بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: عرفان عملی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
10703
متن پرسش
با سلام: جناب آقای طاهرزاده، من شما را هرگز نمی بخشم اگر شما واقعا یک فرد متدین هستید بیایید و برای رضای خدا چند هفته به جای اینکه اینقدر شاگردانتان را خشک مقدس و گوشه گیر کنید چند هفته ای هم در مورد ثواب صحبت کردن و رسیدگی به زن و فرزند برای آن ها صحبت کنید و آداب زندگی کردن به آن ها بیاموزید نه این که با آموزش های خشک خود آن ها را گوشه گیر و منزوی تربیت کنید و کانون خانواده ها را از هم بپاشانید. نمی دانم شاید خود شما هم همین طور باشید باید از خانمتان سوال کرد .
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم این حرکات را که می‌گویید نباید پای اسلام گذاشت و بنده هم مکرر به‌خصوص در شرح آیه‌ی 21 سوره‌ی روم عرض کردم که دین ما می‌فرماید با اُنس با همسر و لذّات حلال، شوقِ عبادت در ما ایجاد می‌شود. حتی جریان آن اصحاب را عرض کردم که خانواده را برای عبادت ترک کرده بودند و چگونه رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» ناراحت شدند. دیگر خودِ افراد باید خود را اصلاح کنند. موفق باشید
10683
متن پرسش
با سلام حضور استاد: اینکه گفته می شود تعداد رکعات نمازهای واجب زیاد بوده و خداوند در شب معراج به امت پیامبر (ص) تخفیف دادند، صحت دارد؟ و اگر صحت دارد حقیقت این امر به چه معنی است؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: روایاتی بدین مضمون در مجامع روایی ما هست به این معنا که رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» طالب دستورالعمل‌هایی بودند دارای حجم کم‌تر از جهت زمان با تأثیر بیشتر که نتیجه‌ی آن این عباداتی شد که ما داریم. این یک نکته‌ای است که هر سالک الی اللّهی به دنبال آن است و این روایت‌ها می‌خواهد بگوید دستورات اسلام جامع‌ترین شکل سلوک را در بردارد. موفق باشید
10690
متن پرسش
سلام علیکم: شیوه ی مواجه‌شدن با افرادی که دورو هستند و با آنها معاشرت داریم (خانواده، محل کار، همسایگان و...) به چه شکل می‌بایست باشد، آیا دستوری جهت دورشدن از آنها وجود دارد؟ مثلا آیا اگر فردی در محل کار خود دارای همکاری با شخصیت دورو هست، آیا می‌بایست از او فاصله بگیرد، و یا در خانواده چه طور؟ تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در روایات از یک طرف به ما دستور داده‌اند که یک‌سوم ایمان «تغافل» است، یعنی خیلی به روی خود نیاوریم که آن‌ها چه کارهایی می‌کنند، و از طرف دیگر به ما فرموده‌اند با این افراد مدارا کنید، «وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِراماً» و هنگامى که با لغو و بیهودگى برخورد کنند، بزرگوارانه از آن مى‏گذرند. موفق باشید
10675
متن پرسش
یا سلام و تشکر فراوان: بر اساس مطالعه ای که از کتابای جنایعالی داشتم و دارم چند سوال برایم ایجاد شده که از جمله (1. منظور از بندگی خداوند یعنی چه و چگونه به آن دست یابیم؟ 2. از اینکه امام زمان (عج) یک انسان کامل می باشد باید به آن چگونه متوسل شد و به امام چگونه برسیم؟) تو رو خدا شما کمک کنید که از این سردرگمی ها ، دوگانگی های جامعه نجات پیدا کنیم و در آن دنیا شرمنده ی خدا، اهل بیت (ع) و شهدا نباشیم و نشیم؟ با تشکر فراوان وکمال قدر دانی از شما استاد ارجمند
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بندگی خدا یعنی اتصال جان خود به نور حضرت اللّه که کمال مطلق است. شریعت الهی لطف خدا است برای آن‌که ما بتوانیم در بندگی او به آن‌چه باید برسیم، برسیم 2- در کتاب «مبانی معرفتی مهدویت» عرض شده که حقیقت انسانیتِ هرکس امام زمان«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» هستند. هر اندازه ما از جنبه‌های حیوانی خود فاصله بگیریم و با رعایت حرام و حلال الهی به نور عصمت نزدیک شویم، به امام زمان‌مان نزدیک‌تر شده‌ایم. امروز سخن امام زمان«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» را از زبان نایب او حضرت آیت‌اللّه خامنه‌ای«حفظه‌اللّه» می‌توانید بشنوید. نگران سردرگمی‌ها نباشید. گفت: «تو پای در راه نه و هیچ مپرس/ خودْ راه بگویدت که چون باید کرد». موفق باشید
10663
متن پرسش
سلام علیکم: 1. چرا انسان هم مثل حیوانات که دارای درجه وجودی کمتری از انسان هستند اما در عین داشتن مقامات عالی اللهی و مقام خلیفه الله بودن دارای بدنهای مادی متفاوتی نیستند، مثلا ما در سنگها سنگ آهک، عقیق، مرمر و غیره داریم در نباتات همینجور در حیوانات گرگ داریم، زرافه، آبزیان، برندگان، حشرات و... چرا انسان در عین خوب بودن در بیشگاه اللهی دارای شکلهای بسیار متفاوت و عجیب نیست؟ 2. آیا آدمهایی مثل رسول ترکها و علی گندابی ها و طیب ها وجود خارجی داشته اند یا داستانند؟ اگر راستند بعد از رجوع مردانه شان به حق با ادبارشان و با قبضشان و با نا امیدی شان چگونه برخورد می کردند و چگونه تا اخر بر صراط ماندند؟ مگر در حدیث نداریم هیچ کس نیست مگر اینکه در هر 40 روز حدیث نفس دارد؟ با آن گذشته عجیبشان چگونه از نا امیدی عبور می کردند؟ ریشه عبادت نکردن مستمر را در چه می بینید و چرا ما زیاد نا امید می شویم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- هر روحی برای استکمال خود بدن می‌خواهد، آن‌هم بدنی مناسب آن روح و اهدافی که آن روح باید از طریق آن بدن به آن‌ها برسد. آیت‌اللّه شجاعی در کتاب «معاد یا بازگشت به خدا» نکاتی در این رابطه دارند 2- هرکس وارد زندگی دینی شد اقبال و ادبارش در فضای دین است، یک روز حجاب‌های او رقیق است و راحت‌تر به حق نظر دارد و یک روز حضرت حق با اسم جلال بر او تجلی می‌کند و او عملاً در ادبار قرار می‌گیرد تا با همّت بالاتری وارد میدان دینداری شود. باید برسیم به این نتیجه که همه‌ی امور خود را با رجوع به حضرت حق رفع کنیم، در این صورت ارزش عبادت برایمان روشن می‌شود. موفق باشید
10656
متن پرسش
با سلام: نظر استادی در باب احادیثی که می فرماید رزق روزت را داشته باش و حریص برای فردا نباش، این بود که از باب مثال در همین نان خریدن ها باید مواظب بود که وقتی نانوایی هم می رویم به قدر نیاز همان روزمان نان تهیه کنیم ای بسا ما برای دو روز نان می خریم و عده ایی را که آخر وقت به نانوایی می رسند از رزق همان روز یا شبشان محروم می کنیم. و مثال هایی از این دست. خواستم نظر شما را در این گونه حساسیت به حقوق دیگران بدانم که نظرات صحیح است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت صادق«علیه‌السلام» می‌فرمایند ما اندوخته‌ی یک سال را نگه می‌داریم و بقیه را به نیازمندان می‌دهیم. با توجه به این امر باید عمل کنیم، البته اگر ذخیره‌‌کردن ما موجب کمبود نشود. و در رابطه با آن روایات باید در صحنه‌ی عمل که مشغول کسب و کار هستیم متوجه باشیم نگران رزق آینده‌ی خود نباشیم، رزق آینده در آینده ظهور می‌کند. موفق باشید
10659
متن پرسش
سلام علیکم: در قنوت نماز وتر حین استغار و یا دعاهایی که جنبه استغار و آمرزش دارد چگونه باید گریه کنیم که حجاب نشود؟ با یادآواری گناه هایی که انجام دادیم؟ یا فقط سعی کنیم احساس حضور در محضر حق را تقویت کنیم و خود را نبینیم و اشکها از عظمت حق و ناچیزی ما سرازیر شود؟ یا...؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی به لطف الهی قلب متوجه افقی شد که در برابرش قرار گرفته و طالب هرچه بیشتر نزدیکی به آن شد، اشک به عنوان قدم‌های نزدیکی به حق به میان می‌آید. کار شما آن است که با پشتِ کار کامل در نیمه شب به حضور حق در آیید، باقی را به خدا بسپارید. موفق باشید
10625
متن پرسش
سلام: حضرت استاد معنای ثواب دردیدگاه وجودی چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: یعنی عامل اُنس با حضرت حق. موفق باشید
10627
متن پرسش
با سلام: خصوصی جواب داده شود لطفا. سوال: آیا در باب سلوک اگر اینجانب ببینم در نماز صبح به شکل فرادا احیانا حضور قلب بیشتری دارم می شود که در جماعت مسجد شرکت نکنم یا اثر تکوینی جماعت بیشتر از آن است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اثر تکوینی جماعت بیشتر است، زیرا علاوه بر آن‌که به دستور خدا نماز خوانده‌اید، به دستور خدا در جماعت هم شرکت کرده‌اید. موفق باشید
10616
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: با توجه به سوال 10550 می خواستم بدونم اولا چرا آنقدر زود باید امتحانش رو پس بدهم، دوما اینکه شما فرمودید مهم نوع برخورد با این امتحانات است و حال آنکه من عرض کرده بودم که از اکثر این امتحانات سرخورده و شکست خورده بیرون می آیم و این باعث ترس من شده و شیرینی عبادتم رو تحت تاثیر قرار داده. لطفا بفرمایید چگونه می توانم در برابر این امتحانات محکم باشم و راحت از آن ها گذر کنم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: دیر یا زود پس‌دادن امتحان مربوط به نوع نگاهی است که خداوند به بندگان خود دارد و این حُسن است که با ما سریع برخورد می‌کند، ولی همین‌که شما را متذکر می‌کنند دوباره از امتحان درست بیرون نیامدی، دلیل بر آن است که آنچنان که فکر می‌کنید شکست نخورده‌اید، امیدوار باشید. موفق باشید
10610
متن پرسش
سلام استاد: امشب خیلی مستاصل بودم، بی هدف اینترنتمو روشن کردم. یه لحظه به دلم خورد سایت شما رو سرچ کنم. وقتی دیدم که به سوالهای همه جواب می دید اشک تو چشمام جمع شد، با بغض گریه کردم. ازتون ممنونم که تو این روزگار بی امامی، با حوصله جواب سوال های ما رو می دید. من تا حالا شما رو ندیدم نزدیک سه الی چهار ساله با کتابهاتون آشنا شدم و تو شهرستان زندگی می کنم. استاد خیالات بیهوده دست از سرم بر نمیداره، نمیدونم چی کار کنم؟ مستاصل شدم. حتی سیر مطالعاتی داشتم ولی به محض اینکه میذارم کنار دوباره شروع میشه. تو زندگیم وابستگی شدیدی به یه آدم دارم که اون همیشه من رو ازخودش رونده، دلم می خواد رهاش کنم ولی خیالش دست از سرم برنمیداره، بهم بگید چی کار کنم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: گفت: «آب گِل خواهد که در دریا رود/ گِل گرفته پای او را می‌کِشد» تا نمی‌خواستید به دریای توحید روید که نمی‌دانستید این خیالاتِ مزاحم را دارید! پس معلوم است راهی به سوی شما گشوده شده که این گِل‌های تعلقات مانع است. راه‌کارِ رفع این مشکل خیلی روشن است و آن چیزی نیست جز «مقاومت در مقابل این خیالات»، به همان روشی که آیت‌اللّه بهجت«رحمة‌اللّه‌علیه» می‌فرمایند که «آمدنش دست شما نیست، ولی شما دنبال نکنید» تا آرام‌آرام از قوت و قدرت بیفتد در آن صورت به شکل معجزه‌آسایی می‌بینید در فضای دیگری زندگی می‌کنید که از آن خیالات، دیگر خبری نیست. طول می‌کشد، ولی راه‌کار همان است که آن عارف جلیل‌القدر فرمودند. موفق باشید
10587
متن پرسش
با سلام و احترام: آنگونه که بنده از مباحث شما متوجه شده ام معیار زهد در زندگی این است که هیچ چیزی بیش از نیاز خود نخواهد و هر چه که انسان بیش از نیاز خود داشته باشد مانع سلوک او خواهد بود. در مقابل نظر دیگری نیز که ظاهرا طرفداران بیشتری دارد وجود دارد که انسان هر چه داشته باشد اشکالی ندارد لازم نیست انسان به حداقل ها اکتفا کند و معیار زهد آن است که انسان به آن دلبستگی نداشته باشد. خواهش من آن است که بفرمایید در زندگی فردی و در تمدن اسلامی کدامیک از این دو باید معیار قرار گیرد.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم در نگاه سلوکی باید ذهن خود را از زیر بار ثروت‌هایی که بدان نیاز نداریم آزاد کنیم، ولی این بدین معنا نیست که پول غسل و کفن خود را هم در دست نداشته باشیم. و از طرفی در نگاه تمدنی نیز باید قدرت تمدن‌سازی خود را رشد دهیم حتی اگر به معنای داشتن امکاناتی است که لازمه‌ی آن تمدن است نباید به اسم زهد، قدرت تحرک خود را در تحقق اهداف خود از بین ببریم.
10589
متن پرسش
سلام: خواستم در مورد کار کردن برای رضای خدا که در جلسه مکارم الاخلاق این هفته صحبت کردید توضیحی بخواهم. و آن اینکه «کار کردن برای رضای خدا مطلوب است یا برای رضای خدا کار کردن؟ و اصلا اگر تفاوتی هست بین این دو نگاه، نگاه مطلوب چگونه کسب می شود؟» امیدوارم وقتتان را با این توضیح نگرفته باشم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی مقصد ما در تلاش‌هایمان جلب نظر و رضایت پروردگارمان باشد حضرت حق همه‌ی امورات ما را به عهده می‌گیرد. عمده رویکردی است که ما باید در کارهایمان داشته باشیم. موفق باشید
10593
متن پرسش
با سلام: حدود 26 ، 27 سال از خداوند متعال سن گرفتم اما متأسفانه در این سال ها تمام نعمت های پروردگارم رو در گناه و غفلت صرف کردم، خدا شاهد است الان جز بندگی و رسیدن به رضای حضرتش، جز خدمت و نوکری امام زمان (عج) آرزویی و هدفی ندارم، اما سرگشته و حیران همراه با نفسی که یک عمر افسارش بدست شیطان بوده نمی دونم چکار کنم، توی یک شرکتی مشغول به کار هستم که اونجا هم شرایطش همه غفلت و گناهه و بخاطر شرایط مالی خانوادم و عدم رضایت مادرم اونجارو هم نمی تونم ترک کنم، خواهشمندم از استاد راهنماییم کنن. التماس دعا یا علی
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شما هرجا هستید طبق وظیفه عمل کنید، مطمئن باشید خداوند هم شرایط سلامت دین شما را فراهم می‌کند. موفق باشید
10510
متن پرسش
سلام: در جلسه دوشنبه گفتید برای شخص با تقوا کار یک نوع سلوک است. ۱- لطفا بیشتر توضیح دهید که هدف کار کردن رو چگونه در خود اصلاح کنیم بگونه ای که در سلوک موثر باشد؟ ۲- اگر در محل کار بعضا بیش از حدی که معصومین فرمودند از ما انتظار کار کردن داشته باشند مثلا ۱۲ الی ۱۶ ساعت در این جور مواقع نیت ما چگونه باید باشد اگر به آنها بله بگوییم نشان دهنده این است که ما رزق رو دست آنها می بینیم و تن به کار بیش از حد داده ایم. (یقینمان هنوز آن قدر کامل نشده که جرات نه گفتن داشته باشیم) اگر جواب نه به آنها بدهیم که مثلا مساوی است با از دست دادن کار (البته می دانم که اشکال در کمی تقوا ست) بنده فکر می کنم با شرایط موجود فعلا طبق مسیری که موجود هست پیش برویم و به صورت جدی سعی در حفظ تقوا و ورع داشته باشیم تا به لطف خدا به مرحله ای برسیم که جز الله نبینیم و اگر کسی خواسته بیجا داشت با قاطعیت جرات نه گفتن را داشته باشیم. آیا این فکر بنده درست است؟ لطفا توضیح بفرمایید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- وقتی با کار خود یک نیاز جامعه را جواب می‌دهید و انگیزه‌ی شما بیش از آن‌که پول باشد خدمت است آن کار سلوک الی اللّه خواهد بود 2- بالاخره خداوند فعلاً این کار را برای شما مقدّر کرده و چون ترک آن یک نوع بیکاری است آن را به فال نیک بگیرید. موفق باشید
10438
متن پرسش
با عرض سلام و تسلیت ایام عاشورای حسینی: استاد در شرح صوتی چگونگی فعلیت یافتن باوری های دینی مثالی زدید به این مضمون که بعضی اوقات برای انسان امکان و توانایی خرید یک چیزی برای انسان هستش اما دل آدم باهاش نیست دلیل آوردید چون نفس انسان آزاد از زمان و مکان هست بطور اجمالی مثلا در 10 سال آینده حضور پیدا میکنه و میفهمه که این اتفاق های بد میفته و به همین علت این حس به انسان منتقل میشه. استاد ممنون میشم اگه ارشاد بفرمایید اینگونه موارد قابل اعتماد تو این تصمیم گیری من که در ذیل آورده می شود هستند؟ 1- استاد شغلی الان بنده دارم پروژه ای هستش یعنی تا زمانی که کار هست و یا پروژه جدیدی میاد سرکار هستم و گرنه عذرم را می خواند. اتفاقی که در شغل قبلی بنده در نهایت ناباوری و یا خلاف محاسبات بنده اتفاق افتاد و چندین ماهی طول کشید کار پیدا کنم(دوران سختی بود) فکری که الان ذهنم را مشغول کرده اینه که با اینکه الحمدلله سرکار میرم اما برداشت بنده از اوضاع شرکت (یا توهمات بنده) اینطور بهم القا میکنه که ممکنه دوباره بیکار بشم و باید دنبال کار بگردم از طرف دیگه نمی دونم چرا با اینکه آدمی هستم که از تغییر و سعی کوشش نمی ترسم اما این دفعه دلم به دنبال گشتن شغل جدید نیست. تو این وسط هم همسرم به من طعنه میزنه و میگه اگه در موازات شغلت دنبال کار بگردی چیزی از دست نمیدی. استاد بین دل و عقل گیر کردم یک طرف بحث توحید، توکل، رزق و روزی، اعتماد به خدا، کاهش سرعت زندگی ماشینی و ... هستش طرف دیگه عقل تدبیرگر و استدلال بین و خواطر تلخ گذشته. استاد از وقتی که می گذارید و راهنمایی می فرمایید چکار باید بکنم. سپاسگزارم. 2- موضوع دیگه اینه که یه مدتی است با همسرم دنبال خرید خانه ای هستیم بعضی مواردی پیش اومده که چندین چیز خونه مطابق با معیارها مون نیست اما یک حسی گرم و صفایی با بازدید اون خونه بهمون دست داده. می خواستم بدونم اینا توهم یا احساس گذراست و یا که نه میتونیم تو تصمیم گیری ها بهش اعتماد بکنیم. باتشکر التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- آنچه در بحث «چگونگی فعلیت‌یافتن باورها» عرض شد را به طور کلی در نظر بگیرید و در ذیل آن مطابق شریعت و روش عقلا عمل کنید و به خود اطمینان دهید همان خدایی که فعلاً این شغل را برای من تهیه کرده، مرا تنها نمی‌گذارد پس بدون دغدغه زندگی خواهید کرد 2- در مورد خانه انسان بیشتر با دلش زندگی می‌کند تا با عقلش، درست است که نباید عقل را زیر پا گذارد، ولی نباید دل را هم بی‌محلی کرد. موفق باشید
10442
متن پرسش
با سلام و عرض ارادت: در جواب یکی از سوالات برای حضور قلب در نماز فرمودید: «وَ انْوِ عِنْدَ افْتِتَاحِ‏ الصَّلَاةِ ذِکْرَ اللَّهِ وَ ذِکْرَ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ اجْعَلْ وَاحِداً مِنَ الْأَئِمَّةِ نَصْبَ عَیْنَیْک‏..» در هنگام شروع نماز نیت کن یاد خدا و یاد رسول خدا را و یکی از ائمه را در مقابل خود قرار ده و نماز بخوان. میشه لطف کنید از لحاظ عملی توضیح دهید که اگه من بخوام امام زمان (عج) را در مقابل خود قرار بدم و نماز بخوانم چکار باید بکنم؟ یعنی به جای خدا خود را در حضور حضرت قائم (عج) تصور کنم و با هاشون مناجات کنم؟ هنگام گفتن ایاک نعبد و ایاک نستعین روی صحبتم با امام زمان (عج) باشه؟ هنگام رکوع و سجود یعنی برای ایشان رکوع و سجود کنم؟ هنگام قنوت از ایشان طلب حاجات بکنم و .... استاد اگه برداشتم خیلی پرت هستش مرا به بزرگی خود ببخشید بنده شاگرد خوبی نیستم. با تشکر التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «چگونگی فعلیت‌یافتن باورها» سعی شده این مطلب تبیین شود. باید آن حضوری که به جهت تجرد نفس در عالم داریم را به سوی نور وجودی ائمه«علیهم‌السلام» سیر دهیم و به احساس حضور آ‌ن‌ها در محضر حق، خود را در محضر حق حاضر کنیم. موفق باشید
10445
متن پرسش
سلام علیکم: 1. تفاوت سیره و نگاه شما با بزرگانی چون مرعشی نجفی و آیت الله شاه آبادی در چیست؟ در جواب سوال آن کاربر که شما فرمودید شاید نیاز نباشد تمام ماه محرم و صفر را مشکی ببوشیم این بزرگان هم خود و هم خانواده را به انجام آن سفارش می کردند. اگر کسی نذر کند یا باعث متذکر شدن و از بین نرفتن فضای مصیبت ال الله بشود چه؟ و اصولا چرا شما نهی می کنید؟ اگر در این فضای گناه آلود کسی بخواهد خود و خانواده و اطرافیان را با این امر متذکر کند اشکال کار در چیست؟ مطلوبمان حفظ این فضا است و جانمان جای خالی محرم را تاب نمی آورد. 2. اگر در شروع سیر مطالعاتی بخواهیم خود را یا بهتر بگویم فضای فکر خود را مجبور به حفظ فضای حظور کنیم و قلب این عمل را بعد از مدت کوتاهی حتی بعد از چند دقیقه بس بزند و نبذیرد و احساس خستگی و کسلی کند چه کنیم؟ ایا آن فضای فکر را به زور هم شده حفظ کنیم؟ آیا اگر قرار است فشار نیاوریم و ریاضت لازم را نکشیم این فرار از وجود نیست؟ مگر اگر ول کنیم موضوعی برای فکر در آن لحظه بهتر از این فضا وجود دارد؟ با احساس خستگی در این حال چه کنیم؟ ممنون.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مسیر سیر الی اللّه در عین آن‌که هرگز نباید تسلیم نفس امّاره شد و باید در زیر سایه‌ی دستورات شرع خود را جلو برد، در عین حال نباید آنچنان به خود سخت بگیریم که نفس ناطقه به زحمت بیفتد و ریاضت‌ها را تلخ احساس کند، حال اگر عزیزی مثل آیت اللّه مرعشی نجفی و یا آیت‌اللّه شاه‌ابادی با آمادگی روحی و با پوشیدن لباس مشکی در ماه محرم و صفر احساس صفای خود را حفظ می‌کنند معلوم است که این کار را انجام می‌دهند، ولی اگر ما چنین احساسی را نداشته باشیم و برعکس، ممکن است نفس ناطقه احساس فشار بکند لازم نیست انجام دهیم. موفق باشید
10399
متن پرسش
ﺩﺭ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ سوالات قبلی ﺍم ﺩﺭﺑﺎﺭه ﺭﻭزه ﻣﺴﺘﺤﺒﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﯾﺎﺿﺖ ﺷﺮﻋﯽ ﻭ ﻧﻤﺎﺯ ﺷﺐ ﺳﻮﺍﻝ کرده بودم، ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩﯾﺪ ﻣﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﻃﺒﻖ ﺷﺮﯾﻌﺖ ﺍﻟﻬﯽ ﻋﻤﻞ ﮐﻨﯿﻢ. ﻣﻦ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻧﺸﺪﻡ ﺁﯾﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﮐﺎﺭﻫﺎ ﺭﺍ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﻫﻢ یا ﻧﻪ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که عرض کردم شریعت تکلیف هرکس را مطابق شرایط و احوالش تعیین کرده و لذا هرکس باید نسبت به موقعیت خود مستحبات را انجام دهد. موفق باشید
10405
متن پرسش
سلام: ببخشید اگه میشه لطفا اینو شخصا توی میلم جواب بدین. چون صد در صد اوناییکه توی وبسایت شما میان اعتقاداتشون از من خیلی قوی تره. یه سوالی هست که همیشه ذهن منو درگیر خودش کرده. و هیچ وقت جواب درستی واسش پیدا نکردم. هر چقدر که فکر می کنم متوجه نمیشم که چرا ما باید عزاداری کنیم؟ آخه به نظر من این کار اصلا فایده ای نداره. من همیشه به این معتقد بودم که کاری که امام حسین (ع) کرد یه کار خیلی بزرگی بود که ما باید ازش الگو بگیریم. نه اینکه واسش گریه کنیم. بفهمیم که آدم واسه ی رسیدن به هدفش حتی یه جاهایی لازمه که خانواده اش رو فدا کنه. ولی آخه گریه؟؟؟؟ اما از یه طرف می بینم که گاهی توی این عزاداریها یه معجزاتی اتفاق میفته. دلیلشو نمیدونم. واسه همین شک کردم که آیا فکری که من می کنم اشتباهه؟ اگه میشه لطفا شخصی پاسخ بدید. خواهش می کنم. خیلی تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ممکن است این سؤال، سؤال بعضی از کاربران محترم نیز باشد، پس اجازه دهید عمومی مطرح شود. عنایت داشته باشید جریان اشکی که در مورد امام حسین«علیه‌السلام» مطرح است جایگاه خاصی در سیر و سلوک دارد قضیه‏ى کربلا یک فرهنگ فوق العاده‏اى است، انسانِ کاملى به صحنه آمده است و مأمور است در راستاى ادامه‏ى نهضت خود موضوع اشک بر شهداى کربلا را جهت اصلاح بشریت به نحوى خاص جزء مأموریت خود قرار دهد به همین جهت در روایات متعدد روى گریه براى شهداى کربلا تأکید شده است. حتى از قبل مشخص است که حضرت اباعبدالله (ع) چنین مأموریتى را به عهده دارند. در روایت داریم حضرت امیرالمؤمنین (ع) به امام حسین (ع) فرمودند: «یَا عَبْرَةَ کُلِّ مُؤْمِنٍ فَقَالَ أَنَا یَا أَبَتَاهْ؟ فَقَالَ نَعَمْ یَا بُنَی» ؛ اى عاملِ اشک هر مؤمنى! امام حسین (ع) سؤال کردند، مرا مى‏فرمائید اى پدر؟ حضرت فرمودند: آرى اى پسرم. چون این اشک، اشک جبران آن کمالى است که از آن دور افتاده‏ایم و امام حسین (ع) و اصحاب آن حضرت ما را متوجه آن کمال مى‏نمایند. حضرت سیدالشهداء (ع) مى‏فرمایند:«أَنَا قَتِیلُ الْعَبْرَةِ لَا یَذْکُرُنِی مُؤْمِنٌ إِلَّا اسْتَعْبَر» من کشته‏ام براى اشک، هیچ مؤمنى یادم نمى کند مگر آنکه گریه خواهد کرد. اشکى که در شیعه هست با ناراحتى‏هاى عاطفى و احساساتى فرق اساسى دارد، اشک براى حسین (ع) عامل رابطه‏ى انسان با مقاصد قدسى است و لذا نه تنها شادى و نشاط را از شیعیان نمى‏گیرد، بلکه شادى و نشاط در زندگى شیعیان موج مى‏زند. ولى نباید آن را با لذت‏گرایى یکى گرفت، زیرا تفاوت زیادى است بین آن شادى که با پرهیزگارى همراه است و روح معنوى دارد با آنچه امروز در غرب هست که لذت‏گرایى، مقصد و معبود شده است. در شیعه، شور زندگى با یادآورى غمِ غربت نسبت به عالم قدس همراه است و با فرهنگِ «مرگ‏آگاهى» راه خود را از قهقهه‏هاى اهل غفلت جدا کرده و سعى دارد خود را در فرحِ حضورِ با حق حفظ کند و اشک بر حسین (ع) طلب آن فرح است و آن‏هایى که غمِ غربت در این دنیا را مى‏شناسند، مى‏فهمند حزن مقدس چه حلاوتى دارد و مواظب‏اند گرفتار لذت‏گرایى و خوش‏گذرانى اهل دنیا نشوند و از ارتباط با حقایق وجودى عالم محروم نگردند. از آن‏جا که همگى ما مرگ را در پیش خود مى‏نگریم ممکن نیست چون غافلانِ از غیب و قیامت از زندگى لذّت مستانه ببریم و راز فرهنگ شیعه در «مرگ‏آگاهى» و جدایى از قهقهه‏هاى مستانه‏ى اهل غفلت همین است که با حزنى معنوى‏ در فرحِ حضور در محضر حق قرار دارد و متوجه است که ما در مقام موجوداتى معنوى، با این عالم بیگانه‏ایم و یک نحوه باطن‏گرایى را دائماً مدّ نظر داریم. شیعه با پیروى از ائمه‏علیهما السلام این نکته را دائماً مدّ نظر دارد که این جهان ناقص‏تر از آن است که بتوان در آن با نور حقیقت به طور کامل ارتباط پیدا کرد. و اگر این غم مقدس نبود عناصر شادى‏بخشِ افراطى بر زندگى شیعه غالب مى‏شد و به مردمى تبدیل مى‏شدند که بیشتر لذت‏گرا و خوش‏گذرانند. رسول خدا (ص) فرمودند:«کُلُّ عَیْنٍ بَاکِیَةٌ یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِلَّا عَیْنٌ بَکَتْ عَلَى مُصَابِ الْحُسَیْن»؛ هر چشمى فرداى قیامت گریان است غیر از چشمى که در مصیبت حسین (ع) گریه کند. روایت فوق از شدت تأثیر اشک بر امام حسین (ع) در عمیق‏ترین ابعاد انسانى خبر مى‏دهد که در قیامت ظاهر مى‏شود. آن‏کس که عاطفه‏ى خود را درست مدیریت کند و بخواهد بهترین مصداق را جهت تغذیه‏ى عواطف بیابد، مى‏پذیرد اشک براى اباعبدالله (ع) موجب صیقل قلوب و گشادگى روح مى‏شود و عامل رشد ایمان و حفظ آن از یک طرف و دورى از دنیا و صفات رذیله از طرف دیگر مى‏گردد. اشک براى حسین (ع) نمونه‏ى به فعلیت رسیدن ایمان است. زیرا ایمانى که به پاک‏کردن قلب و زلال‏ساختن دل و دگرگونى آن منتهى نشود، ایمانِ فعلیت‏یافته نیست و نمى‏توان به وسیله‏ى آن، انس با خدا را از یک طرف و ایثار و فداکارى و جهاد را از طرف دیگر به دست آورد و از نفاق درونى رهایى یافت. اشک براى حسین (ع) موجب احیاء قلوب و آزادى عقل از اسارت هوس‏ها و غفلت‏ها است. در عین عطوف‏شدن، شجاعت به‏بار مى‏آورد. و این قصه‏ى مؤمنى است که «سلاحُهُ‏الْبکاء» اسلحه‏ى او اشک است، پس آن اشکى که اسلحه‏اى براى مقابله با دشمن درونى و بیرونى نباشد، اشک بر حسین (ع) نیست. بنابراین کربلا و عاشورا یادآورى یک حادثه و واقعه نیست، بلکه حضرت سیدالشهداء (ع) در شرایطى که دین جدّشان در حال به حاشیه‏رفتن است مى‏خواهند با توجه به حقیقت و با فرهنگ اشک و از طریق سیر قلبى، آن را احیاء کنند. این نوع بازگشت، با کتاب و مقاله به دست نمى‏آید، بلکه با عزادارى و نوحه و ناآرامى قلب به دست مى‏آید. قلب باید بسوزد. یک نحوه سیر روحانی است مثل اشکی که اولیاء الهی در نیمه شبان می‌ریزند تا راه قرب الهی خود را هموار کنند، در جایی این‌طور عرض کردم. موفق باشید
10374
متن پرسش
سلام آقای طاهرزاده: اگر من که الان سنم 18 سال است شروع به برنامه ریزی و سیرو سلوک و مطالعه آثار شما کنم، آیا می توانم به وجود برسم و غرق در توحید شوم و ترس و اضطراب در درونم نابود بشود و به مقامات عالیه برسم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما به امید خدا باید به هر طریقی خود را در مسیری قرار دهیم که شریعت الهی جلوی ما گذاشته و مطمئن باشیم در دنیا و آخرت نتیجه می‌گیریم. موفق باشید
10375
متن پرسش
سلام : من 18 سالمه، امسال کنکور دارم برای اینکه ریاضت شرعی بکشم باید چه کار کنم؟ با توجه به اینکه اگر بخواهم روزه بگیرم مورد سرزنش و... پدر و مادر و... قرارمی گیرم چه کنم؟ من هر شب نماز شب می خوانم آیا هر شب لازم است؟ اگر حالش نبود و ممکن است عادتم شود و آن شور اولیه از بین برود چه کنم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما باید طبق شریعت الهی عمل کنیم چه حال‌اش را داشته باشیم و چه نداشته باشیم. با تکرار دستورات الهی است که آرام‌آرام قلب آماده‌ی سیر به سوی حق می‌شود. موفق باشید
10366
متن پرسش
سلام علیکم: استاد این همه توصیه به تسبیحات حضرت زهرا شده و به عنوان ذکر اعظم یاد شده اما دل قسی بنده باهاش نمی تونه با معنی های ذیل ارتباط برقرار کنه: الله اکبر به معنی خدا بزرگتر از ان است که وصف شود. الحمدلله به معنی حمد و ستایش مخصوص خداست. سبحان الله هم به معنی پاک و منزه است خدا. میشه لطف کنید و یک معنی از سه تا ذکر که قلب رو بتونه تسلی بده بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این را باید به مرور کشف کنید که همه‌چیز را در کبریایی خدا بنگرید تا ذکر اللّه اکبر از جانتان ظهور کند و وقتی «ماهیات» جای خود را به «وجود» داد و وجود را که عین کمال است در همه‌ی عالم ساری و جاری دیدید، ذکر الحمداللّه ظهور می‌کند و از همه عظیم‌تر ذکر سبحان‌اللّه است، که تا به وحدت شخصیه‌ی وجود نرسید و همه‌چیز را غرق وجود حق نیابید، ذکر سبحان‌اللّه ظهور نمی‌کند. فعلاً ذکر سبحان‌اللّه را بگویید تا راه باز شود. موفق باشید
10337
متن پرسش
با سلام: با توجه به جواب قسمت سوم سوال 10309 لطفا بفرمایید اگر کسی بخواهد در سیر من الخلق الی الحق کار کند آیا باید وارد اجتماع و سیاست و... نباشد و فقط روی خود کار کند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در ابتدای امر انسان سالک باید با حقایق مأنوس باشد و وقتی منوّر به نور حقیقت شد به خلق رجوع کند تا حق را از باطل تشخیص دهد. موفق باشید
10321
متن پرسش
با سلام: استاد از روز اول محرم تا اربعین می خواهم چله بگیرم. اولا آیا این کار خوب است؟ ثانیا چکار بکنم در این چله؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر آمادگی‌های معرفتی و روحی باشد، چله‌گرفتن بسیار کمک می‌کند به‌خصوص که زیر نظر استادی باشد که عالِمِ مرشد باشند، ولی فراموش نکنید این مدتی را که انتخاب کرده‌اید با کراهت روزه‌ی روز عاشورا روبه‌رو می‌شوید. موفق باشید
نمایش چاپی