بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: عرفان عملی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
11726
متن پرسش
با سلام: لطفا راهنمایی بفرمایید که از آقای جوادی آملی به غیر از تفسیر سوره ها چه چیزهایی گوش کنم؟ التماس دعا. باقریان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیت اللّه جوادی«حفظه‌اللّه» مجسمه‌ی معارف و حکمت اسلامی هستند، هرچه بیشتر به ایشان نزدیک شوید به معارف اسلامی و حکمت الهی نزدیک شده‌اید. موفق باشید

11727
متن پرسش
سلام علیکم: استاد گرامی شخصی مثل امام محمد غزالی به گفته خود در نوشته هایش مدتی به شک و تفکراتی از نوع سوفسطائی مطلق دچار شده بوده که به همه چیز شک کرده بوده و به قول خودش تنها با روش تصوف و سیر و سلوک توانسته از آن حالت خارج شود و به تعادل برسد و بعدها از مخالفین فلسفه شده، آیا این امکان دارد کسی بتواند بر شک خود در این سطح با سیر و سلوک غلبه کند و به تعادل برسد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه؟! یادتان باشد آن فلسفه‌ای که او نفی می‌کند حکمت مشاء است و نه حکمت متعالیه. موفق باشید

11718
متن پرسش
سلام استاد گرامی: در بحث فعلیت یافتن باورها در بحثی فرمودید که زبان مقدر می کند. آیا یعنی اگر من بگویم که من قبول نمی شوم در عدم قبولی من تاثیر دارد؟ اگر چنین است در موارد مثبت من آن را دائم تکرار کنم مثلا بگویم من در کنکور قبول می شوم من قبول می شوم من خوشبختم من اسمم در قرعه کشی در می آید و غیره آیا تاثیر دارد؟ 2- آیا درجه قرب امثال امام که انقلاب کردند با شخصی که درجه عرفان به اندازه امام بود ولی مسیر بندگی خود را در خفا گذرانده یعنی فهیده که نمی تواند مثلا مسئولیتی بگیرد نه اینکه کوتاهی کرده باشد. آیا در جه قرب مساوی است؟ اگر مساوی نیست و امام بالاتر ست پس کسی که خداوند به او توانایی اداره و مدیریت نداده نمی تواند خشنود باشد چرا که کمالی را از دست داده و دائما باید ناراحت باشد که مثلا چرا من نشدم چرا مردم به من اقبال نکردند چرا و...
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- آری زبان مقدِّر است ولی در حدّ علّت مُعِدّه، یعنی اگر سایر زمینه‌ها فراهم باشد زبان بستر تحقق آن می‌شود 2- ملاک تنها انجام وظیفه است، هرکس در آن حوزه‌ای که قرار دارد باید وظیفه‌اش را انجام دهد و بس! موفق باشید

11701
متن پرسش
با سلام و احترام خدمت استاد گرامی: ببخشید که دوباره مزاحم وقت شریف شما شدم. شما فرمودید که من همان کسی هستم که علاقه به آیت الله جوادی آملی دارم الآن وظیفه من چیست؟ نمی دانم سؤالم را چگونه بپرسم گاهی اوقات به این نتیجه می رسم که من باید سیری از درون خود داشته باشم و در درون خود شروع به حرکت کنم اما نمی دانم چه باید بکنم به خاطر همین زود از درون خودم خارج می شوم. راستی استاد من اگر کاری یا حرفی را بخواهم به خاطر دیگران انجام بدهم این حس را پیدا می کنم که از خودم خارج شدم و دیگر خودم نیستم و اگر کاری را به خاطر خدا انجام دهم حس می کنم خود خودمم اما به دلایلی که در سؤال قبل گفته شد چون از خودم بیگانه شده ام خیلی وقت ها هنگام انجام کارهایم استرس می گیرم و چون نمی فهمم کی ام یا کارا به خاطر دیگران انجام می دهم یا از کار و حرفم صرف نظرمی کنم من حتی می فهمم آنچه که شخصیت مرا می سازد و به منم شکل می دهد اعمالی است که انجام می دهم اما در مواجهه با اجتماع و مردم فکرم این است که تا شهرتی، پولی، منصبی نباشد که به آنها تکیه کنی راحت نمیتوانی در اجتماع باشی هرچه با خودم می اندیشم که چرا اگر من بخواهم کاری انجام بدهم و خدا به آن راضی باشد اگر تمام دنیا جمع شوند نمی توانند مانع شوند و بالعکس اما باز هم... فکر می کنم به خاطر همان مطالب سؤال قبل باشد اما نمی فهمم چه کنم. باز هم مرا ببخشید استاد اوضاعم خیلی پریشان است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان در مسیر سیر الی اللّه و توحیدی‌شدن، عموماً در چنین شرایطی است که می‌فرمایند گاهی با شدت بیشتر نظر به خدا دارد و بعضاً تنها اراده‌ی کلّیِ نظر به خدا را دارد و در رویارویی با کثرات از توحید کمی باز می‌ماند، لذا در همه‌ی امور با یک ارداه‌ی کلّی به حکم وظیفه عمل می‌کنیم تا آرام‌آرام جنبه‌ی توحیدی شدت یابد. موفق باشید

11710
متن پرسش
ذکر یونسیه در سجده برای اوایل چند تا گفته شود بهتر است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت آیت اللّه جوادی می‌فرمودند یا 400 مرتبه، یا نیم ساعت. موفق باشید

11700
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام: در مکتب های عرفانی بنده به دو نظر در مورد گناه برخوردم. نظر اول این بود که بعد از توبه اساسی تمامی گناهان پاک می شود و هیچ اثری نمی ماند ولی دیگری این بود که گناهان پاک می شوند ولی اثر آنها می ماند و در سیر و سلوک اثر منفی دارد و استعداد سلوکی انسان که پایین آمد دیگر بالا نمی رود. به اصطلاح ظرف بزرگتر نمی شود. من نمی دانم کدام نظر را مد نظر بگیرم. کدام نظر درست است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» می‌فرمایند: «اَلتَّائِبُ مِنَ الذَّنْبِ كَمَنْ لا ذَنْبَ لَه‏» هرکس از گناهی توبه کند مانند کسی است که آن گناه را مرتکب نشده، و وقتی خداوند می‌فرماید: «ان الله يُحِبُّ التَّوَّابين‏»؛ دیگر جای هیچ نگرانی نیست و مسلّم راه را تا رسیدن به عالی‌ترین مقام باز می‌کنند. موفق باشید

11697
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی و خدا قوت: درخواست کمکی که دارم شاید خسته کننده و وقت گیر باشه می دانم لحظاتتان چقدر گرانقدر است اما تنها کسی که امید دارم واسطه ای از خدا برای راهنماییم باشد شما هستید. همیشه برایتان دعا می کنم. من در خانواده درشرایط سخت روانی بزرگ شدم پر از تعارض و درگیری مادر پدر که همیشه در وحشت و ناامنی و استرس بودم حتی الان هم بدتر و بدتر می شود. سالهاست آنها در یک خانه با هم حرف هم نمی زنند جز بعضی اوقات ابراز نفرتها و تهدیدهای مادر.. ما بچه ها همه از هم دور و خسته از دعواهای بی خودمان هستیم. نمی توانم با آنها مهربان باشم و بیشتر فاصله می گیرم. می خوام هیچ رابطه ای نداشته باشم و تا حدی اینطور شده نباید با من کار داشته باشند من هم کاری به آنها ندارم چون خیلی زود عصبانی و پرخاش می کنم و پشیمانی. پدرم روحانی و غرق در لذت عبادت با خدا و از همه ما کناره می گیرد و اجازه ارتباط خانوادگی عملا با کسی نداده که تا این حد تنها نباشیم. از هیچ کس حرف نمی پذیرد.. در تمام دنیا کسی جز خدا ندارم حتی مادر پدر را و کسی را هم جز او نمی خواهم. خودم هیچ وقت میل به ازدواج ندارم اما در مورد خواهرانم اصلا احساس مسئولیت نمی کند. مادرم هم خیلی خدایی است و من همیشه از مذهبی بودن خانه مان متعجبم چرا که معنای خدا و مذهب چیزی جز خشم و تهدید و طرد نبوده که بعضی کلا خدا و نماز را کنار گذاشتند. به هر حال من خیلی با وسواس و استرس ارتباطم با خدا رو میخام اصلاح کنم نه از لحاظ شریعتی و احکام بلکه طرز نگاهم به خدا. در ظاهر از کتابهای معرفتی و حوزوی و روانشناسی و در حد امکان اساتیدی مانند جنابعالی استفاده می کنم در دانشگاه علوم آزمایشگاهی را تمام کردم و هم زمان غیرحضوری در حوزه قم میخانم که می دانم به درد نمی خورد ولی از درون می سوزم که خدای ذهنی و فکری در من رسوخ کرده و با هیچ چیز از بین نمی رود خدایی که از تک تک کارها و لحظات زندگیم گناه می سازد. من قبلا اشاره ای کردم اما جوابم رو نفهمیدم بیماری ها و مشکلات شدید روانی پیدا کردم که دیگه از خودم ناامید می شدم اما خدا نجاتم می داد. شب و روز علاوه بر نا آرامی های ذهنی این فکر مثل خوره جانم را آب می کند که عملا نمی توانم با محبت و عشق خدا زندگی کنم انگار محبت برای من فقط ترس و احساس گناه معنی می دهد به همین خاطر زندگیم خشک و خشن می شود و خسته می شوم می بُرم. آشتی با خدا و معرفت نفس رو می فهمم اما قلبم مشکل دارد. می شود مدتی حضور خدا رو حس کنم و لذت عبادت و عشقش را حس کنم اما همان خود شکنجه ای سخت تر می شود وقتی ناگهان قلبم سنگ می شود و حال هیچ چیز را ندارم و دیگر نمی شود. می گویند خُلقت ناپایدار است و از نظر روانپزشک که دارو می خورم درمان مشکل شخصیتی سخت است یا ناممکن. اما من زحمت می کشم و منفعل نیستم ولی در خانه تنها و افسرده و شهری غریب که حتی به زیارتگاهی دسترسی ندارم که شاید روحم آزادتر شود چه کنم؟ ای کاش هیچکدام از حرفهایم ناشکری و شکایت از خدا نباشد چون می دانم کار خدا جز حکمت و صلاح و نعمت برای رشد من نبوده و نیست. عذاب من از خودمه که صاف نمیشم، یکی از مشکلات بزرگم که همیشه آزارم می دهد مساله خواب است. خوابهای من همیشه کابوس و وحشت و آزاره، نمیتونم بیدار شم وقت بیداری هم سردرد و بدنم کوفته هست تا شب که این خودش نشان میده که روحم در چه مرحله پستی گیر کرده و بالاتر از وهم و خیال و این دنیای بی ارزش نمی رود. هرکاری به ذهنم رسیده کردم: وضو و دعا و خوراک کم و... ولی فایده ندارد به خودش التماس می کنم نجاتم بدهد از دنیا چیزی ازش نمی خوام فقط به خودش وصلم کند. کابوسم در واقعیت اینست که آن دنیا بگویند بیمار بودی و ظرفیت بیشتر از این نداشتی. التماس می کنم کمکم کنید و بعد دعایم کنید. بسیار متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بزرگانی مثل مولوی در چنین تنگنایی قرار داشتند که یک‌مرتبه هدایت الهی کارشان را به جایی رساند که در اُنس با خدا، مثنوی معنوی را پدید آوردند که قصه‌ی رهایی از همه‌ی این فشارها و کابوس‌ها است. به قول خودش: «به طریق ترجمانی به نهان از او بپرسم به شما جواب گویم» کاری کنید با مثنوی مولوی مرتبط شوید. موفق باشید

11696
متن پرسش
سلام استاد عزیز: در مورد علت حسادت میگن دلیلش اینه که شخص فکر میکنه خدا عادل نیست یا اینکه نمی دونه هر کسی روزی ای داره یا اینکه فکر میکنه روزی دیگران مانع رزق او میشه. سؤال من اینه که برخی دوستان مذهبی بنده که با پارتی رفتند سرکار دولتی... مثلا دوستی با وجود ترم دوم دانشگاه و ۲۰ سال سن که نه مدرک لیسانسی داره نه هیچی و به عنوان حراست یک شرکت دولتی با پارتی استخدام میشه... این آیا رزق طرف بوده؟ یعنی رزق تقدیر شده یک بچه مذهبی اینه که اینطور بره سر کار دولتی؟ ۲_ اساسا حقوقی که این شخص میگیره حلاله؟ ۳_ در این موارد ما باید خوشحال باشیم که یک بچه مذهبی کار گرفته است یا اینکه متعجب باشیم از چنین پارتی بازی ای؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر کسی در مسیر صحیح به دنبال رزق‌اش باشد، رزق او به همان اندازه می‌رسد که از طریق پارتی‌بازی خواهد رسید، منتها چون از طریق غیر صحیح رزق خود را به‌دست آورد آن رزق برای او حرام می‌شود 2- از نظر فقهی باید از فقیه سؤال کند که وضع این رزق چگونه است ولی از نظر سلوکی این نوع رزق‌ها برکت ندارد 3- اغماض کنیم و دنبال موضوع را نگیریم چون همه‌ی مطلب را نمی‌دانیم. موفق باشید

11694
متن پرسش
با سلام: من به تازگی با اثر «رسایل» علامه طباطبایی (ره) آشنا شده ام (خیلی مبتدی هستم) مثلا فهمیده ام که انسان بر اساس عملی که دارد هر لحظه در حال تغییر است (حرکت جوهری)، و بهشت خودش است و جهنم هم البته بهشت و جهنم هم وجود دارد (براساس عمل خیر درونش روح و ریحان و نورانی می شود و برعکسش هم تبدیل به یک موجود جهنمی می شود) انسان تا لحظه ی مرگش همینطور هر لحظه دارد خودش را می سازد یعنی انگار کار خیر کنی یک مشت خاک بهشتی درون خودت ریخته ای تا اینکه لحظه ی آخر عمر انسان با ملکاتی که برای خودش ساخته منتقل می شود... آیا این مطالب را صحیح آموخته ام؟ 2. و اینکه می توانم این مباحث شسته رفته و کاربردی را برای دیگران آهسته آهسته توضیح دهم یا اینکه این مباحث سنگین است؟ معتقدم الان ما اعتقادتمان پوک شده نه منطقی نه استدلالی هیچی به هیچی! خدا هدایت کند نامرد هایی را که دین و مذهب را خز کردند رفت! یعنی خوب دین هم جزو یکی از نیاز های انسان است مثل نیاز به خوراک و پوشاک و.. نفهمیدند دین برنامه ست!! نفهمیدند علت خلقت بندگی ست!! آیا می توانم؟؟؟ 3. واقعا سوال دارم که آموزش پرورش ما سرکلاس دینی چه می گوید و حتی علما!.. اگر اول کار بیان بگن آقا تو لحظه لحظه داری خودتو می سازی الان باطن تو یا نورانیه و خوش یا تاریک و ظلمانی و حیوان طور.. اعتقاد انسان ها صحیح تر شکل می گرفت.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بحمداللّه متوجه اصل مطلب شده‌اید 2- چرا نتوانید، صادقانه بگویید این حرف‌ها را از علامه فهمیده‌ام و برای شما ارائه می‌دهم 3- فکر می‌کنم آن بنده‌ها‌ی خدا می‌گویند ولی فضای کلاس طوری است که کسی گوشش بدهکار این حرف‌ها نیست. موفق باشید

11690
متن پرسش
سلام علیکم: حقیر به لطف الهی به گونه ای مباحث پایه ای شما را کار کرده ام که حدودا از نظر کلمات نقصی در فهمیدن در خود نمی یابم اما هنوز برای عمل کردن به این حقایق قدم عملی برنداشته ام. مشخصا سوالم اینست که چطور می توانم هنگامی که می خواهم میلهای پستم را با دانسته هایم به مبارزه بکشم موفق شوم؟ مثلا چطور خود واقعیم را با ناخودم اشتباه نگیرم؟ و برای نگاه نکردن؟ و نخوردن؟ و مغرور نشدن به حرفهایی که گوینده اش شمایید و من در جمع مردم به خود منتسب نکنم؟ و نخوابم؟ و چطور می توانم سیلی نقد را به حلوای نسیه ندهم؟ و شهوت چرب را با تزکیه استخوان خرد کن عوض کنم؟ و ....؟ حتی این را هم تا اینجا آمده ام که می شود همینجا قیامتی شد و آن موضوع نسیه تبدیل به حلوای نقد شود. ما با شهواتمان خوش بودیم سر کله شما از کجا پیدا شد کاسه کوزه ما را به هم ریخت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی خدایی را در مقابل خود دیدید که حقیقتاً همه‌ی آمال و آرزوی ما است و او بی‌قید و مطلق است؛ در خود می‌یابیم برای نزدیکی به آن آمال حقیقی باید از قیدها و محدودیت‌ها فاصله گرفت و همچنان نزدیک شد و به گفته‌ی مولوی: «گر تو خواهی حرّی و آزادگی/ بندگی کن، بندگی کن، بندگی». موفق باشید

11686
متن پرسش
باسمه تعالی. سلام علیکم استاد ارجمند: آیا این مطلب صحیح است که ابتدا انسان بهتر است زیارت امام حسین (علیه السلام) برود تا فضایل انسانی در او ظهور کند و سپس به عمره یا حج برود چون در حج یا عمره صفات انسان هر چه باشد (فضایل یا رذایل) بروز می کند؟ اگر ممکن هست مطلب را واضح بفرمایید. تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این حرف‌ها نیست. درویش هرکجا که شب آید سرای اوست. هرکدام که برایت پیش آمد، همه‌ی آن‌چه می‌خواهی برایت ظهور می‌کند و با ظهور نور پروردگار رذایل انسان به عقب رانده می‌شود. موفق باشید

11674
متن پرسش
باسلام و احترام خدمت استاد: دو سالی هست که در گیر این مسأله هستم که من کیم؟ آشتی با خدا و چند کتاب دیگر از شما را مطالعه نمودم در حال حاظر هم فرزندم این چنین باید بود را می خوانم ولی نمی فهمم که آخر من کیم؟ اصلا نمی توانم استعدادهای مربوط به شخصیتم را کشف کنم خیلی هم در گیر این هستم که کاری که انجام می دهم به خاطر توجه و نظر دیگران نباشد اما نمی شود و این مسأله مرا خیلی آزار می دهد. تحصیلاتم سطح سه حوزه در رشته تفسیر می باشد و علاقه عجیبی به آیة الله جوادی آملی و تفاسیر ایشان دارم. از شما بزرگوار می خواهم که مرا راهنمایی کنید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جواب این که می خواهید بدانید چه کسی هستید، شما همان کسی هستید که علاقه به آیت اللّه جوادی آملی دارید. می‌ماند که می‌خواهید در خودشناسی به لایه‌های عمیق‌تری دست بیابید، هراندازه خود را از تعلقات مادی آزاد کنید و خدا را همه‌کاره‌ی امور بدانید بیشتر خود را به معنای حقیقی آن می‌یابید تا إن‌شاءاللّه به وقت‌اش «رسالة الولایه» علامه طباطبایی«رحمة‌اللّه‌علیه» را با شرح جناب حجت‌الاسلام یزدان‌پناه دنبال کنید. موفق باشید

11664
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامي: من كارمند شركت نفت هستم و در جنوب كشور مشغول به كار هستم و ساكن و اهل جنوب هستم. وضعيت كاري من بصورت 2 هفته كار و 2 هفته استراحت است. تصميم گرفته ام كه محل زندگي ام را به مشهد منتقل كنم. يعني 2 هفته كار را در جنوب هستم و 2 هفته استراحت را در مشهد باشم. صاحب فرزندي يكساله هستم و تا 7 سالگي (شروع تحصيل) قصد دارم كه خانواده را در 2 هفته اي كه سر كار هستم با خود به جنوب بياورم و 2 هفته استراحت با هم به مشهد برويم. خانواده با اين برنامه موافق هستند. خواستم از شما مشورت بگيرم كه روي هم رفته اين كار را براي تعالي خود و خانواده صحيح مي دانيد؟ سوال دوم اينكه من با مطالعه كتاب سلوك ذيل شخصيت امام هنوز مطمئن نشده ام كه امام بزرگوار در دوران دهه 40 رويكرد عبور از مدرنيته را داشته اند؟ آيا شما مدعايي بر مطلب خود داريد؟ با سپاس
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم:1- در مورد سؤال اول بنده صاحب نظر نیستم ولی فکر می‌کنم اگر بتوانید در همان منطقه که مشغول کار هستید با محافل دینی و معنوی آشنا شوید راحت‌تر جلو می‌روید 2- شاید مطالعه‌ی کتاب «کشف الاسرار» حضرت امام که در زمان رضاخان نوشته شده کمک کند که ببینید چگونه حضرت امام نگران نفوذ فرهنگ غرب در کشور می‌باشند. موفق باشید. موفق باشید

11666
متن پرسش
سلام: در دین اسلام حد و اندازه عزت نفس چقدر است؟ آیا پیامبران با این که چوپانی می کردند با عزت نفس خود مقابله نمی کردند، یا مثلا در اسلام به افرادی که ملامت کاری انجام می دهند و ظاهر خود را خراب نشان می دهند چرا مخالفت می کند؟ با تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان گوهر خلیفة اللهی دارد و تواضع در مقابل خدا که کار بسیار ارزشمندی است نباید به معنای حقیرنشان‌دادن خود در مقابل خلق باشد. چوپانی حقارت نیست تا بگوییم با این کار با عزت نفس خود مقابله می‌کردند. موفق باشید

11656
متن پرسش
سلام علیکم: در سایت «http://tehna.blogfa.com/post/236» تعدادی فایل با موضوع سکوت از حضرت استاد طاهرزاده مشاهده کردم ولی هرچه کردم نتوانستم آنها را دانلود کنم جز یکی که در سایت راسخون برای دانلود بود با توجه به نیاز بنده به فایل های سخنرانی استاد در این موضوعات باید این فایل ها را از کجا دانلود کنم؟ ضمن اینکه این فایل ها را هرچه گشتم در سایت لب المیزان نیز نیافتم. با تشکر لطفا با توجه به نیاز من به این فایل ها در صورت امکان در اسرع وقت پاسخ را برایم بفرستید mahdi0445@mihanmail.ir
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید به صورت مستقل نتوانید این موضوع را دنبال بفرمایید زیرا در بین طرح آن مباحث پیش آمده است. موفق باشید

11653
متن پرسش
سلام: استاد یک روز سحر خیزی می کنیم و نماز شب فردای همان روز نماز صبحمان هم قضا می شود در حالی که تمام آداب خواب مثل کم خوردن در شب و تخلی و ذکرهای قبل از خواب و ... را انجام می دهم. چه کار کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پس از توجه به جواب سؤال 11650، راضی باشید به تدبیر الهی. موفق باشید

11650
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز بنده به شدت گرفتار خواب هستم و نمی توانم آن را کنترل کنم. اینکه هر ساعتی خواستم به راحتی از خواب بیدار شوم؟ خصوصا برای نمازها. در صورت امکان راهی به من نشان دهید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- غذای خود را در حدّ ممکن کنترل کنید 2- کم‌حرفی را پیشه‌ی خود سازید 3- قلب خود را مشغول کینه‌های مردم نکنید 4- تمرکز بر روی متونی که متذکر معارف الهی است داشته باشید 4- سر شب بخوابید 5- هرشب از خدا بخواهید که بیدارتان کند و از ادامه‌ی این تقاضا خسته نشوید. موفق باشید

11638
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز 1- در جواب به پرسش 11604 فرموده بودین که با قرائت آیه الکرسی و توحید، دعا کنیم. مگر نمی فرمایید مقام نخواستن از خداوند داریم. این مقام، چه است؟ (در شرح نامه 31 توضیحاتی آمده بود اما روشن نشده هنوز) ما که او را حیّ قیوم می دانیم و علیم و بصیر و قدیر است، پس خواستن چرا؟ خواندن او بله امّا درخواست چه جایی دارد؟ 2- آیت الله حسن زاده حفظه الله می فرمودند: جماع، انشاء صورت انسانی ست نه اطفاء شهوت (شبیه به این مضمون). کمی شرح دهید. جزاکم الله جزائا موفورا
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: ما در موقعیت خودمان با تقاضا و خواستن‌ها زمینه‌ی تجلیات رحمت الهی را در امورات‌ خود فراهم می‌کنیم مثل کاری که حضرت سجاد«علیه‌السلام» در مناجات‌ «خمسه ‌عشر» دارند 2- در تکوین چنین است که حضرت آقا فرمودند و لذا خداوند میل حقیقی را در انسان‌ها می‌گذارد تا مسیر انشاء صورت انسانی را فراهم کرده باشد با این‌همه شریعت استفاده از لذّات جنسی را وقتی در مسیر شرعی باشد عامل ایجاد شوق در عبادت می‌داند. موفق باشید

11637
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: ممنونم که به سوال من پاسخ می دهید، من از طریق یکی از اساتید دانشگاه با سایت شما آشنا شدم، من دختری هستم 21 ساله دانشجوی سال سوم پزشکی، چند وقتی است خیلی سردرگم هستم گویا بی هدف روزهایم را سپری می کنم هیچ دیدگاهی راجع به موقعیت خود در دنیا ندارم نمی توانم تعریفی از آینده داشته باشم، من که با زحمت در این رشته قبول شدم الان مثل گذشته تلاش نمی کنم، حتی حس می کنم خدای خودم را هم درست نشناخته ام، نمازهایم دیگر حس و حال گذشته را ندارد، کاملا گیجم فقط می دانم من چیزی که الان هستم، نیستم بیشتر از اینها از خودم انتظار دارم. استاد لطفا مرا راهنمایی کنید. متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن زمان که در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان تدریس می‌کردم به جهت مواجه‌شدن با چنین روحیه‌ای که دانشجویان با بنده در میان می‌گذاشتند؛ مباحث «آشتی با خدا» را مطرح کردم که بعداً به صورت کتاب درآمد. فکر می‌کنم اگر با آن کتاب مأنوس شوید راهی در مقابل شما بگشاید. متن کتاب روی سایت هست. موفق باشید

11628
متن پرسش
با سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد ارجمند: چند سوال از محضر جنابعالی دارم اگه لطف کنید پاسخ بفرمایید کمال تشکر دارم. ابتدا اینکه اگر کسی ظرف وجودی خویش را پاک و طاهر نکرده باشد چه بسا همین آلودگی باطنی به سبب اعتقادات نادرست، سبب این گردد که از مطالب حقه ای که در قرآن و روایات و سایر مطالب دینی آمده، برداشت نادرست مطابق با همان اعتقادات نادرستش کند و برای خود اعتقاد تازه ای بسازد که متاسفانه مطابق با حق نیست از طرفی هم گریزی از این نیست که ما باید با قرآن و ... برای دریافت هدایت مأنوس باشیم پس چه کنیم تا برداشت نادرست نداشته باشیم و در واقع چگونه باید ظرف وجودی را پاک کرد؟ و آن نور توحید که باید به وجود ما بتابد و ما را پاک کند چگونه دست یافتنی است؟ دوم اینکه داشتن استاد کاملی برای طی طریق سلوک ضروری و لازم است. چگونه می توان به چنین استادی دست یافت؟ و راه شناختن ایشان چگونه است؟ آیا جنابعالی استادی برای این منظور معرفی می فرمایید؟ و سوم اینکه، اینکه در روایات ما آمده که جهاد زن خوب همسرداری و فرزند داری است، آیا زن فقط از همین راه به کمال می رسد؟ آیا نیاز نیست همانند مردان برای رسیدن به کمال به دنبال تقویت عقل نظری و عقل عملی خویش برود و از راه مطالعه و .... خویش را تقویت نماید یا اینکه این دو در کنار هم باید باشند؟ بطور کلی می خواستم بدانم خانم ها از چه طریق به کمال می رسند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همین‌که قرآن می‌فرماید: این کتاب برای متقین موجب هدایت است؛ خبر از آن می دهد که اگر کسی بنای طهارت خیال و عقل و قلب داشته باشد قرآن بر اساس فطرت الهیِ چنین انسانی مذّکر او خواهد شد، عمده رویکرد درست است رویکردی که رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» در آن رابطه می‌فرمایند: «َ إِنَّمَا رَهْبَانِيَّةُ أُمَّتِي الْجِهَادُ فِي سَبِيلِ اللَّه‏» رهبانیت امت من جهاد در راه خدا است، چیزی که حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» به این تاریخ برگرداندند و بنده در این مورد عرایضی در جزوه‌ی «نحله‌ی عرفانی علماء نجف» داشته‌ام که خوب است دنبال بفرمایید 2- در این مورد مطالعه‌ی جزوه‌ی «روش سلوکی حضرت آیت اللّه بهجت«رحمة‌اللّه‌علیه» را پیشنهاد می‌کنم 3- امروز شرایط اعتقادی گذشته به هم خورده و زنان نمی‌توانند از مبانی عقلی مستحکم غفلت کنند. عرایضی در این مورد در جواب سؤال شماره‌ی 11602 تحت عنوان «نحوه‌ی حضور زنان در تاریخی که شروع شده» داشته‌ام. موفق باشید

11625
متن پرسش
با سلام و احترام: حدود 5 ماه است که عقد کرده ایم و الحمدلله از ابتدا سعی کرده ایم مبنای زندگیمان را اصول اسلامی بگذاریم. حال می خواهم بدانم که در این دوران زن و مرد چه قرار ها و عهدهایی بین دو نفرشان و خدا قرار دهند، چه مواردی را می توانند برای پیشرفت و سیر معنوی خود سرلوحه قرار دهند؟ همان طور که می گویند که عشق بین زن و مرد قدرت عجیبی دارد که باید در مسیر سیر به سوی خداوند استفاده شود، این عمل چگونه صورت می گیرد و چگونه می توان از عشق و محبت برای پیشرفت استفاده کرد. علاقه مند هستم به صورت مصداقی پاسخ جنابعالی را بدانم. با تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» در قسمت «ازدواج؛ تولدی دیگر» عرایضی داشته‌ام. موفق باشید

11618
متن پرسش
با سلام: منظور از لقاء الله که بعنوان هدف نهایی انسان است دقیقا" چیست؟ اینکه گفته می شود به قرب الهی و وصال الهی برسیم به این معنی است که وجودمان با وجود خداوند یکی شود و نهایت این قرابت و نزدیکی تا کجاست؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان به جایی می‌تواند برسد که جنبه‌ی حقانی همه‌چیز را بیابد و جز حق نبیند و حتی خود را بر اساس جنبه‌ی حقانی‌اش بنگرد که خواجه عبداللّه انصاری در منازل السائرین در قسمت «نهایات» یعنی از منزل 90 تا 100 به‌خوبی آن را تبیین می‌کند. موفق باشید

11593
متن پرسش
سلام علیکم: استاد آیا قبض و بسط نفس فقط مربوط به قلب می شود که گاه شاد و گاه غمگین است؟ آیا قبض و بسط نفس مربوط به عقل هم می شود؟ چون بنده بعضی مواقع که در مورد موضوعی فکر می کنم متوجه عمق و مقصود آن موضوع نمی شوم و خسته می شوم و دیگر در موردش فکر نمی کنم، اما بعدا که دوباره به آن موضوع فکر می کنم براحتی متوجه مقصود و عمق آن موضوع می شوم و تعجب می کنم که چرا دفعه قبل آن موضوع را درک نکردم. اگر قبض و بسط شامل عقل هم می شود راه بیرون آمدن از قبض عقلی چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فرق نمی‌کند نفس ناطقه بعضاً که آمادگی پرواز دارد هم عقل بهتر مطالب را درک می‌کند و هم قلب، اگر قلب در صحنه باشد قلب در بسط قرار می‌گیرد و اگر عقل در صحنه باشد و موضوع مورد نظر عقلی باشد، عقل در بسط قرار می‌گیرد. هراندازه خود را گرفتار آرزوهای دنیایی نکنیم و پرحرفی را کنار بگذاریم، عقل و قلب منوّر به بسط می‌شوند. موفق باشید

11605
متن پرسش
به نام خدای محمد (ص). سلام علیکم: حقیر تا اینجا که دروس شما را جلو آمده ام متوجه نقص خود در ندانستن و اشتباه فهمیدن، فهمیده ام و در مرتبه بعد به این فهم دوم هم آگاهی به نفهمیدن و ندیدن آگاه شده ام و این سسله نفهمیدن بعد از هر مرتبه فهم و آگاه شدن به نفهمیدن هم آگاهم و به این آگاهی هم، آگاه به ندانستن موضوع کما هی هم آگاهم. حال می پرسم حالا که قرار است در هر مرحله در نفهمیدن باشم و در هر مرحله از بودن، باز هم در نفهمید باشم چه امیدی هست برای فقیر الی الله بودن و به خدای پیامبر نرسیدن. چه دلیلی دارد که من در معارف ادامه دهم؟ من که همش دارم می فهمم که نمی فهمم این که هیچ کمالی برای آن متصور نیست؟ حال چرا هر لحظه در زندگی فقط به سمت نقص و نفهمی بروم مگر بیکارم برای خود به جای کمال نقص بیاورم در صحنه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر کاری جز این داری که بفهمی به خودی خود هیچ نمی‌فهمی مگر آن‌که خداوند به لطف خود مددی بکند. چرا که فرمود: «العِلمُ نورٌ يَقْذِفُهُ اللَّه في قلب مَنْ يَشاء» علم نوری است که خداوند به قلب هرکس خواست می‌اندازد. اگر این مطالعات همراه با رعایت حقوق افراد و عبادات باشد مقدمه می‌شود تا خدا لطف کند و ما را منوّر به علم نماید. موفق باشید

11590
متن پرسش
سلام: لطفا بگویید تزکیه چیست؟ چه نوع تزکیه ای کنم تا بیشترین ثمره را بگیرم؟ سخت ترین تزکیه چیست؟ خواهشا یک کتاب درباره تزکیه معرفی کنید؟ (هم از خودتان و هم از دیگران) ده نکته را خوانده ام.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیت اللّه شجاعی سه جلد کتاب تحت عنوان «مقالات» دارند، در این مورد بسیار مفید است، بنده نیز آن را شرح کردم. سی‌دی شرح صوتی آن را می‌توانید از مسئول این کار در گروه فرهنگی المیزان یعنی جناب آقای مهندس نظری بگیرید. شماره‌ی ایشان 09136032342 می‌باشد. موفق باشید

نمایش چاپی