بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: عرفان عملی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
20484
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلام و خسته نباشید سوالی از خدمتتان داشتم. با توجه به تاکیدی که آیت الله قاضی (ره) داشتند برای اینکه شاگردانشون درجه اجتهاد داشته باشند چه رابطه ای بین عرفان و اجتهاد وجود دارد؟ همچنین رابطه ای بین فلسفه و اجتهاد نیز وجود دارد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: واقعاً اگر کسی جایگاه احکام را بداند در سلوک خود بهتر می‌تواند از آن‌ها استفاده کند 2- فلسفه موجب می‌شود که وجهِ اخلاقی امور تا آخر حفظ گردد. موفق باشید

20480
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام و برکات خدا از طرف من بر شما باد: استاد گرامی و بزرگوار من دوستی دارم که ۳۱ سال دارد و سال هاست در مسیر سیر و سلوک هست اما بدون استاد عبادات شرعی خودش را انجام می دهد خالصانه و شکر خدا هیچ انحرافی ندارد در این مسیر یه چیزی هایی روحا بهش افاضه شده مثلا شب های قدر چند سال مثلا در یکی سوره طارق به عدد فلان یا دعای نور خانم فاطمه زهرا سلام الله به عدد فلان و یا ذکر رکوع و سجده به تعداد چهارده مرتبه در نمازهای واجب ميگه روحا نمی تونم تا ذکر رکوع و سجده را تا چهارده نگفته ام بلند شوم و توانایی ندارم سرم را بلند کنم بخاطر این نماز جماعت ها را با جماعت نمی خونه من گفتم اشتباه هست و حدیث راجع نماز جماعت داریم قرار شد از شما بپرسم و دیگر اینکه از حدود دو سال قبل بعضی وقتها یه موجی می گفت من را می گیره که انگار یکی از دهنش حرف بد می زنه بی اختیار یا یه دفعه بهش گفته که سیگار خواهم کشید این را میگه شاید جنی چیزی بوده باشد به یکی که در سیر و سلوک تقریبا نه کاملا استاد بوده گفتند برو رفته ایشان گفته این کار من نیست از دستم بر نمی اید یعنی شاید پیش قوی تر از من برو به محض اینکه دوستم را دیده بوده گفته بود در گردن یک غسل میت هست دوستم می گفت یادم افتاد درسته چیزی بدین مضمون ایشان در قم بوده اند. الان چه توصیه ای برای دوستم دارید برای این دو مشکلش؟ مشکل من هم این هست که خدای تعالی از سر تفضل علم حصولی عرفان نظری را روزی کرده شاید تمامش را، خودتان می دانید که هیچ هست بدون عرفان عملی، مشکل شوق دارم. والحمدلله رب العالمین. با تشکر فراوان از شما.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  1- در عبادات باید سلوک خود را مطابق سیره‌ی امامان معصوم جلو برد و اعتناء به آن القائاتی که می‌گوید مثلاً 14 مرتبه باید آن ذکر را گفت؛ نباید کرد 2- به نظر می‌آید با مطالعه‌ی کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» در مورد قسمت دوم سؤال، نکات خوبی برایتان روشن می‌شود. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

20466
متن پرسش
با سلام و ارادت: اینکه فرمودید سلوک عبادی دارای شدت و ضعف است، این همان خوف و رجا است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شدت و ضعف سلوک به جهت تفاوت تجلیات انوار الهی است و بدین نحو می‌توان گفت هرگاه آن تجلیات، گشوده‌تر باشد و اسماء جمالی در صحنه باشد رجاء غلبه دارد. موفق باشید

20455
متن پرسش
سلام علیکم: نظر شما راجع به این صحبت چیست؟ آیا منازل خواجه زیر سوال رفته؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر می‌شود چنین کتابی که فوق تاریخ بشریت است، زیر سؤال رود یا کهنه شود؟!! این حرف‌ها، حرف‌های کسانی است که هیچ بهره‌ای از «منازل السائرین» پیرِ هرات حضرت خواجه عبداللّه انصاری نبرده‌اند. موفق باشید

20452
متن پرسش
خواهشمندم به این سئوال من پاسخ دهید اگر چه شاید تکراری و پیش پا افتاده باشد و در شان سئوال کننده ؛ می خواهم جواب این سئوال را از شما مستقیما بگیرم و به یادگار داشته باشم چرا که برای سئوال کننده ارزشمنداست. من اخیرا با آثار شما آشنا شده ام و علاقه مند. سئوال من این است: اگر از شما بپرسند چه جوابی می دهید؟ در زندگی باید دنبال چه باشیم؟ و از کجا شروع کنیم؟ از این که لطف می کنید و جواب می دهید ممنون هستم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی قرآن می‌فرماید: «ما خلقت الجنّ و الانس الاّ لیعبدون» می‌خواهد بگوید هدف جنّ و انس در خلقت‌شان بندگی خدا است. یعنی انسان در بندگیِ خدا معنی حقیقی‌اش را پیدا می‌کند و در همین رابطه برای تحقق بندگی، شریعت فرستاده است تا ما با رعایت شریعت الهی بدانیم از کجا شروع بکنیم و به زندگی خود معنا دهیم. پیشنهاد می‌شود سری به کتاب «چه نیازی به نبی؟» که بر روی سایت هست بزنید. موفق باشید

20448
متن پرسش
1. اسم الله جزو اسماء وصف است؟ 2. کشف ذوقی ظهور چه اسمی است؟ 3. برای داشتن این کشف تا کجا باید بالا رفت؟ 4. شنیدن تسبیح ملائکه مربوط به کدام عالم و چه مرتبه ای از کشف است؟ همینطور تسبیح موجودات 5. اینکه معرفت به ذات نه در توان عقل است و نه در توان قلب بالاخره ما در این حد که ذاتی هست که جامع صفات است و نامحدود که شناخت داریم. مقصود از عدم شناخت چیست؟ شناخت بی واسطه است؟ یعنی بر خلاف اسماء که امکان شناخت بی واسطه اما نسبی را دارند امکان شناخت بی واسطه اینجا نیست. درست است جناب استاد؟ می شود توضیح بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اسم اللّه اسمی است که جامع همه‌ی اسماء است. پس در هر صورت، اسم اللّه نیز اسم است 2- «کشف ذوقی» همان کشف است که در مسیر سلوک، به نور اسم ظاهر برای سالک پیش می‌آید 3- این ربطی به ما ندارد، خدا باید ما را جلو ببرد 4- در هر مرحله از «کشف» این پیش می‌آید که وحدت بر کثرت همچنان غالب می‌شود 5- منظور، معرفت حضوری است. موفق باشید

20438
متن پرسش
سلام: بنده امسال توفیق پیدا کردم بعد از چند سال به اردوی جهادی رفتم مناطق زلزله زده. نمی دونم حسم میگه اگر در دفاع مقدس نبودم اگر ترس از مرگ نمی گذاشت بروم سوریه ولی اردو جهادی هم ظرفیت حضور در تاریخی دیگر را دارد. این را در مدت اندکی که با بچه ها بودم حس کردم. نظر شما چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار ارزشمندی است. فعالیت در اردوهای جهادی، مقدمه‌ی صفای روح و اقدام به کارهای بزرگ می‌شود. موفق باشید

20437
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیزم: چندی پیش داشتم کتاب کربلا مبارزه با پوچی ها را مطالعه می کردم، جمله ی از گفتار شما خیلی ذهنم را مشغول کرد، و قلبم را حقیقتا جهت داد، و نورانی کرد! حضرتعالی فرمودید که رسول خدا «ص» با رعایت دستورات الهی، قلب خود را آماده ساختند، تا حضرت حق راه و مسیر اصلاح جامعه و هدایت امت را بر قلب مبارکشان الهام نماید، اما سئوال: 1. بنده به این نتیجه رسیدم که ما هم همچون رسول خدا «ص» باید قلب خود را با تقوا و تزکیه آماده بسازیم، تا ان شاءالله خود حضرت حق راه و مسیر اصلاح جامعه و تحقق تمدن اسلامی را بر قلب ما الهام کند (البته در کتاب سلوک اشاراتی در این مورد داشتید) آیا این برداشت صحیح است؟ 2. استاد بنده متأسفانه در سال های نوجوانی و جوانی نسبت به انجام نوافل سستی داشتم و انجام ندادم، و الان دارم به صورت ذهنی در راه کوچه و خیابان و مواقع بیکاری می خوانم، به نظر شما ارزش دارد یا باید به صورت عینی بخونم؟ و در مجموع قضای نوافل چه دست آورد معنوی برای انسان دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هم آن برداشت‌تان خوب است و هم آن کارتان درست است. موفق باشید

20425
متن پرسش
سلام بر شما و آرزوی سعادت و کمال روز افزون و عاقبت بخیری و تمامی رهروان راه حق. بنده حقیر گرفتار صفات روحی بدی هستم که امان را گرفته و مشغولیت زیادی ایجاد کرده از جمله کم ظرفیتی و غضب و... . محیط کار هم طوری است که اگه انحراف یا ضد ارزشی را ببینم کم صبر شده و این وضع اوقات زیادی مشغولم کرده و نمی دانم چه تکلیفی دارم. یقین دارم که آرامشی که باید ندارم. راهنمایی بفرمایید کسی که اوضاعش اینقدر اوراقه باید چه بکنه. تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده شرح حدیث «یابن الجندب» کمک می‌کند و کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» نیز. موفق باشید

20408
متن پرسش
سلام استاد: یه مشکلی برام پیش اومده من چند وقت پیش با یک شخص متدین آشنا شدم و به کلاس اخلاق ایشان رفتم، و یک مباحثی رو بحث می کردن و وقتی سوال می کردیم که از کجا این مباحث رو می گویید یا جواب نمی دادند و یا جواب سر بالا می دادن (روحانی هم نیستند و حوزه هم نبوده اند ولی مثل اینکه استاد اخلاق داشته اند)، کار به جایی رسید که بعد از پنج ماه ایشان با من خصوصی جلسه ای گذاشتند و گفتند بنده موظفیم که یک برنامه عملی بر اساس توان و ظرفیت شما به شما بدهم در حالی که نه ایشان درست من را می شناسه و نه من ایشان رو، بعد هم گفتن که این برنامه رو از کسی می گیرم، بعد که سوال کردم آن شخص من رو می شناسند یا نه، گفتند که بله از غیب صحبت می کنند، بعد هم به من گفتند که اگر شما به این برنامه عمل کنی، من درست مثل یک پرونده عمل شما رو می بینم و به شما هم خواهم گفت که چه کرده اید بعد هم گفتند که این برنامه شما رو تا جایی که حضرت آیت الله العظمی بهجت هم رفتند می بره. خلاصه گفتند که هر چه برنامه ی خودتان هست فقط تا جایی شما رو جلو می بره و شما باید آن را کنار گذاشته و به این برنامه فعلا اکتفا کنید و حتی اجازه مشورت با دیگران را در این مورد به من ندادند تا اینکه با اصرار ایشان را راضی کردم تا بتوانم مشورت کنم. استاد عزیز با این تفاسیر چه باید کنم. این قابل توجه است که می گویند برنامه خودتان دیگر بیشتر از این به دردتان نمی خورد و این به درد شما می خورد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ورود در این مسیرها، ورودِ خطرناکی است و بیشتر باید احتمال داد که جنّیان و شیاطین در میان هستند که از افکار و احوال شما نیز آگاهند ولی در انتها انسان را ناکام می‌گذارند. خوب است به کتاب «جایگاه جنّ و سیطان و جادوگر» رجوع فرمایید. موفق باشید

20403
متن پرسش
ناظر به سوال 20389 می دانم که مومن باید بین خوف و رجا باشد ولی این روایت که «المومن لایصلحه الخوف» این گمان را می رساند که انسانها به خدا امید بیش از حد و افراطی دارند لذا جنبه خوف باید تقویت شود. می خواهم ببینم خدا برای هدایت انسانها بیشتر آنها را از جهنم ترسانده یا آنها به بهشت بشارت داده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً در ابتدای امر مردم از خوف جهنم عبادت می‌کنند و خوب است که همان «خوف» غلبه داشته باشد، ولی در ادامه امیدِ لقاء پیش می‌آید و به اصطلاح، مزه‌ی آن خوف را به عنوان هدیه‌ی خدا می‌چشند که همان امید به رحمت پروردگار است. موفق باشید

20389
متن پرسش
درست است که مومن باید حالتی متعادل بین خوف و رجا داشته باشد. ولی قرآن در مقام هدایتگری بیشتر جنبه خوف را تاکید کرده یا جنبه رجا را یا اینکه نسبتشان برابر است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تأکید روایات آن است که خوف و رجاء در جان مؤمن مساوی باشد تا نه یأس پیش آید و نه غرور. موفق باشید

20381
متن پرسش
بسمه تعالی سلام استاد: نمی دانم چرا متن کپی شده ارسال نمی شود برایتان در سوال قبل متن را فرستادم اما برایتان این قسمت کپی شده از کتاب مرحوم صفایی نیامد لطف کنید این متن را تشریح کنید و آیا این نگاه با دستور سلوکی آیت الله بهجت رضوان الله علیه (انجام واجب، ترک محرم) تفاوت دارد یا در یک راستا است و منظور از اخبات چیست!؟ متشکرم از پاسختان و شرمنده بابت سوال قبل که متن نیامد و البته نمی دانم این دفعه میاید یا نه! التماس دعا اخبات و راه وصول‏ براى وصول به اخبات راه‏ هاى مختلفى گفته شده است: يكى مى‏ گويد بايد اطعام كرد. يكى مى ‏گويد بايد محبت كرد. يكى مى‏ گويد نماز شب بخوان و يكى هم مى ‏گويد همه عبادت ‏ها را انجام بده و همه معصيت ‏ها را رها كن، در حالى كه انسان اگر همه عبادت‏ها را انجام دهد و همه معصيت ‏ها را هم ترك كند، تازه مى‏ شود متقى‏. و اگر آنها را خوب هم انجام دهد و كم نگذارد، تازه مى‏ شود محسن‏. اخبات، گامى است جز اين چيزهايى كه تاكنون شنيده‏ ايد. پس براى سلوك چه كنم؟ واجبات را بياورم؟ محرمات را ترك كنم؟ با اين نوع سلوك، در انسان غرور ايجاد مى ‏شود؛ همان غرورى كه شيطان را با شش هزار سال عبادت رجيم كرد؛ چرا كه يك كبر داشت. گاهى به ما غرورى دست مى‏ دهد و مى‏ گوييم: اگر محبت و ولايت اهل بيت (ع) را داشته باشيم، كار تمام است. اين چه اغترارى است؟! به چه استنادى راهى را كه رسول (ص) و على (ع) با سر رفتند، ما مى ‏خواهيم خزيده خزيده حركت كنيم و برسيم؟! اگر اين طور باشد، كه بايد تمام دين تعطيل شود! بعضى ‏ها مى ‏گويند: عبادت به جز خدمت خلق نيست، پس اديسون هم خدمت كرده است. خدمت يعنى چه؟ وقتى آدميت آدمى را مسدود كردند، وقتى چشم او را كور كردند، اگر نور افكن هم برايش درست كرده‏ باشند، آيا به او خدمت كرده ‏اند؟! وقتى دلش را كور كردند، اگر برايش چراغ آماده كنند، خدمت است؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده نحوه‌ی رجوع به حق است، مخبتین با رویکردِ شیفتگی به حضرت حق اعمال‌شان را انجام می‌دهند و در این راستا، تنها به عبودیت نظر دارند و ذُلّ عبودی در میان است و نه نظر به اعمال و عبادات. موفق باشید

20362
متن پرسش
با سلام: گاهی انسان دچار خوفی می شود، از این رو که اشتباهی یا گناهی انجام داده و نگران عواقبش است. حال انسان تا جایی که می تواند، جبران می کند، حق الناس و حق الله را می پردازد، و تصمیم بر عدم انجام گناه می گیرد، ولی همچنان خوف در وی باقی است. برای رفع این خوف باید چه کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از توبه، جای خوف در میان نیست! زیرا با توّاب‌بودنِ حضرت حق، خداوند چیزی از آن گناه را در عالَم باقی نمی‌گذارد. موفق باشید

20359
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد طاهرزاده: با توجه به حجم سوالات ارسالی بدون مقدمه سوالم را می پرسم هر چند چنین بی مقدمه سوال پرسیدن جسارت شاگرد در محضر استاد است ولی اقتضای مدرنیته و سوال پرسیدن از پشت صفر و یک های مجازی جز این نیست. پس حقیر را بر این جسارت ببخشید. حضرت استاد با در نظر گرفتن مقدمات سوال: من جمله اینکه منظور از عرفان؛ عرفان ناب محمدی صلی الله علیه و آله و سلم است که در بستر روح تاریخی هر عصر و ذیل آیه ی «کل یوم هو فی شأن» و در مرتبه ی نازله، ذیل انوار اشراقی حضرت روح الله و تفصیل حضرتشان در شخصیت مقام معظم رهبری و بدور از هرگونه سوبژکتیویته و ذهنیت پرستی و بر مبنای استوار و محکم معرفت نفس در «وجود» سیر می کند و دیگر اینکه غالبا در ابتدای راه، استادِ خاص حاصل نمی شود و شرح احوالات و طلب سنجیدن آن از توانایی های استاد عام بیرون است و اما سوال: جایی فرمودید آقا نجفی قوچانی رحمه الله علیه در گزارشات برزخی خود تحت عنوان «سیاحت غرب» به برهوتی اشاره می کند که از آن عبور می کند و این برهوت حجاب کثرت و اعتباریات است. عصاره ی سوال اینجاست که سالکِ تازه وارد که از لحاظ برهانی و عقلانی کاملا درک می کند صحت مطالب را و «عقل نظری» در خاک کثیف این برهوت نمانده است و به حق مطلب در موطن تفکر آگاه است چگونه از حال «قلب» باخبر بشود و بفهمد که از این حجاب مذکور عبور کرده است یا نه؟ حال آنکه به اقتضای ابتدای مسیر بودن نه کشف و شهودی در میان است که از این بابت آسوده خاطر شود و نه آنقدر به احوال قلب و نفس آگاه است که بتواند خود بر این معنا واقف شود. عرضم تمام جز اینکه منظورم از درک این مطلب که فلان مرحله عرفان را در موطن قلب طی کرده است یا نه؛ دو بخش اصلی دارد: یک اینکه مرحله ای مشخص و معین (نه اینکه بگوییم هر چه به خدا نزدیک تری یا حال نمازت بیشتر است پس جلوتری) دو اینکه مشخص بفهمد در عبور از این مرحله چه قدر موفق بوده و چه قدر از راه باقی است. و اینکه اگر جواب اینست که این سنجش در ابتدای مسیر ابدا رخ نخواهد داد پس چگونه ابتدا را به انتها برسانیم که چون کور مادرزادی در جاده پر خطر معرفت نفس قدم برمی داریم و درست نمی دانیم کجا هستیم و چه چیز هایی را گذراندیم و چه چیزهایی را نه، محال به نظر نمی رسد؟ بسیار بسیار بابت حضورتان اولا و صبر و حوصله تان در پاسخ دادن ثانیا و تیم فوق العاده همراه تان ثالثا سپاسگزارم. یا حق.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که فطرت ما بر اساس توحید سرشته شده است، از فهم حقانیت سیر خود حتی در ابتدای راه بیگانه نیستیم مگر آن‌که هدفی و قصدی غیر از رجوع به حضرت حق داشته باشیم که در آن صورت، خود را باید ملامت کنیم. بنابراین حرف همیشگی خود را تکرار می‌کنم که:

تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس              خودْ راه بگویدت چون باید کرد

تا ما تماشگر باشیم این سؤالات را داریم، ولی وقتی بازیگری پیشه کردیم راه، به خودی خود گشوده می‌شود و دوگانگی سوبژه و اُبژه چون گردی بر هوا می‌رود. موفق باشید

20355
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: سوالی خدمتتون داشتم خواندن کتاب معراج السعاده و کتب های مانند آن: ۱. کیفیت خواندن و بهره بردن از آن چگونه است و چه توصیه دارید؟ ۲. آیا این قبیل کتب حتما نیاز به استاد دارند و اگر چنین است در صورت عدم داشتم استاد چه باید کرد. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خود آن کتابِ عزیز حکمِ استاد را دارد، با این دغدغه که می خواهید اخلاق خود را مطابق امروز، تصحیح کنید به آن رجوع فرمایید و گل‌چینی کنید. موفق باشید

20353
متن پرسش
با تقدیم سلام و احترام: 1. برای فهم منطق الطیر اگر سیر سایت را دنبال کنیم و فلسفه هم بخوانیم باز هم نیاز به استاد هست؟ چه کنیم که استاد نداریم؟ 2. مجمعی از علاقه مندان به ادبیات عرفانی که برخی معلمان ادبیات فارسی اند از حقیر خواستند مثنوی بگویم بنده دانستن فلسفه و عرفان را لازم دانستم چشم انداز بنده برای ورود به ادبیات عرفانی این هست سیر کتب حضرتعالی در فلسفه 4 (کتاب) کتب عرفانی به ترتیب جلد 1 مقالات تفسیر حضرتعالی از سوره واقعه و نبا، تفسیر حمد، رساله الولایه، مصباح الهدایه، مبانی و اصول عرفان نظری استاد یزدانپناه. تا این حد مرحله مقدماتی و متوسط است و به نظر بنده کافی است برای علاقه مندان به مطالعه عمیق تر 3 کتاب اصلی عرفان. تایید می فرمایید؟ 3. چه سیری را برای ادبیات عرفانی صلاح می دانید؟ متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در مورد استاد، نظر کنید به سخن آیت اللّه بهجت که می‌فرمایند: «علم تو، استاد توست» . در این مورد در جزوه‌ی «روش سلوکی آیت اللّه بهجت» که بر روی سایت هست، عرایضی شده است 2- به نظر بنده اگر کتاب‌هایی که می‌فرمایید مطالعه شود، می‌توانید با افکار جناب مولانا و آن‌چه بر روح و روان آن می‌گذرد، مرتبط شوید 3- همین مطالب که می‌فرمایید خوب است، البته که مباحث «ده نکته» و «برهان صدیقین» و «خویشتن پنهان» را به عنوان مقدمه فراموش نکرده‌اید. موفق باشید

20344
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیزم: بنده الان در فکر و قلبم «شور عاطفی » نسبت به جنس مخالف دارم و شرایط نسبی برای پاسخ به این نیاز (ازدواج) را دارم منتهی شدیداً نگران آن هستم که در این سن (24سالگی) تصمیمی بگیرم که خداوند متعال بیشتر دوست دارد، حال بین دو انتخاب قرار دارم این که اردواج کنم و پاسخ مثبت به این غریزه بدم یا ازدواج نکنم اما به مدد الهی با مبارزه با نفس و خیال این نیاز را کنترل نمایم، به نظر حضرتعالی میان این دو راه، انتخاب کدام یک بیشتر مورد رضایت الهی است و خدا آن را دوست دارد؟ 1. تصمیم به ازدواج یا 2. ترک ازدواج در عین کنترل غرایز و وهمیات (رعایت تقوای الهی)، لازم به ذکراست که بنده طلبه نیستم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مسیر تحصیل علم خوب است تا انسان می‌تواند نسبت به ازدواج عجله نکند، مگر آن‌که خطر به گناه‌افتادن در او باشد یا طوری بتواند زندگی خود را تأمین کند که از تحصیل علم عقب نیفتد. موفق باشید

20321
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز و فررانه: جناب استاد معمولا ذکر حوقله به صورت لاحول و لا قوه الا بالله العلی العظیم آمده است 1. علت این که در سوره کهف در داستان دو باغ شخص مومن می گوید ما شاءالله لا قوه الا بالله و حول را نمی گوید چیست؟ 2. حضرت صادق فرمودند در شگفتم از کسی که دنیا و زینت آن را می خواهد چگونه به ذکر ماشاءالله لا قوه الا بالله پناه نمی برد. حال آیا اگر کسی دنیا و زینت آن را برای رفع نیاز و حفظ آبرو و انفاق در راه خدا و کار خیر بخواهد و این ذکر را تکرار کند مانع سلوک است و با روایاتی که ما را از دنیا و زینت آن پرهیز می دهد منافات دارد؟ 3. برای محقق شدن سخن امام صادق علیه السلام به چه مدت و هر روز چند بار خوب است این ذکر تکرار شود؟ با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در آن‌جا بحث در آن حدّ است که آن مرد متذکر صاحب باغ شود که تو نیستی که دنیا را هرطور خواستی بگردانی 2- نه! زیرا این خودش بنا بر روایات معصوم، قیامت به حساب می‌اید و نه دنیا 3- سعی کنید حتی‌المقدور بعد از هر نماز با حضور قلب 10 مرتبه آن ذکر را بگویید. موفق باشید

20305
متن پرسش
باسمه تعالی استاد معظم سلام: امیدوارم شاد و تندرست باشید. در خصوص مطلب بسیار جذاب سالک مجذوب، اتفاقا جالب است بدانم وقتی همه جهان هستی یعنی شهود و حضور و انس، خب چگونه ممکن است سالک خود را در غربت و وحشت بیابد؟ این دیگر چه سالکی است؟ اگر بگوییم او ناشی و مبتدی است و در شروع سیر وسلوک به سر می برد، آیا می توان استنباط نمود که هر کس دچار وحشت و غربت است، در واقع بابی از ابواب سلوک بر وی مفتوح گشته است؟ در صورت ثبوت چگونه از این فرصت بهره برداری نماییم؟ یک جهان سپاس
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که سالک از جهتی می‌یابد عموماً افراد با او همراه نیستند، خود را در سیر إلی اللّه در غربت می‌یابد و وحشت او از آن جهت است که بلاهایی بر سر جامعه‌ی غافل از وظایف الهی می‌آید و او نیز بالاخره در همان جامعه است. موفق باشید

20304
متن پرسش
سلام: ببخشید استاد اذکار عام مانند چه اذکار و اذکار خاص چه هستند؟ ۱. از کجا تشخیص دهیم که ذکر عام است یا خاص؟ ۲. اگر ذکر خاصی زیاد تکرار شود توسط غیر اهلش چه پیآمد هایی دارد؟ ۳. منبع در این رابطه چه هست؟ ۴. حروف ابجد یعنی چه و چه اثری دارند آیا حقیقت دارند؟ (استاد عزیز تشکر می کنم اگر به سوالات پاسخ دقیق دهید)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اذکار عام همان اذکاری است که در کتب ادعیه توسط ائمه«علیهم‌السلام» مطرح شده است و اذکار خاص را اساتید سلوکی با توجه‌های خاصی برای شاگردان‌شان مطرح می‌کرده‌اند و البته بنده از آن‌ها اطلاع ندارم و مشهور است که آن اذکار برای هرکسی مفید نیست. در مورد حروف ابجد خوب است به جواب سؤال 17118 رجوع فرمایید. موفق باشید

20302
متن پرسش
باسمه تعالی سلام علیکم: استاد! در جستجوی هدف زندگی و یافتن تکلیف کتاب ها را زیر و رو کردم، سخنرانی ها گوش دادم و بحث ها کردم؛ تا جایی که هر چه جلوتر می رفتم ثبات و آرامشم بیش از پیش افزون می شد؛ اما هنوز مساله ای مرا آزار می دهد و آن برنامه ی زندگی است؛ اگر بنا بر عبادت است و حرکت به سمت تکامل، پس برنامه ی زندگی من مشخصا چه باشد که جانم آرام بگیرد؟ تکلیف من به صورت واضح و یک برنامه ی مشخص چیست تا در آن وادی وارد شوم؟ چگونه از وقتم استفاده کنم؟ نمی دانم شب و روزم را بگذارم برای کار جهادی و یا در کار فرهنگی او را بیابم؟ اگر تکلیف من مبارزه ی با استکبار است، در جنگ سخت به مقاتله بپردازم یا با جنگ نرم در قطار حق، آن را یاری دهم؟ بنده خدایی در حرکت به سوی هدفی، «گرفتار» گناه شد و برای بیرون آمدن از گناه، می گفت حالا من از این وادی بیرون بیایم، چه جایگزین و برنامه ای برای بعد داشته باشم؟ استاد! امیدوارم منظورم را رسانده باشم که من می خواهم بدانم زمانی که بیدار می شوم مشخصا چه کاری را پیگیری کنم. عبادت و تکامل هدف های والایی است اما به صورت دقیق در شبانه روز چه کنم؟! با تشکر و آرزوی موفقیت!
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند یعنی خالق انسان برای او از طریق انبیاء برنامه فرستاده است. ابتدا باید سعی کرد عقاید توحیدی خود را کامل نمود و سپس با تدبّر در قرآن خداوند راهِ مناسب روحیه‌ی ما و لازم برای زمانه را در مقابل ما می‌گشاید به همان معنایی که فرمود: «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس / خودْ راه بگویدت که چون باید کرد». موفق باشید

20295
متن پرسش
استاد سلام: دوستی دارم دکترای فلسفه دارد داستانی نقل کرد از یک روحانی که فلسفه خوانده و روزه می گرفته و بالاخره دیوانه شد و من ترسیدم که فلسفه بخوانم و دیوانه شوم، خود دوستم هم گفت نترس؛ استاد اگر خواندم و دیوانه شدم چه چه تضمینی هست؟ ۲. اگر یک سالک ابتدایی ابتدایی بخواهد مثلا 1000 بار ذکر بگوید آیا اشکالی هست در حالی که ظرفیت ندارد ممکن است چه اتفاقی بیافتد؟ (خواهش می کنم دو سوال را دقیق جواب دهید.)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- فلسفه‌خواندن برای هرکسی مفید نیست، برای کسی مفید است که تفکر فلسفی دارد و موضوعات آن را بدون فشار و با علاقه به‌راحتی درک می‌کند 2- اذکار عامی که در مفاتیح هست هر اندازه هم ذکر شود، مصداق ذکر کثیر است و إن‌شاءاللّه مفید است. موفق باشید

20287
متن پرسش
سلام: آیا یک عارف حق و اجازه دارد که از خبرهای غیبی به شخص عادی خبر دهد و طبق شرع آیا امکان آن هست یا مثلا خطاهای کسی را بازگو کند به دلایلی خاص _ و چقدر یک عارف می تواند در بدن یک انسان تصرف کند؟ حد آن چقدر است و این اجازه را برای سلوک افراد دارد یا خیر؟
متن پاسخ

اسمه تعالی: سلام علیکم: عموماً عرفا چنین اذنی ندارند که اسرار کسی را فاش کنند و تازه، حضرت حق که ستارالعیوب است به راحتی باطن افراد را برای هر عارفی آشکار نمی‌کند! موفق باشید

20276
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیزم: استاد مقصود از مرکب خوب و خانه ی بزرگ در روایت امام صادق علیه سلام چیست؟ اگر بخواهیم این روایت را با زندگی امروزی تطابق بدیم، چگونه است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلماً خانه نباید آپارتمان باشد و ماشین هم نباید قراضه باشد و در عین حال، اشرافیت بد است. موفق باشید

نمایش چاپی