بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: عرفان عملی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
12263
متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت استاد محترم: من خانمی 29 ساله هستم که مشغول گذراندن طرح پزشکی عمومی می باشم و از آنجایی که روحم با معنویات ارضا شده و در پی رشد وجود هستم، ادامه تحصیل و خواندن تخصص زمان و تمرکز کافی برایم نمی گذارد به خصوص که خانم در خانواده نقش مهمی را هم دارد، از جنابعالی خواستار راهنمایی در این باب هستم. با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد بنده به دوستانی که در موقعیت شما بودند همیشه این بوده است که اگر تخصص مورد نظر شما چندان ضروری نیست به تخصص‌هایی مشغول شوید که چندان ذهن و فکر شما را مشغول نکند و در کنارش بتوانید موضوعات معرفتی و وظایف خانوادگی را دنبال کنید. موفق باشید

12269
متن پرسش
سلام استاد: چند وقتی میشه که این بزهکار را جهت مداوا به نجف خوانده اند، اصلا خوشحال نیستم بلکه مرا دیوانه می کند، این بی غیرتی ام که حتی اشتیاق وصال ایوانش نیز نتوانست آدم ترم کند. مادرم میگه زیر قبه سیداشهدا دعا کن حالا دیگه بعد سه دهه عمر که موهات داره سفید میشه دوماد بشی میگم چجوری روم میشه با اون فضای قبض و غم حرم حرف از دامادی و مشکلات مالی بگویم و حاجات دیگه از اونطرف به اون حاجت های اغلب دنیوی هم محتاجم از این رو مانده ام استاد چه کنم؟ سه دهه عمر همش می گفتیم کربلا کربلا حالا بریم و فقط از خود دم بزنیم؟!! مهمه اما بی ادبی ست. کلا نظر شما چیه؟ دعاهای دنیوی را بذاریم برا ایوان نجف یا حرم حضرت ابوالفضل یا حرم سیدالشهدا؟ راستی پس زیارت و عشق بازی چه؟ (از ائمه (ع) سوء استفاده می کنیم برای دنیا عاشقشون نیسیم دل بهم زنه بخدا) اعصابم خرده اصلا خوشحال نیسم دارم میرم کربلا خاک بر سر من.استاد من هم زن میخوام هم علم، هم علم تفسیر هم پول(البته در حد نیاز خونه و ماشین معمولی) هم سلوک و بندگی. اینقد دعا کنیم خودخواهی نیس؟ وقتی ندارم منتظر جوابم. حلال کنید پس از سه دهه عمر انتظار اینک وصال نه، اندکی تقرب به حضرات محبوبین علیهم السلام. اضطرابی به جانم افتاده که بیان کردنش میسر نیست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر نگفتند با «کریمان کارها دشوار نیست!» با تمام امید به پابوس مولایمان امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» بروید و از حضرت بخواهید به نور خودشان به سرّ شما نظر کنند و آن کنند که باید بکنند! و در کنار این‌ حرف‌ها از حوائج دنیایی هم با ایشان سخن بگویید و در ملاقات مولایمان حسین«علیه‌السلام» هرچه می‌خواهید درد و دل کن، از آشفتگی‌هایی که داری بگو، و بپرس چگونه شما توانستید با غمخواری برای دین، همه‌ی دنیا را به هیچ بگیرید!؟ ای راهِ گشوده به سوی خداوند در ظلمات دنیا! ما به زیارت شما آمده‌ایم که این راه را در مقابل ما بگشایید. موفق باشید  

12262
متن پرسش
با سلام: استاد بنده مدتی دچار شبهات و تفکراتی شده بودم که با تحقیق و تدبر و توکل و توسل شبهات و آن تفکرات برطرف شد و در این مسیر مطالب زیادی هم فرا گرفتم و دیدم نسبت به خیلی چیزها عوض شده و انگار بیدارتر شده ام و خیلی چیزها را که دیگران نمی فهمند و درک نمی کنند من درک می کنم، الان به گونه ای شده ام که اگر کمی به سمت گناه بروم آن شبهات دوباره به سراغم می آیند و آزارم می دهند و وقتی متوجه می شوم و به خودم می آیم و از گناه دوری می کنم آن شبهات هم می روند، یعنی طوری شده که آمدن آن تفکرات آزار دهنده شده ملاک تشخیص و حواس جمعی من که از طریق آن می فهمم و هوشیار می شوم که دچار گناهم و به نوعی جبرا به خاطر دوری از آن شبهات و تفکرات آزار دهنده گناه نمی کنم، آیا این لطف خداست که از این طریق شامل حال من شده که به خاطر دچار نشدن به آن افکار نباید مرتکب گناه شوم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً شریعت الهی مطابق روح اصیل انسان‌ها است و هر اندازه انسان به حقیقتِ خود نزدیک شود از گناه متنفر می‌شود به همان معنا که شریعت الهی گناه را موجب از بین‌رفتن اصالت روح می‌داند و سعی کنید این هوشیاری را که در باطن خود بدان دست یافته‌اید، با حضور در جلسات دینی و مطالعه‌‌ی کتاب‌های معرفتی و اخلاقی و عباداتِ با حوصله نگه دارید. موفق باشید

12265
متن پرسش
بنام خداوند بخشنده مهربان: سلام علیکم: حاج آقا چرا این راهی که از طریق شما به روی این حقیر باز شده بود، بسته شده شده است. لطفا این مورد را توضیح دهیدچون ذهن حقیر سخت مشغول می باشد؟ من از این موضوع خیلی ناراحتم. از شما متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در نظر داشته باشید که بنده یک معلمم و نه یک استادِ سلوکی، و لذا وظیفه‌ی بنده در آن حدّی است که موضوعاتی را با دانشجویان در میان بگذارم تا خودشان در آن رابطه فکر کنند و راه خود را تشخیص دهند به همین جهت است که اگر کسی به‌جای برخورد معلمی با بنده، برخورد شیخ و استادی داشته باشد روحاً اذیت می‌شوم، چون چنین انتظاری را که بعضی‌ها از بنده پیدا می‌کنند مرا به زحمت می‌اندازند. موفق باشید

12257
متن پرسش
سلام استاد گرامی: اینجانب علاقه زیادی به گرفتن روزه مستحبی در ماه های رجب و شعبان دارم اما از طرفی روزه های قضا شده نسبتا زیادی دارم. واسه همین اول مجبورم روزه های قضامو بگیرم و سعی می کنم هر سال تعدادیشو در قسمتی از ماه رجب و شعبان با نیت روزه قضا نه مستحبی بگیرم. استاد با این کار امکانش هست علاوه بر گرفتن روزه های قضا، از برکات ویژه روزه گرفتن در ماه رجب و شعبان برخوردار بشم؟ (خودم یه جورایی احساس می کنم روزه های قضایی که تو این 2 ماه می گیرم در مقایسه با روزهای دیگر از سال بیشتر به وجودم شدیت میده)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت همان‌طور که متوجه شده‌اید اگر روزه‌های قضا را هم در ماه‌های رجب و شعبان بگیرید نتیجه‌‌ای که باید در این دو ماه شریف ببرید را نصیب خود خواهید کرد. موفق باشید

12256
متن پرسش
باسمه تعالی سلام علیکم: روزانه مشغول اورادی هستم که از بزرگان رسیده (اذکار خاصی نیست اذکاری که دنبال می کنم معمولا عام یا ماثور یا در مفاتیح است) گفته اند در ذکر کیفیت مهم است ولی خیلی از اذکار به کمیت نظر دارد و حداقل بنده نمی توانم فرضا ذکری را که گفته شه پانصد بار در سجده گفته شود به تمام معنا با توجه بخوانم آیا باید رها کنم یا ادامه دهم یا به تعدادی که با توجه می توانم بخوانم ادامه دهم یا نیتم را عوض کنم چه کنم؟ می دانم صرف ذکر هم شاید فایده نداشته باشد و باید با توجه باشد پس چکار کنم؟ ضمنا فرموده شده که اذکار را یک سال باید ادامه داد آیا در طول یکسال هر وقت حال نبود ادامه دهم یا رها کنم؟ بعد از یک سال آیا رها کردن آنها اشکال دارد و اثری می گذارد؟ فرضا روزانه زیارت عاشورا را با صد لعن و صد سلام را یکی دو سال است می خوانم ولی تمام آنها را با توجه کامل نمی گویم ادامه دهم یا نه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که متوجه هستید در ذکر، کیفیت مهم است ولی آن اذکاری که تعداد آن‌ها تصریح شده است صرفاً باید همان تعداد گفته شود مگر آن‌که ترجیحاً متذکر تعداد بیشتر باشد که آن به عهده‌ی ذاکر است. در مورد دعا، صراحت داریم که یک دعا را 12 هلال یعنی همان یک‌سال بخوانید تا ملکه‌ی ما گردد و جزء طلب باطنی ما شود ولی اذکاری که تأکید بر کثیربودنشان شده است و به هر صورت حالِ حضور در آن لازم است. با این‌همه اصرار نداشته باشید که در همه حال حضور قلب در آن باشد. در مورد زیارت عاشورا با صد لعن و صد سلام در این مدت دو سال که می‌فرمایید؛ فکر نمی‌کنم لازم باشد. موفق باشید

12259
متن پرسش
به نام خدای مهربان خدمت استاد عزیز سلام عرض می نمایم و توفیق روز افزون برای شما خواستارم ما خانواده ای هستیم مذهبی. فرزندی داریم که در عین علاقه زیاد به رفتن در حوزه علمیه و مسایل مذهبی حدود 2 سال است که به واسطه فضای مجازی آلودگی به تصاویر و داستانها و فیلمهای مستهجن پیدا کرده است. ضمن اینکه با هماهنگی و تمایل خودش به مشاوره های مذهبی مراجعه کرده ایم و ضمن اینکه معتقد است که مشکل دارد و می خواهد که مشکلش حل شود ولی هنوز اصل موضوع پابرجاست (لازم به ذکره که چندین نوبت که متذکر موضوع می شدیم ایشان بشدت انکار می کرد و با توجیه کردن و دروغ بافی زیاد از قبول موضوع سرباز می زد و ما هم اصرار نمی کردیم تا روز قبل که در مورد مشابهی مجبور شدم ضمن تذکر و نوع برخوردم نشان دهم که من به اطمینان رسیده ام در این موضوع) استاد چه کنیم؟ از یک طرف ظاهر مذهبی و حوزوی و قرآنی و از طرف دیگر دروغ گویی و توان توجیه کردن مسایل و عادات ابتذال و... اصلا نمی تواینم و بنا هم داریم که نگذاریم به حوزه برود چرا که فکر می کنیم می توان یک فرد عادی منحرف را تحمل کرد ولی یک روحانی نما و یا یک فرد به ظاهر مذهبی دچار انحراف اخلاقی را اصلا نه. استاد عزیز اگر شما با چنین شرایطی روبرو م یشدید چه می کردید؟ موبایل و کامپیوتر را خیلی کنترل شده در اختیارش گذاشته ایم ولی با اندک غفلت فیلش یاد هندوستان می کند. استاد می ترسیم از شرایط موجود و رسم زمانه ای که دهان باز کرده و دارد مدام می بلعد و فضایی ایجاد کرده که افراد بین قرآن و امام حسین و ریش و تسبیح و تمناهای اینچنینی با ابتذال و دزدی و دروغ و... جمع کرده اند. تکلیف ماها چیست در این وانفسا؟ با فرزندانمان چه کنیم؟ با خودمان چه کنیم؟ می بخشید مزاحم وقتتان شدم. درد و دلی بود و چاره جویی از پدر و مادری درمانده.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر صورت باید شرایط برای این نوع جوانان طوری فراهم کرد که متوجه‌ی احساس گناه خود شوند ولی آنچنان زیر نظر قرار نگیرند که وقتی می‌خواهند توبه کنند و خود را مبری از این عیوب بدانند امکان چنین کاری برای آن‌ها نباشد! فکر نمی‌کنم اگر این جوانان بعضاً گناه‌آلوده – ولی نه گناه‌کار – در شرایط خوب دینی قرار بگیرند به‌کلّی از این نوع گناهان فاصله نگیرند! شما مسئله را خیلی بزرگ نکنید که موجب یأس جوانانی شود که گرفتار مکرِ لیل و نهار این روزگارند. موفق باشید

12245
متن پرسش
سلام: کسی که قبلا زیاد گناه کرده به درجات عالی عرفان می تواند برسد؟ و فنای ذات الهی شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هراندازه انسان از خود عبور کند، به فنای فی اللّه و رسیدن به احساس الهی نزدیک می‌شود. عبور از گناه یک نحو عبور از خود است. موفق باشید

12233
متن پرسش
سلام استاد: حدیث «هر کس قدر خود را نشناسد هلاک گردد» می تواند بر این معنا هم باشد که اگر کسی استعدادها و توانمندیهای خدادی اش را پیگیری نکند به ضررش است؟ یا صرفا در بحث گناه و عزت نفس و ... است. سپاس
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن جهت که قدر و جایگاه انسان بندگی خداوند است می‌توان گفت در آن روایت، استعداد اصلی انسان که همان عبودیت رب‌العالمین است مدّ نظر باشد، آری در راستای عبودیت استعداد های انسانی جهت می‌گیرد و او را از هلاکت در بندگی شهوت و غضب نجات می‌دهد. موفق باشید

12238
متن پرسش
سلام: بنده جزوه روش سلوکی آیت الله بهجت را که شما راجع به آن سخنرانی فرموده بودید گوش داده ام، ولی یک سوال برایم پیش آمده که آیا تا کجا می توان بی استاد پیش رفت؟ تا آخر؟ یا در منزلی به بعد راهنمایی استادی راه دیده حتما لازم است؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی در این تاریخ علم ما استاد ما شد پس معلم‌هایی چون علامه طباطبایی و حضرت امام«رحمة‌اللّه‌علیهما» و شاگردان آن‌ها تا آخر استاد ما خواهند بود. موفق باشید

12221
متن پرسش
سلام استاد گرامی: روزه ماه رجب شدت بیشتری دارد یا روزه ماه شعبان؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکدام برکات خود را دارد. ماه رجب بیشتر تأکید شده ولی در مورد ماه شعبان هم عرایضی در یادداشت ویژه داشته‌ام. موفق باشید

12231
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد: با توجه به نظرات گوناگونی که در مبحث فناء وجود دارد، نظر حضرتعالی در مورد این قضیه چیست؟ سوال حقیر مشخصا در مورد این است که آیا فناء ذاتی به معنای فناء در ذات غیب الغیوب امکان دارد یا خیر و همانطور که اساتیدی مانند استاد یزدان پناه و امینی نژاد می فرمایند، فنا فقط در صقع ربوبی اتفاق می افتد. از آن جا که استاد امینی نژاد فرمودند که تقریر دقیقی از فنای ذاتی به معنای فناء در ذات غیب الغیوب را ندیده اند در خواست داشتم که در صورتی که برای حضرتعالی ممکن است پس از مطالعه بخش مربوط به فناء ذاتی در کتاب مهرتابان نوشته مرحوم علامه طهرانی و همین طور نور مجرد نوشته حضرت آیت الله حاج سید محمّد صادق حسینی طهرانی به این سوال پاسخ دهید. حقیر عجله ای برای پاسخ سوال ندارم و در خواست مطالعه بخش های مربوطه در این دو کتاب از این جهت بود که امکان داشت که توضیحات بنده، راه گشا نباشد و از آن جا که این مطلب دقیق است بیشتر به دنبال رسیدن به حق هستم. ان شاء الله. لذا تا هر زمان که حضرتعالی فرصت مطالعه و پاسخ داشته باشید منتظر می مانم. در صورتی که از جانب حضرتعالی ایرادی مشاهده نمی شود، متن سوال حقیر در سایت قرار نگیرد و در صورت قرار گرفتن بنا به صلاحدید خودتان اصلاح شود. از این اطاله کلام حقیقتا عذر خواهم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک کاری است ماوراء یک سؤال و جواب. بنده نظر آقای استاد یزدان‌پناه را نظر صائبی می‌دانم از آن جهت که سالک در فنای ذاتی به نور حق متوجه وجود حق می‌باشد بدون آن‌که بین خود و حضرت حق اثنینیتی احساس کند بلکه فقط احساسی دارد که به نور حق می‌بیند و می‌شنود و می‌فهمد و بدون آن‌که آن احساس را به خود نسبت دهد و چون هیچ دوگانگی در میان نیست باید آن را فنای ذاتی دانست زیرا ذاتی از خود احساس نمی‌کند و از رسومات بشری به‌کلّی آزاد شده و به واقعیت محض که خدا هست و دیگر هیچ، راه یافته و لذا خود را به عنوان وجودی که شاهد انوار الهی است حس نمی‌کند بلکه تنها به نور حق، حق را می‌یابد و این حقیقتِ فناء است. بنده در جلسات آخر شرح تفسیر سوره‌ی حمد امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در این مورد عرایض داشته‌ام و جناب خواجه عبداللّه انصاری در قسم توحید منازل السائرین به‌خوبی موضوع را نمایانده است و جناب استاد یزدان‌پناه به‌خوبی در شرح این موضوع در آن‌جا موفق بوده‌اند. موفق باشید

12219
متن پرسش
سلام: استاد با توجه به اینکه یک مکان مذهبی مثل تخت فولاد و گلستان شهدا در شهرمان وجود دارد و در دسترس هم هست اصلا از شما چیزی در مورد این مکان مقدس و علمای مدفون در آن ندیده ام. چند روزی است که به شدت دوست دارم که ساعاتی طولانی در خلوت ترین مکان تخت فولاد در یکی از تکیه ها بروم، دلیلش را نمی دانم یک حالت خاصی است نه خوب است نه بد نمی دانم چه کنم. لطفا بگویید آیا می توانیم از تخت فولاد برای تهذیب نفس و سیر و سلوک استفاده کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده متأسفانه در این مورد کاری نکرده‌ام ولی نباید از این موضوع غافل بود و نسبت به تجریدبخشیدن به روح خود کوتاهی کرد. موفق باشید

12206
متن پرسش
سلام استاد: فرمودید مصباح الهدایه تذکره و در مسیر رویت حقایق با قلب اگه استدلال بیاریم موضوع به حجاب میره در این مسیر چطوری بفهمیم چیزی که حس می کنیم رویت حقیقت به وسیله قلبه یا القای شیطان در خیالمون؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاک ما در همه‌جا شریعت الهی است، اگر در این فضا آن‌چه قلب حسّ کرد موجب تعظیم ربّ و شدت عبودیت شما شد می‌توان به آن حالت امیدوار بود. موفق باشید

12204
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی: در سوال بنده فرموده بودید "مثل آن‌که شما هرگز تصور خوردن آتش گداخته را نمی‌کنید". مشکل من در اکثر مواقع همین ناتوانی در تصور چنین چیزهایی است. برای این‌که بتوانم بیشتر به خودم تلنگر بزنم سعی می‌کنم هفته ای روزی را به زیارت اهل قبور اختصاص دهم اوایل از این‌که روزی من را هم چه بخواهم و چه نخواهم به قبرستان رهسپار خواهند کرد وحشت داشتم، اما متأسفانه همین وحشت هم در همان هفته‌ی اول دفن شد و شاید هم بگویم خوشبختانه! آخر استاد عزیز من زیادی به خدا خوشبین هستم. به نظر شما این زیادی خوشبین‌بودن دردسر برایم درست نمی‌کند؟! راستش وقتی گناهی مرتکب می‌شوم بیشتر از این‌که جهنم را بتوانم تصور کنم در مواجهه با گناه، از خدا خجالت می‌کشم که نتوانستم عاشق صادقی برایش باشم. خدای من در سراسر زندگیم بیشتر از استحقاقم به من لطف داشته اما «قُتِلَ الْإِنْسانُ ما أَكْفَرَه»‏، همیشه بوده شکرش را به جا نیاورده باشم. همین ناشکری به نظرم نشان می‌دهد که باید بتوانم تصورِ خوردن آتش گداخته را داشته باشم. به نظر شما من مشکل دارم یا من مشکل ندارم؟! باتشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گفت: از این‌که در محضر حق خود را احساس می‌کنی و در این رابطه در ارتکاب گناه از خدا خجالت می‌کشی، مبارکت باد «عاشق شده‌ای ای دل، سودات مبارک باد /  از جا و مکان رستی، آن جات مبارک باد. // از هر دو جهان بگذر تنها زن و تنها خور / تا ملک ملک گویند تنهات مبارک باد. // ای پیش رو مردی امروز تو برخوردی/ ای زاهد فردایی فردات مبارک باد. // کفرت همگی دین شد تلخت همه شیرین شد/ حلوا شده کلی حلوات مبارک باد». موفق باشید

12212
متن پرسش
سلام: از یکی از شاگردان علامه حسن‌زاده شنیدم که جناب علامه فرموده بودند: گناه نکنید که خدا گناه را نمی‌بخشد. آیا این مطلب صحت داره؟ اگر بله منظور علامه چی بوده؟ سوال دیگه هم این‌که خدا گناهان را به صورت کن فیکون برای انسانی که توبه کرده از بین می‌بره؟ یا آثارش می‌مونه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- گناه، انسان را در مسیر سلوک عقب می‌اندازد، ولی هر گناهی با توبه بخشیده می‌شود زیرا خداوند توّاب است 2- توبه به طور کلّی اثر گناه را از شخصیت انسان می‌زداید. موفق باشید

12196
متن پرسش
سلام علیکم: لطف فرموده بیان بفرمائید برای مبتدی در کدام بخش از نماز توجه اش را معطوف بگرداند تا حضور قلب کلی حاصل شود، البته مع الشروط ترک معاصی و رعایت وقت و حسن مکان و...؟
متن پاسخ

بباسمه تعالی: سلام علیکم: به لطف الهی با رکوع و سجود کار را شروع کنید و تا آن‌جا که ممکن است رکوع و سجود را کمی طولانی بگردانید. موفق باشید  

12188
متن پرسش
با سلام و احترام خدمت استاد: بنده دنبال یک راهکار عملی برای کنترل خیال هستم. چون خیلی گرفتارش هستم و اصلا تمرکز ندارم. تا متوجه میشم باز خیال دیگه ای سراغم میاد. سپاسگزارم از راهنماییتون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علاوه بر کتاب «ادب خیال و عقل و قلب»، جزوه‌ی «روش سلوکی آیت اللّه بهجت» در این مورد خوب است. سعی کنید با تمرکز بر روی متون معرفتی و دینی کار را جلو ببرید.اساساً وقتی که انسان حرکت سلوکی خود را شروع کند با انواع خیالات روبه‌رو می‌شود و به گفته‌ی مولوی: «آب گل خواهد که در دریا رود / گل گرفته پای او را می‌کشد» اگر کسی قصد عبور از کثرت به دریای وحدت نداشته باشد که متوجه‌ی این‌همه خیالات که در درون او بود نمی‌شود! به گفته‌ی مولوی باید رنج‌ها و بلاها کشید و خون دل‌ها خورد تا روح، از این کثرات آزاد شود. گفت: «بس بلا و رنج بایست و وقوف / تا رهد این روحِ صافی زین حروف. این حروف واسطه ای یارِ غار / پیش سالک خار باشد خارِ خار» . موفق باشید

12187
متن پرسش
سلام: ببخشید استاد مي خواستم اگه ممکنه در مورد شعر هدهد صبای حضرت حافظ یه مقدار توضیح بدهید (یک تفسیر مختصر از این شعر) و این که چه کسی خطاب به چه کسی این شعر را بیان می کند؟ معذرت مي خواهم از این که وقتتون را گرفتم، ما را دعا کنید استاد ای هدهد صبا به سبا می‌فرستمت بنگر که از کجا به کجا می‌فرستمت حیف است طایری چو تو در خاکدان غم زین جا به آشیان وفا می‌فرستمت در راه عشق مرحله قرب و بعد نیست می‌بینمت عیان و دعا می‌فرستمت هر صبح و شام قافله‌ یی از دعای خیر در صحبت شمال و صبا می‌فرستمت تا لشکر غمت نکند ملک دل خراب جان عزیز خود به نوا می‌فرستمت ای غایب از نظر که شدی همنشین دل می‌گویمت دعا و ثنا می‌فرستمت در روی خود تفرُّج صنع خدای کن کایینه خدای نما می‌فرستمت تا مطربان ز شوق منت آگهی دهند قول و غزل به ساز و نوا می‌فرستمت ساقی بیا که هاتف غیبم به مژده گفت با درد صبر کن که دوا می‌فرستمت حافظ سرود مجلس ما ذکر خیر تُست بشتاب هان که اسب و قبا می‌فرستمت
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حافظ گزارش حال سلوکی خود را در این غزل دارد که چگونه نظر به مطلوب خود در عالَمی بیرون از عالم خاکی دارد که در آن‌جا وفا یعنی حس حضور هست بدون هیچ نوع کثرت و قرب و بُعدی و راز دعای سالکان جهت چنین سیری است تا دل آن‌ها گرفتار غم دنیا نگردد و ماوراء دنیا با ملکوتیان زندگی کند که غایب از نظر و همنشین دل‌اند با ظهوری در جمال ولیّ اللّه. زیرا تو خودت ملکوتی هستی و در آینه‌ی وجودت می‌توانی خدا را به تماشا بنشینی و این قول و غزل موجب می‌شود تا اهل طرب متوجه‌ی وجه ملکوتی انسان شوند و انسان‌ها خود را به دنیا نفروشند. باید روحیه‌ی پایداری در عبور از دنیا و نظر به حق را تقویت کرد. باید اسب و قبا برای حافظ فرستاد تا به زندگی‌ها برگردد و ما را متذکر رجوع ملکوتی‌مان بکند. موفق باشید

12185
متن پرسش
بسمه تعالی با عرض سلام: دو سوال از حضور شما داشتم: 1. اینکه می گویند نوشته های سر قبر را نخوانید صحیح است یا نه؟ بنده روزی به یکی از دوستان گفتم نگاه کنید به این قبر چی نوشته ایشان گفتند نباید خوند. گفتم روایت داریم؟ گفتند بله در روایت آمده که خواندن سنگ قبر باعث کاهش حافظه می شود. 2. بحثی پیش آمد در مورد دین و عاقبت بخیری انسان به اینجا کشیده شد که حتی نماز شب خوانها و نماز اول وقت خوانها هم ممکن است به خطا بیفتند ایشان مورد ابن ملجم را پیش کشیدند با توجه به اینکه بیشتر اوقات خدا توفیق نماز شب خواندن را به بنده داده است و نیز نماز ابتدای وقت. چه کار باید کرد که عاقبت نیکو درا نتظار انسان باشد و آیا همین ها انسان را یاری نمی کند؟ و این همه سفارشات مبنی بر نماز اول کارساز نیست و این ممکن است حربه شیطان نسبت به وضعیت بنده باشد. و بنده خودم برای خودم نه اینکه پیش ایشان بازگو کنم استدلال کردم که خداوند بدین وسیله - شهادت حضرت علی - قصد مقام شناسی ایشان و ادامه راه ایشان را در هر زمان برای محبان و شیعیانشان فراهم کرده است. خواهش می کنم بنده را راهنمایی بفرمایید. التماس دعای فراوان از محضر شما اجرکم عندالله
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در روایت هست که خواندن نوشته‌های روی قبر موجب نسیان می‌شود ولی دقیقاً به چه معناست؟ آیا خواندن همین اسم و فامیل طرف است که روی سنگ قبر او نوشته شده؟ یا موضوع چیز دیگری بوده؟ باید بررسی شود 2- وقتی قصد انسان از عبادات رعایت دستورات پروردگار است باید به نجات خود امیدوار باشد و یأس در این مورد نهی شده. مشکل ابن ملجم جهالت‌اش بود نه نماز شب‌اش. موفق باشید

12174
متن پرسش
سلام: متاسفانه علیرغم گذشت 40 سال از عمرم تا کنون نتوانسته ام بر خودم مسلط بوده خودم تعیین کننده اعمال و رفتارم باشم تو رو خدا بگید من چه کار باید بکنم دیگه از دست خودم به ستوه آمده ام من دنبال یه زندگی متعالی هستم اما طبعم منو به طرف روزمرگی می کشونه خواهش می کنم من رو راهنمایی کرده دستم رو بگیرید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: یک برنامه‌ی مطالعاتی که شامل مباحث معرفتی و اخلاقی است به خودتان بدهید. چهل‌سالگی زمان حساسی است، فرصت آخرین تصمیمات است وگرنه بعد از آن ملکات دوران گذشته به شما غلبه می‌کند. بر روی سیر مطالعاتی روی سایت فکر کنید إن‌شاءاللّه مفید خواهد بود. موفق باشید

12178
متن پرسش
سلام علیکم: هر چند فرمود: «يَا أَبَاذَرٍّ لَا تَنْظُرْ إِلَى صِغَرِ الْخَطِيئَةِ وَ لَكِنِ انْظُرْ إِلَى مَنْ عَصَيْتَه‏» که اینطور همه گناهان می شوند کبیره! اما بالاخره در آیات و روایات تفکیکی بین صغیره و کبیره هست. کبیره را می دانیم اما میشه چند تا صغیره مثال بزنید!!؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: صغیره‌بودنِ یک گناه بیشتر در نسبت به خود انسان با آن گناه شکل می‌گیرد. مثل آن کسی که از سر غلوّ خبری را بیش از حدّ بزرگ کند. نباید بگوییم ایشان دروغ گفته و دروغ گناه کبیره است. بسیاری از سهل‌انگاری‌های انسان ها گناه صغیره است مثل سر وقت به وعده نیامدن، نباید بگوییم این یک نوع تضییع حق است و کبیره محسوب می‌شود، باید موضوع را نسبت به طرفی که آن را انجام می‌دهد بررسی کرد که آیا مستقیماً اراده کرده حقِ رفیق خود را تضییع کند یا تنها یک سهل‌انگاری کرده؟! در مورد خودمان باید سخت‌گیری کنیم، ولی در مورد بقیه باید حمل بر صحت کرد. موفق باشید

12166
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: اولاً تشکر از جواب سؤال قبلی؛ چند سؤال از خدمت جنابعالی دارم: 1- بهترین و نزدیک‌ترین راه تطهیر قوه‌ی خیال؟ ٢- این‌که در نماز وتر ٧ بار می‌گوییم: «هذا مقام العائذ بک من النار» معنی جمله را می‌دانم، ولی مفهوم آن‌را متوجه نمی‌شوم. لطفاً توضیح دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- وقتی بنا را بر این گذاشتید که اگر خطوراتی آمد وقتی متوجه آن خطورات شدید آن را دنبال نکنید. اگر در منظر خود حضرت محمد«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» و ائمه«علیهم‌السلام» را که عین طهارت و عصمت‌اند قرار دهید، ادامه‌ی راه را برای خود ممکن کرده‌اید. کتاب چگونگی فعلیت یافتن باورهای دینی در این مورد کمک می کند. 2- در آن ذکر متوجه‌اید باطن دنیا آتش است و چون صبح شود و وارد زندگی دنیایی شوید امکان سقوط در امور دنیایی برایتان هست و در نیمه شب با توجه به این خطر به حضرت حق اظهار می‌دارید: پروردگارا! در این موقعیت که در محضرت ایستاده‌ام، موقعیتی است که آمده‌ام به تو پناه ببرم از گرفتارشدن در آتش دنیا. و این امر موجب می‌شود با نور الهی وارد زندگی شوید و هرلحظه متذکر باشید حرص دنیا و خودخواهی شما را نبلعد. موفق باشید  

12154
متن پرسش
سلام علیکم: استاد برایم عجیب است بسیاری از جوانان امروز، کسانی که یا امام را ندیده اند و یا در زمان حضور حضرت امام رحمت الله علیه، بچه سال بوده اند؛ ولی اینقدر به مکتب پیرجماران دلسپرده اند؛ یا اصلا زمان جنگ خردسال بوده اند اما اینقدر شیدای شهدایند؛ نمونه اش مثل جلسات میثاق با شهدا که در دانشگاه امام صادق علیه السلام بر گزار می شود و امثال آقای میثم مطیعی و سایر دانشجویان با شور و شوق به یاد شهدا و نظر به راه خمینی کبیر سیر و عروج می کنند؛ استاد این راه پر فیض تا کجا ادامه خواهد یافت؟ چگونه مستدام شود؟ مثلا این متن یکی از مداحی هاست استاد عزیز تا نفس می زنیم همه، تا دمی که ما زنده ایم یادمون نره از روی شهدا شرمنده ایم توی قصه ی عاشقی، همیشه بازنده ایم فراموش نکنیم که از شهدا شرمنده ایم دلامون شده خالی از، غم عاشقی و جنون توی شهر ما این روزا فراموش شده یادتون شهدا شرمنده ایم، شهدا شرمنده ایم شهدا شرمنده ایم، شهدا شرمنده ایم یاد صیاد و کاظمی، یاد همت و باکری یاد اون مردا به خیر یاد چمران و باقری شهدا شرمنده ایم، شهدا شرمنده ایم شهدا شرمنده ایم، شهدا شرمنده ایم روز دشمن شب میشه، تا به خط می زنید همه به ندای خمینی و با نوای یا فاطمه وصیت کردید شما به اطاعت از ولی ایشالا ما هم بشیم فدای سید علی شهدا شرمنده ایم، شهدا شرمنده ایم شهدا شرمنده ایم، شهدا شرمنده ایم روی لب های خشکتون ، السلام علی الحسین علی اکبر شدید برای پیر خمین توی قصه ی عاشقی، همیشه بازنده ایم “یادمون نره از روی شهدا شرمنده ایم “
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شهدا در این تاریخ، سالکان سیر الی اللّه این زمانه‌اند تا هرکس اندازه‌ی خود را نسبت به فنای الی اللهی که آن‌ها نشان دادند مشخص کند و رهبری عزیز انقلاب«حفظه‌اللّه» مذکّر این راه‌اند. موفق باشید

12151
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: پسر من در ترم چهارم دانشگاه مشغول به تحصیل است و به دختری علاقه مند شده و می خواهد با او ارتباط برقرار کند برای همین با من مشورت کرد و من او را از این کار نهی کردم اما او گفت در دانشگاه ما بچه های مذهبی هم این ارتباط ها را به شکلی کنترل شده تجربه می کنند و کاملا عادی است. من به او گفتم اسلام به شما اجازه نمی دهد همین و بس! و او ضمن صحبتهایی که مطرح کرد و اینکه این علاقه مندی برایش درگیری فکری شدید ایجاد کرده و به روند تحصیلیش لطمه زده و از طرفی از من پرسید مرز اسلام در اینگونه ارتباطات کجاست؟ و گفت من نمی توانم قبول کنم که خدایی که ما را آفریده و خودش به ما قلب داده هیچ راهی برای این نوع ارتباط نگذاشته باشد و گفت من می خواهم با رعایت حد و مرز دینی وارد این ارتباط شوم و با کمی تامل مادر حد و مرز دین کجاست؟ حال من از شما استاد عزیز یاری می طلبم برای پاسخ دادن به جوان دلباخته ام یاریم دهید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند علاقه به جنس مخالف را در انسان قرار داده تا خانواده شکل بگیرد و چنانچه دختر و پسر جهت تشکیل خانواده با یکدیگر صحبت کنند از نظر شرعی در آن حدّ مجازاند، ولی صحبت با نامحرم به خودی خود شرعی نیست و موجب از بین‌رفتن روح ایمانی انسان می‌گردد. موفق باشید

نمایش چاپی