بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: سبک زندگی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
7610
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلا م چند سوال در باره ذکر داشتم لطفا هر کدام را جداگانه پاسخ فرمایید 1- ایا بهتر است در طول روز یک ذکر را زیاد تکرار کنیم و یا چنر ذکر را بگوییم مثلا آیا بهتر است 1000 بار صلوات بفرستیم ویا بهتر است مثلا 100 بار صلوات 100با ر تهلیل 100 بار تکبیر وهمین طور تسبیح ودیگر ذکر ها را بگوییم 2- در حین رانندگی به مباحث معرفتی گوش می دهم و ذکرهم می گوییم آیا درست است و فایده دارد و یا با ید با توجه به مباحث گوش دهم و یا با توجه بیشتر ذکر را بگو یم3- علامه حسن زاده روایتی را در کتاب نور علی نور آورده که از غرر روایات می داند که امام صادق علیه السلام فرمود در تعجبم از کسی که از چهار چیز بیم دارد چگونه به چهار چیز پناه نمی برد که موضوع ترس واندوه و مورد مکر و حیله واقع شدن و طالب دنیا بودن را مطرح می کند و به عنوام نمونه می فرماید در شگفتم از کسی که اندوهگین است چگونه به ذکر لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین پناه نمی برد فانی سمعت الله عزوجل یقول بعقبها و نجیناه من الغم و کذلک ننجی المومنین و یا عجبت لمن اراد الدنیا و زینتها کیف لا یفزع الی قوله ما شاء الله لا قوه الا بالله فانی سمعت الله عزوجل یقول بعقبها ان ترن انا اقل منک ما لا و ولدا فعسی ربی ان یوتین خیرا من جنتک و عسی موجبه حال سوالم این است که این اذکار به چه صورت است آیا عدد خاصی و زمان خاصی دارد و یا به طور مکرر در طول روز باید تکرار کرد دوم این که چرا امام فرموده است فانی سمعت الله عزوجل و نفرموده قال الله تعالی و سوال آخر اگر کسی ذکر ماشالله ..... را بگوید تا از دنیا و نعمتهایش بهرهمند تر شود و هم برای خود و خانواده استفاده کند و هم با انفاق و دیگر امور خیر به خدا تقرب یابد مانع تکامل آدمی می شود با کمال تشکر خداوند به شما جزای خیر را بدهد
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- هر دو کار خوب است بستگی به حال و حضور خودتان دارد که با کدام ذکر جلو می‌روید ولی این سه ذکر به اضافه‌ی سبحان‌اللّه خوب است که در روز فراموش نشود 2- خوب است 3- نظر قلب و زبان به این اذکار در حدّی که قلب متذکر باشد کافی است. شاید نیاز نباشد به تعداد خاص گفته شود مگر آن‌که بخواهید به خودتان برنامه بدهید که آن هم خوب است. می‌فرمایید چرا می‌فرمایند: «سمعتُ اللّه عزوجل»؟ فدایشان شوم این ذوات مقدس با گوش مبارک قلب‌شان قرآن را شنیده‌اند. چرا نگویند «سمعتُ». به نظرم نه‌تنها اشکال ندارد خوب هم هست که انسان از خدا طلب نعمت‌های دنیایی را برای آخرت خود بکند. سعی کنید این سؤالات را با دادن آدرس ایمیل بفرمایید که اگر برای سایرین مفید نیست در معرض دید عموم قرار نگیرد. موفق باشید
7523
متن پرسش
سلام علیکم. شهید بهشتی نسبت به طلبه های دیگر زندگی نسبتا اشرافی داشتند. چطور با وجود مبارزه طلبی ایشون چنین زندگی مرفهی داشتند و در محله ثروت مند نشین زندگی میکردند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ایشان در زندگی شخصی همان سادگی را داشتند که همه‌ی طلبه‌ها داشتنتد ولی چون قبل از انقلاب موقعیت خاصی داشتند و مدتی نماینده‌ی آیت‌الله بروجردی در هامبورک بودند به اقتضای آن موقیعت زندگی خاصی باید می‌داشتند؛ رفقای ما قبل از انقلاب خدمت ایشان رسیده بودند می‌گفتند یک اتاق داشتند با مبل و صندلی و یک اتاق هم داشتند با فرش‌هایی که حتی کرک مناسب نداشت و فرموده بودند در هر کدام از اتاق‌ها که می‌خواهید بفرمایید آن اتاق مخصوص میهمان‌های خارجی است و این هم مخصوص رفقا. موفق باشید
7510
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار مرز بین اسراف و صرفه جویی چیست؟آیا شأن اجتماعی افراد در این مرز تأثیر گذار است؟مثل خانواده ی طلاب؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری شأن افراد نقش دارد. یک طلبه باید بسیار ساده‌زیست باشد ولی چنین انتظاری از یک بازاری نیست. توفیق قناعت و صرفه‌جویی را خداوند به هرکس نمی‌دهد باید خدا را شکر کرد اگر ما را منوّر به نوعی از زندگی کرد که گرفتار اسراف نباشیم. موفق باشید
7514
متن پرسش
با سلام و احترام: رهبری در جمع دانشجویان و جوانان خراسان شمالی فرمودند: رفتاراجتماعى و سبک زندگى، تابع تفسیر ما از زندگى است: هدف زندگى چیست؟ هر هدفى که مابراى زندگى معین کنیم، براى خودمان ترسیم کنیم، به طور طبیعى، متناسب با خود، یکسبک زندگى به ما پیشنهاد میشود. یک نقطه‌ى اصلى وجود دارد و آن، ایمان است. یک هدفىرا باید ترسیم کنیم - هدف زندگى را - به آن ایمان پیدا کنیم. بدون ایمان، پیشرفت دراین بخشها امکان‌پذیر نیست؛ کارِ درست انجام نمیگیرد. حالا آن چیزى که به آن ایمانداریم، میتواند لیبرالیسم باشد، میتواند کاپیتالیسم باشد، میتواند کمونیسم باشد،میتواند فاشیسم باشد، میتواند هم توحید ناب باشد؛ بالاخره به یک چیزى باید ایمانداشت، اعتقاد داشت، به دنبال این ایمان و اعتقاد پیش رفت. مسئله‌ى ایمان، مهم است. ایمان به یک اصل، ایمان به یک لنگرگاه اصلى اعتقاد؛ یک چنین ایمانى باید وجود داشتهباشد. بر اساس این ایمان، سبک زندگى انتخاب خواهد شد. در اینجا یک مغالطه‌اىوجود دارد، که من براى شما جوانها عرض بکنم: چند تا فیلسوف‌نماى غربى عنوان«ایدئولوژى‌زدائى» را مطرح کردند. مى‌بینید گاهى در بعضى از این مقالات روشنفکرى،عنوان «ایدئولوژى‌زدائى» مطرح میشود: آقا جامعه را با ایدئولوژى نمیشود اداره کرد. چند تا فیلسوف یا فیلسوف‌نماى غربى این را گفته‌اند؛ یک عده‌اى هم اینجا طوطى‌وار،بدون اینکه عمق این حرف را درک کنند، بدون اینکه ابعاد این حرف را بفهمند چیست،همان را تکرار کردند، باز هم تکرار میکنند. هیچ ملتى که داعیه‌ى تمدن‌سازى دارد،بدون ایدئولوژى نمیتواند حرکت کند و تا امروز حرکت نکرده است. هیچ ملتى بدون دارابودن یک فکر و یک ایدئولوژى و یک مکتب نمیتواند تمدن‌سازى کند. همینهائى که امروزشما ملاحظه میکنید در دنیا تمدن مادى را به وجود آورده‌اند، اینها با ایدئولوژىوارد شدند؛ صریح هم گفتند؛ گفتند ما کمونیستیم، گفتند ما کاپیتالیستیم، گفتند ما بهاقتصاد سرمایه‌دارى اعتقاد داریم؛ مطرح کردند، به آن اعتقاد ورزیدند، دنبالش کارکردند؛ البته زحماتى هم متحمل شدند، هزینه‌اى هم بر دوش آنها گذاشته شد. بدون داشتنیک مکتب، بدون داشتن یک فکر و یک ایمان، و بدون تلاش براى آن و پرداختن هزینه‌هاىآن، تمدن‌سازى امکان ندارد. حال سوال ما این است. 1- قلمرو دین در زندگی چگونه است؟ 2- طرح ایدئولوژی زدایی بر اساس چه اهدافی انجام گردید ؟3- آیا بدون داشتن یک ایدئولوژی می توان به سبک زندگی معتقد بود؟ 4- : هدف : سبک زندگی اسلامی از یک چارچوبی تبعیت می کند که آن ایدئولوژی اسلامی است
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در رابطه با سوالی که به عهده‌ی این‌جانب گذاشته شده باید عرض کنم: قلمرو دین در زندگی در آن حدّ است که دین باید همه‌ی ابعاد انسان را فرا بگیرد زیرا خالق انسان با آگاهی از همه‌ی ابعاد انسانی ، دین را توسط رسولان برای انسان فرستاده و دین هم در همه‌ی ابعاد انسان اظهار نظر کرده. طرح ایدئولوژی‌زدائی با این هدف صورت می‌گیرد که نقش دین را از حالت کاربردی در امور اجتماعی و تربیتی و اقتصادی خارج کند، در حالی‌که اگر بپذیریم ایدئولوژی یعنی تعلقی که باید به یک فکر داشت، انسان باید به دین خدا تعلق ایدئولوژیک داشته باشد و از طریق دین تعلقات خود را مدیریت کند و آن‌هایی که جوّسازی می‌کنند که نباید به دین خدا جنبه‌ی ایدئولوژیک داد می‌خواهند ما نسبت به مکتب خود بی‌تفاوت باشیم تا تفکر حاکم یعنی مدرنیته به بسط خود در همه‌ی امور بشر ادامه دهند. و در همین رابطه است که شما ملاحظه می‌کنید مسلمانان گرفتار سبک‌های زندگی غربی هستند. در حالی‌که اگر با نگاه ایدئولوژیک به دین نظر شود و متوجه باشیم باید دین خدا مبنای هرگونه عمل ما در زندگی ما باشد، سبک زندگی در ذیل رهنمودهای دینی قرار می‌گیرد. ایدئولوژی اسلامی عبارت است از راه‌کارهای عملی که زندگی زمینی ما را به عالم قدس و معنویت متصل می‌کند و زندگی را از محدودیت‌های زندگی مادی فراتر می‌برد. به گفته‌ی مولوی: «آن جهان و راهش ار پیدا بُدی .... کم کسی یک لحظه‌ای این‌جا بُدی» و لذا اگر راه ملکوت را در مقابل بشر باز نمائیم در عین زندگی در زمان حضور، خود را در محدوده‌ی دنیا متوقف نمی‌کند و با این دیدگاه زندگی دیگری را اراده می‌کند، آن نوع زندگی که همه‌ی اطرافش متذکر عالم ملکوت است. موفق باشید
7508
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد سوالم را در دو سطح عرض می کنم: اجمال: رازقیت اختصاصی خدا برای طالب علم چه معنایی دارد؟ آیا طلبه می تواند با تکیه به این مطلب کار کردن را رها کند؟ تفصیل: اگر فرد در حال خواندن علوم اسلامی است (حوزه با دانشگاه) و شهریه ای هم از جایی دریافت نکند و قصد ازدواج داشته باشد، برای مخارج خانواده چه کند؟ با توجه به روایاتی که در مورد تضمین رزق طالب علم وارد شده: 1- اگر به کارکردن روی بیاورد اولا به این رازقیت خدا برای طلبه اعتماد نکرده و ثانیا نتیجه اش ضربه خوردن (کم یا زیاد) به درس است؟ 2- اگر با امید به این روایات و توکل به خدا کار نکند، از این نگران است که اولا سربار خانواده بوده و دستش جلوی آنها دراز باشد، ثانیا به تن پروری و راحت طلبی و سختی نکشیدن خو بگیرد و نیز درد مردم را نفهمد. با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم آن روایات نظر به آن دارد که طالب علم در بستری قرار می‌گیرد که برای طلب رزق نیاز نیست کاری اضافی انجام دهد بلکه خداوند در مسیر علم‌آموزی و ارائه‌ی آن خداوند رزقش را می‌رساند و بیشتر نظر به علوم دینی دارد زیرا علوم غیر دینی را فضل می‌گویند. و از طرفی طلبه باید به اقتضای علم دینی‌اش زندگی ساده‌ای را انتخاب کند که مجبور نشود کار دیگری جز آنچه در مسیر شخصیت علمی‌اش است انجام دهد 2- وقتی طلبه کار علمی خود را ادامه داد و به خدا توکل کرد خداوند نمی‌گذارد در بماند و یا خوار شود. موفق باشید
7476
متن پرسش
باسلام خدمت استاد محترم مدت ده سالی است که با مباحث شما آشنایی دارم وبه نوعی وارد یک مراحلی از سلوک وحملات شدید خیالات،دیدن خوابهای گوناگون وگاهی خطرناک وترسناک وبسیاری دیگر از حالات دیگر تقریبا این اواخر خودم را در عالم برزخ حس می کنم وخودم را مثل پر کاهی در عالم حس می کنم انگار که نیستم وفقط خیال است به طوری که بیشتر حالاتم در روز در حال سکوت ودر خود می گذرد حتی زمانی که سر کار هستم زیاد با کسی حرف نمی زنم انگار متوجه خودم شده ام ودچار یک حالت حیرت در من شده است که باعث سر درگمی اینجانب شده است ودچار یک بی نظمی در ظاهر وباطن شده ام حتی دیگر از جواب های شما نیز خسته شده ام چون کاربردی نمی بینم وخودم را نسبت به حرفهای شما بیگانه احساس می کنم از نظر شما این حالات را چگونه احساس می کنید اون غم غربتی که گفتید شدیدا گرفتاریم که ما را از زندگی کردن انداخته است وفقط در پی کشف حقیقت نفس می کشیم استاد چه کنیم؟ راه کار شما چیست ؟حب اهل البیت را هم خوانده ایم ولی روح مان سیر نشده است باید چه کرد ؟دیگر نه اشتهایی !نه تفریحی !نه زندگی ای برایمات نمانده است . چه کنیم ؟ کمک کنید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آن صبری که در آیات قرآن توصیه می‌شود برای همین است که در این حالت شکیبایی به‌خرج دهید و در ظاهر مثل همه عمل کنید تا إن‌شاءاللّه روحیه‌ی جمع بین کثرت و وحدت در زیر سایه‌ی حضرت حق نصیب شما بشود. از مباحث مربوط به انقلاب اسلامی و حضرت امام غفلت نفرمایید. موفق باشید
7480
متن پرسش
سلام علیکم. روایاتی داریم که 8ساعت از شبانه روز به عبادت باید گذرانده شود(گروه اول) و ذیل آیه وما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون داریم که باید همه اعمال مومن چه کارش چه خوابش چه تفریحش و چه عبادتش یعنی همه ی شئوناتش نیت عبادی داشته باشد (گروه دوم). حال بنده اینطور به نظرم آمده که گروه اول روایات میخواهد همان عبادت ظاهری را تعیین کند یعنی میخواهد بگوید علاوه بر اینکه کل شبانه روز باید صبغه ی عبادی داشته باشد 8 ساعتش هم باید ظاهر و باطنش عبادی باشد مثل نمازهای پنج گانه و مسجد و ... به این نشان که 8 ساعت خواب و تفریحات سالم نیز که یک قسمت دیگر از تقسیمات3گانه گروه اول روایات است منظور همان خواب و تفریحات سالم (ظاهری) است. نظر بنده درست است یا خیر؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید، زیرا در یک رویکرد کلّی همه‌ی جهت‌گیری‌ها باید به سوی حضرت حق باشد و در ذیل آن زندگی را برای درست‌انجام‌دادن آن جهت‌گیری کلّی مدیریت می‌کنیم. موفق باشید
7459
متن پرسش
باسلام خدمت استاد سوال من از شما این است که استاد شما در جواب بعض از خانم ها که در مورد نوع پوشش خود سوال میکنند جواب داده بودید که چه اشکال دارد که دختران ما به گونه ای لباس بپوشند و از رنگ هایی استفاده کنندکه بقیه ببیند که دختران مذهبی هم خوش سلیقه اند ومثلا در ازدواج به طرف مقابل کمک شود تا بتواند راحت انتخاب کنند ایا این جواب درمورد خواهران طلبه هم صدق میکند ؟ایا اگر یک طلبه از لباس یا روسری روشن و یا مدل دار استفاده کند تا به بقیه در انتخاب اش کمک کند این اشکال ندارد ؟ایا شانیت او حفظ شده است ؟ استاد شما در تفسیر سوره فرقان ذیل ایه 7 اگر اشتباه نکنم فرموده بودین که اینکه پیامبران می خورند و ازدواج می کنند وبه طور کلی مثل بقیه انسانها زندگی میکنند و حتی خودتان در مثالهای خود فرمودید که مثلا فلان روحانی کباب می خورد واین با روحاینت ومعنوی بودن اش سازگار است خب سوال من این است پس این شانیت که مطرح می کنند چیست ؟مثلا خوب نیست یک روحانی به پارک ویا گردش برود به همراه خانواده اش ویا اینکه به بازار رود مردم او را در حال خرید ببینند و..
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه را عرف مؤمنین برای یک کس نپذیرند شأن او نیست که انجام دهد، ولی یک وقت به اسم عدم شأنیت خود را از یک حیات فعّال و زیبا خارج می‌کنیم. بنده فکر می‌کنم لباس‌های روشن که جلف نباشد از شأن خواهران طلبه کم نمی‌کند، همچنان‌که امروز خواهران محجبه با رعایت حجاب کامل رانندگی می‌کنند و خود را از حیات فعّال خارج نمی‌نمایند. پوشش هم باید نشان دهد که زنان ما در عین رعایت حجاب در نشاط کامل هستند ولی نه به صورت افراطی. موفق باشید
7413
متن پرسش
سلام باتشکر از جواب صریح استاد در جواب سوال یکی از طلاب در شماره 7398 که فرمودند : چه نیازی است که طلبه مبل داشته باشد ... چه به سزاست که در بین طلاب مخصوصا خواهران ساده زیستی فراموش نشود چون گاهی چنان با تجمل مواجه میشویم که دقیقا مشخص نیست مدرک حوزه با لیسانس دانشگاه تفاوتی دارد یا نه.اثری دارد یا نه؟... و ما به یاد جمله ایی از آیت الله مرحوم مشکینی در درس اخلاقشان افتادیم که در جمع طلاب فرمودند: دنیا داشتن بد نیست ولی تا جای ممکن برای رضای خدا از دنیایتان هم بگذرید، شما در چشم هستید...
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در روایت داریم اگر اهل علم، طالب دنیا هستند، در عالم‌بودن آن‌ها شک کنید. حضرت على علیه‌السلام در خطبه 159نهج‌البلاغه مى‌فرماید: روش پیامبر خدا صلى‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلم در این که به او تأسى و از او پیروى کنى براى تو کافى است، و رفتار او دلیل بر زشتى و نقص دنیا و بسیارى رسوایى‌ها و بدى‌هاى آن مى‌باشد، زیرا دنیا به‌کلى از او گرفته شد، و از همه سو براى دیگران مهیا گردید. او از پستان دنیا شیر ننوشید، و از زیب و زیور آن دورى جست. محبوب‌ترین بندگان نزد خداوند کسى است که به پیامبر او اقتدا کند، و به دنبال او گام بردارد. او لقمه دنیا را با اطراف دندان مى‌جوید؛ یعنى به خوراک کم بسنده مى‌کرد، و به دنیا توجهى نداشت. از همه مردم دنیا بیشتر پهلویش از آن تهى، و شکمش از همگان گرسنه‌تر بود. نعمات دنیا به او پیشنهاد شد، لیکن از پذیرفتن آن خوددارى کرد. او آن چیزى را که خداوند دشمن داشته است، دشمن مى‌داشت، آن‌چه را خداوند حقیر شمرده او نیز حقیر شمرد و چیزى را که خداوند خرد و کوچک دانسته، او نیز خرد و ناچیز مى‌دانست. پیامبر صلى‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلم روى زمین طعام مى‌خورد، مانند بردگان مى‌نشست، به دست خود بر کفش و جامه‌اش وصله مى‌زد، بر الاغ برهنه سوار مى‌شد، و یکى را هم در پشت سر خود سوار مى‌کرد. پرده‌اى بر در اطاقش آویخته دید که در آن تصویرهایى بود؛ به یکى از همسرانش فرمود: اى زن، این را از نظر من پنهان کن، زیرا هنگامى که به آن مى‌نگرم به یاد زیب و زیور دنیا مى‌افتم! او با تمام قلب خویش از دنیا رو گردانید، و یاد آن‌را از خود دور ساخت، و دوست‌ داشت که زیورهاى دنیا از نظرش ناپدید باشد مبادا از آن جامه فاخرى برگیرد، یا دنیا را جاى آرمیدن بشمارد، و امید درنگ در آن داشته باشد. بنابراین، بیننده باید با چشم خرد بنگرد که آیا خداوند با این کار، محمد صلى‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلم را گرامى داشته و یا خوار ساخته است. اگر بگوید خوار کرده است، دروغ گفته و به خداوند بزرگ سوگند، بهتان بزرگى زده است، و اگر بگوید او را گرامى داشته، باید بداند که خداوند آن دیگرى را خوار داشته که دنیا را براى او فراخ و گسترده ساخته، زیرا آن‌را از مقرب‌ترین کسان به درگاهش دریغ داشته است. بنابراین کسى که مى‌خواهد تأسى جوید باید از پیامبر خود پیروى کند و در پى او گام بردارد، و به هر جا او وارد شده به آن‌جا در‌آید. و اگر چنین نکند، از هلاکت ایمن نخواهد بود، زیرا خداوند، حضرت محمد صلى‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلم را نشانه قیامت و مژده‌دهنده بهشت و بیم‌دهنده عقوبت‌ها و کیفرها قرار داده است. آرى، او با شکم گرسنه از دنیا رفت. و با قلبى سلیم به دیار آخرت وارد شد. او تا آن‌گاه که به سراى باقى شتافت و دعوت پروردگارش را اجابت کرد، سنگى روى سنگى ننهاد. چه بزرگ است منت خدا بر ما که نعمت وجود چنین رهبرى را به ما عطا فرمود تا از او پیروى کنیم، و به دنبال چنین پیشوایى گام برداریم! به خدا سوگند، من به این جبه خود آن‌قدر وصله زدم که دیگر از وصله‌زننده آن شرم کردم. کسى به من گفت: دیگر این لباس کهنه را از خود دور نمى‌کنى؟ گفتم: از من دور شو که راهیان شب در بامداد مورد ستایش قوم قرار مى‌گیرند.موفق باشید
7398
متن پرسش
باسلام 1.ما می گوییم ملاصدرا آخرش به وحدت شخصی وجود رسید و آنرا پذیرفت پس چرا برای اثبات حرفهای معاد و چیزهای دیگر متوسل به تشکیک وجود می شویم؟ 2. امام خمینی جمله ای دارند که روحانیون نباید تجمل گرا باشند حال بنده طلبه هستم آیا برای خودم مبل خریدن جز تجمل گرایی محسوب می شود یانه؟ 3. بنده طلبه هستم در مورد ازدواج آیا بهتر این نیست که با دختری ازدواج کنیم که خانه دار باشد و کارهای بیرون از خانه از جمله در حوزه درس خواندن یا در دانشگاه درس خواندن را نداشته باشد و در خانه خودش مطالعات علمی داشته باشد چون در صورتی که خانه دار نباشد در مسایل تربیت فرزند و... شاید دچار مشکل شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- تشکیکِ وجود در ابتدای امر به عنوان یک کار آموزشی بسیار کارساز است، مضافاً آن‌که یک نحوه تشکیکِ وجود هم هست که با وحدت شخصی وجود می‌خواند و آن تجلی حق بر اساس عین ثابته‌ی مخلوقات است در تعیّن ثانی که حق برای خودش مطابق عین ثابته‌ی مخلوقات تجلی می‌کند 2- به نظرم همین طور است، چه نیازی است که طلبه مبل داشته باشد 3- امروز شرایط طوری نیست که بتوان این حرف‌ها را به صورت مطلق زد. گاهی حضور زنان در اجتماعی بسیار لازم است ولی به شرطی که اصل را بر حفظ نظام توحیدی خانه قرار دهند. موفق باشید
7357
متن پرسش
باسلام استاد گرامی علی الظاهر مقدار و وضعیت و نوع غذاهای الان نسبت به گذشته (مثلاصدر اسلام) خیلی تفاوت دارد. آیا نوع غذاها حالا نمیگویم افراط آنها مثل مرغ بریان ها و کوبیده ها و ... نه ، همین عادات غذاییِ امروزه به برنج ها و خورشت ها و ... مناسب سلوک است؟چون ما از غذاهای ساده مثل ماست و خیار و ... فاصله گرفته ایم .قبلا که باشما صحبت کردم فرمودید امام صادق ع فرموده اند(به این مضمون که) ما همه چیز میخوریم ولی به مقدارش.آیا همه چیز نظر حضرت با همه چیز ما خیلی فرق ندارد؟ آیا این طب امروز زیادی ماها رو نترسونده که باعث شده از سادگی در غذا فاصله بگیریم؟یا نه باتوجه به تغییر زمانه ما نیاز به همین نوع غذاهای متداول داریم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً امروزه مرغ بریان و کباب کوبیده تداعی یک نوع زندگی اشرافی را نمی‌کند و شاید چندان مزاحم سلوک نشود، ولی در هرحال سادگی در غذاخوردن روح را برای پرواز به عالم ملکوت کمک می‌کند و هیچ ضرری هم به سلامت ما نمی‌زند. موفق باشید
7346
متن پرسش
با سلام و تشکر از استاد گرامی: من دانشجوی ترم 4 مهندسی عمران در دانشگاه اصفهان هستم .حالا دچار تردید شدم که آیا این علمی که من دارم میخوانم به درد آخرتم هم می‌خوره یا نه. و یا برم حوزه بهتره؟ میخواستم نظر شما رو در این مورد جویا شوم. اگر این علم به درد آخرت می‌خوره، چه در هنگام آموختن و چه در هنگام عمل چگونه باید باشد و چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد که باعث نزدیکی به خدا و حرکت در مسیر کمال باشد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این نوع علم نیت خدمت به مردم است که کارساز است، برعکس علم توحید که خود آن علم موجب نظر انسان به سوی حق می‌شود و لذا در هر صورت باید در یافتن علم توحید و اخلاق تلاش خود را بکنید و در ارتباط با مهندسی عمران به عنوان مسیر امرار معاش قصد خدمت به مردم را نیز در نیت خود زنده نگه دارید. موفق باشید
7327
متن پرسش
با سلام چطور می توانم به عنوان یک زن با فرهنگ کربلا زندگی کنم؟ (خیلی در زندگی سردرگم شدم و راه نجاتم را در زندگی با فرهنگ کربلا میبینم، لطفا مفصل راهنمایی بفرمایید)
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: برای ورود به فرهنگ کربلا و فهم آن فرهنگ متعالی، زن و مرد ندارد. پیشنهاد بنده مطالعه‌ی کتاب «جایگاه تاریخی حادثه‌ها و هنر اصحاب کربلا» است و سپس کتاب «کربلا؛ مبارزه با پوچی‌ها» است تا برسید به کتاب «راز شادی امام حسین«علیه‌السلام» در قتلگاه». در آن حال انشاءاللّه یک نحوه احساس هماهنگی با نور امام در شما ایجاد خواهد شد و دل می‌بندید به کتاب «مبانی نظری و عملی حبّ اهل‌البیت«علیهم‌السلام» و با شرحی که به صورت صوت داده شده زندگی می‌کنید. موفق باشید
7333
متن پرسش
سلام علیکم استاد بزرگوار چند وقتی است که این سوال بد جوری فکر مرا مشغول کرده که چرا در این نظام هر کسی که حقوق و مزایای بیشتری برایش در نظرگرفته شده و همه امکانات برایش مهیا است ناراضی تر است و مداوم ساز مخالف می زنند. کارمندان فرهنگیان کمتر کسی را می بینی که راضی باشد . یک عده بسیج را هم وسیه ای می دانند که با ان در اینده بتوانند استخدام شوند. لطفا برای همه ما دعا و طلب خیر کنید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همیشه این یک قاعده است که هرکس به اندازه‌ای که خدا دارد احساس رضایت می‌کند چون سرمایه‌ی اصلی جان هر انسانی فقط اُنس با خدا است. موفق باشید
7255
متن پرسش
باسلام خدمت استاد دخترم که دانشجوی سال اول دانشگاه است بادلیل تلطیف روح وتخلیه احساس علاقمندومصر به اموزش موسیفی میباشدازطرفی بعلت عدم رویکرددین و اقبال مراجع به فراگیری این نوع مواردوچو مذهبی خانوادگی ما راهنمایی لازم چهت اقناع ویاهرگونه دستو رمقتضی مبذول فرماییدر باتشکرودعای خیر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت مؤمن باید از لغو اعراض کند و موسیقی نسبت به سایر هنرها مثل شعر و یا نسبت به معارف الهی، جنبه‌ هایی از لغو دارد و عمر انسان را تلف می‌کند. موفق باشید
7233
متن پرسش
باعرض سلام وخسته نباشید من نمی دونم سوالم ارسال شده یاباعرض پوزش دوباره سوالم راتکرار میکنم من دانشجوی سال ۵دندانپزشکی هستم و۳ساله که ازدواج کردم چون از,همسرم دورم تصمیم به ادامه تحصیل وگرفتن تخصص ندارم بامشورت همسرم قصد دارم بعد فارغ التحصیلی خانم هاوپسران زیر۱۲روفقط معالجه کنم باتوجه به شرایط موجود من چطورمیتونم زمینه سازظهور باشم یعنی چطوری می تونم به آقام کمک کنم؟دوم اینکه می ترسم بعد مدتی کارکردن دچار روزمره گی بشم واز آرمان هام فاصله بگیرم؟بنظرتون باید چیکارکنم؟ ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید قسمتی از روز را جهت کار بگذارید به طوری‌که مطالعه و حضور در جلسات مذهعبی و صله‌ی رحم به حاشیه نرود. موفق باشید
7235
متن پرسش
سلام علیکم. درپاسخ سوال قبلی فرمودید حرام وحلال الهی را رعایت کنم.اما هر چه درکارهایم فکر میکنم این طوری نیست.شما در صوتهای از برهان تا عرفان به یک نکته شیطان که وسوسه میکند اشاره کردید : شیطان در ظاهر وسوسه میکند اما در اندیشه میگویدرهایش کن.تمام کارهای من نیز بدین ترتیب است.وسوسه می اندازد که خدا نیست تا اثبات میکنم یا می گوید رهایش کن یا هم می گوید قبول نمیکنم.هرکلکی که بگویید زده ام تا رها شوم.اما نمیشود.گاهی میخواهم خودکشی کنم اما ازکی؟از یک طرف هم شهوت و غضب.دیوانه شده ام.دانشجوام نمی دانم چه کنم؟نه میتوانم درس بخوانم نه...گاهی نیز میگویم خدا را رها کن.اما چگونه زندگی کنم؟راستی توسل وذکر وقرآن را نیز رها نکرده ام اما باز نمیشود. ازدست بوس میل به پابوس کرده ام خاکم به سر ترقی معکوس کرده ام
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مشکل عقلی در رابطه با عقاید خود ندارید. مشکل قلبی هم با رعایت دستورات شرعی و صیقل‌دادن آن رفع می‌شود، عجله نکنید. تغذیه‌ی خوب و ورزش هم فراموش نشود. موفق باشید
7215
متن پرسش
استاد گرانقدر سلام علیکم. استاد عزیز سوالاتی با توجه به تاکید دین مبین بر صله رحم و نهی قطع رحم چند سوال برای من مطرح است: 1. استاد من به طور ذاتی و طبیعی هیچ علاقه ای به صله رحم ندارم اصلا نه احساس یگانگی و سنخیتی با فامیل دارم و نه علاقه نشست و برخاستی با آنان ولیکن صرفا و مطلقا به خاطر نتایجی که در روایات برای صله رحم برشمرده شده است این کار را انجام می دهم، استاد بزرگوار التفات بفرمایید برای نتایج، در واقع هنوز به آن حدی نرسیده ام که صرفا برای دستور خداوند این کار را بکنم؛ استاد آیا این روند را ادامه دهم؟ممکن است روزی مطلقا به خاطر دستور خداوند این کار را بکنم نه نتایج آن؟2. در بحث صله رحم در بسیاری از روایات بسیار تاکید بر آثار و نتایج مترتب بر صله رحم می شود، چرا؟3. استاد فامیل ما انسانهای خوبی هستند منتهی مثل خیلی های دیگر، در نشست هاشان از مسائل اقتصادی و فرهنگی شروع می کنند و کل نظام و روحانیت و...را نقد می کنند و بهرحال فضایی نیست که مورد پسند بنده باشد؛ گاهی در میان بحثهاشان نظری داده ام که به کنایه و طعنه بنده رو جیره خوار نظام و ...معرفی کرده اند در صورتی که اصلا اینگونه نیست و دیدم خیلی فایده ای ندارد من دفاع کنم اگر فایده داشت؛ دفاع می کردم و مهم نبود آبرویم را هم ببرند اما فضا طوری است که هرچه من بیشتر دفاع کنم فکر می کنند عایداتم بیشتر شده!!!خلاصه صفایی نمی برم از این گردهمایی ها. استاد تکلیف چیست؟4. استاد من احساس می کنم با توجه به شرایط امروز جامعه، نیاز به یک الگوسازی در خصوص صله رحم برای افراد مومن داریم، من یک بنده خدای مومنی رو می شناختم که هر از گاهی با فرزندش راه می افتاد و به چند فامیل سر می زد و می گفت صرفا از باب صله رحم اومده و چند دقیقه می ماند و حال و احوالی می کرد و می رفت بدون اینکه غیبتی بشه و یا بحثی پیش بیاد، فرد میزبان، کمی از روزگار خودش می گفت و و میهمان هم براش دعا می کرد یا راهنماییش می کرد و ...این قضیه مال چندسال پیش است به ذهنم می رسد چقدر خوب میشه که ما قالب صله رحم هامان از وضعیت فعلی که اولا میزبان باید میهمان را دعوت کند و بعد ساعتها بنشینند خونه طرف و اطاله های بلا تطویل و بعد یک سفره مفصل و ...در بیاید و یک حالتی که صرفا جهت انجام وظیفه دینی است شود. حتی برای میهمانی های طولانی هم می شود الگوسازی شود و فرد متدین و انقلابی خودش آغازگر بحثهای مادی نباشد ولیکن اعراض آشکار نکند(در سیره رسول الله صلوات علیه و آله هم هست که با جمع همراهی می کردن اگر جمع به چیزی می خندیدند ایشان هم لبخند می زدند اگر تعجب می کردند ایشان هم تعجب می کردند و ...)همچنین مومن انقلابی به غیبت ها و تهمت ها بی محلی کند تا کم کم خداوند به خاطر پایداری بر ایمان، مهر این فرد را به دل افراد حاضر بیاندازد و فضا دینی شود .و...استاد نظر حضرتعالی در خصوص این الگوسازی ها چیست؟5- استاد اینکه در روایات داریم صله رحم کن حتی با یک سلام، آیا امروزه که مشغله ها بالاست و افراد درگیرند و ارتباطات سخت، آیا می شود با تلفن سلام و احوالپرسی کرد؟آیا این از مصادیق صله رحم محسوب می شود؟باسپاس از شما
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در هرحال صله‌ی رحم برکات دنیایی و آخرتی دارد و با ادامه‌ی آن متوجه برکات آن می‌شوید 2- خداوند عالمی را که خلق کرده می‌داند یکی از عوامل تعالی انسان در این عالم صله‌ی رحم است 3- ارتباط را قطع نکنید ولی اگر تذکرات شما تأثیر ندارد لازم نیست تذکر دهید 4- حرف درست و سنجیده‌ای است، بنا نیست به اسم صله‌ی رحم اوقات خود را ضایع کنیم 5- صله‌ی رحم با تلفن هم بد نیست ولی نباید به‌کلّی جای ارتباط طبیعی را بگیرد. موفق باشید
7203
متن پرسش
با سلام. من پزشک ساکن اصفهان هستم و پس از چندین ماه درس خواندن در رشته تخصصی مورد علاقه ام در شهر تهران قبول شده ام. متاسفانه فعلا این رشته در اصفهان فعال نیست. و ادامه تحصیلم در تهران با مشکلاتی برای خودم و همسرم همراه است از جمله رفت و آمد، چندین روز در هفته از خانه و همسر دور شدن و...، همسرم قلبا" رضایت به این کار ندارد ولی با توجه به اینکه ممکن است در آینده چنین فرصتی برایم محقق نشود به ناچار اجازه میدهد که ادامه تحصیل را شروع کنم. واقعا" در تصمیم گیری سردرگم هستم.اکنون چه باید بکنم؟ وظیفه ام چیست؟ متشکرم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در امور دنیا خیلی خود را به زحمت نیندازید. موفق باشید
7177
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیزم همنشنی های فامیلی مان با توجه به اینکه تقریبا همه فامیل نسبت به آداب دینی و عقاید دینی بی قید یا کم التفات هستند معمولا اگر به گناه نگذرد به لغو و بیهودگی و خوردن و ... میگذرد .حالا اگر حقیر بخواهم به عنوان طلبه ای که هم حرص هدایت گری دارم هم از بی گدار به په اب زدن و نتیجه عکس گرفتن ابا دارم و هم ابتکار چندانی به ذهنم نمیرسد قدری در این همنشینی ها تحول ایجاد کنم چه باید بکنم . البته محبوبیتی که در بین فامیل دارم شاید وظیفه را دو چندان بکند.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا همه‌ی سعی‌تان این باشد که رفاقت‌های خود را در بین فامیل دوچندان کنید و سپس در فضای محبت و شوخی تذکراتی به آن‌ها بدهید ولی هرگز تصمیم به قطع ارتباط نگیرید تا به وقتش از شما بخواهند چیزی برایشان بگویید؛ در آن وقت خیلی نرم متذکر مسائل شرعی‌شان شوید تا نوبت طرح بعضی از آیات قرآن برسد. موفق باشید
7153
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز در بحث توکل سئو الی داشتم البته من سعی کرده ام در مطالعاتم و در عباداتم موضوع تو کل را جستجو و طلب کنم و در خیلی مواقع ارامش خوبی دارم اما با توجه به این که کارمند هستم و با حقوق در یافتی میشد خرج ماهانه را رساند هیچ پس اندازی ندارم و اصلا به فکر شغل دوم هم نبوده و سعی می کردم اوقات فراغتم را به مطالعه و عبادت و کارهای فرهنگی بگذرانم الان دختر دم بختی دارم وخرج مراسم عقد و عروسی و جهیزیه به طور معمول حداقل بالای بیست ملیون در می اید اگر حد پائین محیط را بگیری و این به من اضطراب وارد می کند آیا من در تلاشم در زندگی کوتاهی کرده ام و یا این اضطراب وسوسه شیطان است لطفا با توجه به این شرایط راهنمایی فرمایید خدا به شما اجر عظیم عطا فرماید
متن پاسخ
تعالی: سلام علیکم: به طور معقول و بدون اضطراب وظایف خود را انجام دهید و مطمئن باشید به وقت‌اش کارها به‌خوبی جلو می‌رود زیرا سبب‌ساز کس دیگری است منتها از آنچه از دست شما برمی‌آید جهت نیازهای دخترتان بدون آن‌که در کار حرص بزنید، کوتاهی نکنید. موفق باشید
7109
متن پرسش
سلام استاد عزیز از نظر اخلاق و عرفان با حشراتی که آسیب نمی زنند اما مزاحم هستم چه رفتاری باید داشت؟ در خاطرات امام آمده ایشان مگس را نمی کشتند بلکه از در بیرون میکردند. این سوال شاید خنده دار به نظر رسد اما در اتاقم مورچه ها لانه کرده اند و همه جا رژه میروند نمی دانم چه کار کنم؟ با جارو برقی جمعشان کنم خوب است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: با جارو برقی جمع‌شان کنند خوب است. اگر هم مزاحم زندگی شما شدند دیگر لشکر شیطان‌اند. همان‌طور که رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» آن ماری که جلو می‌آمد تا نمازشان را مختل کند، کشتند، می‌توانید حیوان موذی را قبل از آن‌که آزار برساند بکشید. موفق باشید
7090
متن پرسش
باسلام و عرض ادب بنده ۳۰ساله هستم حدود ۴ ماه بیکاری مطلق درطول سال دارم و بقیه طول سال در هفته ۵روز به صورت یک نوبته مربی پرورشی مدرسه هستم و بقیه طول هفته را بیکارم با توجه به اینکه در روستا زندگی میکنم و دوست همسلوکی هم ندارم و از ارتباط باافراد بیرون به علت جنبه دینی نداشتن این ارتباط رنج میبرم تشخیص می دهم که در تمام این ایام فراغت تمام نماز های قضای تقریبا ۵ ساله ام را در منزل بجا آورم و هنگام خستگی به اندازه توانم به فکر و ذکر و مطالعه قرآن و کتب اخلاقی بپردازم و فقط به جهت ضرورت از منزل خارج شوم آیا این کارمن صحیح است متشکرم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این‌که باید با یافتن معارف الهی راه قلب را به سوی آسمان معنویت باز کرد کار بسیار خوبی است ولی در هر حال اُنس با مؤمنین نیز یکی از راه‌های ارتباط با خدا است در حدّ ممکن از آن نیز غافل نباشید. موفق باشید
7072
متن پرسش
سلام علیکم.. در بحث نماز شب میخواستم بپرسم که .. بنده 2هفته ای است این توفیق را دیگر ندارم... گناهی را هم که بر آن شروع کرده باشم،(قیدتک ذنوبک).... چه کنم؟؟؟ یاعلی
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی کنید در روز ذهن خود را مشغول آرزوهای بلند دنیایی نکنید. عصبانی نشوید. کینه ی کسی را به دل نگیرید و در اظهار نظر در مورد افراد احتیاط کنید. موفق باشید
7076
متن پرسش
اسلام علیکم حدودچندسال است که بین جوانهای شهرمااختلاف ودعواست به حدی که جوانهامسجدراترک کرده وزمینی رادرنظرگرفته اندتامسجدی جدابسازند به حرف هیچ کس هم گوش نمیدهنداگر ممکن است راهنمایی بفرماییدکه وظیفه ماچیست؟التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: با صمیمیت تمام به آن‌ها دعای مکارم را تذکر دهید که برای تحقق جامعه‌ی اسلام و نظر به تمدن اسلامی باید در ذیل اسلام و ولایت از ضعف‌های همدیگر بگذریم تا نور و رحمت خدا که تنها در جمع مسلمین تجلی می‌کند بر قلب تک‌تک آن‌هایی که تلاش بر اتحاد دارند تجلی می‌کند. موفق باشید
نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!