بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: سبک زندگی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
11557
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی حفظکم الله استاد من حدود یک سال و چند ماهیست که مباحث شما رو دنبال می کنم الانم برهان صدیقینم. برای من جوان 23 ساله مراقبه در جهت کنترل خطورات و تنوع غذاها و زبان در چه حدی باید باشد که این سیر نه کند یا بی فایده باشد و نه ملال آور و دل زدگی؟ راستش ما قبلا یه خورده رفیق باز بودیم، رفیقامونم بیشتر تخریب کننده بودن تا سازنده، چون دور و ورم آدم درست و حسابی برا رفاقت پیدا نمی کنم بعضی وقتا دلمون برای جمعای قدیمی کششی داره... خواستم بپرسم آیا این کشش ضعیف میشه؟ راستش من می ترسم به علت خلوتهای بیشتر نسبت به گذشته و عدم رفاقت دل زدگی نسبت به معنویت پیدا کنم. البته صله رحم دارم خدا خیرتون بده دعاگوتونم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد خطورات در کنار بحث‌ها، کتاب‌ «ادب خیال و عقل و قلب» را مطالعه فرمایید و در مورد غذا دستورات سلوکی آیت اللّه بهجت«رحمة‌اللّه‌علیه» خوب است که به خودتان سهم بدهید، خیلی هم کم نباشد، ولی بعد که سهم خود را خوردید، خوردن را تمام کنید. در مورد صورت‌های خیالی اُنس با رفقا، اگر کمی مقاومت کنید به‌خوبی از آن صورت‌های خیالی آزاد می‌شوید. موفق باشید

11540
متن پرسش
سلام: امسال کنکور دارم، امتحان راهنما و رانندگی دارم خیلی هم بابت این کارها و ریزه کاری هایش اضطراب دارم. کتاب هایی كه در این جور مواقع توصیه می کنید خوانده ام اما وقتی یک کتاب یا سخنرانی از شما گوش می دهم یا می خوانم تا چند ساعت حال خوبی دارم اما دوباره روز از نو روزی از نو نتیجه لازم از عبادات مثل در صحنه آوردن قلب را هم نمی گیرم. چه کار کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید به جهت این نوع اضطراب‌ها صحنه را ترک کنید، پس از مدتی متوجه می‌شوید این اضطراب‌ها بی‌جا بود و باید از اول به خدا توکل می‌کردید. موفق باشید

11532
متن پرسش
با سلام: استاد بنده دانشجوی سال آخر دوره دکتری هستم. خواستگار دیپلم داشتم. قبلا معتقد بودم فقط تحصیلات عالیه نباید ملاک باشد و با این فرد صحبت کردم اما با وجود اینکه ایشان از نظر خیلی ها از نظر مذهبی مورد تایید بودند با صحبت با ایشان به نظرم فکر بسته ای داشتند ایشان می گفتند که 90 درصد دانشجوها رو قبول ندارند، با کار و رانندگی همسر مخالف بودند و معتقد بودند کار باعث نرسیدن خانم ها به زندگی می شود. به نظر هم متکبر آمدند. مشاوره رفتم خانمی بودند که استاد حوزه بودند و کاملا ایشان را رد کردند. ما هم با وجود اینکه ایشان دوباره قصد صحبت داشتند ردشان کردیم. الان فکر می کنم شاید نباید ردشان می کردم. استاد ایشان از نظر مذهبی خوب بودند (البته کمی سخت گیر به نظر می آمدند) اما از نظر اخلاق چندان به دل ننشستن و خودشان می گفتند که زود عصبانی می شوند و بنده الان نگرانم که بیخود ردشان کرده باشم و خدا از این کار بنده ناراضی باشد. استاد می شود به خاطر اختلاف تحصیلی زیاد کسی را رد کرد؟ الان که دوباره خواستگار دیپلم برای من تماس گرفته از پشت تلفن ردشان کردیم چون با صحبت با خواستگار قبلیم به این نتیجه رسیدم که 7 سال اختلاف تحصیلی می تواند مشکل آفرین باشد اما مطمئن نیستم. لطفا راهنمایی ام کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عدم تحصیلات دانشگاهی به خودی خود چیزی نیست که موجب شود خواستگار شما کفو شما حساب نشود! ولی تنگ‌نظری و این‌که طرف با کار خانم‌ها و رانندگی آن‌ها مخالف باشد نه‌تنها یک نوع عقب‌بودن از مسائل مهم زندگی است، بلکه برای یک فرد مذهبی فاجعه است و هرگز پشیمان نباشید از این‌که آن آقا را ردّ کرده‌اید ولی نباید نتیجه بگیرید هرکس که دیپلم داشته باشد کفو شما نیست! باید با او صحبت کنید و نتیجه بگیرید، اگر به اسم مذهبی‌بودن در عهد قاجار زندگی می‌کند برود از عهد قاجار هم همسر انتخاب کند و نه در عهد امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» به دنبال همسر مذهبی باشد! زنان عهد امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در اوج عفاف در این تاریخ زندگی می‌کنند، نه گرفتار تجدداند و نه اسیر گذشته‌ای که گذشته است. موفق باشید

11456
متن پرسش
بسمه تعالی. سلام علیکم استاد عزیز: نمی دانم این تجربه را دارید در زندگی با آدم هایی که در خانه 250 متری مجلل زندگی کنن و زندگیشان را با سریال های متعدد و با موبایل و دائما دکور عوض کردن ها بگذرانند، پدر و مادر حقیر اینطورن، بنده هم فعلا چون همسرم در منزل نیست مجبورم در خدمتشان باشم، اگر بروم طبقه بالا و زندگی تنهایی را برگزینم قطعا موجبات ناراحتی پیش می آید. حال وقتی دائما با خواسته هایشان روبرو شوید شما چه می کنید؟ می دانم باید مدارا کرد. منتها باور کنید حقیر اینقدر ضعیف هستم که خودمم رنگ دنیا گرفته ام، مجبور به پذیرش خانه ای با آن وضع مجلل شدم. اما خودم سعی می کنم سادگی زندگیم را حفظ کنم، در این شرایط سخت زشتی زمانه تکلیف جوانی مثل حقیر چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید شریعت اسلام به ما فرموده است به والدین احترام بگذاریم، ولی نفرموده به دنبال برآوردن میل‌ها و هوس‌های ایشان باشیم. بنابراین اگر بر اساس عدم برآوردن میل‌هایشان ناراحت می‌شوند مشکل خودشان است ما در این مورد وظیفه‌ای نداریم. موفق باشید

11392
متن پرسش
سلام علیکم: استاد سوال بنده اینست که جایگاه اقتصاد در تمدن نوین اسلامی چگونه است؟ در جامعه ای که بر مدار توحید می گردد آیا ما یا سطح درآمد یکسان در افراد روبروییم؟ آیا برابر نبودن وضعیت اقتصادی نا عدالتی ایجاد نمی کند؟ اگر هرکس بر اساس توانایی و استعدادش مشغول به انجام وظیفه باشد دیگر بین کارگر و کارفرما چه تفاوتی هست که لازم باشد تفاوت درآمد داشته باشند؟ و اگر تفاوتی باشد بر چه ملاکی؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جامعه‌ی اسلامی که هرکس سعی دارد سرمایه‌ی خود را در اُنس با خدا جستجو کند تنها طبق وظیفه به امور اقتصادی می‌پردازد جهت رفع نیازهای مادی‌اش و خدمت به خلق، حال دیگر برایش فرق نمی‌کند که درآمد بیشتری برایش پیش آید یا درآمد کم‌تر، حتی آن کسی که درآمدی در حدّ کفاف دارد حسرت آن کسی که درآمد بیشتری دارد را نمی‌خورد. آری ذات طبیعت طوری است که بعضاً شرایط درآمد بیشتر را برای بعضی فراهم می‌کند ولی ثروت ارزش نیست، مسئولیت است. موفق باشید

11152
متن پرسش
سلام استاد عزیز: در یکی از برنامه های مذهبی کارشناس محترم تلویزیون دستورات اسلام را به دو بخش دنیایی و آخرتی تقسیم نمود و فرمودند غرب بخش دنیایی آن را مانند دروغ نگفتن و فرهنگ کار کردن را اجرا می کند و از این نظر قابل تحسین اند ولی به ما مسلمان ها القا کردند اهل نماز باش و به آخرت بچسب و لذا دنیا را رها کردیم و جامعه به این صورت در آمد. یعنی خلاصه اینکه عمل صالح یک طرف و امنوا بالله هم یک طرف دیگر، حال که افراد مخاطب این رسانه مردم عادی اند جز این برداشت می شود که غرب حداقل دنیا را دارد و ما این دنیا را هم نداریم. آیا این توجیه ناخواسته تبلیغ فرهنگ غرب نیست؟ لطفا نظر خود را بیان فرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آن دنیایی که ما در اسلام از خدا می‌خواهیم بستری است برای حیات ابدی ما و مزرعه‌ی آخرت است و این غیر از دنیایی است که غرب مدّ نظر دارد که حجاب آخرت و حقیقت است. غرب یک فکر واحد است و سراسر آن پشت‌کردن به حقیقت می باشد. موفق باشید
11154
متن پرسش
سلام استاد: بنده طلبه هستم و از شما درخواست دارم در مورد پوشیدن یا نپوشیدن لباس روحانیت توضیح بدید. آیا پوشیدن ضرورت دارد؟ ممنونم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت آیت اللّه طهرانی در کتاب‌هایی که در رابطه‌ با امام‌شناسی دارند در یکی از مجلدات بحث مفصلی را در رابطه با تأکید رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» در معمم‌شدن اهل علم دارند می آورند و به نظر بنده بعد از آن‌که رسائل و مکاسب را تمام کردید خوب است به طور رسمی لباس بپوشید هرچند قبل از رسائل و مکاسب هم در زمان‌های تبلیغ خوب است ملبس شوید. موفق باشید
11165
متن پرسش
سلام علیکم: جناب استاد ضمن تشکر از پاسخ های کاملی که ارائه می فرمایید چرا بنده با توجه به اینکه سعی می کنم مستحباتی را که می توانم انجام بدهم ولی همیشه برای بسیاری کارها وقت کم می آورم و به قول شما دچار کثرت شده ام؟
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: باید در ذیل وظیفه‌ای که شریعت الهی برای ما تعیین کرده جای هرکاری را تعیین کنیم، حتی متوجه باشیم شریعت در انجام‌ندادن مستحبات به ما رخصت داده. موفق باشید
11137
متن پرسش
سلام علیکم: من یک کارگر ساده هستم با درآمدی مشخص، اما دلم می خواهد کاری خوب با درآمدی عالی داشته باشم همچنین دوست دارم فردی موفق در زمینه های ورزشی، علمی و اخلاقی باشم و باز هم دلم می خواهد باعث افتخار تشیع و مسلمانی کامل و سرباز امام زمان و شهید باشم اما متاسفانه در هیچ کدام از موارد توفیقی ندارم یعنی دقیقا یک کارگر ساده که به زور یک فوق دیپلم گرفته اخلاقش خوب نیست و تنبل و کسل است و در بعد معنوی هم ادعا دارد اما فردی ریاکار دروغگو متکبر و هزار مشکل دیگر که هیچ کدام را نمی توانم حل کنم و به گمانم خدا هم به علت گناهانم مرا رها کرده و صدایم را نمی شنود. در حال حاضر هم با دختری نامزد کرده ام اما می ترسم علاقه ام به او فقط از روی هوس باشد و نتوانم او را خوشبخت کنم ضمن این که مشکلات مالی هم گریبانگیرم شده با عرض معذرت به خاطر طولانی شدن سوال لطفا راهنماییم کنید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند ما را خلق کرده تا در زندگی دنیایی، ابدیت خود را آباد کنیم و با ارسال رسولان و آوردن شریعت ما را در آبادکردن قیامت خود کمک کرده و در این راستا بنا نیست آنچه ما می‌خواهیم را در اختیارمان بگذارد! او نیاز ما را در راستای آبادکردن قیامت برآورده می‌کند مشروط بر آن‌که قناعت پیشه کنیم. در فضای زندگی ساده می‌توانید با همسر خود زندگی را شروع کنید، فقط فراموش نکنید که خداوند بناست نیازهای منطقی ما را برآورده کند و نه طمع‌ها و آرزوهایی را که دنیای مدرن برای بشر امروز ایجاد کرده است. موفق باشید
10992
متن پرسش
با سلام و تشکر بی پایان از جهت آنکه وقت می گذارید. در پاسخ سوالی به بنده فرمودید: در مورد ظلمی که بعضاً صورت می‌گیرد و ظالمی رزق خدادادی ملتی را می‌دزدد و از دست او می‌قاپد، باید متوجه باشیم که چون خداوند هرکس را خلق کرد رزق او را هم با او خلق می‌کند، پس کسی رزق این افراد را دزدیده است. اما در کتاب جایگاه رزقدر هستی، به دفعات می خوانیم: واقعاً نهایت دانایی و شعور است اگر متوجه باشیم هیچ‌کس نمی‌تواند رزقی که خداوند برای ما مقرّر فرموده ‌است، از دست ما برباید. این مسئله برای من حل نشده است. بالاخره کسی می تواند رزق من را از من بگیرد یا نه؟ لطفا کمک کنید. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب جایگاه رزق تأکید بر آن است که در طلب رزق نباید حرص زد و در بستر یک زندگی که همراه با تنبلی و ظلم نباشد، رزق ما به ما می‌رسد که روایت مشهور حضرت علی«علیه‌السلام» را حضرت امام صادق«علیه‌السلام» مطرح کردند. ولی این غیر از آن است که اگر کسی ظالمانه رزق ما را از ما قاپیده به بهانه‌ی آن‌که رزق ما به ما می‌رسد ما بنشینیم و کاری نکنیم. خداوند می‌فرماید من رزق تو را دادم چرا اجازه دادی از تو بربایند؟ و مسلّم اگر در مسیر دفاع از رزقِ خود تلاش کنیم خداوند به کمک ما می‌آید. موفق باشید
10994
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: راستش استاد یه سوال داشتم نمی دونستم کجا می تونم مطرح کنم بعد به سایت شما برخورد کردم گفتم بلکه شما پاسخ منو بدین. اینکه خیلی دوست دارم از نظر اعتقادی اطلاعات و معرفت خودم افزایش بدم ولی متاسفانه یه اخلاق بدی که دارم اینه که در ابتدا خوب یه بحث دنبال می کنم و خوب پیش میرم اما بعد از مدتی سرد میشم و دنبال موضوات مختلف میرم بعد که هیچ کدوم ادامه نمیدم این باعث میشه روحیه خودم رو کامل از دست بدم و به شدت از نظر روحی اذیت میشم می خواستم از شما بپرسم به نظرتون چیکار می تونم انجام بدم؟ البته این مشکل با تحصیلم هم دارم یه مدت خوب پیش میرم ولی بعد از مدتی سرد میشم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی کنید یک برنامه‌ی هفتگی برای خود بنویسید و آن را دنبال کنید. در قسمت دوم کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست، عرایضی داشته‌ام. موفق باشید
10951
متن پرسش
سلام علیکم: استاد بنده مدرک کاردانی دارم و برای ادامه تحصیل دودل هستم شرایط کاری بنده به شکلیه که احتمال داره با گرفتن مدرک کارشناسی مثلا فنی استخدام بشم و از طرفی دوست دارم رشته ای رو بخونم که مربوط بشه به مباحث دینی مثل علوم معارف قرآن، موندم چه کنم به خاطر استخدام شدن تحصیل کنم یا اعتقاداتم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره انسان نیاز به کسب و منبع درآمد دارد و در کنار این امر نباید از معارف دینی غافل شد. موفق باشید
10953
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز در شغل بنده که فروش کارت عقد و عروسی است قیمت خود کارت را با اتکت رویش میزنن و قیمت چاپ را جداگانه حساب میکنن. همکارها قیمت را زیر قیمت خرید میزنن و جذب زیاد مشتری میکنن و حال بسته به مشتری یا در قیمت چاپ تلافی میکنن یا به سود کمتر رضایت می دهند. استاد در این بازی وارد شدن تلاش برای رزق است یا بازی شیطان است که مشغولمان کند؟ خداوندا سایه ی استادمان را بر سرمان محفوظ بدار و مقام عالی اش را متعالی گردان. آمین
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت سعی کنید مشتری را فریب ندهید و در عین حال حق خود را در إزاء کاری که کرده‌اید، بگیرید. موفق باشید
10919
متن پرسش
با سلام. در مورد حدیث امام حسین (ع) که می فرمایند: «در طلب رزق نه چنان تلاش کن که همه ی تلاش تو در طلب رزق صرف شود و نه آن چنان کار را به تقدیر وا گذار که دست بسته تسلیم شوی»، می خواستم بدانم مرز میان این دو حالت کجاست؟ یعنی از کجا تا کجا دست بسته تسلیم شدن است؟ به عنوان مثال اگر جوانی بدون داشتن منبع درآمد اقدام به ازدواج کند آیا حالت اول در مورد او صدق می کند یا حالت دوم؟ چگونه می توان تشخیص داد؟ با تشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید در مسیر کسب درآمد تلاش خود را بکنیم و کار و کسبی داشته باشیم و در چنین بستری نگران رزق نگردیم و چون در ازدواج لباس و مسکن و غذای همسر بر مرد واجب است نباید مرد بدون داشتن منبع درآمد اقدام به ازدواج کند. موفق باشید
10870
متن پرسش
سلام: زیارتتون قبول. یادش بخیر چند سال قبل روزی سعادت پیدا کردیم و با زیارت شما شدیم زائر حرم آقا ان شاالله. سوال اول: استاد میخوام ازتون درباره تفکر بپرسم. مدتی است بخصوص با وجود اینترنت و گروههای اجتماعی و مشارکت در گروهها که البته همه هم مذهبی هستند یا در قالب صحبتهای دوستانه فرصت مطالعه تفکر و خیلی کارهای خوب از من گرفته شده. بارها قصد دوری ازین ابزارها رو گرفتم و همه ناموفق بوده. حتی در دوران دوری ازین ابزارها هم توفیقی برای کارهای مفید مثل قرآن خواندن یا مطالعه نداشتم. انگار دست و دلم پیش نمیره و بیخود موبایل دستم میگیرم. میدونم که وقتم داره تلف میشه. چطوری غلبه کنم؟ نور زندگیم کم شده، شوق مناجاتم، کیفیت نمازهام و...همه کم شدن. چه کنم؟ سوال دوم: از وقتی ساکن تهران شدیم و از کلاسهای هفتگی شما و سخنرانی های هفتگی آقای معمار منتظرین فاصله گرفتم روحم کسل شده و ذهنم پر از افکار بیهوده، نیاز به تذکر دارم. به نظرتون چه کتابی یا چه سخنرانی رو ازتون گوش کنم یا بخوانم تا حالم جا بیاد؟ سوال سوم: رهبر عزیزمون که فرمودن فلسفه رو باید از کودکی به فرزندانمون بیاموزیم، چطوری باید چنین کنیم؟ وظیفه ما والدین چیه؟ آیا شما در این زمینه مطالب آماده ای دارید؟ ممنونم. التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: جای شما و همه‌ی دوستان حقیقتاً خالی بود 1- با توجه به آنچه در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» عرض شد باید به خودتان برنامه بدهید و همچنان روی برنامه مقاومت کنید تا شخصیت جدیدی برایتان ظهور کند 2- می‌توانید همان مباحث را به‌خصوص مباحث جلسات شنبه را از روی سایت دنبال کنید تا فضای حضورتان محفوظ بماند و در انتخاب کارها به کمک‌تان آید 3- فکر می کنم مباحث معرفت نفس مثل بحث «من کو؟» در کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» خوب باشد. موفق باشید
10861
متن پرسش
سلام: محصل رشته کامپیوتر هستم. طبق حرف های شما اگر در جامعه ای نظمی وارد شود نظمی دیگر خارج می‌شود. در من روحیه ای بوجود آمده که دیگر نمی توانم به تحصیل ادامه دهم. و واقعا با نظم قبلی دیگر نمی توانم به علم آموزی بپردازم. به من می گویند رشته ات را عوض کن. مثلا فلسفه بخوان. در جواب می گم در نظام آموزش عالی، شما در واقع یک روحیه را فرا می گیرید. مثلا روحیه عدد اندیشی. فرقی نمی کند چه رشته ای تحصیل کنید، شما بالاخره در همان نظام آموزشی دارید نفس می کشید. حوزه علمیه نیز متاسفانه دارد روح خود را به روح آموزش عالی می فروشد. انصافا آدم هایی که با آن ها مشورت می کنم پای خودشان نیز گیر است و به چه کنم چه کنم افتادند (خودآگاه یا ناخودآگاه). آمال و امیال همه بلا نسبت بعضی ها شده مدرک و پول البته به اضافه رضای خدا. آدم جرات نمی کنه به پدرو مادر چیزی بگه. اصلا آدم را نمی فهمند. می گن اگر درس نخوانی بدبخت می شی ببین ما درس نخواندیم پست های مملکت دست آدم های نا اهل افتاده. با خودم می گم اگر من هم جای این مسئولین باشم با درس خواندن نمی توانم مملکت را آباد کنم. می گن حضرت آقا توصیه به علم آموزی کرده. می گم بابا آقا داره می گه علم آموزی آیا می گه صد در صد در دانشگاه. (شاید هم من اشتباه بکنم) گمشده ای دارم که در حرف های شهید آوینی می بینم. سه سال است که این اندیشه بوجود آمده و الحمد لله مثل خوره در جانم افتاده. تنها چیری که الان علاقه دارم به طراحی و گرافیک است. واقعا چه کنم؟ آیا بدبخت می شم اگه درس نخوانم؟ لطفا مرا به این جزوه و آن جزوه ارجاع ندهید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره باید در این دنیا برای خود یک معنایی را تعریف کنید و در راستای کسب رزق وظیفه‌ی خود را نسبت به مردم و انقلاب انجام دهید، حال آن کار هرچه می‌خواهد باشد. به ما فرموده‌اند خداوند از آدم‌های تنبل متنفر است ولی نگفته‌اند هرکس دانشگاه نرفت تنبل است. موفق باشید
10859
متن پرسش
سلام استاد: در بحث عدل الهی که فرمودید رابطه ی جهان ذاتی جهان است ، مثلا خداوند غذا و غذا خوردن را خلق کرده که غذا خوردن باعث سیری می شود اشکالی برای بنده ایجاد شد: اینکه گفته می شود شما غذا بخورید ولی انتظار سیر شدن از خداوند داشته باشید یا اینکه وقتی بیمار شدید به پزشک مراجعه کنید ولی خداوند شفا دهنده است (در واقع بحث توکل) با رابطه ی جهان ذاتی جهان است منافاتی ندارد؟ یعنی مثلا اگر خداوند سیری را خلق نکرده و سیری معلول غذا خوردن است، هر کس غذا بخورد سیر می شود؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: از یک طرف رابطه‌ای بین سیرشدن و غذاخوردن هست که این رابطه‌ای است ذاتی، و از طرف دیگر رابطه‌ای است بین سیری و هدفی که به دنبال سیرشدن داریم که اگر خداوند به نور خود در صحنه نیاید نمی‌توانیم از سیرشدن خود در راستای بندگی خدا استفاده کنیم، بلکه همواره به دنبال لذت غذاخوردن و سیرشدن هستیم، همچنان‌که بعضی از سلامتی جهت امور معنوی خود بهره‌مند نیستند. موفق باشید
10792
متن پرسش
سلام علیکم خدمت استاد بزرگوار: من فارغ التحصیل رشته مهندسی مکانیک از دانشگاه باهنر کرمان هستم و به شدت علاقه به مسائل مذهبی و دینی دارم به گونه ای که بسیاری از کتاب های شما و استاد صفایی و شهید مطهری و همچنین کتاب های استاد مستحسن رو خوندم و تصمیم دارم به حوزه علمیه (مدرسه معصومیه قم) بروم. متاسفانه شرایطم به گونه ای شده که ترس افتادن به گناه رو دارم (به دلیل مجرد بودن) و از طرفی خانواده ام میگن که تا شغل نداشته باشی از ازدواج و زن خبری نیست. اصلا شغل های مهندسی و کارمندی رو دوست ندارم و علاقه ام به حوزه است. البته کار هم به این زودیا برام پیدا نمیشه و همچنین در زبان عربی هم ضعیف هستم، حالا با این شرایط در مورد ازدواج و حوزه چکار کنم؟ خواهشمندم راهنماییم کنید. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال اگر خداوند میل به تعمق در دین را در شما ایجاد کرده و در خود چنین استعدادی را می‌یابید، معلوم نیست با مهندس‌شدن و بعد کارپیداکردن، زودتر مسئله‌ی ازدواج‌تان فراهم شود. کار را به خدا بسپارید و از ورود در حوزه علمیه غافل نشوید و با همه‌ی سختی‌ها از خدا بخواهید مسائل‌تان را خودش به هر نحو که مصلحت می‌داند حل کند. موفق باشید
10766
متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد عزیز: معنی این حدیث پیامبر اکرم (ص) که می فرمایند دوراندیشی سوء ظن است یعنی چه؟ (الحزم سوء الظن نهج الفصاحه) مگر دور اندیشی و برنامه ریزی توسط خود ایشان اجرا نمی شد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این‌جا «الحزم» به معنای دغدغه‌ی آینده را داشتن، می‌فرمایند به خدا سوء ظن نداشته باش همان خدایی که تا حال تو را تنها نگذاشت در آینده نیز مواظب تو است. تو وظیفه‌ات را انجام بده و دیگر نگران نباش. موفق باشید
10731
متن پرسش
سلام: در چه مواردی دروغ واقعا دروغ است؟ مثلا جایی که نمیتونم از غذاشون بخورم اشکال داره بگم خوردم؟ چون اگه بفمن نمیخوام بخورم ناراحت میشن، یا غذا میدن ببرم خونه، اگه به دروغ بگم غذا تو یخچال دارم این دروغه؟ مثلا نمیخوام شب نشینی طولانی برم هیچ دلیلی ازم نمیپذیرن جز اینکه بگم جای دیگه دعوت دارم، اینها دروغه؟ مرزش تا کجاس. چون من میخوام دروغ ساده هم نگم برام دردسر میشه و ناراحتی ایجاد میشه در واقع بدتر میشه، چه کنم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید محملی را مدّ نظر داشته باشید که نخواهید صریحاً دروغ بگویید. چرا به جای آن‌که به دروغ بگویید غذاخوردم، نمی‌گویید در حال حاضر مایل نیستم؟ در بقیه‌ی موارد هم باید به همین شکل عمل کنید که گرفتار دروغ صریح نشوید. موفق باشید
10703
متن پرسش
با سلام: جناب آقای طاهرزاده، من شما را هرگز نمی بخشم اگر شما واقعا یک فرد متدین هستید بیایید و برای رضای خدا چند هفته به جای اینکه اینقدر شاگردانتان را خشک مقدس و گوشه گیر کنید چند هفته ای هم در مورد ثواب صحبت کردن و رسیدگی به زن و فرزند برای آن ها صحبت کنید و آداب زندگی کردن به آن ها بیاموزید نه این که با آموزش های خشک خود آن ها را گوشه گیر و منزوی تربیت کنید و کانون خانواده ها را از هم بپاشانید. نمی دانم شاید خود شما هم همین طور باشید باید از خانمتان سوال کرد .
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم این حرکات را که می‌گویید نباید پای اسلام گذاشت و بنده هم مکرر به‌خصوص در شرح آیه‌ی 21 سوره‌ی روم عرض کردم که دین ما می‌فرماید با اُنس با همسر و لذّات حلال، شوقِ عبادت در ما ایجاد می‌شود. حتی جریان آن اصحاب را عرض کردم که خانواده را برای عبادت ترک کرده بودند و چگونه رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» ناراحت شدند. دیگر خودِ افراد باید خود را اصلاح کنند. موفق باشید
10654
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار: حضور در برخی از شرکتهای دولتی و ملاحظه بی نظمی ها و سو مدیریت ها انسان را از شرایط آتی این شرکت ها بیمناک می کند. در صورتی که در یکی از این دست شرکت ها مشغول به کار باشیم وظیفه ما چیست؟ تلاش برای اصلاح به سهم خودمان برای شرایط این شرکت و اطمینان از آینده رزق و شرایط بازنشستگی؟ آیا اگر به فکر ایجاد شرایطی برای شغلی جدید باشیم و در کنار آن شغل کم کم به سمت شغل دیگری برای اطمینان از آینده باشیم اشتباه کرده ایم؟ آیا معنای حدیث امام حسن (ع) به جناده مبنی بر تامین رزق روزانه و عدم نگرانی از روزی فردای نیامده همین است یا باید برای آینده پیش بینی کنیم؟ با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع دوراندیشی‌ها که می‌فرمایید کار عاقلانه‌ای است و حرف حضرت آن است که تو بستر کار و رسیدن رزق را فراهم کن و دیگر نگران آینده مباش. موفق باشید
10656
متن پرسش
با سلام: نظر استادی در باب احادیثی که می فرماید رزق روزت را داشته باش و حریص برای فردا نباش، این بود که از باب مثال در همین نان خریدن ها باید مواظب بود که وقتی نانوایی هم می رویم به قدر نیاز همان روزمان نان تهیه کنیم ای بسا ما برای دو روز نان می خریم و عده ایی را که آخر وقت به نانوایی می رسند از رزق همان روز یا شبشان محروم می کنیم. و مثال هایی از این دست. خواستم نظر شما را در این گونه حساسیت به حقوق دیگران بدانم که نظرات صحیح است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت صادق«علیه‌السلام» می‌فرمایند ما اندوخته‌ی یک سال را نگه می‌داریم و بقیه را به نیازمندان می‌دهیم. با توجه به این امر باید عمل کنیم، البته اگر ذخیره‌‌کردن ما موجب کمبود نشود. و در رابطه با آن روایات باید در صحنه‌ی عمل که مشغول کسب و کار هستیم متوجه باشیم نگران رزق آینده‌ی خود نباشیم، رزق آینده در آینده ظهور می‌کند. موفق باشید
10607
متن پرسش
با عرض سلام: همانطور که داریم می بینیم کشورمان چند سالی است که گرفتار خشک سالی است، آیا این موضوع مقطعی است و یا با مطالبی که در مورد پیر شدن انسان و کم شدن قوای جسمانی که باعث انتقال او به عالم غیب می شود گفته اید، یک نوع روند است؟ و باید از آن استقبال کرد و نباید از آن ناراحت شد.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم باید این نوع زندگی را که ما در آن گرفتار انواع اسراف هستیم تغییر دهیم. موفق باشید
10595
متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوت خدمت استاد عزیز: استاد حدود دو سال پیش زمانی که عقد کردم اشتیاقم برای حفظ قرآن زیاد شد چرا که بسیاری از دغدغه های فکری من از بین رفت ولی از آنجا که مسئولیتهایم بیشتر شد خیلی تلاش کردم تا حفظم را ادامه بدهم و وقتی ازدواج کردم چنان این شرایط به من فشار آورد که متاسفانه حفظم را رها کردم و همچنان این که نتوانستم ادامه بدهم فکرش مرا خیلی آزار می دهد. از شما سوالی دارم که که چه باید بکنم که هم آرامشی که از قرآن می گرفتم به من بازگردد و هم آرام بشوم که واقعا وظیفه اصلی زندگی من چیست؟ خدا خیرتان بدهد
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی کنید با تدبّر در قرآن بیشتر به قرآن نزدیک شوید. توصیه‌های امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» به فرزندشان خیلی کمک می‌کند. بنده در کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» سخنان حضرت را در حدّ توان خود شرح کرده‌ام. موفق باشید
نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!