بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: امام علی«علیه‌السلام»، غدیر

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
30477
متن پرسش
سلام: در جلسه شنبه اشاره کردید به اینکه در گذشته مردم مثلا اصفهان جهانشون محدود به قبیله یا همون اصفهان بوده، حال آیا این خصلت خوبی بوده یا بد؟ حضرت علی که هزار سال قبل از این مردم بوده فرموده اگر گرسنه ای در دورترین نقطه ی زمین باشد خوابشان نمی‌برد، چرا حضرت علی هزارسال قبل به وسعت همه عالم بودند ولی مردم اصفهان ۵۰۰ سال قبل جهانشون محدود به اصفهان بوده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در خوب و بد موضوع نیست. بحث در انسانی است که در هر تاریخی برداشتی از خود و جهان پیرامونیِ خود دارد که در هر زمانی، خود را متفاوت می‌یابد و هنر ما آن است که در هر تاریخی مناسب آن تاریخ، خود را درک کنیم. البته و صد البته اولیای الهی فراتاریخ هستند. موفق باشید

30449
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد گرامی: در رابطه با تاریخ اسلام، در زمان امیر المومنین (ع) داریم که حضرت در زمان خلیفه سوم وقتی متوجه می شوند که حاکم کوفه به دلیل میگساری در نماز جماعت نماز دو رکعتی صبح را چهار رکعت خوانده، حضرت درخواست دارند که شخص ولید باید حد شرعی بخورد و چون کسی جرات ندارد که این حد رو اجرا کند، خود حضرت شخصا این کار را انجام می دهند. اما در جایی دیگر در زمان خلیفه اول در داستان مالک بن نویره که خالد بن ولید‌ او را می کشد و همان شب با همسر او زنا می کند و خلیفه اول هم خالد بن ولید را تبرئه می کند. پس چرا حضرت امیر المومنین (ع) در این موضوع موضع گیری نمی کنند؟ البته این نکته رو هم یادآوری کنم که این حقیر نمی خوام که خدایی ناکرده نسبت به امام معصوم جسارتی کرده باشم. برای اینکه کسی نسبت به فعل امام معصوم که چرا نمی پرسه؟ (از این لحاظ که بخواهد طرف مقابل رو به چالش بکشد). برای اینکه انسان کامل حکیم است و مظهر تام اسم علیم الهی است و نسبت به فعلی که انجام می دهد و یا نمی دهد، علم دارد. ببخشید مزاحم وقتتون شدم. التماس دعا. یا حق.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد ولید بن عقبة بن ابی معیط کسی منکر میگساری او در حدّی که برایش حدّ جاری شود نبود. ولی در مورد خالدبن ولید، خلیفه‌ی اول به نوعی موضوع را توجیه کرد و این عملاً وظیفه را از دوش حضرت برمی‌دارند زیرا حاکم وقت حکم دیگری کرده است. موفق باشید

30405
متن پرسش
سلام استاد عزیز: سالروز ولادت مولانا امير المومنین مبارک. استاد جان چرا در برخی منابع اهل سنت نظیر بلاذری در کتاب انساب الاشراف، بخاری در صحیح بخاری و ترمذی نوشته شده زندگی فاطمه با علی همراه با اختلافات و کشمکش‌هایی بین این زوج بود و رفتار علی با فاطمه همراه با «شدة» و «غلاظ» بوده‌است؟ یعنی واقعا می شود که حتی یک بار امام علی علیه السلام چنین رفتاری با حضرت زهرا سلام الله علیها داشته باشند؟ چرا چنین مطالبی مطرح شده؟ سپاس از لطف شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: احتمالاً در راستای پروژه‌ی مخدوش‌کردن چهره‌ی امیرالمؤمنین «علیه‌السلام» از طریق جریان اُموی باید این نوع روایات را تحلیل کرد. مرحوم علامه‌ی امینی در کتاب «الغدیر» به خوبی و به طرز عالمانه‌ای جایگاه این نوع روایات را نشان داده‌اند بخصوص که در روایات کاملاً مطمئن، قضیه بر عکس بوده است و آن دو بزرگوار در نسبت قدسیِ همدیگر، هم را یافته بودند و رابطه، فوقِ رابطه‌های عادی بوده است. موفق باشید

30281
متن پرسش
سلام علیکم: در پاسخ به سوال 20273 فرمودید که علی علیه السلام در نوع برخورد با عمرو عاص تاریخی ساختند که ما از آن تغذیه می‌شویم. اما در مورد این مسئله هم باید اندیشید که اگر او را می‌زدند چه بسا اصلا نیازی به درس آموزی و تغذیه از تاریخ نبود و طبق حکم تشریعی خداوند خود انسان کامل تا دوازده امام ابتکار عمل را بدست می‌گرفتند و مستقیما به هدایت جوامع بشری می‌پرداختند. فکر نمی‌کنید این مسئله بیشتر به همان حفظ امانت الهی یعنی مقام ولایت و خلیفه اللهی ارتباط داشته باشد؟ این شعر را از شما زیاد شنیده ایم که «محنت قرب زبعد افزون است_ دلم از محنت قربم خون است» اما باز عقل انسان خلجان دارد که بین پیروزی در جنگ صفین و نتیجتا تغییر بستر تاریخ به نفع همه بشریت و حفظ آن امانت الهی کدام اولویت داشت و ما البته تسلیم مقام عصمت و ولایت هستیم. (یا علی)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال اگر حضرت علی «علیه‌السلام» مرتکب آن حرام می‌شدند، دیگر حضرت علی‌ای که تاریخ توحیدی بشریت را تغذیه کنند نبودند. مگر هدف، وسیله را توجیه می‌کند؟ موفق باشید

30273
متن پرسش
سلام علیکم: در فقه قاعده ای داریم تحت عنوان تترس که اگر تعدادی از طرف کفار اسرای مسلمین سپر انسانی شوند برای پیشروی در صفوف مسلمین کشتن آنها بر اساس قاعده دفع افسد به مفسد یا اهم و مهم جایز است. اما در مقابل میبینیم که حضرت امیر سلام الله علیه در جنگ صفین از کشتن عمرو عاص به خاطر ترک یک فعل حرام صرف نظر می‌کنند که اگر او را می‌کشتند بستر تاریخ عوض می‌شد و بشریت نجات پیدا می‌کرد. این دو مطلب با هم چگونه قابل توجیه است که در یک جا گشتن اسرایی که سپر انسانی شده اند اشکال ندارد ولی در جای دیگر کشتن یک فرد ی مانند عمرو عاص برای انسان کامل اشکال دارد آیا حفظ عصمت از نجات بشریت اهمیتش بیشتر است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور می‌توان فکر کرد که به قتل‌رساندن آن مسلمانان که خودشان هم آماده‌ی شهادت‌اند، گشودن راه آن‌ها به سوی مقصدشان است و عملاً با این کار، ادامه‌ی جهاد با کفار فراهم می‌شود. ولی در مورد عمرو عاص ملعون، فعل حرامی را در مقابل حضرت قرار داده، معلوم است که حضرت از ارتکاب آن فعل حرام خودداری می‌کنند و با این کار تاریخی ساختند که امروز ما در آن تاریخ تغذیه معنوی می شویم. موفق باشید

30228
متن پرسش
سلام علیکم و رحمه الله و برکاته: استاد عزیزم، شاید خاطرتان باشد سوالی از محضرتان پرسیده بودم که بنده دغدغه جامعه و نظام و فرهنگ اسلامی ایرانی را دارم و می‌خواهم در قالب سینما و انیمیشن تولید محتوا بکنم (نویسندگی) آیا از تخیل باید بهره برد یا خیر که حضرتعالی فرمودید: مگر به ما خبر نداده‌اند: «آن خیالاتی که دام اولیاست / عکس مه رویان بستان خداست»، بنده جواب خود را گرفتم اما حالا می‌خواهم بپرسم برای این دغدغه باید به کجا برسم و چه افقی را پیش روی خود ببینم؟ بنده دوستی دارم که روی حقیر تاثیر می‌گذارد، ایشان می‌فرماید اولویت باید خودت باشی و باید راه عرفان را در پیش بگیری و پیشنهاد می‌دهد بیا با هم طی کنیم، من روی اینکه باید قوی شوم و آدم منظم و صاحب اندیشه ای شوم بحثی ندارم و قبول دارم، اما حس می‌کنم ایشان می خواهند به کل مرا از این جاده بیرون آورد و وارد مسئله ابدیت و عرفان کند و ایشان می گوید سال ها بعد شاید چیزی نوشتی و... استاد بنده باید چه کنم؟ من تصوری از عرفان و مقام عرفا ندارم، آیا عرفا دیگر کاری با صنعت انیمیشن و این بحثا دارند؟ بنده نمی توانم به عنوان یک دانشجوی علوم نظری، نظریات و مباحث فلاسفه اسلامی را در قالب و سناریو داستان نویسی ارائه دهم؟ (به عنوان مثال با رویکرد و توجه به کتاب آنگاه که فعالیت های فرهنگی پوچ می‌شود و سایر آثار حضرتعالی در مورد انسان شناسی و غرب شناسی) استاد بنده پناه گاه دیگری برای پرسیدن این سوالات ندارم، لطفا به صورت خصوصی پاسخ را ارسال فرمایید، دعا گویتان خواهم بود، خواهشمندم در حد فهم سواد اندک حقیر پاسخ دهید. با تشکر فراوان.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چندان به خودتان سخت‌گیری نکنید. فکر می‌کنم اگر دو جلد کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» را مدّ نظر قرار دهید، چندین برنامه‌ی مفید می‌توانید از آن برگیرید و إن‌شاءالله در این راستا شخصیت خودتان نیز ذیل توصیه‌ی امیرالمؤمنین «علیه‌السلام» شکل خوبی پیدا می‌کند. ساده‌ترین کارها را در این رابطه می‌توانید در کانال مطالب ویژه ببینید. موفق باشید@matalebevijeh

30144
متن پرسش

با سلام و عرض ادب: استاد در شرح انفسی سوره مبارکه نباء جلسه اول اینطور فرمودید: ‹‹در نباء عظیم با هم اختلاف پیدا کردند گویا دعوایشان شده است، بعضی ها می گویند که نخیر نیست و بعضی ها می گویند خیلی بعید است که باشد بعضی ها می گویند می شود که باشد ولی ما تردید داریم» آیا از واژه کلاّ در آیات ۴ و ۵ سوره چنین یافتی را خواهیم داشت؟ كَلَّا سَيَعْلَمُونَ ﴿۴﴾ ثُمَّ كَلَّا سَيَعْلَمُونَ ﴿۵} منظور این است که از یک منظر آیا می توان گفت «کلاّ» در ابتدای آیه چهارم به این معنی باشد که بعضی می گویند می شود که باشد ولی ما تردید داریم. و«کلاّ» در ابتدای آیه پنجم به این معنا باشد که بعض ها می گویند خیلی بعید است که باشد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «کلاّ» در آیه‌ی 5 را می‌توان مژده‌ای دانست که دیر یا زود آن نبأ عظیم ظهور می‌کند که در اسلام، مصداق کامل آن مولایمان علی «علیه‌السلام» هستند، و در انقلاب اسلامی حاج قاسم سلیمانی‌ها. موفق باشید

30039
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم ورحمة الله: در جایی خواندم از قول جنابعالی که فرموده بودید: شهید حاج قاسم سلیمانی، بر مالک اشتر نخعی افضل است. اگر این نقل قول صحیح است، ادله تان چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در بحث سوره‌ی «نبأ» عرایضی شد از آن جهت که در جناب مالک، بعضاً پیش آمده که در کنار نظر حضرت مولی «علیه‌السلام» نظر می‌داده‌اند مثل آن‌که نظر حضرت آن بود که از اول ابومسی اشعری از حاکمیت کوفه عزل شود؛ ولی مالک تا حدّی نظر خود را داشت و بعد به آن نتیجه رسید که خودش ابوموسی را از کوفه اخراج کند. در حالی‌که حاج قاسم نسبت به مقام معظم رهبری با بصیرتی که پیدا کرده بود، اطاعت کامل داشت. موفق باشید

30001
متن پرسش
سلام، تسلیت عرض می‌کنم ایام سوگواری فاطمیه را. استاد چه رخ می‌دهد که یک انسان از غم خود خوردن فارغ می‌شود و غمخوار ماوراء خود می‌شود؟ غم حقیقت و جامعه را می‌خورد؟ غم هدایت مردمان را می‌خورد؟ غم ظلمی که بر آنها روا می‌رود؟ چه می‌شود که فردی در خلوت خویش برای مظلوم جهان اشک می‌ریزد؟ چه راهی را اینها رفته اند که از این غم های متعالی برخوردار شده‌اند؟ می‌شود راهکارهایی برای رسیدن به غم های متعالی را بفرمایید؟ بلکه با اولیاء الهی هم نوا شویم. تشکر از وقتی که گذاشتید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان در ذات خود به وسعت همه‌ی هستی است. اگر در مسیر تقوا قدم بگذارد، آن نوع وسعت را می‌یابد. کتاب «چگونگی فعلیت‌یافتن باورهای دینی» در این رابطه نکاتی را مطرح کرده است. کتاب روی سایت هست. موفق باشید

29959
متن پرسش

استاد عزیزم سلام: خداوند شما رو برای جوانها حفظ کنه. استاد جان در جلسه ای بودیم یکی از مسئولین کشور استان داشتن مثالی میزدن در خصوص سرمایه اجتماعی، گفتن ببینید همین حاج قاسم سلیمانی، چرا بلند میشه پته میبره پیش آیت الله مصباح یزدی که امضاء کنه ایشون آدم خوبیه؟ چون فردا روز که کارش بهش گیر کرد به آقای مصباح، ایشون هواشو داشته باشه، وگرنه مگر خدا نمی دونه یک بنده خوبه یا بد؟ چرا آدم بره پته از علما بگیره. ما گفتیم آقای فلانی اینطور نیست، و ایشون میخواستن شهادت نامه علما رو در کفن بگذارند، چون بهرحال شهادت عالم اثربخشه. ولیکن اون آقا اصرار داشتن که نه، چرا باید حاج قاسم وقت بگذارد بره دونه به دونه با علما مذاکره کنه و پته بگیره در حالی که خداوند خودش عالم بالسر و الخفیاته و نیاز نیست کسی بنویسه که کسی چکاره اس، خودش می دونه.... و این بخاطر همراه کردن علما با اقدامات خود_ که البته همه، اقدامات خوبی بوده_ می باشد. خلاصه من نتونستم این رو بپذیرم. رفتم تحقیق کردم دیدم به جز همون حدیث شهادت ۴۰ مومن بالا سر جنازه، چیز دیگه ای نیومده. مایلم نظر حضرتعالی رو در خصوص اقدام شهید سلیمانی در امضاء و شهادت گرفتن از افراد در مورد خوب بودن خودشون رو بدونم. سپاسگزارم از لطف شما. التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده آن آقای مسئول که می‌فرمایید متوجه‌ی ظرائف این نوع امور نیستند و نقش تعلق روح‌ها نسبت به همدیگر را که امثال شهید بزرگوار حاج قاسم سلیمانی با آن روح لطیف عرشی‌اش می‌فهمد؛ نمی‌فهمد. یکی از عظمت‌های روحی حاج قاسم را باید در درک چنین ظرایفی دانست که فردای قیامت چه بهره‌هایی از آن می‌برد که روح پاک چنین علمایی را با خود همراه دارد. در این مورد به مولای خود علی«علیه‌السلام» نزدیک است که آن حضرت هم چنین حساسیت‌هایی داشتند. موفق باشید  

29906
متن پرسش

سلام علیکم: من ندیدم امام را ولی خوشا به حال شما که درک کردیدش، فقط متن کتاب هایش آدم را از خود بی خود می‌کند دانشجویان فرانسوی فارسی بلد نبودن ولی می‌گفتن ما پیش این آقا احساس معنوی... کتابهایش را بخوانی تازه می‌فهمی چرا می‌گویند اینور فیضیه حاج آقا روح الله ست که تا ازش نپرسی یه کلمه حرف نمی‌زند اون طرف فیضیه علامه طباطبایی است که نگاه تو صورت کسی نمی‌کند، خدای حفظ تجرد و ساکنان ظاهری دنیا ولی در اصل ساکنان باطنی آخرت «لیس فی الدار غیره دیار» از شاگردان حضوری صدرا همچین کارهایی برمی آید با این عظمت روح آیا حضرت امام به تجرد عقلانی رسید؟ آیا با این روح عظیم امام که حتی حاضر نشد برای مرگ فرزندش گریه کند چون برای غیر خدا بود وفنای فی الله بود و می‌گفت مهم نیس در این انقلاب پیروز شویم مهم این است خدا از ما راضی باشد آیا این شخص عالم برزخ دارد یا نه مستقیم وارد عالم عقل می‌شود؟ با خواندن کتاب هایش ما را تشنه تجرد عقلانی کرده و لقا الهی برای رسیدن به همچین تجردی سلوک ذیل امام در این زمانه کافی است؟ آقای طاهرزاده طلبه ها را حیف است در آوینی و سلیمانی متوقفشان کنیم باید راه سرچشمه را نشانشان دهیم همه آنها خمینی بالقوند و صاحب اشراق و دست خدا شدن در زمین برای آمورش در این زمین در آینده «والسلام علی عبادالله الصالحین»

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکته‌ای در رابطه با شهید سلیمانی عرض شد که شاید جایگاه حضرت امام را روشن کند و ما را متوجه‌ی راهی کند که حضرت امام «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» گشودند. موفق باشید و آن نکته این است:

حاج قاسم سلیمانی و ظهور صورت حقیقت نهفته‌ در انقلاب اسلامی

باسمه تعالی

حضرت علی «علیه‌السلام» صورتِ به ظهورآمده‌ی سرّ ولایت نبیّ اکرم «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» است[1] و ائمه‌ی معصومین «علیهم‌السلام» نیز صورت‌های حقایق نهفته و متنوع ولایت علی «علیه‌السلام» هستند،- که در شرایط مختلف به ظهور آمدند- و زینب کبری «سلام‌الله‌علیها» به عنوان صورت حقیقت اسرارآمیز زهرای مرضیه «سلام‌الله‌علیها» می باشند، تا بشریت تا حدّی متوجه‌ی اسرار نهفته‌ی اولیای الهی بشود.

در راستای به ظهور آمدن اسرار نهفته‌ای که در قلب اولیا همواره جاری می باشد و «پری روی تاب مستوری ندارد» است که می توان گفت:

انوار نهفته‌‌ای که بر قلب حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» اشراق شد و رهبر معظم انقلاب «حفظه‌الله» ذیل آن اشراق قرار گرفتند، شخصیت برجسته‌ی حاج قاسم در ارتباط با آن عارفِ واصل و آن تابعِ صادق، به ظهور آمد تا همه متوجه شوند نسبت به آن رازی که بر قلب آن عارف واصل اشراق شد، بیگانه نیستند.

مواجهه مردم با آن شهید نشان داد که حاج قاسم را نمودِ رازی از شخصیت خود یافتند، زیرا او صورت نازل‌شده و ملموس حقیقتی بود که بر قلب حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» اشراق شد، تا انسان‌ها معنای حضور تاریخیِ حق‌الیقینیِ خود را درک کنند و متوجه شوند چگونه اراده‌ی خداوند تمام وجود آن‌ها را در برگرفته و حاج قاسم متذکر چنین حضوری بود که حضور همه‌ی ما در آغوش اراده‌ی خداوندی است که بنا بر نفی استکبار دارد.

آری! به اندازه‌ای که ما چشم بر افقِ آینده‌ی تاریخ انقلاب اسلامی بگشاییم عطایای الهی در این رابطه به سراغ ما می‌آید تا هر کدام سیلی سختی شویم جهت غلبه‌ی نرم‌افزارگونه‌ای در راستای نابودی هیمنه‌ی پوچ استکبار. به همان معنایی که رهبر معظم انقلاب در رابطه با انتقامی که باید از استکبار نسبت به شهادت حاج قاسم سلیمانی گرفته شود، فرمودند: «سیلی سخت‌تر عبارت است از غلبه‌ی نرم‌افزاری بر هیمنه‌ی پوچ استکبار؛ این سیلی سخت به آمریکا است که باید زده بشود. بایستی جوانان انقلابی ما و نخبگان مؤمن ما [با] همّت، این هیمنه‌ی استکباری را بشکنند و این سیلی سخت را به آمریکا بزنند.»

السلام علیکم و رحمه الله و برکاته


[1] - پیامبر خدا می فرمایند: «يَا عَلِي! كُنْتَ مَعَ الْانْبِيَاءِ سِرّاً وَ مَعِيَ جَهْراً» اى على! تو با بقيه انبياء در باطن و سرّ آن‏ها بودى و براى من در ظاهر هستى و در كنار من، و يا مى‌‏فرمايند: «لِكُلِّ نَبِيٍّ صَاحِبُ سِرٍّ وَ صَاحِبُ سِرّي عَلِيِ‏بْنِ ‏ابيطالِب» براى هر پيامبرى صاحب سرّى است و صاحب سرّ من على‏ بن‏ ابى‏طالب است.

 

29867
متن پرسش
سلام بر استاد: اگر فردی بتواند با توجه به تجرد نفس یا ارتباط با ارواح و اجنه به آینده دسترسی پیدا کند دو سوال پیش می آید: ۱. آیا این اطلاع موجب اتخاذ تصمیمی نمی‌شود که باعث تغییر در آینده شود مثلا اطلاع پیدا می‌کنیم فردا قرارست حادثه ای برای کسی یا خودمان رخ دهد قبل از بروز آن رخداد تمهیداتی می اندیشیم که آن خطر مرتفع شود اگر تغییر ممکن باشد جایگاه آن علم چه می‌شود و اگر ممکن نباشد که خلاف درک وجدانیست من که می‌دانم بیرون روم تصادف می‌کنم چه عاملی باعث می‌شود باز جبرا بیرون روم. ۲. اگر اطلاع بر آینده ممکن باشد می‌توان به نظرات علمایی که در قرون بعد می آیند و کتبی که می‌نویسند مطلع شد اگر آری ممکن است فرد مطلع بر آینده مطالب آن کتب را زودتر نشر دهد یا با توجه به مطالب علمی که آینده نشر می یابد آن مطالب علمی را زودتر در سخنرانی ها و ... بیان کند تا تشنگان حقیقت بهره ای از حقایق آتی داشته باشند و اگر انتشار عمومی را حق اجازه نمی‌دهد این اجازه در جلسات خصوصی هست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. تغییر سرنوشت با تغییر هویت مثل توبه ممکن است. صرف آگاهی از آینده تغییر در سرنوشت ایجاد نمی‌کند مانند آن‌که علی علیه‌السلام می‌دانند در آن شب شهید می‌شوند ولی می‌دانند این حضور، مطابق نظام الهی است نه آن‌که مقابل آن نظام بنا داشته‌باشند انتخاب و اراده‌ای بکنند. ۲. حضور در آینده، حضور در حقایق دوران‌ها است مثل اخباری که در مورد آخر الزمان داریم. این غیر از آگاهی از اعتباریاتی است که مثلا آیند‌گان بر اساس آن کتاب‌ها می‌نویسند. موفق باشید

29831
متن پرسش

سلام علیکم استاد عزیز: رهبر انقلاب فرمودند سیلی سخت‌تر در پاسخ به شهادت حاج قاسم، همون غلبه بر هیمنه‌ی پوچ استکبار است. در این مورد یک مقدار توضیح می‌فرمایید؟ چرا حضرت آقا روی انتقام نظامی مثل این نوع از انتقام تاکید نمی‌کنند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انتقام نظامی را که نفی نکردند، ما را متذکر نمودند که سیلی سخت باید حالت نرم‌افزاری داشته باشد تا حیات فرهنگیِ استکبار از بین برود. در این رابطه یادداشتی شده است که در عین آن‌که در بنر سایت هست، عیناً خدمتتان ارسال می‌شود. موفق باشید

حاج قاسم سلیمانی و ظهور صورت حقیقت نهفته‌ در انقلاب اسلامی

باسمه تعالی

حضرت علی «علیه‌السلام» صورتِ به ظهورآمده‌ی سرّ ولایت نبیّ اکرم «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» است[1] و ائمه‌ی معصومین «علیهم‌السلام» نیز صورت‌های حقایق نهفته و متنوع ولایت علی «علیه‌السلام» هستند،- که در شرایط مختلف به ظهور آمدند- و زینب کبری «سلام‌الله‌علیها» به عنوان صورت حقیقت اسرارآمیز زهرای مرضیه «سلام‌الله‌علیها» می باشند، تا بشریت تا حدّی متوجه‌ی اسرار نهفته‌ی اولیای الهی بشود.

در راستای به ظهور آمدن اسرار نهفته‌ای که در قلب اولیا همواره جاری می باشد و «پری روی تاب مستوری ندارد» است که می توان گفت:

انوار نهفته‌‌ای که بر قلب حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» اشراق شد و رهبر معظم انقلاب «حفظه‌الله» ذیل آن اشراق قرار گرفتند، شخصیت برجسته‌ی حاج قاسم در ارتباط با آن عارفِ واصل و آن تابعِ صادق، به ظهور آمد تا همه متوجه شوند نسبت به آن رازی که بر قلب آن عارف واصل اشراق شد، بیگانه نیستند.

مواجهه مردم با آن شهید نشان داد که حاج قاسم را نمودِ رازی از شخصیت خود یافتند، زیرا او صورت نازل‌شده و ملموس حقیقتی بود که بر قلب حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» اشراق شد، تا انسان‌ها معنای حضور تاریخیِ حق‌الیقینیِ خود را درک کنند و متوجه شوند چگونه اراده‌ی خداوند تمام وجود آن‌ها را در برگرفته و حاج قاسم متذکر چنین حضوری بود که حضور همه‌ی ما در آغوش اراده‌ی خداوندی است که بنا بر نفی استکبار دارد.

آری! به اندازه‌ای که ما چشم بر افقِ آینده‌ی تاریخ انقلاب اسلامی بگشاییم عطایای الهی در این رابطه به سراغ ما می‌آید تا هر کدام سیلی سختی شویم جهت غلبه‌ی نرم‌افزارگونه‌ای در راستای نابودی هیمنه‌ی پوچ استکبار. به همان معنایی که رهبر معظم انقلاب در رابطه با انتقامی که باید از استکبار نسبت به شهادت حاج قاسم سلیمانی گرفته شود، فرمودند: «سیلی سخت‌تر عبارت است از غلبه‌ی نرم‌افزاری بر هیمنه‌ی پوچ استکبار؛ این سیلی سخت به آمریکا است که باید زده بشود. بایستی جوانان انقلابی ما و نخبگان مؤمن ما [با] همّت، این هیمنه‌ی استکباری را بشکنند و این سیلی سخت را به آمریکا بزنند.»

السلام علیکم و رحمه الله و برکاته

 

[1] - پیامبر خدا می فرمایند: «يَا عَلِي! كُنْتَ مَعَ الْانْبِيَاءِ سِرّاً وَ مَعِيَ جَهْراً» اى على! تو با بقيه انبياء در باطن و سرّ آن‏ها بودى و براى من در ظاهر هستى و در كنار من، و يا مى‏فرمايند: «لِكُلِّ نَبِيٍّ صَاحِبُ سِرٍّ وَ صَاحِبُ سِرّي عَلِيِ‏بْنِ ‏ابيطالِب» براى هر پيامبرى صاحب سرّى است و صاحب سرّ من على‏بن‏ابى‏طالب است.

 

29772
متن پرسش
بسمه تعالی سلام استاد: مشغول مطالعه ی سوالات قدیمی در سایت بودم که بطور تصادفی به سوال 17361 برخورد کردم که در میان جواب هایتان به این سوال این مورد توجه مرا جلب کرد: از متون خبری داریم که: حضرت امیرالمؤمنین «علیه‌السلام» در جنگ یمن با کنیزی که از خمس غنائم بود و از سهم پیامبر «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» محسوب می‌شد، هم‌بستر شدند و خالدبن ولید برای آن‌که آن حضرت را در مقابل پیامبر بدنام کند، نامه‌ای از طریق «بَریده» به رسول خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» می‌نویسد بريده مى گويد: «وارد مدينه شدم و به مسجد رفتم. رسول خدا صلى اللّه عليه وآله در منزل بود و گروهى از يارانش بر در خانه پيامبر بودند. آن ها گفتند: چرا زودتر از ديگران خود را به مدينه رسانده اى؟ گفتم: به دليل كنيزكى است كه على از خمس غنايم جنگى برداشته است. آمده ام اين خبر را به رسول خدا صلى اللّه عليه وآله گزارش دهم. آن ها گفتند: آرى اين خبر را به پيامبر برسان، زيرا با اين خبر على از چشم پيامبر خدا صلى اللّه عليه وآله مى افتد رسول خدا صلى اللّه عليه وآله اين گفت و شنودها بين من و آن ها را در منزلش مى شنيد. در اين هنگام رسول خدا صلى اللّه عليه وآله از اتاق بيرون آمد. يكى از آن چهار نفر برخاست و عرض كرد: اى رسول خدا! آيا نظر نمى كنى كه على چه كرده است؟ و قضيّه كنيز را خبر داد. رسول خدا صلى اللّه عليه وآله روى مبارك از او برگرداند و جوابى نفرمود. دومين و سومين نفرى كه همراه بريده بودند نيز به همين گونه اظهار نظر كردند، ولى رسول خدا صلى اللّه عليه وآله از آنان نيز روى گرداند. بريده مى گويد: «من نامه خالد را به پيامبر تقديم كردم. او با دست چپ نامه را از من گرفت. من سرم را پايين انداختم و شروع به بدگويى از على كردم تا اين كه سخنانم به پايان رسيد و سرم را بلند كردم. در برخى از متون آمده است: بريده گويد: «من از كسانى بودم كه بغض و كينه زيادى از على داشتم. از اين رو، از على بد گفتم و كلامم كه به پايان رسيد، سرم را بالا گرفتم. ناگاه آن چنان خشمى در چهره رسول خدا صلى اللّه عليه وآله مشاهده نمودم كه مانند آن را جز در جنگ با يهود بنى قريظه و بنى نضير نديده بودم. سپس پيامبر فرمود: ماذا تريدون من علي؟ ماذا تريدون من علي؟ ماذا تريدون من علي؟ إنّ عليّاً منّي وأنا منه وهو ولي كلّ مؤمن بعدي. از على چه مى خواهيد؟ از على چه مى خواهيد؟ از على چه مى خواهيد؟ به راستى كه على از من است و من از على هستم و او سرپرست هر مؤمنى بعد از من است و شنيدنى است كه بنا بر نقل سنن الكبرى تأليف بيهقى، معرفة الصّحابه تأليف ابونُعَيْم اصفهانى، تاريخ مدينة دمشق نگارش ابن عساكر، سُبُل الهُدى والرَّشاد و منابع ديگر، بريده مى گويد: سپس رسول خدا صلى اللّه عليه وآله به آنان فرمود: إنّ له في الخمس أكثر من ذلك. به راستى كه بهره على از خمس بيش از اين است. این مطلبی که در مورد حضرت علی بیان فرموده اید یعنی همبستر شدن با کنیزی که از خمس غنائم جنگی است را به هیچ وجه نمی توانم با عظمتی که از شخصیت حضرت علی در سایر آموزه هایتان آموخته ام جمع کنم. البته بنده از این دست اخبار زیاد به گوشم خورده ولی بیشتر حمل بر دروغ بودن و مغرضانه بودن این سخنان می‌گذارم ولی وقتی این مطلب از قلم شما صادر شده است گذشتن از کنار این مطلب عاقلانه نیست چون خطر بوجود آمدن عقاید و باور های دینی اشتباه وجود دارد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فضای تاریخیِ آن زمان را در نظر بگیرید و طبیعی‌بودن آن نوع زندگی‌ها را. و آن را با شرایط تاریخیِ امروز ما به‌خصوص با روحیه‌ی ایرانی، در نظر نگیرید و مقایسه نکنید وگرنه در تعدد زوجات پیامبر «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» هم مسئله‌دار می‌شوید. چند سال پیش در کشور اردن جشن چند همسری مردان تشکیل شد که ابداً با فرهنگ ما قابل تطبیق نیست. موفق باشید

29719
متن پرسش
سلام خدمت استاد گرامی: تمامی انتخاب هایم و تفکرم تحت‌ سیطره‌ شهوت و بر اساس هوی و هوس است چه کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با رجوع به حضرت پیامبر اسلام «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» در شریعت و رعایت احکام الهی و با رجوع به حضرت علی «علیه‌السلام» در ولایت و رعایت مدیریت اولیای الهی و نایب امام زمان «عجل‌الله‌تعالی‌علیه» راه عبور شیطان را در قلبتان ببندید. موفق باشید

29601
متن پرسش
سلام استاد: خدا قوت خیلی ممنون از اینکه بستری را فراهم کردید تا بتوانیم سوالاتی را از شما بپرسیم. استاد به نظر شما عوامل اصلی عدم ازدواج جوانان چیه؟ برای حل این مشکل باید چه کار کرد؟ راه حل شما چیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عوامل زیادی دست در دست هم داده که کار به این‌جاها رسیده. از عوامل بیرونی که همان نزدیک‌شدن به زندگیِ مدرن است و تنگناهایی که آن زندگی به جهت آن‌که با سنت‌های ما همراه نیست، برای ما ایجاد کرده است. اموری که غرب زودتر با آن روبه‌رو شد و گرفتار انواع بی‌بند و باری‌ها و ازدواج‌های به اصطلاح سفید شد. و از عوامل درونی این‌که دختران و پسران ما متوجه‌ی تنگناهای این روزگار نیستند و به ایده‌آل‌های خود فکر می‌کنند، به جای آن‌که همّت کنند و زندگی بسیار ساده‌ای را برای خود در نظر بگیرند و از الگوی‌مان یعنی حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها» و حضرت امیرالمؤمنین «علیه‌السلام» با آن زندگی ساده غفلت نکنیم. موفق باشید

29461
متن پرسش
سلام استاد: پیرو سوال ۲۹۴۴۶ که ازتون داشتم. می‌خواستم بدونم کلا برای جلسه هفتگی زنانه مون اولویت با کدوم هست؟ دعا، زیارت، حدیث کسا؟ خودتون می‌خواستید جلسه بگیرین چی میخوندین؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده نامه‌ی ۳۱ امیرالمؤمنین «علیه‌السلام» که در کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» بهتر می‌تواند کمک کند به این شکل که از قبل قسمتی از آن تعیین شود و اعضای جلسه بخوانند و در جلسه ارائه دهند. بقیه هم که آمادگی خواندن ندارند، با گوش‌سپردن، از مطالب استفاده خواهند کرد. موفق باشید

29410
متن پرسش
با عرض سلام و ادب و احترام: گفته می‌شود مثلا حضرت علی (ع)، شبی هزار رکعت نماز می‌خواندند. اگر فرض کنیم هر رکعت ۱ دقیقه طول می‌‌کشد، آن‌وقت حدود ۱۶ ساعت طول می‌کشد. ولی ظاهرا زمان برای امام علی (ع)، به گونۀ متفاوتی ظهور داشته است. سوال من این است که اولا آیا انسان های عادی هم می‌توانند به اینصورت از برکت زمان و وقت خود بهره مند شوند و چگونه؟ و ثانیا شخصِ ناظری، امام علی (ع) را از شب تا صبح در نظر داشته و شاهد هزار رکعت نماز ایشان باشد، آیا آن هزار رکعت را با همان سرعتی که امام علی (ع) ادا می‌کنند، می بیند یا سریع‌‌تر می‌بیند؟ یعنی "زمان" برای ناظر هم برکت پیدا می‌کند اگر نظاره گر امام علی (ع) باشد؟ چون اگر اینطور نباشد مثلا ۱۶ ساعتی که به امام علی (ع) گذشته، به آن ناظر مثلا فقط ۶ ساعت گذشته و چگونه ممکن است ناظر، فعالیتی که در ۱۶ ساعت انجام می‌شود را دقیقا به صورت همزمان ولی در ۶ ساعت نظاره کند؟ تمنا دارم هر دو سوال را پاسخ بفرمایید. با سپاس فراوان.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل قضیه را بنده تجربه نکرده‌ام و نمی‌توانم نظر دهم. گفته شده است مرحوم علامه‌ی امینی برای اثبات حقّانیت این خبر، در محضر علمای اهل سنت به این کار دست زده‌اند و موفق شده‌اند. موفق باشید

29386
متن پرسش
سلام خدمت استاد طاهرزاده: نظر شما درباره ی مناظره آقای حسین دهباشی و آقای حامد کاشانی را دیدم. یک مسئله اینکه به نظر شما نمی توان گفت که این مسئله از ضروریات مذهب امامیه و دین و تاریخ اسلام نیست چون بعضا اختلاف در آن بسیار است و برخی از علمای بزرگ شیعه هم نپذیرفتند. مثل مرحوم شیخ مفید از علمای سلف و مرحوم علامه سید محمدحسین فضل‌الله روحانی بزرگ لبنانی که از دوستان و همراهان شهید موسی صدر در مبارزه با اسرائیل بود. در کتاب الزهرا القدوه و همچنین شیخ محمد حسین کاشف آل الغطاء از علمای معاصر در کتاب جنةالمأوا. به نظر آنچه ضروری مذهب شیعه امامی است ایستادگی حضرت زهرا علیهاالسلام در دفاع از حقوق امیرالمومنین علی علیه السلام است و شایستگی ایشان برای خلافت. به نظر نمی آید که تأیید بیش از حد بر روی این مراسمات مثل دهه محسنیه و دهه برائت که سندیت درستی ندارد دمیدن در آتش تفرقه در شرایط ناگوار جهان اسلام نیست؟ حقیر مدت مدیدی در این زمینه (درگذشت حضرت زهرا) تحقیق کردم اما به نتیجه‌ای خلاف رأی مشهور و علامه سید جعفر مرتضی عاملی رسیدم و به نظرم حرف علمایی که نام بردم معقول تر است و تنها به این رسیدم که ضروری و مسلم تاریخ و مذهب ما دفاع حضرت زهرا علیهاالسلام از امام علی علیه السلام است. خواهشمندم راهنمایی بفرمایید! با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث حساسی است. در این‌که به هر دلیلی حقوق اهل‌البیت«علیهم‌السلام» که حق الله و حق النّاس است توسط خلفا به‌خصوص خلیفه‌ی دوم زیر پا گذاشته شده، بحثی نیست و غفلت از آن ظلم‌ها و نادیده‌گرفتن جسارت های خلیفه‌ی دوم، غفلت از حقوق اهل‌البیت «علیهم‌السلام» است که هرگز نباید از آن کوتاه آمد؛ موجب می‌شود نور ایمان از قلب انسان فرو کاسته شود. ولی همان‌طور که فرمودید نباید مواردی را در راستای تقابل با اهل سنت به میان آورد که مسئله‌ی امروز ما نیست. موفق باشید

29385
متن پرسش
سلام استاد: عیدتون مبارک. استاد جان در زیارت امیرالمومنین علی علیه السلام در روز مولود پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در مفاتیح این فرازها خطاب به حضرت علی علیه السلام آمده: السَّلامُ عَلَيْكَ يَا سَيِّدَ الشُّهَداءِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا آيَةَ اللّٰهِ الْعُظْمىٰ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا خامِسَ أَهْلِ الْعَباءِ. اشتباه نشده؟ خامس اهل عبا؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان گفت هرکدام از پنج تن «علیهم‌السلام» به یک معنا، خامس آل عبا باشند. بیش از این نمی‌دانم. موفق باشید

29337
متن پرسش
با سلام خدمت استاد طاهرزاده عزیز: استاد عابدینی در ابتدای صوت جلسه ۸۴ تفسیر قرآن خود می فرمایند: در هر زمانی باید خلیفه ای محقق باشد بصورت فعلیت، هر چند در دوران «فطرت من الرسل» باشد آن زمان هم باید خلیفه باشد. پس در دورات فطرت، رسول (به عنوان کسی که دین بیاورد) نبوده اما اینکه نبی در کار باشد یا وصی نبی در کار باشد این نفی نشده بلکه در بعضی از روایات قوی دیگر می گوید در هر زمانی اگر دو نفر هم در زمین باقی بماند باید یکی از آنها حجت الهی باشد. و حجت هم حتما باید فعلی باشد چون خلیفه باید در تمام مراتب هستی، وجود داشته باشد. لذا چون بحث واسطه در فیض می شود در هر عالمی از مراتب وجود، خلیفه باید همه مراتب وساطتت در فیض بودن را دارا باشد و در هر عالمی که وجود نداشته باشد آن عالم نابود می شود. چون آن عالم وساطتت در فیض را ندارد.» اما استاد عبور می کنند و بیان نمی کنند این حجت الهی به عینه و فعلیت (یعنی با جسم مادی) در زمان فطرت چه کسی بوده. آیا می شود گفت خضر نبی بوده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً جناب حضرت خضر در جایگاه واسطه‌ی فیض نباشند. زیرا مثلاً در زمان حیات پیامبر خدا و ائمه «علیهم‌السلام» جناب خضر در قید حیات‌اند ولی واسطه‌ی فیض نیستند. آری! می‌توانیم بگوییم در همه‌ی زمان‌ها، واسطه‌ی فیض هست ولی در بعضی از زمان‌ها تحت قبه‌ی الهی باشند که «لا یعرفهم احداً». حضرت علی «علیه‌السلام» می‌فرمایند: «ما برح لله عَزَّت آلاوهُ فی البرهَةِ بَعدَ البُرهَةِ و فی اَزمانِ الفَتَراتِ عبادٌ ناجاهم فی فِکرِهِم و کلَّمَهم فی ذاتِ عُقُولهم فاستَصبحوا بنور یَقظَةٍ فی الابصار و الاَسماعِ و الاَفئِدَة» برای خداوند که نعمتهایش گرامی باد در هر برهه ای از زمان و در فاصله های زمانی میان بعثت پیامبران همواره بندگانی بوده است که با آنان در اندیشه هایشان نجوا کرد و در درون خردهایشان با آنان سخن گفت و بدین سبب آنان چشم ها و گوش ها و دل هایشان از نور بیداری تابناک گردید. موفق باشید

29323
متن پرسش
سلام و وقت بخیر: دلیل خانه نشینی چند روزه حضرت امیرالمومنین بعد از رحلت حضرت رسول اکرم چه بود؟ چرا حضرت در ابتدا هیچ اقدامی در جهت اصلاح انحراف بزرگی که در حال بوقوع پیوستن بود انجام ندادند؟ دلیلی که می آورند و یا آنچه بیان شده که حضرت مشغول تدفین رسول اکرم بود و یا حضرت مشغول جمع آوری قران بود (بمدت چندین روز!؟) بنظر پوشاندن علت اصلی قضیه است. سوال این است که اصل ماجرا چه بود؟ سوال دوم با فرض اینکه امیرالمومنین به حاکمیت می رسید چه اتفاقی می افتاد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث آن مفصل است نقشه‌ها از قبل کشیده شده بود. داستان صحیفه که غیر از جریان سقیفه است و در مسیر برگشت از حجة‌الوداع هم‌قسم می‌شوند که مانع حاکمیت علی بن ابیطالب «علیه‌السلام» شوند را در کتاب «بصیرت فاطمه زهرا «سلام‌الله‌علیها» می‌توانید دنبال کنید. آری! فتنه‌ها در کار بود تا به‌کلی از پیامبر «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» و اصل اسلام به نحوی عبور کنند و اگر جامعه به آن خودآگاهی رسیده بود که در مسیر غیر از فرهنگ جاهلیت حرکت کند و متوجه‌ی حضور امیرالمؤمنین «علیه‌السلام» در حاکمیت می‌شد، نه‌تنها جهان اسلام بلکه جهان سرنوشت دیگری داشت. موفق باشید

29320
متن پرسش
با سلام و احترام: استاد شما ما را به آینده ای حواله می دهید که در زمان خود رسول الله (ص) و امام علی ابن ابی طالب (ع) نیز چنان جامعه ای واقع نشد! یعنی کارکرد انقلاب اسلامی از حضور آن بزرگواران هم نافذ تر است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده برآیندِ زحمات آن اولیای الهی بود که موجب حضور انقلاب اسلامی شد و به همین جهت انقلاب توانست از بعضی موانعی عبور کند که آن عزیزان را متوقف کرده بود. موفق باشید

29203
متن پرسش
سلام علیکم: عرض ادب و احترام. می خواستم نظرتون رو در مورد سن مناسب برای جذب نوجوان و کار فرهنگی بر روی نوجوان بپرسم. یا اصلا قائل به سن خاصی برای موضوعات مطرح شده هستید یا نه؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در تربيت نوجوانان بايد به چند اصل تربيتی توجّه كرد؛ از جمله: شناخت مسائل اين نسل، توجّه به پايه‌‏های خُلقی اين نسل، توجّه به اصل محبت و انس و دوستی با نوجوانان و پرهيز از اعمال قدرت و اجبار. حضرت علی عليه‏ السلام دوران نوجوانی را از سه جهت بسيار حسّاس بيان می‏‌كنند: اوّل اينكه قلب نوجوان مانند زمين، خالی و مساعد است كه هرچه در آن بكاری همان درو می‌‏كنی: «انّما قلب الحدث كالأرض الخالية مهما اُلقی فيها من كلّ شی‏ء قبلته» و دوم اينكه دوران نوجوانی را زودگذر می‏‌دانند و گوشزد می‌‏فرمايند سريعاً آن را دريابيد: «بادر شبابك قبل هرمك و صحتك قبل سقمك» سوم اينكه شيطان در اين زمان به نوجوان زياد روی می‌‏آورد و لازم است برای آن پناهگاه خوبی در نظر گرفت. موفق باشید

29135
متن پرسش
سلام بر استاد عزیز: مایلم نظر جنابعالی را در مورد کلیپی که اخیراً از آقای امید دانا پخش شده که در آن کلیپ توهین‌های بسیار رکیکی به پیامبر خدا و حضرت اباعبدالله «علیهماالسلام» می‌کند بپرسم. در حالی‌که بر عکس آن کلیپ در جاهای دیگر به شکل بسیار خوبی از انقلاب و رهبر انقلاب دفاع می‌کند. نظر شما نسبت به ایشان چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن کلیپ را که آن طلبه‌ی عزیز مطرح می‌کنند، دیدم. عنایت داشته باشید آن سخنان مربوط به دوره‌ی جوانی ایشان می‌باشد که در عکس نیز مشخص است. و اگر متوجه‌ی موضع‌گیری‌های اخیر ایشان نسبت به رهبر معظم انقلاب و جایگاه انقلاب اسلامی بشویم، روشن می‌شود که تحول عظیمی در ایشان به‌وجود آمده است، نه از آن جهت که ایشان مسلمان شده باشد و یا ادعاهای مقدس‌مآبانه داشته باشد؛ از آن جهت که قبلاً گمان می‌کرده عامل سقوط ایران، اسلام بوده است و بعد با همان روحیه‌ی ایران‌پرستی‌اش متوجه می‌شود انقلاب اسلامی و رهبر انقلاب به گفته‌ی خودش موجب شکوه ملی و احترام به ایران و ایرانی شده. و در این رابطه می‌توان گفت به یک معنا «عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد». از طرفی معلوم نیست چرا آن طلبه‌ی محترم ایشان را با سلمان رشدی مقایسه می‌کند؟! سلمان رشدی از آن جهت که ادعای مسلمانی می‌کرده و سپس توهین به پیامبر خدا کرده است، مرتد و مهدورالدّم است. ولی آقای امید دانا اساساً ادعای مسلمانی نکرده.

به هر حال موضوعاتی که بعد از تحول فکری آقای امید دانا ،ایشان مطرح می‌کنند موضوعاتی است که موجب تقویت نظام اسلامی می‌گردد و بدین لحاظ مورد استقبال است و با این هوشیاری می‌توان سخنان ایشان را مطرح کرد و این به معنای تأیید شخص ایشان نیست، بلکه به معنای تأیید نظام اسلامی است. مگر علی «علیه‌السلام» نفرمودند «خذوا الحكمة ولو من المشركين» حکمت را بیابید حتی از مشرکین؟ آیا این به معنای تأیید شرک آنان است؟ موفق باشید

نمایش چاپی