بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: تفسیر قرآن و شرح نهج البلاغه

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
8061
متن پرسش
با سلام با توجه به مساله کنترل جمعیت و اینکه اگر جلوگیری از انعقاد نطفه نمیشد افرادی که دو بچه پیدا میکنند به عنوان مثال چهار تا بچه پیدا میکردند خلقت الهی و بچه ای که قرار بود از ازدواج آنها به دنیا بیاید چه میشود؟اگر بفرمایید که با پدر و مادر دیگری وجود آنها شکل میگیرد بابحث عین ثابته و امکان ذاتی هر شخص چگونه قابل جمع است؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بین وظیفه‌ی ما و اراده‌ی الهی نباید خلط شود. مردم ما در کنترل جمعیت نسبت به وظیفه‌ی خود کوتاهی کردند ولی اراده‌ی الهی بالاخره کار خود را می‌کند. رهبران دینی وظایف ما را به ما متذکر می‌شوند وگرنه بحث تکوینی موضوعات در جای خود محفوظ است. این را خلط بین تشریع و تکوین می‌گویند. در هر صورت آنچه باید بشود می‌شود ولی با کدام رویکردی؟ رویکرد تبعیت از حکم خدا و یا رویکرد عدم پذیرش حکم خدا. موفق باشید
8063
متن پرسش
با سلام محضر استاد بز رگوار و عرض خسته نباشید بابت فعالیت خالصانه و همراه با پشتکار مثال زدنی بنده مدتی است که می‌خواهم کتاب وجود و زمان هیدگر را مطالعه کنم. اما در انتخاب ترجمه مناسب دچار تردید هستم. می‌خواستم تقاضا کنم که اگر امکان دارد بفرمایید که حضرت عالی از کدامیک از ترجمه‌های موجود از کتاب وجود و زمان بهره گرفته اید و آن را مناسب تر می‌دانید؟ با تشکر از زحمات شما و سایر برادران فعال در سایت
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در حال حاضر نمی‌دانم کدام ترجمه بهتر ایت. شاید ترجمه‌ی آقای رشیدیان کامل‌تر باشد ولی ترجمه‌ی آقای دکتر نوالی نیز وجوهی دارد. کلاً حرف هیدگر را در این مورد باید ماوراء ترجمه‌ها، با یک همفکری درک کرد. موفق باشید
8024
متن پرسش
سلام علیکم در المیزان در تفسیر آیات آخر سوره اعراف «وَ اذْکُرْ رَبَّکَ فی‏ نَفْسِکَ تَضَرُّعاً وَ خیفَةً وَ دُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ وَ لا تَکُنْ مِنَ الْغافِلینَ / إِنَّ الَّذینَ عِنْدَ رَبِّکَ لا یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِهِ وَ یُسَبِّحُونَهُ وَ لَهُ یَسْجُدُونَ » علامه طبابایی میفرمایند: «و از آیه ظاهر مى‏شود که قرب به خدا تنها به وسیله یاد و ذکر او حاصل مى‏شود، و به وسیله ذکر است که حجاب‏هاى حائل میان او و بنده‏‌اش بر طرف مى‏گردد، و اگر ذکرى در کار نباشد جمیع موجودات نسبت به نزدیکى به او و دورى از او یکسان مى‏بودند و از این نظر هیچ اختلافى میان موجودات نمى‏بود که یکى به او نزدیکتر و یکى دورتر باشد.» ۱- منظور از ذکر در این کلام چیست؟ ۲- مکانیسم رفع حجاب توسط ذکر چیست؟ یعنی در تکرار و استمرار در ذکر چه اتفاقی برای نفس می افتد که به خدا نزدیک می شود؟ ۳- و سوالی که عاجزانه درخواست دارم با جزییات بیشتری عنایت بفرمایید این است که آیا توجه به حق نفس را از غیر حق منصرف میکند یا اینکه توجه نکردن به غیر حق نفس را متوجه حق میکند؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- منظور از ذکر خدا عبارت است از نظر قلبی به حضرت حق مطابق اسم یا اسمایی که در آن‌ها به خدا معرفت پیدا کرده‌اند 2- هراندازه حضور خدا را بیشتر در مناسبات بنگریم به همان اندازه حجاب بین خود و خدا را برطرف کرده‌ایم تا آن حدّ که مثل حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» می‌بینیم «خرمشهر را خدا آزاد کرد». 3- این دو رویکرد یک نتیجه دارند. آری اگر به نور فطرت و عهد ازلی توجه به حق را در خود حفظ کنیم نفس برای غیر حق نقش و تأثیری نمی‌بیند که به آن‌ها توجه کند، و اگر نفس متذکر این نکته باشد که در پشت این کثرات خدا است که خدایی می‌کند، آرام‌آرام حضرت حق خود را از پنجره‌ه مظاهر می‌نمایاند. موفق باشید
8030
متن پرسش
با سلام با توجه به پاسخی که به سوال 8016 داده اید خاصیت آتش سوزاننده بودن است و این خصوصیت را نمیتوان از آتش گرفت.مثل تری برای آب که نمی توان آبی را در نظر گرفت که تر نباشد.با توجه به اینکه معجزه خارج از قواعد عالم نیست چطور آتش برای ابراهیم سوزاننده نبود؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: زیرا نور جدیدی مثل تقوای حضرت ابراهیم«علیه‌السلام» و اراده‌ی خدا برای بقای آن حضرت در میان است و لذا وقتی این مجموعه در میان باشد همیشه همانی واقع می‌شود که برای حضرت ابراهیم«علیه‌السلام» واقع شد. مثل آن‌که اگر آب با شکر مخلوط شد عکس‌العمل جدیدی را از خود نشان می‌دهد و این برای همیشه برقرار است. پس در موضوع حضرت ابراهیم«علیه‌السلام» قاعده‌ی علیت به‌هم نخورده، بلکه علل دیگری که آن علل معنوی هستند وارد معادله شده و معلوم است که معلول جدیدی ظهور کند. ما باید از نقش علل معنوی در موضوع حضرت ابراهیم«علیه‌السلام» غفلت نکنیم. موفق باشید
8031
متن پرسش
بسمه تعالی.سلام علیکم.این تفسیر عرفانی را که می گوید شیطان همان قوای دنیایی انسان و فرشتگان قوای الهی انسان هستند یعنی شیطان و ملایک دو بعد از انسان هستند ،را چگونه میشود با آیات قران که هر کام از شیطان وملایک را یک شخص درنظر گرفته جمع کرد؟باتشکر.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: هرگز تفاسیر انفسی منکر ظاهر آیات نیست بلکه متذکر این نکته است که مثل آنچه فرشتگان و شیاطین در این عالم نقش دارند، در عالم نفس انسانی یا عالم صغیر ما بإزاء شیاطین و فرشتگان عواملی هستند. به همین جهت شیطان و فرشته‌ی بیرونی می‌تواند از دریچه‌‌ی همان قوا نفوذ کند. موفق باشید
8036
متن پرسش
سلام استاد،در ذیل آیه های 10 تا 14 سوره واقعه( وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ ﴿10﴾أُوْلَئِکَ الْمُقَرَّبُونَ ﴿11﴾ فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ ﴿12﴾ ثُلَّةٌ مِّنَ الْأَوَّلِینَ ﴿13﴾ وَقَلِیلٌ مِّنَ الْآخِرِینَ ﴿14﴾ )در چند تفاسیری که من دیدم و همین طور المیزان مراد از آخرین در آیه 14 را امت آخر یا همان مسلمانان تفسیر کرده اند(اگه برداشت من از تفاسیر نادرسته لطفا تصحیح بفرمایید)سئوال من اینست که اگر همین طور است چرا اسلام که دارای کاملترین شریعت و بعد اعتقادی است باید اصحاب سابقون در آن قلیل باشند و در امت های (اولین)تعداد سابقون بیشتر است؟باتشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بحمداللّه در بحث سوره‌ی واقعه در این مورد عرایضی داشته‌ام حاکی از آن که در امت محمد«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» عده‌ای قلیل در مقام سابقون که مقربان درگاه الهی هستند وجود دارند که همان اهل‌البیت«علیهم‌السلام» هستند و به همین جهت سوره‌ی واقعه را «فی علیّ» در مورد علی«علیه‌السلام» می‌دانند، تا مردم به دنبال هرکس راه نیفتند و بدانند در این امت عده‌ای قلیلی در این مقام هستند. و در طول تاریخ در هر دینی همین‌طور بوده که در مجموع ادیان گذشته نسبت به دین اسلام معلوم است که آن‌ها بیش از 12 نفری هستند که در دین آخر می‌باشند. موفق باشید
8038
متن پرسش
باسلام واحترام استادارجمند اگرلطف کنیدباتوجه به دانایی وتجربه وسرعت عملی که خدادر درون سرشارتان به ودیعه گذاشته نکات صرفی ونحوی نامه سی ویک نهج البلاغه ی مولای عاشقان به صورت کامل و واژه به واژه برام بفرستید ممنون ودعاگویتان خواهم شد.فقط چهارپنج صفحه ی اول نامه ی سی ویک کافی است.به ترجمه یاتفسیرهم نیازی نیست.فقط صرف ونحوباشدتابتوانم ازآن درتطبیق بانکات دستوری فارسی بهره بگیرم.اگرمرحمت فرموده این کاررادرعرض جندروزبرام بفرستیددعایمان راارمغان مهربانی تان خواهم کرد.خداکندکه بتوانیم علوی اندیشیدن وعلوی زندگی کردن راتمرین کنیم وملکه ی وجودخودسازیم.آمین یارب العالمین.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: این کار از من ساخته نیست. فکر می‌کنم شرح نهج‌البلاغه‌ی ابن میثم بحرانی تا حدّی کمک‌تان کند. موفق باشید
8041
متن پرسش
سلام استاد، در مورد پاسخ سوالتون در مورد یارانه چند بار جوابتون رو خوندم اما برام قابل هضم نبود خوب بالاخره ابن دولت جمهوری اسلامیه و بزرگانی چون شما به نظر حقیر نباید اینچنین باعث تحریک افراد شوید که کاری که از لحاظ دولت براش یک امر مثبته شما با حرفتون مبنی بر حذف نکردن یارانه که این روزها با دیدن دهن رسانه های بیگانه متاسفانه اون ها هم به حذف کردن افراد نقد دارن البته واقعا ببخشید که چنین مقایسه ای کردم ، اما اینکه بالاخره هر دولتی برای خودش یه جور کارشناسی داره احمد ى نژاد سیاستش دادن پول دسته مردم و روحانی هم طریق دیگه اما این دلیل بر کارشکنی براى دولت نیست و بنده هم احساس میکنم در این شرایط رهبری هم موافق همکاری با خواسته های دولته. واقعا ببخشید. ..التماس دعا
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: عنایت داشته باشید که رهبری عزیز«حفظه‌اللّه» توصیه فرمودند انتقاد انجام شود ولی تخریب نشود و از آن‌جهت که احساس کردم ممکن است سطر آخر آن جواب حالت طعنه داشته باشد بنده آن سطر را حذف کردم. ولی انتقادی که به نظام اقتصادی دولت یازدهم هست در رابطه با اهداف انقلاب اسلامی بسیار جدّی است. این اقتصاد ما را به غرب نزدیک می‌کند در حالی‌که بنا بر این است که اقتصاد ما با مقتضیات نظام اسلامی همراه باشد که روش آقای احمدی‌نژاد از این جهت درست‌تر بود که بحث طولانی نیاز دارد. موفق باشید
8044
متن پرسش
شما در جواب سوال "وقتی دلتون میگیره چکار میکنید؟"فرموده اید:"هزار تا کار هست؛ یکی را باید انتخاب کرد تا پیام فرشته‌ای که آمده ما را متوجه راه نورانی اُنس با خدا کند، با جایگزینی‌های پوچ زیر پا نگذاریم."یعنی هروقت دلمون میگیره و یا حتا افسره شدیم کار یه فرشته است؟یعنی من که اغلب اوقات دلم گرفته کار یه فرشته است؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: همین‌طور است. آن فرشته مأمور است که شما را متذکر کند تا راهی دیگر را انتخاب کنید و راه‌های آسمان را به قلب خود بگشایید زیرا «إِنَّ أَوْلِیاءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ». موفق باشید
8045
متن پرسش
با سلام استاد گرامی با توجه به اینکه می گویند سجده نزدیکترین حالت قرب به خداوند و حالتی است که در آن شیطان قدرت تسلط بر انسان ندارد آیا منظور همین سجده ها را طولانی کردن است در نماز ها یا غیر ا ز آنها سجده رفتن و ذکر گفتن؟و آیا معرفت صحیح پیدا کردن از طولانی کردن سجده برتر نمی باشد ؟ با تو جه با آیه 42سوره قلم"روزی که ساق پاها برهنه می شوند و دعوت به سجود می شوند اما نمی توانند"آیا منظور همان طولانی کردن سجده است یا سجده را باید بندگی خدا تعریف کرد؟ کسب معارف عالیه و عمل به دستورات حق تعالی . اجر شما با خدای رحمان
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بعد از معرفت اجمالی به نور عظمت الهی با این رویکرد چه سجده‌ی نمازها را طولانی کنید و چه به طور مجزا سجده کنید، زمینه‌ی تجلی نور عظمت الهی را بر قلب خود فراهم کرده‌اید. با معارف عمیق‌تر عبادات ما کیفی‌تر می‌شود. موفق باشید
8005
متن پرسش
اگر در مقابل سختی ها ابراز ناراحتی کنیم بهره ای از تحمل سختی ها نبرده ایم؟ درباره صابران توضیح بفرمایید. متشکرم
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: این موضوع را در کتاب‌هایی مثل جامع‌السعادات یا معراج‌السعاده و یا شرح حدیث «جنود عقل و جهل» دنبال بفرمایید. موفق باشید
8012
متن پرسش
سلام علیکم ۱-با توجه به کاربرد فراوان عبارت «عمل صالح» در قرآن کریم منظور از صلاح عمل در فرهنگ قرآن چیست؟ ۲- درآیه « إِلَیْهِ یَصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیِّبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ یَرْفَعُه» چگونه عمل صالح سبب رفعت عقیده پاک میشود با توجه به اینکه فرموده عقیده پاک خودش صاعد هست؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: عمل صالح یعنی عملی که مطابق حکم شریعت باشد و از این جهت عقیده‌ی پاک را در انسان به صورت بالفعل در می‌آورد. این آیه شبیه همان آیاتی است که می‌فرماید: «آمنوا و عمل الصالحات» زیرا ایمان به خودی خود رجوع به حق است ولی برای انسان با عمل صالح صورت بالفعل به‌خود می‌گیرد. موفق باشید
7991
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد عزیز 1- می خواستم در مورد شخصیت شیخ حسن میلانی و نظریاتی که علیه فلسفه دارن را را از نظر شما بدانم. 2- ایشان تقریبا بزرگان ما را و انقلاب را نقد کرده اند از قبیل( شهید مطهری-علامه طباطبایی-امام خمینی و ......) آیا کار ایشان هدفی سیاسی دارد و یا فقط شبهه علمی دارند؟ 3- چرا به شبهات این مرد پاسخی درست و محکم دادن نمی شود؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- بنده به ایشان گفتم یک ماه تشریف بیاورید تا به شما فلسفه و عرفان درس دهم و تصورات غلط شما را تصحیح کنم، بعداً در مورد فلسفه و عرفان نظر دهید، ولی نیامدند 2- هرچه هست روش ایشان عالمانه نیست 3- سایت آقای وکیلی در مشهد به طور مفصل این شبهات را جواب داده‌اند در سایت http://www.erfanvahekmat.ir/. موفق باشید
7992
متن پرسش
سلام استاد. در خصوص سوالاتی که در پرسش 7961 در خصوص رمان خوانی مطرح شده بود فقط به یک مورد زحمت کشیده بودید پاسخ داده بودید و آن چرایی خواندن رمانهای غربی است اما استاد میخواستم بدانم 1. به عنوان یک بچه مسلمان که دغدغه سلوک دینی را دارد و مایل است که به خدا برسد چه رمانهایی ما را از هدف دور نمی کند؟در واقع با چه نگاه و زاویه ای رمان را بخوانیم. استاد یک نگاه هست که خیلی از دوستان پیشنهاد می کنند بروید خودتان رمان بخوانید و هرچه پیش آمد بخوانید و ...که این روش به حال ما مفید نیست2. استاد در سایتها میخواندم مقام معظم رهبری بر رمانهای بینوایان، دن آرام، جان شیفته، لذات فلسفه و ...تاکید داشتند، به نظر شما امثال ما هم باید اینها را بخوانیم؟باچه نگاهی؟3. استاد اگر صرفا به همان مطالعات مذهبی مان مانند خواندن سیره ائمه، تحفل العقول، نهج البلاغه، اصول کافی و تشریحات اینها بپردازیم و رمان اصلا نخوانیم ضرر کرده ایم؟در واقع استاد بنده نوعی می دانم کلام و مرام ائمه حق است ولی از کجا بدانم تراوش فکر یک نویسنده الهامی الهی بوده است نه شیطانی؟ سپاسگزارم.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- مسلّم نباید هر رمانی را مطالعه کرد 2- با نگاه بررسی مسائلی که در جامعه‌ی غربی می‌گذرد یا می‌گذشته 3- فکر نمی‌کنم ضرر کرده باشیم. مگر آن‌که بخواهید مطالعاتی حول مسائل اجتماعی و سیاسی دنیا داشته باشید و از این جهت مسئولیتی در حوزه‌ی کاری خودتان احساس کنید.
7995
متن پرسش
سلام علیکم 1.مقام معظم رهبری جمله ای دارند که می فرمایند راهی که یک عارف 100 سال طول می کشد برود با استاد و ریاضت ها و ذکرهای سختی که دارد این جوان 13،14 ساله ما در مدت 15،20 روز در جبهه ها رسید به آنها، یا امام خمینی می فرمایند اینها راه صدساله را یک شبه طی کردن، واقعا سئوال است که آیا مثلا مقام شهید آوینی یا همت ها و باکری ها از این عرفایی که با این خون دل خوردن ها جلو رفتند یکی است یا اینکه بیشتر است، شهادت عرفا تدریجی بود و با آن سختی که ان مع العسر یسری ولی شهدا دفعی به شهادت رسیدند،از این هم که بگذریم برخی از شهدا که عالم نبودند اما عرفای ما اکثرا عارف بودند برخی از شهدا تا دیروز جبهه حتی گناه هم می کردند اما عرفایی مثل علامه حسن زاده و طباطبایی و ... از گناه سالها دوری کردند،لطفا این را روشن بفرمایید؟ 2.حضرت آقا می فرمایند بعد از ائمه معصومین و انبیا کسی را مانند امام خمینی نداریم، ولی آقای حداد می فرمایند بعد از ائمه کسی را مانندآقای قاضی نداریم بالاخره حق یکی است و کدام یک از اینها درست می فرمایند؟ 3.شما در سخنی فرموده بودید ما عارفی مثل آقا نظیری برایش جز امام خمینی نداریم، اشکالی که به این سخن شما می گیرند این است که پس چرا آقا مانند علامه حسن زاده و علامه طهرانی ظهور عرفانی ندارند تا کسانی با آن ظهور و آثار آقا سیر و سلوک کنند، اما علامه طهرانی و ما بقی آداب سیر و سلوک دارند و سالک را مقید به اموری می کنند و ...، و اینکه اگز مقام عرفانی آقا بالاتر از علامه حسن زاده است پس چرا آقا به ایشان فرمودند خداوند ما را با شما در این دنیا و آن دنیا محشور بفرمایند، خلا صه اینکه آیا احساس نمی کنید مکتب های عرفانی علامه طهرانی و حسن زاده و ... بالتر از مقام معظم رهبری است؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- مسلّم شهداء با تمام وجود به دنبال حق بودند و در ذیل نور عرفانی حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» متوجه اشاراتی شدند که آن مرد بزرگ به صحنه آورد و لذا در جبهه‌ی توحیدی زمانه‌ی خود حضور یافتند و شدند آنچه باید می‌شدند زیرا در همان عزمی قرار داشتند که عرفایی مثل علامه‌ طباطبایی«رحمة‌اللّه‌علیه» در آن عزم بودند و مطابق آن عزم چون راه فنای فی‌اللّه را گشوده یافتند در ورود به آن راه درنگ نکردند 2- در ارائه‌ی سلوک اجتماعی حضرت امام حرف همانی بودندکه رهبری عزیز فرمودند. و در امور فردی و شاگردپروری مرحوم سید علی آقا قاضی منحصر به فرد بودند 3- همه‌ی عزیزان در جای خود کامل هستند و مورد غبطه‌ی ما، ولی امروز نور جامع حضرت صاحب‌الزمان«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» در حرکات و گفتار حضرت آقا ظهور خاص خود را دارد و حضرت پرچم را به دوش ایشان گذارده‌اند. موفق باشید
8002
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز چند سوال داشتم در چند موضوع مختلف که یک جا از خدمتتان می پرسم. از پاسخگویی تان متشکرم و دعای خیر خودم را تنها کاری می دانم که در قبال زحمات شما انجام می دهم. 1- در آیه 124 سوره بقره جعل مقام امامت برای حضرت ابراهیم را بیان می کنند. در المیزان نوشته اند تفاوت امامت با رسالت در این است که رسالت فقط آدرس را می دهد اما امامت فرد را تا مقصد همراهی می کند. سوالم این است آیا این مقام امامت حضرت ابراهیم با خاتم النبیین صلی الله علیه و آله و ائمه سلام الله علیهم تفاوتی دارد؟ امامت همان ولایت است؟ اینکه گفته می شود زمانی که ولی خدا در زمین نباشد آسمان ها و زمین نابود می شود و قیامت می شود منظور حضور فیزیکی است؟ پس قبل از تولد پیامبر چه معنایی دارد؟ 2- استاد این همه مطالب قرآن و روایات و علوم دینی که تحصیل می کنیم گاهی حفظ گاهی هم نه تا چند روز یا شاید فردا هم به خاطرمان نباشد، وقتی گفته می شود هر چه آن دنیا دست ما را می گیرد علم حضوری است و حتی ممکن است نتوانی بگویی خدا را می پرستم... باید چه کار کرد که فایده ای ابدی برای ما داشته باشند؟ گاهی فکر می کنم این میل زیاد به دانستن موجب ضرر خواهد شد. وقتی میل به عمل و طاعت کم است. 3- استاد به نظر شما اگر برای خانمی شرایطی فراهم باشد که در صنعت کار کند با توجه به تحصیلات مهندسی، و تمام شرایط ایده آل اسلامی فراهم باشد از جهت سلامت محیط کاری و حفظ کرامت زن، و موجب خدمت رسانی شود، اگر در کنار تحصیل علوم دینی به کار هم مشغول باشد ایرادی دارد؟ یا ترجیح بر این است که تمام وقت صرف علوم دینی شود؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- از آن‌جایی که حضرت محمد«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» فرزند حضرت ابراهیم«علیه‌السلام» هستند و ذریه‌های معصوم حضرت ابراهیم«علیه‌السلام» امام هستند از همان نوع امامتی که برای حضرت ابراهیم«علیه‌السلام» جعل شد، پس نباید تفاوتی بین امامت رسول خدا«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» و حضرت ابراهیم«علیه‌السلام» باشد 2- ولایت عموماً به معنای مقام قرب است و امامت یک مأموریت الهی است ولی بعضاً امامت را به معنای ولایت به‌کار می‌برند از آن‌جهت که امام ولیّ جامعه است 3- لازم نیست حضور فیزیکی ولیّ اللّه مطرح باشد. ولیّ اللّه به عنوان واسطه‌ی فیض الهی مطرح است که اگر آن واسطه‌ی فیض نباشد عالمی نمی‌ماند تا فیض به او برسد 4- بالاخره باید عقاید ما قلبی شود و عمل به عقاید آن را قلبی می‌کند. پس نباید از عملِ مطابق عقیده غفلت کرد 5- امروزه اگر زمینه‌ی کار در اجتماع برای خواهران فراهم است در حدّی که به بقیه‌ی وظایف‌شان لطمه نزند، مشکلی ایجاد نمی‌کند. موفق باشید
7983
متن پرسش
باسلام درباره آیت الله وحید نقل شده :(وی با تأکید بر اینکه همه چیز در قرآن و روایات است به طلاب توصیه کرد که وقت خود را صرف قرآن و روایات کنند و خاطرنشان کرد: بنده سال‌ها نزد فیلسوف بزرگ مرحوم میرزا مهدی آشتیانی و مرحوم میرزا ابوالقاسم الهی که فیلسوف خراسان بود، فلسفه را تلمذ کردم چون از اول عاشق این رشته بودم اما بعد از مدتی فهمیدیم آنچه گمشده فقط در کتاب و سنت است).آیا واقعا همین کتاب و سنت نیاز بشر به فلسفه را بازگو میکنند یا خیر؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: همه‌ی حقیقت را باید در قرآن و روایات جستجو کرد و هراندازه عقل و قلبِ انسان بیشتر رشد کرده باشد از قرآن و روایات بیشتر می‌توان استفاده کرد. فلسفه و عرفان می تواند قدرت فهم قرآن و روایات را بیشتر ‌کند. نمونه‌اش حضرت امام و علامه طباطبایی«رحمة‌اللّه‌علیهما». موفق باشید
7986
متن پرسش
سلام علیکم بنده برادری دارم که الان 30 ساله است و نماز نمی خواند بارها متذکر شدم و مادر فراوان از این بابت غصه می خورد که چرا نماز نمی خواند. و استدلال او این است که آنهایی که نماز می خوانند اهل همه کاری هستند البته من هم قبول دارم که جامعه ما طوری است که بعضی مردم نقاب به صورت زده اند ایشان اهل کار خیر زیاد هستند خداراشکر انحراف اخلاقی مانند جوانان امروز ندارند در مسائلی که مربوط به ائمه خصوصا آقا امام حسین هست هزینه مادی تقبل می کنند و نمی گویند و بعدا معلوم می شود که چنین کاری کرده در جاده سازی و... کمک مالی می کند . اولا چرا جو جامعه ما طوری شده که جوانان زده شده اند ؟ قبلا حداقل قشر مذهبی و خانواده های مذهبی معلوم بودند؟ثانیا تکلیف بنده چیست در رابطه با ایشان؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: شما در عین مدارا با او بدانید آدم 30 ساله خودش مسئول کارهایش می‌باشد. إن‌شاءاللّه متوجه می‌شود شیطان کارهای زشت نمازخوان‌ها را برجسته می‌کند تا او را منحرف کند و نمی‌گذارد برکات نمازی که انسان‌ها می‌خوانند را متوجه شود. موفق باشید
7987
متن پرسش
با سلام چرا مردم نسبت به مسائل معرفت النفسی آگاهی ندارند و وحدت وجودی می پندارندو این مساله را بزرگ می پندارند و برای دیگران شبهه ایجاد می کنند و این مسائل را فقط مربوط به دوران قدیم می دانند آیا این به دلیل عدم آگاهی است ؟ چرا رسانه ها آگاهی نمی دهند به افراد ؟ آیا پوشش غربی مانند پوشیدن شلوار لی و جوراب نازک در شان یک دختر شیعه هست یا نه ؟و پوشش مانتو بلند با حجاب اسلامی مانعی در راه کمال انسان حساب می شود؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- همیشه این‌طور بوده که اهل دنیا به بهانه‌های مختلف از معارف الهی خود را محروم می‌کردند 2- مانتوی بلند با حجاب اسلامی مانعی در سیر انسان نباید داشته باشد. موفق باشید
7958
متن پرسش
سلام علیکم تفاسیر متعددی از قرآن کریم موجود است، به نظر شما کدام تفسیر قرآن روان تر است؟ در کتب حدیث چطور؟ قویترین و مستند ترین کتب حدیث شیعی کدامند؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: تفسیر المیزان خیلی متین و دقیق است و همین ترجمه‌ای که از آقای موسوی همدانی در بازار هست خوب است. اصول کافی و تحف‌العقول برای شروع کار خیلی خوب است. خیلی گیر ترجمه‌ها نباشید با هر ترجمه‌ای شروع کنید نتیجه می‌گیرید. موفق باشید
7944
متن پرسش
سلام وزیارت قبول وآرزوی سلامتی. استادیه سالی است که جمعی هستیم 4نفره دانشجو درتهران ومی خواهیم امسال دیگر لبیک جدی تری به مسئله ی فرهنگی که رهبری فرمودند(که خیلی وقت است فرمودندوگوش ماکرشده!) انجام دهیم(برای خودسازی خودمان وبعد دیگران)اما مشکلی که داشتیم درسال پیش والان برنامه ریزی وشروع وغایت وروش آن والویت بندی مشکلات ومسائل چون اینقدر زیاد هستند که نمی دانیم از کجا شروع کنیم وراه آن؟ درخواست:شما که چندسالی است مشکلات را دیده اید وکارهایی که کرده اید و عالم امروزه را خوب تحلیل می کنید ما بایدچه کار کنیم تا کاریکاتوری کار نکنیم ؟واز کجاشروع کنیم؟و معرفی کتب وصوت واستادی در تهران؟ باتشکر فروان.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: رهبری عزیز«حفظه‌اللّه» می‌فرمایند: فرهنگ همچون هوا است. یعنی باید به دنبال فضایی باشیم که روح‌ها را تغذیه ‌کند و از این جهت کار فرهنگی با کار تبلیغاتی تفاوت دارد. به نظر بنده ما در این تاریخ در سه موضوع باید کار کنیم؛ یکی در موضوع معرفت نفس و دیگر در شناخت جایگاه تاریخی انقلاب اسلامی و سوم در شناخت غرب، تا فضای فرهنگی جامعه از اعتبارات به حقایق سیرکند. موفق باشید
7952
متن پرسش
باسلام چرا مصاحبه ی نحله‌ی نجف روی سایت نیامده؟متشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: إن‌شاءاللّه عزیزان اقدام خواهند کرد. موفق باشید
7937
متن پرسش
با سلام وخسته نباشید زیارت کربلا ی ایران قبول باشد ....1-این موضوع "عقول عشره"به چه موضوع یا موضوعاتی مربوط می شود که این همه آیت الله حکیمی به آن می تازد ؟اگر می شود توضیح بفرمایید .ودر ضمن اگر کتاب مختصر ومفیدی در این این زمینه موجود است لطفا راهنمایی کنید .2-ظاهرا ما با حقیقت عقل همه حقایق را مورد تفکر قرار می دهیم ا زجمله حقیقت نفس خود مان را ...آیا این که می گویید عقل یکی از قوای نفس می باشد اینجا که عقل به صورت مجزا نفس را مورد مطالعه قرار می دهد آیا می شود گفت ما همان عقلیم ودر عالم جز عقل چیزی وجود ندارد همه چیز معقول است چون همه چیز از حکیم عاقل صادر می شود؟توضیح دهید؟3-منظور از حکمت انسی چیست؟4-ما چگونه می توانیم مرز بین خیال ،عقل وقلب و...بدون نگاه به تعاریف انتزاعی آن بشناسیم ؟ما همه چیز را آنگاه که می خواهیم بشناسیم با عقل خود باید بشناسیم حقیقت خیال را چگونه رویت یا بگو شهود کنیم ؟5-استاد دینانی در کتاب سرشت وسر نوشت می گویند که ما هستیم وهمچنان داریم می هستیم منظور از این واژه "می هستیم " چیست ؟حاج آقا اون جزوه ای که از اسفار ملاصدرا چاپ کردید را روی سایت نمی گذارید ؟6-حرف کلی شما در مورد مکتب تفکیک چیست ؟ومواردی که با آن اختلاف مبنایی دارید را بفرمایید؟ببخشید پراکنده سوال کردم .خدا به پهنای اقیانوس ها حقیقت را از وجودتان سرازیر کند .یاعلی
متن پاسخ
1- علامه طباطبایی«رحمة‌اللّه‌علیه» می‌فرمایند: علامه طباطبائی می فرمایند: ارسطوئیان و خود ارسطو، عقول‏ عشره‏ را به عنوان صرفاً «فرض»، ادعا کرده اند و هیچ دلیلى بر چنین ادعائى نیاورده اند. و چیزى بنام عقول‏ عشره‏، خیالى بیش نیست که اسّ اساس بینش ارسطوئیان است.( علامه طباطبائى ، حواشى بر بحار الانوار ، ص: 433). می فرمایند : مبنا قرار گرفتن هیئت قدیم سبب شد که- حکماء یک سلسله عقول طولیه که- عددشان به ده‏تا مى‏رسد قائل شوند- فرضیه معروف عقول‏ عشره‏ که- مورد قبول اکثریت مشائین قرار گرفت- و برخى از مشائین مانند خواجه نصیر الدین طوسى- و قاطبه اشراقیین آنرا انکار کردند- و امروز اصل مبنا یعنى فلکیات قدیم موهوم- شناخته مى‏شود مبتنى بر همین اصول و نظریات است-.رجوع به فرهنگ علوم عقلی . آن چه مورد توجه است این است که . عقول، موجودات مجردی هستند که هیچ¬گونه شائبه ماده در آنها نیست و نزدیک¬ترین موجودات (از حیث کمالات) به وجود واجب تعالی می¬باشند. از دیدگاه فلاسفه همه موجودات عالم به یکباره نمی¬توانند از ذات واجب صادر شوند. ابتدا عقول در یک نظام طولی از حق تعالی صادر شده¬اند و بقیه موجودات توسط این عقول موجود شده¬اند. 2- نفس انسان به علم حضوری خود را درک می‌کند و یکی از ابعاد خود را که عقل است نیز به علم حضوری درک می‌نماید و این غیر از آن است که ما می‌توانیم بنگریم که همه‌‌ی عالم صورت عقل الهی است 3- عرفان نظری را حکمت اُنسی می‌گویند 4- همین‌که ما خود را احساس می‌کنیم ابعاد وجودی خود را نیز به علم حضوری احساس می‌نماییم. نباید بین علم حصولی از طریق عقل با احساس حضوری خلط شود. 5- می‌فرمایند ما همچنان در هستی خود سیر می‌کنیم. در جلسات 4 تا 8 کتاب «آشتی با خدا» در این مورد عرایضی شده. متن کتاب «معرفت‌النفس و الحشر» در سی‌دی مربوط به آثار بنده هست، در ضمن کتاب با ویرایش جدید در دست چاپ است. ان‌شاءاللّه دست‌اندرکاران سایت در اسرع وقت آن را روی سایت قرار می‌دهند 6- در آرشیو پاسخ‌های سایت عرایض مختصری در مورد مکتب تفکیک داشته‌ام. موفق باشید
7934
متن پرسش
سلام استاد گرانقدر. من هرچه فکر می کنم متوجه نمی شوم چرا تا چندسال پیش همه دخترها قسمت و روزی در ازدواج داشتند و ازدواج می کردند و یک مرتبه از ده دوازده سال پیش به این طرف قسمت ندارند؟یعنی هرچی هم که توسل و توکل کنند نمی شود؛ یعنی صلاح و مصلحت این همه دختر مجرد ماندن است اما در مورد نسلهای قبل ازدواج کردن صلاح و مصلحتشان بود؟استاد خداوکیلی ما خودمونو گول نمی زنیم؟آخه یکدفعه صلاح این طیف گسترده از دختران این شد که مجرد بمانند؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: سن ازدواج به جهت سبک زندگی‌ها بالا رفته، یا به قول شما ازدواج نکرده‌ها زیاد شده؟ قبلاً عده‌ای از زنان پذیرفته بودند همسر دوم یک خانواده باشند و این تقدیر را برای خود پذیرفته بودند و در همین راستا به دنبال بندگی و شکوفایی خود بودند. وقتی حالا از این موضوع از جهات مختلف غفلت می‌شود آیا به آن معنا نیست که مردم از تقدیری که خداوند برایشان کرده عقب مانده‌اید؟ و همین موجب نمی‌شود که حتی بعضی مردها آلوده به ارتباط نامشروع شوند و همسر آن‌ها نیز از رابطه‌ی سالم جنسی محروم گردند؟ زیرا وقتی پای حرام در میان آمد، نفس امّاره از لذت حلال بدش می‌آید، موضوع بسیار بغرنجی است. مولوی به ما توصیه می‌کند باید خود را تغییر دهیم تا وَحی الهی و ذکر پروردگار جای خود را در زندگی‌ها باز کند و سعادت همه‌ی ما را به ما برگرداند. گفت: «کرده‌ای تأویل حرف بکر را .... خویش را تأویل کن نِی ذکر را». موفق باشید
7935
متن پرسش
ضمن سلام و احترام، چرا می گویند ما قبل از خلق شدن در "معلوم" خدا بوده ایم نه در "علم" خدا ؟ تفاوت این دو چیست و این که ما در "معلوم" خدا بوده ایم را لطفا با یک مثال بفرمایید به چه معنی است. با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: مگر علم خدا غیر از معلوم خدا است. ظاهراً تعریفی از علم کرده‌اند که موجب این مشکل شده. عمده آن است که متوجه باشیم علم خدا علم فعلی است و نه علم انفعالی به آن صورت که لازم باشد موجودی را در بیرون خود ادراک کند و سپس به آن موجود عالم گردد. موفق باشید
نمایش چاپی