بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: عرفان عملی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
31659
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: استاد گرامی از محضرتان دو سوال داشتم: ۱. همواره به رعایت تعادل در امور انسان توصیه می شود و گفته می شود که نباید کاری انسان را از کار دیگر بازدارد از طرفی پیوسته در انسان انگیزه هایی برای بر هم زدن تعادل پیش می آید. مثلا یک نفر کاسب است و می بیند فلان زمان بهتر می تواند سود کند و انگیزه پیدا می کند که از این فرصت برای کار و تلاش استفاده کند و از رسیدگی به جسم یا صله رحم در آن مقطع زمانی باز می ماند. ملاک ما کلا چه باید باشد که بفهمیم تا چه حد باید به رعایت تعادل در برنامه های زندگیمان پایبند باشیم و تا چه حد بهتر است انعطاف داشته باشیم؟ ۲. آیا برای ما خانمها پسندیده است با اقوام نزدیک ولی نامحرم مانند مردان کاملا غریبه رفتار کنیم؟ مثلا احوالپرسی نکنیم و تا می شود رفت و آمد و دید و بازدید را کم کنیم و....؟ آیا این کار تاثیر مثبت در سلوک ما دارد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در حوزه وظیفه شرعی و آموزه‌های دینی، انعطاف‌داشتن انسان را از تعادل خارج نمی‌کند زیرا خود شریعت چنین انعطاف‌هایی را جایز می‌داند. ۲. اقوام و خویشان حقوقی دارند که رعایت حقوق و احترام به آن‌ها لازم است. شرع و عرفِ مسلمانان آن حقوق را تأیید می‌کند. موفق باشید

31654
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: با توجه به اینکه مرحله حق الیقینی را فرمودید مرحله آخر سلوکی است و من الحق الی الحق فی الخلق هست. ۱. مبحثی که در مورد اربعین و حق الیقین تاریخی فرمودید که انسان همنشینی خود را با امام حس می کند و حضور عرشی خود را احساس می کند، یعنی این همان سفر آخر سلوکی او می شود؟ ۲. آیا اسفار اربعه به این صورت است، که یک سفر کاملا تمام شود و سفر دوم آغاز گردد، یا نه؟ هر ماهی این سفرها، تا حدودی به حد ظرفیت برای هر کس پیش می آید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! این همان «یشرب به المقربون» است که به نور توحید امام، «رحیق مختوم» همراه با توحید «شراب تسنیم» که صورت توحید ائمه است؛ نوشیده می‌شود. ۲. حالت دوم درست است که هر منزلی در چشم‌اندازِ خود منازل بعدی را مدّ نظر دارد. موفق باشید

31649
متن پرسش
سلام استاد: وقت بخیر ۱. ببخشید اگر دو نفر در مقام توحید افعالی باشن یا مثلا فنای فی الذات آیا هر دو یک سطح معرفت دارند در این مقام؟ یا اینکه درجات معرفت افراد در مقامها هم متفاوته؟ ۲. تفاوت درجه معرفت در مقامها به چه عواملی بستگی دارد اعم از اخلاص و کیفیت عبادت و؟میشه توضیح بدهید. ۳. اینکه می‌گویند با یک گناه درجه ای از عقل برداشته می‌شود و دیگر برنمی‌گردد آیا با توبه هم برنمی‌گردد؟ و اینکه چرا با وجود اینکه استغفار می‌کنیم طعم عذاب و بلا را خدا به خاطر آن گناهی که سر می‌زند به ما می‌چشاند؟ توبه چگونه باید باشد تا بلاهای تنبیهی مطلق کنار رود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به هر حال توحید در هر مرحله‌ای که باشد چه در مرحله توحید افعالی و یا غیر آن، مراتب خاص خود را دارد زیرا توحید، امری ذومراتب است. ۲. آری! درجات توحید، به معرفت و خلوص بستگی دارد. در این مورد خوب است به مباحث «رهنمودهای سلوکی و اخلاقی» که روی سایت هست، رجوع فرمایید. http://lobolmizan.ir/sound/1304 3- آری! با توبه، تمام آثار گناه از بین می‌رود به طوری که رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» می‌فرمایند مانند کسی می‌شود که آن گناه را انجام نداده است. بنابراین معنای چشاندن طعم عذاب، دیگر معنا ندارد.   موفق باشید

31643
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: مبحثی در مورد خطبه ۱۶۳ نهج البلاغه از شما گوش می کردم که خصوصیات توحید صمدی را توضیح می دادید، اینکه اول دریا دیدن بعد موج دیدن و اینکه حق قبل از عدد است. ۱. این چه ارتباطی به بحث صمد در موضوع اربعین پیدا می کند؟ ۲ . اول دریا دیدن و بعد موج دیدن مربوط با کدام سفر از اسفار اربعه است؟ من الخلق الی الحق / یا من الحق الی الحق؟ ۳. در کتاب مجتهد امین ، در سفر اول، مرحله هفتم سفر اول را فنا و بقا می گوید و مرحله هشتم را توحید..؟ آیا میشه اینطور گفت که ماه محرم، فنا و بقا است که فرد توجه به روح هرچیز کند، نه توجه به جهت ملکی آن؟ و آیا ماه صفر رو میشه توحید گفت (یا همان مرحله هشتم مجتهد امین) که حرکت به سمت توحید صمدی باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همچنان‌که در بحث «انسان آینده و هویت اربعینیِ او» عرض شد در حرکت اربعینی در عین «در حضور بودن» به سوی او بودن در میان است و این همان احساس حضور در قبضه احدی است که صمد می‌باشد. ۲. مرحله حق الیقینی، سفر آخر است که همان «من الحق إلی الحق فی الخلق» است. ۳. حرف خوبی است. موفق باشید

31639
متن پرسش
با سلام و احترام: استاد شما با توجه به احاديث فرموديد به آنچه از رزق به ما مي رسد راضي باشيم و به دنبال بيش از آن نباشيم چرا كه همان براي ما كافي است. سوال بنده اين است كه گاهي تشخيص اينكه بر آنچه داريم متوقف شويم يا بايد جلوتر برويم دشوار است زيرا ناخواسته فرصت هايي پيش مي آيد كه انسان مردد مي شود كه دنبال كردن آنها منجر به غفلت مي شود، يا رزقي است كه خير در آن است. مثلا براي بنده از راهي كه فكر نمي كردم يك فرصت مهاجرت پيش آمده. آيا بايد آن را دنبال كنم يا به زندگي فعلي ام راضي باشم؟ هر دو از نزد خداست. انتخاب چگونه بايد صورت گيرد؟ متشكرم
متن پاسخ

اسمه تعالی: سلام علیکم: حفظ طمأنینه قلب در این موارد ملاک ورود و عدم ورود در این مسائل می‌باشد. موفق باشید

31642
متن پرسش
سلام: یکی از شاعران برجسته ی خانم، اشعارشان را که بعضا مطالعه می‌کردم با توجه به اندک آشنایی ای که با عرفان بخصوص محی الدینی اعلی الله مقامه الشریف دارم واقعا در اوج بودند و اشارات لطیف و عمیقی نسبت به مطالب عرفانی داشتند لکن از حیث حجاب وضعیت مناسبی ندارند. مورد دیگر یکی از خوانندگان زن برجسته است آن که به کل حجاب ندارد ولی انسان به شدت خداباوریست، معتقد به تقدیر، اولین اثرش با لفظ مبارک خدایا شروع کردند آثار ایشان را هم که بررسی کردم به وضوح حضور خداوند و عرفان ملموس است. مثلا یکی از اشعار عبدالقادر گیلانی که می‌خواندند دقت کردم آن قسمتی را در این اثرشان بیشتر تکرار می‌کردند که از حیث عرفانی بالاتر بود. خلاصه چه سریست که پایبند حجاب نیستند و ظاهرا عارف در هیچ سری نیست که سری ز خدا نیست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضور قلب در عالم در بستر توحید، وقتی کامل است که انسان از طریق شریعت الهی وجه عبودیت خود را بالفعل نماید و این معجزه می کند وگرنه نتایجی که باید گرفته شود معطل می‌ماند. موفق باشید

31606
متن پرسش
سلام: در مورد پسر جوان ۲۵ ساله که کاهل نماز است چطور می‌توان او را به نماز ترغیب کرد؟ پدر و مادر خیلی از این مسئله ناراحتند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با برخورد خوب و با مهربانی او را متوجه راهی بکنید که انبیاء و اولیاء مقابل ما گشودند به حکم آن‌که حضرت صادق «علیه‌السلام» فرمودند: «كُونُوا دُعَاةَ النَّاسِ‏ بِغَيْرِ أَلْسِنَتِكُمْ لِيَرَوْا مِنْكُمُ الِاجْتِهَادَ وَ الصِّدْقَ وَ الْوَرَع» ‏مردم را به غير از زبانتان دعوت به دين كنيد، تا سعى و كوشش و درستى و پرهيزگارى و خويشتن دارى را از شما مشاهده كنند. موفق باشید

31611
متن پرسش
سلام علیکم: بنده امسال به صورت قانونی امکان ندارد به کربلا بروم ۱. آیا می‌توان با عبادت و تفکر و دعا و تمرکز، به کربلا طی الارض کرد؟!! ۲. اگر امکان طی الارض هست، اشکال شرعی ندارد که غیرقانونی به کربلا رفته ام؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: طیّ الأرض که قانون نمی‌خواهد!! سلوکی است خاص که بنده علم آن را ندارم. قوانین، مربوط به حرکات طبیعی است. موفق باشید

31610
متن پرسش
سلام علیکم: این سوال یکی از دوستان است. ایشان تازه پیوسته اند به لب المیزانی ها، خدا حفظشان کند. چطور می‌شود که عرفان به این پیچیدگی و دقت و ظرافت آیت الله بهجت میگن: نماز اول وقت حتی بدون حضور قلب انسان را به درجات عالی می‌رساند!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسان در بستر سنت محمدی «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» قرار گرفت، در مسیری که در مقابل خود می‌یابد و جلو می‌رود به کمالاتی می‌رسد که مربوط به آن حضرت است. مثل آن‌که به نور حضرت، طلب رفع حجاب بین خود و حضرت حق می‌کند. در این جا است که علاقه‌اش برای رفع حجاب بیشتر به معارف عالیه و عرفان می افتد زیرا «غرق حق خواهد که باشد غرق‌تر». موفق باشید

31599
متن پرسش
سلام علیکم: من به دنبال پاسخ به سوال 31582 کتاب تجرد روح را مطالع کردم با اشتیاق. آنچه دستگیرم شد این است که هر انسانی برای سیر و سلوک باید استادی مهذب داشته باشد که بتواند هفتگی با وی معاشرت و مجالست داشته باشد. حال این استاد را چگونه باید پیدا کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این رابطه خوب است به جزوه «شرح مختصر دستورالعمل آیت الله بهجت «رحمت‌الله‌علیه»http://lobolmizan.ir/leaflet/1361/ مراجعه فرمایید. از آن جهت که در این تاریخ، علم ما و معارفی که داریم خود به خود در حکم استاد ما می‌باشد. موفق باشید

31597
متن پرسش
سلام علیکم و رحمه الله: در مورد سئوال ۳۱۵۸۹ ممنون از محبتتون. لطف کردید، منت گذاشتین جواب حقیر رو دادید. بی ادبی بنده رو ببخشید دوباره می‌پرسم پس مبحثی مثل فصوص و غیره رو نخونم و ان شاءلله به لطف خدا و دعای شما وارد تفاسیر شوم؟ دوستتان دارم. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم به لطف الهی وارد سوره‌های مذکور بشوید، قدم‌های خوبی در توحید نصیب‌تان می‌شود. آری! به هر حال به معارف مربوط به فصوص هم نزدیک شوید، کار خوبی است. حال هر طور که خودتان نسبت به احوالات‌تان می توانید عمل کنید. موفق باشید

31596
متن پرسش
با سلام و عرض ادب استاد عزیز: سوالی از محضرتان داشتم اینکه ائمه می فرمایند در نماز ما را نصب عینتان قرار دهید به چه معناست؟ با تشکر از محضر شما، ان شاء الله خداوند متعال شما را حفظ کند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! توصیه عجیبی است در نزدیکی به شخصیت ائمه «علیهم‌السلام» نسبت به حضوری که باید در محضر خدا داشته باشیم. زیرا وجه متعالی ما، امامان‌مان هستند و مقصد همه ما و امامان‌مان حضرت معبود است و در این راستا کافی است چنین توصیه‌ای را مدّ نظر قرار دهیم تا خود به خود متوجه حضور بهتر خود در عبادات‌مان بشویم. لذا حضرت صادق «علیه‌السلام» می‌فرمایند: «وَ انْوِ عِنْدَ افْتِتَاحِ‏ الصَّلَاةِ ذِكْرَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ ذِكْرَ رَسُولِ اللَّهِ وَ اجْعَلْ وَاحِداً مِنَ الْأَئِمَّةِ نُصْبَ عَيْنَيْك‏» در هنگام شروع نماز، یاد خدا و رسول خدا را مدّ نظر داشته باش و یکی از ائمه را در مقابل خود تصور کن. موفق باشید    

31602
متن پرسش
سلام وقتتون بخیر: می‌خواستم بپرسم اینکه می‌فرمایید در حضور تاریخی باید با دعا منتظر تجلیات و الهامات الهی بود، چه جوری بین الهامات و اوهام فرق قایل بشیم؟ اگر بفرمایید با عقل، عقل که از جنس استدلاله آدم اگه بخواد تو حیطه عقل باشه تو حیطه الهام نیست اگر هم در حیطه الهام باشه در حیطه عقل و استدلال نیست، چه جوری بین اوهام و الهام تفاوت قایل بشیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در بستر سنت و سیره اولیای الهی و شریعت حقّه آن تجلیّات به ظهور می‌آیند و ما نیز با توجه به آموزه‌های دینی جایگاه آن ها را درک می‌کنیم و از آن‌ها بهره‌مندمی‌شویم. موفق باشید.

31591
متن پرسش
امام خمینی می‌فرمایند اگر کسی بخواهد تهذیب بشود با علم تهذیب نمی‌شود. سوال بنده این است که اگر بدین صورت است پس معرفت و ایمان و امثال ذلک همه از سنخ علم هستند چطور ممکن است اینها در مسیر سعادت و تهدیب نفس دخلی نداشته باشند؟ به نطر شما بهترین مسیر برای تهدیب نفس و ارتقای روح از دنائت چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایض نسبتاً مفصلی در کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» در این رابطه شده است و به همین جهت به ما می‌فرمایند: «العلم هو حجاب الاکبر» بدان جهت که مانع نظر به حقیقت می‌شود و ما را در مفاهیم متوقف می‌کند. موفق باشید

31581
متن پرسش
با عرض سلام: حقیر پس از ابتلا به کرونا چون در آن یکی دو هفته ابتلا به مرگ بسیار اندیشیدم و حال پس از بهبودی گرفتار پوچی عمیقی شدم. مسائل دنیوی که هیچ مسائل دینی هم چنگی به دل نمی‌زند. به مسائل عرفانی سابق علاقه مند بودم لکن آن هم دیگر جذابیت چندانی ندارد. در آثار شما آشتی با خدا را راهکار پوچی دانستید، اما این پوچی که من مبتلا هستم آنچنان عمیق شده است که اگر صدر تا ذیل خدا هم در طبق نهاده تقدیمم کنند یا بالاتر بگویند بیا خودت برو خدا بشو چون این خدای موجود گویا چندان مسلط بر کارش نیست ویروسی معابدش را به تعطیلی کشانده است، فعلا دست به دامن واکسن هایی شده که کفار ساخته اند و عوارضش مشخص نیست چیست و همچون گوسفند باید بدن خود را موش آزمایشگاهی واکسن هایی که اضطراری هستند و مراحلش کامل نشده است و بفرض که شده بود این ویروس که مدام جهش می‌کند چگونه آن واکسن ها می‌تواند مانع ویروسهای جهش یافته جدید شود. باری چندان به اینکه حق مداخله ای بکند امیدی نیست شاید هم عالی التفاتی به دانی ندارد عرفانی هم بیندیشیم که عالی و دانی ای در کار نیست و همه اوست این بی اعتنایی ها نشان از آن دارد که به خود نیز چندان اعتنایی ندارد حال بفرض خدایی هم به من ببخشند خوب که چه؟ تو هم یکی می‌شوی مثل آن خدای سرد قبلی.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده این حالت، نسبت به آن بیماری طبیعی است و تجربه بنده نیز همین را نشان می‌دهد. با این که بنده هیچ درمان شیمیایی و سنتی جهت رفع آن بیماری که به صورت خفیف برایم پیش آمد؛ انجام ندادم و بیشتر در فضای ماه رجب و روزه داری آن بیماری پیش آمد، با این‌همه حالاتی که می فرمایید کم و زیاد تا مدتی در صحنه بود. موفق باشید

31580
متن پرسش
سلام استاد: نیت دارم به لطف الله کتاب انقلاب اسلامی طلوعی بین دو جهان را برای فهم مقدرات خداوند و جایگاه تاریخی خودم بخوانم، برای درک عمیق، و فهم تمام ما فی الضمیر کتاب به عنوان پیش نیاز باید چه بدانم و چه نیاز دارم؟ یا که تو خود پای در ره نه و هیچ مپرس...؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! باید «پای در راه نهاد و هیچ مپرسید» ولی صوت مباحث را اگر در کنار خود کتاب دنبال بفرمایید، بهتر است. موفق باشید

31579
متن پرسش
سلام علیکم: در مطالب منتشر شده از حاج آقا شیخ جعفر ناصری آمده است: «بعضی از بزرگان مثل مرحوم آسید احمد کربلائی، آشیخ احمد بهاری و... به این کیفیت دستور می داده اند که بعد از نماز صبح که اشتغال به ذکر و عدم تشتت کافی است که وقتی لا اله الا اللّه می گوید پهلوی این ذکر باش و دلت را حاضر بدان {فعلا} همین مقدار کافی است و وقتی این مرتبه حاصل شد ولو روزی یک ثانیه ارتقا پیدا کند خیلی خوب است و برای مرحله بعد آن دستورات دیگری داشته اند، قدم اول را «عدم فکر» و عدم تحریک قوای خیالی و وهمی است و قدم بعد «فکر در عدم»، که آن حاصل نمی شود مگر این که.... علی ای حال معنای توجه در هر مقطعی یک معنائی خواهد داشت و قدم اول عدم تشتت معنا می شود.» پرسش های حقیر: ۱. عدم تشتت و اینکه دل را حاضر کنیم همان «عدم فکر» است؟ اگر بله این معنا چقدر به آنچه آقای مصفا در کتاب هایشان می گویند نزدیک است؟ ۲. فرق «عدم فکر» با «فکر در عدم» چیست؟ آیا اساسا برای مبتدیان که گرفتار قوه واهمه هستند (و فکر برای آنها چیزی جز فعالیت قوای واهمه و خیالی نیست) فکر در عدم ممکن است؟ چون مستحضرید که مرحوم ملکی تبریزی در نامه به مرحوم کمپانی می فرمایند که از آخرین مراحل و دستورات استاد ملاحسینقلی همدانی، «فکر در عدم» بود که به اوحدی از سالکین می‌دادند که سالها ریاضت کشیده باشند. ۳. این صحبت علمای ما، چقدر به تعالیم کریشنامورتی و یا بودا نزدیک است؟ آنها هم ظاهرا همین را می‌گویند و لب حرفشان این است که اگر از اسارت فکر آزاد شدی و در «حال» قرار گرفتی، حضور در ساحت هستی نامتناهی را تجربه می‌کنی. اگر حرف عرفا با حرف امثال کریشنامورتی یکی است پس تفاوت بین این دو کجاست؟ اگر مطابق آنچه مرحوم ملکی تبریزی می فرمایند که سلطان معرفت بعد از حصول فکر در عدم ظهور می‌کند نمی توان با تعالیم کریشنامورتی که به قول حضرتعالی همان روش بوداست، به آن دست یافت؟ ۴. این مباحث چقدر به بحث های هایدگر نزدیک است؟ آیا حرف یکی است یا ما اشتباه می فهمیم؟ از وقتی که حضرتعالی می گذارید سپاسگزارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در این رابطه مفصل است. آری! نظر به حضرت احدی که هیچ چیز نیست، عالی‌ترین منزل می‌باشد، البته آن‌گاه که در بستر سیر از الله به سوی احد قرار گیریم به اعتبار آن‌که الله، جامع جمیع اسماء می‌باشد ولی به نور اسم جلال، همه را مقهور «هو» می‌یابید. در مورد آقای مصفّا و آقای کریشنامورتی بحث در تخلیه ذهن است برای هیچی‌شدن و نه رسیدن به فنایی که مقهور نور احدی باشیم. مباحث آقایان را در حدّ آزادشدن از فشار جهان مدرن، مفید می‌دانم ولی در ذات خود، آن مباحث عقیم هستند. موفق باشید

31586
متن پرسش
سلام علیکم و رحمه الله: قبل از طرح سوال می‌خواستم عرض کنم اگر سوال بنده برای شما محلی از اعراب ندارد و اهمیتی قائل نیستید لطفا جواب ندهید چون این جواب برای بنده اهمیت دارد. بنده در ایام کودکی و جوانی واقعا با سیره علما انس داشته ام و همین باعث شده که بخواهم دست به بالا ها برسانم و توحید را لمس کنم و برای این مقصود کم یا زیاد تلاش کرده ام چه کتب عرفانی و اخلاقی چه محتواهایی نو مانند دروس آقای صمدی آملی یا مطالب علامه حسن زاده و علامه جوادی آملی دروس آقای وکیلی کتب امام راحل و رهبری کتب علامه طهرانی جلسات آقای واسطی و آقای نخاولی و کسب علوم حوزوی در حوزه و تلاش هایی از این دست و جدای از اینها چله های بسیاری داشته ام و به قول رساله سید بحرالعلوم چله در چله گرفته ام از دعاهایی مانند جامعه، توسل، عاشورا و... قرائت قرآن تعداد بالای قرائت سوری مثل توحید و قدر و... ولی الان واقعا حس تهی بودن می‌کنم و مقر به این هستم که این بساط موجودی که برای خودم ساخته ام فقط یک دلخوشی ساده است و ظاهری خالی از باطن که درگیری در گناه واقعا کلافه ام کرده و واقعا گاهی آرزوی مرگ می‌کنم که مرگ بهتر از این زندگی ننگین است و واقعا نمیدانم چه کنم این را هم عرض کنم که بسیار حرف شنیده ام و دست به کارهای زیادی زده ام ولی راهگشا نبوده چیزی از شما می‌خواهم که اولا از کثافات گناه رها شده و به سمت توحید حرکت کنم باور کنید می‌خواهم ولی نمی‌توانم. قبلا حس بهتری داشتم مدتهایی می‌شود که حال بهتر است و زیارت و نماز دلچسب می‌شود ولی هرچه بالاتر می‌رود کمتر می‌شود و بیشتر درگیر این دنیا می‌شوم انگار نه انگار که نام مبارک نوکر حضرت صاحب به روی من است. اصلا ارتباط دلی خوبی با اهل بیت علیهم السلام ندارم یعنی صرفا ظاهری است اگرچه که محبت آنها علیهم السلام واقعا در وجود بنده است ولی ارتباط نمی‌توانم برقرار کنم. گویا اهل بیت از من روی گردانده اند آنجایی هم که وهم دلی می‌رود می‌بینم خالی از عمق و باطن است. حرفهای علما را که می‌شنوم منزجر می‌شوم شاید بپرسید چرا نه اینکه آنها را نخواهم بلکه از عمق قلب علم و عالم را دوست دارم ولی از اینکه متداولا می‌شنوم ولی تغییر نمی‌کنم، می‌شنوم ولی تکانی نمی‌خورم منزجر می‌شوم. مدتی به توصیه ی یکی از اساتید کتاب مقالات را می‌خواندم ولی باز هم پر بود از اصطلاح و توضیح های کلی طلبگی که هرکسی بلد است ولی... نمی‌دانم چه باید بکنم؟ شاید اگر مبسوطا خدمت حضرتعالی عرض کنم بفرمایید که خیلی مشکل نیست و الکی بزرگش کرده ای ولی حقیقتا برای من خیلی بزرگ می آید. «کبر مقتا عند الله ان تقولوا مالا تفعلون» واقعا قرآن می‌خوانم ولی فقط الفاظ برای من جلوه می‌کند گویا اصلا جماد هستم و تاثیر هیچ موثری را نمی پذیرم، خیلی خیلی نیازمند دعای همه مومنین هستم ولی در کنار آن به یک سره مستدام و مستقیم نیازمند هستم و از شما راهنمایی می‌خواستم. باور کنید «من احیاها فکانما احیا الناس جمیعا» لذا منت بگذارید و پاسخ دهید که ای که دستت می‌رسد کاری بکن. التماس دعا یا حق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً حرف بنده آن است که آری! به نور شهدا از این ظلمات و از این دریای طوفانی می‌توان عبور کرد و إن‌شاءالله با تجربه‌ای که برای عبور از این ظلمات به دست می‌آورید با افقی بیشتر و اشاراتی بس کارساز در صحنه حاضر و به فعالیت می‌پردازید. در موضوع حضور تاریخی نسبت به انقلاب اسلامی بیشتر فکر کنید. موفق باشید

31582
متن پرسش
سلام علیکم: بنده مدتی است در باب عقاید صوفیه و رسم و شیوه آنها مطالعه می کنم. یقینا کارهایی که در تضاد با دستورات صریح شرع است غلط است از هرکه سربزند تفاوتی ندارد. اما مطلبی ذهن مرا مشغول کرده و آن اینکه چگونه ممکن است ما از مطالب یا آثار کسی استفاده کنیم اما مرام او را قبول نداشته باشیم. برای مولوی شاعر قرن هفتم مورد اشاره اکثر علما در کتابهایشان هست و از او به نیکی یاد شده و حال آنکه او را صوفی می دانند. درباره سعدی و حافظ هم همین طور و یا امام خمینی (ره) در یکی از اشعارشان می گویند: دست آن شيخ ببوسيـــــد كه تكفيرم كرد محتسب را بنوازيــــــــد كــــــــــــه زنجيرم كرد دل درويش به دست آر كــه از سرّ اَلَست پـــــــــــــــــــــرده بـرداشته، آگاه ز تقديرم كرد آیا امام خمینی درویش بودند یعنی در سلک فقرای صوفیه بوده اند؟ ممنون می شوم اگر به طور مبسوط پاسخ فرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این بزرگان را نمی‌توان در چنین عنوان‌هایی که امروزه با فرهنگ خاصی مطرح است، بگنجانیم. پیشنهاد بنده آن است که کتاب شریف «روح مجرد» از آیت الله حسینی تهرانی را مطالعه فرمایید. موفق باشید

31565
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: چند تا سوال داشتم که خواهش می‌کنم پاسخ دهید: ۱. صفت خوف خوب است یا رجا چون همش سخنران ها دم از خوف می‌زنند و می‌گویند عاشق شدن به خدا از طریق خوف هم میشه آیا این درست است اصلا به نظر شما صفات خدا سمت خوف است یا رجا اصلا چگونه صفات خدا را بشناسیم مثلاً بفهمیم خدای خیلی مهربانی داریم که در این صورت نماز خواندن خیلی راحت میشه لطفاً یک کتاب راجع به اینکه خدا شناسی و محبت به خدا معرفی کنید من خیلی دنبال شناخت صفات خدا هستم ولی نمیدونم چجوری؟ ۲. به نظر شما اگر همش دنبال محبت و رجاء باشیم مثل بعضی از علما مثل حاج اسماعیل دولابی خوب است؟ ممنون ببخشید سوال طولانی بود
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان از یک طرف باید در فضای خوف و رجا خود را قرار دهد و در چنین فضایی با خدا مأنوس باشد تا نه از رحمت خدا مأیوس گردد و نه نسبت به اعمال خود مغرور شود. با این‌همه به حکم «سبقت رحمتی غضبی» که حضرت حق فرمودند رحمت من بر غضبم سبقت دارد؛ امید به رحمت پروردگار باید بیشتر باشد. به نظر بنده روش مرحوم دولابی روش خوبی است. سه جلد کتاب «مقالات» آیت الله شجاعی نیز در این مورد نکات خوبی دارد. موفق باشید

31564
متن پرسش
سلام: من چند سالی است نماز شب می خوانم ولی مشکلی که دارم این است که خیلی به آن وابسته شده ام. طوری که هیچ چیز دیگر جای آن را برایم نمی گیرد. دقیقا مثل یک معتاد با ویژگی هایش. انگار معتاد شده ام بهش و می ترسم ترکش کنم. حتی مثلا در حال راه رفتن هم باشد ترجیح می دهم حتما با حالت معمول بخوانم یک شب که نخوانم حالم خوب نیست انگار چیزی گم کرده باشم و انگار خودم را گم کرده ام آن روز ناراحت و مضطرب و بی حوصله و در اخلاقم هم بی تاثیر نیست احساس می کنم بخت یارم نیست اصطلاحا. این حالات من را خیلی آزار می دهد: ۱. یکی همان بحث همه چیز شدن (انسان کامل شهید مطهری) ۲. یکی گول حال خوردن در مقابل مراقبه و بحث انگیزه و معیار. ۳. بحثم سر نخواندن نیست که بگوئیم قضایش را بخوان چون خودم با علاقه می خوانم این وابستگی و نیاز شدید به آن مورد من است. ۴. این حالت درست است یا بیماری است؟ چون از بعضی سوال کردم بعضی گفتند شاید بیماری دارید ولی بعضی؟ ۵. این حالات باعث توجه بیش از حد به آن شده، به طوری که کارهای دیگه این قدر برایم مهم نیست. ۶. مثلا آن روایتی که در کتاب تعلیم و تربیت شهید مطهری آن بحث عادت هست که نگاه به زیادی نماز و... نکنید، اگر انجام ندهد «وحشت"» می کند. من دقیقا این حالت وحشت را دارم!!! ۷. نمی دانم دغدغه ام ایمانی است (در مقابل انگیزه نسبت به واجبات و...) یا مشکل روحی یا اضطراب..؟ لطفا راهنمایی کنید. تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءالله این تعلّق به جهت روحانیتی است که در نماز شب پیش می‌آید. ولی خودتان باید مواظب باشید از سر عادت نخوانید، بلکه بر اساس عزم اُنس با حضرت حق باشد. موفق باشید

31555
متن پرسش
با سلام خدمت استاد ارجمند: از آلمان مزاحم وقتتان می شوم. علاقه شدیدی به نماز شب دارم اما این توفیق از من گرفته شد. نمی‌دانم علت آن را. از شما تقاضای مساعدت دارم. چه کنم خواب شبانه ام کم شود؟ من خیلی از راهها را رفنه ام بخاطر این موضوع. با تشکر از شما.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: زود خوابیدن و غذای سبک خوردن را داشته باشید و اگر نشد، در روز قضای آن را به‌جا آورید. هر اندازه در معارف، عمیق‌تر شوید نمازها کیفیت بیشتری پیدا می‌کند. بد نیست سری به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» بزنید. موفق باشید

31536
متن پرسش
باسمه تعالی سلام علیکم خدمت استاد گرانقدر: بنده حدود دوازده سال هست که با مطالب حضرتعالی مانوسم و به لطف خدا بهره های معنوی بسیار بردم. با این حال و علیرغم اینکه اهل نماز اول وقت (ظهر و مغرب) و تلاوت قرآن و ادعیه هستم، مدت طولانی هست که عمدتاً نماز صبح خواب می مانم. خیلی تلاش کرده ام، متوسل به ائمه (ع) شدم، چلّه زیارت عاشورا گرفتم، اما نتیجه نگرفتم. تا جایی که برای خودم تعحب شده که چه کرده ام که توفیق واجب از من سلب شده. وقتی واجب الهی اون هم نماز رو ترک کردم، بقیه عبادات و مطالعات و تفکری که منجر به انجام واجبات نشود چه فایده دارد؟ درمانده و مستاصل شده ام حضرت استاد. چه کنم!!!!؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر شما اراده کرده‌اید که برای نماز صبح بیدار نشوید؟! که نگران هستید. آری! حتماً در اولین فرصت قضای آن نماز را به‌جا آورید. آنچه وظیفه شماست بعد از عشاء بیداری زیاد و یا پرخوری و یا پرحرفی نداشته باشید. موفق باشید

31504
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحيم با عرض سلام و ادب خدمت شما استاد بزرگوار: در روز ۲۱ بار ايت الکرسي در روز خونده شود خوبه؟ روايت داريم؟ تعدادش از حروف ابجد هست؟ علت عدد ۲۱ بار ايت الکرسي چيه؟ خدا خيرتون بده و عوضش رو بهتون بده
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: توصیه مرحوم آیت الله قاضی می‌باشد و بعداً متوجه شدند آن توصیه مبتنی بر روایت هست و ربطی به حروف ابجد ندارد. موفق باشید

31503
متن پرسش
با سلام و عرض خسته نباشید: استاد گرامی در فضای مجازی اگه کاری را انسان انجام دهد (مثلا محتوایی تولید کند) اسمش را هم به عنوان تولید کننده در ذیل مطلب بنویسد این عمل او منافاتی با اخلاص دارد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: او می‌تواند برای خدا کار را انجام دهد و خود را به عنوان تولیدکننده آن کار معرفی نماید و این، مانع تحقق اخلاص او نخواهد شد. موفق باشید

نمایش چاپی