بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: شرح احادیث، دعا و کتب

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
9336
متن پرسش
سلام: در مورد سوال شخصی که پرسیده بود «اذکارسبعه چیست؟» من درسخنرانی آیت الله احدی از شاگردان علامه حسن زاده شنیدم اذکار سبعه همان ذکرهای 7 روز هفته هست که علامه حسن زاده در بین الطلوعین به آن مقید هستن، البته شاید به این نام در روایات نیامده باشد، اما منظور همینه گفتم شاید لازم باشه بگم. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف خوبی است و نشانه‌ی یک نوع خوش‌سلیقگی است و همین‌طور که عرض کردم در جوامع روایی ما تحت این عنوان چیزی نداریم ولی این‌که حضرت آیت‌اللّه اذکار هر روز را تحت این عنوان نامیده‌اند، عنوانی است منطقی. موفق باشید
9342
متن پرسش
سلام علیکم: جناب استاد وجه جمع روایتی که در کتاب کربلا مبارزه با پوچی ها آمده است مبنی بر اینکه اگر می خواهید به مکه مستحبی بروید یا به کربلا، به کربلا بروید با دعای اللهم ارزقنا حج بیتک الحرام چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: کربلا صورت تعیّن‌یافته‌ی طواف به گرد خانه‌ی خدا است تا محور قلب و روان انسان خدا باشد، حال اگر از کربلا شروع کنیم به کعبه می‌رسیم و اگر از کعبه شروع کنیم به کربلا خواهیم رسید. این‌جا قصه‌ی آینه‌هایی است که حق را می‌نمایاند و لذا اگر در ماه رمضان یعنی در ماه میهمانی خدا، از خدا می‌خواهی که تو را مفتخر به زیارت خودش در کعبه بگرداند، در واقع کربلا و کعبه را با همدیگر طلب کرده‌ای. و این‌که از خدا می‌خواهی که هرسال مفتخر به این زیارت شوی بدین معنا است که طلب ملاقات دائمی خدا را از خدا می‌خواهی و خدا نیز ملاقات دائمی خودش را را به تو می‌دهد و پس از رحلت از این دنیا همواره و همراه همه‌ی ملائکه و انبیاء به ملاقات خدا در کربلا و کعبه خواهی رفت. موفق باشید
9312
متن پرسش
سلام علیکم: در روایات داریم که دینداری در آخرالزمان مانند نگه داشتن زغال در کف دست است. حال سوال بنده این است که اولاً منظور روایت چیست؟! اگر واقعا دینداری اینقدر سخت می شود پس نباید از خیلی از مردم آخرالزمان انتظار دیندار بودن را داشت. مثلا الان از 7 میلیارد جمعیت کره زمین چند نفر می توانند ذغال داغ را در کف دست خود بگیرند؟! شاید از هر 10 میلیون یا حتی 100 میلیون نفر یک نفر آنهم یا مرتاض هندی است که با ریاضت های خاص به این توانائی رسیده یا فردی است که استثنائی است. وگرنه 99.99% مردم نمی توانند این کار را بکنند. پس دینداری نیز اینقدر سخت است؟! ثانیاً انسان افراد زیادی را می شناسد که ظاهراً در زندگی دیندار هستند ضوابط شرعی را در زندگی لحاظ می کنند و مسائل دیگر. پس ظاهراً دینداری اینقدر هم سخت نیست. ثالثاً یعنی مردم در گذشته دیندارتر بوده اند؟!
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مواظب باشید در مثال مناقشه نکنید. از مثال همین اندازه استفاده کنید که می‌خواهند بگویند در آخرالزمان دین داری سخت است. حالا چرا رفته‌اید سر این‌که چند درصد مردم زغال داغ را در کف دست نگاه می‌دارند تا سر از مرتاض‌های هندی درآورید؟! اگر دین‌داری را به این شکل معنی کنید که زندگی دنیایی تنها برای آبادانی آخرت است، عده‌ی کمی را می‌بینید که به زندگی دنیایی صرفاً با این دید نگاه کنند. موفق باشید
9280
متن پرسش
با سلام و تشکر بی حد: با توجه به موکدات رهبری درباره جمعیت تصمیم گرفتیم هر کاری داریم کم کنیم و به هیچ عنوان مانع بچه دار شدن نشویم. دو ماه رمضان است که صاحب فرزند می شویم. شدیدا مورد سرزنش بچه های فدایی رهبر قرار گرفته و می گویند افراط است به بچه اول ظلم است و استناد به آیاتی از قرآن و روایات می کنند. 1. آیا به فعل معصوم می توان استناد و عمل کرد و گفت حضرت زهرا سلام الله ظلم نمی کنند پس ظلم نیست یا به گفته ایشان فقط مجتهد می تواند از فعل معصوم فعل صحیح را استخراج کند و ما صرف ظاهر فعل معصوم نمی توانیم عمل کنیم؟ 2. آیا سفارشات زیاد رهبری نیاز به حرکتی دفعتا و فوری دارد؟ چنانچه صحیح است مستند راهنمایی بفرمایید تا با جرات کار تبلیغی تا حد توان را شروع کنیم و اگر نه تمرکزمان را بر روی علم و دفع و رفع فساد و بحث جهاد اقتصادی و فرهنگی بانوان در خانواده بگذاریم. ان شاء الله یا علی .
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آیا اگر بچه‌ی دوم در کنار کودک اول به دنیا بیاید و هر دو و یا هرسه با هم بزرگ شوند، ظلم به آن‌ها شده؟! ما چنین چیزی را تجربه نکردیم. اتفاقاً اگر یک بچه داشته باشیم هم او اذیت می‌شود که هم‌بازی ندارد و خودخواه می‌شود و هم دائماً ما مشغول آن یک بچه خواهیم بود چون همبازی ندارد. موفق باشید
9273
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: نظر حضرتعالی در مورد مطابقت هایی که این روزها مد شده است در قضایای شام و عراق و سفیانی و این دست مسائل، به شکلی که گویا ظهور نزدیک است، توسط عده ای چیست؟ اصلا آیا روایات این چنینی سند دارند یا خیر؟ اگر سد دارند پس چرا تطبیقشان معمولا درست در نمی آید؟ اگر سند دارند و نباید تطبیق داد که خب پس چرا اهل بیت علیهم السلام بیان فرمودند؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه اهل البیت«علیهم‌السلام» مطرح کرده‌اند خبر از یک حادثه‌ی کلی است که در آخر الزمان رخ می‌دهد. ولی آیا ما می‌توانیم هر حادثه‌ای را که پیش می‌آید با آن خبرها تطبیق دهیم؟ تازه بعضی از این روایات نیاز به تأویل دارد. کتاب «تحلیل تاریخی نشانه‌های ظهور» از آقای مصطفی صادقی کتاب بسیار خوبی است برای فهم روایات درست از نادرست. موفق باشید
9266
متن پرسش
سلام: چرا وقتی میشه خدا را در همه حال و در همه جا یاد کرد و با او ارتباط برقرار کرد، چرا خداوند دستور ساخت کعبه را داد؟ چرا از بندگانش خواست که به مکه بروند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا را در همه‌جا و همه‌چیز یادکردن غیر از آن است که مظهری جهت عبادت حضرت حق مورد نظرمان نباشد. آن هم منظری که صورت کامل عالم عرش و کرسی است. این مثل همان قاعده‌ای است که اگر خدا به ما نزدیک است به آن معنا نیست که ما هم به خدا نزدیکیم. برای این‌که ما به خدا نزدیک شویم باید حجاب‌های بین خود و خدا را رفع کنیم. آری همه‌جا باید به یاد خدا بود ولی برای رجوع به خدا در عبادات باید جهت‌گیری خاصی داشت که به بهترین شکل بتوانیم به عالم ملکوت منتقل شویم، عالم ملکوتی که کعبه‌، صورت زمینی آن است. بیت الله فقط باید در جایى ساخته شود که با باطن مخصوص خود منطبق باشد، جایگاه اهل‏البیت (علیهم السلام) نیز جایگاه خاصى است. در روایت داریم کعبه قبل از ابراهیم (ع) چندین بار خراب شد و توسط پیامبران قبلى مجدداً بنا گشت. حضرت ابراهیم نیامدند کعبه را بدون سابقه‏ى قبلى بنا کنند. در روایت داریم حضرت آدم هزار بار حج رفتند، 700 بار عمره 300 بار واجب. کعبه یک حقیقت است که در قسمتى خاص از زمین ظهور کرده تا آن حقیقت مظهر داشته باشد و انسان‏ها بتوانند از طریق آن مظهر به باطن عرشى آن منتقل شوند. ائمه (علیهم السلام) نیز داراى حقایق باطنى و عرشى هستند. در روایت داریم که از حضرت امام صادق (ع) پرسیده شد: «لِمَ سُمِّیَ الْکَعْبَةُ کَعْبَةً قَالَ لِأَنَّهَا مُرَبَّعَةٌ فَقِیلَ لَهُ وَ لِمَ صَارَتْ مُرَبَّعَةً قَالَ لِأَنَّهَا بِحِذَاءِ بَیْتِ‏ الْمَعْمُورِ وَ هُوَ مُرَبَّعٌ فَقِیلَ لَهُ وَ لِمَ صَارَ الْبَیْتُ الْمَعْمُورُ مُرَبَّعاً قَالَ لِأَنَّهُ بِحِذَاءِ الْعَرْشِ وَ هُوَ مُرَبَّعٌ فَقِیلَ لَهُ وَ لِمَ صَارَ الْعَرْشُ مُرَبَّعاً قَالَ لِأَنَّ الْکَلِمَاتِ الَّتِی بُنِیَ عَلَیْهَا الْإِسْلَامُ أَرْبَعٌ سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَکْبَر» چرا کعبه را کعبه نامیدند؟ فرمود: چون چهار گوش است، گفته شد چرا چهار گوش شده؟ فرمود: چون برابر بیت المعمور است که چهار گوش است، و گفته شد: چرا بیت المعمور چهار گوش است؟ فرمود: چون در برابر عرش است که چهار گوش است، گفته شد؟ چرا عرش چهار گوش شده؟ فرمود: چون اسلام بر چهار پایه بنا شده؛ سبحان الله، و الحمد لله، و لا إله إلّا الله، و الله اکبر. این روایت جهت فهم رابطه‏ى عالم مادون با عالم ما فوق روایت فوق العاده‏اى است. موفق باشید
9256
متن پرسش
سلام استاد گرامی: در جواب اینکه روزه خواری چرا اشکال دارد و مردمی که روزه ندارند به سختی میافتند. فرموده بودید بخاطرحفظ شیونات نظام!!! با وجودی که آیه صریح مبنی بر حرام بودن اینکار داریم و دوم اینکه شعایر الله است و...و... فکر میکنم جواب را خیلی پرت داده اید. اینطور است یا دلیل خاصی برای این جوابتان داشتید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آدم حسابی! بحث حرام و حلال بودن مربوط به مؤمنین است. سؤال‌کننده با این فرض سؤال کرده که وقتی کسی قبول ندارد روزه بگیرد چرا با او برخورد می‌شود؟ در این رابطه است که نظام اسلامی سخن دیگری دارد. موفق باشید.
9242
متن پرسش
سلام بر استاد عزیز: امام صادق (ع) می فرمایند: «القلب حرم الله، فلا تسکن حرم الله غیر الله». اگر کسی در قلب خود مواردی جای داد که الهی است در واقع به این حدبث عمل کرده است؟ مثل امام خمینی (ره) عزیز که در قلب ما جا دارد و یا مونین عزیز دیگر.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آفرین و صد آفرین از این تشخیص خوب. موفق باشید
9201
متن پرسش
با سلام: 1. از روایتی که فرمود فهم سوره‌ی توحید مخصوص مردم آخرالزمان هست، آیا این درست است که آخرالزمان را به معنای این بگیریم که یعنی در توحید به آخر رسیده‌اند نه زمانی که دنیا دارد پیش می رود؟ 2. یک شخصی می گفت جان انسان ارزش دارد و تنها باید در محضر استاد کامل بنشیند و یا آثار او را بخواند نه اینکه هر شخصی حرفی زد آن را گوش دهد، آقای صمدی و علامه طهرانی هم می‌گفتند انسان نباید پای منبر هرکسی بنشیند، ولی گویا سیر مقام معظم رهبری این را نمی‌گوید. ایشان پای منبرهای معمولی می‌نشینند، کتب مختلف حتی از خارجی‌ها را می‌خوانند. جمع این‌ها چگونه است؟ 3. علامه طهرانی می‌فرمودند کار بر روی صفات کار ناقصی است باید کار بر روی اصل ذات انسانی صورت گیرد، ملاصدرا هم در باب اخلاق همین را قبول دارد، اما سئوال این است که در روایات ما مثلا داریم اگر حسد دارید این کار را بکنید، این آیا کار بر روی صفات نیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1ـ منظور این روایت همان‌طور که تصریح دارد، مردم آخر الزمان است از آن‌جهت که در دین تعمّق می‌کنند. 2ـ بالاخره باید جای هر سخنی را در زیر سایه‌ی علمای دین تعیین کرد. مقام معظّم رهبری جای هر سخنی را نسبت به اصل اسلام می‌شناسند و با آن برخورد می‌کنند. 3ـ همه‌ی این دستورات اگر با نظر به معرفت نفس باشد نتیجه‌ی خوبی می‌دهد. موفق باشید
9203
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: من کتاب معاد شما را داشتم میخوندم چند تا سوال برام پیش آمده است. اول اینکه: در صفحه 64 از زبان امام علی (ع) نقل شده که در بزرخ به تبع عالم دنیا صبح و شب و .... وجود دارد. چطور میتوان این مسئله را قبول کرد با توجه به اینکه در آن عالم زمان و مکان معنا ندارد؟ دوم اینکه: در جایی در روایتی از امام رضا (ع) فرمودید که بهشت و جهنم همین الان وجود دارد پس چطور میتوان قبول کرد که انسان در برزخ باید منتظر قبامت باشد و اینکه روز قیامت هنوز واقع نشده است. در صفحات 62-64 به این مسئله اشاره کردید که انسان باید در قیامت منتظر قیامت باشد. عنوان کتاب معاد بازگشت به جدی ترین زندگی میباشد در حالیکه ما در عالم معاد تا حالا نبوده ایم که به آن بازگردیم؟ سپاس فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1ـ در برزخ هنوز از جهتی نظر به دنیا داریم، شب و روز دنیا را می‌فهمیم و آیه‌ی «النَّارُ یُعْرَضُونَ عَلَیْها غُدُوًّا وَ عَشِیًّا وَ یَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذاب‏» یعنی «عذاب آنها آتش است که هر صبح و شام بر آن عرضه مى‏شوند؛ و روزى که قیامت برپا شود(مى‏فرماید:) آل فرعون را در سخت‏ترین عذابها وارد کنید» همین را متذکر می‌شود. 2ـ آری درست است که قیامت همین حالا است ولی اهل برزخ هنوز آمادگی حضور در قیامت را که از نظر وجودی در مرتبه‌ی بالاتری است پیدا نکرده‌اند. 3ـ از آن‌جهت که طبق آیه‌ی قرآن داریم «انا لله و انا الیه راجعون» بحث معاد یا بازگشت مطرح است چون می‌فرماید شما باز به حضرت حق رجوع می‌کنید. موفق باشید
9140
متن پرسش
سلام: 1- آیا روایاتی که در مورد شک حضرت یونس بر ولایت امیرالمومنین علی«علیه‌السلام» آمده تا چه اندازه قوی هست؟ و نظر بزرگان در باره‌ی آن چیست؟ 2- آیا غصب حضرت یونس به خاطر رفع عذاب قومش از طرف خداوند بود یا چیز دیگری؟ اگر ممکن هست از روایات یا سند گفته شود.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهر آیات یک حکم دارد و آن همانی است که می‌فرماید حضرت یونس به جهت آن‌که آن قوم حکم خدا را نپذیرفتند و عذاب آمد، آن قوم را به صورتی غضب‌آلود ترک کرد و آن شد که شد. ولی باطن عمل یک حکم دیگر دارد که علی«علیه‌السلام» در این رابطه می‌فرمایند: «إِنَّ اللَّهَ عَرَضَ وَلَایَتِی عَلَى أَهْلِ السَّمَاوَاتِ وَ عَلَى أَهْلِ الْأَرْضِ أَقَرَّ بِهَا مَنْ أَقَرَّ وَ أَنْکَرَهَا مَنْ أَنْکَرَ أَنْکَرَهَا یُونُسُ فَحَبَسَهُ اللَّهُ فِی بَطْنِ الْحُوتِ حَتَّى أَقَرَّ بِهَا» خداوند ولایت مرا بر اهل آسمان‌ها و اهل زمین عرضه کرد بعضى اقرار و بعضى انکار کردند، یونس منکر شد خداوند او را در شکم ماهى زندانى کرد تا اقرار کرد. (بحار الأنوار، ج‏26، ص: 282) موفق باشید
9097
متن پرسش
با سلام: واقعا نعمتی هستید در جواب پرسش جوان 26 ساله آلوده به شهوات فرمودید: هرچه در زنان دیگر هست در زن خودتان هست و مابقی توهم است. سوال من این است (البته نه برای راه در رو. برای فهم) 1- اگر چنین است پس تفاوت زنها و زیباییشان یعنی هیچ تاثیری در جذابیت ندارد؟ 2- شاید این حدیث رسول الله (ص) در مورد روح زنها باشد و حال آنکه در این مسایل تفاوت جسم آنها جذاب نخواهد بود؟ 3- و از آن مهمتر اگر داشته تمام زنان در نزد همسر حاضر است پس وعده نعمت حورالعین و تعدد حورالعین و اینکه مثلا با هر گناه شهوت نکردن چه تعداد حور نصیب انسان می شود چطور توجیه می شود؟ خب انسان با یک حور بهشتی لذت میبرد دیگر. چرا تعدد حور؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی در ابتدای امر همسر خود را پسندیدید، از آن به بعد اگر مواظب باشید شیطان وارد نشود، می‌توانید همه‌ی زیبایی‌هایی که در نوع زن سراغ دارید را در همسر خود بیابید و احساس محرومیت نکنید، وگرنه مثل اهل دنیا که هر روز به وَجهی از دنیا دل می‌بندند، در مورد زنان هم همان طورعمل می‌کنید. حورالعین؛ صورتِ عبودیت انسان‌های موحد است و موضوعی است بیرون از این حرف‌ها. موفق باشید
9081
متن پرسش
بنام خدا و با سلام خدمت استاد گرامی: عطف به سوال 9056 پس از تحقیق در کلیه آیات معادی و جستجوی بسیاری از روایات معادی در جوامع روایی و مطالعه و بحث چند ماهه با دوستان و مطالعه آثار شما در این رابطه مخصوصا (چگونگی بدن اخروی) به این نتیجه رسیدم: ظاهر هیچیک از آیات و روایات نظر صدرا را در مورد مثالی بودن زمین اخروی تامین نمیکند و همگی قابل خدشه اند اگر چه بواطن و تاویلات آیات و روایات موید است و هدایت خوبی برای اهل ذوق است.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده به این نتیجه ای که می فرمائید نرسیده‌ام. وقتی قرآن می‌فرماید «وَ نُنْشِئَکُمْ فی‏ ما لا تَعْلَمُون‏» شما را در عالمی ایجاد می‌کنیم که از قبل نسبت به آن آگاه نبودید. بنده این‌طور می‌فهمم که عالم قیامت عالم دیگری است با صورت هایی غیر از جنس صورت هایی که ما در دنیا با آن آشناییم وگرنه نمی‌فرمود شما از آن عالم آگاهی ندارید. اگر مثل این عالم باشد که ما آن را خواهیم شناخت و نشناختن معنی ندارد. موفق باشید
9082
متن پرسش
سلام استاد: با توجه به زیاد بودن و تنوع کتب ادبیات عرب چه کتبی را معرفی می کنید برای فهمیدن متون و روایات و اسفار و… ؟؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این سوال را باید از اساتید ادبیات عرب بپرسید. موفق باشید
9061
متن پرسش
سلام. طلبه سطح دو هستم. در کنار درسها کتب شهید مطهری را مطالعه کرده ام. از طرفی این مطالعات چه برای خودم چه برای تبلیغ بیشتر از دروس حوزه به من سود رسانده است و از طرفی مشورت دهندگان میگویند که ادامه تحصیل با این سن کم و موقعیت سودمند است. قصد دارم بعد از کتب استاد مطهری سیر شما را بخوانم و در کنار خواندن سطح سه و تبلیغ و همسرداری همه را قوی نمی توانم به انجام رسانم. خودم از عمل کردن بر اساس برنامه شخصی آرامش دارم. محیط حوزه دیگر مرا سیراب نمیکند استاد به نظر شما وظیفه ام چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال باید درس حوزه را در حدّی که بتوانید با قرآن و روایات مأنوس شوید، پیگیری کنید و در کنار آن از مباحث معرفت النفسی و فلسفی نیز خوب است که استفاده نمایید. موفق باشید
9062
متن پرسش
با سلام: یک زن طلبه پس از سطح دو چه خصوصیاتی را باید کسب کرده باشد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: خیلی به حوزه‌ی خواهران وارد نیستم. اصل را بر آن بگذارید که ادبیات عربی خوبی به‌دست آورید تا در فهم متن آیات و روایات و متونی مثل اسفار مشکل نداشته باشید. موفق باشید
9065
متن پرسش
سلام علیکم از آیت الله بحجت این عبارت زیاد نقل شده است که: «بالاترین ذکر به نظر حقیر، «ذکر عملی» است، یعنی «ترک معصیت در اعتقاد و در عمل»؛ همه چیز محتاج به این است و این، محتاج به چیزی نیست و مولد خیرات است.» و عموما برداشت همه این است که بالاترین ذکر از نظر ایشان همان ترک گناه است. آیا این برداشت صحیح است؟ با توجه به اینکه ذکر یک امر قلبی و ایجابی است و به هر حال باید مراتب آن را به حالات قلب نسبت داد در حالیکه در این برداشت یک عمل محدود مصداق بالاترین ذکر شده است.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ترک گناه با عزمی قلبی انجام می‌شود و ذکر محسوب می شود و این از حضرت صادق«علیه‌السلام» است که فرمودند: ذکر کثیر، رعایت حلال و حرام الهی است. موفق باشید
8965
متن پرسش
سلام استاد عزیز: جسارتا ببخشید چرا بعضی از علمای ما کاسه داغ تر از آش هستند؟ مثلا ما در هیچ کدام از روایات معصومین (ع) ندیدیم استمنا از گناهای کبیره باشه یه عالمی یه کتاب گناهان کبیره نوشته و این گناه رو کبیره به حساب آورده دلیل چیه؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این طور نیست. اتفاقاً در روایات ما، استمناء به‌شدت منع شده و علماء بر اساس روایات می‌فرمایند. موفق باشید
8961
متن پرسش
با عرض سلام: خدمت استاد عزیز یکی از درخواست هایی که از خدا داشته ام رفع منیت است نمیدانم از اثر این دعاست که در زندگی ام دجار مشکل شده ام به گونه ای که گاهی میشود فقط به خاطر مشکلاتم در زندگی کارم شده گریه و وقتی هم در برابر مشکلات زندگی ام بی تاب میشوم مرتب خودم را سرزنس میکنم که چرا به خاطر زندگی دنیایی بی تابی میکنم با اینکه میدانم زندگی دنیا به خودی خود اصل نیست و از مقایسه کردنهای زندگی خودم با دیگران رنج میکشم و نمیدانم چطور از این مقایسه ها رها شوم به طوری که من بعضی روزها که حالم خوب است با تمام شرایط زندگی ام کنار آمده ام و راضی هستم ولی آنی که روحیه ام ضعیف میشود اول مصیبت من میشود و مقایسه ها شروع میشود و به قدری مشکلات زندگی ام برایم بزرگ میشود که زندگی برایم تنگ میشود چه کار کنم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین کارهایی که خودتان می‌دانید انجام دهید مثل اُنس با روایات و کتاب‌های معرفتی، اخلاقی. پیشنهاد می‌کنم سی‌دی مباحث «یابن الجُندب» را که دستورالعمل حضرت صادق«علیه‌السلام» به عبداللّه جندب بود کار کنید. موفق باشید
8962
متن پرسش
سلام: در روایتی از صادق آل محمد (ع) داریم که اگر بفهمم کسی استمنا میکند با او همخوراک نمی شوم. می خواستم بدانم با وجود اینکه ایشان نظر به قدس دارند و از روی جو گیر شدن حرف نمی زنند چه چیز را میبینند که این طور می فرمایند؟ مثلا چرا نمی گویند با فرد استمنا کار حرف نمیزنم یا چرا نمی فرمایند به او نگاه نمی کنم؟ چه میبینند که می گویند با او هم خوراک نمیشوم؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم. آن‌چه از محتوای روایت معلوم می‌شود عدم اُنس با چنین فردی است که روحیه‌اش روحیه‌ی لذّت‌گرایی صِرف شده و چنین روحیه‌ای راه ارتباط با عالم قدس را جلو خود بسته و آدم‌های دیگر را هم از انوار عالم قدس محروم می‌کند. موفق باشید
8950
متن پرسش
آیا می شود برای استفاده از قرآن و حدیث فقط از مطالعه ی کتاب هایی استفاده کرد که عالمان نوشته اند با توجه به این که آن ها احادیث و قرآن را مطالعه می کنند و مستقیم به برداشت و خواندن قرآن و حدیث نپردازیم؟ البته خواندن معمول قرآن را رها نکنیم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال تدبّر در قرآن از طریق تفاسیر و مطالعه‌ی کتاب‌های حدیثی مثل اصول کافی و تحف‌العقول، حضور خاصی به ما می‌دهد که در جای دیگر به‌دست نمی‌آید. موفق باشید
8922
متن پرسش
سلام علیکم. بنده گمان می کنم یکی از مصادیق این حدیث، که به مضمون این است «احادیث را بفهمید و عمل کنید نه بشنوید و نقل کنید» تکنولوژی تلویزیون است. چرا که تلویزیون به عمق سخنان حکیمانه و عالمانه توجهی ندارد و دین را سطحی می کند و به ظاهر بسنده می کند. نظر شما چیست؟ ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم همین‌طور است که شما می‌گویید. اکثراً در فضای تماشای تلویزیون در فضای عزمِ در عمل قرار نمی‌گیرند. موفق باشید
8918
متن پرسش
بنام خدا و با سلام حضور استاد گرامی 1- سوال از کتاب معاد شما چاپ 1392 ص 149 سطر آخر است. کار اسرافیل علیه السلام احیاء و کار عزرائیل علیه السلام اماته و هر گونه قبض است. چرا شما قبض را به اسرافیل علیه السلام نسبت داده اید؟ آیا نکته خاصی مدنظرتان است؟ 2- همین کتاب ص 151 سطر 8 بنابر روایات با نفخ صور اول پس از صعقه همه می میرند و موت منتسب به نفخه اول است. چرا شما نوشته اید در نفخه صور اول بحث از انقطاع روح از بدن و موت نیست؟ بحارالأنوار ج : 6 ص :324- عن تفسیر القمی عند قوله : وَ نُفِخَ فِی الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ إِلَّا مَنْ شاءَ اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِیهِ أُخْرى فَإِذا هُمْ قِیامٌ یَنْظُرُونَ ..... فینفخ فیه نفخة فیخرج الصوت من الطرف الذی یلی الأرض فلا یبقى فی الأرض ذو روح إلا صعق و مات و یخرج الصوت من الطرف الذی یلی السماوات فلا یبقى فی السماوات ذو روح إلا صعق و مات إلا إسرافیل قال فیقول الله لإسرافیل یا إسرافیل مت فیموت إسرافیل علاوه براین روایت روایات دیگری هم پیدا کردم که دقیقا همین معنا را با لفظ (مات) میرساند.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید دنیا در معرض دَم اسرافیل«علیه‌السلام» قرار می‌گیرد. حال چه در نفخه‌ی اول که مرحله‌ی فنای عالم است و چه در نفخه‌ی دوم که مرحله‌ی بقای بعد از فناء است. در حالی‌که دَم عزرائیل«علیه‌السلام» به افراد مربوط است و از این جهت تفاوتی بین آن دو دَم هست. به نظرم همین که ماتَ و صعِقَ را مترادف آورده، می خواهد برساند که این موت از سنخ صَعقَ است و نه آن موتی که افراد به‌وسیله‌ی نور حضرت عزرائیل«علیه‌السلام» پیدا می‌کنند و این‌که در صفحه‌ی مذکور متذکر شده‌ایم: عنایت دارید که نفرمود «ماتَ». تأکید بر آن است که از معنای صَعق غفلت نشود و روایتی که در کنار واژه‌ی صعق، واژه‌ی مات را آورد، تأکید بر آن دارد که روشن کند صعق یک نوع مردن است هرچند به معنای مردن معمولی نباشد. موفق باشید
8896
متن پرسش
سلام علیکم. بهشت زیر پای مادران است یعنی چه؟ مقام مادر مقام حقیقی است یا اعتباری؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام‌علیکم: بنده عرایضی در این رابطه در کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» آورده‌ام که مختصر آن‌را این‌جا عرض می‌کنم: در حالى بهشت‏ زیر پاى مادران‏ است که اگر مادرانِ جامعه درست عمل نکنند؛ جامعه به جهنمى تبدیل مى شود که نه مرد مى تواند ادامه‌ی حیات دهد و نه زن. این‏که پیامبر خدا (صلى‌اللّه‌علیه‌وآله) مى‏فرمایند: «الْجَنَّةُ تَحْتَ اقْدامِ الْامَّهات»؛ بهشت‏ زیر پاى مادران‏ است. چون موضوع وظایف مادرى نسبت به فرزند، یک موضوع تربیتى و معنوى است و از این جهت ارزش خاص خود را دارد. در جامعه‏اى که زنان از وظیفه مادرى خارج شوند و نقش پدرى به عهده گیرند، افراد آن جامعه از بهشت محروم مى‏شوند. این نکته را از آن جهت عرض کردم که عزیزان عنایت داشته باشند که از منظر اسلام روى‏هم‏رفته مسیر حقیقى زن به کدام سمت است تا بتوان مسیر غیرحقیقى او را نیز معلوم کرد. با توجه به این نکته است که ائمه اطهار (علیهم‌السلام) در توصیه‏هاى خود مى‏خواهند شرایطى فراهم شود تا بستر وظیفه‏ى مهم مادرى زنان به‏خوبى فراهم گردد، و این رسالت اجتماعى که در چهاردیوارى خانه انجام مى‏شود ضایع نگردد. اگر زنان نقش پدر را به عهده گرفتند و خانواده داراى دو پدر شد خسارت اصلى که همان غفلت از نقش مادرى است سر بر مى‏آورد. در این راستا دو مشکل پیش مى‏آید ممکن است مهدهاى کودک بتوانند از نظر نظمِ رفتار و گفتار کودکان ما را راهنمایى کنند ولى از آن جایى که انسان‏ها با دلشان زندگى مى‏کنند باید مادران‏ با دلسوزى خاص خود دل‏هاى کودکان را جهت دهند و این کار از هیچ‏کس و هیچ‏جا به معنى خاص آن بر نمى‏آید. تربیت حقیقى انسان‏ها، مخصوص مادران است و فقط مادرانند که با غریزه‏ى مادرى عمل مى‏کنند. همان‏طور که کودک با هدایت باطنى و الهى مى‏داند چگونه پستان مادرش را بمکد، اگر مادران‏ در بستر طبیعى خود قرار گیرند به کمک همان هدایت باطنى و الهى به بهترین نحو وظیفه خود را انجام مى‏دهند . وقتى زندگى، مغلوب نظر به ناکجا آبادهاى خیالى شد و انسان‏ها به‏وسیله‏اى براى پول‌درآوردن تبدیل شدند، خانواده به چیزى تقلیل مى‏یابد که دیگر خانه امن نیست و مسلّم در چنین شرایطى اصل حیات انسانى به خطر مى‏افتد و از ایمنى پایدار که در خانه مى‏توان به آن دست یافت محروم مى‏شود.دگرگونى در معنى خانواده موجب از بین رفتن سُکناى حقیقى شده و دیگر بشر مسکن ندارد، چون خانواده از معنى دینى خود بیرون رفته، دیگر کسى بهشت‏ را در زیر پاى مادران‏ جستجو نمى‏کند. همه اعضاء به یکدیگر به‏عنوان یک ابزار مى‏نگرند و هیچ‏کس آرامش خود را در دیگرى نمى‏یابد، و هیچ‏کس نمى‏خواهد منشأ آرامش دیگرى باشد. هیچ‏کس تلاش نمى‏کند نور «مودّت و رحمت» را که خداوند به والدین داده است، پاس دارد و به اندک حادثه‏اى آن مودّت و رحمتِ خدادادى زیر پا گذارده مى‏شود و نگران قهر و غلبه کدورت در فضاى خانه نیستند و هیچ‏کس نگران فرو ریختن سراى بقاء و خانه سُکنى نیست، آیا بشر نیاز به بقاء و سُکنى ندارد؟ آیا در جایى غیر از خانواده مى‏توان آن را سراغ گرفت؟ موفق باشید
8891
متن پرسش
با سلام: بعضی از علماء به سند حدیث عنوان بصری ایراد گرفته اند نظر شما چیست؟ این قسمت از حدیث که علم را نور میداند که از جانب خداوند به هر کس میخواهد میدهد با کسب علم از طریق حوزه و استاد منافات ندارد نباید درس را تعطیل کرد و دنبال ریاضات و آن نور رفت؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام‌علیکم: در مورد این نوع روایات گفته می‌شود: «مَتْنُهُ دلیلٌ علی صحته» متن دلیل بر صحیح‌بودن آن است. زیرا تمام توصیه‌های حدیث منطبق است با دقیق‌ترین مبانی توحیدی وگرنه امثال آیت‌اللّه قاضی که خودشان هم بر روی سند احادیث حساس‌اند، بر روی آن تأکید نمی‌کردند. آن علمی که نور است با ریاضت و تقوا به‌وجود می‌آید و آن غیر از علمی است که باید با تحصیل به‌دست آورد که می‌تواند مقدمه‌ی علم نوری باشد. موفق باشید
نمایش چاپی