بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: تفسیر قرآن و شرح نهج البلاغه

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
5764
متن پرسش
بسمه تعالی.سلام علیکم.نظر شما درباره ی کتاب ها و تفاسیر قران آقای عبدالله مستحسن چیست؟باتشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: بنده تعدادی از آن کتاب‌های ایشان را خواندم نکات ظریفی را مطرح می‌کنند که ارزشمند است. موفق باشید
5771
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی،می خواستم بدانم از نظر درجه وجودی ،مقام قرآن بالاتر است یا مقام پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ،یا اینکه این سوال اساسا غلط می باشد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: روایات، قرآن را ثقل اکبر و عترت را – اعم از پیامبر و ائمه«علیهم‌السلام»- ثقل کبیر می‌گوید و از این لحاظ قرآن بالاتر است ولی در مقام حقیقت این حرف‌ها نیست، حقیقت انسان کامل همان قرآن است. موفق باشید
5743
متن پرسش
سلام علیکم. استاد گرامی یک تفکر هست که به خداوند به دید یک معمار می نگرد یعنی جهان را بنا کرد و خودش کنار نشسته و تفکر دوم این است که خداوند جهان را بنا کرد و یک سری سنت گذاشت و طبق همان سنتها جهان پیش می رود و تفکر سوم این که خداوند جهان را خلق کرد و هرلحظه در حال تدبیر کردن است و در هرصحنه فعالانه حاضر است. استاد کدام یک از این سه به حقیقت نزدیکتر است؟چرا؟چگونه می شود ثابت کرد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: وقتی متوجه باشیم خداوند «وجود» مخلوقات را می‌دهد نه این‌که مثل یک بنا مصالح عالم را شکل داده، متوجه می‌شویم وقتی رابطه‌ی بین علت و معلول وجودی باشد یعنی معلول وجود نازله‌ی علت است و به عبارت دیگر معلول تجلی علت می‌باشد در این حالت جز نگاه سوم آن دو نگاه دیگر غلط خواهد بود. این‌را می‌توانید در مباحث برهان صدیقین دنبال کنید. به گفته‌ی شهید مطهری مشکل فیلسوفان غرب که عموماً دو نظر اول مربوط به آنان است، این می‌باشد که آن‌ها جز برهان نظم دلیل دیگری برای ارتباط خدا با عالم نمی‌شناسند. موفق باشید
5744
متن پرسش
سلام علیکم کسی که از کودکی تا جوانی دچار گناهان کبیره بوده، منتها به تدریج موفق به توبه و ترک گناهان شده و رو به معارف دینی آورده است، می تواند در آینده مبلغ معارف عالی دینی شود؟ یک نگرانی این است که اگر کسانی هر چند خیلی معدود از گذشته و گناهانش آگاه هستند بخواهند آبروی او را بعدا بریزند آیا این منجر به لطمه خوردن دین به خاطر گذشته سیاه آن فرد که حالا مبلغ دین شده نمی شود؟ در این صورت تکلیف آن فرد چیست؟ میتواند در مسیر اشاعه معارف دین قدم بردارد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: وقتی انسان از گناهان گذشته‌ی خود توبه کند در حالی که خداوند می‌فرماید: «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابین» پس مورد محبت خداوند و مورد محبت هر قلبی که خدایی است قرار می‌گیرد و دارای احترام خاصی در بین مؤمنین می‌شود. از طرفی خداوند می‌فرماید: «إِنَّ اللَّهَ یُدافِعُ عَنِ الَّذینَ آمَنُوا» خدا مدافع مؤمنین است پس هرگز نمی‌گذارد نقشه‌ی بدخواهان به نتیجه برسد. با تمام امید وارد دینداری و تبلیغ دین شوید و تنها تقوای الهی را پیشه کنید و بس. موفق باشید
5745
متن پرسش
سلام استاد عزیز. خداوند بر توفیقات شما بیفزاید و در کنف حمایت ولی الله انشاءاللله همیشه مومن و متقی و مهتد باقی بمانید. استاد پدر من در جوانی دایم الخمر بوده و البته بعدها اینکار را کنار گذاشت. استاد احتمالا در زمانی که نطفه من هم بسته شده مست بوده. استاد من چه کار می توانم بکنم که اثرات سوء این قضیه از وجودم برود؟البته من به دین علاقمندم به لطف خدا، اما دوست دارم اگر این مساله اثر سوئی در سلوک دینی دارد از بین ببرم. لطفا راهنماییم کنید.ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: قرآن می‌فرماید خداوند همه‌ی انسان‌ها بر اساس فطرت الهی آفریده است و امام صادق«علیه‌السلام» می‌فرمایند همه‌ی فطرت‌ها بر اساس توحید است، پس از نظر فطری راه رجوع به خداوند و دین خدا در مقابل شما گشوده است با تمام امید و بدون هیچ نگرانی بندگی کنید و تا قرب الهی تا جایی که متوجه شدید تمام عالم را نور خدا پر کرده است جلو بروید. موفق باشید
5748
متن پرسش
لطفا در مورد شخصیت حبیب نجار توضیح دهید.
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: حبیب نجّار ، شخصیتى مسیحى است که در منابع اسلامى به مؤمن آل‌یس ملقب است. نام حبیب نجّار صریحاً در قرآن نیامده، اما در منابع اسلامى، ضمن نقل ماجراى «اصحاب‌القریة» به نام وى تصریح شده است. بنابر این آیات، پس از اینکه اصحاب قریه دو رسولى را که براى دعوت آنان به توحید آمده بودند، تکذیب می‌کنند، مردى شتابان از دور دست شهر می‌آید و مردم را به پیروى از رسولان فرا می‌خواند و ایمان خود را به پروردگار آشکار می‌سازد. پس از مرگ وى، قوم او با صیحه‌اى هلاک می‌گردند. در منابع اسلامى، این مرد مؤمن حبیب نجّار دانسته شده است. در تفاسیر و تواریخ اسلامى این داستان با تفصیل بیشتر و گاه با اختلافاتى نقل شده است. بر این اساس، عیسى علیه‌السلام دو تن از حواریون خود را به انطاکیه ــکه در قرآن «القَرْیة» خوانده شده است ــ می‌فرستد. فرستادگان عیسى در حوالى شهر با چوپان پیرى روبه‌رو می‌شوند و او را به پرستش خدا و دین عیسى علیه‌السلام دعوت می‌کنند. چوپان از آنان درخواست معجزه می‌کند و ایشان پسر بیمار او را شفا می‌دهند و پیرمرد ــکه همان حبیب نجّار است ــ به گفته‌هاى آنان ایمان می‌آورد. دلایل دیگرى نیز براى ایمان آوردن حبیب نقل شده است، از جمله اینکه رسولان، پسر او را که هفت روز از مرگش می‌گذشت زنده کردند و دیگر اینکه خودِ حبیب را که به جذام مبتلا بود شفا دادند. فرستادگان پس از ورود به انطاکیه، به دستور پادشاه زندانى می‌شوند. عیسى رسول سومى را به یاریشان می‌فرستد و آنان در حضور پادشاه معجزاتى از خود نشان می‌دهند، اما پادشاه و اطرافیان او ــ بنابه قولى ــ تصمیم به قتل رسولان می‌گیرند. حبیب نجّار هنگامی‌که از این خبر آگاه می‌شود، شتابان خود را به منکران می‌رساند و آنان را به پذیرش یگانه‌پرستى و معاد دعوت می‌کند، اما مردم به او حمله می‌کنند و او را به طرز فجیعى به قتل می‌رسانند . در منابع تفسیرى و روایى، از حبیب نجّار و ایمان وى تجلیل شده است. اگر چه به نوشته برخى منابع، وى پیش از ایمان به رسولان، مشرک بوده است و حتى گفته‌اند هفتاد سال بت می‌پرستیده است ولى عده‌اى وى را در زمره کسانى چون ورقةبن نوفل*، بحیرا* و قس‌بن ساعده* شمرده‌اند که پیش از بعثت پیامبر اکرم به او ایمان داشته‌اند چنان‌که تصریح شده حبیب نجار ششصد سال پیش از ظهور اسلام، به حضرت محمد صلی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلم مؤمن بوده است براساس حدیثى نبوى، حبیب نجّار ــ که از او با لقب مؤمن آل‌یس یاد شده است ــ به همراه حزقیل* (ملقب به مؤمن آل‌فرعون) و حضرت على علیه‌السلام کسانی‌اند که حتى لحظه‌اى به خدا کافر نشدند (رجوع کنید به ثعلبى، قصص‌الأنبیاء، ص 366؛ طبرسى، ج 8، ص 659). در احادیث دیگرى از پیامبر اکرم، حبیب نجّار از صدیقان، مقربان الهى و اهل بهشت و یکى از مصادیق «ثُلَّةٌ من الاَوَّلین» (واقعه: 13) معرفى شده است (رجوع کنید به مقاتل‌بن سلیمان، ج 3، ص 578؛ کوفى، ص 354، 465؛ ابن‌بابویه، ص 385؛ نیز رجوع کنید به مجلسى، ج 13، ص 58، ج 14، ص 273ـ274). موفق باشید
5738
متن پرسش
سلام.آیا امکان دارد فردی خداوند را در خواب ببیند؟آیا امکان دارد خداوند (حال با هر شکلی،مثلا در قالب تصورات پیشین فرد از خداوند)برای وی در قالب مثالی تجلی کند؟استاد به این مطلب از ابن عربی توجه کنید:انی رایت الحق، فی النوم،مرتین و هو یقول لی:انصح عبادی.من خداوند را بارها در خواب دیدم و او به من گفت بندگانم را نصیحت کن(ابن عربی این مطلب را در کتاب الفتوحات المکیة ، ج 5 ، ص 156 و 157 نقل می کند).دیگر از این واضح تر؟بنده قبلا این سوال را از شما پرسیدم و منبع نداشتم و شما هم گفتید نمی شود.یادم هست در مورد حدیٍثی از پیامبر اکرم(ص) نیز از شما سوالی پرسیدم.پیامبر فرموده بودند در معراج خداوند دستش را بر پشت و کتف من زد و من "سردی" دست او را بر پشت خودم حس کردم(متاسفانه الان منبع ندارم).دقت کنید این عربی از رویت مثالی خداوند حرف می زند و پیامبر از رویت حسی.
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: عرفا ادبیات خاصی دارند که با مردم فرق می‌کند همین‌طور که زبان دین با زبان مردم معمولی فرق می‌کند. مثلاً در روایت از رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌واله» داریم که می‌فرمایند: «مَن رآنى فَقَد رأى الحق‏» هرکسی مرا ببیند مطمئناً حق را دیده، مردم معمولی گمان می‌کنند یعنی هرکس شکل و جسم رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» را ببیند حق را دیده، ولی عرفا می‌فهمند یعنی در حرکات و گفتار و سکنات رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» حق جلوه‌گر است. مثلاً ما در قرآن داریم: «وَ جاءَ رَبُّکَ وَ الْمَلَکُ صَفًّا صَفًّا» خداوند و ملائکه در قیامت در صف‌های منظم می‌آیند. آدم معمولی گمان می‌کند پس خدا هم راه می‌افتد و می‌آید در صحرای محشر، ولی آن‌کسی که زبان قرآن را می‌فهمد متوجه می‌شود سخن از ظهور ربوبیت است و نه ظهور ذات. محی‌الدین وقتی می‌گوید حق را در خواب دیدم حقیقتاً متوجه تجلیات حضرت حق است در جمالی که برای او ظهور کرده و این غیر از آن است که گمان کنید او ذات حق را دیده است. ولی این کجا و قرب رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌واله» در معراج کجا که رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» مفتخر به ظهور خاصی از حضرت حق شده‌اند که به اصطلاح آن مقام را مقام تمکین بعد از تلوین می‌گویند که خود محی‌الدین اقرار دارد احدی جز رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌واله» در این مقام وارد نمی‌شود. بنا شد رفقایی که در این موارد شبهه دارند به سایت حکمت و عرفان رجوع کنند تا به صورت جامع جواب خود را بگیرند چون بنده به جهت کثرت سؤال‌های متنوع عزیزان نمی‌توانم به این نوع سؤالات که نیاز به بحث وسیع دارد جواب کامل بدهم. موفق باشید
5727
متن پرسش
«ملت ایران به فضل خدا و هدایت معنوى ولى الله الاعظم خواهد توانست تمدن اسلامى را بار دیگر در عالم سربلند کند. این،آینده قطعى شماست. جوانان،خود را براى این حرکت عظیم آماده کنند. رهبرانقلاب 76.5.29 »استاد این اینده کدام اینده است که رهبری از آن سخن می گویند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: در جواب سؤال 5716 متذکر آن شدم. ما در آینده در تاریخی قرار خواهیم گرفت که با نگاه تفکر مدرنیته به عالم نمی‌نگریم باید از همین امروز در آن افق زندگی خود را شکل دهیم. رهبر عزیز تقدیری را که خداوند مقدر فرموده برای امروز تاریخ ما می‌فهمند. شاید کتاب سلوک متذکر باشد.موفق باشید
5728
متن پرسش
باسلام استاد پیشنهادی که شما فرموده بودید به استاد واسطی بدهیم را به ایشان پیام دادیم و ایشان در جواب اینگونه فرمودند:((سایت(حکمت و عرفان)چندماهی است از طرف موسسه مطالعات راهبردی توسط آقای وکیلی برای نقدتفکرتفکیک و تفکرات غلط مدعی عرفان فعال است اسم سایت را در گوگل جستجو کنید می آید لطفا خدمت استادارجمند آقای طاهرزاده ابلاغ تحیت حقیر و مطلب فوق را اطلاع رسانی بفرمایید)).
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: بسیار از اقدام جناب حجت‌الاسلام آقای وکیلی مسرور شدم و آن سایت را دیدم. ضمن تشکر از عزیزان امیدوارم سایت مذکور موجب دفع شبهاتی باشد که به اندیشه‌ی حکمت متعالیه‌ی ملاصدرا و عرفان محی‌الدین گرفته می‌شود در حالی‌که به گفته‌ی علامه‌ی طباطبایی اشکالاتی که بر ملاصدرا گرفته می‌شود نوعاً به جهت عدم دقت در فهم اندیشه‌ی مرحوم ملاصدرا است و به گفته‌ی امام برای فهم اندیشه‌ی محی‌الدین باید دقت‌هایی داشت که سخنان از مو باریک‌تر او را بتوانیم بفهمیم. موفق باشید
5715
متن پرسش
سلام استادوقتی به سخنان رهبری گوش می دهیم درتک تک جملات ایشان روح آینده گری موج می زند یعنی باطن صحبت ایشان امید به آینده است حکمتش چیست
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: چون رهبری روح تاریخی را که شروع شده و حضرت حق آن را برای ما مقدر کرده‌اند می‌شناسند و لذا می‌دانند موانعی را که استکبار در مقابل روح توحیدی زمانه ایجاد می‌کند نقشی اساسی ندارد. در کتاب‌هایی که در رابطه با انقلاب اسلامی عرض کرده‌ام بر این نکته تأکید شده. ما باید مواظب باشیم از این تاریخ توحیدی بیرون نیفتیم. موفق باشید
5720
متن پرسش
سلام علیکم. استاد در بحث اجل این سوال برایم مطرح است که مثلا اگر بنده امروز ظهر در اثر سانحه تصادف کشته می شوم؛ این قبلا در لوح محفوظ ثبت شده؟در مورد سایر اتفاقاتی که برای انسان می افتد مثلا دست کسی قطع می شود این چطور؟ثبت شده؟
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: قرآن می‌فرماید: « أَیْنَما تَکُونُوا یُدْرِکْکُمُ الْمَوْتُ وَ لَوْ کُنْتُمْ فی‏ بُرُوجٍ مُشَیَّدَة » هر جا باشید، مرگ شما را درمى‏یابد؛ هر چند در برجهاى محکم باشید!. البته با وظایفی که ما در هر زمانی داریم نباید خلط شود. پیشنهاد می‌کنم جزوه‌ی «جبر و اختیار» را مطالعه بفرمایید. موفق باشید
5721
متن پرسش
عرض سلام و خدا قوت ببخشید اگه بخواهم تفسیر المیزان را شروع کنم از کجا باید شروع کنم.2جزوه که مربوط به المیزان بود را خوانده ام.از کجا باید شروع کنم؟ چه سی دی از سخنرانیتونو رو باید تهیه کنم؟ ممنونم.
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: همان‌طور که در آن جزوه عرض کردم چند سوره را با عرایض بنده گوش بدهید و بعداً المیزان را از اول شروع فرمایید. سوره‌های عنکبوت و روم و زمر و شوری را برای شروع بگذارید خوب است. موفق باشید
5703
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی بنده هیچ حب و بغضی نسبت به شریعتی ندارم هر چند معتقدم کسانی که ابشخور فکریشان فقط شریعتی است تفکرشان نسبت به دین ضررش بیش از نفعش هست حالا کاری هم به سخنان مرحوم سید هاشم حداد نداریم که درباره شریعتی چه فرمود ولی بحث من این است که شرعتی مسلما هیچ تفکر عمیق در متون اصلی دین نداشته است نه در قران نه در احادیث نه در کتب بزرگان نه استاد بزرگی دیده نه متون اصلی را عمیق فرا گرفته است به قول شهید بهشتی که از مدافعان ایشان هست میفرماید اگر کسی بدون داشتن تفکر درستی در معارف اسلامی به سراغ کتب شریعتی برود حتما به ضرر اوست منظورم از این حرفها تعجب زیاد از سخنان شهید بزرگوار چمران در مورد شریعتی است که به شعر سرایی بیشتر میماند تا به حقیقت نمیدانم دلیل این همه ابراز ارادت چیست اخر ای شهید بزرگوار شریعتی خود چقدر از معارف و معنویت بهرمند بود تا تو را سیراب کند ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: مرحوم شهید چمران یا مقام معظم رهبری نظر به شخصیت مرحوم دکتر شریعتی دارند و این به معنای آن نیست که بتوانیم با کتاب‌های دکتر شریعتی اسلام را بشناسیم و وارد سلوک دینی شویم ولی می‌توان گفت نسل روشنفکر غیر مذهبی با مطالعه‌ی کتاب‌های دکتر شریعتی به اسلام علاقمند می‌شوند. موفق باشید
5706
متن پرسش
سلام علیکم. نعمت های بهشتی مانند خرما یا موز که در قرآن آورده شده آیا با موز و خرمای این دنیا ارتباطی در حد مثال دارند یا ارتباط واقعی دارند مثلا ظاهر خرمای بهشتی همین خرمای دنیایی است.
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: با همان اراده‌ی الهی که شکل موز و خرمای این دنیا شکل گرفته مؤمنین در بهشت به اراده‌ی الهی و با همان تصور متعالی خداوند که منجر به ایجاد موز و خرما شده، آن‌ها در بهشت میوه‌های بهشتی خود را ایجاد می‌کنند منتها با جنس بهشت که سراسر نور است و معنویت. مثل آن‌که شما در خواب صورت و اعمال نیک خود را بعضاً به صورت میوه می‌بینید و معبّر به شما می‌گوید مثلاً آن گلابی که در خواب دیدی صورت دعای کمیل تو بود و آن میوه به همان اندازه آن دعای کمیل جان شما را نورانی می‌کند. موفق باشید
5711
متن پرسش
بسمه تعالی استاد عزیز تر از جان حدود پنج سال در اصفهان از جلسات شما بهره بردم و به شما عشق میورزم یکبار از شما خواهشی کردم که رد کردید و فقط تشکر کردید ولی قصد من تشکر نبود من خواستم با شما نسبتی پیدا کنم و خواهش کردم همانطور که ایمه ع خدمتکاد وغلام داشتند شما هم بنده را بعنوان نوکر خود قبول کنید البته از راه دور یعنی بگویید فلانی نوکر ما در شهر گلپایگان است همین و والسلام با همین کار خیلی دلخوش میشوم و حاجتی از یک برادر دینی برآورده کرده اید شما را بخدا اینبار دیگر قبول کنید و رد نکنید من که برای شما مشکلی ایجاد نمیکنم فقط دوست دارم پیش خودم بگویم من واقعا نوکر و خدمتکار فلانی ام بخدا فقط همین.چه شود تورا که من هم برسم به آرزویی؟ ضمنا شما علاوه بر دانش عالی که از دین دارید قلم و فن نویسندگی بسیار خوبی هم دارید به طوری که نوشته های طولانی شما متن کاملا روان و دلچسبی دارد خواستم بدانم آیا تاکنون قطعه شعری ولو کوتاه یا اشعاری سروده اید درصورت بلی اگر ممکن است استفاده کنیم
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: بنده سروری رفقا بر خودم را طلب می‌کنم و آرزومندم خداوند بنده را به عنوان خدمتگذار این نسل بپذیرد ولی عنایت دارید که نوع کار و وظیفه‌ای که برای خود تعریف کرده‌ام اجازه نمی‌دهد هرکاری را در آن‌ جای دهم. در ضمن به ندرت شعر می‌گویم ولی یادداشت نمی‌کنم. موفق باشید
5692
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی در مورد یکی از سوالات که در مورد عرفا و فلاسفه بود ان نقلی که از اقای قاضی در مورد فصوص است اشتباه نقل شده مرحوم قاضی مدتی در خدمت مرحوم سید مرتضی کشمیری بوده است و مرحوم سید مرتضی به ایشان میفرماید در جایی که فتوحات هست نماز نخوانید و برای عظمت مرحوم قاضی همین کافی است که 10 سال در خدمت عارف بزرگی مانند کشمیری با ان همه عظمت و کرامات باشد ولی بتواند از ان سبک عبور کند و به سیر توحیدی روی اورد شخص باید خیلی صاحب همت و استعداد باشد که خود را از سیطره سید مرتضی ازاد کند سید مرتضایی که اقای بهجت فرموده بود اگر ادعای پیامبری کرده بود مردم قبول میکردند از بس عظمت داشت و شاید بتوان گفت اینکه بعضی از عرفا را از روی اوردن به مثنوی منع کرده اند مانند شیخ رجبعلی خیاط دلیلش این است که اگر صاحب مکاشفه ای با مثنوی مانوس باشد حتما مکاشفات توحیدی به او روی می اورد و اگر ان مکاشفات را نتواند هضم کند حتما گمراه میشود مانند ان داستانی که علامه طهرانی در مورد ارتباط امیرزا مهدی اصفهانی و مرحوم سید جمال گلپایگانی نقل میکند که ایشان نتوانست ان مکاشفات را هضم کند و دچار مشکل شد.در مورد ایت الله بروجردی هم داستان ایت الله خویی و ذکر اقای قاضی مناسب است چون ممکن بود ایت الله بروجردی با خواندن مثنوی وارد عالمی بشود که دیگر نتواند خود را برای مرجع شدن در اینده اماده کند چون جمع بین سیر و سلوک و مرجعیت برای همه ممکن نیست و ظاهرا خدا مرجعیت را برای ایشان برگزیده بوده است .والله اعلم بالصواب با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید. سعی بنده آن است که حتی‌الامکان وارد دعوای بین تفکیکی‌ها با فلاسفه و عرفان نشوم ولی امیدوارم عزیزانی مثل حجت‌الاسلام و المسلمین جناب آقای عبدالحمید واسطی که بحمداللّه در مؤسسه‌ی مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلامی در مشهد سعی دارند با روشنگری‌های خود جایگاه فلسفه و عرفان را در اسلام روشن کنند، بابی را صرفاً مخصوص به شبهاتی که صاحبان نظر به تفکیک مطرح می‌کنند در فضای مجازی باز کنند، تا ما هم این نوع سؤالات را به آن سایت ارجاع دهیم. کسانی که به ایشان دسترسی دارند سلام مرا به ایشان برسانند و بگویند آقا این کار لازم است کوتاهی نکنید. هرچند اساتید مبرزی مثل جناب حجت‌الاسلام و المسلمین آقای یزدان‌پناه و یا جناب استاد رمضانی در قم هستند که به‌خوبی جوابگوی شبهات آقایان تفکیکی می‌باشند ولی به جهت تشکیلاتی که عزیزان در مشهد شکل داده‌اند این انتظار از آن‌ها بیشر می‌رود و یا هر تشکیلاتی که بتواند ممحض در این موضوع شود. موفق باشید
5693
متن پرسش
سلام و خداقوت در جلسه قرآن این هفته درمورد اسماء و صفات خداوند فرمایشاتی داشتید. هچنین همچنین درمورد وحدت وجود هم مواردی فرمودید. سوال اینکه میان عقیده وحدت وجودی متصوفه و دراویش و فرمایش شما قرابتی هست یا خیر. اگرعقاید متفاوت هست اختلاف در کجاست؟ آیا تفکر متصوفه درمورد وحدت وجود صحیح است؟ ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: تنها آن وحدت وجودی که در نگاه حضرت امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» مطرح است مدّ نظر بنده است که بحث آن شد و فکر نمی‌کنم کسی غیر از این را قبول داشته باشد. عرض کردم هیچ الاغی نمی‌گوید این میز و صندلی خدا است. چون بعضی ها حرف عرفا را نمی‌فهمند می‌گویند لوازم وحدت وجود آن است که این میز و دیوار خدا است! موفق باشید
5694
متن پرسش
سلام علیکم.استاد نظرتان پیرامون مداحی شور و سینه زنی شور چیه؟آیا با مبانی امام و رهبری در تضاد نیست؟لطفا واضح توضیح دهید.متشکرم.التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: من این‌ها را سرم نمی‌شود ولی با اشعار امثال جناب آقای بُرقعی نزدیک است قالب تهی کنم از بس این مداحی‌ها و مرثیه‌ها آسمانی است. موفق باشید
5696
متن پرسش
سلام.استاد در مورد پوشیه بانوان جه نظری دارید؟در جایی که انسان انگشت نما می شود استفاده کند یا نه؟
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: شاید نیاز نباشد. موفق باشید
5700
متن پرسش
سلام استاد ارجمند، آیا فراگیری مباحث صوت و لحن وتجوید قرآن در سنین نوجوانی فایده ای دارد و می تواند به پیشرفت روحی وفکری او کمک کند ؟ لطفا نظرتان را راجع به حفظ قرآن نیز بفرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: به نظر بنده در دوره‌ی جوانی حفظ قرآن وکار روی صوت و لحن و تجوید بسیار خوب است. موفق باشید
5701
متن پرسش
سلام استاد لطفا بفرمایید برای این که یک نوجوان بخواهد با قرآن انس بگیرد از کجا باید شروع کند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: خوب است ابتدا با حفظ قرآن و مفاهیم آیاتی که حفظ کردید شروع کنید. موفق باشید
5679
متن پرسش
سلام.علت بایکوت خبری شما چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: اصل‌اش را اثبات کن تا بماند علتش‌. مگر یک معلمی که یک گوشه‌ای مشغول امورات خویش است باید روی آنتن خبری باشد؟ مگر بنده تشکیلات خاصی را دنبال می‌کنم که دوست داشته باشم در میدان باشم؟ امیدوارم بتوانم همچون موری در کنار خرمن انقلاب در راستای پایداری آن و حسن عاقبت خودم دانه‌ای را جابجا کنم. موفق باشید
5681
متن پرسش
باعرض سلام و خسته نباشید پیرو صحبتی که در مورد ازدواج موقت و مجدد شد چندتا نکته داشتم که شاید مفید باشد در بحث اینکه ازدواج موقت و مجدد حلال است هیچ شکی نیست اما من واقعا میخاهم این را بگویم که خدافرموده حلال است واجب که نیست! ایا اقایانی که انقدر اصرار دارند که حلال بودن این امر را تاکید کنند و این مسئله را اشاعه دهند در مورد باقی دستورات اسلام که چه بسا در مکان مهمتری هم قرار دارند اینگونه اصرار می کنند؟! من فکر میکنم اسلام دینی است که برپایه عواطف عمیق انسانی استوار است دینی است که شرع و حلال و حرام بودن کف دین است ... اسلام واقعا دینی است که بدون فضای اخلاق زیبایی های خودش رو بطور کامل نمایش نمیده.. ایا این درسته خانم های خانه داری که همه وقت خود را بابت کارهای خانه و بچه ها می گذارتد با سختی 9 ماه بارداری را تحمل میکنند و 2 سال به بچه شیر می دهند بابت اینکار از شوهر خود پول طلب کنند؟ درصورتی که این پول از شیر مادر برایشان حلال تر است... ایا مهریه که حلال بودن ان بر هیچ کس پوشیده نیست را زنی تا زندگی اش به مرحله طلاق نرسد طلب میکند؟ یا اگر طلب کند به او داده می شود؟ چرا اقایانی که ذره بین را روی بحث ازدواج موقت گرفته اند کمی هم از حلال های دیگر که زنها به راحتی از روی ان میگذرند صحبت نمیکنند؟ ایا اگر زنها به فکر گرفتن حق خود باشند زندگی همان گرمی و احساسات سابق را خواهد داشت؟ به قول شما ازدواج مجدد یا موقت یک جایی واقعا وظیفه می شود که در جای خود درسته اما قبول دارید با وضعیت امروز جامعه در جاهایی غیر از وظیفه بهتر است اقایان از خودشان و نفسشان بگذرند بخاطر حفظ گرمی و روابط خانواده؟!و باعث از هم پاشیده شدن کانون یک خانواده نشوند؟ ایا این عمل به اخلاق و اصل اسلام نزدیکتر نیست؟ ایا اون فردی که تمام عمر خود را به کوری زد تا دل همسرش را که صورتش زشت شده بود نشکند با اون فردی که تا زنش باردار میشه میفته دنبال صیغه کردن یکی هستند؟! واقعا عقل و شعور و منطق من بدون در نظر گرفتن اینکه من یک زن هستم داره این حرفو به من میزنه.... ایا اقایانی که انقدر اصرار بر ازدواج مجدد دارند قادر هستند حقوق همسران اولشان را زیر پا نگذارند ایا انقدر رشد کرده اند تا "نو که امد به بازار کهنه شود دل ازار "اتفاق نیفتد؟! من بعنوان یک زن منکر حس حسادت یا غیرت یا هرچیز دیگری که اسمش رو بگذارید نیستم اما مطمئنم هستم که مردهای امروز جامعه ما خیلی وقتها در رعایت حقوق همسرانشون کوتاهی می کنند و شاید منشا این همه بدبینی به ازدواج مجدد بی ربط به این موضوع نباشد. همه ی وجود یک زن به احساسش استواره به قلبش استواره ایا بهتر نیست انقدر با نگاه مردانه به این مسائل نگاه نکنید ؟! ایا بهتر نیست یک مرد تا جایی که میتونه دل همسرش رو نشکنه؟ ایا واقعا اینها باعث کمال انسان نمیشه؟ ایا راه انسانیت ازینجا عبور نمیکنه؟
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: بنده انصافاً سخنان شما را سخنان منطقی می‌دانم و قبول دارم در بسیاری موارد با نگاه مردانه به مسئله‌ی ازدواج نگاه شده و همین امر موجب شده که از موضوع مکدر باشم و در همین راستا عرض کردم؛ «نه خوب گفته‌ایم و نه خوب عمل کرده‌ایم». موفق باشید
5682
متن پرسش
با احترام خدمت استاد بزرگوار، بحث زن دوم رو خاتمه می دم و هرچند برای تک تک مواردی که جناب سوال 5606 عرض کردند پاسخ دارم اما اینجا به احترام نظر شما، ادامه نمی دم فقط یک مسئله ای که از ابتدا تا انتهای حرف بنده در جواب آن آقا و دیگر حضراتی که زن دوم به بعد را حلال می دانند و رویکرد کلی حرف بنده بوده را مجددا عرض می کنم که حرف نهایی بنده هست و چون آخرین پاسخ است لطفا رو سایت بذارین. انشالا که جواب شبهات روشن بشه. روایاتی که در سؤال 5656 عرض کردند حصر را نمی رساند که مخالفت با زن دوم فقط و فقط از روی حسادت باشد. بنده هم نگفتم حسادت هیچ زنی نمی تواند باعث این امر شود. گفتم "فقط" حسادت نیست . اما این در اصل بحث بنده اثری ندارد. رویکرد کلی من این است که : بعد از این که ما و شما پذیرفتیم که مراجع محترم قطعا با توجه به آیات و روایات نقل شده از معصومین علیهم السلام و کتاب و سنت و دیگر منابع استخراج احکام ، احکام شرعیه را استخراج کرده اند ، حال منظور خود را با چند جمله، از بحث نگاه زمان شناسانه به آیات و روایات و دیگر منابع روشن می کنم. با تعمّق در مطلبی که استاد طاهرزاده در پاسخ به شبهه ی چندزن داشتن پیامبر مطرح کردند مسائلی معلوم می شود ، از آن جمله جایگاه ازدواج برای بشر زمان پیامبر دارای جایگاه متفاوتی از زمانه ی امروز بوده. قبل از تبیین این مسئله ، از یکی از مثال هایی که استادطاهرزاده مطرح کرده اند در این جا استفاده کنم که شما فکر نکنید بنده منکر منابع استخراج احکام شرعی هستم و باز برای بنده آیه و روایت بیاورید. متأسفانه گاها از جایگاه تاریخی آیات و روایات غفلت شده است. مثالی از استاد محترم بیاورم که برای بار اول که حرف را می شنوید اگر شما ندانید این را استاد طاهرزاده فرموده اند احتمالا این سخن را به لیدرهای مدافع حقوق زنان ! نسبت می دهید. البته من یک کلیتی در ذهن دارم اگر مطلب را خراب می کنم لطفا خود استاد شرح بفرمایند. از دوستی شنیدم که از قول استاد فرمودن چون ماها که به اسلام اعتقاد داریم روی حقوق زن به خوبی کار نکردیم ، فمنیسم ها خیلی مدعی شده اند وگرنه برخی حرف هایی که می زنند خیلی هم بد و بیراه نیست. مثلا زن و شوهری که در یک منزل هستند ، خب وقتی مرد بیرون از خانه کار می کند ، زن هم داخل خانه کار می کند . پس اموالی که با کار کردن شوهر عاید می شود باید بین زن و مرد تقسیم شود نه این که همه اش به نام مرد باشد. حال اگر مرد فوت شود، یک هشتم این اموال به زن به ارث می رسد و باقی بین سایرین تقسیم می شود. و زن بعد از یک عمر زندگی با مرد ، درست زمانی که همسرش را از دست می دهد باید آواره شود. چون از این به بعد خانه ای که درش نشسته است شرعا و قانونا متعلق به دیگران است ، حتی وسایلی که دارد و ... . این مسئله از نظر مراجعی که نگاه زمان شناسانه به منابع دینی ندارند هیچ اشکالی ندارد و خلاف شرع هم نیست. این مسئله از نگاه شما، عین حکم خداست که از منابع دینی اعم از آیات و روایات و ... استخراج شده است!!!. درحالی که در وهله ی اول باید اموال مرد در زمان حیاتش بین زن و مرد نصف شود و بعد هم مسئله ی ارث که به صورت زمان شناسانه حکم دیگری پیدا می کند. اما بد نیست آن چه که از نظر استاد هم در این رابطه صحیح می باشد را خودتان بروید و بخوانید. مسائل این چنینی کم نیستند که به دلیل اختصار کلام از ذکر دیگر مثال ها خودداری می کنم. شوهر بنده هم با حکم زن دوم به صورتی که امروزه توسط دین دارها عملی می شود و شرعی هم هست، مخالف است، ایشان هم حسادت دارند ؟ این یک بحث علمی است فارغ از حب و بغض های شخصی و نفسی.حال به مثال اصلی باز گردیم، پدیده ی ازدواج در زمان پیامبر به عنوان یک ابزاری برای رفع خیلی از مشکلات محسوب می شده. به همان نسبتی که انسان معاصر ، با انسان زمان پیامبر و دیگر زمان ها متفاوت است، به همان نسبت هم پدیده هایی همچون ازدواج ، یا ازدواج مجدد ، جایگاه یا تعریف متفاوتی نسبت به آن زمان برای انسان امروزی دارد و "نتایجی" متفاوت. این به معنی تعطیل کردن احکام شرعیه نیست بلکه باید با نگاه زمان شناسانه ، احکام شرعیه مطابق با روح زمانه ی امروز که حتی بشر مؤمن و مسلمان را هم اسیر خود کرده است از منابع فقهی استخراج شود. پیامبر ص به راحتی ازامر ازدواج برای وحدت دو قبیله استفاده می کردند اما امروز اگر نگوییم اثر عکس دارد، به قطع می توان گفت اثری که پیامبر مدنظر داشته را هرگز نمی دهد. اجمالا می توان گفت امروزه ازدواج مجدد نه تنها مشکلی را حل نمی کند چه بسا بر مشکلات هم می افزاید. بنده موافقم که به راحتی نمی توان حکم داد و یک عمر تلاش برای استخراج حکم خداوند در زمان امروز لازم است . اما با لحاظ افقی که آیات و روایات و سنت اهل البیت دراختیار ما گذاشتند ، ببینیم چگونه در زمان امروز می توانیم به همان افق دست یابیم. در معرفت شناسی سیره ی اهل البیت، اعمال انسان کامل از یک نظر به دو دسته تقسیم می شود . یک دسته اعمالی که عینا باید تکرار شود همچون ذکر بعد از نماز حضرت زهرا س، و یک دسته اعمالی که عینا نباید تکرار شود بلکه باید هدف آن عمل طبق زمانه ی امروز لحاظ شود. همچون ازدواج مجدد. چنان که می بینیم سیره ی بزرگان حاضر بر تک همسری است. در استخراج احکام شرعیه از منابع فقه هم باید این مسئله لحاظ شود. این به معنای عرفی شدن دین نیست بلکه خواه ناخواه شرایط جدیدی بر بشر معاصر حاکم شده است که باید حکم خداوند در شرایط امروز استخراج شود، آن هم نه با نگاه منفعلانه. برای بنده سوال است چطور اسلام باید دستوری را مستحب بداند که در زمانه ی امروز ، با برهم زدن اَنس زن و مرد نه تنها شرایط دینداری بیشتر را فراهم نمی کند بلکه در اغلب موارد موجب تحقق مبغوض ترین حلال خداوند می شود چرا که برفرض تحمل زن اول، زن دوم نمی تواند با وجود زن اول زندگی کند هرچند با علم به وجود زن اول، ازدواج کرده است. مرد معاصر هم ، هرگز نمی تواند با زن دومش به انسی برسد که با زن اول می رسیده . خدا می داند بنده از نزدیک دیده ام انسان های واقعا مؤمنی که با این امر به زعم خودشان حلال و حتی با افکار دینی، به صرف این عمل مستحب به زعم شما و برخی مراجع ! در زمانه ی امروز، زندگی خود و همسر اول و دوم و حتی تا چند نسل بعد از خود را به تباهی کشیده اند . با تشکر از استاد طاهرزاده و دیگر دوستانی که حوصله به خرج دادن . در انتها در یک جمله عرض کنم که تفاوت است بین این که : ("من" دوست دارم شخصا فرزند بیشتری از نسلم وجود داشته باشد پس ازدواج مجدد می کنم) با این که ( جامعه به لحاظ تاریخی دچار معضل پیری شده است که باید فکری تاریخی برای حل این معضل کرد و آیا ازدواج مجدد راهی برای حل این معضل هست یا خیر). التماس دعا.
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: در هرحال از این گفت و شنودها معلوم می‌شود که موضوع دارای جوانب متعددی است و حقیقتاً باید در موضوع جایگاه زن یک بازخوانی تاریخی شود و مسلّم در دل آن بازخوانی با رویکردی جدید به احکام الهی نظر می‌شود. بنده در کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» تلاش کرده‌ام آن نگاهی را که تصور می‌کنم باید به زن انداخته شود مدّ نظر خوانندگان قرار دهم. به همین جهت در مقدمه کتاب گفته شد این کتاب را مردان نیز بخوانند. در مقدمه‌ی آن کتاب باب موضوعی را بازکردم که در جای دیگر باید به آن پرداخت و آن این بود که نه یک کمباین پدیده‌ای است که به جای 200 مرد آمده، بلکه پدیده‌ای است جدید با نسبت‌هایی جدید و نمی‌توان گفت اگر 200 مرد کشاورز با 200 داس وارد مزرعه‌ای شوند مثل آن است که یک کمباین وارد شده، و نه می‌توان گفت: زن‌های ما همان مادربزرگ‌های گذشته‌اند و متوجه نسبت جدیدی که پیش آمده و زن با تعریف جدیدی در تاریخ ظهور کرده نباشیم. موفق باشید
5684
متن پرسش
سلام ممنون از اینکه پاسخ سوال مرا مرحمت فرمودید من کتاب معرفت ده نکته و خویشتن پنهان را مطالعه کرده ام به توصیه ی یکی از دوستان مساله اینجاست که کتاب ازبرهان تا عرفان که جنابعالی معرفی فرمودیدو بقیه کتب که همکاران شما در دفتر لب المیزان توصیه فرموده اند به کجا میانجامد . من توضیح زیادی نمی دانم یکی از دوستان اشاره به انجام مراحل تزکیه نفس میکرد . ولی آیا هر کس توانائی انجام این مراحل را دارد ؟. شندیده ام که این مواقع شیطان پرکار تر میشود .آیا نشانه ای برای ورود به این مراحل در درون انسان اتفاق می افتد ؟. آیا خوابهائی که پیش می آید نشان از شروع مراحل است .؟با توجه به اینکه نکته سوم معرفت نفس نقش رویاها را مشخص کرده است ولی ما افراد معمولی که معبر نیستیم .آیا میتوان سوالات دیگر را به صورت خصوصی تر پرسید ؟ بسیاری سوال هست که نمیتوان در این سایت عنوان کرد لطفا بفرمائید چکار باید کرد .؟
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: بنده به همین صورت که در سایت سؤال بفرمایید در خدمتتان هستم و با رفقای گروه فرهنگی المیزان می‌توانید تلفنی و حضوری سؤالات‌تان را در میان بگذارید. موفق باشید
نمایش چاپی