بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: تفسیر قرآن و شرح نهج البلاغه

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
36350
متن پرسش

سلام استاد: من دغدغه این را دارم که از حرکت جهان و نقش انقلاب اسلامی در آن جا نمانم. اما نمی‌دانم در کجا باید تاثیر گذار باشم. پیش نیاز تاثیر گذاری در این حرکت چیست؟ از کجا بفهمیم باید در کجا باشیم و کجا خدمت کنیم؟ احساس جا ماندن می‌کنم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم، حضور در تاریخی است که با انقلاب اسلامی پیش آمده. حال در این حضور که عملاً حضوری است ذیل شخصیت رهبر معظم انقلاب، هرکجا که باشیم آنطور که مؤثر است، عمل کرده‌ایم؛ بقیه راه را خداوند پیش می‌آورد و وظیفه ما آن است که در هر شرایطی از معارف قرآنی غفلت نکنیم. موفق باشید

36347
متن پرسش

سلام علیکم: ۱. بر چه اساسی می‌گوییم الله جامع اسما و صفات است؟ ۲. خدا در قرآن می‌فرماید: قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمَنَ أَیًّا مَا تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى؛ بگو الله را بخوانید یا رحمان را بخوانید، هر کدام را بخوانید، همه نامهاى نیکو از آن اوست. (اسراء، آیه ۱۱۰) آیا رحمن هم جامع اسما الهی است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیه می‌فرماید مهم خواندن خداوند است چه به عنوان «الله» و چه به عنوان «رحمان». زیرا برای او اسماء حسنایی هست که می‌توان بدان رجوع کرد. ولی وقتی در آیه «بسم الله الرّحمن الرّحیم» می‌فرماید به اسم «الله» که هم رحمان است و هم رحیم، نظر دارد؛ اینجا است که متوجه می‌شویم اسم «الله» وسعت بیشتری دارد که با رحمانیت خود، رحمت عامش را به میان می‌آورد و با رحیمیت خود فرمود: «بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ». موفق باشید

36341
متن پرسش

سلام استاد بزرگوار: حقیر به لطف الهی در حال استماع تفسیر سوره عنکبوت هستم. حقیقتاً از این همه زنده بودنِ این سوره و تفسیر، و از این همه پاسخ گویی به مسائلی که امروزِ تاریخِ ما را دربرگرفته حیرانم. مثلاً حضرتعالی وقتی در ذیل آیه «خَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ» مثال صدام و شارون و بی ثمری تلاش های جریان باطل در نظام هستی رو می زنید، ما به راحتی آینده اسرائیل و جنگ غزه را در آینه این آیه به نظاره می نشینیم. برای ما بیچاره ها دعا کنید همواره در سر سفره قرآن مستفیض باشیم و از جام سرشار و لبریز آیات الهی جرعه نوشی کنیم و زندگی را با قواعد قرآنی بسازیم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اگر جناب حافظ فرمود: «هر چه کردم همه از دولتِ قرآن کردم» حقیقتاً این سخن را بی‌حساب نگفت. و نظر بنده آن است که علامه طباطبایی «رحمۀ‌الله‌علیه» نیز با تفسیر «المیزان» که به تعبیر مقام معظم رهبری «حفظه‌الله‌تعالی» یک تفسیرِ شگفت‌آور است؛ قرآن را به دنیای ما نزدیک کردند بدون آن‌که آن معارف را تقلیل دهند و یا گشودگی انسان جدید را نادیده بگیرند. این است معنای پرکردن خلأیی که رهبر معظم انقلاب متذکر آن شدند که باید به پایگاه فکری مستحکمی نظر کرد، با هویت سیاسی و اجتماعی، با آرایش تهاجمی. و آنچه شما در سوره مبارک عنکبوت یافتید، بهره مختصری است که به نور قرآن از تفسیر قیّم «المیزان» استفاده شده بود. موفق باشید

36339
متن پرسش

سلام: با توجه به مبنای المیزان لطفا مبحث ترک اولی یا سهو النبی بعضی پیامبران مثل حضرت یونس یا یوسف را توضیح دهید. چطور با عصمت قابل جمع است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تفسیر قیّم «المیزان» به خوبی روشن می‌کند که نه در این موارد سهو النبی در کار بوده و نه ترک اولی. که در هر دو مورد علاوه بر رجوع به المیزان ، می‌توانید به عرایضی که در شرح سوره انبیاء و یا سوره یوسف شد، رجوع فرمایید. https://lobolmizan.ir/sound/776?mark=%D8%A7%D9%86%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%A1
 https://lobolmizan.ir/sound/746?mark=%DB%8C%D9%88%D8%B3%D9%81. موفق باشید

 

36323
متن پرسش

سلام استاد: در رابطه با آیه‌ی اول سوره‌ی بینه، هرچند هر کدام از مفسرین، چیزی برای تفکیک در تقدیر گرفتند و پرانتزی اضافه کرده‌اند (مثلا علامه می‌فرمایند «از سنت هدایت» منفک نیستند) اما به نظر می‌رسد که نیازی به در تقدیر گرفتن نباشد؛ بلکه بدون پرانتز، بیانِ آیه، روشن‌تر و بیّن‌تر است، و ادامه‌ی مباحثی که در آیات بعدی فرمودید، هماهنگ‌تر است. دو بیان ذیل، بدون نیاز به تقدیر است: ۱. در زبان عرفی نیز اگر بگوییم «لوبیا قرمزها جدا شده» نیازی نداریم که بگوییم از چه چیزی جدا کردیم؟! چون واضح است که از دیگر انواع لوبیا (سفید و ...) جدا شده‌اند. در این آیه نیز، خداوند می‌فرمایند که کافران، جدا نبودند، تا زمانی که بینه آمد، یعنی کافران میان اهل کتاب و مشرکین بودند و از دیگر مردم جدا نبودند. و در تاریخ هم، این حقیقت قابل مشاهده است که با حضور رسول و انسان کامل است که کافران، از دیگران جدا می‌شوند. چه این که در داستان خلقت آدم نیز، با حضور آدم، ابلیسِ کافر، از فرشتگان جدا شد. و در انقلاب اسلامی نیز، با حضور امام، کافرانی که لباس دین به تن داشتند، از مومنان جدا شدند. پس در واقع، آیه‌ی اول می‌فرماید مومن و کافر، مخلوط بودن تا زمانی که بینه آمد. ۲. «من» در «مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ وَ الْمُشْرِكِينَ» بیانیه نباشد، بلکه به معنی «از» باشد، یعنی کافران «از» اهل کتاب و مشرکین، جدا نبودند. به بیان دیگر، خداوند همه‌ی اهل کتاب و مشرکین را، کافر نمی‌داند! کافر کسی هست که نسبت به حقیقت، بسته و کور است «إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَواءٌ عَلَيْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا يُؤْمِنُونَ (بقره:۶)». اما اهل کتاب و مشرکینِ آن زمان، همه نسبت به حقیقت، کور و کر نبودند! بلکه تنها بعضی از آن‌ها، چنین بودند. اما چون فضا، روشن «بین» نبود، کافر و مومن، مخلوط بودند. اما بعد از آمدن بینه، کافران از میان اهل کتاب و مشرکین، جدا شدند. فقط ممکن است این ابهام مطرح شود که: مگر مؤمنِ مشرک داریم که با آمدن بینه، از کافرانِ مشرک، جدا شوند؟ که پاسخ این است که اکثر مومنان، مشرک هستند. «وَ ما يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللّهِ إِلاّ وَ هُمْ مُشْرِكُونَ (یوسف: ١٠٦)» و در تاریخ نیز، چنین شد؛ یعنی هم مشرکین، و هم اهل کتاب، بعد از آمدن بینه، به دو دسته‌ی مومن و کافر، تقسیم شدند. چراکه در میان مشرکین مکه، واقعا کسانی بودند که نسبت به حرف حق، گوش شنوا داشتند و کافر نبودند و بعد از آمدن بینه، اسلام آوردند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر بنده همین است که می‌فرمایید. آری! با آمدن بیّنه، جایگاه جبهه حق از جبهه باطل مشخص می‌شود. ۲. این نکته درستی است که همه اهل کتاب، مشرک نبودند، ولی با نظر به آن فضا که اهل کتاب اعم از یهود و نصارا گرفتار نوعی شرک شده بودند به همان معنایی که قرآن می‌فرماید: « وَقَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَقَالَتِ النَّصَارَى الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّهِ» و از این جهت در آیه ۴ سوره بینه که می‌فرماید: «وَمَا تَفَرَّقَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَةُ» موضوع را برای مشرکین و اهل کتاب با واژه «أُوتُوا الْكِتَاب» می‌آورد زیرا کتاب به عنوان قرآن برای هر دو گروه آمده و آنها را در این رابطه از هم جدا نکرده است. موفق باشید

36321
متن پرسش

سلام: خدا قوت و ممنون از سایت خوبتون. من خلاصه تفسیر المیزان سوره مائده رو میخوام پیدا نمی‌کنم میتونید راهنماییم کنید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سوره مائده به صورت خلاصه در نیامده ولی کتاب «خلاصة التفاسیر» از آقای عباس پورسیف در این مورد می‌تواند کمک‌کننده باشد. موفق باشید

36319
متن پرسش

استاد سلام علیکم: در رابطه با فهم قرآن پرسشی داشتم. مطلبی می نویسم خواستم هم تکمیلش و هم اشکالاتش را بر طرف بفرمائید: ۱. ابتدای هر سوره کلیت آن سوره را مشخص کرده است. ۲. اسماء پایان هر آیه جهت نگاه به آن آیه را مشخص می کند. ۳. آیات قرآن به صورت متوالی خوانده و ارتباط آیات با هم در نظر گرفته شود. ۴. با نگاه وجودی صدرا به قرآن مراجعه شود از نحوه نگاه صدرا به این مقدار می فهمم که اشارات قرآن را دنبال کنیم تا به حضور برویم. ۵. در عین نگاه وجودی نگاه استدلالی و در نظر داشتن قوانین منطقی هم می تواند در فهم قرآن کمک کننده و حفظ کننده از خطا باشد. اینجا سوالی هم دارم آیا چنانکه عده ای تصور می کنند نگاه صدرا منافی نگاه استدلالی مشاء می باشد؟ بنده با اندک منطقی که خواندم می بینم افرادی قرآن را تفسیر آیه به آیه می کنند آیه ای را به آیه دیگر ربط می دهند اما آیه اول از جهتی مطلبی را بیان کرده و آیه دیگر از جهت دیگر. یا مثلا در آیه ای مسئله ای را مطرح کرده که لازم چیزی است اما در آیه دوم آن لازم و ملزوم وجود ندارد. سوال دیگری هم دارم : اگر شماره ۵ را بپذیریم آیا نحوه نگاه های دیگری هم قابل تصور است که در فهم قرآن به ما کمک کند؟ مثلا قرآن برای اصحاب تجربه هم حرف داشته باشد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همیشه اینطور نیست. بعضاً در بین دیگر آیات آن سوره نکته اصلی به میان می‌آید. ولی در هر حال ابتدای هر سوره افقی کلی را مدّ نظر می‌آورد. ۲. این نکته خوبی است. ۳. آیات هر سوره چنین است. ۴.همین‌طور است زیرا در نگاه صدرایی از ماهیت به سوی وجود عبور می‌کنیم. ۵. آری! این نکته خوبی است. ۶. تدبّر در قرآن کمک می‌کند تا آیات هر سوره انسجام آن سوره را نشان دهد مگر در موارد استثنائی ۷. با مبنای وجودی، آری. موفق باشید

36313
متن پرسش

سلام و وقت بخیر: استاد با توجه به کتاب خویشتن پنهان و هدف حیات عالم ماده پایین‌ترین عالم از نظر درجه است و می‌توان به آن اسفل السافلین گفت یا نه کلا در درجه‌بندی عوالم عالم ماده هیچ محسوب شده و اصلا تجلی محسوب نمی‌شود چون مجرد نیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علامه طباطبایی مصداق «اسفل السافلین» را همین عالَم ماده می‌دانند زیرا امکان پایین‌تر از این مرحله وجود ندارد و پایین تر از این مرحله، همان عدم است. موفق باشید

36311
متن پرسش

سلام و ادب خدمت استاد گرانقدر: موضع علامه طباطبایی در قبال انقلاب اسلامی چه بود؟ آیا تقابل علامه با انقلاب صحت دارد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابداً تقابلی بین حضرت امام و علامه طباطبایی نبوده که در موضوع انقلاب اسلامی اختلافی در میان باشد. می‌ماند که روحیه علامه طباطبایی بیشتر در امور معرفتی شکل گرفته بود. ولی به گفته رهبر معظم انقلاب، تازه وقتی انسان تفسیر المیزان را مطالعه می‌کند، روحیه انقلابی مناسب انقلاب اسلامی برایش پیش می‌آید. موفق باشید

36282
متن پرسش

ضمن عرض سلام و کسب اجازه: استاد در جلسات پایانی شرح فصوص فرمودید ما فصوص رو به صورت عمومی تدریس کردیم آیا برای رسیدن به نهایی ترین منزل ممکن همین مقدار معرفت النفس و فصوص و منازل و... کافی است؟ که با خیال راحت به مباحث مذکور در کانال مطالب ویژه بپردازیم؟ خدا حفظتان کند

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ولی در عین حال تدبّر در قرآن و روایات و نهج‌البلاغه نباید به حاشیه رود. موفق باشید

36271
متن پرسش

سلام استاد: شما چه کتابی رو در این دوران غم زده و یخ زده در رابطه با هبوط و توهم پیشنهاد می‌کنید. در حالی هم میدونم که با کتاب خوندن مسئله حل نمیشه. یا علی

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد می‌شود توصیه امیرالمؤمنین علی «علیه‌السلام» به فرزند جوانشان یعنی حضرت امام حسن «علیه‌السلام» که در نامه ۳۱ نهج البلاغه آمده است مطالعه شود و شرح آن نامه را در دو جلد کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» روی سایت می‌توانید مطالعه کنید. موفق باشید

36269
متن پرسش

با سلام: جناب استاد طاهرزاده _خدا خیرتان دهد که در تفسیر آخر سوره مبارکه بینه افق بس گسترده تری برای ما گشودید و این مصداقی دیگر بینه بود به والله _جناب استاد آیا می‌توان آیه شریفه «وَلَا تَكْتُمُوا الشَّهَادَةَ وَمَن يَكْتُمْهَا فَإِنَّهُ أثمُُ قلبهُُ» «ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺭﺍ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﻧﻜﻨﻴﺪ ﻭ ﻫﺮ ﻛﻪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﻛﻨﺪ، إثم قلبش خواهدشد» را به این منظور مورد توجه قرار داد؟ آیا می‌شود موضوع تاکید قرآن بر عدم پنهان سازی شهادة را عدم موضع گیری خواب زده گان روشنفکرنما گرفت؟ که همین پنهان سازی، مانع تحول و تغییر و تعالیست که همانا منظور از قلب و انقلاب و ینقلب جز این نیست!؟ در آیا اینگونه برداشت حقیر توسط حضرت عالی مورد تایید شریفتان است؟ اگر تایید بشود آیه بعدی بنظرم بسیار عالی ادامه می‌فرماید آنجا که می‌فرماید «.... وَإِن تُبْدُوا مَا فِي أَنفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ يُحَاسِبْكُم بِهِ...»، «... ﻭ ﺍﮔﺮ ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭ ﺩﻝ ﺩﺍﺭﻳﺪ ﺁﺷﻜﺎﺭ ﻛﻨﻴﺪ ﻳﺎ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﺳﺎﺯﻳﺪ، ﺧﺪﺍ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ...» بعبارتی دیگر حتی اگر پنهان کنیم هم و یا آشکار کنیم هم فرقی ندارد مایهٔ آزمایش ما ادعاهایی است که در نهان و آشکار می‌کنیم! لذا عدم کتمان این شهادة بسی خطرناک تر است. با این تعاریف امثال من حقیر که ادعای طرفداری و غصه داری غزه و اسلام داریم و آن‌را آشکار می‌کنیم و از طرفی ادعای ولایت مداری داریم و آن‌را آشکار می‌کنیم هم با همین موضوع امتحان می‌شویم و ان شاءلله پیروز برایم چون جوانان طوفان الأقصي که طوفانشان خواب از سر هر دو طرف پرانده و اقصی و دور بودنش نیز حکمتی دارد چراکه همه ما جز نظاره و حمایت خالی چیزی نداریم. خدایمان ببخشد

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیه مذکور می‌فرماید آنچه را باید گواه باشید و ارائه دهید، پنهان نکنید، وگرنه درون خود را آلوده کرده‌اید. آری! در این زمانه شهادت‌دادن به حقانیت جبهه‌ای که صبر و توکل بشریت را به میان آورده، نوعی زنده‌کردن جان است و پاک‌نگه‌داشتِ قلب، و اگر در ادامه «.... وَإِن تُبْدُوا مَا فِي أَنفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ يُحَاسِبْكُم بِهِ.......» (بقره284)  خواست بفرماید گمان نکنید که ترس از آن‌که اگر نظر خود را آشکار نکنید مسئولیتی ندارید. در حالیکه در این پنهان‌کردن‌ها و گواهی ندادن‌ها به آنچه حق است هچنان مسئولید. جنابعالی با طرح این آیات تذکر خوبی را به میان آوردید. موفق باشید 

36268
متن پرسش

سلام وقت بخیر: ببخشید سوالی داشتم ازتون همونطور که قبلا گفتم احساس می‌کنم زندگیم بی ارزشه و امروز به امید اینکه یه روزی شهید بشم امروز وصیت نامه نوشتم همینطور که داشتم از پدرم مادرم یاد می‌کردم خیلی گریه کردم همین الانم حالم خوب نیست نمیدونم چیکار کنم. دلم میخواد یه مسلمون واقعی بشم مثل فلسطینی ها. دلم میخواد شهید بشم از یه طرف خیلی امشب حالم بده کمک کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در تاریخی هستیم با بشر جدید و برهوتی که در پیش است. فهم نیهیلیسم برای شروع کار، لازم است. شماها ای جوانان امروز و فردا! کسانی نیستید که بدون حضور از جنس میخانه‌ای آن بتوانید زندگی کنید. پیشنهاد می‌شود به عرایضی که در مورد سوره «اخلاص» شد و نیز به شرح غزل‌های شماره 127 و 128 رجوع فرمایید. موفق باشید

36229
متن پرسش

سلام وعرض احترام به استاد گرامی: استاد یه مطلبی برای من سوال شده در کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی حضرت آقا: استاد در جلسه ۵ آیه «والله یهدی من یشاء الی صراط مستقیم» ... خدا رهنمون می‌شود هر که را بخواهد به سوی راه راست. برای من سوال هست آیا در هر امری اول اراده خداست بعد اراده ما یا نه اول اراده ماست بعد خدا؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ابتدا اراده و توجه حضرت ربّ است به عبد، حال اگر دلِ عبد را آماده دید، خداوند توجه خاصی در راستای هدایت او به میان می‌آورد. در همین رابطه فرموده‌اند توبه عبد، بین دو توبه ربّ قرار دارد. موفق باشید

36217
متن پرسش

ضمن تشکر از استاد معزز: اگر همه افراد به سراغ علم نافعی که در نامه ۳۱ آمده است بروند تکلیف اداره امور جامعه که نیاز به همه رشته های تحصیلی برای خودکفایی کشور دارد چیست؟ ممنونم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علم نافع، جهت‌گیری انسان را اصلاح می‌کند تا در بستر آن علم، انسان‌ها از تجربه‌های‌شان در امور اجتماعی بهترین نتیجه را بگیرند وگرنه به جای گزیده‌شدن از یک سوراخ، هر روز از ده‌ها سوراخ گزیده می‌شوند زیرا حکمت لازم را که همان علم نافع است در میدان دید خود نسبت به امور به کار نگرفته‌اند. موفق باشید

36209
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. با سلام خدمت استاد عزیز: استاد عزیز طبق آیه ۲۲ مجادله خداوند فرمودند در مورد کسانی که خداوند در دلهایشان نور ایمان قرار داده و به روحی از جانب خودش هدایت می‌کند، این همان بصیرت و نگاه جدید و نور ایمان، آیا به تلاشی مضاعف برای درایت هم نیاز دارد؟ چه طور به درایت باید رسید؟ یا همین که عجول نباشد انسان و نگاه اش را تغییر دهد با نور ایمان همه چیز را درک می‌کند و قلبش الهام میشه؟ چطور باید منزل طی کند از این طریق؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! هر اندازه نور ایمان شدت یابد، انسان متوجه فاصله خود با آن‌هایی می‌شود که با خدا و رسول خدا دشمنی می‌کنند، هرچند از آشنایانش باشند. این انسان است که به لطف الهی در جان خود منوّر به ایمان شده... بنابراین باید مرز خود را با دشمنان خدا معلوم کنیم و در این راستا است که نور ایمان رشد می‌کند. موفق باشید

36202
متن پرسش

سلام استاد: ببخشید متنی نوشته بودم می‌خواستم حتما با جنابعالی در میان بگذارم. تشکر. متن: به نام خدا شاید اولین باری نیست که می‌نویسم ولی این نوشتن با بقیه نوشته ها متفاوت است نمی‌خواهم گزارش دهم اصلا نمی دانم گزارش دادن چیست و چه سودایی دارد؟ می‌خواهم بگویم که صرفا گفته باشم و هیچ ... داستان زندگی ما چیست؟ چرا می‌خواهیم که بدانیم؟ و حتی چرا نمی‌خواهیم که ندانیم؟ اصلا اگر می‌دانیم چه نیازی به خدا داریم؟ ما که می‌دانیم پس... خسته شدم از این همه دانستن «والعصر إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِي خُسْرٍ إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بالصبر» نمی‌خواهم تفسیر کنم اصلا جایگاه تفسیر کردن ندارم. ولی می‌شود کمی فکر کرد والعصر ... کدام عصر؟ «ان الانسان لفی خسر» ضرر نکردیم کلا توی ضرریم خب چه کنیم؟ «الا الذین امنو و عملو الصالحات» جایگاه ایمان و عمل صالح کجاست؟ «تواصو بالحق» خب یعنی اون ایمانی ایمانه و اون عمل صالحی عمل صالحه که در نسبت با حق باشه؟ خب بد تر شد که پس حالا حق چیست؟ و «تواصو بالصبر» صبر یعنی، حالا نمی‌دانم. «فَاصْبِرُوا حَتَّىٰ يَحْكُمَ اللَّهُ بَيْنَنَا» صبر به معنای تحمل سختی نیست صبر به معنای تحمل ندانستنِ اصلا چرا تحمل ندانستن بلکه زندگی کردن با آن ..

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! با نظر به حق معنای حقیقتی گشوده و بیکران در افقی که با ایمان حاصل می‌شود، صبر به همان معنای «انتظار و وارستگی» است تا او، خود با انوار خود ما را متوجه حقیقت خود بگرداند، به همان معنایی که فرمودند: «اول قدم آن است که او را یابی / دیگر قدم آن است که با او باشی». موفق باشید

36191
متن پرسش

سلام استاد وقت شما بخیر: آیا در مورد انبیاء عظام و اولیاء الله هم مبارزه با نفس صدق می‌کند؟ یعنی این بزرگان با وجود مقامات عالیه و به قول رسول الله تسلیم شدن شیطان درونشان، آیا تا آخر عمر همچنان در مهار نفسشان کوشش می‌کردند؟ این سوال از آنجایی برایم پیش آمد که از یک طرف به قول مولانا این بزرگان در مقامی هستند که از جهد و ریاضت خلاصی یافته و مستغرق ذات الهی هستند. یک گُرُه مستغرقِ مطلق شدند / همچو عیسی با مَلَک ملحق شدند نقشِ آدم ، لیک مَعنی جبرئیل / رَسته از خشم و هوا و قال و قیل از ریاضت رَسته ، وز زهد و جهاد / گوییا از آدمی او خود نزاد. و اما از یک طرف وقتی به زندگی این بزرگان نظر می‌کنیم ما به وضوح اوج ریاضت کشی و جهاد به نفس را مشاهده می‌کنیم. خصوصا اینکه سیر الی الله را انتهایی نیست که بگوییم آنجا مبارزه با نفس تمام شده و باز به قول مولانا: هرچند شوی عالی تو جهد به اعلی کن...

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» بحثی در این رابطه شده است که عیناً آن قسمت، خدمتتان ارسال می‌گردد. موفق باشید
در رابطه با اعتقاد به وجود انسان‌هايي که خداوند به نحوه‌ي خاصي برگزيده، موضوع مخلَصين در قرآن است.
شيطان مي‌داند كه از بين بنـدگان خدا فقـط يك گروه هستنـد كه هيچ ابزار و امكاني براي گمراهي آن‌ها در اختيار ندارد و آن «مخلَصين» هستند و لذا به خداوند عرض کرد: «فَبِعِزَّتِكَ لَاُغْوِيَنَّهُمْ اَجْمَعين، اِلاّ عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصينَ»  به عزت تو همه را گمراه مي‌كنم مگر بندگان مخلَص را. مخلَصين آن‌هايي هستند که خداوند در آن‌ها تصرف خاصي دارد و هيچ‌كس در آن‌ها سهمي ندارد تا شيطان بتواند در آن‌ها تصرف کند. اگر به معني «مخلَص» توجه شود، متوجه خواهيد شد كه مخلَص‌بودن غير «مخلِص»بودن است. همّت براي خوب‌شدن مربوط به مخلِصين است و نه براي مخلَصين، بلكه مخلَصين برگزيدگاني هستند كه خداوند براي خود خالص كرده و هيچ‌كس در آن‌ها سهمي ندارد، بلكه آن‌ها به دليل مخلَص‌بودنشان آينه‌ي خواست و رضايت خدايند و هركس خواست و رضايت خدا را جلب کند، بايد حركات و افكار و عقايد آن‌ها را ملاك قرار دهد. مشخص است كه اين مقام يک مقام اكتسابي نخواهد بود، بلكه موهبتي است، هرچند آن‌ها با اختيار خود بايد اين عصمت را حفظ نمايند و مسلّم حفظ كردن عصمتِ موهبي مشكل‌ترين كار ممكن براي بشريت است، زيرا حفظ عصمت به اين معنا است که يك لغزش نبايد از آن‌ها سر بزند. در همين رابطه است که عارفان گفته‌اند: محنت قرب ز بُعد افزون است / جگر از محنت قربم خون اسـت. هسـت در قرب همه بيم زوال / نيست در بعد جز امید وصــال.
حفظ حالت قرب از آن جهت جگر سالک را خون مي‌کند که با يک خطا از آن مقام سقوط مي‌نمايد.
در زيارت جامعه خطاب به امامان «علیهم‌السلام» عرض مي‌کنيم: «السَّلامُ عَلَيكُمْ يا نُورَاللهِ في ظُلُماتِ‌الاَرض» سلام برشما اي نور خدا در ظلمت‌هاي زمين. «بِكُمْ يُسْلَكُ اِلَي الرِّضْوان» به كمك شما راه رضايت الهي طي مي‌شود. و يا مي‌گوييم: «حَفَظَةً لِسِرِّه وَ خَزَنَةً لِعِلْمِه» شما نگهبان سرّ الهي و معدن علم او هستيد.

 

36185
متن پرسش

سلام و عرض ادب: استاد عزیز، بنده در مسائل زندگی دچار شلوغی شغلی و اجتماعی شدم، همیشه در این شلوغی ها ناگهان از یاد خدا غافل می‌شوم، مخصوصا که خیلی هم مجبور به مطالعه هستم و در خلال این مطالعات یاد حق تعالی و احساسات بندگی از من دور می‌شود و فراموش می‌کنم، چگونه تقوای ذهنیم را در این شرایط حفظ کنم، لطفاً راهنمایی کنید، کتابی چیزی یا جمله ای.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تعمق در معارف دینی مانند «معرفت نفس» و تفسیر قرآن، ان‌شاءالله گشایش لازم را پیش می‌آورد. موفق باشید

36183
متن پرسش

سلام استاد: من میدونم که نگاه های مردم خیلی مهم نیست و... ولی در موقعیت که قرار می‌گیرم چنان استرس می‌گیرم و استعداد هام از بین میره که نه میتونم صحبت کنم نه کاری رو انجام بدم که بلد بودم و... اگه میشه یه راهکاری بهم بگین

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تعمق در معارف دینی مانند «معرفت نفس» و تفسیر قرآن، ان شاءالله گشایش لازم را پیش می‌آورد. موفق باشید

36182
متن پرسش

با سلام و احترام: در زمینه این کلام علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، آنکه بدون کشش عزم دریا کرد بهره لازم را نبرد. به درون بحر (قرآن) راه یافتن از آن کسی است که به هنگام موج خود را در معرض آن موج قرار دهد. آنگاه مجاز است بگوید، هرچه دارم همه از دولت قرآن دارم. چند سوال دارم: ۱. به چه معناست؟ ۲. نشانه اینکه بدانیم مواجهه ما با قرآن تا الان از این دست بوده یا نه چیست؟ در طبقه بندیهای مراجعین به قرآن، آیا برای امثال ما رسیدن به طبقه اول یعنی فهم عمیقانه، ممکن هست یا خیر؟ نشانه رسیدن به فهم عمیق چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. می‌فرمایند لازمه مواجهه با قرآن، روحی است که انسان در افق جان خود متوجه حقیقت بیکرانه‌ای شود که قرآن از آن سخن می‌گوید و بدان اشاره دارد و کسی می‌تواند از این قرآن بهره‌مند شود که تمام وجود خود را در معرض آن نور قرار دهد. ۲. در خود نظر کنیم و بنگریم آیا جایی اساسی‌تر برای تدبّر جز در آیات قرآن می‌یابیم؟ ۳. باید امیدوار بود. موفق باشید              

36173
متن پرسش

سلام علیکم خدمت استاد معظم: برای مطالعه و کسب شناخت پیرامون جهان هستی و آفاق چه کتابی یا کتابهایی را معرفی می‌کنید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بهتر از همه قرآن است و تفسیری مانند «المیزان». موفق باشید

36167
متن پرسش

سلام علیکم و رحمته: استاد دعا می‌کنم رحمت واسعه خداوند متعال نصیب شما گردد. استاد با عرض معذرت سوال کرده بودم آیا شما صوتی هم در مورد کتاب حضرت آقا طرح کلی اندیشه قرانی دارید که فرمودید خیر. استاد یه خواهش داشتم این کتاب را با کدام از کتب تدریسی شما مطالعه کنم که فهم این کتاب برای من عمیق تر شود؟ با تشکر فراوان

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بیشتر با مباحث قرآنی فهمِ آن کتاب راحت‌تر است زیرا اساساً آن کتاب نیز مبتنی بر آیات قرآن گفته و تنظیم شده. دنبال‌کردنِ صوت سوره‌های زمر و عنکبوت ان شاءالله افق فهم آن مسائل را آسان می‌کند. موفق باشید

https://lobolmizan.ir/sound/695?mark=%D8%B2%D9%85%D8%B1
https://lobolmizan.ir/sound/688?mark=%D8%B9%D9%86%DA%A9%D8%A8%D9%88%D8%AA

 

36141
متن پرسش

سلام وقت بخیر استاد عزیز: در فضای سیر و سلوک به مشکلی خورده‌ام بسیار جان‌فرسا! دچار وسواس در دعا شده‌ام! نمی‌دانم این دعایی که می‌خواهم بکنم امتثال ادعونی استجب لکم است و دعای عباد یا دعای استعجالی طبیعی است! اصلا نمی‌دانم دعا بکنم یا نه وقتی ارید ان لا ارید را می‌فهمم! نمی‌دانم برای شفای فلان بیمار گریه بکنم و دعا کنم یا طلب بلا کنم یا بگویم هرچه پیش آید خوش آید چون قضای الهی بهترین است! استاد گرانقدرم کاش حضانت این طفل یتیم را قبول می‌کردید، می‌دانم که بشدت از فضای مرید و مرادی بدتان می‌آید ولی کاش می‌شد روزی خصوصی زیارتتان کنم و هیچ نگویم و شما فقط بگویید و من با سری پایین فقط گوش کنم، من کورم و چاهی در پیش، حالا شما و کرمتان، و اما السائل فلا تنهر! استاد سلوک ذیل شخصیت امام خمینی ره واقعا عالیست اما بنظرم خیلی هم راحت نیست! نسل ما اگر امام خمینی ره را هم دارد کم کم می‌شناسد به برکت امثال شماست، وگرنه ما چه می‌دانستیم مصباح الهدایه و دیوان امام چیست؟ فکر می‌کردیم امام تحریر الوسیله و توضیح المسائل است با قدری چاشنی عبادت و سیاست! از شما می‌خواهم قدری نظر لطف به ما شاگردان بکنید و خصوصی تر وقتی برای هر یک قرار دهید مثلا هفته ای یک ساعت وقت خصوصی بدهید برای یک ملاقات، و وقت رزرو شود. تا همین جا هم بسیار مجاهدات شما مثمر ثمر بوده است الحق و الانصاف و این که طلب عاجزانه کردم برای ملاقات های خصوصی از سر لطف شما میسور می‌شود نه از باب وظیفه. حقیقتا دلتنگتان هستم استاد التماس دعای خاص

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! دعا می‌کنیم زیرا در دعا، در فضای قضای برتری حاضر می‌شویم و یا برای کسی که دعا می‌کنیم به حکم: «الدّعاُ يَرُدُّ القضاءَ وَ قَد اُبرِمُ اِبراماً!» دعا (آنچنان است) که مقدّرات حتمی الهی را دگرگون می‌کند. با دعا طرف در قضای دیگری که برای او بهتر است قرار می‌گیرد. ۲. چرا گمان نمی‌فرمایید که بر اساس همان طلب رفقا، عرایضی پیش می‌آید بخصوص در جلسات قرآنی. آیا این همان بهترین ملاقات نیست که در رابطه‌اش فرموده‌اند: «می‌رود از سینه‌ها در سینه‌ها / از رَه پنهان صلاح و کینه‌ها»؟ موفق باشید

36127
متن پرسش

با سلام خدمت استاد معظم و پدر مهربانم: ببخشید در مورد یکی از اساتید علوم قرآن و حدیث در دانشگاه، ما کلاس تفسیر داریم با ایشون در مورد یک موضوعی گفتند که به تفسیر آقای رفسنجانی مراجعه کنید و من به ایشان گفتم که با وجود تفسیر المیزان و تفسیر آیت الله جوادی آملی نیازی به تفسیر ایشان نیست و ایشان گفتند ما از هر کسی می‌توانیم علم یاد بگیریم، پیرو این حدیث پیامبر که فرمودند اطلبوا العلم ولو بالصین، خواستم لطف کنید برای ایشون چگونه توضیح بدهم که آن تفسیر، جایگاهی در بین علمای ما ندارد. التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! بحث در این مورد مفصل است و هرجا علمِ حقیقی در میان باشد باید به آنجا رجوع کرد حتی اگر آنجا چین باشد و آموزه‌های متعالی امثال لائوتسه. ولی اندیشه‌های آقای هاشمی کاملاً پوزیتیویستی و سطحی است و ساحت قرآن را تا سطح معادلات جهان مدرن تقلیل می‌دهد. به همین جهت انسان‌های سطحی حضور خود را در آن نوشته‌ها احساس می‌کنند. در حالی‌‌که قرآن آمده است ما را بالا ببرد نه آن‌‌که وسیله‌ای باشد برای توجیه علم مدرن که نسبت به ابعاد متعالی انسان در غفلت است و در همین رابطه آیت الله جوادی مکرراً می‌فرمودند دست خود را به قرآن بدهید و بالا روید، نه آن‌که پای قرآن را بگیرید و پایین بکشید. موفق باشید

نمایش چاپی