بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: عرفان عملی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
17855
متن پرسش
سلام علیکم: در رابطه با بحث رضا در شرح جنود عقل سوالی داشتم. فرموده اید آدم راضی شکایت نمی کند پس «اشکو بثی و حزنی ال الله» حضرت یعقوب چه می شود؟ اگر همان که خدا خواسته بهترین است و باید دعا کنیم جایگاه دعا چه می شود؟ دعا فقط وظیفه بندگی است یا وقتی کسی دعا می کند و مستجاب می شود یعنی شرایط قبلی بهترین شرایط نبوده حالا بهتر شده؟ یا مطلب دیگری در میان است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت یعقوب«علیه‌السلام» طالب رؤیت پیامبری به نام حضرت یوسف«علیه‌السلام» بودند و این مخالف راضی‌بودن از تقدیر الهی نیست و اعتراض به خدا محسوب نمی‌شود، بلکه طلبِ کمال برتر به حساب می‌اید. در مورد دعا نیز قضیه از همین قرار است که نمی‌گوییم آن‌چه حضرت حق تقدیر کرده است خلاف حکمت و مصلحت ما است، بلکه با دعا؛ تقدیرِ برتری را برای خود رقم می‌زنیم. موفق باشید

17843
متن پرسش
با سلام و احترام خدمت استاد گرامی: ای کاش دریچه قلبها گشوده می شد و مردم از این گنج عظیم «قرآن کریم» بهره می بردند. «أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا» فردی هستم گناهکار که در سراشیبی عمر قرار دارم. با آیات قرآن آشنا بودم ولی عمل نکردم یعنی نمی فهمیدم که عمل کنم. از آنهایی که قرآن لعنتشان می کند. مذبذب بودم. حال می بینم که این بی توجهی چقدر باعث تباهی و ضرر شده است. «أَفَأَمِنُوا مَكْرَ اللَّهِ فَلَا يَأْمَنُ مَكْرَ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْخَاسِرُونَ» چنان آثار گناه و حسرت احاطه ام کرده که در شرف دیوانگی هستم. «خَسِرَ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةَ ذَٰلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ» پرده ها از جلوی دیدگانم کنار رفته و حقیقت آیات الهی را درک می کنم ولی از نوعی که برای کافران در قیامت اتفاق می افتد. وای که چقدر از این آگاهی عذاب می کشم. حتی از گشت و گذار در این سایت هم عذاب می کشم چون شما در این سایت حیات طیبه ای را به تصویر می کشید که من خود را از آن محروم کردم. «بَلَىٰ مَن كَسَبَ سَيِّئَةً وَأَحَاطَتْ بِهِ خَطِيئَتُهُ فَأُولَٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ» اگر کسی کمکم نکند در این عذاب جاودانه ام و آثار گناهانم فراگیر می شود (بی ادب تنها نه خود را داشت بد - بلکه آتش بر همه آفاق زد). بنا به فرمایش «فابتغو الیه الوسیله» درخواست کمک دارم، نتیجه تلاش هایم برای رهایی از عذاب اینست که آیه «وَقُل رَّبِّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَأَنتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ» و صلوات دائم بر زبانم جاریست گاهی که حسرت شدت می بابد و خود را ناتوان از جبران خطاهایم می بینم «امن یجیب» به ذهنم خطور می کند آیا راه نحاتم همین آیه است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین توجه را از رحمت الهی بدانید و اگر نظر مبارک حق بر شما نبود این احساس پیش نمی‌آمد، پس با تمام امید به رعایت دستورات الهی و رعایت حق النّاس پایداری کنید و نسبت به آینده امیدوار باشید. موفق باشید

17804
متن پرسش
سلام استاد عزیزم: به نظر حضرتعالی در شرایط بی ثبات امروز، مومنین چگونه می توانند به اقتصادی پایدار و بی دغدغه دست یابند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «سادگی» و «قطع امید از غیر». موفق باشید

17774
متن پرسش
استاد گرامی سلام: در مکاتبات قبلی تاکید حضرتعالی مبنی بر محبت به قشر معترض به دین بود و به کلی همراهی با تفکرات آنها برای همراه شدن با آنان را رد فرمودید. دو سوال مطرح است: یک آنکه وقتی محبت می شود عده ای خیال می کنند آن فرد از ضعف شخصیتی برخوردار است و جواب عکس می دهد. دو آنکه به گمانم این قشر معترض اند چون می گویند ما مومنین اصلا به علاقه مندی های آنها توجه نداریم. مسئله آنها احترام به شخصیت و دارایی شان است و نه هیچ چیز دیگر. وقتی به ذهنیات آنها احترام گذاشته می شود آنها هم میل به گوش سپردن به حرف ما را می یابند. این تجربه شخصی بنده است. وقتی افراد مورد علاقه شان را تکریم می کنیم آنها تازه ما را به حساب می آورند و گرنه غیر این اصلا حرف وارد وجودشان نمی شود. این افرادی هم که ما می گوییم بی دین اند که همه زوایای شان بد که نیست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد دستورات اخلاقی که شریعت الهی در اختیار ما قرار داده، راه‌های مختلف برخورد را در مقابل ما قرار می‌دهد. پیشنهاد بنده آن است که سلسله مباحث شرح دعای «مکارم الاخلاق» را که در آرشیو صوت در سایت هست، دنبال فرمایید. موفق باشید

17768
متن پرسش
میان مومنینی که استدلال عقلی می آورند که چون جامعه کنونی شر است پس ما هم برای بقا و عدم سوء استفاده باید بد باشیم با رسول خدا که در آن جامعه جاهل بد که نشدند بلکه لحظه به لحظه بر درجات و مقامات خودشان افزودند چه تفاوتی وجود دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نظام عالم، نظام احسن است و تنها کسانی به سعادت می‌رسند که مطابق حکم خالق این نظام در این نظام عمل نمایند. موفق باشید

17759
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: چگونه بصیرت خود را برای در امان ماندن از خطرات مکان ها و فضا هایی که پر از دروغ و نیرنگ و فریب است تقویت کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با متذکر کردن قلب از طریق روایات خداوند کمک خاص خود را مرحمت می‌نماید. پیشنهاد بنده آن است که شرح صوتی «ای اباذر» را دنبال فرمایید. موفق باشید

17758
متن پرسش
استاد دو تا موضوع رو‌ به مضحکه گرفتند یکی تولد و دیگری هفت سین ایام عید که گفتند احمقانه است. اگر گرفتن تولد مسخره است چرا تولد ائمه را مبارک و‌ میمون می دانیم. جدای از بحث اینکه قابل قیاس نیستیم و ائمه واسطه فیض الهی هستند و ... ببینید مثلا محترم دانستن تولد یک مادر که بواسطه اون مادر فرزندی تربیت میشه که مثلا می شود علامه حلی یا هر عزیز دیگه ای اشتباه هست؟ آیا اشتباه هست که روز به دنیا آمدن عزیزانمون رو‌ مبارک ندونیم؟ دوم اینکه چرا استاد گفتند سنت هفت سین احمق نامه است؟ اولا که مخالف این لفظ بودم، ثانیا پیامبر (ص) فرمودند هر اونچه که به درد نمی خورد را باید ترک کرد، وقتی برای چیدن سفره هفت سین برای دختر بچه کوچیک خودمون دلیل میاریم که سکه یعنی ... سبزی یعنی ... و‌ همه اینها در رابطه با شادی و البته نزدیک شدن به خدا و لطافت آفرینش هست چرا باید احمقانه باشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این که واژه‌ی «احمقانه» را تند میدانید توصیه و تذکر به جایی است به بنده ولی در مورد جشن تولد برای خودمان یا سفره ی هفت سین انداختن بحث در این است که تا می‌توانیم نباید کاری کرد که از یک طرف لغو است و مومنین «عن اللغو معرضون» هستند زیرا با مشغول شدن در امور لغو از کار های اصلی باز می‌مانند. از طرفی دیگر سنّت‌های حسنه اشاره‌ ای به این نوع اعمال ندارد. جشن تولد ائمه «علیهم‌‌السلام» به جهت توجه به روزی است که اولیاء‌الهی متولد می‌شوند و عبادات خاص آن روز موجب گشودگی راه بین انسان و پروردگارش می‌شود. موفق باشید

17737
متن پرسش
با سلام: من از اول نگاه کردم و وجود خدا، روح انسان و اون دنیا رو برای خودم اثبات کردم. (نتونستم خودم را جب پیامبر و معصومین قانع کنم). توی کتاب جوان و انتخاب بزرگ می فرمایید ما باید در همه ی کارهایمان آرامش روحمون رو هدف قرار بدهیم نه لذت بدنمون. خب سوال من اینجاست. آیا کارهایی مثل نگاه به نامحرم که لذت لحظه ای داره به روح حس خوب نمیده؟ می فرمایید: لذت های زودگذر باعث میشه بعدش آدم ناراحت باشه، به نظرم این بابت طرز فکر اشتباهمونه، اگه ما بگیم که من اون صحنه رو دیدم و لذت بردم یا برای چند ساعت علافی کردم تو خیابون و لذت بردم، همه چیز درسته، ولی اگه بخواییم اونجوری فکر کنیم همیشه باید در حال حرکت به سمت هدفمون باشیم. توی همون کتاب می فرمایید ناراحتی هامون بخاطر اینه که کاری برای روحمون نکردیم. آیا روحمون لذت های لحظه ای نمیخواد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن‌جایی که بُعدِ اصلی روح هر انسانی فطرت اوست و عالی‌ترین و اصیل‌ترین لذّات، لذّات فطری است که از طریق اُنس با کمال مطلق یعنی حضرت حق محقق می‌شود، نباید خود را گرفتار لذّاتی کرد که در مقابل لذّاتِ متعالی قرار دارد و لذا لذّات نفس امّاره اگر از بستر شرعی خارج شود ما را از آن نوع لذّاتِ متعالی محروم می‌گرداند. در این رابطه گفته‌اندک «اگر لذّت ترکِ لذّت بدانی / دگر لذّت نفس، لذّت ندانی». موفق باشید

17729
متن پرسش
سلام علیکم حضرت استاد: ۱. به نظر حضرتعالی جایگاه شوخی و طنز در زندگی انسان کجاست؟ مگر چند روایت از ائمه وجود دارد که شوخی می کردند؟ ۲. چقدر از زندگی حضرات جدی بوده و چقدر شوخ طبعانه؟ ۳. اینک در میان این مردم یاوه گو آخر چگونه مجدانه هدف مان را پیش ببریم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده جزوه‌ی «قهقهه و جهالت، تبسم و حکمت» که بر روی سایت هست می‌تواند در این مورد راهنمایی لازم را داشته باشد. موفق باشید

17733
متن پرسش
با سلام خدمت استاد ارجمند: استاد عزیز انسان در مسیر دینداری دقیقا در چه سنی در حالت «یقظه» قرار می گیرد. به عبارتی هوشیار گشته و مبارزه با نفس اماره را آغاز می کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتش چون این نوع احوالات، تشکیکی است کسی نمی‌تواند زمان خاص برایش تعیین کند. همچنان لطف خداوند ظهور می‌کند وقتی انسان تصمیم گرفته باشد به حضرت حق رجوع نماید. به همین جهت فرموده‌اند: یقظه برای مرید محقق می‌شود یعنی کسی که اراده‌ی رجوع به حق داشته باشد. موفق باشید

17728
متن پرسش
سلام و رحمه الله: فرمودید با شناخت از غرب نسبت به فضاهای آلوده آگاهانه ورود کنیم تا آسیبی نخوریم لکن پرسش بنده آن است که مگر تنها با شناخت است که مصونیت از گناه حاصل می شود؟ مگر همه ما نمی دانیم مواد شیمیایی سرطان زا هستند یا خوراکی های غربی بیمارمان می کنند، پس چرا این همه اینطور مواد در حال مصرف است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این شناخت بخودی خود یک نوع سلوک است اگر درست انجام شود. مثل کاری که در کتاب «مدرنیته و توهّم» و در شرح صوتی آن انجام شد. موفق باشید

17697
متن پرسش
سلام: براي اينكه يه دختر چادري خودنمايي شو از بين ببره بايد چيكار كنه؟ آيا ذكر خاصي هست براي رفعش؟ براي اينكه خوشمون نياد مردا نگامون كنند بايد چيكار كنيم؟ بخصوص اگر آن دختر چهره ي زيبايي داشته باشد و به هر حال بقيه نگاش ميكنن چيكاركنه كه بدش بياد مرداي نامحرم نگاش كنن هر مردي چه خوب چه بد. در صحيفه فاطميه نوشته شده زن بايد در معرض ديد غير محارمش شش قسم رعايت كند كه ششميش عفت در حرام و آرمانه يعني: از عمق دلش تمايلي به نامحرم نداشته باشد چرا كه هرچه در دل ريشه كند آثارش در اعمال و حركات انسان جوانه مي زند مگه ميشه از عمق دل تمايلي به جنس مخالف نداشت اينجوري كه يعني طرف مريضه نميدونم شايد من اشتباه مي كنم لطفا برام توضيح بدين چطور ميشه همچين چيزي؟ و خيلي دوس دارم به همچين چيزي برسم لطفا بگيد چطور ميشه به همچين بينشي رسيد؟ بعد اينكه در داستاني خواندم كه به خانمها ميگن براي ازدواج كردن سعي كنيد در محافل حاضر بشيد يا به جاهاي همسريابي سربزنيد يا با كسي در ميان بزاريد. مثلا انسان خيرخواه اگر من بخوام در بالاترين سطح عزت نفس برخورد كنم آيا ميتونم همچين فكري داشته باشم كه شخصيت من اينجوري نيست براي ازدواج برم تو محافل تا بلكه كسي خوشش بياد اصلا مي خواد كسي خوشش نياد. مگه همه زندگي ازدواجه؟ اگر خدا خودش بخواد من تو خونه هم نشسته باشم خودش بهترينو ميفرسته.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- برای کنترل خیال به همان معنایی که می‌فرمایید کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» با شما سخن می‌گوید. زیرا هر اندازه انسان با نور توحید الهی مرتبط شود، بقیه‌ی افراد برایش از هویت می‌افتند 2- آری! هیچ‌کس نیست که از جنس مخالف بدش بیاید، ولی نباید برای خوش‌آمدنِ جنس مخالفِ نامحرم خودآرایی کند 3- حضور در محافل دینی جهت شوهریابی لازم نیست. آری! ما به حکم وظیفه و برای کسب معارف الهی در چنین جلساتی شرکت می‌کنیم خود به خود در چنین بسترهایی به صورتی سالم امکان انتخاب پیش می‌آید. موفق باشید

17689
متن پرسش
حضرت استاد سلام، خدا رحمت کند امواتتان را. بنده فکر می کنم فضای وحشتناک امروز فضای شهوت پرستی و دنیا گرایی ست ولی به مومن می تواند آسیب نرساند اگر او خودش را در این مسابقه وارد نکند. اما پرسشم این است که اگر در این مسابقه جدی شرکت نکنیم، در ثروت اندوزی و شهرت پرستی و ... مردم ما را طرد و لعن می کنند. این موضوع را لطفا شرح بفرمایید‌.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در عین آن‌که نباید انزوا داشت، نباید خود را گرفتار فرهنگ مردمی کرد که تنها به دنیا می‌اندیشند. موفق باشید

17645
متن پرسش
سلام استاد عزیز: از آن جای که یکی از فرایض موکد در اسلام «صله رحم» است که احادیث بلند پایه ای توسط ذوات مقدس معصومین سلام الله علیهم پیرامون آن ذکر گردیده، بنده همیشه این دغدغه و نگرانی را داشته ام که آیا این واجب را آن طور که مورد رضایت الهی است انجام داده ام یا خیر، لذا گفتم برای این که این مسئله ذهن بنده را مشغول نکند با طرح سئوالات و نکاتی که إن شاءالله حضرتعالی با ذکر جزیئات و مصادیق آن می فرمایید از این دل مشغولی خارج شوم إن شاءالله تعالی، البته شایان ذکر است که متاسفانه به دلیل این که مردم نسبت به هم انتطارات خاصی را دارند و گاها افراد هم شکننده هستند شاید این مسائل امروزه بیشتر مطرح باشد. 1. سوال مهم بنده این است که حدود معاشرت ما صرفا با اقوام درجه 1 مانند خاله، عمه ، عمو و دایی چگونه باید باشد؟ مثلا بفرمایید چند ماه یک بار یا چند هفته یک بار. 2. هر چند بنده خیلی کم شنیدم یا اصلا نشنیدم ولی گویا محبت به اقوام در روایات وارد گردیده حضرتعالی با چند مثال محبت به اقوام درجه 1 و 2 را بیان نمایید؟ 3. استاد بعضی اقوام ما انتظارات خاصی را دارند آیا ما مکلف به اجابت کردن آن انتظارات هستیم؟ البته این انتظارات به نوعی علاقه به محبت و توجه کردن می باشد. 4. فارغ از این که معاشرت با اقوام اعم از درجه 1 و 2 با هر نوع مذهب و روشی طبق روایت واجب هست آیا نوع توجه و برخورد و محبتی که اساسا آنها نسبت به ما دارد آیا باید تفاوت گذاشت؟ استاد البته خود خداوند فرموده که هر کس رابطه اش را با من اصلاح کند من هم رابطه اش با مردم را اصلا می کنم اگر نظری پیرامون این بیان داشتید بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در حدّی که عرف بگوید از احوالات هم با خبرید و نسبت به هم ارادت دارید 2- محبت به اقوام به معنای احترام به آن‌ها و احترام به خواست‌های شرعی آن‌ها است 3- به صرف وظیفه در عین احترام به آن‌ها 4- حتی با آن‌هایی که چندان مقید به دین نیستند، نباید قطع رحم کرد مگر آن‌که معاند نسبت به اسلام و دیانت باشند. موفق باشید

17634
متن پرسش
سلام علیکم: حضرت استاد وقتی می گوییم بنده در سلوک شکست سنگین خورده ام و از این رو ناامید از رسیدن به قرب الی الله هستم، در پاسخ می گویند: ناامید نباش و باز توبه کن و تلاش کن. اما این پاسخ ها تحریک کننده نیست و انفعال پدید آمده را رفع نمی کند. لطفا راهنمایی دیگر بفرمائید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر قرآن نفرمود: «لا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكافِرُونَ (87)/یوسف) از مددهای الهی هرگز مأیوس نباشید و تنها کافران‌اند که از کمک‌ها و نسیم‌های پروردگارشان مأیوس‌اند. پس «بیا ای دل که امشب در بکوبیم / بیا این‌بار محکم‌تر بکوبیم». خود را جمع و جور کنید و با جدّیت تمام سیر مطالعاتیِ روی سایت همچون یک طلبه دنبال کنید، بدون آن‌که گرفتار آرزوهای بلند باشید. موفق باشید

17632
متن پرسش
سلام علیکم: گاهی که در یافتن بخشی از حقیقت احساس پیشرفت می کنم و نکته ای پیرامون حقایق درمی یابم، احساس وجد نموده و عبادات نیز به تبع برایم شیرین می شوند. اما تا مدت زیادی پس از آن دچار رکود می شوم و عبادات نیز جنبه ی عادی و تکراری می یابند. چه راهی برای خروج از این رکود و ورود به عرصه ی پیشرفت در یافتن حقایق به طور پیوسته وجود دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن حال و شور نمی‌رود، بلکه مقدمه می‌شود برای معارف و احوالات و شورهای دیگر. چرا که اگر فقط آن حال و شور بماند، کمالات بعدی ظهور نمی‌کند. می‌ماند که باید تلاش کرد با داشتن برنامه‌ی معرفتی و اخلاقی، بسترِ حالات روحانی و معرفتیِ بعدی را فراهم کنیم و إن‌شاءاللّه آن‌چه در آخر عمر و در قیامت سراغ‌تان می‌آید جمعِ توحیدیِ همه‌ی آن احوالات است. موفق باشید

17595
متن پرسش
با سلام: استاد در پاسخ یکی از عزیزان که در مورد مقام سلوکی پرسیده بودند فرمودید این مقام عموما از منزل 50 به بعد اتفاق می افتد. منظورتان از این عدد برای این مقام چیست؟ (لطفا منبعی برای مطالعه معرفی بفرمایید) با تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن جواب، نظر به کتاب «منازل‌السائرین» خواجه عبداللّه بود که 100 منزل را مدّ نظر سالک قرار می‌دهد. موفق باشید

17594
متن پرسش
سلام استاد عزیز: اولین مرحله برای رسیدن به خدا در عمل چیست؟ با تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از طریق رعایت تقوا، حجاب‌های بین انسان و حضرت حق، رقیق و رقیق‌تر می‌شود. موفق باشید

17597
متن پرسش
سلام: با توجه به اینکه گفته اید هدف باید غیر از زندگی مادی دنیوی باشد، قبول اما سوال این است که چگونه این سخن را در دل خود بگنجانیم که هدف خداست پس نباید به غیر خواسته های الله تعالی برویم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به بحث اخیر در تبیین سوره‌ی آل‌عمران تحت عنوان «رنج غفلت از هدف‌داری نظام هستی» که در قسمت جلسات روز شنبه است، رجوع نمایید. موفق باشید

17577
متن پرسش
سلام علیکم خدمت استاد عزیز: سوالی دارم در خصوص فرمان آقا در بحث اقتصاد مقاومتی، بنده انسان ثروتمندی هستم و نیازی به کار کردن ندارم. می توانم برم سراغ بحث و درس و یا بروم به دنبال تاسیس شرکت دانش بنیان و تولید ملی، بیم آن دارم که وقت عزیز را در این راه گذاشته و ناخودآگاه آلوده به رشوه و فسادهای بازار شوم. می توانم شروع به درس و بحث شوم و مالهایم را انفاق کنم و زندگی راحت تر و بی دردسرتری داشته باشم. هنوز عزم جدی برای فعالیت ندارم چون از نظر مبنایی نمی دانم کدام راه درست است و فعلا زندگی آرام و بی دغدغه دارم و الحمدلله. چه کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به روحیه‌ی خودتان بستگی دارد که در کدام راه مستعدتر می‌باشید. لذا اگر روحیه‌ی شما فعالیت اقتصادی است، با رعایت تقوا مسلماً نتیجه‌ی کامل را خواهید گرفت. موفق باشید

17580
متن پرسش
سلام استاد عزیز: استاد بنده الحمدلله رب العالمین تفسیر سوره احزاب جنابعالی را گوش دادم اما چند سئوال از محضر جنابعالی دارم. 1. جنابعالی در جلسه دوم به نامه حضرت امام (ره) به آقای الویری (البته اگر اشتباه نکنم) اشاره نمودید و فرمودید همین نامه یک دستگاه بزرگی دارد. بنده در گوگل جستجو کردم اما چیزی نیافتم، لطف کنید متن این نامه را برای این حقیر ارسال نمایید؟ 2. در جلسه از این سوره فرمودید اگر کسی اشک شب و شب زنده داری میخواد باید ساده زیست باشد و با کتاب و درس بدست نمی آید که در واقع این آثار فردی ساده زیستی می باشد، اما سئوال بنده این است که ساده زیستی من بچه مذهبی معمولی چه آثار اجتماعی را در بردارد؟ در واقع چه کمکی به انقلاب و ایجاد تمدن اسلامی می کند؟ 3. و این که استاد شما در همین جلسات دو یا سه بار فرمودید ما اگر می خواهیم تمام معضلات فرهنگی کشور حل بشود تنها راهش آن است که نگاه تمدنی به انقلاب داشته باشیم، لطف بفرمایید مقصود از این حرف مشخصا چیست؟ و اگر کسی بخواهد در ایجاد این تمدن نقش آفرین باشد چه مطالعات یا اقداماتی صورت دهد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- خود بنده هم سال‌های قبل آن نامه را دیدم و با توجه به آن‌که در آن زمان هنوز فضای مجازی به این صورت راه نیفتاده بود، فکر نمی‌کنم در فضای مجازی بتوانید آن را پیدا کنید. همین اندازه در ذهن دارم که در زمان نخست وزیری آقای موسوی بود، نامه‌ای ظاهراً در 14 بند 2- حداقل در نوعِ انتخاب ما در راستای دامن‌نزدن به اشرافیت، مؤثر خواهد بود و این‌که روح انسان از آلودگی به دنیا مصون می‌ماند 3- در نگاه تمدنی هرچیزی در نسبت به اجتماعِ مورد قبول عقل و فطرت، مدّ نظر قرار می‌گیرد و از نگاهِ فردگرایانه، انسان را آزاد می‌کند. با کتاب «تمدن‌زایی شیعه» می‌توانید شروع کنید. موفق باشید

17558
متن پرسش
با سلام و عرض قبولی عزاداری ها: استاد شاید هر سال این داغ ما بعد محرم تازه می شود و سراغ شما می آییم راستش حدود 12 ساله یه هیاتی داریم که این هیات را سعی کردیم طبق مبانی نظام و انقلاب و مبارزه با آمریکا و زنده نگاه داشتن فرهنگ شهادت و شهدا با کم و زیادش نگهش داریم، تو این سالها ریزش داشتیم رویش هم داشتیم، بچه هایی که پای درس های شما نشستن و به اصطلاح معرفتشون بیشتر شد ما رو تنها گذاشتن و می گفتن این هیات ها مثمر ثمر نیست، شاید اینها میدیدن که افرادی که میان تو هیات یه سریشون اهل مطالعه، اهل تفقه نیستن چه بسا مشکلات اخلاقی هم دارن اصن چه بسا فسق ظاهری هم دارن ولی همینا میان تو هیات و وقتی اسم شهدا میاد اشکشون جاری میشه. حالا صحبت سر اینه که میگن شما هم که دارید برا اینا و برا این برگزاری این مراسما وقت میذارید دارید وقتتون را تلف می کنید و وظیفه شما نیست. آیا باید این هیات را که در راستای تقویت نظام و رهبری داره قدم بر میداره ولی این نقایص را هم داره تعطیل کرد؟ راهکار چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً هم عرض شد راهِ گشوده‌ی این تاریخ برای نجات از آتش نمرودیانِ زمانه، نظر به حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» و روحیه‌ای است که با عزاداری برای آن حضرت پیش می‌آید هرکس با سبک و سلیقه‌ی خودش عزاداری می‌کند و همه‌ی آن‌ها به نحوی از خطرات دوران نجات پیدا می‌کنند و این ماوراء درس و کتاب و بحث است. موفق باشید

17528
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم خدمت استاد عزیز. در این ایام عظیم محرم در روضه ی سید الشهدا علیه السلام، سوال بسیار مهم و اساسی برایم پیش آمد. چه چیزی باعث شد کسانی که تا شب عاشورا همراه سید الشهدا علیه السلام بودند ولی در شب عاشورا هنگام خاموش شدن مشعل ها، امام زمانشان را تنها گذاشتند و بالعکس، کسانی که تا لحظه ی آخر در لشکر یزید ملعون بودند، ناگهان مسیرشان را عوض کردند و به سید الشهدا پیوستند. در دفاع مقدس هم همینطور بود؛ یعنی خیلی از آنهایی که ادعای دینداری داشتند و به ظاهر حزب اللهی هم بودند و شرایط جنگیدن هم برایشان فراهم بود (یعنی عذری نداشتند) حتی یک بار هم پایشان به جبهه باز نشد ولی خیلی از همین جوانهای کف خیابان و ظاهرا سوسول که نه ریش بلندی بر صورت داشتند و نه انگشتر عقیقی در دست، که برخی، آنها را گمراه و منحرف و اراذل اوباش می نامند، یک باره قدم آخر را خوب برداشتند و دعوت پیر خمین را لبیک گفتند. استاد به راستی منشأ این تحول و تغییر مسیر ناگهانی - چه آنهایی که خوب بودند ولی قدم آخر را بد برداشتند و چه آنهایی که بد بودند ولی قدم آخر را خوب برداشتند - در کجاست؟ به عبارت دیگر، آنهایی که تا شب عاشورا همراه با سید الشهدا بودند ولی در آن شب، امام زمانشان را رها کردند چه خصلت مذمومی در وجودشان بود که در لحظه ی آخر، مانع از این شد که با سید الشهدا همراه باشند و چه سرّی در درونشان نهفته بود که در یوم تبلی السرائر، آشکار شد و سید الشهدا علیه السلام تنها شد؟ چه خصلتی داشتند که با اینکه ایمان داشتند ولی نتوانستند «آمنوا» را به «عملوا الصالحات» گره بزنند؟ حقیقتا می ترسم که نکند من که ادعای ولایی بودن دارم، در لحظه ی آخر و در همان یوم تبلی السرائر که باید امام زمان علیه السلام و نائبش را یاری کنم، یکدفه تغییر مسیر بدهم. یعنی می خواهم بدانم که آنهایی که شب عاشورا امام علیه السلام را تنها گذاشتند چه مشکلی داشتند؟ تا من هم ببینم که اگر آن مشکل را داشتم، اصلاح نمایم که نکند امام زمانم را در لحظه ای باید یاری نمایم، تنها گذارم. و بالعکس؛ آنهایی که در لحظه ی آخر از لشکر یزید ملعون، به سید الشهدا علیه السلام پیوستند، چه مرام و مسلک و سرّی و صفت خوبی در درونشان بود که آشکار شد و آنها را به امام علیه السلام رسانید. چه کنیم در لحظه ای که باید وظیفه را بشناسیم و به آن عمل کنیم، دچار غفلت نشویم؟ منشأ این تغییر مسیر ناگهانی در کجاست؟ شاید این حرفم درست نباشد که اگر درست نباشد خدا مرا ببخشد ولی من نه دوست دارم حُر بشوم و نه مختار و نه از توابین باشم بلکه می خواهم از ابتدا تا انتها با امام زمانم باشم و لحظه ای او را تنها نگذارم. خیلی می ترسم. آخه از بزرگی شنیدم که یوم تبلی السرائر، روز غدیر است و به تعبیر دیگر، روز ولایی شدن و ولایی ماندن است که در این روز خیلی ها سرّشان آشکار می شود و... ببخشد طولانی شد. یا علی مدد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر انسان از ابتدا معنای بودن خود را در این دنیا درست تعریف کند و خود را بنده‌ی خدا بداند و سعی کند همواره این معنا را عمیق نماید، صحنه‌های حق و باطل را به‌خوبی خواهد شناخت. عمده عمیق‌شدن در بندگی است و دینداریِ عقلی همراه با درک قلبی. در این صورت حق از باطل برای او روشن خواهد بود. موفق باشید

17529
متن پرسش
سلام علیکم: استاد اگر کسی برای اینکه کسی را فراموش کند رو به خدا بیاورد و بعدا خدا را خالص بخواهد. آیا این روش برای رسیدن به خدا صحیح هست؟ با تشکر. استاد میشه هر سوالی داشتیم اینجا بپرسیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- چرا که نه. 2- سؤال‌های عقیدتی را آری، ولی مشاوره‌ای را نه. موفق باشید

17511
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی و عرض تسلیت ایام سوگواری حضرت اباعبدالله الحسین(ع): بنده از نوجوانی سعی کردم تا «به دلیل رضای خدا» دروغ نگویم و به تدریج طوری شد که اصلا نمی توانستم دروغ بگویم و از آن متنفر شدم، اما چندی پیش که صحبتهای شما در مورد نوع عبادت شیطان را شنیدم کمی تامل کردم در نحوه و نیت دروغ نگفتنم و متوجه شدم که اکنون علاوه بر نیت رضای خداوند، عزت نفسم اجازه نمی دهد دروغ بگویم، یعنی به خود می گویم که آن فرد یا آن چیز اصلا در حدی نیستند که تو بخواهی خود را آن قدر ضعیف ببینی که دروع بگویی و به خود می گویم تو عزتت خیلی بیشتر از آن است که به هر دلیلی دروغ بگویی! حال سوال بنده اینجاست که آیا من هم مانند شیطان در انجام این عمل خود را دیده ام و دیگر خدا در صحنه نیست و ارزشی در این عمل نیست؟ هر چند در ابتدا نیت خدا بود! با تشکر. التماس دعا
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: عزت نفس غیر از تکبّر است. عزت نفس یعنی ما شأن خود را جهت سقوط نکردن در  امور دنیایی حفظ کنیم ولی تکبّر یعنی در مقابل حق و سخن حق خود را ترجیح دهیم. موفق باشید

نمایش چاپی