بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: زن ، ازدواج ، خانواده، مرد

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
3499
متن پرسش
عرض سلام و وقت به خیر نیاز به مقبولیت یعنی محبوب سایر انسان ها بودن، نیازی فطری، غریزی یا وهمی است؟ من بعضا در خودم نیازی احساس می کنم که مثلا دوست دارم افراد مرا دوست داشته باشند و مثلا گاهی که می شنوم از کاری یا صفتی از من تعریف کنند، لذت می برم. می خواهم تکلیف خودم را با این احساس روشن کنم. آیا این حس از ناحیه شیطان است وباید سرکوبش کنم؟ متشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: باید سعی کنید آرام‌آرام از این حالت آزاد شوید و به رضایت الهی فکر کنید. امام باقر«علیه‌السلام» می‌فرمایند: « «یا جابِر! اغْتَنِمْ‏ مِنْ اهْلِ زَمانِکَ خمْساً»؛ پنج چیز را در رابطه با مردم زمانه غنیمت شمار : «إِنْ حَضَرْتَ لَمْ تُعْرَفْ»؛ اگر در مجلسى حاضر بودى و تو را نشناختند. «وَ إِنْ غِبْتَ لَمْ تُفْتَقَدْ»؛ و اگر از جلسه خارج شدى و به دنبالت نبودند. «وَ إِنْ شَهِدْتَ لَمْ تُشاوَر»؛ و اگر در جلسه بودى و از تو نظر نخواستند. «وَ إِنْ قُلْتَ لَمْ یُقْبَلْ قَوْلُکَ»؛ و اگر نظر دادى و نظرت را نپذیرفتند. «وَ إِنْ خَطَبْتَ لَمْ تُزَوَّجْ»؛ و اگر خواستگارى کردى و جواب ردّ دادند. این پنج حالت را غنیمت بشمار، نه این‏که از آن‏ها ناراحت شوى، چون امام (ع) مى‏خواهند که ارزش‏هاى اهل دنیا براى ما ملاکِ کمال و خوارى قرار نگیرد. مگر تو در این دنیا نیامده‏اى که عبودیت خود را تقویت کنى، سراسر این دنیا امتحان است براى اظهار عبودیت . موفق باشید
3485
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز بنده چند ماه بود که در فکر ازدواج بودم و تقریبا هیچ مشکلی برای این امر نبود .(لازم به ذکر است که نیاز بنده به ازدواج روحی-عاطفی ست) دو مورد برای خواستگاری رفتم ،که یک مورد تقریبا آنها نپذیرفتند و مورد دیگر طبق فرموده شما برای بنده پذیرفتنی نبود. و دیگر هیچ مورد دیگری پیدا نشد. در حالی که بنده توسلات زیادی انجام داده بودم و دیدم خبری نشد ، با خودم فکر کردم که حتما قسمت بنده نیست که در حال حاضر ازدواج کنم و یا شاید صلاح نیست. بنده قبلا خیلی اهل مطالعه سیر مطالعاتی شما بودم و تقریبا با مشورت خودتون آماده شده بودم که تفسیر حضرت علامه رو شروع کنم ولی بعد از این موضوع دیگر دل و دماغ مطالعه ندارم. نمیدونم باید چیکار کنم؟ لطفا راهنماییم کنید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: هم خواستگاری را ادامه دهید و هم جهت مطالعه به خودتان برنامه بدهید. موفق باشید
3487
متن پرسش
باعرض سلام خدمت شمااستادگرامی.من سه ماهه درگیرخواستگاری است که ازنظرعقلی کاملاموردقبولم است اماهیچ حس وتمایلی به ایشان ندارم پیش استادبهادرخان برای مشاوره رفتم ایشون گفتن بایدحسی به اون داشته باشم وکلاسهای مهارتی روبایدبیای تابتونی تصمیم قطعی بگیری من علاقه کس دیگه ای رودردل ندارم فقط محبتش به دلم ننشسته خواهش میکنم راهنماییم کنیدازطرفی نمیخوام ازدستش بدم وازطرفی علاقه ای بهش ندارم میترسم بعدازدواج خدای نکرده کارمون به جدایی بکشه دعایاذکری هست که منوکمک کنه تواین روزاخیلی متوسل شدم امانگرانیم ازبین نمیره.باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: ایمیلی نداده بودید تا فقط برای خودتان ایمیل شود.در روایت داریم لاأقل نباید از او بدتان بیاید. خداوند إن‌شاءالها بقیه‌اش را حل می‌کند. موفق باشید
3482
متن پرسش
باسلام آیا ازدواج با همسن ایرادی دارد؟
متن پاسخ
.باسمه تعالی؛ علیکم السلام: خیر. موفق باشید
3484
متن پرسش
با سلام استاد از شما خواهش میکنم کمکم کنید حس میکنم در برزخی هستم که هیچ راهی ندارم. 25 سالگی به عقد مردی درآمدم که همه آرزوهایم را در زندگی با او جستجو میکردم در 26 سالگی در اوج ناباوری در حالیکه هنوز زندگی مشترک را شروع نکرده بودیم او را ازدست دادم . سرطان. الان 32 سال دارم و دیگر ازدواج نکردم . احساس میکنم زمین زیر پایم به سرعت حرکت کرده و حال که به این سن رسیدم و به گذشته برمیگردم نه دنیا داشته ام و نه آخرتی از مرگ میترسم علی رغم مشکلات دنیوی وقتی به خلق و خوی بدم و پرخاشگریهام نسبت به اطرافیان به خصوص پدر و مادرم فکر میکنم و به قیامتی که باید جوابگوی این رفتارم باشم من را دارد از پا درمیاورد. من دختر مقید به اصول دینی هستم حجاب نماز روزه همه مرا به خوبی میشناسند اما خودم میدانم که بدم یعنی از نظر اخلاقی روز به روز دارم بدتر میشوم . اصلا نمیدانم باید چه راهی در پیش بگیرم. پشیمانم که چرا ادامه تحصیل ندادم اما دیگر نمیتوانم الان فقط رضایت خدا را میخواهم و اینکه وقتی مردم اول راحتیم باشد نه بیچارگیم . راهنماییم کنید .
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: ( اولاً: اگر موردی جهت ازدواج پیش آمد ردّ نکنید. ثانیاً: مباحث سیر مطالعاتی که روی سایت است را دنبال کنید إن‌شاءالله مفید خواهد بود. موفق باشید
3474
متن پرسش
با سلام خدمت مرجع عالیقدر و اسوه معنوی ما جوانان سلام جوانی 26 ساله هستم که حدود دوماه است مزدوج شده ام همسرم حدود 20 سال سن داشته و 6 سال از من کوچکتر است الان در دوره نامزدی هستیم و به خاطر محل تحصیلم من دور از ایشان بوده و تقریبا ماهی یکبار به منزل سر می زنم بنده و ایشون در حد توان مقید به دین و احکام و اخلاق هستیم ولی حال به چند مشکل برخورد کرده ام: 1- لان همسر بنده خیلی و در حد افراط دنبال محبت و صمیمیت هستند ولی بنده چندان برام مهم نیست و برام سخته که رفتار سبک داشته باشم از دست حساسیت و محبت ایشون دیگه دارم احساس خفگی می کنم و حوصلم سر رفته ایشون هم همش دنبال جلب توجه من هست و کلافم کرده وقتی بهش میگم کمی معتدل باشه یا گوش نمی کنه یا دچار تفریط میشه شایان ذکر است که همه ایم مسایل در حالی هست که من ارتباطات صمیمانه و خوبی با دوستان متدین دارم ولی در بدو زندگی در خانواده مشکل دارم 2- احساس می کنم با وجود اختلاف سنی 6 سال کمی بچه هست و رفتار بچگانه و سبک داره خیلی زودرنج و بهانه گیره مخصوصا در ایام عادت زنانه موندم چیکارش کنم
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1- خداوند محبت شما را در دل همسرتان قرار داده و شما با جواب‌دادن به محبت او و شوخی و تفریح با او برکات الهی را وارد زندگی‌تان بکنید، بلد باشید جواب محبت را محبت بدهید، این خُلق محمدی«صلواة‌الهر‌علیه‌وآله» است 2- با او بسازید و بچگی‌هایش را هم زیبا ببینید و همان‌طور که می‌خواهید او را تربیت کنید ولی نه آن‌طور مثل خودتان او را خشک و غیر عاطفی تربیت نمایید وگرنه مادر خوبی برای فرزندانتان نخواهد بود. موفق باشید
3475
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم استاد سلام خسته نباشید در کتاب آزادی معنوی ازشهید مطهری به سوالی برخوردم که آیا می شود شخصی هم آزادی معنوی داشته باشد وهم آزادی جسمی؟؟یعنی آیامی شود شخصی هم خوب بخورد وخوب بپوشدواز همه چیز بهترینش داشته باشدواز آن طرف هم روح آزاد و بزرگی داشته باشد؟؟لطفا با مثال جواب دهید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: آزادی جسمی یعنی جسم انسان محکوم امیال نفس امّاره‌اش نباشد. جسم آزاد یعنی جسمی که مطابق روح آزاد عمل می‌کند مثل این‌که روح خود را از کینه‌ها و حسادت‌ها آزاد می‌کنید و جسم را نیز طوری گرفتار تنبلی و پرخوری نکرده‌اید که نتوانید مطابق روح خود به او دستور دهید. موفق باشید
3455
متن پرسش
باعرض سلام خدمت شما !من دختری 19ساله و دانشجو و مقید به احکام الهی از جمله حجاب کامل و ارتباط سالم در بیرون از محیط خانه هستم واز خانواده ای با وضع مالی متوسط به بالا هستم. باتوجه به اینکه قصد ادامه تحصیل و شاغل شدن در آینده را دارم مدتی است خواستگاری دارم23 ساله که طلبه و استاد حوزه هستند .و فکر میکنم که زندگی کردن با طلبه شرایط خاصی دارد و باعث محدود شدن من در بعضی کارها و تفریحات خواهد شد و اینکه با توجه به شرایط مالی یک طلبه ممکن است از لحاظ مالی سختی بکشم . از طرفی مطمن هستم که زندگی با طلبه باعث بالا رفتن دانش و صبر و اعتقادات و نزدیک شدنم به خدا خواهد شد . از طرفی خانواده ام با ازدواجم با یک روحانی به دلیل مشکلات و شرایطش زیاد موافق نیستند . من نمی دانم چه تصمیمی بگیرم که اشتباه نباشد وپشیمان نشوم خواهش میکنم منو راهنمایی کنید...........
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: همین طور که می‌فرمایید زندگی با یک طلبه‌ی متعهد برکات خاص خود را دارد و سختی‌های خود را، اگر آماده شوید که با او زندگی کنید و برای او زحمت ایجاد نکنید نتایج لازم را خواهید برد. موفق باشید
3459
متن پرسش
سلام استاد. شوهرم علارغم ایمان قوی اش به من هیچ اهمیتی نمی دهد و حال من خیلی گرفته شده. آیا شما صلاح می دونید که با مطالعه ی پی در پی کتب شما و دیگر عرفا، سعی کنم ذهنم رو نسبت به بی توجهی همسرم به من ، بی تفاوت کنم و از بی توجهی و احیانا برخوردهای نامطلوب شوهرم، به عنوان ابزاری جهت کمال خود به سمت خداوند استفاده کنم ؟ آیا این مسئله باعث سقوط ایمانی همسرم نمی شه ؟ سوال دوم این که شوهرم اصلا من رو لایق حرف زدن با خودش نمی دونه و این مسئله خیلی من رو دپرس کرده، صلاح می دونید که من هم اصلا با او صحبت نکنم ؟ هرچقدر منطقی باهاشون صحبت کردم فایده نداره و حتی روزی یکی دوساعت هم حاضر نیست برای من وقت بذاره و البته منکر این مسئله است. سوال سوم این که شوهرم موقع صحبت کردن خودش یا من ، اصلا به چهره من نگاه نمی کنن و این رو یک عادت بد در خودش می دونه که نمی تونه ترک کنه، من هم یک روز است که به هیچ وجه در چهره ی او نگاه نکردم ، به نظر شما این رفتارهای تقابلی برای فهماندن اشتباه طرف مقابل تا چه حد جواب میده ؟ سوال چهارم : درحالی که شما فرمودید حضرت آدم و حوا باهم در بهشت بودند و باهم از بهشت خارج شدن ، و نظر به سلوک معنوی هم زمان زن و شوهر ، آیا باز هم استفاده از کم توجهی شوهر در جهت کمال خودمان، مطلوب است و موجب سقوط او یا خودمان نمی شود ؟ خیلی متشکرم.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1- در هرحال انسان می‌تواند نظر به خدا را جایگزین سایر نقیصه‌ها قرار دهد ولی نه از سر آن‌که خدای ناکرده شما هم نسبت به همسرتان بی‌توجه باشید 2- شما در هر حال با روی گشاده با همسرتان برخورد کنید و مقابله به مثل نکنید تا نورانیت لازم را به‌دست آورید 3- شما به چهره‌ی همسرتان نگاه کنید تا ثواب لازم را ببرید 4- در هر صورت اگر زن و شوهر وظیفه‌ای که به عهده ارند نسبت به همدیگر انجام دهند کمال لازم را به‌دست می‌آورند. موفق باشید
3462
متن پرسش
سلام علیکم . من به تازگی با سایت شما اشنا شده ام و با مطالهع گذرا در سایت و مطالب آن احساس کردم که می توان شما را به عنوان راهنما و امین خود در نظر بگیرم و از شما سوالاتی را مطرح کنم . من ساله هستم که به مدت سال ازدواج کردم و دختری ماهه دارم در دوران بارداری متوجه شدم که همسرم از طریق چک با نامحرم ارتباط دارد و حتی خواسته های ناکشروع از انها طلب کرده است. با همسرم صحبت کردم و ایشان اینگونه به من پاسخ دادن که شیطان گولش زده و عذر خواهی و اظهار ندامت کردند ولی از آن پس من دیگر به ایشان اعتماد ندارم چون مجدد متوجه ارتباط ایشان شده ام در حد سلام و فرستادن ایمل های متفاوت با ایشان که به طور غیر مستقیم صحبت کردم ایشان گفتند که دیگر هیچ ارتباطی نداشته اند اما من دیگر نمی توانم به ایشان اعتماد کنم و تمامی حرف هایش را دروغ استنباط می کنم ولی به ایشان چیزی نگفته ام و در پایان متذکر می شم که ایشان خیلی مذهبی نیشتند. ممنون از شما تقاظا دارم کمکم کنید چون فکر طلاق چندین بار در روز به ذهنم می رسد اما به خاطر خدا و دخترم پای زنگی ام ایتادهام.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بنده در این مورد صاحب‌نظر نیستم تا بتوانم جنابعالی را راهنمایی کنم. موفق باشید
3463
متن پرسش
با سلام. استاد بزرگوار و عزیزتر از جان و محبوب قلب تیره و تارم ، به راستی اگر شما نبودید از شیطنت غرب و ناتوانی خود دق می کردم و از حکایت حال زارم امیدی نبود و خداوند را به خاطر بودن شما سپاسگذارم . همان طور که مستحضر هستید در دنیای وانفسا و شیطانی امروز، شبکه های اینترنتی و ماهواره ای هر گونه حرمتی که قابل تصور بوده باشد را شکسته است . با یک فیلم ساده در ماهواره ، میراث فرهنگی که از سالها قبل به جوانان این مملکت به ارث رسیده است را به تاراج می برند. هر شخصی در منزل خود با فشردن چند کلید ، چشم و گوشش از طریق اینترنت با کثافاتی مواجه می شود که ابدا در دستگاه الهی تعریف نمی شود و حتی زندگی مادی او را نیز به خطر می اندازد. هر فیلم خصوصی اعم از سیاسی ، جلسات محرمانه ، خانوادگی و ... از هر انسانی که تصورش را هم نمی کنید در سایت های ویدئویی با رکیک ترین عنوان ها در دسترس همگان است، هر توهینی بدون هیچ هزینه ای در شبکه های مذکور صورت می گیرد. از توهین به مقدسات تا بزرگترین علمای اسلام و رهبران اسلامی در طول تاریخ. استاد، بنده می توانم قسم بخورم که 95 درصد افکار و اعتقادات موهوم نسبت به نظام اسلامی و شخص مقام معظم رهبری ، محصول تلاش شبانه روزی این شبکه های مجازی است که غرب به خورد ملت شریف ایران داده است و دهان به دهان گشته است تا منبع اصلی توهین ها گم شده است و عده ای فکر می کنند بی اعتقادی به نظام اسلامی ، نظر شخص خودشان است نه تلقین ماهواره ها و تبلیغات اینترنتی. – شاهدش کپی برداری اصطلاحات ضد نظام ها و بی اعتقادها و سست مذهب ها از این شبکه هاست- این هم در زمانه ای که اگر اعتقادات شخصی مانع نباشد حتی در روستاها، فیش ماهواره از مطبخ و مبرز واجب تر است و اینترنت و فیلترشکن در دسترس بچه ها هم هست. غالب فیلم های ماهواره ای که از طریق اینترنت هم قابل مشاهده و در اختیار همه ی جوانان این مرز و بوم است ، به تضعیف بنیان خانواده و افزایش توقعات کاذب ظاهر الصلاح و نزول اهداف و تغییر امیال و گرایش ها به سمت غرب زدگی و مصرف گرایی منجر می شود که غالبا اثرات خود را به طور ناخودآگاه بر روح و روان بیننده می گذارد. جهت اختصار از مثال خودداری می کنم. تنها دیدن یک قسمت از سریال های کاذبشان ، در زمانه ی کنونی که بزرگتر ها در انتقال فرهنگ ایرانی و اسلامی به نسل جوان ، ناتوان هستند ،کافی است تا نسل جوان سبک زندگی خود را با گرایشات غربی سامان بدهد. ارائه ی ممالک غربی به مخاطبان به بهترین رنگ و لعاب که به اذعان خود غربی ها دور از واقعیت امروز غرب است ، کار عمده ی این شبکه هاست و .......... سپاه و وزارت اطلاعات محترم و هر نهاد مسئولی هم کاری جز فیلتر کردن نمی کند که با یک فیلتر شکن ساده و قابل دانلود از اینترنت ، همه ی تلاش هایشان در زمینه ی فیلتر کردن اینترنت نقش بر آب می شود. استاد ، رشته ی حقیر کامپیوتر است و به اقتضای رشته ام خوب می فهمم که نیروهای زحمت کش این نهادها چقدر بی سوادند که به راحتی توسط شیطنت جوانانه ی برخی ، دور می خورند. استاد ، شنیده ام سپاه ایران به اعتراف دوست و دشمن خیلی قوی است هم به لحاظ دانش روز هم به لحاظ تکنیک. این را اخیرا از خود مقامات آمریکایی در سایت های خودشان هم شنیدم. استاد، من سالها بحث های شما رو کار کردم و با رویکرد فرهنگی دین ناب محمدی (ص) از طریق مباحث شما آشنایی دارم و با برخوردهای ضربتی و چکشی در مسائل فرهنگی به شدت مخالفم. اما به نظر شما آیا واقعا اگر سپاه و وزارت اطلاعات و دیگر نهادهای مسئول اراده کنند ، دانش توقف شبکه های بیگانه در ایران را ندارند ؟ به نظر حقیر این کار قابل انجام است اما عدم تحقق آن ناشی از جهل مسئولان نسبت به ضربه ای است که تا کنون نظام اسلامی از ماهواره ها و اینترنت ( فیلترشکن) خورده است. 1) به نظر شما واقعا وظیفه ی بنده به عنوان دانشجو و جوجه طلبه ی آینده در قبال این مسائل چیست ؟ 2) استاد بزرگوار، قصد دارم برم سپاه قم و این مسئله رو پیگیری کنم و حداقل در فیلتر کردن فیلترشکن ها به آن ها یاری برسانم و ببینم چه اقداماتی انجام می دهند و در حد وسعم به آن ها کمک کنم ، نظرتان چیست ؟ قطعا این کار مقداری از وقت بنده رو میگیره و وقت من برای کسب معارف حقه ی الهی کم است و خودم هم از نظر سلوکی و وجودی بسیار اوضاعم خراب است و نیازمند راهنمایی شما هستم. دعا کنید و لطفا راهنمایی بفرمایید. با تشکر و دعای خیر برای عروج لحظه به لحظه ی شما و دستگیری اهل البیت به واسطه ی شما از ما.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1- ما در هرحال وظیفه داریم مانع اشاعه‌ی فحشاء شویم و ثواب و برکات زیادی برای ما دارد و به هر ارگانی که بخواهد در این مسیر قدم بردارد باید کمک کنیم منتها باید وقت معینی برای آن تعیین کنید تا همین‌طور که می‌فرمایید از کسب معارف الهی محروم نشوید. موفق باشید
3447
متن پرسش
سلام علیکم من حدودیکسال است که عقدکرده ام باهمسرم اختلافی ندارم ولی خانواده ی همسرم چنان برمن فشار می آورند واذیتم می کنند که بارها آرزوی مرگ کردم وبا اینکه خودم مذهبی هستم ولی اینان اینقدرمتعصبانه بامن رفتار میکنندوزندگی من وهمسرم را تلخ کرده اند که از مذهبی ها متنفرشده ام وتصمیماتی که بدلیل دیکتاتور بودن آنها برای ما میگیرند باعث شده فکرجدایی به ذهنمان بخوردخواهشا مرا راهنمایی کنید
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: در کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» عرض شده وقتی انسان متوجه کانون توحیدی خانواده شد حاضر است برای حفظ آن فداکاری کند و مزاحمت‌های بقیه او را از حفظ کانون توحیدی خانواده منصرف نمی‌کند. کار بزرگ موانع بزرگ دارد باید با خوشرویی با آن‌ها برخورد کنید. موفق باشید
3453
متن پرسش
- با سلام: سوء ظن به خدا تا چه حدی درزندگی انسان تاثیر گذار است...تا چه اندازه می توان اتفاقات ناگوار را به سوئ ظن به خدا نسبت داد... و آیا اگر یک فکر بد نسبت به آینده ی خود و یا دیگری به ذهن انسان بیاید، سوء ظن به خداست؟ برای رفع این روحیه باید چه کار کرد؟2.دعا برای هدایت دیکران برای شخص مقابل تاثیر دارد؟3.نحوه توسل به اهل بیت علیهم السلام باید چطور باشد که انسان هم زود جواب بگیرد و هم خوبش را ؟با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: سوء ظن به خدا به این معنا است که گمان کنیم که خدا ما را رها کرده و از رحمت خود محروم نموده است که مسلّم این‌طور نیست و آثار منفی‌اش آن است که از رحمت خدا مأیوس می‌گردید در حالی‌که آثار ناگوار در زندگی انسان یا برای امتحان است و تعالی‌بخشیدن انسان، و یا برای تنبیه است و متذکرشدن او. برای رفع سوئ ظن کافی است انسان از یک طرف به رحمت‌های الهی که سرتاسر زندگی او را فرا گرفته نظر کند و از طرف دیگر به خدای عالم که جز خیر بندگانش را نمی‌خواهد. آری حتماً دعا برای دیگران و خیرخواستن برای اطرافیان برای خود دعاکننده تأثیر فراوان دارد. توسل به اهل‌البیت«علیهم‌السلام» به این معنا است که با نظر به نور مقدس آن‌ ذوات پاک از خدا بخواهیم که از همان مسیر نوری که این خانواده را پرورانده ما را نیز از الطاف خود محروم نگرداند و از طرف دیگر از ذوات مقدسه اولیاء معصوم بخواهیم که در نزد پروردگارشان شفیع گردند و رحمت الهیه را به‌عنوان واسطه‌ی فیض از ما دریغ ندارد. موفق باشید
3440
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد محترم می خواستم بدانم که روایات در مورد قمر در عقرب چقدر قطعی است؟ و اینکه با توجه به نظر مراجع مانند آقای مکارم که می فرمایند تقویم های نجومی موجود در بازار اعتبار ندارتد برای دانستن زمان مناسب امور و زمان های قمر در عقرب چه کنیم(مثلا برای زمان های مناسب بچه دار شدن) و از چه منبعی استفاده کنیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: من نمی دانم.آن‌هایی هم که این مورد را رعایت می‌کنند، احتیاطاً این کار را می‌کنند نه آن‌که کاملاً این موارد را پذیرفته باشند. به‌جز آن‌چه در رساله‌ها تحت عنوان حرام و واجب و مستحب و مکروه هست نمی‌توان به دیگر امورات اطمینان داشت. موفق باشید
3431
متن پرسش
سلام علیکم! شما در پاسخ به سوال 2757 که سوال کننده در مورد محتلم نشدن ائمه(ع) پرسیده بود؛ جواب داده بودید نمی دانید که احتلام افراد واقعاً ناشی از آلودگی ذهن است یا خیر؟! اما خوب ما در دعائی که در مفاتیح الجنان برای عدم جنابت داریم که در منابع متعدد نیز آمده است گفته شده:«عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا خِفْتَ الْجَنَابَةَ فَقُلْ فِی فِرَاشِکَ- اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ مِنَ الِاحْتِلَامِ وَ مِنْ سُوءِ الْأَحْلَامِ وَ مِنْ أَنْ یَتَلَاعَبَ بِیَ الشَّیْطَانُ فِی الْیَقَظَةِ وَ الْمَنَامِ.» خوب از آنجائیکه طبق روایت احتلام ناشی از بازی شیطان با فرد است. پس آیا طبق این روایت می توان نتیجه گرفت کسی که واقعاً پاک پاک باشد از هر احتلامی بدور است؟! و هر احتلامی ناشی از بازی شیطان است؟!
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: در همین دعا بین احتلام و سوء احتلام تفکیک کرده، پس می‌توان نتیجه گرفت هر احتلامی، بد نیست تا بگوییم شیطانی است. هرچند می‌توانید با این دعا از خدا بخواهید محتلم نشوید ولی نه از آن‌جهت که احتلام در هر شکل‌اش بد است و شیطانی است. موفق باشید
3420
متن پرسش
سلام در رابطه با سوال شماره 3324 : حضرت آقا در بجنورد فرمودند : تجمل گرایی چقدر خوب است چقدر بد است؟ این نه یعنی اینکه ایشان با همه زیر بنای مدرنیته مخالف نیستند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بحث مدرنیته بحث دیگری است که ایشان در همان سخنرانی تأکید کردند مواظب باشید از غرب تقلید نکنید. بحث ایشان در این جمله این است که نباید به اسم تجمل هرگونه زیباسازی را نفی کرد همان‌طور که نباید همه‌ی زندگی ما پرداختن به دنیا باشد و زیباکردن دنیا. موفق باشید
3424
متن پرسش
با سلام حضور استاد گرامی. استاد سوالی از حضورتان داشتم:استاد من سعی می کنم در عبادات مخلص باشم و در طول شبانه روز یک سری کارها را در راه خدا انجام میدم و دوست ندارم احدی از انها مطلع باشه؛ اما سر کار وقتی به وظایفم عمل می کنم -باتوجه به اینکه به لطف خدا از استعداد و توانمندی خوبی در کارم برخوردارم بدم نمیاد رئیسم بدونه مثلا فلان اقدام را من انجام دادم یا فلان مطلب را من تنظیم کردم، ته دلم خوشحال میشم که به خاطر اقدامات موثری که انجام میدهم مورد تشویق قرار بگیرم-البته نه اینکه مدام به این فکر باشم، با تحقیق روی روحیات و اخلاق و درونم فهمیدم که انگار بدم نمیاد رئیسم تشویقم کنه، (البته درمورد این آدم اینجوره)، استاد مدام با خودم درگیرم که خدایا! آیا باید در تمام احوال و کارها خالص باشم؟ یا در سرکار صرفا به وظایفم عمل کنم و حالا بدمم نیاد مورد تشویق قرار گیرم هم طوری نیست؟2.استاد سوال دومم اینه که سالها پیش یک روحانی می گفتن: نماز آمپر روحه و هر آدمی میخواهدبداند چقدر باخداست، پقدر به وعده های الهی یقین داره خلاصه چه بنده ایی به نمازش نظر کنه. استاد این حرف تاچه حد دقیقه؟اگه هست؛ چه کنیم نمازمون رو ارتقاء بدیم؟تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1- چه اشکال دارد که هم انسان برای خدا کار کند و هم در ازاء انجام وظیفه در سر کار انتظار داشته باشد ارزش کارش را بشناسند فکر نمی‌کنم این دو با هم منافات داشته باشد چون در عرض هم نیستند بلکه در طول هم‌اند 2- حرف درستی است برای بررسی بیشتر به ابتدای کتاب «آداب‌الصلواة» از حضرت امام خمینی«رضوان‌اله ‌تعالی‌علیه» رجوع فرمایید. موفق باشید
3404
متن پرسش
باسلام خدمت استاد من خاستگاری داشتم که ازلحاظ مذهبی پسری است که1- فوق العاده رعایت حلال وحرام را میکند 2-اهل نمازوروزه هم هست 3-صادق وساده4اهل امر به معروف مشکلی که هست 1-یکبار ازدواج کرده وطلاق گرفته2-سادگی ازلحاظ اخلاقی او مرا نگران میکند 3محبتش به دلم ننشست4پدرم هم راضی نیست اما دلیل هم نمی اورد حال نمدانم چه کنم میترسم خدابخاطر تقوایی که دارداگر نه بگویم مواخذه شوم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: این چیزی نیست که امثال بنده بتوانم نظر بدهم باید بررسی شود علت طلاق همسرشان روحیه‌ای است که کلاً نمی‌تواند با زنان درست رفتار کند؟ یا آن همسرشان مشکل اساسی داشته، وگرنه صرف آن‌که همسر خود را طلاق داده نمی‌تواند مانع ازدواج با او باشد. موفق باشید
3341
متن پرسش
شوهرم گوشه گیری می کنه از سر کار که میاد می گه حرف نزن می خوام بخوابم بعد می گه حرف نزن می خوام درس بخونم بعد میگه حرف نزن می خوام مجله ی شهدا را بنویسم و بعد می گه حرف نزن می خوام بخوابم چه کنم ایا ما دچار طلاق عاطفی شدیم جه باید بکنم
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: شوهرتان اشتباه می‌کند و اگر با همسر خود درست برخورد نکند و از لذائذ خدادادی بهره نبرد شوق عبادت نیز در او کم می‌شود. بنده در کتاب «زن آن‌گونه که باید باشد» قسمت «ازدواج؛ تولدی دیگر» عرایضی داشته‌ام با هم آن قسمت را بخوانید
3357
متن پرسش
باسمه تعالی با سلام خدمت استاد گرامی من از طریق دوست یزدی ام مباحث شما را شنیده ام . در شهر خودمان هم مباحث شما را کار کرده ام . در ضمن شنیدن چند جمله از بزرگانی همچون آیت الله جوادی آملی باعث شده نسبت به مسئله تعلق خاطر به دنیا حساس شوم . 1-سوال من این است که تعلق خاطر به دنیا و اموال و زینت آن دقیقا چه تعریفی دارد ؟ یعنی اگر چگونه زندگی کنیم تعلق خاطر به دنیا و مال آن داریم ؟ استاد عزیز ! سوالم را با مثالی روشن تر می کنم . از وقتی که به مسئله تعلق خاطر حساس شدم نسبت به وسایل شخصی خودم بی توجه شده ام. این مسئله اولا باعث گم کردن زیاد اشیاء دور و برم شده و دوما باعث رجوع آشنایان برای قرض گرفتن وسایلی که جنبه خیلی شخصی (مثل مسواک و ...) ندارد مثل ماشین حساب و کامپیوتر شخصی؛ شده است . ضرر مقوله اول که مشخص است و ضرر مقوله دوم از آن جهت است که خوف این دارم که استفاده ناصحیح از به طور مثال ماشین حساب یا موبایل یا لپ تاپ باعث کاهش عمر یا خرابی دستگاه شود . حالا سوالم را طبق این مثال دوباره می پرسم ؟ 1- الف -آیا میتوان تعلق خاطر نداشت و حواس پرت نبود ؟ یعنی مواظب کیف و انگشتر و وسایل بود ولی به آنها وابسته نبود ؟ چطور میتوان چنین حالتی را محقق کرد ؟ لطفا راهنمایی بفرمایید . 1-ب- آیا این خوف ضرر ناشی از تعلق خاطر است ؟ یعنی اگر چیزی به کسی قرض دادیم و ترسیدیم که مبادا به آن ضرر بزند به آن چیز تعلق خاطر داریم ؟ اگر پاسخ مثبت است آیا باید به تقاضای هر فردی که وسیله قرض می خواهد پاسخ مثبت داد ؟ البته میدانم که در دستگاه غربشناسی، ریشه تمام این مشکلات در غلبه روح تکنیک و سبک زندگی غربی است که زندگی ما را اینقدر پیچیده و وابسته به عناصر گوناگون کرده ولی با توجه به این که ما در زمانه ای زندگی می کنیم که کنار گذاشتن تکنیک ، تسلیم در برابر تکنیک است ، راه حلی مناسب همین دوران دهید . وگرنه تصدیق می کنم که اگر تکنولوژی نبود شاید اینقدر آشفتگی ذهنی بابت این قضیه نداشتم . 2- یک سوال فرعی هم داشتم و آن اینکه بعضی جوانان و گروه ها از کتاب های شما و حرفهایتنان به عنوان مرجع افکارشان اسم می برند . در شهرما هم این ها هستند . آیا شما با گروهی از این جوانان مستقیما در ارتباط هستید ؟ تشکلی ؟ هیئت مذهبی ؟ اگر ممکن است به همه سوال ها و اگر ممکن نیست به سوال «1» و« ا-الف» و «1-ب » پاسخ دهید . با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1- عدم تعلق به دنیا یعنی هدف اصلی ما ارزش‌های دنیایی نباشد و زندگی در دنیا را بستری قرار دهیم برای زندگی در آخرت ولی در هرحال ما در زندگیِ دنیایی خود باید برنامه داشته باشیم و روی وسایل زندگی خود حساب باز کنیم تا در موقع نیاز به آن وسایل به مشکل بر نخوریم. در همین رابطه رسول خدا(ص)« می‌فرمایند: « اعْمَلْ لِدُنْیَاکَ کَأَنَّکَ تَعِیشُ أَبَداً وَ اعْمَلْ لآِخِرَتِکَ کَأَنَّکَ تَمُوتُ غَدا» برای دنیایت طوری باش که گویا همیشه زنده‌ای و برای آخرتت طوری باش که گویا فردا می‌میری. با توجه به این امر نمی‌‌توان در حفظ وسایل ضروری زندگی امروز سهل‌انگاری کرد و به بهانه‌ی بی‌علاقه‌گی به دنیا راحت آن وسایل را از دست داد. آری نباید بخیل باشید و نیز نباید بی‌پروا وسایل خود را از دست بدهید 2- مرجع افکار ما باید امام و رهبری باشند در کنار شخصیت آن بزرگان می‌توان از کتاب‌های بنده در جهت تبیین اندیشه‌ی آن عزیزان استفاده کرد. چون اسامی افراد در ذهن بنده نمی‌ماند نمی‌توانم جواب قسمت دوم سؤال شما را بدهم ولی بعضی دوستان ممکن است تلفنی سؤال کنند و بنده جواب دهم. موفق باشید
3334
متن پرسش
بنام خدا سلام بر استاد طاهرزاده . من پدرم از علاقمندان و شاگردان شماست ومن پسر سیزده ساله هستم به نظر شما اگر من هفته ای چند ساعت بازی کامپیوتری کنم بد است یا خوب است ومیخواهم بدانم بازی کامپیوتری چه بدیهایی دارد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: نمی‌خواهم بگویم جوانی در سن شما اهل بازی و سرگرمی نباشد ولی خودت می‌دانی اگر به بازی‌های کامپیوتری عادت کردی دیگر به‌راحتی نمی‌توانی از آن جدا شوی و دائماً ذهن‌ات مشغول می‌شود. در حالی‌که در بازی‌های بدنی مثل ورزش‌های رزمی و شنا و کوهنوردی ذهن‌ات به نشاط می‌آید و بدنت نیز قوی می‌شود. پدرتان از سر دل‌سوزی می‌خواهند طوری نشود که در سال‌های بعد ذهن شما از محتواهای علمی و معنوی خالی باشد. موفق باشید
3321
متن پرسش
عرض سلام استاد، دختری 26 سااله هستم ، دارای مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد، ... از وقتی یادم می اید بحث خواستگاری در مورد ازدواجم در خانواده ما مطرح بوده ،..... سه سالی ست که با عنایت حضرت حق در زیارت کربلا مسیر هدایت برایم باز شد و زندگیم به نحوی تغییر کرد که حتی برای خودم باورکردنی نیست... برای خیلی از جوانانی که اعتقادشان را از خانواده به ارث برده اند دغدغه های زندگی من شاید عجیب باشد.... یکی از این دغدغه ها اعتقاد به امر ولایت رهبری ست، من در محیطی بزرگ شدم که از نظر این اصل به مخالفت معروف بوده اند ، پدر من همه ی زندگی خود را صرف لعن و نفرین به انقلاب و رهبری کرده است ، ولی من با تحقیق زیاد راهم را انتخاب کردم، این امر در نظر او اصلا خوشایند نیست ، شاید برایش تحمل ناپذیر باشد که دخترش یکی از کسانی باشد که عمری آنها را به مسخره گرفته، توهین هایش به دلیل حساسیتش بیشتر هم شده ... شاید باورکردنی نباشد دختری مثل من که از 18 سالگی هیچ گاه بدون خواستگار نبوده ام ، هنوز ازدواج نکرده ام.... اما همیشه یک ترس بزرگ همراه من بوده .. پدرم با خواستگار های مذهبی من تا مدتها مخالفت می کرد، خیلی از خواستگاران هم وقتی عقیده ی اورا می شنیدند عقب می نشستند.... پدرم اصلا تحمل مخالف را ندارد و دائم با مخالفش درگیر می شود. به من بگویید بین عقیده خودم و پدرم کدام را برای ازدواج انتخاب کنم، دیگر خسته شده ام ، برایم دعا کنید...
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: با صبر در دینداری إن‌شاءالله خداوند خواستگاری مناسب عقیده‌ی الهی‌تان برایتان می‌فرستد. موفق باشید
3313
متن پرسش
سلام علیکم از محضرتون سوالاتی داشتم :1-علت احساس ضعف ونبودن شخصیت عزتمند در مومنان در جامعه امروزی چیست؟2-راه های جبران این نقیصه کدام است ؟3-ایجاد روحیه امید در خود ودیگران کدام است ؟یعنی به چه عواملی بستگی دارد ؟4-بنده از لحاظ روحی در ترس عجیبی نسبت به آینده به سر می برم وتاالان که 28سال از خدا عمر گرفته ام مدام در شک وتردید وعدم توانایی در تطبیق فکر وعمل خود می باشم هر چه بیشتر از معارف الهی را مطالعه می کنم ومی خواهم آن را با جامعه تطبیق بدهم ناتوانم وبیشتر موجب گیجی وسر درگمی می شوم خلاصه اینکه دچار گیجی فراوانی هستم وتقریبا تمر کزم را در حل مسائل از دست داده ام یعنی نمیدانم حق چیست وباید چگونه آن را اجرا کنم هم در امور فردی وهم در امور اجتماعی راهنمایی بفرمایید.ظاهرا این مطلب درست است که مادر این دنیا باید همیشه غصه دار باشیم؟بله؟خب با این غم چگونه باید برخورد کرد؟ یا علی .خیلی ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: پیشنهاد می‌کنم ابتدا کتاب «علل تزلزل تمدن غرب» را و سپس کتاب «بصیرت و انتظار فرج» را مطالعه فرمایید. موفق باشید
3304
متن پرسش
با سلام خدمت استاد استاد بنده از ارادتمندان شما هستم و در جلسات دوشنبه ها هم حضور دارم ولی خود را معرفی نمی کنم چون می خواهم گناهی که مرتکب شدم را بیان کنم ملتمسانه خواهش می کنم به این سوالم قبل از سفرتان پاسخ دهید چون ذهنم را مشغول کرده. بنده برای ازدواج دختری را در نظر داشتم و پدرم با این که می دانست وشرایطش را داشت که اقدام کندولی اقدام نمی کرد . برای پدرم سفر مشهد پیش آمد و من عصبانی شدم و به امام رضا اهانت کردم که چرا او را راه می دهد من با این که مقام امام معصوم را می شناختم اهانت کردم ولی قصدم از اهانت -اهانت به مقام امام نبود بلکه می خواستم پدرم را سررنش کنم وبگویم که ازدواج من مهمتر از سفر مشهد است .ولی بلافاصله توبه کردم . حال سوال این است که آیا بنده در ان لحظه حکم ارتداد داشتم؟ درست است که مرجع من میفرماید اگر حالت عادی نبود مرتد نیست و مرتد کسی است که از روی علم و عمد اهانت کند ولی نکته این است که من در قسمتی که اهانت می کردم درست است که عصبانی بودم ولی نه آنقدر که حالتم غیر عادی شده باشد وعلم به مقام امام داشتم. خواهشا با این اوصاف بفرمایید که بنده درست است که گناه کبیره مرتکب شدم و همچنین پدرمرا آزردم (استغفرالله )ولی آیا بنده گناه ارتداد مرتکب شده ام و اکنون که توبه کردم مسلمان حقیقی هستم ؟با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: مطمئن باشید امام رضای رئوف من و شما از عصبانیت شما هم خوشش می‌آید و لبخند بر لب می‌آورند که این شیعه‌ی ما انتظار دارد ما رأفت خود را از پدرش دریغ بداریم در حالی‌که ما پدر او را راه دادیم تا قلبش را نرم کنیم که این‌قدر به فرزندش سخت‌گیری نکند و برای پسرش دست و آستین را بالا بزند. امام عزیز من و شما نه از این عصبانیت‌ها می‌رنجد و نه با این حرف‌ها شما مرتد می‌شوید، زیرا در عین داد و فریاد ،امامت آن عزیز را در جان خودتان دارید و به زبان بی‌زبانی می‌گویید شما که امام‌اید چرا کار ما را لنگ گذاشته‌اید غافل از این‌که چون می‌خواهد کار شما لنگ نماند آن‌طوری می‌کند که کرد. موفق باشید
3300
متن پرسش
سلام استاد. من به مدت سه سال است که به علت مشکل جسمی و بیم خطرسازی روزه، نمی توانم روزه بگیرم. البته یکی دو روز از ماه رمضان را گرفته ام اما بسیار اذیت شدم، استاد این دو سه سال حس می کنم آنگونه که باید نمی توانم با خدا مرتبط شوم. عجیب جای خالی روزه را در زندگیم حس می کنم. البته اکنون که رمضان در تابستان است بسیار سخت شده، احتمالا اگر در زمستان بگیرم کمی راحت تر بشود گرفتولی در کل به علت تک کلیه بودن و سابقه سنگ سازی خانوادگی بیم ضرر وجود دارد. استادمن که نمی توانم از این فیض عظمای روزه بهره ببرم چه عملی را جایگزین آن کنم؟چه بکنم تا لطافت روحم برگردد؟حالاکه از روزه محرومم می فهمم که چقدر روزه در بندگی مثل کاتالیزور عمل می کند.حال که محرومم چه کنم؟ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: ملاک ما بندگی خدا است، همان دینی که روزه را برای عده‌ای در ماه رمضان واجب کرده برای عده‌ای حرام کرده. بی‌خودی نگران این موضوع نباشید. لطافت روح را با رعایت اموری که حضرت سجاد«علیه‌السلام» در دعای عزیز مکارم‌الاخلاق متذکر شده‌اند به‌دست آورید. موفق باشید
نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!