بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: انسان‌شناسی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
13968
متن پرسش
با سلام: برای فهم کتاب مصباح الهدایه حضرت امام (ره) چه کتابهایی یا چه علومی را باید خواند؟ آیا بدون استاد هم می شود آنها را آموخت؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از مطالعه‌ی کتاب‌های «ده نکته» و «برهان صدیقین» و «معاد» همراه با شرح صوتی آن‌ها، کتاب «خویشتن پنهان» مطالعه شود و سپس به شرح صوتی «تفسیر سوره‌ی حمد» امام بپردازید تا إن‌شاءاللّه مقدمات فهم کتاب «مصباح الهدایه» فراهم شود. موفق باشید

13966
متن پرسش
با سلام و عرض ادب و احترام: برای رسیدن به معرفت نفس و معرفت قلبی خداوند من باید چه اعمالی انجام بدهم و این که آیا باید دنبال استادی باشم یا نه و اگر استاد می خواهد از کجا پیدا کنم؟ خواهشمندم در صورت امکان بطور کامل مرا راهنمایی کنید... سپاسگذارم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گفت: «تو پای به راه در نه و هیچ مپرس / خودْ راه بگویدت که چون باید کرد». از طریق معرفت نفس شروع کنید ان شاءاللّه مراحل بعدی برایتان آشکار می‌شود. موفق باشید

13937
متن پرسش
سلام علیکم: بنده چند روزی است شروع کرده ام فایل ها «ده نکته از معرفت نفس» را گوش می دهم. استاد در جلسه نهم بحث وحدت و کثرت را مطرح کردند و پیرامون آن قدری صحبت کردند. من این بحث کثرت و وحدت را متوجه نشدم. اگر به طور مبسوط و قابل فهم توضیحاتی بفرمایید ممنون می شوم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بتوانیددر ادامه‌ی این مباحث، مباحث برهان صدیقین را دنبال بفرمایید إن‌شاءاللّه تا حدّی موضوع، برایتان روشن می‌شود. موفق باشید

13929
متن پرسش
سلام علیکم. ببخشید دوباره مزاحم اوقات استاد شدم. عرضم به محضرتان مشورتی دوباره بود. استاد. بنده بیست سال سیر کردم بی استاد و فقط با مشورت جلو بردم کار را. با اسفار جلو بردم. با فصوص بسیار خوب جلو بردم کار را. دائم با اساتید در ارتباط بودم به صورت مشورتی. همانطور که عرض کرده بودم احساس رکود در سیر می کنم. البته می دانم که احساس است. چون بعضی وقتها در این قبض و بسط حالی خوش هم دست می دهد. قبلا کمتر بود. ولی الان محجوبیت بیشتر شده. از طرفی ترس دارم. از طرفی هم آن قائده را می دانم: (با صد هزار جلوه برون آمدی تا با صد هزار جلوه تماشا کنم تو را). می دانم با جلوات دیگر می آید . اینها را متوجه هستم ولی گویا فنا و بقا بعد از فنا هم هست. خب اگر اینگونه است پس باید برای آن منزل آماده شد. از آنجایی که (صوفی ابن الوقت باشد ای رفیق \ نیست فردا گفتن از شرط طریق) به این فکر افتادم سریعا کسب چاره کنم و به دنبال ادامه راه باشم. چون نمی خواهم این طعم شیرین را که بعضی وقتها سراغم می آید از دست دهم. آنقدر شیرین است که وقتی این حالت می رود باز هم تا چند وقت متحیرم... استاد، مرا ببخشید اینقدر راحت می نویسم و می گویم. چون علاوه بر این که شما را استادم می دانم، شما را به عنوان دوستی می دانم که بسیار راحت با او درد دل کنم. البته اگر کنارتان بودم فکر نکنم به این راحتی حرف می زدم. اینجا راحت تر حرف می زنم. استاد بنده درسته اسفار و فصوص خواندم درسته که کتب عرفانی بسیار خواندم ولی الان کمی تحیر دارم و نمی توانم تشخیص بدهم کدام منزلم. کجا هستم. بسیار تعجب آور است ولی شده دیگر. آنقدر فکرم شده آمدن حال او که تقریبا تمام نمازهایم با گریه است. چون در نماز دری باز می شود و عنایتی می شود ولی افسوس که بدن طاقت ندارد که زیاد در نماز بماند. و وقتی هم که امام جماعت می ایستم مردم طاقت ندارند. و بالاخره باید نماز را تمام کنم. اگر دست خودم بود دائم در نماز می ماندم اگر شدنی بود. استاد بسیار متحیرم. یک خواسته از شما دارم و چند سوال. 1. از شما به عنوان شاگرد خواهشمندم اگر می شود کمی در مورد حالاتم توضیح دهید و بگویید در چه منزلی ممکن است باشم. البته اگر باشم..! (از اصطلاحات عرفانی استفاده کنید هم متوجه می شوم، شما هم وقتتان کمتر گرفته می شود). 2. استاد بنده گمان می کنم راه دارد پیچیده تر می شود و شیرین تر. چون راه ها یک به یک بسته می شوند و یک راه می ماند آن هم خود ذات اقدسش. احساس می کنم دیگر استاد بگیرم بهتر است. به نظر شما به چه کسی رجوع کنم؟ استاد تحریری. استاد فیاض بخش. استاد صمدی. استاد یزدان پناه . استاد رمضانی. کدام را می شناسید معرفی کنید ممنون می شوم. 3. در مورد شهوداتی که رخ می دهد چه سمعی چه بصری و... از کجا می توان تشخیص داد که حقیقت دارد یا خیر. یا کدام شهود بخاطر چیست؟ التماس دعای رفع موانع داریم. یا علی مدد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- خود جنابعالی با توجه به کتاب «منازل‌السائرین» که یک مجتهد در این رابطه در آخر عمر آن‌را تنظیم کرده؛ متوجه خواهید شد. مثلاً در یقظه در مرتبه‌ی مرید هستید که رجوع به حق دارد، یا در مرتبه‌ی خاصّه می‌باشد که شهود نسبت به حق دارد یا در مرتبه‌ی ثالث یقظه یعنی مرتبه‌ی خاصة الخاصه می‌باشید که مقام «بقاء بعد از فنا» است. در سایر منازل نیز قضیه به همین شکل است 2- همه‌ی عزیزان نامبرده را تا حدّی می‌شناسم. به نظرم اگر در معرفت نفس کار کرده‌اید و به عنوان مثال موضوعات کتاب «خویشتن پنهان» را در حین مطالعه، تصدیق قلبی می‌کنید؛ بهتر است با نگاه آقای یزدان‌پناه جلو بروید، ولی خودتان مسئول خودتان باشید. موفق باشید

13898
متن پرسش
با سلام و درود: برای درمان اختلالات روحی و روانی از جمله وسواس و افسردگی آیا باید حتما به روانشناس یا مشاور مراجع کرد یا به اساتید عرفان و اخلاق هم می توان مراجعه کزد؟ رشته ام مشاوره است. آیا مشاوره دادن فقط منحصر به تحصیل کنندگان رشته مشاوره است و اساتید اخلاق اجازه مشاوره در امور مشاوره ازدواج و تربیت کودک و... را ندارند؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکس ابعاد مختلف روح انسان را بیشتر بشناسد با احاطه‌ی کامل‌تری می‌تواند به انسان‌ها مشاوره دهد ولی چون امروزه انسان‌ها به جهت تکنولوژی‌های پرشتاب، خیالات آشفته‌ای پیدا کرده‌اند، رشته‌ی مشاوره در این حوزه مطابق آزمون‌ها و خطا، راه‌کارهایی را یافته است. ولی از آن جهت که این علم یک علم تجربی است و ابعاد قلبی و باطنی انسان در دسترس علوم تجربی نیست، این موارد را باید به اهلش واگذار کرد. موفق باشید

13896
متن پرسش
سلام: استاد مراتب شهود عرفانی از پایین تا بالا چیست؟ می توانید کمی توضیح دهید. کتابی هم اگر معرفی کنید ممنون میشم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موضوعات را باید در مقدمه‌ی کتاب «فصوص الحکم» و یا مقدمه‌ی «منازل السائرین» دنبال بفرمایید. شاید اگر بعد از مباحث ده نکته و برهان صدیقین، همراه با شرح صوتی آن‌ها به مباحث شرح سوره‌ی حمد امام رجوع فرمایید جواب سؤال‌تان را بگیرید. موفق باشید

13892
متن پرسش
در مورد حرکت جوهری می دانیم که حرکتی هست که در جوهر جسم به صورت اشتدادی و تکاملی هست.. آیا میتونیم بر این اساس این طور بگیم که این حرکت جوهری به تدریج موجب قدرت عقلانی انسان در دوره های زمانی بعد از خلقت انسان میشه و تکامل عقلی زیر سر حرکت جوهری هست و اگر در زمان ظهور عقول مردم کامل شده قابل توجیه با حرکت جوهری باشه؟ و آیا میتونیم بر اساس حرکت در جوهر قائل به تکامل انواع بشیم؟ که البته با توجه به بحث وحدت صنع این نوع از تکامل به تدریج و مطابق قوانین ماده صورت میگیره؟ به این معنا که یکی از لوازم این بحث قدرت عقلانی و جسمانی مردم در زمان ظهور باشه؟ یا در روایات می بینیم که ائمه دارای سایه نیستند قابل توجیه با این مسئله باشه که در اثر حرکت جوهری اولیا به نوعی لطافت در جسم رسیدن که البته عامل سرعت بخشیدن و جهت دهی به حرکت در جوهر ریاضت های شرعیه باشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید حرکت جوهری تنها در عالم ماده معنا دارد و تکامل عقلی مربوط به سلوک نفس ناطقه است در صورتی‌که حجاب‌های بین خود و عالم را برطرف کنیم به همین جهت می‌بینید در عین این‌که همه‌ی انسان‌ها مشمول حرکت جوهری از نظر ابعاد مادی هستند، تکامل عقلی پیدا نمی‌کنند 2- حرکت جوهری وقتی مربوط به ذات عالم ماده بود دیگر برای قسمت خاصی از عالم مثل انواع موجودات زنده کمالی را در بر ندارد. تکامل انواع بر فرض صحت که بسیار بعید است، مربوط به تجلیات صوَر مختلف است در زمینه‌ی مادی مستعد 3- در زمان ظهور نیز با رفع حجب، کمالات خاصی به عالم می‌رسد در حالی‌که حرکت جوهری عالم ماده تا آخر با هویت مادی عالم ادامه دارد نه آن‌که مثلاً اگر پنجاه در صد قوه‌های عالم تبایل به فعل شد عالم ماده پنجاه درصد از هویت مادی خارج شود. موفق باشید

13884
متن پرسش
با سلام: در یک مراسم شنیدم که حضرت عیسی (ع) در آسمان سوم زندگی می کند ولی طبق نکته دهم معرفت نفس تضاد دارند، چون به عالم بالاتر رفتند و تجرد دارند دیگر در جایی نباید باشد؟ و اینکه عالم ماده از هفت آسمان و کرسی و عرش است، حال در حدیثی داریم باران از عرش نازل می شود چطور می شود، این عرش مادی است یا باطن عرش؟ یعنی عالم عرش و کرسی و ماده که گفته می شود باطن عالم ماده کرسی است و باطن کرسی عرش است و اینکه ملائکه حامل عرش اند این عرش مادیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آسمان سوم یعنی باطنِ باطنِ باطنِ عالَم ارض که شدیداً مجرد است و هویت حضرت عیسی (ع) با تجرد کامل در آن آسمان هستند و وقتی روایت می‌فرماید باران از عرش نازل می‌شود یعنی جنبه‌ی معنوی باران با نور اسماء عرشی به صحنه می‌آید. موفق باشید

13883
متن پرسش
بسمه تعالی با سلام و عرض ادب و احترام خدمت شما استاد بزرگوار: این نامه بنده در درجه اول درد دلی است که می خواهم با دوستی صاحب دل مطرح نمایم و در درجه دوم از استادی فرزانه طلب دستوری نمایم تا از این بحران خارج شوم. استاد عزیز بنده حدود 7-8 سال پیش بطور عادی زندگی می کردم و خیلی در قید و بند دین داری نبودم تا اینکه به توفیق الهی تغییری اساسی در زندگی ام ایجاد گردید و به اصطلاح عقلم اومد سر جاش... پس از تغییر، چند ماهی سرگردان بودم و نمی دانستم باید چه کنم، و خیلی جاها رفتم... تا اینکه به لطف الهی با مسیر معرفت نفس و عرفان و فلسفه آشنا شدم و دیدم که بسیار علاقه و استعداد نیز در این مباحث دارم. و حتی رشته دانشگاهی ام را از مهندسی تغییر داده و ارشد فلسفه اسلامی گرفته ام. تازه فارغ التحصیل شده ام. تقریبا 3-4 سال پیش کاسبی ای راه انداختم و آن هم عطاری است. و در همان حین نیز متاهل شدم. همان اوایلی که با عرفان آشنا شده بودم حالم خیلی خوب بود و مباحث را بطور جدی پیگیری می کردم. اما خیلی کم کم شروع به تنزل کرد. بنده ای که سحرها داشتم و بعضا خواب های خوشی و حالات خوبی در سحر داشتم، نماز شبم ترک نمی شد، تفکر در شب و خلوت و حسابرسی ازم فوت نمی شد، کم کم شروع شد به کم شدن و تا جایی رسیده که حتی نماز صبح ازم قضا می شود و حتی بعضا بیدار هم هستم اما یا نمی توانم از جایم بلند شوم و یا هربار شیطان یه جوری مانع می شود. و همین مساله بسیار در روحیه بنده تاثیر گذاشته و اراده و همت را از بنده سلب کرده و روزهایی که نمازم قضا می شود بسیار عصبانی و ناراحت هستم و همین دلیلی شده که العیاذ بالله با اهل بیتم بد رفتاری می کنم و گاهی همین ناراحتی اخلاق خوش را از من گرفته و ناخوشی را جایگزین آن می کند. و چون می دانم کسی که سحر ندارد به جایی نمی رسد بیشتر داغون می شوم و گاهی دیگر امید تلاش روزمره را ندارم. خودم می دانم انسان دایما انقلاب قلبی دارد و حالش متغیر است، بنده اصلا دنبال حال خوش نبوده و نیستم و کاری به لذت و حال سحر ندارم. فقط می خواهم اراده و همت تحصیل علوم معارف حقه الهیه در من روز افزون گردد و خوابم کم شده و سحرها سرحال باشم. نماز شب، خلوت سحر، و نماز اول وقت صبح را دوباره بدست بیاورم و امید تلاش برای خودسازی را در وجودم بیابم... حال با این اوصاف استاد عزیز تر از جانم شما چه دستوری می فرمایید که بنده از این کتلی که در آن افتاده ام عبور کنم؟ البته در درجه اول نیازمند دعای خیر جنابتان هستم تا در سایه لطف شما ما هم ذره ای از شهد شیرین معرفت بچشیم. در پایان از اینکه محبت فرمودید و وقت برایم گذاشتید کمال تشکر را دارم. ان شاءالله خداوند متعال خیر کثیرتان دهد. التماس دعای فراوان از برای همگان را مسئلت دارم. در پناه قرآن باشید. یاعلی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سیر انسان در عین قبض و بسط‌هایی که دارد باید با طیّ منازل همراه باشد، چه منازل معرفتی و چه منازل سلوکی. در منازل معرفتی مباحث کتاب معاد با شرح صوتی آن و کتاب «خویشتن پنهان» پیشنهاد می‌شود. و در منازل سلوکی کتاب «منازل السائرین» با شرح استاد حجت الاسلام یزدان‌پناه از مؤسسه‌ی امام خمینی قم پیشنهاد می‌گردد. موفق باشید

13882
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد گرامی: 1. تعریف فیزیسین ها از تن آدم چیست؟ بدن را چه تعریف کرده اند؟ 2. تعریف آنها از نفس چیست؟ 3. تعریف روانشناسها از نفس چیست؟ ممنونم استاد التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این سوالات را از من نباید بپرسید؛ احاطه‌ی بنده در این موارد نیست. موفق باشید

13867
متن پرسش
سلام: استاد من مدتی به کتاب «آنگاه که فعالیت های فرهنگی ‍‍پوچ می شود» شما علاقمند شدم و مقداری از آن را مطالعه کردم و به جایی رسیدم که دیگر برایم نامفهوم بود و وقتی از شاگردانتان علت را پرسیدم گفتند ابتدا باید «معرفت النفس» و «برهان صدیقین» را کار می کردی و بعد سراغ این کتاب می رفتی. اما بنده اکنون در شرایط خاصی هستم که نمی توانم روی کتب شما وقت بگذارم و از طرفی نگران عمر و جوانی خودم هستم که نکنه به پوچی بگذره هر صبح که از خواب پا میشم و در هر لحظه از خودم می پرسم آیا من در مسیری که معبود می خواد هستم یا «یعلمون ظاهره من حیات الدنیا و هم عن الاخرتهم غافلون» هستم من این چند سال اخیر تو بحران هویت اسلامی ایرانی بودم و به لطف خدا از این مرحله عبور کردم و می خوهام سیر الی الله رو به عنایت خود تبارک و تعالی شروع کنم اما همیشه نگران هستم که آیا اعمالم درسته و آیا دارم به وظایفم خوب عمل می کنم یا نه؟ سوالم از محضر شریف اینه که اگه من بخوام از همین امروز کاری کنم که آخر عمر مانند خیلی از پیران جامعه سرخورده و نادم نباشم چه باید بکنم و چه رویکردی باید داشته باشم؟ صبحم رو چگونه و با چه رویکردی آغاز و اون رو ادامه بدم که شرمنده جوانیم نشم و چه کنم مکر لیل و نهار به رویکرد متعالیم ضربه نزنه. استدعا دارم منو به کتاب و جزوه و صوت رجوع ندید چون باور کنید شرایط زندگی به نحویه که اصلا نمیتونم رو مطالعه تحقیقی دینی وقت بگذارم
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال با رجوع به معارف معرفت النفسی راهی به سوی حق برای شما گشوده می‌شود. فایل صوتی «ده نکته از معرفت نفس» که بر روی سایت هست، کارساز است. موفق باشید

13863
متن پرسش
با سلام: استاد می خواستم نظرتون رو درباره این علوم روانشناسی که تحت عنوان علوم موفقیت شخصی هستند بدانم. در این علوم مطالبی که گفته می شود که انسان را به موفقیت و ثروت می رساند و مدرسان این جور دوره ها در مورد قدرت خلق کردن مغز انسان صحبت می کنند که انسان می تواند با استفاده از مغزش یک زندگی عالی برای خودش خلق کند ولی بحث من سر این است: 1. انسان موفقیتش دست خودش است یا دست خدا؟ اگر در مورد ضمیر ناخودآگاه اطلاعاتی دارید لطفا بگوئید. 2. ضمیر ناخودآگاه چنین قدرتی تحت عنوان خلق موفقیت دارد یا نه؟ 3. و اینکه آیا به نظر شما خلق موفقیت های شغلی و درسی در این دنیای فانی که هدف لقاءالله است و نظام آن «انا لله و انا الیه راجعون» است مهم است یا انسان فقط باید به آخرتش فکر کند؟ استاد نظر شما برای من خیلی ارزشمند است لطفا جوابم را سریع تر بدهید. اگر امکان دارد جواب سوال 3 را خیلی کامل بدهید که یک سری مسائل برایم روشن شود و اگر کتابی در این زمینه دارید معرفی کنید با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» تا حدّی جایگاه سوبژکتیویته تبیین شد و این‌که انسان در این نگاه، به جای رجوع به حق و متصل شدن به منبع لایزال کمال مطلق، گرفتار یک‌نوع خودشارژی می‌شود و این عملاً یک‌نوع توهّم‌زدگی است، حال چه تحت عنوان ضمیر ناخودآگاه از آن یاد کنیم یا به آن نام  قدرت خلق‌کردن مغز بدهیم. موفق باشید

13850
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: با توجه به جلسه اول کتاب «آشتی با خدا»، به صورت کلی و یک قاعده عمومی بیان می کنید که پوچی عامل کفر است و کفر به یاس می گراید، این در حالی است که افراد بسیاری وجود دارند که هیچ بهره ای از ایمان به خدا ندارند ولی به پوچی و یاس نرسیده اند (جزو حالتی که خودشان پوچیشان را درک نمی کنند نیستند). این مسئله را با آن قانون کلی چگونه می شود جمع کرد؟ و آیا هر زندگی غیر الهی به پوچی می رسد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: لایه‌ی اصیل انسان فطرت انسان است و فطرت تنها با اُنس با خدا زنده می‌ماند. لذا این نوع افراد که می‌فرمایید ممکن است به جهت مشغله‌های دنیایی، آگاهیِ روشن و ملموسی به پوچی خود نداشته باشند، ولی در عمق جان که از آن‌ها جدا نیست در جانِ خود غمِ بی‌خدایی را دارند. حال چه در این دنیا و چه در آن دنیا وقتی این مشغله‌ها فرو افتد با چنین غم جانکاهی روبه‌رو خواهند شد. موفق باشید 

13844
متن پرسش
با سلام و درود: برای خودسازی راه توحیدی قوی تر است یا معرفت نفسی و یا هر دو با هم؟ علم کلام در خودسازی تاثیر دارد یا ندارد و چرا؟
متن پاسخ

- باسمه تعالی: سلام علیکم: علم کلام بیشتر برای جواب‌دادن به شبهات است در موضوعات عقیدتی. ولی معرفت نفس از یک طرف ما را منوّر به نگاه توحیدی می‌کند و از طرف دیگر مقدمه می‌شود برای توحیدی بالاتر. موفق باشید

13837
متن پرسش
با سلام: منظور از وجه الهی اشیاء چیست؟ آیا منظور نفس ناطقه انسان هست؟ یا وجود برتر انسان در عوالم مثال و عقل و عالم اله؟ یا همان وجود خاکی اما از نقطه نظر اینکه متن جسم و جان او را حق تشکیل داده است؟ که در این صورت فنا برای او قابل تصور است یا منظور چیز دیگریست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این بحث مفصلی را می‌طلبد. همین اندازه عنایت داشته باشید که وجه حقّانی و وجودی هر مخلوقی، وَجهِ الهی آن مخلوق است. موفق باشید

13824
متن پرسش
بسمه تعالی استاد طاهرزاده عزیز سلام علیکم: استاد از وقتی بحث معرفت نفس را گرفته ام به حقیقت بحث نفس مغرور گردیده ام و حالات عجیبی برایم حادث شده است... 1. یکی اینکه بعضی توانایی های نفسم ظهور پیدا کرده است که نمي دانم اتفاق خوبی هست يا نه؟ 2. من قوه متصوره بنظر خودم فوق العاده ای دارم یعنی تصویر حرف ها و گفته و نوشته ها را به عينه می بینم حتی این زمان که مشغول نوشتن این پیام هستم جمال حضرتعالی در پيش چشمم هست و... و اين موضوع برايم آزار دهنده شده است طوری که نمی توانم بین حقایق قلبم و تصوراتم تمیز بدهم، چه کنم؟ همین امر مشکلات زیادی برایم ایجاد کرده و وقتی موضوع حضور در معرفت نفس مطرح می شود حضور یافتن بسیار سخت شده طوری که می دانم که ماسوالله اصلا وجود ندارد ولی تصاویر برایم ایجاد تکثر کرده است، طوری که نه خدا را می بینم و نه غیر خدا برایم مهم است... در برزخی عجیب گیر افتاده ام! ببخشید بابت پرحرفي همیشگی ام. خدا عاقبت ما و شما را ختم بخیر بگرداند. یا علی مدد
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در کتاب «هدف خیال و عقل و قلب» عرض شد این صورت‌ها به خودی خود چیز بدی نیستند. إن‌شاءاللّه عکس مه‌رویان بستان خدا می‌باشند. مهم آن است که از طریق این کثرات با همه‌ی زیبایی‌های قدسی‌اش ما آینه‌ای بسازیم جهت نظر به آن حقیقت وَحدانی. موفق باشید  

13817
متن پرسش
سلام: جلسات کتاب «مصباح الهدایه» کی تموم میشه؟ آیا برای شروع «مصباح الهدایه» پیش نیازی هم باید طی بشه یا همین جور قابل فهم هست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتمام شرح کتاب «مصباح الهدایه» به عهده‌ی خداوند است. البته و صد البته برای فهم آن مقدمات بسیاری نیاز است. از معرفت نفس و برهان صدیقین و مباحث معاد، گرفته تا عرایضی که در شرح تفسیر سوره‌ی حمد امام قبل از این به عمل آمده است. موفق باشید

13823
متن پرسش
سلام: خدا قوت. 1. از جناب استاد عاجزانه خواهشمندیم که یادداشتی درباره اربعین و زیارت در اربعین بنویسند 2. از جناب استاد عاجزانه خواهشمندیم بعد از اینکه یکی از سه جلسه هفتگیشان که تمام شد، زحمت بکشند. منت بر سرمان بگزارند اگر صلاح می دانند کتاب معرفت نفس و حشر را شرح بفرمایند. چون کسانی مثل بنده که توفیق داریم با سیر شما کار کنیم تنها مشکلمان این است که شرح آن کتاب بسیار کم کیفیت و اجمالیست. 3. از جناب استاد عاجزانه خواهشمندیم که بعد از کتاب مصباح الهدایه. کتاب چهل حدیث را هم عنایتی داشته باشند اگر صلاح می دانند. استاد. اینها فقط صحبت بنده حقیر نیست. خیلی ها این صحبتها را قبول دارند و منتظر شما هستند. خیلی از شما ممنونم. خدا ان شاءالله به شما قوت و قدرت و توفیق روز افزون عنایت کند تا به فرهنگ ناب محمدی صلوات الله علیه، خدمت کنید. همانطور که تا الان بسیار این کار را کردید. ما شاگردان کوچکتان را هم حتما دعا بفرمایید در کربلا. یا علی التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- إن‌شاءاللّه  2- دعا کنید خداوند توفیق تشکیل محافلی را به بنده بدهد که در آن علاوه بر تبیین اشارات کتاب «مصباح الهدایه» به اشارات کتاب «معرفتِ نفس و حشر» نیز بپردازیم. «شکر بسیار که ما عاشق این انجمنیم». موفق باشید

13812
متن پرسش
سلام: استاد تعریف دانشمندان فیزیک از نفس یا من چیست؟ کدام فیزیک دان به نظر معرفت النفسی توانسته نزدیک بشود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امثال آیان‌باربر در کتاب «علم و دین» و یا وایتهد در مجردبودن نفس مشکلی ندارند. بحث در دقایق موضوع است که آن‌ها ورود پیدا نکرده‌اند. موفق باشید

13810
متن پرسش
استاد عزیز سلام: 1. آیا اعتقاد به خدا و درک خدا ذاتی است همانند بدیهیات؟ 2. اگر اعتقاد به خدا ذاتی است پس چرا برخی شک می کنند و ما یا برای اثبات خدا دلیل می آوریم؟ ما که برای بدیهیات دلیل نمی آوریم و نیازی هم به دلیل نیست چون واضح و روشن هستند، حال چگونه است که خداوند نیاز به اثبات دارد؟ 3. چه تفاوتی بین بدیهیات که ذاتی انسان هستند و اعتقاد به خداوند هست که برای بدیهیات دلیل نیازی نیست اما برای اثبات خدا دلیل نیاز هست؟ لطفا تفاوت این دو را بیان کنید. 4. از طرفی می دانیم که همه از خدائیم و وجودمان و علت اصلی وجودمان خداست به همین دلیل باید ذاتا به خدا همانند بدیهیات علم داشته باشیم، پس چرا وجود خداوند را اثبات می کنیم و چرا برخی به خداوند ایمان نمی آورند و کافر هستند؟ مگر ذاتی نیست؟ با تشکر
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: اعتقاد به خداوند فطری است و از جهتی با بدیهیات متفاوت است. زیرا بدیهیات در دسترس هر انسانی در هر حالتی هست. ولی فطریات ابعاد متعالی و برترِ هر انسانی است و هرکس به اندازه‌ای که از عوامل غفلت از فطرت فاصله بگیرد، فطریات خود را احساس می‌کند و دستورات شریعت در همین راستا است. موفق باشید

13807
متن پرسش
با سلام: چند تا سوال داشتم لطف میکنین اگه جواب بدید. یکی اینکه مجرد نسبی یعنی چی؟ یکی اینکه نفس زمانی که به عالم عقل کل میرسه چه ویژگی پیدا میکنه؟ آیا اینکه مراتب نفس ما حس و خیال و عقل است نفس با عقلانی شدن در عالم مجردات چه تغییری میکنه؟ فرق بین صادر اول یا عقل کل و ماده در چه چیزهایی است؟ معاد جسمانی یا روحانی کدام است؟ با توجه به اینکه نور عقل روشنگر است و خود نور است ولی خود مخلوق است ربط بین نور عقل مخلوق و جسم ادراک شده با آن نور چیست؟ فرق اسماء و صفات در علم آدم اسماء کلها چیست؟ اجسام روح ندارند اما معنی این جمله ی عارفان که برون عکس درون است چیست؟ آیا اگر از ماده بالا رویم اجتماع نقیضین انجام می شود؟ فرق وحدت حقه حقیقیه و ظلیه چیست؟ آیا می شود طی الارض جسمی نباشد؟ آن چراغ در آیه سی و پنج سوره نور چیست؟ تجلی ذات برای ذات یعنی چه؟ و آخر اینکه نسبت علم و ذات حق تبارک و تعالی؟ تک تک این سوالت برای من یه دنیا ارزش داره ممنون میشم جواب بدین.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مجرد نسبی یعنی موجودی که هنوز همه‌ی قوه‌هایش بالفعل نشده است. برعکسِ مجرد کامل که همان مقام عقل کلّ است. نفس انسان همه‌ی مراتب حس و خیال و عقل را داراست ولی شخص ما، معلوم نیست که در کدام‌یک از این مراتب، بالفعل شده‌ایم؟ اولیاء الهی در مقام عقل، بالفعل‌اند و کودکان، در مقام حسّ. از این به بعد سؤالاتتان طوری است که برای فهم آن‌ها باید مطالعات طولانی داشته باشید تا حلّ شود و جواب مناسب بگیرید. پیشنهاد ما آن است که با سیر مطالعاتی که بر روی سایت هست کار را شروع کنید و با حوصله ادامه دهید تا إن‌شاءاللّه جواب سؤالات خود را دریافت فرمایید. موفق باشید

13794
متن پرسش
سلام استاد: خدا قوت همانطور که خدمتتان عرض کرده بودم: مقاله ای برای جشنواره علامه حلی می خواهم بنویسم با موضوع معرفت نفسی. چیزی به ذهنم آمده که نمی دانم درست بشود یا خیر؟ اینکه بیایم مساله معرفت نفس را با ترتیبی که در کتاب ده نکته آمده تبیین کنم با زبان خودم . و با اضافات جملات بزرگان و اضافات حدیث. فقط اگر آن قسمتی که کاربرد ابزاری تن را می گویید انتقال بدهم به آخر مقاله، بهتر نمی شود؟ چون موضوع مقاله ام طوری است که خواننده ابزاری بودن تن را می طلبد. حال من ابزاری بودن تن را بگذارم آخر سر تبیین کنم و تمام مقاله را با رویکرد آن قسمت آخر بنویسم چطور است؟ لطفا راهنمایی بفرمایید که چینش را چه کنم تا ابزاری بودن تن تبیین شود؟ اگر نکته ای هم صلاح دانستید بفرمایید تا استفاده کنیم. استاد بنده خویشتن پنهان و صوتها را هم گوش دادم و رجوع هایی به جلد 8 و 9 اسفار کرده ام. التماس دعای فراوان. یاعلی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم ابتکار خوبی است. شروع کنید إن‌شاءاللّه نتیجه می‌گیرید. موفق باشید

13783
متن پرسش
با سلام: می خواستم بدانم حیوانات بعد از مرگ چه اتفاقی برایشان می افتد آیا آنها هم مثل ما من و تن دارند با توجه به این که من هرگز نابود نمی شود پس بعد از مرگ چه می شوند؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در کتاب «معرفتِ نفس و حشر» و «خویشتن پنهان» شده است مبنی بر این‌که از نظر فلسفه‌ی اسلامی نفسِ حیوانات به صورت کلّی محشور می‌شود، نه به صورت جزیی و فردی. بدین معنا که ما در آن‌جا نفس گوسفند داریم اما نه گوسفند خاص. موفق باشید

13789
متن پرسش
با سلام: می خواستم خواهش کنم اگه امکان داره در مورد کیفیت ارتباط نفس جزئی پیامبر یعنی نفس ناطقه ایشون و حقیقت نوری ایشون در دو قوس صعود و نزول توضیح بدید ممنون. آیا نفس ناطقه ایشون در قوس صعود چون مظهر کامل صادر اول میشه در اثر تکامل نفس صادر اول رو حقیقت محمدیه میگن یا در قوس نزول هم این رابطه معنا داره و اگه آره کیفیت این رابطه در قوس نزول چیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقت محمدیه«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» به عنوان «اول ما خلق اللّه» فوق قوس نزول و صعود است و با نزول آن حقیقت، همه‌ی عالم ظهور کرد و شخص ایشان با آن حقیقت در همه‌ی عالم حاضر است. موفق باشید

13777
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: استاد دو سوال داشتم اولیش مربوط به آقای علی اکبری که در ماهواره ادعای انرژی درمانی میکنه تو جواب قبل گفتین فقط با خیالات بازی می کند ولی قبلا که ایران بود خانه ی یکی از اقوام ما آمد و واقعا قدرت داشت با دست با فاصله چنگال را خم کرد و تقریبا داشتن انرژی قطعی هست از آن طرف این بنده خدا به ظاهر متدین است. می خواستم ببنم اگر انرژی داشته باشد می تواند از تلویزیون و آن طرف دنیا تاثیر بگذارد؟ ادعا می کند تو ساعت خاص با تلپاتی انرژی می فرسد اکثر هم جواب می گیرند و درد و مریضی شان خوب می شود درباره ی این مرد کمی توضیح دهید چون فوق العاده مشهور شده و همه جا حرف از قدرت اوست می شود با توضیح و ادله بیاوردید که بتوانیم دیگران را هم متقاعد کنیم. با تشکر فراوان التماس دعا
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌که انسان با تمرکز روی پدیده‌ها تأثیر بگذارد، بحث دیگری است که به قدرت نفس بستگی دارد. عرایضی در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و ملک» شده است که می‌تواند مبنای تحلیل این امور قرار گیرد. در ضمن عرایضی در شرح فیلم «سفر به ماوراء» در این مورد شده است. موفق باشید

نمایش چاپی