بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: تاریخ اسلام

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
7344
متن پرسش
سلام استاد چرا شما گفته اید که باید به عایشه احترام بگذاریم؟ مگر از امام صادق روایت نداریم که ایشان بعد از هر نماز عایشه و خلفا را لعن می کرده است.کافی ج 3ص 342 می داننم لعن با فحش متفاوت است ولی به هر حال وقتی کسی ، دیگری را لعن می کند به او احترام نگذاشته است.باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه امروز وظیفه‌ی ما را تعیین می‌کند نظرات مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» است که با توجه به مجموعه‌ی روایات و آیات مربوطه به این نتیجه رسیده‌اند که توهین به همسران رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» حرام است و بالاخره لعن، یک نوع توهین محسوب می‌شود، ولی این به معنای آن نیست که ما اشکال اساسی به اعمال و رفتار جناب عایشه و یا خلفاء نداشته باشیم. موفق باشید
7119
متن پرسش
به نا م خدا و با سلام خدمت استاد عزیز در جمع بندی نظریات شما نسبت به ابوبکر و عمر و عایشه و طلحه و زیبر نتیجه می گیرم شما یک نرمش فوق العادهای نسبت به اینان نشان می دهید تو گویی اینها یک اشتباهی و یک اجتهادی غلط انجام داده اند و ما به انها انتقادی داریم درست است ما نباید به خاطر وحدت سخن نا به جایی بگوییم ولی تقلیل مسئله تا این حد آیا درست است آیا حجابی که آنها ایجاد کردند و اسلام را به حاشیه رانند و قرنهاست مسلمانان را از اب زلال ولایت محروم کردند و ان همه نافرمانی از سخنان پیامبر داستان قلم و دوات وهزاران نکته دیگر این قدر ساده است در ضمن روایاتی که اساسا آن دو نفر را مسلمان نمی داند و لعن را بدون نام بردن استفاده کرده است چه می شود سخن حضرت زینب در عاشورا و حتی روایتی که در احتجاج است که امام علی فرمود من از جانب پیامبر اختیار دارم و ایشان را از همسری پیامبر خلع کردم نقل به مضمون را چه باید کرد ایا اساسا شما عایشه را جناب می دانید یا حفظ وحدت این گونه اقتضا می کند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: سیره‌ی من و شما در این موارد باید سیره‌ی علمای بزرگی مثل حضرت امام و رهبری عزیز باشد که تعبیر جناب عایشه را برای همسر پیامبر به‌کار می‌بردند و بهترین کتاب را برای کالبدشکافی جریان انحراف در صدر اسلام «الغدیر» می‌دانم و سوز متعالی حضرت علامه امینی. ببینید آن علماء بزرگ در جمع‌بندی خود چگونه برخورد کرده‌اند. حقیقتاً موضوع انحرافی که در صدر اسلام پیش آمد و بنده سعی کردم در کتاب «بصیرت حضرت فاطمه«سلام‌اللّه‌علیها» عرایضی داشته باشم، چیزی نیست که بتوان به‌راحتی از آن گذشت و اصلاً بحث تقلیل موضوع نیست، بحثِ درست‌برخوردکردن با موضوعی است که به گفته‌ی علامه امینی با هزاران حاشیه همراه شده و حالا کار را بسیار حساس کرده. موفق باشید
7113
متن پرسش
با سلام در جلسه ۹۲/۱۱/۵ اشاره فرمودید حرمت همسران پیامبر واجب است(آیه ۶سوره احزاب) پس صف آرایی امیرالمؤمنین روبروی عایشه چه حکمی دارد؟ و سؤال بعدی٬ در شرایطی که کسی کودکی را از بهزیستی به فرزندی قبول می کند٬ براساس آیات چون از صلب وی نمی باشد پس با چه القابی کودک را خطاب کند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که امویان به بصره حمله کردند و حاکم منصوب از طرف امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» را اسیر کردند و شکنجه‌ی سختی دادند و متأسفانه جناب عایشه را نیز با خود همراه نمودند و حضرت علی«علیه‌السلام» تلاش کردند با مقابله با امویان در جنگ جمل جناب عایشه را به کمک برادرش محمدبن‌ابابکر، از صحنه دور کنند تا احترامش حفظ شود و البته این بدین معنا نیست که کار جناب عایشه بی‌انتقاد بود. و در مورد فرزندی که از بهزیستی قبول می‌شود باید متوجه بود که حکم فقهی آن مورد غفلت قرار نگیرد از جمله آن‌که نمی‌تواند از والدین خود مثل یک فرزند ارث ببرد و مسائل دیگری که در فقه مطرح است که نباید تحت عنوان پسرخوانده محسوب شود. موفق باشید
7054
متن پرسش
سلام علیکم استاد.تو مشهد وهابیت داره گسترش پیدا میکنه . تبلیغ در خصوص فاطمیه و وجریان سقیفه تا چه حد لازمه ؟ به نظر شما موجب اختلاف بین اهل سنت وشیعه نمیشه ؟ میخوام تو مسجد مباحثی پیرامون کتاب بصیرت حضرت فاطمه را انجام بدهم اما میترسم بین شیعه و اهل سنت اختلاف بیفته .ولی با توجه به اینکه تو مشهد داره وهابیت گسترش پیدا میکنه . دانش آموزان اول دبستان در مشهد امسال طبق آمار آموزش پرورش پنجاه درصد اهل سنت بوده اند و این وحشتناکه . از طرفی هم رهبری گفتند وحدت حفظ شود . استاد چه کنیم ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر در مسجد شیعه و سنی با هم هستند فعلاً باید از نقاط مشترک صحبت کرد ولی در مسجدی که مسجد شیعیان است و شیعیان تشریف دارند بدون مباحث افراطی ،بازخوانی تاریخی که در صدر اسلام گذشت آن هم بنا به اسنادی که مربوط به اهل سنت است موجب روشن شدن راه شعیان می شود. موفق باشید
7017
متن پرسش
با سلام.طبق فرموده ی بزرگان اهانت به مقدسات اهل سنت حرام است و گفته می شود که نباید به آنها سب و لعن کرد.در صورتی که در قرآن بسیار سب انجام شده است مثل«اولئک کالانعام بل هم اضل اولئک هم الغافلون» (اعراف 179) «انان مانند چهار پایانند بلکه از حیوان هم بسی گمراه ترند زیرا انان ناگاه و غافلند» 2.«فمثله کمثل الکلب» (اعراف 176) «داستان او به سگ می ماند.» 3.«مثل الذین حملوا التوراه ثم لم یحملوها کمثل الحمار» (جمعه 4) «مثل انان که تورات به دوش گرفته و عمل نمی کنند مانند داستان الاغ است.» 4.«ان انکر الاصوات لصوت الحمیر» (لقمان 19) «به درستی که زشت ترین صداها صدای خران است.»چرا خداوند بارها در قرآن خاب بکفار و مشرکین و... از حیوان،خر،سگ،کور .لال و گنگ و کر،سفیه نادان حمال و بارکش و..نام برده است.؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟و در اصول کافی که صحیح السند نیز میباشد: اصول کافی باب مجالسه اهل المعاصی-ج2،ص524 اینم ترجمش از امام صادق علیه السلام حدیث شده است که فرمود: رسول خدا (ص) فرموده است:هر گاه پس از من اهل ریب و بدعت را دیدید بیزارى خود را از آنها آشکار کنید، وبسیار بآنها دشنام دهید،و در باره آنها بد گوئید، و آنها را با برهان و دلیل خفه کنید که (نتوانند در دل مردم القاء شبهه کنند و) نتوانند بفساد در اسلام طمع کنند، و درنتیجه مردم از آنها دورى کنند و بدعتهاى آنها را یاد نگیرند، و خداوند در برابر این کار براى شما حسنات بنویسد و درجات شما را در آخرت بالا برد. امام صادق روحی له الفدا فرمودند: ما جماعت بنی هشام بزرگان و کوچک های خود را امر می کنیم به دشنام دادن و لعن آندو نفر( ابوبکر و عمر) و بیزاری جستن از آن دو( ابوبکر و عمر). کتاب معتبر ومتقن بحار الانوار ج 5 ص 323 طبق آیات و روایاتی که آمده است باید سب و لعن فرمود.نظر حضرتعالی را می خواستم.خواهشا به تفضیل توضیح دهید.
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- نقد اندیشه کار خوبی است چون موجب رشد می شود. در آیاتی که مطرح می فرمایید بدون اشاره به شخص خاص خداوند اندیشه های شرک آلود را می کوبد 2- اشاره ی رسول خدا«صلوات اللَه علیه و آله» به ابوسفیان و مروان حکم و پدر او است، این غیر از امثال خلیفه ی اول و دوم است که در آن زمان در کنار پیامبر بودند 3- در هر صورت سیره ی اهل البیت«علیهم السلام» آن است که انتقاد می کردند ولی در هر حال اسم نمی آوردند. از طرفی اگر امروز علماء ما مصلحت اسلام در مقابل دشمن را احترام به بزرگان اهل سنت می دانند، عدم رعایت مصلحت اسلام از همه ی گناهان بزرگ تر است. علماء اهل سنت نیز در این رابطه هوشیاری های خوبی از خود نشان داده اند به عنوان مثال عین مصاحبه‌ی دکتر احمد طیب که هم‌اکنون مفتی الأزهر است با شبکه‌ی نیل را ملاحظه فرمائید: - خبرنگاری سؤال کرد آیا به نطر شما عقاید شیعه مشکل ندارد؟ شیخ طیب جواب داد: نه چه مشکلی دارند، 50 سال پیش شیخ شلتوت فتوا داده است که شیعه مانند مذاهب دیگر است. - خبرنگار گفت: فرزندان ما در حال شیعه شدن هستند، چه باید بکنیم؟ شیخ جواب داد: خوب بشوند مگر کسی از مذهب حنفی به مالکی برود ما اشکالی به او می‌گیریم؟ - خبرنگار پرسید: شیعیان با ما درحال قوم و خویشی هستند و با فرزندان ما ازدواج می‌کنند. شیخ جواب داد: چه اشکالی دارد، بین مذاهب ازدواج آزاد است. - خبرنگار گفت: می‌گویند شیعیان قرآنشان فرق می‌کند. شیخ طیب پاسخ داد: این حرف‌ها خرافه پیرزن‌ها است. قرآن شیعیان با ما هیچ فرقی ندارد و حتی رسم الخطشان نیز مانند قرآن ما است. - خبرنگار گفت: 23 روحانی از یک کشور(عربستان) فتوا داده‌اند که شیعیان کافرند، رافضی هستند. شیخ گفت: فتوای آن‌ها اعتباری ندارد. - خبرنگار گفت: پس این اختلافاتی که بین شیعه و سنی مطرح می‌کنند چیست؟ شیخ پاسخ داد: این اختلافات، سیاست خارجی است و می‌خواهد بین شیعه و سنی اختلاف بیندازد. - خبرنگار گفت: من یک سؤال جدی دارم: شیعیان که ابوبکر و عمر را قبول ندارند، چگونه می‌گویید این‌ها مسلمان هستند؟ شیخ طیب گفت: بله قبول ندارند، اما مگر اعتقاد به ابوبکر و عمر جزو اصول دین اسلام است؟ قصه ابوبکر و عمر یک قصه تاریخی است و تاریخ به اصول اعتقادات ربطی ندارد. - خبرنگار که از این جواب جا خورده بود گفت: شیعیان یک ایراد دارند، آن هم این‌که می‌گویند امام زمانشان از 1000 سال پیش هنوز زنده است. شیخ پاسخ داد: خوب ممکن است، چرا ممکن نباشد، ولی دلیلی ندارد ما اعتقاد آنان را داشته باشیم. - خبرنگار پرسید: آیا ممکن است کودک 8 ساله امام باشد؟ شیعیان معتقدند کودک 8 ساله امام شده است. شیخ گفت: وقتی یک طفل در گهواره پیغمبر بشود، این‌که یک کودک 8 ساله هم امام باشد عجیب نیست، هرچند ممکن است ما به عنوان اهل تسنن این اعتقاد را قبول نداشته باشیم؛ اما این موضوع به اسلام آن‌ها صدمه‌ای نمی‌زند و آن‌ها مسلمانند. موفق باشید
7018
متن پرسش
با سلام.چرا فقط لعن به دو خلیفه منع شده است ولی به معاویه یا طلحه و زبیر که مورد تایید اهل سنت است خیر؟؟؟؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: جریان امویان مثل معاویه در آن دوره مثل جریان وهابی ها در این دوره است. وضع آن ها در بین اهل سنت نیز معلوم است ولی ما به جناب طلحه و زبیر نیز حق نداریم لعن کنیم هرچند انتقاد جای خود دارد. موفق باشید
7006
متن پرسش
سلام علیکم . در کتاب مبانی نظری آورده اید :ابابکر و عمر نزد پیامبر ص از سوره قدر سوال کردند و حضرت ص به تفصیلی که در روایت هست جواب دادند و سپس حضرت روی خاک آیه را نوشتند. فَیَقُولَانِ وَ مَا الَّذِی رَأَیْتَ وَ مَا الَّذِی یَلْقَى (فَیَکْتُبُ) لَهُمَا فِی التُّرَابِ تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ فِیها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ... سوال اینست که آیا(نوشتنِ) حضرت مورد تایید است؟چون میگویند حضرت در طول عمر مبادرت به (نوشتن) نکردند حتی نامه ها و قراردادها را حضرت امیر ع و صحابه و... مینوشتند.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: احتمال دارد منظور از نوشتن ،خط کشیدن باشد ، زیرا این احتمال بیشتر است که رسول خدا«صلی‌الله‌علیه‌وآله» تا آخر عمر چیزی ننوشته‌اند و اگر نوشته بودند از طریق مسلمانان به عنوان خط رسول خدا محفوظ می‌ماند. موفق باشید
6648
متن پرسش
سلام استاد. درباره ی خلفای سه گانه(ابوبکر و عمر وعثمان )سوالاتی دارم که جوابش برایم خیلی مهم است . 1- آیا این آقایان ریشه تمام مشکلات بعد از نبی مکرم هستند؟ 2- آیا آن دسته از روایات که می فرمایند خلیفه دوم حضرت زهرا را مجروح کرد و امیرالمومنین را با آن وضع غم بار برای بیعت با خلیفه از خانه بیرون کرد و جریان کوچه ی بنی هاشم و... حقیقت دارد؟ 3-آیا روایاتی که به لعن این آقایان پس از هر نماز اشاره دارد صحیح است؟ 4-آیا روایاتی که در باب حرامزاده بودن آنهاست صحیح است؟ 5-اگر اینچنین است روش برخورد نبی اکرم(ص) و امیرالمومنین با ایشان و ازدواج با دختران و خانواده آنها را چگونگی برای خود توجیه کنیم؟ لطفا پاسخ اجمالی نفرمایید چرا که از جواب های اجمالی خسته شده ام. التماس دعا.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد شماره‌ی 1 و 2 و 3 کتاب «بصیرت فاطمه‌ی زهرا«سلام‌اللّه‌علیها» را مطالعه فرمایید فکر می‌کنم به صورت مستند به جواب خود برسید. و در قسمت 4 بنده دقیقاً نمی‌دانم آن روایات به چه‌چیز اشاره دارد؟ و در مورد قسمت 5 سؤال شاید بتوان گفت در شرایط مختلف موضوع فرق می‌کرده. باید مدتی وقت بگذارید و تاریخ را ورق بزنید. لااقل کتاب‌های «امام‌شناسی» آیت‌اللّه طهرانی را بررسی فرمایید نکات ارزشمندی در اختیارتان قرار می‌گیرد. موفق باشید
6593
متن پرسش
ﺳﻠﺎﻡ ﻋﻟﻴﻜﻢ.ﺑﻌﻀﻲ ﻫﺎ ﻣﻌﺘﻘﺪﻧﺪ ﺷﻴﺦ ﺍﺣﻤﺪ ﺍﺣﺴﺎﻳﻲ و ﺍﻓﻜﺎﺭ ﺍﻭ ﻛﻪ ﻣﻌﺼﻮﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻴﺶ ﺍﺯ ﺣﺪ ﺑﺎﻟﺎ ﻣﻴﺒﺮﺩ ﻋﻠﺖ ﺍﻳﺠﺎﺩ ﻓﺮﻗﻪ ﺑﻬﺎﻳﻴﺖ ﺩﺭ ﺳﺎﻟﻴﺎﻥ ﺑﻌﺪﻱ ﺷﺪ و ﺑﻌﻀﻲ ﻫﺎ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﺸﺮﻙ ﻣﻴﺪﺍﻧﻨﺪ.ﻣﻴﺨﻮﺍﺳﺘﻢ ﻧﻆﺮﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺷﻴﺦ ﺍﺣﻤﺪ ﺍﺣﺴﺎﻳﻲ و ﺍﻓﻜﺎﺭ ﺍﻭ ﺑﻴﺎﻥ ﻛﻨﻴﺪ.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مشکل اصلی شیخ احمد احسائی این است که فراموش کرده ائمه«علیهم‌السلام» در ذات خود هیچ وجودی ندارند چه رسد به کمالی. فراموش کرده علت فاعلی فقط خدا است و عالی‌ترین واسطه‌ها ذوات مقدس معصومین«علیهم‌السلام» هستند و این خطا ها منشأ مشکلات بسیاری از جمله آن شد که علیمحمد باب را به خیالِ «باب‌اللّه»بودن انداخت. موفق باشید
6469
متن پرسش
سلام.استاد آن جوانی که پیامبر(ص) بعد از نماز صبح مشاهده کردند وحال عجیبی داشتند چه شخصیتی می باشندشما در برخی از کتب فرمودید زیدبن حارثه ودربرخی دیگر حارثه بن زید ودربرخی آمده مالک بن حارثه؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در روایات شیعه یعنی در کافی عنوانش هست «حارثة بن مالک» ولی در روایات اهل سنت «زید بن حارثه» آمده. موفق باشید
6473
متن پرسش
سلام.حضرت استاد عرفایی که بنا به تاریخ وشواهد از لحاظ فقهی شیعه نبوده اند واز ائمه4 گانه اهل سنت تقلید می کرده اند( به عنوان مثال مولوی ومحی الدین وعطار و...) وبنا بر ادعای ما این عمل به شریعت وعبادت غلط است وطوری نیست که با نظام تکوین هم راستا شود پس چگونه این افراد که حتی (بنا به فرض)ابتداییات عباداتشان نظیر نماز وطهارت اشتباه می باشد توانسته اند به مراتب عالیه کشف وشهودبرسند.آیا فقه اهل سنت هم در دایره آنچیزی که درباب تقلید از فقیه وشدت وضعف نور شریعت فرمودید که دراحکام فقهی مشاهده می شود می دانید و آن احکام هم را داخل در حقیقتی که دارای شدت وضعف می باشد مانند نورخورشید می دانید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در ذهنم هست که آیت‌اللّه طباطبایی«رحمة‌اللّه‌علیه» فرموده بودند که آن‌ها از این جهت مستضعف بوده‌اند. به این معنا که در شرایطی قرار داشته‌اند که راهی برای تحقیق بهتر برایشان نبوده، مضافاً آن‌که فقه ائمه‌ی چهارگانه‌ی اهل سنت بیگانه از فقه ائمه نیست زیرا آن‌ها به طور مستقیم یا غیر مستقیم شاگرد امام صادق«علیه‌السلام» بوده‌اند و از این جهت شاید بتوان گفت با توجه به عقاید خوبی که عرفای اهل سنت در امور معرفتی دارند تا حدّی مشکل را حل کند. و این تازه در صورتی است که در مقام تقیه نبوده باشند. زیرا بعضی معتقدند آن‌ها شیعه بوده‌اند ولی مجبور بودند تقیه کنند. به طوری که یک بار عطّار را به جرم شیعه‌بودن از شهر هرات بیرون کردند. حال حساب کنید اگر پدر مولوی می‌خواست در هرات بماند چه بر سرش می‌آمد و لذا به طرف قونیه حرکت می‌کنند. موفق باشید
6474
متن پرسش
سلام.حضرت استاد درنوشتارهای شما این گونه بر می آید که دشمن اصلی جریان اهل بیت (ع)در ابتدای اسلام جریان ابوسفیان ومعاویه می باشند دربسیاری از کتابهای شما نظیر راز شدای امام حسین در قتلگاه ویا کتب مربوط به انقلاب اسلامی وحضرت صدیقه طاهره(ع)این را ابراز داشته اید وفرموده اید که با یدحساب ابوبکر و عمر وعثمان را از معاویه جدا کرد! آیا این فرموده شما تاکتیکی است برای نزدیکی وتقریب بیش از پیش بین شیعه واهل سنت است چون آنها حساسیتی که به خلفا ی 3گانه دارند به معاویه ندارند واز این رو می خواید این دریچه دیالوگ ومفاهمه را باز کنید ویا نه واقعا به این که خلفا بازی خورده جریان اموی هستند را باور دارید ؟ این با برخی از روایات که خلفا را عامل اصلی ومقصر اول و اولین کافران به رسول(ص)می دانند منافات داردواین چنین است که نفرتی که شیعیان به خلیفه دوم واول دارند شاید به معاویه ندارند آیا این کینه ونفرت صدچندان به خلفا اول وثانی از روی احساس است و واقعیت امر چیز دیگری است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حاصل مطالعات بنده در تاریخ اسلام همین‌طور است که شما از سخنان بنده برداشت کرده‌اید و این‌که ملاحظه می‌فرمایید اهل‌البیت«علیهم‌السلام» در عین انتقاد به خلفاء با آن‌ها مدارا می‌کردند را باید در همین موضوع دانست که به نظرم کتاب شریف «الغدیر» و یا کتاب‌های «امام شناسی» آیت‌اللّه طهرانی در این موارد کمک می‌کنند. ولی با این‌همه نباید از ظلم‌هایی که خلیفه‌ی دوم بدان اقدام کرد - هرچند از سر تحریک باشد- چشم پوشید. خطبه‌ی 162 نهج‌البلاغه نکاتی در راستای عدم غفلت از معاویه در مقایسه با خلفاء دارد. موفق باشید
6422
متن پرسش
با سلام آیا حضرت علی(ع)سرانجام با دومی بیعت کردند؟در چه منابعی این مطلب آمده است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرگز نمی‌شود امام معصوم با خلیفه‌ی غاصب خلافت به اختیار خود بیعت کنند. موفق باشید
6362
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی در مورد نحوه شهادت حضرت علی اصغر علیه السلام در کتاب ارزشمند نفس المهموم مرحوم شیخ عباس قمی 5 روایت امده از لهوف - ارشاد - ابومخنف - کلبی و احتجاج فقط یکی از انها یعنی کلبی بیان داشته حضرت طلب اب کرد بقیه فرموده اند حضرت علی اصغر در دستان حسین علیه السلام به شهادت رسید و در دو تا از ان روایتها می فرماید او طفلی بود که از ظاهر بر میاید بیش از شش ماه داشته و ان دو روایت اشاره به شیرخواره بودن او دارد و در هیچکدام از روایتها به شش ماهه بودن ایشان تصریح نشده است. برای همین اولویت به عدم درخواست اب است طبق مستندات تاریخی. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً دو نفر بوده‌اند؛ یکی آن‌که یعقوبی می‌گوید که شیرخواره است و در خیمه به شهادت رسیده و دیگری آن را که حضرت به میدان آوردند و گویا این دو نفر بین مورخین قاطی شده. موفق باشید
6311
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرانقدر چرا امام حسین با وجودی که حضرت علی اصغر بر طبق اشاره خودشان اگر آب میخورد هم جان میداد برایش تقاضای آب کردند؟آیا این نقل صحت دارد که پس از شهادت امام حسین دشمنان حتا متعرض حجاب اهل حرم و حضرت زینب شدند؟
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- حضرت سیدالشهدائ«علیه‌السلام» مأمورند تا عمق انحراف اسلام منهای امامت را نشان دهند و به نور امامت می‌دانند که عین ثابته‌ی حضرت علی اصغر«علیه‌السلام» طالب است در این مأموریت نقش داشته باشد 2- متأسفانه همین طور است این روایت قلب هر انسانی را به درد می‌آورد که می فرمایدفاطمه صغرا میگوید: من بر در خیمه ایستاده بودم و به پدرم و اصحاب او نگاه میکردم که با بدن‏هاى بى‏سر نظیر قربانیها بر روى رمل افتاده‏اند و اسبان بر فراز اجسادشان جولان میزدند. من با خودم فکر میکردم که آیا بعد از پدرم از دست بنى امیه چه بر سر ما خواهد آمد!؟ آیا ما را بقتل میرسانند، یا اسیر میکنند؟ ناگاه دیدم مردمى که بر اسب خود سوار است زنان را با کعب نیزه خود میراند و آن زنان به یک دیگر پناهنده میشدند. کلیه چادر و دستبند زنان را ربوده بودند. آن زنان فریاد میزدند: وا جداه، وا ابتاه، وا علیا، وا قلة ناصراه، وا حسناه!! آیا فریادرسى نیست که بفریاد ما برسد، آیا کسى نیست که از ما دفاع نماید!؟ قلب من از این منظره دلخراش دچار خفقان شد و اعضایم بلرزه افتادند. لذا از خوف اینکه مبادا آن مرد نزد من بیاید از طرف راست و چپ خود را به عمه‏ام ام کلثوم میرساندم. من در همین حال بودم که ناگاه دیدم آن مرد متوجه من گردید. من از او فرار کردم- گمان میکردم که از دست او سالم خواهم بود. ناگاه دیدم وى مرا دنبال کرد و من از خوف او از خود بیخود شدم، ناگاه دیدم کعب نیزه در میان کتف من قرار گرفته است! من بصورت بروى زمین سقوط کردم و او گوشم را پاره کرد و گوشواره و مقنعه مرا غارت کرد و خونها همچنان بصورت و سر من فرو میریختند و آفتاب سرم را میگداخت. سپس آن مرد بسوى خیمه ‏ها برگشت و من همچنان غش کرده بودم. ناگاه دیدم عمه‏ام نزد من آمد و در حالى که گریه میکند میگوید برخیز تا برویم، من نمیدانم بر سر دختران و برادر علیل تو چه آمده است، من برخاستم و گفتم: اى عمه؟ آیا پارچه‏اى هست که من سر خود را از نظر بینندگان بوسیله آن بپوشانم؟ فرمود: دختر جان! عمه‏ات مثل تو میباشد! من نگاه کردم و سر او را نیز باز دیدم، پشت او بوسیله ضربه سیاه شده بود. : «فقالت یا بنتاه و عمتک مثلک فرأیت رأسها مکشوفة ». موفق باشید
6316
متن پرسش
سلام علیکم چرا داستان حضرت موسی در قرآن کریم اینقدر زیاد آمده است؟حضرت موسی ظهور دهنده کدام اسما الهی بوده اند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» می‌فرمایند: «سَیَکُونُ فِی أُمَّتِی کُلُّ مَا کَانَ فِی بَنِی إِسْرَائِیلَ حَذْوَ النَّعْلِ بِالنَّعْلِ وَ الْقُذَّةِ بِالْقُذَّةِ حَتَّى لَوْ أَنَّ أَحَدَهُمْ دَخَلَ جُحْرَ ضَبٍّ لَدَخَلْتُمُوه» به‏زودى در امت من آن‏چه که در بنى‏اسرائیل واقع شد واقع مى‏شود حتى اگر یکى از آن‏ها در سوراخ‏ سوسمارى رفته باشد امت من نیز همان کار را مى‏کنند. از این جهت با طرح قوم بنی‌اسرائیل در واقع ما را به ما می‌نمایانند. موفق باشید
5849
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم مدتی است شبهه ای رامطرح کردند به این مضمون که :بعد ازورود اسلام به عربستان خرید وفروش برده منع شد .چرا اهل بیت کنیز وغلام داشتند که صاحب اختیار آنها بودند وبه بهانه های مختلف آنها را در راه خدا آزاد میکردند.مگرنه اینکه خرید وفروش برده منع شده بود وارزطرف دیگر اراده وآزادی انسان چه میشود؟باتشگر
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: به هیچ وجه امکان نداشت در آن زمان خرید و فروش برده منع شود زیرا نظام اجتماعی اقتصادی آن زمان برای چنین کاری آماده نبود و اولین ضربه به خود برده ها وارد می‌شد که بحث آن مفصل است. موفق باشید
5011
متن پرسش
سلام استاد. حدیث کسا ایا مستند است منظورم خود واقعه نیست منظورم آن حدیث کسا است که در آخر مفاتیح آمده است؟ایا برای رفع مشکل همانطور که در متن دعا آمده است کارساز است؟متشکرم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که متوجه هستید ظاهراً واقعه‌ی مورد بحث در حدیث کسا چندین بار در مکان‌های مختلف تکرار شده و حدیث کسای مشهور گزارش یکی از آن واقعه‌ها است پس معنا ندارد که دغدغه‌ی سلسله‌ی سند آن را داشته باشید. از طرفی با خواندن حدیث کسا و نقل حادثه‌ای که گزارش یکی از زیباترین صحنه‌های اتصال آسمان به زمین است از طریق پنج نور مقدس، عملاً یک نحوه اتحاد روحانی با آن حادثه پیدا می‌کنیم. حادثه‌ای که جبرائیل نیز طالب اتحاد و حضور با آن بود. موفق باشید
4856
متن پرسش
در سایت خبری عصر ایران مقاله زیر با عنوان "از حدیبیه تا تهران؛ اگر در عصر پیامبر(ص) بودند ایشان را هم متهم به سازشکاری می کردند" آمده است : http://www.asriran.com/fa/news/278410/از-حدیبیه-تا-تهران-اگر-در-عصر-پیامبرص-بودند-ایشان-را-هم-متهم-به-سازشکاری-می-کردند نظرتان را درباره این مقایسه و تطبیق تاریخی می خواستم ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم مقایسه‌ی درستی نیست زیرا ما در مذاکرات هسته‌ای بر حقی تأکید می‌کنیم که از ابتدایی‌ترین حقوق ما است و دشمنان ما منکر آن‌اند. ولی در صلح حدیبیه هیچ سخنی در میان نبود که رقیب منکر حق رسول خدا«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» باشد، نهایتاً بنا شد سال دیگر به حج بیایند و این‌که پذیرفته شد اگر کسی از مشرکان پناه آورد به سوی مسلمانان به آن‌ها برگردانند چون رسول خدا«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» متوجه بودند نتیجه آن می‌شود که فراریان برای خودشان یک پایگاه جداگانه‌ای تشکیل می‌دهند که مشرکان را تهدید کنند به همین جهت بعداً مشرکان از رسول خدا«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» خواستند که این بند منتفی شود و فراریان در مدینه بمانند. مثال صلح حدیبیه چه ربطی به مذاکرات هسته‌ای دارد که طرف مقابل از ما سازشی می‌خواهد در حدّ نفی حقوق مان و اگر تا حال توانسته‌ایم حقوق خود را به دشمنانمان تحمیل کنیم به جهت روحیه‌ی مقاومت بوده است. موفق باشید
4827
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی در کتاب مقام لیله القدری حضرت فاطمه در صفحه شصت گفته اید که "...شاید برایتان سوال پیش آید که چرا بالاخره اصحاب نظر خودشان را نگفتند...یادتان باشد در محضر رسول کسی حق نظر دادن دارد که مطمئن باشد نظرش حق است.با گمان ها و احتمالات نمی توان در محضر رسول اظهار نظر کرد." بحث بنده اینجاست ،پس قضیه مشورت حضرت رسول در جنگ خندق با اصحاب چه بوده است؟که آنجا هر کسی نظری ولو نادرست و ناپخته یا حتی درست ولی ناقص و متضاد با شرایط می دهد و نتیجتا یک نظر _حفر خنادق_ پذیرفته می شود. یا آنجا که معصوم از اصحاب می پرسد بالاترین عمل چیست؟و اکثر قریب به اتفاق یاران پاسخ نادرست میدهند. خوب!در این دو مورد و مواردی دیگر اصحاب ، همه اصحاب ، عام و خاص نظر ولو به گمانه زنی و به احتمال صحت نظر خود می دهند.این مسئله را چگونه تبیین می فرمایید؟ باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آن‌جا خود حضرت اصرار کردند که نظر بدهید به‌خصوص که در آن‌جا موضوع یک موضوع اجرایی بود که همه باید در آن شرکت می‌کردند. مشی و روش اصحاب آن بوده که در مقابل سؤالات رسول خدا«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» و ائمه‌«علیهم‌السلام» وقتی سؤال‌ها، سؤالات معرفتی و یا اخلاقی بوده می‌گفته‌اند: رسول خدا و خانواده‌ی او دانایند» و منتظر جواب رسول خدا و ائمه«علیهم‌السلام» می‌شدند. موفق باشید
4528
متن پرسش
سلام. علیکم اقای طاهر زاده عزیز مهمترین پرسش بنده از شما این است که منی که اهل تسنن هستم با شیعه نبودنم چه چیز را ازدست داده ام.ایا خدا شناسی ام مشگل پیدا می کند در حالی که شما می دانید ظریف ترین نکات در باره خدا شناسی را محی الدین عربی و جلال الدین بلخ و دیگر عرفایی دیگر که همه از,هم کیشان من بوده اند بیان فرموده اند به گونه ای که بزرگترین اساتید عرفان شما از گذشته تا به امروز جیره خوار سفره هم کیشان من بوده اند.ایا در مورد مسایل اخلاقی و سیر و سلوک دینی مذهب من چیزی کم دارد کدام منصف است که اذعان نکند با احادیث نبوی مندرج در مصادر حدیثی ما می توان زندگی سراسر نور و وجد و معنویت داشت.به راستی این احادیث برای یک زندگی معنوی چه کم دارد⸮ایا بزرگان هم کیش من با عمل به همین احادیث عوالم وجودیه را یکی پس از دیگری سیر نکرده اند و می دانیم که نسبت این سیر به انها صرفا ادعایی گزاف نیست که اثار ان در حرف حرف کلامشان مشهود است.واما ایا در سیاست و کشور داری و حاکمیت با مشگلی مواجه می شوم⸮ایا اولین قانون اساسی مبتنی بر فقه اسلامی حداقل دویست سال قبل از جمهوری اسلامی در عثمانی سابق نگاشته نشد.ایا مصر و الجزایر و لیبی کشور های بعدی نبوده اند اقای طاهر زاده عزیزاین فهرست بسیار دراز است و وقت ضیق.میتوان در مورد فرهنگ و تدوین علوم اسلامی نیز سخن گفت.می توان وضعیت اسف بار اجرای احکام در کشور شیعه نشینی مانند ایران را با کشورهای سنی نشین مقایسه کرد برای نمونه می توان از وضعیت حجاب شروع کرد و قص علی هذا به هر روی من به عنوان اهل سنتی که در میان شیعیان زیست می کنم مدتی تحت تاثیر تبلیغات بی امان رسانه شما دوچاز تردید های شده بودم و برای ان مدتی را به پرسه زدن در کتب دو طرف پرداختم و در اخر دستگیرم شد که اثبات حقانیت از این راه ها ممکن نیست زیرا هیچ یک از طرفین کتب دیگری را قبول نداردبماند که گاها شیعیان مطالبی را به کتب ما نسبت می دهندکه اگرچه ان حدیث موجود است اما یا قیچی شده است یا گاهی دهها معارض ان نادیده گرفته شده است و حدیثی شاذ مستمسک واقع می شود. پس چاره را در ان دیدم که به نتایج عملی این دو مذهب رجوع کنم و ببینم این دو مذهب برای زندگی امروز من و برای معاد من چه در چنته دارند .که. کمی از حاصل ان را در بالا عرض کردم.هر چند امروز نگاه من به حقیقت صفر و یک نیست و برای وجه قالبی ادیان اهمیتی به مراتب کمتر از گذشته قایلم و لذا من هیچگاه علمای شیعه را انسانهای فاسدی نمی دانم بلکه انها را اکثرا انسانهای صدیق قلمداد می کنم که مثل بسیاری از افراد حقیقت را منحصر در مذهب خود می دانسته اند و طبیعی است که برای تقرب به خدا در راه اعتلای ان کوشیده اند و معتقدم چون اکثرا از سر اخلاص عمل میکرده اند اجرشان نزد حضرت حق محفوظ است حرف برای گفتن بسیار دارم اما خوب است به سوال اصلی باز گردیم و ان اینکه اکنون که من اهل سنت هستم چه چیز را از دست داده ام و مزیت ملموس مذهب شما بر مذهب من چیست.لطفا از مزیت های ملموس و امروزی بگویید و سعی نکنید با رجوع به گذشته در باره حقانیت یکی و بطلان دیگری بکوشید زیرا همان طور گفتم دیدگاه امروز من نسبت به حقایق ادیان نگاه خاصی است که به سختی در یک مذهب خواص چه شیعه و چه سنی محصور می شود خداوند تلاش های خالصانه شما را در راه اعتلای انچه حق می دانید به احسن وجه بپذیرد. التماس دعا.یا حق
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث بر سر سنّی‌شدن یا شیعه‌شدن و یا بالعکس نیست، همان‌طور که می‌فرمایید بحث بر سر آن است که راهی پیدا کنیم تا بتوانیم با حضرت حق در همه‌ی جوانب اُنس قلبی پیدا کنیم. ما راه امثال محی‌الدین و مولوی را در امور فردی جدا از این راه نمی‌دانیم و در موضوع حاکمیت، معتقد به حاکمیت احکام الهی توسط فقیهی هستیم که توان درک احکام سیاسی، اجتماعی را از متن دین داشته باشد. آیا اگر از طریق قرآن توانستیم به این نتیجه برسیم که اُولی‌الأمر باید معصوم باشد و خداوند ما را به اطاعت غیر معصوم دعوت نمی‌کند و مصداق اولی‌الأمر، ائمه‌ی شیعه هستند و در این راستا در زمان غیبت امام معصوم ،فقیه با رجوع به سیره و آثارآن‌ها راحت‌تر احکام سیاسی، اجتماعی خداوند را در جامعه پیاده می‌کند، راه بهتر جلو نمی‌رود؟ موفق باشید
4370
متن پرسش
سلام استاد عزیز. جایگاه سادات و ذریه آل رسول در هستی چیست؟منظورم همین ساداتی است که هم دوره ما هستند؛ نه امامان. 2.آیا در صلوات که بر محمد و آل محمد فرستاده می شود, سادات هم مشمولش می شوند؟3. من حس می کنم سادات، حتی اگر به آن درجات ایمان هم نرسیده باشند؛ یک جذابیتی برای دیگران دارند. استاد واقعا سیادت، تاثیری ماورایی در افراد دارد؟چگونه؟4. استاد، اگر یک سید خود را در دامان دین پرورش دهد نسبت به یک غیرسید، چه تفاوتی دارد؟آیا زمینه برای سید فراهم تر است یا فرقی نمی کند؟5.آیا حضرت زهرا(س)نظر ویژه به اولادشان دارند؟ممنون. انشاءالله به حقیقت رسول الله و اولاد طاهرینش، در دنیا و آخرت با این ذوات مقدسه مانوس و محشور باشید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: یک وظیفه ما نسبت به سادات و اولاد حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیها» داریم که با احترام به آن‌ها راه رضایت به حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیها» را برای خود هموار می‌کنیم که رضایت آن حضرت رضایت رسول خدا«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» و رضایت خداوند و است، و یک وظیفه خود آن‌ها دارند که باید شأن خود را رعایت کنند و شاید از این جهت با بقیه فرقی نداشته باشند زیرا رسول خدا«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» به زهرای مرضیه«سلام‌الله‌علیها» می‌فرمایند: من هیچ کاری برای تو نمی‌کنم إلاّ آن‌که خودت برای خودت کاری بکنی. موفق باشید
4314
متن پرسش
با سلام وخسته نباشید من دانشجو هستم می خواهم بدونم به عنوان یک دانشجو که با تفکر شما هم اشنا شده کجای تاریخ ایستاده ام ؟ یعنی با وجودی که می توان فهمید که تاریخ تکرار می شود و طلحه و زبیر در جامعه کنونی قابل رویت هستند ما برای اینکه مثل کوفیان نباشیم و خطای انها را در تنها گذاشتن رهبر و ولی خود تکرار نکنیم چه باید کرد؟ وظیفه ما چیست؟ اینکه رهبر می گویند این عمار ، عمار کیست و چه کرده و عمار امروز چه باید بکند؟ خواهش می کنم به این سوالات پاسخ کامل دهید چون ترس از دست دادن وقت و بیکار بودن ، ترس بزرگی است با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی بفهمیم تاریخ ما در جهت‌گیری خود به کدام سو حرکت می‌کند و جایگاه خود را نسبت به هدف نهایی خود که ظهور حضرت صاحب‌الزمان«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» است شکل دهیم ،می‌فهمیم در کجای تاریخ خود هستیم. بحمدالله با ظهور انقلاب اسلامی جاده‌ی اصلی ما در راستای هرچه نزدیک‌ترشدن به هدف نهایی باز شد و هراندازه که در وفاداری به اهداف مقدس انقلاب اسلامی بیشتر جلو برویم بیشتر به شکوفایی خود در تاریخ نورانی خود وارد شده‌ایم. بنده در مورد عمّار زمانه‌بودن در جواب سؤال شماره‌ی 4141 تحت عنوان «اگر عمار یاسر امروز بود» عرایضی داشته‌ام در این‌که وظیفه‌ی عمارهای امروز تبیین سخنان رهبری عزیز است. امیدوارم با رجوع به جواب 4141 جواب سؤال خود را پیدا کنید. موفق باشید
4316
متن پرسش
با سلام استاد من برای فاطمیه اصلا وقتی ذکر مصیبت می خوندند نمی تونستم گریه کنم میگن خشکی چشم از قصاوت قلبه استاد چه کار کنم داره حالم از خودم به هم می خوره؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شما در مرحله‌ی تعقل و تفکر نسبت به مسائل قدسی حضرت هستید، در این مرحله انتظار گریه و اشک نداشته باشید. إن‌شاءالله اشک عالمانه خواهید داشت. موفق باشید
4245
متن پرسش
با سلام. 1. استاد آیا در منایع اهل سنت حدیث حدیث لولاک لما خلقت الافلاک و لولا علیماخلقتک لولا فاطمه....به طور کامل آمده است؟ اسنادش کدام است؟ در کدام کتب ؟برخی میگویند قسمت دوم و سوم حدیث در منابع اولیه نبوده است درست است؟2.در سایتی از قول ایت الله خویی آمده بود که قضیه کتک زدن حضرت زهرا را انکار کردند؛ درست است؟ایشان انکار کردند؟تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- این در تخصص بنده نیست 2- آیت‌اللّه طهرانی در کتاب‌های امام شناسی این طور می‌گویند: در مورد آتش ‏زدن درِ خانه فاطمه (س) و آن برخورد عجیب با على (ع) علاوه بر متون شیعه، حتّى مورخین اهل‏ سنّت که سخت تحت‏ فشار بودند نیز هر چند ناقص واقعه را ذکر کرده‏ اند. ابن‏ ابى‏ الحدید در شرح نهج‏ البلاغه (ج 1، ص 134 و ج 2، ص 19) پس از ذکر سند مى‏گوید: ابابکر به دنبال على (ع) فرستاد و از او بیعت خواست، و على (ع) بیعت نکرد و با عمر شعله‏ اى از آتش بود. فاطمه (س) عمر را در خانه خود دید و گفت: «یابْنَ‏ الْخَطّاب! اراکَ مُحَرِّ قاً عَلَى بابى؟ قالَ: نَعَمْ، وَ ذلِکَ اقْوى فیما جاءَ بِهِ ابُوکِ وَ جاءَ عَلِى (ع) فَبایع»؛ یعنى فاطمه (س) عمر را در درب خانه خود دید و گفت: اى پسر خطاب! مى‏بینم که مى‏خواهى در خانه مرا آتش بزنى؟ گفت: آرى، و این آتش‏ زدن در آنچه پدر تو آورده، استوارتر است، و على (ع) آمد و بیعت کرد. با توجه به این‏که مورخین اهل سنّت عادتشان آن است که در آنچه روایت مى‏کنند، مقدار همراه با دردسر را ذکر نکنند و اگر متوجّه شوند در روایت خود علیه خلفاء روایت مى‏کنند از روایت خود دست مى‏کشند، باید در چنین فضایى روایات آن‏ها را بررسى کرد. چنانچه ابراهیم بن سعید ثقفى با طرح سند روایت مى‏گوید: «وَاللهِ ما بایعَ عَلِى حَتّى رَأى الدُّخان قَدْ دَخَلَ بَیتِهِ‏»؛ یعنى به خدا سوگند على با ابابکر بیعت نکرد، مگر این‏که دید دود داخل خانه شد (امام‏ شناسى، آیت الله حسینى تهرانى، ج 10، ص 395) .. با ید متوجه بود مقابله با فاطمه (س)، با هر بهانه‏ اى که باشد، نشانه موجودبودنِ شرایطى است که چنگ بر روى معنویت زده شده‏ و وجود فاطمه (س) چنین پیامى را در پشت این حادثه‏ ها به گوش ما مى‏رساند. موفق باشید
نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!