بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: عرفان عملی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
14103
متن پرسش
استاد سلام: 1. در سوالی اخیرا پرسیده بودم در مورد استاد محمد شجاعی. منظورم آیت الله محمد شجاعی بود که کتاب مقالات را نوشته اند. آیا کتب ایشان کمک کننده به سیر و سلوک می باشد؟ 2. در ضمن با عرض شرم باید به استاد عرض کنم ایشان سید نیستند (آخر شما نوشته بودید آیت الله سید محمد شجاعی). ایشان ظاهرا شیخ هستند. یعنی عکسشان را دیدم سید نبودند. شرمنده استاد بابت این تذکرم مرا ببخشید. شرمنده. صرفا جهت اطلاع استاد عرض کردم و گرنه من که باشم که به شما... خلاصه عذر خواهم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیت اللّه شجاعی نور چشم اهل سلوک‌اند و آثار ایشان در جلوبردنِ انسان بسیار اساسی است. در ضمن از تذکر جنابعالی بسیار متشکرم وگرنه اگر صدبار دیگر هم ایشان عمامه‌ی سفید بر سر می‌گذاشتند، بنده آن را سیاه می‌دیدم!! موفق باشید

14074
متن پرسش
سلام استاد: زیارتتون قبول چه کنم، دیگه خسته شدم از دست خودم. کربلا میرم، به همه عبادات اهمیت میدم، سخنرانی های شما را گوش می دم، سحر پا میشم، اما خیال آلودم رهام نمی کنه، شاید بخاطر اون تصاویریه که از فیلم و عکسای قدیم توشه. مدام می کشونم پای فیلم های بد. اصن نمی دونم چرا انقد به اینا میل دارم هرکاری هم می کنم درست نمیشه گاهی فکر می کنم آخرش به خاطر همینا بدعاقبت می میرم. همه راه هایی هم که شما دادید را بلدم ولی بازم از پس وهم و خیالم و نفس امارم برنمیام. نمیدونم دعام کنید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گفت: «آب گِل خواهد که در دریا رود / گِل گرفته پای او را می‌کشد». وقتی کسی بخواهد از ذهنیات قلبی و جزئیات امور دنیایی به سوی دریای حقیقت سیر کند طبیعی است که ذهنیات قبلی، تازه رُخ می‌نمایانند و برجسته می‌شوند و سعی می‌کنند با درخشش هرچه بیشتر ما را به خود بخوانند. ولی دیگر کار آن‌ها تمام است و اگر می‌توانستند ما را در خود نگه داشته بودند. پس دلواپس نباشید و امیدوارانه در راهی که انتخاب کرده‌اید، قدم بگذارید و اگر هم بعضاً پاپیچ‌ شما می‌شوند، مأیوس نگردید. همان نوری که شما انتخاب کرده‌اید نمی‌گذارد میل‌های قبلی شما را در بر بگیرد. روز به روز آن صورت های باطل ضعیف و ضعیف‌تر می‌شود تا آن‌جایی که نه‌تنها دیگر از آن‌ها خوشتان نمی‌آید، بلکه از آن‌ها متنفر هم می‌شوید و باطل‌بودنِ آن‌ها را حسّ می‌کنید در آن حدّ که به نگاه اهل‌البیت«علیهم‌السلام» منوّر می‌گردید. موفق باشید

14079
متن پرسش
سلام علیکم: دو سئوال از کتاب چهل حدیث امام راحل داشتم: 1. امام در بحث بلا و امتحان می فرمایند خداوند از ابتدا نظر لطف به این دنیا نداشت جمع این سخن با روایاتی که دنیا را خوب معرفی می کند چیست؟ 2. امام می فرمایند بلا دادن به مومنین خوب است پس چرا در دعاها داریم که بلا به مومنین نرسد؟ در آخر از حال و هوای امسال اربعین خودتان برایمان بگویید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- دنیایی که مدّ نظر آن روایات است دنیای وَهمیّات است، نه وسیله‌ای برای زندگی و عبادت 2- بلایی که خداوند برای مؤمنین مقدّر فرموده، بلای تکامل‌ساز است و بلایی که برای کفار قرار داده، بلای نابودکننده و هلاکت است 3- عرایضی در جواب سؤال شماره‌ی  14026  شده است. در ضمن در جلسه‌ی اخیر سوره‌ی اعراف عرایضی شد. موفق باشید

14035
متن پرسش
سلام استاد: خسته نباشید. 1. کتاب «صد میدان» خواجه عبدالله انصاری چه جایگاهی دارد؟ فرقش با منازل السائرین چیست؟ 2. کتاب جناب محی الدین به نام مجموعه رسائل قسمت تهذیب اخلاق آن ترجمه شده. برای بنده قابل مطالعه است؟ یا آن هم سنگین است؟ نام کتاب این است: تهذیب اخلاق محی الدین بن عربی. ترجمه زاهد ویسی 3. کتاب اندوه های زندانی از جناب محی الدین چطور است؟ و چگونه باید خوانده شود؟ نام عربی اش: «شجون المسجون و فنون المفتون» است. در مورد عمل و عامل و معمول است. که ظاهرا اتحاد بین اینهارا بیان می کند. بطور کلی می خواستم بدانم آیا آثار کوچک و سبک محی الدین کدام ها هستند که الان هم می توان آن را خواند و استفاده برد؟ یا اینکه آثارشان کلا عمیق و لازمه کار بیشتری است؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- خواجه «منازل السائرین» را بعد از 20 سال که «صد میدان» را نوشت، تألیف نمود یعنی در زمان پختگی و اجتهاد سلوکی خود. در عین حال کتاب «صد میدان» اگر با استاد و در زمان مناسب مطالعه شود، نکات ارزشمندی در پی دارد 2- عموماً مقالات محی‌الدین تذکراتی است در تکمیل تفکر اصلی خود که در «فصوص» و «فتوحات» گفته است و کسی که فصوص را نمی‌شناسد چندان نمی‌تواند از آن آثار کوچک استفاده کند. موفق باشید

14023
متن پرسش
سلام: استاد شرمنده زیاد سوال می کنم. چند وقت بود نبودید و ما هم دلمان تنگ شده بود بخاطر همان یک عالم سوال دارم. خودتان هم فرمودید اگر جوابتان را در یک سوال احیانا نگرفتید چندبار دیگر بپرسید تا دیگران هم استفاده کنند. 1. خواندن زندگینامه عرفا می تواند تاثیر گذار باشد؟ یکی از بزرگان می گفت سرگذشت علمای اصیل خودش جلسه اخلاق است. 2. کتاب چهل حدیث امام چگونه کتابی است؟ کی می توان آن را خواند و کارایی اش چگونه است؟ 3. کتب تاریخ ائمه که حجت الاسلام نظری منفرد نوشته اند چگونه است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- خواندن زندگی‌نامه‌ی عرفا و علماء حقیقتاً یک کار ارزشمند و سلوکی است 2-  کتاب «چهل حدیث» حضرت امام یک کتاب عرفانی با ظرائف خاص خودش است و نه یک کتاب اخلاقی و لذا بعد از آشنایی با عرفان نظری می‌توان متوجه‌ی اشارات آن شد 3- مسلّم هراندازه در موضوع تاریخ ائمه کار کنیم، جای کار دارد ولی بنده کتاب مذکور را نمی‌شناسم. موفق باشید

14017
متن پرسش
سلام: کتب استاد محمد شجاعی برای سیر و سلوک خوب است؟ چگونه استفاده شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیت اللّه سید محمد شجاعی در بحث «مقالات» روش سیر و سلوکی خوبی را در معرض دید ما قرار می‌دهند ولی استاد محمد شجاعی چنین ادعایی ندارند که بخواهند روش سلوکی پیشنهاد کنند، بلکه روش ایشان بیشتر طرح معارف اسلامی است. موفق باشید

13991
متن پرسش
سلام و ارادت استاد فرزانه فردی که 40 سال گناهکار بوده و توبه کرده است دچار ناامیدی شده است وی فکر می کند وقت زیادی برای کسب فضایل اخلاقی و کسب علم ندارد و هر چقدر تلاش کند نمی تواند فاضل و مخلص شود. وی می گوید علما از 10 سالگی سیر و سلوک می کنند ولی من از 40 سالگی شروع کرده ام لذا وقتی برای سلوک نیست. راهکار بفرمایید. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: معارف الهی نور است با هر قسمت آن روبه‌رو شویم با همه‌ی آن روبه‌رو خواهیم شد، پس جای نگرانی نیست. موفق باشید

13966
متن پرسش
با سلام و عرض ادب و احترام: برای رسیدن به معرفت نفس و معرفت قلبی خداوند من باید چه اعمالی انجام بدهم و این که آیا باید دنبال استادی باشم یا نه و اگر استاد می خواهد از کجا پیدا کنم؟ خواهشمندم در صورت امکان بطور کامل مرا راهنمایی کنید... سپاسگذارم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گفت: «تو پای به راه در نه و هیچ مپرس / خودْ راه بگویدت که چون باید کرد». از طریق معرفت نفس شروع کنید ان شاءاللّه مراحل بعدی برایتان آشکار می‌شود. موفق باشید

13941
متن پرسش
سلام علیکم: بنده از مطالعه کتب حضرتعالی و سخنرانی های صوتی و تصویریتان بسیار استفاده برده ام. می خواستم بیابم که چگونه آدمی بین یاد خدا (دیدن او) و ارتباط با خلق خدا جمع نماید، مثلا در یاد خدا به سر می بریم اما همین که سر کلاس درس رفته و به مباحث درسی توجه می کنیم بعد از لحظاتی به خودمان که می آییم می بینیم چند دقیقه ای است که مباحث ما را به خود مشغول کرده و از دیدن خدا محروم بوده ایم. با تشکر از جنابعالی، لطفا راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این مستلزم یک کار درازمدتِ سلوکی است و این‌که در هر مرحله‌ای به خود تذکر دهیم تا إن‌شاءاللّه بتوان همه‌چیز را به نور حق نگریست و درنتیجه، ارتباط با خلق خدا به صورت مستقل از منظر ما تبدیل شود به ارتباط با خدا در آینه‌ی حادثه‌ها و مخلوقات. موفق باشید

13936
متن پرسش
سلام علیکم: استاد گرامی بنده نسبت به هم اتاقی ام که آدم متدین و خیلی خوب است یک حالتی دارم که فکر می کنم که حسادت باشد مثلا یک ساعت قبل از اذان صبح بیدار می شود و مطالعه می کند و بعد به نمازشب و .... بعد من از این کارش ناراحت می شوم یعنی به عبارت دیگر همیشه می خواهم اول و برتر باشم و... چه طوری باید این رذیله را برطرف کنم؟ به طور عملیاتی چه کار کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از خدا در عین آن‌که توفیق بندگی می‌خواهید سعی کنید خودتان باشید و آن رفیق‌تان نیز خودش باشد. موفق باشید

13929
متن پرسش
سلام علیکم. ببخشید دوباره مزاحم اوقات استاد شدم. عرضم به محضرتان مشورتی دوباره بود. استاد. بنده بیست سال سیر کردم بی استاد و فقط با مشورت جلو بردم کار را. با اسفار جلو بردم. با فصوص بسیار خوب جلو بردم کار را. دائم با اساتید در ارتباط بودم به صورت مشورتی. همانطور که عرض کرده بودم احساس رکود در سیر می کنم. البته می دانم که احساس است. چون بعضی وقتها در این قبض و بسط حالی خوش هم دست می دهد. قبلا کمتر بود. ولی الان محجوبیت بیشتر شده. از طرفی ترس دارم. از طرفی هم آن قائده را می دانم: (با صد هزار جلوه برون آمدی تا با صد هزار جلوه تماشا کنم تو را). می دانم با جلوات دیگر می آید . اینها را متوجه هستم ولی گویا فنا و بقا بعد از فنا هم هست. خب اگر اینگونه است پس باید برای آن منزل آماده شد. از آنجایی که (صوفی ابن الوقت باشد ای رفیق \ نیست فردا گفتن از شرط طریق) به این فکر افتادم سریعا کسب چاره کنم و به دنبال ادامه راه باشم. چون نمی خواهم این طعم شیرین را که بعضی وقتها سراغم می آید از دست دهم. آنقدر شیرین است که وقتی این حالت می رود باز هم تا چند وقت متحیرم... استاد، مرا ببخشید اینقدر راحت می نویسم و می گویم. چون علاوه بر این که شما را استادم می دانم، شما را به عنوان دوستی می دانم که بسیار راحت با او درد دل کنم. البته اگر کنارتان بودم فکر نکنم به این راحتی حرف می زدم. اینجا راحت تر حرف می زنم. استاد بنده درسته اسفار و فصوص خواندم درسته که کتب عرفانی بسیار خواندم ولی الان کمی تحیر دارم و نمی توانم تشخیص بدهم کدام منزلم. کجا هستم. بسیار تعجب آور است ولی شده دیگر. آنقدر فکرم شده آمدن حال او که تقریبا تمام نمازهایم با گریه است. چون در نماز دری باز می شود و عنایتی می شود ولی افسوس که بدن طاقت ندارد که زیاد در نماز بماند. و وقتی هم که امام جماعت می ایستم مردم طاقت ندارند. و بالاخره باید نماز را تمام کنم. اگر دست خودم بود دائم در نماز می ماندم اگر شدنی بود. استاد بسیار متحیرم. یک خواسته از شما دارم و چند سوال. 1. از شما به عنوان شاگرد خواهشمندم اگر می شود کمی در مورد حالاتم توضیح دهید و بگویید در چه منزلی ممکن است باشم. البته اگر باشم..! (از اصطلاحات عرفانی استفاده کنید هم متوجه می شوم، شما هم وقتتان کمتر گرفته می شود). 2. استاد بنده گمان می کنم راه دارد پیچیده تر می شود و شیرین تر. چون راه ها یک به یک بسته می شوند و یک راه می ماند آن هم خود ذات اقدسش. احساس می کنم دیگر استاد بگیرم بهتر است. به نظر شما به چه کسی رجوع کنم؟ استاد تحریری. استاد فیاض بخش. استاد صمدی. استاد یزدان پناه . استاد رمضانی. کدام را می شناسید معرفی کنید ممنون می شوم. 3. در مورد شهوداتی که رخ می دهد چه سمعی چه بصری و... از کجا می توان تشخیص داد که حقیقت دارد یا خیر. یا کدام شهود بخاطر چیست؟ التماس دعای رفع موانع داریم. یا علی مدد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- خود جنابعالی با توجه به کتاب «منازل‌السائرین» که یک مجتهد در این رابطه در آخر عمر آن‌را تنظیم کرده؛ متوجه خواهید شد. مثلاً در یقظه در مرتبه‌ی مرید هستید که رجوع به حق دارد، یا در مرتبه‌ی خاصّه می‌باشد که شهود نسبت به حق دارد یا در مرتبه‌ی ثالث یقظه یعنی مرتبه‌ی خاصة الخاصه می‌باشید که مقام «بقاء بعد از فنا» است. در سایر منازل نیز قضیه به همین شکل است 2- همه‌ی عزیزان نامبرده را تا حدّی می‌شناسم. به نظرم اگر در معرفت نفس کار کرده‌اید و به عنوان مثال موضوعات کتاب «خویشتن پنهان» را در حین مطالعه، تصدیق قلبی می‌کنید؛ بهتر است با نگاه آقای یزدان‌پناه جلو بروید، ولی خودتان مسئول خودتان باشید. موفق باشید

13928
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار: بنده امسال به تازگی وارد حوزه علمیه شدم و چند مدتی است که مشغول شدم. می خواستم ببینم چرا با این که وارد حوزه علمیه شدم اخلاق بنده با اینکه خوب نشده بدتر هم شده؟ آیا مشکل از بنده است یا حوزه یا دوستانی که روی من تاثیر می گذارند؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هیچ‌کدام؛ بالاخره درس‌های خشک ادبیات و منطق فضای تذکر به حق را کم می‌کند. در این موارد باید خودتان برای خودتان برنامه‌ریزی کنید نباید این موارد را از حوزه انتظار داشته باشید. موفق باشید                                                                                                                                    

13917
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: مشورت یه عمر زندگی و تجربه حضرت عالی رو می خواستم ازتون: 1. ترم آخر کارشناسی (فقه و حقوق) هستم 22 ساله با توجه به دغدغه اسلام شناسی و فعالیت در زمینه تمدن سازی (مثل حضرت عالی) می خواستم ببینم تا چه حد نیازه ورود به حوزه پیدا بکنم و تا چه مقدار مطالعه بکنم؟ (مثلا مقداری ادبیات و منطق و فقه و اصول و شروع کردن فلسفه و کلام به صورت تخصصی) _ فقط قصد ازدواج هم درحال فعلی دارم خانواده هم کمکی می کنند در جهت مسکن و...؟_ 2. ذی طلبگی رو میشه توضیح دهید با زبان شیرین عرفان نظری تون؟ ما که از هر بزرگی پرسیدیم نفهمیدیم! 3. صاحب نظر شدن یعنی چه؟ و حضرت عالی خودتون رو صاحب نظر در علوم دینی نمی دانید؟ 4. چرا توصیه به سبک درس خواندن مثل خودتان نمی کنید؟ (توی صوت ها هم اشاره کردید) با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بالاخره آن‌چه که عرض می‌کنم را با توجه به احساسی که نسبت به ورود به درس خارج دارم، احساس می‌کنم و نیز نسبت به خلأهایی که نباید داشته باشم و دارم. لذا اگر بتوانید با همین رویکرد که نسبت به تمدن‌سازی اسلامی دارید، مجهز به علوم حوزوی به شکل رسمی آن بشوید، بهتر است وگرنه به همین روشی که فعلاً جلو می‌روید، خوب است. در جزوه‌ی «عالَم طلبگی» وظایفی نسبت به ذی طلبگی شده است 3- یک مجتهد بعد از مدتی خودش متوجه می‌شود می‌تواند یک موضوع فقهی را در همه‌ی جوانب ممکن بنگرد و از این جهت او در فقه، صاحب‌نظر می‌شود. در کلام و فلسفه و عرفان و تفسیر نیز موضوع از همین قرار است. موفق باشید

13916
متن پرسش
با سلام: با توجه به فرمایشات بلند شما در کتب ارزشمندتون و صحبتای آقای صمدی آملی برخی اوقات احساس می کنم که خداوند رو احساس می کنم البته به این صورت احساس می کنم که ذاتی هست که مجموع صفات کمال رو داره و بهش حب و تمایل و کشش دارم... که البته فعلا این احساس در من ضعیف و گذرا هست... اما در این بین این احساس رو هم می کنم که این صفات کمال رو که عرض کردم واسم به نوعی قابل احساس شده یک جنبه انسانی هم ازین کمالات وجود داره بعبارت دیگه یک نوع کمال مطلق و یک نوع کمال که مقید به کمال انسانی هست که هر دو هم کامل هست رو حس می کنم البته گاهی ... آیا میشه گفت اون کمال مطلق خداست و اون کمال مقید به قید تعلقش به انسان همون واسطه فیض و امام زمان هست که جامع کمالاته!؟ که در این صورت انسان احساس میکنه هر دم با خدا و امام زمان هست و هر لحظه باهاش در تکلم هستند ... به این شکل که تمام افکار صحیحی که به انسان میرسه همون کلام خدا با انسان از طریق امام زمان (عج) هست.. آیا این احساس من درسته و قابل اعتماد هست و یا موضوع طور دیگه ای هست؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه احساس خوبی است. با رعایت تقوا آن‌را زنده و پایدار کنید. موفق باشید

13911
متن پرسش
سلام علیکم: عرض سلام خدمت استاد گرامی داشتم. دو سوال از محضر شریفتان داشتم. همانگونه که به شما عرض کرده بودم (بنده اسفار و فصوص و کتب از این دست را خوانده ام و در مدز تدریس نیز هستم. الان هم غرق در فتوحات هستم) شما هم فرمودید برای درک بهتر حال به کتاب منازل السائرین رجوع کنم با شرح استاد یزدان پناه. 1. آیا در سایتها هست یا باید از قم تهیه کنم؟ 2. استاد رابطه منازل السائرین با عرفان عملی در چیست؟ خوف از آن دارم که این هم بشود اطلاعات. نتواند حال را ثابت نگه دارد. چون الان مشکل من در این است که حال ثابت ندارم. احساس رکود می کنم. و بعضا قبض و بسط بسیار آزار دهنده است. همانطور که گفتم بیست سال است گناه نکرده ام ولی این قبض و بسط ها هنوز هست. اوایل می گفتم اشکال ندارد قهر و آشتی های اوست. ولی این اواخر ترس دارم که نکند کلا محجوب شده باشد که این چنینم؟ التماس دعای رفع موانع داریم. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- سی‌دی‌ها را باید در قم دنبال کنید. خود حضرت آقا در مؤسسه‌ی امام خمینی مشغول‌اند. شاید از آن طریق بتوانید جلو روید 2- استفاده از «منازل‌السائرین» بستگی به خودتان دارد که در سیر منازلی که خواجه می‌فرمایند کشیک نفس بکشید یا نه!‍ در حالی‌که خواجه چیزی کم نگذاشته. موفق باشید

13906
متن پرسش
سلام حاج آقا: خدا به من امانت داد این نفس و این حیات رو. من از عمد و از روی نادانی این نفس را به ابتذال کشاندم تا جایی که سگ بزرگ و اژدهای وحشتناکی را به آن راه دادم و آن را توجیه کردم و به این امانت خیانت کردم و ایامی را به خیانت گذراندم. تا جایی که نفسم به صورتی شد که خودم هم باورم نمی شود چطور اینقد پست شد که توانست خیانت کند به این امانت الهی. حالم از خودم بد می شود و کم آوردم و خداوند باید من را حفظ کند ... اصلا حال خودم را مناسب ریزش رحمت الهی نمی دانم که از او رحمت و بخشش بخواهم. گناه، من را از خدا دور کرد و زندگیم را بی معنی کرد... نفهمیدم چگونه راه می روم و چگونه سخن می گویم و ظلم کردم. خیانت روی خیانت. خیانت به روح الهی که در من دمیده بود. چه کنم که این اژدها را بیرون کنم درحالی که با این شخصیتی که از خود ساختم امکان ندارد که بیرون رود... چه کنم خدا. خاک به سر شدم حاج آقا. زحمات انبیاء و مؤمنین را به باد دادم. شخصیتم را این گونه ساختم و یک گناه نیست که از آن توبه کنم. هیچ راهی برای خودم نمی بینم و اینقدر ظلمات روی ظلمات است که نمی توانم به پس فردا خوشبین باشم چون شخصیت خود را ضایع کردم. زحمات شما را نیز بر باد دادم. گریه های شبانه تان را به باد دادم. همه چیز را ضایع کردم. توبه برایم معنی نمی دهد. بخشش الهی برایم معنی نمی دهد. چون خودم می دانم چه کردم تازه این یک هزارم واقعیتی است که نمی بینم. چه کنم واقعا که این شخصیت دگرگون شود. هیچ امیدی ندارم و می دانم هیچ کاری نمی شود کرد چون اراده ی درست و حسابی از این شخصیت مبتذل من صادر نمی شود. باز آمدم زحمت شما را بدهم بلکه جمله ای بگویید که اثری کند. اینهایی که نوشتم ناظر به باطن است نه اینکه گناه فعلی انجام داده باشم ولی این باطن، در ظاهر هم ظهور دارد. حالم خیلی بد است از شخصیتم. یا علی.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: از نظر به خوبی‌های دیگران و انگیزه‌های قدسی افراد غفلت نکنید و به افرادی که خوبی را تنها منتسب به خود می‌کنند و موجب انشقاق بین مؤمنین می‌گردند، حذر نمایید. این‌طور نیست که بعضی‌ها در جامعه‌ی اسلامی، خوبِ خوب و بعضی‌ها بدِ بد باشند. نظر به سنت‌های تکوینی جاری در عالم داشته باشید و بدانید گناهان به هرشکلی که باشد میهمان‌های ناخوانده‌اند و در فطرت جای ندارند. موفق باشید

13883
متن پرسش
بسمه تعالی با سلام و عرض ادب و احترام خدمت شما استاد بزرگوار: این نامه بنده در درجه اول درد دلی است که می خواهم با دوستی صاحب دل مطرح نمایم و در درجه دوم از استادی فرزانه طلب دستوری نمایم تا از این بحران خارج شوم. استاد عزیز بنده حدود 7-8 سال پیش بطور عادی زندگی می کردم و خیلی در قید و بند دین داری نبودم تا اینکه به توفیق الهی تغییری اساسی در زندگی ام ایجاد گردید و به اصطلاح عقلم اومد سر جاش... پس از تغییر، چند ماهی سرگردان بودم و نمی دانستم باید چه کنم، و خیلی جاها رفتم... تا اینکه به لطف الهی با مسیر معرفت نفس و عرفان و فلسفه آشنا شدم و دیدم که بسیار علاقه و استعداد نیز در این مباحث دارم. و حتی رشته دانشگاهی ام را از مهندسی تغییر داده و ارشد فلسفه اسلامی گرفته ام. تازه فارغ التحصیل شده ام. تقریبا 3-4 سال پیش کاسبی ای راه انداختم و آن هم عطاری است. و در همان حین نیز متاهل شدم. همان اوایلی که با عرفان آشنا شده بودم حالم خیلی خوب بود و مباحث را بطور جدی پیگیری می کردم. اما خیلی کم کم شروع به تنزل کرد. بنده ای که سحرها داشتم و بعضا خواب های خوشی و حالات خوبی در سحر داشتم، نماز شبم ترک نمی شد، تفکر در شب و خلوت و حسابرسی ازم فوت نمی شد، کم کم شروع شد به کم شدن و تا جایی رسیده که حتی نماز صبح ازم قضا می شود و حتی بعضا بیدار هم هستم اما یا نمی توانم از جایم بلند شوم و یا هربار شیطان یه جوری مانع می شود. و همین مساله بسیار در روحیه بنده تاثیر گذاشته و اراده و همت را از بنده سلب کرده و روزهایی که نمازم قضا می شود بسیار عصبانی و ناراحت هستم و همین دلیلی شده که العیاذ بالله با اهل بیتم بد رفتاری می کنم و گاهی همین ناراحتی اخلاق خوش را از من گرفته و ناخوشی را جایگزین آن می کند. و چون می دانم کسی که سحر ندارد به جایی نمی رسد بیشتر داغون می شوم و گاهی دیگر امید تلاش روزمره را ندارم. خودم می دانم انسان دایما انقلاب قلبی دارد و حالش متغیر است، بنده اصلا دنبال حال خوش نبوده و نیستم و کاری به لذت و حال سحر ندارم. فقط می خواهم اراده و همت تحصیل علوم معارف حقه الهیه در من روز افزون گردد و خوابم کم شده و سحرها سرحال باشم. نماز شب، خلوت سحر، و نماز اول وقت صبح را دوباره بدست بیاورم و امید تلاش برای خودسازی را در وجودم بیابم... حال با این اوصاف استاد عزیز تر از جانم شما چه دستوری می فرمایید که بنده از این کتلی که در آن افتاده ام عبور کنم؟ البته در درجه اول نیازمند دعای خیر جنابتان هستم تا در سایه لطف شما ما هم ذره ای از شهد شیرین معرفت بچشیم. در پایان از اینکه محبت فرمودید و وقت برایم گذاشتید کمال تشکر را دارم. ان شاءالله خداوند متعال خیر کثیرتان دهد. التماس دعای فراوان از برای همگان را مسئلت دارم. در پناه قرآن باشید. یاعلی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سیر انسان در عین قبض و بسط‌هایی که دارد باید با طیّ منازل همراه باشد، چه منازل معرفتی و چه منازل سلوکی. در منازل معرفتی مباحث کتاب معاد با شرح صوتی آن و کتاب «خویشتن پنهان» پیشنهاد می‌شود. و در منازل سلوکی کتاب «منازل السائرین» با شرح استاد حجت الاسلام یزدان‌پناه از مؤسسه‌ی امام خمینی قم پیشنهاد می‌گردد. موفق باشید

13873
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلام و خدا قوت خدمت استاد بزرگوار: بنده قبلا به شما عرض کردم که یک گروه هشت نفری حدود هفت سالی سیر مطالعاتی کتاب شما را داشتیم الحمدلله. ولی حدود یک سال سر وقت سی دی شما که تفسیر بود و سوره انعام شروع کردیم ولی حدود دو ماه هست کلاس خود بخود به بهانه ای کنسل شد یعنی پچه های سیر تمایلی نشون نمیدن نظرشون اینه که سی دی خسته کننده هست و کتاب بهتر بود راستش ما کتاب را هم می خواندیم بدون سی دی بود (من الحمدلله سعی می کردم سی دی گوش کنم) و حال بعضی نظرشون اینه که خودمون هر کتابی دوست داریم بخوانیم و در جلسه مطرح کنیم. من نظرم اینه که همچنان سی دی تفسیر انعام که الحمدلله کیفیت صدا هم خوبه ادامه بدیم اونا انگیزه ندارند. من از این بابت خیلی ناراحتم کاش می شد این جلسه را پربارتر اجرا کرد. استاد نمی دانم چکار کنم؟ برامون دعا بفرمایید و راهکاری پیشنهاد بدهید. خدا خیرتون بده اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند با هدایت شما به سوی سوره‌ی مبارکه‌ی انعام راه بسیار خوبی را جلوی شما گشوده‌است. در ادامه‌ی فهم ‌آن سوره استقامت بورزید زیرا بعد از مدّتی به برکاتی دست می‌یابید که در هیچ جای دیگر نمی‌یابید و تصور آن را هم نخواهید کرد. موفق باشید

13872
متن پرسش
سلام علیکم استاد خسته نباشید: استاد می خواستم ببینم شما اطلاعی از شخصیت آقا فخر تهرانی دارید؟ عده ای در قم هستند که متاثر از شخصیت ایشان هستند و دارند سلوک می کنند و خیلی سلوک ایشان را در نظر دارند هر غذایی را نمی خورند مقید هستند باید غذا از اجناس پاک منظور دیگری از پاک می دانند که بدانند این غذا از چه کسی رسیده تهیه شده آن شخص چقدر مقید به آداب بوده گوشت را از هر کسی نمی گیرند مقیدند که گوشت را باید از اهلش گرفت و .... موارد مختلفی از این قبیل. حتی می گویند آقا فخر تهران را رها کردند و به قم آمدند و و قتی از ایشان پرسیدند چرا آمدید گفتند بخاطر اینکه آب فاضلاب ها به آب رودخانه ها راه پیدا کرده و دیگر تهران جای زندگی نیست. حال می خواستم ببینم این نحوه سلوک در این زمانه و با این حجاب های ضخیم و عمیق واقعا چگونه؟ در ضمن استاد واقعا این همه شخصیت و انسان دارد در این جا زندگی می کند چگونه برای مردم امان پذیر است اینگونه زندگی را پیش ببرند و یا آیا اصلا مشکلات سلوک ما این هاست؟ اگرچه ما می‌بینیم در تاریخ کنونی خود باید با شخصیتی جامع همچو امام از حجاب های مختلف اجتماعی شخضیتی و .... بگذریم و عبور کنیم و نظر به حق داشته باشیم ولی می خواستم پیرامون سلوک اینچنینی آقا فخر شما هم تفصیلی بدهید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ایشان را نمی‌شناسم ولی نکته‌ی آخری که می‌فرمایید حرف درستی‌ است. در متن انقلاب اسلامی بسیاری از این نوع ضعف‌ها بی اثر می‌شود به همان معنایی که در روایت داریم ««حُبُ‏ عَلِيٍ‏ حَسَنَةٌ لا يَضُرُّ مَعَهَا سَيِّئَةٌ وَ بُغْضُ عَلِيٍّ سَيِّئَةٌ لا يَنْفَعُ مَعَهَا حَسَنَة»[1] دوستى على حسنه‏ اى است كه با داشتن آن، سيئه زيانى نمى‏رساند و دشمنى على سيئه‏ اى است كه با وجود آن، حسنه سودى ندارد؛ به این معنی که وقتی مسیر انسان در کلّیت درست باشد، ضعف‌های جزئی مانع سیر انسان نمی‌گردد. موفق باشید

 


[1] ( 2)- نهج الحق و كشف الصدق، ص 259. كنوز الحقائق، طبع بولاق مصر، ص 53، 57، 67، ينابيع المودة، ص 19.

13867
متن پرسش
سلام: استاد من مدتی به کتاب «آنگاه که فعالیت های فرهنگی ‍‍پوچ می شود» شما علاقمند شدم و مقداری از آن را مطالعه کردم و به جایی رسیدم که دیگر برایم نامفهوم بود و وقتی از شاگردانتان علت را پرسیدم گفتند ابتدا باید «معرفت النفس» و «برهان صدیقین» را کار می کردی و بعد سراغ این کتاب می رفتی. اما بنده اکنون در شرایط خاصی هستم که نمی توانم روی کتب شما وقت بگذارم و از طرفی نگران عمر و جوانی خودم هستم که نکنه به پوچی بگذره هر صبح که از خواب پا میشم و در هر لحظه از خودم می پرسم آیا من در مسیری که معبود می خواد هستم یا «یعلمون ظاهره من حیات الدنیا و هم عن الاخرتهم غافلون» هستم من این چند سال اخیر تو بحران هویت اسلامی ایرانی بودم و به لطف خدا از این مرحله عبور کردم و می خوهام سیر الی الله رو به عنایت خود تبارک و تعالی شروع کنم اما همیشه نگران هستم که آیا اعمالم درسته و آیا دارم به وظایفم خوب عمل می کنم یا نه؟ سوالم از محضر شریف اینه که اگه من بخوام از همین امروز کاری کنم که آخر عمر مانند خیلی از پیران جامعه سرخورده و نادم نباشم چه باید بکنم و چه رویکردی باید داشته باشم؟ صبحم رو چگونه و با چه رویکردی آغاز و اون رو ادامه بدم که شرمنده جوانیم نشم و چه کنم مکر لیل و نهار به رویکرد متعالیم ضربه نزنه. استدعا دارم منو به کتاب و جزوه و صوت رجوع ندید چون باور کنید شرایط زندگی به نحویه که اصلا نمیتونم رو مطالعه تحقیقی دینی وقت بگذارم
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال با رجوع به معارف معرفت النفسی راهی به سوی حق برای شما گشوده می‌شود. فایل صوتی «ده نکته از معرفت نفس» که بر روی سایت هست، کارساز است. موفق باشید

13861
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحيم با سلام خدمت استاد عزيز و گرامي: اين روايت كه مي فرمايد هر كه عاشق شود و عفت بورزد و كتمان كند و بميرد شهيد مرده است كدام عشق است؟ اگر عشق مجازي دنيايي است واقعا كسي كه عاشق شود و واقعا طرف مقابل را به شدت دوست داشته باشد ولي به خاطر خدا حريم را رعايت كند و بميرد ثواب شهيد را به او مي دهند يا تازه مي گويند چرا كسي غير خدا را دوست مي داشتي؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که طرف عفت نگه داشته و ذیل اراده‌ی الهی خود را حفظ کرده، در واقع برای خدا جایگاهی بالاتر از میل خود قائل شده و این خود، یک نحوه فنای از خود و بقای به حق است. موفق باشید

13844
متن پرسش
با سلام و درود: برای خودسازی راه توحیدی قوی تر است یا معرفت نفسی و یا هر دو با هم؟ علم کلام در خودسازی تاثیر دارد یا ندارد و چرا؟
متن پاسخ

- باسمه تعالی: سلام علیکم: علم کلام بیشتر برای جواب‌دادن به شبهات است در موضوعات عقیدتی. ولی معرفت نفس از یک طرف ما را منوّر به نگاه توحیدی می‌کند و از طرف دیگر مقدمه می‌شود برای توحیدی بالاتر. موفق باشید

13822
متن پرسش
با سلام و ادب خدمت شما استاد بزرگوار: استاد ببخشید من طلبه هستم و زبان انگلیسی دارم کار می کنم. می ترسم تحت فرهنگ اونا قرار بگیرم، در این ضمینه چه کنم چه دستور العملی می فرمایید؟ و سوال دیگر اینکه بعضی آموزش هایی که می بینم از جهت اخلاقی و پوششی مشکل دارد آیا اگر تحریک نشوم هم بر روی من تاثیر می گذارد؟ آیا اصلا با دیدن این آموزش ها می توانم به هدفم که تبلیغ دین است برسم؟ با تشکر از راهنماییتان.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: کار خوبی است مشروط بر آن‌که روح فرهنگ غرب را که انقطاع از عالم قدس و معنا است، درست بشناسید. در ضمن وَجه عبادی خود را ذیل محبت به اولیاء معصوم تقویت نمایید تا ساحت اُنسِ با زیبایی‌های معنوی بر نظر به تبرّج‌های مادی غلبه کند. موفق باشید

13818
متن پرسش
سلام خدمت استاد: اگر ممکن است توصیه هایی در قالب صوت یا مکتوب برای سلوک اربعینی بیان بفرمایید. تشکر از توجهتان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءاللّه عرایض مکتوبی پیش خواهد آمد. موفق باشید

13810
متن پرسش
استاد عزیز سلام: 1. آیا اعتقاد به خدا و درک خدا ذاتی است همانند بدیهیات؟ 2. اگر اعتقاد به خدا ذاتی است پس چرا برخی شک می کنند و ما یا برای اثبات خدا دلیل می آوریم؟ ما که برای بدیهیات دلیل نمی آوریم و نیازی هم به دلیل نیست چون واضح و روشن هستند، حال چگونه است که خداوند نیاز به اثبات دارد؟ 3. چه تفاوتی بین بدیهیات که ذاتی انسان هستند و اعتقاد به خداوند هست که برای بدیهیات دلیل نیازی نیست اما برای اثبات خدا دلیل نیاز هست؟ لطفا تفاوت این دو را بیان کنید. 4. از طرفی می دانیم که همه از خدائیم و وجودمان و علت اصلی وجودمان خداست به همین دلیل باید ذاتا به خدا همانند بدیهیات علم داشته باشیم، پس چرا وجود خداوند را اثبات می کنیم و چرا برخی به خداوند ایمان نمی آورند و کافر هستند؟ مگر ذاتی نیست؟ با تشکر
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: اعتقاد به خداوند فطری است و از جهتی با بدیهیات متفاوت است. زیرا بدیهیات در دسترس هر انسانی در هر حالتی هست. ولی فطریات ابعاد متعالی و برترِ هر انسانی است و هرکس به اندازه‌ای که از عوامل غفلت از فطرت فاصله بگیرد، فطریات خود را احساس می‌کند و دستورات شریعت در همین راستا است. موفق باشید

نمایش چاپی