بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: تفسیر قرآن و شرح نهج البلاغه

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
9260
متن پرسش
استاد عزیز سلام: من یه مشکلی داشتم اگه زحمتی نیست کمکم کنید. من چند وقتیه در مورد «دعا» دچار شک و شبهه بودم تا اینکه یکی از سخنرانی هاتون که توش در مورد دعا گفته بودید و گوش دادم یک کم فلسفه دعا برام روشن شد اما هنوز قلبم آرامش نیافته و درست نمیتونم دعا کنم! چی کار کنم؟ اگه اثری هم در این مورد دارید بفرمایید تا تهیه کنم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی معلوم شود ما در تکوین نسبتی با خدا داریم و عین ربط به خدا می‌باشیم و باید در انتخاب و اختیار خود، مطابق تکوین خود که هستی ما به حساب می‌آید عمل کنیم، پای دعا به میان می‌آید تا تمام ابعاد هستی خود را در اتصال باحضرت حق شکل دهیم و نخواهیم خود خواهانه و به صورت مستقل از خدا زندگی را بگذرانیم. دعا عامل حضور انسان است در محضر حق. انسانی که می‌فهمد در همه‌ی ابعاد باید خدایی باشد و همه‌ چیزها اگر از خدا عطا شده باشد مفید است و از آن مهم‌تر این که دعا راه انس جان انسان است با خدایی که از جهت علم و حیات، نور محض است و شرط داشتن حیات و علم حقیقی، انس با علم و حیات محض است. با دعا انسان از خود بیگانگی و بی وطن بودن، به آغوش وطن خود بر می‌گردد و به نِیِستان خود که مقام آزاد شدن از کثرت‌ها است رجوع می‌کند. در آن حال به نور خدا در عالم زندگی می‌کند. خداوند به رسولش فرمود: «وَ ما رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَ لکِنَّ اللَّهَ رَمى‏» یعنی ای رسول من آن‌گاه که تو تیر می‌اندازی، تو نیستی که تیر می‌اندازی؛ این خداست که تیر می‌اندازد. شما در نظر بگیرید خداوند تا چه اندازه به بنده‌ی خود نزدیک شده و بنده‌ی او تا چه اندازه در عالَم با خدا زندگی می‌کند. این حاصل اُنس با خداست. بنده معتقدم شما با دعای سحر و به دنبال آن دعای ابوحمزه تا این اندازه در عالَم با خدا زندگی خواهید کرد. ورود به عالَمی که خدا همه‌کاره است در اثر دعا حاصل می‌شود. غفلت از حقیقت، با غفلت از نقش دعا ظهور می‌کند زیرا اگر کسی نتواند از طریق دعا نقش خدا را در عالم احساس کند چگونه می‌تواند با حقیقت که همان اسماء و انوار الهی است به‌سر ببرد؟ پس در یک کلمه، حقیقت انسان با دعا برای انسان ظهور می‌کند. موفق باشید
9263
متن پرسش
بنام خدا و با سلام خدمت استاد گرامی: چقدر نیاز به فراگیری علوم قرآنی داریم؟ آیا در فهم عمیق قرآن موثرند؟ (مانند تجوید، دانش قرائات قرآنی، شان نزول آیات قرآن، بلاغت آیات قرآن، تاریخ‌گذاری قرآن)
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بخواهیم جدّی‌تر وارد قرآن شویم نباید از این علوم بیگانه باشیم به‌خصوص که مفسران محترم بعضاً با توجه به این علوم نظر خود را مطرح می‌کنند. موفق باشید
9267
متن پرسش

سلام: روزه‌داری چه نتایج مشخصی برای انسان به همراه می‌آورد؟ و در چه آیه و چه سوره‌ای از قرآن در این باب حرف زده شده؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1ـ خداوند در سوره‌ی بقره آیه‌ی 183 می‌فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» از طریق روزه‌داری روح انسان آماده‌ی اُنس با حضرت پروردگار می‌شود. 2ـ از طرفی در رابطه با نتایج تقوا می‌فرماید: « وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ یُعَلِّمُکُمُ اللَّه‏» (بقره/282) پس می‌توان در رابطه با روزه‌ی ماه رمضان امیدوار به علمی بود که در اثر عمل حاصل می‌شود. 3ـ ما چند نوع علم داریم یکی علمی که با مطالعه و تجربه و استدلال به دست می‌آید و دیگر علمی که در سرّ و ضمیر‌های پاک حاصل می‌شود؛ ضمیر‌هایی که در اثر ریاضت تزکیه شد‌ه‌اند. این علم در خلوت‌های معنوی برای انسان‌ها ظاهر می‌گردد و موجب می‌شود تا از یک طرف حقایق غیبی برای انسان ظاهر شود و از طرف دیگر انانیت و منیت انسان از منظرش غایب گردد و گوش انسان نسبت به نفخه‌های الهی شنوا گردد؛ بر عکس آن‌هایی که «لَهُمْ آذانٌ لا یَسْمَعُونَ بِها» که گوش جانشان کر شده. علمی که در اثر روزه و تقوای حاصل از روزه به دست می آید علمی است که از طرف خدا به انسان داده می‌شود و آیه 65 سوره‌ی کهف در وصف آن فرمود: « فَوَجَدا عَبْداً مِنْ عِبادِنا آتَیْناهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنا وَ عَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْماً» علمی که یک نحوه هم‌زبانی با قرآن را نصیب افراد می‌کند زیر ا قرآن نیز در همین ماه نازل شده. 4ـ امیدوار بودن به تجلی نو به نو مستلزم آن است که جان انسان همواره آماده‌ی آن تجلی باشد. آن‌کس که در مسیر نظر به حق قرارگرفت دائما به وسیله‌ی آن علم قدسی به سوی حقیقتی برتر دعوت می‌شود و این معنای انتظاری است که سالک از طریق روزه داری می‌تواند به آن وارد شود و دریای بی‌کرانه‌ی حقیقت را بر روی خود بگشاید. 5ـ نظر به حقیقت وجود ویژگی خاصی است که در انسان نهفته است و موجب می‌شود که همواره او را در تحولی متعالی‌تر از قبل قراردهد و مفتخر به مطلع الفجری بعد از مطلع الفجر نماید تا ان‌شاءالله طلوع خورشید لقاء در عید فطر محقق گردد. عرایضی در کتاب «روزه؛ دریچه‌ای به عالَم معنا» داشته‌ام که در سایت، کتاب را می‌توانید مطالعه بفرمایید. موفق باشید

9249
متن پرسش
با سلام و تشکر: در قرآن کریم آمده است «و نحن اقرب الیه من حبل الورید». سوال این است که حال که خدا اینقدر قریب است پس تقرب به خداوند چیست؟ این قرب چه تفاوتی با آن قرب دارد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند تکویناً به ما نزدیک است ولی ما تشریعاً و به عنوان شخص خودمان باید تلاش کنیم به او نزدیک شویم. گفت : «دوست نزدیکتر از من به من است....وین عجب تر که من از وی دورم»‌«چه کنم با که توان گفت که او ......در کنار من و من مهجورم » موفق باشید
9250
متن پرسش
سلام استاد: به لطف الهی چند نفر از دوستان با هم حلقه ی مطالعاتی تشکیل داده ایم. سن غالبمان 17 سال و سال چهارم دبیرستان هستیم. از بحث های شما سیر انسان شناسی را به جز کتاب خویشتن پنهان، همه را کار کردیم و کتاب «ادب خیال، قلب و عقل» را هم مطالعه کردیم می خواستیم وارد مباحث تفسیری شما شویم. لطفاً بفرمایید از چه سوره ای شروع کنیم و میزان کار کردن ما در هفته چقدر باشد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: سوره‌های عنکبوت، روم، زمر، انعام و شوری، إن‌شاءاللّه کمک می‌کنند. بیش از دو جلسه در هفته روی سوره‌ها وقت نگذارید تا ذهن‌تان فرصت تأمل بر روی مفاد آن‌ها را داشته باشد. موفق باشید
9240
متن پرسش
سلام استاد. من در حال حاضر در حال مطالعه کتاب «آشتی با خدا» هستم. یک سوالی بسیار ذهنم رو مشغول کرده. این که دل بستن به غیر خدا نهایتا انسان را به پوچی می رساند، برایم جا افتاده. اما موضوعی درکش برایم سخت است این است که آن حقیقتی که جان انسان با آن آرامش می یابد چه هست؟ در کتاب فرموده اید که جان انسان می خواهد که به کمال و وجود برتر برسد. اما درون من آنچنان به آن وجود برتر اشتیاقی نشان نمی دهد و اگر ایمان می آورد برای فرار از پوچی است. و سوال دیگرم در همین راستا این است که عرفا عاشق چه می شوند و چه چیزی آنها را آنچنان شیدا می کند؟ آیا همین رسیدن به وجود برتر است؟ آیا دلیل بی تمایلی من احیانا گناه و کدر بودن قلب نیست؟ به نظرتون کسی که در پایین ترین سطح از لحاظ معرفتی قرار دارد، چگونه و طبق چه روندی می تواند وارد بحث عرفان شود؟ اگر امکان داره لطفا با تفصیل بیشتری جواب بدید. ضمنا من دیروز سوالی از شما درباره ی ضعف نفس پرسیدم.من سراغ شرح دعای مکارم الاخلاق رفتم ،ولی ان هم صرفا در مقابل دشمنان اسلام بود و انگار عزت در برابر مومنین معنایی ندارد!!
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1ـ وقتی انسان در زیر سایه‌ی شریعت الهی حرکت کرد و از یک طرف عقائد باطل و اخلاق رذیله را پشت سر گذاشت و از طرف دیگر متوجه عقائد حقه گشت و خود را منوّر به اخلاق فاضله نمود، باطن و قلب او به مرور آماده‌ی تجلی نور الهی می‌شود و از این‌جا به بعد گفتنی نیست، بلکه چشیدنی است. با همین مباحث معرفت نفس و برهان صدیقین و معاد و مباحث قرآنی شروع کنید تا إن‌شاءالله راه، نمایان گردد در ضمن در مورد دعای مکارم‌الأخلاق عجله نکنید؛ پیشنهاد می‌کنم صوتِ شرح آن را از روی سایت بگیرید و با حوصله دنبال کنید، به خوبی به جواب سؤال خود می‌رسید. خداوند این سؤال را در جان شما انداخت تا به این سو حرکت کنید. موفق باشید
9202
متن پرسش
راز عرفانی7 طبقه آسمان چیست؟ آیا منظور 7 شان از عالم وجوداست؟ در هر طبقه چه اتفاقاتی برای عالم وجود انسان در انتظار است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری منظور هفت مرتبه از عالم وجود است. در شرح سوره‌ی «ق» عرایضی داشته‌ام. موفق باشید
9203
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: من کتاب معاد شما را داشتم میخوندم چند تا سوال برام پیش آمده است. اول اینکه: در صفحه 64 از زبان امام علی (ع) نقل شده که در بزرخ به تبع عالم دنیا صبح و شب و .... وجود دارد. چطور میتوان این مسئله را قبول کرد با توجه به اینکه در آن عالم زمان و مکان معنا ندارد؟ دوم اینکه: در جایی در روایتی از امام رضا (ع) فرمودید که بهشت و جهنم همین الان وجود دارد پس چطور میتوان قبول کرد که انسان در برزخ باید منتظر قبامت باشد و اینکه روز قیامت هنوز واقع نشده است. در صفحات 62-64 به این مسئله اشاره کردید که انسان باید در قیامت منتظر قیامت باشد. عنوان کتاب معاد بازگشت به جدی ترین زندگی میباشد در حالیکه ما در عالم معاد تا حالا نبوده ایم که به آن بازگردیم؟ سپاس فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1ـ در برزخ هنوز از جهتی نظر به دنیا داریم، شب و روز دنیا را می‌فهمیم و آیه‌ی «النَّارُ یُعْرَضُونَ عَلَیْها غُدُوًّا وَ عَشِیًّا وَ یَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذاب‏» یعنی «عذاب آنها آتش است که هر صبح و شام بر آن عرضه مى‏شوند؛ و روزى که قیامت برپا شود(مى‏فرماید:) آل فرعون را در سخت‏ترین عذابها وارد کنید» همین را متذکر می‌شود. 2ـ آری درست است که قیامت همین حالا است ولی اهل برزخ هنوز آمادگی حضور در قیامت را که از نظر وجودی در مرتبه‌ی بالاتری است پیدا نکرده‌اند. 3ـ از آن‌جهت که طبق آیه‌ی قرآن داریم «انا لله و انا الیه راجعون» بحث معاد یا بازگشت مطرح است چون می‌فرماید شما باز به حضرت حق رجوع می‌کنید. موفق باشید
9204
متن پرسش
با سلام: در سایت دو شرح بر سوره حمد امام هست، کدامیک مقدم است و باید گوش بدهیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شرح دانشگاه صنعتی را بعد از شرح کتاب‌خانه‌ی مرکزی دنبال بفرمایید. موفق باشید
9205
متن پرسش
با سلام و احترام: اگر کسی مجبور باشد بین مطالعه و کسب علم و یا قرائت قرآن یکی را در این ماه شریف انتخاب کند، اولویت با کدام یک می باشد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت از خواندن قرآن غافل نشوید. موفق باشید
9207
متن پرسش
با سلام موضوع: نظر حضرت عالی درباره فلسفه اسلامی و فلسفه مسلمین و عرفان اسلامی و عرفان مسلمینی که استاد علی صفائی مطرح می کنند چیست؟ در صورتی که محی الدین و اسفار هم به طور کامل خواندند و نقد می کنند نه اینکه در ستیز آن باشند؟ به عنوان نمونه درمورد عرفان: استاد ابن عربی و امثال ایشان را نماینده عرفان مسلمین می دانند نه عرفان اسلامی و با تفاوتی که ایشان بین این دو عرفان قائل است که در نوشته های ایشان از جمله کتاب نقد ج 3 و کتاب اخبات و فوز و سالک و سایر نوشته ها آمده، نظر ایشان روشن است و برای مثال ایشان در جایی به مناسبت نقد افکار دکتر سروش می فرمایند: مباحث عرفانى به خصوص آنجا که از قید مذهب رها مى‏شود و همچون مذاهب بودایى و هندى و ژاپنى و چینى و یا عرفانى الحادىِ سرخ و کاستاندال، به دنبال تصرف و قدرت مى‏آید، با همین مایه و روش‏هایى همراه است که عرفان اشراقى و یا محى‏الدین(ابن عربی) با آن همراه شده است، تمامى ریاضت‏ها همین است. [اما] عرفان دینى، جریانى متفاوت و هدف و روشى جدا دارد. عرفان دینى با هدایت و شکر و تمحیص و بلاء و با معرفت و محبت و عمل و بلاء و عجز و اعتصام همراه است، در حالى که عرفان‏هاى دیگر با ریاضت و تمرکز و استناد به پیر و توجه مرشد. و همین است که خاستگاه و جایگاه و اهداف و روش این دو متفاوت است. آقاى سروش با تسلطى که بر عرفان مولوى دارند اگر به عرفان الحادى کریشنا مورتى و کاستاندال و ... و عرفان هندى و بودایى و چینى و دون خوان هم برسند، همین اصول را مى‏بینند، پس بهتر است که ولایت و عرفان دینى را با این جریان آزاد، حتى اگر در دل مسلمین هم باشد یکى نگیرند؛ که جریان قدرت و تصرف و تسخیر، جریان دیگرى است و جریان معرفت و محبت و بلاء و تمحیص و اعتصام و عبودیت و شیدایى و اخبات و قرب و رضا و رضوان جریان دیگرى. این دو در انگیزه و هدف و روش و شکل کار و آثار و مراحل و منازل از هم جدا هستند. مشابهت‏ها در اسم و در اجزاء نباید محققى را گرفتار کند؛ که مجموعه‏ها با هم مقایسه مى‏شوند و شروع و ختم‏ها مطرح هستند و روش‏ها و منازل و آثار ... (از وحدت تا جدایی-ص 45) با تشکر و آرزوی سلامتی
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آقای سروش واقعا هیچ بهره‌ای حتی یک کلمه از عرفان و مولوی نبرده‌اند. شما ملاحظه کنید وقتی می‌خواهد از مولوی سخن بگوید ابدا نمی‌تواند از وحدت وجود و وحدت در عین کثرت که اصل عرفان است درآید. پس نباید فهم دکتر سروش از عرفان را ملاک تجزیه و تحلیل عرفان قرار داد. ملاک عرفان محیی الدین، حضرت امام و علامه طباطبایی هستند که برای عرفان محیی الدین جایگاه فوق العاده‌ای قائل هستند. واقعا اگر کسی با عرفان محیی الدین به خوبی آشنا شود در مقایسه با بقیه‌ی افراد و افکار، عالی‌ترین نزدیکی را در خود نسبت به دین و آیات و روایات احساس می‌کند و مگر ملاک مفید بودن یک فکر همین نیست؟ موفق باشید.
9183
متن پرسش
با سلام: با توجه به پاسخی که به سوال 9094 داده اید آیا همه برخوردهایی که با ما میشود مانند برخورد برادران حضرت یوسف (ع) به مصلحت ماست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در نظام تکوین همین‌طور است زیرا که حضرت رب‌العالمین دارد عالم را اداره می‌کند، می‌ماند که ما در مقابل آنچه با ما برخورد می‌شود چه وظیفه‌ای داریم. آیا برخوردی بدتر از برخورد یزید با حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» بود؟ دیدید چگونه حضرت با انجام وظیفه موجب غبطه‌ی همه‌ی انبیاء و اولیاء شدند. موفق باشید
9184
متن پرسش
سلام علیکم استاد. قبول باشه طاعات و عبادات إن شاالله. گفته بودید ترک دنیا مثل بی حسی دست میماند آنگاه که از روی قالب یخ جدایش میکنیم. و فقط باید درد جریان دوباره ی خون را تحمل کنیم. من خودم را چندین بار در این حال دیده ام اما متاسفانه نتوانستم دردش را تحمل کنم. مثل این میماند که میخواهی از یک اتاق کوچک پر از سر و صدای آزار دهنده به باغی ساکت بروی ولی هرچه میروی نمیرسی. منظورم این است در این حالت که شیطان دارد با تمام زورش بر سرم نعره میکشد و هنوز سر و صدا نمیگذارد آن سکوت را تجربه کنم به چه چیزی تمسک کنم که ترس ازم دور شود و بتوانم تحمل کنم؟ (البته همین حال با ترک معصیت و تمسک به ذکر الله و مطالعه و گوش دادن به وجود آمده برایم. قفل کردم.هرچه زور میزنم احساس صاف و شفافی نیست برایم)
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنصر صبر که در قرآن این‌همه روی آن تأکید شده برای آن است که انسان از عهد گذشته و خطورات ذهنی گذشته با مقاومت در بندگی خدا آزاد می‌شود. اصل را بر صبر و مقاومت بگذارید، اگر هم شکست خوردید، همین‌که به خود آمدید دوباره پایداری کنید تا در نهایت غلبه با شما باشد. موفق باشید
9192
متن پرسش
سلام استاد گرانقدر: بنده فایلهای ده نکته و حدود بیست تا از معاد رو گوش دادم و انصافا هم نگرشم به بسیاری از موارد عوض شد ولی یک نکته رو دقیق نمی فهمم. در بحث عوالم برزخ و معاد و معاد جسمانی نکته ای که نمیفهمم اینه که توی قرآن و بسیاری از قسمت های نهج البلاغه وقتی از قبر و قیامت صحبت میشه دقیقا خلقت جسمانی رو ملاک قرار میده! مثلا نهج البلاغه احوالات مرده رو با پوسیده شدن و کرم خوردگی گوش و چشم بیان میکنه و نگاهش با تعبیری هست که بیشتر به جسم مرده اشاره داره، مثلا همسایگانی هستید که به دیدار یکدیگر نمیروید...... و یا قرآن دقیقا نشر و حشر رو شبیه به برپایی زمستان و بهار یا بیرون آمدن از قبرهای خاکی بیان میکنه، و یا دریاره آفرینش قیامت به خلقت دوباره سرانگشتان «نسوی بنانه» اشاره میکنه... استاد این امور رو چگونه باید تحلیل کرد؟؟؟ چرا قرآن اشاره مستقیم به تجرد روح نداره و اگه داره راهنمایم کنید؟؟ آیا این سبک بیان قرآن اشاره صریح نیست؟ تعبیر «اذا زلزلت الارض زلزالها» و یا متلاشی شدن کوهها اشاره به چی داره، آیا واقعا زلزله ای هست که روی زمین خاکی واقع بشه؟؟ این مواردی که گفتم رو نمیتونم رابطه اش رو با نظام «الیه راجعون» بفهمم. با تشکر از وقتی که برای سوالات بی سر و ته من میگذارید. یاعلی
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع تا حدّی در جزوه‌ی «نحوه‌ی حیات بدن اُخروی» بررسی شده است. از طرفی واقعاً شخص متوفی به همین بدن خاکی خود نظر دارد و آن نوع احساسی را که حضرت علی«علیه‌السلام» توصیف می‌کنند، برای انسان‌ها بعد از مرگ قابل احساس است. می‌ماند که جنس جسم برزخی و قیامتی که باید مطابق جنس آن عالمی باشد که در آن حضور می‌یابند. موفق باشید
9194
متن پرسش
با سلام: طاعات شما قبول. بنده طلبه ای هستم که قبل از طلبگی با کتب شما و شهید مطهری و شهیدآوینی و دکتر داوری اردکانی و امثالهم آشنا بودم و مطالعات خوبی در این زمینه ها داشتم خدا رو شکر. با دوستان مجله سوره اندیشه هم ارتباط نزدیکی داشته و دارم و شاگردی آنها را هم کرده ام. سخنان استاد پناهیان را هم به روز دنبال میکنم و گوش میدهم. با این اوصاف اکنون که وارد حوزه سفیران شده ام به دلایل زیادی از نظر ادبیات قوی نشدم هرچند که تجزیه ترکیب متوسطی بلد هستم اما در آن حد که واقعا بتوانم متن خوانی خوبی داشته باشم قوی نشده ام. دربعضی درسها مثل منطق و اصول با اینکه تمام مباحث را خوب میفهمم اما به دلیل آنکه در متن خوانی کمی ضعیف هستم نمره پایین تری گرفته ام. میخواستم بدانم نظر شما در مورد سفیران هدایت چیست؟؟ به نظر شما یک طلبه سفیرانی تا چه حد باید ادبیات بلد باشد با توجه به آنکه طلبه های سفیران برای تبلیغ تربیت میشوند. به نظر شما اگر طلبه ای فهم درس خوبی داشته باشد و بتواند آن را تدریس کند اما چون حفظ کردنی هایش ضعیف است یا به دلایل متنوعی سر امتحان نمره خوبی نتواند بگیرد باز هم میتوان به این طلبه بگوییم تنبل؟؟ خواهش میکنم جواب کافی بدهید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در خواندن و فهم و تطبیق مباحث ادبیات عرب، فرقی بین این طلبه و آن طلبه نیست. طلبه چه بخواهد خود را در مسیر تبلیغ قرار دهد و چه بخواهد در مسیر تفسیر قرار بگیرد و چه بخواهد فقیه شود، بایستی زبان متون اصیل را بفهمد و بتواند منظور امام معصوم علیه السلام را از متن روایات برداشت کند. مگر می‌شود شخصی بخواهد تبلیغ دین کند ولی نتواند به متون دینی رجوع کند؟ به نظر می‌رسد هر چه سریع‌تر و با جدیت هرچه بیشتر به تقویت ادبیات خود بپردازید که فردا دیر است. موفق باشید
9168
متن پرسش
سلام علیکم. طاعاتتان مقبول. استاد در مورد سوال 9140 در خصوص استنکاف حضرت یونس (ع) از پذیرش ولایت امیرالمومنین «علیه السلام»، آیا این موضوع با عصمت پیغمبری حضرت یونس (ع) قابل جمع است؟ این موضوع مانع عصمت نمی شود؟ تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت علامه حرکت حضرت یونس«علیه‌السلام» را ترک اولی می‌دانند، یعنی بهتر بود آن کار را نمی‌کردند نه آن‌که خداوند حکمی داده بود و حضرت یونس«علیه‌السلام» تخلف کرده‌ باشند و لذا ترک اولی به این معنی عصمت را از بین نمی‌برد. موفق باشید
9154
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار و قبولی طاعات و عبادات: سئوال من در خصوص خطبه یک نهج البلاغه امیر المونین (ع) هست آنجا که اشاره می کنند به «وَ یُثیرُوا لَهُمْ دَفائِنَ العُقُولِ» اولاً: این عبارت بطور مشخص اشاره به چه چیز دارد؟ ثانیاً: این اثاره چگونه صورت می گیرد؟ و اگر جهت تحقیق بیشتر منابعی معرفی کنید ممنون می باشم. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت مولی‌الموحدین«علیه‌السلام» در توصیف نقش انبیاء در تاریخ می‌فرمایند: انبیاء عقل‌های دفن‌شده‌ی بشری را برمی‌انگیزانند، به آن صورت که انسان‌ها را متوجه حقایق قدسی می‌نمایند و از پیرایه‌ها و خرافاتی که اطراف خود تنیده‌اند آزاد می‌گردانند. منابعی در این مورد در نظرم نیست. موفق باشید
9160
متن پرسش
سلام: این که شما فرمودید طبقه آیه قرآن «الله یتوفی الانفس حین موتها....» انسان هنگام مرگ به جای دیگر توجه دارد، یعنی چه؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «خویشتن پنهان» مطلب را دنبال بفرمایید. موفق باشید
9139
متن پرسش
سلام استاد: پیرو سوال 9092 که در باب تکفیری گری پرسیدم، شما در سلوک در صفحه 172 فرموده اید که آزادی در فطرت نهادینه شده لطفا 1- دراین مورد بیشتر توضیح بدهید و کتاب یا آیاتی را در این مورد اشاره بفرمایید. 2- و باز در همین صفحه پایین اشاره به رجوع عرفانی و فلسفی دارید لطفا در این مورد هم کتبی و منابعی را راهنمایی بفرمایید. 3- کتاب «فلسفه در دام ایدئولوژی» چقدر در این موضوع میتواند مدد برساند تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- ظرفیت سؤال و جواب‌های سایت آن‌قدر نیست که فرصت شرح این مباحث باشد. آیات مربوط به فطرت را در این مورد ملاحظه فرمایید 2- مثلاً مطالعه‌ی کتاب «شرح دعای سحر» حضرت امام یا تفسیر سوره‌ی حمد ایشان، شروع خوبی است. 3- من این کتاب را که می‌فرمایید نمی‌شناسم. موفق باشید
9140
متن پرسش
سلام: 1- آیا روایاتی که در مورد شک حضرت یونس بر ولایت امیرالمومنین علی«علیه‌السلام» آمده تا چه اندازه قوی هست؟ و نظر بزرگان در باره‌ی آن چیست؟ 2- آیا غصب حضرت یونس به خاطر رفع عذاب قومش از طرف خداوند بود یا چیز دیگری؟ اگر ممکن هست از روایات یا سند گفته شود.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهر آیات یک حکم دارد و آن همانی است که می‌فرماید حضرت یونس به جهت آن‌که آن قوم حکم خدا را نپذیرفتند و عذاب آمد، آن قوم را به صورتی غضب‌آلود ترک کرد و آن شد که شد. ولی باطن عمل یک حکم دیگر دارد که علی«علیه‌السلام» در این رابطه می‌فرمایند: «إِنَّ اللَّهَ عَرَضَ وَلَایَتِی عَلَى أَهْلِ السَّمَاوَاتِ وَ عَلَى أَهْلِ الْأَرْضِ أَقَرَّ بِهَا مَنْ أَقَرَّ وَ أَنْکَرَهَا مَنْ أَنْکَرَ أَنْکَرَهَا یُونُسُ فَحَبَسَهُ اللَّهُ فِی بَطْنِ الْحُوتِ حَتَّى أَقَرَّ بِهَا» خداوند ولایت مرا بر اهل آسمان‌ها و اهل زمین عرضه کرد بعضى اقرار و بعضى انکار کردند، یونس منکر شد خداوند او را در شکم ماهى زندانى کرد تا اقرار کرد. (بحار الأنوار، ج‏26، ص: 282) موفق باشید
9119
متن پرسش
سلام استاد: ببخشید راه های ایجاد نشاط از نظر ائمه اطهار (ع) چی هست و ما جوون ها علاوه بر ورزش از چه راه دیگری میتونیم نشاط به دست بیاریم؟ اگر روایت ذکر کنید ممنون میشم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن می‌فرماید «أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب‏» قلب خود را با برنامه‌ای که آرام آرام شما را با حق مأنوس می‌کند به نشاط و آرامش می‌رسد. به گفته‌ی مولوی «تو خوشی و خوب و کان هر خوشی .... پس چرا که منّت بادی کشی». موفق باشید
9102
متن پرسش
با سلام. استاد ما الان با تفسیر المیزان خیلی نمیتونیم ارتباط برقرار کنیم و فهمش برامون مشکله. شما توی کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» فرمودید خوندن بعضی از کتاب های امام (ره) توی فهم المیزان کمکتون میکنه. میخواستم بپرسم کدوم کتابای امام و چه کتابهایی از شما توی درک و فهم المیزان میتونه کمکمون کنه، تا انشاالله بتونیم یک مقدار بعد عقلی و قلبیمونو رشد بدیم بعد بریم سراغ المیزان؟ با تشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «آداب الصلواة» حضرت امام کمک می‌کند. رویهم‌رفته کتاب‌های معرفتی ما می‌تواند آن آمادگی لازم را به شما بدهد به‌خصوص بحث‌هایی که در رابطه با سوره‌های قرآن شده و صوت آن موجود است. موفق باشید
9103
متن پرسش
با سلام حقیقت حج بیت الله الحرام را دانلود کردم اما جزوه چگونگی بازگشت حجاج روی سایت شما نیست لطفا به دوستانتان بفرمایید زحمت بکشند وروی سایت قرار دهند با تشکر
متن پاسخ
مسئول محترم سایت.
9094
متن پرسش
سلام علیکم: برای رفع کینه ای که گاه تمام وجود انسان را در آتش خود فرو می برد چه کنیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: یک کلمه را فراموش نکنید که همه‌ی این برخوردهایی که با شما شده مصلحت شما بوده. همان طور که مسیر رسیدن حضرت یوسف«علیه‌السلام» به عزیزی مصر، آن نوع برخورد برادارانش بود. لذا حضرت یوسف«علیه‌السلام» هیچ کینه‌ای به برادران نشان نداد. موفق باشید
9073
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید: من دبیر دینی و قرآن هستم. صبح ها هنگام اذان بیدار میشوم نمازم را به جماعت میخوانم یک یا دو سخنرانی گوش میدهم، کمتر مطاله می کنم ساعتی را نیز از طریق اینترنت روزنامه ها را مطالعه میکنم ولی بشتر اوقاتم را با سرگرمیهای بیهوده که خودم هم راضی نیستم میگذرانم. بیشتر اوقات در حال تفکر هستم که چرا از این نعمت فراغت که خدا به من داده درست استفاده نمیکنم ولی نمیدانم چه کنم و به همین خاطر دچار نوعی افسردگی شده ام و حوصله تفریحات سالم را هم ندارم چون فکر میکنم عمر تلف کردن است و اگر تفریح هم نکنم باز هم نمی دانم چه کار مفیدی میتوانم انجام دهم. گاهی به فکر کار اقتصادی میافتم ولی میگویم تنها مشغله خودم را زیاد میکنم. لطفا راهنماییم کنید و برنامه ا ی که خیر دنیا و آخرتم را در بر داشته باشد برایم ارسال نمایید. اگر ممکن بود از طریق پیام به شماره 09139073695 یا در متن پرسش و پاسخ ها جواب دهید و فقط شماره جواب را ارسال نمایید. با کمال تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً طی جواب سؤال شماره‌ی 9013 جواب داده شده. با توجه به این‌که پست الکترونیک ندارید باید جواب‌ها را دنبال بفرمایید که سؤال‌تان را تکرار نفرمایید. عرض شد بنا را بگذارید یک کار بزرگ قرآنی را شروع کنید. پیشنهاد می‌کنم بعد از مطالعه‌ی جزوه‌ی «چگونگی کار با تفسیر المیزان» کار روی تفسیر المیزان را شروع بفرمایید. برای ما مقدور نیست از طریق ارسال پیام با عزیزان ارتباط برقرار کنیم. سعی بفرمایید با ثبت آدرس ایمیل، سؤال خود را بفرستید تا جواب سؤال مستقیماً به ایمیل شما ارسال شود. موفق باشید
نمایش چاپی