بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: تفسیر قرآن و شرح نهج البلاغه

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
30309
متن پرسش
سلام علیکم: در جریان اغوای شیطان فکر نمی‌کنید که بهترین نظریه این باشد که آدم و حوا و شیطان در همین دنیای مادی بودند نه در بهشت برزخی (در قوس نزول) چرا که آدم و حوا دارای بدن مادی بودند و عالم معنا چه در قوس نزول و چه در قوس صعود جای ماده نیست و اصلا ماده در معنا نفوذی ندارد که در جریان معراج پیامبر هم همین بحث مطرح است. لذا با جمع بندی آیات ابتدا شیطان آن اشتباه بزرگ را مرتکب شد و هبوط کرد یعنی معنویتی را که با عبادت کسب کرده بود از دست داد و به قول امروزی ها فرکانس وجودی او تنزل پیدا کرد و بعد آدم و حوا با اغوای شیطان در همین دنیا تنزل وجودی پیدا کردند و از آن مرتبه عالیه که غرق در جمال الهی بودند به مرتبه بدن هبوط کردند. البته بدنی که از ابتدا بود ولی به آن توجه نداشتند که با این نظریه دیگر مجبور نیستیم ورود مجدد شیطان را به بهشت برای اغوای آدم توجیه کنیم بلکه در همین دنیا در قوه خیال آنها نفوذ کرد و آنها را از آن حالت عرفانی و ادراک متعالی ساقط کرد. ظاهرا بعضی روایات بهشت آنها را در همین دنیا می‌داند نضر جنابعالی چیست؟ «من که امروزم بهشت نقد حاصل می‌شود / وعده فردای زاهد را چرا باور کنم؟»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در این رابطه در کتاب «هدف حیات زمینی آدم» شده است. ظرایف دقیقی در این رابطه مطرح است از آن جهت که حقیقت آدم به اعتبار «علّم آدم الاسماء کلها» جهان دیگری است و این بدان معنی نیست که وجه حضوری او در دنیا نادیده گرفته شود، بلکه تأکید در جهان‌های دیگری است که در سوره‌ی اعراف نیز تا حدّی بدان پرداخته شد. موفق باشید

30308
متن پرسش
با سلام استاد عزیز: چند روز پیش مطلبی از تلویزیون شنیدم ذهنم خیلی درگیر شده اینکه می‌گفت آیت الله جوادی آملی فرمودن ما نباید دنبال جنت باشیم باید دنبال «عند ملیک مقتدر» باشیم. استاد تا جایی که یادم و اینطور که فهمیدم امام آیه «فدخلی فی عبادی و ادخلی جنتی» را در بحث هاشون داشتن. سوالم اینه استاد ما الان با این حرف یعنی جایی بالاتر از سلوک امام هستیم اگه اینطوره آیا سلوک رهبری الان چیه؟ و آیا این آیه «عند ملیک» بالاتر از «و ادخلی جنتی» هست؟ استاد ببخشید ولی ذهنم خیلی درگیر این مسئله هست. ۲. استاد یه شخصیت هایی در دوران جنگ و الان هم یه عده شون هستن اینا تو همون دوران جنگ و حتی الان دنبال اینکه یه مسئولیت قبول کنن نیستن گاه می‌بینم نمیشه هم انگ بی مسیولیتی بهشون زد. خیلیشون از ترس سختی مسئله میگن و مانمی‌تونیم منظورم مسوولیت اجتماعی. یکیشون یه بار از دهنش دراومد گفت تو همون دوران هم خیلی پیشنهاد سردار شدن و اینا بهش می‌شده ولی حاضر به قبول نشده اگر اینطور باشه اونوقت این دعواهای سیاسی سر کسب قدرت را ببینیم یا؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «جنّتی» که حضرت حق صاحبان نفس مطمئنه را بدان دعوت می‌کند، غیر از جنت و بهشت عادی است. وقتی می‌فرماید: «فدخلی جنّتی» این دعوت به جنتِ لقاء می‌باشد، کم‌ترینش «عند ملیکٍ مقتدر» است. موفق باشید

30297
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز طلبه هستم و حالات عرفانی داشتم. طلبگی را دوست هم دارم ولی با این اوضاع جامعه و گریز مردم از اسلام و محبوب نبودن جامعه طلبگی و مشکلات جسمی و بعضا هم مورد مسخر قرار می گیرم. لذا حالت خستگی و تنبلی شدیدی برم عارض شده است که احساس خستگی و گاهی القائاتی از ناامیدی دارم. چه کنم به حالات سابق عرفانی برگردم و از تنبلی نجات پیدا کنم از تنبلی. احتمالا می خواهید مراجعه به کتب بدهید. کتب شما را خواندم اجابت اینجا فرمایید الله یحفظکم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید متوجه‌ی آینده‌ای شد که رهبر معظم انقلاب متوجه‌ی آن هستند و رجوع مردم پس از سرخوردگی از این تجددمآبی‌ها به اسلام است و شما باید خود را برای آن آینده آماده کنید و دروس رسمی حوزه، آن زمان به کار می‌آید و در کنار آن‌ها از تفسیر قرآن و دنبال‌کردن روایات نباید غفلت کرد. موفق باشید

30292
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: ممنون از پاسختان در سوال 30254 من هم تقریبا همینطور فکر می‌کنم ولی این سوال برایم باقی مانده است که چرا خداوند صریحا می‌فرماید «دین نزد خدا فقط اسلام است»؟ ممنونم التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اسلام در این آیه به معنای تسلیم نسبت به دستورات خداوند است که در هر دینی برای خود مصداق خود را دارد. موفق باشید

30283
متن پرسش
سلام علیکم: در سوره مایده آیه ۱۰۹ آمده (روزی که خداوند پیامبران را جمع می‌کند و به آنها می‌گوید در برابر دعوت شما چه پاسخی داده شد؟ می‌گویند ما چیزی نمی‌دانیم تو خود از همه اسرار نهان آگاهی) و در آیه ۱۱۷ همین سوره حضرت عیسی (ع) در پاسخ به سوال خداوند متعال عرض می‌کند (من جز آنچه به آن فرمان دادی چیزی به آنها نگفتم. تا زمانی که در میان آنها بودم مراقب و گواهشان بودم ولی هنگامی که مرا از میان آنها برگرفتی تو خود مراقب آنها بودی و تو بر هر چیز گواهی) ظاهر این دو آیه خصوصا آیه اول نشان می‌دهد که انبیا با آن مقام بلند بعد از رحلت از مسایل امتها بی خبرند و این با شاهد اعمال امت بودن در بعضی آیات دیگر سازگاری ندارد آن را چگونه باید حل کرد؟ خصوصا اینکه آنها مظهر اسم محیط و علیم هم هستند و اهل سنت و خصوصا وهابیت با استناد به همین آیات توسل و درخواست از آنها را زیر سوال می‌برند و مدعی هستند که آنها ادراکی نسبت به اینجا ندارند (البته با استناد به همین آیات) نظر جنالعالی چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکدام از آیات مذکور در جایگاه خود، پیام خود را دارا می‌باشند. در آیه‌ی ۱۰۹ سوره‌ی مائده نظر به علم مطلق الهی و علاّم‌الغیوب‌بودنِ حضرت حق دارد که علم انبیاء در مقابل آن علم، علم به حساب نمی‌آید. به گفته‌ی علامه‌ی طباطبایی این آیه نفی علم مطلق و همه‌جانبه‌ی انبیاء را مدّ نظر می‌آورد و در آیه‌ی ۱۱۷ سوره‌ی مذکور حضرت عیسی «علیه‌السلام» در محضر حق عرض می‌کنند من وظیفه‌ی خود را طبق امری که فرمودید انجام دادم و در این رابطه ناظر بر حرکات آن‌ها بودم، ولی چون مرا گرفتی، تو همواره در راستای حضور مطلق خود، ناظر بر آن‌ها بودی از آن جهت که حضرت عیسی «علیه‌السلام» نحوه‌ی حضور مطلق خدا را در این آیه متذکر می‌شوند. و این غیر از آن است که انبیاء در آن حدّ که اذن دارند، شاهد بر اعمال پیروان‌شان نباشند. می‌ماند که آیا اساساً بحث «شاهد اعمال» در چنین رابطه‌ای باید مورد بحث قرار گیرد، یا جای و جایگاه دیگری دارد؟ در این مورد عرایضی در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» شده است. موفق باشید

 

30277
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیزم: چند وقتی است من با همسرم بر سر درآمدش مشکل پیدا کرده ام. ده سالی به جهت کمک به رفاه خانواده اشتغال بکار پیدا کرده و تمام درآمدش را کمک به معیشت خانواده کرده ولیکن چند وقت است دیگر اجازه استفاده از درآمدش را نمی دهد. چون وضعمان خوب شده بحمد الهی. و من هم گفتم که حالا که درآمدش کمکی نمی کند و از طرفی مخالفت هم می‌کند دیگر به سرکار نرود و بالا سر بچه ها بماند ولی او مخالفت می‌کند. سوالم اینست که آیا این ظلم است اگر اجازه ندهم او به سرکار برود؟ چون او شخصیتی دارد که دوست دارد در اجتماع حاضر و اثر بخش باشد. و می گوید تو من را به‌جهت پول بوده که می خواستی بروم سرکار و از این بابت با من قهر کرده است. اگر راهنمایی بفرمایید متشکر می‌شوم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: طبق آیه‌ی قرآن که می‌فرماید: «لِلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا ۖ وَلِلنِّسَاءِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ ۚ» (نساء/۳۲) آنچه را که مردان کسب می‌کنند از آن خودشان است و آنچه را که زنان کسب می‌کنند نیز از آن خودشان می‌باشد. منتها مرد در نسبت به خانواده‌ی خود تأمین لباس و مسکن و غذا را به عهده دارد و از این جهت نباید مرد به درآمد همسر خود چشم‌داشت داشته باشد مگر این‌که دوستانه به تفاهم رسیده باشند. البته زن خانواده وظایفی نسبت به همسر خود دارد که نباید از آن کوتاهی کند. موفق باشید

30275
متن پرسش
با سلام و رحمت: تفصیلی بر این حکمت نهج البلاغه را از زبان استاد طاهرزاده طلب داریم. حضرت علی علیه السلام می فرمایند: «عُمِّرَت البُلدانُ بِحُبِّ اَلاَوْطان» « کشورها با میهن دوستی آباد شده اند» (میزان الحکمه , ج۱۴, ص ۶۸۷۰)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! وقتی وطن‌ها با توحید الهی شکل گرفته باشند و موطن شود تا انسان‌ها مطابق فطرت خود به آن وطن‌ها علاقه‌مند شوند؛ بدان‌ها دل می‌سپارند و آن وطن‌ها را مأوای خود قرار می‌دهند و به آبادانی آن با تمام وجود می‌کوشند. دیگر دل به کانادا و آمریکا نمی‌سپارند تا جیب مردم را خالی کنند و نسبت به ارزش‌های ملی بی‌تفاوت باشند و به فکر فرزندان‌شان که در آن دیار هستند این ملت را به زحمت بیندازند و در خرابی وطن بکوشند. موفق باشید

30263
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: وقتتون بخیر، استاد آیا امکانش هست تفسیر سوره های حدید و مجادله هم جزء برنامه های آتی تفسیر شما لحاظ بشه؟ دوست داریم تفسیر این ۲ سوره رو از شما داشته باشیم و به معارفش آنطور که مطابق واقع هست آگاه بشیم. تشکر از توجه و زحمات شما استاد گرامی.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدالله سوره‌ی حدید بحث شده است و فکر می‌کنم جناب حاج آقا موسویان سوره‌ی مجادله را بحث کرده‌اند. بد نیست سری به کانال گروه فرهنگی «صبّار» بزنید@sabbar_ir موفق باشید

30254
متن پرسش
با عرض سلام و احترام خدمت استاد گرامی: عیدتون مبارک. در پناه خدا باشید. استاد عزیز ربط بین آیه شریفه ۶۲ سوره بقره و آیه ای که می‌فرماید: «دین نزد خدا فقط دین اسلام است» چیست؟ در آیه ۶۲ سوره بقره منظور این است که از هر قوم و دینی که هستید همین که به خدا و معاد ایمان داشته باشید و کار صالح انجام بدین کفایت میکنه و پذیرفته است؟ یا نکته دیگری دارد؟ تفسیر البرهان را دیدم و به نکته خوبی پی بردم ولی مزاحم شدم نظر شما را هم جویا شدم. ان شاءالله نکات دیگری هم برایم گشوده شود. متشکرم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! می‌فرماید: «إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ الَّذينَ هادُوا وَ النَّصارى‏ وَ الصَّابِئينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ عَمِلَ صالِحاً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ» ملاک، ایمان به خدا و قیامت و اعمال صالحی است که در هر دینی متدینینِ به آن دین بدان مقیّد باشند زیرا همه‌ی ادیان از توحید خدا و رعایت حقوق انسان‌ها سخن می‌گوید و به همین جهت فرمود: «لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِه‏». موفق باشید  

30243
متن پرسش
سلام علیکم: فرمودید: «آن یکی جودش گدا آرد پدید / آن یکی بخشد گدایان را مزید یعنی جهان هستی ظهور اسما الهی است و این اسما به تناسب قابلیت در موطنی خاص ظهور پیدا می‌کنند پس خدا دو کار می‌کند یکی تجلی اسما و دیگری خلق موطن و محل هایی برای پذیرش این تجلیات.» آیا این دوییت تجلی و متجلی علیه دوییتی واقعیست یا عقلی و اعتباری؟ چون با این فرض دو چیز به ذهن میاید که یک کار تنزل اسما و صفات است از عالم معنا تا مراتب نازله جهان هستی (البته تنزل به نحو تجلی) و کار دیگر ایجاد قابلیت است برای پذیرش اسما (به تعبیری حرکتی از بالا به پایین برای افاضه و حرکتی از پایین به بالا برای پذیرش فیض) و این قاعده را حتی در مورد موجودات مجرد هم تایید فرمودید در حالی که برداشت اولیه بنده این بود که مثلا جبرییل امین خود اسم علیم است در مرتبه نازله نه قابلیتی که اسم علیم در او ظهور کرده. البته آیات قران کریم هم صحبت از حرکت دوری دارد که «انا لله و انا الیه راجعون» یعنی دو قوس نزول و صعود و آن شعر مولوی را هم اگر تطبیق با همین دو قوس دهیم با توحید صمدی سازگارتر است که با رحمت رحمانیه افاضه وجود می‌کند و با رحمت رحیمیه به وجود نازله کمال می‌دهد. (نه اینکه قابلیت سازی و گدا آفرینی می‌کند) عنایت فرموده این مشکل ذهنی بنده را حل نمایید. جزاکم الله خیرا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که برای غیر حضرت «الله» برای همه‌ی عالم صفت ممکن‌الوجود را به‌کار می‌بریم، خداوند از یک طرف ممکن‌الوجودها را خلق می‌کند و از طرف دیگر کمالاتی که می‌توانند داشته باشند را به آن‌ها افاضه می‌کند. لذا حضرت موسی در مقابل فرعون فرمودند: «رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَىٰ كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَىٰ». موفق باشید

30239
متن پرسش
استاد عزیز سلام: پیرامون موضوع رنج (کبد)، سختی ها، از دست رفتن ها، برآورده نشدن نیاز ها، و محرومیت ها و ناراحتی های به دنبال آن و مقام رضا و تسلیم، از حضورتون سوالی داشتم. سوال اول: در مجموعه معارفی که داریم، عبارات و مفاهیم مختلفی داریم که برآیند آن برایم روشن نیست. لطفا موارد زیر را ملاحظه بفرمایید: ۱. ألا إن اولیا الله، لا خوف علیهم و لا هم یحزنون (یونس،۶۲) ۲. وَ قَدْ نَزَلَ بِي يَا رَبّ مَا قَدْ تَكَأّدَنِي ثِقْلُهُ، وَ أَلَمّ بِي مَا قَدْ بَهَظَنِي حَمْلُهُ (فرازی از دعای ۷ صحیفه سجادیه) ۳. وَ اكْسِرْ عَنّي سُلْطَانَ الْهَمّ بِحَوْلِكَ (فرازی از دعای ۷ صحیفه سجادیه) ۴. فَقَدْ ضِقْتُ لِمَا نَزَلَ بِي يَا رَبّ ذَرْعاً (فرازی از دعای ۷ صحیفه سجادیه) ۵. اللّهُمّ لَا طَاقَةَ لِي بِالْجَهْدِ، وَ لَا صَبْرَ لِي عَلَي الْبَلَاءِ، وَ لَا قُوّةَ لِي عَلَي الْفَقْرِ، فَلَا تَحْظُرْ عَلَيّ رِزْقِي (فرازی از دعای ۲۲ صحیفه سجادیه) ۶. أَشْكُو إِلَيْكَ يَا إِلَهِي ضَعْفَ نَفْسِي عَنِ الْمُسَارَعَةِ فِيمَا وَعَدْتَهُ أَوْلِيَاءَكَ، وَ الْمُجَانَبَةِ عَمّا حَذّرْتَهُ أَعْدَاءَكَ، وَ كَثْرَةَ هُمُومِي، وَ وَسْوَسَةَ نَفْسِي (فرازی از دعای ۵۱ صحیفه سجادیه) ۷. وَ اكْشِفْ غَمّي.يَا وَاحِدُ يَا أَحَدُ يَا صَمَدُ اللّهُمّ إِنّي أَسْأَلُكَ سُؤَالَ مَنِ اشْتَدّتْ فَاقَتُهُ، وَ ضَعُفَتْ قُوّتُهُ، وَ كَثُرَتْ ذُنُوبُهُ (فرازی از دعای ۵۱ صحیفه سجادیه) ۸. همچنین تصویری برای مان ارائه گشته که حضرت سجاد و حضرت زینب (سلام الله علیها)، بطور مثال، بعد از شهادت سید الشهدا بسیار محزون بودند. ۹. یا تصویری داریم از حزن و ناراحتی امیرالمونین بعد از شهادت حضرت زهرا. سوال ام این است، تصویر درستی که از انسان مومن داریم، کدام است؟ انسان مومن حزن و ناراحتی دارد یا ندارد؟ سوال دوم: اگر انسان مومن، در مقام تسلیم و رضاست، و به مقدرات الهی راضی است، در هنگام سختی ها و فشار ها، در لحظات محرومیت، آیا در درگاه اعلام عجز و بی تابی از فشار و محرومیت و برای برآورده شدن حاجت می‌کند یا نه؟! برنامه انسان مومنی که در سختی است چگونه است؟! آیا آنقدر بطور پیوسته (با روح و روان) در حال تضرع به درگاه خداست تا نیازش برآورده شود؟! و اگر اینطور است، او چگونه از زندگی و لحظه حال خود می‌تواند راضی باشد و طعم آرامش و رضایت را بچشد؟! ان شاءالله که پاسخ این سوال، برای دیگر دوستان هم روشنی بخش خواهد بود. پیشاپیش از شما بسیار ممنونم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن‌جا که فرمود اولیای الهی را خوف و حزنی نیست؛ به اعتبار اعمال دینی خودشان است که طوری به لطف الهی عمل می‌کنند که نه آن‌ها را پشیمانی اعمال گذشته فرا می‌گیرد، و نه در مسیر دینداری نسبت به آینده نگرانی دارند. ولی در موضوع آنچه برای اولیاء پیش می‌آید، آری! از قضای الهی راضی‌اند و نه از مقضی. در کربلا از عبیدالله و یزید و ظلمی که کردند، راضی نیستند، ولی از این‌که خداوند چنین خواسته تا یزیدیان رسوا شوند، راضی‌اند.

ما در دعاها از حضرت حق تقاضا می‌کنیم شرایطی به‌وجود نیاورد که زمینه‌ی اُنس با خودش برایمان مختل شود و از او می‌خواهیم تا غمِ دوری از خودش را با رفع حجاب‌ها برطرف کند. زیرا بین قضا و مقضی فرق می‌گذاریم. موفق باشید  

30234
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: در پرسش ۳۰۲۲۳ فرمودید ما خودمان نباید دنبال چنین اموری باشیم (نشانه ها و الهامات)، و اینکه ما باید مطابق شرع و عقل عمل کنیم، و نظر به جهان گشوده داشته باشیم. مساله اینجاست استادی که بنده سر کلاسشان می روم، عارف و عالم و استاد اخلاق هستند و چشم برزخی دارند و بخشی از وقتشان به حل مشکلات مردم می گذرد. ایشان سر کلاس تقریبا به من می فهمانند، که اگر درست جلو می رفتی و بروی گره ها باز می شود. در کل به مسائل من گیر داده اند. چون بالاخره شاگردشان هستم. یک بار خواب دیدم دستوری را باید بخوانم، ایشان بهم رساند بخوان وقتی خواندم، نشانه هایی دریافت کردم و خوابی را مادرم دید که چندان با منطق این عالم جور نیست. اتفاقا خود استاد ما هم به عقل اشاره می کند و حرکت با نور عقل و همچنین اشاره می کنند به انسان هایی که دیر به یقین می رسند. الان من نمی دونم در چه چیز باید به یقین برسم؟ و آیا خواب و نشانه را الهام الهی بگیرم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان تأکید بنده آن است که از خدا بخواهید در امر تقوا و رعایت ناب دستورات الهی موفق‌تان کند. دقت کنید که آیات الهی، مقصد حقیقی ما را در اعمال عبادی، تقوا می‌داند و می‌فرماید: «يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ». موفق باشید

30233
متن پرسش
سلام علیکم: در اولین آیه سوره بقره یکی از شرایط هدایت توسط قرآن را ایمان به غیب دانسته آیا این مصادره به مطلوب نیست چرا که خود قرآن کریم برای ایجاد ایمان به غیب آمده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا به فرمایش علامه‌ی طباطبایی بحث در تقوا و ایمانِ اولیه است که شرط ورود به قرآن می‌باشد و این غیر از تقوا و ایمانی است که در بستر انس با قرآن پیش می‌آید. موفق باشید

30228
متن پرسش
سلام علیکم و رحمه الله و برکاته: استاد عزیزم، شاید خاطرتان باشد سوالی از محضرتان پرسیده بودم که بنده دغدغه جامعه و نظام و فرهنگ اسلامی ایرانی را دارم و می‌خواهم در قالب سینما و انیمیشن تولید محتوا بکنم (نویسندگی) آیا از تخیل باید بهره برد یا خیر که حضرتعالی فرمودید: مگر به ما خبر نداده‌اند: «آن خیالاتی که دام اولیاست / عکس مه رویان بستان خداست»، بنده جواب خود را گرفتم اما حالا می‌خواهم بپرسم برای این دغدغه باید به کجا برسم و چه افقی را پیش روی خود ببینم؟ بنده دوستی دارم که روی حقیر تاثیر می‌گذارد، ایشان می‌فرماید اولویت باید خودت باشی و باید راه عرفان را در پیش بگیری و پیشنهاد می‌دهد بیا با هم طی کنیم، من روی اینکه باید قوی شوم و آدم منظم و صاحب اندیشه ای شوم بحثی ندارم و قبول دارم، اما حس می‌کنم ایشان می خواهند به کل مرا از این جاده بیرون آورد و وارد مسئله ابدیت و عرفان کند و ایشان می گوید سال ها بعد شاید چیزی نوشتی و... استاد بنده باید چه کنم؟ من تصوری از عرفان و مقام عرفا ندارم، آیا عرفا دیگر کاری با صنعت انیمیشن و این بحثا دارند؟ بنده نمی توانم به عنوان یک دانشجوی علوم نظری، نظریات و مباحث فلاسفه اسلامی را در قالب و سناریو داستان نویسی ارائه دهم؟ (به عنوان مثال با رویکرد و توجه به کتاب آنگاه که فعالیت های فرهنگی پوچ می‌شود و سایر آثار حضرتعالی در مورد انسان شناسی و غرب شناسی) استاد بنده پناه گاه دیگری برای پرسیدن این سوالات ندارم، لطفا به صورت خصوصی پاسخ را ارسال فرمایید، دعا گویتان خواهم بود، خواهشمندم در حد فهم سواد اندک حقیر پاسخ دهید. با تشکر فراوان.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چندان به خودتان سخت‌گیری نکنید. فکر می‌کنم اگر دو جلد کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» را مدّ نظر قرار دهید، چندین برنامه‌ی مفید می‌توانید از آن برگیرید و إن‌شاءالله در این راستا شخصیت خودتان نیز ذیل توصیه‌ی امیرالمؤمنین «علیه‌السلام» شکل خوبی پیدا می‌کند. ساده‌ترین کارها را در این رابطه می‌توانید در کانال مطالب ویژه ببینید. موفق باشید@matalebevijeh

30217
متن پرسش
به نام خدا. سلام علیکم: بنده همواره از آثار بنانی و بیانی جنابعالی استفاده کرده و دلیل راهم بوده و هست جسارت بنده را ببخشید خواستم از جنابعالی برای موضوعی کمک بگیرم. در حال فیش بر داری از آثار حکماء با محوریت آثار آیت الله جوادی آملی با موضوع علم نافع و اتحاد بین عالم و معلوم و ارزش داشتن هر علمی به معلوم آن، می باشم. لطفا در عنوان آن کمکم کنید چون در حد مقاله پژوهشی بنای کار دارم. آثار جنابعالی را در این خصوص معرفی کنید - پوزش بنده را بپذیرید. ان شاءالله سلامت باشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گمان می‌کنم کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» جهت دنبال‌کردن علم نافع و کتاب «معرفت نفس و حشر» جهت بررسی اتحاد علم و عالم و معلوم بتوانند نکاتی را متذکر شوند. موفق باشید

30216
متن پرسش
سلام: بنده یه دختر محصل هستم. بعضی وقت ها با خودم فکر می‌کنم نکنه این راهی که دارم میرم اشتباه باشه. چرا از حرف های رهبر اطاعت می‌کنم و برام مهمه؟! چرا واسه انقلاب تلاش می‌کنم دوست ندارم به نظام بد بگن؟! کار فرهنگی و جهادی چرا؟! گاهی وقت‌ها با خودم میگم که از کجا معلوم من هم مثل بعضی از افراد که روی اعتقاد خودشون تعصب دارن اینجور نباشم!!! نمیدونم چرا بعضی وقت‌ها به ‌این چیزا فکر می‌کنم. شاید خدا میخواد من عمیق به مسائل نگاه کنم. کتاب انقلاب و بازگشت به عهد قدسی شما رو مطالعه کردم خیلی جاها به مطالب کتاب فکر می‌کنم و مطمئن میشم. می‌خواستم یه چیزی بهم بگین به این اطمینان برسم که این راه درسته. چرا باید پیرو ولی فقیه باشیم آیا سندی داره؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا باید مبانی معرفتی خود را قوت بخشید مثل «ده نکته در معرفت نفس». وقتی جایگاه وجودی خود را در هستی دنبال کردید و پس از آن‌ در نسبت با شریعت الهی و توجه به حقّانیت آن، جایگاه انقلاب اسلامی را یافتید، از آن جهت که انقلاب، جبهه‌ی توحیدی این زمان است در مقابل استکبار؛ با اطمینان می‌توانید در دفاع از انقلاب اسلامی و رهبری خود را جلو ببرید. مباحث سوره‌ی «فتح» اگر با حوصله دنبال شود، افق‌هایی را در این مورد می‌گشاید. موفق باشید

30212
متن پرسش
سلام علیکم: انجام بعضی اعمال انسان را از گناه پاک می‌کند مثل روزی که از مادر متولد شده مثل انجام مناسک حج یا فلان ذکر و نماز در ماه رجب. ولی اینها مشکل رذایل را که حل نمی‌کنند، فرضا شخصی مراسم حج را رفته درست هم انجام داده ولی ملکه حسادت یا بخل در او هست چنین شخصی چطور می‌تواند اهل بهشت باشد هر چند از گناهان پاک شده باشد؟ با توجه یه اینکه انسان در برزخ بیشتر درگیر صفات و عقاید خود می‌باشد نه اعمالی که ملکه نشده اند؟!
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن می‌فرماید «انّ الحسنات، یذهبن السّیئات» انجام اعمال نیک که شریعت متذکر آن است، انسان را در بستر عنایات الهی قرار می‌دهد و شخصیت او را در ابعاد دیگر نیز متعالی می‌کند. موفق باشید

30207
متن پرسش
سلام علیکم: در آیه شریفه «الله ولی الذی امنو یخرجهم من الظلمات الی النور...» مطلب روشن است که انسان از ظلمت عالم ماده و بدن به نور وجه الهی کشیده می‌شود ولی در قسمت دوم آیه که کفار از نور به سمت ظلمت کشیده می‌شوند تفاسیر زیادی گوش داده ام ولی قانع کننده نیست چرا که کافر اصلا نوری ندارد که از آن خارج و به سمت ظلمت کشیده شود. قوی‌ترین قول آن را به نور فطرت انسانی تفسیر می‌کنند که این هم قانع کننده نیست. چرا که در قسمت اول آیه در مورد مومن از ظلمتی صحبت شده که خداوند او را از آن خارج می‌کند. آیا مومن نور فطرت انسانی ندارد که قطعا دارد پس چرا اینجا کلام الهی صحبت از ظلمت میکن ولی در مورد کافر صحبت از نوری می‌شود که از آن خارج می‌گردد؟!
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده همان تفسیر که می‌فرماید کافر را از نور فطرت خارج می‌کنند؛ خوب است. آری! خداوند نوری به مؤمنین می‌دهد که در مقایسه با نور فطرت، نور فطرت؛ نور به حساب نمی‌آید. موفق باشید

30189
متن پرسش
سلام و عرض ادب خدمت استاد: به چه دلیل خداوند در بسم الله الرحمن الرحیم از صفت رحمن و رحیم استفاده کرده است؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته بحث مفصلی در شروع سوره‌ی «جاثیه» در این مورد شد. خوب است به آن جا رجوع شود. موفق باشید

30171
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: در پاسخ سوال 30148 که مربوط به ویدئویی بود که پدر دو برادر در حال بدرقه فرزندان خود بسوی عملیات انتحاری (برگرفته از قول شما بدرقه بسوی جهنم) بود نکاتی بیان فرمودید. یکی دو سوال ذهنم رو مشغول کرد خواستم دوباره از محضرتون استفاده کنم: «وقتی از فهم معارف قرآنی غفلت شود و ظاهرگرایی حاکم گردد و انسان‌ها به عقلی که این‌همه قرآن بر آن تأکید کرده، پشت کنند؛ چنین می‌شود که ملاحظه می‌کنید. و آن پدر و آن دو فرزند و آن‌هایی که این نوع آموزه‌ها را به آن‌ها داده‌اند، همه در جهنم‌اند زیرا همان عقلی که حقّانیت اسلام را روشن کرده، به خوبی به ما می فهماند که این امور، امور اسلامی نیست.» برداشت من از صحبت شما این بود که آسیب اصلی به تعطیلی کشاندن عقل در حضور دینداریست و این با اسلام منافات دارد. (آیا برداشت من صحیح است؟) اگر چنین است اگر جایی در مباحث صوتی یا کتاب این موضوع رو بحث کردین لطفا بنده را ارجاع بدهید. در ادامه این سوال به ذهنم رسید که شاید بین این قضیه و خلقت آدم ارتباط وجود داشته باشد. فرشته ها امر به سجده در برابر انسان شده اند و فرشته ای که سرپیچی کند، خود را شیطان خواهد یافت. آیا دینداری این افراد فرشته ای در وجود آنهاست که بعلت قطع ارتباط با تعقل شیطان شده است. یا اینکه این افراد از ابتدا هم کافر بوده اند و دینداری هیچ گاه در ضمیرشان راه نیافته است؟ در پناه خداوند موید و موفق باشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کاملاً درست برداشت کرده‌اید. تفسیر المیزان در همین رابطه‌ها نوشته شده و کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» نیز. آری! در هر حال خداوند عقلِ ما را خطاب قرار داده تا خود را در جهان گشوده‌ی دینداری حاضر کنیم، وای اگر لحظه‌ای از تفکر و تعقل در زندگی و دینداری باز بمانیم در آن صورت همه داعشی می‌شویم. موفق باشید

30179
متن پرسش
با سلام و عرض ادب می-خواستم بدانم آیا «توفنا مع الابرار» با عبور از مرتبه حیوانیت و انسان عادی بودن به مراتب بالاتر مرتبط است؟ چگونه می‌توان این امر را با مودت اهل بیت توجیه کرد یا ارتباط داد؟ ممنون اجرتان با خدا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «ابرار»، ذیل مقربون در صدد پاک‌نگه‌داشتن خود هستند و این امر مسلّم با عبور از امیال نفس امّاره از یک طرف، و محبت به مقربون از طرف دیگر ممکن است. موفق باشید

30178
متن پرسش
سلام: در سوال قبل لینک جمعیت ادیان بر اساس کشورها را اشتباها فرستادم. معذلک همان هم سوال پیش می آورد که دلیل وجود این‌همه دین چیست و چگونه چند صد میلیون شیعه رستگار می شوند و خیل بیش از ۷ میلیاردی بشریت لااقل اگر هم جهنمی نشوند در بهشت از دسترسی به آن مدارج عالی باز می مانند و این خسرانی عظیم است اما آن لینک مدنظرم که فهرستی بس طویل از ادیانست https://en.m.wikipedia.org/wiki/List_of_religions_and_spiritual_traditions
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکس به اندازه‌ای که دنبال حق باشد و بنا داشته باشد ابعاد معنوی خود را بی‌جواب نگذارد، به همان اندازه رستگار خواهد بود. قرآن می‌فرماید: «إنّ الدّین عندالله الاسلام» و اسلام یعنی تسلیم حق و خدایی که یکی از اسماء او «هادی» است، محال است راه هدایت را مقابل انسان‌ها بر اساس شرایط‌شان نگشوده باشد. موفق باشید

30163
متن پرسش
سلام استاد: مطلبی از شما دیدم مبنی بر اینکه انسان عاقل زود به گریه نمی افتد. استاد من یه مشکل بزرگ دارم و اونم اینه که بسیار تحت تأثیر قرار می‌گیرم و اشکم در مشکم هست. حالا دنبال این نیستم که چرا من اینجوری هستم، بلکه بنده چند سالی است نفس تنگی های شدید می گیرم که احساس می‌کنم منشاء روحی و روانی داره و به عبارتی گرفتار افسردگی و اظطراب و... هستم. به نظر شما این مشکلات روحی و روانی ناشی از اینه که بنده زیاد به خیالات و وهم میدان داده ام و عقل زمام امور را از دست داده؟! به نظر شما چیکار کنم این مشکلات روحی و روانی و افسردگی و اظطراب حل بشه تا مشکل بزرگم یعنی نفس تنگی ام هم حل بشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید نتوان نظر قابل اعتمادی در این مورد داد. آنچه می‌ماند بالاخره تدبّر در قرآن و تأمّل در مباحثی مثل «معرفت نفس» و «برهان صدیقین» است. موفق باشید

30148
متن پرسش
سلام خدمت استاد گرانقدر: احتمالا سوالات مشابه پرسیده شده می خواستم نظرتون ر در این مورد بفرمایید. https://bayanbox.ir/download/8251728060910406295/t-video5798938248898152978.mp4 ویدئویی منتشر شده از دو برادر که با عملیات انتحاری خود موجب ۳۲ کشته و ۱۱۰ مجروح از مردم عراق در باب الشرقی بغداد شدند. در این ویدئو پدر در حال بدرقه فرزندانش به بهشت و ازدواج با حورعین با کشتن مسلمان شیعه در عراق است. مقصر کیست؟ چاره چیست؟ برخورد صحیح کدام است؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی از فهم معارف قرآنی غفلت شود و ظاهرگرایی حاکم گردد و انسان‌ها به عقلی که این‌همه قرآن بر آن تأکید کرده، پشت کنند؛ چنین می‌شود که ملاحظه می‌کنید. و آن پدر و آن دو فرزند و آن‌هایی که این نوع آموزه‌ها را به آن‌ها داده‌اند، همه در جهنم‌اند زیرا همان عقلی که حقّانیت اسلام را روشن کرده، به خوبی به ما می فهماند که این امور، امور اسلامی نیست. موفق باشید

30147
متن پرسش
سلام علیکم: چگونه در معنویت، ره صد ساله را یک شبه طی نماییم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره اگر نمی‌توانیم یک‌شبه ره صدساله را طی کنیم، لااقل مباحث سوره‌ی فتح که بر بنرِ سایت هست، را با حوصله دنبال فرمایید. موفق باشید

نمایش چاپی