بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: عرفان عملی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
19012
متن پرسش
سلام: مدتی است شروع به خواندن ذکر یونسیه به تعداد ۴۰۰ مرتبه کردم البته به طور پراکنده در طول روز احساس می کنم حوصله انجام دادن کارامو ندارم چه کار باید کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر روح‌تان تحمل آن را ندارد تعداد آن اذکار را کم کنید و گرنه به زحمت می افتید. موفق باشید

19001
متن پرسش
سلام علیکم: دکتر دینانی فرمودند در قلب پرکینه استغفار اثر ندارد. قلب من پرکینه است و نمی توانم کاریش کنم هر چند ناراحتم. حالا استغفار ماه رجب برای من انجام دادن و ندادنش یکسان است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید متوجه باشید کینه‌ی شما نسبت به آن فرد، به جهت در نظرگرفتن اعمال و اخلاق خودتان است و گمان می‌کنید آن‌ها سرنوشت شما را شکل داده‌اند یا می‌دهند غافل از آن‌که مقدرات هرکس مربوط به خود اوست و در آن مقدرات، امتحان می‌شود. تازه استغفار به معنای طلب رفع حجاب از حضرت حق است تا او هر آن‌چه را که مانع آن رجوع می‌شود رفع نماید. موفق باشید

19008
متن پرسش
سلام: حقير در جهت مبارزه با نفس تلاش هاي بسياري مي كنم، اما در زمين تطهير قوه خيال از افكار شهواني به تنگ آمده ام، نگاه به نامحرم را كاملا رعايت مي كنم، اما به محض رويت شخص نامحرم يا عدم رويت حتي آوردن نام فرد ناخواسته تصاوير شهواني بر ذهن من ظاهر مي شود در اين مواقع به أذكار و استعاذه پناه مي برم اما بسيار اين افكار آزارم مي دهند و فكر مي كنم مانع بزرگي در مسير سلوكم هست. اصلا تمايلاتي هم در اين زمينه ندارم كه الان بخواهم به ازدواج پناه ببرم. لطفا راهنمايي كنيد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین مقاومت در مقابل این خطورات و پیروی نکردن از آن‌ها موجب ایجاد نور سلوک می‌شود. انتظار نداشته باشید آن خطورات نیاید و آن تصورات در شما ایجاد نشود، هنرِ شما آن است که در مقابل آن خطورات تحت تأثیر آن‌ها عمل نکنید. موفق باشید

18995
متن پرسش
بسم الله الر حمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز و فرزانه خفظه الله تعالی 1. جناب استاد با توجه به متنی که از آیت الله جوادی حفظه الله در شرح غزل 24 آوردید که «اطلبو الخیر عند حسان الوجوه» آیا این که انسان زیبا روی مومن از دیدن خویش در آیینه لذت می برد و سعی در آراسته کردن و زیبا نمودن خود می کند البته در حد دستورات شرعی، نیز از همین دست و نیکو است؟ و اینکه یک زیباروی مومن دوست دارد جمالش دیده شود البته نه به قصد تفاخر و یا تحقیر و جلب توجه منفی دیگران باز مثل آن است که یک خطاط دوست دارد اثرش رویت شود؟ 2. براستی اگر کسی به جایی برسد که بتواند نامحرمان را بدون شهوت حیوانی و از باب حسان الوجوه نگاه کند مانع سلوک و صعودش نیست و حتی یاریش می کند و حقیقتا مرز آن کجاست؟ 3. یکی از عرفا در کتابش نوشته (عارف حقیقت جانش را نه به سمت آسمانها و زمین بلکه به طرف الله نور السموات و الارض سوق می دهد و لذا هرگز از غیر خدا نمی ترسد از جهنم هراسی ندارد) شرح مراتب طهارت ص206 قسمت آخر سخن ایشان برایمان روشن نیست. عارف و حتی امامان علیهم السلام چنانچه از ادعیه آنها چون دعای کمیل، دعای عرفه و دیگر ادعیه برمی آید از جهنم به شدت هراس داشته اند. امام حسین علیه السلام در اواخر دعای عرفه با چشمان اشکبار نجات خویش را از نار می خواهد و حتی در قرآن نیز آمده که «قل انی اخاف ان عصیت ربی عذاب یوم عظیم» آری درست است عبادات ایشان به طمع بهشت و ترس از جهنم نیست ولی نه این که از آتش قهر خدا هراسی نداشته باشند. جناب استاد آیا سخن آن عارف تمام و دقیق نیست یا نکته ای وجود دارد که ان شاءالله استاد عزیز ما را راهنمایی می فرمایند. با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- چون زیبایی برای همه‌ی انسان‌ها دوست‌داشتنی است حتماً برای خودِ زیبارویان هم زیبایی‌شان دوست‌داشتنی است. منتها همین‌طور که می‌فرمایید نباید منجر به فخرفروشی شود 2- نگاه به نامحرم از آن جهت که نامحرم است، مانع سیر به سوی انوار الهی می‌شود. 3- آری! چون انسان باید از غیر خدا نترسد و این یک کمال واقعی است؛ از این‌که سالک گرفتار چنین روحیه‌ای شود و از غیر خدا بترسد، در مقابل حضرت حق لابه و زاری می‌کند و ادعیه‌ی ما همه برای آن است که به خود متذکر شویم اگر از غیر خدا ترسیدیم گرفتار جهنم می‌شویم، پس خدایا! با ایجاد خوف خودت در ما، ما را از جهنم دور بگردان. موفق باشید

18989
متن پرسش
سلام استاد عزیز: ببخشید وقت گرانبهایتان را می گیرم، شبهه ای در ذهنم افتاده و آن اینکه: ما علما و بزرگان زیادی داشتیم که اهل مبارزه با هوای نفس و اهل مکاشفات بوده اند ولی با این حال یک وابستگی هایی داشتند. مثلا بعضی هایشان وابستگی شدیدی به سیگار و قلیان داشتند. مگر این دنبال هوای نفس رفتن نیست؟ اصلا چرا از اول سراغ این چیزها بروند که بعد عادت بکنند؟ استاد بحث من سر ضرر سیگار و قلیان نیست، سر وابستگی و تعلقی است که به این چیز ها داشته اند ولی با این وجود انسان های عارفی بودند و بعصا به عوالم دیگر هم ورود پیدا کرده اند. این تناقص چگونه جواب داده می شود؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن بزرگان در فضای دیگری به چنین موضوعاتی می‌نگرند و بیشتر جنبه‌ی تفریحی برای کم‌کردنِ فشار روح در آن زمان داشته است و نه جنبه‌ی اعتیاد که امروز مورد بحث است. موفق باشید

18987
متن پرسش
سلام علیکم: بنده سعی می کنم که فکر بد و میل بد نداشته باشم و البته که حالات خوبی هم داشتم ولی یک دفعه از چندی پیش فکر بد سراغم‌ آمد و میل بد داشتم. شاید بشود گفت که حتی با مشغول کردن خودم نمی رفت و در این مدت دو سه روزه نماز شبم هم بد شده و ناقص شده است. استاد چرا من در این مرحله از سیر و سلوک و حالات، باید میل بد و فکر بد بر من غلبه کند؟ علتش چیست؟ ۲. حالت انقباض معنوی چیست؟ ۳. آقای ... را تایید می فرمایید تا ازشان استفاده کرد یا سوالات را در سایت مطرح کنیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اگر آن فکرهای «بد» در برزخ به سراغ‌تان می‌آمد که دیگر اختیارِ دفع آن‌ها را نداشتید، چه می‌کردید؟! در حالی‌که در این دنیا می‌توانیدبه مرور با آن‌ها دست و پنجه نرم کنید و از آن‌ها بگذرید. هر اندازه روح انسان ظریف‌تر شود، آن‌چه حجاب رجوع به حق هست برای او ظهور می‌کند تا بتواند در این دنیا از آن‌ها بگذرد 2- حالت «قبض» نیز از مراحل سلوک است تا انسان با نور اسم جلال حق روبه‌رو شود و ببیند اگر رحمت الهی به نور جمال می‌آید، به نور اسم جلال نیز متوجه شود باید در دفع رذائل اخلاقی به خود سخت‌گیری نماید. زیرا فرمود: «که عنقا را بلند است آشیانه» و با هر فکر و اخلاقی نمی‌توان به او نزدیک شد. موفق باشید

18990
متن پرسش
با سلام و آرزوی قبولی طاعات: در مفاتیح گفته شده که گفتن ذکر لااله الا الله در ماه رجب ثواب فراوانی دارد. من از شخص شنیدم گفتن این ذکر با تعداد (که در مفاتیح هزار مرتبه ذکر شده) صحیح نیست. دلیل هم این بود که گفتن این به خاطر اینکه تکرار این جمله است که تنها معبود من خداست باعث می شود خدا به تدریج هرچه داریم از ما بگیرد تا متوجه او باشیم. البته از نظر بنده خیلی دلیل موجهی نبود. می خواستم نظر شما رو در این باره بدونم. التماس دعای عاقبت بخیری
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ذکر «لا إله إلاّ اللّه» سیدالکلام است و آن‌چنان قلب را منوّر می‌کند که انسانْ دیگر برای هیچ‌چیز نقش استقلالی قائل نمی‌شود و خداوند جنبه‌ی وَحدانی خود را بیشتر به ما نشان می‌دهد، نه آن‌که چیزی از ما بگیرد. موفق باشید

18982
متن پرسش
سلام: 1. طلاب در ماه رجب روزه بگیرند بهتر است یا تمام توانشان را بر دروسشان بگذارند یا چیزی میان این دو؟ 2. نظر حضرتعالی در مورد قانون جذب چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- تا آن‌جایی که به دروس‌شان لطمه‌ای نزند، خوب است که از برکات ماه رجب که از جمله‌ی آن‌ها روزه است استفاده شود 2- نمی‌دانم. موفق باشید

18985
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز حفظه الله: باشد دویست ساله نشوید ولی خدا حالا حالا ها سایه شما را بر سر ما مستدام دارد و به ما توفیق استفاده از فیوضیاتی که به شما می رسد را عنایت بفرماید. 1. جناب استاد با توجه به این که هر غدایی را نباید خورد غذاها و چایی و شیرینی هایی که در مساجد و مجالس اهل البیت علیهم السلام می دهند را چه کنیم؟ نخوریم یا راهی برای دفع اثر وضعی آنها وجود دارد؟ نمی دانم مستند است یا نه شخصی می گفت آیت الله بهجت رحمه الله علیه فرموده اند چایی سید الشهداء را بخورید. 2. اخیرا شبه ای از یکی از علما ء مطرح کرده اند که لیله الر غائب در متون شیعه سندیت ندارد آیا صحیح است؟ با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند دعای جنابعالی را در حق بنده و خودتان و همه‌ی مسلمین مستجاب گرداند 1- عنایت داشته باشید که ما در جامعه‌ی اسلامی باید دیانت هرکسی را حمل بر صحت کنیم، مگر آن‌که نسبت به فسق او آگاهی پیدا نماییم و در این رابطه چرا چیزی که در مسجد از طرف مؤمنین به ما تعارف می‌شود را حمل بر حلیّت آن ننماییم؟ 2- اساساً دستورات عبادی مثل دستورات فقهی نیست که علمای ما تلاش کرده باشند سلسله‌ی سند آن رعایت شود، بلکه جامعه‌ی اسلامی سینه به سینه آن را به نسل‌های بعد منتقل می‌کنند و اگر کار من‌درآوری بود هیچ‌وقت پایدار نمی‌ماند به‌خصوص که علمای بزرگ به حکم اجماع، چنین دستوراتی را تأیید کرده‌اند. خداوند توفیق رعایت اعمال «لیلة الرغائب» را به همه‌ی ما بدهد در آن حدّ که آسمان‌ها با زینتِ معنوی خود، شکوفه‌های معارف بر قلب ما بگشایند تا ماه رجب ماه دوری از گناهانی شود که آینده ما با آن‌ها روبه‌رو می‌شویم. موفق باشید

18980
متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر و سال نوتون مبارک:ان شاءالله 200 ساله بشین، استاد من مشکلی دارم که نمیدونم واقعا حد خدمت به خونواده از نظر شرع و اخلاق تا کجاست؟ نمیدونم باید خودم رو فدا کنم یا نه در حد متعارف خدمت کنم؟ مثلا زن داداش بنده قراره تقریبا یک ماهی واسه تعطیلات عید اینجا باشه با بچه خردسالش و ایشون تا میره بیرون یا عروسی بچه اش پیشه منه وقتی ام هست که باید سرگرمش کنم و باهاش بازی کنم حتی موقع صرف غذا هم من باید مراقبش باشم تا بقیه غذا بخورن بعد من بخورم. استاد من خیلی مطالعه می کردم در زمینه اخلاق و اعتقادات برای اینکه علم بندگی رو کسب کنم که متاسفانه با این مشغله خیلی کم میتونم مطالعه داشته باشم و باید وقتم برای خونواده باشه حتی بعضی وقتا نمیتونم برای تعقیبات نماز وقت بذارم و یک باری هم مشغول تعقیبات نماز بودم مادرم گفت بسه دیگه سجاده ات رو جمع کن چون می خواستن که کمکشون کنم. استاد علاوه بر این کار منزل هم زیاده، از یه طرف خسته میشم و توی دلم بعضی وقتا گلایه می کنم و از طرفی دوس ندارم اعتراضم رو بروز بدم و کسی از دستم ناراحت بشه، استاد خواهش می کنم لطف کنین بگین تکلیف شرعی و اخلاقی من در قبال پدر و مادر و خونواده تا کجاست و در مقابل وضع موجود من چه عکس العملی درستی باید نشون بدم. تشکر استاد. ببخشید طولانی شد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1ـ آدم حسابی دویست ساله بشوم که چه کنم؟ مگر آن طرف دنیان چنان بد است که نمی‌خواهی بنده به آن طرف بروم؟ دعا کنید شهید بشوم. 2ـ در مورد کمک به والدین نسبت به نیازهای اصلی و منطقی و عرفی نباید کوتاهی کرد ولی در مورد نیازهای غیر اصیل و وهمی تا حدی که ناراحت نشوند می‌شود زیر بار نرفت. در مورد سایر اقوام هم در حدی که از کارهای اصلی خود باز نشوید بد نیست به آن‌ها کمک شود. ان‌شاءالله برکات خاص خود را دارد. موفق باشید

18974
متن پرسش
آیا استاد علامه طباطبایی (ره) در المیزان مراحل تخلیه و تحلیه و تجلیه را قبول دارند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک موضوع بدیهی در امر سلوک است و کسی نیست که قبول نداشته‌باشد. موفق باشید

18968
متن پرسش
سلام علیکم خدمت استاد عزیز: مصدع اوقات نمی شوم. در طی یک جریان که تطویلش مایه ملالت است، با یکی از پسرهای همکلاسم وارد ارتباط شدم که به مرور علقه ای ایجاد شد و حتی حرف از رسیدن به ازدواج هم مطرح شد ولی ظاهرا فی الحال میسر نیست. و این میان بنده مانده ام و حجم اذییت کننده ای از احساسات. عقل عرفی می گوید ادامه ندادنش اولی است. ولی به این امر موفق نمی شوم. از توسلات و اربعین گرفتن هم در حد فهم و بضاعت خودم کمک گرفته ام تا هرچه خیر است بشود. ولی خب آنچه مدنظر فهم من بود نشد و البته که یقینا خاندان کرم صلوات الله علیهم اجمعین کسی را ناامید نمی کنند. حال شما اگر محبت کنید و بنده را راهنمایی کنید از این دل مشغولی رها شوم، حق را شاکر خواهم بود که تا هرچه باشد با آرامش و حکم عقل پذیرفته شود. از دانشجویان فلسفه هستم. اگر نصیحتی در باب وصول به معارف حقه مرحمت کنید مایه ابتهاج است. تا یار که را خواهد و میلش به چه باشد. والسلام
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» نکاتی در رابطه با این موضوع با شما در میان می‌گذارد. مطمئن باشید اگر کسی در مقابل خیال مقاومت کند و وقتی آن به سراغ انسان می‌آید، آن را دنبال ننماید پس از مدتی متوجه قدرت عظیم عبور از خیال می‌شود و این، یکی از پیروزی‌های سالکان در مسیر سلوک بوده و خواهد بود. موفق باشید

18960
متن پرسش
بسمه تعالی با سلام خدمت استاد: بنده پسری هستم ۲۶ ساله ساکن تهران، در مورد شغل وکالت که به اون مشغول هستم سوال داشتم. با توجه به مواردی که توی شغل وکالت هست و حتی در بهترین شرایط مسایل مادی و دنیایی و به دور از نورانیت الهی زیاد بوجود میاد. هر چند که انسان با تلاش قلب خودشو نورانی میکنه و پیشرفت چشمگیری داره، ولی این حرفه واقعا در عمل متضاد هست و حواس انسان را به سمت مادی گرایی و تلاش در جهت دنیا میبره و دوباره آدم باید با تلاش به جای اول الهی در قدم اول برگرده. راه هایی به ذهن انسان میرسه مثل تغییر شغل. ولی این نکته هم صادق است که تلاش در این شغل با هدف الهی و پیشرفت معنوی، ثواب و سرعت در سیر را بسیار زیاد میکنه. حالا به نظر استاد گرانقدر چه راهی پیش نهاد میشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر کاری مثل کار شما، قوه‌ی واهمه به میدان می‌اید و «نظر» را متوجه سودهای مادی می‌کند. راه‌کار آن نیست که از این کار فاصله بگیرید بلکه باید دائم متذکر خود باشید که در جهت حق و حقوق مظلومان قدم بردارید. در ضمن حق‌الزحمه‌ی خود را نیز بگیرید. موفق باشید

18954
متن پرسش
سلام: من دارم صوت های سلوک ذیل شخصیت امام را گوش میدم یه سوالی برام پیش اومده اینکه مباحثی مثل وحدت، مردم توی این صحبت ها بسیار پرزنگ نشان داده میشه می خواستم از استاد بخواید یه سری منابع (توی صحبت های خودشون) که بیشتر شرح داده شده را معرفی کنن.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پس از مطالعه‌ی اصل کتاب و مطالعه‌ی دو کتاب بعدی که تفصیل کتاب  سلوک است، یعنی کتاب «امام خمینی و سلوک در تقدیر توحیدی زمانه» و کتاب «عقل و ادب ادامه‌ی انقلاب اسلامی»؛ آرام‌آرام مسائل برایتان روشن می‌شود. موفق باشید

18958
متن پرسش
سلام علیکم معذرت میخوام از محضر استاد واقعا حوزه علمیه به چه درد میخوره آیا خوب شدن فقط تو حوزه امکان داره؟ خیلی از طلبه ها هستند که خوب نیستن هیچ، علنا کارهای اشتباه زیادی هم میکنن. خیلی از غیر طلبه ها هم مثل رجبعلی خیاط و شیخ جعفر مجتهدی با اینکه درس حوزه نخواندند در معنویت خیلی جلوتر از طلاب هستند و گاهی سوالات علمی رو هم جواب می دادند. اگر با ذکر گفتن و ترک گناه میشه علم بدست آورد پس حوزه به چه دردی میخوره. بعضی ها هم با نیت سربازی امام زمان و... به حوزه می آیند و می بینند که در حوزه شوخی هایی می شود که اگر مردم بیرون اینها رو ببینند تعجب می کنند. این طلبه مبتدی هم کلا از حوزه زده می شود و به طلبه ها بدبین می شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکس هرجا بخواهد می‌تواند خوب شود و اگر کسی بخواهد با جدیت تمام مسیر الهی را طی کند، در حوزه زمینه‌ی این کار برایش بهتر فراهم است. در نتیجه به جای رجبعلی خیاط‌شدن، علامه‌ی طباطبایی می‌شود. مگر خودِ رجبعلی خیاط مقلد آیت اللّه بروجردی نبودند؟ این‌که مرحوم قاضی می‌فرمایند سالک باید ابتدا مجتهد شود تا بتواند درست سلوک کند؛ حرف بسیار دقیقی است. موفق باشید

18944
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیزم: 1. شنیدم که آقای هاشم می گفته: «در یک لحظه بینهایت علوم بر من وارد می شود.» خود بنده قبلا معنویتم خوب تر بود گاهی یه آیه ای نگاه کردم یا خواندم معارف خوبی در قلبم وارد شد، در حالی که علم الانم بیشتر است پس چرا الان با نگاه آیات قلبم پر از معرفت و تفسیر آن نمی شود من سعی کردم خودم را در مسیر معنوی حفظ کنم پس چرا الان این جورم؟ 2. طبق جمله آقای حداد که عرض شد، آیا ما هم می توانیم به آن مقام برسیم در این شرایط؟ 3. راز ورود این همه علم به قلب ایشان چیست؟ 4. بنده قبلا حالاتم بهتر بود ولی الان آن حالات قبلی را ندارم شاید دلیلش این باشد که قبلا بیشتر عبادت مد نظرم بود تا مطالعه، آیا بهتر است به امید برگشت به حالات قبلی محور اصلی و تمرکزم روی ذکر و ارتباط باشد تا مطالعه؟ پس چه کنم برگردم؟ 5. آیا این برای همه است که ابتدا در مسیر سلوکی حالات خوب است بعد می روند و مثلا 30 دیگر می آیند؟ 6. استاد اگر بشود جواب سوال 18905 را بدهید. ممنون جواب این را روی سایت بفرستید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اگر در آن حالت متوقف می‌شدید که زمینه‌ی ظهور فیوضات بعدی فراهم نمی‌شد 2- حتماً 3- توحید 4- یک ذکر «لا إله إلاّ اللّه» با معرفت لازم از هزار ذکر با معرفت ضعیف برتر است 5- بلی! مگر آن‌که عبادات انسان فقط در حدّ ظاهر و غالب باشد 6- آن سؤال این‌طور جواب داده شد: 18905- باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره باید با او رفیق باشید و برایش خرج هم بکنید و گرنه بعدا پشیمان خواهید شد. وقتی با نیت الهی این کار انجام شود، مشکلی در حضور قلب ایجاد نمی‌گردد. موفق باشید بنا نشد که ما یک سؤال را چند بار جواب دهیم!! موفق باشید

18942
متن پرسش

به نام خدا با سلام خدمت استاد عزیز: بعضی از عرفاء وقت گفتن ذکر یونسیه در سجده را بعد از نماز عشاء عنوان می کنند. می خواستم بدانم این وقت فلسفه خاصی دارد یا اگر کسی بعد از نماز صبح بگوید هم از اثرات آن بهره مند می شود؟ اجرکم عند الله و جزاکم الله خیرا. التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت یونس«علیه‌السلام» با تمام وجود یک‌مرتبه در محضر حق اظهار داشتند: «سبحانک انّی کنت من الظالمین» و حضرت حق خبر دادند که: «و نجّیناه من الغم» ما او را از آن غم رهانیدیم؛ عمده چنین رجوعی است که حضرت یونس داشتند. در جزوه‌ی «اعتکاف» که بر روی سایت هست، عرایضی در رابطه با ذکر مذکور شده است. موفق باشید

18941
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام محضر استاد عزیزمان حفظه الله: استاد جان وقتی تاکید و تکیه اساتید بزرگ عرفان مبنی بر ضرورت استاد در سیر و سلوک را می بینیم بسیار غمگین و نا امید می شویم. استاد صمدی آملی می فرمودند یکی از شاگردان علامه حسن زاده خوابیده بود و روپوش و لباس از او کنار رفته بود علامه ساعت 2 بعد از نصف شب به او زنگ می زند که این چه وضع خوابیدن است تا این حد حواسشان به شاگردانشان است که چه ذکری بگویند، چه مقدار غذا بخورند، چگونه بخوابند و قص علی هذا. آیت الله کشمیری از قول آیت الله قاضی رحمه علیهما بارها می فرموده اند استاد نوع اذکار از نظر کمی و کیفی لفظی و قلبی زمانی و مکانی روحی و جسمی دنیوی و اخروی را برای خواص متذکر می شدند و این کار ساده ای نیست و کسی می تواند که هم خود راه رفته باشد و هم حاذق به طالبان باشد. راستی استاد ماها که دسترسی به چنین اساتیدی نداریم از سیر و سلوک و رسیدن به توحید نا امید و محرومیم راستی چه خاکی برسرمان بکنیم؟ و یه سوال دیگر که لطف بفرمائید پاسخ دهید خود شما جناب استاد این مسیر را چگونه طی کردید استاد سلوکی داشتید تحت مراقبه و مواظب کسی بودید؟ در یک کلام مسیر عرفان تا به این پایه عالی و به روز را چگونه طی نمودید؟ جزاکم الله خیرا. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید این تاریخ، تاریخی است که با امام خمینی شروع شده و سالکان آن راه یعنی شهداء (ره) صد ساله را یک‌شبه طی کرده‌اند لذا اگر انسان ذیل شخصیت امام خمینی سلوک کند، جایِ آن نگرانی‌ها که می‌فرمایید در میان نخواهد بود. ملاحظه نکرده‌اید آن اشک نیمه‌شبان را که عارفان بعضاً به‌دست می‌یابند امثال شما به صورتی بس عمیق‌تر با تشییع شهداء به‌دست می‌آورید؟ این تاریخ، تاریخ سلوک ذیل شخصیت امام خمینی است و راه و رسم خود را دارد در آن حدّ که اگر مرحوم قاضی هم در این تاریخ حاضر بودند، راهی را طی می‌کردند که امثال شهید چمران‌ها طی کردند. موفق باشید    

18952
متن پرسش
سلام علیکم: با عرض سلام و تبریک سال نو و آرزوی موفقیّت روز افزون برای استاد گرانقدر شرمنده که مجدّدا مزاحم میشم. بنده از طلبه های قزوین هستم و چندی قبل از شما سوالی راجع به ارتباطم با یکی از دوستان داشتم که فرمودید از ایشان بخواهید مطالعه کتاب و... را بر عهده خودتان بگذارد و از رابطه مرید و مراد بازی بپرهیزید. بنده بالأخره اون نوع رابطه ام با اون دوست بزرگوارم که واقعا به گردنم حق دارد قطع شد و از شما به خاطر مشورتتان تشکر می کنم. بنده تقریبا 6 - 7 سالی (دو سه سال قبل از ورود به حوزه) است که کما بیش وارد مباحث معرفتی و ارتباط با کتب علما أعلی الله مقامهم شده ام ولی چون غالبا در انتخاب کتاب و فکر مستقلّ نبوده ام متأسفانه نوعی عدم رشد کافی و مدیریت در خود احساس می کنم و شاید بتوان گفت که از فضای خودم خارج می شوم. بحمد الله استعداد ذهنی و فکری خوبی هم خداوند به بنده عنایت کرده است و در مورد دروس رسمی حوزه مشکلی ندارم. با عرض پوزش از اطاله کلام چند سوال داشتم: 1. از این به بعد آیا شما برای بنده ارتباط خصوصی با اساتید و شرکت در جلساتشان را توصیه می کنید یا نه؟ متأسفانه در قزوین وضع جلسات اخلاقی خیلی تعریفی ندارد و بنده به شدت احساس می کنم که باید با یک استاد در ارتباط باشم، مرا موعظه کند و قلبم را بیدار کند. آیا در پی استادی باشم یا نه؟ (مدّتی است که حتّی بر سر انتقالی گرفتن به اصفهان هم فکر می کنم، یا تهران و ارتباط با استاد احمد عابدی أیّدالله اگر بپذیرند). شرمنده من راستش رو میگم اگر چه که میگن «هر راست نشاید گفت» چون معتقدم با کسی که از او مشورت می گیرم رو راست باشم. 2. در کل آیا انسان می تواند خودش به سراغ کتاب های علماء برود و تکلیف خود را بفهمد و سیر کند، اگر چنین است پس اینکه می گویند در این صورت «منِ» انسان برای خودش تعیین تکلیف می کند یعنی چه؟ استاد که اینقدر سفارش شده جایگاهی دارد؟ 3. ذهن بنده خوشبختانه یا متأسفانه یک مقدار قابل توجهی جوال است و اصطلاحا حسّ کنجکاوی قوی دارم، در مورد مسائل فردی و سلوک شخصی نقطه ابهام های زیادی در ذهنم دارم و متأسّفانه همراه با آشفتگی. در مورد ادامه راه مطالعات دینی چه توصیه ای دارید؟ (تمرکز بر سر نقاط ابهام یا....) گاهی با دیدن اختلاف نظرهای علماء به این نتیجه می رسم که شاید تنها راه برون رفت از این آشفتگی و پیدا کردن راه، انس با قرآن و تفسیر است، وقتی می خواهم به سراغ کتاب علما بروم می بینم این عالم در این موضوع کتاب دارد، آن عالم هم دارد و... و با دیدن اختلاف نظرها آشفته تر از قبل به نقطه اول بر می گردم. 3. آیا شما تمرکز بر روی کتاب های یک عالم مثلا آیت الله جوادی آملی حفظه الله یا حضرت امام رضوان الله علیه را برای بنده صحیح می دانید یا نه از همه علما حتّی المقدور استفاده کنم؟ 4. بنده الان اگر اراده ازدواج بکنم پدرم حمایت می کند و إن شاء الله مشکل مالی چندانی نخواهم داشت با توجه به اینکه هم در خود نیاز جنسی و هم نیاز عاطفی احساس آیا اقدام به این امر را شما صلاح می دانید؟ (آیا انسان برای رفع نیازش اقدام به ازدواج بکند مصداق روایت «من أنکح لله أصاب ولایة الله» می تواند باشد). 5. آیا ازدواج مانعی برای سلوک بنده نخواهد بود؟ شاید که نه حتما در صورت مجرّد بودن می توانم بیشتر و عمیق تر بر روی دروس حوزوی کار کنم؟ 6. در مورد دروس رسمی حوزه هم بنده یک مقداری شاید بتوان گفت وسواسی هستم و همواره سعی می کنم مثلا در ادبیات، منطق، اصول و... بگردم و حرفی را که مستدل است بپذیرم و نه هر حرفی را، لذا به کتاب های مختلف مراجعه می کنم و شاید بتوان گفت مطالعه زیادی می کنم که همین کثرت کار علمی غالبا باعث این می شود که در نماز و ... تمرکز ذهن ندارم چه برسد به حضور قلب؟ اینکه برخی از علما می گویند کار علمی طلبه همان ذکر اوست یعنی چه؟ 7. میل زیادی به علم دارم که اگر با خودم باشد دوست دارم هیچ نخوابم و فقط درس بخوانم (البته هر مطلبی نمی خوانم سعی دارم در فضای درسی و معرفتی باشد)، آیا در پی این میل رفتن و مطالعه کردن غلط است؟ بنده می ترسم از آن کسانی باشم که روز قیامت جزو اولین گروهی هستند که وارد جهنم می شوند و به ایشان می گویند شما برای خدا درس نخواندید بلکه برای این بود که نگویند نمی دانید؟ اگر لطف کنید و سوال را بر روی سایت نگذارید ممنون می شوم. با عرض پوزش مجدّد، خیلی عذر می خواهم، خیلی طولانی شد ببخشید. جزاکم الله خیراً. و السّلام علیکم و رحمة الله و برکاته
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بالاخره باید اگر می‌توانید با صوت هم که شده درس اخلاق و تذکری داشته باشید 2- اساتید محترم به این امید این کتاب‌ها را نوشته‌اند که با ما سخن بگویند 3- مطالعه‌ی کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» را پیشنهاد می‌کنم. مطالعه‌ی آثار علمایی که سیره‌ی حضرت امام و علامه طباطبایی را دنبال می‌کنند برای طلبه لازم است 4 و 5- اگر به درس‌هایتان لطمه نمی‌زند، اشکال ندارد 6- باید مزه‌ی عبادات و اُنس با خدا را به قلب چشاند 7- علم‌جویی در مسیر دین، یک نحوه حقیقت‌یابی و تقرب به خدا می‌تواند باشد. موفق باشید

18940
متن پرسش
سلام علیکم: با عرض معذرت از محضر استاد به علت گرفتن وقت ایشان. بنده سه ساله در حوزه درس می خوانم هنوز نمی دانم این ادبیات عرب به چه درد من و مردم می خورد. مردم مگر از ما ادبیات می خواهند؟ هم تفسیرها نوشته شده و ترجمه هم کتب دیگر که به فارسی هستند و ما هم که هیچ وقت نمی توانیم در علم به پای علامه طباطبایی و امثال ایشان برسیم پس برای چه اینقدر برای ادبیات وقت می گذاریم ولی موقع پاسخ دادن به شبهات بعضی افراد هیچ جوابی نداریم بدهیم؟ سوال دیگر که ذهن من را مشغول کرده این است که چرا خیلی از افراد غیر طلبه در معنویت بیشتر از طلبه ها رشد می کنند اگر رشد در معنویت در خارج حوزه اینقدر خوب است و حتی دروس حوزه را بیرون هم می شود خواند پس طلبگی واقعا به چه درد می خورد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: یادگیری ادبیات عرب برای فهم منابع دینی نه تنها لازم، بلکه ضروری است در آن حد که ابدا ترجمه‌‌ها روح اصلی آن متون را نمی‌توانند ارائه دهند و اگر کسی بخواهد کارشناس تفکّر دینی شود حتما باید زبان عربی را که آموزه‌های دین از آن طریق به ما رسیده‌‌است فراگیرد. می‌ماند که اگر انسان درست ادبیات عرب را استفاده کند، بعدا به بهترین نحو و با رجوع به متون اصلی یعنی قرآن و روایات جواب شبهات را می‌دهد و آن‌گاه که حقیقتا بخواهد به معنویت اصیلی وارد شود، کارشناسانه تر وارد می‌شود و این، به این معنی نیست که هر کس حوزه بیاید و یا عربی بخواند انسان متدینی خواهد شد بلکه بر عکس اگر کسی بخواهد مراتب سلوک را طی کند، با در دست داشتن متون اصلی و به خصوص با علم به فقه و فقاهت بهتر، محکم‌تر و مطمئن تر طی خواهد کرد. موفق باشید

18936
متن پرسش
سلام علیکم: خانم بنده نسبت به اموال دقت بیش از حد دارد و تا مطمئن نشود مال کسی را نمی خورد. حتی به اموال بنده نیز با دیده شک نگاه می کند (گاهی هم خمس می دهد از باب مال حلال مخوط به حرام که گاها متوجه می شوم و خیلی بهم بر می خورد). در باغ رضوان بچه ها را از گرفتن خیرات منع می کند و اگر نذری بیاورند در منزل همین طور عمل می کند. من بر عکس، اصل را بر پاکی مال دیگران می گذارم مگر خلاف آن ثابت شود یا واقعا مورد مشکوک باشد. اما گاهی فکر می کنم که شاید کار خانمم درست تر باشد. از طرفی نگران تربیت فرزندان در این روش شکاکانه هستم. لطفا راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار خانمتان درست نیست زیرا معنای کار ایشان آن است که همه فاسق‌اند و تفسیق مردمی که فسقشان علنی نیست حرام است. موفق باشید

18932
متن پرسش
سلام استاد: به نظر شما چطور باید با لجبازی ها بر خورد کرد؟ چطور با کسانی که خود را علامه می دانند ولی فلسفه و عرفان را قبول ندارند برخورد کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: یک انسان حکیم هرگز خود را درگیر این جدال‌ها و مراءها نمی‌کند؛ خوب است که در این رابطه به توصیه‌ی امیرالمومنین به فرزندشان نسبت به ترک مراء که در کتاب «فرزندم این‌چنین باید بود» آمده‌است رجوع فرمایید. موفق باشید

18917
متن پرسش
با سلام و تحیت و تبریک خدمت استاد معزز: این که انسان همواره هر عمل صالحه و اخلاق فاضله را هدایت های الهی و عنایات امام معصوم علیه سلام بداند، این انسان به چه درجه از توحید نائل گشته؟ یا اساسا این انسان موحد تلقی می گردد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این از نور سلوک است و حتما یکی از مراتب نورانی توحید چنین ادراکی است. موفق باشید

18914
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم استاد عزیز سلام: خدا شما را حفظ کند و بر توفیقاتتان بیفزاید. جناب استاد از یک طرف در بعضی روایات و دستورات دین آمده است که مومن باید دوستدار سختی ها و بلا ها باشد چنانچه جنابعالی در کتاب «فرزندم اینچنین باید بود» می فرمایید: «روحیه ای در خود ایجاد کن که به سختی ها عادت کند، کسانی که از سختی ها می گریزند آبروی مردانگی را می برند... روحیه انسان باید روحیه سختی پذیری باشد... سختی در راه خدا به خودی خود انسان ساز است...» مخصوصا می فرمائید باید به استقبال از سختی ها رفت و مواردی دیگر. از طرفی در موارد دیگر به ما دستور داده اند از خدا بخواهیم سختی ها به ما نرسد مثلا در دعای عالیه المضامین که در عالی ترین شرایط یعنی بعد از زیارت و توسل معصوم علیه السلام وارد شده می فرماید: «و تصوننی فی هذه الدنیا من العاهات و الآفات و الامراض الشدیده و الاسقام المزمنه و جمیع انواع البلاء والحوادث» چنانچه مشاهده می شود در این فراز از بلاها، آفات، بیماریهای شدید، بیماریهای مزمن و خفیف و به طور کلی از جمیع بلاها و حوادث مصونیت می خواهد و باز می فرماید: «و تغلق ابواب المحن عنی» درهای رنج و سختی را بر من ببند. «و لا تسلبنی ما مننت به علی و لا تسترد شیئا مما احسنت به الی و لا تنزع منی النعم التی انعمت بها علی...» و موارد دیگر. حال جناب استاد چگونه این دو تحلیل می شود؟ یک جا گفته می شود به استقبال سختی ها باید رفت، یک جا می گوید ابواب محن را بر من ببند و آنچه در بالا آمد. در ضمن این درخواست دوری از بلاها و سختی را مطلق آورده و از طرفی این دعا آن قدر معارف بلند و بالا دارد همچون درخواست محبت تام و اطاعت ائمه علیهم السلام، مواسات با اخوان دینی، اشک پیوسته قرب آور، عقل کامل و لب راجح، توبه نصوح و... که نمی توان گفت برای عوام مسلمین آمده است. جزاکم الله خیرا التماس دعای فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که مرحوم شهید مطهری در کتاب «عدل الهی» می‌ فرمایند دو نوع سختی داریم؛ یکی سختی‌های تکامل ساز و دیگری سختی‌های تکامل سوز. آن سختی‌هایی که در اثر گناهان و سهل‌انگاری‌های ما پیش می‌آید، سختی‌های تکامل سوزند و از خداوند می‌خواهیم که آن‌ها را از ما دور کند ولی سختی‌های تکامل ساز، بلاهایی هستند که به انسان وسعت و مقاومت می‌دهند و به ما دستور داده‌اند از این سختی‌ها فرار نکنیم. موفق باشید

18897
متن پرسش
با سلام: استاد بزرگوار مشکل من عصبانیته. اولین بار هفت سالم بود که به شدت عصبانی شدم، مرتبه ی بعدی در دوران راهنمایی و ... امروز صاحب همسر و یک دختر دو ساله هستم و علی رغم توسل به اهل بیت و تلاشهای مکرر از عهده کنترل خشم بر نمی آیم و بعد از به دنیا آمدن دخترم عصبانیت ها تعدادش بیشتر و شدتش زیاد تر شده... همیشه عذاب وجدان دارم در شرایط خارج از عصبانیتم همه تلاشم خوش خلقی و رعایت حقوق کودکانه ی فاطمه و رعایت حق همسرم است اما ناگهان با بهانه هایی برای دقایقی همه چیز را خراب می کنم. امیدی هم به مراجعه به روان پزشکان ندارم. لطفا راهنمایی ام کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از جهتی می‌توان گفت عبور از غضب، عبور از آخرین سنگر است که انسان برای آزاد شدن از سیطره‌ی شیطان باید طی کند و برای این کار، باید بتوانید برنامه ریزی کنید. کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» از حضرت امام با شرح صوتی بنده ان‌شاءالله می‌تواند مفید بیفتد. موفق باشید

نمایش چاپی