متن پرسش
سلام علیکم استاد نازنین:
بر اثر تحقیرهای پی در پی از سوی خانواده ام و همکارانم قدرت روحی ام را از دست داده ام. و هر بار می خواهم به خودم القا کنم که نه تو انسان بزرگی هستی، دیری نمی گذرد که باز قدرتم را از دست می دهم. بفرمایید چاره چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: امام باقر (ع) به جابر بن يزيد جعفى نصيحت مى كنند كه: «يا جابِر! اغْتَنِمْ مِنْ اهْلِ زَمانِكَ خمْساً»؛ پنج چيز را در رابطه با مردم زمانه غنيمت شمار: «إِنْ حَضَرْتَ لَمْ تُعْرَفْ»؛ اگر در مجلسى حاضر بودى و تو را نشناختند. «وَ إِنْ غِبْتَ لَمْ تُفْتَقَدْ»؛ و اگر از جلسه خارج شدى و به دنبالت نبودند. «وَ إِنْ شَهِدْتَ لَمْ تُشاوَر»؛ و اگر در جلسه بودى و از تو نظر نخواستند. «وَ إِنْ قُلْتَ لَمْ يُقْبَلْ قَوْلُكَ»؛ و اگر نظر دادى و نظرت را نپذيرفتند. «وَ إِنْ خَطَبْتَ لَمْ تُزَوَّجْ»؛[1]و اگر خواستگارى كردى و جواب ردّ دادند. اين پنج حالت را غنيمت بشمار، نه اينكه از آنها ناراحت شوى، چون امام (ع) مى خواهند كه ارزشهاى اهل دنيا براى ما ملاكِ كمال و خوارى قرار نگيرد. مگر تو در اين دنيا نيامده اى كه عبوديت خود را تقويت كنى، سراسر اين دنيا امتحان است براى اظهار عبوديت. اگر گفتند: فلانى فقير است، بگو: الحمدلله، ولى اگر ثروتمند بودى، بايد بدنت بلرزد كه در آن شرايط چطورى مسئوليتم را انجام دهم تا از امتحان الهى سرفراز خارج شوم و خللى در عبوديتم وارد نشود. امام (ع) در قسمت پنجمِ نصيحت خود مى فرمايد: اگر خواستگارى كسى رفتى و دست ردّ به سينه ات زدند اين را غنيمت بشمار، چون مصلحتى در آن است، سرّى پشت قضيه است. حالا ما آزاد و راحت مى شويم از اين تصورات كه اگر ازدواج نكنيم مسائل جنسىمان چه مى شود. آيا ارضاى مسائل جنسى در زندگى اصل است و يا فرع؟ مى فرمايند وقتى تو وظيفه ات را انجام دادى و خواستگارى هم كردى ولى تو را ردّ كردند، به چيزى دسترسى پيدا مى كنى كه به نحو ديگرى از مزاحمت مسائل جنسى ات راحت مى شوى و مى توانى به سير روحانى خود ادامه دهى. حال با توجه به چنین توصیهای، دیگر نباید نگران تحقیرهای بیجایِ خانواده و همکاران بود! با احترام به آنها از کنار قضیه باید گذشت. موفق باشید
[1] ( 1)- تحف العقول، قسمت روايات امام باقر، حديث اوّل.