بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: تفسیر قرآن و شرح نهج البلاغه

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
31392
متن پرسش
سلام استاد عزیز: با توجه به اینکه جوانان این دوره سوالات زیادی در مورد اعجاز قرآن دارند و متاسفانه پاسخ طلاب در این مورد ضعیف است. چطور به اعجاز قرآن پی ببریم؟ دراین مورد مقداری تحقیق کردم و ما اگر همین کلمه احد را بفهمیم خود اعجاز بالایی است اما خب طریق فهمیدن عرفانی موضوع مقداری دشوار است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بد نیست برای ابتدای کار سری به بحث «دریچه‌های اعجاز قرآن» که در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» آمده است، بزنید. کتاب روی سایت هست. البته و صد البته اگر کسی مدتی در آیات قرآن و سوره‌های آن تدبّر کند، خود به خود جانش تصدیق می‌کند که تنها خالق او می‌تواند این‌چنین با او سخن بگوید. موفق باشید

31367
متن پرسش
با سلام خدمت شما: جدای از بحثِ خباثت ذاتی دشمنان اهل بیت (ع) و اینکه آنان ذات ظلمانی دارند چرا اهل بیت (ع) دل دشمنان خود را نبردند و آنان را شیفته خود نکردند؟ اگر امام علی (ع) معاویه ملعون را شیفته و عاشق خود می‌کرد چه می‌شد؟ با تکیه بر این اصل که اهل بیت (ع) مظهر اسماء الهی هستند و بدون شک می‌توانند همه را حتّی بدانِ بد را هم عاشق کنند پس چرا در تاریخ اینطور نشد؟ جدای از اینکه دشمنان اهل بیت (ع) انسان های پلیدی بودند. اهل بیت (ع) باید بتوانند پلیدان را هر طور شده پاک کنند چون منجی هستند. خواهشاً جوابِ سر راست دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت حق«جلّ جلاله» به رسول خد «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» می‌فرمایند: «إِنَّكَ لَا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ ۚ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ» (قصص/56) ای رسول ما این‌طور نیست که تو هرکس را که مایل بودی، هدایت شود؛ هدایت گردد ولکن هرکس را که خداوند بخواهد هدایت می‌شود و اوست که دانای دانا نسبت به هدایت‌شدگان می‌باشد و از این جهت اگر خداوند قلب آن‌ها را شایسته هدایت نیابد حتی سخنان اولیای الهی بر آن‌ها مؤثر نمی‌افتد. موفق باشید

31370
متن پرسش
سلام استاد: بحمد الله رزقم شده است که یکسالی است با شرح جنود عقل جهل امام مانوسم یک سوالیست ذهنم را درگیر کرده اینکه اگر بجای ایران مثلا در لاس وگاس آمریکا بدنیا آمده بودم، خوب صد در صد هیچ اطلاعی از امام صادق و سایر ائمه ی معصوم نداشتم و البته استاد مثل شما را هم نمیافتم و اصلا بکل نه قیامتی برای من معرفی می‌شد و نه حساب و کتاب قبری. آنگاه تکلیف قبر و قیامتم چه می‌شد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در نظر بگیرید که خداوند «هادی» است و زمینه هدایت هرکس را در هر جا باشد فراهم می‌کند و از طرفی به این موضوع نیز فکر کنید که هرکس مطابق اختیاری که قبل از تولد در عین ثابته خود داشته نحوه بودن خود را انتخاب کرده. جناب ابن عربی این‌طور می‌فرماید:

در هر حال هرگاه اسمی تجلی کند، معطی، «اللّه» است، از آن حیث حضرت الله خازن و خزینه‌دارِ آن چیزی است که در نزد اوست و در خزینه‌ی اوست، که همان عین ثابته‌ی اشیاء باشد و خداوند خارج نمی‌کند آن عین ثابته را از علم به عین مگر به قدر معلوم و به‌دست اسم خاص که اعیان هر شیئ ظرفیت پذیرش آن را دارند و بدین لحاظ قرآن می‌فرماید: «أَعْطى‏ كُلَّ شَيْ‏ءٍ خَلْقَهُ‏» (طه/50) پس خداوند هر چیزی را آفرینشِ مخصوص به آن چیز را می‌دهد، آن ‌هم از طریق اسم عدل و اخوات اسم عدل مثل مُقسِط و حکیم. در این حالت است که عین خواهش هر چیزی به آن چیز داده می‌شود و بر این اساس فرمود: «فَلِلّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ» (انعام/ 149) برای خدا حجت بالغه‌ای هست که می‌تواند بگوید هر چه هستی، مربوط به خودت می‌باشد، و رسول خدا (ص) با نظر به اعیان ثابته افراد است که فرمودند: اسامی تمام افراد صالح تا قیامت در دست راست من و نام تمام افراد ناپاک تا قیامت در دست چپ من نوشته شده و حَکَم و عدل، حکم کرد و خدا عدالت به کار برد.

موفق باشید

31348
متن پرسش
عرض سلام و ادب خدمت استاد بزرگوار: حضرتعالی در جلسه ۱۱ مرداد روز دوشنبه در رابطه با یکی از پرسش‌ها که خانواده خانم به داماد شرط گذاشته بودند باید خانه بخرد، فرمودید اون خانم باید به دلیل ولایت شوهرش، به حرف خانواده توجهی نکند. و در قرآن کریم داریم که الرجال قوامون علی النسا. در همون سخنرانی فرمودید که بنده طرفدار ولایت زن بر شوهر نیستم. به نظر می رسد که منظور حضرتعالی چیز دیگری است، اگر امکانش هست توضیح بفرمایید. سوال بعد در رابطه با دستور العملهای علامه حسن زاده حفظه‌الله هست که مثلا برای طهارت قوه ی لامسه می فرمایند بین الطلوع روزهای چهارشنبه تا جمعه قسمتهایی از قرآن مثلا جز سی و... را سطرها را لمس بفرمایید و آیه ی لا یمسه الا المطهرون بخوانید. استاد بزرگوار بنده این دستور را یک مرتبه در حال انجام بودم که احساس کدورت در قلبم کردم و به هیچ وجه نتوانستم ادامه بدهم و با خودم گفتم خوب اگر بنا بر این کار باشد روایتی نداریم بر این مسئله و بیشتر تاکید بر تلاوت کلام الله مجید هست و ادامه ندادم، یا بعضی از این دستورات. در حالی که وقتی مثلا کتاب معاد امام (ره) یا پرواز در ملکوت و یا حتی خاطرات شهدا را می خوانم سراسر نور و روح مي شوم. راهنمایی بفرمایید که دلیل چیست آیا نفس ضعیف و ناقص بنده توان درک و همراهی با اون حضرات را ندارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در بحث سوره احزاب عرایضی شد که به فرمایش آیت الله سیستانی مرد بر زن ولایتی ندارد. آری! در إزای وظایفی که مرد نسبت به زن دارد، زن نیز در موارد خاصی باید از همسرش تمکین کند. و از این جهت عرض شد به عهده آن خانم است که در منزلی که شوهرش برایش تهیه می‌کند، باشد. ۲. بنده نیز در جریان آن دستورالعمل قرار گرفتم و احساس می‌کنم مربوط به روحیه‌هایی امثال روحیه بنده نیست. گویا ما می‌توانیم از طریق حضور در تاریخ گشوده و قدسی انقلاب اسلامی راهی را برویم که شهدا یک‌روزه ره صدساله آن را طی کرده‌اند. موفق باشید

31337
متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد گرانقدر: دو سول از حضرتعالی داشتم: ۱. نوشته مربوط به روش استفاده از تفسیر المیزان را مطالعه نمودم ولی بعد از چند بار متوجه نشدم اگر امکان دارد با یه آیه مثالی بزنید. ۲. یکی از دوستان که از خانواده مومن می باشد متاسفانه متوجه خیانت زن خودش شده است البته آن خانم بسیار نادم و پشیمان است و دایم گریه می کنه و طلب عفو از خدا و گذشت شوهر را داره و روانپزشک هم گفته چون ایشون تحت درمان بوده و دو قطبی بوده است حتی ممکنه خودش متوجه این عمل نشده ولی برای دوستمون این مسئله بسیار سنگین است. خواهشمند است ایشون را راهنمایی فرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. شما نمونه‌های کار را در جزوات «لُبّ المیزان» می‌توانید ملاحظه کنید. به عنوان نمونه، قسمتی از سوره «فتح» خدمتتان ارسال می‌شود.

سوره فتح

 مدنيّه «29 » آيه

بسم الله الرحمن الرحيم

اين سوره؛ حول محور صلح حديبيه دور مي‌زند.

إِنَّا فَتَحْنَا لَكَ فَتْحًا مُّبِينًا«1»

     حال كه براي حج در حالي از مكه خارج شديد كه اميد برگشت برايتان نبود و با عدة قليل هزاروچهرصد نفري با توكل الهي و با پاي خود به طرف قريش كه داغ دل جنگ بدر و اُحد و احزاب در دل داشتند، حركت كرديد و از قدرت و شوكت آنها هراسي به خود راه نداديد، براي شما فتحي آشكار را گشوديم كه همان صلح حديبيه باشد كه در راستاي اين صلح همة موازنه‌ها به نفع شما تمام خواهد شد، هم قريش با آن همه شوكت راضي شدند با شما صلح كنند و هم زمينة اسلام‌آوردن قبايل زيادي فراهم شد و هم شما به‌عنوان يك قدرت به رسميت پذيرفته شديد و هم بنا شد كه سال بعد سه روز مكه را براي انجام حج، براي شما خالي كنند و.....

لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ وَيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَيَهْدِيَكَ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا«2»

     اين فتح بدان جهت است كه گناهان گذشته و آينده‌ات آمرزيده شود - البته باید متوجه بود صِرف رابطة بين «فتح» و «آمرزش گناهان» ما را متوجه مي‌كند كه اين گناه، گناه فردي نيست كه راه آمرزشش توبه است و لذا با توجه به معني «ذنب» كه يعني هر عملي كه آثار شوم داشته باشد و معنی «مغفرت» که به معنی پوشاندن هرچيز است. مي‌گوييم؛ قيام رسول‌الله«صلواة‌الله‌عليه‌واله» در ابتدای رسالت در مکه، عليه كفر، عملي حادثه‌آفرين و دردسرساز بود، و كفار قريش در مقابله با او بسيار مصرّ بودند خداوند با صلح حديبيه(يا فتح مكه) شوكت قريش را از آنان گرفت و در نتيجه گناهاني كه رسول‌خدا«صلواة‌الله‌عليه‌وآله» در نظر مشركين داشت را پوشانيد و آن‌جناب را از شرّ قريش ايمني داد و اين‌كه مي‌گويد گناهاني كه بعد هم كرده‌اي مي‌پوشانيم، همان خون‌هايي است كه بعد از هجرت از سران قريش ريخت كه با ضعف بنية قريش آثار آن كينه‌ها از بين رفت-  و بعد در ادامة آیه مي‌فرمايد: و نعمتش را بر تو تمام كرد، هم در دنيا با غلبة بر دشمنان و هم در آخرت، و در ازاء اين فتح به صراط مستقيمي كه سالك خود را به‌سوي بهشت مي‌كشاند، رهنمون شدي.

     پس حاصل دو آیه این شد که در شرایط تحقق صلح حدیبیه پیروزی آشکاری به تو دادیم که حتی در اثر آن فتح آثار کینه و ناراحتی‌های مشرکین برای همیشه – اعم از گذشته و آینده-  از بین رفت و نعمت را نیز بر تو تمام نمود و به سوی صراط مستقیم راهنمایی‌ات کرد.

وَيَنصُرَكَ اللَّهُ نَصْرًا عَزِيزًا«3»

     و خداوند شرایط را براي يك نصرت عزيز، نصرت کم نظیری كه هيچ جبّاري نتواند آن‌را بشكند، آماده مي‌كند و موانع را مرتفع مي‌سازد. چنانچه مكه و طائف را براي پیامبر«صلواة‌الله‌علیه‌واله» فتح كرد. شرك را در سرزمين حجاز ريشه‌كن كرده و يهود را ذليل و اسلام را حاكم نمود.

۲. در هر صورت چیز مشکلی است. اگر حقیقتاً پشیمان شده است می‌تواند ایثار کند و اغماض نماید. موفق باشید

31326
متن پرسش
با عرض سلام، ادب و احترام خدمت استاد ارجمند و عزیزم آقای طاهر زاده (دامت توفیقاته) عرضم که «کارگروه نهج البلاغه سیما» در نظر دارد متناسب با اقتضائات روز و نیاز جامعه به ساخت و تولید برنامه تلویزیونی با محوریت کتاب گرانسنگ نهج البلاغه اقدام نماید. بنا به تصمیمی که به تازگی در این کارگروه گرفته شده است قصد آن داریم تا با استفاده از نظرات کارشناسان برای موضوعاتی که در جدول پیوست حضورتان ارسال شده اولویت بندی و سپس اقدام کنیم. لذا از حضرتعالی درخواست می شود تا با بیان نظرات ارزشمندتان ما را در این خصوص یاری نمایید. https://b2n.ir/j49163
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در مورد تقسیم نهج‌البلاغه به صورت موضوعی کار نکرده‌ام. زیرا معتقدم حضرت هر خطبه و یا هر نامه‌ای را در فضای خاص تاریخی‌اش مطرح فرموده‌اند و بهتر است که با مخاطبان روح تاریخی آن خطبه را با همان انسجامی که دارد در میان بگذارید. از این طریق شخصیت ایمانی افراد در افق نگاهی که حضرت به میان آورده‌اند شکل می‌گیرد و در همین رابطه خطبه‌هایی با مخاطبان در میان گذاشته شد که می‌توانید صوت آن‌ها را ملاحظه کنید و کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» پیاده شده شرح نامه ۳۱ می‌باشد. موفق باشید

31321
متن پرسش
سلام: چگونه می‌توان جلوی تسویف را گرفت؟ هرچه که سنم بالاتر می‌ره بیشتر داره این واژه برام معنا پیدا میکنه. اگه راهکار عملی می‌شناسید لطفاً به من بگید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: توجه به امر مهمی که در پیش داریم، یعنی اُنس با خدا، راهی برای فردافرداکردن نمی‌گذارد. در آخرین عرایضی در رابطه با سوره مطففین شد ملاحظه کردید که چگونه حضرت حق فرمود: «وَفِي ذَٰلِكَ فَلْيَتَنَافَسِ الْمُتَنَافِسُونَ» (مطففین/26) باید برای رسیدن به حقیقت، دوان دوان و نفس‌زنان جلو رفت و جلوتر رفت. موفق باشید http://lobolmizan.ir/sound/1325

31320
متن پرسش
سلام استاد عزیز وقت تون بخیر: راستش سوال مهمی راجع به یکی از نزدیکانم داشتم. دو بار تایپ کردم با جزئیات متاسفانه، دستم خورد پاک شد. بطور خلاصه توضیح میدم، کسی که نه خدا رو به خدایی قبول داره، نه قرآن و نماز و امام معصوم رو و نه استاد یا شخص عاقلی که در این جهات راهنماییش کنه، با این فرد باید چه برخوردی داشت؟ آیا امیدی به اینکه بالاخره یک دستگیره‌ی درونی پیدا کنه و از تباهی نجات پیدا کنه هست؟ چون نیمی از سن جوانی‌اش گذشته و شخصیتش کامل شکل گرفته، حس می‌کنم با کافری طرف هستم که باید بدون توجه بهش راه خودمو برم. اما نمیدونم آیا این شیوه درست هست یا خیر؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد، به خود افراد مربوط است. نهایتش اگر زمینه داشته باشند می‌توان به آن‌ها تذکر داد. ولی خداوند به پیامبر خود نیز می‌فرماید: «إِنَّكَ لَا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ ۚ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ» (قصص/56) هرکه را که دوست داشته باشی هدایت شود نمی‌توانی هدایت کنی، ولکن هرکس را خداوند بخواهد هدایت می‌شود و خداوند است که می‌یابد چه کسی شایسته هدایت است. موفق باشید

31308
متن پرسش
سلام استاد طاهرزاده عزیز: من بیست ساله هستم. تقریبا به تمامی چیزهایی که به فلسفه، سیاست، جامعه شناسی و معارف مربوط میشه علاقه ای ندارم. در واقع حتی نسبت به معارف احساس بدی دارم و فکر می‌کنم اگر سمتش برم یا لج می کنم یا به فکر فرو میرم و افسرده میشم. فقط به مباحث رفتاری و کاربردی علاقه دارم. دوست دارم فقط کار انجام بدم و یاد بگیرم و اصلا به آینده و جهان و هستی و مرگ و... فکر نکنم. اما چالش هایی هستن که گاهی ذهنم رو درگیر میکنن و احساس می‌کنم برای مواجهه باهاشون به معارف و بنیان های فکری عمیق نیاز هست. مثلا کلا با ازدواج و بچه دار شدن کنار نمیام و از طرفی هم نمیتونم بگم که می خوام کلا تنها باشم. یا اینکه حالت خنثایی که نسبت به سیاست دارم برام ترسناکه و می‌ترسم پیش خودم تحقیر بشم و نمیدونم اگر مجبور بشم بین جمهوری اسلامی و مخالف هاش یکی رو انتخاب کنم و برای انتخابم همه چیزم رو فدا کنم اصلا جرئت انتخاب کردن دارم؟ یا ارتباط با انسان ها. تقریبا بعد از تعامل با هر کسی به یه شکل به چالش برمی‌خورم .برای مثال اصلا نمیتونم با فرد مقابل قاطع باشم. نمیتونم از ارتباط لذت ببرم و در درونم احساس ناراحتی دارم. یا اینکه خیلی از وابسته بودن و نیاز داشتن به بقیه می‌ترسم حتی برای چیزهای کوچک. یا از گرفتن حقم می‌ترسم و نمیدونم اگه بهم ظلم بشه باید چه کار کنم. یا از پیر شدن و ناتوان شدن و تغییر چهره ام می ترسم. الان نماز میخونم و برای مسائلی که در زندگی جاری بهشون برخورد می‌کنم و گاهی هم همین چالش ها با خدا و سردار سلیمانی صحبت می‌کنم و دعا می‌کنم. اول های کتاب آشتی با خدا رو قبلا خوندم و تقریبا با کتاب ده نکته از معرفت نفس آشنایی دارم و همون حسی رو نسبت بهشون دارم که اول بار گفتم. به نظرتون چه کار کنم؟ خیلی ممنونم که وقت گذاشتید و سوالم رو خوندید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال برای بهتربودن برای خود و با خودْ به‌سربردن به طوری که نخواهیم از خود فرار کنیم؛ از تذکرات قرآنی و با تدبّر در قرآن، نمی توانیم غفلت کنیم. موفق باشید

31289
متن پرسش
سلام: امسال باز نشسته می‌شوم از همین حالا دارم از بی خواصیتی دیوانه می‌شوم. می‌خواهم منزلم را بفروشم و به قم بروم شاید بتوانم از فضای آنجا بهره ببرم نظر جنابعالی چیست؟ لطفاً راهنمایی کنید ممنون می‌شوم.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال انسان باید سعی کند با خودش کنار بیاید و این با معارف عالیه و اخلاق فاضله ممکن است. قم و تهران و یک روستای دور افتاده ندارد!! پیشنهاد اولیه ما مطالعه کتاب «فرزندم؛ این چنین باید بود» می‌باشد که روی سایت هست و سپس سیر مطالعاتی سایت، إن‌شاءالله کمک‌کار خواهد بود. موفق باشید

31275
متن پرسش
با عرض سلام: با توجه به اینکه سیاق دعای ذیل عرفه بشدت متفاوت با خود دعاست و برخی آن را نسبت به ابن عطاءالله اسکندرانی می‌دهند نظر حضرتعالی چیست؟ سوال بعد در مورد نهج البلاغه هم بعید بنظر می‌رسد این معارف سنگین مثلا در خطبه اول را حضرت در بین عموم مردم مطرح کرده باشند و آیا مقصود از خطبه همان خطبه های نماز جمعه یا سخنرانی های در مسجد و... است؟ اگر آری چون این مطالب در سطح عوام نیست آیا ساخته اسکندرانی های دیگری نیست با توجه به اینکه سند ذکر نشده است و سوال دیگری که اینجا مطرح می‌شود مگر ذکر سند چقدر جا می گرفت که سید رضی حذف کرد و بالتبع از اعتبار سندی اثر کاست اینها ذهن را مشکوک می‌کند که شاید از حضرت لااقل برخی از خطب و ... نباشد اسکندرانی توانست چرا بقیه نتوانند والله عالم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این‌که فراز دوم دعای عرفه در فضای دیگری است، بحثی نیست ولی معارفی این‌چنین بلند، مسلّماً از غیر معصوم وارد نشده است هرچند که در مصر به جهت فضایی که بعضاً با خفقان همراه بوده، به امثال آقای عطاءالله اسکندرانی نسبت می‌دادند. در مورد نهج‌البلاغه نیز فراموش نکنید که وقتی کلمات در فضایی شاعرانه گفته شود، روح‌ها ماورای فکرکردن حقایق آن را می‌یابند. مثل همان سخنان شاعرانه جاهلیت و اشارات بسیار زیبایی که در آن فضا مطرح می‌شده. منتهی اشارات نهج‌البلاغه اشاراتی است توحیدی. موفق باشید

31277
متن پرسش
سلام و عرص ادب: ۱. استاد من با یکی از بستگان صحبت می‌کردم منتها این شخص خیلی شکاک هست به همه چیز شک دارد. به روایات و قرآن و... به نظر شما چطور با این افراد که درستی همه چیز را انکار میکنن وارد بحث شد؟ ۲. چطور برایش اثبات کنم که قرآن دست نخورده و این قرآن همان قرآن ۱۴۰۰ سال قبل است؟ ۳. معاشرت با این افرادی که به همه چیز شک دارند و شبهه وارد میکنن برای شخص سالک ضرر دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» که روی سایت هست، به‌خصوص قسمت «دریچه‌های اعجاز قرآن» إن‌شاءالله برای آن فرد می تواند مفید باشد. موفق باشید

31255
متن پرسش
با سلام و احترام: ببخشید برای یک جوان ۲۲ ساله شما چه کتاب هایی رو پیشنهاد می کنید پیش از ازدواج مطالعه کنند؟ خیلی ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد ما توصیه‌های مولایمان علی «علیه‌السلام» به فرزند جوان‌شان حضرت امام حسن «علیه‌السلام» در نامه ۳۱ نهج‌البلاغه می‌باشد که روی سایت در قسمت کتب تحت عنوان «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» در دو جلد قرار دارد. موفق باشید

31249
متن پرسش
سلام علیکم: استاد تو اوایل کتاب «مبانی نظری و عملی حب اهل بیت» گفتید که: وقتی متوجه شدیم محبوبی جز خداوند برای انسان قابل تصور نیست و قلب باید با آن اُنس بگیرد و نه عقل، می‌فهمیم چرا برای رسیدن به محبوب حقیقی مان باید «از مسیر محبّت اهل البیت علیهم السلام این راه را طی کنیم.» سوالم اینه که آیا این مثل واسطه کردن بین خدا و انسان نیست؟ (مثل کاری که با حضرت مسیح کردن و گفتن عیسی پسر خدا...، یا مشرکان که میگفتن «ما نعبدهم الا لیقربونا الی الله زلفی»)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که عرض شد ائمه «علیهم‌السلام» واسطه فیض و آیات تامّه الهی هستند و این غیر از بت‌هایی است که در عرض خداوند و مستقلاً پرستیده می‌شوند به بهانه آن‌که انسان را به قرب انسانی می‌رسانند و یا این‌که حضرت عیسی «علیه‌السلام» را به عنوان پسر خداوند عملاً در عرض خداوند قرار می‌دهند، و این متفاوت است با مظهریت اولیای معصوم که مظهر اسمای الهی هستند. موفق باشید

31224
متن پرسش
سلام استاد: ۱. ببخشید برای من که ۱۶ سالمه چه تفسیر قرآنی بهترین است؟ آیا المیزان تفسیر سنگینی است؟ ۲. شما نسبت به مسئله خلود چه دیدگاهی دارید؟ مممون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نگاهی به تفسیر «نمونه» به عنوان مقدمه رجوع به قرآن کار خوبی است تا إن‌شاءالله آماده فهم نکات تفسیری «المیزان» بشوید. ۲. مسلّماً آن کسی که شخصیتاً مشرک است مُخلّد در نار می‌باشد. موفق باشید

31218
متن پرسش
با سلام: با توجه به شریفه ی «سَخَّرَ لَكُمْ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً» سوالاتی پیش می آید ۱. با توجه به وسعت چند میلیارد سال نوری جهان چگونه همه آنچه در آسمانهاست مسخر آدمی است اگر بگوییم در آینده می‌شود هم بعید است چون اگر ابزارهایی در حد سرعت نور هم انسان بسازد چند میلیارد سال طول می‌کشد به آنجا برسد چه برسد به اینکه بخواهد تسخیر کند. ۲. چون سماوات را مسخر آدمی دانسته می‌توان برداشت کرد هفت آسمان مادیست چون تسخیر آسمان معنوی که دور از ذهن می نماید. ۳. دلیل وسعت چند میلیارد سال نوری جهان چیست اگر موجودات فضایی آفریده نشده است و فقط انسان آفریده شده بنظر می‌رسد منظومه شمسی کافی بود اگر قصد نشان دادن قدرت بود آفرینش چند کهکشان کافیست برای پی بردن به قدرت حق. ظاهرا قبل از اوایل قرن قبلی میلادی و اکتشافاتی که بر اثر تلسکوپ هابل رخ داد بشر جهان را منحصر در کهکشان راه شیری می‌دانست و پس از آن بود که متوجه شد میلیاردها کهکشان دیگر نیز وجود دارد با این وجود بشر قبل از آن با نظر به آسمان پی به عظمت خالق می‌بردند ولو قطر راه شیری طبق محاسبات کنونی حدود صد هزار سال نوری باشد که البته قدما احتمالا کوچکتر از این می پنداشتند معذالک بیشتر از بشر کنونی با همان چند ستاره کم سو با چشم غیر مسلح به خدا و عظمتش راه می جستند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در آیه مذکور می‌توان به نظام عالم فکر کرد که چگونه این نظام بستری است تا انسان‌ها در مجموع و در نسبت با کلّیّت چنین نظامی حیات معقول خود را داشته باشند و به کمالات لازم سیر کنند. آری!

اگر یک ذره را برگیری از جای

خلل یابد همه عالم سراپای

موفق باشید

31203
متن پرسش
سلام استاد: راه های شناخت خدا و صفات خدا چیست؟ مثلاً میزان مهربانی، غفار بودن، شدید العقاب، بودن چون هر چه قدر شناخت بیشتر باشد لذا انجام واجبات بیشتر است. لطفاً راهنمایی ام کنید. چه کتبی هست؟ چه استادی می‌تواند من را راهنمایی کند؟ یک استاد اخلاق هم در تهران معرفی کنید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌اید اگر بتوانید با قرآن از طریق تفاسیر مأنوس شوید إن‌شاءالله به نتیجه‌هایی که به دنبال آن هستید می‌رسید. موفق باشید

31195
متن پرسش
سلام استاد: برای رسیدن به نگاه درست به عالم، شما بعد از کار کردن در موضوع معرفت نفس و برهان صدیقین و حرکت جوهری؛ کار کردن در چه موضوعی را پیشنهاد می‌کنید تا به صورت اجمالی یک نگاه کلی و درست به عالم داشته باشیم؟ استاد خودم که احساس می‌کنم اگه بعد از کار کردن مباحث معرفت نفس و برهان صدیقین و حرکت جوهری؛ در مورد موضوع "نقش و دخالت عین وجود (خدا) در ظهورات خود (مخلوقات) مطالعه بکنم میشه ان‌شاءالله یک نگاه اجمالی به عالم داشت. منتها در مورد این موضوع نمیدونم چه کتابهایی هست؟ البته کتابی که از نگاه وجودی به این موضوع پرداخته باشد. منظورم کتابی است که به من قاعده‌ای بدهد که طبق اون قاعده من بفهمم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است در ادامه کار، مباحث معاد را همراه با شرح صوتی آن دنبال بفرمایید و سپس آرام‌‌آرام در اُنس با تفسیر المیزان قرار گیرید و البته از مباحث انقلاب اسلامی هرگز غافل نباشید. موفق باشید

31190
متن پرسش
سلام استاد عزیز: با عرض ادب و تشکر از زحمات بی وقفه شما و گروه جوان و پرتلاش و شریف المیزان. یه سوال قرآنی داشتم اینکه همه ی سوره‌های قرآن خوب هستند ولی چرا بنده با سوره‌ی آل عمران بیشتر میتونم انس برقرار کنم؟ و بیشتر منو جذب میکنه؟ انگار تک‌تک آیاتش رو می‌فهمم (در حد خودم) و می‌پذیرم. داستان چیه؟ و اگه در مورد جایگاه سوره‌ آل‌عمران مطلبی هست که به نظرتون باید ذکر بشه ممنون میشم. استاد یه دعای ویژه هم برام بکنید یه مشکلی دارم حل بشه. تشکر. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم⚘
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روح تاریخی آن سوره مبارک، عجیب است و ما را به این زمان نزدیک‌تر می‌کند. عرایضی در شرح آن سوره شده است إن‌شاءالله که مفید افتد. موفق باشید

31194
متن پرسش
سلام و عرض ادب: جناب استاد نظر به آیه شریف «ان‌ اولیا الله لا خوف علیهم و لا هم یحزنون» چرا بعضی بزرگان ما دارای خوف بودند. مثلا «انا نخاف یوم عبوسا» یا «و مالی لا ابکی» و من الله توفیق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوف از ترک وظیفه و خوف غفلت مردم از نقشه‌های شیطانی مستکبران، غیر از خوفی است که اولیای الهی از آن عبور کرده بودند. موفق باشید

31184
متن پرسش
سلام استاد خوبم: التماس دعا. استاد جان مطلبی رو گوش می‌دادم در خصوص آهستگی. این که برای علاقه مند شدن به هر کاری آن را با طمانینه و آهسته انجام بدید (که نماز میتونه مثال بارزش باشه) و در این سخنرانی اشاره شد به بودا که میگه: من وقتی می‌خورم فقط می‌خورم و وقتی می‌خوابم فقط می‌خوابم و وقتی حرف می‌زنم فقط حرف می‌زنم. استاد جان سوال من این است که ۱. این موضوع در آموزه های اسلامی نیز تأکید شده؟ ۲. آن چه که بودا برای خود فضیلت میدونه، یعنی تمرکز بر هر فعالیت، واقعا فضیلته؟ ۳. چطور به این فضیلت دست یابیم؟ سپاسگزارم از وجود پرمهرتان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این آموزه‌ها از موارد ضعیفی است که ما در آموزه‌های دینی خود متوجه آن هستیم و در این رابطه در کتاب «عالَم انسان دینی» مطالبی عرض شده است

از اميرالمؤمنين (ع) هست كه:

ما فاتَ‏ مَضَى وَ ما سَيأتِى فَأين‏

 

قُم فَاغْتَنِم الْفُرْصَه بَينَ الْعَدَمَين‏

     

آنچه از دست رفت كه گذشت، و آنچه هم كه نيامده، كو؟ پس همت كن و فرصتى را كه بين دو عدم- گذشته‌‏اى كه رفت و آينده‌‏اى كه نيامده- قرار دارد، غنيمت شمار همچنان كه حضرت مى فرمايند:

«الْمَرْءُ بَيْنَ سَاعَتَيْهِ»[1] انسان بين دو ساعت - ساعتى كه گذشت و ساعتى كه نيامده - جاى دارد خداوند با نورى كه بر قلب انسان مى‏‌اندازد، او را با خودش روبه‌‏رو مى‏‌كند تا راه را به او بنماياند، از اين به بعد اين انسان است كه بايد مواظب باشد از آن ملاقات گوارا نهايت استفاده را بكند وگرنه آن نور مى‏‌رود و او براى هميشه محروم مى‏‌شود. حضرت اميرالمؤمنين (ع) در اين مورد مى‏‌فرمايند: «مَنْ وَجَدَ مَوْرِداً عَذْباً يَرْتَوي مِنْهُ فَلَمْ يَغْتَنِمْهُ يُوشِكَ أنْ يَظْمَأَ وَ يَطْلُبَهُ فَلا يَجِدَهُ».[2] هركه جايگاه آب گوارايى را كه مى‌‏تواند از آن سيراب گردد بيابد و آن را غنيمت نشمارد، بى شك تشنه ماند و در شرايطى قرار گيرد كه طلب آن كند پس آن را نيابد. يافتن آب گوارا در حديث فوق، همان به سراغ ‏آمدن «وقت» است و غنيمت‏ شمردن آن، به اين شكل كه انسان قلب خود را براى تجلى آن نور از هر فكر و خاطرى خالى كند و از غير حق جان را منصرف گرداند، در اين حال مى‌‏گويند به پيام «وقت» عمل‏ كرد.

موفق باشید

 


[1] ( 2)-« تصنيف غرر الحكم و درر الكلم»، ص 473.

[2] ( 3)-« غررالحكم»، ص 474.

31181
متن پرسش
سلام استاد: خدا قوت! یک جایی می فرمایید که تفکر تاریخی است، انسان تاریخی است، وجود یعنی حضور در مراحل تاریخ و... بعد می گویید که منظورتون از تاریخ هیستوری نیست! پس، تعریفتون از این «تاریخ» چیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان طور که قرآن می فرماید: «کل یومٍ هو فی شأن» حضرت حق در هر زمان و زمانه ای با شأنی از شئون انوار و اسمای الهی اش مطابق ظرفیت جهان و انسان ظهور می کند و تاریخ، همان مراحل مختلف ظهور شئونات الهی است و این غیر از تاریخ به معنای داستانهایی است که چه کسی رفت و چه کسی آمد. به همین جهت خداوند به پیامبر خود می فرماید: «وَذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللَّهِ» ای پیامبر آنها را متذکر روزگارانی قرار بده که محل ظهور اراده الهی می باشند. موفق باشید.

31170
متن پرسش
سلام استاد: وقتتون بخیر. برای اینکه روزی وسیع شود آیه قرآن خاصی یا عمل خاصی سراغ دارید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند می فرماید: «اللَّهُ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَ يَقْدِرُ لَهُ ۚ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ» و لذا با تکرار این آیه امیدوار می شوید که حضرت حق تنهایتان نگذاشته است. در ضمن، صدقه دادن و خوش خلقی و صله رحم رزق را وسیع می کند. موفق باشید

31156
متن پرسش
سلام استاد جان: متن مناجات حضرت یوسف چیست؟ کاربرد آن چه مواردی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت عرضه داشتند: « أَنْتَ وَلِيِّي فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ تَوَفَّني‏ مُسْلِماً وَ أَلْحِقْني‏ بِالصَّالِحينَ (۱۰۱) یوسف) کاربرد آن در خود معنای آن نهفته است که چگونه حضرت تقاضا می کنند که مسلمان از دنیا بروند و به صالحین یعنی ائمه معصومین ملحق بشوند. موفق باشید

31149
متن پرسش
﷽ سلام علیکم و رحمة الله: استاد عزیزتر از جانم، باتوجه به این که در تفسیر سوره مطففین فرمودید؛ نیچه می‌گوید: بعضی ها در طول زندگی طوری خود را نقاشی می‌کنند که بعد از آن که تمام شد نقاشیشون، به تماشای خودشون می‌نشینند← این که می‌فرمایید در جهان مدرن انسان ها دوباره خودشون را دوست دارند نقاشی کنند / احساس تنگنا می‌کند نه گشودگی و نفی خودش را می‌بیند یعنی چی؟! یعنی نسبت به سعه وجودیش غافل بوده و استعداد های توحیدی وجودیش را از دست داده؟! که میگه کنت ترابا؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! آری! اگر انسان در بستر توحید و با افقی که شخصیت انسانهای معصوم همچون علی «علیه السلام» در مقابل انسان می گشایند قرار نگیرد همچنان خود را ناکام احساس می کند. موفق باشید

نمایش چاپی