بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: تفسیر قرآن و شرح نهج البلاغه

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
25922
متن پرسش
سلام علیکم: آیت الله جوادی آملی در تفسیر آیه ۴۰ سوره مبارکه بقره، اشاره می فرمایند: «خداوند می فرماید تابع وحی شوید تا هیچ خوف و حزنی پیدا نکنید. شما تا پیش از آمدن وحی و اسلام با هم دشمن بودید، اما وحی با آمدنش شما را برادر هم کرد لذا این نعمت وحدت را خدا به شما داد و شما نمی توانستید متحد شوید چون یک امر مادی نیست.» آیا بر اساس این آیه و این تفسیر آیت الله جوادی آملی می توان گفت، این آیه به نحوی نفی داروینیسم در مسائل اجتماعی و وحدت در برابر نظریه و دکترین رقابت، است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده سخن خوب و برداشت قابل قبولی است. موفق باشید

 

 

25921
متن پرسش
سلام علیکم: با عرض ادب و احترام خدمت استاد عزیز: یکی از دوستانم بیان می کردند که فقه شیعه بویژه با فقه انصاری و مبانی شیخ انصاری، از مبانی فلسفی و عقلی دور شده است و رنگ و بوی فلسفی و همه جانبه نگری، کمتر در آن یافت می شود و بیشتر گرایش های غیر فلسفی و شهود عقلی، با مباحث ایشان مطرح گردیده. این حرف آیا درست است و فقه شیعی، با رویکرد شیخ مرتضی انصاری، از مباحث عقلی و فلسفی دور شد و آن جنبه عقلانی، کاهش یافت و تسلب و جمود حاکم گشت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار خوبی کرده‌اند که فقه را در بستر فلسفه نیاورده‌اند. فقه باید در همان افقی که آیات و روایات بدان اشاره دارد، ادامه یابد و فقیه در همان بستر بر روی آیات و روایات تفقه و تعمق نماید، کاری که شیخ انصاری بزرگ انجام داد. موفق باشید

25919
متن پرسش
با سلام و احترام خدمت استاد بزرگوار: در جلسات متعددی از تفسیر قرآن فرمودید که در هیچ جای قرآن اشاره نشده است که لازم است یهود و نصاری از دین خود دست بردارند و مسلمان شوند بلکه لازم است از خرافات و انحرافات دین خود اجتناب کنند. چند روز قبل آیه ۱۶۲ سوره نسا را قرائت می کردم که در مورد اهل کتاب می فرماید: «لکن الراسخون فی العلم منهم و المومنون یومنون بما انزل الیک و ما انزل من قبلک» آیا این آیه بدین معنا نیست که راسخون فی العلم از اهل کتاب باید به پیامبر اسلام ایمان بیاورند؟ با تشکر. التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابداً. آیه می‌فرماید: این افراد یعنی راسخونِ فی العلمِ اهل یهود آن‌قدر در فهم و شعور توانا هستند که حتی ای پیامبر! وَحی‌ای که بر تو نازل شده است را می‌شناسند و به آن ایمان دارند. و این نشانه‌ی بزرگی آن‌هاست. ولی هرگز نفرموده است آن‌ها مسلمان شده‌اند و یا باید مسلمان شوند. زیرا می‌فرماید: «منهم» یعنی از همان گروه یهود هستند. آری! می‌توان گفت این را نیز از رخصتِ اسلام یافته‌اند که اجازه داده است بر دین توحیدی خود بمانند. موفق باشید

25908
متن پرسش
سلام علیکم: چرا با اینکه آیات انفسی مهم تر از آیات آفاقی هستند در قرآن بیشتر توصیه به تفکر در آیات آفاقی شده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال در آیات آفاقی هم انسان خود را دنبال می‌کند. در طلوع خورشید یعنی نوری از انوار نبوت در تو در حالِ طلوع است و در غروب خورشید یعنی به روزی دیگر و به قیامت بعد از این دنیا نظر کن. موفق باشید

25895
متن پرسش
آیا خلافت از دیدگاه شیعه مورثى است و اساساً موروثی بودن، عیب دارد؟ اگر فرض کنیم امام مجتبی بر معاویه غالب می شد، مگر ابی عبدالله و اولادشون، خلیفه نمی شدند، پس به نحوی شیعه هم خلافت رو موروثی کرده و علیرغم نقدی که بر بنی امیه مبنی بر خلافت موروثی و بهتر بگویم دولت سلطنتی موروثی داشت، خودش هم موروثی کرده اداره جامعه و زمامداری رو؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث موروثی‌بودنِ حاکمیت یک بحث است که به هیچ وجه قابل قبول نیست. و بحثِ برگزیده‌شدنِ اهل‌البیت برای هدایت مردم که آیه‌ی ۳۳ سوره‌ی احزاب متذکر آن است؛ موضوع دیگری است. موفق باشید

 

 

25904
متن پرسش
سلام علیکم: ۱. دلیل بروز فتنه در جامعه اسلامی چیست و چه راهکارهایی برای پیشگیری از آن هست؟ ۲. آیا در آینده دوباره ممکن است انقلاب اسلامی درگیر فتنه شود و حوادث فتنه انگیزی رخ دهد و چالش اساسی برای مبانی نظری_عملی انقلاب ایجاد کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. منوّرشدنِ جامعه به معارفِ حقّه‌ی الهی ۲. چرا که نه! ولی هرچه دشمن با تجهیزات بیشتر برای فتنه به میدان آید، بیشتر از قبل، عظمتِ انقلاب اسلامی روشن می‌شود. قرآن می‌فرماید وقتی مؤمنین صدر اسلام با احزاب، یعنی اتحاد کفر جهانی روبه‌رو شدند که بنا داشتند ریشه‌ی اسلام را بکنند؛ گفتند: «هذا ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ ما زادَهُمْ إِلاَّ إيماناً وَ تَسْليماً» (احزاب/22) این است آن وعده‌ی خدا و رسول خدا (ص)، و خدا و رسول‌اش وعده‌ی صادقی دادند، و در مسیر مقابله با اجتماع کفارِ متحد، نه‌تنها خود را نباختند، بلکه ایمان و دل‌سپردگی‌شان به اسلام افزون شد. زیرا متوجه بودند وقتی همه‌ی کفر به میان می‌آید، با شکستی که می‌خورد هویت تاریخی‌اش را از دست می‌دهد و تاریخ دیگری ظهور می‌کند. آن مؤمنین با نظر به چنین آینده‌ای، توانستند آن روز خود را درست تحلیل کنند و در آن مأوا گزینند. موفق باشید 

25901
متن پرسش
سلام و عرض ادب: با توجه به اینکه یکی از معانی ولی، معتق و آزاد کننده است، معنا و وظیفه ولی فقیه در حیطه آزادی معنوی و آزادی های اجتماعی را چگونه تبیین می فرمایید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ولیّ فقیه متکفلِ اظهار ولایت الهی است و نقش ولایت الهی «یخرجهم من الظلمات الی النّور» است. در این مورد خوب است به کتاب «ولایت در قرآن» آیت اللّه جوادی رجوع فرمایید. موفق باشید

25900
متن پرسش
سلام علیکم: بر طبق آیه ۲۲ سوره مبارکه فتح «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم»، آیا اِعمال مجازاتی مثل شلاق زدن یا مجازات سنگین و برخورد های قاطع در جامعه اسلامی، مغایر رحمت و رافت اسلامی نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به جهت رحمت الهی است که مؤمنین را خداوند به جهت ارتکاب جرم تنبیه می‌کند تا به خود آیند و از ادامه‌ی آن منصرف شوند. مثل جریمه در تخلف رانندگی. و در همین رابطه قرآن می‌فرماید: «وَلَنُذِيقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذَابِ الْأَدْنَىٰ دُونَ الْعَذَابِ الْأَكْبَرِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ» و البته ما آن‌ها را عذاب نزدیک‌تر (و کمتر به بلاهای دنیا یا در برزخ) بچشانیم غیر آن عذاب بزرگتر و شدیدتر (قیامت یا قیام حجّت عصر علیه السّلام) تا مگر (متنبّه و پشیمان از عصیان شوند و به سوی خدا) باز گردند. موفق باشید

25893
متن پرسش
با عرض سلام و ارادت و عرض دلتنگی و اشتیاق دیدار و حسرت جلسات خوب تفسیر شنبه ها که سالهاست از آن محرومیم. الان من مشغول تحصیل کتاب نهایة الحکمه محضر استاد بزرگوار جناب فلاح هستم. از آنجا که ایشان شاگرد استاد یزدان پناه هستند خب خیلی مباحث ایشان هم سر کلاس طرح می شود که گاها خیلی سوال برانگیز است به خصوص که ایشان هم سر کلاس به شدت سوالات را پرواز می دهند و سر ذوق انسان را باز می کنند. سر کلاس فلسفه بسیاری از مباحثی که در دوران دانشجویی محضر شما در سیر معرفت النفس و برهان صدیقین گذرانده بودیم جلوی چشم می آید و آدم احساس می کند مطلب عمقی دارد که اساسا در آن دوران متوجه آن نبوده ایم و ذوق درک حصولی آن مطالب اصلا وجود نداشته است و حالا این ذوق فعال است. لذا اگر اجازه بفرمایید هر از چندی برخی سوالات را که درگیر هستم محضرتان طرح کنم. استاد یزدان پناه در کتاب فلسفه فلسفه (نمی دانم رویت فرموده اید یا نه و دوست دارم نظرتان را هم درباره این کتاب و این جنس کار درجه ۲ فلسفی بدانم) بین شهود عقلی و قلبی تفاوت می گذارند که ظاهرا این ادراک از مباحث جناب صدرا ادراک جدید یا حداقل ادبیات جدیدی است. می خواستم بدانم الان بحث حضوری که حضرت عالی مطرح می کنید در غالب مباحث، آیا صرفا ادراک قلبی مد نظر است یا شهود عقلی؟ یعنی آن توجهی که مدام می فرمایید ما باید مطلب را حضوری کنیم، آیا در نگاه دقیق شهود عقل مد نظر است یا شهود قلب؟ اصلا ایا این تفکیک را قبول دارید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: الحمداللّه که عزیزانی مثل استاد فلاح را داریم با آن حکمت و آرامش و صفا و گشودگی. و حمد و شکر به جهت وجود عزیزی مثل استاد یزدان‌پناه که به جهت بی‌قراری‌شان در فهم و تفهیم معارف، بدن‌شان از دست‌شان کلافه است. آری! کتاب «فلسفه‌ی فلسفه» را دیدم. از نامگذاری‌اش معلوم است تا کجاها باید فکر شود و چه زیبا متذکر تفاوت شهود عقلی و قلبی می‌شود. بنده بیشتر در مباحث خود، نظر به شهود قلبی دارم، منتها «قلوبٌ یعقلونَ بِها» که بحث آن در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» شده است. موفق باشید

25888
متن پرسش
سلام علیکم: مطلبی چند وقتیست ذهنم رو مشغول کرده و دغدغه ذهنی ام شده و من رو به فکر واداشته. آیا می توان گفت «تاریخ» صرفا همین جنگها و انتقال قدرت بین پادشاهان و تاسیس سلسه ها و به تعبیری آن تاریخ مرسومی نیست که ما تا کنون در اغلب کتب تاریخی دیدیم. غالباً این نوع کتب تاریخی، تمرکز بر سلسله ها و مراکز قدرت و یا حتی در بعد اجتماعی، بیشتر متمرکز بر تاثیر سلسه ها در بین مردم است و گویی روح و فلسفه اصیل تاریخی را در تاریخ نگاری های ویژه معاصر کمتر می بینیم. به عقیده ام، روح تاریخ فراتر از این حوادث است و حتی خود این تاریخ راهی برای توحید و خداشناسی است که اگر ملتی با تحول و تغییر، اراده و عملش را با سنت ها و تدابیر الهی هماهنگ کند و آنها را در این جهت تنظیم کند، بصیرت تاریخی می یابد و این روح ماورای تک تک این حوادث است. نمی دانم، اما حسی به من می گوید واقعاً روحی در این حوادث سریان و جریان دارد فراتر از انتقال قدرت بین دو پادشاه یا جنگ بین دو کشور و خیلی حوادث از این دست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نگاه تاریخی به موضوعات، غیر از دانستنِ وقایع تاریخی است. به همین جهت قرآن ما را دعوت به سیر تاریخی در جغرافیای زمین می‌کند تا در صحنه‌ها، اراده‌های الهی را به تماشا بنشینیم، آن‌جا که می‌فرماید: «أَوَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ ۚ كَانُوا أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَأَثَارُوا الْأَرْضَ وَعَمَرُوهَا أَكْثَرَ مِمَّا عَمَرُوهَا وَجَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ ۖ فَمَا كَانَ اللَّهُ لِيَظْلِمَهُمْ وَلَٰكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ» آیا در زمین سیر نکردند تا ببینند که عاقبت کار پیشینیانشان (چون قوم عاد و ثمود) چه شد؟ در صورتی که از اینها بسیار تواناتر بودند و بیش از اینها در زمین کشتزار ساختند و کاخ و عمارت برافراشتند و پیامبرانشان با آیات و معجزات برای (هدایت) آنان آمدند (لیکن چون نپذیرفتند همه به کیفر کفر هلاک شدند). و خدا درباره آنها هیچ ستم نکرد بلکه آنها خود در حق خویش ستم می‌کردند. موفق باشید  

25887
متن پرسش
سلام: در مورد سعه دین و قرآن و آموزه های ائمه فرمودید که نظرات مختلف افرادی که تفقه در دین می کنند قابل احترام و قابل قبول هستند و مثال را المیزان زدید در صورتی که در المیزان خود علامه بارها نظرات مختلف را می آورد و رد می کند و نظر خود را صحیح می دانند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در بستر اسلام و تدبّر در قرآن، تفاوت‌های نگاه، موجب اختلاف بین جامعه نمی‌شود، آن‌طور که علمای قوم یهود جامعه را به اختلاف کشاندند. بلکه تفاوتِ نگاه‌ها نظرها را به ساحاتِ مختلف آیات و روایات جلب می‌کند. تازه علامه‌ی طباطبایی آن‌جایی که جداً موضوعی را ردّ می‌کنند، ابتدا روشن می‌نمایند که آن نظر در بستر قرآن و شریعت محمدی «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» جایگاه ندارد. موفق باشید  

25880
متن پرسش
سلام و عرض ادب: بر طبق آیه ۳۱ سوره جاثیه «وَ أَمَّا الَّذِینَ کَفَرُوا أَفَلَمْ تَکُنْ آیَاتِی تُتْلَى عَلَیْکُمْ فَاسْتَکْبَرْتُمْ وَ کُنْتُمْ قَوْمًا مُجْرِمِینَ»، آیا خداوند کسانی را که خلاف مقتضای عقل خود رفتار نموده، ولو از طریق وحی، حقیقت به آنها نرسیده باشد را عذاب و عقاب می کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیه‌ی مذکور می‌فرماید آن‌ها در مقابل آیات الهی استکبار کردند و اشارات آن را نپذیرفتند. موفق باشید

 

 

25869
متن پرسش
سلام علیکم: شهید مطهری در کتاب انسان کامل، مطلبی رو بیان می کنند که انسان با توجه به اینکه جامع استعدادهاست و ظرفیت های گسترده ای دارد، باید به نحوی برنامه ریزی کند که تمام استعدادهایش در توازن و تعادل باشد. این جمله کمی برای من مبهمه؛ چگونه می شود با این عمر محدود همه استعدادهایمان را در تعادل نگهداریم و بجای یک زمینه خاص، در چند زمینه و استعداد دیگر هم توانایی خود را بروز دهیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ورود به میدانی که شریعت و تدبّر در قرآن در مقابل ما قرار می‌دهد ما را به جامعیتِ استعدادها می‌رساند و اشاراتی را در مقابل ما می‌گذارد که با پیروی از آن اشارات، استعدادهای نهفته‌ی ما نیز به فعلیتِ خود نزدیک می‌شود. موفق باشید

25866
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: همانطور که می دانید انسان ها دو نوع تیپ شخصیتی دارند درونگرا و برونگرا٬ درونگرا ها انرژی خود را از درون خود می سازند و علاقمند به تنهایی، ولی برونگرا ها از میان جمع انرژی کسب می کنند و از تنهایی گریزان هستند. من هم شخصیتا درونگرا هستم و زیاد علاقه ایی به میان جمع بودن ندارم ولی این موضوع برایم ایجاد مشکل کرده است و در میان جمع همکارنم و فامیل و خانواده محبوبیت ندارم و هیچ کسی با من صمیمی نمی شود و همه از من فراری اند یک شخصیت خشک و آکادمیک دارم گاهی اوقات حس می کنم عقل محض هستم و هیچ احساسی از خود بروز نمی دهم اگر بحث فنی و مهمی در میان نباشد اصلا زبانم به چرخش در نمی آید انگار تمام حرف های دنیا در ذهن من لغو و بی هدف معنی شده است و اصلا خوش صحبت و خوش مشرب نیستم. سرتان را درد نیاورم استاد سوالم را خلاصه می کنم: می خواهم یک شخصیت جذاب و دوست داشتنی برای خودم بسازم مثل جذابیت و کاریزمایی که حضرت محمد داشتند یا مثل شخصیت امام همه عاشقم بشوند و درون جمع بدرخشم. برای من چه دستورالعملی دارید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءاللّه مطالعه‌ی کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» که بر روی سایت هست، زبان شما را باز می‌کند. موفق باشید

25846
متن پرسش
بسم الله سلام و عرض ادب خدمت استاد گرانقدر: استاد یکی از مباحثی که من هرچه بین آثار گشتم و پیدا نکردم، موضوع «خانواده از منظر عرفان اسلامی» بود. آیا میشه احکامی که در انسان شناسی گفته میشه از قبیل اینکه انسان مبدأ و غایتی داره و هدف نهایی خلقتش عبودیته و ... رو برای خانواده هم جاری کرد؟ و آیا میتونیم در کنار انسان شناسی و جامعه شناسی، خانواده شناسی رو هم وارد پیکره جهان بینی بکنیم؟ ممنون میشم اگه مورد اول رو با تفصیل بفرمایید. اگر هم اثری در این باره می شناسید معرفی کنید. تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده رویکرد عرفانی است که اگر پیش آید همان روایات و آیاتی که در باره‌ی خانواده هست، کافی است. موفق باشید

25855
متن پرسش
سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوار، جناب آقای طاهرزاده: وقت شریف حضرتعالی رو نمی‌گیرم و خلاصه عرض می کنم. بنده در آستانه چهل سالگی هستم و ازهفده هجده سالگی قلبم با هیچ علم و دانشی اروم نشده. دانشگاه فلسفه غرب خوندم، حوزه دارم رسایل میخونم، ریاضی خواندم و الآن با واسطه ی یک گروه شاگرد علامه عالی مقام حسن زاده آملی هستم. اما انگار برای سوالات متعددم پاسخ پیدا نمی کنم، هیچ استادی نیست که بتونم جواب سوالاتم رو از ایشون دریافت کنم. با توجه به اینکه خانم هستم، حضور در یک سری کلاس ها یا پیدا کردن استاد برام ممکن نیست. تقریبا از این آوارگی قلبم خسته شدم و نگرانم که وقت از دست بره و من هیچ قدمی برنداشته باشم. شاگرد گرامی شما، جناب آقای حاج علی اکبری فرمودند از شما راه حل بگیرم. ممنون میشم اگر یک راه‌حل کاربردی برای بنده بفرمایید. برقرار و موید باشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این تاریخ راهی که راه سلوکی باشد و غیر از راه اخلاقی است، سلوک ذیل شخصیت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» است تا جان انسان در معرض إشراقی قرار گیرد که خداوند بر قلب او متجلی کرده است. به این موضوع فکر کنید. عرایضی در بحث سوره‌ی «فتح» شده، خوب است به صوت آن توجه شود. موفق باشید 

25838
متن پرسش
سلام علیکم: تا چه حد معتقدید نیروهای انقلابی و روحانیون و فعالان فرهنگی جبهه انقلاب درگیر تحجر و پوسیدگی افکارند و آیا اساساً امروز این افراد و نیروها متحجر و مرتجع اند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه‌ جزیره‌ای فکر می‌کنیم و از گشودگیِ لازم بهره‌مند نیستیم. اخیراً عرایضی در بحث سوره‌ی جاثیه تحت عنوان «عامل اختلاف بین عالمان به دین» شده است. خوب است که بر روی سایت در قسمت جلسات هفتگی به جلسه‌ی روز شنبه رجوع فرمایید. موفق باشید

25825
متن پرسش
با سلام و عرض تشکر بابت پاسخ سوال قبل با عنوان بندی زیبای شما به نام «قبله زندگی شاعرانه» جناب استاد برای شروع یک کار فرهنگی در مسجد با توجه به گوناگونی افراد در آن و شرایط حساس این تاریخ، اگر بخواهیم مبتنی بر آموزه های شما شروعی داشته باشیم، آیا پیشنهادی دارید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بهترین زبان برای ارائه‌ی مطالب فرهنگی، زبان آیات و روایات است مشروط بر آن‌که آن‌ها را خوب تبیین کنیم و با زمانِ امروزی تطبیق دهیم. موفق باشید

25812
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز، با مطالعه کتاب «جایگاه اشراقی انقلاب اسلامی در فضای مدرنیسم» یک روحیه و بینش عجیبی برای خودم ایجاد شده و حس کردم خود شما هم با نگارش این کتاب این احساس و بینش را دنبال می کنید و بدنبال گشایش مقابل مخاطبان هستید و امیدوارم توانسته باشم با آن افق متعالی انس بگیرم و این مباحث راهبر و متذکر من باشد. پس از مطالعه این کتاب، با دید جدیدتری ارتباط قوی بین مطالب تان و بیانیه گام دوم انقلاب دیدم و پس از دقت در تعابیر آن بیانیه، روحیه ام قوی تر شد. حس می کنم ما با وجود تمام مشکلات فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی ویژه در حوزه تولید و اشتغال و غربزدگی و بحران تمدنی که رو به روی ما ظاهر شده است، اما در دل همین سختی ها ما در نعمت هستیم و این نقمت ها برای ما بشارتی است که: «ان تصبروا و تتقوا لا یضرکم کیدهم شیئا». این را در کربلا هم می شود دید آنگاه که سیدالشهدا برای اصحابشان تببین می فرمایند که شما در دل همین غربت و سختی، در اوج نعمت خدایید و خداوند بر شما منت نهاده و عزت را نصیبتان کرده است. به همین صورت در خیلی از برهه های دیگر مثل جنگ احزاب هم دیدم آنجا که فرمود چشمها خیره شده بود و جانها به گلو رسیده بود اما رسول الله سخن از فتح بزرگ و گسترش قلمرو اسلام و پیروزی نهایی بر جبهه کفر و نفاق می زدند. حسی به من می گوید ما اکنون در این برهه از انقلاب با رهبری حضرت آقا، شرایطی مثل یک آتشفشان را داریم.ِ آتشفشانی که مواد مذاب و دودها و مواد پر سر و صدا را بیرون می ریزد و آنها سرد می شوند لیکن آتش فشان قطورتر و بلند تر می شود و به مراتب به رشد بهتری می رسد. این مشکلات و مسئولین عافیت طلب و آغشته به چرب و شیرین ریاست، هم به نظرم همانند همان مواد مذاب پر سر و صدا هستند که دوران گذار ما از آنها شروع شده و بحمدالله بحای اینان، رویش های صالح و مومن و جهادگری می رویند که رشد انقلاب را تسریع و بهبود می بخشند. آری! به‌مراتب رویش‌ها بیشتر از ریزش‌هاست و این اتفاقات در دوره اخیر مجلس و دولت و قضای اقتصادی و مسائلی نظیر برجام، اثبات کرد در بستر مشی انقلابی و رویش ها است که می توان جلو رفت. این آرامش و امیدواری رهبر انقلاب ابتدا برای من بشدت سوال برانگیز و تعجب آور بود که چرا رهبری با وجود این حجم از مشکلات چنین آرام و با طمانینه است و حتی می گفتم رهبری برای اینکه دل خوشی بین جریان انقلابی باشد، مجبورست امید دهد حتی امید واهی. اما اکنون می بینم مبنای امیدشان چقدر منطقی و دال بر ظهور عهدی نوین و عصری جدید و تاریخی فراتر از تنگناهای مدرنیته، غربگرایی، اسلام تحجر و اسلام سکولار است و ایشان گویی مطمئن اند با صبر تمدنی و اعتقاد به نصرت حضرت الله و کار جهادی_انقلابی، آینده از آن توحید است. به عقیده ام بیانیه گام دوم ایشان نوعی تحدیث نعمت در این شرایط سخت حرکت به سمت تمدن اسلامی است کما اینکه خداوند به رسولش فرمود: «و اما بنعمه ربک فحدث» و خوشحالیم که این چنین نعمتی را در اختیار داریم و ان شاء الله با بصیرت نافذ و عمار وار، آن را به انقلاب جهانی حجت بن الحسن (ارواحنا فداه) متصل کنیم. هان مشو نومید چون واقف نه‌ای از سر غیب / باشد اندر پرده بازیهای پنهان غم مخور // ای دل ار سیل فنا بنیاد هستی بر کند / چون تو را نوح است کشتیبان ز طوفان غم مخور. عذر می خواهم مطالبم طولانی شد و امیدوارم مطالبتون افق خوبی رو مقابل من باز کرده باشه. موفق باشید
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: دقیقاً همین‌طور است. زیرا قرآن به ما می‌فرماید: «واللّه ولیّ المتقین» پس مگر می‌شود خداوند انسان‌های با تقوایی که در پشت این انقلاب ایستاده‌اند را، تنها بگذارد. انقلاب اسلامی سفره‌ی گسترده‌ای است به وسعت بهشت، تا هرکس خواست از نعمت‌های بهشتی بهره‌مند شود؛ بهره‌ی ابدی خود را از آن برگیرد و بیانیه‌ی گام دوم، تذکر به همین عطای چهل‌ساله‌ای است که سال‌های بسیار ارزشمندی در پیش روی ما گشوده است. عمده آن است که ما مأوای خود را در زیر سایه‌ی انقلاب اسلامی انتخاب کنیم. موفق باشید

25806
متن پرسش
سلام استاد عزیز: در تفسیر المیزان در ذیل آیات مربوط به سوره توبه جناب علامه (ره) می فرمایند: «رواياتى كه پيرامون تفسير آيات است اگر واحد باشند حجيت ندارند، مگر اينكه با مضمون آيات موافق باشد، كه در اين صورت بقدر موافقتشان با مضامين آيات حجيت دارند، و اين خود در فن اصول، حلاجى شده است، سرش هم اين است كه حجيت شرعى دائر مدار آثار شرعيه اى است كه بر آن حجت مترتب مى شود، و وقتى چنين شد قهرا حجيت روايات منحصر مى شود در احكام شرعى و بس. و اما آنچه روايت در باره غير احكام شرعى از قبيل داستانها و تفسير وارد شده و هيچ حكم شرعى را در آن متعرض نشده بهيچ وجه حجيت شرعى نخواهد داشت. و همچنين است حجيت عقلى يعنى عقلائى، زيرا بعد از آنهمه دسيسه و جعلى كه در اخبار و مخصوصا اخبار تفسير و قصص سراغ داريم و خود المنار هم به آن اعتراف كرده و از احمد نقل كرده كه گفته است : اين روايات اصلى ندارند ديگر عقلا كجا و چگونه به آن اخبار و صحت متن آنها اعتماد مى كنند؟ پس در نزد عقلا هم حجيت ندارد، مگر آن روايتى كه متنش با ظواهر آيات كريمه موافق باشد. پس كسى كه متعرض بحث روايات غير فقهى مى شود در درجه اول بايد از موافقت و مخالفتش با كتاب بحث كند، آنگاه اگر ديد روايتى با ظاهر كتاب موافق است آن را اخذ كند و گر نه طرح و طرد كند. پس، ملاك اعتبار روايت تنها و تنها موافقت كتاب است، و اگر موافق با كتاب نبود هر چند سندش صحيح باشد معتبر نيست و نبايد فريب صحت سندش را خورد. پس، اينكه مى بينيم بسيارى از مفسرين عادت كرده اند بر اينكه بدون بحث از موافقت و مخالفت كتاب، سند روايت را مورد رسيدگى قرار داده و بصرف سند حكم مى كنند به اعتبار روايت، آنگاه مدلول آن را بر كتاب خدا تحميل نموده و كتاب خدا را تابع و فرع روايت مى شمارند روش صحيحى نيست، و هيچ دليلى بر صحت آن نداريم. تازه نامبردگان در روايتى كه جنبه قرينه دارد بحث سند را هم پيش نمى آورند. ببخشید استاد برداشت بنده درست است: ۱. اگر روایتی واحد باشد اما درباب احکام شرعی باشد و سند آن صحیح باشد حجیت عقلی و شرعی دارد. ۲. اما اگر روایتی واحد باشد و در غیر احکام شرعی (مثلا تفسیر آیات و یا شأن نزول آیات) باشد حتی اگر سند آن هم صحیح باشد، حجیت شرعی و عقلی ندارد مگر اینکه با آیات قرآن منطبق باشد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. از آن‌جایی که در حدیث ثقلین «کتاب اللّه و عترت» را برای ما حجت قرار داده‌اند، اگر مطلبی را قرآن متعرض نشده و امام معصوم متذکر شده‌اند، برای ما حجت است. ۲. این حرف درستی است زیرا در این مورد ملاک قرآن است. موفق باشید

25805
متن پرسش
سلام علیکم و رحمة الله: در آیه ۳۶ و ۳۷ سوره زخرف آن کسانی که که خداوند فرموده برای آنها شیطانی می گماریم که همراه وی باشد، دقیقا منظور چه کسانی است، آیا کلا منظور هرکسی که گناه کند منظور است یا نه کسانی که از شدت گناه شقی شده و در فساد غوطه ورند و به معنای واقعی کافرند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خود آیه روشن می‌کند که هرکس از یاد خدا رفت، شیطان کارش را در دست می‌گیرد. حال هر اندازه بیشتر از خدا غفلت کند، بیشتر میدان را به شیطان می‌دهد. موفق باشید

25801
متن پرسش
سلام علیکم: در تفسیر آیه «وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ» در تفسیر اثتی عشری دیدم که نوشته شده: (عزّت مؤمنان نيز پنج است: ۱. عزّ تأخير كه: نحن الآخرون السابقون. ۲. تيسير، كه: يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ. ۳. عزّ تبشير، كه: وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ*. ۴. عزّ توقير، كه:وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ*. ۵. عزّ تكثير، كه: انّكم اكثر الامم) دستیابی به این عزتها که خاصه مومنین است، آیا بصورت تکمیلی و تشریعی است که در مراحل مختلفی ظاهر می شود یا اینکه مومنین در امتحانات و فتنه ها و ابتلائات الهی در طول عمر مراتبی از این عزتها را در می یابند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم در مسیر ایمان و اظهار ایمان در صحنه‌های مختلف، آن عزّت جای خود را باز می‌کند. موفق باشید

25796
متن پرسش
سلام بر شما استاد بزرگوار: طبق آنچه در قرآن داریم برخی افراد مورد لعنت قرار گرفته اند. حال سوالم این است، ما هم می توانیم لعن کنیم؟ این رفتار برخی از عرفا و صوفیه که لعن را جایز نمی دانند، چطور توجیه می شود؟ فرمایش امیرالمومنین که فرمودند: «انی اکره لکم ان تکونوا سبابین»، اگر لعن و سب را مترادف بدانیم با آیات قران مخالفت ندارد؟ در صورتی که ما الان مخالفان اهل بیت علیهم السلام را لعن می کنیم! جمله انشائی مرگ بر آمریکا، با توجه به فرمایش امیرالمومنین مصداق سب نیست؟ و ما مجاز به گفتن این جمله هستیم؟ حضرت علی یارانش را از این کار منع فرمودند! تشکر. طول عمر و سلامت شما را از خداوند منان خواستاریم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن‌جا که لعن ما موجب تشتت در جامعه‌ی اسلامی شود، مسلّم جایز نیست ولی لعن بر استکبار، همان لعن خداست بر آن‌ها، مثل لعن بر شیطان لعین. موفق باشید

25786
متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به تفاوت میان دو مقوله عبادت و عبودیت، عبودیت دارای چه مراتب و آثاری است؟ شرط لازم برای حرکت در مسیر عبودیت چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شریعت را به عنوان رعایت بندگی انجام‌دادن و نه در مسیر طمع بهشت. مولایمان فرمود: الهی ما عبدتک خوفا من نارک و لا طمعا فی جنتک بل وجدتک اهلا للعبادة فعبدتک. من تو را به خاطر بیم از کیفرت و یا به خاطر طمع در بهشت پرستش نکرده ام، من تو را بدان جهت پرستش کردم که شایسته پرستش یافتم. موفق باشید

25785
متن پرسش
سلام علیکم: در کتب آسمانی پیش از قرآن، مسأله نفاق یا اساساً مطرح نشده و یا بسیار کم است. پس چگونه است که در قرآن مجید اینقدر به مسأله نفاق و توصیف منافقان پرداخته شده است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم. موفق باشید

نمایش چاپی