بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: عرفان عملی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
28280
متن پرسش
با سلام و عرض خدا قوت: ضمن تشکر از وقت گرانبهایی که برای ما می گذارید و آرزوی جزایی در خور از حضرت باری تعالی برای جنابعالی می خواستم اگر مقدور است تفاوت نیت با عمل (البته در جایی فرمودید نیت همان عمل است) و تفاوت عمل با فعل و صالح و غیر صالح بودن و فاعل و غیر فاعل بودن آن بیان کنید ممون می‌شوم. اگر مبحث جوابش طولانی است رفرنس بدهید سپاسگزار خواهم بود. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان در ذات خود وسعتی در حدّ حضور در همه‌ی عوالمِ وجود دارد و باید خود را از نظر شخصی و با اختیار، سعی کند در همه‌ی آن عوالم حاضر نمایند و از این جهت اعمالِ صالح این حضور را فعلیت می‌بخشد. پس در واقع انسان با آن نیّت و با عمل مناسب آن نیت، خود را بسط می‌دهد و به ذات خود نزدیک می‌شود. موفق باشید

28278
متن پرسش
سلام و عرض ادب استاد: بابت اربعین موسوی مزاحم شده ام. برای اربعین موسوی چه نکاتی را رعایت کنیم، و در بحث ذکری چه طور عمل شود؟ شرمنده بابت مزاحمت. و التماس دعا داریم برای این ایام ویژه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روزه‌ی اربعین موسوی در تابستان ممکن است رفقا را در فشار قرار دهد و نتوانند سیر خود را به طور طبیعی ادامه دهند. لذا بهتر است با همان اعمال و اذکاری که در مفاتیح و در کتاب «المراقبات» مطرح کرده‌اند، مطابق ذوق و حال خود کار را جلو ببرند. موفق باشید

28247
متن پرسش
سلام علیکم: مفهوم اینکه خاک مظهر فقر مخلوق مقابل غنای خالق است و سجده بر خاک به این معناست که تا با خاک انس نگیری راهی به مراتب قرب نداری و در همین راستا جناب فیض کاشانی می‌فرمایند «خاک درش بوده سرم سالها / باز هوای وطنم آرزوست»، چیست و اشاره به چه نکته و حکمتی دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است به این نکته فکر کنیم که چون «عبودیت» از طریق انسان ظهور کند خود به خود «ربوبیت» حضرت محبوب ظهور می‌نماید و خاک، همان مأوای عبودیتِ ما می‌باشد تا در معرض تجلیّات ربوبیتِ حضرت ربّ قرار گیریم. موفق باشید   

28216
متن پرسش
سلام علیکم: غالب اوقاتم را چگونه می‌توانم مختص به ارتباط با خدا کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی در عزمی کلّی بنا را بر آن بگذاریم که هر کاری را که بناست انجام دهیم در محورِ دنبال‌کردنِ رضایت الهی باشد، عملاً پای ارتباط با خدا را در زندگی گشوده‌ایم. موفق باشید

28203
متن پرسش
سلام: پدر عزیز و گرامی ببخشید. وقتتون رو می‌گیرم، خیلی دارم رو نفسم کار می‌کنم و دوست دارم مسیر سیر و سلوک را برم. ولی بیشترین ضربه ای که میخورم. از همین زبان هست که شما بهتر از من میدونید زمان ما هم روزه سکوت نیست. اما واقعا نمیدونم چکار کنم؟ واقعا سخته اینکه بخواهم این همه سال یک خصلت بد رو از خودم دور کنم گاهی وقتها عاجز میشم خدا رو شکر تا حدودی نگهش داشتم از دروغ، غیبت و تهمت ولی گاهی وقتها خیلی حرف می‌زنم بعد پشیمون میشم. یا در مورد کاری که کردم زیاد توضیح میدم که اصلا نیاز نیست یا گاهی وقتها مشکلاتی که دارم رو به کسی که اصلا نیاز نیست توضیح میدم. واقعا نمیدونم. گاهی وقتها میگم ببرمش که دیگه حرفی نزنم. اگر امکانش هست کمک و راهنمایی کنید. ممنون میشم. اولین سالگرد فقدان فرزند عزیزتون رو تسلیت میگم و شریک غمتون هستم. خدا بهتون سلامتی و عمر با عزت عطا نماید. نگار. از اهواز
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره صد هزاران خلق در زنار شد / تا که عیسی محرم اسرار شد. اصلاح نفس کار می‌برد؛ پیشنهاد بنده، دنبال کردن کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» از  امام خمینی رضوان الله علیه کار ساز است. موفق باشید

28162
متن پرسش
سلام علیکم استاد من سوالی داشتم: من پدری دارم که اهل دین نیست و کلا ضد انقلاب و دین هست و گاهی وقت ها هم با همین موضوعات است که کلی نیش و کنایه می زنند اما خب الحمدالله با من که اعتقاداتم کلی تفاوت دارد تا به حال سختگیری نکرده اند و اینکه بخواهند مانع راه من شوند اما پدرم به دلیل بیماری اعتیادی که دارند اصلا نمی شود درست حرف زد باهاشون درباره اعتقادات، اما من سوال اصلی ام این هست که من گاهی اوقات بسیار برای مسائل خانه و خانواده و آینده خودم و برادر کوچکم و نگرانی هایی‌از این دسته و دروغ هایی که به ما می گوید گاهی اوقات بحثمان می شود اما اصلا از این شرایط راضی نیستم و همیشه هم با شهدا و اهل بیت و خدا عهد و پیمان می بندیم که صدایم را برای پدرم بلند نکنم اما بعد از حدودا یک ماه باز هم همان اتفاق می افتد و من کلی شرمنده شهدا و اهل بیت می‌شوم و روی دوباره عهد و پیمان بستن ندارم و شاید بعد از یک ثانیه بحثمان ناراحت می‌شوم از خودم و گناهی که کردم. لطفاً بنده را در این زمینه راهنمایی بفرمایید تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین روشی که در پیش گرفته‌اید، روش خوبی است و مطمئن باشید شهدا کمک می‌کنند و ضعف‌هایی را هم که پیش آمده و نگران آن هستید، جبران می‌نماید. با همین سجایای خوب، بقیه‌ی اعضای خانواده نیز به مرور تحت تأثیر قرار می‌گیرند. موفق باشید

28155
متن پرسش
سلام استاد گرانقدر: وقت بخیر: ۱. ببخشید طبق دستور آقای نخودکی به امام خمینی یه تعقیباتی بعد از نماز به ایشان گفته بودن که اول آیه الکرسی را بخوان و بعد تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها و بعد سه توحید و سه صلوات و آیات دوم و سوم طلاق. ولی جناب آقای شجاعی در کتاب تزکیه بلافاصله بعد از نماز تاکید بر تسبیحات حضرت زهرا را داشتند. می‌خواستم ببینم اگر اول تسبیحات و بعد آیه الکرسی خوانده شود در آن سیر معنوی که منظور جناب نخودکی فرموده اند تغییری حاصل می شود و باعث می شود که به آن نتیجه که منظور ایشان بوده نرسید یا خیر فرقی نمی‌کند؟ ۲. پیشنهادتان برای تعقیبات نماز چیست با توجه به اینکه هر کدام فضیلت خاصی دارد؟ ۳. آیا ورزش فکری کافی است جهت تربیت قوه وهم و خیال اگر عقاید را بلد باشیم یا برای آن حتما باید از اشعار مولانا کمک گرفت طبق کتاب ادب خیال عقل قلب؟ ۴. از رسالات لقاء لله که نوشته شده کدام یک را معتبر می‌دانید؟ ۵. تفاوت مناجاتی بودن با خراباتی بودن چیست با توجه به جناب ملکی تبریزی و امام خمینی ره؟ برای فهمیدن کامل واجبات و محرمات و مستحبات و مکروهات و مباحات به ترتیب چه کتابهایی بخوانیم؟ حلال کنید استاد طولانی شدن و اسباب زحمت. ان‌شاءلله همواره باقی به بقای ذات الهی باشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. فرق نمی‌کند ۲. بستگی به روح و روحیه و ذوق خودتان دارد. ۳. باید معارف را تفصیل داد، ماندن بر اجمال کافی نیست. ۴. رساله‌ی لقاء اللّه آیت اللّه ملکی نکات خوب و ارزنده‌ای دارد. ۵. دو نوع روحیه است، هرکدام در جای خود صفایی دارد. خراباتی، خراب اندر خراب است، دست خودش نیست. ۶. کتاب «مقالات» آیت اللّه شجاعی کارساز است. موفق باشید

28145
متن پرسش
سلام استاد: بعد از سالها دست و پا زدن در ورطه عصیان و گناه و آرزوی اصلاح شدن و از دست دادن دوران جوانی اکنون به این نکته رسیده ام که کلید اصلاح و نقطه شروع سختی دادن به این بدن خاکی و دور شدن از تن پروری و راحت طلبی است. در حالی‌که از بچگی لوس و تنبل بوده ام و اکنون نسبت به جوانی روحیه ام هم خیلی ضعیف تر شده است. از کجا شروع کنم؟ چه کنم؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: بر اساس برنامه‌ی شریعت الهی که چندان هم نیاز به سخت‌گیری ندارد، باید عمل کرد. مهم معارف الهی است که باید پشتوانه‌ی اعمال ما باشد. سیر مطالعاتی سایت، پیشنهاد ما است. موفق باشید

28151
متن پرسش
سلام استاد: خدا قوت. حدیثی از حضرت زهرا سلام ‌الله علیه است به این مضمون که نماز تکبر را از بین می‌برد و روزه اخلاص رو تقویت می‌کند. و چند ارتباط این شکلی. می‌خواستم بفهمم نحوه ارتباط این نسبت‌ها چجوریه؟ یعنی چطور نماز من تکبرم رو از بین می‌بره و چطور روزه اخلاصم رو تقویت می‌کنه؟ خیلی وقته که به این موضوع فکر می‌کنم که چطوری این نسبت برقرار می‌شه. از طرفی احساس می‌کنم با نماز خوندنم و روزه گرفتنم به این چیزهایی که حضرت زهرا سلام‌الله‌علیه می‌فرمایند نمی‌رسم. یعنی تکبرم را می‌بینم و نماز به امید از بین رفتنش می‌خونم و نتیجه نمی‌گیرم و باز هم حس می‌کنم بدتر شده. روزه هم همین طور. برای انجام این اعمال و رسیدن به نتایجش باید مرتب عمل کنیم و مرتب خودمون رو بازخوانی کنیم. یا نیاز به فهمی است که بدون آن نتایجی این چنین حاصل نمی‌شود. متن حدیث: قالَتْ علیها السلام: جَعَلَ اللّهُ الاْیمانَ تَطْهیرا لَكُمْ مِنَ الشِّرْكِ، وَ الصَّلاةَ تَنْزیها لَكُمْ مِنَ الْكِبْرِ، وَالزَّكاةَ تَزْكِیَةً لِلنَّفْسِ، وَ نِماءً فِى الرِّزقِ، وَالصِّیامَ تَثْبیتا لِلاْ خْلاصِ، وَالْحَّجَ تَشْییدا لِلدّینِ خداوند سبحان، ایمان و اعتقاد را براى طهارت از شرك و نجات از گمراهى ها و شقاوت ها قرار داد. و نماز را براى خضوع و فروتنى و پاكى از هر نوع تكّبر، مقرّر نمود. و زكات (و خمس) را براى تزكیه نفس و توسعه روزى تعیین نمود. و روزه را براى استقامت و اخلاص در اراده، لازم دانست. و حجّ را براى استحكام اساس شریعت و بناء دین اسلام واجب نمود. ریاحین الشّریعة : ج ۱، ص ۳۱۲
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روایت فوق‌العاده ارزشمندی است. حقیقتاً وقتی انسان در نماز خوددر مقابل حضرت ربّ العالمین جهت تجلیّات انوار متعالیش خود را عرضه کند و تنها «قبول» باشد، مطمئناً این انسان، دیگر انسانی نیست که به خود بنازد و وقتی انسان با روزه‌داری به جای میل خود، حکم حضرت محبوب را می‌پذیرد دیگر خودی ندارد که در میان آورد و اخلاص یعنی تمام وجود را برای حضرت حق قرار دهیم. آری! بالاخره صبر بر طاعت إن‌شاءاللّه کار را به این‌جا می‌رساند. موفق باشید

28143
متن پرسش
من کسی هستم که از خدا دور شدم ازش ناامیدم به شدت چون هرچی بد بیاری هست سر من اومده و تلخی های زیادی چشیدم اما خدا هیچ کمکی نکرده من نمازم هیچ وقت قضا نمی‌شد الان خیلی وقته که به هیچ‌کدوم از اونا اعتقادی ندارم یکی منو مجاب کنه راه درست چیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد را هرکس باید با خودش حلّ کند که بالاخره در محضر حضرت پروردگار چه نوع زندگی را باید پیشه کرد تا بی‌خدا نباشیم. به هر صورت آنچه که زندگی را زیبا می‌کند و ابدیت را در مقابل ما می‌گشاید، زندگی با خداست، هرچند که دنیا به کام انسان نگردد. موفق باشید

28139
متن پرسش
با سلام: می‌خواستم بدانم چرا وقتی هدف درست را برای زندگی ات انتخاب می کنی از زمین و زمان در و دیوار درون و بیرون وجود انسان همه تبدیل به موانع می‌شوند؟ خیلی زجر آور است که مدام تلاش می‌کنی اما با کوچکترین کاستی هر چه کرده ایی بر باد می رود! تنها چیزی که خواسته ایی یعنی حضورت، آن حال خوبت از دست می رود و تو می مانی و یک آه، طوری‌که به این فکر می افتی که انگار بد شدن هم بد نیست و افرادی‌که راه مادیات را انتخاب کرده اند شاید به نوعی محق هستند چون بعضا در ابتدا افراد دینداری بوده اند. و اینکه لین بودن و مداراکردن در گفتار در شرایطی که ممکن است فردی مورد اجحاف قرار گرفته باشد باید به چه صورتی باشد که آسیبی متوجه شخص نشود و سخن حق را هم گفته باشد؟ برای حفظ آرامش در مواقع بحرانی چه راهکاری پیشنهاد می‌دهید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد بنده آن است در این رابطه با حوصله برنامه‌ای جهت مطالعه‌ی کتاب‌های «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» برای خود بریزید. کتاب‌ها روی سایت هست. موفق باشید

28133
متن پرسش
سلام و عرض ادب: نمی‌دونم چرا مدتی مخصوصا وقتی هر کتابی از مباحث و یا یک شهید و از این موارد را می‌خوانم پر از ظرفیت و فعل خوب می‌شویم ولی همین‌که هفته ای عقب بیافتد و نخوانم انگار که همه چیز را با اینکه یادمان هست ولی بسیار کم ظرفیت و پر خطا می‌شویم و چقدر حسرت اون احوالات را می‌خوریم که برگردد. چکار کنم که به یک ثباتی برسم؟ حتی بخاطر این موضوع قرصهای اعصاب هم می‌خوردم که دچار احوالات نامناسب می‌شدم. این موضوع خیلی من را عذاب می‌دهد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به همین حالات که برای انسان پیش می‌آید قرآن توصیه به صبر را به میان می‌آورد تا انسان همواره متذکر باشد چگونه در بحران‌های روحی همواره بر عهد اصلی خود با خداوند محفوظ بماند. موفق باشید

28110
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز سؤالی ذهن مرا به خود مشغول ساخته است. همیشه با خود می‌گویم ظهور امام زمان (عج) بسیار نزدیک است و باید در خواندن و اجتهاد درسی عجله کرد و بدین صورت آن ثبات خود را از دست می‌دهم. باید چه کنم؟ و مطلبی دیگر که ذهن مرا مشوش کرده این است که گاهی فکر می‌کنم امثال آیت الله حسن زاده و شاگردان ایشان، یا مثلا علامه طباطبایی چقدر در در علم آموزی جدی هستند و بسیاری از علوم را در مشت دارند. یا مثلا مرحوم امام در سن کمتر از سی، کتابهای عمیق عرفانی نوشته اند. فکر می‌کنم باید شب و روز مانند آنها به درس و بحث بپردازم. استاد جان در این زمانه این چنین شدن ممکن است؟ آیا ما هم باید پا جای پای آنها بگذاریم و مانند آنها در علوم مختلف متبحر بشویم. اصلا آیا در رسیدن به مقام توحید این درسها شرط است؟ اگر آری شهدا چه می‌شوند؟ آنها که از این علوم چیزی نمی دانستند. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! باید هرکدام از انسان‌های امروز در خود جهانی باشند با حضور در همه‌ی مسائلی که شخصیت آن‌ها اقتضاء می‌کند. موفق باشید

28109
متن پرسش
سلام علیکم: استاد جان بنده گاهی از اوقات در معرض نفحات الهی قرار می‌گیرم. اما بعدا با اینکه می توانم دوباره خودم را در معرض آن قرار بدهم، این کار را نمی کنم. به خود می‌گویم تازه در معرض آن بودی فعلا بس است. این «دیگر بس است» در امور دیگر هم وجود دارد. اگر روزی زیاد درس بخوانم و وقت زیادی در تتبع در دروس بگذارم، فردای همان روز دیگر وقت نمی‌گذارم و می‌گویم دیروز زیاد وقت گذاشتی و دیگر بس است. همین مقدار تو را کفایت می کند. ناگفته نماند که انرژی برای ادامه دارم. استاد آیا این مکر و حیله شیطان است؟ اگر آری چگونه آن را خنثی کنم؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید همچون دریا در استقرار خود مستقر بود و در همان استقرار همه‌چیز را در خود جای داد چه دروس را و چه نفحاتِ الهیه را از آن جهت که در روح توحیدی، کاری انسان را از کاری باز نمی‌دارد. موفق باشید

28107
متن پرسش
سلام علیکم: در بحث حرکت جوهری آیا با کتاب و صوت قصد این را داشته اید که مقدمه ای برای کار فلسفی و مقدمات فلسفی برای فهم حرکت جوهری باشد یا از طریق همین کتاب و صوت ها و تمرین آن فهم حقیقی حرکت جوهری واقع می‌شود؟ مدتی است که درگیر بحثم اما بعد از این بیست روز متوجه شده ام که هرچه کتاب را کار می‌کنم نهایتا یک صورتگری خیالی دارم انجام می‌دهم و متوجه شدم که به قول خودتان صرفا حرکت جوهری دون شدم و متصل به عقل نشده ام. نمیدونم گیر کار کجاست؟ چه کنم؟ منتظر توصیه شما هستم. ضمنا بگویم که بحث های معرفت النفسی را بسیار خوب ارتباط می‌گیرم و متوجه یافت و حضور ان‌شاءالله که شده ام اما از عقل بهره ای ندارم. چه باید کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! پرده‏ های دیده را داروی صبر ** هم بسوزد هم بسازد شرح صدر. به هر حال ممکن است کمی طول بکشد ولی این راه، راهی است که انسان در آن ناکام نمی‌شود. موفق باشید

28126
متن پرسش
از قیل و قال مدرسه حالی دلم گرفت استاد گرامی سلام و عرض ادب: بنده روحیه ای دارم که نمی دانم خوب است یا بد و آن اینکه از کثرات گریزانم دوست دارم در نهایت سادگی زندگی کنم اگه خانمم اجازه می داد مبل و فرش و ... منزل را با یه موکت ساده جایگزین می کردم در مورد مباحث شما هم هرچند همه ارزشمند هستند ولی من تحمل این همه مطلب را ندارم به قول حافظ رحمت ا... علیه از قیل و قال مدرسه حالی دلم گرفت. استاد گرامی می توانید این همه مطلب را در یک جمله خلاصه بفرمایید؟ با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا به گفته‌ی حضرت آیت الحقّ، جناب بهاءالدینی «رحمة‌اللّه‌علیه» پیامبر خدا هم خیلی دوست داشتند که تنهای تنها خودشان باشند و خدای‌شان. و در آن صورت ندایِ «إنّک لعلی خُلُق عظیم» به گوششان‌ نمی‌رسید زیرا با تحمل و مدارا با بقیه است که خلق عظیم ظهور می‌کند. موفق باشید

28114
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیز و تشکر فراوان بابت زحمات شما و تیم لب المیزان: عارضم محضرتان که در زمانی توفیق خواندن نماز شب بصورت مستدام حاصل نمی شد و با کسب توفیق مقداری بیشتر خواندن نماز حاصل شد. اما حال دغدغه عدم حصول تمرکز و حضور قلب باعث می‌شود اقامه نماز شب برایم عادت جلوه کند، این وسواس فکریست یا چیز دیگر؟ ممنونم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این عادت که شما و امثال رفقا می‌فرمایید غیر از آنی است که بعضی عبادات را در حدّ انجام آن اعمال و به صورت ظاهری آن می‌پندارند. و لذا همین دغدغه‌ی شما نحوه‌ای از حضور است و موجب اتصال به روح منوّر رسول خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» می‌شود. موفق باشید

28105
متن پرسش
با سلام: راه تقویت صبر متحمل در مقابله با مسائل چیست؟ خیلی تلاش می‌کنم و همچنین مطالب ارزشمند استاد را مطالعه می‌کنم اما باز هم حرفها، صحبت ها، کنایه ها و تهمت ها آزارم می دهند، اخیرا اتفاقاتی برای من پیش آمد که روند زندگی مرا به طور کلی تغییر داده و خیلی از مسائلی که برای من و اطرافیانم حل شده بود به دلیل انتخاب های اشتباه اطرافیانم و جهل خودم آن مسایل دوباره مطرح شده و انگشت اتهام به سمت من است استاد فرمودند مدارا کنید و من هم به این طریق طی مسیر می‌کنم، تنها با سخنان استاد چه گفتار و چه کتابهایشان آرامش می‌گیرم و از این طریق روزم را شب می‌کنم، گاهی غرق در معنویت می شوم و مشکلات را فراموش می‌کنم و گاهی مشکلات مانند کوهی بر سرم آوار می شود، خواهشم از شما اینست که مرا راهنمایی کنید چطور وقتی تمام آوار دنیا را باید به تنهایی بر دوش بکشم بتوانم صبور و امیدوارو پایدار باشم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند است که همه‌ی عالم را در اختیار دارد و اوست که همیشه حیّ و حاضر است. در این مورد پیشنهاد می‌شود شرح «مقالات» آیت اللّه شجاعی «رحمت‌اللّه‌علیه» را دنبال بفرمایید. صوت مباحث در اختیار حاج آقا نظری به شماره‌ی 09136032342 هست. موفق باشید

28094
متن پرسش
سلام استاد خسته نباشید: می‌خواستم کمی در خصوص اینکه چرا کتاب منازل السائرین را انتخاب کردید که به موازات فصوص درس بدهید، برایمان کمی توضیح دهید. یعنی اینکه چرا تدریس یک کتاب در عرفان عملی یعنی منازل را به موازات یک کتاب در عرفان نظری یعنی فصوص شروع کردید؟ و دوم اینکه چرا کتاب منازل را از بین این همه تصنیفات فراوان عرفان عملی انتخاب کردید؟ واضح تر بخواهم بپرسم می‌توانم بگویم که کسی که فصوص را با صوت های شما جلو می‌رود، مباحث کتاب منازل چگونه بر فهم فصوص در جان آن شخص تأثیرمی‌گذارد آیا مطالب این دو کتاب ارتباطی با هم دارند؟ این سوال را پرسیدم چون شما این دو کتاب را به موازات هم درس می‌دادید و صوت هایی هم که گروه لب المیزان فرستادند هم صوت های فصوص بود و هم منازل با هم داخل یک دی وی دی بود و روشی هم پیشنهاد کرده بودند که مثلا اگر چقدر از فصوص تمام شد بعد چقدر از منازل و چه مباحثی از آن خوانده شود. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فصوص‌الحکم در زمان خود در موضوع توحید عین توحید عملی و نظری بوده، ولی بعداً که به کتاب درسی تبدیل شد روح نظری آن بیشتر مدّ نظر قرار گرفت و این‌جا بود که ضرورت توجه به عرفان عملی با کتاب بسیار شریف «منازل السائرین» به میان آمد مضافاً که کتاب «منازل» از نظر تاریخی مقدم بر فصوص است و نکات فوق‌العاده خوبی حتی در عرفان نظری دارد که از منازل ۷۰ به بعد به ظهور می‌اید. موفق باشید

28079
متن پرسش
بر مرکب همت نشستم و عزم کوه قاف نمودم با شور و شوق می تاختم و با نخوتی از حرکت و جریانِ مستمر، به مناظر پیرامونم که یکی پس از دیگری می آمد و می رفت می نگریستم، آهسته آهسته، احساس تفاوت نسبت به انسان های اطرافم در وجودم نقش بست و دیگر خود را محیط بر انسان ها و حتی ملائک می دیدم، راهی تا اظهار ادعای ولایت هم باقی نبود، که ناگاه با دعای دلسوخته ی نمی دانم شاید والدینم، شاید اساتیدم و شاید ‌... عزیزی دیگری، نجاتم دادند و حقیقت را برایم روشن ساختند. دیدم خبری از صعود نبود، بلکه وهم مرتبا تصاویر را برایم جابجا می‌کرد، دقیقا مانند آنکه در ماشینی می نشیند و تصاویری را بر شیشه های ماشین یکی پس از دیگری تعویض و تبدیل می‌کنند و هیچ خبری از حرکت نیست. نمی‌دانم شاکر باشم که قدم آخر سقوط را برنداشتم و یا نالان باشم که دانستم عمری‌ ایستا بودم. فقط در حیرت شدم و تمام عالم با تمام هیاهویش برایم در سکوت بود. سرد و خشک شدم. و ناگاه چون چنین شدم به عنقا رساناندم. و اما دیگر توان ذوق هم نداشتم مانند کسی که تمام توانش را ستاندند و عصاره اش را نزد معشوق بردند. از طرف یکی از سالکین راه دوست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه بیشتر باید سعی کنید با تعمق در معارف الهی جایگاهی وسیع‌تر برای خود بیابید، حتی از دلِ معارف الهی به جای خیالات واهی با عالم مثال روبه‌رو می‌شوید. پیشنهاد می‌شود بحث «جهان گمشده در عالم خیال» به آدرس  http://lobolmizan.ir/sound/1292 دنبال کنید. موفق باشید

28089
متن پرسش
با سلام و احترام خدمت استاد گرامی: بنده خواهر طلبه و مبلغ هستم و ارشد مدرسی معارف دارم میخونم و از مباحث شما به طور تقریبا اتفاقی بعضی صوت های کتاب حدیث عقل و جهل رو گوش دادم؛ با اینکه هر چه اساتید اخلاق میگن سعی می‌کنم رعایت کنم حتی نماز شب، ولی از حجابی که بین خودم و خدا و اهل بیت (ع) خصوصا امام زمانم (عج) ‌می بینم رنج می‌برم و حتی لذت عبادت و شادی درون و خوابهای ملکوتی رو تجربه نکردم و حس می‌کنم ازم ناراضی هستن؛ دعام کنید «و نظر علینا نظره رحیمه نستکمل بها الکرامه عندک‌» از این حجابها ناراحتم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده دعاگو هستم. به هر حال صبر در عبادات همراه با معارف الهیه، بالاخره راه را در مقابل ما می‌گشاید. موفق باشید

28055
متن پرسش
سلام: من شما رو نمی‌شناختم. دم و دستگاه و دور ‌و بریاتونم نمی‌شناختم. الانم زیاد نمی‌شناسم. یه روز یه کانال توی ایتا دیدم (من اصلا ایتا نمیرم، رفتم فقط برای اذیت کردن افراطی ها) که نوشته بود با محوریت مباحث استاد طاهرزاده رفتم داخل کانال دیدم همش طرفداری از رهبر و ... هم هست اعصابم بدتر خورد شد. گفتم اینام مثل همونا که دیدم حزب اللهی بی ترمز و افراطی ‌ازینان که بیان گیر بدن به همه. خلاصه همه عزم رو جزم کردم رفتم پیوی مدیر کاناله. فحش و بد و بیراه دادم هرچی عقده داشتم از مذهبیای دیگه هم رو این بدبخت خالی کردم. به همه اشخاص فامیلش فحش دادم. آخر سر منتظر بودم تا یه چیزی بگه که به ازای هر یک کلمه اش هزار تا بد و بیراه آماده کرده بودم! بعد از بیست دقیقه فحش دادن بهم گفت: سلام، چه اسم قشنگی داری آقا محمد ...!!! کاش اسم منم محمد بود خوش بحالت به کانال ما خوش اومدی. آقای طاهرزاده که هنوز هم شما رو نمی‌شناسم. همه معادلات من دقیقا همینجا ریخت به هم. چون تا بحال هرچی مذهبی دیدم فقط نیش زبون داشتن و تیکه مینداختن! چطور شد این آدم در برابر این حجم فحش مقاومت کرد؟! من اصلا با هیچی کاری ندارم. گشتم سایت شما رو پیدا کردم که بگم چیکار کردید چی گفتید که اینا این همه آرومن! و بدترین چیزا تکونشون نمیده! من سه سال یوگا رفته بودم و آرامش درون آخرش هیچی به هیچی. بعد اینا چرا این همه میتونن اروم باشن! به پسره میگم: چی خوندی؟ چی کار کردی که بهم فحش ندادی الان؟ میگه توی کانال مطالب جوان و انتخاب بزرگ و نامه ۳۱ نهج البلاغه رو کار کن ایشالا نتیجه خوبی میگیری! یعنی دو تا کتاب چیکار کرده مگه! مگه بقیه نهج البلاغه نمیخونن بقیه مذهبیا! آخه چرا هر چی میخونن فقط برای کوبیدن بقیه استفاده میکنن! چرا دیدن همچین افرادی باید تعجب اور باشه؟! منو اخراج کردن از دانشگاه، فقط بخاطر اینکه یه مذهبی از سیگار کشیدن من عکس انداخته بود برده بود نشون داده بود به حراست! من معادلاتم ریخت بهم چجوری جمع کنم این دو رو با هم گیج شدم. من به حق بودن مطالب پی بردم. سه روز به یه نفر فحش بدی دریغ از یک جواب! من اینا رو می‌شنیدم بعضیا از اماما میگفتن باورم نمی‌شد می‌گفتم حتما دارن اونا رو گنده میکنن الکی. ولی دیدم یه آدم معمولی وقتی میتونه! پس حتماااااا اماما بیشترشم تونستن. و بحث دیگه من اینه که چرا شما شناخته شده نیستید زیاد!!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا را شاکرم که چنین نگاهی به رفقا دارید. اخیراً هم یکی از کاربران گِله‌هایی از مذهبی‌ها کرده بود و بنده عرایضی در جواب سؤال ایشان داشتم که خوب است به سؤال و جواب شماره‌ی ۲۸۰۳۸ رجوع فرمایید. آری! وقتی کار، بزرگ است و آن حضور در تاریخی است که قاسم سلیمانی‌ها را می‌سازد، باید تلاش کرد به لطف الهی به خُلقِ محمدی «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» بیندیشیم. سؤال شماره‌ی ۲۸۰۳۸ نکاتی در این رابطه برای حضور در آن‌چنان تاریخی در مقابل ما می‌گشاید، إن‌شاءاللّه. موفق باشید

28067
متن پرسش
سلام استاد: سوالی ندارم. فقط می‌خواستم بگم خیلی خوب معنای از چشم افتادن رو درک کردم فتادن از چشم خدا، امام زمان (عج)، پدر و مادر، زن و بچه، دوست و آشنا،....
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گفت: «نومید هم مباش، که رندان جرعه‌نوش ** با یک کرشمه به منزل رسیده‌اند». آری! خلق را با تو چنین بدخو کنند  ** تا تو را ناچار رو آن سو کنند. موفق باشید 

28064
متن پرسش
سلام استاد عزیزم: ۱. بنده وقتی سعی می کنم از گذشته و آینده خودم را رها کنم و در حال باشم نمی دانم در حال ذهنم را به چی متمرکز کنم؟ شما می فرمایید کافی است نطر کنید به عالم غیب می بینید. استاد من هیچی نمی بینم فقط دوباره خیالات هجوم می یارن من دوباره خودم را از گذشته و آینده رها می کنم دوباره خیالات می یاد. ۲. استاد من هرچه برای در صحنه نگه داشتن قلب تلاش می کنم نا موفق هستم از صبح که بیدار می شم در حال کارهای خونه و در هر حالی تمام تلاشم را می کنم دایم با ذکر صلوات قلبم را زنده نگه دارم آخرش هم وقتی می خوابم خواب هایم تمام خیالات در هم و برهم و آشفته هست. استاد من دیگه از دست خودم نا امید شدم می گم شاید روشم اشتباه است در تزکیه از رذایل اخلاقی هم تلاشم را می کنم استاد لطفا اشتباهم را بهم تذکر بدین.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در نظر به بودن و هستیِ انسان است و نه چیستیِ او. فکر می‌کنم با رجوع به مباحث «معرفت نفس» و «برهان صدیقین» جهانِ بودن‌تان برای شما به ظهور آید به شرطی که باز نپرسید «من که چیزی نمی‌بینم». همه‌ی حرف آن است که از «چیزها» عبور کنیم و به «هست‌ها» نظر افکنیم. بعد از آن دو بحث، کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» هم برای شما اختلاط‌هایی دارد، به حرفش گوش کنید. موفق باشید

28052
متن پرسش
سلام و عرض ادب و احترام خدمت طبیب روح: پیرامون روابط مقدس زناشویی چند سوال داشتم: ۱. بعضی اوقات که انسان طبع بسیار گرمی دارد هفته ای چندبار باید رابطه داشته باشد؟ درحالت عادی چگونه باید باشد؟ برای زوج های جوان و برای نو عروسان چگونه باید باشد؟ ۲. اگر در یک وعده دو بار به ارضا برسد آیا بار دوم تقویت طبع حیوانی است؟ با توجه به اینکه گفتیم افراد مومن و شخصیت های عرفانی در عالم ماده فقط در حد ضرورت اکتفا می کنند؟ ضرورت اینجا چگونه معنا می شود؟ ۳. بطور کل در سیره ی عرفا و بزرگان این پدیده چطور معنا می‌شود و نگاهشان به آن چگونه هست؟ اگر به نیت لقاء الله در آغوش همسر برویم، باز توضیح بدهید که معنای زَوِجّنا من الحورالعین چیست؟ ۴. اگر میل طبیعی انسان به رابطه زناشویی هر شب باشد آیا دچار تقویت خوی حیوانی می‌شود یا خیر؟ کدام اولویت دارد؟ مثل باشگاه بدنسازی نمی‌شود که جسم فقط تقویت می‌شود اما روح خیر؟ نکته: خواهشا کلی جواب ندهید، همان طور که گفته شده حیا و خجالت در سوال و جواب های دینی در اسلام وجود ندارد پس واضح و دقیق جواب بدهید، این سوالات جهت تکامل روحی بیشتر در سیر کمالی انسان با هم نوع خودش است نه اینکه جنبه ی مادی و دنیائی داشته باشیم. با تشکر فراوان از استاد محترم و بزرگوار که ما را در سیر توحیدی یاری و راهنمایی می کنید. توحیدتان روز افزون و مداوم و کثیر در عین وحدت باشد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در روایات به ما فرموده‌اند لذّت حلال که بیشتر اشاره به همان روابط زناشویی دارد، موجب شوق در عبادت می‌شود. ظاهراً حدّی برای آن تعیین نشده و خود انسان باید متوجه باشد که نه بی‌دلیل رُهبانیت پیشه کند و نه افراط نماید. موفق باشید

نمایش چاپی