خلاف نص و ظاهر و... ، اما همانگونه که در یک پاسخ همگی اینان را ضد انقلاب های دشمنِ خود معرفی کردید، الان هم همگی را مخالفان فلسفه و عرفان می‌دانید؟ این منطق و روش حداقل از شما بعید بوده و هست.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در نکته‌ای که کاربر محترم متذکر می‌شوند مربوط به جریانی است که به بهانه سخنان حلاج، همه عرفا را به شدت نفی و تکفیر می‌کند و در چندین سؤال چنین مسائلی را مطرح کردند وگرنه نقدِ به عرفا کار بی‌جایی نیست، ولی ادامه سخن با کسی که توهین به هرکس که به نحوی از عرفان سخن می‌گوید و عملاً با تحجّر خود امام و انقلاب را نفی می‌کند؛ مصلحت نبود. و از این جهت عرض شد چون کار به مراء می‌کشد از ادامه سؤال و جواب معذور هستیم. همین را بهانه کردند و با جملاتی بسی خارج از ادب، حق را به جانب خود پنداشتند. موفق باشید 

38878
متن پرسش

سلام استاد: تو رو خدا استاد پیام های کسانی که مخالف فلسفه و عرفان هستند و همه را مثل علامه طباطبایی، علامه حسن زاده، شما و دیگر بزرگان عرفان و فلسفه را کافر و منحرف حساب می‌کنند را به صورت عمومی در بخش پرسش و پاسخ ها قرار ندین. حقیقتا از اعماق وجود ناراحت میشم که می‌بینم این اشخاص اینقدر راحت به شما توهین می‌کنند باور کنید قلبمون به درد میاد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند شما را محفوظ بدارد. این‌که این افراد ذوق درک آن نوع حضوری را که عرفا مطرح می‌کنند؛ ندارند، عجیب نیست. عجیب آن است که به جای تفکر نسبت به سخنان آن بزرگان و گشوده شدن نسبت به آن‌ها به کلی همه را نفی می‌نمایند. موفق باشید

38816
متن پرسش

سلام علیکم: عین هستی ، همه اش هستی است.مرز وجودی، جنبه عدمی، نقص و ماهیت ندارد. اما تجلی های او (وجودهای ربطی)، مرز وجودی، جنبه عدمی، نقص و ماهیت دارند. لطفاً بفرمایید که درست فهمیدم! با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: می‌توان در این مورد فکر کرد ولی اگر مایل هستید در مورد چنین موضوعاتی فکر بفرمایید؛ باید به کتاب‌های اصلی که حول این موضوعات بحث می‌کنند رجوع فرمایید. مانند «بدایۀ الحکمه». موفق باشید

38684
متن پرسش

سلام علیکم: شما در یکی از صوت هاتون فرمودید که: مجرد مانع حضور مجرد نیست. اما در پاسخ زیر می‌فرمایید که: جایگاه یک فرشته مانع جایگاه فرشته دیگر می‌شود. کدام یک درست است؟ با تشکر! متن پرسش سلام استاد: در شرح ده نکته فرمودین که ماده مانع حضور مجرد نیست ولی مانع حضور ماده است، حالا در عالم مجردات فرمودین فرشتگان مانع حضور خدا نیستن جون خدا برای عالم قدس هست یعنی در خود عالم مجردات فرشتگان مانع حضور هم هستند؟ اگه نه پس چرا دوباره یک عالم به عالم مجردات اضافه کردین؟ حقیقت امام زمان برای کدام عالمه؟ متن پاسخ باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! فرشتگان هرکدام در محدوده‌ی خود می‌توانند حاضر باشند و جایگاه هر فرشته‌ای مانع حضور جایگاه فرشته‌ی دیگر است. ولی حضرت مهدی «عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» حامل همه‌ی اسماء الهی و حاضر در همه‌ی عوالم‌اند. موفق باشید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید سعی کرد هر کدام از نکات را مبتنی بر مبانیِ سخن و اشاراتی را که به مبانی می کند دنبال کرد. آری! مجرد، مانع حضور مجرد نیست ولی هر کدام در جایگاه و مرتبه خود حاضرند و این طور نیست که در عرض همدیگر باشند. پیشنهاد می شود در این رابطه اگر ذوق دنبال کردنِ مسائل فلسفی را دارید، به کتاب شریف «بدایه الحکمه» و شرح یکی از اساتید مانند آقای امینی نژاد رجوع فرمایید. موفق باشید

38631
متن پرسش

سلام علیکم: سه سوال دارم. لطفا اگر امکان دارد، هر سه سوال را جداگانه پاسخ دهید و با هم پاسخ ندهید! سوال اول: آیا قاعده بسیط الحقیقه... را می‌توان در صفات خدا به صورت تک تک پیاده کرد؟ مثلاً د باره اسم جمال بگوییم: خداوند همه زیبایی های است اما نواقص و حدود آنها را ندارد؟ سوال دوم: آیا قاعده بسیط الحقیقه در مجردات هم جاریست؟ سوال سوم: آیا قاعده بسیط الحقیقه با قاعده جامعیت (مثلاً جامع بودن الله) فرق دارد؟ با تشکر از وقتی که صرف پاسخگویی می‌نمایید!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید بحث بسیط الحقیقة یک بحث فلسفی در رابطه با موضوع «اصالت وجود» است که در هر مرتبه از «وجود» به اعتبار جامعیتی که در آن جاری است، «کلّ الاشیاء» است و هیچ شیئ هم نیست. بنابراین نمی توان آن را به موضوعاتی مانند صفات خدا سرایت داد. آری! به یک معنا بسیط الحقیقۀ، هویتِ جامعیت دارد. موفق باشید  

38613
متن پرسش

سلام علیکم: در صوت رویت فطری (تفسیر سوره اعراف) می فرمایید که: فطرت، کلی سعی است. لطفاً اگر امکان دارد کلی سعی را توضیح دهید؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در رابطه با «کلّی سعی» مفصل است به عنوان حضوری جامع با وسعتی خاص، بر عکسِ مفهوم کلی مثل مفهوم آب که مصداق آن، آب جوی و آب دریا و آب چاه می باشد. موفق باشید

38571
متن پرسش

با سلام: آیا در علم حضوری به صورت اتحاد عالم و معلوم صورت می‌گیرد؟ با تشکر!

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همیشه در هر علمی، اتحاد بین عالم و معلوم در میان است. موفق باشید

38569
متن پرسش

سلام علیکم: شما در سوال ۶۳۰۷ فرمودید که مقدمه علم حضوری، علم حصولی است. در حالیکه علامه طباطبایی اعتقاد دارند که هر علم حصولی به علم حضوری منتهی می‌شود. لطفاً اگر امکان دارد توضیح دهید! با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین طور است. هرجا علم حصولی به معنای واقعی آن در میان باشد در مسیر تعالی انسان، همان علم، حالت حضوری پیدا می کند به همان معنایی که جناب صدرا فرمود: هر علم حضوری مسبوق به علم حصولی است. موفق باشید

38358
متن پرسش

با سلام: شما در چندین جا از آثار خودتان بیان کردید که تشکیک در وجود ملاصدرا برای آموزش بوده است. آیا سخن شما بدین معناست که اصالت وجود، تشکیک در وجود و... نظر گاهی که ملاصدرا بیان کرده همه کشک است. آیا ملاصدرا این مطالب را بیان کرده تا عرفان را توجیه کند؟ لطفاً توضیح کامل بفرمایید و با چند کلمه پاسخ را سر هم بندی نفرمایید!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! وقتی بناست از طریق صدرا سخن عرفا تبیین شود، عرفا معتقد به تشکیک در ظهورند و بنده نیز در شرح بحث عرفانی کتاب «از برهان تا عرفان» متذکر این امر بودم. ولی وقتی بناست در نگاه فلسفی به «وجود» به عنوان حقیقت ذات مشکک نظر کنیم، آن‌جا حقیقتاً «وجود» تشکیکی است. موفق باشید

38328
متن پرسش

با سلام: شما در برهان صدیقین می‌فرمایید که موجودات از عین هستی صادر می‌شوند. آیا بکارگیری کلمه صادر درست است؟ بجای کلمه صادر چه کلمه دیگر بکار بگیریم بهتر است؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در فلسفه، صدور و در ادبیات دینی، تجلی مطرح است. موفق باشید 

38283
متن پرسش

سلام: در فلسفه اسلامی ما بحث عالم خارج را داریم در حالی که در فلسفه هیدگر ما دازاین هستیم و در عالم هستیم آیا این دو نگاه با هم سازگار هستند؟ در این مقایسه نمی خواهم پژوهشی بین دو تفکر انجام دهم بلکه دو تفکر چون همراه هستند نباید با هم ناسازگار باشند. مثل دو همسایه می‌خواهم ببینم فهم من چگونه بود. خیلی ممنون.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً با توجه به حضور انسان در جهان و در نسبت با جهان، به همان معنای «دازاین»، ما می‌توانیم متوجه شویم فلسفه صدرا چه اندازه عمیق و دقیق است. موفق باشید

38282
متن پرسش

سلام علیکم: خسته نباشید. جاهایی دیده ام که می‌فرمایید اول باید فلسفه اسلامی بخوانیم بعد سراغ فلسفه غرب برویم یا گفته اید من با صدرا هیدگر می‌خوانم استاد رضا داوری اردکانی در مقاله هرمنوتیک که شما جزوه آن را هم در کانال و سایتتون گذاشتید می گوید ما نباید با نگاه سوبژکتیویته فلسفه اسلامی را بخوانیم خب حال ما اگر قبل از فلسفه اسلامی فلسفه غرب نخوانیم با نگاه سوبژکتیویته فلسفه اسلامی را می خوانیم بعد هم به سیتز با فلسفه غرب در می آییم به نظر شما این مسئله چگونه می شود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با نظر به اصالت‌دادن به وجود و نظر به «وجود»، به خوبی از ابژه‌دیدنِ آنچه فلسفه بدان نظر می‌کند، عبور می‌کنیم. عرایضی تحت عنوان «راز طلوع بشر جدید و نسبت آن با اصالت وجود در حکمت متعالیه» https://lobolmizan.ir/sound/1398?mark=%D8%B1%D8%A7%D8%B2 شده است که می‌تواند در این مورد کمک کند. موفق باشید

38213
متن پرسش

با سلام: در رابطه با سوال ۳۸۲۱۱ بله این قاعده عقلی است..منظورم آن است که آیا ملاصدرا در مقدمات برهان صدیقین آیا از این قاعده استفاده کرده است یا نه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همواره چنین قاعده‌ای مدّ نظر متفکر است. موفق باشید

38211
متن پرسش

با سلام: آیا ملاصدرا در برهان صدیقین، همانند شما از قاعده «کل مابالعرض لابد آن...» استفاده کرده است؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک قاعده عقلی است که هر مابالعرضی به مابالذاتی منتهی می‌شود. موفق باشید

38111
متن پرسش

سلام استاد: مرا سرگردانی دیوانه کرده است. الان در من حس مرگ هراسی، خداجویی، فکر به زندگی ابدی و... دچار افسردگی و پوچ گرایی شده ام. دنبال حقیقت می گردم کجا باید راه را پیدا کنم؟ وسوسه های شیطانی یک لحظه مرا آرام نمی گذارد به توصیه شما جزوه نهیلیسم و سلوک ذیل شخصیت امام خمینی را خواندم. من نمی دانم باید چه کار کنم هر لحظه دچار شک و تردید میشم. یکی از شاگردان ۲۵ ساله آیت الله بهجت استاد الهی شدیدا منع می‌کنند که سراغ کتاب های فلسفی و عرفانی بروید می‌گویند اینها بافته های ذهن هست و هزاران حرف و حدیث دیگر‌‌... استاد دیگری می گویند تا واکسینه نشدید سراغ اندیشه‌های دیگران نروید که گمراه می‌شوید. من حتی نماز می خواهم بخوانم حرف استاد دیگری در ذهنم می آید که شما با مفهوم ذهنی خودتون دارید ارتباط برقرار می‌کنید وقتی خدایی را می خوانی که نمی شناسی همین موضوع در ارتباط با امام زمان هم برام پیش میاد. قرآن می خوام بخوانم دچار شک و تردید نکنه شامل افرادی باشم که با خواندن قرآن گمراه تر می‌شوند. من احساس می‌کنم در این دنیا رها شده ام. از کجا تشخیص بدهم حرف کی درست است‌؟ آیا این راه خدا باید اینگونه باشد که من ندانم باید چه کار کنم؟ به حرف هر کس هم گوش می‌کنم با شک و تردید است. من نه دیگه خدا دارم نه امیدی به هدایت سرگردان و تنها و پر از ترس و استرس.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی خود خداوند در قرآن می‌فرماید: «لَقَدْ أَنْزَلْنَا إِلَيْكُمْ كِتَابًا فِيهِ ذِكْرُكُمْ أَفَلَا تَعْقِلُونَ» یعنی حقیقت آن است که در قرآن همواره خداوند به یاد ما بوده است و اگر ما تلاش نماییم تا با تدبّر در قرآن به راهنمایی‌های آن به‌سر ببریم، جایی برای سرگردانی نمی‌ماند. پیشنهاد می‌شود به عنوان نمونه سری به عرایضی که در سوره احزاب شده بزنید. https://lobolmizan.ir/sound/637  . موفق باشید

38034
متن پرسش

سلام علیکم: خدا قوت. برای شروع فلسفه اسلامی دیدم بعضی ها می‌گویند با بدایه و نهایه علامه طباطبایی کسی شروع بکند دیگر فلسفه رو نمی‌فهمد. آیا اینچین هست و نباید با بدایه و نهایه شروع کرد و پیشنهاد حضرت عالی چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده این‌طور نیست. کتاب «بدایه الحکمه» می‌تواند مقدمه خوبی باشد برای ورود به «اسفار اربعه» جناب ملاصدرا. موفق باشید

38007
متن پرسش

سلام و رحمت: عرض تسلیت بابت تاسوعا و عاشورای حسینی. نظر به اینکه تلوزیون سریال های کره ای مکررا پخش می‌کند، سوالی برای من ایجاد شد که، در این سریال ها دائما مطالبی راجع به کنفسیوس و آموزه های او می‌گویند، و جملاتی ک مطرح می‌کنند راجع به فضیلت و اخلاقیات است که به نظر منافاتی با آموزه‌های دین اسلام ما ندارد، شما اطلاعی راجع به این مورد دارید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: او مرد حکیمی است با گفتاری حکیمانه و می‌توان گفت روایتی که می‌فرمایند: «اطلب العلم ولو بالصین» با نظر به افرادی چون لائوتسه و کنفسیوس باشد. موفق باشید

37798
متن پرسش

سلام‌علیکم، در این پیام می‌خواهم از استاد طاهرزاده ی گرامی، تشکر فراوان کنم. من در دو سوال قبلی که پرسیده بودم خیلی مضطر بودم و حالم بسیار بد بود و دوره ی فشار و بیماری و بلای فراوانی را در اوج تنهایی، پشت سر گذااشته بودم و در همین حد پاسخ گویی شما، بسیار دلم آرام گرفت و آرامش خاصی از خواندن پاسختان دریافت کردم و فرموده بودید به آغوش پر مهر علی بن موسی الرضا پناه ببرم  و همین کار را کردم و بلاها و فشارها کمتر شد. و با اینکه تا این سن هنوز کربلا نصیبم‌نشده بود خیلی عجیب و معجزه آسا همه ی شرایط به خصوص رضایت همسرم، برای رفتن به کربلای من فراهم شد و نایب الزیاره تان در تمام حرم ها بودم و تحت قبة الحسین دعاگویتان بودم. باز هم از شما و تمام کادر عزیزتان تشکر می‌کنم. فقط از شدت تنهایی و بیماری و فشارهایی که طی این ۲ سال گذراندم، نمی‌توانم درس بخوانم و نمی‌دانم چه کنم، آیا باید خودم را مجبور کنم به درس خواندن یا نه، پایان نامه ی ارشدفلسفه ام مانده است و مهلتی هم ندارم ولی اصلا توان نشستن پای کار را ندارم، یا نمی‌دانم الان کدام کتاب درسی فلسفی را بخوانم یا صوت درسی اش را گوش دهم. فعلا فقط صوت های شرح چهل حدیث شما را در حال گوش دادن هستم. تنهایی و بدون استاد و بی هم مباحثه ای درس خواندن بعد این همه بلا و بیماری، برایم سخت هست. چه کار کنم؟ باز هم ممنون و سپاسگزارم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه فرصتی از این بیشتر که میدان تفکر فلسفی خود را که مسلم یکی از ابعاد نهفته هر انسانی است از طریق رشته دانشگاهی هرچه بیشتر رشد ندهید؟ تفکر فلسفی بزرگ تر از درس دانشگاهی است یک نوع به خود آمدن است و راهی است تا ما هرچه بیشتر در میدان حضور خود با خود، خود را بیابیم. موفق باشید

37785
متن پرسش

با سلام! منظور از عقل کل در معارف دینی کیست؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع مطالب، مطالبی نیست که در دل یک سؤال و جواب بتوان از آن سخن گفت. یکی از بهترین متونی که در این مورد سخن گفته است کتاب «الاشارات و التنبیهات» جناب ابن سینا می‌باشد و می‌توانید در این مورد سری به جلد اول جزوات «تاریخ فلسفه اسلامی» که روی سایت هست، بزنید. موفق باشید 

37644
متن پرسش

با سلام: با توجه به سوال ۳۷۶۲۲ فرق ثابت با سکون چیست ؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ثابت، مانند وجود که همواره هست ولی سکون، در مقابل حرکت است. موفق باشید

37587
متن پرسش

سلام استاد گرامی: ۱. استاد همیشه این سوال با بنده همراه بوده است که با توجه به اهمیت جمعه چرا امام خمینی دوشنبه و پنج شنبه ها را برای روزه گرفتن دستور داده اند؟ ۲. استاد برای رجوع به مصباح الانس چه راهی و چه شرحی را پیشنهاد می‌کنید؟ ۳. استاد بنده نمی‌دانم آیا ارتباط با مطالب کانال ویژه برایم کافی است یا باید به اساتید دیگر هم رجوع کنم؟ رجوع به آنها وقت بسیار نیاز دارد چونکه از بدایه الحکمه بایستی شروع کرد البته به دستور شما حاضرم اینها را کار کنم ولی در وجودم هیچ نیازی به این مطالب احساس نمی‌کنم. حقیقت که در جلو ما حاضر است چه نیازی به استدلال و... است؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. گویا شرایط زمین و زمان برای چنین حضوری آماده‌تر باشد بخصوص که زیارت اموات نیز در این زمان بیشتر تأثیر دارد. ۲. به نظر می‌آید ابتدا باید با «فصوص الحکم» شروع کنیم زیرا در واقع «مصباح الانس» بر مبنای نگاهی که ابن‌عربی به میان آورده است و جناب قونوی متنی را تنظیم کرده است؛ جناب فناری به نگارش آن کتاب پرداخته است. ۳. به هر حال بستگی دارد که ما در رجوع به مثلاً کانال مطالب ویژه چه اندازه احساس کنیم آنچه را از نظر روحی و معرفتی نیاز داریم، آن کانال به میان می‌آورد بخصوص مباحث قرآنی و روایی و مثلاً شرح سوره «حمد» حضرت امام خمینی و یا شرح «دعای مکارم». در ضمن عقل، در مکتب صدرایی از نوعی حضوری متعالی آخرالزمانی سخن می‌گوید و کتاب «بدایه الحکمه» مقدمه‌ای است برای آن نوع تعقل. موفق باشید

37484
متن پرسش

سلام و عرض ادب پرسش: چه فرقی بین واقعیت ذهنی و حقیقت وجود است؟ البته که فرق بین این دو غیر قابل انکار به نظر می‌رسد. ولی در جنجال بودن، انسان گاهی به نظر خودش می‌رسد که به حقیقت وجودی و هستی مطلبی، نزدیک شده است، ولی از کجا می‌توان تشخیص داد که این واقعیتی ذهنی همان حقیقت آن مطلب است؟ من در وجود خود حقیقتی را می‌دانم که هست فراتر از ماده، اما همین دانستن، در ذهن من واقعی است و فاصله دارد با وجود من در حقیقت خود. حقیقت را باید فراتر از آن چه در ذهن، واقعیت می‌گیرد، باید جست. اما کجای ذهن؟ با چه وسیله ای؟ چگونه می‌توان با ذهن دنبال حقیقتی گشت که فراتر از هر آن چه در ذهن قرار می‌گیرد، وجود دارد؟ چگونه می‌توان در این دنیا به دنبال حقیقتی گشت که فراتر از این عالم است؟ من از دنیایی آمده ام که انتهایش را دیده و چشیده ام و می‌دانم حقیقتی در این عالم نیست. به پوچی هم نرسیده ام و باور به حقیقتی دارم که فقط می‌دانم از جنس این عالم نیست. من درگیری شدید در این جنجال دارم و از فرط نا امیدی از ذهن خود، و این که با تمام وجودم از موضوعاتی تراوش شده از ذهنم فراری هستم، تا جایی که تقریبا کنج عزلت گزیده و از دنیا، فرار کرده ام، و به سختی می‌توانم در دنیا زندگی عادی کنم. و فقط در این غرق شده ام که دنیا وهم و خیالی بیش نیست. ولی حقیقت وجودم را نیز پیدا نمی‌کنم و در برزخی قرار گرفته ام که نه در این زندگی قرار می‌گیرم و نه جای دیگری را برای آرامش پیدا می‌کنم. خواهشا راهنمایی کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسئله مهمی است و بشر جدید با چنین مسئله مهمی روبه‌رو شده است تا به حضور آخرالزمانی‌اش برسد. عرایضی در ۶ جلسه تحت عنوان «نسبت تبیین دین با تاریخ جدید و انسان جدید» شده است که می‌توانید در کانال «سدید» آن را دنبال فرمایید. امید است افقی در راستای موضوعی که دنبال می‌فرمایید؛ بگشاید. موفق باشید https://eitaa.com/ghoftemansadid/11

37450
متن پرسش

با سلام: در متن زیر شهید مطهری مخالف نظریه وحدت وجود عرفاست. مگر شهید مطهری مخالف عرفان بود؟ با تشکر! «ما ، درباره نظريه عرفا كه در متن منظومه طرح نشده بحثي نمي‌‏كنيم. لازمه‏ نظريه عرفا اينست كه هيچگونه كثرتي در متن واقعيت نباشد، از نظر فلاسفه‏ اين نظر قابل قبول نيست، زيرا همانطور كه بالبداهه مي‏‌دانيم «واقعيتي هست‏» و جهان بر خلاف نظر سوفسطاييان پوچ اندر پوچ نيست، مي‌‏دانيم واقعيت‏ داراي نوعي كثرت است و ماهيات گوناگون به تبع وجود موجودند و اين‏ ماهيات عين يكديگر نمي‏‌باشند و ممكن نيست وجودي كه هيچ نوع كثرتي در او نيست منشأ انتزاع ماهيات گوناگون باشد.» شرح منظومه ۱ صفحه ۴۸

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن نوع «وحدت وجود» که امثال شهید مطهری نپذیرفته‌اند، غیر از «وحدت وجودی» است که حضرت امام و جناب ملاصدرا تحت عنوان «وحدت در عین کثرت و کثرت در عین وحدت» مطرح می‌کنند. موفق باشید

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!