بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: عرفان عملی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
9072
متن پرسش
با سلام و عرض ادب. سوالی داشتم از محضرتون. اینکه در جامعه بود و کار کرد (کار فرهنگی و کاری که هدفش خداست هر چند گاها از هدف فاصله میگیرد) و اشتباهاتی داشت و دایم در ستیز و گریز با نفس و تمایلات نفسانی بود پسندیده است یا اینکه با فاصله گرفتن از اینهمه هیاهو در عالمی جداگانه مشغول کسب علم و عبادت باشیم بهتر است، کدامیک در رسیدن به کمال بهتر است؟ یعنی اول باید کمالاتی رو بدست آورد و بعد وارد شد؟ یا اینکه توام باشد. کما اینکه بزرگانی رو داریم که علی رغم کمالات هیچگاه وارد عرصه یکسری فعالیت ها نشدند و از طرف دیگر شهدا و بزرگانی رو که با کمترین کلاس و درس مدارج کمال را جهشی طی کردند، خلاصه از یک طرف علاقه به تنهایی و یاد خدا و خود بودن هست از طرف دیگر نگران اینکه شاید توفیقاتی بزرگ برای کار و فعالیت و این ستیز و گریزها باشد که همانها در طی چندین سال درس و علم نباشد. ببخشید طولانی شد. ممنون میشم راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر در این تاریخی که فعلاً قرار دارید با خلوص کامل در ذیل شخصیت امام و مقام معظم رهبری به عنوان سرباز واقعی انقلاب وارد میدان شدید و در کنار کسب معارف، در فعالیت‌های فرهنگی وارد شدید، به کمالاتی خواهید رسید که تصور آن را هم از قبل نمی‌کردید، مشروط بر این‌که در هیچ حال خودتان مطرح نباشید. موفق باشید
9063
متن پرسش
سلام علیکم: با عرض ادب و احترام من طلبه پایه اولم تمام شده است ولی الآن چندین مشکل جدی دارم که آزار دهنده است لطفا کمک نمایید. بنده به این نتیجه رسیده ام که اگر بخواهم طلبه به درد بخوری بشم و یک کاری انجام دهم که منبع خیر باشد لزوما باید عبد باشم و تمام دستورات دین را مو به مو انجام دهم مثل امام (ره) که انجام داد و شد! ولی اکنون می دانم مثلا باید نماز صبح بلند شوم و سر وقت یا به جماعت بخوانم ولی یا موقع اذان بیدار نمی شوم (با وجود کوک کردن موبایل برای هشدار صبحگاهی) یا اگر بیدار شوم حب خواب بیشتر از نماز برایم است و گاها اصلا این فکر که بلند شو نماز بخوان به ذهنم نمی آید و می خوابم و نزدیک های طلوع آفتاب بلند می شوم. وقتی بلند می شوم یک احساس خسران و ناامیدی پیدا می کنم و نشاط برای انجام کارهای طلبگی را گاها از دست می دهم و دوباره همین مطلب خود ناراحتی می آورد برایم. از این قبیل مثال ها برایم پیش می آید و من بیشتر اوقات ناراحت و پکر هستم و به حوصله پرداختن به کارهای طلبگی یعنی درس خواندن را ندارم. البته در ابتدای سال که تازه طلبه سده بودم بیشتر انگیزه داشتم و حتی برای نماز شب هم گاها بیدار می شدم ولی حالا؟ لطفا و خواهشا کمکی نمایید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شما با صبر و حوصله کار را ادامه دهید إن‌شاءاللّه منوّر به معارفی و اعمالی می‌شوید که این موانع را برطرف می‌کند. معلوم است که شیطان در این مسیر بیکار ننشسته، سعی می‌کند شما را ناامید کند، اعتنا نکنید، کار را ادامه دهید. موفق باشید
9067
متن پرسش
باعرض سلام و توفیق روز افزون برای استاد: در بحث رجوع به وجود (که برای بنده کشف معرفتی که سالها بدنبال آن می باشم بتوسط جنابعلی بوده است) بعنوان افق سیر و جهت محقق شدن آن با توجه به مطالب کتاب ارزشمند سلوک ذیل شخصیت امام (رضوان الله) آنچه که من متوجه شدم حضرتعلی دو راه کار ارائه داده اید: 1) پرداختن به مباحث معرفت النفس و کتب مربوطه بعنوان بهره گیری از نفس ناطقه ملموس. 2) تزکیه نفس جهت اشراق حقیقت وجود با توجه به ظرفیت وجودی هر کس که با ترک محرمات و انجام واجبات و مستحبات حاصل می شود و به زعم بنده استفاده از دو ابزار عقل و قلب برای بحضور آوردن وجود و درک حضوری آن است بر خلاف عقیده بعضی از دوستان من که معتقدند بحث وجود درخور ما نمی باشد که بحثی پیچیده و در اختیار فلاسفه می باشد. می خواستم نظر حضرتعالی را در خصوص رجوع بوجود بدانم که آیا مطلب همان است که بنده فهمیدم یا چیز دیگری است و عقیده دوستان صحیح می باشد یا خیر؟ راهنمایی بفرمایید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث «وجود» بدیهی‌ترین بحث است، کافی است ما درست با آن برخورد کنیم. امروز دوره‌ی متافیزیک و مفهوم‌گرایی و به حجاب‌بردنِ «وجود»، گذشته است. تاریخ دیگری شروع شده، بعضی‌ها هنوز در گذشته زندگی می‌کنند و به هیچ‌چیزی نمی‌رسند. اساساً تفکر، تفکر «وجود» است و حضور در محضر حق، خدا دیگر غائب نیست که ما با خدایی که غایب است زندگی کنیم، خداوند با نور انقلاب اسلامی ظهور کرده است. در بحث بر روی آیه‌ی 41 سوره‌ی احزاب عرایضی در این مورد داشته‌ام. موفق باشید
9071
متن پرسش
سلام استاد: من و دوست هم مباحثه ایم میخوایم در راستای دور کردن صفات رذیله و کسب صفات نیکو خصوصا در ماه مبارک اقدام کنیم که انشاالله مورد عفو و رحمت پروردگار قرار بگیریم. برای این منظور شما چه کتابی رو پیشنهاد میکنید؟ معراج السعاده چطوره؟ استاد چطوری مباحث کتاب رو بخونیم و دنبال کنیم که بصورت عملی استفاده ببریم و واقعا تغییر کنیم و نه اینکه خدای ناکرده مثل قبل تنها به حجم اطلاعات خودمون بیفزاییم و بعد از مرگ ازشون بی نصیب بشیم و همه رو از دست بدیم! خواهشا بهمون کمک کنید که تا جوانیم جلوی این خسران رو بگیریم. استاد از تکرار غفلت خسته شدیم ... شرمساریم... به مدد الهی راهنمایی راهگشایی بفرمایید. ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد می‌کنم نامه‌ی 31 نهج‌البلاغه را کار کنید. جلد اول کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» با ویرایش جدید إن‌شاءاللّه متذکر رهنمودهای حضرت علی«علیه‌السلام» به همه‌ی جوانان عالم خواهد بود. موفق باشید
9045
متن پرسش
سلام استاد: شماره 9012 سوالی بود که بنده کرده بودم ممنون از جوابتون اما علت نداشتن نشاط روحی را نگفتید. بنده با خواندن کتابهای شما و رفتن به حوزه خیلی شاد بودم و نشاط عجیبی داشتم اما چرا الان که میخوام به وظیفم عمل کنم این نشاط را ندارم؟ یه سوال دیگه: خاطره ای خوندم از امام خمینی (ره)، ایشان به دختر یا عروسشون گفته بودن من حاضرم تمام عباداتمو بدم در عوض اون صبری که مادر برای بچش میذاره. صبر مادر اگه اینقدر ارزش داشته باشه پس باید اثرشو در معنویت و سلوک انسان نشون بده. پس چرا زنی که با این اعمال به جایی رسیده باشه در عرفان نداریم؟ آیا میشه فقط با انجام این وظایف انسان با امام زمانش ارتباط برقرار کند؟ آیا تا کنون کسی فقط با انجام این وظایف به جایی رسیده؟ اگه ما به جایی در زمینه انس به خدا نمیرسیم مشکلمون کجاست؟ اگر این شبهه برای من روشن کنید تا عمر دارم دعاگویتان هستم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: گاهی حالات معنوی محسوس نیست تنها موقعی که رفت انسان متوجه می‌شود در چه فضایی بوده و او نمی‌ دانسته. هرکس به هر جایی رسید تنها با انجام وظیفه‌ی شرعی رسید ولی بی سر و صدا. خودش مسئله‌ی خودش را با خدا حلّ کرده، خداوند بنا به مصلحت خودش بعضی‌ها را آفتابی می‌کند و بقیه او را می‌شناسند. تلاش کنید در انجام وظیفه هرچه بیشتر خلوص در میان باشد و نه چیز دیگر تا تنها خدا را داشته باشید. موفق باشید
9001
متن پرسش
با عرض سلام و خداقوت. استاد چند سالی هست که متوجه شدم تنها راه رسیدن به آرامش ارتباط با خداست و عمل به دستورات خدا ولی متاسفانه فقط دو یا سه ماه می تونم خودم رو حفظ کنم.. در عرض سه یا چهار روز خدا رو فراموش می کنم و با گناهای کبیره خیلی بدی هر چی ساخته بودم رو خراب می کنم و چند روز دچار عذاب وجدان شدید میشم و باز توبه و از صفر شروع کردن!!! استاد چندین ساله روال زندگیم این شده: چند ماه با خدا بودن و یک دفعه سقوط .. با اینکه در اون چند ماه حالات معنوی بسیار خوبی دارم. از این وضعیت خسته شدم.. کمکم کنید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه راه را درست تشخیص داده‌اید. سعی کنید لذّات دنیایی موجب انتخاب‌های شما نشود بلکه برعکس، هر وقت شرایط لذّات شرعی فراهم بود، آن لذّات را انتخاب کنید. موفق باشید
9012
متن پرسش
سلام استاد: مدتی کتابهای شما را میخواندم و همزمان حوزه هم میرفتم اما متاسفانه به دلیل ازدواج و مشکلات دیگر حوزه را رها کردم و به دلیل بچه دار شدن خیلی کم فرصت مطالعه دارم سوالی که ذهنم را مشغول کرده این است که قبل از ازدواج خیلی خوابهای روحانی میدیدم اما الان تقریبا صفر شده و برایم سوال شده که بنده طبق کتاب زن آنگونه باید باشد از کار بیرون زدم و تمام تلاشم این است: خوب شوهر داری و تربیت نسل خوب. حتی میتوانم حوزه ای بروم که برای بچه ها مهد دارد اما به دلیل خواندن کتاب شما این کار نکردم. پس چرا رشد روحی حس نمیکنم قبلا نشاط روحی داشتم اما الان ندارم نمیدانم مشکل کجاست؟
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: مشکلی در میان نیست. مگر در روایت نداریم هر اندازه عقل انسان رشد کرد، خواب‌دیدن‌هایش کم می‌شود. إن‌شاءاللّه با حضوری جامع‌تر در حال تربیت کودکی هستید که سراسر وجودش را ملائکة اللّه فرا گرفته‌اند و شما دست در دست آن‌ها گذاشته‌اید تا آن کودک را تربیت کنید. موفق باشید
9013
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید: من دبیر دینی و قرآن هستم صبح ها هنگام اذان بیدار می‌شوم نمازم را به جماعت می‌خوانم، یک یا دو سخنرانی گوش می‌دهم کمتر مطاله می‌کنم ساعتی را نیز از طریق اینترنت روزنامه‌ها را مطالعه می‌کنم و بیشتر اوقاتم را با سرگرمی‌های بیهوده که خودم هم راضی نیستم می‌گذرانم. بیشتر اوقات در حال تفکر هستم که چرا از این نعمت فراغت که خدا به من داده درست استفاده نمی‌کنم؟ ولی نمی‌دانم چه کنم؟ و به همین خاطر دچار نوعی افسردگی شده‌ام و حوصله‌ی تفریحات سالم را هم ندارم چون فکر می‌کنم عمر تلف‌کردن است، و اگر تفریح هم نکنم باز هم نمی‌دانم چه کار مفیدی می‌توانم انجام دهم. گاهی به فکر کار اقتصادی می‌افتم، ولی می‌گویم تنها مشغله‌ی خودم را زیاد می‌کنم. لطفا راهنماییم کنید و برنامه ‌ای که خیر دنیا و آخرتم را در برداشته باشد برایم ارسال نمایید. اگر ممکن بود از طریق پیام یا در متن پرسش و پاسخ ها جواب دهید و فقط شماره جواب را ارسال نمایید. با کمال تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا را بگذارید یک کار بزرگ قرآنی را شروع کنید. پیشنهاد می‌کنم بعد از مطالعه‌ی جزوه‌ی «چگونگی کار با تفسیر المیزان» کار روی تفسیر المیزان را شروع بفرمایید. برای ما مقدور نیست از طریق ارسال پیام با عزیزان ارتباط برقرار کنیم. سعی بفرمایید با ثبت آدرس ایمیل، سؤال خود را بفرستید تا جواب سؤال مستقیماً به ایمیل شما ارسال شود. موفق باشید
8995
متن پرسش
با سلام: در مواجه شدن با خطرات ترسی ندارم شرایطش فراهم باشد شجاعت هم به خرج میدهم، بارها خودم را آزموده ام و در خطرات هم انداخته ام، در تاریکی و تنهایی قرار داده ام خیلی وقت است ولی باز تا در تاریکی صدایی می آید دلم میریزد چه کنم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه توحید انسان قوت و شدت یابد انسان به همان اندازه نقشی برای غیر خدا قائل نمی‌شود و واهمه ضعیف می‌گردد. با رعایت دستورات شرعی و ذکر «لا إله إلاّ اللّه» نور توحید را در خود رشد دهید. موفق باشید
9000
متن پرسش
سلام علیکم: من فراگیری علم را با شوق دنبال میکنم اما نسبت به انجام مستحبات رغبتی در خود احساس نمیکنم. نقص من از کجا منشا گرفته است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: گمان می‌کنید در انجام مستحبات علمی به شما اضافه نمی‌شود، در حالی‌که این طور نیست. موفق باشید
8984
متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز: برای من 2 سوال درباره عالم خواب وجود دارد. سوال اول اینکه در شرح زندگی عرفا مثل سید هاشم حداد یا اویس قرنی میخوانیم که این بزرگواران شبها را بیدار بوده اند و خیلی کم خواب بوده اند و حضرت امام خمینی (ره) هم میفرمایند که عاشقان خداوند شبها بیدار هستند. میخواستم بدونم آیا این مطلب درست است و اینکه از لحاظ علمی چطور توجیه میشود با توجه به اینکه نیاز ضروری به خواب وجود دارد؟ سوال دوم اینکه من یکبار به اجبار نتونستم یک شب را بخوایم غیر 1 ساعت نزدیک صبح و در روز حالت عجیبی بر من حاکم بود و نمیتوانستم بر فرض حتی بخندم به راحتی. ولی در هنگام عصر حس کردم که حالت لطافت قلب و شادی زیادی بر من روی آورد و حدود 2 ساعت بعد هنگام نماز مغرب حین نماز حالت گریه عجیبی هنگام خواندن سوره های قرآن رخ داد و بعد از نماز هم به یاد مظلومیت امام حسین (ع) گریه کردم بطور شدید. این در حالی است که در روزهای معمولی به راحتی حتی در مراسم محرم نمیتونم گریه کنم. به نظر شما نخوابیدن به این صورت برای من میتوند از لحاظ معنوی مفید باشد ؟ با سپاس فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: علامه طباطبایی«رحمة‌اللّه‌علیه» در شب‌های تابستان‌ بیدار می‌ماندند و در روز جبران می‌کردند. آری بیدارماندنِ مقداری از شب برکات خاص خود را دارد ولی اگر خواب از حدّ معمول آن کمتر شود ممکن است قوه‌ی واهمه رشد کند و تعادل فکری انسان از دست برود. حتی اگر به جهت نخوابیدن آن حالت‌های به ظاهر معنوی به شما دست داد معلوم نیست اگر بی‌خوابی ادامه پیدا کند قوه‌ی واهمه بر قوه‌ی عاقله‌تان غلبه نکند. موفق باشید
8979
متن پرسش
سلام علیکم: بنده دختری هستم اهل نماز اول وقت و نماز شب هر شب الان حدود 4 سال که این کارمه البته نماز شب. دو سالی هم هست نماز اول وقت را خدا توفیقش را به بنده داده البته اینها را همه لطف خدا می دانم. اهل مباحث شما هم هستم. چندی هم هست شروع کردم به بجا آوردن نمازهای قضا با برنامه ریزی، شکر خدا این چند وقت موفق هم بوده ام. حال درست است حضور قلب ندارم حداقل لطف خدا شامل حالم شده که شروع کنم. البته نماز شب را گاهی می رسم فقط شفع و وتر را بخوانم گاهی هم اندک قضا بجا می آورم. اما درد بزرگی دامانم را گرفته گاهی صبح که از خواب بلند می شوم نا امید هستم، بعضی اوقات هم همین طور. از شما استاد بزرگوار می خواهم مرا راهنمایی کنید. و اینکه آیا این نمازها دستگیر بنده می شود؟ و احساس غربت خاصی هم دارم. در پناه حق موفق باشید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همه‌ی ما باید با نظر به خودمان و با نظر به آنچه در دست مردم است، نا امید باشیم و در این ناامیدی تنها به وعده‌ی الهی و مدد او امیدوار شویم. خدا را شاکر باشید و یقیناً نماز، انسان را دستگیری می‌کند. موفق باشید
8946
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد بزرگوار 1) دلیل اینکه من جنسیت ندارد چیست؟ با توجه به اینکه آثار جسدی زن در تشکیل هست وی تاثیر دارد و با جسد مرد این اثر فرق می کند؟ 2) در صفحه 115کتاب آشتی با خدا فرمودید چیستی آن (من) همان هستی است چطور هستی و چیستی را یکی گرفتید؟ توضیح فرمایید 3) توصیه شما برای گروه چهار نفره ما متشکل از یک بازاری با سن 43 سال و یک کارمند شهرک صنعتی با 38 سال و یک کارمند دادگستری با سن 40 سال و یک خانم خانه دار 29ساله که قصد سیر و طی قوس صعودی را داریم چه می باشد؟ آیامی توانیم از همان سیر مطالعاتی پیشنهادشده استفاده کنیم؟ یا راه دیگری را پیشنهاد می فرمایید؟ با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1 و 2- این دو بحث را فعلاً در ذهن خود نگه دارید تا در بحث ده نکته در معرفت نفس و برهان صدیقین 3- بعد از ده نکته و برهان صدیقین با توجه به این‌که جلد اول کتاب « فرزندم؛ این‌چنین باید بود» با ویرایش جدید در حال چاپ‌‌شدن است. پیشنهاد می‌کنم از آن کتاب، کارِ سلوکی‌تان را شروع کنید. موفق باشید
8934
متن پرسش
سلام بر استاد عزیز: دقت کردی ما جوونای دوره مدرنیته چقدر بدبختیم چون نمیتونیم تهجد داشته باشیم. مثلا ما به هیچ عنوان نمیتونیم قبل از ساعت یازده شب بخوابیم امتحان هم کردیم نشده از طرفی ساعت اذون چار صبحه ما یازده تا سه هم بخوابیم میشه چار ساعت هم به مشکل کم خوابی مواجهیم هم نمیتونیم سحر داشته باشیم چه کنیم خاک بر سرم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: هنر شما آن است که به قلب زلالتان بفهمانید نیم‌ساعت قبل از اذان بلند شود و با نماز شب‌ راه‌های آسمان را به طرف خود بگشاید و بعد کمبود خواب را جبران کند. بالاخره تا می‌توانید نگذارید بی‌سحر باشید. موفق باشید
8910
متن پرسش
استاد گرامی سلام علیکم: شهید مطهری در پاسخ به عارف بالله شیخ هاشم حداد فرمودند از ابتدای وضو در حال توجه هستم و در نماز هم توجه به معانی آن دارم و شیخ هاشم حداد فرمودند پس کی نماز می خوانی؟! لطفا به شرح مبسوط بفرمایید منظور نظر شیخ هاشم حداد چگونه نمازی است؟روش و پیش نیازهای وصول به آن نماز؟ توفیقاتتان هر لحظه افزون و تشکر از عنایتتان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام‌علیکم: این را باید در شرح کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» دنبال کنید. زیرا یک موضوع سلوکی است. موفق باشید
8888
متن پرسش
سلام علیکم امام خمینی (ره) در کتاب شریف شرح چهل حدیث ص: 289 میفرمایند: «چنانچه تذکر آیات حق و ملکه شدن آن، بصیرت باطنى را به قدرى قوّت دهد که جلوه جمال حق را در آیات مشاهده نماید، و تذکر اسماء و صفات موجب شود که حق را در تجلیات اسمائیه و صفاتیه شهود کند، و تذکر ذات بى‌حجاب آیات و اسماء و صفات رفع جمیع حجب کند و یار بى‌پرده تجلى نماید.» حال سوال اینجاست که ۱- مکانیزم رفع حجاب توسط ذکر چگونه است و چه قدرتی در ذکر است که توان خرق جمیع حجب را دارد؟ ۲- آیا راه دیگری هم برای این کار وجود دارد؟ مثلا مبارزه با نفس؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام‌علیکم: ذکر خدا یعنی نظر به حضرت حق در آینه‌ی آیات و اسماء الهی و مسلّم بعد از مبارزه با نفس و آزادشدن از لذّات نفسانی پیش می‌آید. شاید مباحث دو جلسه اخیری که در مورد آیات 40تا 44 سوره‌ی احزاب بحث ذکر کثیر مطرح شد کمک کند. در هر حال یک کار اساسی است که نیاز به مقدمات دارد. خواجه عبداللّه انصاری در منزل 47 از کتاب «منازل‌السائرین» نکات ارزنده‌ای گفته‌اند. اگر استادی را پیدا کردید که آن را درس دهند راه خوبی در جلوی شما قرار می‌گیرد. موفق باشید
8891
متن پرسش
با سلام: بعضی از علماء به سند حدیث عنوان بصری ایراد گرفته اند نظر شما چیست؟ این قسمت از حدیث که علم را نور میداند که از جانب خداوند به هر کس میخواهد میدهد با کسب علم از طریق حوزه و استاد منافات ندارد نباید درس را تعطیل کرد و دنبال ریاضات و آن نور رفت؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام‌علیکم: در مورد این نوع روایات گفته می‌شود: «مَتْنُهُ دلیلٌ علی صحته» متن دلیل بر صحیح‌بودن آن است. زیرا تمام توصیه‌های حدیث منطبق است با دقیق‌ترین مبانی توحیدی وگرنه امثال آیت‌اللّه قاضی که خودشان هم بر روی سند احادیث حساس‌اند، بر روی آن تأکید نمی‌کردند. آن علمی که نور است با ریاضت و تقوا به‌وجود می‌آید و آن غیر از علمی است که باید با تحصیل به‌دست آورد که می‌تواند مقدمه‌ی علم نوری باشد. موفق باشید
8849
متن پرسش
سلام علیکم. اگر کسی هیچ مشکلی در دریافت معارف نداشته باشد الا اینکه بیشترین زمان حفظ ورع به معنای واقعیش فقط در حد 1 ماه و همین حدود باشد و بعدش خراب کند در حد فاجعه!!!!! و در همان زمان در حضور بودن را در حد خودش حس کرده باشد! با این حال و با اینکه لحظات حضور را به یاد دارد چرا چنین میشود؟ اگر کسی مداومت بر دینداری بخواهد چه کند و درمان ضعف اراده چیست؟ برای استمرار در عبادت حرفی بزنید شاید دیگر دست از مسخره کردن خودمان با این نوع دینداری برداریم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام‌علیکم: به نظرم بدون این‌که ناامید شوید باید برنامه‌ای سلوکی برای خود ترتیب دهید. کاری که آیت‌اللّه محمد شجاعی در سه جلد کتاب «مقالات» انجام داده‌اند خوب است. بنده هم شرح مختصری بر آن کتاب‌ها داشته‌ام. گروه فرهنگی المیزان می‌تواند صوت آن مباحث را در اختیارتان قرار دهد. مشروط بر آن‌که مقدمات را گذرانده باشید. موفق باشید
8761
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: اول: قبلا خواب کم میدیدم در نیمه دوم ماه رجب زیاد شده اینها نشانه چیست؟ دوم: سجده هایم با ذکر یونسه شکر خدا نیم ساعت طول میکشه ولی بسختی میتوانم در ذکر حاضر باشم و بعد باهایم خشک میشود نمیتوانم ادامه دهم برای رفعش چه کنم؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- در این مورد نمی‌توان یک نظر خاص داد، بعضاً حالت مبشرات دارد که این‌ها خوب است 2- باید با بدن‌تان مدارا کنید ولی خوب است ذکر را داشته باشید مشروط بر آن‌که خود را همچون حضرت یونس«علیه‌السلام» در ظلمات دنیا و امیال نفس امّاره احساس کنید و در محضر حق آمده‌اید که حکم او را بر حکم نفس غالب کنید. موفق باشید
8751
متن پرسش
سلام علیکم: نزدیک یکسال و نیم است که در کلاسهای شاگردان شما مباحث معرفتی را دنبال میکنم. اگر هنوز این مباحث در عمل چندان تغییری در من ایجاد نکرده باشد و فقط از لحاظ فکری در حال یک تغییر باشم این مباحث جزء عقاید من حساب میشود یا تنها محفوظاتی است که با سکرات از بین می رود؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بحث‌های معرفتی رویهم‌رفته رویکرد انسان را به سوی حقایق معطوف می‌کند و این به خودی خود سیری برای روح هست. و از طرفی مقدمه می‌شود تا انسان جهت‌گیری‌های اخلاقی‌اش را نیز تصحیح کند، زیرا آن معارف زمینه‌ی تأثیرپذیری از احکام الهی خواهد بود. موفق باشید
8742
متن پرسش
سلام استاد. استاد یه نگرانی بزرگ دارم از این که متحجر و کوته بین بشم. بعضی وقت ها احساس میکنم زندگیم خیلی خشک شده. راهکار شما برای فرار از تحجر در کنار ورود به عالم دینی چیه؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام ‌علیکم: شاید عرایضی که در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» داشته‌ام، مفید باشد. موفق باشید
8690
متن پرسش
سلام علیکم استاد: چند بار به طرق مختلف از شما سوال پرسیده شد که فرق عرفان امام خمینی رحمه الله علیه و مرحوم آیت الله طهرانی چه بوده است ولی واقعا پاسخی که شایسته بود گرفته نشد، خواهشمندم این سوال را واضح توضیح دهید. باشد که کمکی به من و دوستانم بکند.
متن پاسخ
- باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بنده سؤال را به‌کلی غلط می‌دانم، چه رسد بخواهم به طور واضح توضیح دهم. آدم حسابی! این حرف‌ها یعنی چه؟ هرکدام از این عزیزان به دنبال اُنس با خدا بودند و هر کدام هم مورد لطف خدا قرار گرفتند و ما هم از آن‌ها بهره‌ها خواهیم برد. این تقسیم‌بندی‌ها مربوط به آن‌هایی که به دنبال حقیقت‌اند، نیست. مربوط به آن‌هایی است که می‌خواهند فرقه‌بازی راه بیندازند. این داستان را از مولوى حتماً دارید که یک نفر سیلى محکمى به پشت گردن رفیقش زد. او عصبانى شد و یقه طرف را گرفت که فلان‏فلان‏شده! چرا زدى؟! مى‏خواست تلافى کند که رفیقش گفت: صبرکن، من از تو یک سؤالى مى‏کنم، اول آن سؤال را جواب بده، بعداً تلافى کن. از او پرسید: دقت کردى وقتى من پشت گردن تو زدم، «طراقّى» صدا کرد؟ گفت: بله. گفت: بگو ببینیم این صداى طراق‏ از گردن تو بود یا از دست من؟ بیچاره طرفى که پشت گردنى خورده بود، گفت: من آنچنان پشت گردنم مى‏سوزد که فکر این چیزها را نمى‏توانم بکنم، «تو که بى‏دردى همى اندیش این» تو که بى‏دردى این سئوال‏ها برایت پیدا مى‏شود. من درد دارم تو بى‏دردى، این دو تا خیلى فرق مى‏کند. مولوى این طور مى‏گوید: آن یکى زد سیلى‏اى مر زید را... حمله کرد او هم براى کید را. گفت سیلى‏زن، سؤالت مى‏کنم‏... پس جوابم گوى و آنگه مى‏زنم‏. بر قفاى تو زدم، آمد طراق‏... یک سؤالى دارم اینجا در وفاق‏. این طراق ازدستِ من بوده‏است یا.... از قفاگاه تو اى فخر کیا. گفت: از درد این فراغت نیستم‏... که در این فکر و تأمل بیستم‏. تو که بى‏دردى همى اندیش این‏... نیست صاحب درد را این فکر هین‏. از اینجا مولوى نتیجه خوبى مى‏گیرد که انسانِ بى‏درد گرفتار روزمرّگى است، چون غربت خود را در این دنیا فراموش کرده است. دردمندان را نباشد فکر غیر... خواه در مسجد برو خواهى به دیر. غفلت و بى‏دردى‏ات فکر آورد... در خیالت نکته‏ى بکر آورد. تازه فکر مى‏کنى خیلى مهم هستى که این نکات به ذهنت آمده، نمى‏فهمى که این حرف‏ها، حرف‏هاى آدم‏هاى راه گم کرده است. جز غم دین نیست صاحب درد را... مى‏شناسد مرد را و گرد را. چون به غربتِ خود در این دنیا آشنا شد و فهمید فقط راه نجات، انس با خدا است، با تمام وجود دامن دین را مى‏گیرد و همه‏ى دغدغه‏اش این است که از مسیر ناب دیندارى فاصله نگیرد. موفق باشید
8633
متن پرسش
با سلام و عرض خسته نباشید خدمت استاد 1) آیا در بحث سیر مطالعاتی که ارائه داده اید رعایت آن حتمی است؟ مثلا یکی از دوستان شروع مباحثه مطالب را از سلوک ذیل شخصیت امام (ره) بعنوان روش سلوکی نوین تعیین می نماید نظر حضرتعالی چیست؟ 2) در ابتدای جلسه نهم کتاب سلوک ذیل شخصیت امام (ره) به گفته ایشان که فرمودند "اقل مراتب سعادت این است که انسان یک دوره فلسفه را بداند" بعنوان شخصیتی که در مقام تفصیل حقیقت اجمالی امام (ره) قرارگرفته اید موضوع را باز فرمایید و اگر فلسفه لازم می آید چه منبع یا منابعی را توصیه می فرمایید؟ 3) بنده حدود یک سالی است که بعد از ظهرها پس از استراحت از کار صبح تنهایی و با استفاده از سایت و گاها کتبی از مشهد مقدس از آثار شما بهره مندمی شوم و دو هفته ای است که دو نفر از رفقا بجمع پیوسته اند و احساس می نمایم روش مباحثه دلگرمی خاصی دارد و از سرخوردگی های مقطعی که در تنهایی رخ می دهد جلوگیری می کند توصیه ای اگر دارید بفرمایید.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: سیر مطالعاتی که روی سایت هست از جهتی نگاه فلسفی شما را نیز تأمین می‌کند به‌خصوص اگر تا بحث‌ معاد را با شرح آن دنبال کنید و بهتر می‌توانید مباحث کتاب سلوک را دریافت فرمایید. به نظرم اگر جمع رفقا از قبل بحثی از مباحث سیر مطالعاتی را کار کنید و بعد وعده کنید با یادداشت‌هایی که کرده‌اید با همدیگر مباحثه کنید خوب است. موفق باشید
8610
متن پرسش
سلام علیکم. چه کار کنیم که ظرفیت تحمل حرف طرف مقابلمان را پیدا کنیم؟ متاسفانه بعضی از ما بچه مذهبی ها به محضی که یک حرف اشتباهی از طرف می شنویم او را کلّا کنار می گذاریم و از افکار صحیح او خود را بی بهره می کنیم.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در جایی بسیار مهم دست گذاشته‌اید. بنده در جواب سؤال شماره‌ی 8534. بر همین موضوع تأکید داشتم. پیشنهاد می‌کنم روی دعای مکارم‌الأخلاق کار کنید. موفق باشید.
8601
متن پرسش
سلام: احساس می‌کنم غفلت بسیار بسیار غلیظی بر من حاکم شده که خیلی بی‌خیال و تنبل شدم و نسبت به امور حیاتی و ابدیتم اصلاً انگار نه انگار. فکر نمی‌کردم آنقدر پست بشم، چطور می‌تونم از غفلت غلیظی که منو کرخت کرده رها بشم؟ تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: اگر 20 سال بر اساس عقیده توحیدى عمل کردید و محور قلب را حکم خدا قرار دادید، و به عبارت دیگر عمل به آن عقیده را ادامه دادید، مى‏بینید نتایج عقایدِ توحیدى آرام‏آرام ظاهر خواهد شد. دین توحیدى به ما دستور داده رکوع‏تان فقط براى حق باشد، براى حق راست بگو، براى حق ببین، براى حق بشنو، براى حق بخور، بنا به فرمایش اساتید بزرگ همه جا نرو، همه چیز نخور، همه چیز نگو و همه‏ چیز نبین‏، تا حق با نور عزت و بقایش بر زندگى شما تجلى کند و همان طور که حق باقى است شما هم به بقاء حق باقى شوید وکار درست می‌شود. موفق باشید
نمایش چاپی