بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: توحید و اسماء الهی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
11621
متن پرسش
سلام علیکم نفس ناطقه که قدرت زیادی دارد پس قدرت خدا چه می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نفس ناطقه به جهت توانی که خدا به آن داده، دارای چنین توانایی است حال اگر آن توانایی را به قدرت حضرت حق متصل گرداند برایش مفید خواهد بود وگرنه در اختیار شیطان قرار می‌گیرد. موفق باشید

11612
متن پرسش
جناب استاد طاهر زاده سلام من دوستی دارم که متاسفانه از زندگی زده شده و حرفهایی از قبیل (چرا خدا منو آفرید، من نمی خواهم که باشم، من از خودم خوشم نمیاد، ....) و یک جورایی دلیلی برای زندگی نداره. میگه سوالامو از هرکی می پرسم فقط می شنوم که خدا قهرش میگیره و داری ناشکری می کنی و ... منم نتونستم قانعش کنم. لطفا شما زحمت بکشید و پاسخش را بدهید. ممنون از وقتی که می گذارید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه این بحث را در سه جلسه‌ی اول کتاب «آشتی با خدا» داشته‌ایم. متن کتاب روی سایت هست. موفق باشید

11618
متن پرسش
با سلام: منظور از لقاء الله که بعنوان هدف نهایی انسان است دقیقا" چیست؟ اینکه گفته می شود به قرب الهی و وصال الهی برسیم به این معنی است که وجودمان با وجود خداوند یکی شود و نهایت این قرابت و نزدیکی تا کجاست؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان به جایی می‌تواند برسد که جنبه‌ی حقانی همه‌چیز را بیابد و جز حق نبیند و حتی خود را بر اساس جنبه‌ی حقانی‌اش بنگرد که خواجه عبداللّه انصاری در منازل السائرین در قسمت «نهایات» یعنی از منزل 90 تا 100 به‌خوبی آن را تبیین می‌کند. موفق باشید

11617
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید خدمت استاد گرامی: با توجه به اینکه مخلوقات تجلی اسماء و صفات خداوند هستند پس اگر خداوند مخلوقات را نمی آفرید اسماء و صفات خدا معطل و بیکار می مانند و با توجه به اینکه گفته می شود شیطان مظهر اسم مضل خداوند است پس خداوند شیطان را هم برای اینکه اسمی از اسمائش معطل نماند آفرید. نظر شما در این مورد چیست؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر مخلوقی در جایگاه امکان ذاتی خود طلب وجود می‌کند و خداوند جواب طلب و تقاضای مخلوقات را داده وگرنه او در مقام خود غنیٌ عن العالمین است. موفق باشید

11592
متن پرسش
سلام استاد: 1- منشاء اعتقاد و یقین به وجود واقعیات مادی خارج چیست؟ یا در کل منشاء یقین به وجود واقعیات خارج چه مادی و چه غیر مادی چیست؟ 2- آیا منشاء یقین به وجود واقعیات مادی در خارج با واقعیات غیر مادی و مجرد در خارج از نفس، متفاوت است؟ 3- آیا یقین به واقعیات مادی خارج، از بدیهیات است یا نیاز به استدلال دارد؟ 4- نفس چگونه به واقعیات مادی خارج یقین پیدا می کند و چگونه به واقعیات غیر مادی خارج یقین پیدا می کند؟ 5- آیا بدیهی بودن اصل واقعیت مستقل از ذهن مربوط به عالم مادی و غیر مادی است یا نه فقط مربوط به یکی از این دو عالم است؟ یقین به این اصل چگونه در نفس بوجود آمده است؟ لطفا خودتان پاسخ دهید و بنده را به کتاب ارجاع ندهید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این سؤال‌ها را به طور مختصردر چند جواب تحت عنوان «شک» عرض کرده‌ام، جواب خود را در جواب آن سؤالات دنبال کنید. با توجه به این‌که برای جواب به این نوع سؤالات باید کتاب‌های متعددی خوانده شود پیشنهاد می‌کنم مجلدات شرح مبسوط منظومه از شهید مطهری را دنبال بفرمایید. موفق باشید

11591
متن پرسش
چگونه زمینه تجلی اسماء الهی را درخود ایجاد کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «رسالت الولایه» از علامه طباطبایی«رحمه‌اللّه‌علیه» در این مورد حرف‌های خوبی دارد. موفق باشید

11598
متن پرسش
سلام: راه اثبات وجود عالم جسمانی چیست؟ چون طبق نظر ملا صدرا: (ملاصدرا احساس را به تنهایی برای اثبات وجود عالم جسمانی و دستیابی بدان کافی نمی داند بلکه معتقد است که عقل انسان با کمک حس، عالم خارج را اثبات می کند. و برای اثبات آن از اصول عقلی کمک می گیرد. ملاصدرا در توضیح و تبیین این مطلب، مجنون و انسان را در حالت خواب مثال می زند که در هر دو حالت، امور غیرواقعی، واقعی پنداشته می شود زیرا شخص نسبت به آنها احساس خاصی دارد، در حالی که اگر عقل و ادراکات عقلی نبود تشخیص موارد خطا از صواب امکان نداشت. لذا برای اثبات عالم جسمانی اقامة دلیل می کند. ملاصدرا از طریق فیض الهی و امکان تحقق عالم جسمانی و عدم بخل و امساک در ذات الهی، وجود عالم جسمانی را اثبات می کند. به نظر می رسد بهترین راه برای اثبات وجود عالم جسمانی استفاده از احساسات و تأثیرات خارجی از اشیاء و به عنوان صغری و استفاده از اصل علیت به عنوان کبری است. و این استدلال استدلالی فطری و ارتکازی است که انسان از کودکی به طور ناخودآگاه از آن استفاده کرده است. لذا به این قضایا، قضایای بدیهی ثانوی می گویند. و ملاصدرا در مواردی وجود عالم جسمانی را امری بدیهی و ضروری به حساب آورده است.) اصول عقلی که برای اثبات عالم جسمانی به کار می رود چیست؟ لطفا در مورد قسمت (بهترین راه برای اثبات وجود عالم جسمانی استفاده از احساسات و تأثیرات خارجی از اشیاء و به عنوان صغری و استفاده از اصل علیت به عنوان کبری است.) توضیح دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علم به عالم جسمانی از بدیهیات انسان است از آن جهت که به حسّ خود اعتماد دارد. موفق باشید

11576
متن پرسش
با سلام و احترام: آیا سوالات برزخ از آخرین سطح سیر فرد سوال می‌شود یا تمام سوالاتی که در هر لخظه از عمر دنیوی از خود می‌پرسیم (که باطن آن، سوال ملکین است) در برزخ دوباره به ظهور ملکین سوال می‌شود؟ و آیا سوال ملکین که باعث سیر فرد در برزخ می‌شود، آیا در برازخ بعدی نیز وجود دارد یا دیگر همان آخرین مرحله سیر فرد تثبیت شده است و دیگر همان دستاوردها عمیقتر می‌شود و دیگر مراحل بالاتری از سوال ملکین بدست نمی‌آید و سوال نکیر و منکر در برازخ دیگر وجود ندارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما در مسیر سیر إلی اللّه همواره باید بتوانیم رفع حجاب کنیم، همان‌طور که در دنیا از شبهات عبور کرده‌ایم و به توحید الهی نزدیک شده باشیم و در این رابطه تا یوم‌الحساب که بعد از حشر است به نحوی با سؤالات روبه‌رو می‌شویم مگر کسی که در همین دنیا به توحید ناب و وحدت شخصیه‌ی وجود به صورت بالفعل رسیده باشد که او ‌اکنون قیامت‌اش بر پا شده. موفق باشید

11575
متن پرسش
با سلام و احترام: در مباحث معاد داشتیم که فردی که در دنیا بر خلاف تکوین خود که رو به خدا دارد عمل کند در آخرت نیز در مسیری خلاف لقای پروردگار خویش حرکت خواهد کرد و این موضوع که وی افق کمال خود و لقای پروردگارش را می بیند و از آن فاصله می گیرد در حالی که نمی‌خواهد، خود عذاب آن شخص است. آیا بر این اساس می‌توان گفت که جهنم از درون افراد شعله می‌گیرد و یک امر ذاتی مستقل نیست و در درون هر فرد است؟ اگر اینگونه است پس روایاتی که در مورد خطاب قرار گرفتن جهنمیان توسط جهنم ذکر شده یا روایتی که می‌فرماید اگر همه مردم بر ولایت حضرت علی(ع) اتفاق داشتند خداوند جهنم را خلق نمی‌کرد چگونه توجیح می‌شود؟ و اگر اینگونه نیست آیا جهنم خود یک امر ذاتی است یا از عدم بهشت نشئت می‌گیرد، مانند تاریکی که از نبود نور است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جهنم از درون انسان ظهور می‌کند ولی در نظام قیامت که ظرفیت ظهور بهشت را برای بهشتیان و جهنم را برای جهنمیان دارد. حال وقتی قیامت نظام و عالَمی است با آن ظرفیت، اگر همه بر ولایت علی«علیه‌السلام» بودند در آن نظام، جهنم ظهور نمی‌کند. از این جهت می‌توان گفت جهنم از عدم بهشت ظهور می‌کند. موفق باشید

11574
متن پرسش
با سلام: 1- می خواسنم ببینیم آیا بدن امام زمان (عج) طبق حرکت جوهری شدید شده و ایشان دارای بدن مثالی اند؟ 2- شما در کتاب مبانی معرفتی مهدویت فرموده اید: تنها راه انسان شدن رجوع به عین الانسان است. می خواستم ببینم جایگاه قرآن در انسان شدن ما چیست؟ 3- چطور قرآن ثقل اکبر است در حالی مقام معصومین صادره اول است و آنها هستن که اول ما خلق الله نوری.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- عنایت داشته باشید وقتی جایگاه وجودی حضرت مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» مقام واسطه‌ی فیض است، هر وقت اراده فرمودند برای خودشان بدن ایجاد می‌کنند 2- در آن کتاب عرض شده که قلب مبارک امامان معصوم«علیهم‌السلام» عین حقیقت قرآن است و عملاً با نظر به آن عزیزان می‌توان به طور حقیقی از قرآن استفاده کرد و انسان شد 3- حقیقت قرآن اصل همه‌ی انوار الهی است و عظمت ائمه«علیهم‌السلام» به جهت اُنس قلبی آن‌ها است با حقیقت قرآن و یا همان کتاب مکنون که فوق صادره‌ی اول است و مقام اسماء حسنای الهی است. همان‌طور که حضرت صادق«علیه‌السلام» فرمودند: «لَقَدْ تَجَلَّى‏ اللَّهُ‏ لِخَلْقِهِ فِي كَلَامِهِ وَ لَكِنْ لَا يُبْصِرُون‏ » خداوند در کلام‌اش برای خلق‌اش تجلی کرده ولکن آن‌ها نمی‌بینند. ائمه«علیهم‌السلام» در قرآن خدا را ملاقات می‌کنند. موفق باشید

11567
متن پرسش
سلام: خداوند پدیده اولیه را از چه چیزی خلق کرد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد سعی کنید برهان صدیقین را همراه با شرح صوتی آن دنبال کنید. موفق باشید

11566
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: فیض و واسطه فیض بودن یعنی چه؟ فیض در مکتب اهل بیت (ع)با فیض در حکمت متعالیه چه تفاوتی دارد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حکمت متعالیه حاصل تدبّر در فرهنگ اهل‌البیت«علیهم‌السلام» است. وقتی حضرت حق عین وجود و عین کمال و عین جُود بود، عین تجلی و فیضان است و اولین تجلی که کامل‌ترین تجلی است، واسطه‌ی فیض است. موفق باشید

11563
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید: 1- شما در جواب سوال 11521 فرمودید خداوند همواره در حال خلقت مخلوقات است پس می توان گفت خداوند محتاج و نیازمند مخلوقات است. آیا این برداشت من صحیح است؟ 2- با توجه به اینکه فرمودید علت و معلول همسنخ هستند پس لازم است خداوند و انسان هم همسنخ باشند؟ و چون معلول همیشه ناقصتر از علت است پس به این ترتیب جهان رو به نقص و کاستی می رود نه بسوی تکامل. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: لازم است جهت رفع این اشکالات مباحث برهان صدیقین را از روی کتاب «از برهان تا عرفان» همراه با شرح صوتی آن دنبال کنید تا انشاء الله تصوراتتان نسبت به وجود و ماهیت تصحیح شود. موفق باشید

11561
متن پرسش
سلام استاد گرامی و جلیل القدر: با توجه به جواب سوال 11543 که گفتید: (باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی معلول از نظر وجودی پرتو و تجلی علت است یعنی معلول همان علت است با درجه‌ی وجودی نازله و این یعنی سنخیت بین علت و معلول. موفق باشید) اگر ممکن است لطفا برای این جواب چند مثال بزنید تا مطلب بیشتر برایم جا بیفتد و کامل متوجه شوم، ممکن است خداوند را که علت حقیقی و وجود مطلق است مثال بزنید، اما بنده درخواست دارم از غیر خدا و در جهان مادی در مورد جوابتان مثال بزنید و سنخیت را در آن همانگونه که فرمودید بررسی کنید با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مباحث علت و معلول در حوزه‌ی علت حقیقی مورد بحث است و نه در مورد علت مُعِدِّه. مثلاً معلول نازله‌ی وجود عالیه است و معلول از این جهت پرتو علت است و یا حیات مادون، پرتو و معلولِ حیات عالیه می‌باشد و معلوم است که حیات مادون از سنخ حیات عالی است. سنخیت در علت و معلول از این نوع است نه این‌که فکر کنیم بنّا علت ساختمان است و در این مورد باید سنخیت بین علت و معلول باشد. زیرا بنّا علت مُعِدِّه‌ی ساختمان است. موفق باشید

11538
متن پرسش
سلام علیکم: در تفسیر سوره‌ی حمد امام و همین‌طور در جلسات شنبه راه این‌که چگونه انسان می‌رسد به این‌که خدا همه کاره است را گفته‌اید و فرمودید رسیدن به این مقام سخت است و طول می‌کشد؛ سوال بنده این است که یعنی ما نمی‌توانیم به این‌جا برسیم که از این زندگی و دنیای مزخرف راحت شویم با تشکر. اجرتان با صاحب الزمان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: راه رسیدن به توحید پذیرفتن شریعت است در عقیده و عمل که إن‌شاءاللّه در آیه‌ی 32 سوره ال عمران به آن می‌پردازیم. موفق باشید

11537
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید: می خواستم نظر شما را در مورد قانون علت و معلول و جایگاه خداوند در این قانون را بدانم. با تشکر
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: در جواب سؤال شماره‌ی 11504 عرایضی در این مورد داشتم. موفق باشید

11521
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید خدمت استاد گرامی: 1- آيا خداوند قبل از آنكه جهان مخلوقات را به وجود آورد به چه كاري مشغول بود؟ 2- پاسخ اهل ‌بيت‌ عليهم السلام در جواب سوال بزرگ خداوند آن موجود اوليه را از چه چيزي خلق كرد چیست؟ نظر شخصی حضرتعالی در این مورد چیست؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:خداوند به عنوان وجود مطلق، عین تجلی است بنابراین قبلیت و بعدیت برای او معنا ندارد. به تعبیر قرآن: «كُلَّ يَوْمٍ هُوَ في‏ شَأْنٍ» همواره خداوند در ایجاد است و همواره در خلقت مخلوقات می باشد. موفق باشید

11515
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد بزرگوار و تشکر از اینکه برای جواب دادن به سؤالات وقت می گذارید. ما در حال خواندن کتاب «از برهان تا عرفان» هستیم. چند سؤال از خدمتتان داشتیم: 1. چرا عین وجود حتما باید افاضه کند؟ 2. آیا علت نزول، قبول عالم پایین تر است یا شدیت خود وجود در عالم بالاتر؟ 3. از کجا بفهمیم که وجودی نسبت به وجود دیگر مرتبه وجودی شدیدتری دارد؟ مثلا از کجا بفهمیم عالم ماده پایین ترین مرتبه وجود است؟ 4. آیا قلب بالاتر از عقل از لحاظ مرتبه وجودی است؟ یعنی عقل نازل شده قلب است؟ 5. مرتبه وجودی ملائکه کجاست؟ اگر پایین تر از ائمه (ع) و بالاتر از ماست، پس واسطه فیض بودن ائمه به ملائکه می رسد بعد به ما؟ 6. با توجه به اینکه عالم ماده پایین ترین مرتبه وجود است چرا خورشید نزول دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «وجود» در مقام خود حالتی مثل نور دارد که هیچ محدودیتی ندارد مگر آن‌که آن‌قدر نزول کند که در نهایتِ محدودیت قرار گیرد یعنی همان مرتبه‌ی عالم ماده 2- همین‌که وجود در صحنه باشد تجلی هست و آن تجلی همان معلول است 3- هرچه وجود نازل شود محدود می‌شود مثل آن‌که وقتی عالم عقل، که هیچ کثرتی در آن نیست نازل شود، می‌شود عالم مثال که کثرت دارد ولی صورت‌های آن محدودیت ماده را ندارند 4- در سلوک انسانی قلب بالاتر از عقل است ولی در عالم وجود، قلب معنا ندارد 5- ائمه«علیهم‌السلام» واسطه‌ی فیض‌اند و از طرفی ملائکه از تجلیات وجودی ائمه هستند و از طرفی قلب انسان‌ها محل تجلیات انوار ائمه می‌باشند. دو نحوه وجودند و هرکدام بر اساس نحوه‌ی وجود خود با ائمه ارتباط دارند 6- این نزولی که برای نور قائل هستیم آن نوع نزولی نیست که در وجود پیش می‌آید و وجود دارای مراتب می‌شود، بلکه نور با تشعشعات خود مرتبه‌ای نازل‌تر از وجود را به صحنه نمی‌آورد بلکه در تمام مراحلِ تشعشعات خود همان مرتبه‌ای است که دارد ولی نزدیک‌ترین حالت به عالم مجردات را دارد. موفق باشید

11506
متن پرسش
سلام: در مورد سوال 11479 جواب برای بنده قانع کننده نبود و باز هم جواب سوال اصلیم را نگرفتم البته جزوه تاریخ تمدن غرب آن قسمت را هم که گفتید خواندم اما قانع نشدم. استاد گرامی بنده به قانون علیت اعتراف دارم و می دانم و درک می کنم که این قانون هست اما از نظر عقلی چه تضمین و چه دلیلی دارد که این قانون ادامه دار و همیشگی باشد تا ابد؟ به چه دلیل این قانون را باید همیشگی بدانیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در راستای تفاوت بین «علت حقیقی» با «علت معدّه» عنایت داشته باشید در مورد علت حقیقی آن‌چه اصیل است «وجود» است و «وجود» دارای تجلیات می‌باشد و معلول، تجلیات علت حقیقی است یعنی معلول، مراتب مادون علت است و این چیزی نیست که فکر کنیم همیشگی نباشد. تا «وجود» مطرح است، تجلیات مطرح است و این را می‌توانید در بحث «برهان صدیقین» دنبال کنید. موفق باشید

11493
متن پرسش
با سلام خدمت جناب استاد: آیا رابطه خداوند با کائنات یک رابطه وجودی است؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. خداوند عین وجود است و از عینِ وجود جز وجود صادر نمی‌شود. موفق باشید

11492
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: چند سوال ازخدمتتان داشتم: 1- با توجه به این‌که شما به «جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء» روح معتقدید، نظرتان در مورد عالم «ذر» یا عالم «ارواح» چیست؟ (امام علی«علیه‌السلام» در حدیثی می‌فرمایند: خداوند ارواح را دو هزار سال قبل از بدن‌ها آفرید). 2- منظور از لقاءالله چیست؟ پیوستن وجود به وجود خدا و وحدت‌یافتن با خداست؟ 3- آیا مشیت ازلی و ابدی است؟ با تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- هر شخصی به عنوان یک شخص خاص بر اساس جسمانیة الحدوث‌بودنِ نفس از رحم مادرش شروع می‌شود، ولی وجود علمیِ همان شخص قبل از بدن در علم خداوند هست و اولیاء الهی قبل از آن‌که آن افراد خلق شوند، آن روح‌ها را می‌شناسند. 2 - وقتی انسان به مخلوقات رجوعِ وجودی کرد و با وجود روبه‌رو شد لقاء الهیِ او شروع می‌شود، می‌ماند هر اندازه که عمیق‌تر سلوک کند و به فناء از خود و باقی‌شدن به بقاء الهی نزدیک شود لقاء او مصفاتر می‌شود 3- آری هر آن‌چه خدا اراده فرموده از ازل تا ابد ثابت است، می‌ماند که خود او اراده فرموده ما با تلاش، خود را بسازیم. موفق باشید

11453
متن پرسش
با سلام: 1- با توجه به اینکه شما فرمودید که اشیاء تجلی اسماء و صفات خداوند هستند و اینکه معتقدیم که اسماء و صفات خداوند عین ذات اویند پس می توان گفت اشیاء تجلی ذات خداوند هستند. نظر حضرتعالی در این مورد چیست؟ 2- آیا انسان ازلی و ابدی است؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- آری اسماء صفات، تجلی نور ذات الهی‌اند در محدوده‌ی ظرفیت اشیاء، ولی هرگز از این نکته برنمی‌آید که ما در تجلیات اسماء و صفات با ذات روبه‌روئیم زیرا حضرت حق با صفات خود آن‌هم در محدوده‌ی مخلوقات برای ما ظهور می‌کند که بهترین تعبیر در این مورد همان است که بگوییم ما همواره با آیات الهی که حاکی از کمالات حق‌اند روبه‌روئیم. 2- انسان به عنوان شخص خاص از رحم مادرش شروع می‌شود و تا ابد باقی می‌ماند. آن وجهی که در علم خدا از اول بوده غیر از شخصیت خاص انسان است. آن وجه وجود علمی اوست قبل از خلقت. موفق باشید

11452
متن پرسش
با سلام: خداوند آن پدیده اولیه را از چه چیزی خلق کرد؟ در عبارت مبدا و معاد منظور از مبدا چیست؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در برهان صدیقین متوجه می‌شوید خداوند عین وجود است و اولین تجلی او وجود است منتها در موطن مخلوقیت. مبدأ یعنی حضرت حق و معاد یعنی برگشت به حضرت حق. موفق باشید

11462
متن پرسش
سلام علیکم: قربانتان روم من می‌خواهم از همین حالا خودم را برای شب قدر آماده کنم، همین‌طور برای ماه‌های رجب و شعبان و رمضان که نهایت سیر را داشته باشم و قلبم محل ذکر خدا شود. خلاصه نهایت نهایت استفاده را بکنم از این سه ماه و شب‌هایش. این را هم ذکر کنم که بر هدفم خیلی‌خیلی جدّی‌ام و چنان‌که دستورالعملی بفرمایید با تمام قوا عمل می‌کنم. با تو جه به این‌که امسال کنکور دارم چه اعمالی را انجام دهم؟ چیزی فوق انجام واجبات و ترک محرمات و گناه می‌خواهم (درس هم می‌خوانم) این‌ها را انجام می‌دهم، اما چیزی بالاتر می‌خواهم. لطفا اگر صلاح می‌دانید کتابی عنایت فرمایید. دوباره ذکر کنم خیلی جدی‌ام و می‌خواهم آخر ماه رمضان به جایی رسیده باشم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مسیر رجوع به حضرت حق آنچه حجاب‌ها را برطرف می‌کند اعمال زیاد نیست، از یک طرف عمیق‌شدن در «توحید» است ، و از طرف دیگر عبادات را با حضور قلب انجام‌دادن. بعد از مباحث معرفتی مثل «ده نکته در معرفت نفس» همراه با صوت آن و «برهان صدیقین» همراه با صوت شرح آن، کتاب «روحِ مجرد» از آیت اللّه تهرانی و سپس کتاب «اللّه شناسی» از ایشان، إن‌شاءاللّه کمک‌تان می‌کند. به خدا توکل کنید. موفق باشید

11460
متن پرسش
سلام علیکم: در جواب سوال شماره ۱۱۴۲۹ (مربوط به رسیدن قدرت بدنی حضرت علی) ۰۱ ملاک تعیین این غذای محدود چیست همینطور ورزش و اخلاق حسنه؟ ۰۲ من چگونه می توانم توحید را در خود قوی کنم و زمینه تجلی قدرت الهی را ایجاد کنم؟ ۰۳ چگونه معرفت قلبی کسب کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- نفس ناطقه‌ی انسان دارای قدرت بسیاری است که با ورزش آن قدرت را در بدن ظاهر می‌کنیم ولی اولیاء الهی با اُنس با حضرت حق به قدرت الهی کارها را انجام می‌دهند. در مورد تقویت توحید و سلوک قلبی سعی کنید سیر مطالعاتی روی سایت را دنبال کنید. موفق باشید

نمایش چاپی