بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: توحید و اسماء الهی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
24846
متن پرسش
سلام علیکم استاد جان: وقتتون بخیر. استاد در صوت جلسه دوم جزوه عرفان نظری فرموده اید که حقیقت وجه ندارد. اسم وجه حقیقت به حساب نمی آید؟ منظورتون از وجه چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظهور استقلالی برای هیچ اسمی نیست مگر از طریق مظهر یا مظاهری خاص، و در همین رابطه ائمه «علیهم‌السلام» می‌فرمایند: «نحن واللّه الاسماء الحسنی» به این معنا که شخصیت آن‌ها مظاهر اسماء حسنی می‌باشد. موفق باشید

24807
متن پرسش
سلام علیکم: در ورد ما چه می خواهیم!؟ وقتی شخص را با حرف ندا صدا می زنیم در واقع خواسته ایی داریم. مثلا بنده خطاب می کنم به حضرتعالی، یا استاد. خب در اینجا حقیر از شما درخواستی دارم که شما را صدا زده ام. پس وقتی خداوند تبارک و تعالی را صدا می زنیم هم حاجتی داریم و شاید صرفا مسئله ی یاد خدا نباشد هر چند با خواست حاجت در واقع نوعی توجه به خداوند متعال هم پیدا می شود. حال فرض بفرمایید شخصی می خواهد ذکر یا حی یا قیوم را بگوید. وقتی می گوید یا حی قصدش باید چه باشد؟ مثلا بگوید ای حی ما را حیات ببخش؟ یا وقتی به یا قیوم می رسد چه باید قصد کند؟ خواهش می کنم توضیحاتی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم بد نیست با حوصله و پشتکار، به کتاب «اسماء حسنی؛ دریچه‌های نظر به حق» که بر روی سایت هست رجوع فرمایید. موفق باشید

24766
متن پرسش
با سلام و خدا قوت خدمت استاد عزیز: استاد چندین سال با مشکل رو برو بودم خدمت یکی از علمای اخلاق اصفهان رسیدم ایشان دستوراتی از قبیل ذکر و تعویذ دادند و احتمال امور دیگر را دادند. (سحر) امسال مراجعه کردم و عنوان کردم که مشکل رفع نشده و شخصی را برای رفع آن با کلی محذورات معرفی کردند. بنده آنقدری می دانم که نباید به این امور نزدیک شد. با توجه به امین بودن استاد و آقا زاده ایشان که شخص را معرفی کردند. مراجعه کار درستی است. لطفا راهنمایی کنید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توحید و معارف توحیدی جلو بروید تا إن‌شاءاللّه افق‌های معرفتی موجب رفع مشکلات شود. موفق باشید

24723
متن پرسش
با عرض سلام: در کتاب مبانی حب اهل بیت فرموده اید که عشق به خدا بی واسطه ممکن نیست. اولا علت این امر چیست؟ ثانیا پس کسانی از دیگر فرق اسلامی که چنین جایگاهی برای اهل بیت قائل نیستند ولی خداوند را دوست دارند چگونه است؟ ثالثا آیاتی در قرآن که امر به محبت خداوند می کند یا ادعیه ای از ائمه که ما را مستقیماً در جریان گفتگو و مناجات و عشقبازی با خداوند قرار می دهد مثل ابوحمزه چه می شود؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دوست‌داشتنِ فکری خدا غیر از دوست‌داشتِ قلبی است. در دوست‌داشتِ فکری برای خداوند مظهری در میان نیست و به همین جهت آن نوع محبتی که انسان بتواند از آن تغذیه‌ی لازم بکند پیش نمی‌آید. در همین رابطه روایات زیادی در شیعه و سنی از پیامبر در مورد محبت به علی «علیه‌السلام» مطرح است. موفق باشید

24673
متن پرسش
سلام در ادامه سوال ۲۴۶۶۲ وقتی احد تجلی کند کسی باقی نمی ماند. پس چگونه در دنیا برای فرد سالک احد تجلی می کند؟ ۱. سالک چه حسی دارد و چه چیز شهود می کند؟ ۲. در دنیا چگونه با تجلی واحد قهار، سالک باقی می ماند‍؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سالک با تجلی نور احد یا واحد قهار حتی خودش را هم نمی‌یابد، تماماً احساس‌اش نظر به حضرت حق می‌شود. به تعبیر خواجه عبداللّه انصاری؛ «اخفاه عن انفسه» از خودش هم مخفی می‌شود. موفق باشید

24662
متن پرسش
سلام: چگونه حضرت حق با احدیت برای سالک تجلی می کند در حالی که در قیامت هنگام تجلی احدیت هیچ چیز باقی نمی ماند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با تجلی نور احدی تمام عالم در خود فانی و به حق باقی می‌شوند و پس از آن است که اسماء الهیه‌ی دیگری ظهور می‌کند و هرکس به خود می‌آید. موفق باشید

24632
متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد بزرگوار: ۱. منظور از سیر در درجات و مراتب ولایت اولیا الهی چیست؟ ۲. منظور از اصالت دادن چيست؟ مثلا اصالت دادن به مادیات.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. این مربوط به مراتب توحید است یعنی آن چیزی که جناب خواجه عبدالله انصاری در منازل السائرین به میان آورده. ۲. اصالت دادن یعنی اصل گرفتن و اصالت دادنِ به عالم مادیات یعنی مادیات را اصل گرفتن. موفق باشید

24602
متن پرسش
سلام علیکم: در جواب سوال ۲۴۵۸۸ فرمودید که: به هیچ وجه بحثی این‌چنین مهم را کم‌تر از دو یا سه سال مطالعه و تدبّر نمی‌توانید دریابید. اگر می‌بینید برایتان مشکل است، چرا بی‌خیالش نمی‌شوید؟ اولا بنده انتظار این جواب را نداشتم و انتظار داشتم حداقل معنای کلی وحدت وجود مد نظر حکمت متعالیه و خودتان را برای بنده در چند سطر بگویید، البته بنده طلبه نیستم که امکان پیگیری موضوع در حوزه و نزد اساتید حوزه به راحتی برایم فراهم باشد و کسی را هم نمی‌شناسم که بخواهم با ایشان مبحث وحدت وجود را پیگیری کنم، جنابعالی هم که به بنده پیشنهاد پاک کردن صورت مسئله را می دهید به جای حل مسئله، حال سوال بنده این است که برای جا افتادن معنای صحیح و فهم صحیح وحدت وجود از کجا و چگونه شروع کنم تا بتوانم در هر مدت زمان مسئله وحدت وجود را برای خودم به فضل الهی حل کنم و دچار انحراف نشوم، پیشنهاد جنابعالی چیست؟ ممنون از پاسخ‌گویی.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باور بفرمایید بعضی معارف آن‌چنان عمیق‌اند که یا باید وارد آن نشد و یا باید با آمادگی کامل و حوصله‌ی زیاد وارد آن شد. بدترین برخورد با معارف عالیه، تقلیل آن‌ها است. حضرت سجاد (ع) مى ‏فرمايند: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ عَلِمَ أَنَّهُ يَكُونُ فِي آخِرِ الزَّمَانِ أَقْوَامٌ مُتَعَمِّقُونَ‏ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ وَ الْآيَاتِ مِنْ سُورَةِ الْحَدِيدِ إِلَى قَوْلِهِ وَ هُوَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُور»[1] خداوند مى ‏دانست در آخرالزمان اقوام متعمّقى مى ‏آيند كه براى آن‏ها سوره توحيد و شش آيه اول سوره حديد را نازل كرد. اين خبر نشان مى‏ دهد براى فهم سوره‏ ى توحيد و شش آيه‏ ى اول سوره ‏ى حديد نياز به روح آخرالزمانى است. نتيجه اين‏كه واژه‏ ها هر اندازه هم كه مقدس باشند تنها در گرو تفكرى كه به آن‏ها رجوع مى‏ شود بزرگى و قداست خود را مى‏ نمايانند و فكر مى ‏كنم ما هنوز در شرايطى نيستيم كه واژه هاى «,وحدت وجود» و «آخرالزمان» و «پايان تاريخ»، معنى خود را درست بنمايانند تا منشأ تفكر شوند، مگر آن كه به فرهنگى رجوع شود كه اين واژه‏ ها در درون آن فرهنگ معنى خود را بيابند و دل‏ها را زير و رو كنند. موفق باشید

 


[1] ( 1)- الكافى، ج 1، ص 91.

24600
متن پرسش
استاد عزیز سلام علیکم: با توجه به جواب سوال ۲۴۵۷۴ که فرمودید: حضرت حق همه‌جا و با همه‌چیز هست، نه آن‌که حضرت حق، آن چیز باشد، بلکه همه‌ی مخلوقات، مظاهرِ حق‌اند. با توجه قبول اینکه مخلوقات همه مظاهر حضرت حق هستند، نعوذ بالله آیا شیطان هم از مظاهر حق است؟ آیا شمر ملعون هم از مظاهر حق است؟ آیا قضای حاجت و کثیفی ها و امثال آن و شرها و ... از این دست از مظاهر حق اند؟ چگونه در دستگاه حکمت متعالیه و وحدت وجود این ها توجیه می شود و چگونه این پلیدی ها را از حضرت حق می توان زدود طبق وحدت وجود؟ متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که حضرت حق خالقِ وجود مخلوقات است و نسبت وجودی با حق دارند، همه‌چیز به این اعتبار یعنی به اعتبار وجودشان مظهر وجود حق‌اند، منتها از آن جهت که با ما روبه‌رو هستند نسبت‌شان متفاوت است. شیطان مظهر حق است به اعتبار اسم مضلّ، که آن نیز ریشه در اسم جلال حق دارد و وجود شمر از حق است و بدی او از خودش، از آن جهت که حجاب حق می‌باشد. بد نیست موضوع را در بحث «برهان صدیقین» دنبال کنید. موفق باشید

24588
متن پرسش
استاد گرامی سلام: لطفا بفرمایید معنای صحیح وحدت وجود چیست؟ معنایی که باعث گمراهی نمی شود و کثراث هم در آن نقش دارند؟ وحدت وجود مد نظر امام خمینی کدام معنا و تعریف هست؟ لطفا بنده را به کتاب ارجاع ندهید، چون هم تهیه کتاب ها سخت است و هم کمی فهم درست متن آن کتاب ها. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هیچ وجه بحثی این‌چنین مهم را کم‌تر از دو یا سه سال مطالعه و تدبّر نمی‌توانید دریابید. اگر می‌بینید برایتان مشکل است، چرا بی‌خیالش نمی‌شوید؟ موفق باشید

24574
متن پرسش
استاد گرانقدر سلام علیکم: در خطبه اول نهج البلاغه امام علی علیه‌السلام می‌فرمایند: «كائِنٌ لا عَنْ حَدَث، مَوْجُودٌ لا عَنْ عَدَم، مَعَ كُلِّ شَىْء لا بِمُقارَنَة،» «ازلى است و چیزى بر او پیشى نجسته، و نیستى بر هستى اش مقدم نبوده، با هر چیزى است ولى منهاى پیوستگى با آن»، «وَ غَيْـرُ كُلِّ شَـىْء لاَ بِمُزايَلَة» «و غیر هر چیزى است امّا بدون دورى از آن» حال سوال بنده این است که قسمت «مَعَ كُلِّ شَىْء لا بِمُقارَنَة، وَ غَيْـرُ كُلِّ شَـىْء لاَ بِمُزايَلَة» از کلام امام علی علیه السلام که با وحدت وجود منافات دارد، چگونه توسط حکمت متعالیه توجیه می شود؟ متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً همه‌ی تلاش معتقدین «وحدت وجود» برای آن است که سخن حضرت مولا «علیه‌السلام» درست فهمیده شود. بدین معنا که حضرت حق همه‌جا و با همه‌چیز هست، نه آن‌که حضرت حق، آن چیز باشد، بلکه همه‌ی مخلوقات، مظاهرِ حق‌اند به همان معنایی که حضرت مولی‌الموحدین«علیه‌السلام» می‌فرمایند: «ما رأیتُ شیئً إلاّ و رایت اللّه قبله و معه و بعده». موفق باشید

24568
متن پرسش
استاد گرامی سلام: تفاوت وحدت وجود مد نظر صوفیه با وحدت وجود حکمت متعالیه در چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب صدرا در آخرین آثار خود به‌خصوص در کتاب «ایقاظ النائمین» نظر صریح خود را در همراهی با وحدت وجودِ عرفا روشن می‌کند. موفق باشید

24567
متن پرسش
سلام: استاد شما در مباحث کتبی و صوتی تون درباره ی وحدت وجود عرفا توضیح فرموده اید؟ اگر آری در کدام یک از آثارتان؟ دوم اینکه نظر شما درباره وحدت وجود مدنظر عرفا چیست؟ چرا این عقیده ی وحدت وجود آنقدر مخالف داره؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث آن مفصل است. پیشنهاد می‌کنم بعد از مطالعه‌ی کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» همراه با شرح صوتی آن‌ها، به شرح تفسیر سوره‌ی حمد امام جهت مطالعه‌ی «وحدت وجود» بپردازید. موفق باشید

24543
متن پرسش
با سلام: نحوه ارتباط خداوند که مجرد مطلق است با عالم ماده چگونه است؟ آیا در این نحو ارتباط سنخیت مطرح است؟ چگونه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رابطه‌ی خداوند با مخلوقات، رابطه‌ای است وجودی. خداوند وجود مطلق است و به همه‌ی عالم وجود می‌دهد. در این مورد خوب است به مطالعه‌ی بحث «برهان صدیقین» بپردازید. موفق باشید

24537
متن پرسش
سلام استاد عزیز و بزرگوار: خداوند بهتون سلامتی و طول عمر بده، خداوند شما رو برای ما حفظ کنه پدر معنوی خیلی عزیز. استاد بنده اصلا نمیتونم درک درستی از توحید افعالی داشته باشم، مدت زیادی هست که ذهنم رو درگیر کرده و خیلی دوست دارم واقعا اونجوری که هست درکش کنم، اما هر چی جستجو کردم و مطالعه کردم بازم قانع نشدم و نتونستم با توضیحاتشون کنار بیام، بعضیا اینجوری تعریف کردن که خداوند اراده کرده که ما با اراده خودمون کار انجام بدیم و این یعنی توحید افعالی، خوب این چه امید و ذوق و شوقی برای بنده از خدای فعال مایشاء باقی میذاره؟انگار همون اول خلقت خداوند مثل یک برنامه نویس یه برنامه مدون رو نوشته و دیگه خودش نشسته کنار و اون برنامه با بازیگراش در حال اجراست و خداوند اصلا دخالت خاص و مستقیمی نداره، استاد اگر این توضیحات برای اینه که جبرو رد کنن بنده به جبر راضی ترم تا همچین اراده ای که بیشتر به تفویض میخوره و بیشتر انسان احساس تنهایی و بیکسی میکنه، بنده دوس داره بشنوه که آره خدای تو همیشه ی همیشه با تو هست و دارد خدایی میکنه و نقشش پر رنگه پر رنگه. استاد من از تعریف هایی که از توحید افعالی میشه و نقش خداوند رو کم رنگ میکنن که برچسپ جبریون بهشون نخوره گریزانم، اینا روح محتاج و فقیر منو جواب نمیده. من میخوام با همه وجود درک کنم که فقیر و ضعیف و ذلیل خدا هستم. این احساس بودن من، منو عذاب میده.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: توحید افعالی، دانستنی نیست، یافتنی است. مباحث عرفانی می‌تواند متذکر این امر باشد که انسان آن را بیابد. إن‌شاءاللّه بحث سوره‌ی فتح بتواند بابی در این مورد برای شما بگشاید. عجله نکنید، چیز کمی نیست که ارزان بدهند. موفق باشید

24526
متن پرسش
سلام علیکم: وقتتون بخیر. در بحث مصباح الهدایه بحث اعیان ثابته را در احدیت مطرح فرمودید با توجه به اینکه احدیت موطن کثرت نیست چطور اعیان ثابته در احدیت قابل طرح است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در کتاب «مصباح الهدایه» متذکر شده‌اند علم حضرت حق عین ذات اوست و علم به اعیان ثابته در مقام احدیت به معنای نظر به صورت علمیِ موجودات است که در ذات حضرت حق معلومِ حق هستند. موفق باشید

24509
متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد بزرگوار: خواستم ببینم به یاد خدا بودن حال حضور است یا خود را در محضر خدا فرض کردن؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده دومی درست‌تر است و در بستر احساس حضور در محضر حق، هر حادثه‌ای و رخدادی وسیله‌ی توجه به حضرت ربّ العالمین می‌شود. موفق باشید

24495
متن پرسش
با سلام و عرض تسلیت خدمت شما استاد بزرگوار معیار شناخت حقیقت و وهمیات چیست؟ مثلا امام معصوم حقیقت است و حب جاه و شهرت وهمیات. از کجا بفهمیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رجوع به عبودیت که حقیقتِ ما است و نظر به ربوبیت که اصلِ هستی است. موفق باشید

24489
متن پرسش
سلام علیکم: سوال بنده این است که چرا ملاصدرا رابطه نفس با بدن را همانند رابطه صورت و ماده می داند؟ مگر چه سنخیتی بین این دو ارتباط هست که اگر رابطه صورت و ماده را که اتحادی است بپذیریم پس رابطه نفس و بدن هم اتحادی هست؟ یعنی صورت همچون نفس مجرد، مجرد است و ماده هم همچون بدن که ماده است حتما ماده می باشد، مگر صورت مادی نیست؟ ممنون از پاسخ‌گویی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن جهت که صورت، مظهر و ظهورِ ماده می‌باشد می‌توان گفت بدن مظهری است برای ظهور نفس. مثل نگاهی که عرفا بر عالَم دارند و همه‌چیز را مظهر اسماء الهی می‌دانند، نه این‌که آن اسماء، مادی باشد و یا صورت، در نسبتِ با نفس برای بدن هویتِ مادی داشته باشد. موفق باشید

24481
متن پرسش
سلام و رحمت بر استاد جان جان: استاد عزیز یک مطلبی ذهن من و بسیاری را به خود مشغول کرده است. ما در نگرش توحیدی خود مشکل داریم. بعضی اوقات از خدا می خواهیم یک مسئله ای را برای ما حل کند و نعمتی به ما ارزانی دارد. بعد که مشکلمان حل شد، فکر می کنیم خودمان آن مشکل را حل کردیم و گویا منتظر معجزه بودیم برای حل مشکل. خودمان می دانیم خدا این وسط کاری کرده است ولی یقین نداریم. می شود در این باره که خدا بود که مشکل ما را حل کرد توضیح دهید. این جمله امام روح الله (ره) را نمی فهمیم که : خرمشهر را خدا آزاد کرد. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: توحید یعنی همین که متوجه باشیم آن‌چه حقیقتاً در صحنه است حضرت ربّ العالمین می‌باشد و همه‌چیز و همه کس مظاهر اراده‌ی اوست. موفق باشید

24399
متن پرسش
سلام بر استاد عزیزم: طبق سوال ۱۵۶۱۸ فرمودید تکنولوژی حجاب اسم قادر است. نمی دانم ولی گمان می کنم این علم حصولی و فلسفه و این نوع دانایی به یک نوع استکبار منتج می شود که ظهور تامه آن در تکنولوژی جدید است. آیا این طوری است؟ یک جا می خواندم که خدا در مدرنیته به اسم قهار ظاهر می شود آیا ارتباطی بین اسم قهار و تکنولوژی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. اگر متوجه‌ی حضرت حق و اسم «علیم» او نباشیم، هر علمی موجب نوعی استکبار می‌گردد. ولی اگر علم حصولی و فلسفه را نیز جوابگویی به نوعی استعداد بدانیم که خداوند در انسان قرار داده؛ موضوع متفاوت می‌شود. ۲. به نظر بنده نباید در مورد تکنولوژی، تنها به دنبال یک اسم از اسماء الهی باشیم. موفق باشید

24371
متن پرسش
سلام تفاوت و رابطه عالم مجردات و عالم خیال چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عالم مجردات شامل همه‌ی موجودات غیر مادی است مثل فرشتگان و عالَمِ فوق فرشتگان مثل عالم عقل. آری! عالَم خیال نیز، جزء عالم مجردات است با خصوصیات خاصی که در اولین جلسه‌ی بحث «جهان گمشده» عرض شد. موفق باشید

24356
متن پرسش
جناب استاد سلام: چرا شخصی مثل جورج بارکلی که کشیش بوده در فلسفه دچار انحراف شده و در باتلاق ایده آلیست دچار شده که به عقیده بنده اصلا لزومی به این طرز تفکر هم نبوده چون هم می‌توانسته پیشرفت علوم را ببیند و هم زمان تبلیغ دین کند، در آن زمان مگر چگونه بوده که قبول پیشرفت علوم مادی را هم ردیف با بی دینی می‌دیده که برای تخریب آن علوم و پیشرفت آنها لاجرم خود را به باتلاق ایده آلیست گرفتار کرده تا آن علوم را بی ارزش جلوه دهد؟ آیا در آن زمان کسی نبوده تا در مقام رد نظرات و تفکر او بر آید؟ آیا در رد نظریه و تفکر او کتاب یا جزوه و یا متنی هست؟ البته نوشته ی شما را خواندم و حتی سوالی که از او کرده بودید، اما بنده دنبال یک رد و نقد مفصل می باشم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بر روی سخن بارکلی باید تأمل کرد. حرف ساده‌ای نیست از آن جهت که متوجه شده است آن‌چه از اشیاء خارج در ذهن ما است نمی‌تواند معلولِ پدیده‌های خارج از ذهن باشد زیرا معلول، باید از علتیِ برتر به‌وجود آید. در حالی‌که معلومات ذهنی ما از جنس علم‌اند و پدیده‌های خارجی از جنس ماده. جناب صدرالمتألهین این مشکل را این‌طور حل کرده است که معلول خارجی معّداتی هستند که نفس ناطقه‌ی انسان آماده شود و صورتی متناسب با شیئ خارجی را با ارتباطی که با «واهب الصور» پیدا می‌کند در خود إبداع نماید. موفق باشید   

24317
متن پرسش
سلام: تفاوت یهود که می گفتند خداوند در مسیح حلول کرد و ما که می گوییم خداوند در جمال علی (ع) به ظهور آمد چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حلول کردن خدا در یک شخص به معنای مکانی دانستنِ وجود خداوند است ولی ظهور اسماء الهی در افراد و در مخلوقات به معنای حضور خدا در همه‌ی عالم است با تجلیات متفاوت. آری حضرت رب العالمین از طریق انوار اسماء خود در بعضی مخلوقات ظهور بیشتری دارد مثل حالات نفس ناطقه‌ی شما که در صورت شما بیشتر نمایان می‌شود تا در دست و پای شما. موفق باشید

24291
متن پرسش
سلام استاد: طاعات و عبادات شما قبول حق باشد ان شاءالله. عید شما مبارک. سوال داشتم: ۱. آیا بجز شرح شهید مطهری بر اصول فلسفه و روش رئالیسم علامه، شرحی دیگر نیز می شناسید که معرفی نمایید؟ اگه شرح صوتی باشه هم بهتره...اگه شرح خودتون براین کتاب موجود باشه که عالیه. طبق سخنرانی ها و کتاب از برهان تا عرفان شما داشتم صحبت می کردم که یکی از دوستان این سوالات رو پرسید: ۲. اگر یکی از صفات خداوند خالقیت است و در صورتیکه خداوند خلق نکند نعوذبالله ناقص است و خدا نیست پس می توان گفت همزمان با وجود خدا خلق کردن هم شروع شده؟ اگر چنین بوده پس آیا اولین مخلوق هم قدیم است؟ ۳. مهمتر اینکه اگر خدا خلق نکرده بود از خدایی می افتاد پس یعنی می توان گفت خداوند برای خداییش نیاز به خلق مخلوقات دارد؟ وجود نیاز در خدا که با خدا بودن در تضاد است. اگر رابطه بین خدا و مخلوقات را به خورشید و نور تشبیه کنیم آیا در صورت عدم وجود نور، خورشید دیگر خورشید است؟ پس می توان گفت خورشید هم به نور وابسته است تا خورشید باشد؟ لطفا راهنمایی بفرمایید. با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. رفقا تعریف شرح جناب حجت‌الاسلام آقای کرمانشاهانی را می‌کنند. بد نیست از طریق رفقای قمی‌تان صوت آن جلسات را به‌دست آورید. ۲. آن مخلوق، قدیمِ زمانی است هرچند حادثِ ذاتی می‌باشد. ۳. صفات ذاتی خداوند عین ذات اوست. آری! اگر علم و جود برای خدا نباشد خدا ناقص است ولی این صفات، ذاتیِ اوست و خلقت خداوند ریشه در جوادبودن آن دارد. موفق باشید

نمایش چاپی