بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: عرفان عملی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
24335
متن پرسش
سلام: چرا در احادیث اخلاقی نیاز به بررسی سند حدیث نیست؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: اولا حساسیتی که در احادیث فقهی در میان راویان بوده‌است، در احادیث اخلاقی نبوده چرا که تکلیفی به عهده‌ی مکلّف نبوده که ترکش موجب معصیت شود و به همین خاطر بسیاری از احادیث اخلاقی‌ای که صادر شده‌است سند معتبری ندارند و این به معنای عدم صدور آن‌ها از معصوم نیست. ثانیا در برخی روایات که به «احادیث من بلغ» مشهور است آمده که «اگر کسی روایتی بشنود که متضمن آن است که فلان عمل فلان مقدار ثواب را دارد و آن عمل را به امید آن‌که به آن ثواب برسد انجام دهد، خداوند تفضل کرده و آن ثواب را به وی می‌دهد» به همین خاطر عمل به احادیث اخلاقی که حاوی دستور دارای ثواب است مورد تأیید شرع است. ثالثا در احادیث اخلاقی قصد انتساب امری به شارع نداریم که شبهه‌ی بدعت شود و به همین خاطر حساسیتی که روی احادیث فقهی هست بر روی احادیث اخلاقی نیست. موفق باشید

24313
متن پرسش
سلام علیکم: بنده دچار مشکلی هستم و نمی دانم چطور باید آن را حل کنم. راجع به خیلی از کسانی که در اطرافم هستند نگاه بدی دارم. دقیق تر بگویم راجع به کارهایی که می کنند قضاوت می کنم و مثلا با خود می گویم که این شخص این کار را انجام داد چون آدم مرفه ای است یا چون آدم گنهکاری است. در برخی موارد این افکاری که قبلا داشته ام به یادم می آیند و من ناگهان متوجه می شوم که چه گناهی مرتکب شده ام. لطفا بفرمایید چکار کنم تا فکرم را کنترل کنم و راجع به دیگران و یا در کل راجع به هر چیزی نظر ندهم؟ در ضمن موقع درس خواندن و یا دعا خواندن (از خودم نه متن های دعا) نیر فکرم درگیر چیزهای متفرقه می شود و با این کار بسیار وقتم تلف می شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا به فرمایشات آیت الله حسن زاده این یک مشکلی است که همه گرفتار آن‌ هستند؛ می‌فرمودند یک کسی را پیدا کنید که یک فکری برای من بکند. در هر حال همان سخن آیت ‌الله بهجت راه‌کار خوبی است که می‌فرمودند آمدن خطورات در اختیار ما نیست ولی دنبال کردن آن‌ها به اختیار ما است. باید سعی کرد آن را دنبال نکنیم. با رجوع به اذکارِ مشهور مثل «لا اله الا الله» و یا «سوره توحید» ان‌شاءالله به مرور از قدرت می‌افتند. موفق باشید

24309
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: در بحث معرفت نفس ذیل نکته پنجم، در مورد حضور قلب در نماز فرموده اید ما هرچه در این جهت سعی کنیم، خود این تلاش حجابی برای نفس ایجاد می کند و برای داشتن حضور قلب باید آمادگی ای در ما شکل بگیرد و آن وقت ملکی ما را به آنجا که باید برویم می اید و می برد. آنچه از اوایل کتاب آداب الصلوه امام خمینی بیاد دارم اینست که ایشان از اولین گامهای رسیدن به حضور قلب را «استرجاع» فرموده بودند و از بقیه هم توصیه هایی با همین مضمون شنیده ایم. لطفا مضمون صحبت خود را در صورت امکان برایمان بازتر بفرمایید و توصیه خود را در این زمینه به ماهایی که هنوز اول راهیم بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در استرجاع و رجوع به حق در ذکر «انا لله و انا الیه راجعون» عملا انسان خود را در محضر حق قرار می دهد تا خداوند به نور فرشتگان قلب او را به سوی خود بکشاند ولی اگر مثلا در نماز بخواهیم با اراده‌های جزئی خود تلاش کنیم تا حضور قلب پیش بیاید همان تلاش ما نوعی حجاب برای ما می‌شود. موفق باشید

24290
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: استاد سلوکی بزرگواری داریم که در گذشته به صورت اتفاقی با ایشان آشنا شده ایم ایشان روحانی نیستند و فیلسوف هستند و در گذشته از محضر آیت الله بهجت و برخی دیگر از بزرگان فیض برده اند اما ظاهرا به صورت عمومی. بسیار از ایشان کرامات دیده ایم و همیشه دعوت به عقل و دین کرده اند و شکی در حقانیت ایشان نداریم. اما دو موضوع ما را دچار وسواس و تشکیک نموده. اول اینکه از شاگرد آیت الله حسن زاده یعنی آیت الله شوشتری شنیدم که گفت استاد حتما باید روحانی باشد. دوم. با اینکه ایشان منتقل کننده پیام های خاص الهی به افراد مستعد هستند اما از روش مرسوم علمای اخلاق که مثلا چله ای با اذکار خاصی پیشنهاد می کرده اند و پی گیر داستان می شده اند و... پیروی نمی کنند و به صورت کلی تاکید به سنگین نبودن اعمال مستحب و ذکر عملی و تفکر و تعقل دارند و اگر ذکری پیشنهاد بدهند اذکار عمومی مانند صلوات و استغفار بدون تعداد است و اذکاری که اجازه به اذن استاد دارد مورد استفاده ایشان نیست و مثلا اگر دعوت به نماز شب کنند فقط به شفع و وتر و هنگامی که توصیه به قرآن خواندن می کنند یک یا دو صفحه در روز. ۱. آیا این روش هم مانند روش دیگر علمای اخلاق پاسخگو است؟ ۲. نشانه های یک استاد کامل چیست؟ آیا یک استاد کامل می توان روحانی نباشد؟ ۳. آیا اگر فردی در سلوک خود به جایی برسد که نیاز به اذکار خاص داشته باشد یا اعمال سنگین آیا چنین استادی از جانب خداوند به استادی بالاتر و قوی تر ارجاع می دهند؟ (نکته ی مهم این است که از بزرگواری همین آقا بس که حتی از شاگردان جوانشان هم کرامات دیده ایم) ۴. آیا درست است که بگوییم روش بعضی از عرفا با دیگرا متفاوت است مثلا بعضی از راه قرآن و علم رسیده اند مانند علامه طباطبایی بعضی از راه ریاضت ها و اعمال سنگین مانند آیات نخودکی و کمیلی و بعضی دیگر با تفکر و یاد خدا هر چند با اعمال کمتر رسیده اند و... ۵. و آیا کدام روش ترجیح دارد؟ ممنون از پاسخگویی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید با توجه به نکاتی که از آن استاد محترم می‌فرمایید باید ایشان فردِ ره‌رفته‌ای باشند و اگر نسبت به حضور تاریخی انقلاب اسلامی حساسیت لازم را دارا باشند، نباید در مورد ایشان نسبت به خود نگران باشید. آری! مشرب عرفا متفاوت است ولی همه به سوی یک حقیقت رهنمایی می‌کنند. موفق باشید

24288
متن پرسش
سلام علیکم ۱- ریشه این سخن حضرت روح الله (ره) که «تمام مفسده هایی که در عالم پیدا میشود، از این بیماري خودبینی است.» یا این جمله که «هر بلایی سر انسان خودش میآید یا جامعه از دست قدرتمندان میبیند این در اثر هواي نفْس و خودخواهی است.» و جملاتی از این دست در چیست؟ ۲- تفاوت و ارتباط بین مفاهیم خودخواهی، حب نفس، حب دنیا، هوای نفس، کبر، غرور و تکبر در چیست؟ مثلا این که در بعضی احادیث راس کل خطیئه حب الدنیا بیان شده و در بعضی حب النفس چه دلایلی دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. مگر غیر از آن است که در خودبینی و خودخواهی انسان به جای دیدن حضور رب‌العالمین در عالم و محورقراردادنِ او حضور خود را محور قرار می‌دهد؟ ۲. فرق نمی‌کند. حبّ دنیا هم ریشه در خودخواهی دارد چون همه‌چیز را برای خود می‌خواهد و خودش برای خود مهم است. موفق باشید

24276
متن پرسش
سلام علیکم: اگر کسی در خواب به او بگویند برای سیر و سلوک به خدمت فلان عارف برسید ایا می تواند به این خواب اعتماد کند و نزد شخص مذکور برود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر! در هر حال خواب به خودی خود حجت نیست مگر این‌که شواهدی بر صدق آن از طریق عقل و یا آیات و روایات در میان باشد. در این مورد خوب است به جواب سؤال شماره‌ی ۲۴۲۸۶ سری بزنید. موفق باشید

24261
متن پرسش
سلام محضر استاد طاهرزاده: توفیق شد بنده چند جلد از کتاب های شما را مطالعه کنم. بنده با یک مشکل در درون خود مواجه شدم آن هم این است که عرض می کنم، بنده در دل خود احساس شک العوذ بالله در خداوند باری تعالی و وجود مقدس امام زمان و دیگر ائمه کردم و خیلی از این جهت ناراحت هستم، اعمال خود را بدرستی انجام می دهم، مستحبات را تا می توانم انجام می دهم روضه شنیدنم (البته حالم خیلی بهتر و خوب بود معنویت داشتم و اشک روضه هم داشتم یک دفعه اشک روضه گرفته شد ولی معنویتی در خودم باز احساس می کنم) و نماز ها هم تقریبا اول وقت هست و ترک نمی شود حتی بهتر از قبل که بودم ولی نظایر این چیز ها را در دل خود احساس می کنم و واقعا می ترسم از این مسئله و این تازه در من بروز کرده. اگر می شود راه حلی یا ذکری یا کتابی یا ریاضتی به بنده دهید تا از این درد راحت شوم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم پیش‌آمد خوبی است ان‌شاءالله ساحت اصلی‌تری مقابل‌تان گشوده می‌شود؛ مطالعه و عبادات را همچنان دنبال کنید. موفق باشید

24259
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحيم سلام الله عليكم. طاعات و عباداتتان قبول درگاه خداوند مهربان. چندی قبل بزرگی دستور ذکر «یا رقیب» را از منظر جلالی آن دادند. اینکه خداوند مراقب توست، پس مواظب اعمال و رفتارت باش. اما همیشه در هنگام گفتن ذکر، جنبه جمالی آن به ذهن من می آید. اینکه خداوند مهربان با رحمت رحیمیه اش به شدت مراقب است تا با فراهم آوردن شرایط، مخلوقاتش مسیر رو به کمال را طی کنند. و از این فکر خیلی لذت می برم. نه تنها اضطراب و دلهره ای عارض نمی شود بلکه حس نشاط ویژه‌ای پیدا می کنم. اما از اینکه نتوانسته ام دستور را به درستی انجام دهم، نگرانم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا نگران باشید؟ بالاخره ذوق شما این است الحمدلله. موفق باشید

24258
متن پرسش
استاد گرامی با سلام: لطفا چند کتاب در مورد کرامات و حالات عرفا و اولیاءالله مانند سید هاشم حداد و آقای دولابی و آقای کشمیری و مجتهدی و... به بنده معرفی نمایید. ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روح مجرد، طوبای محبت، شیدا، لاله‌ای از ملکوت. موفق باشید

24246
متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد بزرگوار: ۱. خواستم از شما بپرسم وقتی گفته می شود فلانی به دیدار حق شتافت یا به لقاء الله پیوست این به چه معناست مگر در این دنیا هم همیشه در محضر خدا نبود خواهش می کنم این مسئله رو توضیح بدهید؟ ۲. بنده بعضی وقت ها هم می خواهم به خداوند اظهار محبت کنم می ترسم خداوند بلا و امتحانات ارسال کند آیا این درست است؟ و من چه کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در این دنیا انسان با انواع حجاب‌ها روبرو است و با عبور از این دنیا آن حجاب‌ها هم مرتفع می‌شود. ۲. چه اشکال دارد؟ در بلا هم می‌چشیم الطاف او. موفق باشید

24245
متن پرسش
سلام علیکم: طاعات و عبادات قبول حق! می بخشید استاد! اگه بخواهیم بگیم همه افراد از ما بهترند و برتر یه نحو حقارتی در خود احساس می کنیم که آن وقت چون آنها را بزرگتر از خود می دانیم یک سری کارهایمان را برای جلب توجه آنها انجام می دهیم. (بالاخره بزرگند دیگه) یعنی چگونه بین اینکه فقط خدا را عظیم بدانیم و بین تواضع با دیگران جمع ببندیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند بالذات ربّ عظیم است و بقیه به اعتبار نزدیکی به خدا مورد احترام هستند و نه بالاصاله؛ همین که این نکته مدّ نظر باشد مشکلی پیش نمی‌آید. موفق باشید

24240
متن پرسش
سلام علیکم: استاد بزرگوار لطفا بفرمایید: ۱. بنده به لطف خدا کشش و علاقه ای به پروردگار دارم که اغلب در توسلات و توجهات به خداوند به زبانم جاری می شود که «خدایا دوستت دارم و نحن الیک راغبون و...» ولی وقتی از حالت اتصال و خلوت با خدا خارج می شوم و مثلا آماده خواب می شوم هراسی به ذهنم می آید که این لاف عشق که می زنی تاوان دارد و نکند که از پس امتحان الهی برنیایم و در واقع آن طور که ادعا کردم رفتار نکنم. اگر ممکن است راهنمایی ای بفرمایید. ۲. استاد بزرگوار مسائلی مثل معرفت النفس و معاد و امام شناسی در همان فضایی که شما تدریس فرمودید در حد مخاطب لازم است مطرح شود؟ منظورم این است که باید دنبال مخاطب خاص با علاقه خاص گشت یا باید مخاطبان را متوجه اهمیت این مسائل کرد و بحث را مطرح کرد ( شما در درسهای مصباح الهدایه جایی فرمودید کسی که جانش این مسائل را تصدیق نمی کند در واقع رزقش جای دیگری است و نباید وارد این مسائل شود. آیا مسائل معرفت النفس و معاد و کلا اعتقادات هم از همین سنخ است یا باید همت کرد و به جامعه کمک کرد تا عقایدش را اصلاح کند)؟ متشکرم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. با کریمان کارها دشوار نیست؛ ‌به خودتان سخت‌گیری نکنید. ۲. به نظرم روح‌ها روی هم رفته طالب مباحث معرفت نفس و معاد هستند اگر حالت آموختنی نباشد و حضوری باشد. موفق باشید

24237
متن پرسش
سلام استاد طاهر زاده عزیز: طاعات و عباذت مقبول حق ان شاءالله خدا به شما طول عمر با عزت بدهد. می دانم سر شما شلوغ است ولی اگر لطف کنید جواب سولاتم را بدهید از شما ممنون خواهم بود. ۱. کسی که اطلاعات دینی تقریبا خوبی دارد مانند عقاید، اخلاق، احکام و به کتابهای شما هم تسلط کمی دارد از جمله کتب شما «آشتی با خدا» «آنگاه که فعالیت فرهنگی پوچ می شود.» «هدف حیات زمینی آدم» «خویشتن پنهان» «ده نکته» «ادب خیال عقل و قلب» و... برای اصلاح خود و عبور از ظاهر به باطن چه راهی پیشنهاد می کنید. آیا باید اول روی نیت و توجه ام به خدا کار کنم یا اول اراده ام را تقویت کنم یا اینکه روی معرفت نفس کار کنم پیشنهاد شما چیست؟ ۲. برای تداوم یاد خدا و حضور قلب و تطهیر قوه خیال چه راهی توصیه می کنید؟ ۳. هر وقت می خواهم به خدا توجه کنم اینطوری به خدا توجه می کنم که انگار خدا همه جا هست و من او را به این معنا می بینم آیا اینطوری درست است چون همیشه سعی می کنم که زمان و مکان و صفات ماده را از وجود مطلق بگیرم و به یک موجودی که دارای هستی مطلق می باشد و همه جا حاضر است توجه کنم فکر کنم کمی فلسفی است شما بفرمایید اینطوری متوجه بودن درست است و اگر نیست چطوری باید توجه به حق کنم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. این سه‌گانه که می‌فرمایید همه با هم می‌تواند یک‌جا در میان باشند. از طرفی اراده‌ی خود را متمرکز می‌کنیم به واقعی‌ترین واقعیات یعنی خداوند و توجه داریم همین رانیّت خود قرار دهیم و در خودشناسی نیز متوجه می‌گردیم چه اندازه به خداوند نزدیک هستیم. ۲. مقیّدبودن به احکام شرع با رویکرد تطهیرِ خیال، بسیار کارساز است. ۳. همه‌ی عالم محل ربوبیت رب‌العالمین است و ما در آغوش ربوبیت او هستیم. موفق باشید.

24223
متن پرسش
سلام علیکم: شنیده می شود روش سلوکی بعضی از عرفا ذکر بوده. یکی اینکه شخص بعد از اینکه تماما واجبات را انجام داد و حرام ها را ترک کرد و مشغول به نماز شب و قرآن خواندن و دائم والوضو بودن و توسل و توکل و... شد به ذکر مشغول می شود و دائما به یاد حضرت مقصود است باطنا و ظاهرا. مشغول به اذکار و ختومات می شود و طبعا بر اثر این اذکار و ختومات تحولات و برکاتی عاید او می شود. این روش از نظر شما روش خوبیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بله. زیرا انسان فطرتاً موحد است و این روش که می فرمایید عملاً انسان را به وجه فطری اش نزدیک می کند. موفق باشید

24222
متن پرسش
سلام علیکم: در مسیر سلوک بعضی از حجابها با جهاد علمی کنار می رود؟ مثلا همین مباحث معرفت نفس، با یادگیری و تفکر و تدبر بر روی این مباحث می شود حجاب هایی را کنار زد و پیش افتاد در سلوک الی الله؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه؟ موفق باشید

24211
متن پرسش
سلام علیکم: آیا اینکه انسان کل مصلحت خود را به خداوند بسپارد به این اعتقاد که خداوند عالم و عادل و حکیم است و نسبت به مصالح انسان آگاه‌تر است و صرفا با خداوند بجای دعا؛ مناجات کند اشکالی دارد؟ آیا از فیوضات دعا خود را محروم کرده؟ توجیه ما اینست که چه بخواهیم اگر لازم باشد که قطعا خداوند داده و اگر لازم نباشد خلاف مصلحت ماست و نباید بخواهیم. استدعا دارم کامل راهنمایی بفرمایید. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظرفیت انسان از طریق دعا آماده می شود تا حضرت پروردگار مناسب آن ظرفیت با بنده ی خود برخورد کند. موفق باشید

24198
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحيم سلام الله عليكم: طاعات و عباداتتان قبول درگاه الهي. استاد شما الحمدلله موفق هستيد. براي ما هم دعا كنيد تا مسير سير الي الله را به درستي و موفقيت طي كنيم. كتاب رمضان دريچه رؤيت شما را مطالعه كردم. بسيار سودمند و موثر بود. اجر شما با خداوند مهربان. در اينكه نگاه ما به خداوند عالم با معرفت بيشتر تغيير مي كند شكي نيست. من مي خواهم بدانم كه حس ما نسبت به خداوند هم به همان نسبت تغيير مي كند؟ و اينكه ما خداوند را در وجودمان، يا قلبمان احساس مي كنيم، همان رؤيت است كه اولياي خدا از آن ياد مي كنند؟ اينكه ما در مناجات هاي گوناگون بخصوص در ماه مبارك رمضان منقلب مي شويم و احساس نزديكي بيشتر به پروردگار عالميان داريم، همان رؤيت است؟ البته شما در كتاب هم مرقوم داشته ايد كه بيش از اين نمي توانيد توضيح دهيد و اگر كسي نفهميد مشكل از خودش است. در اينكه من سراپا مشكل هستم شكي ندارم ولي ايكاش نشانه اي مي داشتم تا بفهمم آيا در مسير هستم؟ يا راه درست است؟ آب در هاون نمي كوبم؟ راه نزديكتري وجود دارد؟ مي‌دانم كه اصل سلوك مراقبه است. من براي مراقبه بيشتر به غير از واجبات و محرمات چه بايد بكنم؟ آيا درست است كه بدون استاد هرچه را كه از مطالعه در كتابها فهميدم به آن عمل كنم؟ دستم به دامنتان. التماس دعا
متن پاسخ

 

 باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر سیر مطالعاتی سایت دنبال شود إن‌شاءاللّه مطالبی که مایلید برایتان روشن شود، روشن خواهد شد. ولی به گفته‌ی آیت اللّه حسن‌زاده:

رباید دلبر از تو دل ولی آهسته آهسته

مراد تو شود حاصل ولی آهسته آهسته

سخن دارم ز استادم نخواهد رفت از یادم

که گفتا حل شود مشکل ولی آهسته آهسته

تحمل کن که سنگ بی بهایی در دل کوهی

شود لعل بسی قابل ولی آهسته آهسته

مزن از ناامیدی دم که آنطفل دبستانی

 شود دانشور کامل ولی آهسته آهسته

بنور دانش و تقوی شود گمگشتگانی را

به حق آوردن از باطل ولی آهسته آهسته

همای عشق ما را بُرده با خود در بر دلبر

ازین منزل بآن منزل ولی آهسته آهسته

که باید ناخدا کشتی در امواج دریا را

 کشاند جانب ساحل ولی آهسته آهسته

بدامن دامن دُر ثمین دیدگانم شد

سرشک رحمتش نازل ولی آهسته آهسته

سحرگاهی دل آگاهی چه مینالید از حسرت

 که آه از عمر بیحاصل ولی آهسته آهسته

حضورش قوت سبحان نطقم را ربود از من

شده سبحان من با قل ولی آهسته آهسته

شراب عشق را بنگر که هر خلوت نشینی را

 کند رسوای هر محفل ولی آهسته آهسته

خرامان بگذرد از خطّه ایران غزلهایم

بهند و سند کشد محمل ولی آهسته آهسته

بلطف پیر میخانه (م)حسن بگرفت پیمانه

 بامیدش شده نائل ولی آهسته آهسته

موفق باشید

24200
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام استاد: در شرف ازدواج هستم. می ترسم ازدواج کنم اسیر عشق شوم و از عشق حقیقی باز بمانم. خیلی می ترسم استاد. ما طعم عشق خدا را نچشیدیم به خاطر همین حالا که عشق غیر وسط آمده هرچه برای خدا به سینه می زدیم از یادمان رفته. استاد من فهمیده ام که نیاز به آرامش دارم و هیچ چیز جز خدا آرامم نمی کند ولی عاشق خدا هم نیستم که خواطر و دیگر محبت ها را دور کنم. اگر ازدواج خوب است پس چرا ما را از عشق خدا دور می کند. استاد راهی برای دل ناآراممان بدهید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن مودّت و رحمتی که بین زن و مرد در اثر ازدواج پیش می‌اید به خودی خود می‌تواند مسیر گشوده‌شدن دلدادگیِ به حق شود. اگر با موضوع درست برخورد شود. موفق باشید

24189
متن پرسش
سلام علیکم: اجرک الله. یقین گمشده هر مومن است. چطور گمشده مون راپیدا کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با صبر بر عبادات. موفق باشید

24173
متن پرسش
سلام خدمت استاد. درد دلی دارم، واقعا درد دارم. جوان ۲۸ ساله هستم مجرد! استاد خسته شدیم بریده ایم و نبریده ایم. جامعه و زمانه ی خاصی که در آن هستم را می فهمم، هیچ کسی باعث مشکل من نیست اما همه ی مشکل هم از من نیست، نه غربی شده ایم که همه چیز رها باشد نه سنتی مانده ایم که ۲۰ سالگی دوتا بچه داشته باشیم، ما هستیم و این تجرد پدر در بیاری که دین و دنیامان را تباه کرد. خسته شدیم از بس نصیحت شنیدیم. استاد واقعا در دوران عجیبی هستیم، طرفدار انقلابیم و توجیه گر تمام مشکلاتی که غربگرایی برایمان ارمغان آورده، با تمام وجود انقلاب را می فهمیم و از انقلاب دفاع می کنیم، اما در جمع وقتی ازمان سوال می کنند اگه شرایط خوبه چرا زن نمیگری بند دلمان پاره می شود! تحقیر می شویم، خرد می شویم دلمان به لرزه می افتد، چه بگوییم؟ نه تقوایی داریم، نه توکلی، نه سیستمی که دستمان را بگیرد، نه جامعه توکل و تقوا را به ما یاد داده است! استاد امروز دهه شصت و پنجاه نیست، عصر تجمل و ریخت و پاش و سبک زندگی آمریکایی است، ما هم دلمان لک می زند نه یک بار نه دو بار روزی صد بار دلمان می تپد تا زوجی را می بینیم که کنار هم راه میر وند، ما پیغمبر زاده نیستیم، ما در همین جامعه رشد کرده ایم، هرمقدار هم خیالمان را کنترل کنیم و سربه زیر و محجوب باز هم می فهمیم که زندگیمان می لنگد! می فهیم کم داریم، هزار بار می شکنیم دم برنمی آوریم، دچار هزاران تناقضیم، هیچ کسی هم ما را نمی فهمد، نسل قبل ما هیچ وقت مجردی و دور شدن از سن ازدواج را نچشیده، ما اولین نسلی هستیم که چنین دردی را می چشیم، گمانم هیچ دوره ای همچین معضلی دامن گیر جامعه نبوده است الا الان و زمانه ما، مخصوصا برای قشر مذهبی و انقلابی! نه وجدانش می گذارد هرزه باشد نه شهوتش می گذارد دامنش پاک بماند، باز دلمان در گرو دین است و مسجد و ظاهر مذهبی مان نه می خواهیم لامذهب شویم نه توانسته ایم خودمان را حفظ کنیم! برمی‌گردیم سمت خدا، تا التماس دعا به من می گویند می خواهم توی سر خودم بزنم، که درونت را نمی بینند و خلوتت را، فقط نماز اول وقتت را می بینند و ظاهرت را! از خودم خجالت می کشم از وجهه ای که به دروغ حمل می کنم خجالت می کشم، نا امید می شوم، خودم را دلداری می دهم که برگرد خدا بزرگه، اما آشفتگی و تناقض رفتار امانمان را می برد، دل در گرو دین و انقلاب داریم، هم خون دل برای جامعه می خوریم هم دلمان خون است از مجرد بودن! هیچ کسی شاید نتواند بفهمد عمق غصه ی جوانی را که نمی تواند ازدواج کند، هیچ کس نمی تواند بتواند بفهمد چقدر دلمان غرق خواهش و نیاز می شود وقتی زوجی را می بینیم، اما لب باز نمی کنیم و به شوخی می گوییم کی زن میگیره تو این شرایط، به دروغ میگیم مجردی بهتره، اما بخدا دروغ میگیم شما باور نکنید. این فضای سنگین در کنار هرزگی افسار گسیخته و حجاب خراب، کار را عجیب پیچیده می کند، حتی جوری فضا بسته است که صیغه ی حلال هم برای جوان مذهبی بن بست شده است، دینداری من هم تو سرم بخوره که اگه دیندار بودم تقوا داشتم و توکل، اما فعلا من همینم که می بینید، من کم آورده ام، من خدا را جدی وارد زندگیم نکرده ام، اما بخدا قسم استاد ما کافر نیستیم، ما لائیک نیستیم ما حرف خدا را نمی خواهیم زیر پا بگذاریم اما کم آورده ایم، زخمی شده ایم، زمین گیر شده ایم، برای دلهای صد پاره و متحیر ما هم دعا کنید. واقعا مانده ایم، واقعا دچار سرگشتگی شده ایم. نمی خواهیم چنین باشیم، نمی خواهیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فدای دلِ صد پاره و متحیّر شما شوم، نه من تنها، که آیت اللّه امینی می‌فرمودند من گاهی مدت‌ها وقتی شرایط جوانانی که شما یکی از آن‌ها هستید را در نظر می‌گیرم، زار زار اشک می‌ریزم.

همین‌طور است که می‌گویید واقعاً شرایط برای امثال شما طاقت‌فرسا است و نسل ما یعنی کسانی که هم سنّ بنده هستند، ابداً آن را احساس نکرده‌ایم. با این‌همه و همین اندازه آیه‌ی ۳۳ نور را در نظر بگیرید که می‌فرماید: «وَلْیَسْتَعْفِفِ الّذینَ لا یجدُونَ نِکاحا حتّی یُغْنِیَهُمُ اللّه ُ مِنْ فَضْلِهِ» اگر آن‌هایی که امکان ازدواج برایشان نبود، عفت به خرج دهند و گرفتار زناکاری نشوند، در راستای مقاومت‌شان حضرت حق به نحوی از فضل خود آن‌ها را برخوردار خواهد کرد.

مسئله‌ی شما مسئله‌ی بزرگی است در آن حدّ که رهبر معظم انقلاب در سال ۹۳ این‌طور فرموده‌اند: «مسئله‌‌ى ازدواج جوانها مسئله‌‌ى مهمى است. من از این بیم دارم که نگاه بى‌‌تفاوت نسبت به مسئله‌‌ى ازدواج - که متأسفانه امروز کم و بیش این نگاه بى‌‌تفاوت وجود دارد - در آینده تبعات سختى را براى کشور به‌‌وجود بیاورد. خب، حالا شما مسئله‌‌ى سربازى را مطرح کردید؛ به‌‌نظر من، سربازى مسئله‌‌ى مشکلى نیست؛ می شود در آن زمینه هم فکر کرد، کار کرد؛ راه حل مشکل سربازى به‌‌عنوان یک مانع در امر ازدواج، این نیست که ما مدت زمان سربازى را کوتاه کنیم؛ می توان شیوه‌‌هاى دیگرى را به‌‌کار گرفت؛ لکن این یک مسئله است. انگیزه براى ازدواج، باید تبدیل بشود به یک اقدام عملى؛ یعنى ازدواج باید تحقق پیدا بکند. اینکه خداى متعال می فرماید: «اِن یَکونوا فُقَرآءَ یُغنِهِمُ اللهُ مِن فَضلِه،» این یک وعده‌‌ى الهى است؛ ما باید به این وعده، مثل بقیه‌‌ى وعده‌‌هاى الهى که به آن وعده‌‌ها اطمینان می کنیم، اطمینان کنیم. ازدواج و تشکیل خانواده، موجب نشده است و موجب نمی شود که وضع معیشتى افراد دچار تنگى و سختى بشود؛ یعنى از ناحیه‌‌ى ازدواج کسى دچار سختى معیشت نمی شود؛ بلکه ازدواج ممکن است گشایش هم ایجاد کند.» موفق باشید

24160
متن پرسش
با سلام خدمت استاد ارجمند: بسیار گفته می شود که سال ۲۰۰۶ را مهم‌ترین سال تاریخ بشریت در طی قرون متمادی دانست. چرا که در این سال فیلمی آمد که تمام جهان و گیتی را لرزاند و از بزرگ‌ترین راز جهان پرده برداری کرد: «فیلم راز» که تشریح کننده ی یک قانون متافیزیکی به نام قانون جاذبه می باشد که بنا بر گفته ی افراد حاضر در مستند یک قانون همواره برقرار در کل عالم است مثل قانون گرانش زمین (یک سنت مطلق الهی) می باشد و تا کنون در سر تا سر جهان نتایج مثبتی به همراه داشته است اگر بخواهم اهم مفاد این مستند را در یک جمله بگویم آنست که می گوید: ۱. فکر مثبت داشتن درباره ی هر چیزی که می خواهیم بدست آوریم (اعم از ثروت و علم و سلامتی و....) مستوجب ایجاد احساسات مثبت در باره ی آن شده و باعث ارسال فرکانسی به کائنات می گردد که باعث می شود ما مطلوب خود را به سمت خود جذب کنیم. ۲. غیر ممکن است که احساسات بد داشته باشیم در حالی که فکرهای خوبی داریم. نکته ی جالب برای من آنست که امسال یک سخنرانی نیز از استاد گرانقدر جناب استاد پناهیان شنیدم با عنوان احوالات انسان در قرآن که خود استاد در این سخنرانی می فرمایند که: خداوند بسیار نسبت به حال انسان ها حساس است و تقدیر آنها را بر اساس حالشان رقم می زند. (یعنی حال خوب و حس مثبت داشتن عامل ایجاد مقدرات خوب برای انسان است) خود شما هم در چند پرسش مشابهی که در این سایت در رابطه با قانون جذب مطرح شده گفته اید که: خداوند در حدیث قدسی می‌فرماید: «أنا عند ظنّ عبدی المؤمن» من در گمان بنده‌ی مؤمن خود هستم. انسان اگر به پروردگار خود امید داشته باشد، پروردگار او مطابق همان امیدش با او برخورد می‌کند و بدین لحاظ است که نباید انسان‌ها فکر کنند خودشان در امور خود نقش اساسی دارند و علت موفقیت خود را نگاهِ مثبت خود بدانند، بلکه نگاه مثبت آن‌ها به عالَم، اگر با مشیّت الهی هماهنگ باشد منجر به تحقق آن چیزی می‌شود که آن‌ها امید دارند که آن چیز انجام گیرد. و هم چنین بنده از لحاظ اعتقادی می دانم که همه کاره عالم خداست و حال سوال من اینجاست که از نظر شما: می توانم این مطلب را همواره صحیح دانسته و آن را یک سنت مطلق و همیشه بر قرار الهی (مثال: قانون گرانش زمین که همیشه و در همه حال عمل می کند) بدانم؟ (و در آخر عارض هستم که بنده بالغ بر یک ماه است که خودم را در گیر این قانون کرده و مشغول آزمون خطا بر روی این قانونم و با کمال شگفتی دارم نتایج مثبتی در یافت می کنم عاجزانه خواهشمندم که بر سر ما شاگردان خود منت گذاشته و اگر مایلید این مستند را برای ما بررسی تخصصی (بر اساس نص مبارک قرآن بنمایید)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن مستند را ندیدم ولی به آن جمله که فرمودید فکر کنیدکه «اگر با مشیّت الهی هماهنگ باشد منجر به تحقق آن چیزی می‌شود که آن‌ها امید دارند که آن چیز انجام گیرد.» همه‌ی حرف در همین جمله است که اگر با مشیّت الهی هماهنگ باشیم، عالمِ هستی در اختیار ما قرار می‌گیرد زیرا میل خود را الهی کرده‌ایم و خداوند ما را از خود می‌داند و بخل نمی‌ورزد. موفق باشید

24158
متن پرسش
سلام خدمت استاد گرامی: ضمن آرزوی قبولی طاعات استاد در آموزه های دینی خود داریم که بنده خدا بهتر است به خواست خدا راضی باشد و بداند که تلاش کردن و انجام وظیفه حتما منجر به نتیجه دلخواه او نمی شود و شاید صلاح پروردگار چیز دیگری باشد. این درست اما مسئله ای که برای خود بنده ایجاد شده این است که خب به هر حال ما به عنوان یک انسان در این دنیا تمایلات و خواسته هایی داریم و احساسمان نسبت به بعضی امور خوب است و به بعضی امور خیر. گاهی خواسته ای داریم و مایلیم به آن برسیم و بنا به دلایلی نمی شود و گاهی چندین مورد به همین منوال می گذرد و خواسته های ما به ظاهر باب میلمان نیست و این باعث می شود یک انسان معمولی مثل من به لحاظ خلق و خو افت کند، نشاطش کم شود و در کل حالش خوب نباشد. استاد واقعا عمل کردن به این جمله که خدایا راضیم به رضای تو سخته. حال سوال من این است چطور می شود بین خواسته های خود و رضایت الهی جمع کرد؟ روانپزشکان می گویند حذف احساسات منجر به افسردگی و اضطراب می شود. که تا حدی درست است همه که نمی توانند مثل امام خمینی باشند و با وجود مرگ فرزند در کلاس درس حاضر شوند که حقیقتا خیلی در عجبم از شخصیت امام. امیدوارم منظورم را رسانده باشم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر کنید که بحث در حذفِ احساسات نیست، بحث در حاضرشدن در ساحتی است که انسان از این امور دنیایی مستغنی و بی‌نیاز می‌شود و به چیزهای بالاتری فکر می‌کند. اصلاً از کجا که خداوند این نوع تمایلات ما را جواب نمی‌دهند تا ما سرگرم این امور نشویم و از ساحات بالاتری محروم گردیم؟ موفق باشید

24146
متن پرسش
سلام استاد عزیز: استاد راجع به اضطراب و افسردگی در متون علوم انسانی خودمون یه زمان توی یکی از کتب شما مطلبی خوندم که غرب رویکردش نسبت به این موضوع فلان و... خواستم اگر بیشتر مطلب هست پیگیر بشم لطفا بنده را راهنمایی کنید. چون یادم نیست اون مطلب را در کدوم کتابتون خوندم و الان به مطالبش نیاز دارم اگر منابعی دیگر هم می شناسید راهنمایی ام بفرمایید. ۲. استاد یه نامه دستنویس یه بار بهتون شخصی دادم اون زمان ایمیلو اینا بلد نبودم چطور جوابش رو ازتون بگیرم تو کتابخانه مرکزی برنامه داشتین اون موقع. ۳. استاد عزیز بنده این مطلب که شما گفتید احساس شب قدر داشتن نسبت به انقلاب اسلامی را داشتم احساس حضور خدا را خیلی داشتم ولی الان نیست علت چیه چکار باید کرد دوباره بیاد؟ بنده فکر می کنم همه چیز در عالم حقیقت زنده است استاد موسویان میگن هر چیزی قدری دارد تو جملات امام دیدم قدس را لیله القدر انقلاب معرفی کردن ربطش رو نمی فهمم استاد اینقدر چیز به مغزم میاد نمیدونم چکارش کنم از طرفی دوست دارم مثل اون دفعه اینقدر محضر خدا باشم نمیشه استاد چکار کنم اونقدر تو محضر خدا باشم؟ استاد تا با افراد مرتبط میشم حضور میره استاد به عنوان یه خانم بگید چکار کنم نمیشه نیام بیرون از خونه و گرنه من گاهی ارزومه با کسی بخصوص مردان مرتبط نباشم اخه او نور میره چکار باید کنم استاد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظرم کتاب «هنر عشق‌ورزیدن» از اریک‌فروم بوده باشد. ۲. در این موارد خوب است کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» را مطالعه فرمایید. در ضمن عنایت داشته باشید به گفته‌ی امیرالمؤمنین «علیه‌السلام» قلب‌ها بعضاً در حالت اقبال نسبت به حقایق، و بعضاً در حالت ادبار و قبض نسبت به حقایق می‌باشند. که در این حالت دوم باید صبر پیشه کرد. ۳. چرا نباید انسان از خانه بیرون نیاید؟ آری! بی‌دلیل و بی‌جا نباید با نامحرم اختلاط کرد. موفق باشید

24126
متن پرسش
سلام و عرض ادب: استاد من همه سخنرانی های شما را من باب توحید گوش دادم چکیده بعضی هاش این بود که باید با ذکر لااله الاالله قلب را توحیدی کرد. اما جواب این سوالم را نگرفتم تو ایمیل هم نبود لطفا همین جا بگید. چرا یکی از عرفا که نامش را نمی برم گفته ذکر «لااله الاالله مثل شمشیر هست و خیلی قوی است و من زیاد صلوات به جاش میگم چون با پنبه سر میبرن و گفته صلوات همان لااله الا الله است فقط با پنبه سر میبرن.» آیا در دستگاه خدا شمشیر در کار است؟ منظورش چی بوده؟ به نظر شما این بلاها همان تقرب نیست که با ذکر به صورت بلا میشه و تقرب میده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف خوبی آن استاد زده‌اند. در کتاب «صلوات» که بر روی سایت هست عرایضی در این مورد شده است. منظورشان از آن جمله که فرمودند آن است که ذکر «لا إله الاّ اللّه» شدت بیشتری دارد همان برکات را می‌توان به دلیل روایتی که در کتاب «صلوات» آمده است از ذکر صلوات گرفت. ولی نه به این معنا که از ذکر لااله الاالله غفلت کرد. موفق باشید

24096
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: با توجه به اقتضائات زمان و روی دادن انقلاب اسلامی، آیا باز هم دنبال استاد اخلاق شخصی رفتن رواست؟ یا باید به سنت های انقلاب (اعتکاف و اربعین و اردوی جهادی و...) بسنده کرد و خود را به باد بهشتی انقلاب سپرد؟ من به عنوان یک مربی مرکز تربیتی نوجوانان این سوال رو پرسیدم تا در تعیین سیاست های کانون تربیتی مون به کار ببرم. با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نیز به نظر شما گرایش بیشتر دارم که جوانان را وارد سنت‌های انقلاب نماییم، به‌خصوص از رزمندگان و شهداء و سلوک آنان گفته شود تا به احساسِ حضور تاریخیِ خود برسند. البته در همین راستا استفاده از استاد اخلاق کار ساز است. موفق باشید

نمایش چاپی