بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: آسیب شناسی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
34179
متن پرسش

با سلام و احترام عرض خدا قوت: من متاسفانه با اتفاقات اخیر خیلی یکه خوردم و شوکه شدم. انگار تمام تفکرات و زاویه دیدم بهم ریخت. فشار روانی بسیاری بابت اتفاقات اخیر روی بنده بود. در حدی که خانواده متوجه این ایجاد ناامیدی و بهت در من شده بودند. تا حدی که توان پیگیری و حجم زیاد اخبار را نداشتم وخودم را از فضای مجازی حذف کردم. تا بتوانم به آرامش نسبی برگردم. باید چکار کنم تا بتوانم به این ناامیدی و ترس بسیار غلبه کنم؟ چگونه می‌توانم انسان قوی باشم و اینقدر ترس و یاس نداشته باشم؟ دوست ندارم از منزل خارج شوم. عذاب وجدان دارم درست زمانی که باید از انقلاب دفاع کنم به گوشه ای خزیده ام و به امور همیشگی و عادی زندگیم مشغولم و وانمود می‌کنم اتفاقی نیفتاده!! سپاسگزارم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: توجه داشته باشید که بالاخره جنگی است که بین جبهه حق و باطل صورت گرفته. با این تفاوت که جبهه باطل سعی کرده در این مورد سربازان خود را از درون جبهه ما بگیرد، غافل از آن‌که سنت الهی چنین اقتضاء می‌کند که هر حیله دشمن را علیه او به کار می‌برد زیرا حضرت حق «خیر الماکرین» است به همین جهت جناب سردار سلامی به خوبی فرمودند که با همین جوانان که به زعم دشمن مقابل نظام هستند، به جنگ استکبار می‌روند. زیرا کافی است این جوانان متوجه شوند چه فریب‌های بزرگی به آن‌ها داده شده است. در راستای توجه به سنن الهی خوب است به سه جلسه آخر بحثی که تحت عنوان: «ای هشام» شده است و در سایت به آدرس زیر می‌باشد، رجوع فرمایید. موفق باشیدhttps://lobolmizan.ir/sound/1046

34178
متن پرسش

با سلام و احترام: بنده دبیر درس هنر دبیرستان هستم و متاسفانه در شرایط اخیر غالب شاگردانم حرفها و صحبت‌ها و جو فضای مجازی را تکرار می‌کنند. از اسلام و حکومت جمهوری اسلامی زده هستند. البته همه به علت جو خانواده و تربیت نادرست و حضور در فضای مجازی و باور اخبار کذب بیگانگان است. خیلی دوست داشتم که در بین دانش آموزان و به مناسبت‌هایی از انقلاب دفاع کنم. چند جلسه هم برایشان از اساتید بیرون مدرسه و قوی در کلاس آورده شد و بحث کردند. اما اثری نداشت.‌ همچنان بر همان فعل هستند که هستند. از طرفی عذاب وجدان دارم که سکوت کردم و در این موضوعات روز حرفی نمی‌زنم.‌ چند باری خواستم حرف بزنم اما جو بهم می‌ریزد. و بجای تدریس درس باید کل کلاس حرف بزنم و یک تنه دربرابر ۳۰ دانش آموز که متاسفانه اهل سکوت کردن و گوش کردن نیستن. اگر هنگام صحبت کردن سکوت می‌کردند عالی بود. اما در حالت عادی هم اهل همهمه و صحبت زیادن. شما می فرمایید من چه کنم؟ آیا در پیشگاه خدا مسئول نیستم که از انقلاب دفاع نمی‌کنم در کلاسهای درسم؟ خیلی آشفته و عذاب وجدان دارم. احساس می‌کنم شبیه آدمهایی هستم که از ترس آسیب ندیدن و اذیت نشدن از سیدالشهدا دفاع نکردند و خسرالدنیا و الاخره شدند. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌اید هنوز فضا در ذهن بسیاری از دانش‌آموزان آشفته است. هنوز زود است اینان باور کنند گرفتار فریب‌های فضای مجازی هستند هرچقدر جلو برویم بیشتر دروغ‌های فضای مجازی از یک طرف و شکست به اصطلاح براندازانه آن‌ها بیشتر و بیشتر روشن می‌شود. در آن حالت اگر زمینه‌های آن را با دلسوزی نسبت به آن‌ها فراهم کرده باشیم، و زمینه گفتگو بدون طعنه پیش آید، این نسل با هوشیاری خود متوجه فریب بزرگی می‌شود که از طریق فضای مجازی گرفتار آن شده بود. موفق باشید

34145
متن پرسش

سلام بر استاد طاهرزاده: ممنون و متشکر از لطف شما که با صبر و حوصله سوالات ما را می‌خوانید و جواب می‌دهید. استاد عزیز مطلبی در مورد ماهیت کم حجابی و کشف حجاب نوشته ام و در پیامرسان ایتا منتشر کرده ام. می‌خواستم نظر شریفتان را بفرمایید که آیا این نحوه نگاه کردن و خصوصا رویکرد داشتن با پدیده بیحجابی و خصوصا تبیین ماهیت بی حجابی چقدر صحیح است؟ ممنون و کمال تشکر. ♦️♦️♦️♦️ جنس زن، آشکار کردن لطافت و زیبایی های روح خود است. تا به چشم دیگران آید و تحسین شود و پسندیده شود. و این نشانی از حضرت باری تعالی است که در وجود زنان به امانت گذاشته شده است. ولی سالیان سال است که سبک زندگی جدیدی آمده است و آنها اسیر آپارتمانها شدند. و در گذشت زمان، عرصه هنرنمایی بر آنها تنگ و تنگ تر شد و نتوانستند زیبایی‌های درونشان را به نمایش بگذارند و به چشم آیند. آن گونه که در سالیان دور، به روی چشم ها بودند و مردان را به اوج آسمانها می‌رساندند. و سالهاست دختران سرزمین ما، ره گم کرده‌اند و حجاب کم می‌کند تا به چشم آیند و نشان دهند که بسیار ارزش مند هستند تا تحسین شوند. و اخیراً کشف حجاب می‌کنند تا به زبان بی زبانی بگویند ما خیلی شجاع و جسور هستیم، پس ما را ببینید و آفرین گویید. چه بسیار کم هستند کسانی که برای دهن کجی به خداوند و حکم او، کشف حجاب کنند. بانوان سرزمین ما، دلشان با امام حسین است و عشق حسین در دلهایشان حرارت نهفته دارد. آنها منتظر عرصه حسینی هستند تا زیبایی درونشان را در فداکاری برای امام حسین به نمایش بگذارند. همچنان که زیبایی مادرانه و خواهرانه خود را در هشت سال مقدس به نمایش گذاشتند. همه زنان جلوه جمال باری تعالی هستند تا نشانی از اسماء لطیف و جمیل و رحیم الهی باشند و به چشم آیند و حمد شوند. و سپاس خدای را که کل حمد و مطلق حمد ازآن اوست. الحمد لله رب العالمین @DarseEtaat

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مشکل این بنده های خدا که در این شرایط مبادرت به بی‌حجابی کرده‌اند، به نظر بنده بیشتر مقابله با نظامی است که در هر حال با همه ضعف‌هایی که دارد، در ذات و کلیّت خود دارای حضوری قدسی است و به همین جهت اینان از درون دچار مشکل می‌شوند و نمی‌دانند چه بلایی بر سر خود آورده‌اند. این غیر از آن است که بخواهند زیبایی‌های خود را که باید برای محارم‌شان ظاهر کنند، تحت تأثیر فرهنگ غربی برای نامحرمان ظاهر نمایند. موفق باشید

34127
متن پرسش

سلام و درود بر شما: استاد عزیز لطفا بفرمایید در وضعیت پیش آمده که دیگر کاری کردند که دیگر امکان تذکر و امر به حجاب نیست در جامعه. آیا دیدن زنانی که کشف حجاب کردند و از کنار آنان گذشتن و سکوت کردن گناهی بر ما است؟شما بفرمایید وظیفه من چیست؟ واقعا اینکه برخی زنان که در اقلیت هستند اصرار به تشبه به زنان غربی دارند خود یک تنگنای تاریخی شده. راهنمایی کنید چگونه تامل و تحلیل و انجام وظیفه کنیم. از کجا شروع کنیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فعلاً نباید عجله کرد. اینان متوجه نیستند این نوع کشف حجاب، خواسته و یا ناخواسته آنان را در بستر دشمنان این ملت قرار می‌دهد و فرهنگ دیرینه و تاریخیِ ما علاوه بر دیانت اسلام، پذیرش این نوع افراد را حتی در خانواده خودشان ندارد و چیزی نمی‌گذرد که متوجه می‌شوند جامعه پذیرشی و جایگاهی برای آن‌ها قائل نیست. زیرا بی‌حجابی آن‌ها یک بی‌حجابیِ عادی قلمداد نمی‌شود و به همین جهت شدیداً سرخورده می‌گردند و بی‌تصمیم می‌شوند. آن‌جا است که ما تازه با آن‌ها گفتگو خواهیم کرد تا بلکه آن‌ها را از خلأ و تنهاییِ خودساخته‌شان نجات دهیم. موفق باشید

34090
متن پرسش

سلام استاد عزیز: متنی است که به دلم افتاد تا آن را با شما در میان بگذارم اگر فرصتی داشتید یا وقتی برای تلف کردن یافتید و ارزشی در این نوشتار دیدید آن را مطالعه کنید و گرنه می‌دانم وقت شریف حضرتتان گران بها تر از نوشته ی ناچیز حقیر است. اغتشاشات فریاد کاردی بود که نهیلیسم به استخوان جوان دهه ی هشتادی رسانده بود. این آیه بسیار زیباست می فرماید: «علیکم انفسکم لا یضرکم من ضل اذا اهتدیتم الی الله مرجعکم جمیعا...» این همان ندایی است از افق توحیدی قرآنی که به آن گوش نسپردیم و امروز در گمشدگی به سر می بریم تاریکی تاریخ دوران ثمره گم شدگی یا گمراهی مسیر پیش روی بشر است بنابر این اگر بخواهیم آشکارا به سرگردانی امروز انسان‌ها بیشتر پی ببریم بایست گم شدن راه تاریخی‌شان را متذکر آنان شویم راهی که قرار بود منتهی به امن و سعادت و آرامش بشر باشد اما امروز نه آن را دارد و نه می داند باید کجا در جستجوی این راه بگردد. آری! ظاهر این آیه بروز باطن پوچی دورانی است که انسان بدان دچار شده است و سرگردان و متحیر می‌چرخد تا این سرگردانی را مهار کند یا حداقل از رنج آن بکاهد و بهترین راه سرگرمی است راهی که انسان از درد تاریخی خود غفلت می‌کند، این سرگرمی را گاهی انسان خود ایجاد می‌کند تا از دردی که جزو لوازم ذاتی عالم مدرن است، خلاص شود، یا غفلتی است که سیاست‌های عالم غربی برای او تدوین می کند و پیش می آورد تا به تدیبر رنج عالم لیبرال بپردازد و از هزینه های تنش جلوگیری کند و انسان را تخدیر کند چون به حقیقت راهی برای قرار دادن پیش روی انسان امروز و بشر امروزین ندارد و اگر انسان از این غفلت سرگرم کننده  عالم نهیلیسم سر برآورد که تا امروز نمودهایی از این بیداری بروز یافته است. اندیشمندان جهان مدرن و عالم لیبرال چیزی برای بشر امروز و افقی برای قرار یافتگی و سکون و امنیت خاطر او ندارد.... و این خطری است و نظر گاهی است که اندیشمندان این روزگار را به تفکر پیرامون فردای زندگی انسان وامیدارد فردایی که زندگی پیش روی انسان است چه فردایی است و متعلق به کدام اندیشه و مکتب و آیین است؟ آيا جهان مدرن با اندیشه های مسیحیت اصیل می‌تواند خود را بازسازی کند؟ آیا عالم سنت می‌توان انسان راه اندیشه های اصیل سنتی گذشته  خود رجوع دهد؟ آيا بودا ، یهود، مسیحیت، هندو، زرتشت، و... مکاتب مطرح دارای اندیشه های بنیادین ناظر به انسان راهی برای فردای انسان دارند؟ کدام است؟ چرا از این فردای پیش رو سخنی به میان نیامده است؟ آیا نبود اندیشه  فردایی در منظر اندیشمندان غرب و شرق خبر از افول و بن بست فکری مکاتبی که تا دیروز تدبیر سیاسات و تامین اساس اندیشه‌ای اجتماعی را به عهده داشتند نیست؟ آری سخنان زیادی زده می شود که یا در بستر همان اندیشه های تاریخ دیروزینشان است و یا حرف‌هایی است در امروز ولی کاملا بی ارتباط با فردای تاریخ انسان! نمونه  بارز این بن بست را در غرب بروز خشونت‌های بیشمار اجتماعی و فروریختگی پیکر فرهنگی آن می توان دنبال کرد هر چند دیکتاتوری رسانه ای و امپراتوری چند دهه ای آنان باعث شده تا سال ها شکاف اندیشه های آن ها از چشم ها و نگاه ها و نظرها پنهان بماند و این ظلم کمتر از جنگ جهانی نبود که خود جنگ جهانی رسانه ای بود که در بستر نرم در میان بشریت به راه افتاد و کم کشته و اسیر و زخمی نداشت. خلاصه سخن آيه  شریفه سخن از انسانی است که به دنبال افق فردای پس از تاریکی امروز و دیروز می گردد و آن انس است درست نقطه ی مقابل سرگرمی که انسان را دچار بیگانگی می کند و او را به عالم بیرون گسیل می‌دهد و دچار عادات به لوازم و محسوسات و لذایذ بیرونی می کند و انسان را به ساحت های عالم حس و خیال مغشوش دچار می کند که نتیجه آن همین سرگردانی و سر درگمی امروز او خواهد بود در برابر سخن آيه سخن از عالمی درونی و سر فرو بردن در خود است توجه به لایه‌های درونی انسان و عالم و ساحتی فراتر از محسوسات و توجه به درون و انس و لذتی که انسان را از درون جان فرا می گیرد و ساحتی که انسان را از وحشت تنهایی به در می آورد. این همان ساحت قدس و معنویت و غیب است که انسان با توجه به بیرون و توجه بیش از حد به طبیعت آن را از دست داد! و راه یافتن آن توجه به درون خود است به درونی که راه ارتباط با عوالم بسیار است. انسان نیازمند بیداری تاریخی است که او را متوجه درد نهیلیسم کند و این آيه تذکر به انسان امروز است که بدنبال درمان رنج پوچی می‌گردد. در به در راه هایی شده است که منتهی به بن بست می شوند راه آزادی و آزادگی انسان امروز در انس و توجه به درون است راهی که منتهی به کمال مطلق می شود. راهی که گشودگی طلب انسان را دارد همین است انس با خود، در دل این انس انسان معنا می‌یابد، درست مقابل پوچی و از دست دادگی معنای «خود» و «زندگی» و «دیگری»! آنگاه است که خود و دیگری و زندگی و عشق و لذت همه و همه اینها مطابق عالم انسانی در ساحتی متعالی معنا می‌یابد، یعنی بدون آنکه انسان احساس بیگانگی داشته باشد و بدون آنکه احساس پوچی کند آنگاه دیگر عالم و آدم در یگانگی خواهد بود چون معنا است که موجب پیوند می شود. خلاصه اینکه آنچه امروز بر سر ما آمد و خوب است تا آن را از این منظر تحلیل کنیم نسلی بود که دست به اعتراض زد. البته اگر بخواهیم با نگاه اندیشه‌ای آن را بررسی کنیم اعتراض را به معنایی باطنی که از نهاد درون آدمی سر برآورد که من امروز دارم فریاد می‌زنم از پوچی، از سردرگمی، از لذت هایی که مرا ارضا نکرد، از تفرج و تسخیری که مرا آرام نکرد، از عالمی که مرا در برنگرفت و جایی برای «بودنم» در آن پیدا نکردم به همین خاطر در نهاد این اغتشاش، اعتراض دردی بود که نهیلیسم دوران به جان این نسل زده است، کاردی است که از پوچی به استخوان‌ها رسیده است. بنابراین نه در آن فاعلیت و اراده ی معنایی یافت می شود و نه غایت و مقصدی که انگیزه ی فاعلیت و اراده ی آنان باشد، کاملا یک حرکت گُم و یک مقصد نامعلوم بود و بهمین خاطر دیگری راحت بر این حرکت سوار شد و اهداف خودش را با آن دنبال کرد. صورتی که بتواند در این تاریخ به انسان معنا ببخشد را شما در این حرکت پیدا نمی کنید چون کاملا از فاعلیت و اراده ی معطوف به غایت آن‌هم غایتی که انسان در این روزگار گم کرده است کاملا بیگانه بود بنابراین نه طرحی بود و نه فاعلیت. بنابر این کاملاً فریاد نیهیلیسم و دردی که به جان خودشان بود را فریاد می‌زدند. فریادی که از حلقوم این جوانان شنیده شد یک پیام بزرگ برای فردای نسلی‌مان داشت که باید شنید! سخن از بی‌معنایی و پوچ انگاری بنان و بیان بود، سخن از کارد به استخوان نشسته ی نیهیلیسم بود که چشیده‌اند. سخن از نداشتن طلب و اراده ای که نمی‌داند چه می‌خواهد یا چه می کند و چه باید بخواهد. اراده ای سرگردان در تاریخ که در عین آنکه فریاد آزادی سر می دهد مجبور است و محدود، اما به این اجبار و محدودیت اگاه نیست. وقتی انسان در بستر پوچی و آوارگی فاعلیت و گم گشدگی هدف و غایت سخن از آزادی می زند این جز اجبار چیست؟ آزادی، زیستِ انسان است، عین «بودن» انسان است، نمی شود شما بودنِ یک انسان را از او بگیرید و آنگاه از او بخواهید فریاد آزادی سر بدهد، این عین اجبار است. اما او خودش متوجه نیست که چه می‌گوید. فرهنگ وهم آلود و خیال زده  مدرن برای انسان، اختیاری باقی نگذاشته است تا انتخاب کند، بلکه انسان‌ها از سر زیست عمومی شان دست به انتخابهای بی‌هدف می‌زنند بدون آنکه به فردای انتخاب‌هایشان بیندیشند یا آگاه باشند یا مانند انتخاب‌هایشان چه بر سر فردایشان می‌آورد! نیهیلیسم لغت نیست، مفهوم هم نیست، بلکه یک فرهنگ است یک صورتی است بر تاریخ امروزین زندگی بشر که انسان در آن قرار گرفته است و بدون اینکه فردایی و صورتی جدید برای رهایی از آن در تاریخ خود پیدا کند به دنبال راه ّهایی برای تغییر و آينده‌داری می‌گردد نهیلیسم صورتی نیست که یک شبه بر تاریخ ما عارض شده باشد که بخواهد یک شبه از آن نجات یافت، نه ثمره‌ی سال‌های اندیشه‌ی غرب است بر تاریخ حیات انسان و تغییر این صورت در تاریخ نیازمند حضور صورتی متعالی و قدسی و معنوی است تا انسان را حیات معنایی ببخشد تا او آن را بیابد و حس کند و اگر این صورت را به بشر عرضه کنیم با تمام جان می یابد و می پذیرد چرا که او خوب رنج و درد بی معنایی را در دیروز و امروز خود تجربه کرده است و ما برای تعیّن این صورت متعالیه در تاریخ نیازمند گفتگوی با انسان هستیم و تذکر به این صورت قدسی و اشارت به انسان به این منظر که خودش را در درون خود بیابد و راه درمان سردرگمی اش را با انس با خود بودگی و درون خود فرو رفت چاره کند. گویا بایست یقظه‌ای تاریخی برای بشر صورت بگیرد که نمودهای آن پدیدار شده است و حال بایست با اشارت و تذکر او را در صورت حیات انسانی‌اش روبرو کرد. ما با نسلی روبرو هستیم که در سلطه تربیت و حکمرانی فرهنگی عالم مدرن زیست کرده است از رسانه تا مدرسه، از خانه تا ورزشگاه. نسلی که با صورت تاریخی فرهنگ مدرن خو گرفته است و برای رهایی از رنج پوچی آن، باز هم دست به دامن سرگرمی های همان فرهنگ شده است، نسلی که الگوی تربیتی او و انگیزه های فاعلیت او را سلبریتی ها و سریال‌های هالیوودی و شاخ های اینستاگرامی تعیین می کند. خلاصه که ما با نسلی روبرو هستیم که نه معنایی از خود سراغ دارد و نه ساحتی متعالی فرای ماده و مادیات پیش روی او قرار گرفته و نه رسانه ساحتی را به روی او گشوده و نه خانواده او را در افق تربیتی متعالی قرار داده است و نه مدرسه ادبیات متعالی را به رخ او کشیده و نه جریان مذهبی و معنوی خوب او را فهم کرده است. بنابراین باید ریشه‌ها را شناخت و یافت و به سخن نشست. باید علت ها را جستجو کرد پیرامونش سخن گفت و آرام آرام ثمرات حل مسایل را در لایه های مختلف حکمرانی و نظام از دولت و رسانه و مدرسه و خانواده متذکر شد و متناسب با آن اندیشه برنامه ریزی کرد تا بتدریج این صورت قدسی پیش روی بشر قرار بگیرد و انسان با وجه دیگری از عالم و آدم روبرو شود و خود را در زیستی جدید بیابد و حس کند. البته سخن حق دیگری در میان است که تغییر صورت تاریخی همانند تحقق یک فرایند آرام و با زمان و اندیشه مند صورت می گرد مثل همه  امرهای تاریخی دیگر.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تمام متن را خواندم و به جهت جذابیت موضوعاتی که در آن متن در میان گذاشته بودید؛ بسیار لذت بردم. آری! این متن، همان طور که فرموده اید: حکایتِ آیه: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ ۖ لَا يَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ ۚ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» (مائده/ ۱۰۵) است که می‌فرماید: هان ای مؤمنین! بر شما است که در خود حاضر شوید، زیرا در این حالت هیچ جریان انحرافی شما را تحت تأثیر خود قرار نمی‌دهد، تماماً مسیر شما به سوی حضرت الله است، در آن حالت آگاه می‌شوید نسبت به آنچه یافته‌اید و عمل کرده‌اید.

حضرت علامه طباطبایی از عظمت این آیه به حیرت آمده‌اند و چه سخنان ارزشمندی که در این رابطه به میان نیاورده‌اند.

به عنوان نسل دهه هشتادی گفتید: «من امروز دارم فریاد می‌زنم از پوچی، از سردرگمی، از لذت‌هایی که مرا ارضا نکرد». و با خودآگاهی نسبت به این امر و در زمانه‌ای که در آن قرار داشتید، سخن از راه‌جویی به میان آوردید. حقیقتاً همین طور است. دیگر، راه‌های کوفته دیروزین ما را جواب نمی‌دهد. ای همه آن‌هایی که بر این نسل واعظ‌گونه سخن می گویید، چرا به ابتدای آیه‌ای که به پیامبر خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» می‌فرماید: « ادْعُ إِلَىٰ سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ ۖ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ» (نحل/۱۲۵) با این نسل، سخن نمی‌گویید که آن دعوت‌کردن به مسیر رسیدن به انوار الهی است از طریق «حکمت». گویا این نسل نه‌تنها آماده دویدن، بلکه آماده پریدن است و به جای این‌که در دشت، خانه بسازد در کنار دهانه آتشفشان و در معرض طوفان‌ها می‌خواهد خود را در بنیانی بسی اصیل‌تر جستجو کند.

آنچه گفتید بیش از آنی است که من به استقبال آن گفته‌ها رفتم؛ این زمان بگذار، تا وقت دگر!!! موفق باشید

 

34073
متن پرسش

با عرض سلام و خدا قوت: جناب استاد طاهرزاده برای بنده حقیر چند سال پیش اتفاق بسیار مطلوبی رخ داد که طی آن با جزییات امر به معروف و نهی از منکر طی سه دوره در سه سطح مختلف آشنا شدم و این دوره ها را گذراندم. بعد از آن به لطف خدا در این فریضه الهی و در موضوع حجاب که قبلا کاملا کوتاهی می‌کردم موفق به امر به معروف و نهی از منکر شدم و نتیجه بسیار جالب آن بود که در بالای ۹۰ درصد موارد تاثیر خود را داشت. یا شخص همان موقع حجاب خود را رعایت می کرد و یا وقتی فاصله می گرفتم و از دور چک می کردمُ شخص مورد نظر حجاب خود را رعایت می‌کرد. البته در بسیاری از موارد هم برخوردهای لفظی نادرست با من می‌شد ولی اصلا مهم نبود. سوالی که برای بنده پیش آمده شرایط فعلی است که تکلیف چیست؟ الان همانطور که جنابعالی مستحضرید کشف حجاب نسبت به قبل آنهم کاملا آشکاراُ زیاد شده است. در این ایام یکی دو مورد را تذکر دادم ولی نمی‌دانم آیا باید مقداری صبر کرد تا هیجان دوستانی که این سبکی هستند یک مقدار کاهش پیدا کند و آیا تذکر دادن باعث ایجاد درگیری و یا هیجان های بیشتر و در ادامه حاشیه سازی های مجدد خواهد شد یا خیر ما باید حتی در این شرایط به وظیفه خود عمل کنیم. و یا اینکه رویکرد دستگاه های حاکمیتی در این مورد چیست؟ چند روز پیش با یکی از عزیزان بسیجی صحبتی در این خصوص داشتم و اشاره کردند که ظاهرا مد نظر است که به صورت اطلاعاتی در این مورد عمل شود و با تعقیب و شناسایی افرادی که کشف حجاب می کنند به آنها و خانواده هاشون تذکر دهند. ممنون خواهم شد اگر ارایه طریق بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد به نظرم خوب است به نگاهی که حاج آقا فتحی دارند، نظری بشود. https://eitaa.com/sheikh_farhad_fathi/4212  موفق باشید

https://eitaa.com/sheikh_farhad_fathi

34067
متن پرسش

سلام خدمت استاد گرامی: سوالی از شما داشتم استاد و آن این بود که اخیرا فرد مذکری که در یک سریال تلویزیونی نقش داشته پستی گذاشته که در آن در حال زدن رژلب هست و بعدا آن را پاک کرد و الان آن را در بخش عکس پروفایل اینستاگرام خود با یک ضربدر قرمز روی قسمت رژلب دوباره گذاشته است و در بخش کامنت نیز بعضی از افراد از این حرکت حمایت کرده اند که باعث گستاخ تر شدن بیشتر این فرد شد، سوالی که از شما دارم این است که در این شرایط وظیفه ما چیست آیا بی تفاوت باشیم و اهمیت ندهیم یا با تعداد افراد زیاد به کامنت این فرد بریم و نفرت و حال بهم خوردگی خود را از این حرکت اش نشان بدهیم؟ لطفا پاسخ را در ایمیل برای من ارسال بفرمایید، و خواهشا بنده را نیز در دعاهایت یاد بفرمایید. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر این‌طور است که تشخیص می‌دهید باید زشتی این کارها را با دلایل محکم متذکر شوید که چگونه روح انسان را آلوده به اموری می‌کند که تمام ابعاد معنوی و حضوری او را از او می‌گیرد. موفق باشید

34034
متن پرسش

سلام علیکم استاد طاهرزاده بزرگوار: خداوند به عالَم شما وسعت ها دهد تا ما هم در عالم بسیار گشوده ای که انقلاب اسلامی ایجاد کرده هرچه بیشتر حاضر شویم. دعا کنید زبان ما در نسبت با مسائل امروز جهان، باز شود و بتوانیم در عالم انقلاب اسلامی با طغیانگرها، معترضین و افراد عصیانگر حرف بزنیم و در واقع با بشر امروز که گویا سر ناسازگاری با عالَم و آدم دارد بتوانیم گفتگو نماییم. گویا بشر امروز، مسئله اساسی دارد اما فکر می‌کنم نمی داند مسئله او چیست؟ شاید همان پوچگرایی (نیهلیسم) یا به زبان من بیفکری عمیق او را احاطه کرده و او نمی‌داند که دچار بحران هویت شده است. بدور از نگاه سیاسی ـ شاید دولتهای اصلاح طلب، روح جامعه را دچار آسیب جدی کرده اند و جامعه هم نمی‌داند چه بلایی بر جان او افتاده است. به مطالبی که برای شما ارسال می‌گردد عمومأ توجه دارم و بعضأ احساس می‌کنم گاهی، بعضی از مطالب را افرادی می‌نویسند که مکانت شما را نمی‌شناسند و این شاید گناه زمانه هست که نمی دانیم شما به عنوان متفکر، بالاتر از حادثه ها، باطن و فرا حادثه ها را می‌بینید و مانند کاروان سالار، زمانه را تغذیه می‌کنید و این ما مردم (کاروانیان) هستیم که باید از شما و سایر رهبران دینی عالَم دار و متفکران حقیقت بین، تغذیه شویم تا در مسیرها و افق های پیش رو، دچار گمراهی نشویم. گاهأ احساسم اینست که بعضی از دوستان در سطح جامعه با خود حقیقی شان در کشمکش هستند و راهی به سوی حقیقت پیدا نمی‌کنند تا از عصیان خارج شوند و حتی شاید باز به خاطر همان روح غربزدگی، حقیقت را فقط در واژه ها و نوشته ها می‌دانند. نمی‌دانم!!! ـ شاید فطرت های ما ــــ که ما را به حقیقت باید متصل گرداند ـــ اسیر وهمیات ظاهرگرایی تمدن غرب شده باشد و شاید خود فطرت (نور خدا جوی) ما در ظلمات غلیظ زمانه ے مادی گرایی شدید، به بند کشیده شده است. نمی‌دانم!!! امّا از سوی دیگر، منادیان راه حقیقت التماس می‌کنند تا به سویشان راهی شویم اما گویا ما گوش شنوا نداریم و صدایی نمی‌شنویم و در همین راستا، فکر می‌کنم بعضی از رفقای ما در پرسش ها یقه جنابعالی را می‌گیرند که چرا چنین و چنانست؟ بنده ـ به تجربه عینی ـ عرض می‌کنم در همدلی با این رهبری حکیم و انقلاب و شهدای سراسر نور، چنان نور یقین در قلب و روح و جان ما سرازیر می‌شود که گویا خود ما، عین بهشت که نه، بلکه تمام بهشت ها هستیم و معدن آرامش هستیم. ان‌شاء الله با نور محبتی که در دل این حوادث، بر اثر دلسوزی شدید ما نسبت به جوانان عزیز معترض به ظهور می آید هرچه بیشتر انقلاب اسلامی، نور هدایتگری خود را در جانها نفوذ دهد. به برکت صلوات بر محمد و ال محمد و السلام

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «چه خوش صید دلم کردی، بنازم چشم مستت‌ را / که کس آهوی وحشی را از این بهتر نمی‌گیرد».

آری! همه آن‌هایی که می‌فرمایید، هست. هم آن‌هایی که سختْ به دنبال آن می‌باشند تا در این کشمکش‌ها حقیقت را بیابند و به سوی آن قدم بردارند؛ در حالِ تولداند و هم عده‌ای به جهت حساس‌نبودن نسبت به حقیقت، سرگردانند و به فرمایش شما، گرفتار پوچی و نیست‌انگاری. حال این وظیفه خردمندان جامعه است که با رفتار و گفتار خود نشان دهند حضور در تاریخی که با انقلاب اسلامی به ظهور آمده است، چه اندازه آرامش‌بخش و حیات‌آفرین است. کافی است با توجه به این نسبت، نظر به حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» بیندازند و جهانی که او در مقابل ما گشود. https://eitaa.com/matalebevijeh/12099 و در همین رابطه آری! «طالب مردی چنینم کو به کو» وگرنه در راه می‌مانم و باز در راه می‌مانم. موفق باشید               

34027
متن پرسش

سلام علیکم: دانشجو جلوی سلفی که از قضا مختلط هم هست، تجمع می‌کند. پسرِ آن شعار زن زندگی آزادی می‌دهد و دخترِ آن شعار مرد میهن آبادی. با خودم می‌گویم این همان چیزی که من هم می‌گفتم. من هم می‌خواستم اما چرا این حرفها شنیده نشد و حالِ خراب من جایی گفته نشد؟ چرا آن زمان که می‌گفتیم که در مسجد، ورودی و مکان بهتر برای مرد‌ها است و زنان در حاشیه‌اند در حالی که مسجد پیامبر جایی بود که دختر می‌توانست از امام جماعت آن شوهر بخواهد، کسی صدایمان را نشنید که الان دختر بگوید که من از سمتِ مرد‌ها از مسجد خارج می‌شوم و یا صدایش را موقع صلوات فرستادن بلند کند؟ چرا آن اوقاتی که حال ما واقعا بد بود و هست و حوصله کلاس رفتن نداشتیم، مجبور به امتحان دادن هم شدیم اما الان می‌گویند که حال همه ما خوب نیست و بچه‌ها دارند کشته می‌شوند و کلاس نمی‌رویم و کلاس هم تشکیل نمی‌شود؟ چرا افرادی که خودشان نون به خون این بچه‌ها زدند، از کودک کشی اظهار تاسف کردند؟ چرا سیاست همه چیز را به نفع خود مصادره می‌کند؟ چرا کسی نشنید که کیان یک نفر نبود و نیست و کودک و بچه‌هایمان در این قتلگاه دارند زجر می‌کشند و با چیزهایی مواجه اند که نسل سالخورده تا آن را دید تحمل نکرد؟ چرا بچه‌ و زن را کسی گردن نمی‌گیرد؟ چرا دشمن با همه حماقت‌ش بهتر از ما حال ما را فهمید و ما این گونه همچنان صدای مان نمی‌رسد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جواب سؤال شماره 34023 شده است. امید است که در راستای تفکر نسبت به این مسائل، بتواند کمک‌کارتان باشد. موفق باشید

34024
متن پرسش

سلام علیکم محضر استاد: سوالی داشتم: یه خصوصیتی که بنده دارم اینه که اگه یه قضیه ناراحت کننده ای برام اتفاق بیفته دائما تو ذهنم میمونه. یعنی از صبح که بیدار میشم تا آخر شب که میخوام بخوابم. میل به غذاخوردنم به شدت کم می شه، رغبت به انجام عبادت ها توم کم میشه و به زور به واجبات می‌رسم. شب به زور خوابم میبره و اگه از خواب بپرم دیگه خوابم نمی‌بره. الانم نسبت به قضیه اغتشاشات همچین حالتی پیدا کردم. اگه میشه یه راهنمایی بکنید که چجوری خودم رو کنترل کنم. تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره انسان باید با وسعت‌دادن روح خود بتواند چون دریایی باشد که با رودخانه‌ای کوچک و گِل‌آلود، گِل‌آلود نگردد. آری! هر خطایی در جای خود باید قابل توجه باشد و بدون دلیل آن خطا، توجیه نگردد. ولی بنا نیست با هر زخمی همه بدن را بستری کرد، به اندازه همان زخم باید استراحت نمود. اغتشاشات موجود همان‌طور که رهبر معظم انقلاب فرمودند با توجه به سنت‌های الهی که در این عالم جاری است، همین تهدیدها موجب فرصتی می‌شود تا بیش از دیروز در آغازی دیگر، خود را در این جهان سراسر ظلمانیِ نظام استکباری حاضر و حاضرتر بکنیم. به بسط خود در این صحنه‌ها بیاندیشید. موفق باشید

34023
متن پرسش

سلام استاد: در پاسخ سوال دوستی درباره ماجرای ایذه مطالبی فرمودین. یک مورد سخنان نماینده سابق ایذه در برنامه زنده خبری رو دقت کنید https://static0.jamaran.news/mediav2/18akCLDSJe2L/dmlkZW8tbWVkaXVtLm00dg,,/%D8%AF%D8%B1%D9%88%DB%8C%D8%B4+%D9%BE%D9%88%D8%B1.mp4 متاسفانه رسانه ها و بظاهر مدافعین انقلاب میان می گن این زن چون یک پیج خبری خارجی رو فالو می کرده اومده خانواده رو به کشتن داده برای کشته سازی یا از این دست حرف های احمقانه، این ها کجا طرفداران حق و حقیقت هستند؟ مردم صدها بار بیشتر از این خطای پلیس از دورغ های مسئولین با نام اسلام بیزار هستند من نظرم این است که این مردم معترض، از اغلب شماها و مسئولین انقلابی تر هستند. اونها تحمل دروغ ها از مسئولین رو ندارند، نمی توانند قبول کنند حکومتی با نام اسلام دروغ بگه، ولی برای شما موضوع بسیار ساده ای است 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که در فضای فتنه آنچه باید مدّ نظر باشد، حفظ نظام است حتی اگر در این موارد خطایی صورت گرفته باشد، به این معنا نیست که کلیت جریان نیروی انتظامی و مدافعین امنیت زیر سؤال برد. بحث در اعتراض و معترضین نیست، بحث در اغتشاش و به هم زدن امنیت کشور و نظام است. خارج از شهادت کیان پیرفلک که مسئولان مربوطه در حال بررسی کامل آن هستند و نباید به راحتی یک نگاه را از بقیه نگاه‌ها برجسته کرد، ولی در کلیت اغتشاشات پیش‌آمده و تقابلی که باید با آن‌ها بشود، در فقه اسلامی قاعده‌ای داریم به نام : «لو تترس الکفّار بالمسلمین»، یعنی هرگاه کفار با مسلمین در حال جنگ باشند و تعدادی از مسلمانان را به اسارت بگیرند و اسرای مسلمان را در صف مقدم جبهه قرار ‌بدهند، تا مسلمانان به خاطر آنان نتوانند به سوی کفار تیر اندازی کنند،‌ به این می‌گویند: «تترس»، در این موارد می‌فرمایند نباید برای رعایت آن مسلمانان که اسیر شده‌اند امکان پیروزی کفار را فراهم کرد. وظیفه جبهه اسلامی آن است که به جبهه دشمن حمله کند ولو آن مسلمانان عزیز اسیر شهید شوند. این قاعده حکایت از آن دارد که ما چاره‌ای نداریم که در این نوع مواجهه‌ها در مقابل جبهه دشمن برخورد جدّی و محکم داشته باشیم ولو این‌که ناخواسته عده‌ای بی‌گناه در این تقابل شهید شوند. این روحیه، روحیه واقع‌بینی است که آزاد از عواطف جزیی به کلیت جامعه اسلامی و مصالح مسلمین می‌اندیشد. موفق باشید

34016
متن پرسش

سلام و ادب آقای طاهرزاده: حالمون خوب نیست. محضر امام زمان چی ببریم که فضای دانشگاه ها خوب بشه؟ چیکار کنیم حاج آقا؟ حالمون از این جوی که علیه ماست و دانشجوهایی که فکر میکنن جمهوری اسلامی و نیروهای امنیتیش دشمنشونه، اما خسته ایم و تنها، چی ببریم محضرش؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امیدواری به آینده را به آن حضرت تقدیم کنید و عرضه بدارید: آقای ما! به خوبی می‌دانیم اراده خداوند به این تعلّق گرفته است که برای به ظهورآمدن ابعاد حقّانی نظام اسلامی، فریب‌خوردگانی این‌چنین گمراه را مقابلش قرار دهد تا از یک طرف ابعاد متعالی نظامی به ظهور آید که مخلص‌ترین فرزندان اسلام برای او فدا شده‌اند و از طرف دیگر ظلمات پنهان آنانی که باورشان نمی‌آمد بی‌تفاوتی نسبت به حق، هر کجا که باشند در جبهه باطل‌اند و خواسته و ناخواسته خداوند ظلمات درونی آن‌ها را از آن طریق آشکار می‌کند. به سخن مقام معظم رهبری بیندیشید که راه چاره را «ایستادگی» آری! «ایستادگی» متذکر شدند. موفق باشید    

34014
متن پرسش

استاد عزیز و گرانقدر با سلام مجدد: در مورد پاسخی که فرمودین «برای سرنگونی این نظام باید مانند آن‌هایی که برای سرنگونی نظام شاهنشاهی کشته دادند و شکنجه شدند، کشته بدهند.» استاد بفرمایید تفاوت سخن شما با این که بگوییم بسیاری دلباختگان به نظام و انقلاب مطمئنا تا پای جان پای نظام می ایستند چیست؟ شما حداقل در نظر بگیرید این نظام سی هزار نفر داشته باشه تا پای جان پای نظام باشن (حد بسیار بسیار پایین در نظر گرفتم) اینها تا پای جان پای نظام بایستند، دشمن حمله کنه، از کشتن ابایی نداشته باشه، بعد از جنایت طیف خاکستری به نفع نظام برنگرده و ..... ، این افراد اونقدر با ملایمت برخورد کنند که اگر ده نفر از اینان کشته شد یک نفر از طرف مقابل بیشتر کشته نشه، با این اوضاف باز شد همون حرف - دشمنان و مخالفان همون عدد سه هزار رو کشته میدن یعنی واضح است وقتی می گوییم دلباختگان نظام تا پای جان می ایستند، آن حرف شما رو در بطن خودش داره ولی اون حرف تحریک آمیز که باید کشته بدین، و ظاهر استکباری داشته باشه، در این جو رسانه ای کجا و این بیان کجا؟ استاد همچنین فرمودین : «واین جریان، با نظر به وابستگی شدیدش، خواسته و ناخواسته جریانی است که باید در دل آیه «إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ» مدّ نظر داشت» استاد سران و تحریک کنندگان اصلی شاید ولی بدنه ای که توخیابونن نه، بسیاری از اونهایی که طرفدار جریان مخالف هستند نه، طیف خاکستری نه اینطور نیست از قضیه ای ناراحته حرفی می زنه، آزادیش گرفته شده ، حقی ازش خورده شده و اجازه حرف زدن بهش داده نشده ...، حتی شاید کسی از زندگی نا امیده دنبال مقصر می گرده، دنبال هیجانه ، و ... («ویژگی مشترک همه آنها این بود که چیزی برای از دست داشتن نداشتند.») استاد مورد سوم که فرمودین : «نه‌تنها حتی به دنبال سرگونی نظام بلکه به دنبال نابودی کل ایران می‌باشند. جریان‌های استکباری و تحجّر منطقه، به این نتیجه رسیده‌اند که اگر ایران باشد حتی با حاکمیتی که غیر اسلامی است به جهت سابقه تاریخی و فکری و فرهنگی که دارد، همچون تیغی است در چشم آن‌ها.» دقیقا دو سه هفته است به همین موضوع فکر می کنم، در حد خودم از این آدمین های گروه ها و کانال ها می پرسم فرض بگیریم معترضا موفق شدن و نظام برگشت و نظام جدید و کاملا همسو با غرب در ایران مستقر شد، سود و زیان کشورهای منطقه و جهان به چه صورته؟ آیا خود آمریکا منفعت می بره؟ (کی بیاد این کشورهای عربی رو بترسونه و باعث لزوم تحق قیمومیت قرار گرفتن اونها توسط امریکا و فروش چند صد میلیارد دلاری سلاح بشه؟ چجور بتونن قیمت نفت رو کنترل کنن؟) آیا ترکیه سود می بره؟ آیا اروپا سود می بره؟ آیا کشورهای عربی سود می برن؟ طالبان سود می بره؟ روسیه سود می کنه؟ ایران یکپارچه غربی به سود هیچکدوم نیست، خیلی دوست داشتم در یک برنامه آزاد چند نفر بشینن توجیه کنن که چرا ایران طرفدار غرب به نفع آمریکا و بقیه کشور هاست؟ اگر ایران یکپارچه به نفع کسی نباشه حتما تجزیه اش می کنند.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت دارید که هر کدام از نکاتی که می‌فرمایید دارای ابعادی است. به نظر می‌آید به تقابل دو جبهه در کلیّت آن نظر کنیم به معنای کلیّت یک جبهه با اصراری که در باطل دارد و جبهه دیگری که نظر به حق می‌کند، آن هم در کلیّت. در این شرایط است که می‌توانیم میدان تفکر به آنچه می‌فرمایید را گشوده نگه داریم. آری! بحث در انگیزه دشمن است ولی توجه دارید که در دل همین فتنه‌ها است که حقّانیت نظام اسلامی در مقابل استکبار به ظهور می‌آید و حضوری که در جهان آینده خواهی نخواهی برای آن رقم خورده است. به هر حال مثل روز روشن است که جهان استکبار متوجه آینده نظام اسلامی شده است و همه تلاشش آن است تا مانع آن حضور بشود و ما بیشتر اتفاقات را در دل این نحوه تلاش‌ها تحلیل می‌کنیم، وگرنه در این‌که چند نفر موتور سوار بعضی از مردم و یا نیروهای انتظامی را به رگبار ببندند، هیچ معنایی نخواهد داشت و معلوم است که هیچ نتیجه‌ای که دشمن بتواند روی آن حساب کند، حاصل نمی‌شود. موفق باشید 

34010
متن پرسش

با سلام خدمت استاد عزیز تر از جانم: چند کلامی درد دل چند کلامی برای اتفاقات اخیر که انتظار داشتم به غیر از عبور محافظه کارانه از کنار قضیه و به نحوی درگیر نشدن با این موضوع صریح و شفاف اعلام موضع کنید. آری آزادی ارجح بر عدالت است و واقعا دولت را برای سلب آزادی و نداشتن برنامه کار آمد و حرکت جهادی در موضوع فرهنگ و معیشت و ... محکوم می کردید که به جای یک عذرخواهی ساده و محاکمه چند نفر و تسکین دل مردم فقط به زور متوسل شدن را پیشه گرفتند. یادم هست در کتابی از شما خواندم که دلاکی به جای تعویض تیغ اصرار بر خوردن بیشتر داشت برای زور بازویی بیشتر اگر واقعا دیدن مردمی که دوست دارند با فلان پوشش به خیابون بیایند و یک زندگی حداقلی برای ازدواج و شغل و مسکن دارند زیاد است کاش دوست و دشمن می‌کردیم و این مردم را با چشم دشمن نمی‌دیدیم. اگر واقعا ظلم و اختلاس می شود و محکم نمی‌توانند جلوی آن را بگیرند لا اقل یک عذر خواهی ساده بکنند. یادم به سخنرانی امام ره افتاد که فرمود من از شماها عذر می خواهم. من از ملت ایران عذر می خواهم. من از ملت ایران‏‎ ‎‏عذر می خواهم. من از این مادرهایی که بچه های خودشان را از دست دادند‏‎ ‎‏معذرت می خواهم. من از این برادرهایی که عزیزان خودشان را دادند، از دست داده اند،‏‎ ‎‏معذرت می خواهم. من از این ارتشیهایی که جوانان خودشان را از دست داده اند، از این‏‎ ‎‏پاسدارها که جوانهای خودشان را از دست داده اند و برادران خودشان را، معذرت‏‎ ‎‏می خواهم که عُرضۀ این را ندارم که کار را درست کنم. من از حضرت مهدی ـ سلام الله ‏‎ ‎‏علیه ـ من از پیشگاه پیغمبر اکرم معذرت می خواهم. من از پیشگاه ولی عصر امام مهدی‏‎ ‎‏ـ سلام الله علیه ـ معذرت می خواهم. من از پیشگاه ملت ایران معذرت می خواهم. من از‏‎ ‎‏شما برادران، برادران ارتشی، برادران پاسدار، برادران ژاندارمری و سایر قوای انتظامی‏‎ ‎‏که در راه اسلام جوانهای خودشان را دادند، معذرت می خواهم. ما نتوانستیم برای شما‏‎ ‎‏کاری انجام بدهیم. ما ضعیف هستیم. ما باز گرفتار کاغذبازی هستیم. ما باز گرفتار‏‎ ‎‏آرمهایی شاهنشاهی هستیم. مملکت ما باز مملکت شاهنشاهی است. وزارتخانه های ما،‏‎ ‎‏وزارتخانه های ما باز وزارتخانه های طاغوتی است و ما نتوانستیم اینها را اصلاح کنیم کاش ما هم اینگونه شهامت داشتیم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که رهبر معظم انقلاب درآخرین جلسات صحبت خود فرمودند به هر دلیل ما کوتاهی‌هایی داشته‌ایم که بحث آن بسیار پیچیده است از آن جهت که رهبر انقلاب یا باید با آقای هاشمی درگیر می‌شدند و برای آبادکردنِ دهی، شهری را خراب می‌کردند و یا برای حفظ انقلاب باید مستقیماً مقابله نمی‌کردند. به این نکته فکر کنید که رهبر معظم انقلاب چگونه با حکمت و بصیرت الهی خود توانستند قدم به قدم انقلاب را از تنگناهای تاریخی داخلی و فتنه‌های خارجی استکبار، جلو و جلوتر ببرند که حاصل آن امروز، دولتی است که قدرت بازخوانی و بازسازی آنچه کوتاهی شده است، دارد و همین‌که رهبر معظم انقلاب در فکر جایگاه انقلاب اسلامی در نظم نوین جهانی می‌باشند، حکایت از آن دارد که مسئله جهان استکباری آینده‌ای است که ایران نقش چشم‌گیری درآن دارد. موفق باشید

34006
متن پرسش

استاد گرامی سلام: دختر ۱۷ ساله ام نماز را ترک کرده و این‌کار روی سایر کارهاش مثل حجاب، احترام به پدر و مادر، کمک در کارهای منزل و ... هم اثر گذاشته. باهاش که صحبت می کنیم به آیه «لا اکراه فی الدین» اشاره می کند و می گوید کاری به من نداشته باشید. متاسفانه تا حالا لای قرآن رو باز نکرده، ولی فقط همین آیه رو یاد گرفته. والا من خودم هم گیج شده ام از طرفی خداوند می فرماید اهلت را به نماز امر کن از طرفی می فرماید هدایت فقط دست خداست و تو هر کس را بخواهی نمی توانی هدایت کنی ‌و بر کسی سیطره نداری. از طرفی داستان پسر حضرت نوح (ص) را که می خوانیم کلا ناامید می شویم ما کجا و نوح پیامبر کجا؟ متاسفانه آموزش و پرورش هم مشخص نیست در خصوص پرورش بچه ها در طی این همه سال چکار کرده که حتی اطلاعات دینیشون هم ضعیفه چه برسه به اینکه ایمانشون قوی باشه. تابستان هرچه اصرار کردم یکی از کتابهای اولیه سیر مطالعاتی شما را بخونه قبول نکرد. بهش می گم اگه با خدا آشتی کنی من خیالم از هر نظر راحت میشه که سعادتمند میشی میگه من با خدا آشتیم ولی نماز نمی خونم. راهنمایی بفرمایید چه برخوردی با هاش داشته باشم؟ کاری که فعلا دارم انجام میدم توسل به اسم هادی و خیرالحافظین حضرت حق است. با تشکر

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! بد نیست به ادامه همان آیه‌ای که خداوند فرمود: «لا إِكْراهَ فِي الدِّينِ» توجه کنند که می‌فرماید: «قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَي» ‏بدین معنا که مسیر تعالی و مسیر سرگردانی را خداوند برای بشر روشن کرده است تا هرکس خودش انتخاب کند مسیری که مسیر سعادت است. ولی بداند که « لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها» خداوند تکلیفی را بر جان انسان‌ها تحمیل نکرده، مگر آن‌که مطابق ظرفیت آن‌ها و طلبی که جان آن‌ها داشته است، آن تکالیف را به میان آورده است. غفلت از آن وسعت، موجب احساس خلأ و نوعی نیست‌انگاری و نیهیلیسم می‌شود. ۲. بالاخره خود آن فرد باید با حفظ آزادی‌اش، حضوری را انتخاب کند که جواب ابعاد متعالی او باشد وگرنه خودش با خودش درگیر می‌شود. موفق باشید

34001
متن پرسش

سلام علیکم استاد: لطفا بفرمایین دراین روزها امربه معروف برای خانمهای بی حجاب در خیابان لازم و واجب است؟ اطرافیان بدلیل شرایط خشونت نسبت به زنان چادری نگران به خطرافتادن من هستند و مرا منع می‌کنند برای امربه معروف؛ نظر شما بسیار برایم ارزشمند و راهگشاست. آیا الان در حالی‌که تقریبا هیچ ارگانی نسبت به این مسئله و گناه فراگیرعکس العملی ندارد، وظیفه ای داریم برای اینکار یا باید جانمان را حفظ کنیم؟ ( اوضاع زنان بی حجاب در کرج واقعا اوضاع اسفناک شده) التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید فعلاً هنوز یک نوع خشم و مقابله با آمر به معروف و ناهی از منکر در میان است. در حالی‌که بنا به گفته قرآن: «وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ ۚ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ» زنان و مردان مؤمن با توجه به نسبت دوستانه‌ای که بین خود دارند اهل امر به معروف و نهی از منکر نسبت به خود می‌باشند. حال آن‌که افرادی که متذکر هستید متوجه دلسوزی شما نسبت به امر به معروف به آن‌ها و نهی منکر از آن‌ها نیستند و البته به مرور این فضا تغییر می‌کند و اینان متوجه می‌شوند اسلام بنای محدودکردن آزادی آن‌ها را ندارد، بلکه تذکری به آن‌ها می‌دهد که تا در انتخاب آزاد خود، بهترین‌ها را انتخاب کنند تا در مسیر سعادت قرار گیرند. موفق باشید

33983
متن پرسش

سلام: آیا کشتن بی گناهان در سیستان و بلوچستان توسط نظام را تایید می کنید؟ درین صورت چگونه از نظامی که دستش به خون آلوده است دفاع می کنید؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: جریان چیز دیگری است. باید مردم درسیستان و بلوچستان مواظب باشند عده ای آن ها را در جبهه اینترنشنال مقابل نظام مقدس اسلامی قرار ندهند و عده ای گمان کنند می‌توانند علاوه بر تسخیر فرمانداری و آتش‌زدن آن، به کلانتری حمله کنند و اسلحه‌ها را در اختیار بگیرند و کلانتری هم به آن‌ها خوش‌آمد بگوید. البته طبیعی است که در این نوع اغتشاشات و دفاعی که نیرو‌های انتظامی ضرورتاً باید انجام دهند، ممکن است عده‌ای نیز بی‌گناه به جهت فضایی که اغتشاشگران و تجزیه‌طلبان ایجاد کرده‌اند؛ کشته شوند و سهل انگاری صورت گرفته باشد که در این رابطه مقام معظم رهبری به جناب آقای حاج علی‌اکبری مأموریت دادند موضوع بررسی شود و بی‌گناهان شهید به حساب آیند.  موفق باشید

33981
متن پرسش

با سلام.استاد عزیز: در دو مورد خواستم عرض کنم که یکی در مورد اینکه خب شاید قبل از اتفاقات اخیر متعجب و نگران بودیم از اینکه بی حجابی ها چقدر داره زیاد میشه، ولی بعد از این اتفاقات اخیر شاید شرایط برای کشف حجاب خانم ها راحت تر بود و دیدیم که زن ایرانی حتی در این شرایط هم حجاب را انتخاب کرده و ذاتا عفت بیشتری نسبت به بعضی کشورها دارند در اینجا بود که این عبارت قلعه ی بی سکنه به ذهن می آید که، چقدر راحت و به سرعت بی حجابی همچون قلعه ی بی سکنه ی متروکی شد که طرفدارانش چه مُغرض و چه فریب خورده از این به بعد فهمیدن که با بی حجابی چیزی را فتح نمی کنند بلکه تنها می شوند و چه به سرعت بنیانش در ایران فرو ریخت، و در اینجا چقدر زیبا می شود برای تقریب به ذهن دید و فهمید که «یدالله فوق ایدیهم» در ورای همه ی قدرت به ظاهر مسلط غرب چگونه یک شبه کار ظهور حضرت قائم را فراهم کرده و تمدن غربی در مقیاس بزرگترِ قلعه ی بی حجابی چگونه بی سکنه می شود. ۲.  در مورد شهدای عزیزی که در این چند وقت شهید شدند شاید نسبت به بقیه شهدا برای ما واقعه ملموس تر بود که، به نظرم رسید که در برهه های ظهور اراده حق، جبهه استکبار فضای وهمی وارونه از حق در اذهان مردم جعل می کنه که اون فضا با بهره گیری از این خاصیت انسان که همانقدر که تشنه حق است می تواند ضد حق باشد، یک روز جبهه یزید در کربلا می سازد و یک روز بعضی صحنه های شهادت این شهدای اخیر. و جای تعجب اینکه به نظرم شاید برخی از این اغتشاشگران رو که بسیجی و روحانی و... را شهید کردند اگر در فضای بی طرفی در مواجهه با داستان کربلا قرار دهیم شاید در جبهه حق باشند اما امروز چطور شیطان جن وانس برایش حق را اشتباه معرفی می کنند که می توانند به راحتی وجدان و انسانیت را زیر پا گذاشته و یزیدی عمل کنند. استاد آیا جبهه های حق در طول تاریخ در هر مرحله به جهت وسیع تر شدن بوده که جبهه مقابلش و شاید مردم توان درک آن را نسبت به دین قبلی نداشته و تبدیل به جبهه تقابل می شدند با توجه به پیشینه وعبرت هایی که از تاریخ های قبل خود داشتند؟ با تشکر.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. حقیقتاً همین‌طور است که می‌فرمایید. آری! امروز بی‌حجابی در این شرایط که تاریخ انقلاب اسلامی همواره در طلوعی متعالی است، حقیقتاً قلعه بی‌سکنه‌ای است و یقیناً چنین افرادی خواسته یا ناخواسته گرفتار تنهایی و افسردگی و پوچی می‌شوند زیرا این بی‌حجابی که پیش آمده است، یک بی‌حجابیِ عادی نیست، بلکه مقابله با نظام مقدسی است که شهدای عزیز در بقای آن جان‌ها فدا کردند. ۲. به شرایط تاریخی آخرالزمان فکر کنید که تقابل جبهه ظلمانیِ نهایی از یک طرف، با جبهه نورانی نهایی از طرف دیگر به میان آمده است و دیگر حدّ وسطی در میان نیست. این‌جا است که می‌بینیم عده‌ای که تا دیروز گمان می‌کردیم و گمان می‌کردند انسان‌های متوسطی هستند، چه اندازه در ظلمات فرو افتاده‌اند در آن حدّ که می‌توانند آن جسارت‌ها را به آن بسیجی عزیز که نماد معنویت و روحانیت جوانان امروزینِ این تاریخ بود، بکنند. موفق باشید  

33958
متن پرسش

با سلام و احترام: جناب دکتر نصرالله حکمت که از دلسوزان فرهنگ و حکمت هستند در ماجرای اخیر سمت معترضین را گرفته اند و در کانال تلگرامی شان تحت عنوان این روزها مطالب خودشان را می نویسند. می خواستم نظر شما رو بدونم که چطور این بزرگواران به این سمت می روند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه خوب بود امثال این عزیزان در کنار مباحث عرفانی، در موضوع «جایگاه تاریخی انقلاب اسلامی» و تنگناهایی که جهت عبور از سیطره نظام استکباری در پیش است، نیز فکر می‌کردند. موفق باشید

33909
متن پرسش

به نام خدا سلام خدمت استاد عزیز: این سوال بیشتر درمورد نقش زنان در جامعه امروزی هست: ما در دوران جنگ هشت ساله، دیدیم بانوانی که دوست داشتند مانند آقایان در شرایط جنگ، نقشی داشته باشند و کمکی بکنند به شرایط کشور. بانوانی رو دیدیم که در پشت جبهه جهاد می‌کردند. از دوخت و دوز و بسته بندی کردن خوراکی و درست کردن غذا تا امداد رسانی و پرستاری و... و نکته جالب اینکه این جهاد رو در کنار نقش مادری و همسری و خانه داری خودشون تعریف کردند. خب البته فضای جنگ، همه چیز رو تحت تاثیر قرار داده بود. از فضای خانواده، میزان حضور پدر و فرزندان در خانه، رفاه و تفریح و دورهمی خانواده، میزان زمانی که مادر برای کارهای خانه در نظر می‌گرفت و... حالا سوال من اینه، اولا در شرایط فعلی جامعه، به نظر شما ما درگیر چه جنگ هایی هستیم؟ (اصلا درگیر جنگ هستیم؟) و اگر بله، درگیر چه نوع جنگ هایی هستیم؟ (فرهنگی، اقتصادی و...) سوال دوم ام اینه که در این شرایط هم اگر خانم ها بخواهند مانند آقایون در جنگ و کمک به شرایط کشور نقش داشته باشند، خانم ها چه نقش هایی دارن و چه کارهایی میتونن بکنند؟ خب قطعا بانوان هم قشرهای مختلفی هستند، خانم های مجرد، خانم های متاهل، مادرانی که فرزند کوچک دارند، فرزند بزرگ دارن و... خصوصا سوالم درمورد مادران، آیا نقش مادری و تربیت فرزند، تنها نقش آنان هست؟ یا نه نقش های دیگه ای هم براشون باید تعریف بشه؟ و کیفیت نقش مادری و تربیت فرزند چطور؟ چه پارامترهایی رو باید در نظر بگیره. و برای جهاد کردن، بانوان در این شرایط چه کارهایی میتونن بکنند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! جنگ است و دشمن به گمان خود هویت دینی و ملی جوانان ما را نشانه گرفته. ولی بحمدلله ناکام مانده، هرچند ما باید با نظر به کوتاهی‌های فرهنگی خود نسبت به امیدواری که در ذهن دشمن ایجاد کرده‌ایم فکر کنیم که چرا او هنوز به کار خود امیدوار است؟! ۲. زنان ما در عین آن‌که باید بیش از پیش سطح فکری و دینی و اجتماعی خود را رشد دهند، بدانند در شرایطی که پیش آمده با هویت دینی خود عملاً در حال آفریدن حماسه می‌باشند زیرا دشمن از همین جهت عصبانی است که تیرش به هدف نخورده است. موفق باشید

33907
متن پرسش

سلام علیکم استادک سلام خداوند بر شمایی که حضورتان در این روزگار سخت آخرالزمانی قوت قلب ماست. مایی که عاشق انقلاب و شهداء و دلباخته مرام و مسلک امام و رهبری هستیم، اما استاد خوبم، دلخسته ام! وقتی می بینم ظاهرا دیگر نه آبرویی در مجامع جهانی داریم، بازیکنانمان علنی در برابر دوربین ها، توهین آمیز سرود ملی را نمی خوانند، زنان و دختران در کوچه و خیابان اعتراض آمیز و طعنه زنان کشف حجاب کرده اند، در جلسات و گپ های فامیلی علنی به امام و رهبری فحش می دهند. به خودم می‌گویم خدایا یعنی عزت را از ما گرفتی؟ پس ما بر حق نیستیم؟ چون عزت موهبت توست که به هرکس نمی دهی، اگر چه مثل همیشه سرگذشت آن همیشه زنده تاریخ، آن حسینی که حیات از نامش زندگی می گیرد این نهیب را به من می‌زند که آبروی ظاهری در حجاب معاصرت ملاک نیست، بعدها خیلی چیزها مشخص خواهد شد، اما بعد می‌گویم همان جماعت کوفی هم دلهاشان با امام حسین بود و شمشیرهاشان با یزید، اما دشمنان ما دل و شمیشیرشان با آمریکا و اسرائیل است. خلاصه راه نشانم بده. گرچه بمیرم هم پای انقلاب می‌مانم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه! امروز، روز دیگری است. روز هرچه بیشتر به ظهورآمدنِ ذلّت و ناتوانی جبهه باطل است با آن‌همه تلاشی که کرد و عبرت‌گیری آن‌هایی که نفهمیدند امکان ندارد در این زمانه ظلمانی بدون زندگی دینی و شعور معنوی و بدون دشمن‌شناسی به‌سر برد. پس از این جهت نباید عجله کرد. مسلّماً حقیقت مسئله بیش از پیش نسبت به راهی که انقلاب اسلامی و امام عزیز و شهدای بزگوار مقابل امروز بشر گذاشته‌اند، روشن خواهد شد. موفق باشید  

33872
متن پرسش

سلام علیکم و رحمة‌الله: با عنایت به پرسش شماره ۳۳۸۶۶ (راز کینه استکبار و جریان روشنفکری از جریان انقلاب اسلامی) لطفا تکلیف ما را در فرض اینکه آقایان ع. ل. و ع. ض. بتوانند با القائات خود عقبگردی در مواضع انقلابی جمهوری اسلامی پدید آورند و قانون حجاب را حذف نمایند تبیین نمایید. توضیح اینکه ع. ل. اخیرا با نقل قولی با واسطه گفته است مرحوم امام توصیه کرده بودند که «راه را راه اکثریت قرار دهید و اقلیت را هم قانع کنید». البته ایشان اگرچه اینجا مشخص نکرد منظورش از اقلیت و اکثریت چیست اما پیش‌تر و آنجا هم باز به نقل قول اشاره داشته است که ۷۰ درصد زنان از حجاب شرعی را رعایت نمی‌کنند. ع. ض. هم رسما از عقب‌‌‌نشینی می‌گوید و روشن است که این عقب نشینی نه از جنس تغافل و تحمل (که از نیمه دهه ۹۰ عملا قانون حجاب اجرا نمی‌شود) بلکه تغییر قوانین برخاسته از روح انقلاب اسلامی است.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تصور بنده آن است که مقاله «تقابل حجاب و آزادی! چرا؟» و ۴ جلسه‌ای که در شرح آن مقاله گذاشته شد بتواند کمک کند تا نسبت به این موضوع فکر کنیم. موفق باشید

https://eitaa.com/matalebevijeh/11784

https://eitaa.com/matalebevijeh/11593

33868
متن پرسش

تاریخِ مَستی هاست. به این ویدئو دقت کنید! افراد در صحنه همه مسَتند چه آن بسیجی عزیزی که مست توحید است و خود را در حضور تاریخی جستجو می‌کند و گویا خدا او را در بر گرفته و بودنش بودن توحیدیست و چه آن اغتشاش گرانی که آنقدر به رذالت افتادند و آنقدر بد شده اند که در مقابل حضور خدا قرار گرفتند و مست شیطانی لایعقل شدند! با آن همه خشونت که خود نمی‌دانند از کجا آمده! شاهد آن جاست که خود ضاربین می‌گویند نفهمیدیم چه کردیم جوگیر شدیم. به یاد دارم در نوجوانی برای اولین بار که خوب به واقعه کربلا نگریستم و در جمله کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا تعقل کردم از خود یک سوال بزرگ پرسیدم: که اگر من در آن روز بودم به راستی در کدام قوم قرار می گرفتم؟ به این رسیدم که آن مردمانی که برای آن جنایت آمده بودند مسلمان بودند به اهل نماز و روزه و تقوا! خوب دیدم تفاوتی نمی‌بینم در خودم با آن ها پس چیست؟! بر آن شدم که جدا فکری به حال خود بکنم زیرا غیر از حرف و پای منبر و خیالات است این امر جدی است! پس به سوی خدا روان شدم و از او خواستم پرورگارا به صدق و راستی ناتوانم و فقیرم و نمی خواهم از یزیدیان باشم اما راه حل را نمی‌دانم پس یاریم کن کسی را جز تو ندارم. جدا چیست چاره وقتی در واقعه های توحیدی قرار می‌گیریم اختیار از کف می‌رود و حقیقت آنچه هستیم هویدا می شود. اکنون این ویدئو شاهدیست بر حضور خدا با انقلاب اسلامی و برحق بودنش و دشمن آن که دشمن ترین دشمنان حق است یعنی باعث و بانی اصل این دشمنی، آمریکا. البته گویا زمان سلحشوری با دشمن آغاز شده این حسی است که در مواجه با اغتشاشگران خالص در خود می‌بینم زیرا افراد گمراه بسیار کم شدند بلطف خدا و روز به روز غربالی شدید است. https://uupload.ir/view/vid_20221107_152954_371_ymqe.mp4/

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. به ما به خوبی فرموده‌اند در آخرالزمان انسان‌های متوسط و میانه نداریم، یا در اوج ایمان و صفا و روحانیت خود حاضرند و یا در اوج ظلمات و تکبّر و خودخواهی. این‌جا است که باید مواظب باشیم اگر در تمام ابعاد ایمان حاضر نشویم، خطر آن‌که چون جواب همه ابعاد وجودی خود را نداده‌ایم، در لشکر مقابل لشکر حضرت صاحب الزمان «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» قرار گیریم. مثل آن‌که دیدیم چه کسانی در ابتدا در کنار حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» بودند ولی بعد در مقابل ایشان قرار گرفتند. موفق باشید

33865
متن پرسش

سلام: آیا از استاد با محوریت تبیین و تحلیل حوادث اخیر سخنرانی موجود است که بتوان استفاده کرد؟

متن پاسخ

سمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی تحت عنوان «انتقام گیری جهان استکبار از انقلاب اسلامی به قیمت رسوایی جهان مدرن»  شده است. امید است مفید افتد. موفق باشید  https://eitaa.com/matalebevijeh/11964 و جواب سوال 33866 نیز جای توجه دارد.

33855
متن پرسش

سلام استاد: خدا قوت و سلامتیتون برای تبیین آرمانهای انقلاب روزافزون. در جلسه گفتگوی «تقابل آزادی و حجاب چرا؟» محضرتان بودیم و شنیدیم که فرمودید: ورود بنده به موضوع بانو امین متاسفانه رها شد و باید نگاه هرمونوتیکی به ایشون داشته باشیم و حتی نگفته های ایشون رو بیشتر بشنویم و اگه ایشون ادامه پیدا می‌کردن ما در خلا نبودیم، ما الان در یک خلا هستیم، اگه روح تاریخی ایشون امتداد داشت الان یه حاج قاسم زن داشتیم". سوالم رو بلافاصله بعد جلسه چهارم خدمتتون طرح نکردم تا برای بنده وجودی و بنیادی بشه و بعد خدمت شما عرض کنم. میشه بیشتر توضیح بدید و در نسبت یابی هویت زن تاریخی برای حضور نقش آفرینش در این زمان مددرسان باشید؟ الحمدلله که هم‌محضریم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در رابطه با مباحث «نگاهی هرمنوتیکی به شخصیت بانو مجتهده امین» عرض شد ایشان با رویکرد معرفتی و عرفانی متوجه زمانه خود شدند و در حدّ توان و موقعیتی که داشتند، جوانان و در کلیت کار خود، جامعه را مطابق آن زمان مخاطب قرار دادند ولی بعداً از آثار ایشان، بیشتر در امور سلوک فردی استفاده شد. در حالی‌که ایشان متوجه روح زمانه خود بودند و شرایطی که پیش آمده بود تا به حضور اجتماعی زنان بیشتر فکر شود. امری که بحمدلله از طریق حضرت امام «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» به خوبی شکل گرفت. موفق باشید

نمایش چاپی