بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: سبک زندگی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
17093
متن پرسش
سلام علیکم: استاد بزرگواری در محضر یک بنده خدایی بودیم که فرمودند یکی از طرق حصول حضور قلب در نماز توجه به موجودات عالم است مثل مورچه، سوسک، پشه و.... ایشان احادیثی را از ائمه هدی جهت برخورد صحیح با این قبیل موجودات نقل کردند و در حد توان دلیل علمی هم برای رد نفرت خانم ها از این موجودات آوردند اما بنده جواب سوالم را نگرفتم که مثلا وجود مورچه به تعداد زیاد درخانه ناشی از فراوانی نعمت است یا گرمای هوا؟ یا اینکه کشتن این موجودات اشکال دارد یا نه؟ یا اینکه موجوداتی مثل مار و عقرب که اجداد ما به شدت به این اعتقاد دارند که وجود مار و عقرب نشانه ی نذر ادا نشده است! که اصلا نمی دانم اعتقاد درستی هست یا نه!!؟ طبق سخنی که از قبل در ذهن داشتم («اقتلوا الموذی قبل ان یوذی» البته نمی دانم این گفته از کدام بزرگوار و یا اصلا درست نگارش کردم یا نه!) جوابی برای سوالاتم گرفتم اما اینکه سند معتبری باشد را نمی دانم. استاد بزرگوار به لطف و عنایت الهی قبل تر از راهنمایی تان بهره برده ام و کمال تشکر را دارم این بار نیز بنده را راهنمایی کنید. استاد بزرگوا اگر کتابی را برای اطلاع از خلقت موجودات به بنده معرفی کنید ممنون می شوم!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در خبر داریم که رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه» در حال نماز بودند که متوجه شدند مار سیاهی به سوی حضرت می‌آید. بدون آن‌که نماز را قطع کنند و جهت قبله‌ی خود را تغییر دهند، با عصای خود به سوی مار رفتند و عصای خود را بر سر مار فشار دادند و پس از کشته‌شدن آن ، برگشتند و نماز را ادامه دادند. از این حرکت حضرت می‌توان نتیجه گرفت تا آن‌جایی که ممکن است باید این موجودات را از صحنه‌ی زندگی دور کرد تا نظام طبیعی به صورت خود باقی باشد. ولی وقتی وارد زندگی ما شدند و موجب ضرر و زیان ما گردیدند، اذن از بین بردن آن‌ها هست و در این رابطه روایتی که فرمودید نیز جوابگو است. موفق باشید

17056
متن پرسش
سلام استاد خدا قوت: سوالی که مدتی ذهن بنده را مشغل کرده و تا الان با اینکه کتاب های مختلفی، از جمله کتاب جوان و انتخاب بزرگ، و ... خوانده ام و با افراد مختلفی مشورت کردم، هنوز به جواب نرسیدم: جوانی موقعیت طلائی است و که نباید به راحتی از دستش داد، اما سوال اینجاست که چگونه؟ اگه کسی هدف خودش رو رضای خدا و قرب الی الله قرار داده باشه، در جوانی چه کاری میتونه انجام بده؟ کاری که از همه مهمتره و شاید بعدا نتونه انجام بده و بتونه تمام استعداد های انسان رو به کار بگیره؟ آیا درس خواندن برای کنکور لازمه ؟ اگه نیست، و کسی اینو تشخیص بده، چه کار مهم تری پیش روش هست؟ کار کردن و دنبال شغل و سرمایه رفتن، وارد مسائل سیاسی شدن، مطالعه .... کدام مهم تر است؟ و معیار های انتخاب شغل از منظر اسلام چیست؟ انسان باید خودش رو برای مسئولیت های بزرگ اماده کنه یا یک شغل معمولی و عادی؟ لطفا جامع و کامل پاسخ بدید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی هدف اصلی انسان کسب رضایت حضرت پروردگار در کلیت زندگی شد، معلوم است که برای تحقق آن، باید مقدمات لازم را فراهم آورد. که مسلّم کسب معارف الهی و اخلاق فاضله، اصلی‌ترین مقدمات است و این باید در شرایطی شکل بگیرد که انسان با داشتن شغل و منبع درآمدی بتواند هدف خود را درست دنبال کند. درس و دانشگاه و حوزه همه برای کسب مقدمات است. موفق باشید

17004
متن پرسش
باسمه تعالی با سلام: استاد گرامی بنده قصد مطالعه سبک زندگی و ارائه آن را دارم. مصدع اوقات شدم کتبی را که در این راستا کمک کننده است معرفی بفرمایید. با کمال تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب خاصی در نظرم نیست. جزوه‌ای تحت عنوان «سبک زندگی در تمدن نوین اسلامی» در قسمت نوشتاریِ سایت قسمتِ جزوات هست. امید است برایتان مفید باشد. موفق باشید

16840
متن پرسش
سلام عليكم: استاد، مسئله ای است که من و خیلی از جوانهای هم سن و سال من از درک آن عاجزیم و آن اینکه بزرگان می گویند شما ازدواج کنید خدا هم می رساند و روایت هم داریم که امام صادق علیه السلام فرمود «هر کس از ترس تنگدستی ازدواج نکند همانا به خداوند بدگمان شده است خداوند فرموده ان یکونوا فقراء یغنهم الله من فضله» استاد، واقعا این مسئله را نمی توان درک کنم. پس عقل چه می شود؟ شرایط و زمینه ها چه؟ وقتی من نه کار دارم نه پول دارم نه خونه دارم چگونه حتی فکر ازدواج هم بکنم؟ به خصوص که با این مقدار ناچیز شهریه ای که به ما طلبه ها می دهند حتی نمی شود لانه مرغی را اجاره کرد؟ استاد اگر خدا فرموده یغنهم الله من فضله، پس چرا کسانی را می بینیم که ازدواج کرده اند و غنی که نشده اند هیچ، بلکه به فلاکت و نداری افتاده اند؟ استاد ببخشید که صریح حرفامو گفتم. ان شاء الله به حق حضرت زهرا سلام الله علیها خدا اول رهبرمون رو حفظ کنه بعد شما رو. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با همه‌ی این‌ها که می‌فرمایید اگر با اراده‌ی اعتماد به خدا از یک‌طرف، و عزمِ ساده‌زیستیِ کامل که شأن یک طلبه است از طرف دیگر، پا به میدان بگذارید و از خانواده‌ای خواستگاری کنید که سادگی و دیانت را مدّ نظر دارند؛ و خانواده‌ی خودتان نیز در حدّ امکان دو اطاقی را در اختیار شما بگذارند و شما نیز به قول خودتان به آن لانه‌ی مرغ راضی باشید؛ می‌بینید که آن روایات و آن آیه در اوج بصیرت نسبت به عالَم و آدم در رابطه با ازدواجی قدسی سخن گفته‌اند و نه زندگی مطابق ظلمات سراسر اسراف و تبذیر که حتی مذهبی‌های ما را گرفتار کرده است. و این‌که قرآن می‌فرماید: «یغنهم الله من فضله» یعنی خداوند ما را نسبت به نیازهای اصلی‌مان محتاج نخواهد کرد، نه آن‌که ثروت‌مند بشیم. موفق باشید 

16824
متن پرسش
سلام علیکم و رحمه اللّه: به نظر حضرتعالی علت بی برکتی زمان چیست و آن را چگونه می توان از میان ببرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در روایت داریم: «تُوزیع الْوَقْت‏، تُوسِيعُ الوقت» اگر وقت درست تقسيم شود گسترش مى‏ يابد و زمان براى انجام همه‏ ى كارها پيدا مى‏ كنيم. موفق باشید

16672
متن پرسش
با سلام و احترام: بنده کارمند سازمانی دولتی وابسته به نیروهای مسلح هستم و حضرت آقا بارها از خدمات ما تقدیر کرده اند. ولی ساعت کاری مجموعه از 8 صبح تا 7 شب است و فرصت مطالعه و رسیدگی به خانواده و غیره خیلی محدود است. از طرفی حضرت آقا در این باره می فرماید بستگی به نوع قرارداد اولیه استخدامی دارد که شما قبول کرده اید یا نه از طرفی در شرایط کاری امروز اکثر افراد می پذیرن ولی بعدا سبب کم لطفی به خانواده ها و عدم مطالعات دینی یا از دست دادن فرصت ها می شود. تکلیف چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره وظیفه‌ی ما است که طوری زندگی خود را شکل دهیم که نسبت به رشد فکری و رعایت حقوق خانواده کوتاهی نشود. موفق باشید

16624
متن پرسش
سلام و ارادت: استاد فاضل و گرامی؛ 1. ملاک تفریح سالم چیست؟ 2. در اسلام آیا تفریح حلال مجاز است یا ضرورت؟ 3. در عرفان تفریح حلال مجاز است یا غیر ضروری؟ در تهیه مقاله کمک شما را خواهانم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روح و روان انسان نیاز دارد که در فشار تکالیف، اعم از تکالیف شرعی یا اجتماعی نباشد. حال هر آن‌چه آن فشار را کم کند و خلاف شرع نباشد، برای آن فرد و جامعه تفریح سالم حساب می‌شود. به این لحاظ ضروری است که انسان تفریح سالم داشته باشد. ولی هرکس مناسب روح خود، کاری را تفریح می‌داند و لازم نیست تفریح، به معنای آن‌چه فرهنگ غربی برای خود معنا کرده است برای ما نیز تفریح منسوب شود. موفق باشید

16578
متن پرسش
سلام و درود خدا بر شما استاد عزیز و نازنین: عصر حاضر عصر مدرنیته با رفتارهای خاص خودش است. انسانی که مدرنیته را قبول نداشته باشد، و بخواهد توحیدی عمل کند بسیار متمایز می نماید. مثلا فرد موحد وقتی گستره زمان در زندگی اش را تا آخرت می بیند بسیار صبور می شود، در راه رفتن به دنیا و انسانها توجه نمی کند خب این شیوه بسیار متمایز از مردم دنیایی می نماید و آنها به وی توجه می کنند. این توجه خوب است یا مذموم و آیا باید شیوه زندگی ما آخرتی باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در عین حفظ روحیه‌ی حکیمانه‌ای که مقابل شتاب و عجله‌ی فرهنگِ مدرنیته باید داشته باشیم؛ نباید طوری عمل کنیم که انگشت‌نما شویم و از زندگی با مردم و اُنس با آن‌ها فاصله بگیریم. موفق باشید

16464
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: یکی از سخنران های اصفهان از قول شما می فرمود: که گاهی خوردن یک فست فوت انسان را 10 سال از سیر و سلوک عقب می اندازد آیا صحیح است؟ این کلام به چه معناست و جایگاه آن در کجاست؟ لطفا کمی شرح دهید. با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن‌چه از رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» رسیده است آن است که حضرت می‌فرمایند تا زمانی که غذا و لباس امت من شبیه غیر مسلمان‌ها نشده است، نگران امتم نیستم. و از این جهت باید مواظبت کرد غذاهایی را که با فرهنگِ غیر اسلامی تهیه می‌شود، وارد زندگی خود ننمود، ولی نه آن‌طور تعصب داشت که تصور کنیم فعل حرام انجام داده‌ایم. موفق باشید

16455
متن پرسش
با سلام خدمت استاد طاهرزاده: شما توی کتاب «جایگاه رزق در هستی» گفته بودید که یک مقدار از روزی برای هر آدمی مقدر شده است و در صورتی که این آدم مرتکب گناه نشه و سستی و تنبلی نکنه خدا روزی مقدر شده رو به هر شکل بهش میرسونه. به نظر من این سنت توی شرایط فعلی جامعه دیگه تحقق پذیر نیست. مثلا شما فرض کنید یک آدم برای انتخاب شغل با مال حلال، سر یک دو راهی قرار بگیره که مثلا معلمی رو انتخاب کنه یا اینکه دندانپزشکی رو انتخاب کنه و هر دو هم متناسب با استعدادها و روحیاتشه. ولی درآمد این دو شغل زمین تا آسمان با هم فرق داره. (بنده خودم توی دانشگاه صنعتی اصفهان 5 سال مهندسی مکانیک خوندم و الان می بینم که اگر دوران دبیرستان مثلا رشته ای مثل دندانپزشکی رو انتخاب می کردم الان شرایط مالی و زندگی ام خیلی متفاوت بود در حالی که از نظر تلاش و کوشش این دو رشته تحصیلی در یک حد و اندازه اند) ممکنه بگید که در شرایط الان بدلیل ناعدالتی این قبیل مشکلات پیش میاد. سنت الهی و دستور دینی ای که بخواد با توجه به شرایط جامعه تغییر کنه چه ارزشی داره؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که هر ثروتی، رزق محسوب نمی‌شود. رزق واقعی آن اندازه از ثروت است که ما بتوانیم نیازهای حقیقیِ خود را برآورده کنیم، نه آن‌که ثروت‌مان موجب فخر و تکبرمان گردد. از این جهت تفاوتی بین رشته‌های درآمدزا با رشته‌های ساده‌تر نیست، تنها باید به حکم وظیفه در خدمت مردم بود. موفق باشید

16406
متن پرسش
با سلام خدمت جناب استاد بزرگوار: جناب استاد من فردی مجرد و مومن و با تقوایی هستم و در هیچ زمینه ای نیز مهارت خاصی ندارم (البته استعداد خوبی برای یادگیری حرفه ای نیز ندارم و مجبورم کارگری کنم) و سرمایه چندان مورد قبولی نیز ندارم. با توجه به اینکه شغل یک فرد، در ایمان و شخصیت آن تاثیر بسزایی دارد، بنابراین در رابطه با شغل خیلی مردد و سردرگم هستم، چون نمی خواهم ایمانم تحت تاثیر شغلم از بین برود من چند تا سوال داشتم: 1. آیا شغل های سطح پایین و پست مانند رفتگری یا نظافتچی یا سرایداری برای یک فرد مومن حلال است؟ 2. آیا در صورتی که کارفرمایم انسان جاهل و کافر باشد ترک شغل ضروری است؟ البته در تهران اکثر کارفرما ها جاهل و کافرند. 3. ایا شغل ها تاثیری در ایمان افراد ندارند و آدم باید خودش در محیط کار با ذکر و یاد خدا از تاثیر شغل و افراد بی ایمان در محیط کار در امان بماند البته سخته؟ 4. من قالیبافی نیز بلد هستم و درآمدش بسیار کم است. آیا به درآمد بسیار کمش در روستا اکتفا کنم یا اینکه به تهران رفته و در شهر غریب مشغول کارگری شوم؟ 5. توصیه جنابعالی برای انتخاب شغلم چیه؟ آیا مومن باید از شغل های پست و سطح بسیار پایین مانند رفتگری، نظافتچی و عملگی و ... دوری کند؟ یا اینکه مهم نیست؟ 6. آیا شما می شناسید افراد و شخصیت های بزرگی باشند ولی کارگری و به کارهای پست و بی ارزشی نیز مشغول شده باشند؟ 7. آیا اگر آشنایان و دوستان در رابطه با شغلم پرسیدند آیا عنوان شغلم را مخفی کنم و دروغ مرتکب شوم و یا بی ریا عنوان شغلم را بگویم مثلا بگویم آبدارچی یا نظافتچی یک شرکتم؟ 8. نظر دین مقدس اسلام در رابطه با شغل چیه (منظورم شغل های پست و کم ارزش است). 9. آیا به نظر جنابعالی یک فرد مومن یک شغل با درآمد بسیار پایین و مستقل داشته باشد ارزشمند است یا این که در شهر غریب مشغول کارگری با درآمد بالا باشد و ایمانش را به تضعیف کند؟ 10. البته معمولا عوام و افراد غافل می گویند که عنوان شغل مهم نیست شما باید صادقانه کار کنید و این کارها دزدی که نیست! بنابراین جواب سوالاتم را می خواهم از زبان عالم دینی با بصیرت و عارف بشنوم. خواهش می کنم برای رضای خدا راهنمایی ام فرمایید و در رابطه با شغل و ماهیت شغل و حضور افراد بی ایمان و غافل در محیط کار و ... بیشتر توضیح دهید. ان شاءالله خداوند شما را با امامان مان محشور فرماید ان شاءالله
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در شغل، آن‌چه مهم است طلب رزق حلال و خدمت به مردم است و بنده کسانی را می‌شناسم که مشغول همین نوع شغل‌های ساده هستند و در مسیر دینداری و تقوا، در سلامت و کمال به‌سر می‌برند. حال چه کارفرمایِ شما آدم بدی باشد یا آدم خوبی. شما طبق قراردادی که با او می‌بندید، کاری را به عهده می‌گیرید، مگر آن‌که آن کار، کار حرامی باشد. می‌ماند که اگر در شهر خود با درآمد کم زندگی‌تان می‌گذرد بهتر است که در شهر خود باشید. و انسان هرگز نباید شغل ساده‌ی خود را از بقیه پنهان کند. موفق باشید

16331
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: طاعات و عباداتتان مقبول درگاه حق‌تعالی اگر قبول زحمت فرموده و نظرتان را در مورد میزان مطابقت نظر زیر با اسلام بفرمایید ممنون می‌شوم: ثروت یک بحث است انباشت سرمایه بحثی دیگر؛ اینکه آن‌قدر داشته باشی که اگر همین امروز تمام منابع درآمدت قطع شد تا زمان یافتن منبع جدید خللی به زندگی شخصی و خانوادگی‌ات وارد نشود و دغدغه‌ی مسکن و بدهی هم نداشته باشی می‌شود ثروت؛ اما انباشت سرمایه آنجاست که آن‌قدر جمع کرده و می‌کنی که تا هفت‌پشتت هم کار نکنند باز هم دارند تا بخورند. مسلماً اسلام با ثروت حلال مشکلی ندارد؛ اما در مورد انباشت سرمایه باید پرسید که آیا این انباشت باعث نمی‌شود در گوشه‌ای از دنیا کاری لنگ بماند؟ آیا جوانان با درآمدی مکفی شاغل، مجردان متأهل، جاده‌ها ساخته، مدارس و غیره بنا، روستاها و شهرها آباد و در یک‌کلام رفاه نسبی شامل حال همگان شده است که داری انباشت سرمایه می‌کنی؟ انباشت سرمایه آنجایی خوب است که کاری بر زمین نمانده باشد اگر با 1200 متر شدن ویلای 1000 متری‌ات منجر به افزایش هزینه‌ی تأمین مسکن و بی‌بهره ماندن حتی یک نفر از خانه‌ی شخصی خواهی شد این برخلاف عدالت و انصاف است. در اسلام نه عرضه و تقاضا که عدالت و انصاف روابط بازار را رقم می‌زند؛ اگر خانه‌ای را با هزینه‌ای متری یک‌میلیون تومان بناکرده‌ای موقع قیمت‌گذاری نباید به عرضه و تقاضا نگاه کنی باید به عدل و انصاف نگاه کنی؛ البته قرار نیست ضرر کنی یا دست‌کم سودی نبری ولی اگر می‌بینی درصورتی‌که به‌جای متری یک و نیم میلیون تومان 250 هزار تومان ارزان‌تر بفروشی باعث خواهی شد هم تعداد بیشتری توان خرید پیدا کنند و هم کسی که می‌خرد پولی در دستش باقی بماند که با آن، قسمت دیگری از زندگی‌اش را اصلاح کند حق در این است که به این سود کم‌تر قانع شوی. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال آن‌چه باعث می‌شود تا ما از پل صراط دنیا، سبک‌بال بگذریم؛ قناعت و سادگی است حتی اگر ثروت‌مان از پارو بالا رود، آن ثروت باید در خدمت جامعه و تولید باشد وگرنه «کنز» محسوب می‌شود و کنزِ ثروت حرام است. موفق باشید

16315
متن پرسش
سلام علیکم و رحمت خدا بر شما استاد خداجو. وقتی مشکلات چندگانه اند باید چگونه آنها را حل کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به ما فرموده‌اند: «توزیع الوقت، توسیع الوقت» هرگاه که جایگاه هر چیزی را مطابق شریعت الهی مشخص کنید، وسعت لازم را برای رویارویی با آن موضوع و آن مشکل می‌یابیم. موفق باشید

16300
متن پرسش
سلام: حدیثی از امام علی هست که می فرمایند: «بايد نياز به مردم و بى نيازى از آنان، در دلت گردآيند، تا نيازت به آنان، سبب نرمى در گفتار و خوش رويى ات شود و بى نيازى ات، سبب آبرودارى و عزّتت باشد.» من هر چه فکر می کنم نمی توانم این دو را با هم جمع کنم و قسمت اول حدیث را نمی توانم برای خودم هضم نمایم. مگر نرم خویی و خوش رویی از مردم باید بخاطر نیاز به آنها باشد! مگر انسان نباید به جایی برسد که چون خداوند با مردم با رحمت برخورد می کند ما نیز چون خلیفه خدا هستیم اینگونه باشیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فدای مولایمان علی ابن ابیطالب«علیه‌السلام» شوم که چگونه در عین توجه‌دادن به این قاعده‌ی بزرگ که انسان‌ها باید با انسان‌ها زندگی کنند و کمال خود را در کنار هم جستجو نمایند، ما را متوجه می‌کنند که در متن چنین قاعده‌ای راهِ ارتباط با خدا را گم نکنیم و از استغنایی که باید با اُنس با خدا به‌دست آوریم، غفلت نماییم. حقیقتاً این نوع روایات، معنای زندگی طبیعی را که بشر باید داشته باشد متذکر می‌شود. موفق باشید

16309
متن پرسش
ضمن عرض سلام و خدا قوت خدمت استاد محترم: استاد عزیز مدتی است که در حال تهیه جهیزیه برای زندگی خودمان هستیم و برای هر دو ما سوال است که در انتخاب وسایل منزل ملاکمان چه باشد که سادگی و ساده زیستی امام و شهدا را رعایت کرده باشیم و پیرو سنت اهل بیت علیهم السلام باشیم؟ گاهی وسیله ای مثل یخچال گران است ولی کارایی بیشتری دارد. می گوییم قیمت زیاد آن با سادگی منافاتی ندارد چون کارآیی آن بیشتر است یا این ظروف اگرچه گران است ولی دوام بیشتری دارد و ضمنا پول آن به جیب ایرانی مسلمان می رود و کمک به مسلمان است. یا در مورد میز مطالعه می گوییم اگر بهتر و راحت تر باشد می توانیم مدت بیشتری مطالعه کنیم و خدمات علمی داشته باشیم پس این هزینه صرفه دارد و معارض ساده زیستی نیست همانطور که امام گفتند من اگرچه دم پایی زیادتری خریدم برای مکان های مختلف ولی مدت بیشتری استفاده می کنم. اما در مقابل همه اینها این جمله امیرالمومنین می آید که من می خواهم در حد تنگ دست ترین مردم زندگی کنم یا امام در زمان جنگ می گویند برای من پناهگاه نسازید. مگر همه مردم پناهگاه دارند یا اجازه خرید کولر به فرزندشان برای خانه نمی دهند و وقتی فرزندشان با چند تخته و یک فن هوای اتاق را خنک می کنند می گویند آخرش تو مرا به جهنم می کشانی. از خودمان می پرسیم آنکه ندارد تا اینها را برای خودش بخرد چه می شود. مبادا با بودن این وسایل از حال آن ها غافل شویم. در بین اینها مردد شده ایم. لطفا راهنمایی کنید که ملاک درست در انتخاب این وسایل برای اینکه حفظ سادگی مورد نظر رهبر انقلاب را کرده باشیم چیست؟ ضمن اینکه برای پول این وسایل مشکل مالی نداریم و به زحمت نمی افتیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جمع این دو موضوع، بسیار مشکل و حساس است. آری! در عین آن‌که اساس را باید بر سادگی زندگی گذاشت و شبیه اشراف نباید زندگی کرد؛ ولی وسایل زندگی نباید وسایل پردردسری باشد و نیازهای منطقی ما را برطرف ننماید. به عنوان مثال اگر یخچال مناسبی با ساخت کارگر ایرانی در بازار باشد و از طرفی نیازهای این زمانه را که بالاخره نیازهای خاص خودش را دارد برآورده کند، نباید به یخچالی بسنده کرد که عملاً مشکلات ما را مرتفع نمی‌سازد. در مورد بقیه‌ی وسایل نیز باید بتوانید جمع بین سادگی و کارآیی و ایرانی داشته باشید. موفق باشید

16307
متن پرسش
با سلام و قبولی طاعات و آروزی بهترین ها از خداوند متعال برای جنابعالی: ببخشید من عاجزانه از شما یک راهنمایی می خواهم، چون فکر خودم به جای نمی رسد و از طرفی همسرم دیدگاههای شما را بسیار قبول دارند. همسرم فردی تحصیل کرده و متدین و حزب اللهی اند و خدا را از این بابت شاکرم. اما مدتی است من احساس می کنم بیشترین وقتشان را در فضای مجازی اند و طبق صحبت خودشان کار فرهنگی انجام و با درج مطالبی فکر بعضی را بسوی آنچه حق و صحیح است هدایت می کنند. من به ایشان اعتراض شدید دارم که زیاد وقت شما را گرفته اما ایشان نمی پذیرند. من نگران این هستم که مصداق فرمایش مقام معظم رهبری حفظه الله شوند که فرمودند بعضی در این فضاها تنفس می کنند. قبلا بیستر اوقات مشغول مطالعه و شنیدن صوتهای فلسفه بودند و من خیلی خوشحال بودم که گرچه ساعات خیلی کم با خانواده هستند. اما لذت می بردم ایشان را در حال مطالعه می دیدم و حتی از حق خودم می گذشتم گرچه احساس می کردم کم با ما هستند و باید بیشتر به خانواده و فرزندان اختصاص دهند. اما حالا دلم به درد می آید که می بینم بلافاصله بعد از آمدن از سر کار تا عصر دوباره شب ها چه بسا تا نزدیکی اذان صبح در گروهها هستند. میگم خدایا اگر من در اشتباهم مرا هدایت و اگر همسرم در اشتباهند ایشان را هدایت بفرما. اطاله کلام نکنم از شما می خواهم حقیر و همسر گرامی ام را راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّمِ مسلّم ما در شرایطی نیستیم که از تعادل به ثمررساندنِ ابعاد مختلف شخصیت خود غفلت کنیم. آن‌چه موجب کمال ما است تنظیم وجوه مختلف شخصیت‌مان است. بدین معنا که در کنار اُنس با فرزند و همسر و داشتن لذّات حلال و اُنس با ارحام؛ در ضمن از حضور در فضای مجازی نیز غفلت نکنیم. ولی اگر همه‌ی وقت خود را در آن فضا صرف کنیم، بعد از مدتی امکان ارتباط طبیعی با اطراف خود را از دست می‌دهیم و عملاً انسانِ تک‌بُعدی خواهیم شد. موفق باشید   

16243
متن پرسش
سلام: طلبه ای هستم، متاهل، می خواستم بدانم چنانچه در شرایطی قرار بگیریم، که نیاز به پول داشته باشیم، ولی پولی نداشته باشیم، باید مقداری پول قرض کنیم و یا منتظر بمانیم تا خداوند روزی ما را برساند؟ به عبارتی دیگر، آیا قرض، با توکل بر خداوند، منافات دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قرض در جای خود با توکل منافات ندارد مشروط بر آن‌که زندگی ساده‌ی طلبگی محفوظ باشد و در عین حال، نیازی به میان آید که تنها با قرض‌کردن رفع می‌شود. موفق باشید

16139
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: 1. در بحث روزه گرفتن و سحری خودن استفاده از مواردی مثل (خوردن خاک شیر، آبلیمو با عسل) برای تشنه نشدن در روز و یا (خوردن شیر) برای خسته نشدن و بی حال نشدن مناسب می باشد؟ منظورم از طرح این سوال اینه که این دسته از موارد باعث نمیشه به معنویت و روحانیت و حظ معنوی اسیب برسه؟ 2. به نظرتون در طول روز عطش و ضعف پیدا کنیم میشه بهتر استفاده کرد و نور گرفت با اینکه در اون موقع معمولا حوصله کاری را نداری و اقبال قلب نیست. یا بدون عطش و ضعف به امور عبادی و قرآن خواندن بپردازید و بیشتر به کارهای روزمره برسی؟ 3. حضرتعالی از چه روشی برای بهره گرفتن بیشتر از روزه با توجه به شرایط جسم مد نظر دارید؟ لطفا کمی شرح دهید. شاید سوال خیلی ها باشد. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- هراندازه که نفس گرفتار تدبیر بدن نباشد، بهتر می‌تواند سیر کند و لذا اشکال ندارد کاری کنیم که بدن گرفتار تشنگی و گرسنگی افراطی نباشد 2- همان‌طور که عرض شد باید روح، مشغول بدن نگردد. به همین جهت کارهای طاقت‌فرسا در هنگام روزه‌داری صلاح نیست 3- روش خاصی نمی‌خواهد باید سعی کرد در هر حال از غذاهای ساده و کم حجم استفاده کرد. موفق باشید

15892
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: ۱. برنامه اسلام برای شادی و مجالس عروسی بدون گناه و معصیت چیست؟ چون بالاخره باید مجلس عروسی همراه با شادی باشد ولی باید چگونه شادی و به چه نحوی باشد؟ ۲. اصلا نیاز به گرفتن عروسی می باشد؟ (راهکار جنابعالی برای نحوه عروسی گرفتن چیست؟) لطفا کمی توضیح دهید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برای شروع یک زندگی چنان‌چه با شادی اطرافیان همراه باشد، سیره و سنت پسندیده‌ای است به طوری‌که استفاده از وسایل شادی را نیز بسیاری اجازه داده‌اند. حتی بعضاً رقص مرد برای مرد و یا زن برای زن را جایز می‌دانند. البته هرکس در این مورد باید با نظر مرجع تقلید خود عمل کند. موفق باشید

15832
متن پرسش
سلام استاد عزیز: 1. در روایات تصریح شده که نباید افراط و تفریط در خوردن گوشت کرد و هر روز نباید خورد بلکه باید هر رفته یک بار گوشت را مصرف نمود و فاصله زمانی نباید بیشتر از 40 روز شود زیرا فرد بداخلاق می شود. حالا با توجه به روایتی که از شما در یکی از مباحث شنیدم که فرمودید خوردن سه روز پشت سر هم گوشت باعث قساوت قلب می گردد و آن وقت دیگر عبادات راه به جایی نخواهد برد. و با توجه به تغدیه غربی و غیر اسلامی امروزی که اکثر غذاهای روزانه گوشتی هستند. شما چه راهکار را برای نحوه و فواصل زمانی گوشت خوردن می کنید؟ (لطفا راهکار عملی که خودتان از آن استفاده می کنید بفرمایید) 2. آیا مقدار کمی از گوشت که در غذا و یا خورشت هست هم به عنوان یک وعده خوردن گوشت محسوب می شود یا صرف خوردن گوشت ملاک است؟ 3. در خصوص تغذیه اسلامی خود حضرت استاد از روش خانگی و محلی استفاده می کنند؟ به چه صورت؟ لطفا راهنمایی بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1. بالاخره تا آن‌جا که ممکن است بیش از یک روز در میان مصرف نشود - حتی‌الامکان - 2. غذای گوشتی یعنی همین گوشت‌هایی که در خورش هست. 3. سعی بنده در استفاده از غذاهای سنتی است و نان را هم خودمان می‌پزیم و این بسیار در تغذیه مؤثر است. موفق باشید

15544
متن پرسش
بسم الله الرحم الرحیم با سلام: تقریبا همه ی افرادی که بنده با آنها ارتباط نزدیکی دارم اگر از آنها سوال کنید که هدفتان از زندگی چیست، هر کاری هم که بکنید بعدش می میرید و با لاشه ی حیوان هیچ تفاوت خاصی نداری، اکثرا طفره می روند و به نوعی می فهمانند که این موضوع اصلا دغدغه ی آنها نیست؛ دسته ای هم که انقلابی هستند جوابهای کلیشه ای می دهند ولی خودشان هم نمی دانند چه می گویند و در انتها و پس از کش و قوس های فراوان به گروه اول می پیوندند. یکی از این دوستان شما را معرفی کرده و خواستند موضوع را با شما در میان بگذارم. حالا من از جنابعالی می پرسم که هدفتان از زندگی چیست؟ چرا این هدف را انتخاب کردید؟ و مسیر رسیدن به هدف (واضح نه کلیشه ای) چگونه است؟ با تشکر یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر انسانی باید به طور جدّی در این موضوع فکر کند و این موضوع، چیزی نیست که در حدّ یک سؤال و جواب بگنجد. عرایضی در سه جلسه‌ی اول کتاب «آشتی با خدا» شده است. بنده با این نوع نگاه به زندگی که در آن‌جا عرض شده است، زندگی می‌کنم. موفق باشید

15506
متن پرسش
با سلام: استاد بزرگوار، چگونه مي​شود از سهل انگاري و تعلل رهايي پيدا كرد؟ حاكم شدن روزمرگي بر كار را چطور مي‌شود برطرف كرد؟ با تشكر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءاللّه با مطالعه‌ی کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» بتوانید مشکلات خود را مدیریت کنید. موفق باشید

15428
متن پرسش
سلام استاد: برای قوی تر شدن اراده و هدر ندادن وقت اسلام چه پیشنهادهایی داره؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که بر روی سایت هست، إن‌شاءاللّه در این امر می‌تواند کمک‌تان کند. موفق باشید

15354
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: آیا قیاس حالت قلبی با عمل فعلی درست است؟ سه مثال می زنم: 1. دو دوست بخاطر محبتی ایمانی که بهم دارند بجای یک ساعت سه ساعت با هم ملاقات می کنند (البته برضایت هم) که یک ساعت زمان ملاقات کافی بوده است. 2. شخصی چند بار بخش یک قسمت سریال مختار را می بیند. 3. مومنی در حالتی قرار گرفته که دایم یاد خداست مثل ماه رمضان. ولی سه ساعت سریال می بیند ولی در تمام لحظات دیدن سریال اثرات معنوی یاد خدا را در خود احساس می کند. در هر سه مورد شخص نوعی اتلاف وقت انجام داده است ولی در هر سه مورد شخص حالت معنوی داشته است در سه ساعت با دوست ایمانی محبت معنوی داشته است. در چند باری که سریال مختار دیده محبت معنوی به امام حسین (ع) داشته و ذر ماه رمضان که سریال می دیده یاد خدا بوده است حال این سوال پیش می آید تداخل اون حالت معنوی با عمل اتلاف وقت، مشکلی در ثواب حالت معنوی ایجاد می کند؟ یعنی باعث می شود که ثواب کمتری داشته باشد یا اصلا ثواب نداشته باشد؟ و سوال کلی تر اصلا چنین قیاسی (مقایسه همزمان حالت معنوی با عمل فعلی) درست است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده؛ نیّت فرد است که با رجوعِ إلی اللّه آن اعمال را انجام می‌دهد یا جهت اتلاف وقت و غفلت از عملی برتر. موفق باشید

15322
متن پرسش
سلام حاج آقا: یه مدتیه که حالت روحی دارم هر چه که میشه ناخودآگاه و غیرارادی آرزوی مرگ می کنم. مثلا کسی رو ببینم گناه میکنه، آرزوی مرگ می کنم، کسی رو ببینم که عارفه، آرزوی مرگ می کنم. عظمت آسمون رو که ببینم آرزوی مرگ می کنم. همسرم حرفی بزنه، آرزوی مرگ می کنم. در کل در هر حالی ناخودآگاه این تقاضا از خداوند، تمام وجودم رو ناخودآگاه میگیره. این نشونه چیه؟ میشه گفت که روحم از بدنم تقریبا منصرف شده؟ دیگه هیچی برام مهم نیس. نظرتون چیه؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که به ما فرموده‌اند: «‌اِعْمَلْ لِدُنْيَاكَ كَأَنَّكَ تَعِيشُ أَبَداً وَ اعْمَلْ لاِخِرَتِكَ كَأَنَّكَ تَمُوتُ غَداً»(مستدرك الوسائل ج1 ص146). باید نحوه‌ی حیات دنیایی خود را نیز با تعریف منطقی مدیریت کنیم و بستر زندگی دنیایی را به زیباترین شکل، محلِ ابعاد شخصیت همه‌جانبه‌ی خود قرار دهیم، تا حجاب بین ما و حقیقت به مرور برطرف شود و اُنس با حضرت حق در کنار ارتباط با سایرین برای ما شکوفا گردد. موفق باشید

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!