بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: سیره معصومین«علیه‌السلام» و اولیاءالهی«علیه‌السلام»

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
15766
متن پرسش
با سلام: ببخشید آقای طاهرزاده یک سوال ازتون داشتم و آن اینکه شما می گویید بنیانگزار انقلاب حضرت آیت الله خمینی عارف کامل و مکمل است. در صورتی که در همایش نور مجرد حدود 3 سال پیش که بزرگداشت علامه طهرانی بود، در آن همایش یکی از سخنرانان که فکر کنم حضرت حجت الاسلام آقای وکیلی بود سخنی را از رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای نقل کرد، بدین صورت که آقای خامنه ای گفتند من یک روز از آقای خمینی پرسیدم که آیا شما از مرحوم ملکی تبریزی استفاده کردید؟ گفت ایشون با یک تاسف و حسرت گفتند نه. چون من در آن موقع در خدمت آقای شاه آبادی در عرفان نظری کار می کردیم و الفاظ پر طمطراق عرفان نظری ذهن مرا گرفته بود و یک جلسه به درس مرحوم ملکی تبریزی رفتم ولی اون جلسه به من ننشست و من رو نگرفت و من دیگه نرفتم. با توجه به این سخن اگر ایشون کامل بود دیگه جای تاسف و ناراحتی نداره که از مرحوم ملکی تبریزی استفاده نکرده اند. مهم این است که انسان به مقصد برسد چه حالا از مرحوم ملکی تبریزی استفاده کند چه از غیره و ذلک. در پیش مرحوم شاه آبادی هم که حدود 7 سال عرفان نظری خوانده اند. پس چگونه ایشان کامل بودند؟ و استادشان که بوده؟ چطور حرف شما و حرف ایشان را می شود با هم جمع کرد. بعد در ضمن در آخر وصیت نامه آقای خمینی آمده که: (من در طول نهضت و انقلاب به واسطه سالوسی و اسلام نمایی بعضی افراد ذکری از آنان کرده و تمجیدی نموده ام که بعد فهمیدم از دغلبازی آنان اغفال شده ام. آن تمجید ها در حالی بود که خود را به جمهوری اسلامی متعهد و وفا دار می نمایاندند.) در صورتی که ایشان به کمال رسیده بودند نباید از دغل بعضی ها اغفال می شدند و از آنان تعریف می کردند چون پسر علامه طهرانی در یکی از کتابهایش درباره انسان کامل توضیح داده و می گوید انسان کامل در سه جا معصوم و بدون خطاست. ا. تربیت افراد. یعنی اگر مشکلی هم پیش بیاید نقص مربوط به شاگرد است و استاد در ادا کردن وظیفه اش کوتاهی نمی کند. 2. در مسایل اجتماعی 3. اوامر و نواهی و احکام و مبادی و ملاکات شرعی. بنابر این اگر آقای خمینی کامل بودند در این موضوع یعنی فریب خوردن از بعضی افراد و متعهد نمایان حکومت که جزو بخش مسایل اجتماعی است اشتباه نمی کردند. کما اینکه حکایتی از علامه طهرانی در نوشتجات پسرشان آمده که اتقان مطالب گفته شده را بیشتر می کند. و آن اینکه: بیاد دارم که در اواخر سلطنت پهلوی و دوران شور و هیجان مبارزات و مجاهدت های مردم ایران شبی به اتفاق مرحوم والد (ره) از مسجد قائم به سمت منزل پیاده حرکت می کردیم. در بین راه چشم ایشان به دکه روزنامه فروشی افتاد که عکس یکی از افرادی را که در خارج با مرحوم آیت الله خمینی (ره) بسیار نزدیک و از زمره تعداد قلیل مرتبطین مورد اعتماد و وثوق ایشان به شمار می رفت، در روزنامه چاپ کرده بودند. ایشان ایستادند و از بنده سوال کردند که این شخص کیست که عکس او را در اینجا انداخته اند؟ عرض کردم فلان شخص است و از نزدیکان آیت الله خمینی به شمار می رود. ایشان پس از نگاهی عمیق رو کردند به من و فرمودند: عن قریب است که از این مرد بلائی بر سر ایران بیاید که دیگر جبران نخواهد شد.) پاورقی کتاب: این شخص سید ابوالحسن بنی صدر بود که با رأیی حدود یازده میلیون به عنوان اولین رئیس جمهور انتخاب شد و با حکم آیت الله خمینی (ره) به عنوان رئیس شورای انقلاب و فرمانده کل قوا منصوب شد و در نهایت بعد از جنایت و خیانت های فراوان در سی و یک خرداد 1360 توسط مجلس شورای اسلامی و امضا آن توسط رهبری وقت عزل شد. کتاب اسرار ملکوت. جلد 2 ص 27. پایان مطلب) همانطور که دیدید در این مورد علامه طهرانی که از کملین عرفا و نوادر اولیا الهی و به شهادت آقای حداد که بعد از معصومین کسی را مانند آقای قاضی و بعد از مرحوم قاضی کسی را مانند آ سید محمد حسین (علامه طهرانی) ندیدم؛ مورد اغفال و فریب وفا داری و تعهد ظاهری بنی صدرقرار نگرفت و به محض برخورد با این موضوع حقیقت را آشکار کردند. علی کل حال اینطور که از این قرائن و شواهد ناگفته دیگر بر می آید گویا رهبر کبیر انقلاب حضرت آقای خمینی رضوان الله علیه در عین مقام والا و ارزشمندشان به کمال نرسیده بودند ولی به عکس در عرفان نظری بی شک ایشان از بزرگترین های اهل این رشته در طول تاریخ بودند. حال آقای طاهرزاده از شما خواهشمندم که نظر واقعیتان که از ته دل است را بفرمایید و بگویید که آیا به نظر شما ممکن است ایشان کامل نباشند یا حداقل در حد احتمال. آخر به خصوص از جمله خودشان در وصیت نامه مبنی بر اغفال شدن و فریب خوردنشان از وفاداری ظاهری بعضی افراد و تمجید کردن از آن ها می شود گفت تا حدودی عدم کمال ایشان را ثابت می کند یا تاسف و حیرتی که از استفاده نکردن از مرحوم ملکی تبریزی خورده اند و شواهد دیگر. ببخشید از طولانی شدن نوشتار. با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روی‌هم‌رفته در جریان این مسائل و مطالب هستم. فراموش نفرمایید که سالک إلی اللّه دائماً نسبت به کمالات برتر در تأسف است تا آن‌جایی که رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌واله» در محضر حق عرضه می‌دارند: «مَا عَبَدْنَاكَ حَقَّ عِبَادَتِكَ وَ مَا عَرَفْنَاكَ حَقَّ مَعْرِفَتِك‏». از طرفی مگر حضرت امام وقتی عارف کاملِ مکمل باشند، معصوم به حساب می‌آیند؟ تازه مگر امام علی«علیه‌السلام» به آن فرمانداری که به خطا رفته بود، نفرمودند خوبیِ پدرت مرا به تو خوش‌بین کرد؟ آیا می‌توان این موضوع را دلیلِ عدم عصمت امام دانست؟ در رابطه با عارفِ کامل مکمل‌بودن حضرت امام باید به نقش تاریخیِ ایشان نظر نمود. موفق باشید 

15749
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: بنده در بحثی که با یک عزیز داشتم به شبهه ای برخورد کردم. ایشان به بنده گفت اگر بپذیریم انبیا زنده هستند خیلی هنر کنند صدای چند نفر را می شنوند ولی اینکه بگوییم آنها صدای همه را می شنوند یعنی صفت سمیع بودن را به آنها نسبت داده ایم و این شرک است. در جواب این شبهه چه می توان گفت؟ به راستی توسل یعنی چه؟ حاجت از اولیای خدا خواستن یا اینکه خدا را به حق اولیای خدا قسم دادن جهت حاجت گرفتن و از اولیای خدا التماس دعا داشتن جهت برآورده شدن حاجات؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان‌های الهی بعد از رحلت از این دنیا، چون گرفتار گناهان خود نیستند و به تجرد کامل خود رسیده‌اند، در همه‌ی عالم به تمامه حاضرند مثل حضور نفس انسان در بدن. و این طور نیست که کاری و توجهی آن‌ها را از توجه دیگری باز دارد و توسل به آن‌ها موجب مددرساندن به روح و روان همه‌ی انسان‌هایی می‌شود که به آن‌ها متوسل شوند تا ما با نورانیت بیشتر به عالم معنویت نظر کنیم و از خداوند بخواهیم به نور آن حقیقتی که آن‌ها را منوّر کند به ما نیز نظر نماید. و قرآن در این رابطه می‌فرماید: حتی شهداء می‌توانند به افرادی که به آن‌ها نظر می‌کنند، بشارت دهند و نگرانی‌های آن‌ها را برطرف نمایند می‌فرماید: «وَ يَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ» (170)/ آل‌عمران). موفق باشید

15664
متن پرسش
سلام استاد عزیز: 1. اگر جسم اهل البیت (ع) از جنس ماده بود چگونه دارای سایه نبوده با اینکه نور به هر جسم مادی برخورد کند سایه ایجاد می کند و اینکه اگر مادی بوده چگونه بول و خون و همه چیزشان پاک است تا جایی که خوردن خونشان اشکال ندارد. و اگر جسمشان مادی نبوده باید بگوییم مردم در زمان معصومین همه اهل شهودات بوده اند و آنها در عالم ملکوتی با مردم مرتبط می شدند؟ و اینکه آیا صرف با پیامبر (ص) بودن باعث شهودات ملکوتی می شده یا نه؟ 2. در محل ما جلسه روضه ای هست که افراد آن غالبا طرفدار سید صادق شیرازی هستند و با رهبری یا مخالفند یا می گویند ما کاری به سیاست و رهبری نداریم؛ در عین حال سخنران هم ندارند و فقط ۲ ساعت روضه و سینه زنی آن هم با یه وضعی دارند، ولی بنده به رفقای خود گفته ام این جلسه مورد تایید نیست و شاید مورد تایبد امام زمان علیه السلام هم نباشد آیا نظرم درسته؟ 3. چرا از علامه طهرانی (ره) به عنوان یک دانشمند اسلامی یاد می کنید در صورتی که آیت الله شوشتری می فرمودند او کامل است و دیگران نیز در مورد رسیدن او به توحید صحبت کرده اند ولی شما بعنوان عارف توحیدی از او یاد نمی کنید آیا دلیل خاصی دارد؟
متن پاسخ

بسمه تعالی: سلام علیکم: 1- احتمالاً این نوع روایات جای تأویل دارد و به چیزی ماوراء ظاهرش اشاره می‌کند. ممکن است اگر گفته می‌شود جسم مبارک آن حضرت سایه ندارد، مقابل این اصطلاح است که می‌گویند فلانی سایه‌اش سنگین است 2- به نظر بنده نیز همین‌طور است که می‌فرمایید. جریان شیرازی‌ها بیشتر خواسته یا ناخواسته در اردوگاهِ دشمن عمل می‌کنند 3- در عارف توحیدی‌بودنِ علامه‌ی طهرانی شکی نیست، بحث بر سر آن است که عده‌ای از ایشان یک نوع قطبیت می‌سازند. موفق باشید

15653
متن پرسش
سلام خدمت استاد: می خواستم بپرسم اینکه به شهدا توسل میکنن جریانش چیه؟ نه اینکه اشتباه باشه ها، سوالم اینکه چه چیز باعث میشه از توسل به اهل بیت (ع) پاسخ نگیریم اما از توسل به یک شهید مثلا شهید بزرگوار شهید هادی حاجت روا بشیم؟!!! ممنون. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در قرآن در سوره آل‏ عمران آيات 169 الى 171 در وصف شهداء داریم: «وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاء عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ* فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ وَيَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُواْ بِهِم مِّنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ* يَسْتَبْشِرُونَ‏ بِنِعْمَةٍ مِّنَ اللّهِ وَفَضْلٍ وَأَنَّ اللّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِينَ». یعنی به آن‌هایی که در مسیر شهداء هستند ولی هنوز شهید نشده‌اند، بشارت می‌دهند که نگران نباشید. و این یک نوع توجه‌دادن به توحیدِ حق است و کمک‌کردن به کسانی که به زیارت آن‌ها می‌روند. از طرفی امامان جهت کلّی زندگی را می‌نمایانند و حوائج جزئی را به بقیه واگذار می‌کنند. موفق باشید

15509
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: پیرامون سوال 15500 و جوابی که قید فرمودید چه دلیلی (عقلی یا نقلی) ما داریم که ما برخلاف سیره حضرات اهل بیت (ع) در زمان امویان و عباسیان که منش تقیه را برای حفظ جان و مال شیعیان در پیش گرفته بودند و مبارزه با طاغوت زمان خویش را تحت لوای تقیه برده بودند ما در خصوص استکبار جهانی علی الخصوص آمریکا تقیه را کنار گذاشته ایم و به مبارزه علنی در همه جبهه ها با آن پرداخته ایم؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما امروز هم بر اساس تقیّه‌ی مدارایی کاری با ملت‌ها نداریم و نهایتاً متذکر راهی هستیم که باید طی کنند. ولی وقتی استکبار مانع حیات دینی ما است، برای ادامه‌ی خود باید با استکبار مقابله کرد. به همان معنایی که ائمه«علیهم‌السلام» در عین رعایت تقیّه، تسلیم فرهنگ حاکمان جور نمی‌شدند و این حاکمان بودند که مانع امامان می‌گشتند و آن‌ها را به زندان می‌انداختند و به شهادت می‌رساندند. تقیّه به معنای آن نیست که تسلیم فرهنگ جور شویم. موفق باشید

15470
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم: به نظر شما موسیقی های متداول چه تاثیری بر روان آدمی می گذارد؟ آیا موسیقی های عرفانی یا اشعار عارفانه می تواند ما را به خدا نزدیک کند؟ تکلیف ما نسبت به موسیقی چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چون موسیقی‌هایی که عنوان عرفانی دارد در سیره‌ی ائمه نبوده است، نمی‌توان آن را تأیید کرد. موفق باشید

15409
متن پرسش
سلام استاد: سوال من در مورد عصمت از خطا و گناه ائمه (ع) هستش. چرا بعضی از فرماندارانی که حضرت علی (ع) انتخاب می کنند برای سرزمین های مختلف باید اشتباه داشته باشند؟ مگر حضرت آگاهی از اون ها نداشتند؟ این آیا خطا برای حضرت حساب می شود؟ (چند جا در نهج البلاغه در نامه ها این تذکرات به فرمانداران دیده شده) (من در جایی دیگر شنیدم که حضرت یکی شون رو در شهر به خاطر بی کفایتی می چرخونند)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان گفت ائمه«علیهم‌السلام» در این موارد در عین آگاهی از باطن امور، مأمور به عمل بر اساس ظواهر هستند تا چهره‌ی چنین افرادی مشخص شود. نمونه‌ی آن‌ را در روش حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌‌علیه» داشتیم که فرمودند: من از اول با روی کارآمدنِ آقای بازرگان مخالف بودم. ولی چون شورای انقلاب او را پیشنهاد کرده بودند، حضرت امام مخالفت خود را اظهار نکردند و همین موجب شد برای ملت روشن شود اگر میدان به لیبرال‌ها داده شود، انقلاب را یک‌شبه به دشمن تسلیم می‌کنند. موفق باشید

15099
متن پرسش
بسمه تعالی سلام: آیا با توجه به این که 14 معصوم همه یک مقامند اگر شهید نمی شدند و عمر طبیعی می کردند همگی در یک سن به مرگ طبیعی از دنیا می رفتند یعنی در حفظ عصمت کامل می شودند و از دنیا می رفتند یا ظرفیت آنها با هم فرق می کند مثلا یک امام در 40 و دیگری در 50 سالگی از دنیا می رفت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً تقدیرات الهی را هم باید در این مورد در نظر گرفت. همان‌طور که بر اساس تقدیرات الهی، جسم و شکل ِ آن ذوات مقدس متفاوت است. موفق باشید

15078
متن پرسش
با سلام و عرض احترام خدمت استاد گرامی: در رابطه ی با اهمیت بحث موسیقی و درگیری اجتماع و خصوصا نوجوانان و جوانانی که فدایشان بشوم، سؤالاتی داشتم. بنده طلبه هستم استاد. ۱. کتب و مقالاتی در جهت اطلاعاتی در باره ی موسیقی می خواستم، همراه با نظرات، از جهت فقهی، اخلاقی، عرفانی و علمی. ۲. مقام معظم رهبری در کتابی در رابطه با هنر و موسیقی می فرمایند: (قریب به مضمون) موسیقی هایی هست که یک عارف باید بلیط تهیه کند و به آنجا برود و گوش کند. این جمله رهبرم چه توضیحی دارد، با توجه به فرمایش شما که فرمودید، باید از خیال عبور کنیم، و کلمه ی «عارف» در فرمایش آقا. با تشکر، خدا خیرتان بدهد التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در این مورد صاحب‌نظر نیستم. به طور پراکنده مطالعاتی داشته‌ام. به همین جهت هم عرض کردم در سیره‌ی اهل‌البیت«علیهم‌السلام» چنین کاری وجود نداشته است 2- اگر جایگاه سخن حضرت آقا گفته شود، احتمالاً به این نتیجه خواهیم رسید که نظر به نکته‌ی خاصی دارند زیرا خودِ ایشان منکر این بودند که با موسیقی، مرتبط بودند. موفق باشید

15052
متن پرسش
سلام و ارادت: استاد فاضل و گرانقدر لطفا بفرمایید آیا صحیح است بگوییم که انسانی که هنوز در درجات کمال نرسده و هنوز در ابتدای سلوک است، همانطور که به معنویت نیاز دارد به برخی از موسیقی های مجاز نیاز دارد؟ شنیده ام برخی از عرفا موسیقی مجاز را گوش می دادند، اگر صحیح است، علت آن چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سیره‌ی اهل‌البیت در هر صورت نظر به موسیقی ندارد و انسان را در نهایت متوقف می‌کند زیرا سالک از یک مرحله‌ای باید از صور ذهنی عبور کند، در حالی‌که حوزه‌ی موسیقی صور ذهنی است. موفق باشید

14942
متن پرسش
سلام و درود: استاد فاضل و گرانقدر، عارف بزرگ امام خمینی (قدس سره الشریف) جملاتی دارند به این مضمون که انسان تا زمانی که خود را اصلاح نکرده باشد. نباید دیگران را اصلاح کند. من طلبه تا زمانی که خود را اصلاح نکرده ام نباید به کارهای تبلیغی و اصلاح دیگران فکر کنم. سپاس فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همین‌طور است، مگر آن‌که ما در زیر سایه‌ی قرآن و معارف اهل‌البیت«علیهم‌السلام» سخنان آنان را اظهار کنیم بدون هیچ ادعایی. موفق باشید

14844
متن پرسش
سلام: آیا می شود بخاطر زیبا نبودن زن او را طلاق داد؟ آیا این کار ظلم به اوست؟ اگر مرد به گناه بیفتد باید این کار را انجام دهد؟ اگر زن اول با گرفتن همسر دوم مخالف باشد باید چکار کرد؟ لطفا راهنمایی کنید. در معرض گناهم. چکار کنم؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر چشم نداشت ببیند با چه کسی ازدواج می‌کند؟!! این هوس‌بازی‌ها را نباید زیر پوشش این الفاظ پنهان کرد! در حالی‌که رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» فرمودند: هر آن‌چه در بقیه‌ی زنان سراغ دارید، در همسر خودتان هست. موفق باشید

14776
متن پرسش
سلام علیکم: به تازگی حین خواندن قرآن به آیات 51 و 52 سوره مبارکه مائده رسیدم؛ آیا طبق این آیات سیاست خارجی نظام در این دوره اشتباه است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیات مذکور می‌فرماید: یهود و نصاری را دوست نگیرید ولی می‌توان در صورتی که مذاکره با آن‌ها با محبت همراه نباشد، آن را انجام داد. زیرا مذاکره را نفی نکرده، و در سیره‌ی پیامبر نیز نفیِ صحبت با یهود و نصاری دیده نمی‌شود. موفق باشید

14405
متن پرسش
سلام: 1. استاد شبهه ای برایم پیش آمده در مورد عرفای پیشین آنها مگر نمی دانستند با اطاعت محض از ائمه و رویکرد عرفانی داشتن می شود عارف بالله شد؟ پس استاد و شیخ و مرشد دیگر برای چه؟!! لازم به این کارها نبود که. آنها هم اگر آثاری را مطالعه می نمودند می توانستند اهل سلوک شوند. چرا این همه دنبال استاد می رفتند؟ 2. استاد گیرم اصل قضیه شان درست بوده باشد (استاد داشتن). خب پیروی محض از استاد دیگر از کجا می آید؟ مگر نه اینست که باید انسان مسئول خودش باشد؟ پس چرا اینگونه رفتارهایی بوده در قدیم بین عرفا؟ راهنماییم کنید که این تفکرم را سامان بدهم چون این شبهه کمی اذیتم کرده. ممنون التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- عموماً این عرفا از اهل سنت بوده‌اند که به‌طور فرهنگی در نظام علمی خود با ائمه ارتباط نداشته‌اند 2- استاد از نظر عرفا انسانی است که قلب او محل تجلیات الهی شده و عموماً سلسله‌ی آن اساتید به ائمه علیهم السلام ختم می‌شود. موفق باشید

14374
متن پرسش
سلام و احترام: استاد فرزانه آیا اهل بیت (ع) در جوانی یا ابتدای جوانی هنگام مواجه با آزار و اذیت دیگران اذیت و دچار درد چسمی و روحی می شدند؟ آیا امام حسین (ع) در کربلا اذیت شدند هنگام شهادت عزیزانشان؟ آیا رسول خدا هنگام آزار جسمی توسط دشمنان اذیت می شدند؟ آیا رسول خدا در سال آخر زندگی به چنان کمالی رسیدند که اذیت نمی شدند؟ آیا موافقید رسول خدا در جوانی اذیت می شدند ولی در سال آخر عمرشان به علت قدرت روحی بالا اذیت نمی شدند؟ سپاس فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی قلب انسان‌هایی مثل اولیاء معصوم منوّر به درک حقیقت شد، جایگاه هرچیزی را می‌یابند و در عین عاطفی‌بودن آن عاطفه را ذیل درکِ حقیقت احساس می‌کنند از این جهت به یک معنا اذیت می‌شوند که عزیزی مثل جناب عباس را شهید می‌بینند ولی از جهت دیگر در مقام اُنس با حقیقت در استحکام کامل هستند. موفق باشید

14317
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید: در جلسه مصباح الهدایه فرمودید: معصومین بنا بر عبودیت دارند نه ربوبیت. حال فلسفه توسل به معصمومین برای حوائج دنیوی چگونه می شود؟ آیا آنها پاسخی نمی دهند؟ لطفا توضیح کامل و جامع بفرمایید. متشکرم التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جایگاه اصلی توسل به امامان معصوم«علیهم‌السلام» در رابطه سیری است که انسان باید در قرب الهی پیدا کند و آنان شفیع آن سیر می‌توانند باشند. لذا شما در توسل به آن بزرگواران خطاب می‌کنید: «یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه» ای کسانی که در نزد خدا بدون هیچ مانعی حاضرید؛ نزد حضرت حق شفیع ما باشید تا ما نیز در نسبت با حضرت حق مانعی نداشته باشیم. موفق باشید

14297
متن پرسش
سلام: 1- بنده استدلالی بر فرموده امیرالمومنین (ع) می کنم که فرمودند نگاه نکنیم چه کسی می گوید ببینیم چه می گوید. بنده اعتقاد دارم حرف درست را باید گرفت و استفاده درست کرد. و این را تفکر اسلامی می دانم. ولی کسی از طلاب می گوید درسته که علی (ع) آن جمله را فرمودند ولی در قرآن هم داریم: «فسئلوا اهل الذکر» این طلبه می گوید اهل ذکر یعنی علما. نه آقای رائفی ... حال در این بحث علمی ما حق با کیست؟ منظورم اینست حرف اسلام در این زمینه چیست با در نظر گرفتن حدیث و قرآن کنار هم؟ 2. کتب آقای طائب و مباحثشان در زمینه تبار انحراف و محار انحراف که در مورد وقایع پشت پرده زمان پیامبر است قابل استناد است؟ 3. آیا پیامبر شهید شدند؟ ظاهرا علامه حلی شیخ طوسی و... هم بر این باورند. التماس دعا...
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- چرا این دو نکته را نتوانیم جمع کنیم؟ بدین شکل که اگر مطلبی را می‌خواهیم بدانیم از اهل ذکر – که بنا به روایات، اهل‌البیت هستند – بپرسیم و از آن طرف هر سخن حقی که هرجایی و هرشخصی گفته شد، جدای از گوینده‌ی آن به اعتبار حق‌بودن آن، آن را بپذیریم و تصدیق کنیم 2- بنده کتاب مذکور را مطالعه نکرده‌ام 3- بنا به روایتی که می‌فرماید: ما خانواده یا مقتول، یا مسموم می‌شویم؛ می‌توان همان نظر شهیدشدنِ حضرت را پذیرفت. موفق باشید

14272
متن پرسش
سلام: آیا در تاریخ داریم که نماز پیامبر قضا شده باشه؟ اگه نه پس اینکه در کتاب آقای دکتر علی اکبر فیاض آمده که در سال 7 هجرت و مقارن با فتح خیبر به دلیل خواب ماندن موذن نماز قضا شده را صبح خواندند چه می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته‌ی حضرت آیت اللّه جوادی، این روایات را ساختند تا جایی برای جانشینان غیر معصوم رسول خدا باز کنند و بگویند رسول خدا نیز یک انسان معمولی بود و می‌شود جانشینان او نیز، غیر معصوم و انسان‌های معمولی باشند. موفق باشید

14196
متن پرسش
باسمه تعالی با سلام: حدیثی در مورد ازدواج داریم که پیامبر فرمودند: ازدواج سنت من است هر کس از آن روی بر گرداند از من نیست. استاد آیا این برداشت درست است که برای برآورده شدن نیازهای جنسی یا باید طبق حدیث ازدواج کرد و یا به هر دلیلی که نمی شود ازدواج کرد باید عفت پیشه کرد. و در این صورت باز هم انسان در صنف دوستداران و پیروان رسول الله است و منظور از پیروی نکردن می تواند کسانی باشد که اهل زنا و ..... می باشند؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف بسیار درستی است زیرا حتی پیامبرانی مثل حضرت یحیی ازدواج نکردند در حالی‌که در مقام نبوت و مقام اُنس با خدا بودند. موفق باشید

14112
متن پرسش
با سلام دو سوال در رابطه با جلسه دوشنبه داشتم: ۱. فرمودید به آیت الله بروجردی در رابطه با سیاه شدن سینه در اثر سینه زنی برای امام حسین و ظلم به بدن پرسیدند و ایشان در پاسخ گفته بودند این مسئله عشق است و این حرفها معنی ندارد حالا ممکن است برخی قمه زنی را همینگونه توجیه کنند در حالی که شما در جلسه دیگری گفتید ریشه قمه زنی تز آتش پرستان بوده است؟ ۲. فرمودید به اندازه ای که انسان از دیگران توقع نداشته باشد و به حقوق دیگران احترام بگذراد به همان اندازه نفی خود کرده و حق را می یابد، حال آیا می توان گفت که اگر شخص بگذارد دیگران از او انتظار داشته باشند ولو انتظار بیجا، همان نتایج را می برد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده اطلاعی ندارم که ریشه‌ی قمه‌زنی مربوط به آتش‌پرستان باشد و فکر هم نمی‌کنم چنین باشد. مشکل قمه‌زنی آن است که اولاً: مبنای روایی ندارد. ثانیاً: در حال حاضر موجب وَهن اسلام می‌شود ولی در روایت داریم: حضرت صادق«علیه‌السلام» از فرستادگان مردم کوفه پرسیدند شنیده شده است در رثای عزاداری برای امام حسین«علیه‌السلام» به سر و صورت می‌زنید. آن‌ها جواب دادند: همین‌طور است و امام کار آن‌ها را تأیید کردند 2- این‌هم لازم نیست چون معلوم نیست بتوانید انتظارات بیجای افراد را برآورده سازید. موفق باشید

14075
متن پرسش
سلام علیکم: با تبریک حلول ماه ربیع الاول لطف و کرم امام حسین (ع) به جناب حر را می دانم و ثواب های بی حد زیارت آقا را شنیده ام اما به دلیل گناهان زیاد خجالت می کشم به کربلا بروم (شاید هم چون دستم به گوشت نمی رسد می گویم بو می دهد). البته می دانم (یا حداقل به زبان می گویم ) که عالم محضر اهل بیت (ع) است اما باز هم از رویارویی با حضرت به شدت خجالت می کشم. لطفا راهنمایی بفرمایید با تشکر و آرزوی توفیق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «با کریمان کارها دشوار نیست» آن‌ها خانواده‌ی کرم‌اند بدون آن‌که بدی‌های ما را به چشم آورند، دستگیری می‌کنند، آن‌هم چه دستگیری‌هایی! موفق باشید

14067
متن پرسش
سلام استاد: امیدوارم که حالتان خوب باشد. می خواستم راجع به موضوعی با شما مشورت کنم. من در خانواده مذهبی که باید اعتراف کنم که گاهی رفتار هایمان افراطی است بزرگ شدره ام سعی کرده ام به مبانی مذهبی دینم پایبند باشم البته از جایی به بعد واقعا خودم دوست داشتم که این گونه باشم اما استاد به عنوان یک دختر چادری که رهبر را قبول دارد چادر و اعتقاداتم سوال های زیادی را برای دوستانم در دانشگاه ایجاد می کند. من هیچ وقت نمی توانم به سوال های آن ها جواب قانع کننده ای بدهم در بحث ها مخصوصا بحث های سیاسی که جالب است غالبا خودشان شروع کننده آن اند یک جواب هایی را می دهم اما بعد که فکر می کنم جواب های بهتری را می یابم که دیگر دیر است از این که حضور ذهنم این قدر پایین است ناراحتم و یکی دیگر از ناراحتی هایم اینست که گاهی بی اختیار با حالت تندی جبهه می گیرم. آخر خیلی سخت است که آدم بداند چیزی درست است اما نتواند بیان کند. مثالش بحث موسیقی است. این موضوع برای خودم قابل درک است که موسیقی انسان را به اوهام می برد و 2 سال پیش خدا به من نشان داد وهم جهنم دره ایست که تمامی ندارد هرچند هنوز هم از وهم خارج نشده ام و تلاش های منقطعی می کنم اما این را چگونه به آن ها بگویم که معتقدند گاهی لازم است انسان با موسیقی به خیال برود چهارشنبه ی این هفته کرسی آزاد اندیشی برای موسیقی داریم 2 نفر موافق 2 نفر مخالف. استاد کمکم کنید که وظیه خودم را تا حد توان انجام دهم چه گونه موضوع را مطرح کنم و چه مطالعاتی انجام دهم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که فقهای بزرگ می‌فرمایند، حرمت موسیقی، محتوایی است یعنی به خودی خود حرمت ندارد، می‌ماند که آیا یک کار لغو هست یا نه. و مؤمن باید «عن اللغوِ» معرض باشد یا نه. برای کسی که بیشتر در موطن خیالات با دین ارتباط دارد موسیقی در آن فضا می‌تواند تحرک‌زایِ همان حالات باشد. ولی برای کسی که نظر به حقایق غیر خیالی دارد، حجاب محسوب می‌شود و در این رابطه است که امامان نظری به موسیقی ندارند هرچند برای مردم عادی آن را نفی ننموده‌اند. توحیدی که امثال حضرت امام و محی‌الدین مدّ نظر دارند، نیاز به هیچ‌گونه موسیقی ندارد ولی نمی‌توان آن نوع موسیقی که مولوی مدّ نظر دارد را، کاری غیر توحیدی دانست. موفق باشید

13655
متن پرسش
با سلام و احترام خدمت استاد: سوالی در رابطه با پرسشی که درباره جریان آب دهان انداختن عمرو بن عبدود و آن فعل حضرت علی علیه السلام داشتم. من طلبه هستم و اینطور خوانده ام که احادیث اخلاقی چون با عقل هم جور در می آید لذا سند آنها خیلی مهم نیست. اما در رابطه با این داستان استادی داشتیم که دکترا از دانشگاه علوم و حدیث داشتند ایشان می فرمودند این جریان به غیر از مثنوی معنوی هیچ جای دیگر نیامده. البته ایشان در مقام نفی و یا اثبات این داستان نبودند اما سوالی که برای خود من هم مطرح بوده این است که ما معتقدیم ائمه ما آیینه تمام نمای خداوندند و اصلا خودی برای آنه مطرح نیست و آنها ذوب در خدایند. استاد با شنیدن این داستان این طور به نظر من می رسد که اینجا نعوذ بالله حضرت نفسان مد نظرشان قرار می گیرد و خودی احساس می کنند بعد به خاطر اینکه این حالت از بین برود بلند می شود و دوباره آن ملعون را به درک واصل می کند راهنمایی بفرمایید. سوال دیگری که دارم این است که شما در کتاب «زیارت عاشورا اتحاد روحانی با امام حسین علیه السلام» می فرمایید: سلام موجب ترفیع درجه برای آن بزرگواران است. مگر آن بزرگواران به نهایت کمال خود نرسیده اند و آیا درجه دیگری هم برای آنها متصور است؟ با تشکر و التماس دعای فراوان از شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید باید بین حقیقت امام که در روایات تحت «نور عظمت» از آن یاد می‌شود، با نفس ناطقه‌ی امام تفکیک قائل شد. امام مثل بقیه نماز می‌خواند و مواظب‌اند گناه نکنند تا هرچه بیشتر در مقام عصمت خود پایدار بمانند. و در این رابطه است که امثال مولوی متوجه حرکت امام می‌باشند که چگونه در مقابل عمربن‌عبدود عکس‌العمل نشان می‌دهند تا عصمت خود را حفظ نمایند. اشک‌های نیمه‌شبان و عبادات طولانی آن ذوات مقدس در این رابطه معنا می‌دهد و ترفیع روح آن عزیزان نیز جهت اتحاد با «نور عظمت» آن‌ها است و این در حالی است که البته ما همواره با امامی روبه‌رو هستیم که مظهر نور عظمت الهی است. موفق باشید

13640
متن پرسش
با عرض سلام: در مورد کتاب کامل الزیارات می خواستم ازتون سوال کنم. این کتاب به لحاظ سندی تا چه حد معتبر هست؟ و یک سوال دیگه اینکه آیا اصلا چنین کاری، یعنی اینکه ما بیاییم و احادیث معصومین را صرفا در یک موضوع گردآوری کنیم و کتاب بشود؛ آیا چنین کاری درست هست؟ اصلا چرا خود ائمه چنین اقدامی نکردند؟ آیا ما اجازه چنین کاری را داریم؟ بنده کتاب کامل الزیارات را نخوانده ام. ولی به عینه دیده ام که این کتاب، فارغ از انگیزه مولف آن، به گسترش و بسط عوام زدگی دامن زده و می زند. چرا که این نحوه گردآوری احادیث معصومین که تنها به یک یا چند موضوع مورد اشاره آنها می پردازد؛ باعث می شود که خواسته یا ناخواسته احادیث دیگر آنها به حاشیه برود. مخصوصا در زمانه ما که کم توجهی به جنبه های معرفتی دین، حقیقتا خسارت های زیادی را به بار آورده است. در چنین فضایی که تفکر و معرفت به حاشیه رفته است؛ به نظر بنده امثال این کتاب می توانند نقش تخدیری داشته باشند و فرد با دیدن احادیثی که در فضیلت عزاداری و اشک بر اباعبدالله گفته شده، به کل خود را بی نیاز از رجوع به بقیه جنبه های دین می یابد و باعث توقف و رکود شخص در برخی وجوه خاص دین می شود. البته بنده باز هم تاکید می کنم که این کتاب را نخوانده ام و صرفا دارم از روی آثار این کتاب، درباره آن قضاوت می کنم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک کار لازمی است که جناب ابن قولویه انجام داد که پا به پای امام، نحوه‌ی زیارت ائمه را همراه با برکات زیارت آن ذوات مقدس برای ما گزارش کرد. می‌ماند که ما از آن درست استفاده کنیم و هرگز نباید تصور کنیم این کار موجب می‌شود تا ما از بقیه‌ی روایات ائمه محروم شویم. موفق باشید

13622
متن پرسش
سلام: کتاب چه نیازی به نبی را مطالعه کردم لطفا اگر کتابهایی در این مورد با عمق بیشتر و به صورت برهانی تر می شناسید معرفی کنیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءاللّه کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» برایتان مفید خواهد بود. موفق باشید

نمایش چاپی