بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: توحید و اسماء الهی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
35279
متن پرسش

سلام: با توجه به وحدتی که انسان در نفس مشاهده می کند و از مجردترین ابعاد تا جسم همه یک حقیقت هستند و روح مجرد تماشا نمی کند که مثلا جسم دچار درد یا لذت شده است بلکه خود لذت یا درد را تجربه می کند و می چشد حال اگر این وحدت را رقیقه ای از وحدت وجود بدانیم آنگاه خداوند تمامی احوالی که بر ما رخ می دهد را تجربه خواهد کرد و اوست که لذات و آلام ما را احساس خواهد نمود بنابرین تجربه بهشت و جهنم را او درک می کند و چگونه خود را با آن عذاب های شدید و غلیظ معذب خواهد کرد؟ مگر نفس خداوند سراسر ابتهاج نیست این عذاب ها در کجای نفس او قرار می گیرد؟ البته عذاب کشیدن خداوند شاید باعث شود از گناه دست بکشیم درین دنیا که با معصیت موجب رنجش او می شویم دران دنیا نیز خداوند باید عذاب کارهای ما را متحمل شود. البته سوال دیگری اینجا مطرح می شود چون گناه بعضا لذت بخش است چگونه خداوند هم از گناه لذت می برد هم با آن مخالف است و موجب رنجشش می شود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جسم، به اعتبار ناقص‌بودن و نداشتن کمالِ کامل دچار درد می‌شود و چون خداوند عین کمال است اینگونه احوال برایش معنا ندارد همچنان که در ذات جزیی در رابطه با رفع نقص جزئی می‌باشد. در حالی‌که حضرت حق عین لذت و ابتهاج است. موفق باشید

35278
متن پرسش

سلام: با توجه به اینکه اسم الله در مقام تعین ثانی مطرح می شود در نماز باید خداوند را در این مقام پرستید؟ و مقام تعین اول و ذات حق پرستیدنی نیستند؟ و اگر در نماز نیت کنیم که ذات حق را بپرستیم نماز باطل است؟ یا هر چه تلاش کنیم باز الله تعین ثانی را می توانیم بپرستیم و پرستیدن ذات محال است ولی باز احساس می کنم در نیت لااقل بشود ذات را پرستید ولو در عمل ممکن نباشد البته اگر این نیت مشکل شرعی نداشته باشد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در آنجا در باطل‌بودن و یا باطل‌نبودن نیست. بحث در اُنس با حضرت محبوب است که از طریق اسماء او صورت می‌گیرد که همان حضرت «الله» است. هرچند می‌توان به تعیّن اول فکر کرد ولی این، غیر از انس با اسماء او می‌باشد. موفق باشید

35264
متن پرسش

با درود فراوان! اعتقاد به علم ازلی خدا یا همان علم فعلی یا به عبارتی دیگر اعیان ثابته، جبر علمی آفرینش را درپی دارد. علمی که آنچنان جبری است که خیام هم در اینباره رباعی گفته است. جوابهایی که به خیام داده شده جز توجیه علم ازلی خدا نیست. چرا چون عقل بیطرف را قانع نمی‌کند. همین مدرنیته که این قدر جنابعالی بر سرش می‌کوبید، به من یاد میده که به اینچنین علم ازلی معتقد نباشم و از جبر حاصل از آن رها شوم و خودم سر نوشت خودم را در اختیار بگیرم. به نظرم خدایی که مدرنیته معرفی می‌کند و اینچنین به انسان ارزش قائل شده و صاحب اراده است باید ایمان داشت. اصلا چرا باید به این علم ازلی خدا اعتقاد داشت؟ چرا که از درون آن جبر بیرون می‌آید. پس باید به اینچنین علمی کافر بود. داستان های که از اخبار غیبی بزرگان دین است را باید رها کرد. چرا؟ چون همین جبر علم ازلی است. شما خدا را همانند انسان ها مد نظر دارید که باید مثلاً برنامه چند ساله داشته باشد تا جهان را اداره کند. و علم ازلی خدا همانند اینچنین برنامه ای است. امید است که به سوالاتی کامل جواب دهید و از پاسخهای تکراری و از قبل آماده جواب ندهید. امید است که دارای آزادی اندیشه باشید و ادای آزاد اندیشی نباشد. بدرود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً اگر سری به جزوه «جبر و اختیار» که روی سایت هست بزنید و سپس کتاب «انسان و سرنوشت» مرحوم شهید مطهری را مطالعه فرمایید متوجه عمق اندیشه ای خواهید شد که نظر به علم ازلی خداوند دارد همان علمی که حضرت علی (ع) در دعای «صباح» متذکر آنند و می‌فرماید: «وَعَلِمَ بِمَا كَانَ قَبْلَ أَنْ يَكُونَ.» خداوند به آنچه که هنوز محقق نشده است، در علم ازلی خود آگاه است. موفق باشید

35258
متن پرسش

با سلام: من همانند بعضی از کاربران این سایت نیستم که همچون گوسفند هرچه بگویید، اطاعت کنم. این وحدت وجودی که شما از آن دفاع می‌کنید، آخرش نفی مخلوقات است. آخرش این مظاهر هستند یا نه؟ اگربگویید مظاهر وجود دارند که نتیجتا باید بساط وحدت تان را جمع کنید. اگر مظاهر وجود ندارند پس همه چیز می‌شود خدا. شما چند گونه پاسخ خواهید داد. یا پرسش را پخش نمی کنید یا توجیه می‌کنید یا جواب بی‌ربط می‌دهید. نتیجتا کاربرانی هستند که گوسفند وار شما را تایید می‌کنند و دسته دیگر که به حقیقت حرفهای من می‌رسند. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد پیشنهاد می‌شود کتاب «مبانی و اصول عرفان نظری» از استاد یزدان‌پناه را مطالعه فرمایید. امید است برایتان روشن شود که منظور از «وحدت وجود» چیست؟ و یا حدّاقل از به‌کاربردن چنین تعبیراتی برای افراد در همین دنیا پشیمان شوید!!! موفق باشید

35243
متن پرسش

با سلام: آیا می‌توان قاعده «بسیط الحقیقه کل الشیاء و لیس بشی منها» را در مورد نفس و قوایش پیاده کرد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن جهت که بسیط الحقیقه به عنوان کلِ اشیاء مطرح است می‌توان گفت مصداق آن خداوند باشد. موفق باشید

35239
متن پرسش

با سلام: می خواستم بدانم که با توجه به اینکه در معرفت نفس، بین ظهور و حضور فرق است، می‌خواهم بدانم که الله ظهور حق است یا حضور حق؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به توجه ما دارد که رابطه ما با فکر و استدلال باشد یا قلبی. زیرا وجود حضرت «الله»، عین حضور و ظهور است ولی انسانها نسبت به او می‌توانند نسبت متفاوت داشته باشند. موفق باشید

35196
متن پرسش

با سلام و عرض ادب: استاد بنده با توجه به پرسش شماره 35185 دو سوال از شما دارم که اگر لطف کنید با بله یا خیر جواب بنده رو بدید ممنون میشم، سوال اول: با توجه به عرایض شما ضمیر هو ضمیر خطاب نیست و اگر بخواهیم از یا هو استفاده کنیم باید حتماً بعد از هو، او را توصیف کنیم مثل: «یا هو یا من لا هو الا هو؟» سوال دوم : استاد با توجه به سوال اول پس با توجه به آیه «قل هو الله احد» گفتن یا هو احد به معنای : ای اویی که یکتایی درست است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر می‌آید همین‌طور باشد. ۲. وقتی گفته می‌شود یا احد و یا صمد، نظر به اویی می‌کنیم که احد و صمد است. ولی اگر گفته شود «یا هو احد» در واقع غایبانه به او نظر کرده ایم که البته آن نیز در جای خود قابل قبول است. موفق باشید

35185
متن پرسش

با سلام و عرض ادب: استاد سایت خبرگزاری مهر مقاله‌ای با این عنوان «هو در قرآن و میراث عرفان اسلامی» رو در سایت خود انتشار داده است که در این مقاله بر خلاف نظر شما گفته شده است «هو» اسم خدای متعال است، نه ضمیر. از این رو یا «هو» درست است. می خواستم بدونم استاد نظر شما که فرمودید هو ضمیر است و نمی توان گفت یا هو درست است یا مقاله‌ای که در سایت ذکر شده گذاشته شده است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که عرض شد ضمیر «هو» ضمیر خطاب نیست، ولی می‌توانیم مثلاً بگوییم: «هان ای آن‌که چنان و چنان هستی» به آن معنا که او را غایبانه ثنا گوییم. موفق باشید

35183
متن پرسش

با سلام و عرض ادب: استاد با توجه به آیه «قل هو الله احد» و با توجه به اینکه برای اینکه خداوند را خطاب قرار دهیم می گوییم «یا هو» و «یا احد» آیا می توان خداوند را یا هو احد نیز خطاب قرار داد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ضمیر «هو» مربوط به فرد غایب است نمی‌شود با واژه خطاب، به آن خطاب نمود. آری! می‌توان گفت: «یا احد و یا صمد» . و یا این‌طور گفته شود: «يا هُوَ يَا مَنْ لا هُوَ إلا هُوَ». موفق باشید

35175
متن پرسش

با عرض سلام و خسته نباشید. این درست است که خدا وجود نامحدود است و هر توصیفی به دقیق ترین معانی برای خدا ذکر کنیم ساخته ذهن ما و محدود است و آن خدا نیست و نیز چیزی جدای از خدا نیست که خدا بخواهد به آن برسد. مثلا از خلقت هدفی داشته باشد و سپس خلق کند تا به آن هدف برسد. حال سوال اینجاست که پس چرا خدا خلق می‌کند جواب داده می‌شود لازمه ذات اوست. حالا سوالی برای من پیش آمده اینکه می‌گویند لازمه ذات اوست اگر به فرض موجودی مثل انسال خلق شود و لازمه ذات خدا اقتضای عذاب این موجود را داشته باشد چگونه این امر را می‌شود نفی کرد. ممکن است پاسخ داده شود فعل قبیح سر نمی‌زند ولی این پاسخ را می‌توان با این موضوع رد کرد که لازمه ذات خداست. لطفا پاسخ گویید. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: لازمه ذات خداوند که عین کمال است، جز کمال و لطف و جود نیست. حال هر کس در زندگی خود از خدا دور شد، دوری از خدا همان محروم شدن از آن کمالات است که به صورت‌های مختلف در قیامت ظاهر می‌شود و لذا قرآن می‌فرماید: «وَقِيلَ لِلظَّـلِمِينَ ذُوقُواْ مَا كُنتُم تَكسِبُونَ» (زمر/۲۴) به ظالمین گفته می‌شود آنچه را که خودتان با اعمال خود کسب کردید بچشید. موفق باشید

35160
متن پرسش

با سلام عبارت«بسیط ااحقیقه کل الشیاء و لیس به شیئ منها ، خدا همه آسیاست اما در عین حال هیچ کدام از آنها نیست »،خدا در مقام ظهور همه اشیاست یا در مقام ذات همه اشیاست ؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مقام ذات، به جامعیتِ همه اشیاء. مانند نور بیرنگ که جامع همه اشیاء است. موفق باشید

35159
متن پرسش

با سلام: خداوند عین وجود است. اینکه وجود علمی (منظورم اعیان ثابته) در ذات خداوند است، این اعیان آیا در غیب الغیوبی است. و یا چیز دیگری؟ آیا عین وجود همان غیب الغیوبی است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به «فصّ عزیری» فصوص الحکم رجوع فرمایید. موفق باشید

35101
متن پرسش

با سلام حضور استاد گرامی: ببخشید مبحث دعای سحر مربوط به حق مطلق است؟ حق مقید که نیست.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است به این معنا که با هر اسمی که روبرو می‌شوید متوجه حضور مطلق آن اسم در همه مظاهر می‌گردید. در این مورد عرایضی در کتاب «شرح اسماء دریچه های نظر به حق» شده است. موفق باشید

35095
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. در عالم وجود فقط ذات خداوند هست. فقط صفات خداست، فقط افعال خداست. این چه معنایی دارد. پس این موجودات چه هستند؟ اینها آیات خدایند، یعنی آنکه اینها خدا را نشان می دهند. مثلاً درختی را فرض کنید. این درخت همانند آینه ای است که خدا را نشان می دهد. آینه آنگاه آینه است که دیگری را نشان می دهد. این کثرت همه آیات و نشانه های هستند که خدا را نشان می دهند. آیه قرآن می فرماید: «اینما تولوا فثم وجه الله» به هر سو رو کنی وجه الله را می‌بینی؟ سوال آیا این آیه می فرماید که به هر سو نگاه کنی در آیات اوست که این آیات وجه الله را نشان می دهد؟ سوال۲: ما در روایات داریم که ائمه وجه الله هستند. یک اشکال هست. اگر می گفتند که ائمه آیات هستند، خوب ما در ائمه وجه الله را می دیدیم. اما وقتی که وجه الله هستند دیگر بحث آیت نیست و وقتی که ما ائمه را می‌بینیم خدا را داریم می بینم. ۳: چه فرقی بین این آیت بودن و وجه الله بودن است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است زیرا ۱. همه، مظاهر اسماء او هستند و ما به حکم: «ولله الاسماء الحسنی فدعوه بها» با او از طریق اسماء‌اش روبرو هستیم و از طریق اسماء او، او را می‌خوانیم که مظهر ارتباط با حضرت «الله» هستند ۲. اگر فرمود اولیای الهی نیز وجه الله هستند؛ خواست متذکر این امر باشد که جمال پر جلال اولیای الهی، عملاً ما را با جلوه‌ای از جلوات انوار نورانی حضرت حق روبرو می‌کند وگرنه تفاوت چندانی بین آیت بودنِ آنها و وجه الله بودن‌شان نمی‌تواند باشد. موفق باشید

35094
متن پرسش

با عرض سلام و احترام! من در صوت ایت الله شجاعی عبارات زیر را شنیدم، می خواستم ببینم که درست می فرمایند یا نه؟ ایشان فرمودند که: فقط ذات خداست. فقط صفات خداست. فقط افعال خداست. با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه عالم مظاهر حضورِ حضرت حق است وگرنه نسبت به حضور مطلق او، محدودیت پیش می‌‌آید. عمده آن است که متوجه نگاه حضرت علی «علیه‌السلام» به عالم باشیم که می‌فرمایند: «ما رایت شیئاً الا و رایت الله قبله و معه و بعده». یا به تعبیر جناب مولوی: «دیده آن باشد که باشد شه‌شناس/ تا شناسد شاه را در هر لباس». موفق باشید

35092
متن پرسش

با سلام: از نظر وحدت شخصیه وجود، مثلا در آب، سیراب کردن اثر خداست یا اثر آب؟ لطفاً توضیح مختصری بفرمایید! با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه تأثیرات از حضرت حق است با حضور مطلقی که او در عالم هستی دارد، ولی از طریق مظاهر اسمای حسنایش. موفق باشید

35081
متن پرسش

با سلام: آیا منظور از آیه «آنا لله و آنا الیه راجعون»، به معنای آن است که ما از ذات خداوند هستیم و به ذات او بر می گردیم یا اگر معنای دیگری دارد لطفاً توضیح دهید. با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث، مربوط به ذات حق در میان نیست. بحث در آن است که در مخلوقیت خود به خالقیت حضرت حق مربوط می باشیم و این که مخلوق، همواره در عین این که از خالقِ خود منشأ گرفته است، همواره به خالق خود رجوع دارد به اعتبار این که رابطه او با خالقش رابطه وجودی است به همان معنای رابطه بین علت حقیقی و معلول حقیقی. موفق باشید

35057
متن پرسش

با سلام! وقتی ما در بینش عرفانی وجود را فقط خداوند بدانیم و ما سوی الله را نمود بدانیم، آیا عینیت خالق و مخلوق پیش نمی آید؟ اگر جواب نه است، به چه دلیل؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! آنچه در صحنه است خداوند است با انوار اسماء در آینه ممکن الوجودها، به همان معنایی که از حضرت علی «علیه السلام» داریم: «ما رَأيْتُ‏ شَيْئاً إلّا وَ رَأيْتُ اللّهَ قَبْلَهُ وَ مَعَهُ وَ بَعْدَه» با این همه، مخلوق بودن مخلوقات به آن معنا است که موجودات وجودشان و کمالاتشان از خودشان نیست و بدین لحاظ عینیت خالق و مخلوق پیش نمی آید. موفق باشید

35056
متن پرسش

سلام: وقتتون بخیر. من خیلی وقته که در وجود خدا شک و تردید دارم و این خیلی حالمو بد میکنه. منی که چادر می‌پوشم منی که نماز میخونم، منی که میخوام امر به معروف و نهی از منکر کنم، خودم به وجود خدا شک دارم. لطفا خدا رو برای من اثبات کنید. ممنونم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع شک، شک به وجود خداوند نیست، شکی است که در نسبت با خودمان با خدا پیش می آید و این را باید به فال نیک گرفت و در این رابطه عرض شد:
گاه به گاه باید خود را گم کنیم تا دوباره از نو بازیابی شویم
به آیه «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا...» فکر کنید که ایمانِ دیروزین برای حضور در امروزِ این تاریخ کافی نیست. همان‌طور که اگر مار نتواند پوست بیندازد می‌میرد، اگر ذهن انسان برای تغییر دچار مانع باشد، دیگر ذهن نیست، انبار اطلاعات است. اگر خود را در آینده‌ تاریخ خود حاضر نکنیم و همچنان در گذشته متوقف باشیم، عملاً گور خود را پیشاپیش کنده‌ایم، زیرا در برابر آنچه در حال رشد و بالندگی است، کور و نابینا شده‌ایم. انسان‌‌هایی می‌خواهیم که نه‌تنها در نسبت با درک وجودی خود تامل کافی داشته باشند، بلکه معنای سعه‌ توحیدیِ انقلاب اسلامی را بفهمند که چگونه انقلاب، در این زمانه همچون اقیانوس شده است و دوره‌ دریاچه‌ بودنش به‌سر آمده. زیرا وقتی خود را در مرحله‌ای از تاریخ پیدا می‌کنیم باید سعی کنیم «گاه به گاه خود را گم کنیم» تا دوباره از نو بازیابی شویم. این است آن شدنِ ابدی که بودنی خشک و ساکن نمی‌باشد. و حضرت امام خمینی

«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» در غزل مشهور خود متذکر آن «بودنِ دوباره» می‌شوند و اظهار می‌دارند:
در میخانه گشایی به رویم شب و روز        که من از مسجد و از مدرسه بیزار شدم
موفق باشید

 

35051
متن پرسش

سلام: میشه گفت تمام هستی عین سبح لله هست عین آب که تری داره هستی تسبیح گو خدا ست. و انسان اگه اعراز کرد بر خلاف جریان هستی حرکت کرده و انسان هم اگه محرک برای اعراز نداشته باشه حتما خدا رو ستایش می‌کنه چون دین فطری بوده و کاملآ توجیه شدیم قبلاً نفس لوامه هم استادانه کارش رو بلده

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همه عالم در هستیِ تکوینی خود به تسبیح حضرت حق مشغولند و انسان های مومن به اعتبار اختیار خود می توانند منور به تسبیح عبادی نسبت به حضرت حق بشوند. موفق باشید

35005
متن پرسش

با سلام و احترام خدمت استاد گرامی: روز معلم بر شما مبارک. حضور ذیل اسم جلاله الله به چه معناست، برای اینکه این قسم از حضور و نشانه هایش را بشناسیم منابع یا فایلهای صوتی هست؟ لطفا معرفی بفرمایید. همچنین در زمینه (مبحث حضور در دوره آخرالزمانی، اینکه چه نشانه هایی دال بر رخداد چنین نکته ای است) چه منبع یا فایل صوتی ما را به این مفاهیم نزدیک می‌کند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:با تشکر. در مورد اسم جلال و حضور ذیل آن اسم مبارک نکات ظریفی نهفته است که انسان نسبت به حضور متعالی حضرت حق درکی خاص برایش پیش می آید. عرایضی در مراسم اعتکاف ماه رمضان امسال شد که قسمت مربوط به اسم جلال خدمتتان ارسال می‌شود. موفق باشید
 https://eitaa.com/matalebevijeh/13546 و https://eitaa.com/matalebevijeh/13547

 

34953
متن پرسش

«إِلَّا ٱلَّذِي فَطَرَنِي فَإِنَّهُۥ سَيَهۡدِينِ» ﴿۲۷﴾ جز ذاتی که مرا آفریده و به یقین او، هدایتم خواهد کرد «وَجَعَلَهَا كَلِمَةَۢ بَاقِيَةٗ فِي عَقِبِهِۦ لَعَلَّهُمۡ يَرۡجِعُونَ» ﴿۲۸﴾ و کلمه ی توحید را حقیقتی ماندگار در نسل های پس از خویش قرار داد؛ امید است [مشرکان به سوی توحید] بازگردند آیا آفرینش مقدمه ی هدایت است؟! منظور هدایت تکوینی که شامل همه موجودات می شود نیست منظور هدایت خاصی است که حضرت ابراهیم از آن سخن می گوید چرا فقط شامل او شده و بقیه ی قوم هدایت نمی شوند مگر آن ها هم آفریده ی خدا نیستند؟! با توجه به آیه «وَ مَنْ یَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ» هدایت تشریعی چه فایده ای دارد وقتی هدایت بندگان فقط تحت اراده ی خداست. منظور از کلمه ی #فی_عقبه چیست آیا به اهل بیت که آل الله نامیده می شوند ارتباطی دارد؟! آیا منظور از ماندگاری ِ توحید، ترویج و جهانی شدن دین اسلام است و ارتباطی به ظهور حضرت مهدی و دولت کریمه برای تمدن نوین اسلامی در سطح جهان دارد؟! چرا اصل توحید امیدی برای بازگشت مشرکان گفته شده است چرا نبوت و امامت که راهنمایی کننده هستند و معاد نه؟!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در همه این نکات، نظر به روح و روحیه ابراهیمی «علیه‌السلام» است که آن حضرت متوجه حقیقت توحید به عنوان پایدارترین حقیقت شده‌اند و به نور نبوت، احساس رسالت می‌کنند تا بشریت را متوجه این امر که معنای هر نوع بودن برای انسان است، بگرداند. حال مائیم و معادله‌ای که یک طرف آن ایجاد شایستگی است که هرکس جهت درک حقیقت توحید و هدایت به سوی آن، باید در خود ایجاد کند و یک طرف اراده الهی است که آن طلب را با مشیّت خود بی‌جواب نگذارد. موفق باشید

34888
متن پرسش

سلام استاد بزرگوار: دعا می کنم تمام هستی و وجودتان لبریز از سوز و محبت و معرفت به مولای متقیان امیرمؤمنان علی علیه السلام باشد. شما هم برای بنده دعا بفرمایید. استاد این برداشت از «وحدت وجود» تا چه اندازه کامل و درست است و اگر نقصی دارد بنده را متذکر بفرمایید: خدای متعال بر تمام هستی تجلی فرموده. یا به تعبیری تمام هستی تجلیات خداست. پس در تمام هستی، خدا با تمام مراتب مادونش «حاضر» است. مثلاً در یک گل زیبا همه ی خدا با تمام مراتب مادونش که صادره اول و... باشد در صحنه است. منتها هر مخلوقی به اندازه ظرف و ظرفیتی که دارد نور خدا را «ظهور» می دهد. و ما هم به اندازه ای که حجاب ها را کنار زده ایم متوجه نور خدا و نور مراتب مادون خدا در هر مخلوقی می شویم. لذا ممکن است یک نفر در یک گل اسم جمیل خدا را فقط ببینید. دیگری اسم اجمل. و دیگری اسم الله را به جامعیت در یک گل مشاهده کند. هر چه روی دل مصفاتر/ زو تجلی تو را مهیاتر. پس «حضور» و «ظهور» خدا در سراسر هستی مطلق است. منتها از یک طرف مشکل از ظرف وجودی مخلوق است و از طرف دیگر مشکل از حجاب های وجودی ما. در این نگاه ظاهراً می توان بین «تشکیک در مراتب» و «تشکیک در ظهور» جمع کرد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است و به گفته حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» آن‌جا که حضرت علی «علیه‌السلام» می‌فرمایند: «مَا رَأَيْتُ‏ شَيْئاً الّا وَ رَأَيْتُ‏ اللّه قَبْلَه وَ بَعْدَه وَ مَعَهُ»[1] حضرت تأکید دارند که در هر چیزی که دیده‌اند «الله» را، آری! «الله» را دیده‌اند و حضرت امام خمینی عظمت شخصیت معنوی آن حضرت را در همین می‌دانند که حتی اگر با گل روبه‌رو شوند که مظهر اسم جمیل است، به اسم «الله» که جامع جمیع اسماء می‌باشد؛ منتقل می‌گردند. موفق باشید

 

[1] ( 1)- مصباح الهداية، ص 89 88.

34886
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. حضرت استاد سلام علیکم. وقتی در دعا عرضه می‌داریم «انت الخالق و انا المخلوق، انت المالک و انا المملوک، انت الرب و انا العبد، انت الرازق و انا المرزوق»، و یا اینکه در دعای کمیل عرضه می داریم «یا سیدی و الهی و مولای و ربی»، در واقع در بیان این عبارات، خداوند در مظهریت عبد خود ظهور کرده است؟ و آیا نقش ما فقط انتخاب اراده الهی در این ظهور است؟ و به همین دلیل است که می‌گوییم، عبد و عابد و معبود یکی است؟ لطفاً درباره «حضور حضرت حق به ظهور عبد» بیشتر توضیح بفرمایید. سپاسگزارم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در «فقیرِ إلی الله»بودن ما می‌باشد و نسبتی که می‌توان با غنیّ مطلق پیدا کرد تا معنای بودن‌مان به عالی‌ترین نحوه برسد که بودنِ بیکرانه اکنونِ جاودانه‌مان می‌باشد. موفق باشید

34847
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. استاد عزیز سلام علیکم و رحمت الله: شما به بنده فرموده بودید تفسیر سوره زمر و عنکبوت را گوش بدم. خدا شما را به بالاترین درجات بندگی برساند. واقعا عجیب است قرآن. حاج آقا سوال بنده این است. خداوند را که نمی‌شود با چشم دید و گمان کرد خب پس این من جسمانی که از بین می‌رود. پس این من من چیست که می بیند؟ چگونه انسان با قلب خدا را می‌بیند. استاد عزیز زمانی که در نماز بفضل خدا رکوع می روم خود را هیچ می‌پندارم و زمانی که سجده می‌روم خود را هیچ هیچ .....می‌دانم. آری به راستی دوست ندارم از سجده بلند شوم. چقدر زیباست انسان برای محبوبش هیچ شود خاکستر شود. استاد محترم چه کنم که به حقیقت دعای سحر برسم؟ التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در مباحث «معرفت نفس» روشن می‌شود که قوای بینایی و سایر قوا مربوط به نفس است و ما به نور آن قوا می‌توانیم انوار الهی و اسماء ربّانیِ او را حتی بعد از مرگ در مظاهر بنگریم. ۲. عرایضی تحت عنوان «شرح دعای سحر» https://eitaa.com/matalebevijeh/13362 و در کتاب «اسماء حسنا، دریچه های نظر به حق» در مورد «دعای سحر» شده است. خوب است که به آن‌جا رجوع شود. موفق باشید

نمایش چاپی