بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: تفسیر قرآن و شرح نهج البلاغه

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
9972
متن پرسش
به نام خدا با عرض سلام، ادب و احترام خدمت استاد بزرگوار در یکی از برنامه های رادیو معارف (از زبان استاد محمدی) شنیدم که پس از جریان مباهله نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله از محضر خداوند سه درخواست کردند (برداشتن عذاب استیصال از نوع بشر، مرتد نشدن امت اسلام به یکباره و منحرف نشدن امت ایشان پس از رحلت حضرت محمد (ص) که خداوند دو در خواست اول را پذیرفتند و اما درخواست سوم آن حضرت مستجاب نشد. حال سوال این است که با توجه به مستجاب الدعوه بودن آن حضرت و داشتن علم غیب ایشان چگونه ممکن است دعایشان مردود گردد یا ایشان دعایی بکنند که می دانند مستجاب نمی گردد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر می‌شود پیامبری که خداوند در وصف او فرموده: «وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوى‏» از سر میل خود سخنی بگوید و تقاضایی بکند که با اراده‌ی الهی متفاوت باشد؟! لذا از آن‌جایی که ائمه‌«علیهم‌السلام» به ما فرموده‌اند؛ اگر سخنی از ما نقل شد که مطابقت با قرآن نداشت آن را به دیوار بزنید، ما نمی‌توانیم به این نوع روایات اعتماد کنیم. موفق باشید
9974
متن پرسش
با سلام: شخصی کتابی نوشته و در آن ادعا کرده آیات 30 نازعات و 11-9 فصلت با هم تناقض دارند. اولی به آفرینش زمین بعد از آسمان و دومی به آفرینش زمین قبل از آسمان اشاره دارد. چه پاسخی برای این شبهه وجود دارد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در ایه‌ی 30 سوره‌ی نازعات بحث گسترده‌کردن زمین است و آماده‌شدن آن جهت کشت‌زارهای آن و در آیات 9 تا 11 سوره‌ی فصلت، بحث خلقت زمین است و سپس به استواء و به انضباط خاص درآوردن آسمان، در حالی‌که به صورت دخان بوده، بنابراین تناقضی پیش نمی‌آید. موفق باشید
9975
متن پرسش
به نام خدا با سلام و ارادت خدمت استاد عزیز در قرآن دو نوع نگاه به انسان وجود دارد و در واقع دو تعریف متفاوت از انسان داریم: برخی آیات الهی، انسان را برتر از دیگر موجودات (انعام: 165)، خلیفه خدا روی زمین و دارای بالاترین ظرفیتها و قابلیتهای علمی و آشنا به همة حقایق هستی(بقره: 33-31)، مسجود ملائکه (بقره: 34)، برخوردار از فطرت خدا آشنا (اعراف: 172)، بهره مند از عنصری ملکوتی و الهی در سرشت خود و آراسته با روح خداوند (سجده: 9)، موجودی آزاد، مستقل، انتخاب گر امانتدار خداوند در روی زمین (احزاب: 72)، بهره مند از وجدان اخلاقی و ملهم به خیر و شر و دارای قدرت درک زشتی ها و زیبایی ها (شمس: 8 و9)، مسلط بر طبیعت و زمین و آسمان و نیز هدف نهایی خلقت بودن (بقره: 22 و 29/ ابراهیم: 33)، و برخوردار از شرافت و کرامت ذاتی (اسراء: 70) معرفی می کند. اما قرآن کریم در کنار این ستایشها و تجلیلها، بدترین مذمت ها و نکوهش ها را نیز دربارة انسان بیان می کند. بر اساس برخی آیات، انسان، دوستدار مال دنیا (عادیات: 8)، حیله گر (یونس: 21)، طغیانگر (علق: 6 و 7)، ناسپاس و ستمگر (ابراهیم: 34)، جدال پیشه (کهف: 54)، مأیوس (اسراء: 83)، بخیل (اسراء: 100)، ضعیف (نساء: 28)، حریص (معارج: 19)، شتابگر (اسراء: 11)، تابع هوی و هوس (قیامت: 5)، خودبین و فخرفروش (یونس: 12)، معرفی می شود. لذا می خواستم دلیل تفاوت این دو نوع نگاه به انسان را برایمان بیان فرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: گفت: «آدمی‌زاده طرفه معجونی است/ کز فرشته سرشته و ز حیوان. گر کند میل این، شود پس از این / وار کند میل آن شود به از آن». آیات الهی که به جنبه‌ی الهی انسان نظر دارد ما را متذکر گوهر گرانمایه‌ی پاک انسان می‌کند و آیاتی که به جنبه‌ی نفس امّاره‌ی انسان نظر دارد ما را متوجه جنبه‌ی خاکی ما می‌نماید و می‌گوید: «پیکر خاک طلسم است و تو گنج» و آن گنج درون ما «خوش کمندی است به سوی مقصود». ما باید از این نوع تذکرات قرآنی به‌خود آییم که: «ما کشته‌ی نفسیم و بس آوخ که برآید/ از ما به قیامت که چرا نفس نکشتیم» و تا دیر نشده چون مولایمان حضرت زین‌العابدین«صلوات‌اللّه‌علیه» در مناجات الشاکین ناله سر دهیم: «إِلَهِی إِلَیْکَ أَشْکُو نَفْساً بِالسُّوءِ أَمَّارَةً» و مواظب باشیم آن وجه منفی شخصیت ما، ما را احاطه نکند. موفق باشید
9967
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد: 1) نگرش ما راجع به همسران حضرت رسول صل اله وعلیه واله چگونه باید باشد با توجه به اینکه بنظرم در قرآن هم از مسلمانان خواسته شده احترام نگه دارند و فقط عایشه مشکل داشته اند آیا باید همین جا حضرت عایشه گفت یا تا این حد احترام لازم نیست؟ لطفا توضیح فرمایید. 2) با توجه به تعالیمی که ما در مدرسه آموختیم بما گفته اند دنیا دار تغییر است و بعد از آن شما نان عملتان را می خورید و همه چیز ثابت می شود و دار مجازات شروع می شود در صورتیکه جنابعالی در بحث معاد تاکید بر ادامه سیر انسان تا قیامت را دارید و دربرزخ نوعی پاک شدن اجباری را برای مومنین قائل هستید لطفا توضیح بفرمایید. با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بنده در شرح آیه‌ی 6 سوره‌ی احزاب عرض کردم از آن جهت که قرآن می‌فرماید همسران پیامیر«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» مادر شما به حساب می‌آیند به تعبیر علامه طباطبایی«رحمة‌اللّه‌علیه» احترام به آن‌ها واجب است. ولی همان‌طور که مقام معظم رهبری در سخنانشان لغت «جناب» را برای آن‌ها به‌کار می‌برند کافی است 2- پس از این دنیا دیگر ما با نتایج اعمال‌مان روبه‌روئیم، منتها برای رسیدن به نتایج کامل اعمال، برزخ مقدمه است و زمینه‌ی رفع حجاب است نه آن‌که چیزی علاوه بر آنچه در دنیا انجام داده‌ایم در برزخ و قیامت به ما بدهند. موفق باشید
9949
متن پرسش
سلام استاد گرامی: دو سوال از حضورتان داشتم: 1. اینکه فرمودید روزی 21 بار آیت الکرسی بخوانید، صرفا آیه اصلی را یا تا «هم فیها خالدون»؟ 2- شعری از مولوی هست در خصوص اینکه انسانها غرق بیکاری هستند و فکر می کنند کار می کنند، به گمانم داستان کره اسب و مادرش، استاد زحمت می کشید حداقل یک بیت یا مطلع آن شعر را برایم بنویسید تا بتوانم کامل آن را بیابم؟ تشکر می کنم از حضرتعالی. برای ما دعا کنید استاد
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- آیت‌اللّه قاضی«رحمة‌اللّه‌علیه» توصیه می‌فرمودند هر سه آیه را بخوانید 2-. «کار آن دارد که حق را شد مرید / از برای او ز هرکاری برید / دیگران چون کودکان این روز چند / تا به شب در خاک بازی می‌کنند/ گویدم از کار خستندند خلق / غرق بیکاری است جانش تا به حلق» مولوى در رابطه با این‏که عده‏اى همواره کار زیاد مى‏کنند و مردم را از کار اصلى خود باز مى‏دارند داستان کُره اسبى را به میان مى‏آورد که در حال آب‏خوردن بود تا تشنگى خود را رفع کند و صاحب اسب‏ها که با سوت‏زدن مانع آب‏خوردن آن کره اسب مى‏شد و نتیجه مى‏گیرد همواره از این کارافزاها بوده و هستند، تو کار خود را انجام بده. مى‏گوید: گفت مادر، تا جهان بوده است از این‏/ کار افزایان، بُدند اندر زمین‏ هین تو کار خویش کن اى ارجمند/ زود، کایشان ریشِ خود بَر مى‏کَنند وقتْ تنگ و مى‏رود آبِ فراخ‏/ پیش از آن کز هجر گردى شاخ شاخ‏ شهره کهریزى‏ست پر، آبِ حیات‏/ آب کَش، تا بَر دَمَد از تو نبات‏ آبِ‏ خضر از جوى نطق اولیاء/ مى‏خوریم اى تشنة غافل بیا ما چو آن کُرّه، هم آب جو خوریم‏/ سوى آن وسواس طاعن ننگریم‏ وقتى انسان متوجه شد کارافزایانِ عالَم دام‏هایى براى زندگى ما پهن کرده‏اند، راه خود را پیدا کرده‏ایم. و فرصت را جهت نوشیدن آب زندگانى از دست نمى‏دهیم و با شناختن حقّ ربّ و حق رسول و حق اهل بیت راه خود را از بقیه جدا مى‏نماییم و مى‏فهمیم بقیه‏ى راه‏ها قیل و قالى بیش نیست که حضرت رضا (ع) در آن مورد فرمودند: «إِنَّ اللَّهَ یُبْغِضُ‏ الْقِیلَ وَ الْقَالَ وَ إِضَاعَةَ الْمَالِ وَ کَثْرَةَ السُّؤَال» خداوند، قیل و قال، و ضایع‏کردن مال، و کثرت سؤال را دشمن دارد. راه حل مشکلات ریشه در آرامشى دارد که ماوراء حرص‏ها و ولع‏ها قرار دارد. موفق باشید
9951
متن پرسش
سلام: در خصوص سوال شماره ۹۹۳۲ باید عرض کنم قسم اول سوال بنده مربوط به قرآن بود که متاسفانه کلمه قرآن رو فراموش کردم ذکر کنم. سوال این بود که کدامیک از ترجمه های قرآن کریم مورد تایید جنابعالی هست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: باز باید گفت: هرکدام از تفاسیر حُسن خود را دارد. واقعاً نمی‌توان راحت نظر داد. البته بنده هنوز ترجمه‌ی جناب آقای دکتر حداد را ندیده‌ام. موفق باشید
9954
متن پرسش
بسمه تعالی. سلام: اگر کسی به پدر و مادر ما فحش بدهد چه عکس العملی نشان بدهیم؟ اگر مدام تکرار شد چه کنیم؟ ممنوم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن می‌فرماید: «وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِراما» و هنگامى که با لغو و بیهودگى برخورد کنند، بزرگوارانه از آن مى‏گذرند. این آدم‌ها ارزش جواب‌دادن هم ندارند. موفق باشید
9941
متن پرسش
سلام حضرت استاد: خسته نباشید. یکی از خواسته های فطری ما کسب علم و دانش است. کسی که خداوند به او استعدادهای زیادی داده اعم از هنر و حافظه قوی و فهم فلسفی و عرفانی و ریاضی و... و می تواند با برنامه ریزی و وصل به حق، ذوالفنون شود (مثل علامه حسن زاده) ولی با بطالت و بی برنامگی و تنبلی فقط در یک حوزه متخصص شود یا در هیچ حوزه ای نشود، دیر یا زود فریاد نارضایتی فطرت در دنیا بلند می شود و منشا برخی افسردگی ها، همین جواب ندادن به استعدادهاست و در قیامت هم مثل استعداهای عرفانی جای خالی این استعدادها ولو دانشمندی در علوم پایه باشد را می بیند و حسرت می خورد و حسرت نداشتن مقامات علمی را می خورد. درست است در آنجا شیمی و خطاطی و زبان انکلیسی و... به درد نمی خورد ولی ملکه اینها را با خود آنجا می برد و از این ملکه خیلی کار برمی آید. (همانطور که علامه مجتهد در طب قدیم و ریاضی و نجوم و...هستند) ولی این نارضایتی صادق فطرت با نارضایتی کاذب غریزه که طلب علم برای مدرک و شهرت و مقام و ثروت باشد خیلی متفاوت است و شما، غصه نخوردن برای مدرک و اینکه آن را دنیا می دانید قسم دوم است نه اول و باید دقت کرد. اگر این استنباط من از فرمایشات شما درست باشد خیلی ها با کوتاهی در استعدادها، قیامت حسرت خواهند خورد. درست فهمیده ام درس را استاد؟ می خواهم مقاله ای تنظیم کنم ببخشید استاد که همه نوع سوال ساده ای می پرسم. سپاس بسیار از این همه لطف شما در تحمل من.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: نکات خوبی می‌فرمایید. منتها عنایت بفرمایید در قیامت که شرایط «اِلَیْهِ راجِعُون» است و رجوع إلی اللّه در میان است، ما از نداشتن علوم و ملکاتی در حسرت هستیم که در این رجوع باید به ما کمک ‌کند و از نوع علم و عمل را کم داریم. موفق باشید
9948
متن پرسش
سلام علیکم: 1. نظر شما در مورد تفسیر آقای ابوالفضل بهرام پور و آقای محمد بیستونی چیست؟ 2. چرا حضرت عالی توصیه می کنید در شروع تفسیر قرآن به المیزان (با توجه به کتاب ها و روش تان پرسیدم) برای همه، چرا از تفسیر آقایان قرائتی و مکارم و....که ساده و روان ترند برای شروع پیشنهاد نمی کنید تا بعد المیزان؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: تفسیر همه‌ی عزیزان برای ما محترم‌است و نور چشم ما هستند. منتها فکر می‌کنم برای جواب‌گویی به سؤالاتی که عموماً این نسل دارند؛ تفسیر المیزان کمک می‌کند. از این جهت به المیزان توصیه می‌کنم وگرنه هر کدام از تفاسیر حُسن خود را دارند. موفق باشید
9922
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید: در جواب یکی از سؤالات فرمودید خواندن روزی 21 بار آیة الکرسی سبب می شود خداوند امورات ما را به عهده بگیرد می شود لطف کنید منبع این مطلب را ذکر کنید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا این را در توصیه‌های آیت‌اللّه قاضی«رحمة‌اللّه‌علیه» دیدم و بعد متوجه شدم آن دستورالعمل مبتنی بر روایت بوده، یادم نیست روایت آن را کجا دیدم. إن‌شاءاللّه خود کاربران عزیز آن روایت را پیدا کنند و اعلام نمایند. موفق باشید
9930
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید خدمت شما: در جواب جوانانی که از ما می پرسند چرا باید حجاب داشت چه بگوییم؟ می گویند خدا این جسم را آفریده چرا ما باید آن را پنهان کنیم چه بگویم تا نه از دین دلزده شوند و هم اینکه به حجاب روی آورند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بعضی از احکام برای اثبات بندگی است. صراحت آیات قرآن آن است که زنان باید خود را از نامحرم بپوشانند تا بندگی خود را اثبات کرده باشند و در زیر ولایت الهی قرار گیرند و از ظلمات خارج و به سوی نور سیر کنند. در مورد آیات و روایات حجاب می‌توانید به سایت‌های مربوطه رجوع کنید. موفق باشید
9934
متن پرسش
سلام: استاد می خواستم حملات 4 گانه شیطان را شرح دهید؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به تفسیر آیات 16 و 17 از سوره‌ی اعراف. در المیزان رجوع کنید. موفق باشید
9936
متن پرسش
سلام استاد: تا حالا از اهمیت معرفت نفس در کتاب های خودتان و دیگران و در پاسخ در سوالات سایت گفتید،شنیده و واقعا مثل نیاز هوا اولویت آن را درک کردم می خواستم سیری از کتب در این بخش به من بدهید؟ فقط از کتبتان خیلی استفاده بردم ولی نیاز بیشتری احساس می کنم و کتب دیگری مثل آقایان حسن زاده و شجاعی خیلی زمان می برد و مفصل است و استادی می خواد شرح دهد و صبر و زمان طولانی. مثل ترجمه اسفار حضرت عالی که فعلا از لحاظ روحیم شرایط آن را مناسب نمی دانم. می خواستم منظم مطالعه کنم در این مورد و از اول تا آخر و خیلی تخصصی نباشد چه پیشنهادی می دهید؟ (بنده ده نکته و شرح آن و آشتی با خدا را کار کردم که خدا خیرتان بده) معذرت طولانی شد. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا از شرح کتاب «معاد» و شرح کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شوند» غافلید تا إن‌شاءاللّه به شرح تفسیر سوره‌ی حمد امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» برسید. موفق باشید
9915
متن پرسش
بسمه تعالی. سلام: آیا هر جا توصیه به خواندن آیت الکرسی شده مثلا هنگام خروج از منزل یا وقت خواب یا بعد از نماز، فقط همان آیه ی اصلی مد نطر است یا باید تا «هم فیها خالدون» خوانده شود؟ با تشکر.
متن پاسخ
مه تعالی: سلام علیکم: اگر گفته نشود تا «هم فیها خالدون»، منظور همان آیه‌ی اول است. موفق باشید
9896
متن پرسش
سلام: با عرض خسته نباشید. بنده مناظره ی آیت الله سیدان و آیت الله جوادی را مطالعه کرده با این که از بسیاری از مطالب سر درنمی آوردم ولی از آنجایی که ده نکته و معاد شما را گوش داده ام اصول کلی مطالب را می فهمیدم. استاد من که یک طلبه ساده و معمولی هستم این نکته برایم حاصل شد که آقای سیدان اصلا به حرفهای آقای جوادی گوش نمی دهد و فقط حرف خودش را تکرار می کند!!! و اینکه اصلا موضوع را بکلی قاطی می کرد. و آقای جوادی چند بار نکته ای را تکرار می کردند و ایشان دوباره حرف اول خودش را می زد. استاد روایات و آیاتی که آقای جوادی اشاره می کردند همگی متقن بودند ولی آقای سیدان بی تفاوت از کنار آن می گذشتند!!!! و اگر نگاهی ساده به مناظره بکنیم می فهمیم که شاهد مثال های قرآنی آقای جوادی بسیار بیشتر از آقای سیدان است و آقای جوادی بحث را بی حاشیه و دقیق باز کردند. من از بسیاری از حرفهای سیدان چیزی نفهمیدم جز اصرار بر مادی بودن معاد و اینکه ایشان اصلا درباره معاد تامل نداشته اند و با این که همه ی حرفهای آقای جوادی را تایید می کردند باز مادی بودن را اصرار می کردند. استاد دوست داشتم چند خطی پیرامون مناظره بیان کنید و علت حرفهای آقای سیدان را بیان نمایید و آیا برداشتهای من صحیح بوده است یا نه.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: با این‌که آقای مهدی مروارید که مناظره را تنظیم کرده‌اند جانب آقای سیدان را گرفته‌اند در حدّی که آیت اللّه جوادی از این طرز جمع‌آوری مطالب ناراحت شده بودند، بنده با خواندن این کتاب؛ عظمت حکمت آیت‌اللّه جوادی را دیدم که چگونه مثل یک کوه حرف خود را بدون هرگونه اضطرابی می‌زنند و مسئول عدم توجه به آن حرف‌ها را، طرف مقابل می‌کنند و چگونه آقای سیدان با یک نوع سطحی‌نگری حاضر نیستند به عمق آیات و روایات توجه کنند و در آخر آیت‌اللّه جوادی با آوردن روایت معراج نشان دادند چه اندازه سخنان آقای سیدان از معارف بلند اهل‌البیت«علیهم‌السلام» فاصله دارد. موفق باشید
9880
متن پرسش
سلام علیکم و رحمت الله: استاد عزیزم 1. چطور می شود شاگرد روح خود را در اختیار استاد قرار دهد تا در مسیر عبودیت به سرعت حرکت کند تا ان شاءالله به مراتبی از اخلاص و عشق به حضرت الله نایل شود؟ 2. پس از چند سال که معمولا در جلسات حضور داشته ام اکنون می بینم که تقریبا جنس بنده سرشار از شیشه خرده و ظالم بودن و خودخواهی و تکبر و عجب بیجا و پستی های دیگر است و دین را جدی نگرفته ام (البته هنوز هم دین را آنطور که بایدجدی نمی گیرم) و خسران خود را احساس می کنم. آیا راه میان بر یا اولویت دار برای جبران این خسران هست و واقعا ایثار گرایانه وارد دین داری بشوم؟ مثلا ذکری یا مثلا نماز جناب جعفر طیار یا کتابی کمک به بنده می کند؟ بفریادم برسید جنس پلیدم باید عوض شود. (بیشتر خودم را فیلم کرده ام تا دینداری)
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا را شکر که فهمیدید باید رجوعی دیگر داشت و با انگیزه‌ی دیگر به حضرت حق رجوع کرد. فکر می‌کنید چرا خداوند از حضرت ایوب«علیه‌السلام» خوشش آمد و تعریف او را در قرآن برای رسول خدا«صلی‌اللّه‌علیه‌وآله» کرد و گفت: «إِنَّا وَجَدْناهُ صابِراً نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّاب‏» چه بنده‌ی خوبی بود در عین پایداری در دین، دائماً خود را بازخوانی می‌کرد و با انگیزه‌ای عمیق‌تر به سراغ من می‌آمد. همان روحی که می‌گوید با توحیدی دقیق‌تر به حضرت حق رجوع کنید، می‌تواند استادِ شما باشد. بعد از کتاب «اسماء حسنا؛ دریچه‌های رجوع به حق» صوت شرح خطبه‌ی 183 کمک می‌کند که پای صحبت مولی‌الموحدین«علیه‌السلام» بنشینید. موفق باشید
9875
متن پرسش
سلام علیکم: با احترام محضر مبارک استاد طاهرزاده: یکی از موضوعاتی که در خصوص شهدا مورد پرسش اقشار مختلف مردم خصوصا علاقمندان به فرهنگ ایثار و شهادت است، عبارتست از اصل و کیفیت حیات شهید بعد از شهادت و به تعبیر دیگر اینکه آیا شهید بعد از شهادت - آنگونه که قرآن اشاره فرموده است - حیّ است؟ این حیات آیا بقای روح او در عالم برزخ است؟ که در اینصورت همه اموات هم چنین اند و معنا ندارد که خداوند بفرماید: ولاتحسبنّ ... امواتا! و یا حیات مادی و استمرار حضور و تاثیرگذاری و تاثر از امور دنیاست؟ نوع و کیفیت این حیات از نظر جنابعالی چگونه است؟ خداوند بر توفیقات شما و همه مرزداران اندیشه و حکمت اسلامی بیافزاید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که خود حضرتعالی مستحضرید حیات بعد از مرگ تنها منحصر به شهداء نیست و قرآن هم از این جهت در مورد شهداء سخن نمی‌گوید، بلکه در دو آیه‌ای که بحث حیات شهداء را مطرح می‌کند نظر به حیات خاصی دارد. در آیه‌ی 154 سوره‌ی بقره می‌فرماید: «وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ أَمْواتٌ بَلْ أَحْیاءٌ وَ لکِنْ لا تَشْعُرُونَ» نگویید آن‌کسی که در راه خدا کشته شده به آن صورت که همه می‌میرند، مرده است بلکه نوعی از حیات دارند که شماها متوجه‌ی آن حیات نیستید. در حالی‌که عموماً متوجه حیات بعد از مرگ هستند. و در آیه‌ی 169 سوره‌ی آل‌عمران نوع حیاتی را که شهداء دارند تبیین می‌کند و می‌فرماید: «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فی‏ سَبیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُون‏» آن حیات طوری است که در نزد پرودگارشان مرزوق هستند و روزی داده می‌شوند، مثل آن‌که یک انسان زنده روزی داده می‌شود، با این تفاوت که شهداء جسمی ندارند که برای ادامه‌ی حیات رزق جسمانی به آن‌ها داده شود، بلکه برای ادامه‌ی برنامه‌هایی که در دنیا داشته‌اند مثل یک انسان زنده روزی داده می‌شوند تا بتوانند آن برنامه‌ها را به ثمر برسانند و تا آن‌جایی دست آن‌ها در حیات دنیایی باز است که در آیات بعدی یعنی آیات 170 و 171 سوره‌ی آل‌عمران نوع حضور آن ها را در ادامه‌ی کارشان روشن می‌کند که چگونه همچون سرداری خط‌شکن به سایر رفقایشان که هنوز شهید نشده‌اند خبر می‌دهند، بدون خستگی راه را ادامه دهید که این راه، راه بدون شکست است و راهی است که نه‌تنها انواع نعمت‌های الهی در آن هست بلکه نتیجه‌ی این مبارزه‌ی توحیدی بیش از آن‌که شما تصور می‌کردید خواهد بود «آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِه‏». و شما امروز با حضور انقلاب اسلامی در معادلات جهانی صدق بشارت آن‌ها را ملاحظه می‌کنید. خدا کند یک لحظه از اُنس دائم با این سرداران جهاد و شهادت که در حیات برزخی خود نیز در حال گشودن راهی هستند که ما باید در آن وارد شویم فاصله نگیریم. موفق باشید
9864
متن پرسش
سلام معلم مهربان: علما فرموده اند چند موضوع را مطالعه کردن یا چند کار را با هم انجام دادن باعث پراکندگی می شود، من هر روز حدود 1 ساعت زبان انگلیسی،20 دقیقه فرانسه درسهای خودم برای آزمون ارشد و 1 الی 2 ساعت مباحث حضرتعالی را می خوانم و برخی روزها خطاطی هم اضافه می شود، من همیشه این طوری کار می کرده ام و به عمق کار آسیب زده نشده البته در هر زمانی تمرکز اصلی ام روی کاری بوده و بقیه کارها کنارش. اگر کار جدیدی اضافه کنم و باعث پراکندگی ام شود سریع حذفش می کنم ولی با این برنامه مشکلی ندارم اشکالی دارد استاد؟ کارم غلط است؟ 2- من با قرآن به صورت تدبر مانوس شده ام و خیلی دوست دارم زبان عربی را یاد بگیرم تا بیشتر بهره ببرم، خیلی سختم هست صبر کنم تا اینها تمام شوند و چند سال بعد عربی را یاد بگیرم، اشکالی دارد هر روز 20 دقیقه عربی هم اضافه کنم؟ این پراکندگی و شتابزدگی نیست؟ لطفا استاد جایی مسولیتی نپذیرید ما به فرمایشات و شرح دعاها و آثارتان بسیار نیاز داریم شما یک دریچه باز کردید برای فهم کتب علمای عزیزمان و ورود به عالم بیکرانه ی غیب. امیدوارم با امام حسین(ع) محشور شوید و خداوند طول عمر توام با سلامتی به شما عنایت فرماید. یک تشکر ویژه از حاج آقا نظری که بسیار دلسوز و پیگیرند و آقای دکتر قدوسی. خداوند به عالی ترین درجات همه این بزرگواران را برساند.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- خدا قوتتان دهدکه بتوانید همین‌طور جلو روید. 2- خیلی خوب است، اگر عربی بدانید، متون مقدس اسلامی را با همان زبانی می‌فهمید که طرح شده. موفق باشید
9835
متن پرسش
با سلام: با توجه به اینکه وقتی خداوند در ماجرای نزدیکی آدم به شجره از مقام آدمیت حرف می زند، وقتی فرموده «لمْ نَجِدْ لَهُ عَزْما» یعنی در همه آدمیان حتی اولوالعزم ها هم عزم نیافته؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که انسان‌ها در زمین هستند پس از این بعد با آنچه برای آدم هست مشترک‌اند. منتها اولیاء الهی زمینی نماندند. موفق باشید
9840
متن پرسش
باعرض سلام خدمت استاد عزیز: سوالی که از خدمت جنابعالی داشتم این است که در طول یک سالی که با آثار شما مانوس می باشم در حال حاضر حالتی بر من عارض شده است که اگر روزی دو سه ساعت از مجموعه آثار شما را مطالعه نکنم دچار رخوت معنوی و احساس کم شدن روحیه عرفانی می کنم و حتی به ذهنم می رسد که اگه زمانی منابع تمام شود چه کار کنم؟ به نظر حضرتعالی این احساس نوعی وابستگی و حصولی بودن معنویت و تک بعدی بودن بنده نمی باشد؟ راهنمایی بفرمایید. 2) با توجه به اینکه مباحث را تنهایی دنبال می کنم و با وجود اینکه در آثارتان صراحتا برنامه مشخصی برای خودسازی جدای خودشناسی ارائه نفرموده اید و با توجه به رساله جهاد اکبر امام (ره) مبارزه با نفس اماره را با مراقبت در خوردن و آشامیدن و خوابیدن و مراقبه اعضا چشم و گوش و زبان و اقامه نماز اول وقت به جماعت و جمعه و تا حدودی ذکر طول روز و خواندن بعضی ادعیه درطول هفته را سعی بر مداومت در انجام دارم برای به حضور آوردن قلب چنانچه برنامه دیگری به نظر حضرتعالی می رسد به عنوان راهبر تبین بفرمایید تا رهروی نماییم بلکه به مقصد نهایی که لقاءالله است برسیم. ان شاء الله
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به لطف الهی در عین رعایت حقوق اطرافیان کاری را که شروع کرده‌اید ادامه دهید. از رساله‌ی «جهاد اکبر» حضرت امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» نهایت استفاده را ببرید. نامه‌ی 31 نهج‌البلاغه نیز در این رابطه کارساز است. موفق باشید
9797
متن پرسش
سلام علیکم استاد: طبق بحث روز شنبه که فرمودید افرادی که توی مجلس سخنرانی حضرت امام اگه می خواستند گوش بدند گوش نداده بودند یعنی عقل استدلالیشون رو نیاوردند قلبشون رو آوردند در این روش چطور میتونند در مورد چیزی که به قلبشون میرسه مطمئن بشند و اینکه اگر نزدیکی به امامه که باعث کمرنگ شدن گناهان میشه اگه شخصی گناهی داشته باشه که خودش باعث بشه از امام دوری کنه چطوری این گناهو از بین ببره؟ ممنون.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عقل استدلالی همین اندازه به انسان کمک می‌کند تا حق را بشناسد، از آن به بعد باید دل را به حق بسپارد و مردم نسبت به امام از عقل استدلالی گذشته بودند. قرآن می‌فرماید: «إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئات‏» کارهای خوب گناهان را می‌برد، یکی از کارهای خوب ارادت به اولیاء الهی است. موفق باشید
9780
متن پرسش
با سلام: به جهت رفع افکار مزاحم و جهت دادن خیالات آیا این کار مطلوب است اذکاری که مرتبط هست را به وسیله حروف ابجد عدد مناسب آن را درآورد و به آن ذکر مشغول شد؟ اگر اذکار خاصی هست لطفا بفرمایید. لطفا طول مدت مداومت را هم ذکر بفرمایید. یاعلی
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بزرگان این‌طور تجربه کرده‌اند و نتیجه گرفته‌اند. 2- آیات 54 تا آخر آیه‌ی 56 سوره‌ی اعراف هر روز 70 مرتبه کارساز است. موفق باشید
9758
متن پرسش
سلام علیکم ورحمه الله.وقتتان بخیر.اینکه درجلسه 47 دعای مکارم فرمودید:هنرواقعی ترین رجوع به معنویت است میشودبیشتر توضیح بفرمایید؟چرامیان این همه کار وعمل این تعبیر رادرموردهنرفرمودید؟2-اگرکسی باانگیزه دفاع ازهنر نگارگری خودمان دربرابرنقاشی بی محتواولی باتکنیک غرب سراغ این هنربرودکه پایهاش تسلط برطراحی انسان وحیوان است اشکالی دارد؟استادفرشچیان نسبت به نگارگری اعلام خطرکردند3-آیاپرداختن به هنری مثل گل ومرغ بداست؟هنرواقعی محسوب میشود؟4-اینکه به پیانو زدن ایرادگرفتیدمقصودتان موسیقی ای هست که برای تفنن زده میشود؟چراخط وشعروصوت نیکوی قران جایگاه دیگری میان بقیه هنرها دارند.البته خط رامی دانم . سپاس بسیار
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- هنری که منظور بنده است، ظهور حقایق وحدانی است در عالم ناسوت، و از این لحاظ هنر بهترین راه به سوی معنویت می‌باشد. ولی آفات نقاشی و مجسمه‌سازی را در جزوه‌ی «تندیس» مطابق روایات عرض کرده‌ام. فکر نمیکنم نقاشی به هر شکل که باشد یا موسیقی ظرفیت ارائه‌ی آنچنانی جهت ظهور حقایق وحدانی را داشته باشند. نظمی که در قرآن هست نمونه‌ی اعلای هنر دینی است و شاید معماری بعضی از خانه‌ها و اماکن دینی نیز چنین حکایتی را در بر دارد. موفق باشید
9748
متن پرسش
سلام علیکم: من دچار بلای بزرگی شده ام تا قبل از آشنا شدن با مسایل سلوکی و اخلاقی و حضوری ابتلایم به کبایر کمتر بود. در 1 سال گذشته که با آثار شما آشنا شدم هر چه سفت تر مراقبه و محاسبه می کنم کبایر بزرگتری انجام می دهم. مصداق این آیه شده ام که «و لا یزید الظالمین الا خسارا» از سالک بودن بشیمان شده و فکر کنم در غفلت باشم بهتر از ابتلا به کبایر باشد. در قرآن چندین نوع مرض برای قلب ذکر شده بفرمایید من دچار کدامشان شده ام؟ چون به شما دسترسی حضوری ندارم اعمال را عرضه می دارم جهت راهنمایی و دستور و تایید و تکذیبشان 1ربع برای نماز شب/ نافله صبح / برای تعقیبات ذکر حضرت زهرا / 7 بار حوقله / 11 بار توحید/ 19 بار بسم الله الرحمن الرحیم/ سلام مختصر به امام حسین (ع)/ یک حمد و 3 توحید هدیه به امام زمان (عج)/ یک فاتحه برای اموات خودم و شما 100 بار لا اله الا الله/ 3هزار بار صلوات / 4 قل/ نوافل در حد داشتن زمان / زیارت عاشورا گاهی / و لا غیر// فقر معنوی آزارم می دهد. در درون طلب داشتن تمام مستحبات را دارم اما در عمل هیچ ندارم بیشتر از اینکه عمل کنم فکرشان را می کنم. استاد در حال آماده کردن دل برای محرمم. اگر افتخار دهید و عنوان شاگرد را در موردم قبول کنید با یک خیال نورانی به طرف رفیقتان حسین و خدا قدم بر می دارم. قول می دهم هر دستوری بدهید همه را انجام دهم. می دانم به خاطر عمومی بودن سایت و خطر برداشتهایی افراط و تفریطی کلی باسخ می دهید اما در عین حال فقیر را هم دریابید. به خاطر تمام کبایر از خدا و اهل بیت و شما عذر می خواهم. اگر قبولم کنید از گناهان دست کشیده و با خدا معامله کرده و ثواب تمام اعمالم را به شما هدیه می کنم . به حق نبی فرق شکافته، بهلوی شکسته، جگر باره عطشان کربلا، دل زینب، سجده سجاد، و انتظار «م ح م د» مرا دعا کرده و درییابید عاقبتتان ختم به خیر. ضمنا از تلاوت هم غافلم با چه سوری مانوس شوم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن می فرماید شیطان قسم خورده در مسیری که به سوی حق ختم می شود می نشیند و مانع سیر افراد می شود و انسان باید از همین جا که شیطان را در مقابل خود فعّال می یابد فکر کند باید با مقاومت کامل شیطان را مأیوس کند، همه ی کارهایی که می کنید خوب است، پس از مباحث معرفت نفس و معاد به فکر سلوک ذیل شخصیت حضرت امام باشید تا راه صدساله را همچون سرداران شهید یک شبه طی کنید و مفتخر به تصدیق قلبیِ رهنمودهای مقام معظم رهبری انقلاب گردید. موفق باشید
9732
متن پرسش
سلام استاد: چندی پیش فایل صوتی ای از مرحوم علامه امینی شنیدم که به شدت به جناب مولانا و حافظ حمله می کردند و به کسانی که به اشعار و افکار این دو بزرگوار گرایش دارند نهیب می زدند که چرا به جای قرآن به سراغ این افراد می روید. می گفتند اصول اصول اصول دین قرآن است نه مثنوی. خیلی با حرارت و غضب این مطلب را می گفتند. البته بنده ضمن احترام ویژه ای که برای این شخصیت بزرگ قائلم اعتقاد دارم عدم آشنایی کافی این مرد بزرگ با معارف ناب توحیدی، ایشان را به این مقایسه ناخواسته وادار کرده است. آخر کجا مولوی خواسته است مثنوی را مقابل قرآن قرار دهد که شما می خواهید این قیاس را ابطال کنید. اما سؤالی برای بنده پیش آمد که راستی با این فرض صحیح که کلام مولانا حکیمانه و از روی حساب است، چطور او مثنوی را اصل اصل اصل دین می داند. با اینکه واقعا چنین تعبیری جز به وزان خود قرآن کریم جور در نمی آید؟ در شرح ملاهادی سبزواری توضیحی آمده است که به نظر کافی نمی آید. ایشان تا اصل اصل دین پیش رفته است. اما برای مرحله سوم چیزی نفرموده است. با تشکر. التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم مولوی با بحث وَ هُوَ اصولُ اصولِ اصولِ الْدّین، فى کَشْفِ أَسْرارِ الْوصولِ وَ الْیقین‏ در وصف مثنوی خواسته بگوید مثنوی نظر به باطن قرآن دارد نه این‌که بخواهد بگوید مثنوی تا تعیّن اول و مقام ذات جلو رفته، هرچند بعضی از مضامین آن حکایتی است از صقع ربوبی و تعیّن اول که در این شهر متذکر آن است .. منبسط بودیم یک جوهر همه.... بی‌سر و بی پا بدیم آن سر همه یک گهر بودیم همچون آفتاب.... بی گره بودیم و صافی همچو آب چون بصورت آمد آن نور سره.... شد عدد چون سایه‌های کنگره گنگره ویران کنید از منجنیق.... تا رود فرق از میان این فریق شرح این را گفتمی من از مری.... لیک ترسم تا نلغزد خاطری نکته‌ها چون تیغ پولادست تیز .... گر نداری تو سپر وا پس گریز پیش این الماس بی اسپر میا .... کز بریدن تیغ را نبود حیا زین سبب من تیغ کردم در غلاف .... تا که کژخوانی نخواند برخلاف . موفق باشید
نمایش چاپی