بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: عرفان عملی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
16247
متن پرسش
سلام: حضرت آیت الله جوادی آملی در تفسیر سوره زمر می فرمایند انسان باید اعمال صالح را با خود ببرد نه اینکه فقط در این دنیا انجام بدهد. استاد انسان اعمال صالح را چگونه با خود ببرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با نظر به حیات ابدی و قیامتی، اگر اعمال انجام گیرد و حیات دنیایی را به حیات ابدی متصل کنیم، عملاً اعمال خود را به قیامت برده‌ایم. موفق باشید

16246
متن پرسش
سلام علیکم: ۱. آیا سیر نفس در هر مرتبه از سیر الی الله بدلیل قطع تعلقات همراه با رنج است و اگر مثلا در انجام عبادتی احساس رنج نکنیم نشانه آن است که سیری در کار نیست؟ ۲. آیا ممکن است در مواردی سیر الی الله تنها با لذت همراه باشد و از رنج خبری نباشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسان به راحتی از تعلقات نفس امّاره عبور کرد و فطرت او به میدان آمد، در همه حال در سیر إلی اللّه خود در ابتهاج و لذت قرار می‌گیرد، حتی در هنگام شهادت. موفق باشید

16245
متن پرسش
سلام علیکم: حضرت امام در کتاب آداب الصلات درباره قرآن کریم می فرمایند: «و ديگر از مقاصد و مطالب آن (قرآن)، دعوت به تهذيب نفوس و تطهير بواطن از ارجاس طبيعت و تحصيل سعادت، و بالجمله، كيفيّت سير و سلوك الى اللَّه [است‏]. و اين مطلب شريف به دو شعبه مهمّه منقسم است: يكى تقوا به جميع مراتب آن، كه مندرج در آن است تقوى از غير حق و اعراض مطلق از ما سوى اللَّه. و ديگر، ايمان به تمام مراتب و شئون، كه در آن مندرج است اقبال به حق و رجوع و انابه به آن ذات مقدّس.» بر این اساس آیا این صحیح است که بگوییم: «شرط تقرب و ادراک افاضات بلاانقطاع حق تعالی دو مطلب است: اول رفع تعلقات نفس از غیر حق و دوم ایجاد ظرفیت بالفعل در نفس که اولی ثمره مبارزه با هوای نفس و دومی ثمره ذکر قلبی و عبادات حقه است»؟ بخصوص عبارت «ایجاد ظرفیت بالفعل در نفس» مطلب صحیحی است؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده حرف درستی است. موفق باشید

16253
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار با نظر به مناجات شعبانیه و یکی از فرازهای عمیق آن: «إِلَهِي وَ أَلْحِقْنِي بِنُورِ عِزِّكَ الْأَبْهَجِ فَأَكُونَ لَكَ عَارِفاً وَ عَنْ سِوَاكَ مُنْحَرِفاً وَ مِنْكَ خَائِفاً مُرَاقِباً اى خدا و مرا به نور مقام عزتت كه بهجت و نشاطش از هر لذت بالاتر است در پيوند تا آنكه شناساى تو باشم و از غير تو رو بگردانم و از تو ترسان و مراقب فرمان باشم» 1. مقام عزت الهی چه مقامی است که نشاطی بالاتر از آن نیست؟ 2. چگونه می توان قلب را آماده انوار مقام عزت الهی کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نورِ عزّت حضرت حق، نوری است که همه‌چیز مقهور اوست و در این فراز تقاضای رسیدن به احساسی است که انسان قاهریّت حضرت حق بر همه‌چیز را ادراک و احساس نماید که این حالت در اُنس با پروردگار عالم بس نشاط‌ آور و بهجت‌انگیز است. موفق باشید      

16228
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: با بند بند وجودم معنی «لئن کفرتم ان عذابی لشدید» را احساس می کنم ... در اثر اشتباهاتی که در زندگی داشته ام دچار مشکلات زیادی شده ام و مقدار زیادی بدهکارم. در اثر شراکتی که با خانواده همسرم کردم و سرم کلاه گذاشتند و مسائل دیگر من با خانواده و فامیل همسرم قطع رابطه کرده ام و او نیز به تلافی با خانواده و فامیل من قطع رابطه کرده است نه کسی به منزل ما می آید و نه ما به منزل کسی می رویم که شرح آن وقت گیر است. همچنین دچار افسردگی شدید شده ام و از رحمت و کمک خدا هم ناامیدم و معتقدم خدا در جاهای حساسی می توانست کمکم کند تا راه را اشتباه نروم ولی این کار را نکرده است. پس چه دلیلی دارد که الان که دچار عذاب الیم شده ام کمکم کند. هر کار می کنم این افکار از ذهنم خارج نمی شود. همسرم 39 ساله و دارای یک دختر 10 ساله هستم به دلیل قطع روابط دچار تنهایی شدیدی شده ایم. به همین دلیل اخیرا همسرم بطور مکرر اصرار و التماس می کند که یک فرزند دیگر می خواهم. همچنین فرزندم نیز از تنهایی شدیدا رنج می برد و بطور مستمر آن را اظهار می نماید. آنها می گویند اگر فرزند بیاید رزق خود را نیز می آورد ولی من شک دارم چون کارمندم و دولت نمی تواند و یا قصد آن را ندارد که در وضعیت معیشت کارمندان گشایشی ایجاد کند حتی اگر برای یک عید مذهبی مبلغی واریز کنند از اضافه کار کم می کنند و بالعکس ... برای هر فرزند 30 هزار تومان واریز می کنند که هزینه یک روز نوزاد نیز نمی شود با این شرایط نمی دانم چکار کنم؟ خودم بچه دوست دارم و می دانم باعث شادی خانواده می شود ولی خیلی می ترسم هم به دلیل مسائل اقتصادی و هم مشکلات روحی و خانوادگی که عرض کردم و فکر می کنم اگر فرد جدیدی را به خانواده اضافه کنم در حقش خیانت کرده ام. با وجود آنکه معتقدم خدا مرا فراموش کرده و کمکم نمی کند، آیا در این مورد می توانم به استخاره پناه ببرم؟ اگر جواب مثبت است نزد چه کسی برای استخاره بروم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی کنید خود را در زیر سایه‌ی شریعت الهی قرار دهید. همین‌که قطع رابطه با ارحام کرده‌اید – چه ارحام سببی و چه ارحام نسبی – فعل حرام انجام داده‌اید. اغماض و چشم‌پوشی از افراد را فراموش کرده‌اید. از رزّاق‌بودنِ حضرت حق غفلت دارید. این ضعف‌ها کارها را به این‌جا کشانده است و روز به روز، مشکلات بیشتر می‌شود. پیشنهاد بنده آن است که اولاً: مباحث دعای مکارم را که در قسمت صوتِ سایت هست، دنبال بفرمایید و ثانیاً: گتاب «جایگاه رزق در هستی» را که در قسمت نوشتاری سایت می‌باشد، دنبال کنید. إن‌شاءاللّه زندگی با معنای دیگری شروع خواهد شد. موفق باشید 

16227
متن پرسش
با سلام: می خواستم نظرتون را در مورد برنامه هایی که تمام سعی و همتشون فقط خنداندن صرف مردم است بدانم. آیا راهگشاست؟ برای مشکل اصلی امروز مردم؟!! ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌رسد کار درستی نباشد، مگر آن‌که قصد برتری نسبت به خنداندن در دلِ این نوع برنامه‌ها در میان باشد. در این مورد عرایضی در جزوه‌ی «قهقهه و جهالت، تبسم و حکمت» شده است. حضرت مولى‏ الموحدين (ع) مى‏ فرمايند: «كَفَى بِالْمَرْءِ جَهْلًا أَنْ يَضْحَكَ مِنْ غَيْرِ عَجَبٍ»[1]در جاهل ‏بودن انسان همين بس كه بدون دليل بخندد. آنچه قوه‏ ى وَهميه انسان را در كنترل مى‏ آورد تا با اندك بهانه‏ اى به خنده نيفتد قوه‏ ى عاقله است و لذا انسان‏هايى كه عقل خود را رشد نداده‏ اند توان كنترل خود را در خنديدن ندارند و اين را نبايد حمل بر گشاده‏ رويى كرد. و اگر انسان متوجه چنين نقيصه‏ اى در خود شد بايد با تدبّر در امور حِكمى‏ آن را جبران كند. آن حضرت در راستاى آن‏كه انسان بايد زيادخنديدن خود را درمان كند، مى‏ فرمايند: «كَثْرَةُ ضَحِكِ الرَّجُلِ تُفْسِدُ وَقَارَه»[2]

بسيارىِ خنده وقار مرد را از بين مى‏ برد. پس اين‏طور نيست كه تصور كنيم دامن‏ زدن به خنده‏ ى زياد عمل بى‏ ضررى است. موفق باشید

 


[1] ( 1)- تصنيف غرر الحكم و دُرر الكلم، ص 222.

[2] ( 2)- تصنيف غرر الحكم و دُرر الكلم، ص 222.

16235
متن پرسش
سلام علیکم: ممنون از حوصله به خرج دادنتان در پاسخ به سوالات حقیر. استاد بزرگی در قم به بنده ایراد می گرفتند که چرا محاسبات و تصمیماتم بر اساس شهودات و عینیاتم است. مثلا برای استاد اخلاق گرفتن بنده در کربلا به حضرت سیدالشهدا متوسل شدم که فرد منتخب شان را به حقیر نشان دهند، دیری نپایید که یکی از اساتید به همراه کلی از شاگردانشان در مقابل بنده ظاهر شدند و در همسایگی ما سکنی گزیدند. اما ایشان این مسائل را وهم و خیال می انگاشتند. کار به جایی رسید که حتی به بنده می گفتند جهل مرکب حادث گشته.بنده هم دچار شک شدم و اینک این تشکیک به کل عقایدم رخنه کرده به طوری که به پوچی گراییده و اکنون در امورم بسیار متزلزل و سست شده ام. لطفا راهنمایی بفرمایید. ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره حجت ما، عقل و شرع است. اگر آن استاد بعد از توسل به حضرت اباعبداللّه«علیه‌السلام» برای شما پیدا شد، باز باید بر اساس عقل و شرع، دستورات ایشان را دنبال کنید. و اگر موجب نزدیکیِ هرچه ‌بیشترِ شما به بندگی خدا و فهم انقلاب اسلامی شد، او را بپذیرید. موفق باشید

16233
متن پرسش
سلام استاد عزیز: خدا قوت خدمت شما لطفا در زمینه بر طرف کردن حسادت کمکم کنید. احساس می کنم که نسبت به کسانی که با آنها در ارتباط هستم و در یک رده هستیم حسادت دارم هم در مسائل معنی و سیر و هم در درس و گاها کینه می گیرم. خیلی ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد می‌شود در این مورد کتاب شریف «شرح حدیث جنود عقل و جهل» از حضرت امام را دنبال کنید. حضرت امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در آن‌جا روشن می‌کنند که وقتی حضرت حق آن‌چه نیاز حقیقیِ ما بوده است حقیقتاً از ما دریغ ننموده، پس اگر چنین امکاناتی که در دست بقیه است، نیاز ما بود حتماً خداوند به ما می‌داد. چه اندازه خداوند به ما رحم کرده و آن‌چه را که نیاز نداشته‌ایم، به ما نداده است وگرنه وبال گردن ما می‌شد. موفق باشید    

16208
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید: ببخشید آقای طاهر زاده به نظر شما الان کجا میشه برای یادگیری و آموختن فصوص و فتوحات رفت؟ آیا اطلاع دارید کجا این درس ها رو میگن؟ ببخشید خود شما فتوحات و فصوص رو چطور خوندید؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده اگر پس از سیر مطالعاتیِ سایت، با کتاب «آداب الصلواة» - بنده حدود 100 جلسه شرح صوتی بر آن داشته‌ام – و با شرح حمد امام و کتاب «مصباح‌الهدایه» شروع کنید، خداوند بقیه‌ی راه را در مقابل شما می‌گشاید. موفق باشید 

16207
متن پرسش
سلام استاد: به نظر حضرت عالی با توجه به فضای حاکم بر جهان و غلبه مدرنیته و مادیت بر زندگی ها و بر اذهان و تغییر سبک زندگی ها آیا امکان این وجود دارد که منِ جوان خودم را چون آیت الله قاضی و آیت الله بهجت بسازم؟ امکان سیر و سلوک وجود دارد؟ اگر وجود دارد راهش چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هیچ‌وقت راهِ رجوع به پروردگاری که ولیِّ مؤمنین است، بسته نمی‌شود. در این تاریخ این راه را حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در مقابل ما گشوده‌اند. شهداء از یک جهت در این مسیر قرار گرفته‌اند و به عالی‌ترین نتایج ممکن دست یافتند و از یک جهت دیگر نیز می‌توان با آثار ایشان مثل تفسیر سوره‌ی حمد و کتاب «مصباح الهدایه» و کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» در این مسیر قرار گرفت اگر همّت لازم در ما باشد، إن‌شاءاللّه. موفق باشید

16205
متن پرسش
سلام: بنده تا به اینجا فکر کردم که تفسیر صراط مستقیم یعنی محکم و مطمئن حرکت کردن در دین. حال بنده بر این اساس مصداق حرکت مطمئن را اولا استاد اخلاق داشتن و سپس همه استعدادها، توانایی ها، علاقه مندی ها و وظایف شرعی را مشخص کردن و بر اساس آن برنامه ریختن می دانم. مضافا اینکه همه نظرات و عقاید را با مجامع علمی مطرح کردن می دانم. آیا این تفسیر صحیح است؟ و به نظر جنابعالی چه کم دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف و نظر خوبی است. موفق باشید

16188
متن پرسش
سلام علیکم: علامه طباطبایی در تفسیر آیات «وَ اذْكُر رَّبَّكَ فىِ نَفْسِكَ تَضَرُّعًا وَ خِيفَةً وَ دُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَ الاَْصَالِ وَ لَا تَكُن مِّنَ الْغَافِلِين (205) إِنَّ الَّذِينَ عِندَ رَبِّكَ لَا يَسْتَكْبرُِونَ عَنْ عِبَادَتِهِ وَ يُسَبِّحُونَهُ وَ لَهُ يَسْجُدُونَ (206)» سوره اعراف می فرمایند: ... از آيه ظاهر می شود كه قرب به خدا تنها به وسيله ياد و ذكر او حاصل می شود، و به وسيله ذكر است كه حجابهاى حائل ميان او و بنده اش بر طرف می گردد. ۱. آیا به نظر شما این نتیجه علامه درباره اثر ذکر اغراق آمیز نیست؟ ۲. آیا در قرآن کریم آیه صریح تری از این آیات داریم که به این موضوع اشاره کند که ذکر عامل تقرب انسان به سوی خداست یا اینکه ذکر عامل رفع حجب است یا اینکه ذکر عامل اصلاح نفس است؟ ۳. در روایات چطور؛ آیا روایات صریحی در این زمینه داریم؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: یاد پروردگار به معنای توجه حضوری به حضرت حق است به طوری‌که انسان، حضور مطلق حق را احساس کند نه آن‌که بداند و در مقابل عظمت آن حضور، خاضع و خاشع باشد و حقیقتاً این، بهترین راه تقرب به حضرت حق است. می‌ماند که مقدمات چشم‌پوشی از دنیا و لوازم دنیایی از جمله‌ی مقدمات آن است. موفق باشید 

16182
متن پرسش
سلام خسته نباشید استاد بزرگوار: همیشه این سوال و ابهام برام بوده که خلقت ما برای چی بوده؟ جدا از وظایف عبودیت پیش خودم می گفتم ما اومدیم تو این دنیا که کاری رو از پیش ببریم و هر انسانی برای انجام وظیفه ای به دنیا اومده ولی هیچ وقت این وظیفه رو پیدا نمی کردم. الان به لطف چند جلسه کلاس معرفت النفس فهمیدم که اون وظیفه ما ساختن تمدن اسلامی هست و وظیفه هر انسانی اینه که یه سنگ از سر راه بزنه کنار و مسیر رو هموار کنه. تو این راه باید اعتقاداتمون محکم باشه که جایی به شک نخوریم و گمراه نشیم. ولی از اینجا به بعدشو دیگه نمیدونم که چیکار باید بکنم؟ و چگونه عمل باید بکنم؟ خواهش می کنم راهنمایی کنید که از این معلق بودن رها بشم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره این معرفتی را که شروع کرده‌اید با ادامه‌ی سیر مطالعاتیِ مطرح‌شده بر روی سایت، آرام‌آرام، «خودْ راه بگویدت که چون باید کرد». موفق باشید

16170
متن پرسش
سلام و درود خداوند خدمت استاد گرامی: بنده در صدد یادگیری مطالب دینی، تهذیب و تزکیه نفس هستم. با وجود حجم سنگینی از درس هایم نمی توانم خوب به این مسایل پردازم و گاهی اوقات احساس می کنم که از حال خوب روحانی خارج شده ام و روحم دارای بدی هایی شده است و گاهی قرآن خواندن نیز برایم سنگین می شود و اینکه به تازگی خیلی مشغول یک سری مباحث علمی سنگین بودم و حس می کنم کمی هم علم زده شده ام و آن هم با خطرات جدی خودش. به نظر شما چگونه می توانم خود را جوری بسازم که مورد رضایت خدا باشم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که آن‌چیزی برای ما ارزشمند است که از طریق حضرت حق برای ما گشوده شود، سعی کنید با یک برنامه‌ریزیِ دقیق، جایی برای عبادات و تدبّر در قرآن باز کنید. موفق باشید

16162
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: با توجه به طریقه نفی خواطر سید بحر العلوم که در زیر آمده طريقه نفي خواطر در رساله عرفانی علامه سید مهدی بحرالعلوم ليكن در رساله منتسب به مرحوم بحر العلوم اين طريق را اجازه نمى ‏دهد و در آنجا اصرار شديدى دارد بر آنكه نفى خواطر را بايد بدون ذكر نموده و سپس وارد در مرحله ذكر شد چون نفى خواطر با شمشير ذكر بسيار خطرناك است. در آنجا چنين گويد: بسيارى از متشيّخين طىّ مرحله نفى خاطر را به ذكر مى‏ آموزند (بديهى است كه مراد از ذكر همان التفات و توجّه قلبى است نه ذكر لسانى كه در اصطلاح به آن ورد گويند) و اين بسيار خطرناك است چون حقيقت ذكر عبارتست از ملاحظه محبوب و قصر نظر بر جمال از دور، و هنگامى تماشاى محبوب جايز است كه چشم از غير او بالمرّه پوشيده شده باشد زيرا محبوب غيور است و از غيرت او اينست كه چشمى كه او را ديد روا ندارد كه ديگرى را ببيند، و هر ديده ‏اى را كه از روى او برداشته و به ديگرى نظر كند كور نمايد، و ديدن او و ديدن غير او منافى غير اوست، و اگر اين ديدن و روى بازداشتن تكرار شود به منزله استهزاء است، و محبوب چنان قفائى بر وى زند كه نه سر جويد نه كلاه: وَ مَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمَنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانا فَهُوَ لَهُ قَرينٌ «آيه 36، از سوره زخرف» : «و هر كه از ياد خداى رحمن چشم بپوشد شيطانى را برايش برانگيزيم كه قرين و همراه وى باشد» بلى يك نوع از ذكر در نفى خواطر مجوّز است و آن اينست كه غرض از ذكر نظر بر جمال محبوب نباشد بلكه مراد ردع شيطان باشد، مانند كسى كه مى‏ خواهد غير را از مجلس براند فلذا محبوب را مى‏ خواند، در اينجا غرض تهديد و تخويف غير است. و آن بدين طريق است كه در حالت اشتغال به نفى خواطر اگر خاطرى به نوعى حمله كند كه دفع آن بسيار مشكل و صعب باشد به جهت دفع آن به ذكر مشغول شود. امّا طريقه محقّقين راه و واصلين آگاه آن است كه در تعليم مبتدئين و ارشاد ايشان اوّل امر به نفى خواطر كنند و سپس به ذكر پردازند. و براى نفى خواطر اوّل به سالك امر كنند كه به يكى از محسوسات چون سنگى يا چوبى توجّه كند و مدّتى چشم بدان بدوزد و مهما امكن چشم بر هم نگذارد و به جميع قواى ظاهريّه و باطنيّه بدان متوجّه شود. و بهتر اينست كه اربعينى بدان مداومت كند، و در خلال اين مدّت از سه ورد «استعاذه» و «استغفار» و ذكر «يا فعّال» استفاده نمايد، و بعد از فريضه بامداد و شام بدين اذكار اشتغال ورزد. و پس از اين مدّتى به قلب صنوبرى خود توجّه كند و مدّتى بر اين مداومت نموده و بالكلّيّه متوجّه آن گردد و به جز خيال آن خيال ديگرى را به خود راه ندهد، و در خلال اين عمل اگر خاطرى حمله كند و تشويشى روى دهد از كلمه لا موجود الا اللّه 74 و كلمه الله استمداد جويد. و مدّتى بر اين عمل مداومت نمايد تا كيفيّت بى‏ خودى دست دهد. و ذكر در خلال اين عمل «استغفار» و ذكر «يا فعّال» است و تكرار اسم «يا باسط» بسيار نمايد. و چون سالك به اين مرحله رسيد مأذون است بقيّه مرحله نفى خاطر را به وسيله ذكر نفسى خيالى اتمام نمايد تا خاطر بالمرّة مندفع گردد زيرا بقاياى خواطر ان شاء الله به دخول در مراتب ذكر و فكر خود به خود مندفع خواهد شد». انتهى ملخّصه. صفحه 143 تا 145– رساله لب اللباب فی سیر و سلوک اولوالاللباب 1. حال با توجه به متن بالا این نحوه نفی خواطر مورد تایید می باشد و اشکالی در آن نیست؟ کمی شرح دهید 2. اگر این نحوه نفی خواطر مورد تایید نیست؟ به چه نحو و چه کیفیتی باید نفی خواطر کرد چون این را می دانیم که خواطر امر حادث و علتی دارند و مهم نحوه برخورد با آنهاست؟ 3. از چه اذکاری با نفی خواطر باید بهره برد به چه کیفیت؟ لطفا کمی شرح دهید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده سال‌های قبل این متن را دیدم ولی در جمع‌بندی، دستور آیت اللّه جوادی را راحت‌تر می‌دانم که می‌فرمایند بهترین ذکر، یاد مرگ است. و در این فضا دستورات شرعی و عبادات در جای خود قرار می‌گیرد. لذا بیشتر به مباحث معاد باید پرداخت تا إن‌شاءاللّه بشود همواره خود را در قیامت احساس کرد. موفق باشید

16142
متن پرسش
سلام استاد عزیز و گدان قدر: خسته نباشید بنده مدت طولانی است که مباحث شما رو کار می کنم و الحمدلله در ترک رذایل زبانی خداوند متعال کمکم کرده است ولی متاسفانه از نظر شکم و خوردن در حدی شکم پرست هستم. دوست دارم روزه بگیرم ولی متاسفانه به علت بیماری سنگ کلیه چند سالی است از این تکلیف الهی بی نصیب هستم. لطفا جهت رهایی از این رذیله راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در غذاخوردن به خودتان سهم دهید و سهمِ کم هم ندهید، ولی بعد از خوردن سهم، دیگر دست بکشید تا ملکه‌ی کنترلِ خوردن در شما ایجاد شود. موفق باشید  

16152
متن پرسش
سلام علیکم: بهترین روش برای تزکیه نفس چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بهترین روش تزکیه رعایت تقوای الهی است. به نظر بنده سه جلد کتاب «مقالات» مرحوم آیت اللّه شجاعی«رحمة‌اللّه‌علیه» در این مورد کمک می‌کند. موفق باشید

16112
متن پرسش
استاد سلام علیکم: حدودا یک سال است که مردم در نظرم از خداوند جلوه مهتمری یافته اند. در مردم به قشر روشنفکر هم علاقه مند شدم متاسفانه. البته دستاورد همنشینی با دوست بد است که همان همسرم است. حالا نمی توانم نظرم را چون گذشته تنها معطوف خداوند کنم. تلاش های زیادی انجام دادم اما بی فایده بوده.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: توحید یعنی در عالم کثرات، نظر به وحدت‌داشتن و حق را در هر مرحله‌ای و در هر منظری دیدن. و متوجه باشیم آن‌هایی که نظر به حق ندارند چه اندازه گرفتار پوچی و توهّم‌اند. در نتیجه راهِ چاره فرار از مردم نیست، بلکه در مردم‌بودن ولی از حق، غفلت‌نکردن است. موفق باشید

16115
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید: ببخشید سوال قبل ناقص اومد. خواستم ازتون بپرسم که آیا در زمان حاضر به نظر شما اساتید عرفان عملی و سیر و سلوک چه کسانی هستند و به نظر شما در زمان حاضر برای سلوک می شود به چه کسانی مراجعه کرد و کمک و راهنمایی گرفت؟ لطفا اگر امکان دارد اسم ببرید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته‌ی آیت اللّه بهجت، علم تو استاد توست. عرفان نظری می‌تواند به عنوان علم ما، استاد ما باشد و در این رابطه، کتاب «فصوص‌الحکم» از محی‌الدین و «منازل‌السائرین» از خواجه عبداللّه کمک‌کار است. موفق باشید

16125
متن پرسش
سلام استاد: آیا دستورات شرع، به منظور پاکسازی هر چه بیشتر نفس و تجرد آن وضع شده اند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! زیرا شرط تقرب به حضرت حق، تجرد است و عبادات برای تقرب به مقام حضرت حق است. موفق باشید

16124
متن پرسش
سلام استاد: آیا هر چقدر نفس از رذایل پاک شود و به فضایل آراسته گردد، به تجرد بیشتر نزدیک می گردد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. موفق باشید

16111
متن پرسش
سلام: چگونه متوجه فریب های شیطان شویم؟ با توجه به آنکه توجیهات عقلی برای گناه آورده می شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن مى‏فرمايد: «وَاذْكُرْ رَبَّكَ فِي نَفْسِكَ تَضَرُّعاً وَ خيفَةً وَ دُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَ الْاصالِ وَ لا تَكُنْ مِنَ الْغافِلين»[1] نقش پروردگار خود را در جان خود به ياد داشته باش و اين حالت را با حالت تضرع و بدون بلندكردن صدا، زنده نگهدار و از غافلان مباش. انسانى كه متذكرِ حضور و نقش پروردگار در عالم هست همواره مواظب مى‏ باشد تا دشمن او، نفوذى در دل او پيدا نكند و با ياد خدا به پاسدارى حريم دل مشغول است. قرآن در وصف چنين انسان‏هايى‏ مى ‏فرمايد: «إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَواْ إِذَا مَسَّهُمْ‏ طَائِفٌ مِّنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُواْ فَإِذَا هُم مُّبْصِرُونَ»[2] مؤمنينِ اهل تقوا آنهايى ‏اند كه چون احساس كردند گروهى از شياطين اطراف قلبشان در گردش ‏اند، متذكر ياد خدا مى‏ شوند و نسبت به وسوسه‏ هاى شياطين بيدارند. زيرا قلب خود را كه به منزله‏ ى كعبه است و بايد آن را پاس داشت، پاسدارى مى‏ كنند. شخصِ مراقب، همواره در حضور است‏ «في مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَليكٍ مُقْتَدِر»[3] او خود را در محل صدق و حقيقت، در نزد پرودگارِ صاحب اختيارِ مقتدر، جاى داده و پاسبان حرم دل است و در حرم او غير او را راه ندهد. انسان مراقب، مراقب اعمال خود و مواظب زبان و قلم و حتى نيات خويش است. مى‏ بيند نيت بد جان انسان را تيره مى‏ كند. خداوند مى‏ فرمايد: «وَإِن تُبْدُواْ مَا فِي أَنفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ يُحَاسِبْكُم بِهِ اللّهُ»[4] خداوند شما را نسبت به آنچه از درون خود آشكار مى ‏كنيد و يا پنهان مى‏ نماييد، مورد محاسبه قرار مى‏ دهد. لذا امور نفسانى چه اظهار شود و چه پنهان گردد، مورد حساب خواهد بود و وقتى انسان در حضور كامل قرار گرفت متوجه مى‏ شود نيت بد چه اندازه در محضر حق بى‏ ادبى و معصيت خواهد بود. و این است معنای عبور از فریب شیطان. موفق باشید

 

 


[1] ( 2)- سوره‏ى اعراف، آيه‏ى 205.

[2] ( 1)- سوره‏ى اعراف، آيه‏ى 201.

[3] ( 2)- سوره‏ى قمر، آيه‏ى 55.

[4] ( 3)- سوره‏ى بقره، آيه‏ى 284.

16108
متن پرسش
سلام استاد عزیز: از آنجای که حضرتعالی فرمودید که می توان در سلوک، حضرت امام خمینی رحمت الله علیه را نصب العین قرار داد. لطف بفرمایید که مقدمات این امر مهم را بیان نمایید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» شده است. خوب است به آن‌جا رجوع فرمایید. موفق باشید

16106
متن پرسش
با سلام: از استیکرهایی که در کانال قرار می دهید با موضوع روزه یکی از آنها توصیه ای از استاد طاهر زاده بود بنابر اینکه تا کمی بعد از افطار هم غذا نخوریم تا اسب چموش رها نشود و جالب است استاد تعابیری سنگین دارند از جمله تقوی از دست می رود و اسب چموش بر می گردد. این دیگر چه تدینی است؟ کجای دین گفته اند بعد افطار هم غذا نخوری مستحب است؟ چرا ریاضات شرعیه باید به اسم مراعات تقوی لحاظ شو؟ تقوی که هیچ، ورع هم این اقتضا را ندارد، چون مبنا غلط است، مگر مبنای ما شهود در عالم است؟ مبنا ایمان و عمل صالح است یا شهود؟ اگر مبنای ما ریاضات شرعیه باشد که تا حدی با مرتاضان و امثالشان مشترک الوجهیم و این اوج بی اخلاصی است، اخلاص زمانی است که دستور و فرامین الهی اجرا شود،نه بدعت هایی که تمایل نفس را به کشف و شهود بالا می برد. بعد هم گیرم که دستور العمل سازنده ای باشد و مجرب آیا برای همه قابل اجراست؟ آیا با نشر مجربات خود مردم را از دستورات جامع اهل بیت (ع) دور نمی کنیم؟ بله اگر به عنوان سفارشی برای نگهداری نفس از لذایذ مطرح می شد بسیار عالی بود اما حواسمان باشد تقوی معنای جامعی دارد و یک اصطلاح است. و بقول آیت الله میرباقری حواسمان باشد درکمان از مفاهیم هم بر شهودمان تاثیر دارد. حتما جوابم را بدهید. یا علی مدد. با آرزوی سلامتی برای استاد طاهرزاده
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده به عنوان طاهرزاده هیچ‌جایی عرض نکرده‌ام با رسیدن به موقع افطار باید غذا نخوریم!! – و اشکال شما به چنین سخنی اشکال به‌جایی است – عرض بنده آن است که مواظب باشیم هنگام افطار پرخوری نکنیم زیرا در آن صورت نتیجه‌ی لازم را نمی‌گیریم ولی نه به آن معنا که روزه‌مان قبول نمی‌باشد. در آخر آیه‌ی روزه می‌فرماید: «لعلکم تتقون» و این نشان می‌دهد باید برای تحقق تقوا زمینه‌های دقیقی را در روزه فراهم کرد. موفق باشید

16094
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار: حضرت آیت الله بهجت رحمة الله علیه، سفارش بسیاری به انجام واجبات و ترک محرمات داشتند، استاد دنبال کتاب مفصلی درباره شناخت محرمات و واجبات هستم. آیا حضرتعالی در میان کتاب ها یا سخنرانی های تان همچین کتاب یا سخنرانی ای دارید و اگر نه آیا به بنده کتابی معرفی می نمایید که به آن مراجعه نمایم. با سپاس فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل مطلب را در مورد واجبات و محرمات، رساله‌های عملیه فرموده‌اند. شاید دو جلد کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» که حضرت مولی‌الموحدین«علیه‌السلام» در نامه‌ی خود به فرزندشان متذکر وظایف و ظرائفی می‌شوند، جواب نیاز شما را بدهد. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

نمایش چاپی