بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: تفسیر قرآن و شرح نهج البلاغه

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
31485
متن پرسش
سلام استاد عزیز: در مبحث معجزه قرآن، بنده با خواندن و توجه به قرآن متوجه نمی‌شوم که کلام غیر انسان است و معجزه است. البته با خواندن قرآن آرامشی به سراغم می آید که کم نظیر است. اما از نظر عقلی برایم قانع کننده نیست. به بنده فرمودید که به کتاب مبانی نظری نبوت و امامت رجوع کنم که باز هم قانع کننده نبود برای من. راه دیگر برای پی بردن به معجزه قرآن چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن کتاب نیز عرض شد که با تدبّر در قرآن انسان متوجه می‌شود این سخنان نمی‌تواند سخنان بشر باشد. موفق باشید

31484
متن پرسش
سلام: برای شخصی که ۳۳ سال سن دارد و تا کنون با جلسات دینی و مساجد ارتباط خاصی نداشته و فقط در حد همان نماز و روزه بوده و تصمیم به خواندن قرآن و تفسیر گرفته کدام تفسیر را پیشنهاد می‌دهید؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تفسیر نمونه تفسیر ساده‌ای است. ولی اگر بتوانید در ابتدای امر، صوت تفسیر سوره کهف که روی سایت هست را استماع فرمایید، مقدمه‌ای می‌شود برای اُنس بهتر با تفاسیر. آدرس http://lobolmizan.ir/sound/1222 . موفق باشید

31475
متن پرسش
بسمه تعالی بازخوانی هویت دینی و ملی محضر با طراوت استاد سلام علیکم: جست و جو برای یافتن ناب ترین اگزیستانس در مه آلود ترین فضای زندگی بشری؛ ما را ناچار به مطالعه از بی کرانه ترین مقطع تاریخ بشری یعنی هنگامه هبوط نمود. چندین سوال راهبردی حین مطالعه کتاب هدف حیات زمینی شما؛ توجه بنده را جلب نمود؟ ۱. چرا قرآن یک بار به صورت دفعی و در شب قدر و یک بار به صورت تدریجی و توسط جبرائیل باید به قلب ایشان نزول کند؟ راز این دو بار نزول چیست؟ ۲. چرا بعضی آدم ها از همان ابتدای ورود به عرصه وجود در مقام بالقوه ظهور اسما الهی و بعضی در مقام بالفعل ظهور اسما هستند؟ آیا این با عدالت الهی در تناقض نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در جای خود بحث شده است که اگر قرآن به صورت کلی و اجمالی در قلب مبارک پیامبر خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» نازل نمی‌شد جایگاه تک‌تک آیات و سوره‌ها که به صورت تفصیلی بعداً نازل می‌گردید، در کلیت قرآن معلوم نمی‌شد. ۲. همواره انسان نسبت به آنچه باید به آن برسد، بالقوه است هرچند که استعدادهای مختلف داشته باشد. موفق باشید

31462
متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد طاهرزاده: با توجه به پاسخ شما به سوال 31444، جناب استاد منطق استدلال شما چیست و چه دلیل عقلی یا نقلی آن را اثبات می کند؟ شما فرمودید عزیزانی فدا شدند و خدا اجازه نمی دهد اجر آنان ضایع شود و اجر آنان تحقق انقلاب اسلامی مقابل فرهنگ استکباری است. جسارتا عرض کنم شما از کجا دانستید اجر شهیدان این است که می فرمایید اجر شهیدان در صورت خلوص و راه صحیح قربی است که به خداوند پیدا می کنند و بهشت الهی است و آینده پس از آنان به حاکمان و جامعه بر می گردد. شهیدانی به بزرگی شهدای بدر و احد رفتند اما جامعه علوی محقق نشد و کار به دست آن ناپاکان افتاد و منجر به شهادت زهرای اطهر شد. اگر قرار بود اجر شهیدانی ضایع نشود و انقلابی تحقق یابد و فرهنگ استکبیاری نابود شود اولی با حمزه سیدالشهدا و سمیه و حنظله غسیل الملائکه و... بود که همان ابتدا حگومت نوپای اسلام به دست فرهنگ استکباری عثمان نیفتد. شهدای صفین و جمل و نهروان و بزرگترین شهید تاریخ امیرالمومنین شهادتشان و اجرشان مانع عدم نابودی حکومت امام مجتبی و تسلیم کردن حکومت به معاویه پلید نشد. دیگر شهیدانی عزیزتر از شهدای کربلا سراغ داریم امام سجاد پس از آنها حتی دیگر نمی تواند بجنگد و شهید شود و صدها سال حکومت در چنگال اموی و عباسی ماند و تک تک امامان عزیز شهید شدند تا منجر به غیبت امام زمان عج شد لذا جتاب استاد این استدلال که خون شهیدان و اجر آنان باعث می شود که خدا کاری کند که حکومتی بماند و حکومت و فرهنگی نابود شود ناتمام است. ماندن و نابود شدن حکومتی به حاکمان آن و مردم آن بستگی دارد به حاکمان و مردم پس از شهیدان و اگر حاکمان راه عدالت و اسلام و آزاد اندیشی را گم کردند و فقط شعار دادتد و احیانا دچار توهم شدند و افکار مخالف را خفه کردند و اختلاس و طلم را گستراندند و جان مردم را به لب رساندند و هیچ پاسخگو نبودند و باز متوجه شرایط انفجار گونه جامعه نشدند و بدنه جامعه از آنها جدا شد و جامعه به فساد اخلاقی و اقتصادی و ضعف اعتقاد دچار شد و دین خدا از درون تهی و فقط ظاهری از آن باقی ماند از خطر و اضمحلال مصون نیست و خداوند هیچ تعهد نامه ای و بیمه ای به هیچ کسی تداده است. اجر شهدا پاداش و تقرب خودشان خواهد بود. خدا نگهدار
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به آیه «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ» فکر کنید تا حفظ دین خدا را در مسیر تاریخی آن بر اساس طلب مردم احساس نمایید. ملاحظه کنید با همه تلاش امویان، اسلام ماند و مردم مسلمان در سراسر جهان از آن بهره بردند و حاکمان ظالم در جهان اسلام، حجاب اسلامند و با همان نور اسلام رسوا می‌شوند و از صحنه خارج می‌گردند. در مورد انقلاب اسلامی هم می‌توان همین‌طور فکر کرد و در مورد سخن رسول خدا به زهرای مرضیه «سلام‌الله‌علیهما» که فرمودند مهدی امت از ما است؛ می‌توان متوجه ادامه اسلام بود حتی با همه موانعی که فرمودید. موفق باشید

31450
متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر: ایام شهادت امام عشق رو بهتون تسلیت عرض می‌کنم، استاد با افسردگی و ناراحتی ها و دلمردگیهای ایام کرونا چیکار کنیم و چه جوری نشاط رو بار دیگه میهمان دلمون کنیم؟ حال دنیا و مردم دنیا اصلا خوب نیست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: متوجه باشید که به هیچ وجه نباید مرگ و زندگی را که در قبضه حضرت پروردگار است به امر دیگری نسبت دهید. خداوند می‌فرماید: «مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي أَنْفُسِكُمْ إِلَّا فِي كِتَابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَهَا ۚ إِنَّ ذَٰلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ ۲۲ لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَىٰ مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ ۗ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ  ۲۳ سوره حدید. بنابراین همه آنچه در عالم و در جان انسان‌ها پیش می‌آید از قبل تعیین شده است. و نیز به آیه ۶۰ سوره واقعه نظر کنید که می‌فرماید: « نَحْنُ قَدَّرْنا بَيْنَكُمُ الْمَوْتَ وَ ما نَحْنُ بِمَسْبُوقينَ». موفق باشید

31441
متن پرسش
با سلام: دانشجوی دندان پزشکی ترم ۳ هستم. به تازگی دریافتم که این علم و شرایط دانشگاه و دوستان نمی‌تواند مرا به هدف اصلی زندگی نزدیک کند. نمی‌دانم که مسیر خود را ادامه دهم یا علم لاینفعی که معلوم نیست بعد از اینکه پولدار شدیم چه بلایی برسر دنیا و آخرتمان خواهد آورد را ادامه دهم؟ نظر شما بر اینکه همزمان تحصیل، استادی جهت سیر و سلوک انتخاب کنم چیست؟ اگر مثبت است چه کسی را به عنوان استاد به من معرفی می‌کنید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امروزه انسان‌ها دارای آن‌چنان وسعتی شده‌اند که می‌توانند چندین علم را در خود جمع کنند. بنابراین سعی بفرمایید در عین ادامه دروس رسمی دانشگاهی خود به مباحث حِکمی و قرآنی و روایی رجوع داشته باشید و از آثار شهید مطهری غفلت نفرمایید. موفق باشید

31440
متن پرسش
سلام استاد عزیز: استاد عزیز من با آثارتون چند سالی است که مانوسم ولی اجازه دارم یک نقدی به آثارتون خصوصا کتاب معرفت نفس و کتاب از برهان تا عرفان داشته باشم؟ استاد این دو کتاب شما علیرغم اینکه دنیای جدیدی به رویم باز کرده و من با خواندن این مطالب بسیار به وجد می آیم و لذت می‌برم ولی بسیار ذهنم را پر از ابهام و سوال کرده و این به دلیل کامل و جامع نبودن مطالبی است که شما فرمودید. مثلا گاهی وقت ها سوالاتی به ذهنم می‌رسد که در سایت از شما می‌پرسم و شما یک مطلب و یک باب جدیدی را به رویم می‌گشایید که منتها چون خیلی خلاصه جوابم را می‌دهید ذهنم را از جنبه های مختلفی پر از ابهام می‌کنید. یک علت دیگر این پریشانی ذهن را من این می‌دانم که این مباحث نابی را که من از شما آموختم خیلی پله پله بیان نفرمودید تا ذهن یک نظم و انسجامی پیدا کند. مثل این می‌ماند که چشم بسته دستم را گرفته‌اید و به یک دنیایی واردم کرد‌ه‌اید که از یک طرف خوشحالم که وارد شده‌ام و از طرف دیگر از نظر ذهنی احساس سردرگمی می‌کنم و آن دنیا خیلی برایم مجهول است. یا مثلا مثل این می‌ماند که یک کلیاتی از فنون کشتی را به من یاد داده‌اید و بعد من را وارد مسابقات جهانی کشتی کرده اید و همزمانی که دارم با حریف کشتی می‌گیرم شما در کنار تشکِ کشتی دارید به من فنونی را یاد می‌دهید تا از پس حریف بر بیایم. درصورتی که قبل از اینکه من وارد مسابقات بشوم بایستی تمام پیچ و خم و مفاهیم را به صورت منظم به من آموزش بدهید تا من سر تشک‌ِ کشتی دو فن را با هم قاطی نکنم و دست و پای خودم را به هم گره نزنم. استاد من به شدت به این مباحث علاقه دارم و از اینکه مرا وارد این مباحث کرده‌اید بی نهایت ممنونم. ولی می‌خواهم این مباحث را خیلی جامع تر و کامل تر دنبال کنم. اصلا خودِ آثار شما به من این انگیزه را داده تا قصد چنین کاری را بکنم. حالا از شما درخواست دارم که چکار کنم؟ از کجا شروع کنم؟ از چه کتابهایی شروع کنم؟ آیا باید بروم منطق بخوانم و بعد آرام آرام فلسفه بخوانم و بعد وارد حکمت متعالیه بشوم؟ ولی خب این کار یک پروسه زمان بر هست که شاید ۵_۶ سال طول بکشد. شایدم بیشتر! استاد بی ادبی مرا ببخشید! من خیلی وام دار شما هستم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید إن‌شاءالله این مباحث، افقی را برای امثال حضرتعالی بگشاید تا بیش از پیش به سوی متون اصلی مثل حکمت متعالیه و یا از طریق تفسیر المیزان به سوی قرآن سیر بقرمایید. بد نیست سری به کتاب «مقالات» آیت الله شجاعی بزنید. در ضمن فراموش نکنید که انسان‌ها دارای ذوق متفاوت هستند، تلاش کنید ببینید ذوق شما اقتضای چه مباحثی را دارد. موفق باشید

31433
متن پرسش
عرض ادب و احترام: نظر به سخنرانی استاد داوری (در طلب فرهنگ) و مباحث بعد از آن با استاد عزیز ۱. ارائه دکتر داوری با راه حل های ابتر چه نتیجه ای را غیر از فتح باب های دیگری در بین ابواب بسته قبلی به همراه دارد؟ در جایگاه استاد داوری و یا جنابتان چرا نمی‌شود جمع بندی دقیقی داشت؟ بسیار در گفته های شما خوانده ام که باید بستری برای پذیرش قال الباقر و قال الصادق باشد. آیا این بستر اسمش در بحث نشده فرهنگ؟ پس چیز تازه ای ارائه نشد یا در فهم حقیر نیست. اینکه در سیر مباحث اخیر (جهانی بین دو جهان) تاکید بر عدم انتظار مخاطب بر نتیجه دقیق می‌شود برای چیست؟ آیا نمی‌توان اینطور مباحث را ساده تر و روان تر ارائه کرد یا اقتضای شرایط جلسه بعضی امور را مثل مشروطه دخیل کرده است؟ ۲. در قسمتی از فرمایشات شما گوشزد می‌شود که «خطر اینکه انقلاب اسلامی سیاسی شود هست.» تفاوت این سیاست با سیاستی که حضرت آقا در کتاب انسان ۲۵۰ ساله بدان اشاره دارند در چیست؟ ۳. به نظر حقیر در بین صحبتهای دکتر داوری یک نکته طلایی و دقیقی بود نادیده گرفته شد که اگر استاد عزیز بدان بپردازند بسیار سپاسگزار خواهم بود. «چرا امیدوار نباشیم که خلوت نشینی دستی از غیب برآورد و چراغی بیافروزد.» با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همه عرض بنده آن است که همراهی با اهل تفکر و کسانی که زمان و تاریخ خود را می‌شناسند و نسبت به مسائل جامعه، نگاهی ریشه‌ای و فلسفی دارند، موجب می‌شود تا ما بر اساس مسائل زمانه خود به متون مقدس‌مان یعنی قرآن و روایت رجوع کنیم ۲. آری! سیاستی که عین دیانت است، همان دینداری است با نظر به مسائل اجتماعی ۳. به نظر بنده حضور در بستر تاریخی انقلاب اسلامی منجر می‌شود تا عطایایی از عالم غیب و معنا به سوی انسان ظهور کند و در این مورد اخیراً در جلسه سالگرد شهید حججی که به صورت مجازی برگزار شد، عرایضی مطرح گردید. موفق باشید

31430
متن پرسش
سلام استادنا: در جایی فرموده بودید من از خدا می‌خواهم مردم را از تفسیر آقای صادقی نجات دهد؛ زیرا دل را قرآنی نمی‌کند. استاد منظورتان از این کلام چیست؟ چرا تفسیر آقای صادقی برای مردم ضرر دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چنانچه ملاحظه فرمایید آقای صادقی تهرانی اصل را در نگاه‌های تجربی و علوم تجربی جهت تفسیر آیات قدسی الهی گرفته بودند و معلوم است که در واقع حقیقت ذیل نگاه علوم تجربی قرار می‌گیرد. در حالی‌که آن علوم در نسبت با حقیقت، بسیار نگاه محدودی دارد. موفق باشید

31429
متن پرسش
سلام آقای طاهرزاده بنده طلبه سطح ۲ هستم. پیش از این تحقیقی راجع به بلا داشتم و هم اکنون می‌خواستم مقاله ای راجع به معرفت بلا (به عنوان یکی از آثار عرفانی بلا) بنویسم شما چه منابعی را به بنده معرفی می‌کنید؟ چه آیاتی از قرآن کریم برای این موضوع کاربردی تر است؟ به نظر شما سیر بحث و سرفصل‌های این نوشتار چه چیزهایی باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به طور مشخص متن یا کتاب خاصی در ذهن بنده نیست ولی خوب است به آیاتی مثل: «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي كَبَدٍ» (بلد/4) و یا آیه 6 سوره انشقاق «يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَىٰ رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ» در تفسیر المیزان رجوع شود. موفق باشید

31425
متن پرسش
سلام علیکم: می‌خواستم بدانم چه مقدار انسان می‌تواند در تغییر ویژگی های شخصیتی خود که با سالها تکرار رفتار و عمل آن را تثبیت نموده است موفق شود؟ و اگر تلاش کرد و نتیجه حاصل نشد چه؟ آیا کسی که به دلیل شاکله وجودی اش، اهل مطالعه نباشد باید دنبال مطالعه و کتاب برود که کاری مطلوب و لازم به شمار می آید، یا دنبال آن کاری که در آن موفقیتش بیشتر است ولو اینکه لازم و ضروری هم نباشد برود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد یکی از راه‌های پیشنهادی که به نظر می‌آید راهی کاربردی باشد آن است که انسان‌های بزرگ و راهکارهای آن‌ها را مدّ نظر قرار دهیم. پیشنهاد مشخص بنده، مطالعه جدّی و با حوصله کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» می‌باشد. موفق باشید

31406
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: استاد گفته شده بعد از رحلت سید علی آقا قاضی (ره) کسی ایشان را در خواب دیدن و ایشان اظهار پشیمانی داشتن از اینکه چرا روزی فقط یک بار زیارت عاشورا می‌خواندند و دو بار نخواندند. استاد می‌خواستم بپرسم برای افراد دیگر، مداومت بر دو بار زیارت عاشورا در روز ضرری ندارد؟ و مشکل روحی ایجاد نمی‌کند؟ آیا مداومت بر زیارت عاشورا روزی یک مرتبه یا دو مرتبه نیاز به اذن استاد دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. خواب، حجّت نیست. ۲. ما بیشتر مأمور به ندبّر در قرآن و روایات و از جمله روایت جلیل‌القدری مثل زیارت عاشورا هستیم. آری! ما از طریق خواندن این زیارت، قصه عزاداری خود را نسبت به ظلمی که به امامی معصوم و اصحاب گرانقدرشان شد؛ تکرار می‌کنیم ولی نباید طوری با آن زیارت برخورد شود که جنبه تدبّر در آن زیارت و یا عزاداری مذکور مورد غفلت قرار گیرد. موفق باشید

31392
متن پرسش
سلام استاد عزیز: با توجه به اینکه جوانان این دوره سوالات زیادی در مورد اعجاز قرآن دارند و متاسفانه پاسخ طلاب در این مورد ضعیف است. چطور به اعجاز قرآن پی ببریم؟ دراین مورد مقداری تحقیق کردم و ما اگر همین کلمه احد را بفهمیم خود اعجاز بالایی است اما خب طریق فهمیدن عرفانی موضوع مقداری دشوار است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بد نیست برای ابتدای کار سری به بحث «دریچه‌های اعجاز قرآن» که در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» آمده است، بزنید. کتاب روی سایت هست. البته و صد البته اگر کسی مدتی در آیات قرآن و سوره‌های آن تدبّر کند، خود به خود جانش تصدیق می‌کند که تنها خالق او می‌تواند این‌چنین با او سخن بگوید. موفق باشید

31367
متن پرسش
با سلام خدمت شما: جدای از بحثِ خباثت ذاتی دشمنان اهل بیت (ع) و اینکه آنان ذات ظلمانی دارند چرا اهل بیت (ع) دل دشمنان خود را نبردند و آنان را شیفته خود نکردند؟ اگر امام علی (ع) معاویه ملعون را شیفته و عاشق خود می‌کرد چه می‌شد؟ با تکیه بر این اصل که اهل بیت (ع) مظهر اسماء الهی هستند و بدون شک می‌توانند همه را حتّی بدانِ بد را هم عاشق کنند پس چرا در تاریخ اینطور نشد؟ جدای از اینکه دشمنان اهل بیت (ع) انسان های پلیدی بودند. اهل بیت (ع) باید بتوانند پلیدان را هر طور شده پاک کنند چون منجی هستند. خواهشاً جوابِ سر راست دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت حق«جلّ جلاله» به رسول خد «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» می‌فرمایند: «إِنَّكَ لَا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ ۚ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ» (قصص/56) ای رسول ما این‌طور نیست که تو هرکس را که مایل بودی، هدایت شود؛ هدایت گردد ولکن هرکس را که خداوند بخواهد هدایت می‌شود و اوست که دانای دانا نسبت به هدایت‌شدگان می‌باشد و از این جهت اگر خداوند قلب آن‌ها را شایسته هدایت نیابد حتی سخنان اولیای الهی بر آن‌ها مؤثر نمی‌افتد. موفق باشید

31370
متن پرسش
سلام استاد: بحمد الله رزقم شده است که یکسالی است با شرح جنود عقل جهل امام مانوسم یک سوالیست ذهنم را درگیر کرده اینکه اگر بجای ایران مثلا در لاس وگاس آمریکا بدنیا آمده بودم، خوب صد در صد هیچ اطلاعی از امام صادق و سایر ائمه ی معصوم نداشتم و البته استاد مثل شما را هم نمیافتم و اصلا بکل نه قیامتی برای من معرفی می‌شد و نه حساب و کتاب قبری. آنگاه تکلیف قبر و قیامتم چه می‌شد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در نظر بگیرید که خداوند «هادی» است و زمینه هدایت هرکس را در هر جا باشد فراهم می‌کند و از طرفی به این موضوع نیز فکر کنید که هرکس مطابق اختیاری که قبل از تولد در عین ثابته خود داشته نحوه بودن خود را انتخاب کرده. جناب ابن عربی این‌طور می‌فرماید:

در هر حال هرگاه اسمی تجلی کند، معطی، «اللّه» است، از آن حیث حضرت الله خازن و خزینه‌دارِ آن چیزی است که در نزد اوست و در خزینه‌ی اوست، که همان عین ثابته‌ی اشیاء باشد و خداوند خارج نمی‌کند آن عین ثابته را از علم به عین مگر به قدر معلوم و به‌دست اسم خاص که اعیان هر شیئ ظرفیت پذیرش آن را دارند و بدین لحاظ قرآن می‌فرماید: «أَعْطى‏ كُلَّ شَيْ‏ءٍ خَلْقَهُ‏» (طه/50) پس خداوند هر چیزی را آفرینشِ مخصوص به آن چیز را می‌دهد، آن ‌هم از طریق اسم عدل و اخوات اسم عدل مثل مُقسِط و حکیم. در این حالت است که عین خواهش هر چیزی به آن چیز داده می‌شود و بر این اساس فرمود: «فَلِلّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ» (انعام/ 149) برای خدا حجت بالغه‌ای هست که می‌تواند بگوید هر چه هستی، مربوط به خودت می‌باشد، و رسول خدا (ص) با نظر به اعیان ثابته افراد است که فرمودند: اسامی تمام افراد صالح تا قیامت در دست راست من و نام تمام افراد ناپاک تا قیامت در دست چپ من نوشته شده و حَکَم و عدل، حکم کرد و خدا عدالت به کار برد.

موفق باشید

31348
متن پرسش
عرض سلام و ادب خدمت استاد بزرگوار: حضرتعالی در جلسه ۱۱ مرداد روز دوشنبه در رابطه با یکی از پرسش‌ها که خانواده خانم به داماد شرط گذاشته بودند باید خانه بخرد، فرمودید اون خانم باید به دلیل ولایت شوهرش، به حرف خانواده توجهی نکند. و در قرآن کریم داریم که الرجال قوامون علی النسا. در همون سخنرانی فرمودید که بنده طرفدار ولایت زن بر شوهر نیستم. به نظر می رسد که منظور حضرتعالی چیز دیگری است، اگر امکانش هست توضیح بفرمایید. سوال بعد در رابطه با دستور العملهای علامه حسن زاده حفظه‌الله هست که مثلا برای طهارت قوه ی لامسه می فرمایند بین الطلوع روزهای چهارشنبه تا جمعه قسمتهایی از قرآن مثلا جز سی و... را سطرها را لمس بفرمایید و آیه ی لا یمسه الا المطهرون بخوانید. استاد بزرگوار بنده این دستور را یک مرتبه در حال انجام بودم که احساس کدورت در قلبم کردم و به هیچ وجه نتوانستم ادامه بدهم و با خودم گفتم خوب اگر بنا بر این کار باشد روایتی نداریم بر این مسئله و بیشتر تاکید بر تلاوت کلام الله مجید هست و ادامه ندادم، یا بعضی از این دستورات. در حالی که وقتی مثلا کتاب معاد امام (ره) یا پرواز در ملکوت و یا حتی خاطرات شهدا را می خوانم سراسر نور و روح مي شوم. راهنمایی بفرمایید که دلیل چیست آیا نفس ضعیف و ناقص بنده توان درک و همراهی با اون حضرات را ندارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در بحث سوره احزاب عرایضی شد که به فرمایش آیت الله سیستانی مرد بر زن ولایتی ندارد. آری! در إزای وظایفی که مرد نسبت به زن دارد، زن نیز در موارد خاصی باید از همسرش تمکین کند. و از این جهت عرض شد به عهده آن خانم است که در منزلی که شوهرش برایش تهیه می‌کند، باشد. ۲. بنده نیز در جریان آن دستورالعمل قرار گرفتم و احساس می‌کنم مربوط به روحیه‌هایی امثال روحیه بنده نیست. گویا ما می‌توانیم از طریق حضور در تاریخ گشوده و قدسی انقلاب اسلامی راهی را برویم که شهدا یک‌روزه ره صدساله آن را طی کرده‌اند. موفق باشید

31337
متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد گرانقدر: دو سول از حضرتعالی داشتم: ۱. نوشته مربوط به روش استفاده از تفسیر المیزان را مطالعه نمودم ولی بعد از چند بار متوجه نشدم اگر امکان دارد با یه آیه مثالی بزنید. ۲. یکی از دوستان که از خانواده مومن می باشد متاسفانه متوجه خیانت زن خودش شده است البته آن خانم بسیار نادم و پشیمان است و دایم گریه می کنه و طلب عفو از خدا و گذشت شوهر را داره و روانپزشک هم گفته چون ایشون تحت درمان بوده و دو قطبی بوده است حتی ممکنه خودش متوجه این عمل نشده ولی برای دوستمون این مسئله بسیار سنگین است. خواهشمند است ایشون را راهنمایی فرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. شما نمونه‌های کار را در جزوات «لُبّ المیزان» می‌توانید ملاحظه کنید. به عنوان نمونه، قسمتی از سوره «فتح» خدمتتان ارسال می‌شود.

سوره فتح

 مدنيّه «29 » آيه

بسم الله الرحمن الرحيم

اين سوره؛ حول محور صلح حديبيه دور مي‌زند.

إِنَّا فَتَحْنَا لَكَ فَتْحًا مُّبِينًا«1»

     حال كه براي حج در حالي از مكه خارج شديد كه اميد برگشت برايتان نبود و با عدة قليل هزاروچهرصد نفري با توكل الهي و با پاي خود به طرف قريش كه داغ دل جنگ بدر و اُحد و احزاب در دل داشتند، حركت كرديد و از قدرت و شوكت آنها هراسي به خود راه نداديد، براي شما فتحي آشكار را گشوديم كه همان صلح حديبيه باشد كه در راستاي اين صلح همة موازنه‌ها به نفع شما تمام خواهد شد، هم قريش با آن همه شوكت راضي شدند با شما صلح كنند و هم زمينة اسلام‌آوردن قبايل زيادي فراهم شد و هم شما به‌عنوان يك قدرت به رسميت پذيرفته شديد و هم بنا شد كه سال بعد سه روز مكه را براي انجام حج، براي شما خالي كنند و.....

لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ وَيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَيَهْدِيَكَ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا«2»

     اين فتح بدان جهت است كه گناهان گذشته و آينده‌ات آمرزيده شود - البته باید متوجه بود صِرف رابطة بين «فتح» و «آمرزش گناهان» ما را متوجه مي‌كند كه اين گناه، گناه فردي نيست كه راه آمرزشش توبه است و لذا با توجه به معني «ذنب» كه يعني هر عملي كه آثار شوم داشته باشد و معنی «مغفرت» که به معنی پوشاندن هرچيز است. مي‌گوييم؛ قيام رسول‌الله«صلواة‌الله‌عليه‌واله» در ابتدای رسالت در مکه، عليه كفر، عملي حادثه‌آفرين و دردسرساز بود، و كفار قريش در مقابله با او بسيار مصرّ بودند خداوند با صلح حديبيه(يا فتح مكه) شوكت قريش را از آنان گرفت و در نتيجه گناهاني كه رسول‌خدا«صلواة‌الله‌عليه‌وآله» در نظر مشركين داشت را پوشانيد و آن‌جناب را از شرّ قريش ايمني داد و اين‌كه مي‌گويد گناهاني كه بعد هم كرده‌اي مي‌پوشانيم، همان خون‌هايي است كه بعد از هجرت از سران قريش ريخت كه با ضعف بنية قريش آثار آن كينه‌ها از بين رفت-  و بعد در ادامة آیه مي‌فرمايد: و نعمتش را بر تو تمام كرد، هم در دنيا با غلبة بر دشمنان و هم در آخرت، و در ازاء اين فتح به صراط مستقيمي كه سالك خود را به‌سوي بهشت مي‌كشاند، رهنمون شدي.

     پس حاصل دو آیه این شد که در شرایط تحقق صلح حدیبیه پیروزی آشکاری به تو دادیم که حتی در اثر آن فتح آثار کینه و ناراحتی‌های مشرکین برای همیشه – اعم از گذشته و آینده-  از بین رفت و نعمت را نیز بر تو تمام نمود و به سوی صراط مستقیم راهنمایی‌ات کرد.

وَيَنصُرَكَ اللَّهُ نَصْرًا عَزِيزًا«3»

     و خداوند شرایط را براي يك نصرت عزيز، نصرت کم نظیری كه هيچ جبّاري نتواند آن‌را بشكند، آماده مي‌كند و موانع را مرتفع مي‌سازد. چنانچه مكه و طائف را براي پیامبر«صلواة‌الله‌علیه‌واله» فتح كرد. شرك را در سرزمين حجاز ريشه‌كن كرده و يهود را ذليل و اسلام را حاكم نمود.

۲. در هر صورت چیز مشکلی است. اگر حقیقتاً پشیمان شده است می‌تواند ایثار کند و اغماض نماید. موفق باشید

31326
متن پرسش
با عرض سلام، ادب و احترام خدمت استاد ارجمند و عزیزم آقای طاهر زاده (دامت توفیقاته) عرضم که «کارگروه نهج البلاغه سیما» در نظر دارد متناسب با اقتضائات روز و نیاز جامعه به ساخت و تولید برنامه تلویزیونی با محوریت کتاب گرانسنگ نهج البلاغه اقدام نماید. بنا به تصمیمی که به تازگی در این کارگروه گرفته شده است قصد آن داریم تا با استفاده از نظرات کارشناسان برای موضوعاتی که در جدول پیوست حضورتان ارسال شده اولویت بندی و سپس اقدام کنیم. لذا از حضرتعالی درخواست می شود تا با بیان نظرات ارزشمندتان ما را در این خصوص یاری نمایید. https://b2n.ir/j49163
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در مورد تقسیم نهج‌البلاغه به صورت موضوعی کار نکرده‌ام. زیرا معتقدم حضرت هر خطبه و یا هر نامه‌ای را در فضای خاص تاریخی‌اش مطرح فرموده‌اند و بهتر است که با مخاطبان روح تاریخی آن خطبه را با همان انسجامی که دارد در میان بگذارید. از این طریق شخصیت ایمانی افراد در افق نگاهی که حضرت به میان آورده‌اند شکل می‌گیرد و در همین رابطه خطبه‌هایی با مخاطبان در میان گذاشته شد که می‌توانید صوت آن‌ها را ملاحظه کنید و کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» پیاده شده شرح نامه ۳۱ می‌باشد. موفق باشید

31321
متن پرسش
سلام: چگونه می‌توان جلوی تسویف را گرفت؟ هرچه که سنم بالاتر می‌ره بیشتر داره این واژه برام معنا پیدا میکنه. اگه راهکار عملی می‌شناسید لطفاً به من بگید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: توجه به امر مهمی که در پیش داریم، یعنی اُنس با خدا، راهی برای فردافرداکردن نمی‌گذارد. در آخرین عرایضی در رابطه با سوره مطففین شد ملاحظه کردید که چگونه حضرت حق فرمود: «وَفِي ذَٰلِكَ فَلْيَتَنَافَسِ الْمُتَنَافِسُونَ» (مطففین/26) باید برای رسیدن به حقیقت، دوان دوان و نفس‌زنان جلو رفت و جلوتر رفت. موفق باشید http://lobolmizan.ir/sound/1325

31320
متن پرسش
سلام استاد عزیز وقت تون بخیر: راستش سوال مهمی راجع به یکی از نزدیکانم داشتم. دو بار تایپ کردم با جزئیات متاسفانه، دستم خورد پاک شد. بطور خلاصه توضیح میدم، کسی که نه خدا رو به خدایی قبول داره، نه قرآن و نماز و امام معصوم رو و نه استاد یا شخص عاقلی که در این جهات راهنماییش کنه، با این فرد باید چه برخوردی داشت؟ آیا امیدی به اینکه بالاخره یک دستگیره‌ی درونی پیدا کنه و از تباهی نجات پیدا کنه هست؟ چون نیمی از سن جوانی‌اش گذشته و شخصیتش کامل شکل گرفته، حس می‌کنم با کافری طرف هستم که باید بدون توجه بهش راه خودمو برم. اما نمیدونم آیا این شیوه درست هست یا خیر؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد، به خود افراد مربوط است. نهایتش اگر زمینه داشته باشند می‌توان به آن‌ها تذکر داد. ولی خداوند به پیامبر خود نیز می‌فرماید: «إِنَّكَ لَا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ ۚ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ» (قصص/56) هرکه را که دوست داشته باشی هدایت شود نمی‌توانی هدایت کنی، ولکن هرکس را خداوند بخواهد هدایت می‌شود و خداوند است که می‌یابد چه کسی شایسته هدایت است. موفق باشید

31308
متن پرسش
سلام استاد طاهرزاده عزیز: من بیست ساله هستم. تقریبا به تمامی چیزهایی که به فلسفه، سیاست، جامعه شناسی و معارف مربوط میشه علاقه ای ندارم. در واقع حتی نسبت به معارف احساس بدی دارم و فکر می‌کنم اگر سمتش برم یا لج می کنم یا به فکر فرو میرم و افسرده میشم. فقط به مباحث رفتاری و کاربردی علاقه دارم. دوست دارم فقط کار انجام بدم و یاد بگیرم و اصلا به آینده و جهان و هستی و مرگ و... فکر نکنم. اما چالش هایی هستن که گاهی ذهنم رو درگیر میکنن و احساس می‌کنم برای مواجهه باهاشون به معارف و بنیان های فکری عمیق نیاز هست. مثلا کلا با ازدواج و بچه دار شدن کنار نمیام و از طرفی هم نمیتونم بگم که می خوام کلا تنها باشم. یا اینکه حالت خنثایی که نسبت به سیاست دارم برام ترسناکه و می‌ترسم پیش خودم تحقیر بشم و نمیدونم اگر مجبور بشم بین جمهوری اسلامی و مخالف هاش یکی رو انتخاب کنم و برای انتخابم همه چیزم رو فدا کنم اصلا جرئت انتخاب کردن دارم؟ یا ارتباط با انسان ها. تقریبا بعد از تعامل با هر کسی به یه شکل به چالش برمی‌خورم .برای مثال اصلا نمیتونم با فرد مقابل قاطع باشم. نمیتونم از ارتباط لذت ببرم و در درونم احساس ناراحتی دارم. یا اینکه خیلی از وابسته بودن و نیاز داشتن به بقیه می‌ترسم حتی برای چیزهای کوچک. یا از گرفتن حقم می‌ترسم و نمیدونم اگه بهم ظلم بشه باید چه کار کنم. یا از پیر شدن و ناتوان شدن و تغییر چهره ام می ترسم. الان نماز میخونم و برای مسائلی که در زندگی جاری بهشون برخورد می‌کنم و گاهی هم همین چالش ها با خدا و سردار سلیمانی صحبت می‌کنم و دعا می‌کنم. اول های کتاب آشتی با خدا رو قبلا خوندم و تقریبا با کتاب ده نکته از معرفت نفس آشنایی دارم و همون حسی رو نسبت بهشون دارم که اول بار گفتم. به نظرتون چه کار کنم؟ خیلی ممنونم که وقت گذاشتید و سوالم رو خوندید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال برای بهتربودن برای خود و با خودْ به‌سربردن به طوری که نخواهیم از خود فرار کنیم؛ از تذکرات قرآنی و با تدبّر در قرآن، نمی توانیم غفلت کنیم. موفق باشید

31289
متن پرسش
سلام: امسال باز نشسته می‌شوم از همین حالا دارم از بی خواصیتی دیوانه می‌شوم. می‌خواهم منزلم را بفروشم و به قم بروم شاید بتوانم از فضای آنجا بهره ببرم نظر جنابعالی چیست؟ لطفاً راهنمایی کنید ممنون می‌شوم.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال انسان باید سعی کند با خودش کنار بیاید و این با معارف عالیه و اخلاق فاضله ممکن است. قم و تهران و یک روستای دور افتاده ندارد!! پیشنهاد اولیه ما مطالعه کتاب «فرزندم؛ این چنین باید بود» می‌باشد که روی سایت هست و سپس سیر مطالعاتی سایت، إن‌شاءالله کمک‌کار خواهد بود. موفق باشید

31275
متن پرسش
با عرض سلام: با توجه به اینکه سیاق دعای ذیل عرفه بشدت متفاوت با خود دعاست و برخی آن را نسبت به ابن عطاءالله اسکندرانی می‌دهند نظر حضرتعالی چیست؟ سوال بعد در مورد نهج البلاغه هم بعید بنظر می‌رسد این معارف سنگین مثلا در خطبه اول را حضرت در بین عموم مردم مطرح کرده باشند و آیا مقصود از خطبه همان خطبه های نماز جمعه یا سخنرانی های در مسجد و... است؟ اگر آری چون این مطالب در سطح عوام نیست آیا ساخته اسکندرانی های دیگری نیست با توجه به اینکه سند ذکر نشده است و سوال دیگری که اینجا مطرح می‌شود مگر ذکر سند چقدر جا می گرفت که سید رضی حذف کرد و بالتبع از اعتبار سندی اثر کاست اینها ذهن را مشکوک می‌کند که شاید از حضرت لااقل برخی از خطب و ... نباشد اسکندرانی توانست چرا بقیه نتوانند والله عالم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این‌که فراز دوم دعای عرفه در فضای دیگری است، بحثی نیست ولی معارفی این‌چنین بلند، مسلّماً از غیر معصوم وارد نشده است هرچند که در مصر به جهت فضایی که بعضاً با خفقان همراه بوده، به امثال آقای عطاءالله اسکندرانی نسبت می‌دادند. در مورد نهج‌البلاغه نیز فراموش نکنید که وقتی کلمات در فضایی شاعرانه گفته شود، روح‌ها ماورای فکرکردن حقایق آن را می‌یابند. مثل همان سخنان شاعرانه جاهلیت و اشارات بسیار زیبایی که در آن فضا مطرح می‌شده. منتهی اشارات نهج‌البلاغه اشاراتی است توحیدی. موفق باشید

31277
متن پرسش
سلام و عرص ادب: ۱. استاد من با یکی از بستگان صحبت می‌کردم منتها این شخص خیلی شکاک هست به همه چیز شک دارد. به روایات و قرآن و... به نظر شما چطور با این افراد که درستی همه چیز را انکار میکنن وارد بحث شد؟ ۲. چطور برایش اثبات کنم که قرآن دست نخورده و این قرآن همان قرآن ۱۴۰۰ سال قبل است؟ ۳. معاشرت با این افرادی که به همه چیز شک دارند و شبهه وارد میکنن برای شخص سالک ضرر دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» که روی سایت هست، به‌خصوص قسمت «دریچه‌های اعجاز قرآن» إن‌شاءالله برای آن فرد می تواند مفید باشد. موفق باشید

31255
متن پرسش
با سلام و احترام: ببخشید برای یک جوان ۲۲ ساله شما چه کتاب هایی رو پیشنهاد می کنید پیش از ازدواج مطالعه کنند؟ خیلی ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد ما توصیه‌های مولایمان علی «علیه‌السلام» به فرزند جوان‌شان حضرت امام حسن «علیه‌السلام» در نامه ۳۱ نهج‌البلاغه می‌باشد که روی سایت در قسمت کتب تحت عنوان «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» در دو جلد قرار دارد. موفق باشید

نمایش چاپی