بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: توحید و اسماء الهی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
35807
متن پرسش

سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد معظم (ادام الله ظله و زید فی توفیقاته)؛ در خصوص مساله توحید صفاتی از دیدگاه فلسفه، دقیقا عینیت صفات با ذات به چه معناست؟ آیا می‌توان گفت یعنی صفات از خود ذات می‌جوشد و منشا خارجی ندارد؟ خارج بودن صفات از ذات، دقیقا به چه معناست و چگونه قابل تصور است؟ آیا در انسان نیز عینیت صفات با ذات قابل تصور است؟ در ملائکه چطور؟ سپاسگزارم توفیقاتتان مستدام

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در «برهان صدیقین» روشن می‌شود که ذات الهی در نسبت با صفاتش، همانند نور بیرنگ است که همه رنگ‌ها در آن‌جا به نور بیرنگ هستند بدون جدایی. و همان‌طور که اگر نور بیرنگ از منشور عبور کند هفت رنگ به ظهور می‌آید، ذات، چون در جایی به ظهور آید که مثلاً مانند گل مظهر اسم و صفت جمال باشد، حال این ذات است که به نور جمال ظاهر شده است. در نفس ناطقه نیز به جهت جامعیت ذاتی‌اش همین‌طور است که در عین حال در هر عضوی به قوایی خاص مثل سامعه یا باصره به ظهور می‌آید ولی در فرشتگان چنین نیست زیرا آن‌ها هرکدام مظهر اسمی از اسمای الهی هستند به همان معنایی که «وَمَا مِنَّا إِلَّا لَهُ مَقَامٌ مَعْلُومٌ». موفق باشید

35796
متن پرسش

سلام: اگر انسان واجب‌الوجود بودن خدا را نداشته باشد یعنی آینه‌ی تمام نمایی نیست که خدا تمام خود را در او ببینید، این نقض غرض است (غرص شناخته شدن آن گنج مخفی) درست است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: واجب الوجود عین بودن بیکرانه مطلق است و اگر انسان هم واجب الوجود باشد، هیچکدام واجب الوجود نیستند. موفق باشید

35791
متن پرسش

سلام: وقتی که میگیم الله همان امام زمان علیه السلام هستند. یعنی بسم الله الرحمن الرحیم یعنی به اسم امام زمان که رحمان و رحیم است. و می‌خواستم بپرسم که سوال ها رو خود استاد جواب می‌دهد یا دوستان؟ چون جوابها به نظر می‌رسه فقط قصد رفع کردن مسوولیت هست ناقص و تازه سوال بیشتر ایجاد می‌کنه.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خود بنده جواب می‌دهم ولی عنایت داشته باشید این سایت، با هدفِ جوابگویی به سؤالات و اشکالات عزیزانی است که کتاب‌های بنده را دنبال می‌فرمایند. زیرا به غیر از این، نه توان و نه سواد آن را دارم که جواب سؤالات همه عزیزان را بدهم.

در مورد سؤال جنابعالی هم آری! باید به ذاتی که صاحب اسم رحمن و رحیم است خطاب کرد هرچند از واسطه‌های فیض باید بهره گرفت ولی خطاب باید به حضرت معبود باشد. موفق باشید

 

35782
متن پرسش

سلام: اگه نخواهم اشتباه شیطان رو انجام بدم باید به کسی که خداوند به عنوان امام زمان من معرفی کرده سجده کنم؟ من به اینجا رسیدم باید چکار کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که در سجده نظر به مقام سبحان اللهی خداوند مطرح است؛ تنها می‌توان برای خدا سجده کرد. موفق باشید

35755
متن پرسش

با سلام: اگر فقط یک وجود هست و کثرت در مظاهر وجود است، آیا در این جا عین وجود هم جزء مظاهر وجود است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عین وجود، خودِ وجود است دیگر معنا نمی‌دهد خودش مظهر وجود باشد. موفق باشید

35738
متن پرسش

با سلام: من ائمه را مظهر اسما الله می دانم.اما چگونه؟ سیره، گفتار، رفتار، سخنان، بدن زنده مادی و قبر ملکوتی آنها همه، مرا متوجه حضرت الله می‌کند. آیا سخنان بالا تفسیر درستی از مظهر الله بودن ائمه می‌باشد؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه! آیا نظر به شخصیت امام حسین «علیه‌السلام» نظر به همان انوار الهی نیست که به حکم «علّم آدم الاسماء کلّها» در جان خود او را می‌شناسیم؟ ملاحظه کنید چه اندازه مردم با ظاهرهای متفاوت با آن امام عزیز آشنا هستند. https://eitaa.com/matalebevijeh/14338 موفق باشید

35726
متن پرسش

با سلام: میشه لطف کنین بفرمایید عرش خدا که میگن با آه مظلوم میلرزه کجاست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مکان خاصی مدّ نظر نیست، بلکه نحوه حضور بس متعالی حضرت حق را عرش الهی می‌نامند. مانند حضور عقل برای انسان که وقتی با امری غیر قابل قبول روبرو می‌شود نگران می‌گردد. موفق باشید

35721
متن پرسش

با سلام: آیا اسماءالهی همیشه همراه صورت مثالی و یا مادی است؟ بعبارتی دیگر آیا همیشه اسماء الهی را باید در مظاهر مادی و مثالی جستجو کرد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است و به گفته جناب ابن عربی هر اسمی به دنبال سلطنت خود می‌باشد که همان مظهرش به حساب می‌آید در جلسه اخیر در راستای بنیان حکمت حضور انقلاب اسلامی در «جهانی بین دو جهان» عرایضی در این رابطه شد. https://eitaa.com/matalebevijeh/14331. موفق باشید

35668
متن پرسش

سلام: روایتی در کانال مطالب ویژه آمده بود که بر میت ساعتی سخت‌تر از شب اول قبر نمی‌گذرد. این دنیا هم که مملوء از سختی، بعد فقط شب اول قبرش چقدر باید سختی بکشیم، بعد همین طور در برزخ تا قیام قیامت. قیامت هم در صف محشر چقدر معطل و اذیت شویم خدا می داند بعد جهنمی بشویم که هیچ. چقدر طول بکشد خارج شویم الله اعلم. اگر هم حبس ابد بخوریم که واویلا. بهشتی هم بشویم هر کجا باشیم می دانیم اینها همه اش دلخوشکنک است و درجات بس بالاتری وجود دارد و ما محروم. مثل آنکه آدم اشکنه ای را با ولع مشغول خوردن باشد ناگهان بوی کباب بخورد زیر دماغ مبارکش آیا اشکنه زهر نخواهد شد؟ بعد بررسی که می کنیم می بینیم خداوند دغدغه اسماء خویش را دارد و اگر ظهور و بروز این اسماء مستلزم این همه آلام ما باشد آیا او را باکی هست؟ اصلا آیا خداوند جز خودش چیزی برایش اهمیت دارد و علاقه ای دارد جز این است که ما را به این خاطر دوست دارد که مظاهرش هستیم؟ البته بماند که : «هذه الحقیقة الغیبیه لاتنظر نظر لطف او قهر و لاتتوجه توجه رحمه او غضب». و نیز ‏اعلم: أنّ الحقّ من حیث إطلاقه الذاتی لا یصحّ أن یحکم علیه بحکم، أو یعرف بوصف،‏‎ ‎‏أو یضاف إلیه بنسبة مّا ـ من وحدة أو وجوب وجود أو مبدئیة أو اقتضاء إیجاد أو‏‎ ‎‏صدور أثر أو صدور علم منه بنفسه أو بغیره ـ لأنّ کلّ ذلک یقضی بالتعیّن و التقیّد بله آن بالا بالاها خبری از ما که نیست هیچ به خود نیز ظاهرا علمی ندارد حال سوال این است آن آخرین افق و درجه را نیز در نظر بگیریم که فوق آن بوی کبابی در کار نباشد دوقلوی همسان چسبیده به خدا هم بشویم آیا باز انسان در آن اوج نیز نمی داند که باز خدا فقط خودش را دوست دارد و بس اصلا بالاتر برویم و خودمان نیز فرضا خدا بشویم خدایی که در خوددوستی غرق است چه انگیزه ای می دهد که هوس کنیم او شویم؟ و آیا باز ما نیز دران مقام خدایی همان بلایی که خدای قبلی بر سر مظاهرش آورد نخواهیم آورد پس همان طور که می بینید صدر تا ذیل هستی چنگی به دل نمی زند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در همه مواردی که می‌فرمایید بحث در احساس وجود است و عاری‌بودن از توهّمات که امور واقعی نیست. و لذا اگر از یک جهت حضرت حق خود را در مخلوقات تماشا می‌کند، مخلوقات نیز به حکم امکان ذاتی‌شان با درک فیض وجود، خود را احساس می‌کنند و از این جهت خوب است که نظام تکوین را مدّ نظر قرار داد. موفق باشید

35648
متن پرسش

سلام علیکم و رحمه‌الله: متن زیر از گروه ایتایی برهان عینا نقل قول شده است. لطفا پس از مطالعه متن زیر مفهوم «واسطه فیض» بودن معصومین علیهم‌السلام را تشریح فرمایید. سپاسگزارم لینک گروه: https://eitaa.com/28219951/7950 * «در آیه ۳۰ از سوره مبارکه توبه آمده است: «وَ قَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَ قَالَتِ النَّصَارَى الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّهِ ذَلِكَ قَوْلُهُم بِأَفْوَاهِهِمْ يُضَاهِئُونَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِن قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ»؛ این عبارات نشان می‌دهند که کافران اهل کتاب در «نظریه ولادت» به مشرکان تأسی جسته و با ایشان مضاهات می‌کنند و همین عامل باعث اجتماع این دو طیف در یک جبهه شده است. از سوی دیگر با مراجعه به آیات ۱۶ الی ۳۶ از سوره مبارکه مریم خواهیم دید که شاخصه اصلی جبهه حق و «صراط المستقیم» همانا عدم اعتقاد به «نظریه ولادت» قلمداد شده است؛ این مجموعه از آیات که در راستای ارائه تصویری درست از حضرت عیسی (ع) و داوری در خصوص اختلاف پیش آمده میان اهل کتاب درباره آن حضرت برآمده‌اند، درنهایت اعلام می‌دارند: «...ذَلِكَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ قَوْلَ الْحَقِّ الَّذِي فِيهِ يَمْتَرُونَ / مَا كَانَ لِلَّهِ أَن يَتَّخِذَ مِن وَلَدٍ سُبْحَانَهُ إِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُن فَيَكُونُ / وَ إِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ»؛ در این آیات کریمه میان پاره از مفاهیم ملازمه برقرار شده است که ضروری است اشاره ای به نحوه ملازمه آنها داشته باشیم: ۱. در ابتدا لازم است بدانیم که عبارات فوق (آیات ۱۶ تا ۳۶ از سوره مریم) به مثابه صدور حکم از محکمه قرآن کریم درباره اختلاف پیش آمده (= فیه یمترون) در میان اهل کتاب می باشند و این از جمله مهم ترین رسالتی است که قرآن کریم برای خویش قلمداد کرده است؛ زیرا در آیات ۷۶ الی ۷۸ از سوره مبارکه نمل آمده است: «إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَقُصُّ عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَكْثَرَ الَّذِي هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ وَ إِنَّهُ لَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي بَيْنَهُمْ بِحُكْمِهِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْعَلِيمُ»، براین اساس اگر ندانیم که اختلافات پیش آمده در میان اهل کتاب بر سر چه بوده است، طبعاً نخواهیم دانست که در قرآن کریم قصه از چه قرار است. ۲. در این آیات کریمه مشاهده می‌شود که میان اعتقاد به «نظریه ولادت» و عدم عقیده به «کُن فیکون» رابطه وجود دارد. (پیش‌تر هم گفته بودیم که انکار قدرت «خلق لامِن شیء» یا همان «کُن فیکون» مستلزم اعتقاد به نظریه فلسفی «فیض و صدور» یا همان «نظریه ولادت» است) آنانکه قایل به «نظریه ولادت» یا همان نظریه فلسفی «فیض و صدور» هستند، الله را به عنوان تنها کسی که رب العالمین است، نمی پذیرند بلکه قایل به سلسله مراتبی از اربابان (وسائط فیض) بوده که از ایشان استمداد و استعانت می جویند، لذا آیه کریمه تأکید می‌کند که الله همان رب العالمین است و لاغیر. نتیجه اینکه: اگر الله را رب العالمین بدانیم (الحمدلله رب العالمین)، دست به «دعا» برداشته و صرفاً از او استعانت بجوئیم (ایاک نعبد و ایاک نستعین) و او را دارای قدرت مطلقه بر «محو و اثبات» حوادث و مقدرات جهان و تاریخ قلمداد نمائیم، آنگاه قایل به «نظریه ولادت» نخواهیم شد و درنتیجه همراه با کسانی که «انعم الله علیهم» هستند واقع در «صراط المستقیم» خواهیم بود» / پایان نقل قول

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! به حکم یکی از اسمای الهی که «اسم جواد» است حضرت حق با تجلی دائمی خود همه امور را تدبیر می‌نماید ولی در عین تشکیکی‌بودن وجود. در مورد جایگاه واسطه فیض و نقش آن خوب است به کتاب «جايگاه و معني واسطه فيض» که روی سایت هست رجوع شود. موفق باشید https://lobolmizan.ir/book/239?mark=%D8%AC%D8%A7%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D9%87

35525
متن پرسش

سلام علیکم: اسم خشم و غضب خداوند کدام است؟ ممنون

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: وجه جلالیِ حضرت حقّ در این موارد در صحنه است. موفق باشید

35510
متن پرسش

به نام خدا: چند سال پیش یک نونهال ازم پرسید چرا خدا ما را خلق کرد؟ خب این سئوال من هم بود و پیش از این بشر شاید به ندرت به این شکل سوال مطرح می‌شده چون این سوال از روی دردِ، عرض کردم منم نمیدونم اما خودت برو پیش خدا و از خودش بپرس چون تنها حالتی که میتونه این همه رنج بشر امروز رو تسکین بده اینه که خوده خدا معنی زندگی رو بهش بده. اما امروز در این مورد یک جراتی برای جواب نسبی وجود داره: در احادیث هست بعضی پیامبران این سئوال رو از خدا پرسیدند «یا رَبّ لِماذا خَلَقْتَ الخَلْق؟ قال: کُنْتُ کَنزا مَخفّیا فَاَحبَبْتَ اَن اُعْرَف فَخَلَقْتُ الخلَقَ لاُِعرَف» یعنی: پروردگارا! برای چه مخلوقات را آفریدی؟ خدای تعالی فرمود: گنجی پنهان بودم، دوست داشتم که شناخته شوم، پس خلق را آفریدم تا مرا بشناسند. ما هیچ وقت زندگی نکردیم و بشر از اعماق متلاشی شد و رنجی رو کشید که خدا در قرآن صداش می کنند جهنم. کما اینکه هر وقت چنین اتفاقی افتاد خدا رسولی فرستادند تا این مشکل حل بشه و آدمیزاد آینه ظهور و حضور خدا بشه تا از زندگی لذت ببره چون هیچ کسی بلد نیست زندگی کنه اِلا فقط خدا. جنگ و انقلاب ما یک جنگ سیاسی به معنای دعوای قدرت چند کشور نیست بلکه غرب دشمن خوده منه که خلق شدم زندگی کنم اما تو خونه خودم و پیش خودم هم نمیتونم چون خدا را از پیش زیستنمان مُرداندند. هیچ سیاست مدار نیستم و امام و رهبری تبلور خواسته اصیل مخلوقات که زندگیست هستند اما زندگی رو هم می‌شناسند که خداست در آنها زندگی می‌کند. آقای طاهرزاده بنده می‌توانم زندگی کنم یا از زندگی خود برای زندگی بگذرم اما غیر از این دو نمی‌توانم باشم چون حق هیچ کس نیست که هیچ جا نباشد و هیچ معنی ندهد هرچند چنین هم که نمی‌توانستم، بودم. پس من از خدا حق دارم دوباره بپرسم خدایا چرا مرا خلق کردی؟ خدایا یک بار برای همیشه جواب این سئوال را حد اقل به صورت اجمالی بده تا من بتونم با خودی نسبی، نسبی زندگی کنم وگرنه چه کنم تو بفرما تویی که من جز زندگی از تو درخواستی ندارم؛ فقط زندگی.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما در مباحث فلسفی بحث امکان ذاتیِ موجودات را داریم که بحث بسیار مهمی است و خداوند به اعتبار امکان ذاتیِ هر موجودی، وجودِ مخصوص آن مخلوق را به آن مخلوق می‌دهد از آن جهت که صفت ذاتی خداوند «جواد» بودن است و بخشش به هر مخلوقی که امکان بودن دارد، ذاتیِ اوست. پس در واقع جواب خداوند به آن مخلوق آن است که چون تو طالب «وجود» بوده‌ای خداوند تو را خلق کرده است به همان معنایی که در قرآن از قول حضرت موسی و حضرت هارون «علیهماالسلام» داریم که در جواب فرعون که پرسید خدای شما کیست؟ فرمودند: «قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى» ملاحظه می‌کنید که به هر موجودی خلقتِ خودش را داده‌اند. موفق باشید

35498
متن پرسش

با سلام: آیا انسان می‌تواند حضور خداوند را احساس کند و یا اینکه فقط ظهور خدا را احساس می‌کند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به خودمان دارد که بتوانیم با رفع حجاب‌هایی که بین ما و خدا می‌باشد، خود را در آغوش خدا بیابیم. در این مورد شرح تفسیر سوره حمد حضرت امام نکات خوبی را با ما در میان می‌گذارد. در ضمن کتاب «با دعا در آغوش خدا» متذکر چنین اموری می‌باشد. موفق باشید

35479
متن پرسش

با سلام: من یک صوت از استاد سید مهدی امامی جمعه را گوش دادم. ایشان فرمودند که علامه طباطبایی درباره اصل واقعیتی هست، همین واقعیت در اصل بالا را وجود حضرت حق فرض کرده اند. آیا این ادعا صحیح است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «وجودِ مطلق» در نگاه فلسفی همان کمال مطلق است که به زبانِ دین، خداوند می‌باشد. موفق باشید

35447
متن پرسش

می‌خواستم ببینم کلمه شیء در قرآن و روایات به چه معناست؟ و آیا شیء بودن بر خداوند هم اطلاق می شود یا فقط مختص مخلوقات است؟ با توجه به اینکه در مورد خداوند متعال معصوم علیه السلام فرمود «شیء بحقیقه الشیئیه» آیا می‌شود گفت خدا واقعا شیء است؟ البته با این قید که فرمودند به خلاف همه اشیاء است. و اینکه اگر ما قائل به این شویم که شیء بودن بر خداوند هم اطلاق می شود آیا نمی شود از این کلام معصوم علیه السلام که فرمودند خداوند از «لا من شی ء» جهان را خلق کرد نتیجه گیری کرد که از وجود خودش هم خلق نکرده (به دلیل اطلاق شی بودن بر خداوند متعال) و دلیلی باشد بر رد کسانی که قائل به اصالت وجود هستند؟! چون همان طور که خودت بهتر می دونی در صورت عدم اطلاق شیء بر خداوند بر اساس تقسیم ثنایی: جهان یا از «من شیء» خلق شده یا از «لا من شی» از من شیء که عقلا محال است. می ماند «لا من شیء» که باز بر اساس تقسیم ثنایی دو حالت برای «لا من شیء» متصوره که یا از «من لا شیء» خلق شده یا از وجود خودش، از «من لا شیء» که محال است زیرا عدم چیزی نیست که جهان از اون خلق بشه و تنها حالتی که می ماند از وجود خودشه

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که می‌دانید در روایت، به خداوند به عنوان شیئ نیز اطلاق شده که نظر به موجودیتِ حضرت حق دارد و این، منافیِ آن نیست که در نسبتی دیگر، او را لاشئ بدانیم به عنوان آن‌که چیزی نیست در عرض دیگر چیزها، وگرنه منجر به نقص حضور بیکرانه حضرت حق خواهد بود. موفق باشید

35443
متن پرسش

سلام استاد: چند روزی است بحث دکتر چاوشی درباره جناب صدرا ذهنم را مشغول کرده بخشی از سخنان ایشون دربارع تفکر صدرا: انسان در حرکت جوهری حکمت متعالیه جمع بین ذات و فعل می شود و در نهایت ذات و فعل یکی می شود و بحث شفاعت به غایت دشوار می شود. وقتی می‌گویید عینیت بین ذات و صفات است این بزرگترین شناخت است و دیگر تعالی نمی ماند. اگر تعالی از معرفت وجود نداشته باشد، سوبژکتیویته ظهور می کند. سوبژکتیویته به معنای خودبنیادی انسان است و خودبنیادی یعنی اینکه همه امور عالم دائر مدار آگاهی انسان می چرخد. ابن عربی بر خلاف صدرا، ذات و فعل را جدا می داند‌. ذات انسان در نگاه ابن عربی حق است و فعل او می تواند خبیث باشد. بین ذات و صفات از منظر صدرا عینیت و از منظر عرفان تباین است. در تفکر صدرا تعالی و غیب وجود ندارد بلکه همه آن شهادت و حضور است و سوبژکتیویته در آن وجود دارد و به همین میزان نیهیلسم و اومانیسم در آن موجود است. اما این سوبژکتیویته هنوز تحقق خود را بصورت کامل در نظام صدرا پیدا نکرده. در صورت نقد یا تایید سخنان ایشان درباره صدرا خواهشمندم ما را آگاه بفرمایید و نظرتان را بفرمایید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید که فهم ایشان از موضوعات با تصورات خودشان همراه است و آن طور که لازم است از اساتید فن استفاده نکرده‌اند. مگر می‌شود در نظر به «وجود»، ذات و صفات جدا باشند. به گفته اهل فن بخصوص با تأکید آیت الله جوادی در درس «اسفار»، آری! مفهوم ذات غیر از صفات است همان طور که مفهوم علم، غیر حیات است ولی در واقعیت، ذات، مصداق همه این مفاهیم می‌باشد. موفق باشید

35441
متن پرسش

با سلام: شما در صوت شرح تفسیر حمد امام خمینی (ره) فرمودید که: ممکن الوجود بالذات ممکن و واجب الوجود بالغیر می‌باشد. واین واجب الوجود است که در این ممکنات تجلی کرده است. حال سوال این است که اگر سخنان بالا درست باشد، می‌توان نتیجه گرفت که انسان هرچه که شدیت در وجود بگیرد، همیشه با ممکناتی روبروست که واجب الوجود درانها تجلی کرده است. بنابراین انسان هیچ گاه به واجب الوجود نخواهد رسید. چون اگر برسد، این بدان معناست که ممکن بالذات واجب بالذات شود و این محال است. آیا نتیجه گیری من درست است؟ لطفاً توضیح مختصری بفرمایید!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همین‌طور است. اوست که در ذات خود واجب‌الوجودِ بالذات است و ما در نسبت با او احساسِ بودن می‌کنیم، بودنی که عین ربط است. موفق باشید

35439
متن پرسش

با سلام: من وحدت ذاتی خودم را احساس می‌کنم. حال من چگونه این احساس وحدت ذاتی خودم را تبدیل به احساس وحدت مطلق کنم؟ (منظورم از وحدت مطلق، خداوند است.)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: درک وحدت ذاتی خود، در عین ربط به عین الوجود، معنا دارد. بنابراین حضرت حق به اعتبار عین وجود، عین علم و قدرت و حیات و غیره است. موفق باشید

35438
متن پرسش

با سلام: خداوند اول است، ظاهر است، آخر است و باطن است. آیا اسما بالا به جامعیت درخداست؟ سوال دوم: آیا اسما بالا مانند علم، جزو صفات ذات هستند؟ با تشکر!

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! او در عین آن‌که اول است، آخر می‌باشد. ۲. هر اسمی که رفع آن موجب نقص ذات حضرت حق باشد، از اسماء ذاتیِ حضرت ربّ العالمین است. موفق باشید

35385
متن پرسش

سلام: بنده فتوسنتز را اسم نمی دانم بلکه فتوسنتز تحت اسمی از اسماء الله صورت می گیرد همانطور که زیبایی گل جلوه ی اسم جمیل حق است آن اسمی که موجب تجلی فتوسنتز می شود در مورد انسان معنا ندارد و بنابرین اینگونه نیست که انسان جامع تمام اسما باشد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با نظر به این‌که حضرت حق می‌فرماید: «علّم آدم الاسماء کلها»، چرا انسان را جامع اسماء ندانیم؟

35349
متن پرسش

با سلام: آیا انسان با سلام کردن به دیگران مظهر اسم سلام خدا می‌شود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! و البته بستگی به نیت و حضور ما دارد. موفق باشید

35346
متن پرسش

با سلام: چگونه با دیدن یک گل زیبا، جمال خدا را شهود کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نکات، پرسیدنی نیست. با مقدمات لازم إن شاءالله پیش می‌آید. اتفاقاً با پرسیدنِ این نوع احوالات، عملاً انسان از ساحتِ نظر به ساحت فهم عدول می‌کند و این‌جا است که جناب مولوی می‌فرماید:
چون نپرسی زودتر کشفت شود ** مرغ صبر از جمله پران‌تر بود
ور بپرسی دیرتر حاصل شود ** سهل از بی صبریت مشکل شود
موفق باشید

 

35344
متن پرسش

با سلام و ادب: استاد اگر اسامی دنبال ظرف خود هستند تا ظاهر شوند، پس مریض که اینقدر دنبال شفا می گردد چرا بعضی وقتها نمی رسد به شفا یا دیر می رسد؟ یا یک جور دیگه بگم: مریض چی شد که اسم حی را از دست داد و به ضعف افتاد؟ حالا چکار کند دوباره برگرده؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال باید جان طالب، ظرفیت لازم را جهت تجلیات انوار اسماء داشته باشد. موفق باشید

35342
متن پرسش

با سلام: در عرفان می‌گویند که اسما خدا عین ذات نیست. پس چگونه است که در اعتقادات دینی گفته می‌شود که علم عین ذات است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! علم او عین ذات اوست ولی در نسبت با ما، بحث در تجلیات اسمای حسنای اوست آنهم در مظاهر مختلف. موفق باشید

35340
متن پرسش

با سلام: آیا هدف عارفان رسیدن به توحید فطری است؟ اگر امکان دارد توضیح مختصری بفرمایید!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جزوه «معارف ۱» و شرح صوتی آن در این مورد شده است خوب است به آنجا رجوع فرمایید. عنایت داشته باشید این مباحث، مباحثی نیست که در سؤال و جواب‌ها قابل طرح باشد. این سایت، بیشتر در رابطه با سؤال عزیزانی پیش آمده است که مباحث را دنبال می‌کنند و در دل مطالعه آن مباحث، ممکن است سؤالی برایشان پیش آید. موفق باشید

نمایش چاپی