بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: انسان‌شناسی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
14305
متن پرسش
سلام خدمت شما: چجوری میتونیم صفات حال رو به صفات ملکه تبدیل کنیم (در مورد درونی کردن فضایل و از بین بردن رذایل)؟ میشه اگه ممکنه شرح بدین یا اگه توضیح از حوصله ی این صفحه بیرونه کتابی رو معرفی کنین؟ تا بحال کتابی در زمینه ی توحید نخونده ام. میشه لطفا کتابی معرفی بفرمایید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پایداری بر اخلاق فاضله به خودی خود موجب می‌شود تا حالِ حضور انسان به ملکه تبدیل شود 2- دنبال‌کردن مباحث کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و سپس «برهان صدیقین» همراه با شرح صوتی آن دو کتاب إن‌شاءاللّه در نگاه توحیدی کمک‌کار خواهد بود. موفق باشید

14290
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: در بحث معرفت النفس، حضرتعالی ادراکات را مربوط به روح و نفس می دانید. بعضاً شنیده میشه که این ادراکات را پزشکان مربوط به حالات مغز می دانند. یعنی می گویند مغر انسان است که یاعث خواب دیدن میشه. لطفاً ادله ای برای رد این بحث ارائه کنید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این جواب مشکل را حلّ نمی‌کند زیرا باز این احساس برای ما هست که ما هستیم که متوجه می‌شویم ادراکات مربوط به مغز است و نیز این ما هستیم که متوجه می‌شویم خواب می‌بینیم. بحث در معرفت نفس بحث در احساسی است که ما از خود داریم و با این توجیهات، موضوع منتفی نمی‌شود و به همین دلیل است که حتی وقتی بمیریم و کلّ بدن را نداشته باشیم، باز این ما هستیم که خود را احساس می‌کنیم. موفق باشید

14293
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم ضمن عرض سلام و ادب و احترام خدمت استاد محترم و تبریک میلاد نبی مکرم اسلام (ص) و رئیس مذهب حضرت امام جعفر صادق (ع). در راستای تدوین مباحث تفصیلی طلبه عصر انقلاب اسلامی و بازشناسی هویت تاریخی طلبه این عصر که به نحو روشن و امید بخشی، عصر اضمحلال کفر و طلوع خورشید عصر توحید است به طور خلاصه بحثی را که برمبنای کتاب گران بهای (ده نکته) تهیه شده خدمت شما ارائه می گردد. یادآور می گردم که قصد گرفتن وقت استاد محترم را نداشتم لکن اساتید عزیز من در المیزان متاسفانه وقت کافی برای بررسی و بحث بر سر متون تهیه شده اختصاص نمی دهند و به ناچار زحمت به استاد محترم می دهیم. از این بابت عذر مرا بپذیرید. بسم الله الرحمن الرحیم وقتی دانستیم که در مسیر سیر الی الله هرچه انسان به سبب اتصال به حق و از طریق عبودیتی مبتنی بر شناخت و معرفت جان خویش را در مسیر انوار الهی قرار دهد و به قدر ظرفیتی که در نفس خود ایجاد نموده، جان خویش را از این انوار عالیه مملو سازد به درجه وجودی بالاتری دست می یابد و از خود نازله به خود برتر خود می رسد و توانستیم نتیجه بگیریم در چنین صورتی اولا: سالک بخاطر فانی شدن در آن مرتبه ی عالیه وجود، به وجود نازله و مراتب پایینی وجود مسلط و آگاه می گردد و آن مراتب را در احاطه دارد، ثانیا: هرکس که در مسیر سیر الی الله بالا می ورد به ناچار به جایی می رسد که با وجود آن ولیّ الهی متحد می گردد و ثالثا: هرچه سالک در این مسیر بالاتر می رود از کثرات عالم به وحدت وجود می گراید می گوییم: 1. همه ی ما گمشده ای داریم که آن گمشده منِ برتر ما و جان ما و جان جان ما و جان جان جان ما است و تنها از راه درونی و حضوری است که می توانیم به آن خود برتر خود دست یابیم؛ چراکه در بیرون هرچه هست ماده است، شأن وجودی نفس اجل از آن است که بتواند با ماده ی بی جان و مرده و متکثر متحد گردد. پس راه دست یابی به قرب الهی یک راه درونی است. 2. چنانچه در نکته 9 روشن شد همه وجودها پرتویی از وجود حق است و نفس نیز از این قاعده مستثنی نیست با این تفاوت که او بالقوه مقرب حق و برتر از ملائکه است و از سوی دیگر پای در زمین و تن خاکی خود دارد و مختار است تا به سوی بالا برود یا در عالم اسفل سقوط نماید ولی برای بقا که خواسته ی فطری اوست راهی جز فنا ندارد و آن این است که چنان از کثرت به سوی وحدت سیر کند تا از خود نیز که اکنون حجاب خویش شده گذر کند. پس او برای آن در زمین است تا با به کارگیری تن صاحب مقام قرب حق گردد و هرچه جز در این راه باشد بیهوده و بی ثمر خواهد بود. 3. همواره در مسیر سلوک محور وحدتی باید باشد تا سالک از طریق ارتباط با ظهورات وجودی او با او اتحاد یابد چراکه در جای خود (نکته 3) روشن شد ما همواره از طریق ظهورات وجود با ذات وجود ارتباط می یابیم و چیزی بیشتر از ظهورات وجودی آن ذات را درک نمی کنیم و محال است که بی‌واسطه با ذات حق مرتبط شویم. از این رو است که در هر تاریخی ولیّ الهی در آن دوره از تاریخ حضور می یابد و خود که مظهر حق و ظهور اراده های الهی در آن تاریخ است محور وحدت و مسیر سلوک سالک می گردد تا از طریق قرار گرفتن ذیل شخصیت ایشان که همان خود برتر ما است به قرب الهی دست یابیم. 4. باید متوجه بود که عالم حس و ماده عالم تکامل و حرکت از نقص به سوی کمال است پس اراده های الهی همواره متناسب با میزان ظرفیت تکامل یافته ی عالم ماده از طریق ولی الهی در آن جریان می یابد بنابراین جلوه های جدید حق در هر تاریخی متناسب همان تاریخ است و از آن رو که سالک باید خود مظهر اراده ی الهی باشد و همان را بخواهد که خدا خواسته است باید خود را ذیل شخصیت ولی امر الهی در تاریخ خود قرار دهد تا شاهد سرگردانی و پریشان احوالی خویش برای ارتباط با خدایی که رفته است نباشد. 5. چون پای وحدت در میان است به ناچار محور وحدت همواره در هر تاریخی یک نفر است و از آن رو است که همه مسلمین بودن دو امام در یک زمان را جایز نمی دانند لکن شیعه در زمان غیبت براساس ادله رای بر نایب عام دارد و از بحث ما روشن می‌گردد که آنچنان که ادله فقهی ثابت می‌نماید وی تنها یک رهبر سیاسی نیست بلکه همان ظهور حق و مقام وجودی برتری است که سالک برای پیمودن راه به بودنش نیازمند و محتاج است وگرنه به غایت خود که اتحاد وجودی با امام زمان خویش است دست نخواهد یافت. 6. اگر متوجه نباشیم که سلوک مگر ذیل شخصیت ولی الهی ممکن نیست و ولی الهی همان خود برتر و عالم بالاتر و آن گم شده ی حقیقی جان همه انسان ها است دچار سرگردانی و بی هویتی می شویم؛ چراکه هویت موجودی که عین ربط است همواره در ارتباطش با آن مرتبه ی وجودی بالاتر از خود معنا می یابد و هر آن گاه که این ارتباط ضعیف و مخدوش شود و با غفلت از وجود گرفتار ماهیت بینی شویم سرگردانی و پریشانی به سراغمان خواهد آمد و در چنین وضعی است که می گوییم بی هویت شده ایم. 7. گفتیم که ولی الهی محور وحدت و ظهور اراده الهی در هر تاریخ است. اکنون بر همین مبنا می خواهیم متذکر شویم که هویت صنفی و اجتماعی هر صنف و گروهی از اصناف در وسعت اجتماع در نسبت با هویت وجودی ایشان معنا می یابد و چون ولی الهی اجتماع را به سمت یک سلوک جمعی در تاریخ حاضر هدایت و رهبری می کند و فعل و کلام وی ظهور حق است و در بیان دیگر وی همان ظهور اراده الهی در تاریخ حاضر است در نسبت با او و از طریق اوست که می توان هویت صنفی و شغلی خود را روشن نمود و جایگاه و رسالت اجتماعی خود را تعیین کرد و طلبه عصر انقلاب نیز از این قاعده مستثنی نیست. اینگونه است که دیگر وجود امام غایب یک مساله بی ارتباط با زندگی ما نخواهد بود و بحث مهدویت و انتظار منتظر از یک حالت انفعالی و بلکه انتزاعی به یک مساله جدی و روز مره زندگی ما بدل می گردد. 8. اکنون که می دانیم امامت و رهبری اجتماعی نیازمند حضور ولی در میان اجتماع است پس در شرایط غیبت به ناچار نایب امام این مسئولیت را از جانب ایشان عهده دار می گردد و چون وی باید خود طریق دستیابی جان های خسته به امام منتظر گردد بحث نیابت امام از یک بحث فقهی صرف فراتر می رود و سلوک سالک در نسبت با شخصیت وی تحقق می یابد و این همان مسیر و طریقی است که برای کشف هویت صنفی خود از طریق فهم اراده‌های تشریعی حق در نسبت با ظهور حق در تاریخ خود بدان نیازمندیم. والسلام علیکم
متن پاسخ

- باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً بنده با دیدن مقاله‌ی جنابعالی بسیار مسرور و دلگرم شدم زیرا نخواسته‌اید مطالب را به صِرفِ احساس دینی بپذیرید؛ بلکه سعی کرده‌اید مطالب فکری‌تان مبتنی بر فهم تاریخیِ موضوعات شکل بگیرد. البته عنایت داشته باشید آن‌جا که در قسمت ثانیاً می‌فرمایید که سالک به جایی می‌رسد که با ولیّ الهی متحد می‌گردد؛ اتحاد به معنای اتحاد بین واصل و تابع منظور باید باشد، نه آن‌که کسی در عرض ولیّ الهی قرار گیرد. موفق باشید  

14277
متن پرسش
با سلام: در مورد فرق اصالت نور سهروردی و اصالت وجود ملاصدرا نظرتان را خواندم، حالا ما باید کدام را بیشتر قبول داشته باشیم؟ در مورد نظر سهروردی در مورد فرشتگان آیا اصل اسما فرشتگان شد و انواع دیگر فرشتگان چگونه اند؟ این آیه مبارکه که روح از امر خداوند است ربطش با «نفخت فیه من روحی» روح القدس چیست؟ منظور دقیقا از روح چیست؟ در مراتب تجلی وجود از ماده تا عقل، جایگاه قسمت تکوینی نفس ناطقه چیست؟ و در آخر این جمله سهروردی که چیزی بنام من در اصل وجود ندارد چون آنچه که ظهور از شئون آن است در مقام ذات مخفی است. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌رسد اگر مباحث صوتی «ده نکته در معرفت نفس» همراه با کتاب مربوطه رادنبال بفرمایید، سؤال شما جواب داده می‌شود. موفق باشید

14276
متن پرسش
سلام آقای طاهرزاده: منظور شما از آشتی کردن با خود کدوم خوده؟ من واقعا گیج شدم. یعنی چی ما از خودمون غافل شدیم؟ چطوری میتونیم با خودمون آشتی کنیم تا بعد با خدا آشتی کنیم؟ تو رو به خدا جواب بدید. آشفتگی ذهنی همه چیزم را ریخته بهم. اصلا نمیتونم درس بخونم. من خیلی دوس دارم به خدا نزدیک بشم ولی هیچ امیدی ندارم چون خیلی گناه کردم همش تو خیالم و تضاد فکری توی حرفام مشخصه اضطراب و ....
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌رسد کتاب «آشتی با خدا» را تا آخر به‌خصوص جلسه‌ی نهم را درست از نظر نگذرانده‌اید! موفق باشید

14263
متن پرسش
سلام و احترام: استاد فاضل و فرزانه همانطور که مستحضرید، انسان بخشی دارد به نام فوق عقل آیا غذای این بخش فقط ارتباط با خدا و اهل بیت است؟ آیا تحمل آزار دیگران و کمک به دیگران به نیت رضایت خدا غذای فوق عقل محسوب می شود؟ این که می گویند اگر هر روز فوق عقل غذا نخورد انسان دچار استرس می شود، صحیح است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابعاد قلبی و روحی انسان با ادب خاصی تغذیه می‌شود و آن، توحید در عقیده و عمل در اخلاق است منتها با رویکرد رعایت قلب و روح. موفق باشید

14235
متن پرسش
باسمه تعالی. سلام علیکم: عده ای از دوستان به توفیق الهی و دعای حضرتتان و البته اجازه از حضرتعالی شروع به ترویج دروستان طبق سیر مطالعاتی در جلساتی مختلف از قبیل جلسات خانگی و محل کار در صورت بودن زمان و ... را نموده اند. در راستای این سنت مبارک و حسنه بین دوستان سوالاتی مطرح شده از این قبیل که: 1. آیا تقوای فردی را به مرحله حداقلی رساندن و بعد ورود به انتشار دروس کردن اولی بر ورود به اجتماع نیست؟ 2. چگونه خصوصیاتی از تقوا و ورع در درجه اول و سپس مسلط بودن بر دروس و روحیه شناسی مخاطب فردی و اجتماعی برای به صحنه آوردن این دروس مورد نیاز است؟ 3. برگزارکننده و استاد جلسه معتقد است از همان ابتدای شروع مباحث باید با عقاید باطل مخالفت کرد و هیمنه توهمی و غرب گرایی و مشرکانه زیستن را زیر سوال برد تا مستمعین بر پوچ بودن عقایدشان آگاه گردند سپس دروس ادامه یابند اما عده ای از دوستان قائل به جذب مخاطب از طریق رافتی حکیمانه تا رسیدن مخاطب حداقل به نکته 10 و در ادامه براهین صدیقین و حرکت جوهری هستند نظر حضرتعالی چیست؟ 4. در صورت صلاحدید بفرمایید شما در مطرح کردن توحید برای مخاطب چگونه روشی را و طبق چه قاعده ای از آیات و روایات و اجتهاد شخصی توصیه می فرمایید؟ آیا آیه و روایتی هم در باب چگونگی روش تدریس برایمان هبه می کنید؟ 5. عده ای از دوستان به طور کلی مخالف تبلیغ توسط غیر روحانی هستند چرا که پذیرا بودن مخاطب را تحت الشعاع می بینند البته منظورشان شاگردان است نه حضرتعالی نظرتان در این باب چیست؟ در پایان ضمن تقاضای خاضعانه طلب دعای جنابتان در این مسیر برای شاگردانتان با گوش جان نکات تکمیلی را ان شاءالله شنواییم. التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- حتماً باید نسبت به تقوای فردی جدّی بود و در زیر سایه‌ی چنین روحیه‌ای به مسائل اجتماعی ورود کرد 2- وقتی اصل را بر رعایت حرام و حلال الهی از یک‌طرف و رعایت اخلاق از طرف دیگر گذاشتیم، در صحنه‌هایی که در مسیر انقلاب برای ما پیش می‌آید، می‌توانیم مطابق اهداف انقلاب اسلامی موضع‌گیری کنیم و متذکر افراد باشیم 3- هر دو حرف درست است. در نقد عقاید باطل از ابتدا باید نفی آن عقاید مدّ نظر باشد. ولی در رابطه با ارتباط با افرادی که راه را غلط طی می‌کنند باید لَیّن بود 4- بعد از بحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» خطبه‌های توحیدی نهج‌البلاغه و سوره‌ی زمر و ابتدای سوره‌ی حدید بسیار مفید خواهند بود 5- بنده هم رویهم‌رفته همین نظر را دارم منتها آن‌جایی که دستمان از روحانیِ صاحب اندیشه خالی است، از برادران غیر روحانی باید استفاده کرد. بحمداللّه سؤالات جامعی را مطرح نمودید، نیازی نیست که بنده چیزی به آن بیفزایم.  موفق باشید

14234
متن پرسش
سلام علیکم: با گروهی از دوستان سعی در انجام کاری فرهنگی در محیطی با جمعیت 1000 نفر هستیم و به این نتیجه رسیده ایم که باید در بالا بردن اطلاعات خود در زمینه های فرهنگی - سیاست - غرب شناسی - ولایت فقیه و... تلاش کنیم ولی نه می دانیم از کجا شروع کنیم و نه چطور کار کنیم و موضاعت را از چه منابعی انتخاب کنیم لذا از جنابعالی درخواست دارم تا ما را در این زمینه کمک کنید. تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد بنده آن است که پس از مباحث «معرفت نفس» و «برهان صدیقین» کتاب‌های «انقلاب اسلامی و بازگشت به عهد قدسی» و کتاب «انقلاب اسلامی و برون‌رفت از عهد غربی» مطالعه شود و سپس کتاب «مدرنیته و توهّم» در کنار کتاب‌های مرحوم شهید آوینی و مرحوم مددپور دنبال شود. موفق باشید

14228
متن پرسش
سلام و ارادت: استاد فرزانه تا آنجا که اطلاع دارم برای درمان بیماریهای روحی از جمله وسواس به روانشناسانان زیاد اعتماد ندارید و می فرمایید آنها بعد باطنی انسان را نمی شناسند. از طرفی در برخی موارد در پاسخ سوالات برای درمان افسردگی سایت انشا را معرفی می کنید. سایت انشا همانطور که مستحضرید، مباحث روانشناسی را بررسی می کند. از جمله درمان بیماریهای روحی، من طلبه و در مقطع ارشد مشاوره مشغول به تحصیل هستم. آیا با ادامه تحصیل من در این رشته موافقید؟ هدف من درمان بیماریهای روحی خود و مریضی ها است. آیا این رشته به من کمک می کند؟ یا به رشته دیگری بروم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! این درست است که روان‌شناسی همه‌ی ابعاد انسان را نمی‌تواند مدّ نظر قرار دهد ولی بعضی از بیماری‌های روحی و از جمله بعضی از وسواس‌ها مربوط به ابعاد نازله‌ی روان انسان است که روان‌شناسی در این حوزه‌ها می‌تواند کمک کند. موفق باشید

14214
متن پرسش
با سلام: چند تا سوال از خدمتتون داشتم. در تعریف من اینکه علم به علم است و علم اولی علم مطلق و دومی علم مقید است و من خودم را بی واسطه می یایم مثل روشنی نور و در مرتبه ای از من تضادها نیست و آن حضوری که حضورها را حصول کند مرجع ضمیر من چیست؟ لطفا کمی توضیح دهید. فرق اعیان ثابته و علم خدا و عقل اول چیست؟ آیا جوهر در عقل است لطفا کمی توضیح دهید. ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- مباحث «ده نکته در معرفت نفس» می‌تواند جواب سؤال اول جنابعالی را بدهد زیرا در آن‌جا روشن می‌شود که موضوع را باید با علم حضوری دنبال کرد، نه علم حصولی که مجبور باشیم به مرجع ضمیر نظر کنیم 2- در مورد اعیان ثابته و علم خدا و عقل اول لازم است که کتاب‌های مربوط به این موضوعات را مطالعه نمایید. از سؤال‌تان این‌طور برمی‌آید که از موضوعات مطروحه، خالی‌الذهن هستید در ضمن می توانید به جواب شماره 13488 رجوع فرمائید. موفق باشید

14203
متن پرسش
سلام علیکم: خوبید استاد؟ 1. پیش نیاز کتاب عرفان نظری از استاد یزدان پناه چیست؟ 2. بنده از آقای صمدی و یزدان پناه خیلی خوشم میاد، ولی کسانی میان و منو به شک میندازن. همش به من میگن آقای صمدی مرتد شده. آقای صمدی رو علامه هم قبول نداره و... من که طلبه نیستم بدونم چه خبره تو حوزه... واقعا آقای صمدی مرتد شده؟ آخه من خیلی دوست دارم مباحثشون رو دنبال کنم. کمکم کنید از این ابهامات و سوالات در بیام.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- مباحث ده نکته و برهان صدیقین و معاد به‌عنوان پیش‌نیاز کمک می‌کند 2- همین‌طور که قبلاً عرض شد کسانی که این حرف‌ها را می‌زنند هیچ فهمی از عرفان ندارند، زیرا هر علمی زبان خاص خود را دارد. موفق باشید

14197
متن پرسش
سلام علیکم: ضمن عرض تبریک حلول ماه ربیع و میلاد پیامبر (ص): استاد، مدتی است تعدادی از جوانان فامیل که قبلا اهل نماز و زیارت و... بودند. دچار شبهات بسیار خطرناکی شده اند. به طوری که حتی در آیات قرآن شبهه وارد کرده و حقیقت اهل بیت (ع)، زیارت و توسل به ایشان را قبول ندارند. به هر شکلی با ایشان صحبت می کنم و با استناد به آیات و روایات برایشان دلیل می آورم قبول نمی کنند. خواستم از محضر حضرتعالی خواهش کنم که بنده را در خصوص چگونگی اثبات حقیقت اهل بیت (ع) به آنها راهنمایی فرمایید. ضمن اینکه می گویند خدا فرموده که بدون تحقیق چیزی را قبول نکنید و به این بهانه همه چیز را زیر سئوال می برند. سپاسگزارم و ملتمس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال باید آن‌ها را با معارفی آشنا کرد که عقل و قلب‌شان نسبت به باورهای دینی قانع شود. روش معرفت نفسی علامه‌ طباطبایی«رحمة‌اللّه‌علیه» بسیار جوابگوست و سیر مطالعاتی سایت بر آن مبنا تنظیم شده است. موفق باشید

14159
متن پرسش
سلام علیکم: می خواستم بدونم چرا در حین مریضی ارتباط با خدا ضعیف میشه چطوری میتونم حال روحانی را حفظ کنم و در ضمن در این ضعف بدنی شیطان از هر سوء حمله ور میشه آیا راهی واسه سد راهش هست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نفس ناطقه در هنگام بیماری بیشتر مشغول بدن است، به همین جهت در این موارد توصیه می‌شود راضی به قضای الهی باشید. موفق باشید

14150
متن پرسش
با سلام و ادب خدمت شما استاد بزرگوار: استاد لطف می کنید در مورد ضمیر ناخودآگاه برایم توضیحاتی بدهید، آیا حقیقت دارد در متنون اسلامی ضمیر ناخودآگاه گفته شده است؟ اینکه روانشناسان می گویند مثلا اگر خود را در حال موفقیت ببینید بیشتر پیشرفت می کنید به خود بگویید من در حال موفقیتم نگویید در حال شکست. عذر می خواهم سوالم طولانی شد. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این واژه‌ها واژه‌های اعتباری است و سخنان مبهمی است که تعریف مشخصی از آن نشده است. آن‌چه در متون اسلامی داریم نفس انسانی و مراتب مثبت و منفی آن است. موفق باشید

14139
متن پرسش
سلام: خسته نباشید استاد. استاد صمدی در شرح دروس معرفت نفس چیزی در این مضمون فرمودند: اول در سلوک اذکاری می دهند که شخص به سوی ذات رود. و بعد اذکاری می دهند تا شخص را به سوی صفات و اسماء ببرد. 1. این مطلب را توضیح می دهید استاد؟ چرا چنین ترتیبی دارد؟ چرا اول ذات بعد صفات؟ 2. در شناخت هم این طور است؟ 3. استاد اگر می شود موجز توضیح دهید تا وقت شریفتان را بیش تر نگیرد خدایی نکرده باعث تضییع وقت حضرت استاد نشوم. تفصیلی اش را خودم کار می کنم. (تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل). التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی کنید در فضای معرفتی همان استادی که مطالب را از ایشان می‌گیرید، جواب سؤالات خود را به مرور به‌دست آورید. این نوع سخنان مربوط به فضای علمی همان استاد است. نخواهید که کس دیگری شرح دهد. موفق باشید

14120
متن پرسش
سلام جناب استاد طاهرزاده عزیز: چند سوال: 1. کسانی مثل آقای پناهیان و آقای رائفی پور را می توان گفت که اینها دغدغه مند هستند و درکی از انقلاب دارند؟ مثلا آقای رائفی را می توان آدم خود ساخته ای دانست؟ کلا تمام کارهایش را با نام امام زمان انجام می دهد. 2. نماز صبح نمی توانم بیدار شم. خوابم را هرکار می کنم تنظیم نمی شود. سختم است. چه کنم؟ 3. کسی را سراغ دارید مشاوره مسائل زناشویی را بتوانم تلفنی یا پیام کوتاهی مشورت کنم؟ ممنون می شوم . 4. کتابهای رساله لب الباب. و رساله منسوب به بحر العلوم چگونه است برای راه افتادن اولیه؟(کتابهای ده نکته و برهان شما را خواندم). یاعلی مدد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همین‌طور است 2- مباحث معرفت نفس همراه با صوت آن و سپس بحث برهان صدیقین با شرح صوتی آن را دنبال کنید تا عقل، قدرت تحمیل معانی را بر بدن پیدا کند 3- عجله نکنید. موفق باشید

14108
متن پرسش
سلام استاد: ظاهرا این سوال ارسال نشده بود برایتان. احتمالا ایمیلم قطع بود. پرسیده بودم: کتب سیر آفاقی چه کتبی هستند؟ استاد صلاح می دانند بخوانم؟ کمک میکند به سیر انفسی؟ مبنا سیر انفسی باشد و کمک سیر آفاقی. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سیر آفاقی همان نگاهی است که قرآن به عالَم می‌اندازد و قواعد و سنن جاری در عالَم را متذکر می‌شود. در هر صورت بهترین سیر، سیر آفاقی و انفسی است. موفق باشید

14093
متن پرسش
1. تفاوت اسماء و صفات خدا چیست؟ 2. توحید صفات و ذات و توحید افعالی چیست؟ 3. آیا تفاوت شکل بدن ما مثلا اثر انگشت رنگ چشم و پوست و غیره مربوط به نفس است یا علت مادی دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اسماء الهی همان ذات است با صفات خاص. پس در واقع صفات الهی در جلوه‌ی اسماء ظهور می‌کند 2- توحید صفاتی یعنی همه‌ی کمالات به حضرت حق برمی‌گردد و توحید ذاتی یعنی ذات و وجود همه‌ی مخلوقات به وجود حق برمی‌گردد و توحید افعالی یعنی همه‌ی افعال که در عالم جاری است، به حق رجوع دارد 3- نفس ناطقه؛ جسم انسان و همه‌ی خصوصیات جسم را می‌سازد و به همین جهت باید این امور را به نفس ناطقه نسبت داد. موفق باشید

14084
متن پرسش
سلام: 1. برای سیر آفاقی کتابی هست؟ 2. می خواهم کتاب دروس معرفت النفس آقای حسن زاده آملی حفظه الله را بخوانم. شرحی بجز شرح آقای صمدی آملی برای آن هست؟ شرح آقای صمدی از آن خوب است یا خود کتاب را خالی بخوانم بهتر است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- آیات قرآن اکثراً ما را متوجه‌ی سیر آفاقی می‌کند که سنن الهی را در عالم بنگریم 2- بنده شرح جناب آقای صمدی را ندیده‌ام، ولی چه کسی شایسته‌تر از شرح مباحث استاد می‌باشد جز شاگردان ایشان؟ موفق باشید

14060
متن پرسش
سلام استاد عزیز: خدا قوت 1. ان شاءالله کی شرح کتاب معرفت النفس و الحشر را شروع می فرمایید؟ به امید خدا. 2. در این بیت (هر که را جامه ز عشقی چاک شد / او ز حرص و عیب کلی پاک شد) منظور این است: هر کس که عشقی را تجربه کرده باشد ولو عشق وهمی این دنیایی، کم شدن حرص به دنیا را می چشد و عیب های کلی او از بین می رود. (عیب کلی هم مقابل عیب جزئی است؟) درست معنی کردم؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- إن‌شاءاللّه به توفیق الهی و در صورت وجود عمر 2- حرف خوبی است ولی متوجه باشید که مقصد اصلی مولوی و حافظ، عشق الهی است و تمام فلسفه‌ی حیات را آن عشق می‌دانند. موفق باشید

14040
متن پرسش
باسمه تعالی. سلام علیکم: زیارت قبول. 1. آیا حیوانات هم توفی می شوند و خواب می بینند؟ 2. خواب نوزاد با بزرگسال چه تفاوتی دارد؟ 3. خواب روز با شب آیا متفاوت است؟ 4. برای انجام سیر مطالعاتی دقیقا منظورتان چیست؟ آیا برای ورود به سوره «زمر» ، «شوری» ، «ص» و ... و خطبه های نهج البلاغه باید حتما سیر مطالعاتی تا تمام شدن معاد کار نشوند؟ حس می کنم اگر بدون معاد کار شوند افق صحیحی به دست نیاید. لطفا دقیقا امر بفرمایید سیر مطالعاتی چگونه و در کنار چه درسی در ایام هفته چگونه باشد؟ یعنی تا وقتی معاد کار نشده می توان به درس دیگری رجوع کرد؟ 5. اگر به حرف شما برای تواب بودن خدا اعتماد کنیم و بعد ببینیم در قیامت با ما طور دیگری رفتار شد چه؟ آیا حاضرید چنین کسی را شفاعت کنید؟ برای گناهان اخلاقی چگونه توبه کنیم و چه عملی انجام دهیم؟ توبه نعوذبالله زنا چیست؟ ایا اگر بخواهید به کسی قول شفاعت بدهید از او چه قولی می گیرید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چون حیوانات نیز نفس ناطقه دارند، توفی دارند و چون خیال دارند خواب هم می‌بینند ولی چون مثل انسان آرزو برای یک‌نوع زندگی برتر ندارند، خواب‌هایشان مانند خواب‌های انسان نیست 2-  چون کودکان تصورات کمی در ذهن دارند، خواب آن‌ها هم ساده است 3- تفاوت خواب روز و شب، ریشه در حالات بدن انسان دارد که در روز و شب متفاوت است 4- سیر مطالعاتی روی سایت خوب است ولی با این‌همه می‌توان اگر بحثی را برای خود لازم دیدید همان را دنبال کنید چون طوری بحث نمی‌شود که مخاطب نسبت به مقدمات بیگانه گردد 5- من چه کسی هستم که چنین ادعایی بکنم!؟ ما همه به قول خداوند که از طرف انسان‌های معصوم به ما رسیده است، اعتماد داریم و به شفاعت آن‌ها امیدواریم. موفق باشید

14033
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز شما در جواب سوال یکی از دوستان که درباره شک به عالم خارج پرسیده بود فرموده بودید بنا نیست ما به ادراکات خود شک کنیم. دلیل شما بر این امر چیست؟ مگر نه اینکه شما معتقدید ادراکات حسی خطا می کنند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خطای ادرکات حسی را هم خود انسان می‌فهمد پس عملاً نفس ناطقه‌ی انسان به صورت بدیهی متوجه‌ی واقعیات هست. موفق باشید

14002
متن پرسش
1. چگونه می شود که محی الدین که یک فرد سنی مذهب است به این درجات شهودی برسد در حالی که در مورد مساله امامت سنی ها مشکل دارند چگونه با عقیده ی ناقص می شود به این مقامات رسید؟ 2. منظور آیت الله جوادی که می فرماید لقمه ی حرام تبدیل به اندیشه می شود چیست مگر می شود ماده تبدیل به چیز مجرد شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1ـ آیت‌آلله جوادی صراحتا معتقد‌اند محیی‌الدین از نظر عقیدتی شیعه است و بعضی معتقد‌اند حتی از نظر فقهی نیز شیعه است ولی تقیه کرده و مرحوم آیت‌الله حسینی تهرانی در کتاب روح مجرد نظر علمایی که محیی‌ الدین و مولوی را شیعه می‌دانند آورده‌است وجناب آقای دکتر حسین غفاری در کتاب ارزشمند «جدال با مدعی» تحقیق بسیار خوبی در ساختار شیعی تفکّر محیی‌الدین کرده‌اند. 2ـ ماده به عنوان علت معدّه، بستری است تا نفس ناطقه قوه‌هایش را به فعل تبدیل کند؛ حال اگر نفس بستری را انتخاب کرد که سالم نیست، جهت تبدیل قوه‌ی آن به فعل، آن شخصیت، شخصتی انسانی و الهی نخواهد بود. موفق باشید

14000
متن پرسش
1. چگونه نفس بعد از مرگ بدن خود را می بیند در حالی که نفس در بدن وقتی چشم کور شود دیگر چیز مادی نمی بیند در حالی که در مرگ بدن مادی ندارد و چیز مادی می بیند؟ 2. یعنی چه که اگر ماده ای در مسیر نفس انسانی قرار گرفت حشر جدا دارد در حالی که بدن انسان می ماند و جزء زمین می شود و زمین در عالم ملکوت یک حشر دارد ؟ آیا زمینی که مثلا قبر معصوم هست و به برکت بدن معصوم مبارک شده هست آیا در ملکوت آتش هست یا حشر جدا دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1ـ مثل خواب که شما بعضا بدن خود را می‌بینید. 2ـ معاد جسمانی ربطی به این بدن ندارد؛ در این رابطه خوب است جزوه‌ی «نحوه‌ی حیات بدن اخروی» را که بر روی سایت هست مطالعه فرمایید. موفق باشید

13999
متن پرسش
سلام علیکم: 1. اگر کافر بمیرد و بعد از مرگ فرزندش مومن باشد و برای او دعا کند تکلیف کافر چیست؟ 2. اگر بشود سر دو انسان را با هم جابجا کرد و زنده بمانند تکلیف نفس چیست؟ با بدنش هست یا با سر؟ 3. در مورد مقام امام حسین (ع) و حضرت عباس (ع) سوال می کنند که آیا مقامشان در مقام عقل در یک حد می باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1ـ ملاک، نیت افراد است؛ اگر کافری نیتِ داشتن فرزند مومن نکرده‌است، هیچ بهره‌ای از او نخواهد برد. 2ـ نفس انسانی هر بدنی را که بدنِ خود دانست، انتخاب می‌کند و تدبیر می‌نماید ولی از آن‌جایی که بسیاری از اراده‌های نفس موجب ساختن کلیّت بدن می‌شود، بعید است در چنین حالتی نفس، بدنی را انتخاب کند؛ ‌منصرف می‌شود و به عالم خود بر می‌گردد. 3ـ فدای حضرت عباس بشوم که چنین با بصیرت فهمید در ذیل حرکت تاریخی که حضرت سید‌ الشهداء فتح می‌کند، می تواند خود و برادرانش را به عالی‌ترین شکل معنی ‌کند؛ بنابراین،‌ هرگز تصور نکن که صاحب یک مقام با تابع آن مقام در یک حد باشند. موفق باشید

نمایش چاپی