بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: توحید و اسماء الهی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
34205
متن پرسش

با سلام: آیا عبارات زیر صحیح است؟ من یک درخت را دیدم. در درخت من قدرت را دیدم. این قدرت صفت خداست. صفت از ذات خدا جدا نیست. پس من خدا را دیدم. با تشکر

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ولی در صورتی که درخت را آینه بگیریم, نه آنکه جسم  درخت و یا صورت آن مد نظر باشد. مثل آنکه وقتی کسی شما را ملاقات می‌کند حیات و فهم شما را ملاقات نماید و نه جسم و صورت شما را. و لازمه این آن است که انسان نسبت به اسماء و صفات الهی با عبور از حس گرایی, آگاهی نسبی داشته باشد. موفق باشید

34172
متن پرسش

با عرض سلام و خدا قوت خدمت استاد عزیز: كسانى معتقدند كه خداوند جهان را آفريده و قوانينى براى آن قرار داده است و براى تدبير آن، ديگر نيازى به خداوند نيست و او تأثيرى در گردش عالم ندارد. به قول يكى از غربى ها، عالم مانند ساعتى است كه وقتى آن را كوك مى‌كنند، عقربه هاى آن به صورت خودكار حركت مى‌كند. بر اساس اين پندار، خداوند تنها خالق عالم است؛ حال استدلال عقلی در خصوص تاثیر خداوند در حال حاضر چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اینان متوجه رابطه وجودی بین خداوند و مخلوقات نیستند که رابطه خدا با مخلوقات مانند رابطه لامپِ روشن با نورِ آن است که اگر رابطه لامپ با نورش قطع شود، عملاً نوری نمی‌ماند. خداوند همواره با جلوات خود عالَم را خلق می‌کند. در این مورد خوب است به «برهان صدیقین» رجوع شود. موفق باشید

https://lobolmizan.ir/search?search=%D8%A8%D8%B1%D9%87%D8%A7%D9%86

34142
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم استاد خدا قوت. ببخشید آیه «اهدنا الصراط المستقیم» رو داشتم توی المیزان میخوندم بعد یکسری سوالات و نکاتی به ذهنم خورد و نوشتم. حالا گفتم با شما در میون بزارم ببینم به نظر شما چجوریه : ۱. خدا توی سوره حمد که میخواد به بندش تعلیم بده چجوری منو عبادت کن و ازمن چی بخواه، میاد میگه بگو اهدنا الصراط المستقیم. خیلی جالبه خدا میاد میگه اهدنا الصراط. میگه خدایا منو بندازم تو مسیر، نمیگه مثلا برسونم به مقصد یا برسونم به خودت. انگار یه سری توی این مسیر هست. انگار خود مسیر مهمه. خدا تو مسیر انگار پیدا میشه نه اینکه خدا نشسته باشه ته یه جاده منتظر ما. خدا توی همین طی کردن جاده پیداش میشه. اربعین هم انگار همینه. اینجوری نیست که تو بری که فقط برسی به کربلا! خب اگه فقط رسیدن به کربلا مهم بود که با ماشین می‌رفتی سریعتر هم می‌رسیدی ولی میگی نه برو بابا گور ماشین و پا درد. من باید پیاده برم. اصلاً پیاده روی شه که حال میده. ما همیشه در راهیم. اگر فقط به مقصد توجه کنیم اشتباست و خود مسیر را فراموش می‌کنیم. خیلی جالبه که خدا داره میگه به بنده اش که تو از من بخواه که تو رو بندازم تو این مسیر. نمیگه خدایا منو برسون به خودت. میگه راهو بهم نشون بده. اصلا انگار مقصد مهم نیست. راه مهمه. اربعین، پیاده روی مهمیه. این که تو برسی به کربلا یا نه مهم نیست. چون امام حسین تو کربلا نیست. امام حسین تو راه پیاده رویه. ما امام حسین رو تو راه میتونیم پیدا کنیم و به تبعش خدا رو هم تو راه میتونی پیدا کنی نه اینکه ته این راه خدا نشسته باشه منتظر ما و وقتی ما به اون نقطه برسیم دیگه تموم بشه. نه اتفاقا اگه بخوای برسی به ته مسیر و خدا رو پیدا کنی اصلا پیداش نمی‌کنی. اگه بخوای خدا رو پیدا کنی باید توی خود مسیر دنبالش بگردی. در واقع یه جورایی مقصد تو خود مسیره نه وقتی مسیر تموم بشه برسیم به مقصد. در راه علم هم همینه. ما اگه دنبال نتیجه باشیم و اینکه این مسئله رو حل کنیم اصلا جلو نمیریم و پیشرفت نمی‌کنیم. چون میگیم خب این مسئله رو بده این کامپیوتر حل میکنه دیگه برات. در صورتی که توی خود این مسیر علمه که تو خودت رو پیدا می‌کنی و علم رو جلو می‌بری. دانشمندان خودشون رو تو علم پیدا می‌کردن که میتونستن علم رو جلو ببرن و تازه حتی اگه بخوای خدا رو هم پیدا کنی باید تو همین مسیر دنبالش بگردی. تو مسیر علم، تو مسیر رشد، تو مسیر قرآن. انگار ما تو هرچیزی بخوایم خدا رو پیدا کنیم باید تو مسیرش خدا رو پیدا کنیم. حالا آیا واقعا اینطوریه یا نه؟ چون «الی الله تصیر الامور» یا «کادح الی ربک» یجورایی انگار داره میگه ته مسیر خداست ولی این مسیر که انگار ته نداره ؟! ۲. این اهدنا الصراط آیا همونه که میگه «تو پای به راه در نه و هیچ مپرس / خود راه بگویدت که چون باید رفت؟» مسیر انقلاب و مسیر انجام وظیفه ما برای انقلاب اسلامی چجوریه؟ انگار باید با همین اتفاقاتی که برام میوفته و کارایی که خدا میزاره جلو پام برم جلو تا خدا خودش راه رو روشن کنه که کجا باید بریم و چجوری باید بریم . من الان افتادم تو یه مسیر که نه میدونم کجا دارم میرم نه میدونم چجوری دارم میرم ولی دارم میرم و میدونم که باید برم! حضرت آقا خودشون چجوری زندگی کردن؟ آقا از همون اول هدف گذاشته بودند یا چیده بودند که من میخوام رهبر بشم و برم برنامه ریزی بکنم ببینم چی نیاز دارم و برم جلو تا برسم به هدفم؟ انگار نه، رهبری رو خدا رهبر کرد چون جاش اونجا بود و آقا خودش کاری نکرد بلکه خودش رو داد دست خدا و هر کاری خدا می‌گذاشت جلو پاش رو به بهترین وجه انجام می‌داد تا خدا راه رو براشون باز کرد. اگه رهبری برنامه چیده بود و گفته بود من باید از همه کارام بزنم و بشینم این برنامه رو برم جلو تا برسم به این هدف اصلا نمی‌رسید شاید. یا اگر می رسید بعد مغرور می شد که من خودم اومدم تا اینجا! یا آنجایی که پدرشون گفتن بیا مشهد پیشم میتونستن به پدرشون بگن من برنامه ریختم که باید برسم به این نقطه و نباید توی این مسیرم وقفه ایجاد بشه. بابا خودت یه کاریش بکن من نمیتونم بیام! در صورتی که بلند میشن میرن پیش پدر و هر چیزی که دارن از همینه که این رو درک کردن انگار که ما تو یه مسیریم و این نیست که خب بیایم یه هدف معلوم کنیم و از همه اتفاقات دور و برمون رو برگردونیم و فقط به هدفمون نگاه کنیم. ما اگه بخوایم یه هدف بزاریم و بگیم فعلا همه چیز رو بریز دور تا برسیم به مقصد اشتباست. مسیر مهمه! اینطوری ما مسیر رو یادمون میره! ولی توی این مسیر اولا: باید از خدا بخوایم تا ما رو بندازه تو مسیر ثانیاً: باید توجهت به «انعم الله علیهم» باشه انگار تا خدا راه رو برات باز کنه! انبیاء و صدیقین و شهدا و صالحین. باید در افق رهبری و شهدا حرکت کنیم تا خود راه بگویدت که چون باید رفت این درسته آیا؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «چه خوش صید دلم کردی، بنازم چشم مستت را / که کس آهوی وحشی را از این خوشتر نمی‌گیرد». تنها می‌توانم عرض کنم آفرین به این نحوه نگاه نسبت به حضوری که ما باید در این عالم نسبت به خود و نسبت به حقیقت داشته باشیم و در عالم انتظار، متوجه باشیم در مسیر، آری! در مسیر است که ما نسبت به حقیقت گشوده می‌شویم و حقیقت نیز نسبت به ما گشوده می‌گردد و بودن خود را در آغوش حقیقت و حقیقت را در هستیِ خود احساس می‌کنیم. همه مشکل بشر امروز آن است که گمان می‌کند حقیقت، اُبژه‌ای است که بیرون از خودمان باید در آن دورهایِ دور به او برسیم. در حالی‌که «معشوق همین‌جاست همین‌جاست». به گفته جناب فیض کاشانی

 گفتم رخت ندیدم گفتا ندیده باشی

گفتم ز غم خمیدم گفتا خمیده باشی

گفتم ز گلستانت گفتا که بوی بردی

گفتم گلی نچیدم گفتا نچیده باشی

گفتم ز خود بریدم آن باده تا چشیدم

گفتا چه زان چشیدی از خود بریده باشی

گفتم لباس تقوی در عشق خود بریدم

گفتا به نیک نامی جامه دریده باشی

گفتم که در فراقت بس خونِ دل که خوردم

گفتا که سهل باشد جورم کشیده باشی

گفتم جفات تا کی گفتا همیشه باشد

از ما وفا نیاید شاید شنیده باشی

گفتم شراب لطفت آیا چه طعم دارد

گفتا گهی ز قهرم شاید مزیده باشی

گفتم که طعم آن لب گفتا ز حسرت آن

جان بر لبت چه آید شاید چشیده باشی

گفتم بکام وصلت خواهم رسید روزی

گفتا که نیک بنگر شاید رسیده باشی

خود را اگر نه بینی از وصل گل بچینی

کار تو فیض این‌ست خود را ندیده باشی

آری! «گفتا که نیک بنگر، شاید رسیده باشی». نسبت ما با حقیقت، همیشه همین‌طور بوده و هست.

همراهی با آنچه گفتید بیش از آنی است که بنده عرض کردم. عرایضی تحت عنوان «انقلاب اسلامی، انتظار، وارستگی» در حال تنظیم است. امید است که در آن متون بتوانیم با همدیگر گفتگویی داشته باشیم. موفق باشید           

34134
متن پرسش

سلام علیکم استاد: اگر کسی پرسید که خداوند همه چیز را به نحو احسن و کامل خلق فرمود و بعد از آن دیگر کاری ندارد و فقط ناظر است و هیچ کاری نمی‌کند پس دعا هم اثر ندارد پاسخ چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! خدا همواره خدایی می‌کند به معنای حضور مطلق او در همه عالم، و دعا موجب می‌شود تا حجاب‌های بین ما و حضرت محبوب برطرف شود و ما هرچه بیشتر، او را بیابیم. به همین جهت فرموده‌اند: «اول قدم آن است که او را یابی / آخر قدم آن است که با او باشی». موفق باشید

34133
متن پرسش

سلام خدمت استاد عزیز: من ی مدت کتب کارلوس کاستاندا رو میخوندم، شاگرد عارف سرخ پوست دون خوان ماتیوس. ایشون توی کتاب هنر رویابینی قائل به هفت دروازه رویا هستن که یکی یکی باید فتح بشن. اخرین دروازه ارتباط با موکلین خواب هستش. منتها کتب شما رو که خوندم متوجه مسائل بالاتری شدم. میشه لطف بفرمایید بگید که چیکار کنم تا بتونم با ملائکه ارتباط قویتری برقرار کنم؟ ی ملک ی بار توی بیداری دیدم ی بار هم بین خواب و بیداری البته بار دوم جلوش بلند نشدم و خوابیدم و الان وجدانم ناراحته که احترام نذاشتم. صرفا دیدن نمیخوام دنبال اخذ علمم ازشون. با سپاس از حوصله ای که به خرج دادین ممنون.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: متوجه باشید چنانچه با نور توحید و معرفت نفس جلو برویم، آن‌چنان به لطف الهی انسان در معرض انوار الهی قرار می‌گیرد و انوار الهی جان او را در بر می‌گیرد، که به خوبی خود را در ذات انسانی‌اش که همان حضور بیکرانه اکنون جاودانگی‌اش می‌باشد، احساس می‌کند و دیگر معطل آن حرف‌های به اصطلاح عرفان‌های ساختگی نمی‌شود. موفق باشید

34126
متن پرسش

سلام: گزاره ۱. خداوند حکیم است. گزاره ۲. خداوند از خلق جهان هدفی داشته است. گزاره ۳. هر هدف در اثر احساس نیاز معرفی و پیگیری می‌شود. سوال: خداوند که جهان را آفریده خودش چه هدفی داشته است؟ اگر هدف داشته است پس احساس نیاز کرده است و بی نیازی او زیر سوال می‌رود و اگر بدون هدف خلق کرده پس حکمت خدا مورد تردید واقع می‌شود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که: «خداوند خودْ هدف است» و خلقت او در إزاء جوادبودنِ اوست که نیازهای مخلوقات را که همان امکان ذاتی آن‌ها است بی‌جواب نگذارد. موفق باشید

34124
متن پرسش

سلام علیکم استاد: ذیل یکی از بحث ها فرمودید عمده مشکل این است که فکر ما توحیدی نیست. برای رسیدن به فکر توحیدی چه باید کرد؟ لازم به ذکر است که شرح برهان صدیقین و حرکت جوهری را شرکت کردم ولی هنوز فکر توحیدی را نیافتم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بقیه راه را به لطف الهی با تدبّر در قرآن و تفسیری مثل تفسیر المیزان و تأمّل در خطبه‌های توحیدی نهج‌البلاغه ادامه دهید. موفق باشید

34091
متن پرسش

با سلام: بر اساس دلایل اثبات مجرد بودن نفس، انسان مادی نبوده و فانی نیست. در این صورت خدا نمی تواند انسان را نابود کند. اگر بگویید خدا می تواند انسان را نابود کند، پس انسان فانی است. آیا این جملات درست است؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید مجردبودنِ یک موجود، به معنای آن است که فوق زمان و مکان است، نه آن‌که فوق مخلوق‌بودن و در عرض خداوند باشد. آری! هر ممکن‌الوجودی اعم از مجرد و غیر مجرد، مخلوق خداوند است و وجود آن از خداوند است و هرگاه اراده کند وجود آن مخلوق را از او می‌گیرد. موفق باشید

34065
متن پرسش

سلام علیکم استاد بزرگوار: استاد خواهشا شرک خفی را با توجه برهان صدیقین تشریح فرمائید و در خصوص تقویت جهان بینی توحیدی و رفع شرک خفی دستورات کاربردی را عنوان فرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شرک خفی، امری عقلانی و برهانی نیست. روحی است که انسان در امورات خود بر خلاف عقل، اموراتی را وَهماً در زندگی مؤثر می‌داند هرچند خدا را در کلیت پذیرفته باشد. موفق باشید

34022
متن پرسش

با سلام به استاد عزیز و گرامی: ۱. اگر کسی حجاب را قبول نداشته باشد آیا اوکافر هست؟ ۲. اگر کسی نماز نخواند و پایبند به دین نباشد و یا پای ماهواره هستند از فامیل هستند اگر رفت و آمد نکنیم آیا گناه هست زیاد با آنها رفت و آمد نمی کنیم؟ باتشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این راحتی‌ها نمی‌توانیم به جهت این امور بحث کفر این افراد را به میان آورد. آنچه در اصل، موجب کفر است نفی اصول دین است به همان معنای توحید و نبودت و معاد. فاصله‌گرفتن از فضای این افراد، رویهمرفته خوب است ولی اولاً: منجر به قطع رحم نشود ثانیاً: اگر با زمینه‌های گفتگو و از سر دلسوزی می‌توان تذکراتی به آن‌ها داد، کوتاهی نگردد. موفق باشید

34011
متن پرسش

سلام: ببخشید استاد متخلق به اسم الله شدن بدون اینکه اسماء الهی را بدانیم زود نیست؟ و از آنطرف وقتی بدانیم در یک اسم گیرنمی‌کنیم و متوقف نمی‌شیم؟ ۲. سوال دوم اینکه این قاب هایی هست اسماءالحسنی گاه می‌بینم یک سری اسما را نداره، جامع همه اسما در کجا باید با شرحش بدست آورد؟ آیا جوشن کبیر همه اسماء را داره؟ ۳. و اینکه میشه فردی به اسم الله متخلق بشه ولی یه مشکلاتی داشته باشه ببینه به فلان اسم نیاز داره؟ یا اینکه اسم الله را به جامعیت متوجه نشده و یا عجله کرده در متخلق شدن و بدون هضم بقیه اسماء خواسته به الله برسه. قضیه چی بوده و مشکلش چی میتونه باشه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به اذکاری که به طور عموم وارد شده است، در این موارد باید فکر کرد مثل ذکر «لا إله إلاّ اللّه» و ذکر صلوات بر محمد و آل محمد. ۲. در مورد اسم جامع الهی به ذکر اسم «اللّه» می‌توان نظر کرد. ۳. به هر حال باید به امید الرّحمن الرّحیم‌ بودنِ اسم «اللّه» آن اسم مبارک را مدّ نظر داشت. موفق باشید

34000
متن پرسش

سلام و عرض ادب: در کجای قرآن خداوند متعال خودش را اثبات می کند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن می‌فرماید: «أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا» (نساء/82) آیا در قرآن تدبّر می‌کنند تا بنگرند اگر این سخنان و اشارات و راهکارها از غیر خدا صادر شده باشد، مسلّم این‌چنین انسجام و یگانگی در آن نمی‌بود. از این‌جا است که می‌توان گفت وجود قرآن دلیل بر وجود خداوند است و در واقع هرکس با کمی تدبّر در قرآن وارد شود، می‌یابد که با سخن خدا و انوار الهی روبهرو شده است. در این مورد خوب است به کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» به قسمت «دریچه‌های اعجاز قرآن» رجوع فرمایید. کتاب روی سایت هست. موفق باشید

33998
متن پرسش

بسم الله سلام علیکم: چگونه می توان از خدای ذهنی عبور کرد و به خدای واقعی رسید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با «معرفت نفس» این مسیر شروع می‌شود و سپس با «برهان صدیقین» و درک وجود خود و ربطی که آن وجود به عین وجود دارد؛ إن‌شاءالله انسان خود را در آغوش خدا احساس می‌کند. موفق باشید

33994
متن پرسش

با سلام: آیا خداوند می‌تواند موجود مجرد را نابود کند؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نسبت خداوند با موجودات، نسبت تجلی وجود است به شرایط امکانیِ آن‌ها. حال به هر دلیلی چنانچه امکان آن تجلی پیش نیاید، خود به خود این موجود نیست می‌شود. در روایت داریم که در قیامت خطاب به جناب عزرائیل «علیه‌السلام» که در عین ملک مقرب، مخلوقی مجرد هستند، حضرت حق می‌فرماید: «یا موتُ مُتْ» ای مرگ، بمیر!  موفق باشید

33945
متن پرسش

سلام علیکم استاد بزرگوار: خواهشا اذکار الله اکبر و سبحان الله رو با توجه به برهان صدیقین عمق معنایی بدهید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! حضرت حق به اعتبار «عین الوجود» و عین الکمال‌بودن‌شان بسی برتر از آن دارد که به وصف آید و بسی منزه تر از هرگونه نقصی است. موفق باشید

33801
متن پرسش

عرض سلام و ادب خدمت استاد بزرگوار و ارجمند: حقیر، دانشجوی کارشناسی ارشد رشته نهج البلاغه هستم. موضوع پایان نامه بنده «برون داد نگاه توحیدی در ساحت تمدنی از منظر نهج البلاغه» هست. مدنظرم هست، موضوع توحید رو در مباحث سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، با رویکردی جدید که در خور تمدن نوین اسلامی ست، بررسی کنم. معتقدم امروز نیاز ما بازگشت به توحید از منظر جدید و در عرصه های اجتماعی ست و اگر این خلا تئوریک برطرف نشود، در ساخت تمدن نوین، با مشکلاتی مواجه خواهیم بود که تا به امروز... لطفا بنده رو در پیدا کردن منابع مطالعاتی از میان تالیفات جنابعالی و همچنین تالیفات سایر اساتید، در صورت امکان، راهنمایی بفرمایید. سپاسگزارم. التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در این رابطه در شرح خطبه‌های  ۱ و ۱۸۶ و ۱۶۳ و ۱۱۴ نهج‌البلاغه شده است. موفق باشید

https://lobolmizan.ir/search?search=%D8%AE%D8%B7%D8%A8%D9%87&tab=sounds

33771
متن پرسش

سلام علیکم استاد: وقت بخیر. از آن جهت که عین وجود عین کمال است و ازلی و ابدی و (بی نیاز و همه جایی است) نمی‌توانم در خارج نیازمندی و نقص را تصور کنم حال آنکه انسان و نباتات و جمادات نقص دارند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عالمِ امکان و ممکن‌الوجودها نسبت به امکانی که می‌توانند به دست آورند، نقص دارند. ولی این غیر از حضور خداوند است برای خود در همه عالم که عین بی‌نیازی است. موفق باشید

33710
متن پرسش

سلام: ما در قرآن داریم که همه چیز از خداست و تا خدا نخواهد برگی نمیوفتد. پس تکلیف بدی ها و ظلم هایی که می‌شود چی است؟ اگر خدا این ها رو نمی‌خواهد پس نمی‌توان گفت که هرچه خدا بخواهد همان می‌شود چون ظلم را نمی‌خواهد ولی در زمین دارد اتفاق می‌افتد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! تکویناً همه چیز در قبضه اراده حضرت حق است. ولی تشریعاً خود خداوند به ما اختیار داده تا اگر بدی کردیم و یا در امور طبیعت کوتاهی نمودیم، اشکال آن به خود ما برگردد. با این‌همه بشر نمی‌تواند جهان را از قبضه و سیطره خداوند خارج کند. موفق باشید

33698
متن پرسش

با سلام خدمت استاد محترم: اینکه در کتاب سر الصلاه آمده، نماز اولیا نقشه تجلیات حضرت محبوب است به چه معناست ؟ یعنی در نمازشان وصل به اسما و صفات الهی می شوند و تجلیات تمام اسما و اذکار را به قلب خود درک می کنم؟ بیشتر کلمات وصل و تجلی برایم سوال است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در نماز و با حضور در محضر حق جان انسان به عنوان «فقیر إلی الله» آماده می‌گردد تا اسمای الهی مناسب حال مصلی بر جان او تجلی کند و قضیه «علّم آدم الاسماء کلها» از اجمال به تفصیل آید. موفق باشید

33672
متن پرسش

بسمه تعالی با سلام وعرض خدا قوت به استاد بزرگوار حاج آقای طاهرزاده: سوال بنده این است که در جایی بیان کرده بودید قریب به این مضمون که نماز خوب نمازی است که اسما الهی در آن فرو بریزد حال این حقیر سوالم این است از کجا بفهمیم که اسما در نمازمان فرو می ریزد؟ آیا شاخصه و ملاک خاصی وجو د دارد برای فهم این مطلب؟ ثانیا از کجا بفهمیم که کدام اسما بر ما تجلی می کند و این تجلی را چگونه قوی تر کنیم؟ با تشکر التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همین‌که با رویکرد نظر به حضرت حق به لطف الهی وارد نماز شوید از آن‌جایی که قرآن در مورد خداوند فرمود: «له الأسماء الحسنی» خود به خود تجلیات اسماء بر قلب نمازگزار جاری می‌شود. ۲. شاید این مربوط به ما نباشد از آن جهت که حضرت خداوند است که می‌داند ما ظرفیت کدام اسم و نیاز به کدام نور را داریم. موفق باشید

33668
متن پرسش

با سلام خدمت شما استاد گرامی: این که منصور حلاج گفت: لیس فی جبتی الا الله، می خواست بگوید که خدا در جبه من حاضر است یا خدا ظاهر است؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً متذکر وحدت وجود بوده، بدان معنا که مانعی در حضور خدا در عالم نیست که از طریق آن حضور خدا در آن‌جا حاضر نباشد. موفق باشید

33664
متن پرسش

با سلام خدمت شما استاد گرامی: آیا قیوم صفت ذات خداوند است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! زیرا صفت ذات، صفتی است که سلب آن موجب نقص حضرت حق خواهد بود. موفق باشید

33663
متن پرسش

با سلام خدمت شما استاد بزرگوار: وقتی مثلاً می گوییم، این درخت حیات دارد، این حیات اشاره به حضور خداست یا ظهور خدا؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌جا نظر به نور حضرت «حیّ» است که در آینه درخت ظهور کرده. موفق باشید

33651
متن پرسش

با سلام: ارتباط مقام جامعیت موجود مجرد با قاعده بسیط الحقیقه کل الشیاء و لیس بشئ منها چیست؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث آن مفصل است. بحث در آن است که «بسیط الحقیقه» در عین کثرت، در وحدت است و این از عالی‌ترین معارفی است که جناب صدرا تحت عنوان قاعده شریف «وحدت در عین کثرت و کثرت در عین وحدت» به میان آورده است. نگاهی است که تا انسان در حکمت اسلامی خود را نپروراند، به این راحتی در جمع این موضوع نمی‌تواند وارد شود. موفق باشید

33641
متن پرسش

با سلام: لفظ مجرد را آیا می‌توان درباره غیب الغیوب اطلاق کرد یا نه؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر موجودی که محدودیت ماده را نداشته باشد در حیطه موجودات مجرد قرار می‌گیرد و البته چون تجرد، امری است وجودی، دارای شدت و ضعف است و حضرت حق در تجرد در مقام اطلاق قرار دارند. موفق باشید

نمایش چاپی