بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: امام حسین«علیه السلام» - کربلا

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
36839
متن پرسش

السلام علیک یا زینب کبری «سلام الله علیها» 
"من و جنونِ نام تو هر دم
کوچه پس کوچه‌های حیات
شده مُزَیَّن به یاد و حال تو
حیات تو شد، ملاک شب و روز ما" 

آری تویی آن‌که در طول عمرش شامِ بلاها را درک کرد و در شعله‌ی شعف عشق حق، شعله‌ای شد و نوای «مَا رَأَیْتُ إِلَّا جَمِیلًا»ی شما جان‌ها را شنواتر کرد و تو خرابه عالَم را با معرفی حسین «علیه السلام» آباد کردی...
نامت جاری شد در عالم، زین_ب «سلام‌الله علیها»، آری زینب تو علمدار راه مادری! 
مادرت زهرای اطهر «سلام الله علیها» أُمِّ أَبیها شد و تاریخ خواب‌زده و ترک‌خورده را با گریه‌هایش خیس کرد و آماده‌ی رویشی دوباره، قطرات اشک مادرت، در بستر تاریخ انسانیت، راه یافت و بوستانی شد برای احیای انسان... 
اما أَب کیست؟ که مادرت اُمَّش شد، واقعاً زینب جان! آیا أُمِّ أَبیها بودن طریقی است و سیری دارد؟
أَب، بُن و ریشه‌ی حیات تاریخ است، آری او رسول الله است، او که وجودش سرآغاز و بهانه خلقت است و گوییا أَب همان چشمه جوشان اسلام است که سَد غفلت‌ها و سقیفه داشت او را محدود به منبع آبی راکد می‌کرد که دیگر جوشش و حیات‌بخشی ندارد. اما دختری چون مادر تو، عَلَم مادری برای آن حقیقت زنده برداشت و نشان داد که
آی آدمها! چشمه جوشان حیات انسان عمیق است و شاه‌رگ حیاتش به نظرها و مددهای قدسی علی «علیه السلام» است، او خیبر شکنی ست که خود، حق و حق، خود علی است...
آری ربوبیت حق، رهبرانی چون جَدَّت و پدرت را در تاریخ به انسان هدیه کرد، ولی هر پدری، مادری خواهد داشت که چون مادرتان بسوزد از غم و بسوزاند ریشه تزویر و ریا و... را و بر باغبان، باغ انسانیت مادری کند، البته به خون دل و باران اشک و محبت و ایمان و ایثار... 
حضرت زینب «سلام الله علیها» نور دو عین حضرت زهراست، او بعد مادرش هر آن أُمِّ أَبیها شده است، 
 در ایام ولایت حضرت علی مرتضی «علیه السلام» بر تاریخ، حضرت زینب «سلام الله علیها» برای پدرش، مادر شد و چه احوال که بر او نگذشت... تا رسید بر سحر فُزْتُ بِرَبِّ الکَعبه
بعد از آن، شیر زن قصه‌ی انسانیت بر سبط اکبر، حسن مجتبی «علیه السلام»، مادر شد... خواهری که مادر شد و چه ها دید و شنید و تا آخر مادرانه پای ایشان ایستاد... تا لحظه تشت و جگر و... 
اما، امان از ایامی که زینب کبری «سلام الله علیها»، او که دلداده و بی‌تاب حسین «علیه السلام» است و در سایه الطاف امام حسین «علیه السلام» آرام است! 
آری حضرت زینب «سلام الله علیها» عهد کرده که بر سر میخانه حسین «علیه السلام» بایستد، وقتی که تزویر پرده برداشته و یزید، پدر تاریخ یعنی حضرت اباعبدالله الحسین «علیه السلام» را به مسلخ می‌کشد، زینب «سلام الله علیها» باز مثل همیشه مادرانه می‌ایستد و آرمان پدر را احیا می‌کند، با فصاحت و بلاغت، طوفان به پا کرد و کاخ استکبار یزیدیان را ویران کرد. 
آری زینب کبری «سلام الله علیها»، شیر میدان نبرد حق و باطل است و مصداق «أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ» شد، اما با چه خردی؟ با کمی دقت می‌توان «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ» را در صلابت حیدری و مقاومت فاطمی اش دید... 
اما ای من، ای تو، ای او...
اندکی!! اندکی صبر! 
أَبِ تاریخ تو کیست؟ آیا به تأسی از شیر زن کربلا و مادرش، حاضری مادر بشوی بر پدر تاریخ؟ آری! من و تو، باید طلب و عزم و عهد مادری را کنیم و درد مادری را چشیم و مادر شویم بر پدر تاریخ مان، بر انقلاب حضرت روح الله. آری ای یار! مادری راه است، راهی از جنس بودن پر از شور و شوق و با عقل و خردی که ان شاء الله چون مادران تاریخ در تمام ابعاد وجودی مان از جمله کلام و زبان مان خود را نشان دهد و جان‌ها را بیدار کند... 
هرچه چشم گرداندم، پدری جز خمینی کبیر و خامنه ای عزیز نیافتم. آری و مادرانی دیدم که در عصر امام خمینی تا همین روز هر آن، با دل و جان آن چنان لب به سخن گشوده و آن چنان جوانان خویش را تقدیم کردند و آن چنان مست به دنبال فنا، خویش سراسیمه دویده که اینک هر کجا بویی از انسان هست غوغای مادری برای پدر تاریخ برپاست، کار به جایی رسیده که شیران بیشه‌ی غزه، شیرزنان و شیربچه‌ها و شیرمردانش... به تأسی از زینب کبری «سلام‌الله علیها» و لشکر کودکان و زنانش در خروش تاریخ طوفان الاقصی را به پا کردند. 
 آیا مادری، پدر حقیقی به عهده ی حضرت زهرا «سلام الله علیها» و حضرت زینب «سلام الله علیها» بود و تمام شد و باید در مقام خاص باشیم یا قصه‌ی انتظار، همان قصه‌ی أُمِّ أَبیهای تاریخ و تعالی بشر است و ادامه دارد تا انسان به حقیقت کامل شود؟ این نگاه و تعمیم دادن چقدر جا دارد؟
با تشکر
 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی به خوبی فهمیدیم هرجا مردی می‌درخشد، درخشش او با نظر به تعبیر رسای شما کوهی لطیف مانند شیر زن کربلا در صحنه بوده؛ حال مائیم و جهانی که باید بانوان‌مان با همان حضور و با بصیرت تمام، جایگاه خود را بیابند بدون آن‌که نقش مردان را به عهده بگیرند که در آن صورت مانند تمدن غربی گرفتار جامعه‌ای خواهیم شد «بی‌مادر»، با همه معنایی که بی‌مادری دارد. کجاست «مادری» در جهانی که نه معنای زندگی را می‌فهمند و نه معنای انسان و انسانیت را و نه معنای صبر و امیدواری را، به‌خصوص در خرابه‌های غزه. 
حضرت زینب کبری «سلام‌الله‌علیها» همان‌طور که فرمودید در هر صحنه‌ای، از صحنه‌ حضور تاریخیِ حضرت علی «علیه‌السلام» بگیر تا صحنه تاریخیِ امام حسن «علیه‌السلام» و امام حسین «علیه‌السلام»؛ در همه صحنه‌ها متوجه حضور تاریخی خود می‌شوند و این شد عامل آن‌که توانستند آنچنان نقش‌آفرینی کنند، و از آن مهم‌تر به آن بصیرت خاص برسند. https://eitaa.com/matalebevijeh/15857
چه اندازه حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» دقیق متوجه امر فوق شدند و لذا حضوری را برای زن ترسیم کردند که به گفته خودشان «ما مفتخريم كه بانوان ما و زنان پير و جوان و خرد و كلان، در صحنه‏ هاى فرهنگى و اقتصادى و نظامى حاضر، و همدوش مردان يا بهتر از آنان در راه تعالى اسلام و مقاصد قرآن كريم فعاليت دارند».
حال این نوع زن‌بودن و این نوع مادری در این دیگر قدم‌های این تاریخ، باز «زن» و باز «مادر» و حضوری بعد از حضور. موفق باشید
 

36801
متن پرسش

سلام و رحمت خدمت استاد بزرگوار: با توجه به اینکه در کتاب زیارت عاشورا اتحاد روحانی با امام حسین (ع) فرمودید؛ « هرکدام از این ۵ لعن، ابراز تنفر از فرهنگ و تفکری خاص هست» امکانش هست تفکر و فرهنگ ۵ لعن را بازتر بفرمایید؟ متشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان تفکری که متوجه حضور در توحیدی که انبیاء آورده‌اند، نیست. تنها در آداب دین متوقف شده‌اند. نمونه آن ابن ملجم است. موفق باشید

36754
متن پرسش

با سلام استاد عزیز: شهادت چیست؟ اصلا ما چقدر راجع به این موضوع آشنایی معرفتی داریم؟ بماند که حضور در این وادی هر روز رخ می‌نماید، ولی گمانم اگرنشناسیم این واژه را نخواهیم فهمید اعمالی که ثواب شهادت دارد و آنکه آرزوی شهید شدن دارد چیست و زن .. درکدام مقام جایگاه شهید دارد و آنچه مجال گفتن ندارد؟ و در کدام وادی باید زیست؟ و کدام جایگاهی دارد آن حدیث که می‌گوی دمقام عالم از شهادت بالاتراست و چه کسی خواهد شناخت خمینی کبیررا که آن همه عالم خواستند در رکابش به شهادت رسند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در محرم امسال تحت عنوان «کربلا و رازی که شهدا متوجه آن بودند» شد که خوب است به آن رجوع شود. موفق باشید https://lobolmizan.ir/sound/1227?mark=%DA%A9%D8%B1%D8%A8%D9%84%D8%A7%20%D9%88%20%D8%B1%D8%A7%D8%B2%DB%8C%20%DA%A9%D9%87%20%D8%B4%D9%87%D8%AF%D8%A7%20%D9%85%D8%AA%D9%88%D8%AC%D9%87%20%D8%A2%D9%86%20%D8%A8%D9%88%D8%AF%D9%86%D8%AF

36710
متن پرسش

با توجه به شرایط اکنون و شهادت سردار چگونه می‌توانیم جوانان امروزی رو توجیه کنیم که راه سردار حق بود و شهادت کرمان ها هم به حق

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد سردار دل‌ها به نکاتی که در مورد شهدا بحث شد، خوب است توجه شود تحت عنوان «کربلا و رازی که شهدا متوجه آن بودند» https://lobolmizan.ir/sound/1227?mark=%DA%A9%D8%B1%D8%A8%D9%84%D8%A7%20%D9%88%20%D8%B1%D8%A7%D8%B2%DB%8C%20%DA%A9%D9%87%20%D8%B4%D9%87%D8%AF%D8%A7%20%D9%85%D8%AA%D9%88%D8%AC%D9%87%20%D8%A2%D9%86%20%D8%A8%D9%88%D8%AF%D9%86%D8%AF  و در مورد شهادت شهدای کرمان خوب است به جواب سؤال شماره 36666 رجوع فرمایید. موفق باشید

36704
متن پرسش

با سلام و احترام: این عبارت که شب عاشورا، از زبان یارام امام حسین (ع) گفته شده اگر هزاران بار بمیرم و زنده شوم باز هم در کنار شما می‌جنگم. فردی که هیچوقت مردن و زنده شدن را تجربه نکرده، با چه درکی و چه منطقی این کلام را عنوان می‌کند؟ این مردن یا زنده شدن چه معنایی دارد؟ یک مساله دیگر، آیا می‌توان گفت، با توجه به روانشناسی و جایگاهی که برای زن و مرد بیان می‌شود، بگوییم مرد مظهر ولایت ظاهری است و زن مظهر ولایت باطنی در خانواده یا جامعه هست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به هر حال در آن جمله، مقصد و سخن در آن بوده که آنان به راحتی آماده شهادت ذیل حضور نسبت به دفاع از حضرت امام حسین‌ «علیه‌السلام» بوده‌اند. ۲. به نظر بنده نکته خوبی است. موفق باشید

36619
متن پرسش

سلام استاد گرامی: بنده گروهی تشکیل دادم در فضای مجازی در رابطه با زیارت عاشورا و از مطالب کتاب جنابعالی،(اتحاد روحانی با امام حسین) استفاده می‌کنم، می‌خواستم ببینم جنابعالی رضایت دارید؟ ودر اول مطالب نوشتم مطالب از کتاب شما می باشد، آیا کار درستی انجام دادم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: والأمر الیکم. در همه چیز نسبت به این مورد، مختارید.

ان شاءالله که ذیل نور مولایمان حضرت اباعبدالله«علیه‌السلام» در جهانی حاضر شوید که جهان اولیای الهی است. موفق باشید

36543
متن پرسش

از آنجایی که اربعین با سکوت هایش صحبت می‌کند. در مسیر اربعین یجایی نشسته بودم دیدم آنسوی موکب ها شهرکی قرار داشت و چرخ فلک و... روح آنجا ساکت ولی روح مسیر پر از وجود و محبت بود، و امسال مردمانی را دیدم که مسیر اربعین را با سالیان قبل فرق داده بودند، شاید بتوان گفت این محبت و گرمی یگانگی میهمان و میزبان و امام حسین (ع) دیگر گونه های دیگری را هم در خود نشان می‌داد، گویا استعدادی رو آشکار می‌کرد و چند قرائن دیگر باعث شد احساس کنم مسیر اربعین وقتش رسیده که آرام‌آرام به داخل شهرها سفر کند. از آن زمان وظیفه خود دانستم تا به قدر وسع کوچک خود، در شعاع این امر قرار بگیرم. ما کانون فرهنگی کوچکی داریم که نونهالان و نوجوانان فعالیت می‌کنند. امسال بجای ایستگاه صلواتی که فقط اعضای یک مسجد یا هییت یا مجموعه فعالیت می‌کنند را تعطیل و بجایش موکب های فاطمی زدیم فرق موکب ها این بود که سر هر کوچه یه موکب بود که یک نوعی اهالی محله ها را دعوت می‌کرد تا به این ایثار با محبت تشریف بیاورند، و با ۷ تا موکب، در کل محله روحی احساس می‌شد که انگار داخل گرمی محبت همان همسایه های قدیم وارد شدیم و ان شا الله در نظر داریم این امر رو در نیمه شعبان و غدیر و اربعین تداوم‌ بدیم و گسترش پیدا کنه این موکب های فاطمی هم با حرکت ایستگاه صلواتی فرق می‌کرد و با ابنکه ملهم از اربعین هست ولی حتی با حرکت مسیر اربعین کمی فرق داشت و آن سریان مسیر به داخل کوچه ها بود. داشتم فایل خطر بدعتهای غیر الهی و غیر اخلاقی رو گوش می‌کردم گفتم این نگاهم را به استادم بگم تا اگر اشتباه بدعتی درش هست، ما را متذکر تفکر اصیل خود و انقلاب کند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار بسیار خوبی است و این یک سنت حسنه است تا روح مردمان متوجه سرمایه‌های معنوی و تاریخی‌شان شود و معلوم گردد دل‌ها حتی در دنیای غربزده با این‌همه سرگردانی‌های بیهوده، هنوز در گرو دل‌سپاری به اولیای معصوم هستند و لذا وقتی همان انسان‌ها از آن سرگرمی‌های بیهوده خسته شدند، متوجه می‌شوند راه دیگری هست تا انسان‌ها را معنا ببخشند. چه اندازه برای خود بنده شادی‌بخش است وقتی در برقراری چنین موکب‌هایی شرکت داشته باشم و سهیم باشم. موفق باشید

36514
متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوار: به لطف الهی توفیق پیدا کردم و کتاب «گلستان یازدهم» را مطالعه کردم و حقیقتاً فیض بردم. مثل روز برایم روشن شد که از دریچه این کتاب و جملات و الفاظ آن، پیوسته نور شهید تجلی می کند و قلوب ظلمانی و سیاه ما را تحت تأثیر قرار می دهد. و چقدر راحت اشک ما را زان سوی هفت پرده به بازار می کشاند. استاد در قسمتی از کتاب مذکور، همسر شهید علی چیت سازیان از لحظات دفن شهید گزارش می دهد: « یکدفعه حس کردم علی کنارم ایستاده. تکیه دادم به گرما و صدای علی را با آن لهجه غلیظ و شیرین همدانی شنیدم: « فرشته، حلالم کن. گُلُم، زینب وار، زینب وار زندگی کن، زینب وار...». پرسشم این هست چه کنیم رفاقت و ارتباط مان با شهیدان شدید و شدیدتر شود و ایشان را با تمام قوای وجودی خود و در منظر خود احساس کنیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پذیرفتن نقش شهدا و حضور فعّال آن‌ها، امری است بسیار مهم و با ارزش که باید از آن غفلت نکرد. عرایضی در محرم سال گذشته در این رابطه شد. خوب است به متن و صوت آن رجوع شود با عنوان «کربلا و رازی که شهدا متوجه آن بودند در بستر «ایمان» و «امید»https://lobolmizan.ir/sound/1227?mark=%D8%B1%D8%A7%D8%B2 موفق باشید

36448
متن پرسش

نامه ای به خواهرم: «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» خواهرم! زمانه به تکرار تاریخ نشست و این یعنی امید، امید به آینده‌ای روشن. می‌دانم چه دیده‌ای و چه کشیده‌ای دوری ز من و غمت به من نزدیک. از خدایمان می‌خواهم، می‌خواهم که محکم و استوار بمانی، همچون زینب «سلام‌الله‌علیها». در طوفان الاقصی ایمانت رو محکم گرفته‌ای که طوفان حوادث آن را بر باد نبرد و چه زیباست این پایداری. خواهرجان! غم‌هایت را با غم حسین «علیه‌السلام» گره بزن تا سوار بر کشتی نجاتش شوی و در ساحل امن آرامش مأوا گزینی. مصیبت‌دیده، زندگی کرده‌ای همچون زینب «سلام‌الله‌علیها»، اکنون زمان آن رسیده که زینب‌گونه نیز بنگری، بنگر که عاشورا تکرار شد! چه علی اصغرها و علی اکبرها رفته و می‌روند. زمین غرق به خون و دل مسلمین هم خون. این خون بر زمین ریخته‌ی مظلوم است که همیشه نقطه‌ی عطف تاریخ بوده و زمینه ساز ظهور حضوری از جنس نور، همان نوری که قسم کوچکش در دلت طنین انداز شد و قدرت ایمانت رو دو چندان کرد. تو شدی لیلا. تو شدی رباب. تو شدی زینب «سلام‌الله‌علیها» زینب زمانه آن می‌شوی و این‌گونه است که نمی‌بینی به غیر از زیبایی چیزی...... خواهر ایمانی شما فاطمه

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. حقیقتاً اگر زنان در این زمانه که زمانه حضور انسان است در ساحتی قدسی و جهانی که حضوری است حق الیقینی، به وسعت اقیانوس، حاضر نشوند، گرفتار نوعی نیست‌انگاری خواهند شد. زیرا تنها با قهرمان‌شدن مانند حضرت زینب «سلام‌الله‌علیها» در این تاریخ می‌توان در پیش خود حاضر شد و وسعت خود را احساس کرد. عرایضی در جزوه «انقلاب اسلامی و حضور نرم زبان مادریِ زنان» در این مورد شد خوب است سری به آن زده شود. https://eitaa.com/matalebevijeh/15217 موفق باشید

36425
متن پرسش

با سلام و احترام: حضور تاریخی حضرت صدیقه طاهره (س) در جریان سقیفه و غصب خلافت، صرفا حضوری تحت امر امام زمانشون بوده، یا اینکه فهم و درایت و بصیرتی مختص خودشان و در راستای تعالیم امامشان بوده که این نوع حضور را رقم زدند؟ آیا اگر امام ایشان در کنار ایشان حضور فیزیکی نداشتند ایشان چنین تصمیمی را می‌گرفتند و دقیقا به همین شکل عمل می‌کردند؟ یا اینکه اگر امر امامشان نبود خودشان به چنین تشخیصی نمی‌رسیدند؟ آیا لازم هست یک زن، با بصیرت و تفکر قبل از قول امام به تشخیص امر امامش برسد؟ یا اگر حضرت زینب (س) منهای حضور امام سجاد (ع) در کربلا و مجلس یزید بودند، به تشخیص خودشان چنین عمل می‌کردند؟ یا به تشخیص امامشان نیاز داشتند؟ اینکه می‌گویند، ۵۰ نفر از یاران خاص امام عصر زن هستند، این خانمها، لازم هست دارای چه روحیات و خصوصیاتی باشند؟ آیا در عرض یاران آقا سپاه هستند؟ بلحاظ رتبه، مقام، مسئولیت، بینش، بصیرت و... یا تفاوتهایی وجود دارد؟ لازم هست فقط مطیع باشند؟ یا مبتکر و متفکر، بصیر و...؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به آنچه خداوند در قرآن به پیامبر خود فرموده است نیز می‌توان فکر کرد آن‌جا که می‌فرماید: «وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ» (نحل/۴۴)  ما قرآن را بر تو نازل کردیم تا آنچه که بر جان مردم نازل شده است را برایشان تبیین نمایی. این نشان می‌دهد آنچه رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» می‌خواهند برای مردم بگویند به صورت کلی و اجمالی بر جان مردمی که با حضرت محمد «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» در تاریخی که با آن حضرت شروع شده، نازل شده و رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» مأمور تبیین آن می‌باشند. آری! با توجه به آیه فوق، همه منوّر به نوری هستند که بر رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» نازل شده و اگر خود را با هوس‌ها و روزمره‌گی‌ها فریب ندهند، با تمام وجود می‌یابند که پیامبر و امام، قصه حضور آن‌ها را متذکر می‌شوند و از این جهت انسان در واقع به نور اولیای الهی در خود طلوع می‌کند. عرایضی در جزوه «حضور نرم و نقش مؤثر زن در این تاریخ» شده است تا معلوم شود نقشی که انسان در تاریخ خود می‌تواند داشته باشد، ماورای زن بودن زن و یا مرد بودن مرد است. موفق باشید
https://lobolmizan.ir/leaflet/500?mark=%D8%AD%D8%B6%D9%88%D8%B1%20%D9%86%D8%B1%D9%85     

 

36370
متن پرسش

سلام و خدا قوت: زینب کبری علیها‌السلام این نام برای من تداعی‌گر «حُریّت» است، «آزادگی». زینب کبری آزاد بود، رها. رها از همۀ تعلقاتی که او را از ادای تکلیف جدا کند، از «امام» فاصله دهد. او آن‌قدر آزاد بود که فقط در بند مولا بود. او آنجا بود که مولا می‌خواست. آن‌کار را می‌کرد که مولا می‌خواست، آن‌چه را می‌گفت که مولا امر می‌کرد. آن‌چه را می‌خواست که مولا می‌خواست. او فقط در بند مولا بود و از هرآنچه او می‌خواست رها بود. رهایی و آزادی بزرگ‌ترین داشتۀ زینب کبری علیهاالسلام بود. اگر حریت و آزادگی او نبود، توان آن حماسه‌آفرینی بی‌نظیر کربلا را نداشت. توان پنجه در پنجۀ استکبار انداختن را نداشت. مدافعان حرم زینبی را نیز در همین مدار می‌بینم. مدافعان حرم اگر آزاد نبودند، توان دفاع از حرم را نداشتند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! آزادگی، گمشده بشریت است و هرکسی را توان فهم جایگاه آزادگی نیست وقتی متوجه ظرفیت خود و تاریخی که برایش خداوند اراده کرده است، نشود. در همین رابطه امروز ما ندای آزادگی را از زن و مرد و نوجوان غزه می‌شنویم زیرا آن‌ها به خوبی می‌دانند چه نوع حضوری در دل این آزادگی نهفته است. در رابطه با درک تاریخیِ حضرت زینب «سلام‌الله‌علیها» و حضور آنچنانی، عرایضی در جزوه «انقلاب اسلامی و زبان نرمِ مادری» https://eitaa.com/matalebevijeh/15217 در رابطه با درک تاریخی حضرت زینب «سلام‌الله‌علیها» نسبت به نهضت کربلا شده است. خوب است نظری به آن متن انداخته شود. آری! آزادگی و حضور در فردای تاریخ، امری است که زنان پروریده شده در متن اسلام، همواره با خود داشته‌اند. موفق باشید   

36256
متن پرسش

سلام خدمت استاد عزیز: ببخشید در رابطه با کتاب زیارت عاشورا اتحاد روحانی با امام حسین علیه السلام صوتی منتشر نشده است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر! ولی در مباحثی مثل بحث‌هایی که در کتاب «کربلا، مبارزه با پوچی‌ها» شده، فضایی که آن زیارت متذکر آن است؛ پیش آمده. موفق باشید

36246
متن پرسش

سلام‌ استاد گرامی: به ریشه و دین و راهی که می‌روم شک کردم. چرا خداوند ما را رها کرده مردم غزه به خاک و خون کشیده شدند. یک جا شنیدم از شما گفتید ما در مسیر قلبی ساختگی هم میتونیم سیر کنیم. شک می‌کنم به خودم چطور راهم را پیدا کنم؟ مددی که خداوند وعده داده کی به کمک میرسه؟ چرا کربلا این مدد نرسید؟ نکنه در گمراهی هستم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است در این رابطه به جواب سؤال شماره 36230 و 36251 و 36249 رجوع فرمایید. از آن جهت که ملاحظه می‌فرمایید چگونه حضرت اباعبدالله «علیه‌السلام» در نجوای خود در قتلگاه متوجه نتایجی شدند که با شهادت‌شان پیش آمد. و یقیناً آنچه در غزه در پیش است، تغییر معادلات جهانی است و همه شهدای غزه تا راضی به این نتیجه نباشند، خداوند آن‌ها را مفتخر به چنین سرنوشتی نایل نمی‌گرداند هرچند کودکان شیرخواری باشند مانند علی اصغر. موفق باشید

36201
متن پرسش

سلام: ببخشید من اگر بخواهم کتاب «زیارت عاشورا ارتباط روحانی با امام حسین علیه السلام» رو بخونم نیاز به پیش زمینه دارد؟ اگر دارد چه پیش زمینه هایی نیاز است؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: چندان نیاز به پیش‌زمینه خاصی ندارد زیرا اشاره به نکاتی شده است که در فرهنگ ما مدّ نظر می‌باشد. ولی بهتر است با باوری که از طریق معرفت نفس پیش می‌آید؛ با این متونِ دینی روبرو شد. موفق باشید

36172
متن پرسش

سلام علیکم استاد بزرگوارم: با جمعی از دوستان چند سالیست سیر مطالعاتی شما رو دنبال می‌کنیم. بعد از کتاب معاد به کتاب «فرزندم اینچنین...» رو به اتمام میرسونیم. در کنار آن مباحث کربلا رو دنبال می‌کنیم و با توجه به تاکید شما که نیاز هر روزه ما به کربلا هست و باید با کربلا زندگی کرد، بر این حساب کتابهای «كربلا؛ مبارزه با پوچي‌ها» «راز شادی امام حسین...» «جایگاه تاریخی حادثه‌ها و...» جزوه‌ی «كربلا از چشم عقل و عاطفه» جزوه‌ی «كربلا، سریان عشق الهي» جزوه‌ی «كربلا در سطوح مختلف تحليل» رو به لطف خدا به اتمام رساندیم و در حال حاضر کتاب فتح خون با شرح صوت های شما رو به پایان میرسونیم که بسیار پربرکت بود. حال استاد بعد از فتح خون چه پیشنهادی برای ادامه مباحث کربلا دارید؟ در ضمن استاد چه طور از شهید آوینی جدا نشم؟ آشنایی بنده با شهید آوینی به برکت شما بود. ان شاءالله همنشین اهل بیت باشید. بنده و دوستانم رو دعا بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بحث‌هایی که در سال اخیر در رابطه با کربلا شده، بخصوص مباحث سال جاری تحت عنوان «کربلا و رازی که شهدا متوجه آن بودند» ان شاءالله می‌تواند کمک کند. ۲. باید سعی کنید همه نکاتی که شهید آوینی عزیز بر آن نکات دست گذاشته و ورود کرده را بشناسید و در این رابطه انس با آثار دکتر داوری کارساز است. موفق باشید

36042
متن پرسش

سلام و ادب: زیارت عاشورا کامل. استاد از سخنرانی شنیدم زیارت عاشورا کامل (زیارت ششم امیرالمومنین علیه السلام + زیارت عاشورا + دعای معروف به علقمه) برکات ویژه ای دارد.این موضوع مخصوص عام است؟ و آیا توصیه می‌کنید؟ منظور از این مضامین در زیارت ششم چیست ؟: ۱. قسیم الجنه و النار ۲. اصل القدیم ۳. فرع الکریم . تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که حتماً خودتان تجربه کرده‌اید؛ به هر حال هر کدام از زیارات با محتوایی که دارند، زیارت را که همان ملاقات با امام است با توجه خاصی که آن زیارت پیش می‌آورد، محقق می‌کند. می ماند که انسان خودش در خود بنگرد با کدام زیارت، آن ملاقات بهتر محقق می‌شود. آری! حقیقتاً امام؛ قسیم بهشت و جهنم‌اند به آن معنا که ارتباط با آن حضرت، موجب حضور در بهشت و پشت‌کردن به آن حضرت موجب حضور در جهنم می‌باشد. همان‌طور که امام در مقام خود «اصل القدیم» و حقیقت پایدار انسانیت‌اند و نیز جلوه‌ای از نور کریم حضرت حق می‌باشند. موفق باشید

35996
متن پرسش

سلام استاد بزرگوار: با همه بدی ها و گرفتاری هایم، به لطف الهی بالاخره امسال هم توفیق پیاده‌روی اربعین را پیدا کردم. بعد از اینکه با بدن خسته و مجروح به کربلا و بین الحرمین رسیدم، بعد از استراحت کوتاهی وارد حرم سیدالشهداء علیه السلام شدم.😭 اصلاً باورم نمی شد اینگونه در حرم حضرت و در کنار ضریح مطهر ایشان اشک بریزم و بسوزم. حس می کردم امام مثل پدری بسیار مهربان و دلسوز که از همه‌ی دردهایم با خبر است، مرا در آغوش گرفته و دست نوازش به سر و صورتم می کشد. این ها را گفتم که این سوال را بپرسم: آیا با توجه به اینکه بنده بسیار آدم بدی هستم، و در عین حال به این احوالات رسیدم، آیا امکان دارد دچار سنت استدراج شده باشم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر! قصه استدراج با این احوالات متفاوت است. در استدراج به هر حال نوعی تکبّر و خودبینی در میان است. در این‌جا قصه، قصه همانی است که جناب مولوی می‌فرماید:
عاشق شده ای ای دل سودات مبارک باد
از جا و مکان رستی آن جات مبارک باد
از هر دو جهان بگذر تنها زن و تنها خور
تا ملک ملک گویند تنهات مبارک باد
ای پیش‌روِ مردی امروز تو برخوردی
ای زاهد فردایی فردات مبارک باد
کفرت همگی دین شد تلخت همه شیرین شد
حلوا شده‌ای کلی حلوات مبارک باد
در خانقه سینه غوغاست فقیران را
ای سینه بی‌کینه غوغات مبارک باد
این دیده دل دیده اشکی بد و دریا شد
دریاش همی‌گوید دریات مبارک باد
ای عاشق پنهانی آن یار قرینت باد
ای طالب بالایی بالات مبارک باد
ای جان پسندیده جوییده و کوشیده
پرهات بروییده پرهات مبارک باد
خامش کن و پنهان کن بازار نکو کردی
کالای عجب بردی کالات مبارک باد
موفق باشید

 

35966
متن پرسش

سلام استاد: من یه عرضی داشتم راجب اربعین و کربلا خب من قبل این که بخواهم برم کربلا بالاخره یه زندگی دارم مثلا کتاب های شما رو دنبال می‌کنم یا سعی می‌کنم با قرآن انس بگیرم یا نسبتم رو پیدا کنم و از این جور کارا ولی تا به محرم و اربعین نزدیک میشم و واردش میشم اصلا دیگه این جور نیست. مثلا می‌رفتم تو حرم امام حسین می‌نشستم و سعی می‌کردم یه چیزیا پیدا کنم ولی یه چیزی هم بهم می‌گفت که خب این که هست تو فقط باید ببینیش و قشنگ هم بدون هیچ دقدقه ای داشتمش و الان اینجا که اومدم دارم حسش می‌کنم. خلاصه همه چیز برام حاضر بود ولی تا پا مون رو گذاشتیم دوباره توی این شهر یا این سبک انگار باید بلند شیم و خودمون رو حفظ کنیم. و دقیقا همین نقطه برا من سخت هستش. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همیشه همین‌طور است که نفحاتی از طرف خداوند بخصوص در مکان‌های مقدس سراغ انسان می‌آید تا افق ادامه راه را بنمایاند و ما از آن به بعد از طریق رعایت دستورات شرع می‌توانیم آن افق را برای خود روشن و روشن‌تر نماییم. موفق باشید

35948
متن پرسش

با سلام: استاد محترم جنابعالی در اکثر مطالب تان روی حضور تاریخی و درک آن حضور تأکید فراوان دارید و حتی شرط عبور از نیست‌انگاری را درک حضور تاریخی می‌دانید. حال برای ما این سؤال هست که چگونه می‌توان تاریخ را آنطور که منظور نظر جنابعالی است، درک کنیم؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: این نکته بسیار مهمی است و حقیقتاً مسئله امروزِ ما می‌باشد بخصوص که در روایات ما نیز شرط بصیرت و عقلانیت را، زمان‌شناسی می‌دانند. عرایضی تحت عنوان «معنای حضور تاریخی و درک حضور خود در آن تاریخ» در 9 فراز تنظیم شده. امید است بتواند این مهم را مدّ نظر عزیزان بیاورد بخصوص که موضوع درک حضور تاریخی، موضوعی نیست که صرفاً با علم به تاریخ و اطلاعات زیادی که از زمانه خود به دست می‌آوریم، حاصل شود. بلکه نیاز به حساسیت و تأمّل خاصی دارد. موفق باشید

معنای حضور تاریخی و درک حضور خود در آن تاریخ

باسمه تعالی

 در رابطه با درک حضور تاریخی ، خوب است به تلاش بی‌وقفه سعید بن عبدالله حنفی نظر کنید که چگونه از یک طرف با طی مسافتی به طول ۳۰۰ فرسنگ، نامه سران کوفه را به امام حسین «علیه‌السلام» رساند، و سپس با طی همان مسافت جواب نامه امام را به کوفیان برگرداند و سپس از کوفه با طی همان مسافت نامه مسلم بن عقیل را به امام رساند، و سپس در شب عاشورا خطبه‌ای خواند و در آن خطبه خطاب به امام حسین «علیه‌السلام» عرض کرد: «به ذات خداوند تو را ترک نمی‌کنیم» و پس از او زهیر بلند شد و آن خطبه مشهور را خواند. در روز عاشورا در مقابل امام در قبله امام آن چنان استوار ایستاد كه هر تيرى به سوى امام حسين «علیه‌السلام» مى‏ آمد سینه را سپر قرار مى‏ داد و نمى‏ گذاشت آسيبى به آن حضرت برسد، تا اين‌كه پيكرش پر از زخم شد، در اين هنگام به امام حسين «علیه‌السلام» رو كرد و عرضه داشت: «يا بن رسول اللَّه اَوَفَّيتُ؟:» اى پسر رسول خدا آيا به عهد خود وفا كردم؟» امام فرمودند: «نَعَمْ، أَنْتَ أَمامِي فِي الْجَنَّةِ، فأقرء رسول اللَّه عنّى السّلام، و اعلمه انّى في الاثر» آرى! تو جلوتر از من در بهشت هستى، سلام مرا به رسول خدا «صلى‌اللَّه‌عليه‌و‌آله‌وسلم» برسان، و به آن حضرت عرض كن كه من نيز به دنبال تو خواهم آمد. در همین رابطه به شیدایی جناب بُریر، آن پیرمردِ معلّم قرآن شهر کوفه نظر کنید که چگونه شب عاشورا شوخی سر می‌داد. عبدالرحمن به او گفت: دست از شوخی بردار، سوگند به خدا که این ساعت، موقع مزاح و باطل نیست. بُریر در پاسخ گفت: سوگند به خدا که تمام عشیره و قوم من می‌دانند که من اهل مزاح و سخنِ درهم و باطل نبوده ام، نه در سن جوانی و نه در سن کهولت، ولیکن قسم به خدا که الآن نسبت به آنچه ما به آن برخورد خواهیم کرد بسیار خوشحال و مسرورم.  ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌


۱. با نظر به شخصیت سعید بن عبدالله و بُریر خُضیر هَمدانی و امثال آن‌ها می‌توان به معنی حضور در تاریخی که با امام حسین «علیه‌السلام» شروع شد فکر کرد، به معنای حضور در تاریخ توحیدی که انسان با درک آن حضور، نه شب می‌شناسد و نه روز، تمام جان و همّت خود را به میان می‌آورد تا خود را در آن آغازی حاضر کند که انسان را در وسعت آن تاریخ تا انتها وسعت و گسترده می‌کند.

۲. حال ما باید از خود بپرسیم چگونه باید مسیری را که با انقلاب اسلامی در پیش گرفته‌ایم ادامه دهیم؟ با توجه به آن‌که ما دارای سنت معنویِ چشمگیری هستیم که با حضورِ خود در آن سنت می‌توانیم متذکر هستی و بنیاد خود شویم.

۳. روشنفکران غرب‌زده ما به گذشته اصیل خود نظر ندارند، در حالی‌که شخصی مانند هایدگر که می‌خواهد در سنت تاریخی خود حاضر شود، یونان را به عنوان گذشته خود می‌بیند تا اکنونِ خود را دریابد و از این طریق چشم اندازی را مقابل ما می‌گشاید. حال باید از خود پرسید امکاناتی که ما در تاریخ خود داریم کدام‌اند؟ در حالی‌که با نظر به فلسفه اسلامی می‌توانیم به میراث مهمی نظر اندازیم و اگر صخره‌هایی در مقابل خود داریم که باید از آن‌ها عبور کنیم، از آن طرف سنت‌هایی داریم بسی گشوده و گسترده که راه را بسی هموار می‌کنند، به‌خصوص اگر به حکمت صدرایی متفکرانه نظر کنیم.

۴. اگر پاسخ‌های گذشته برای امروز کافی نیست، می‌توان برای امروز و فردای خود، بصیرت‌هایی را از حکمت صدرایی بیابیم. مسلماً تفکر در یک سنت شکل می‌گیرد و از این جهت به همان اندازه که از سنت‌های خود، به جهت نوعی غرب‌زدگی فاصله داشته باشیم، به همان اندازه در بحران تفکر گرفتار می‌شویم.

۵. حضور در یک تاریخ و گفت و گو با نظر به «وجود»، در بستر رخدادی ظهور می‌کند که آن رخداد نمادی از «وجود» باشد وگرنه به صرف اینکه انسان‌ها در یک زمان در کنار همدیگر باشند گفت و گو صورت نمی‌گیرد. در کنار هم بودن و گفت و گو داشتن مربوط به کسانی است که بحران را می‌بینند و متوجه شده‌اند آدمیتِ عالَم مدرن تغییر کرده، در حالی که متاسفانه بعضی‌ها با غفلت از این موضوع می‌خواهند همه چیز را به عالم خود و به گذشته برگردانند، چه سنت‌گراها باشند که از امکاناتی که بشر جدید و عالم جدید دارا است غفلت می‌کنند و چه افرادی که خود را تنها در جهان مدرن دنبال می‌کنند.
آری! اگر آینده به گذشته نظر دارد ولی در گذشته متوقف نیست و غرب اگرچه نظر به آینده داشت ولی آن روشناییِ بنیادینی که مربوط به هستی انسان بود را انکار کرد و لذا به تاریکی گرایید، روشنایی بنیادینی مانند آزادی و مذهب.

۶. اگر متفکران ما تحت تاثیر مسیر جناب فارابی در بستر عقلانیت دینی حاضرند که در جای خود امر میمونی است، باید مواظب باشیم عقلانیت فلسفی ما گرفتار نوعی متافیزیک که مانع تفکر است، نشود و از این جهت در مواجهه با دنیای مدرن، ادامه روش فارابی کافی نیست بلکه باید با جهان مدرن و با اکنونِ تاریخیِ آن مواجه شد وگرنه شکاف بین ما و جهان جدید همچنان باقی می‌ماند، شکاف دو دریایی که در این زمانه باید همدیگر را درک کنند.

۷. به گفته پروفسور هانری کربن شیعه چون باطنی‌تر بود، ایرانی‌ها آن را پذیرفتند زیرا خرد ایرانی در ذات خود نبوی است و لذا در مواجهه با اسلام در اصیل‌ترین نوع حضور، خود را یافت. آیا در این زمانه نیز جز این است که باید با نظر به اصالت‌های خود و از منظر سنت‌های تاریخی ِخود، به جهان جدید بنگریم؟ زیرا حیات انسانی، تاریخی است و باید همواره با تاریخ مرتبط بود. آیا از خود پرسیده‌ایم جهت ارتباط با ایده‌های بشر جدید، چگونه برای عزم ملی باید به سوی آن ایده‌ها روانه شد تا بتوانیم رابطه‌ای متفکرانه با تاریخ خود برقرار کنیم؟ و حضور تاریخی ما معنوی و قدسی و وجودی باشد.

۸. روشنفکران دینی نمی‌توانند از مقوله دین و معنویت دفاع کنند. زیرا درک معرفت دینی در حدّ مجموعه‌ای از گزاره‌ها، به معنای  مرگ حیات معنوی است. از آن جهت که دین، ابژه می‌شود و روشنفکران دینی درکی از خطر ابژه‌شدنِ دین ندارند و در غفلت از درک هستی و نسبتی که با هستی باید داشت، به‌سر می‌برند و متوجه نیستند معنا، قابل تقلیل به گزاره نیست بلکه درک وجودی انسان‌ از خود و یا به تعبیر هایدگر «دازاین» است که سطح معنا را تعیین می‌کند، به این معنا ما در کدام سطح از «وجود» هستیم؟ که با درک حضور خود در تاریخ، بتوانیم در مقابل نیهیلیسم و سوبژکتیویته جدید باشیم، نیهیلیسم و سوبژکتیویسمی که روشنفکران دینی در آن دست و پا می‌زنند و لذا نسبت به حضور تاریخی، به‌خصوص حضوری که با انقلاب اسلامی پیش آمده، در غفلت‌اند و از معنایی که جریان‌های حاضر در انقلاب اسلامی، همانند سعید بن عبدالله حنفی‌های این زمان در خود احساس می‌کنند، بی‌بهره‌اند.

۹. همچنان باید از خود پرسید چه تصویری باید از جهان کنونی و انسان کنونی داشت تا نه از سنت‌های دینیِ گذشته مانند کربلا، منقطع باشیم و نه نسبت به حضوری که در این تاریخ باید داشت غفلت کنیم؟ تا کربلا همچون کوزه‌ای نگردد که از زندگی خارج شده و به موزه‌ها سپرده شده. در حالی‌‌که کربلا، آرمان بزرگ امروزین ما می‌تواند باشد و البته انسانی که هیچ آرمان بزرگی ندارد به هر وضعی تن می‌دهد و این شروع نیست‌انگاری است که با حضور در تاریخ کربلا و در نسبتی که در امروز تاریخ‌مان یعنی در نسبت حضور در انقلاب اسلامی، می‌توانیم با امام حسین «علیه‌السلام» پیدا کنیم؛ امکان عبور از آن نیست‌انگاری فراهم است.  

35878
متن پرسش

با سلام و ادب خدمت استاد بزرگوار: بنده مادر دو فرزند ۵ سال و ۸ ماهه هستم. چند سالی هست که بعلت احتمال بیماری یا هرگونه خطر جانی برای بچه ها، توفیق زیارت اربعین را ندارم. با توجه به اینکه در زمان حاضر، حضور در پیاده روی اربعین یک رزمایش و یک نوع آمادگی جهت ظهور حضرت حجت هست ان شاءالله، این دوگانگی برای بنده به وجود آمده است که ۱. آیا این مسئله که انجام زیارت مستحب است و حفظ جان واجب، در زمان حال برای زیارت اباعبدالله در اربعین صدق می‌کند؟ ۲. آیا از نظر جنابعالی حضور بانوان و کودکان در این پیاده روی تا چه حد ضروری است؟ ۳. بانوان و مادران وظیفه ی اصلی شان در این ایام حفظ و نگه داری از فرزندان است یا شرکت در پیاده روی اربعین؟ و در آخر آیا این شرکت نکردن در زیارت اربعین، نشانه ی عذر و بهانه برای یاری نکردن امام عصر (عج) محسوب می‌شود؟ (عذر خواهی می‌کنم بابت طویل شدن سوال. بنده به شدت نیازمند پاسخ حضرت عالی هستم)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! ۲.  خوب است، اگر مشکلی برای بانوان و کودکان پیش نیاید. ۳. همان‌طور که می‌فرمایید و کاربر محترم سؤال شماره 35882 فرموده‌اند؛ حضور اربعینی، حضور ارزشمندی است ولی با این‌همه اگر به هر دلیلی برای انسان امکانِ آن حضور نیست، حتماً حضرت امام عصر «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» همان را دوست دارند که در حدّ توانش به هر عملی دست بزند؛ زیرا به هر حال رخصت‌های ترک مستحبات جزء دین و دینداری است. موفق باشید

35850
متن پرسش

با سلام خدمت استاد محترم با تسلیت ایام اربعین حسینی به امام زمان علیه السلام به حضرتعالی و تمام شیعیان ۱. برای بیشتر شناختن عاشورا و اربعین و معرفت به وجود مقدس آقا ابا عبدالله حسین چه کتابی بخوانم و چه کنیم؟ کتاب کربلا مبارزه با پوچی ها از حضرتعالی هست مقداری آن‌را خوندم و استفاده کردم. ۲. استاد خیلی دلم می خواست در پیاده‌روی اربعین شرکت کنم ولی نمی توانم. نیت کردم بعد از اربعین بروم اگر خداوند توفیق دهد بروم آیا همان ثواب اربعین دارد؟ استاد عزیز من اعتقاد دارم دست امام زمان روی سر و عنایت ویژه به زیارت کنندگان و این پیاده روی اربعین هست ۳. برای استفاده بیشتر از زیارت آداب زیارت و شناخت بیشتر چه کار کنیم چه کنیم از زیارت بهره ببریم؟ با تشکر از حضرتعالی و التماس دعا دارم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. کتاب «حماسه حسینی» مرحوم شهید مطهری و کتاب «پس از پنجاه سال» از جناب استاد مرحوم دکتر شهیدی کمک خوبی است برای حضور در کربلایی که قصه دیروز و امروز و فردای ما است. ۲. ان شاءالله با حضور در پیاده‌روی روز اربعین در شهر خود به سوی گلزار و گلستان شهدا، نسبت خوبی با زائران حاضر در جاده به سوی کربلا پیدا خواهید کرد زیرا تاریخی است که شروع شده است. در هر کجای این تاریخ باشیم، در این تاریخ حاضریم ۳. جزوه «همراه با زائر عتبات» که روی سایت هست ان شاءالله مفید واقع می‌شود. https://lobolmizan.ir/leaflet/179?mark=%D8%B9%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D8%AA موفق باشید

35781
متن پرسش

عرض سلام و ادب دارم استاد گرامی: امیدوارم خوب و سلامت باشید. طبق معمول به جهت پرسشی مزاحم اوقات پر مشغله شما شدم. استاد عزیز در حال خواندن مطلبی در مورد درخواست کمک هلال احمر برای ارائه خدمات به مسافران میلیونی اربعین بودم که فارغ از درست یا غلط بودن برگزاری مراسم اربعین، سوالی در ذهنم شکل گرفت که ظاهرا با جستجو در اینترنت حل شدنی نیست. نکته ای که به ذهنم رسید این بود که در قرآن کریم کمک‌های مالیِ در راه خدا، چه زکات واجب و یا خمس و کفاره باشد و چه صدقات مستحب و قرض به خدا، معمولا برای امور واقعی مثل کمک به افراد فقیر یا امور جنگی یا آزاد کردن برده و امثالهم بوده است. سوالم از حضرتعالی اینست که آیا جایی در قرآن کریم هست که خداوند برای کمک مالی در امور ایدئولوژیک مشابه آنچه امروزه در برگزاری مراسم شبهای قدر یا عزاداری امام حسین علیه‌السلام انجام می‌دهیم یا موارد دیگر، دستوری داده یا به آن توصیه‌ای کرده باشد؟ کارمند اداره ای کارشون داشتم نبودن همکارش گفت رفته کربلا. استاد عزیز مزاحمت‌های گاه‌گاه بنده را عفو بفرمایید. آرزوی بنده دوام سلامتی جان و تن شماست.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اسلام، خودش جهت حفظ خود بر اساس برنامه الهی، برنامه دارد که همان حق الله است تحت عنوان زکات مال و سهمینِ خمس و سهم امام. در مورد هلال احمر به عنوان یک نهاد مردمی و کمک‌های مردمی با این‌که دولت در این مورد از بیت المال خرج کند، متفاوت است. البته هر کارمندی حقّ مرخصی دارد ولی مسئولی که به او مرخصی می‌دهد موظف است جایگزین تعیین کند. موفق باشید

35780
متن پرسش

با سلام و احترام و آرزوی قبولی طاعات و عزاداری ها: همانطور که در سخنرانی های محرم سال های اخیر تاکید فرموده آید آشنایی با شخصیت اصحاب امام حسین در روز عاشورا بسیار مهم است از آن جهت که ما قدرت دسترسی به اعماق شخصیت امام معصوم را نداریم ولی توان درک شخصیت اصحاب را داریم. یکی از اصحاب طبق نقل حسن مثنی فرزند امام حسن علیه السلام است که آنطور که نقل شده در روز عاشورا مجروح می شود و روز بعد از عاشورا موقعی که سرهای شهدا را از تن جدا می کردند متوجه زنده بودن او می‌شوند و با وساطت یکی از اقوامش زنده می ماند اما در سالهای بعد با امام سجاد اختلاف پیدا می کند و امامت ایشان را قبول نمی کند. سوال من این است که چگونه امکان دارد کسی که در واقع شهید زنده است و در روز عاشورا در رکاب امام تا مرز شهادت پیش رفته است با آن خصوصیاتی که از زمان شناسی و شخصیت والای اصحاب سراغ داریم دچار این لغزش شود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به همین نکته است که می‌توان به سخنان شهید بزرگوار مهدی باکری به دوستان و رفقایش نظر کرد که می‌فرماید: «دعا کنید شهید شوید؛ بعد از جنگ، رزمندگان به سه دسته تقسیم مى‌شوند،دسته‌ اول به گذشته خود پشت کرده و از آن پشیمان مى‌شوند، دسته‌ دوم با برگزیدن راه بى‌تفاوتى در زندگى مادى غرق مى‌شوند و همه چیز را فراموش مى‌کنند،  دسته سوم کسانى‌اند که به اصول خود پایبند بوده و از غصه دق می‌کنند.» واقعاً این چیز عجیبی است که حتی در خود انقلاب اسلامی پس از دفاع مقدس چنین امری پیش آمد. موفق باشید

35777
متن پرسش

با سلام و خدا قوت: می‌خواستم ببینم چطوری میتونم امسال اربعین با کاروان استاد طاهر زاده ثبت نام کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: استاد طاهرزاده کاروانی ندارند، خود ایشان هم به کمک کاروانی که برادرشان قبول زحمت کرده‌اند که شکل بدهند، می روند و ظاهراً ظرفیت آن کاروان نیز پر شده است. زیرا کاروان رسمی به معنای معمول آن نیست. موفق باشید

35771
متن پرسش

با سلام: اینکه فرمودین اربعین لز عزینه دولت نیست کاملا نادرسته و اشتباه به شما گفته اند. حتی رهبر‌معظم انقلاب هم به این امر راضی نیست دولتی که حرام را حلال می کند‌ و بالاترین ربا در دنیا را در سیستم بانکی دارد و پول مردم را بدون رضایت شان هزینه می کند حق ندارد روسری را بهانه شرعی آزار زنان و اخذ جریمه مالی قرار بدهد. اگر راست می گوید جلو فساد و دزدی و اختلاس را بگیرد. زمانی به مردم می گفتند اگر دکمه پیراهن تان غصبی باشد نمازتان باطل است. حالا بذرپاش وزیر راه شان گفته وزارت راه برای اربعین بیش از سه هزار میلیارد تومان اعتبار در نظر گرفته است. این رقم غیر از بودجه دستگاههای دیگر و نیز وام‌های ربوی و‌حق مأموریت ها برای تشویق به شرکت در راهپیمایی اربعین است درحالی که بسیاری از مردم، حتی افراد مسلمان متشرع هم راضی نیستند. کسی با راهپیمایی اربعین که کاملا مردمی و با هزینه شخصی خود علاقمندان باشد مخالفتی ندارد و این جزو حقوق شهروندان است اما در کشوری که طبق آمار خود مسئولان ۲۹ میلیون نفر زیر خط فقرند بدون رضایت صاحبان این پول، حاتم بخشی می کنید. مگر ارث پدرتان است؟ با پول حرام (ناشی از عدم رضایت صاحبان آن) تکریم امام‌حسین (ع) می کنید؟  این‌پیاده روی اربعین کاملا سیاسی شده و حالت توریستی پیدا کرده متاسفانه بگذارند مردم مثل عراق با علاقه و دل خودشون برند زیارت. یا حسین

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید هزینه‌هایی که جهت وسعت‌دادن به جاده‌های کشور می‌شود؛ به هر بهانه‌ای که باشد موجب توسعه آن کشور می‌گردد و افتخاری است برای یک ملت که کوره‌راه‌ها تبدیل به بزرگراه شود و یکی از افتخارات نظام اسلامی بعد از انقلاب اسلامی در چشم جهانیان، همین گستردگیِ جاده‌ها است و بنده نیز به جهت مسئولیت‌های اجرایی که داشتم متوجه تفاوت بین هزینه جهت جاده‌‌ها و هزینه برای افراد خاص می‌باشم. و همچنان که عرض شد ابداً دولت کوچک‌ترین هزینه‌ای برای زوّار اربعین به طور خاص نمی‌کند و این دشمنان ما هستند که سعی می کنند با فریب‌کاری، هر افتخاری از این ملت را تبدیل به تحقیر کنند. در این رابطه پیشنهاد می‌شود سخنان جناب آقای دکتر سید محمد مرندی را دنبال بفرمایید. https://eitaa.com/matalebevijeh/14387. ملاحظه می‌کنید    به محض اینکه یک پیروزی و موفقیت مانند همین تبادل زندانیان با آمریکا و برگشت پول هایی که آمریکا از ملت ایران دزدیده بود پیش آید ، دشمن سعی می‌کند با یک حادثه و اتفاق ناگوار مثل حادثه شاهچراغ کام مردم رو تلخ کند. چقدر خوب است که ما متوجه دشمنیِ دشمن باشیم و همواره با بدبینی به دشمن بنگریم. به گفته علامه طباطبایی چون آدم و حوّا، دشمنیِ شیطان را فراموش کردند، گرفتار هبوط شدند. موفق باشید

نمایش چاپی