بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: زن ، ازدواج ، خانواده، مرد

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
32859
متن پرسش

بسم اللّه... سلام علیکم ...

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابداً نباید حساسیت نشان دهید. احساساتِ پدر بزرگ و مادر بزرگ آنها ماورای این حرفها، جانِ این کودکان را تغذیه می‌کند و آنان احوالات خوشی را به آن کودکان هدیه می‌نماید. موفق باشید

32853
متن پرسش

سلام استاد بزرگوار: ایام به خیر. استاد من سالها دغدغه ندانستن وظیفه ام را داشتم و همه اش در جا می‌زدم. تا روزی که به لطف خدا حج بیت الله الحرام نصیبم شد و وظیفه برایم روشن شد الحمدلله الان مدتی است که وظایف گوناگونی روی دوشم احساس می‌کنم (اعم از مادرداری، همسرداری، بچه داری و وظایف اجتماعی) اما در حد و حدود این وظایف مستأصل شده ام. تا فرزند جدید می آوریم نگران نرسیدنم به مادر هستم تا مشغول نوشتن می‌شوم نگران نرسیدن به بچه ها تا مشغول هماهنگی و شرکت در جلسات مرتبط با موضوع جمعیت می‌شوم نگران نرسیدن به همسر و... این گونه است که انکار در حال زندگی نمی‌کنم و در لحظه نمی‌دانم به کدام عمل برسم و چطور بین وظایفم جمع ببندم. موقع انجام دادن هر وظیفه نگران وظایف دیگر هستم و به فکر گذشته یا آینده و لذت عمل به وظیفه را نمی‌چشم. استاد میشه بهم وقتی بدهید حضوری در این موضوع خدمت برسم و بیاری خدا قلبم از نور کلامتون روشن بشه؟ ممنون که دعامون می‌کنید. عاقبت تون به خیر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نیاز به ملاقات حضوری نیست. بیشتر باید به حضوری که در سوره مرسلات بحث شد، توجه کرد. به همان معنایی که «کاری از کاری بازمان ندارد» و این یعنی حضورِ  توحیدی که در وصف حضرت حق مولایمان علی «علیه السلام» می فرمایند: «لَا يَشْغَلُهُ شَأْنٌ عَنْ شَأْنٍ » کاری او را از کاری باز نمی دارد زیرا در مقام توحید هر چیزی در اندازه خودش مدّ نظر انسان قرار می گیرد. به همان معنایی که عقل و شرع جایگاه هر چیزی را روشن می کنند. آری! کار آسانی نیست ولی سلوک توحیدی خود به خود چنین احوالی را برای انسان پیش می آورد و حتی به الهاماتی مفتخر می گردد. عمده استقرار در همان حالت توحیدی است که به تعبیر آیت الله حسن زاده موجب می شود تا «دست در کار و دل با یار» باشد.  موفق باشید

32846
متن پرسش

سلام علیکم استاد گرامی: شما جایی فرمودید (عین عبارات را فراموش کرده ام) که انقلاب ما انقلاب فقهی نبود. لطفا این موضوع را در بستر مسائلی مانند حجاب و موسیقی و... برای بنده تبیین بفرمایید. خداوند به شما خیر بدهد.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که می‌دانید اسلام در عقاید و اخلاق و احکام برای انسان شکل گرفته است و به همین جهت باید با همان وسعت عقاید و اخلاق و احکام در میان باشد. سخن منتقدین بعضاً به ما آن است که ما تنها وجه فقهی اسلام را در انقلاب حاکم کردیم. در حالی که موضوع حجاب و موسیقی دو امر از امور فقهی است و می‌شود کسی کلیت انقلاب اسلامی را پذیرفته باشد ولی در عین حال احکام حجاب و موسیقی را نپذیرد. به نظر می‌آید روش مقام معظم رهبری بهتر است که سخت‌گیری نمی‌کنند، نه این‌که منکر موضوع باشند. زیرا بالاخره ظاهر دینی هم در جای خود مهم است.
به این صحبت مقام معظم رهبری با علمای خراسان شمالی توجه شود، راه‌کارهای خوبی در آن نهفته است آن‌جایی که فرمودند: «خودتان را مجهز کنید. مسلح به سلاح معرفت و استدلال کنید، بعد به این کانونهای فرهنگی - هنری بروید و پذیرای جوانها باشید. با روی خوش هم پذیرا باشید؛ با سماحت، با مدارا. فرمود: «و سنّة من نبیّه»، که ظاهراً عبارت است از «مداراة النّاس» ؛ مدارا کنید. ممکن است ظاهر زننده‌ای داشته باشد؛ داشته باشد. بعضی از همینهائی که در استقبالِ امروز بودند و شما - هم جناب آقای مهمان‌نواز، هم بقیه‌ی آقایان - الان در این تریبون از آنها تعریف کردید، خانمهائی بودند که در عرف معمولی به آنها می‌گویند «خانم بدحجاب»؛ اشک هم از چشمش دارد می‌ریزد. حالا چه کار کنیم؟ ردش کنید؟ مصلحت است؟ حق است؟ نه، دل، متعلق به این جبهه است؛ جان، دلباخته‌ی به این اهداف و آرمانهاست. او یک نقصی دارد. مگر من نقص ندارم؟ نقص او ظاهر است، نقصهای این حقیر باطن است؛ نمی‌بینند. «گفتا شیخا هر آنچه گوئی هستم / آیا تو چنان که می‌نمائی هستی؟».  ما هم یک نقص داریم، او هم یک نقص دارد. با این نگاه و با این روحیه برخورد کنید. البته انسان نهی از منکر هم می‌کند؛ نهی از منکر با زبان خوش، نه با ایجاد نفرت. بنابراین با قشر دانشجو ارتباط پیدا کنید.»  
ملاحظه کنید رهبر معظم انقلاب نخواستند نفی دستورات فقهی بکنند بلکه خواستند متذکر این امر شوند که بعضاً باید امور دیگر را نیز مد نظر قرار داد. موفق باشید

 

 

32838
متن پرسش

با سلام خدمت استاد بزرگوار: من در طی چند سال اخیر اعتقادات خود را تغییر دادم. الان در شرایطی هستم که شاید می توان گفت تنها محجبه در میان اطرافیان هستم. به شدت از عجب و کبر در وجود خود می‌ترسم. می‌خواستم علامت یا نشانه ای بفرمائید تا بدانم دچار عجب هستم یا خیر و این که درمان آن چیست؟ دوم آن که من برای ترک گناهان زبانی خیلی تلاش می کنم، ولی با توجه به زندگی تلخ گذشته، خیلی کم در این مورد موفق می شوم. لطفا من را در این مورد راهنمایی بفرمائید و نسخه ای برای درمان این بیماری به من بدهید. سوم این که با توجه به اختلاف اعتقادی من با اطرافیان و خانواده ام و با توجه به زن بودنم، سالهای سال است که موفق به زیارت کربلا و مشهد نمی شوم و گاهی از شدت دلتنگی بسیار گریه می کنم. هر چه تفکر می کنم دلیل این بی سعادتی را پیدا نمی کنم که چرا ائمه ی بزرگوارش من را قابل نمی دانند و مرا به حضور خود نمی طلبند. لطفا من را در این مورد راهنمایی بفرمائید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. باید مواظب باشیم در ازای توفیقی که از طرف خداوند نصیب ما می‌شود، بقیه را در ذهن و گفتارمان تحقیر نکنیم در عین آن‌که اعمال غیر شرعی آن‌ها را بد می‌دانیم ولی نه خودِ آن‌ها را، زیرا امید بیداری و اصلاح در انسان‌ها همیشه هست، مگر آن‌هایی که آگاهانه بنای مخالفت با حقیقت را دارند. اکثراً مردم، جاهلِ قاصرند و مطمئن باشید چیزی نمی‌گذرد که اکثر آن‌ها متذکر می‌شوند و در آینده بسیاری از این نوع افراد، خود را پاره‌های تن انقلاب و شهدا می‌یابند. ۲. به همین تقدیری که برایتان پیش آمده است، راضی باشید إن‌شاءالله عطش زیارت اولیاء الهی در جای خود بسیار کارساز است. موفق باشید

32835
متن پرسش

با سلام استاد عزیز و گرامی: یک سوال مدتها ذهن مرا به خود مشغول کرده است. همیشه می‌خوانم که فلان عالم در اثر احترام به پدر و مادر به مقاماتی رسیده اند. از آن طرف وقتی زندگی علما را می‌بینیم، متوجه مراتب بالای اخلاقی و اعتقادی والدین بزرگوار ایشان می شویم. من در خانواده ای بزرگ شده ام که از کودکی اهمیتی به مسائل اعتقادی نمی دادند و در کل رفتار بسیار نامناسبی با فرزندان خود داشتند و این مشکلات اثرات فراوانی بر روحیه و زندگی جوانی ما گذاشت. من تلاش فراوانی برای حفظ حرمت می کنم. ولی باز هنگام آزار و تندی از سوی آنها بی طاقت می‌شوم و تندی می کنم و گاهی به عدالت خدا شک می کنم که چرا پدر و مادری که روح و روان فرزند خود را آزار داده اند، اکنون فرزند محکوم به سکوت و خوش رفتاری است و با کوچکترین اعتراضی درهای رحمت به روی او بسته می‌شود. این موضوع من را در مسیری که در پیش گرفتم تا به معرفت و شناخت خدا برسم، دچار ناامیدی شدید می کند. ممنون میشوم من را راهنمایی بفرمائید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته اساتید اخلاق و سلوک، آن کس که در خانواده‌ای دور از توحید با همت بلند خود، یک قدم به سوی توحید بردارد، صدها برابر جلوتر از آن کسی است که در فضای توحیدی خانواده قدم‌هایی به سوی توحید برداشته باشد و از این جهت باید بسیار امیدوار باشید که خداوند چگونه در دل چنین شرایطی محبّت خود را در جان‌تان ایجاد کرده است. موفق باشید

32802
متن پرسش

استاد بزرگوار سلام: اول بابت سوال سطحی و بی مقداری مثل این سوال، با توجه به سطح والای شخصیت شما پوزش می طلبم. ولی در شرایطی قرار دارم که مجبور شدم این سوال را برای شما ارسال کنم. زندگی من مثنوی هفتاد من کاغذ هست، ولی نکته ی مهم این است که من در طی چند سال اخیر در اعتقادات و حجاب خود تغییراتی ایجاد کردم و سعی کردم مطابق احکام دین، رعایت کنم. ولی از سمت همسرم بابت این تغییرات به خصوص حجاب به شدت مورد آزار هستم. ولی با تن بیماری که نتیجه ی سالها سختی و فشار در این زندگیست، تلاش می کنم تا بر اعتقادات خودم باقی بمانم و بهترین رفتار رو با همسرم داشته باشم. ولی متاسفانه این حجم فشار و آزار، باعث شده که رفتار تند و تلخی با کودک معصومم داشته باشم و هر چه تلاش می کنم تا با فرزندم خوش رفتار و صبور باشم، از نظر روحی و جسمی کم می آروم و شب ها با اشک و غم فراوان به خاطر پشیمانی از خشم و خشونت نسبت به فرزندم، به خواب می روم. زمانی که از همسرم دورم رفتار بسیار خوب و مناسبی با فرزندم دارم ولی می‌دانم جدایی نیز به صلاح نیست. خیلی دعا کردم خدا به تن من شفا بدهد تا بتوانم این مصائب را به بهترین نحو بگذرانم، ولی نمی دانم چرا صلاح خدا بر بیماری من است. گاهی از خدا می خواهم تا اگر نبود من به فرزندم آرامشی می‌دهد، عمر من را به سر برساند. لطفا من را راهنمایی نمایید تا بدانم چگونه بر آزارهای همسرم صبر کنم، بدون آنکه آزاری به فرزندم برسانم؟ ممنونم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به حضور و بقایی نظر کنید که در بیکرانه وجود خود در آن حضور و بقاء حاضرید. و در همین راستا مانند دریایی گسترده و لطیف خواهید بود که با سعه صدر تمام با همسرتان برخورد می‌کنید بدون هرگونه مشاجره‌ای و فرزند خود را نیز چون دریایی که رودها را هرچند گل‌آلود باشند در بر می‌گیرد، در بر می‌گیرید. موفق باشید

32801
متن پرسش

بسمه تعالی سلام علیکم و رحمت الله. یکی از مسائل امروز رعایت قوانین مختلف در کشور است. به عبارتی عمل به قوانینی که وضع شده اند در بسیاری از موارد شاید بتوان گفت ناممکن است. مثلا فرض بفرمائید شما به دلیل مسئله ای کاملا موجه به جلسه امتحان دیر رسیده اید و تنها راه برای توجیه غیبت برای شما این است که یک گواهی پزشکی مبنی بر کسالت بیاورید در حالی که دلیل عدم حضور شما در جلسه امتحان چیز دیگری است. این مسائل در کسب و کار فراوان رخ می دهد و با دیدن این مسائل دست و دل بنده به خیلی از کارها نمی رود و همین باعث فاصله گرفتن از بسیاری از فعالیت های اقتصادی شده است. البته هیچ کدام از این مسائل ربطی به حلال و حرام های اولیه شرعی و یا مسئله حق الناس ندارد. تنها مسئله عدم رعایت نص صریح قوانین است که واقعا عدم رعایت آن ها نیز نه موجب حق الناس می شود و نه به خودی خود یک حرام شرعی است. با توجه به مطالب بالا، آیا می توان گفت که نباید به صرف این مسائل خیلی در این موارد ریز شد و خود را از فعالیت های اقتصادی محروم کرد؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده باید سعی کرد در زندگی مسیری را انتخاب کنیم که با چنین چالش‌هایی روبه‌رو نگردیم. زیرا به هر حال مسیر طلب رزق، آن‌هم رزقی که حضرت ربّ العالمین از قبل برای ما تقدیر فرموده، نباید همراه با چنین اموری باشد. موفق باشید

32795
متن پرسش

با سلام خدمت استاد گرامی: به نظر شما اگر من وضع مالی خوبی داشته باشم آیا کار درستی هست که در طول زندگی خود بیش از یک بار به حج تمتع بروم؟ همانطور که می‌دانید در این زمانه، نزدیک به یک میلیون نفر در نوبت اعزام هستند. آیا من می‌توانم فیش تمتع را در بازار آزاد خریداری کرده و دو تا سه بار به تمتع مشرف شوم؟ اینکه در دعاهای ماه رمضان از خداوند تقاضا می‌کنیم حج و زیارت قبور ائمه را در هر سال نصیب ما کند آیا برای این دوره و زمانه هم صدق می‌کند یا مخصوص زمان قدیم هست که برای اعزام به حج، نیازی به ثبت نام نبود و کشورهای اسلامی محدودیت سهمیه نداشتند؟ در ضمن، به توفیق الهی اهل کمک به فقرا هستم. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که می‌فرمایید آن شرایط برای سفر حج آن‌چنان ازدحامی را که منجر به نوبت‌دادن باشد، پیش نمی‌آورده . از آن گذشته امروز ما در شرایطی هستیم که حج‌ها در پیش داریم چه از جهت زیارت مشهد و کربلا، و چه خدمت به انسان‌های آبرومندی که حتی برای ازدواج دختران‌شان مشکل تهیه جهیزیه دارند. موفق باشید

32792
متن پرسش

سلام علیکم خسته نباشید. می‌خواستم نظر شما رو در مورد کار کردن طلاب بدونم . ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید طوری باشد که شخصیت علمی آن‌ها و تعمقی که باید در علوم مربوطه داشته باشند، ضربه نخورد. زیرا بالاخره زندگی طلبگی همواره با سادگی و کم‌خرجی همراه بوده است. موفق باشید

32764
متن پرسش

سلام استاد: من پرستارم ودر بخش اورژانس مشغول هستم. خواستم بپرسم واسه نماز شب خوندن که باید وقت بذارم و باید از جمع همکارا جدا شم از لحاظ شرعی مشکلی نداره؟ شاید فشار کار روی اونا زیاد شه یا ارباب رجوع معطل شه لطفا یه راهکاری بهم بدین چون نمیخوام کسی متوجه شه و از طرفی وقتم آزاد شه ک نماز بخونم. ممنون میشم جواب بدین.🙏

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر موجب فشار روی همکاران‌تان می‌شود نباید آن عمل مستحبی را انجام دهید. ولی می‌توانید در حین حرکت نیز نماز خود مثل نماز شب را انجام دهید و رکوع و سجود آن را با اشاره سر به پایین به عنوان رکوع و پایین آوردن سر و قراردادن پیشنانی روی مُهری که به پیشنانی نزدیک می‌کنید، سجده را انجام دهید. اگر هر ۱۱ رکعت برایتان مقدور نیست، قسمت شفع و وتر را انجام دهید. موفق باشید  

32762
متن پرسش

سلام: بنده استعداد تحصیلی خیلی عالی داشتم منتها راه رو درست تشخیص ندادم عین همه دوستام تجربی خواندم و تا سال کنکور رتبه ممتاز بودم اما به دلیل دور شدن از خدا دیگه نتونستم درس بخونم و تا چند سال درگیر بازی های دنیا بودم، بالاجبار برای فرار از سربازی ی رشته ای در دانشگاه خوندم ک علاقه نداشتم. با مطالعات بعضا جانبی تازه فهمیدم چقدر دچار انحطاط و غفلت شدم و مدرنیته که تجسم نفس اماره است چقدر منو بلعیده. آیا راه بازگشتی هست؟ من فهمیدم که وظیفه ام برای تمدن سازی و کار برای امام زمان اشتغال در حوزه است اما مشکل نداشتن شغل بهم فشار میاره از ارگان های نظامی جذب بشم چکار کنم؟ آیا کار علمی کردن با اشتغال در اداره قابل حمع هست؟ اگه جذب این نهاد بشم راحت‌تر میتونم ازدواج کنم. اما می‌ترسم عاقبت بخیر نشم که وظیفه اصلی ام رو انجام ندادم و درگیر کارمندی شدم. تو رو خدا راهنمایی کنید. خیلی کلافه ام.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اسلام آمده است تا ما در دنیا زندگی کنیم نه آن‌که به اسم اسلام و کسب معارف اسلامی، زندگی را ترک کنیم. با توجه به این امر به خوبی می‌توانید وارد شغلی شرافتمندانه بشوید و در کنار آن معارف الهی و حضور در انقلاب اسلامی را دنبال فرمایید. پیشنهاد ما دنبال‌کردن سیر مطالعاتی موجود در سایت «لُبّ المیزان» است. موفق باشید

32750
متن پرسش

سلام علیکم و رحمت الله: ان شاءالله طاعات و عبادات قبول باشه و عیدتون هم مبارک. دختر ۲۲ ساله ای دارم دانشجوی رشته ی ریاضی. الحمدلله پایبند به دین عزیز هست. و بعلت اینکه اطرافیان پسر تحصیلکرده ندارند همه خواستگارانش عادی هستن و خیلی تمایلی بهشون نداره حالا یه طلبه ای به خواستگاری آمدن .ولی همین رو هم قبول نمیکنه به خاطر جو بدی که در مورد این قشر د ر جامعه وجود داره وگرنه خودش خیلی ناراضی نیست. چطور باهاش حرف بزنیم تا فانع بشه. خدا خیر به شما بده که این پیام‌ها رومیخونین.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال زندگی باید در مسیر تعادل دنیا و آخرت باشد و در این رابطه باید با خواستگاران مواجهه شد که آیا در این فضا، زندگی را جلو می‌برند یا نه؟ و بیش از این نباید سخت‌گیری کرد. موفق باشید

32743
متن پرسش

با سلام و ارادت خدمت استاد بزرگوار: طاعات و عبادات مقبول در گاه احدیت. استاد در زمانه ای قرار داریم که روح پرسشگری در افراد خیلی زیاد شده و با هر کسی در هر سن سالی که صحبت می کنیم انگار روحشان مملو از پرسشهایی است که در طول سالیان به آنها فکر می کرده اند و الان به یکباره جوشش گرفته و دنبال پاسخ هستند، یکی از این پرسشها که مطرح شد را خدمتتان عرض می کنم شاید در نگاه اول موردی پیش پا افتاده باشه ولی به دنبالش سوالات دیگری را در ذهن می آورد که گاهی جنبه مبنایی پیدا می کند، چرا در دوران عادت ماهانه که یک تغییر فیزیولوژی در بدن و لازمه حیات بشر و نشانه سلامت ساختار فیزیکی اندام زنانه و تولید مثل است دختران وزنان از بعضی عبادات به خصوص نماز، (عبادتی که در هیچ‌ حالی جز این حالت از انسان ساقط نمی شود) محروم هستند؟ چرا در مکانهای مقدس مثل مساجد و حرمها نمی توانند رفت و آمد کنند؟ چرا این گونه با این مسئله طبیعی برخورد شده؟ به طوری که به خصوص دختران نوجوان و جوان در این ایام احساس تحقیر می کنند، احساس می کنند در موردتغییر جسمی که دخالتی هم در آن ندارند مورد اهانت و محرومیت قرار گرفته اند و می پرسند چرا این تغییر و حالت ناپاکی به حساب می آید؟ من نتوانستم پاسخی قانع کننده بدهم. استاد این گونه سوالات را چه طور باید پاسخ داد؟ چون اگر پاسخ اقنایی داده نشود کم کم با توجه به شبهاتی که امروزه فراوان القا می شود به اصل دین اسلام بعضا شک می کنند. لطفا راهنمایی فرمائید و پاسخ اقنایی به این سوال بدهید، سلامتی توفیق روز افزون استاد عزیز را از درگاه حضرت حق آرزو مندم. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید بحث در تفاوت روحیه‌های خانم‌ها در آن موقعیت است و رخصتی که خداوند در إزای چنین تغییراتی در آن مدت برای آن‌ها مطرح می‌کند از آن جهت که روح انسان‌ها در موقعیت‌های مختلف، احوالات مختلفی را در خود دارند؛ خداوند خواسته است تا خانم‌ها در آن شرایط به خود سخت‌گیری نکنند نه آن‌که تحقیری در میان باشد و از این جهت پاسداشتن و احترام‌گذاشتن به دستورات شرع مقدس در آن موقعیت، برکات و ثواب خاص خود را دارد. در این مورد اساتیدی مثل حاجیه خانم لطفی مطالب و نکاتی را مطرح فرموده‌اند که خوب است از طریق شاگردان ایشان آن مطالب را به دست آورید.[1] موفق باشید

[1] - https://www.hamgaman-institute.ir/teacher

32733
متن پرسش

 بسم الله الرحمن الرحیم سلام و عرض رحمت و ادب و احترام استاد گرامی: در روز قیامت که از آن به «یوم ندعوا کل اناس بامامهم» تعبیر شده است مردم با عالمان و اساتید خود فراخوانده می شوند، چرا که یکی از انواع پیشوایی، پیشوایی و امامت علمی است و در آنجا آشکار می شود که متعلمین از شئون وجودی این استاد و عالمند و ندا می آید که یاران سلمان، یاران مقداد، یاران خمینی، یاران علامه طباطبایی حاضر شوند و با هم محشور باشند. در آن روز به شفاعت‌شان محتاجیم و در حال حاضر به رسم ادب الهی دعاگوی شما هستیم. اما یک سوال هم از محضرتان داشتم الحمدلله به لطف الهی و فضل و عنایتش در محضر کلام شما در ماه مبارک رمضان جهانی دیگر گشوده شد از رحمت بی منتهای الهی و معاشقه با حضرت حق در کاممان ریخته شد فقط یک نگرانی همیشه داشته و دارم برای نگهداری این الطاف رحمانی آن هم در ایام عید فطر هست که به رسم دیرینه به شهرستان می‌رویم برای صله رحم در کنار پدر و مادر خود و همسر و خانواده ها، اختیاری برای روزه گوش و ... نیست سعی در روزه زبان از مباح هم عملا مقدور نمی‌شود چون با صله رحم در تضاد می افتد. همیشه حضور در جمعی که انتخابی نیست از بابت نور مومنانه اما لازم شرعی است از بابت دستور دین به صله رحم بنده حقیر را نگران می‌کند و هرچه می‌گویم خدا هست نگران نباش اما هجمه شیطان در این جمع برای غفلت آسیب رسان می‌شود استاد محترم جمع این دو چگونه است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. این را طبیعی بدانید که ما در دل بهارهای معنوی با خزان‌های خطورات روبه‌رو می‌شویم و در دل همین تقابل‌ها، ساخته خواهیم شد آن‌گاه که طمأنینه خود را حفظ کنیم. ۲. به هر حال باید به سوی مردم رفت و در مواجهه با همین مردم، دینداری خود را شکل داد زیرا:

ز آب خُرد، ماهی خرد خیزد / نهنگ، آن بِه که در دریا ستیزد.

موفق باشید   

32723
متن پرسش

سلام: من دختر ٢٩ ساله‌ای هستم که دغدغه‌های اجتماعی مختلفی دارم. به عنوان مثال از ماه رمضان ۳ سال پیش تاکنون مساله محیط‌ زیست ‌و دینداری و ارتباط خیلی نزدیک اینها و غفلت خیلی زیاد ما توجهم رو جلب کرده، و در حد توان در مسیر تغییر سبک زندگی خودم و آگاه‌سازی و فرهنگسازی این موضوع تلاش می‌کنم. این روزها اما مساله‌ی زنان که همیشه گوشه‌ی ذهنم بوده، خیلی برام جدی‌تر شده. مخصوصا اینکه در شرف ازدواج هستم، و بعد از حدود ۱۰ سال که خواستگاران زیادی داشتم، حدود ۳ ماه هست که با یکی از خواستگارانم تا حد زیادی پیش رفته‌ایم و در شرف ازدواج هستیم، و خدا رو شکر از جنبه‌های دینی و اخلاقی و خانوادگی کفویت زیادی داریم و عشق و احساس زیادی هم بینمان شکل گرفته. در این سالها از فعالین مسائل زنان زیاد شنیده بودم که بخاطر ضعف قوانین ایران در برخورد با زنان و بطور خاص در زندگی مشترک و ظلم‌ها و آسیب‌هایی که در مسیرهای قانونی به زنان میشه، شروط ضمن عقد رو جدی بگیرید و ۶ شرط، حق طلاق، حق مسکن، حق تحصیل، حق اشتغال، حق خروج از کشور و حق حضانت رو حتما به عنوان وکالت در ابتدای ازدواج بگیرید. و من هم بعد از مدتی آشنایی، موضوع رو با طرف مقابلم مطرح کردم، و در ابتدا ایشون پذیرفتن، اما الان احساس خوبی به این موضوع ندارن و کمی دچار تردید و نگرانی شدن. ضمن اینکه گرفتن این حقوق، «مهریه» رو هم تحت‌الشعاع قرار میده. شاید حداقل ۳ هفته‌ای میشه که دارم راجع به این موضوعات تحقیق و پرس و جو و تفکر و مطالعه می‌کنم، و متاسفانه هنوز درمانده‌ام. نه متوجه فلسفه‌ی مهریه می‌شوم، و نه این‌همه آزار زنان توسط برخی از مردان رو قابل چشمپوشی میدونم. دوست دارم واقعا نگاه درستی به این مسائل داشته باشم و مطمئن و خوب جلو برم و حتی بتونم الگو باشم برای دیگران و فرهنگسازی کنیم در این زمینه هم، اما فعلا توی کار خودمون موندیم. نمی‌فهمم اگر مهریه صرفا یه هدیه هست، چرا این‌همه عندالمطالبه داره و حتی قبل از تقسیم ارث از مال جدا میشه؟! حتی چرا این هدیه یک طرفه هست و فقط برای زن هست؟! آیا ربطی به بکارت زن و رابطه‌ی جنسی داره که موقع عقد و دوشیزگی اگر کسی بخواد جدا بشه نصف میشه؟ آیا این درسته که برخی میگن یه پشتوانه‌ی اقتصادی هست برای زن به جبران نصف بودن ارث و حتی اینکه در زمان بارداری و بچه‌داری زن نمیتونه مثل مرد کار اقتصادی انجام بده؟ اصلا کی باید میزان مهریه رو مشخص کنه؟ درسته که دختر و پسر خودشون راجع بهش صحبت کنن (چون برای من حس خوبی نداره که بخوام مبلغی مشخص کنم)؟ چرا در روایتی گفته شده زن نیکو کسی هست که مهریه‌اش کمتر باشه؟ مهریه‌ی حضرت زهرا به زمان ما گویا چیزی در حدود ۲۵ سکه بوده، که حدود ۳۰۰ میلیون میشه. اینکه میگن عُرف اون رو مشخص میکنه واقعا یعنی چی؟! چون الان عرف خانواده‌ی ما حدود ۲-۳ میلیارد هست (بین ۲۰۰-۳۰۰ تا سکه). و نگاهشون اینه که اگر روزی زن مجبور به جدایی شد، بتونه زندگیش رو خودش اداره کنه و نخواد دست از پا درازتر برگرده خونه‌ی پدرش. یا حتی بخاطر قانون جدید مهریه و اینکه شاید در عمل سالیانه یک یا دو سکه پرداخت میشه، خیلیا دیگه اون رو بی‌ارزش میدونن و اصرار دارن که اگر پسر ملکی داره، میتونه یه بخشیش رو به نام همسرش کنه به عنوان مهریه. الان جوری سردرگم شدم که نه میدونم تکلیفم با مهریه چیه و‌ نه با شروط ضمن عقد که خانواده‌ها هم تقریبا حس خوبی بهش ندارن و همه میگن این صحبتا رو ابتدای ازدواج نکنید، درحالیکه در همین ابتدای ازدواج تمامی حقوق اولیه‌ی زن ازش گرفته‌ میشه و با حرف نزدن راجع بهش هم چیزی تغییر نمیکنه. دوست ندارم عشق و احساس خوبمون رو در ابتدای مسیر خراب کنیم، اما میخوام تکلیفم رو با زن بودنم و امنیت و عدالت و آرامش و آسایش خودم و همسر آیندم بدونم و تصمیمی بگیریم که به نفع همه باشه. واقعا ممنون میشم که راهنماییم کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسئله بسیار پیچیده و بغرنج است از آن جهت که ازدواج‌های ما در سه حوزه فرهنگی گیر افتاده است. یکی در حوزه فرهنگیِ صدر اسلام با شرایط خاصی که زنان در آن فرهنگ داشته‌اند و دیگر در حوزه فرهنگی خودمان و شرایطی که زنان در دل فرهنگ ایرانی و سنت ایرانی دارند و سوم در حوزه فرهنگیِ جهان جدید که ما از آن جدا نیستیم. و همین امر موجب اختلال در امر ازدواج شده است و همین‌طور که متوجه شده‌اید با بعضی از این شروط ضمن عقد که بیشتر مربوط به این جهان و شرایط امروزین زنان و مردان نیست، کار مشکل و مشکل‌تر شده است و حرف در این مورد بسیار است. بخواهیم و نخواهیم هیچکدام از این شروط ضمن عقد، نه نقشی در استحکام خانواده دارند و نه نقشی در آن‌که اگر زوجین نتوانند با همدیگر زندگی کنند، مانع جدایی می‌شود. از این جهت به نظر می‌آید نگاهِ واقع‌بینانه آن است که همان صفای اولیه را بدون این نوع شرط‌های با بند و وصل و بدون مهریه‌های سنگین حفظ کنیم و هنرِ طرفین آن باشد که تلاش کنند معنای زندگی با همدیگر را درک نمایند و نیازشان نسبت به همدیگر را که هرکدام می‌توانند نقش مکملّی داشته باشند؛ فهم کنند. عرایضی در کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» شده است. موفق باشید

32722
متن پرسش

با سلام و ادب: استاد گرامی این مساله را از این منظر که برای بنده کاملا جنبه سیر و سلوکی پیدا کرده خدمت شما مطرح می‌کنم. مادر بنده تا حدود زیادی نسبت به فرزندانشان حس مالکیت دارند و با اینکه چندین سال از ازدواج من گذشته مایل هستند بسیاری از امور مربوط به زندگی من و فرزندان را بدانند و در مورد آنها نظر بدهند و... این مساله برای من و همسرم آزاردهنده است و اگر چه اوایل با تغافل از کنارش می گذشتیم اما به مرور زمان حس می کنم روی میزان صمیمیت ما با ایشان و محبتی که نسبت به ایشان داشتیم تاثیر گذاشته و چون جایگاه ایشان جایگاه خاصی (مادری) است نگران تاثیر این مساله بر سیر و سلوک خود هستیم. لطفا ما را راهنمایی بفرمایید که چطور می توانیم این موضوع را مدیریت کنیم. بسیار سپاسگزارم. التماس دعا.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال بدون مخالفت با ایشان باید با اغماض نسبت به این نوع دخالت‌ها خودتان و همسرتان زندگی خود را ادامه دهید بدون عصبانیت نسبت به دخالت این نوع افراد. موفق باشید

32696
متن پرسش

سلام وادب: استاد جان شما سرکتاب باز کردن برای امر ازدواج را قبول دارید؟ من این کار راانجام دادم و خیلی از چیزهایی که می‌گفت واقعی بود درصورتی که من اصلا چیزی نگفته بودم از حالات، خلق خو، حتی افکارش که من در جریان بودم و.... ممنون میشم راهنمایی بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید به این امور ورود کرد. عموماً به کمک شیاطین این کار انجام می‌شود و در نهایت نتیجه‌ای جز سرگردانی به‌وجود نمی‌آورد. قرآن را به میان‌آوردن یک بهانه و یک حیله است.  موفق باشید

32692
متن پرسش

جناب استاد سلام علیکم: ارادتمندیم. سایه اتان مستدام. طی چند سال اخیر مدام در وجودم در کش و قوسم از اینکه چرا شغلی دارم که هنوز مزدورم و کارمند و نتوانستم نجات پیدا کنم. یکبار هم تلاش کردم از این وضعیت شغلی خارج بشم اما وضعیت اقتصادی اجازه نداد. الان تو وضعیتی هستم که از آینده ای که میخوام باهاش مواجه بشم ترس دارم. می‌ترسم نکنه تا آخر کارمند بمونم و مزدور این و آن. لحظه و ساعتی نیست که بهش فکر نکنم. اما انگار توان جدا شدن ندارم. انگار به این جای ظاهرا گرم و نرم عادت کردم. (هر چند قطعا آن را نپذیرفتم و ازش متنفرم) انگار راهی به جدا شدن از این وضعیت نمی‌بینم که بخوام پشت پا بزنم به این سکون و انجماد خودم. گاهی فکر می‌کنم در این مدت شاید خدا موقعیتی قرار داده بود و من استفاده نکردم. اما چیزی بذهنم نمیرسه. گاهی میگم «آقا جان تا وقتی چسبیدی به کارمندی و کارگری، فرد موثری برای این انقلاب و جامعه نیستی. چون زوری نداری. به هیچ دردی نمیخوری» و یاس من رو فرا میگیره. استاد راه برون رفتم از این شرایط چیه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید خوب است به این نکته فکر کنید که حضرت امام «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» می‌فرمودند هرکس هرجا که هست سعی کند به بهترین شکل وظیفه خود را انجام دهد تا مورد رضایت الهی قرار گیرد. موفق باشید

32655
متن پرسش

سلام استاد: شرمنده از مزاحمت مجدد درباره سوالی که داشتم در سوال ۳۰۹۵۲ تا حدودی پاسخم را پیدا کردم. اما مسئله ام اینست که گویی جنگ بین دنیا و آخرتم مرا سخت گرفتار و ملول کرده، ازطرفی نمی دانم بعنوان یک خانم در جمع ها و جامعه مثلا لباسهای مشکی و ساده باید بپوشم که نظر نامحرم جلب نشود یا لباسی بپوشم که مثلا قشر نوجوان را هم جذب کند و دلزده نکند؟ که در اینصورت حکم آن را در نظر نامحرمان نمی دانم، البته گویا آنچه باید افراد را جذب کند منزلت من باید باشد نه این امور؛ اما من نمی توانم تعادل را دریابم نهایتا این مسئله ی لباس، گاهی برایم وسواس فکری پیش می آورد و خودش غفلتی برایم شده که مزاحم شما شدم راستش حتی مثلا با چادر که هستم روسری غیر از رنگ مشکی جلوی نامحرمان سختم هست و نمی دانم درست است و مشکلی ندارد یا نه، یا من وسواس دارم؟ افسوس ها دارم که چرا اینقدر به جای تعالی، ارزش سیر و بودنم را تخفیف داده ام و می دهم، که به جای کسب لباس تقوی و پیروی از صاحبان سیره، خودم را اسیر خودم کرده ام ، که ندانستم «ان العزه لله جمیعا» استاد اگر بطور مثال عفو کامله ی الهی به من برسد آیا در آنصورت خجلت زدگی کارها و غفلت هایم نابود می شود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! نباید تا این حدّ حساس بود بالاخره مؤمنین باید خوش‌سلیقه باشند و در ظاهر آن‌ها، آن زیباییِ طبیعی و خوش‌سلیقگی معلوم شود. آنچه مورد تأیید نیست حالتی است که به طور غیر طبیعی رنگ‌های لباس ذهن‌ها را به خود مشغول کند مثل آن‌که کسی به جای روسری روشن به رنگ صورتی، روسری روشن به رنگ قرمز جیغ داشته باشد. در این موارد خوب است به جزوات مربوط به «زن» که روی سایت هست رجوع شود. موفق باشید

32628
متن پرسش

سلام استاد عرض ادب و خسته نباشید. یه سوال داشتم به نظر شما بهترین روش برای جلوگیری از ارتباط دختر و پسر نامحرم چیست؟ چگونه والدین و مربی می‌توانند تو این امر کمک کند به نوجوان؟ بی زحمت اگه میشه چند تا پیشنهاد و روش رو توضیح بدید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید اگر متوجه حضور خود از طریق معرفت نفس در عالم معنویت بشوند، امر بزرگ‌تر و حقیقی را جایگزین امری کرده‌اند که بالاخره در آن توهّم در میدان است بخصوص اگر در مباحث معرفت نفس، افق حضور خود را در عالم شهدا تعریف کنند ودرآینده قدسی که در پیش رو دارند. موفق باشید

32627
متن پرسش

سلام استاد: طاعات قبول. اگه بنا باشه داخل ایران سفر برید به کجاها سر می‌زنید و چرا؟ میشه پنج مورد یا بیشتر را به ترتیب الویت و ذکر چرایی نام ببرید؟  با در نظر گرفتن شرایط سفر خانوادگی و حضور فرزندان متعدد زیر ده سال ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: غیر از سفر مشهد و قم و یا زیارت حضرت علامه حسن‌زاده در روستای «ایرا»، و یا شهر کرمان و زیارت حاج قاسم؛ خیلی اهل سفر نیستم. آری! در مسیر مشهد زیارت مرحوم مدرس و یا زیارت مرحوم ملاهادی سبزواری در سبزوار پیش‌آمدِ خوبی برای بنده بوده است. و در قم زیارت علمای قبرستان شیخان مثل جناب ملکی تبریزی و یا حاج میرزاعلی‌آقای شیرازی، نعمتی است. موفق باشید

32617
متن پرسش

عرض سلام و ادب استاد محترم: حقیر و تعدادی از دوستان مدتی است که متمرکز بر بحث اخلاق حسنه شدیم و شرح دعای مکارم حضرت عالی را گوش می دهیم و تلاش می کنیم بیشتر بر این امر توجه داشته باشیم. با این حال بنده به شخصه با وجود توجه به امر حسن خلق، همچنان پیشرفت چندانی در ارتباط با نزدیکترها یعنی فرزند و همسر حاصل نمی شود. سختی شرایط و... باعث می شود رفتار یا گفتاری رخ بدهد که بعد پشیمانی حاصل شود. جالب اینکه از وقتی این تمرکز بر دعای مکارم را شروع کرده ایم، جلوه های مختلفی از منیت و بدخلقی برای انسان نمایان می شود که تا به حال به چشم نمی آمد و گاه امید به موفقیت را بسیار کم می کند. ماه مبارک باشد، هر روز تلاش بکنی و متاسفانه باز هم همان برخوردها تکرار بشود، کم کم این تصور را ایجاد می کند که انگار این ماجرا درست بشو نیست و امثال حقیر بهره ای از درک شب قدر نخواهیم داشت. از شما می خواهیم اگر نکته ی راهگشایی وجود دارد تا از این ظلمت در بیاییم بفرمایید و برای اسیران زندان سوء خلق در این شبها و روزها دعای خیر را دریغ نفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید با گشودگیِ خود متوجه انسانیت گشوده انسان‌ها باشیم و به امروزشان که چندان در آن گشودگی‌ حاضر نیستند، نظر نکنیم، به فردا و فرداهایی از حضور آن‌ها توجه کنیم که بیش از امروزند. موفق باشید

32615
متن پرسش

خادمان قرارگاه خدمت رسانی مردمی شهید والامقام آقا مصطفی ردانی پور در نظردارند با توجه به اوضاع نامناسب اقتصادی موجود و عدم بضاعت عده ای از خانواده های عرصه جهاد فرهنگی و همچنین مدافعان حرم اتباع؛ با توجه به ایام ماه مبارک رمضان و در راستای اجرای فرامین مقام معظم رهبری مدظله العالی در زمینه مواسات مومنانه اقدام به جمع آوری کمک های مردمی و توزیع آن بصورت اطعام غذای گرم و بسته ارزاق جهت رفع گوشه ای از مشکلات این خانواده های آبرومند داشته باشند. لذا از جنابعالی تقاضامندیم درصورت صلاح دید توصیه های ارزشمند خود را جهت هر چه بهتر انجام دادن این امر مهم مرقوم فرمایید. با تشکر.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این کار تنها یک عمل خیر و ثواب نیست، نوعی حضور در تاریخی است که با انقلاب اسلامی شروع شده از جنس حرکت امام علی «علیه‌السلام» که همیانِ غذا را بر دوش می‌انداختند تا نشان دهند فرزندان اسلام چه اندازه نسبت به مشکلات مردم حساسند. در این مورد رفقایی که مایلند به عزیزان و خادمان قرارگاه خدمت‌رسانیِ مردمی شهید ردانی کمک نمایند، می‌توانند کمک‌های خود را به شماره کارت 6037997324144840 به نام آقای نجوکی واریز نمایند. موفق باشید.

32575
متن پرسش

سلام و ادب و اوقات به خیر: خانم هایی که مشغول تحصیل هستند، آیا باید از تقاضا و دریافت هزینه از والدین خود خجالت بکشند؟ یعنی این احساس شرم  و گاهی عذاب وجدان که در مقابل والدین  برای دریافت هزینه ای دارد حق است و الهی یا آزار شیطان است؟ آیا حال که وظیفه داشتن درآمد را ندارد باید تمرکز کامل خود را روی معارف و دروس خود بگذارد و یا یافتن و تلاش برای پیدا کردن شغل و درآمد مستقل را جزء اهداف خود قرار دهد؟ یا آینده خود را به خدا بسپارد و وظیفه علمی طلبگی خود را به درستی انجام دهد؟ درآمد مستقل داشتن برای خانم ها چه جایگاهی دارد؟ گاهی حس می‌کنم باید سریع تر وارد فضای کسب درآمد شد و گاهی به این معارف نگاه می‌کنم و دو روزه دنیا. راهنمایی راهگشای بفرمایید ممنون می‌شویم. اصلا باید به پس انداز فکر کرد و یا با همان انفاق ها و قرض های کوچک راه آینده را گشود و تامین کرد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در این‌که در شرایط خود باید تقدیر الهی را احساس کرد و چندان خود را گرفتار توهّمات ننمود؛ بحثی نیست و از این جهت نباید امثال جنابعالی دغدغه کسب درآمد داشته باشید. زیرا بالاخره خداوند چنین شرایطی را پیش آورده تا بهره لازم را از زندگی خود ببرید و خداوند کسی که در مسیر کسب علم قدم بگذارد نسبت به زندگیِ دنیایی‌اش تنهایش نخواهد گذارد و لذا جایی برای شرمندگی نسبت به وابسته بودن به درآمد والدین، نمی‌‌ماند این خداوند است که رزق افراد را بعضاً در سفره دیگران از جمله در سفره والدین‌شان قرار می‌دهد. آن‌ها باید شاکر باشند که محل رزق فرزندان‌شان شده‌اند و شما هم باید شاکر باشید که خداوند از طریق والدین که منّتی بر شما نمی‌گذارند، رزق‌تان را می‌رساند. با آرامش و شادی تمام همین نحوه حضور را باید درک کرد.آری! طبیعی است که بعضاً راه‌های رسیدن رزق، تنگ است و بعضاً گشوده، و این هیچ ربطی به ما ندارد. موفق باشید

32567
متن پرسش

با سلام و احترام: من در معیارهای ازدواج دچار مشکل شده‌ام. با دوستم که حرف می‌زدم بسیار سختگیرانه با من صحبت می‌کردند و می‌گفتند باید دختری که انتخاب می‌کنی از لحاظ رعایت مسائل دینی یک پله از خودت بالاتر باشد تا بتواند تو را رشد دهد. اما من با نظر ایشان مخالفم و معتقدم لزومی به این مسئله نیست و حتی ممکن است کسی که ظاهرا از شما کمتر رعایت مسائل را می‌کند شخص مناسبی برای ازدواج با شما باشد. می‌خواستم نظر استاد را در این مورد بدانم. سوال دوم اینکه آیا ما می‌خواهیم با مرجع تقلید ازدواج کنیم که مبری از هرگونه ترک واجب یا عمل به حرام باشد یا با کسی که از نظر اخلاق و رفتار و علاقه بین طرفین مورد پسند شماست، ولو اینکه ایراداتی در التزام به مسائل دینی در ایشان باشد؟ چون خود ما هم طبیعتا مبری از هرگونه گناه نیستیم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نظر بنده نیز به نگاهی که جنابعالی به موضوع فوق دارید، نزدیک است. آری! نهایتاً ما در نسبت با همسر خود بر مبنای شرع مقدس اسلام می‌توانیم در موضوع رعایت واجبات و ترک محرمات سخن بگوییم و عدم انجام مستحبات و یا انجام مکروهات، امری است که مربوط به خود افراد است و در دل آن رخصتی از طریق شریعت نهفته است. موفق باشید

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!