بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: امام زمان«عجل الله تعالی فرجه الشریف»، مهدویت،انتظار

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
5289
متن پرسش
سلام.جناب استاددر کتاب شریف زیارت ال یاسین در قسمت دوم دعا که با اللهم انی اسالک ان تصلی ...شروع می شود وبه اللهم صل علی(محمد) حجتک فی ارضک وخلیفتک فی بلاک وداعی الی سبیلک والقائم بقسطک واثائر بامرک ...می رسد شما در شرح آن قسمت عناوین حجت وخیلفه وداعی وقائم را برای حضرت صاحب الامر(عج)گرفته اید وحتی جلوی نام محمد که در دعا نیامده ودر تقدیر گرفته شده است(عج)گذاشته اید که منظور امام زمان می باشد آیا این با روایاتی که گفته شده است نام ایشان را در زمان غیبت نیاوریم منافات ندارد؟ وآیا عنوان های بیان شده توصیف حضرت پیامبراسلام محمد(ص) نمی باشد که هم حجت خدا روی زمین اند وهم دعوت کنند به راه خدا وهم قیام کننده به قسط و...؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت دارید که در آن دعا بعد از آن‌که بر حضرت محمد«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» صلوات می‌فرستید، فراز دیگری را با اللّهم شروع می‌کنید و در این فراز عرضه می‌دارید خدایا بر محمد که حجت و خلیفه‌ی تو در زمین و شهرها است صلوات بفرست و پشت سر هم صفات حضرت حجت«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» را اظهار می‌دارید که همه دلالت بر آن دارد که در این فراز نظر بر حضرت مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» کرده‌اید. از طرفی آن روایت که به آن اشاره فرموده‌اید در بین علماء مورد بحث است که در کجا و چه تاریخی نباید حضرت را به آن نام خواند که ظاهراً در حال حاضر دیگر آن تقیه برداشته شده است. موفق باشید
5248
متن پرسش
سلام استاد عزیزم طاعات و عبادات قبول.کتاب سلوک ذیل اندیشه رو با نوار تمام کردم .تا به حال اینقدر نکته در حضور رو نیافته بودم اما سوالی مشغولم کرده که ایا با این حضور و حیاتی نورانی که سالها منتظر بودم و با ذیل نور حضرت روح الله قرار گرفتن برایم ایجاد شده و قلبم را مدتی است به صحنه اورده بگونه ای که با این نگاه یعنی قلب سعی دارم عالم و ادم ها را بیابم ،حالا ایا من همانطور که توجه به حضرت حق و واسطه فیض دارم باید به حضرت روح الله را هم البته در طول این توجه را داشته باشم؟ تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم از طریق کتاب متوجه شده‌اید چرا باید در ذیل نور حضرت مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» به حضرت روح اللّه«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» رجوع داشت تا در این دوران به تفصیل حضور اجمالی حضرت مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» رجوع داشته باشیم. موفق باشید
5234
متن پرسش
با سلام و عرض ادب.آیا حضرت حجت در زمان حکومت شان بر اساس علم ظاهر قضاوت و حکومت می کنند یا علم باطن؟اگر جواب علم باطن است آیا حدیث و روایتی در این زمینه داریم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً حضرت حجت علم ظاهر و باطن را در مدیریت خود جمع می‌کنند، چون در روایت داریم علومی که امروز هست یک حرف از 27 حرفی است که در زمان حضرت ظاهر می‌شود. موفق باشید
5087
متن پرسش
باسلام خدمت استاد 1- استاد شما آیا این دیدگاه فلسفه تاریخی رامی پذیرید که آینده تاریخ ما روبه حق می باشد وبه نوعی تکاملی است؟درصورت خیر نگاه شما به فلسفه تاریخ و روند حرکت جامعه وتاریخ چگونه است؟ودر صورت بله چه برهانی برآن دارید و آیا این می تواند به یک نظریه تبدیل شودبا توجه به دیدگاه متفاوت سایر بزرگان مانند آیت الله مصباح علامه جعفری و... یا درحد یک فرضیه می باشد و قابل تردید؟ 2- آیا شما جامعه شناسی وفلسفه غرب خواند را با همین فضای غربی برای جوانان جایز می دانید تا به همه چیز نگاه ایدوئولوژیک نداشته باشند و بتوانند بانگاهی باز وپدیدارشناسانه مسائل راتحلیل کنند؟ 3- استاد در تحول اندیشه ای - فرهنگی که به دنبال ان هستیم اندیشه های علامه جعفری را درچه جایی می دانید و به نظرشما به چه علتی اندیشه های علامه جعفری مانند شهید مطهری و ایت الله مصباح ایت الله جوادی و... مطرح نیست آیا مشکل علمی داشتند یا...(تقاضا می کنم درپاسخ در رابطه باشخصیت علامه جواب مرقوم نفرمایید من به دنبال دیدگاههای علمی ایشان و این سکوت درقبال اندیشه ایشان هستم) 4- استاد شما وضعیت جامعه مارا درکدام پارادایم سنت، مدرنیته یا پست مدرن ارزیابی می کنید وبه چه دلیل؟ با آرزوی قبولی طاعات
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما رویهمرفته معتقد به حرکت خطی تاریخ هستیم به این معنا که تاریخ به سوی حاکمیت حق و ظهور نهایی آن در جمال انسان کامل یعنی حضرت مهدی«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» به شکوفایی اصلی خود می‌رسد ولی این بدین معنا نیست که حق در مسیر تاریخ گاهی به خفا نرفته و نمی‌رود ولی دلایل عقلی و نقلی حکایت از آن دارد که مسیر تاریخ به صورت خطی به ظهور حق منجر می‌شود. دلایل عقلی آن را در کتاب «آخرالزمان؛ ظهور باطنی‌ترین بُعد هستی» عرض کرده‌ام و دلایل نقلی آن را در کتاب «دعای ندبه؛ زندگی در فردایی نورانی». 2- این درست است . باید با نگاهی صحیح جایگاه هر حادثه‌ای را در مسیر تاریخی که در پیش است تعیین کرد 3- به نظرم افق نگاه علامه جعفری«رحمت‌الله‌علیه» به نحوی خاص حضوری است و آن نگاه انسان‌هایی را دعوت به خود می‌کند که تا حدّی از نگاه انتزاعی آزاد باشند. مسلّماً در آینده با خلاء‌هایی روبه‌رو می‌شویم که علامه جعفری می‌توانند آن خلاء‌ها را پُر کنند 4- فکر نمی‌کنم این تقسیم‌بندها بتوانند روح کلی جامعه‌ی ما را که تاریخ جدیدی را در افق خود اراده کرده است، تعریف کند، حتی سنت چیز دیگری است. بنده فکر می‌کنم در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» روشن شده است که در کجای تاریخ هستیم و به کجا می‌رویم. موفق باشید
5071
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید/ایا کتابنامه حضرت مهدی را دیده اید؟/کدام کتب را باید افراد عادی مطالعه کنند؟باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ندیده‌ام. به نظر بنده کتاب «دعای ندبه؛ زندگی در فردایی نورانی» به افراد کمک می‌کند تا نگاهشان را به حضرت صاحب‌الأمر«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» تصحیح کنند. موفق باشید
5049
متن پرسش
با سلام و احترام و تشکر از الطاف و روشنگری های شما میخواستم به صورت صریح و خلاصه و البته کامل، نقدی که به رویکرد آقای احمدی نژاد و آقای مشایی در زمینه ی مهدویت و مدیریت تحولات آستانه ی ظهور دارید رو تشریح کنید. منظورم از این سوال، بحث سیاسی نیست، بلکه هدفم فهم تمایز بین رویکردهای موجود در این زمینه ست. باز هم ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده به طور صریح و خاص نمی‌توانم نظری در این مورد بدهم. تذکر بنده به دوستان آقای احمدی‌نژاد بود که مواظب باشند رجوع آن‌ها به حضرت صاحب‌الأمر«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» ذهنی نباشد چون حضرت حجت«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» در عین آن‌که وجهی غیبی دارند دارای وجهی ظهوری بوده‌اند که وجه ظهوری حضرت همواره از طریق زعمای دین بوده و امروز مسلّم آن وجه در حرکات و سکنات حضرت امام خامنه‌ای«حفظه‌الله» ظهور دارد. عرض بنده آن است اگر واقعاً دوستان به دنبال حضرت صاحب‌الأمر و الزمان«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» هستند باید بر سخنان ولیّ فقیه تأکید کنند و مطمئن باشید این تنها راه رجوع به حضرت مهدی«صلوات‌الله‌علیه» می‌باشد. موفق باشید
4992
متن پرسش
سلام و عرض ارادت فراوان و آرزوی توفیق و برکت. استاد عزیز! در جواب سوال شماره 4947 باب مبحثی را باز فرمودید تحت عنوان سوبژکتیویته و ذهن گرایی درمورد امام زمان علیه السلام. آیا منظورتان در این زمینه شخص دکتراحمدی نژاد و مهندس مشایی هم هست؟ آیا سخنان و افعال این دو بزرگوار را هم در این حوزه ارزیابی می فرمایید؟ (خواهشا در صورت امکان صریح جواب دهید. به هر حال اگر منظورتان بر این دو بزرگوار است باید روشنگری شود) یا اینکه این معضل را در بعضی طرفداران احساسی ایشان مشاهده میکنید و آن دو را بری از اینها و در خط ولایت میدانید؟ 2- در صورت صلاحدید توضیح جامعتری در مورد بحث ذهن گرایی و شاخصه های ایجابی و سلبی آن عنایت بفرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرض بنده آن است که غفلت از حضور نسبی امام زمان«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» در حرکات و گفتار زعمای دین ما را مشغول یک امام زمان ذهنی می‌کند. بنده جریان خاصی را متهم نمی‌کنم ولی یک ملاک می‌دهم که همه‌ی عزیزان متوجه باشند آن امام زمانی که ظهور می‌کنند امروز سخن خود را از زبان نایب‌شان به گوش ما می‌رسانند، اگر بر سخنان و رهنمودهای نایب امام زمان تأکید نشود ناخودآگاه نظرمان را از امام زمانی که ظهور می‌کنند به یک امام زمان ذهنی معطوف داشته‌ایم. موفق باشید
4947
متن پرسش
استادبزرگوار سلام علیکم ، متأسفانه من وتعدادی از دوستان هنوز از عدم همراهی حضرتعالی در دفاع از امیر موحد وعاشق فدایی راه امام عصر عج جناب آقای دکتر احمدی نژاد این عادل وعارف بینهایت مظلوم ، در شگفتی وحیرت بسر می بریم .هرچه به گفتان وعملکرد ایشان دقت می کنیم همان برنامه امام ورهبری است که شما از آن طی سی سال گذشته رمزگشایی کرده اید وکلام وعمل آقای مشایی هم غیر از این نیست ؛ پس چرایکباره ایندو عزیز خدارا تنها گذاشتید وبه صف کسانی پیوستید که بدنبال نفی گفتمان " ربیع الانام ونضرةالایام" ، این گفتمان آشنای جان شما ،بودند وهستند؟ نکند مصداق ترقی معکوس شویم وبجای دست ولی باپای دشمن ولی بیعت کنیم !
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: فراموش نفرمایید که ما در ذیل اسلام و تشیع، در عهد با انقلاب اسلامی و امام عزیز و رهبر بزرگوار هستیم و در این راستا هنوز در عهد خود با سردارانی همچون همّت و چمران و حاج احمد متوسلیان و خرازی وسایر این عزیزان پایداریم و یک لحظه چشم خود را از بزرگانی مثل شهید آوینی برنمی‌داریم. این‌ها که برشمردم کسانی‌اند که تمام تلاش خود را برای حفظ انقلاب در ذیل رهبری انقلاب تا مرز شهادت به‌کار بردند و گوش به رهبری دادند که در آخرین پیام خود پس از انتخاب آقای روحانی می‌فرمایند: «وحدت ملی و رفق و مدارا پشتوانه‌ی امنیت کشور و خنثی‌کننده‌ی ترفندهای دشمنان است». حالا این توصیه را با این جمله‌ی خود مقایسه کنید که می‌گویید چرا بنده به صف کسانی پیوسته‌ام که به دنبال نفی گفتمان «ربیع‌الانام و نضرة الایام» هستند. همه‌ی نگرانی بنده همین است که چه شده است که طرفداران آقای احمدی‌نژاد و آقای مشائی غیر از خودشان را دشمن اسلام و مسلمین به‌حساب می‌آورند؟! بنده نمی‌دانم منظور شما از کسانی که بنده به آن‌ها پیوسته‌ام به غیر از رهبری عزیز و کسانی که خود را ذیل رهبری معنا کرده‌اند کیستند؟ مسلّم می‌دانید بنده به اسرائیل و آمریکا نپیوسته‌ام. آری! خطر بزرگ همین است که همه با همدیگر دشمن شده‌ایم تا آن‌جایی که امثال جنابعالی با قداست‌بخشیدن به آقای احمدی‌نژاد هیچ ضعف و عیبی برای ایشان تصور نمی‌نمایید در حدّی که اگر امثال بنده در عین دفاع از گفتمان آقای احمدی‌نژاد به ایشان انتقادهایی داشته باشیم، به نظر شما آن دو عزیز خدا – یعنی آقای احمدی‌نژاد و آقای مشائی» را تنها گذاشته‌ام و به صف کسانی پیوسته‌ام که نفی‌کننده‌ی گفتمانی هستند که نظر به حضرت مهدی«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» دارد. در حالی‌که عنایت داشته باشید باید سراغ حضرت مهدی«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» را در حرکات و گفتار و مواضع نایب آن حضرت یعنی مقام معظم رهبری گرفت. می‌دانید که امام زمان«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» با آن سعه‌ی وجودی که دارند در عین غیبت، دارای ظهور می‌باشند و در زمان غیبت ظهور نسبی ایشان در حرکات و مواضع و گفتار زعمای دین بوده و هست. این امام زمان، آن امام زمانی است که در نهایت به لطف خدا ظهور می‌کند و نه آن امام زمانی که بیرون از نظر به رهبری عزیز کسی به دنبال آن است که عملاً گرفتار یک نوع سوبژکتیویته و ذهن‌گرایی است. توصیه‌ی اکید بنده به شما آن است که به حضرت صاحب‌الأمر«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» با تأکید هرچه بیشتر بر سخنان و رهنمودهای هرچه بیشتر رهبری عزیز، نزدیک شوید و هر جریانی که می‌خواهد جدای از این جریان به دنبال حضرت صاحب‌الأمر«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» باشد را گرفتار یک نوع ذهن‌گرایی بدانید.، امام زمان ذهنی آن‌ها هرگز ظهور نمی‌کند. ممکن است عده‌ای به رهبری عزیز احترام بگذارند ولی نور امام زمان«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» را در جایی غیر از آن‌چه از رهبری عزیز ظهور می‌کند جستجو کنند، مطمئن باشید این‌ها شما را از تاریخ نورانی انقلاب اسلامی بیرون می‌اندازند و چیزی نمی‌گذرد که با همه‌ی دوستان خدا دشمن می‌شوید تا آن‌جایی که دیدم یکی از کسانی که برای آقای احمدی‌نژاد و آقای مشائی قداست قائل است در سایت خود تأیید مواضع آقای روحانی توسط جبهه‌ی پایداری را بیعت‌کردن با پای دشمن قلمداد کرده بود! تحلیل جمله‌ی اخیر را به عهده‌ی شما می‌گذارم، ولی از خود بپرسید چرا کار به این‌جا کشیده است؟ آیا اگر بنده مواضع آقای روحانی را قبول ندارم به معنای آن است که بنده تماماً حق هستم و ایشان تماماً باطل؟ و تأیید مواضع اخیر ایشان که مطابق همان رهنمودهای رهبری است بیعت با پای دشمنان است؟ چرا نمی‌توانیم جای افراد را نسبت به اهداف مقدس نظام اسلامی تعیین کنیم تا موجب قبول یک‌جایِ افراد، و یا ردّ یک‌جایِ آن‌ها نشود؟ بنده بسیار برای جنابعالی و عزیزانی مثل شما که شور دینداری و انقلابی‌بودن را در خود شعله‌ور نگه داشته‌اید، احترام قائل هستم ولی از واژه‌ها و جملاتی که در سؤال خود به‌کار برده‌اید بر می‌آید که باید با وسعت بیشتری به موضوعات نظر کنید. موفق باشید
4928
متن پرسش
چرا نام امام زمان که این قدر مهم است و ولایت به او بر می گردد در قران نیامده است درحالیکه مسائل مهمی مثل قیامت درقران فراوان امده است اما این مساله به این مهمی را باید با حیل و لطایفی از دل ایات بیرون بکشیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» دلایل این‌که چرا نام علی«علیه‌السلام» در قرآن نیامده، گفته شده که به تبع آن معلوم می‌شود چرا نام سایر ائمه«علیهم‌السلام» در قرآن نیامده. به آن کتاب رجوع فرمایید. موفق باشید
4899
متن پرسش
سلام علیکم. شبهه ای پیش آمده مبنی براینکه این اسلام که برمبنای آن اینها انقلاب اسلامی و حکومت قبل از قیام حضرت حجت ایجاد شده است درست نیست و دلایلی هم میاورندومیگویند خود حضرت باید برات روشن کند و اینکه می گویند با بررسی تاریخ جریان حق،همیشه حق رو اقلیت همراهی می کردند اون هم با تقیه والان وضعشان هم نسبت به این انقلاب این است که باید له وعلیه آن نگوییم وتقیه میکنندوقیام قبل از ظهور رامیگویند جایز نیست واز احادیث هم نمونه میاورندو(از آقای بهجت دلایلی زیاد میاوردند جلسات خصوصی و..حتی از آقای قاضی وعلامه طباطبایی وبزرگان هم مثالی میاورند.)من گفتم در رابطه با تعلق قلبی آیت‌الله بهجت به انقلاب اسلامی، زمزم عرفان، ص 182 واما باز هم با دلایلی قانع نشدند مثلا در جواب این خواب گفتند:اولا اینکه قیام گروهی علیه شخص دیگری،دلیل بر حقانیت قیام کننده نیست چنانکه خوارج در قیام خودرا برحق میدیدند.ادعای برپایی حق هم دلیل بر حقانیت قیامش نیست هر چند با شعار حق گرایی باشد،چرا که مهم،تحقق شعار حق است،که طبق روایت،فقط با حامل حقیقت یعنی امام معصوم روحی فداه امکان پذیر است.واما اینکه هرکس علیه آنها قیام کند هلاک می شودهم دلیل برحقانیت آنها نمیشود.منظور حضرت بهجت،کنایه ونهی خفی است از علیه بودن نسبت به آنها،زیرا طبق حدیث این افراد چنان اراده ی پولادینی دارند که هیچ کس نمی تواند آنها را از مسیری که در پیش گرفته اند،نقد کند.وهر کس چنین کند امنیت وجانش از ناحیه آنها به خطر می افتد(یعنی همان هلاک شدن) جانی که باید برای امام محفوظ بماند .البته منظور از اراده ی پولادین انیتی (منیتی)است که دارند. 1.اگر میشود راهنمایی فرمایید و چون نمیشود کامل جواب بدهید کتب معرفی کنید(کتب انقلاب اسلامی شما راهم3 تاش را خواندم ولی نتونستم جواب بدم)... 2.آیا این تفکرات قبلا هم بوده است در قبل مثلا مثل انجمن حجتیه و....؟؟ ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم:همین‌طور که متوجه شده‌اید این تفکر،تفکر انجمن حجتیه‌ای است و بنده در رابطه با این روایت را که مورد استناد آقایان هست عرایضی در همین قسمت سؤال و جواب‌ها از قول علمای بزرگ داشته ام بر این اساس که آن روایت می‌گوید اگر کسی قبل از قیام قائم به نام مهدی«عج‌الله‌تعالی‌فرجه» قیام کند چنین و چنان می‌شود، نه این‌که اگر کسی جهت امر‌به ‌معروف و نهی ازمنکر قیام کند تا حق را حاکم کندو زمینه برای ظهور حضرت مهدی«عج‌الله‌تعالی‌فرجه»فراهم کند چنین است.حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» در کتاب ولایت فقیه نکاتی در ردّ نظریه‌ای که می‌فرمایید دارند.خوب است که به آن کتاب رجوع فرمایید.موفق باشید.
4901
متن پرسش
سلام علیکم 1.در زمینه اهل کرامت واهل توحید می شود توضیح دهید در کتاب ادب خیال و رجوع به کتب دیگر هم خواندم اما جایگاه آنها را متوجه نشدم مخصوصا وقتی که مثال آقای مجتهدی را زدید؟ .2.چکارکنیم وظیفه خودراازحضرت حجت بفهمیم نه این که برای خود درست کنیم وبعدالهی انجام بدیم(مثل بسیجی های زمان جنگ)؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم:1- در پاورقی صفحه‌ی 399 از کتاب «جایگاه واسطه‌ی فیض در هستی» عرایضی داشته‌ام. در آن‌جا روشن شده که اهل کرامت از طریق قدرت نفس ناطقه‌ی خود عمل می‌کنند و اهل توحید با نفی هرگونه انانیتی شرایط تجلی و تصرف حق را فراهم می‌کنند 2- امروز سخن وجود مقدس حضرت صاحب‌الأمر را از زبان مقام معظم رهبری«حفظه‌الله» خواهید شنید و ایشان وظیفه‌ی ما را تعیین می‌کنند. موفق باشید
4902
متن پرسش
سلام علیکم در سوال 4813 گفتید: کتاب «جایگاه تاریخی حادثه‌ها» را در این رابطه نوشته‌ام آیا منظور شما همان جزوه ای است که یک اشاره ای کردید؟2.باتوجه به اطلاعات کم جوانان از تاریخ و وقایع گذشته شما چه کتابی را درباره تاریخ وجریان شناسی پیشنهاد میکنید(قبلا جزوه ای از خودتان رامعرفی کردید که خیلی مختصربود)تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- کتابی که عرض کردم حدود 2 هفته است از زیر چاپ بیرون آمده است 2- کتاب‌های آقایان دکتر موسی نجفی و موسی حقانی و جعفریان خوب است. موفق باشید
4847
متن پرسش
باسمه تعالی سلام علیکم لطفا شرح دعای ندبه را برامون بفرستید چون شما در سخنرانی سیزده رجب فرمودید به خاطر اینکه مقام ثابت حصرت علی علیه السلام رادرک کنید بایدجامعه کبیره را بفهید و قبلش باید شرح دعای ندبه را متوجه بشین در قسمت فایل های صوتی شرح دعای ندبه نبود و در فروشگاه شهر خودمون که نمایندگی لب المیزان هست تمام سی دی ها بود ولی سخنرانی شرح دعای ندبه نبود؟ خدا خیرتون بده به خاطر این سایت پربار و پربرکت
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شرح دعای ندبه به صورت کتاب است تحت عنوان «دعای ندبه؛ زندگی در فردایی نورانی». موفق باشید
4663
متن پرسش
با سلام و عرض ادب محضر استاد طاهرزاده درست است که عالم حضور فوق زمان و مکان است ولی چون با گذشت زمان ما به ظهور امام زمان نزدیک می شویم می توان نتیجه گرفت که با با گذشت زمان عالم دارد به ساحت حضوری برتری می رود؟ مثلا ایا رجب و شعبان و رمضان امسال نسبت به رجب و شعبان و رمضان پارسال نورانیت بیشتری دارد؟ و زمینه ساز صعود معنوی بیشتری است؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: نسبت انسان با امام زمان«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» به عنوان واسطه‌ی فیض، مثل نسبت ما با خداوند است که ربطی به گذشت زمان ندارد، هراندازه جامعه آماده‌تر باشد بیشتر با نور امام زمان مرتبط می‌شود و لذا گاهی از زمان‌ها نور حضرت در خفا می‌رود و باز ظهور می‌کند و باز ممکن است در خفا رود تا آن‌که با آمادگی جامعه به ظهور نهایی برسد. موفق باشید
4667
متن پرسش
سلام لطفاً روایت رایت( مضمون : حکومت هایی به نام حکومت های اسلامی تا قبل از قیام قائم ظلمه هستند) را از جهت سند و دلالت توضیح فرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: جواب این سؤال را در سایت www. Mazaheb.ir یا سایت انتظار موعود و سایت پرسمان دانشجو نیز آن را جواب داده کافی است جمله‌ی «حکومت قبل از قیام مهدی، طاغوت» را جستجو کنید. موفق باشید
4634
متن پرسش
با عرض سلام و ارادت خدمت استاد گرانقدر حقیر اکثر روزها به سایت شما سر می زنم و خصوصا قسمت پرسش و پاسخ را مطالعه می کنم. متأسفانه حجم عظیمی از سوالات به مطالب سیاسی و جنجال های بی حاصل می پردازد که به نظر حقیر وقت شما با ارزش تر از آن است که دوستان اینگونه آن را هدر می دهند. هرچند شما به وظیفه عمل می کنید، اما بهتر است دوستان نیز بیشتر رعایت کنند. (بدیهی است که این مطلب نفی لزوم بحث های جدی سیاسی نیست که آن هم وظیفه است.) اما انتظاری که اینجانب از شما دارم تحریر مقاله ای است در باب «سبک زندگی مهدوی» که نیاز امروز جامعه ی ماست. (در باب سبک زندگی مطالبی فرموده اید و استفاده کرده ام ، اما منظورم مقاله ای با تأکید بیشتر بر چگونگی «مهدوی» بودن سبک زندگی امروز ماست) اگر در این باب مقاله ای تحریر کنید بسیار ممنون خواهم بود. با آرزوی توفیقات روزافزون برای استاد ارجمند - عزتی
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد بسیار ارزشمندی است و حقیقتاً وقتی زندگی وسعت لازم را پیدا می‌کند که زندگی را به افقی متصل کنیم که حضرت مهدی«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» با آن تمدن خاص در میان می‌آید، حقیقتاً انتظار ظهور حاکمیت عالى‏ترین شخصیت هستى، نشانه‏ى بلوغ بشریت است. باید تلاش کرد تا این انتظار زنده و با طراوت بماند به‏خصوص که ائمه‏ى معصومین (ع) تأکید کرده‏اند «أَلَیْسَ انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنَ الْفَرَج» آیا انتظار فرج به خودى خود از فرج محسوب نمى‏شود و برکات فرج را به همراه ندارد؟ لازمه‏ى انتظار حقیقى، معرفتى خاص است و اگر با معرفتى صحیح همراه شود، برکات فوق‏ العاده‏ اى به همراه دارد و مانع مى‏گردد که انسان‏ها گرفتار اکنون زدگى شوند و سرنوشت خود را به دوران حاکمیت ظلمات آخرالزمان بسپارند. ما بیش از آن‏که به آگاهى از «حوادث ظهور» نیازمند باشیم به معرفت نسبت به «قواعد ظهور» محتاجیم تا معلوم شود انتظارِ فرج شرایط تحقق ظهور است. نکته ‏ى مهم دیگرى که باید به آن پرداخته‏ شود ، معرفت نسبت به ظلمات آخرالزمان است؛ و نوع ظلماتى که مانع ظهور حضرت صاحب الامر (عج) شده باید روشن شود و از آن مهم‏تر معلوم شود که با چه نوع روح و روحیه‏اى مى‏تون از آن ظلمات عبور کرد؛ زیرا ممکن است انسان‏ها منتظر چیزى باشند که آن از جنس ظلمات آخرالزمان است و یک نوع رجوع به دجّال حیله‏ گر محسوب شود. علت تحقق انقلاب اسلامى، فرهنگ انتظار بود و در زیر سایه ‏ى آن فرهنگ، ملّت ایران توانست قدمى جهت نزدیک‏شدن به هدف نهایى بردارد و سرنوشت تاریخى خود را بهبود بخشد و به همان اندازه از استعدادهاى معنوى عالم بهره ‏مند شود. پیروزى انقلاب اسلامى در زمانه‏اى که بسیارى پذیرفته بودند دوره‏ى حاکمیت دین گذشته‏ است، نشان داد عقیده به انتظارِ فرج یک عقیده ‏ى واقع بینانه و منطقى است. حضور تاریخى در اردوگاه و خیمه ‏ى حضرت قائم (عج) در اثر انتظارِ حاکمیت امام معصوم، از ظریف‏ترین نکاتى است که باید به آن‏ پرداخته‏ شود تا روشن گردد به واقع اگر انتظار با معرفتى صحیح انجام گیرد، در همین زمان، جان انسان را به شکوفایى مطلوب مى‏کشاند و از تمام بیست و هفت حرف علمى که در زمان ظهور به صحنه مى‏آید بهره‏مند مى‏گردد. چون در همین زمان توانسته ‏است از خداى لیبرال دموکراسى به خداى مهدى (عج) که خداى حضورى و وجودى است، رجوع کند. راوى از حضرت صادق (ع) مى‏پرسد چه مى‏فرمائید درباره ‏ى کسى که در حال انتظارِ حضرت قائم (عج) بمیرد؟ حضرت فرمودند:«هُوَ بِمَنْزِلَةِ مَنْ کَانَ مَعَ الْقَائِمِ فِى فُسْطَاطِهِ‏، ثُمَّ سَکَتَ هُنَیْئَةً ثُمَّ قَالَ هُوَ کَمَنْ کَانَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ (ص)» مقام او مانند مقام کسى است که در خیمه‏ ى حضرت قائم باشد، سپس کمى تأمل کرده و فرمودند: مانند کسى است که در کنار رسول خدا (ص) بوده است. وقتى توحیدِ خدا را شناختیم و متوجه شدیم معنى توحید یعنى نفى غیر خدا، به‏خوبى متوجه مى‏شویم سیر عالم به سوى ظهورِ هر چه بیشترِ توحید است و لازمه‏ ى آن ظهور، حاکمیت انسانِ موحدِ کامل است که نه ‏تنها در درون نفس خود در مقام توحید محض مستقر است، از بیرون نیز به حاکمیت توحید مبادرت مى‏ورزد. عمده آن است که متوجه حضور توحید الهى در عالم باشیم و به نحوه‏ هاى متفاوت ظهور آن توحید نظر کنیم، کسى مى‏تواند منتظر حاکمیت انسان کامل باشد و زندگی خود را در ذیل انتظار آن حضرت شکل دهد که متوجه باشد خداوند جهان را رها نکرده تا هرکس با میل خود بر آن حکومت کند بلکه فرصتى به بشر داده‏تا در این فرصت، تلاش شود حضرت ولى الله اعظم (عج) امکان حاکمیت بر عالم و آدم را پیدا کنند. کافى است زمینه‏هاى فتوح آخرالزمانى را بشناسیم تا به خوبى با حجاب‏هاى ظهور درگیر شویم و إن‏شاءالله به ظهور تامِّ حاکمیت امام نایل گردیم. وقتى روشن شود امام زمان (عج) جنبه ‏ى متعالى هر انسانى است، انتظار معنى خاص خود را پیدا مى‏کند و در آن حال، نه تنها انسانِ منتظر هم اکنون قلب خود را متوجه قطب عالم امکان مى‏ نماید و با او زندگى مى‏ کند بلکه تلاش مى‏ نماید تا ظهورِ او در عالم و آدم هر چه بیشتر شدت یابد و افق بشریت به‏کلّى دگرگون شود و از توجه به خاک، به انس با افلاک تغییر جهت دهد.و این است آن نوع از سبک زندگی که با نگاه مهدوی به زندگی ها برمی گردد. زیرا زندگى بدون ولایت الهى و حاکمیت اولیاى الهى همیشه با یأس و شکاکیت و از خود بیگانگى همراه است و درمان چنین بحران‏هاى روحى را در رجوع به انسان کامل از یک طرف و تلاش براى حاکمیت او از طرف دیگر باید جستجو کرد، تا شور و شعفِ خاص که در عارفانِ حماسه‏ساز هست به جامعه برگردد. دل‏آگاهى پارسایانه حالتى است که با انتظار حاکمیتِ امام معصوم (ع) نصیب انسانِ منتظر مى‏شود و نه تنها صحنه‏ ى جان انسان از اراده ‏هاى شیطانى تطهیر مى ‏گردد بلکه قلب انسان ظرفیت پذیرش القائات رحمانى را توسط حضرت صاحب الامر (عج) پیدا مى‏کند و این اساسى‏ ترین برکتى است که در انسانِ منتظر به وقوع مى‏پیوندد. موضوع بسیار حساسى در مباحث معرفتى مهدویت ،آن است که عزیزان بدانند اگر مى‏خواهند به واقع نسبت به آخرالزمان و پایان تاریخ تحقیقى همه جانبه داشته باشند باید به‏جاى بحث از «حوادث ظهور» به «قواعد ظهور» بپردازند ، تا معلوم شود حضرت در چه شرایطى قیام خواهند کرد و لذا باید زمینه‏اى فراهم مى‏کنیم که آن شرایط را بشناسیم و تا آن‏جا که مى‏توانیم آن شرایط را ایجاد نماییم. هنر اصلى ما در دنبال کردن سبک زندگی مهدوی در تبیین مقام بقیت الله است که صاحب اصلى آن حضرت مهدى (عج) هستند و سعى باید کرد تا این مقام درست تبیین نشود و تا انسان‏ها در خود چنین مقامى را احیاء نکنند زمانه ‏ى ظهورِ نور بقیت اللّهى مهدى (عج) فراهم نمى‏ گردد. توصیه‏ ى اصلى ما این است که رفقاء از خود بپرسند اگر مهدى (عج) همان بقیت الله است و در حال حاضر غائب است آیا به این معنى نیست که معنى بقیت الله غائب است و تا عالَم بقیت اللّهى در جان ما ظهور نکند مهدى (عج) ظهور نمى‏کند؟ آری هرکسى بهره ‏اى از نور بقیت اللّهى دارد که اگر آن را نادیده بگیرد نمى ‏تواند منتظر حضرت مهدى (عج) باشد و از برکات انتظار بهره‏ مند شود، و برعکس، اگر عالم بقیت اللّهى هرکس ظهور کرد شدت انتظار مهدى (عج) به اوج خود مى ‏رسد و عملًا ظهور محقق مى ‏گردد. بنده در کتاب هایی که در مورد فرهنگ مهدویت نوشته ام از عالم بقیت اللّهى و آزادشدن از زمان که رمزالرموز ورود به عالم بقیت اللّهى است سخن گفته ام و و به نظرم در آن جا روشن شده چگونه باید از زمان آزاد شد و به بقاى الهى باقى گشت. با تبیین عالم بقیت اللّهى و آزادشدن از «زمان» که ناشى از «حرکت» است، جایگاه وجودى فرهنگ مدرنیته در عالم روشن مى‏شود و این‏که چرا فرهنگ مدرنیته همان ظلمات آخرالزمان است و چگونه با حرکت‏هاى افراطى که در این فرهنگ ایجاد شده انسان‏ها از باقى‏ماندن در زیر سایه‏ى بقاى الهى محروم شده‏اند. بحث از آن است که چگونه عالم بقیت اللّهى به سراغ ما خواهد آمد و این‏که باید به انقلابى جهانى فکر کرد که به جهانى غیر از جهان موجود نظر دارد و تا روح بقیت اللّهى مدّ نظر ما نباشد هرگز نمى‏توانیم به جهانى دیگر فکر کنیم و لذا هرگز نمى‏ توانیم به انقلاب جهانى حضرت بقیت الله اعظم (عج) که ماوراء استضعاف و استکبارِ انسان‏ها، به قرب الهى رجوع دارد و شیطان را در آن فضا مى ‏میراند، بیندیشیم. و سبک زندگی مهدوی را شروع کنیم راز ظهور و خفاى نور بقیت الله (عج) باید روشن شود تا بتوان لحظه ‏لحظه ‏ى تاریخ بشریت و به ‏خصوص دوران‏هاى مختلف انقلاب اسلامى را بر اساس نقش حضرت مهدى (عج) تحلیل کرد و تا روشن شود چرا در بعضى زمان‏ها حضرت مهدى (عج) ظهور بیشترى داشته و در بعضى زمان‏ها در خفا رفته است. مسلم گفتگو از حضرت صاحب‏الزمان (عج) به نحو صحیح و با تصور واقعى، موجب آمادگى براى انتظار حقیقى و تحقق آن و در نتیجه ظهور با برکت حضرت مى‏شود و لذا بر هر مسلمان معتقد به وجود و ظهور آن حضرت لازم است که در راستاى معرفى صحیح فرهنگ مهدویت و انتظار، هیچ‏گونه کوتاهى به خود راه ندهد. فروپاشى کمونیسم و سقوط لیبرالیسم در دره ابتذال و خودکامگى امپریالیسم، دفتر تمامى تئورى‏هاى سیاسى اجتماعى را که مدعى اصلاح آینده بشر هستند فرو بست و به همین جهت قرن اخیر را قرن فقر تئورى ‏ها مى ‏دانند و معتقدند هرگز بشر تا این اندازه دچار ضعف تئورى نبوده است، زیرا دیگر حرفى براى گفتن ندارد، و این است که به ‏خوبى احساس مى‏شود اگر بشریت به خود آید زمینه براى ظهور حجت خدا (عج) فراهم‏ است. غفلت از معرفت و تصور صحیح از حجّت حى خداوند (عج)، موجب در پرده ‏شدن آن حضرت و عامل ادامه سرگردانى جهان خواهد بود. حال چه این غفلت به جهت ضعف تئوریک باشد، و چه به جهت انحراف از موضوع، و تقلیل‏ دادن مطلب در حدّ جشن پانزده شعبان. و به‏ واقع اگر تا این حدّ از نظر معرفتى از موضوع مهدویت وانتظار غفلت نمى ‏شد، وضع مسلمین تا این اندازه بحرانى نبود و تنها چاره نجات جهان در حال حاضر روى‏آوردن و آویختن به دامن حجّتى است که به تمامى در برابر حجّت‏هاى غیر الهى و غیر حقیقى مى‏ ایستد، و از تمامیت فرهنگ معنوى حمایت مى‏کند. بنده پس از تدوین کتاب «مبانى معرفتى مهدویت» در رابطه با «براهین وجود و چگونگى حضور و ظهور حضرت حجت (عج) در هستى» مجموعه مباحثى را عرضه کرده ام برای «تبیین مقام واسطه فیض‏بودن وجود مقدس حضرت صاحب‏ الامر (عج)» و معتقدم انسان‏هاى هوشیار و متوجه سنن الهى به کمک ابواب گشوده خداوند و واسطه ‏هاى فیض ربّانى، از بندهاى پیچیده‏ شده بر قلب و ذهن و زبان خود مى‏ رهند و وارد مجلس انس با خدا مى‏شوند و از پایگاه بصیرت توحیدى، زندگى و تاریخ را تحلیل نموده و عمل خود را بر آن اساس شکل مى‏دهند و تاریخ جدید جهان را شروع مى‏نمایند، و لذا ضرورت توجه به واسطه فیض عالَم، یعنى حضرت صاحب ‏الامر (عج)، ضرورتى است که غفلت از آن، غفلت از همه زندگى در ابعاد فردى و اجتماعى است. معرفت به مقام امامى که تجلى جامع اسماء حُسناى الهى و آیت غیب‏ الغیوب پروردگار و خاتم اوصیاء و کعبه آمال همه انبیاء و اولیاء و واسطه فیض خدا است، و بدون او هستى در هم مى‏ریزد و زمین اهلش را فرو مى ‏برد، چرا باید این‏چنین ساده مطرح باشد که مجبور باشیم براى طرح چنین عقیده‏اى بزرگ در موضع دفاعى قرار گیریم؟ و دشمنان این عقیده تصور نمایند حرفى براى گفتن دارند. گویا شیطان همه سواره ‏نظام و پیاده ‏نظام خود را بسیج کرده تا این حقیقت بزرگ به فراموشى سپرده شود، چرا که مرگِ او با ظهور حضرت (عج) رقم خورده است. شیطان از خداوند تا روز قیامت مهلت مى‏ خواهد، ولى خداوند تا روز «معلوم» به او مهلت مى ‏دهد. «قَالَ رَبِّ فَأَنظِرْنِی إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ* قَالَ فَإِنَّکَ مِنَ الْمُنظَرِینَ* إِلَى یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ» امام صادق (ع)؛ «یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ‏» را عصر ظهور معرفى مى‏ کنند. پس عصر ظهور، عصرِ شکستن شیشه عمر شیطان است. از همین رو؛ شیطان سرسخت‏ترین دشمن امام زمان (عج) به‏شمار مى‏رود و تمام تلاش او براى تخریب این حقیقت بزرگ و به تأخیر انداختن ظهور آن‏ حضرت است، و لذا شیعیان باید براى مقابله با شیطان و اعوان وانصار او به منطق عقل و نقل معتبر مجهز گردند تا به خوبى شرایط ظهور آن وعده بزرگ خدا را محقق نمایند. در موضوع مهدویت یک کار؛ طرحِ متون روایى بسیار ارزشمندى است که وجود مقدس حضرت ولى‏عصر (عج) را مطرح مى‏کند- اعم از روایات مربوط به وجود مقدس آن حضرت، یا روایات مربوط به چگونگى و شرایط ظهور آن حضرت- و کار دیگر؛ تحلیل در مورد آن متون و روشن‏نمودن جایگاه حضرت از نظر روایات است، که این کتاب در عین نظر به کار اول، بیشتر کار دوم را به‏عهده گرفته است، زیرا تدبّر و تحلیل در متون روایى و ادعیه مربوطه موجب مى‏شود حقانیت و عظمت جایگاه معرفتى آن ادعیه و روایات هر چه بیشتر براى ما روشن شود و با امیدوارى بیشتر به آن‏ها تکیه کنیم. بیش از سه دهه است که غرب با استعداد شیطانى خود متوجه مسأله مهدویت شده است و براى به انحراف‏کشیدن آن از طریق منابع و روایات مسیحى و یهودى و از جمله مطالعات اسلامى، تلاش پى‏گیر نموده است، و عملًا با تأسیس صدها سایت و ساخت فیلم و انتشار کتاب، در صدد است موضوع مهدویت را به حجاب ببرد و با بازدارى مردم براى رسیدن به بلوغ معنوى، براى ادامه حیات شیطانى خود، ظهور حضرت را به تأخیر مى‏اندازد و این‏جاست که منتظران واقعى باید همه همت خود را جهت خنثى‏کردن آن حیله‏ها به‏کار گیرند و به کمک ائمه معصومین (علیهم السلام)، تصور صحیح و مؤثرى از مهدویت و فرهنگ انتظار داشته باشند تا إن‏شاءالله در عین دفع ظلمات آخرالزمان، هرچه زودتر از برکات ظهور آن حقیقت بزرگ برخوردار شویم. توجه درست و دقیق به حجّتِ حى خداوند (عج) به خودى خود احیاء فرهنگى است که مى‏ تواند مبانى و صورت فرهنگ مدرنیته را به نقد بکشد و جایگاه تاریخى آن را به‏ خوبى نمایان کند و این کار از هیچ‏یک از عناصر فرهنگى گذشته و حال به ‏جز فرهنگ انتظار و مهدویت بر نمى ‏آید و لذا است که با طرح درست مهدویت مى ‏توان با سرعتى غیر قابل تصور از حجاب ظلمات مدرنیته گذشت و جبهه ظهور مقدس حضرت صاحب‏ الامر (عج) را گشود و سبک زندگی مهدوی را شروع کرد. اگر روزى جامعه ما به درجه‏ اى از خودآگاهى تاریخى برسد که از عمق جان تمنّاى تجدید حیات فرهنگ ناب محمدى (ص) در آن شعله‏ ور شود، فرهنگ مهدویت و توجه به حضرت مهدى (عج)- به عنوان جان مایه تفکر دینى و شیعى- تنها نقطه اتکاء ما براى برگشت به هویت اصیل‏مان مى‏ باشد و لذا است که عاقلانه ‏ترین کار براى نجات جامعه، احیاء هرچه دقیق‏تر فرهنگ مهدویت است شرایط ظهور حضرت مهدى (عج) به‏ قدرى عجیب و عظیم است که اندیشه ‏هاى زیادى را جهت درک آن شرایط به خود مشغول مى ‏کند تا انسان متوجه شود چگونه با ظهور آن حضرت، ابعاد پنهان و باطنى عالم به ظهور مى ‏آید و سنگ و درخت با یاران مهدى (عج) سخن مى‏ گویند. بیش از آن‏که تصور شود حضرت مهدى (عج) از عالم غیب به عالم شهود مى ‏آید باید به این نکته توجه شود که عالم شهود نیز آنچنان صعود مى‏کند که مى‏تواند ظرف ظهور ابعاد غیبى حضرت مهدى (عج) گردد. وقتى حضرت سجاد در وصف منتظران حضرت مهدى (عج) مى ‏فرمایند:«الْغیبةُ عِنْدَهُم بِمَنْزِلَةِ الْمُشاهده» غیبت نزد آن‏ها همانند مشاهده است، مى‏فهمیم زمانه جهت ظهور مهدى (عج) باید آنچنان اوج بگیرد که دیگر عالم ماده حجاب بین انسان‏ها جهت رؤیت عالم غیب نباشد و این مى‏ رساند که ضرورى است معارف خاصى به میان آید که بتواند انسان‏ها را به حضور عالم غیب سیر دهد تا زمینه‏ ى ظهور آن حضرت فراهم گردد. اعتقاد به توحید و نافذبودن توحید، اقتضا مى‏کند که متوجه باشیم توحید الهى همچنان تاریخ را در مى‏ نوردد و جلو مى ‏آید و روز به روز بیشتر ظهور مى‏ کند تا منجر به توحیدى‏ ترین شرایط و حاکمیت موحدترین انسان شود و در نتیجه در آخرالزمان انسان‏ها با تجلى کاملى از توحید الهى روبه‏رو خواهند شد و این یعنى ظهورِ ابعاد باطنى عالم هستى و پشت‏ کردن به ظلماتى که مانع تجلى چنین توحیدى است. این‏ها از نکاتى است که بعنوان شروع سبک زندگی مهدوی خوب است مد نظر عزیزان باشد.. بنده سعی کرده‌ام به‌خصوص در سه کتاب اخیر خود چنین توجهی را به معتقدین به مهدویت عرضه دارم که آن سه کتاب عبارتند از «عوامل ورود به عالم بقیت‌اللهی» و «آخرالزمان؛ شرایط ظهور باطنی‌ترین بُعد هستی» و «بصیرت و انتظار فرج». موفق باشید
4558
متن پرسش
سلام .وقت به خیر استاد بزرگوار خدا خیرتون بده که وقت گرانبهایتون را برای ما میذارین. در ده نکته ی معرفت سی دی mp3 5 نکته ی 5 در مورد «توفی » من از تن جدا بشه آزادتره و روح به کمال برسه تن را قبول نمی کنه و مرگ طبیعی بیش می آید پس بهتر نیست که بگیم حضرت عیسی علیه السلام روح از بدنش جدا شده چکاریه که بگیم حضرت عیسی زنده است با این تن در آسمان هستند؟ شما نظرتون چیه؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: یک وقت روح از بدن جدا می‌شود با این رویکرد که قوه‌هایش به فعلیت تبدیل شده. در این حالت انسان مرده است و دیگر حضوری در این دنیا ندارد. ولی یک وقت بدون آن توفایی که در مرگ و خواب هست ، حاکم بر بدنش می‌باشد و حضرت مهدی«عجل‌الل‌تعالی‌فرجه» و حضرت عیسی«علیه‌السلام» به این صورت‌اند. موفق باشید
4514
متن پرسش
سلام علیکم استاد با خودم فکر می کردم و یک سئوالی در ذهنم رسید و آن اینکه ما خیلی دوست داریم موقع ظهور امام زمان در پای رکاب ایشان باشیم ولی از آن طرف هم آدم خوبی نیستم آیا امام زمان به من بد هم نگاهی می کند یا نه قرار است فقط خوبها در صحنه ظهور و دولت آقا حضور داشته باشند راهی در مقابلم بگشایید؟ 2.آیا وقتی امام زمان ظهور کنند دیگر احتیاجی نیست که ما تفسیر و غیره مطالعه کنیم چون خود امام تفسیر حقیقی اند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- شما به اهداف مقدس حضرت در راستای حاکمیت عدالت و دیانت در جهان فکر کنید، إن‌شاءالله در اردوگاه حضرت جای می‌گیرید 2- روش ائمه«علیهم‌السلام» همیشه آن است که اصول را می‌گویند و اندیشمندان جامعه موظف‌اند آن را تبیین کنند. می‌فرمایند: «علینا بالقاء الاصول و علیکم بالتفریع». موفق باشید
4472
متن پرسش
سلام استاد عزیز بنده بعد از سال ها تعمیق و تدبر در دین و فلسفه هنوز نسبت به فلسفه خلقت سوال دارم. سوالاتم بیشتر ناشی از مطالعه تاریخ و احوالات بشر است و نمی دانم آیا شک و تردیدهایم به صورت عقلی قابل حل است یا فقط دریافت قلبی حقیقت و بعد به اصطلاح عرفا مقام رضا که من از آن چیزی نمی فهمم آن ها را برطرف خواهد کرد. هر روز که اخبار دنیا را پیگیری میکنم و این همه جنایت، فساد و قربانی شدن انسان های بی گناه را می بینم و از طرفی جهل و بی تفاوتی عمده انسان های دنیا و ناکامی و خون دل خوردن حقیقت طلبان و عدالت خواهان را می بینم و این که می بینم کار زیادی هم از دست ما بر نمی آید، شک میکنم در نفس موثر بودن آرمان عدالت و عدالت خواهی و حتی بایسته بودن آن. حالا خدا را شکر ما ایران هستیم و شیعه و با اتکاء به سرمایه های فکری و معنوی مان می توانیم یک خورده موثرتر کار کنیم ولی در نهایت وقتی به استمرار ظلم و فساد در دنیا نگاه میکنم می بینم ما هم کار زیادی نکرده ایم و فعالیت مان تأثیرش در مقایسه با میزان ظلم و فسادی که در دنیا هست خیلی کم است. نتیجه این مشاهده همیشه احساس ناامیدی و سرخوردگی از این زندگی و از این دنیا و به قول شهید آوینی از این "سیاره رنج" است. این احساس سرخوردگی و ناکامی در تمام انبیاء و اولیاء و صلحاء هم دیده می شود. آن ها همگی با غم و غصه و احساس ناکامی دنیا را ترک می کنند. یا این که در وصیت نامه یک شهیدی خواندم که گفته بود ای کاش می توانستم ده بار دیگر به دنیا بر گردم و شهید شوم تا در راه آرمان های الهی و بشری خدمت کنم. این نهایت احساس قصور و ناکامی از نتایج تلاش های یک فرد آرمان خواه را نشان می دهد. حالا با این واقعیات دلمان را به چه خوش کنیم؟ کسب رضای خدا؟ این درست است ولی این عقل پرسشگر من را نسبت به فلسفه خلقت راضی نمی کند. یا باید کنج عزت اختیار کنیم و غصه بخوریم و یا تلاش کنیم و ناکام شویم و غصه بخوریم؟ منظورم از ناکامی نسبی هست چون مطمئنا ناکامی مطلق نداریم اما نتیجه در مقایسه با خلأها و نیازها همیشه ناچیز است. قبلا فکر می کردم که ظلم و فساد در دنیا یک امر حادث و عارضی است که می توان آن را کم کم برای همیشه برطرف کرد ولی مدت ها است که فهمیدم اصلا شرور و مظالم ذاتی این دنیا است و به صورت ابدی غیر قابل برچیده شدن. یعنی کلا بشریت محکوم است به بدبختی و درد و رنج. نتیجه‌ای که می گیرم این است که سرنوشت ما اصلا دست خودمان نیست ما که به طور استقلال اصلا توی این هستی کاره ای نیستیم. پس اصلا چرا باید به دنبال دخل و تصرف در این عالم باشیم؟ اما سوال تلخ تر این است که پس چه باید بکنیم؟ با چه تصور و انگیزه ای باید کار کنیم که این احساس سرخوردگی و ناکامی را بتوانیم به طور عقلی توجیه کنیم؟ اصلا به طور عقلی سَر از سِر هستی می توان برداشت؟ لابد می گویید با عقل نمی شود اما ما کجا و مقام شهود و عرفان کجا. تازه عرفا اخرین حرفی که می زنند مقام رضا است. رضا هم یعنی تقدیر را هر چه هست دربست بپذیر اما باز جواب عقل پرسوال را چه بدهیم؟ می دانیم که عارف وقتی به هوشیاری بعد از فناء هم وارد می شود باز نمیتواند توجیه عقلی پیدا کند. پس آیا مقام فناء منجر به بی پاسخ ماندن سوال عقل نمی شود؟ انگار که ما محکومیم تا آخر عمر بار این سرخوردگی و ناکامی و حیرت را به دوش بکشم! آخر مشخص است که ما همیشه ناراضی خواهیم بود از این اوضاع و از این روزگار و از قصور تقصیر خود و از حیرت مان از فلسفه خلقت. بر فرض که عین ثابت خود را هم محقق کردیم و به نهایت کمال خود رسیدیم. اما آیا رسیدن به نهایت کمال نباید اقتضاء این را بکند که بتوانیم دست همه بشریت را هم بگیریم و نجات دهیم؟ می دانم این کار را انبیاء هم نتوانستند بکنند. ولی آخر چرا؟ چگونه است که یک عده این فرصت را پیدا کنند که با توجه به شرایط اعدادی و زمینه ای به کمال برسند ولی یک عده دیگر به خاطر شرایط متفاوت نتوانند؟ آیا غم و حسرتی که انسان های بزرگ را همیشه رنج می دهد موید همین نظر من نیست. امام (ره) آخر عمرشان به طبیبشان توصیه میکردند به جای این که به فکر من باشید برید به فکر مردم باشید. یا می گفتند که در دلم بود که آدم شوم اما نشدم! یعنی باز هم احساس قصور و ناکامی نسبت به خود و احساس قصور نسبت به بندگان خدا. خوب پس تکلیف من چه می شود که یک هزارم امام هم نیستم و عمری را در راه گناه و غفلت گذرانده ام؟ آه از طول و سختی راه و قلت زاد و این حیرت بی منتها :( راز این خلقت چیست؟ ببخشید که طولانی نوشتم ولی گفتم برای یک بار هم که شده حرف دلم را کامل به شما بزنم مگر شما بتوانید مرا از این حیرت نجات دهید.
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده همین حالت را در مرحله‌ای از عمر خود داشتم. یکی از چیزهایی که به بنده کمک کرد؛ نگاهی است که دعای شریف ندبه به عالم دارد و ما از طریق آن دعا وارد آن نگاه می‌شویم. شرحی که بر دعای ندبه نوشته‌ام قصه‌ای است که آن نگاه بسیار ارزشمندی به بنده داد. با خود می‌گفتم ای کاش در دوره‌ی دانشجویی این دعا را می‌شناختم تا همه‌ی امیدها در جانم شعله‌ور می شد. به همین جهت اسم کتاب را «دعای ندبه؛ زندگی در فردایی نورانی» گذاردم به این امید که دانشجویان و طلاب در این خط نورانی که از حضرت آدم«علیه‌السلام» شروع شد و به حضرت مهدی«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» ختم می‌شود، قرارگیرند و زندگی را با انبیاء و اولیاء«علیهم‌السلام» به‌سر کنند که بحث آن در کتاب شده است. اما این‌که می‌فرمایید «حتی عرفا وقتی در مقام رضا قرار گیرند و تقدیر را هرچه هست می‌پذیرند . گویا عقل پرسش‌گر خود را تعطیل می‌کنند» این طور نیست. برعکس، می‌رسند به این‌که «یا سبو یا خُم میّ یا قدم باده کنند.... یک کف خاک در این میکده ضایع نشود» حتی درحمله‌ی بی‌رحمانه‌ی بودائیان میانمار به مسلمانان بی‌پناه راز هایی می بینند. بگذار با یک بیت حرف را تمام کنم. گفت: «صدهزاران طفل سر بُبْریده شد.... تا کلیم‌الله صاحب‌دیده شده» آیا نقش علی اصغر«علیه‌السلام» در نهضت امام حسین«علیه‌السلام» برای نشان‌دادن جهت وَهابیِ امویان، از علی اکبر«علیه‌السلام» کمتر بود، تا درنتیجه، امروز همه‌ی جهان اسلام وَهابی نباشند؟ در مسیر ظهور حضرت مهدی«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» در خدمت انقلاب اسلامی موجب می‌شود که متوجه این روایت شویم که حضرت صادق (ع) فرمودند: «مَنْ مَاتَ مُنْتَظِراً لِهَذَا الْأَمْرِ کَانَ کَمَنْ کَانَ مَعَ الْقَائِمِ فِی فُسْطَاطِهِ لَا بَلْ کَانَ کَالضَّارِبِ بَیْنَ یَدَیْ رَسُولِ اللَّهِ (ص) بِالسَّیْف ...» هر که منتظر این امر باشد و بمیرد مانند کسى است که با قائم (ع) در خیمه‏ اش باشد؛ بلکه مانند کسى است که پیشاروى رسول خدا (ص) شمشیر زده باشد. . موفق باشید
4432
متن پرسش
با عرض سلام و احترام استاد عزیز چند سوال است به شرح ذیل خدمتتان عرض می کنم : - در بحث هدف از خلقت فرمودید چون خداوند محب زیبایی است و می خواهد زیبایی خود را ببیند انسان را خلق می کند تا خود را در ایینه انسان ببیند ( و یا ب جهت صفت خالقیت و ... ) که سوالان ذیل پیش می آید : 1- آیا برای این موضوع کفایت نمی کرد فقط مثلا پیامبر (ص) یا حضرت مهدی (ع) را خلق می کرد ( البته در یکی از جوابهایتان خواندم چقدر انسان باید خلق شود تا حضرت ظهور کند ) دلیلش چیست چرا باید این همه انسان خلق شود تا حضرت ظهور کند مگر نمی شود از همان اول ظهور کند. 2- چرا خداوند از همان ابتدا حضرت مهدی (ع) و ما انسان ها را به صورت بالفعل نیافرید اگر جوابتان این باشد که آنوقت کمال انسان معنا نداشت مگر غیر از این است که خداوند ما را به جهت همان موضوعی که در بالا عرض کردم آفریده است تا خود راببیند حالا کمال معنا نداشته باشد عیبی بر موضوع وارد نمی شود . 3- ایا هدف از خلقت نفع رساندن به افریده یا انسان است اگر اینطور است جهنم چه معنا دارد یعنی انهایی که سر انجامشان جهنم است نباید خلق شوند چون نفعی در ان برای انها نیست البته منظورم انهایی است که تا ابد در جهنم می مانند است.با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1 و 2- برای ظهور صفات پیامبر خدا«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» و سایر اولیاء الهی، باید تمام عالم خلق می‌شد تا از یک طرف عظمت و شجاعت و صبر رسول خدا«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» در مقابل امثال ابوسفیان نمایان می‌گشت و از طرف دیگر نور رسول خدا«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» در حرکات و سکنات ائمه«علیهم‌السلام» ظهور می‌کرد و خداوند در آینه‌ی انسان کامل وقتی به ظهور آید اسماء حسنای خود را به تماشا می‌نشیند و این تا آخر خلقت و اوج حکومت حضرت مهدی«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» ادامه دارد 3- «جهنم» ظهور گرفتن فیضی است که انسان‌های گناهکار شایستگی داشتن آن را از خود نشان ندادند(آن جواب بر اساس اطلاعاتی بود که سؤال‌کننده داشت و لذا عذر می‌خواهم که به اجمال جواب دادم). موفق باشید
4278
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز من خیلی به کار فرهنگی علاقه دارم و یه سری وقت ها یه طرح هایی به سرم می زند و روی آن فکر می کنم و ... البته چون مقام اجرایی ندارم کاری صورت نمی گیرد کار ندارم به هر حال غیر از کار فرهنگی برای توسعه دین انقلاب عظمت پیدا کردن معصومین علیهم السلام مقام معظم رهبری و و و فکر می کنم و طرح ها و پروژه هایی به ذهنم می رسه آیا چنین فکر هایی که در عمل به دلیل نداشتن بعد اجرایی تحقق پیدا نمی کند کار شیطان است؟ یا نه کار عقل است و خدا دوست می دارد ؟ سؤال دوم اینکه جواب اول را برایم مهم می کنداینکه این فکر و دغدغه فرهنگی برام ارزشمند بود و فکر می کردم که خیلی کار خوبی حتی صرف همین فکر کردن چراکه ممکن است در آینده بتوانم نفوذ اجرایی پیدا کنم اما اما یه روز با این تفکرم احساس بدی کردم قضیه این بود که بعد از ماجرایی این جمله درست یا نادرست در ذهنم شکل گرفت که «وقتی امام زمان(عج)تشریف بیارند دیگر تمام دنیا مسلمان می شند و مردم دیگر این ناهنجای های امروز را انجام نمیدهند ...» در آن لحظه گفتم چه دورانی؟ دیگه کارفرهنگی نمیشه کرد چه قدر ناخشه(جالب نیست) واین بودکه به نوعی فهمیدن خر پیداکردن کار من شده! و هدف را گم کردم با این شرح حال بازهم بدون اینکه اول هدف مد نظرم باشد بازهم چنین فکر هایی مثل تهیه طرح تحول حوزه ووو به ذهنم میرسه که به نظرم بدهم نیست ولی قضیه بالاست چه کار باید بکنم؟ با این طرح هایی ابتکاری چه کنم پرورشش بدم ؟ ولش کنم؟ یا ؟؟باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1-بالاخره روی طرح‌های خود فکر کنید و هر روز آن‌ها را پخته‌تر نمائید تا نسبت به شرایط موجود امکان عملیاتی‌شدن داشته باشد و بعد به مراکز مربوطه ارائه دهید 2- وقتی وجود مقدس حضرت مولایمان صاحب‌الزمان«عجل‌الله تعالی‌فرجه» ظهور کنند تازه زمینه‌ی کار فرهنگی با جهت‌گیری درست آن شروع می‌شود. پس اولاً: کارهای فرهنگی ما باید در راستای ایجاد زمینه برای ظهور حضرت باشد، مثل همین انقلاب اسلامی که زمینه‌ی ظهور حضرت است. ثانیاً: خود را برای سربازی حضرت به لطف الهی باید آماده کنید تا اهداف آن حضرت را با توانایی لازم عملیاتی کنیم. موفق باشید
4203
متن پرسش
باعرض سلام.جناب استاد بنده وگروهی از دوستان در پی ساخت مستندی پیرامون موضوع مهدویت وترویج فرهنگ انتظار می باشیم.واستارت پروژه حدود یکسال ونیمه پیش به غیر ازچند سالی که به صورت پراکنده درگیر مساله مهدویت بوده ایم خورده است.بدین صورت که ما می خواهیم نگرش جامعه را نسبت به مقوله مهدویت در طیف های گوناگون جامعه بررسی کرده وبعد ودر نهایت بتوانیم آن را باهنر سینما ونوع مستند آن به گونه ای که شهید والا مقام واندیشمند قرن آوینی پرداخته بودند ان شاالله بپردازیم.پروژه ما به دودسته ی پژوهش وتحقیقات روی متون اصلی ودینی آنالیز این متون وبعد از آن تحقیقات میدانی وآمارگیری ودر بخش دوم بتوانیم با روایتی هنری آن را به تصویر بکشیم.در مسیر تحقیق وپژوهش کتب بسیاری را مطالعه کرده ولی متاسفانه خیلی مطالب تکراری بوده وسطحی در باره ی این مهم نگاشته شده است به جز اندکی از مطبوعات و کتب شما که واقعا اعضای گروه را امیدوار کرد که اشخاصی وجود دارند که از درب درست به مقوله ی معارف مهدوی وارد شده انداکثر اعضای گروه سیر مهدویت شما را چندین بار خوانده اند. الان که فاز تحقیقاتی وپژوهشی مستند در این باره به سروسامان نسبی رسیده است گروه وارد فاز ماقبل تصویر سازی یعنی نگارش کلیات فیلم نامه شده اند .وبامطالعه متون دینی قصد گرفتن الهام از این منابع وسپس تبدیل آن به تصویر شده ایم.در این سیر ما به چندین مهم که باید در این مستند القا شود به مخاطب رسیده ایم: 1.بحث هدفمند بودن تاریخ وتاریخ سازی انبیا ونقش آنان در تاریخ وتمدن سازی واتفاقی نبودن رویدادهای تاریخی تابه حال 2.نشان دادن این که انقلاب اسلامی در امتداد نورانی اهداف انبیا از آدم تاخاتم بوده است 3.نشان دادن غرب وتمدن آن به عنوان ظلمات آخرالزمان 4.تحمیل سبک زندگی غرب به دنیا و از بین بردن فرهنگ ملل 5.ریشه های تئوریک غرب(پوچ گرایی مصرف زدگی بی هدف بودن و پست هدف بودن فرار یا بی خبری ازآرمانها وواقعیت زدگیه منفی وایستا و...) و وجود رگه هایی از آن در زندگی حال مردم جهان به ویژه ایران 6.روزمره زدگی مردم وتعلق به فرهنگ تکنولوژی وموارد بسیار دیگر... این موار بالا که عنوان شد مربوط به قسم اول مستند می باشد که بیان واقعیات زندگی امروز در قرن21در امتدادحرکت هدفمند تاریخ که مردم از آن بی خبرند!!در قسم بعدی مستند قرار است که زوایای مختلف مقوله وفرهنگ عظیم مهدویت مورد بررسی و آنالیز قرار بگیرد وزوایای ناپیدای آن بررسی ومعرفی شود وعلل مظلوم واقع شدن این فرهنگ در امروز ایران اسلامی وهمینطور کل جهان وهستی وعوامل غفلت از آن که به قول خود شما انگار ابلیس تمام سواره وپیاده نظام خود را برای غفلت هر چه بیشتر ما از این فرهنگ تمدن ساز بسیج کرده است.در این بخش مصاحبه ها ی زیادی با متخصصین این حوزه که با نگرشی متفاوت به این مقوله پرداخته اند در نظر گرفته شده است که با شناسایی افراد وبررسی آثار وحوزه ی تخصص آنها در حال تلاش برای مصاحبه با این افراد گرفته ایم. در این بخش زوایای ناپیدای معارف مهدوی نظیره تمدن مهدوی (که در این بخش باید تفاوت آن با تمدن امروزی بیان شود شاید باعث کمرنگ شدن تعلق بشر به این دجال شود) با تمام قسم هایش نظیر فرهنگ سیاست اقتصاد شهرسازی وتکنولوژیک و....ونقد برخی نگرشهای موجود و آسیب زای این عرصه که در چند سال اخیر ازسال88به این سمت اوج گرفت والان در پی افول است که آن نگرش دشمن شناسی افراطی وسطح پایین ونمادگرایی که از شما استاد عزیز پوشیده نیست که خیلی از افکار را به این سمت معطوف کرد ومتاسفانه بیش از آن که خیر برسان شرش دامن گیر فرهنگ عظیم مهدویت شد.بی شک در مقوله ی مهدویت یک رکن اساسی دشمن شناسی است اما اگر سطح این دشمن تا نماد گرایی نزول کند آسیب زا می باشد ودشمن اصلی فرهنگ مدرنیته وغرب است که باید شناخته شود وشناخت آن وارائه ی راه کار برای رهایی ازآن بی شک جزئی از پازل دین شناسی می باشد.(البته نمادشناسی ودشمن شناسی به سبک قبل برای عده ای متخصص بی فایده نیست اما عمومی کردن آن وپیوند زدن آن با معارف مهدوی چیزی جز آسیب به فرهنگ مهدوی نداشته است)ونشان دادن ارگانه ای مسئوا و متخصص در کم کاری در حوزه های مختلف نظیر کتاب مفید نمایش سینما بازی رایانه ای و...که با عرض تاسف در مراسمات صداوسیما در نیمه شعبان با موضوع مهدویت فیلمی ساخته نشده به جز یک فیلم به نام خواب زمین که در کوران انواع برنامه های سبک در رسانه ی ملی جایگاه خود را پیدا نکرد وجای بسی تاسف که گروهی شیعه پاکستانی در انگلیس راجع به امام مهدی (ع) فیلم سازی می کنند. ودر بخش دیگر این قسمت از مستند موضوع های مختلفی نظیر انتظار منفی وایستا می پردازیم که به عنوان مثال روستای ایستای طالقان موضوع خوبی است که می توانیم در کنار زندگی به دور از موعود شهرنشینان امروزی وغوطه ور در تکنولوژی وروزمره گری این روستا را به عنوان سمت دیگر نگاه تفریطی به موعود به عنوان افراط گری در این مقوله بیان کنیم. ودر بین قسم اول مستند بیان واقعیات وقسم دوم بیان مهدویت به عنوان جایگزین تمدن غرب حدالمقدور بتوانیم راه کاری برای این جمود تاریخی ارائه دهیم. این یک کلیات خیلی مختصر از پروژه بود که خدمتتان ارائه شد. ازشما به عنوان کسی که در منابع اسلامی به شیوه ای عقلانی وعمیق نظر دارید وهم چنین غرب وپایه های تئوریک آن را می شناسید قائل به جایگزین بودن مهدویت برای آن هستید وهم چنین جزء بهترین اشخاصی هستید که آوینی وشیوه ی کارآن بزرگوار ودغدغه های آن را می شناسید تقاضا داریم این خادمان ناچیز امام مهدی را در این پروژه از راهنمایی های خود محروم نکنیدوهرکمک وپیشنهادی را برای بهتر ساخته شدنه این مستند رابه ما بگویید تا روی چشم گذاریم.یامهدی التماس دعا(گروه اویس)
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا را شکر که متوجه ضرورت چنین امر مهمی شده‌اید، مطمئن باشید وقتی نگاه انسان به موضوع درست بود، جای خود را در نظام الهی و فطرت انسان‌ها باز می‌کند، همین‌که دست به کار شدید مددهای الهی ظهور می‌کند و پس از مدتی به چیزهایی می‌رسید که در ابتدای امر تصور آن را هم نمی‌کردید. به تعبیر قرآن: «... یُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِیَغِیظَ بِهِمُ الْکُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِیمًا» همانند زراعتى که جوانه‏هاى خود را خارج ساخته، سپس به تقویت آن پرداخته تا محکم شده و بر پاى خود ایستاده است و بقدرى نموّ و رشد کرده که زارعان را به شگفتى وامى‏دارد؛ این براى آن است که کافران را به خشم آورد(ولى) کسانى از آنها را که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام داده‏اند، خداوند وعده آمرزش و اجر عظیمى داده است‏. موفق باشید
4151
متن پرسش
سلام علیکم خدا قوت ، استاد گرامی چند وقت است که دچار یک حالت روحی خاصی شده ام که علت ان را نمی دانم بیشتر اوقات در یک حالت گریه و بغض الودگی هستم بدون اینکه مشکل خاصی داشته باشم ، مدام احساس خسران می کنم و این باعث می شود دچار گرفتگی شوم ، وقتی در تلویزیون یا حتی در جای دیگری از ائمه سخنی می شنوم اشکم سرازیر می شود با این که سخن کاملا امید بخش است گاهی به خودم طعنه می زنم که ذکر خدا در قلبم جاری نیست که ارام نیستم ، دنبال چیزی می گردم ، دنبال گمشده ای ، به کاری که میکنم مطمئن نیستم و فکر می کنم کار بهتری را باید انجام دهم »، علت چیست ؟ لطفا کوتاه جواب ندهید سپاس گرارم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: جواب بلند بنده یک کلمه است؛ دلت هوای نور حضرت حق از طریق صاحب‌الأمر«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» کرده است با معارف حضرت روح‌الله خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» دلت را آشنا کن تا به طریق صحیح آن را تغذیه کنی. کتاب «اسماء حسنی، دریچه‌های نظر به حق» به عنوان پلی که بتوانیم با آثار حضرت امام آشنا شویم نوشته شده. موفق باشید
4150
متن پرسش
در استدلال عقلی بر وجود امام زمان (یا همان استدلال سومِ شما در اثبات لزوم سلوک ذیل شخصیت حضرت امام)، سؤال و جواب‌های بسیاری بین ما رد و بدل شده‌است. وقتی شما این استدلال را برای معصوم به کار می‌برید، می‌فرمایید: «وجود امام زمان را هم اثبات می‌کند»، وقتی دربارة حضرت امام به کار می‌برید، می‌فرمایید: «فقط وجود سیره‌اش را ثابت می‌کند.»! اگر این استدلال لزوم وجود مصداقش را هم ثابت می‌کند، حضرت امام مصداقش نیست. و اگر لزوم وجود مصداقش را ثابت نمی‌کند، نمی‌توان وجود امام زمان را از طریق این استدلال ثابت کرد!
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وجود مقدس حضرت صاحب‌الأمر«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» به عنوان یک حقیقت صاحب اصلی همه‌ی نوری است که زعیمان الهی در زمان غیبت به بشریت می‌رسانند و لذا طبق قاعده‌ی صاحب و تابع، اشخاصی مثل حضرت امام به نور تابعیت خاص از حضرت صاحب‌الأمر«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» در صحنه‌اند و به همان دلیل که عالم هستی امام می‌خواهد حکمت خداوند اقتضاء می‌کند در زمان غیبت نور هدایت الهی توسط زعیمی ظهور کند، هرچند آن به تبع صاحب اصلی هدایت دوران یعی حضرت صاحب‌الأمر«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» باشد و سیره‌ی آن زعیم مدت‌ها در حکم حضور آن زعیم است تا تاریخی جدید ظهور کند و تا خود حضرت ظهور بفرمایند که بنده معتقدم بعد از نور جامع حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» جهان آماده‌ی ظهور خود حضرت است و بی‌حساب نبود که حضرت روح‌الله«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» فرمود: این انقلاب را به صاحب اصلی‌اش تقدیم می‌کنیم. حضرت روح الله معارفی را برای ما به یادگار گذارد که با رجوع به آن‌ها إن‌شاءاللّه ظرفیت فهم مقام حضرت صاحب‌الزمان«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» فراهم می‌شود. موفق باشید
4126
متن پرسش
سلام استاد. چرا موجودات نمی توانند بدون واسطه، فیوضات را دریافت کنند؟لزوم منطقی واسطه فیض چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شدت مرتبه‌ی عالیه‌ی وجود اقتضاء می‌کند که تنها از آن مرتبه چیزی صادر شود که همسنخ آن مرتبه باشد و سایر موجودات با واسطه‌ی مراتب عالی‌تر وجودشان ایجاد شوند. این موضوع را در بحث برهان صدیقین می‌توانید دنبال کنید. موفق باشید
نمایش چاپی