بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: تفسیر قرآن و شرح نهج البلاغه

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
14439
متن پرسش
سلام: استاد اگر ما در سوره مبارکه کهف نظر آقای مستحسن را نپذیریم و نظر علامه را بپذیریم. پس باید اینطور باشد که: (ذوالقرنین همان کورش است. ولی نه آن کورش تاریخ که پر از تحریف است. بلکه کورشی که خداوند در قرآن معرفی می کند) درست است؟ یعنی باید جوانان بدانند که اگر ذوالقرنین کورش باشد، در این صورت باید صفات کورش را در قرآن باید جستجو کرد. درست است استاد؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است و در آن صورت عملاً موضوع ذوی‌القرنین با حضرت مهدی«علیه‌السلام» منتفی خواهد بود. در هر صورت موضوعی نیست که خیلی راحت بتوان یک نظر را پذیرفت و نظر دیگر را منتفی دانست. موفق باشید

14435
متن پرسش
سلام: استاد بنده یک دفتر تهیه کردم و پرسش و پاسخهایی را که با شما دارم را در آن یادداشت و دسته بندی می کنم. بعلاوه پرسش و پاسخهایی از سایت که به نظرم به دردم می خورد را نیز یادداشت می کنم. چند وقت یک بار آن را دوره می کنم تا بعضی چیزها برایم روشن شود. سیر مطالعاتی فلسفه را از شما پرسیدم و در آن نوشتم. 1. حال سیر مطالعاتی عرفان نظری را (پس از جزوه عرفان نظری خودتان) بفرمایید پس از فصوص چه کتابی باید کار شود؟ 2. عرفان عملی هم یک سیر بفرمایید. پس از کتابهای (فرزندم اینچنین باید بود... و دستورات آیت الله بهجت و مقالات...). پس از این کتب مذکور اگر بخواهیم دستورات عرفان عملی را باز هم بیشتر عمق دهیم چه کتبی بخوانیم؟ 3. استاد چرا من اینگونه ام که هرچه پیش می روم تشنه تر می شوم. و دوباره و دوباره کار می کنم و پیش می روم. یک حالتی پیش می آید برایم که از طرفی لازم می دانم و تشنه ی این نوع کتب عرفانی هستم و از طرفی هم پس از اینکه کار کردم کتاب را باز هم قانع نیستم. از لحاظ عقلی نه. از لحاظ روحی قانع نمی شوم. می گویم باز هم. چرا اینگونه است؟ مثل نوشیدن آب شور می ماند. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- تفسیر قرآن و انس با روایات 2- منازل‌السائرین 3- سعی کنید بدون عجله هر موضوعی را با دقت مطالعه کنید و این حالت را لطف خدا بدانید. موفق باشید

14411
متن پرسش
سلام علیکم: در آیه «الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیاةَ لِیبْلُوَکُمْ أَیکُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا» چرا خداوند می فرماید من مرگ و حیات را آفریده ام، مگر مرگ هم آفریدنى است؟ با تشکر
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد آفریدن مرگ توسط خداوند علماء می‌فرمایند خداوند به تبع ایجاد حیات آفریدن مرگ را به خود نسبت می‌دهد مثل این‌که ما سایه را به خورشید نسبت می‌دهیم به تبع عدمِ نور خورشید در آن مکان. موفق باشید

14388
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز: با توجه به پاسخ سوال 14362 اگر می توان در تمام مناجات تا حضرت احدیت جلو رفت که همان تعین اول است اگر این تعین اول را همان حقیقت محمدیه بگیریم یعنی ما داریم با انسان کامل مناجات می کنیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقت تعین اول، باطنِ انسان کامل است و انسان کامل در مقامِ شخصی خود سعی دارد با عبادات خود با آن حقیقت مرتبط باشد به همان شکلی که خداوند او را مأمور کرده است تا بگوید: «هذِهِ سَبيلي‏ أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ» این راه من است که همه را به اللّه دعوت می‌کند. این «اللّه» اللّهِ سوره‌ی توحید است که حضرت احد باشد. موفق باشید

14394
متن پرسش
سلام عليکم: در قرآن آيه 11 سوره مبارکه روم بازگرداندن دو بار و با دو کلمه متفاوت آمده است چرا؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیه‌ی مذکور می‌فرماید: خداوند مردم را خلق کرد و سپس آن‌ها را به سوی خود برگرداند و بعد از آن آن‌ها در محضر حق قرار گرفتند برای تعیین سرنوشت نهایی. و چون این برگشت دو مرحله دارد یکی برگشتِ کلّی از دنیا به قیامت و دیگر برگشتِ خاص برای حساب‌رسی؛ دوبار تکرار شده است. موفق باشید

14387
متن پرسش
با سلام: در جواب یکی از سوالاتتان خواندم که انسان تا مقام احدیت و صادر اول پیش رود. آیا بین این دو فرقی نیست؟ فرق بین روحی که در کتاب معرفت نفس فرمودید با صادر اول چیست؟ و این روح بی واسطه با خدا ارتبط دارد به چه معناست؟ حضرت آدم و حوا بعد از خوردن از میوه آن درخت لباسهایشان ریخت و عریان شدند به چه معناست؟ و در سوال قبلی در مورد میز بی مکان و زمان فرمودید میز بی مکان و زمان معنایی ندارد. پس آیا در ملکوت بی مکان و زمان چیزهای فقط اعتباری نیستند پس غیر انسان چه چیزهایی هستند و اینکه آیا چیزهایی مثل میوه ها و... در بهشت چگونه اند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- واژه‌هایی مثال «صادره اول» با «روح» و «مقام احدیت»، در نگاه‌های فلسفی به موضوع با نگاه‌های دینی فرق می‌کند ولی به یک معنا است 2- موضوع عریان‌شدنِ حضرت آدم را در کتاب «هدف حیات زمینی آدم» و یا در عرایضی که در سوره‌ی اعراف شده، دنبال بفرمایید 3- پدیده‌های مادی مثل میز با هویت مادی فقط در عالَم ماده معنا دارند، هرچند در ملکوتْ شکل و صورت هست ولی مکان و زمان به معنای دنیایی آن نیست و چیزهایی مثل صورت‌های بهشتی، صورت‌های مکان‌مند و زمان‌مند نیستند. موفق باشید

14377
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: يكي از دوستان بنده قصد برپايي جشن و سرور به مناسبت به درك واصل شدن محمدبن عبدالوهاب (پايه گذار وهابيت) (آخر ذي القعده1207ه ق) را دارد بنده جهت اطلاع خودم و احيانا روشن كردن دوستم خواستم نظر حضرتعالي را جويا شوم كه آيا اصولا گشتن بدنبال اينگونه فرهنگ ها و جبهه گيري و يا اقدام عملي لازم و يا صحيح است يا اين نيز مثل دهه محسنيه و امثالهم است و در مقابل اينگونه برنامه ها و جلسات چه بايد كرد؟ عذر خواهي مي كنم و سپاسگزارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کارهای بزرگی را به عهده داریم، چرا به این امور سطحی و ساده بپردازیم؟! در حالی‌که خداوند می‌فرماید: «كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ» شما بهترین امتی هستید که در بین جهان بشری به صحنه آمده‌اید تا معروف یعنی آن‌چه که فطرت‌ها به دنبال آن هستند را، متذکر شوید و از منکر، نهی کنید و ایمان به خدا داشته باشید. این نوع کارها که می‌فرمایید ما را از وظیفه‌ی بزرگ‌مان باز می‌دارد. ملاحظه کردید که چگونه مقام معظم رهبری در راستای رعایت چنین آیاتی برای جوانان اروپا نامه می‌نویسند. موفق باشید

14365
متن پرسش
جناب استاد طاهرزاده عزيز سلام عليكم: ما گروهي هستيم كه سير مطالعاتي پيشنهادي حضرتعالي را در تلگرام به شدت دنبال مي كنيم بنا داريم به اميد خدا مطالعه الميزان را شروع كنيم كدام اساتيد را پيشنهاد مي دهيد؟ استاد عابديني يا استاد يزدان پناه؟ ضمنا"ما تحصيلات حوزوي نداريم و اغلب دانشگاهي هستيم. با تشكر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو بزرگوار خوب خوبند. خودتان ببینید کدام‌یک با ذوق شما بیشتر هماهنگ است. موفق باشید

14357
متن پرسش
با سلام: در جلسه شنبه (امروز) طبق آیات قرآن فرمودید اهل کتابی که سر جنگ با دین خدا ندارند، خدا و معاد را قبول دارند در کار خیر سبقت می گیرند امر به معروف و نهی از منکر می کنند و ... و اینان رستگارند. در غرب دو گروه داریم یک سری امثال سردرمدارانشان با خدا و دین خدا سر جنگ دارند، متجاوز، زور گو زیاده خواه و ... هستند که ما کاری با اینها نداریم و گروه دیگر اکثرا خدا و قیامت را قبول دارند کار خیر هم می کنند به حقوق یکدیگر حتی بیشتر از ما احترام می گذارند و ... بنابراین اینان طبق قرآن رستگارند و این در حالی است که شما در جلسات اغلب به فرهنگ غرب اشاره داشتید که انسانها را به گونه ای بار آورده است که خوبی می کنند که خوب باشند و خوبی ببینند، دزدی نمی کنند که دزد نباشند، احترام می گذارند که احترام ببینند و ... و می گفتید اعمال اینان هیچ نتیجه ای در آخرت برایشان ندارد و این با ظاهر این آیات منافات دارد. پس مصداق این آیات که در مورد اهل کتاب سخن گفته امروزه چه کسانی هستند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به فرموده‌ی آیت اللّه جوادی در این آیات بیشتر اشاره به یهود است هرچند خطاب را متوجه اهل کتاب کرده. از طرفی ملاک نجات اهل کتاب به همین صفاتی است که برشمردید. حال چند درصد اهل کتاب مطابق این صفات هستند؟ باید بررسی شود. البته گرفتاری آن‌ها نسبت به حاکمیت فرهنگ غرب، موضوعی است که نباید از نظر دور شود. موفق باشید

14344
متن پرسش
سلام علیکم: چرا برخی افراد بر کفر خود با وجود دلایل مبرهن و شفاف پافشاری می کنند و زیر بار حرف حق نمی روند؟ مگر عقل آنها همانند عقل ما نمی تواند حقایق را درک کند و به یقین برسد؟ چه مشکلی در درون آنها وجود دارد که بر روی کفر خود پافشاری می کنند و حتی تبلیغ هم می کنند و فکر می کنند حق با آنهاست؟ با سپاس
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن می‌فرماید چون این نوع افراد میل به گناه دارند، حق را نمی‌پذیرند وگرنه حق روشن است. می‌فرماید: «بَلْ يُريدُ الْإِنْسانُ لِيَفْجُرَ أَمامَهُ» قیامت/ (5) بلکه انسان اراده کرده است تا در آینده‌ای که در زندگی دنیایی در پیش دارد، به فجور و گناه ادامه دهد. موفق باشید

14342
متن پرسش
با سلام: بنده پایه دوم حوزه می باشم در حال گوش دادن به نوارهای مقالات هستم تقریبا آخر جلد اول. جمعه ها یک فایل صوتی گوش می دم. خیلی شوق دارم وارد کتب حضرت امام مخصوصا مصباح الهدایه بشم نظرتون چیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» و شرح تفسیر حمد حضرت امام، با استماع صوت‌های مربوط به هرسه موضوع إن‌شاءاللّه می‌توانید وارد مباحث «مصباح الهدایه» شوید. موفق باشید

14341
متن پرسش
با تقدیم سلام و احترام خدمت استاد گرامی! لطف کنید سؤالات من را با دقت بخوانید شرمنده اینو میگم دو بار دیگه براتون سؤال فرستادم جوابی که شما دادید با سؤال من خیلی فرق داره؟ شما فقط به بخشی از سؤال من توجه کردید. چند سؤال داشتم: 1. اهل خیال بودن به معنی از این شاخه به آن شاخه پریدن فکر و مرغ روح است یا معنایی وسیع تر دارد؟ 2. در تعریف قوه متخیله فرموده اند آنکه بین خیال و واهمه نقش آفرینی می کند و صورت های جدید خلق میکند مثل اینکه یکی شاعر می شود دیگری هنرمند میشود چه عواملی باعث می شود که از یک انسان شعر تراوش کند و دارای روحیه عاطفی باشد وهرکسی در متخیله اش چیزی بروید. یا اینکه چه چیزی متخیله انسان را فرماندهی میکند. 3.آیا کتاب ها و آنچه که از شما تراوش میکند یا مثلا آیة الله جوادی آملی از او این چنین تفسیری به وجود می آید هم بر همین نحو است یعنی از متخیله او نشأت گرفته است؟ 4.من از کودکی حدود هفت،هشت سالگی به طور ناخودآگاه و غیر ارادی شروع به خلق داستانهایی خیالی در ذهنم کردم که امروز هم ادامه دارد ونمی توانم دست از آنها بردارم اراده می کنم دیگر اینکا را نکنم چند روزی هم موفق می شوم اما یک روز که از خواب بیدار می شوم به طوذر غیر ارادی به سراغ خلق داستان میروم شاید باورتان نشود که اینکه چه بسازم هم خوش به من القا میشود و اصلا نقشی در آن ندارم. خیلی دارم اذیت میشم انگار خودم نیستم اعصابم هم به هم ریخته.کتاب ادب عقل و خیال را هم خوندم اما کمکی نکرد . با تشکر والتماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در پاورقی کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» عرض شده؛ خیال به معنای یک مرتبه از نفس ناطقه به یک معناست، و خیال به معنای یک رذیله که انسان را از استحکام عقلی خارج می‌کند، بحث دیگری است. به این معنا که خیال به عنوان جنبه‌ی وجودی با خیال به معنای جنبه‌ی اعتباری باید متفاوت دیده شود 2- این مربوط به امکانِ ذاتی خود فرد است که کمال خود را از چه پایگاهی شروع کند و خود را به مقام تعقل و تفکر برساند 3- همین‌طور است که نفس انسان ابتدا با عالم عقل مرتبط می‌گردد سپس قوه‌ی خیال او مطابق تعقلش شکل می‌گیرد و مناسب آن مقام خیال، الفاظ را انتخاب کرده و سخن می‌گوید 4- هراندازه سعی کنید با تدبّر در قرآن و متون عقلی جلو روید بیشتر خیال را کنترل کرده‌اید تا خیالتان تحت تأثیر حقایق عقلی قرار گیرد. موفق باشید

14306
متن پرسش
با سلام: اگر مثلا یک میز از مکان و زمان برود در حالیکه هنوز میز است از نظر جا و زمان آیا مبرای از مکان و زمان است یا همه جا و همه زمانهاست. اینکه جوهر قایم به خود است را کمی توضیح می دهید. هدهد در داستان سلیمان نبی چگونه این مسایل مهم را بیان می کرد و آن دانشمندی که تخت بلقیس را آورد و علم کتاب داشت، منظور از علم کتاب چیست؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- میز به عنوان یک پدیده‌ی معین زمان و مکان است معنا نمی‌دهد که از زمان و مکان خارج شود 2- بحث حرکت جوهری را با دقت دنبال بفرمایید تا معنای قائم‌بودنِ جوهر به خود، برایتان روشن شود 3- هدهد در مقام تکوینی خود مثل همه‌ی موجودات در مقام تسبیح الهی است منتها به نور حضرت سلیمان توانست آن را در عالم تشریع اظهار کند 4- در مورد «علمٌ من الکتاب» که حضرت آصف‌بن‌برخیا منوّر به آن بودند؛ علمی است حضوری که عین قدرت است و با مبانی عالم ارض مرتبط است. در این رابطه می‌توانید به عرایضی که در شرح آیه‌ی 40 سوره‌ی نمل شده، رجوع فرمایید. موفق باشید

14302
متن پرسش
سلام: چرا خداوند در این دنیا هیچ دخالتی ندارد در حالی که پیش از این با انسان های زیادی که پیامبر نام گرفتند سخن گفته و ما چگونه باید به وجودش پی ببریم؟ سوال دوم اینکه: اتفاقهایی که در زندگی ما رخ می دهد را می توانیم به خدا نسبت دهیم؟ چه خوب و چه بد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند به عالی‌ترین شکل از طریق قرآن با ما سخن گفته است و کافی است که ما در قرآن تدبر کنیم و نیوشای سخن او باشیم  2- مسلّم اگر برگی هم از درختی فرو افتد در مدیریت حضرت حق است ولی نه به آن معنا که انسان‌ها نقشی در سرنوشت خود نداشته باشند و جبر پیش آید. موفق باشید

14301
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید: ضمن توجه به تخصص شما در امور فرهنگی تربیتی و همچنین مدیریتی شما نوع و مدل مدیریت غربی را چقدر صحیح می دانید و آیا استتفاده کردن یا نکردن از آن شیوه ی ساختاری و دید مدیریتی ضرر دارد؟ اگر موجب خسران در فن مدیریت می شود جایگزین آن چه کنیم؟ در بحث نگاه مدیریتی برای یک جامعه فرهنگی و طلبگی باید چه شیوه ای را به کار بگیریم و از چه طریقی وارد شویم؟ اگر شما در زمینه ی مدیریت و مدل، شیوه، رویکرد و جایگاه دید توحیدی در این بحث حقیر و گروه دیگر را راهنمایی فرمایید ممنون می شویم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در شرح نامه‌ی 31 نهج‌البلاغه در این مورد شده است. در هر صورت ما نمی‌توانیم از نحوه‌ی مدیریت غربی که مبنای آن اومانیستی و ماکیاولیستی است به راحتی عبور کنیم ولی لااقل اشکالات آن را اگر بدانیم، کم‌تر ضرر می‌کنیم. عرایضی در جزوه‌ی «علوم انسانی عبور از مدرنیته و نظر به اسماء اللّه» شده است. موفق باشید

14300
متن پرسش
باسلام: این حقیر از شاگردان شما مشورتی درخواست کردم در راستای جو فرهنگی و جهت گیری فرهنگی که آیا در این زمانه باید چه کرد پس از صحبتهایی به بنده عرض شد این زمانه (زمانه ی قفل تاریخ است) این جمله را متوجه نشدم و می خواستم شما حقیر را در فهم این جمله راهنمایی فرمایید. و آیا واقعا نگاه رهبری به فرهنگ و کار فرهنگی در سطح جامعه اینگونه است؟ پس چرا ایشان در نامگذاری خودشان برای سالها در زمینه ی فرهنگ وارد می شوند؟ و اگر این جمله ی قفل تاریخی صحیح باشد وظیفه ی ما چیست؟ نشستن و نگاه و نظاره؟!!! یا حرکت کردن؟ با چه ابزار و جهت گیری؟ با تشکر از توجه شما استاد بزرگوار
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست زمانه طوری است که مخاطب شما دغدغه‌ی فکرکردن ندارد. ولی همه‌ی تلاش ما آن است که راه‌های تفکر را به جامعه و تاریخ خود برگردانیم که به نظر بنده تدبّر در قرآن و روایات در این کار کمک شایانی خواهد کرد. موفق باشید

14296
متن پرسش
سلام: 1. استاد فرمودید: سوالات علمی از شما بپرسیم و درد دلی نباشد. در جواب شما یک (چشم) به شما بدهکارم. ان شاءالله دیگر سوالات مشاوره ای سعی می کنیم از شما نپرسیم، البته مشاوره به معنایی که شما در نظر دارید. البته استاد تاگفته نماند: دوستان آنقدر شما را دوست دارند که بعضا پیش میاید. ولی چون استاد فرمودند. چشم 2. برای تحقیق در زندگی امام جعفر صادق (ع) و شیوه تبلیغ ایشان چه کتابی تقریبا جامع است؟ 3. در سوره بقره حضرت حق می فرمایند: «ذلک الکتاب لا ریب فیه...» چرا ذلک استفاده شده؟ در حالی که عقلا باید هذا به کار می رفت. این کتاب. چرا آن کتاب بکار رفته؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 2- خوب است که از جزوه‌ی «امام صادق«علیه‌السلام» و شبهه‌شناسی» شروع کنید ولی باور بفرمایید یک کتاب جامع که همه‌ی ابعاد شخصیت امام صادق«علیه‌السلام» را گردآوری کرده باشد، در دست ندارم. از امام صادق«علیه‌السلام» آقای حسن قاضی بگیر تا آن‌چه استاد پیشوایی در کتاب «زندگی امامان معصوم» نوشته‌اند و آن‌چه مرحوم مجلسی در جلد 47 بحارالانوار تنظیم فرموده. تازه بعد از چندین و چند کتاب متوجه خواهید شد چه اندازه نیاز است ما ابعاد بسیار بسیار متعالیِ شخصیت آن امام بزرگوار را دریابیم. 3- شایدنظر به مقام مکنون قرآن باشد که در آیات 77 و 78 سوره‌ی واقعه بدان اشاره شده. موفق باشید

14271
متن پرسش
با سلام: یه توضیح کوچولو درباره ی اسم سایت می دید. در مورد اینکه تعداد پیامبران چند تا بوده چه نظری قطعی تره و اینکه آیا پیامبران در کدام نواحی بوده اند؟ آیا فقط در منطقه خاور میانه بوده.. و اینکه تفاوت درجه های پیامبران در چه بوده؟ در سوال قبلیم در جواب از فیاضیت علی الاطلاق و قابلیت انسان گفتید ما چه کار کنیم تا قابلیت دریافت فیض بیشتری داشته باشیم؟ و سوال آخر اینکه این کهکشان ها و آسمان و ... از اول اینگونه بوده یا نه؟ لطف می کنید اگر بفرمایید چگونه بوده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نام سایت با نظر به تفسیر المیزان انتخاب شد. 2- روایات ما تعداد پیامبران را 124 هزار معلوم فرموده است. ولی بدین معنا نیست که همه‌ی آن‌ها در خاورمیانه ظهور کرده باشند. قرآن آن‌هایی را نام برده است که امکان تحقیق و تأیید حضور آن‌ها در آن منطقه بوده است 3- تفاوت پیامبران در درجه‌ی توحید آن‌ها است که در این مورد می‌توانید به تفسیر آیه‌ی «تلک الرّسل فضّلنا بعضهم علی بعض» به المیزان رجوع فرمایید 4- هراندازه انسان منوّر به عقاید حقه و رعایت اخلاق فاضله بگردد، زمینه‌ی دریافت فیض بیشتر را در خود فراهم می‌نماید 5- مسلّم عالَم ابتدا به صورت  دخان بوده است. قرآن می‌فرماید: «ثُمَّ اسْتَوى‏ إِلَى السَّماءِ وَ هِيَ دُخانٌ» (فصلت/ 11) سپس به آفرينش آسمان پرداخت، در حالى كه بصورت دود بود. موفق باشید‏

14257
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد محترم: سوال بنده در مورد مقامات اشراقی و دینی هست که شما برای ولی فقیه قائل هستید. به طور مشخص می خواستم از شما بپرسم که بر طبق اندیشه شما، مراتبی که برای حضرت امام و رهبری ذکر می کنید و مثلا می گویید «ولی فقیه حکم خدا را می گوید» و غیره ناظر به این دو شخص است یا ناظر به خود منصب «ولایت فقیه»؟ یعنی شما اگر هر کس دیگری بعد از حضرت آیت الله خامنه ای به عنوان ولی فقیه انتخاب شود؛ باز هم به طور پیشینی مراتب کنونی ای را که برای ولی فقیه قائلید برای ایشان هم قائل خواهید بود؟ یا این که به یک نحوه قبض و بسطی در این موضوع قائل هستید؟ به عبارت دیگر تمجیدها و دعوت به ولایت پذیری شما ناظر به خود منصب ولایت فقیه است یا ناظر به آیت الله خامنه ای که اکنون این منصب را در اختیار دارد؟ در کل آن حکم کلی که شما می توانید در این زمینه صادر کنید و برای همیشه خود را ملزم بدان بدانید؛ چیست؟ اگر به طور دقیق به این پرسش حیاتی پاسخ بدهید؛ بسیار ممنون می شوم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده به ادلّه‌ای که در کتاب «امام خمینی و سلوک در تاریخ توحیدی زمانه» عرض کرده‌ام؛ اصلِ اشراق را در رابطه با انقلاب اسلامی مخصوص حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» می‌دانم و این ربطی به فقاهت ایشان ندارد. آری! هرکس توانست ذیل شخصیت ایشان قرار گیرد از آن إشراق، بهره می‌برد که رهبری عزیز«حفظه‌اللّه» نمونه‌ی خوبی از آن بهره‌مندی را دارند. در ضمن در تبیین موضوع عرایضی در شرح آیه‌ی 52 سوره‌ی آل‌عمران شده است. موفق باشید

14252
متن پرسش
سلام علیکم: استاد در قرآن در اول سوره بقره خصوصًا از کلمه «و اذ» استفاده شده.. آیا می توان از این آیات و امثال آن این برداشت را نمود که خدا به پیامبر می فرماید: به یاد بیاور... این تلقی را ایجاد می کند که پیامبر در همه مراحل حضور داشته و به عبارتی صحه گذاشتن به حدیث نورانی اول ما خلق الله نوری است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید إلاّ آن‌جایی که مثلاً می‌فرماید: «وَ ما كُنْتَ بِجانِبِ الْغَرْبِيِّ إِذْ قَضَيْنا إِلى‏ مُوسَى الْأَمْرَ وَ ما كُنْتَ مِنَ الشَّاهِدينَ» (قصص/44) تو در جانب غربى نبودى هنگامى كه ما فرمان نبوّت را به موسى داديم؛ و تو از شاهدان نبودى (در آن هنگام كه معجزات را در اختيار موسى گذارديم‏. که در این موارد وجه بشریِ حضرت مورد خطاب قرار می‌گیرد. موفق باشید

14250
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید خدمت استاد: داستانی در مورد شیخی به نام حاج کاظم ساروقی شنیدم که ایشان با اینکه امی بودند به قدرت خداوند کل قرآن را یک جا حفظ شدند. آیا این روایت حقیقت دارد؟ از کجا می توان اطمینان پیدا کرد؟ من در پی حقانیت این کتاب شریف و اثبات عدم تحریفش بودم که اگر به این روایت یقیین پیدا کنم علاوه بر دلایل عقلی دلم نیز آرام می شود و خودش نیز نوعی اثبات عقلی دیگر است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: افرادی که با آن مرحوم روبه‌رو شده‌اند مثل آیت اللّه مکارم شیرازی هنوز زنده‌اند و موضوع، چیزی نیست که قابل انکار یا تحریف باشد. موفق باشید

14235
متن پرسش
باسمه تعالی. سلام علیکم: عده ای از دوستان به توفیق الهی و دعای حضرتتان و البته اجازه از حضرتعالی شروع به ترویج دروستان طبق سیر مطالعاتی در جلساتی مختلف از قبیل جلسات خانگی و محل کار در صورت بودن زمان و ... را نموده اند. در راستای این سنت مبارک و حسنه بین دوستان سوالاتی مطرح شده از این قبیل که: 1. آیا تقوای فردی را به مرحله حداقلی رساندن و بعد ورود به انتشار دروس کردن اولی بر ورود به اجتماع نیست؟ 2. چگونه خصوصیاتی از تقوا و ورع در درجه اول و سپس مسلط بودن بر دروس و روحیه شناسی مخاطب فردی و اجتماعی برای به صحنه آوردن این دروس مورد نیاز است؟ 3. برگزارکننده و استاد جلسه معتقد است از همان ابتدای شروع مباحث باید با عقاید باطل مخالفت کرد و هیمنه توهمی و غرب گرایی و مشرکانه زیستن را زیر سوال برد تا مستمعین بر پوچ بودن عقایدشان آگاه گردند سپس دروس ادامه یابند اما عده ای از دوستان قائل به جذب مخاطب از طریق رافتی حکیمانه تا رسیدن مخاطب حداقل به نکته 10 و در ادامه براهین صدیقین و حرکت جوهری هستند نظر حضرتعالی چیست؟ 4. در صورت صلاحدید بفرمایید شما در مطرح کردن توحید برای مخاطب چگونه روشی را و طبق چه قاعده ای از آیات و روایات و اجتهاد شخصی توصیه می فرمایید؟ آیا آیه و روایتی هم در باب چگونگی روش تدریس برایمان هبه می کنید؟ 5. عده ای از دوستان به طور کلی مخالف تبلیغ توسط غیر روحانی هستند چرا که پذیرا بودن مخاطب را تحت الشعاع می بینند البته منظورشان شاگردان است نه حضرتعالی نظرتان در این باب چیست؟ در پایان ضمن تقاضای خاضعانه طلب دعای جنابتان در این مسیر برای شاگردانتان با گوش جان نکات تکمیلی را ان شاءالله شنواییم. التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- حتماً باید نسبت به تقوای فردی جدّی بود و در زیر سایه‌ی چنین روحیه‌ای به مسائل اجتماعی ورود کرد 2- وقتی اصل را بر رعایت حرام و حلال الهی از یک‌طرف و رعایت اخلاق از طرف دیگر گذاشتیم، در صحنه‌هایی که در مسیر انقلاب برای ما پیش می‌آید، می‌توانیم مطابق اهداف انقلاب اسلامی موضع‌گیری کنیم و متذکر افراد باشیم 3- هر دو حرف درست است. در نقد عقاید باطل از ابتدا باید نفی آن عقاید مدّ نظر باشد. ولی در رابطه با ارتباط با افرادی که راه را غلط طی می‌کنند باید لَیّن بود 4- بعد از بحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» خطبه‌های توحیدی نهج‌البلاغه و سوره‌ی زمر و ابتدای سوره‌ی حدید بسیار مفید خواهند بود 5- بنده هم رویهم‌رفته همین نظر را دارم منتها آن‌جایی که دستمان از روحانیِ صاحب اندیشه خالی است، از برادران غیر روحانی باید استفاده کرد. بحمداللّه سؤالات جامعی را مطرح نمودید، نیازی نیست که بنده چیزی به آن بیفزایم.  موفق باشید

14229
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم: جنابعالی در سوال ۶۹۹۴ فرمودید که تفسیر تسنیم شرح تفسیر المیزان می باشد. حال سوال من این است که مطالعه المیزان را به همراه تسنیم انجام دهم یا طبق جزوه ی المیزان هفت تا هشت سال فقط المیزان را باید مطالعه کرد و لا غیر؟ اینکه بعد از مطالعه نظر علامه طباطبایی در یک آیه به سراغ نظر آیت اله جوادی برویم باعث پراکندگی و عدم انسجام ذهن روی المیزان می شود و یا مفید می باشد؟ بنده دانشجو هستم اما با تمام وجود تشنه ی معارف قرآنی هستم و از خواندن تفسیر کلام خدا بسیار لذت میبرم لکن تحصیلات حوزوی ندارم. با تشکر
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده ابتداً همه‌ی همت خود را مشغول مطالعه‌ی تفسیر «الیمزان» بفرمایید تا آخر تفسیر، تا روحِ آن تفسیر را بیابید و بعد بنا به موقعیت‌هایی که پیش می‌آید به تفسیر «تسنیم» رجوع فرمایید. موفق باشید

14195
متن پرسش
سلام علیکم: مشکل کتاب تفسیر سوره کهف حل نشد؟ زمان چاپ کتاب مشخص نشده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هنوز دوستان به این نتیجه نرسیده‌اند که آیا لازم است بحث سوره‌ی کهف کتاب شود؟ یا به همین شکل کافی است. موفق باشید

14188
متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد عزیز: حضرت علامه در سوره کهف آیه 65 می فرماید نعمتی که خدا به حضرت خضر (ع) داده بود نبوت بود نه ولایت با توجه به ضمیر فاعلی «نا» حال سوال این است مگر حضرت خضر (ع) ولایت نداشت با این همه کارهای اعجاب انگیز و باطنی؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم حضرت خضر ولایت هم داشتند زیرا باطنِ نبوت، ولایت است. با این‌همه این فرمایش علامه که شما نیز متوجه آن شده‌اید برای بنده حلّ نشده است زیرا جایی برای نبوت به معنای تشریع وقتی حضرت موسی«علیه‌السلام» در صحنه‌اند نمی‌ماند. موفق باشید

نمایش چاپی