بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: عرفان عملی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
31325
متن پرسش
سلام استاد: ببخشید برای رهایی از عجب و غرور و ریای شدید باید چه کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید متوجه بود که: «هر عنایت که داری ای درویش / هدیه حق بُوَد نه کرده خویش». موفق باشید

31321
متن پرسش
سلام: چگونه می‌توان جلوی تسویف را گرفت؟ هرچه که سنم بالاتر می‌ره بیشتر داره این واژه برام معنا پیدا میکنه. اگه راهکار عملی می‌شناسید لطفاً به من بگید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: توجه به امر مهمی که در پیش داریم، یعنی اُنس با خدا، راهی برای فردافرداکردن نمی‌گذارد. در آخرین عرایضی در رابطه با سوره مطففین شد ملاحظه کردید که چگونه حضرت حق فرمود: «وَفِي ذَٰلِكَ فَلْيَتَنَافَسِ الْمُتَنَافِسُونَ» (مطففین/26) باید برای رسیدن به حقیقت، دوان دوان و نفس‌زنان جلو رفت و جلوتر رفت. موفق باشید http://lobolmizan.ir/sound/1325

31312
متن پرسش
با عرض سلام و تبریک عید مبارک غدیر به استاد عزیز: آیا می‌توان با توجه به صورت های خیالی متوجه شد در کدام یک از منازل السائرین هستیم؟ و با توجه به آن متوجه شد کجایه راه هستیم؟ خواهشن التماس دعا دارم! خیلی متشکرم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! صور خیالیه برای خود حساب‌هایی دارند بس عظیم، ولی درک جایگاه و ریشه و جهت آن‌ها هم کار آسانی نیست. موفق باشید

31295
متن پرسش
سلام علیکم خدمت استاد طاهر زاده سوالاتی داشتم: ۱. حضرت علی (ع) در بسیاری از موارد که وصف خوبان و متقین می‌کنند می‌گویند که آنها از عذاب الهی ترس داشتند و به پاداش الهی عشق می‌ورزیدند حال آنکه اصل عبادت فقط باید برای خود خدا باشد و احادیث دیگری نیز همین گونه و برای ترس از عذاب و عشق به پاداش الهی عمل متقین را وصف می‌کنند آیا این نگرش به اهداف برای اعمال صحیح است؟ و چرا تا وقتی خدا هست فقط برای او عبادت نشود و گناه فقط برای او ترک نشود؟ ۲.نظر شما در مورد مبنای فکری آیت الله خوشوقت چیست که عقیده بر این داشتند که ما باید عرفان اهل بیتی را در جامعه رواج دهیم نه عرفان مصطلح (نه اینکه عرفان مصطلح را رد کنند) ۳. اگر کسی نخواهد حوزه برود و در عین حال خیلی خوب ادبیات عرب را کار کند نظر شما چیست؟ باید چگونه کار کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. این ترس، ترس از عذاب آتش نیست که در مورد متقین می‌فرمایند. ترس و عذاب از حرمان و محرومیت از اُنس با حضرت محبوب است به همان معنایی که جناب مولوی در خطاب به حضرت حق عرضه می‌دارند:

 رحم کن بر وی که روی تو بدید ** فرقت تلخ تو چون خواهد کشید

۲. مسلّماً اصلِ اساس عرفان همانی است که از اهل‌البیت «علیهم‌السلام» صادر شده است و جناب ابن عربی نیز تحت تأثیر فرهنگ اهل البیت در عین تقیّه، «فصوص الحکم» را به میان آورده و در همین رابطه حضرت امام در دعوت گورباچف به اسلام، معارف ابن عربی را مطرح می‌کنند. ۳. از همه جهات بسیار خوب است. موفق باشید

31299
متن پرسش
سلام: دو تا سوال داشتم اینکه اول کتاب طوبی محبت مرحوم حاج اسماعیل دولابی و سخنرانی های ایشان نظرتان چیست؟ و دوم کتاب چگونه نماز خوب بخوانیم کتاب خوبی است یا نه چون آشنایی ندارم. ممنون از شما استاد عزیز
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. خیلی خوب است و بنده هم استفاده کرده‌ام. ۲. بنده کتاب را ندیده‌ام ولی فکر می‌کنم می‌تواند برای خواننده خود مفید باشد. موفق باشید

31297
متن پرسش
با سلام: من خیلی غمگینم. ما نه در دنیا یه نفس راحت کشیدیم نه در آخرت. به نظرم همانطور که دنیا برای آقازاده های سرمایه دارست، آخرت هم برای آقازاده های معنوی است. تقریبا تمامی شخصیت های معنوی و عرفا از خانواده های پاک و مذهبی و روحانی بودند. زمینه ی سلوکشان در جمع خانواده و یا حوزه فراهم بوده. به نظرم اشخاص عادی مانند ما نباید بیخودی دنبال سلوک برویم. به جایی نمی‌رسیم وقتمان را می‌گیریم. و جز خستگی و یاس جیزی عایدمان نمی‌شود. ماهایی که والدینمان کم سواد بوده و حتی نمازشان یکی درمیان می‌خوانند، و با افرادی زندگی می‌کنیم که فرق عید قربان با غدیر را نمی‌دانند، کجا زمینه و استعداد سلوک را داریم؟ مایی که اگر نمازمان کمی بیشتر طول بکشد با نگاه مورد تمسخر و اعتراض قرار می‌گیریم. در راه عرفان سرمایه اجتماعی از لازمات واجب است. این اطرافیانی که باهاشون زندگی می‌کنی به آدم انگیزه می دهند. با کسانی که زندگی می کنیم ناخوداگاه مانند آنها می شویم. حالا یک نفر را نام ببرید که خانواده و اطرافیانش خیلی مذهبی نبوده اند. این سرمایه اجتماعی را نداشته اند، و امکان ورود به حوزه را هم نداشتند در محضر کسی نبوده اند اما سالک شدند و به درجاتی رسیده اند. تا من قانع شوم و به تلاش چند ساله ام را ادامه دهم. فقط همین را می‌خواهم. لطفا مثال معکوس نزنید؛ مثل پسر نوح و.... مثال شبیه بزنید. من در تربت حیدریه زندگی می کنم. واقعا شرایطی که در زندگی نامه های عرفا رو میخونم ندارم. لیسانسم. امکان ورود به حوزه ندارم که باهاشون همنشین شم. کلاس های آزاد حوزه هر از گاهی میرم اما فقط تابستان و آن جو معنوی که باید رو نداره. من جیکار کنم واقعا؟ برخی وقتا میگم ولش کن خدا شرایط معنوی اطراف ما رو میبینه و ازمون توقع نداره. بیخیال سلوک. اما اگر دلم بیخیال این سوز می شد الان به شما نامه نمی‌نوشتم که. لطفا سوالم بدون نام بنده در معرض دید عموم قرار بگیرد چون می‌دانم سوال خیلی هاست. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم سلوک معنوی و اُنس با حضرت محبوب را چه می‌دانید؟! آیا نباید به آن‌هایی که بی‌سر و صدا در مسیر اُنس با حضرت حق قرار گرفته‌اند فکر کرد؟ در حدیث معراج خداوند به رسول خود«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» می فرماید: دوستان واقعی خداوند همان افراد بی‌نام و نشانی هستند که در آسمان، بیشتر از زمین شهرت دارند، یعنی «طوبی للقربا». آیا رزمندگانی که بی‌سر و صدا ره یک‌ساله را یک‌شبه طی کردند، سالکان واقعی نیستند؟ که از گوشه و کنار روستاها و از شهرهایی همچون تربت حیدریه به آسمان معنویت صعود نمودند؟ موفق باشید

31290
متن پرسش
سلام استاد: استاد ما یه مربی داشتیم که بهمون می‌گفت ببینید دارید «کار خودتون» رو برای رضای خدا انجام میدین یا «کارِ خدا» رو انجام میدین. از اون موقع من دائما اضطراب دارم و وسواس فکری که الان کار خدا چیه؟ تفاوتشم این میدونستن که عده ای همراه امام حسین نرفتن (کار خدا) و به عبادت مشغول شدن و کار فرهنگی (کار خودشون رو برای رضای خدا انجام دادن.) ایشون کارِ خدا رو هم تربیت و ارتباط گیری با افراد و القای معارفی مثل حقیقت نوری به اونها میدونستن. من الان مشغول تحصیل هستم و به خاطر دستور رهبر در بحث تحول علوم انسانی تغییر رشته هم دادم. اما نمیدونم آیا این درس خوندن هم فایده ای داره؟ یا لزوما باید با افراد ارتباط گیری کرد. چون وقت زیادی میبره خود این تحصیل.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال شریعت الهی وظایفی را بر عهده ما گذاشته است چه در امور فردی و چه در امور اجتماعی و ما چنانچه به حکم تبعیت از احکام الهی در بستر شریعت نبوی عمل بکنیم، عبودیت خود را در مقابل ربوبیت حضرت ربّ العالمین شکل داده‌ایم و این یعنی رسیدن به تقوا، از آن جهت که حضرت حق می‌فرماید: «يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ» (بقره/۲۱). موفق باشید  

31257
متن پرسش
سلام استاد: پیشنهاد شده عید قربان به جای قربانی کردن هزینه رو بدن کپسول اکسیژن برای خانواده هایی که بیمار کرونایی در منزل دارن و نیازمند هستن و سایر روزهای سال کمک غذایی انجام بشه نظر جنابعالی چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار خوبی است بخصوص اگر مشخصاً معلوم باشد که خانواده‌ای نیاز به کپسول اکسیژن دارند؛ رفع نیاز آن‌ها نسبت به اموری مثل قربانی‌کردن ترجیح دارد. موفق باشید

31247
متن پرسش
سلام علیکم: بنده بنا دارم ان شاء الله بر روی پایان نامه ای با موضوع تربیت حبی کار کنم. اگر ممکنه یه راهنمایی بفرمایید از چه منابعی استفاده کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید قسمت محبت کتاب شریف «مهجة البیضاء» ملامحسن کاشانی مطالب خوبی را به میان آورد و از طرف دیگر شخصیت و سیره مرحوم جناب آقای اسماعیل دولابی هم که حُبّی می‌باشند مطالبی را در آثار خود با ما در میان می‌گذارد. موفق باشید

31245
متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به مطالبی که در شرح رساله الولایه فرمودید که باید بدمان بیاید از آنچه بیش از نیازمان است و به نیازهای مان اکتفا کنیم سوالی داشتم از حضرت عالی. بنده یک طلبه هستم که در منزل پدر ساکن هستم. آیا تلاش بنده برای اینکه یک خانه خریداری کنم یا چون زیاد در حال سفر هستم ماشینم را از پراید به یک ماشین بهتر ارتفا بدهم آیا این خارج از نیاز است؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم در این موارد «ما بِهِ الکفایه» بودنِ موضوع است یعنی آنچه ما را کفایت می‌کند چه برای امروز و چه برای فردای‌مان. آیا منزل پدری و یا ماشین سواری‌تان برای امروز و فردای‌تان کافی است؟ در آن صورت است که نباید به چیز بالاتری نظر کرد. موفق باشید

31235
متن پرسش
با عرض سلام و احترام: استاد من در جایی خواندم که قضای نماز شب افضل از تعجیل آن قبل از نیم شب شرعی است. آیا این حرف درسته؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته فرائض یومیه تنها مستحباتی است که قضا دارد و بهتر است در اسرع وقت قضای آن انجام شود ولی نباید طوری به خود سخت‌گیری شود که گویا آن فریضه مستحب، واجب قلمداد شود. موفق باشید

31236
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام بر آئینه ها و تجلی های خداوند. استاد طاهرزاده عزیزتر از جان، بنده حقیر و ذلیل خدا، بسیار از لحاظ فضای خانوادگی و ژنتیکی، طبع تندی دارم، و تسلط بر کنترل خشم خود ندارم، هر چقدر هم دعا می‌کنم، و از خدا می‌خواهم، در موارد بزنگاه انگار اصلا یک دفعه شخص دیگری می‌شوم و قدرت کنترل نفس خود را در محضر حضرت العالمین از دست می‌دهم، بعد هم بی آبرو میشم در محضر خدا و همچنین بنده خدا، چه کنم؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این منحصر به جنابعالی نیست و اگر به لطف الهی در رفع آن حساس باشید و بدانید شیطان در این موارد تا هلاکت انسان در صحنه است، سعی می‌کنید در میدان‌هایی که موجب چنین غضب‌هایی می‌شود، قرار نگیرید و اگر هم پیش آمد در اسرع وقت جبران کنید تا إن‌شاءالله به مرور رفع شود. کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» در این مورد مفید خواهد بود. موفق باشید

31222
متن پرسش
سلام علیکم و رحمت الله: التماس دعا در این ایام و لیالی. استاد جان وقتی که پای منبر حاج آقا معمار منتظرین می نشینیم تمام حرف و نقلشون قرآن و اهل بیت هستش. و لیکن حتی قرآن رو هم که تفسیر می کنن به اهل بیت میرسن. در واقع اون ذوب در ولایت رو آدم در این انسان می بینه. خداییش جلساتش جلسه ذکره و آدم روحش سبک میشه. منتهی گاهی به خودم میگم نکنه اینطوری واله و شیفته اهل بیت بودن افراطه؟ البته وقتی نگاه می‌کنم به حرکات و سکنات حاج آقا می بینم عین تعادله. حتی آدم غذا خوردنشون رو می بینه اینقدر آرام و با طمأنینه، به خودم میگم تصور من اینه مثلا معصومین هم همینجور غذا میخوردن. ولیکن حاج آقا طوری صحبت می کنن که ‌کانه تمام دنیا برای این ۱۴ نور مقدس آفریده شده. و ما هر چه داریم و هستیم از صدقه سره معصومینه. البته خدائیش معصومین هم براشون سنگ تموم میذارنا. ما شعبان مشهد بودیم، ایشان از رجب رفته بودن مشهد تا اواسط شعبان، برای نیمه شعبان ساکشون رو بستن و از همون جا رفتن کربلا، تموم لیالی قدر و ماه رمضان و قدر رو مهمون امام حسین بودن، دوباره برای روضه های پدرشون برگشتن اصفهان و دوباره رفتن کربلا هنوزم آنجا هستن عرفه رو هم می مونن غدیر رو هم لابد نجف و بعد برای محرم میان، واقعا ائمه هوای ایشونو دارن. یه بنده خدایی می‌گفت حج آقا نفسش از جای گرم بلند میشه که میره کربلا و... من خودم مشهد شاهد بودم حاج آقا نه برنامه ریزی خاصی میکنه برا کربلا و نه جا هماهنگ میکنه و اصلا موبایل هم نداره کلا که بخواد هماهنگ کنه، ساک رو برمیداره و میره، منتهی دوستانش اینقدر میخواندش که خودشون کارهاشو سری می کنن، من میگم آره نفسش از جای گرم بلند میشه اما این جای گرم توکل به خداست نه چیزی دیگه. با این حال میگم خدایا نکنه این حالت افراط باشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده به جهت صفای شخصیت ایشان و سجایای اخلاقی که دارند، برایشان احترامی خاص قائلم، ولی خودم بیشتر به راهی می‌اندیشم که حضرت امام و رهبر معظم انقلاب مقابل ما گذاشته‌اند برای حضور در تاریخی که با انقلاب اسلامی باید به ظهور آید. موفق باشید

31204
متن پرسش
سلام: بنده کاسب هستم و دو شیفت مشغول به کار هستم و از فرط خستگی نهایتا بتوانم روزی نیم الی یک ساعت مطالعه کنم یا دعا بخوانم. ۱. آیا با چنین شرایطی می توان قلب را به صحنه آورد؟ ۲. آیا تنها با قلب می توان به جامعیت رسید؟ ۳. به نظر شما باید از فعالیت شغلی کم کرد و برای رشد عقلی برنامه ریزی کرد یا اینکه نیازی نیست؟ اگر کسی به لحاظ درآمد مجبور باشد چطور؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به رویکرد و نیت‌تان بستگی دارد که جهت خود را به سوی حق بیندازید و البته اگر بتوانید اشتغالات را کم کنید کار خوبی است و یا در دل فعالیت‌ها بتوانید صوت مباحثی مثل مباحث قرآنی را استماع فرمایید. موفق باشید

31208
متن پرسش
سلام استاد: خدا قوت! یکم. خداوند رحیم، پدر و مادر شما را بیامرزد به خاطر رشد و تربیت شما که اینقدر منشا خیر هستید برای امثال بنده! انصافا مطالب و بیانات صوتی، تصویری و مکتوب شما به بنده لذت می بخشد و روحم را سیر می دهد. دوم. استادجان، شما می گوید این تاریخ، تاریخ حضور هست نه تاریخ اطلاعات و باور. یعنی اگر می خواهیم زندگی معنا داری داشته باشیم و بودن حقیقی خود را حس کنیم باید با خود خدا زندگی کرد نه با علم به خدا و... با توجه به این بحث جدی و فوق العاده و کاربردی شما آیا می شود آقای حاج اسماعیل دولابی را با آن منش و روش و سبک فکری و عملی خاص در تبیین دین را، قهرمان آوردن مردم به حضور خدا و انس با حق دانست!؟ آیا باید زین پس در تبیین دین راه و رسم حاج اسماعیل دولابی را پیش برد!؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روش آن مرحوم همچنان‌که متوجه هستید روش خوبی است ولی چرا کار را منحصر به یک شخص بکنیم؟ بخصوص که بهترین حضور از طریق حضور در انقلاب اسلامی محقق می‌شود. موفق باشید

31205
متن پرسش
سلام استاد: وقت بخیر. ۱. ببخشید تو مبحث اذکار و حروف ابجد اگر بخواهیم اون ذکر روح داشته باشه باید طبق عدد خودش بگیم. حالا سوالم اینه که عدد ذکر یونسیه اگر فرضا ۴۰۰ باشه منظور دقیق آقای ملکی تبریزی در المراقبات چی بوده که نوشتن بعضی ۳۰۰۰ مرتبه در سجده تکرار میکردن و جای دیگه شخص دیگری نوشته بود بعضی ۷۰۰۰ مرتبه. ۲. شما راه تحول در امور درسی و سیستم تربیتی آموزش پرورش و دانشگاه‌ها و حوزه علمیه را از چه طریقی امکان پذیر می‌دانید؟ ۳. آیا انسان با یک لحظه غفلت مثلا یک حرف اضافه زدن یا مصادیق دیگر در مسیر سیر و سلوک ممکنه چند سال عقب بیفته؟ برای بنده دعا کنید. در پناه حق استاد گرانقدر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که تعداد ذکر بر اساس حروف ابجد مبنایی ندارد، نباید آن را ملاک تعداد ذکر قرار داد بستگی به حال فرد دارد و نیّت کلی او و تجربه‌هایی که در این راستا داشته است. نیت کلی انجام آن ذکر مهم است. غفلت‌های جزئی ضرری به اصل قضیه نمی‌زند. موفق باشید

31203
متن پرسش
سلام استاد: راه های شناخت خدا و صفات خدا چیست؟ مثلاً میزان مهربانی، غفار بودن، شدید العقاب، بودن چون هر چه قدر شناخت بیشتر باشد لذا انجام واجبات بیشتر است. لطفاً راهنمایی ام کنید. چه کتبی هست؟ چه استادی می‌تواند من را راهنمایی کند؟ یک استاد اخلاق هم در تهران معرفی کنید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌اید اگر بتوانید با قرآن از طریق تفاسیر مأنوس شوید إن‌شاءالله به نتیجه‌هایی که به دنبال آن هستید می‌رسید. موفق باشید

31198
متن پرسش
سلام استاد: من چند تا سوال دارم اول اینکه آیت الله فاطمی نیا برای استاد اخلاق خوبند یا آقای جاودان؟ دوم اینکه کتاب های برای شناخت اصول عقاید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. پیشنهاد می‌شود جزوه «روش سلوکی آیت الله بهجت» که روی سایت هست را مطالعه فرمایید. ۲. http://lobolmizan.ir/leaflet/1361/ - مباحث «معرفت نفس» رویهمرفته در رشد عقاید می‌تواند کمک‌کننده باشد. موفق باشید

31191
متن پرسش
عرض سلام و ادب: ببخشید سوال بنده این است ک معارف دینی رو انسان چگونه میتونه به قلب برساند؟ ممنونم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با رویکرد عبور از ظاهر اعمال در عین انجام اعمال، إن‌شاءالله حضور قلب حاصل می‌شود. کتاب شریف «آداب الصلواة» از حضرت امام نکات ارزشمندی دارد. مباحث معرفت نفس نیز مفید خواهد بود. موفق باشید

31194
متن پرسش
سلام و عرض ادب: جناب استاد نظر به آیه شریف «ان‌ اولیا الله لا خوف علیهم و لا هم یحزنون» چرا بعضی بزرگان ما دارای خوف بودند. مثلا «انا نخاف یوم عبوسا» یا «و مالی لا ابکی» و من الله توفیق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوف از ترک وظیفه و خوف غفلت مردم از نقشه‌های شیطانی مستکبران، غیر از خوفی است که اولیای الهی از آن عبور کرده بودند. موفق باشید

31193
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: می خواستم اگه توفیق شد کتاب مصباح الهدایه رو با شرح صوتی که روی سایت لب المیزان هست شروع کنم. ولی شنیدم این شکل کتاب ها را باید مستقیم سر کلاس بود تا استاد حقایق آن را به قلب القا کند. برای من سوال شد الان اگر ما با همین شرح ها و صوت ها پیش برویم ممکن است آن حضوری که باید اتفاق بیافتد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تاریخ، تاریخ دیگری است. در حال حاضر صوت این مباحث به لطف الهی نقش خود را ایفا می‌کند. موفق باشید

31184
متن پرسش
سلام استاد خوبم: التماس دعا. استاد جان مطلبی رو گوش می‌دادم در خصوص آهستگی. این که برای علاقه مند شدن به هر کاری آن را با طمانینه و آهسته انجام بدید (که نماز میتونه مثال بارزش باشه) و در این سخنرانی اشاره شد به بودا که میگه: من وقتی می‌خورم فقط می‌خورم و وقتی می‌خوابم فقط می‌خوابم و وقتی حرف می‌زنم فقط حرف می‌زنم. استاد جان سوال من این است که ۱. این موضوع در آموزه های اسلامی نیز تأکید شده؟ ۲. آن چه که بودا برای خود فضیلت میدونه، یعنی تمرکز بر هر فعالیت، واقعا فضیلته؟ ۳. چطور به این فضیلت دست یابیم؟ سپاسگزارم از وجود پرمهرتان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این آموزه‌ها از موارد ضعیفی است که ما در آموزه‌های دینی خود متوجه آن هستیم و در این رابطه در کتاب «عالَم انسان دینی» مطالبی عرض شده است

از اميرالمؤمنين (ع) هست كه:

ما فاتَ‏ مَضَى وَ ما سَيأتِى فَأين‏

 

قُم فَاغْتَنِم الْفُرْصَه بَينَ الْعَدَمَين‏

     

آنچه از دست رفت كه گذشت، و آنچه هم كه نيامده، كو؟ پس همت كن و فرصتى را كه بين دو عدم- گذشته‌‏اى كه رفت و آينده‌‏اى كه نيامده- قرار دارد، غنيمت شمار همچنان كه حضرت مى فرمايند:

«الْمَرْءُ بَيْنَ سَاعَتَيْهِ»[1] انسان بين دو ساعت - ساعتى كه گذشت و ساعتى كه نيامده - جاى دارد خداوند با نورى كه بر قلب انسان مى‏‌اندازد، او را با خودش روبه‌‏رو مى‏‌كند تا راه را به او بنماياند، از اين به بعد اين انسان است كه بايد مواظب باشد از آن ملاقات گوارا نهايت استفاده را بكند وگرنه آن نور مى‏‌رود و او براى هميشه محروم مى‏‌شود. حضرت اميرالمؤمنين (ع) در اين مورد مى‏‌فرمايند: «مَنْ وَجَدَ مَوْرِداً عَذْباً يَرْتَوي مِنْهُ فَلَمْ يَغْتَنِمْهُ يُوشِكَ أنْ يَظْمَأَ وَ يَطْلُبَهُ فَلا يَجِدَهُ».[2] هركه جايگاه آب گوارايى را كه مى‌‏تواند از آن سيراب گردد بيابد و آن را غنيمت نشمارد، بى شك تشنه ماند و در شرايطى قرار گيرد كه طلب آن كند پس آن را نيابد. يافتن آب گوارا در حديث فوق، همان به سراغ ‏آمدن «وقت» است و غنيمت‏ شمردن آن، به اين شكل كه انسان قلب خود را براى تجلى آن نور از هر فكر و خاطرى خالى كند و از غير حق جان را منصرف گرداند، در اين حال مى‌‏گويند به پيام «وقت» عمل‏ كرد.

موفق باشید

 


[1] ( 2)-« تصنيف غرر الحكم و درر الكلم»، ص 473.

[2] ( 3)-« غررالحكم»، ص 474.

31185
متن پرسش
سلام علیکم و رحمت الله: استاد بزرگوارم در حدیثی که امام محمدباقر به جابر یزید جعفی می‌فرمایند: دوستدار ما محسوب نخواهی شد اگر تمام مردم شهرت بگویند تو آدم بدی هستی و... چرا این حدیث دو گونه ترجمه می شود؟ در تحف العقول ترجمه شده اگر بگویند آدم بدی هستی ولی تو ناراحت نشی از ما نیستی ولیکن در جاهای دیگری ترجمه شده اگر بگویند تو آدم بدی هستی و تو ناراحت بشی از ما نیستی مادامی که خودت رو به کتاب و سنت... حتی من یادمه خود شما هم اوایل به شکل دوم ترجمه می‌کردید و حتی امام (ره) رو مثال می‌زدید که فرموده بودن اگر تمام اینها که دارن میگن درود بر خمینی، بگن مرگ بر خمینی برام فرقی نداره، ولیکن اخیرا به صورت اول ترجمه می‌فرمایید. لطفا راهنمایی کنید. چون دو معنای کاملا متضاده. متشکرم. ماجور باشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیلی خوب دقت کرده‌اید. آری! در آموزه‌های دینی ما هست که نباید نگران نظر مردم بود به همان معنایی که داریم: «ماشاءالله و لا ماشاء النّاس». ولی با دقت در فضای حدیث مذکور، به نظر می‌آید که حضرت به جابربن یزید جعفی بنا دارند متذکر شوند که به نوعی اخلاق اجتماعی فکر کند و سعی نماید نگاه سایرین را نسبت به مسیری که شروع کرده است، مثبت نماید. موفق باشید

31180
متن پرسش
با سلام استاد عزیز: در فایل صوتی تفسیر سوره مطففین فرمودید که انسان هرچند که همین قدر هم خوب است که تلاش کند ولی نباید تلاش کند که دروغ نگوید بلکه باید نتواند که دروغ بگوید. اما سوال اینکه ۱. الان در برخی اخلاقیات همانطور که شما فرمودید شاید باشم ولی در برخی موارد چندین وقت هست که در تلاشم آیا چون صفات خوب برای اوست و خود اوست ما باید در کنار تلاش دعا کنیم که او ما را مزین به فلان اخلاق بکند؟ اگر بخواهیم سهم بندی کنیم چقدر تلاش و چقدر دعا در اینجا کارگشاست؟ ۲. این تلاشها که شاید منتهی به ملکه فضایل نشود در سیستم جزا و پاداش الهی چه جایگاهی دارد؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست فرموده اند: آنقدر ای دل که توانی بکوش. در نتیجه مقداری از نتایج کوشش خود را در این دنیا می یابیم و مقداری از آن را در آن دنیا، إن شاءالله. موفق باشید.

31134
متن پرسش
سلام بر استاد عزیز: من حدود 10 ماه است که دیگر حالات معنوی و روحی قبلی را ندارم. تمایلم به مطالعه و علم کاهش یافته تا حدی که احساس می‌کنم که از همه چیز اشباع شده ام. دیگر حس و حالی برای امور معنوی و عبادی ندارم تا حدی که حتی در حرم معصومین نیز هیچ حسی ندارم و هرچه تلاش می‌کنم توجه خودم را معطوف به حضرت کنم موفق نمی شوم. دیگر آن شوری که حدود یک سال قبل نسبت به انقلاب اسلامی و شهدا داشتم وجود ندارد و خیلی کمتر شده. و در روح خودم نوعی گرفتگی شدید حس می‌کنم. انگار انگیزه ای برای هیچ کاری ندارم و آنچه که قبلا در من انگیزه ایجاد می کرد گویا دیگر مؤثر نیست. استاد واقعا از این وضعیت خسته شده ام. خیلی نگران هستم. نمی‌دانم با این وضع چه کنم. مدتی قبل که از شما پرسیدم فرمودید این حالت قبض است و برطرف می شود. اما نمی‌دانم چرا هنوز این حالت ادامه دارد. نمی‌دانم چه کنم. حتی معارف دینی هم گویا دیگر در وجودم اثری ندارد. می ترسم که این حالت دست مایه ای برای شیطان باشد و نتوانم در برابر تمایل به گناه ایستادگی کنم. می ترسم که نکند این قساوت قلب باشد. می ترسم که دیگر آن شور انقلابی بر نگردد و از این فضا دور شوم. اگر امکان دارد راهی به من نشان دهید که بتوانم از این حالت روحی نجات پیدا کنم. محتاج دعای خیر شما هستم. ممنون از توجه شما.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره قلب‌ها را اقبالی هست و ادباری. تدبّر در قرآن به کمک تفسیر شریف المیزان إن‌شاءالله کمک می‌کند. موفق باشید

نمایش چاپی