بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: سیره معصومین«علیه‌السلام» و اولیاءالهی«علیه‌السلام»

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
10041
متن پرسش
بسمه تعالی. سلام: امیدوارم ببخشید، ولی میشه لطفا ضریبی که در سوال 10030 فرمودید، 1 و 3 و 5 و 7 و 9 رعایت شود به چه معنی است؟ ممنونم.
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: فرموده‌اند تعداد اذکار زوج نباشد. از امام صادق «علیه السلام» وارد شده: چون پیامبر به معراج رفتند و در محضر خدا به نماز ایستادند، تکبیر گفته و حمد و توحید خواندند. پس «أَوْحَى اللَّهُ إِلَیْهِ ارْکَعْ لِرَبِّکَ یَا مُحَمَّدُ فَرَکَعَ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَیْهِ وَ هُوَ رَاکِعٌ قُلْ سُبْحَانَ رَبِّیَ الْعَظِیمِ فَفَعَلَ ذَلِکَ ثَلَاثاً ثُمَّ أَوْحَى اللَّهُ إِلَیْهِ أَنِ ارْفَعْ رَأْسَکَ یَا مُحَمَّدُ فَفَعَلَ رَسُولُ اللَّهِ ص فَقَامَ مُنْتَصِباً فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَیْهِ أَنِ اسْجُدْ لِرَبِّکَ یَا مُحَمَّدُ فَخَرَّ رَسُولُ اللَّهِ «صل الله علیه و آله» سَاجِداً فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَیْهِ قُلْ سُبْحَانَ رَبِّیَ الْأَعْلَى فَفَعَلَ ذَلِکَ ثَلَاثاً.» خداوند به حضرت وحی فرمود که برای پروردگارت رکوع کن. پس حضرت به رکوع رفتند و خداوند به او فرمود بگو «سبحان ربی العظیم و بحمده» و پیامبر سه بار آن ذکر را تکرار کردند و خداوند دستور داد به سجده روند و بگویند «سبحان ربی الاعلی و بحمده» و رسول خدا آن را سه بار تکرار کردند. و حضرت‌باقر «علیه السلام» می‌فرمایند: «تَدْرِی أَیُّ شَیْ‌ءٍ حَدُّ الرُّکُوعِ وَ السُّجُودِ؟ قُلْتُ: لَا. قَالَ: تُسَبِّحُ فِی الرُّکُوعِ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ- سُبْحَانَ رَبِّیَ الْعَظِیمِ وَ بِحَمْدِهِ وَ فِی السُّجُودِ سُبْحَانَ رَبِّیَ الْأَعْلَى وَ بِحَمْدِهِ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ فَمَنْ نَقَصَ وَاحِدَةً نَقَصَ ثُلُثَ صَلَاتِهِ وَ مَنْ نَقَصَ ثِنْتَیْنِ نَقَصَ ثُلُثَیْ صَلَاتِهِ وَ مَنْ لَمْ یُسَبِّحْ فَلَا صَلَاةَ لَهُ‌ «حضرت در بیان حد رکوع و سجود فرمودند: در رکوع سه مرتبه بگو «سبحان ربی العظیم و بحمده» و در سجود نیز سه مرتبه بگو «سبحان ربی الاعلی و بحمده». پس اگر کسی یک بار از آن را کم کند یک سوم نماز خود را ناقص کرده و اگر کسی دو بار از آن را نگوید دو سوم نمازش را ناقص نموده. امام صادق «علیه السلام» می فرمایند: «فِی الرُّکُوعِ سُبْحَانَ رَبِّیَ الْعَظِیمِ وَ فِی السُّجُودِ سُبْحَانَ رَبِّیَ الْأَعْلَى الْفَرِیضَةُ مِنْ ذَلِکَ تَسْبِیحَةٌ وَاحِدَةٌ وَ السُّنَّةُ ثَلَاثٌ وَ الْفَضْلُ فِی سَبْع» یک مرتبه گفتن اذکار رکوع و سجده فریضه است و سه مرتبه گفتن سنت است و بهتر آن است که هفت مرتبه گفته شود. موفق باشید
10027
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلام خدمت استاد عزیز: از آنجایی که گفته شده بر خدا و رسول پیشی نگیرد و مثلا آن شخص بعد از دعای امام الابصار را هم اضافه کرد و امام فرمود آنچه را من گفتم دقیقا بگو، حال مثلا ما دعایی را می خوانیم فرازی از آن به دلمان می چسبد یا دلمان می خواهد خدا آن فراز را بیشتر اجابت کند، ولی امام یک مرتبه فرموده است آیا اشکال دارد ما آن را هر بار خواستیم تکرار کنیم؟ مثلا یا رب را حضرت در دعای کمیل در هر مرتبه سه بار تکرار نموده اند ولی عموما مداحان هر مرتبه را نه بار تکرار می کنند با تشکر فراوان التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آن مورد که امام در مورد عدم اضافه‌کردن «ابصار» فرمودند، برای حوائج خاص است با این‌همه به نظرم بهتر است که در همان شکلی که دعا به ما رسیده، ما عمل کنیم با این‌همه اشکال ندارد که رجائاً بر بعضی فرازها تأکید بیشتر شود. موفق باشید
10001
متن پرسش
سلام محضر استاد: در سوره احزاب مسایل مختلفی وجود داره که میشه امروزه اونها رو در عالم مشاهده کرد و با مسایل روز وفق داد از جمله مسئله منافقین، مجرفین یا مشئله حجاب و... ولی در آیاتی مثل آیه ای که به مسلمانان درباره رفت و آمد به خانه پیغمبر (ص) و صحبت با همسران پیغمبر یا آیاتی که خداوند به پیغمبر (ص) دستور خاصی می دهد مانند ازدواج کردن یا نکردن او و... چگونه ما می توانیم استفاده کنیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده بحمداللّه عرایضی در رابطه با مواردی که می‌فرمایید در تبیین سوره‌ی مبارک احزاب رویکرد نظام‌سازی آن داشته‌ام. خوب است به آن مباحث رجوع فرمایید. موفق باشید
9972
متن پرسش
به نام خدا با عرض سلام، ادب و احترام خدمت استاد بزرگوار در یکی از برنامه های رادیو معارف (از زبان استاد محمدی) شنیدم که پس از جریان مباهله نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله از محضر خداوند سه درخواست کردند (برداشتن عذاب استیصال از نوع بشر، مرتد نشدن امت اسلام به یکباره و منحرف نشدن امت ایشان پس از رحلت حضرت محمد (ص) که خداوند دو در خواست اول را پذیرفتند و اما درخواست سوم آن حضرت مستجاب نشد. حال سوال این است که با توجه به مستجاب الدعوه بودن آن حضرت و داشتن علم غیب ایشان چگونه ممکن است دعایشان مردود گردد یا ایشان دعایی بکنند که می دانند مستجاب نمی گردد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر می‌شود پیامبری که خداوند در وصف او فرموده: «وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوى‏» از سر میل خود سخنی بگوید و تقاضایی بکند که با اراده‌ی الهی متفاوت باشد؟! لذا از آن‌جایی که ائمه‌«علیهم‌السلام» به ما فرموده‌اند؛ اگر سخنی از ما نقل شد که مطابقت با قرآن نداشت آن را به دیوار بزنید، ما نمی‌توانیم به این نوع روایات اعتماد کنیم. موفق باشید
9945
متن پرسش
سلام علیکم: خدا قوت. چطور پیامبر و حضرت امیر علیماالسلام حاکمان و والیان خودشان را انتخاب می کردند، ولی امروز انتخاب رئیس جمهوری و رئیس مجلس را رهبر انتخاب نمی کند؟ سوال من این است که امروز جامعه ما قابلیت آن را هنوز ندارند یا باید سیاست اسلامی همینطور باشد؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در حاکمیت جامعه باید مردم شرکت داشته باشند. زیرا امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» به مردم می‌فرمایند: ای مردم! حکومت از آنِ شما است به هرکس که می‌خواهید بدهید. لذا یک روز بیعت با حاکم، نظر عمومی لحاظ می‌شده و امروز با انتخابات. در هر صورت باید نظر مردم در صحنه باشد. موفق باشید
9933
متن پرسش
سلام: 1. می خواستم در مورد تاثیر ناخودآگاه بر نفس توضیحی بدهید؟ 2. از کجا بفهمیم مطلبی تاثیر ناخودآگاه می گذارد یا نه؟ 3. در مورد تاثیر موسیقی مثلا می گویند اگر هر آهنگی رو با علم ریورسینگ معکوس کنی پیام های شیطانی که مثلا در آهنگ است برتو تاثیر می گذارد؟! چه تاثیری من اصلا نمی دونم. مثلا عکس هایی است که خیلی ساده است و می گویند این فلان پیام منفی را دارد اما اصلا ما که نمی فهمیم؟ (البته استاد قبول دارم مثلا در مورد پیام هایی که در فیلم های هالیود هست و مثلا موضوعاتی که در مورد شیطان و نقش آن در عالم است که فرد با چند تا فیلم نگاه کردن به راحتی فکر می کنه استغفرلله شیطان اکبر است از خدا) با تشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: هراندازه روح انسان با نظر به نور توحید لطیف شود می‌فهمد چه‌چیز او را از آن لطافت خارج می‌کند و چون امامان معصوم«علیهم‌السلام» در کمال لطافت روح هستند نقش آثار منفی اشیاء را به ما متذکر می‌شوند تا آرام‌آرام خودمان هم تا حدّی آن آثار را تصدیق می‌کنیم. موفق باشید
9831
متن پرسش
سلام استاد معظم: لطفا نظر خود را در مورد این چکیده مقاله بفرمایید به همراه تصحیحات و بیان نکات ضروری و لطفا منابعی راجع به این مقاله ذکر بفرمایید «نظام عالم، نظام انّا لله و انّا الیه راجعون بسم الله الرحمن الرحیم نظام عالم، نظام انّا لله و انّا الیه راجعون است. نظامی که در آن ملکوت عالم به ملک متصل گردد و جز پاک بازی و عشقبازی با معبود در جان ها سودایی نباشد. روشن است که این رجوع دسته جمعی بسوی الله، سنت الهی و وعده ای تخلف ناپذیر است. اما خرق حجب و تآخر و تقدم در اتصال به معدن عظمت با اذن الهی به دست این جمع است. حرکت بسوی الله نیازمند به راهبری است که خود رجوعی تامّه داشته است. پیامبران و اهل بیت (ع) در این بستر هزاران ساله هرکدام با توجه به ظرفیت خود و اقتضائات زمانه سعی در تحقق بخشی از این رجوع داشته اند. از مسلمات عقلیه و شرعیه است که این حرکت عظیم نیازمند به بستری هماهنگ و منسجم در تمام ابعاد می باشد تا در آن بستر و عالم، این رجوع تحقق یابد. ما این بستر را جامعه اسلامی و تمدن اسلامی می نامیم تمدنی که در آنجا جاده ای هموار برای سیر بسوی خدا وجود دارد. تمام جان فشانی ها و تمام سختی ها و مصیبت هایی که بر سر انبیا و به خصوص اهل بیت (ع) آمده است جهت تحقق این تمدن عظیم الهی بوده است. ما برآنیم تا در این نوشتار از یک سو روند حرکت انسانی 250 ساله را در جهت تحقق این تمدن بررسی کنیم و از سوی دیگر دشمنان قسم خورده این حرکت را در هر برهه از زمان نمایش دهیم تا روشن گردد مبارزات اهل بیت (ع) سلسله ای منسجم است که علاوه بر دوران زندگی شان در همه دوران ها ادامه دارد زیرا حرکت ما به سوی الله سنت الهی است و وجود دشمن هم سنت الهی است پس مبارزه و جهاد هم از سنت های الهی خواهد بود و شایان توجه است که به جهت ذو ابعاد بودن و هم جانبه بودن حرکت به سمت تمدن الهی مثل اقتصاد فرهنگ علم و غیره، پس رویارویی و مبارزه با دشمن در همه ابعاد قهری است. در حین بحث متذکر می شویم که رجوع فردی چه جایگاه و تاثیری در رجوع جمعی دارد.»
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این متن شریف متذکر می‌شوند که همه‌ی انبیاء و اولیاء آمده‌اند نظام‌سازی کنند. ایمان فردی در کنار نظام‌سازی محقق می‌شود، می‌فرمایند: برای اهداف مقدس بستری هماهنگ نیاز داریم که این یعنی تمدن‌سازی و نظام‌سازی. موفق باشید
9804
متن پرسش
ضمن عرض سلام محضر شریف شما: حقیر خلاصه جلسات شما را البته مضمونا مکتوب نموده و در فضای سایبر و شبکه های اجتماعی استفاده می نمایم. آیا اجازه این کار را دارم و اگر پاسخ مثبت است آیا لازمست؟ یا بهتر است بگویم اجازه می دهید تا اسم شریفتان ذکر گردد؟ در ادامه یک نمونه خدمتتان عرضه می گردد: به این دو نوع برخورد توجه کنید: برخورد اول: خلیفه دوم پس از آنکه شخصی در محضر او از معنای آیه(جوار الکنس) پرسش نمود، با عصا به سمت او حمله برده و عمامه او را به زمین انداخت و سر او را غرق در خون کرد. شاید علت این برخورد جناب خلیفه آن بود که ایشان نمی خواستند عدم اعلمیتشان در جامعه مطرح شود و از این رو هر گونه سوال و یا اختلاف نظر را برای خود دشمنی قلمداد می نمود. برخورد دوم: جمله زیر بارها از دو لب مبارک امیرالمومنین بیرون آمد و از مشهورات تاریخ حیات مبارکشان است که: (سلونی قبل ان تفقدونی) یعنی قبل از فقدان من هر سوالی برایتان مطرح است بپرسید. روزی در جمعی از صحابه، پس از آنکه علی (علیه السلام) پاسخهای کامل و حکیمانه ای به سوالات دادند، یکی از خوارج (به راحتی و با کمال آزادی، گستاخانه) گفت: قاتلهُ الله کافراً ما افقههُ؟!: «خدا این کافر را بکشد چقدر دانا و آگاه است!» اصحاب (از جسارت او ناراحت شدند) از جای خود پریدند تا او را به قتل برسانند. ولی امام به آنها فرمود: «رویداً انّما هو سبٌّ بسبٍّ، او عفوٌ عن ذنبٍ: «آرام باشید جواب دشنام، دشنام است و یا بخشیدن و عفو از گناه». و حضرت او را عفو کرد. نتیجه: برخوردهای تند و چکشی که امروز از سوی جریان سلفی و تکفیری اهل سنت شاهد هستیم، ریشه تاریخی داشته و این واقعیت تلخ که این جریان تنها خود را محور حق دانسته و مخالف را (حتی از اهل سنت) دشمن قلمداد و بقصد قتل با او می جنگند نتیجه نبود معیار حق در نزد ایشان و در نتیجه خود را حق محض خواندن و دیگران را کافر و خونشان را مباح دانستن است. در برابر این جماعت، ما نیز اگر ادعای شیعه بودن داریم باید متوجه باشیم شیعه آزاداندیش بوده و مخالف را دشمن نمی شمارد، او را تحمل می کند البته تا آنجا که دست به شمشیر نبرده و یا توطئه نکرده باشد. ما باید مراقب باشیم با توهین به شخصیت های مورد احترام اهل سنت، مخالفین خود را به دشمن تبدیل نکنیم تا ناخواسته خود را با جریان تکفیری محشور ننماییم. توجه داشته باشیم که افق ما ایجاد تمدن شیعیست و در مسیر تحقق این افق باید متذکر شد که هیچ تمدنی بدون این روحیه یعنی روحیه تحمل مخالف و تبدیل ننمودن او به دشمن پا نگرفته و جهانی نخواهد شد. تمدن امروز غرب نیز از این قاعده مستثنی نیست و معماران این تمدن آن را بر شالوده لیبرالیزم (آزادی) بنا نمودند، هرچند که در عمل کاملا غیر این را نشان دادند لکن این تمدن برای رشد و جهانی شدن ابتدائا با شعارهایی مثل آزادی بیان، تحمل مخالف و ... خود را مطرح نمود و قلوب ناآگاه را فریفت. افق ما ایجاد تمدن است و در تمدن شیعی، مخالف بدون هتک حرمت قابل تحمل و احترام است. به امید ایجاد تمدن جهانی شیعه، انشاالله.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آدم حسابی! خیلی بهتر از آنچه بنده گفته ام مطلب را تنظیم و ویرایش کرده اید. شما کاملاً مجاز هستید هر طور و به هر اسم که خواستید مطلب را در شبکه های اجتماعی قرار دهید. همین اندازه بدانید هرکس به آینده ی تمدنی این انقلاب امیدوار است باید بداند لازم است برای تحقق تمدن اسلامی در نسبت ما با همدیگر تحولی اساسی رخ دهد. موفق باشید
9742
متن پرسش
با سلام و تهیت خدمت عالم عزیز مکرم بنده نواز: جسارتا بنده بعد از شنیدن ماجرای سحر شدن بدن پیامبر (ص) توسط یک یهودی کمی متعجب شدم. فکر می کردم با توجه به این که جسم پیامبر کاملا تحت تدبیر روح قدسی ایشان است امکان نفوذ سحر و جادو در بدن ایشان هم نباشد. اما بعد از کمی تأمل دریافتم که با توجه به این که سحر و جادو با تکیه بر منابع شرور مثل اجنه و شیطان و نقایص ذاتی نشئه دنیا بر موجودات تأثیر می گذارند و از آن جا که بدن انسان و پیامبر (ص) نیز از همین نشئه خاکی و قهرا متصف به نقایص آن است پس بدن معصوم و غیر معصوم در امکان تأثر از سحر و جادو و دیگر شرور یکسان باشد. البته از طرف دیگر هم می دانیم که جسم انسان تحت تدبیر روح است و روح قدسی معصوم می تواند بدن ایشان را نیز از بسیاری از آفات حفظ کند هر چند این اطلاق ندارد چون به هر حال تعلق جسم به روح موقت و دارای شدت و ضعف است حتی برای معصومین. پس آیا می توان نتیجه گرفت که به علت همین نقیصه ذاتی است که سحر و جادو می تواند در بدن حتی معصومین نفوذ کند چه آن که بیماری و دیگر شرور دنیایی نیز بر بدن شریف ایشان تأثیر می گذارد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آن نوع بیماری ها که به جهت عدم تعادل روح باشد در معصومین«علیهم السلام» نمی تواند وجود داشته باشد. ولی آن نوع بیماری که به جهت عوامل خارجی یا ناتوانی جسم باشد می توانند بدن معصومین را نیز تحت تأثیر قرار دهند و ساحر چون از طریق متأثرکردن خیال کار خود را انجام می دهند از آن جایی که خیال معصومین سراسر پاک و نورانی است، هرگز تحت تأثیر ساحران قرار نمی گیرد تا آن ها بتوانند معصومین را از این طریق بیمار کنند لذا روایاتی که بحث مسحورشدن اولیاء معصوم را به میان می کشد قابل اعتناء نیست. موفق باشید
9736
متن پرسش
سلام علیکم! در ابتدا پوزش می خواهم که سوالم طولانی است و البته از شما تقاضا دارم در حد امکان یک جواب کامل و جامع به بنده بدهید و از همه ابعاد مسأله را بررسی بفرمائید و در صورت امکان به تک تک روایات نیز پاسخ دهید. غریزه جنسی نیز مانند سایر غرایز یکی از غرایز انسانی است که مربوط به جنبه حیوانی بشر است. اما ظاهراً این غریزه در ادبیات دینی ما از یک قداست و احترام ویژه ای برخوردار است. می خواستم بدانم دلیل این امر چیست؟! در توضیح این سوال باید گفت ظاهر غریزه جنسی این است که با یک عملی که بطور عادی ممکن است بین 10 تا 20 دقیقه طول بکشد و در نهایت چند قطره یا چند سی سی منی از انسان خارج می شود این غریزه ارضا می شود. اما روایات عجیبی در این باب داریم. برای مثال روایت داریم: «عَنْ زُرَارَةَ بْنِ أَعْیَنَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: لَهْوُ الْمُؤْمِنِ فِی ثَلَاثَةِ أَشْیَاءَ التَّمَتُّعِ بِالنِّسَاءِ وَ مُفَاکَهَةِ الْإِخْوَانِ وَ الصَّلَاةِ بِاللَّیْل » (الخصال ج1 ص161) حال در اینجا «التَّمَتُّعِ بِالنِّسَاءِ» که مربوط به غریزه جنسی است و مربوط به بعد حیوانی است؛ در کنار عمل عظیمی مانند نماز شب به عنوان سرگرمی مومن ذکر شده است. نماز شبی که آنهمه روایات در فضلیتش داریم و آنهمه ثواب برایش ذکر شده است که خودتان بیشتر از بنده می دانید. حتی خیلی از اولیاءالله و عرفا فرموده اند که ما در نماز شب پرده ها از جلوی چشممان کنار رفت و مثلاً آغاز سیر و سلوکمان در نماز شب بود. حال همچین عملی در کنار یک عمل که مربوط به جنبه حیوانی آدمی است که لذتی حیوانی نیز دارد و در اکثریت قریب به اتفاق مردم این عمل بدون نیت قربت و بدون نیت خاصی و صرفاً بخاطر لذتش انجام می گیرد (مگر در معدودی از اولیاءالله که عمل جنسی را به نیت قربت انجام دهند.) در کنار این عمل که مخصوص مقربین است و شامل قرب نوافل می شود به عنوان لهو مومن ذکر می شود. حال واقعاً دلیل این امر چیست؟! چرا مثلاً غذا خوردن که آنهم مربوط به غریزه و جنبه حیوانی ماست در اینجا ذکر نمی شود؟! چرا مثلاً بازی کردن که آنهم مربوط به جنبه حیوانی ماست در اینجا ذکر نمی شود؟! یا برای مثال به این روایت توجه بفرمائید: «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فَقَالَ لَهُ هَلْ لَکَ مِنْ زَوْجَةٍ فَقَالَ لَا فَقَالَ أَبِی وَ مَا أُحِبُّ أَنَّ لِیَ الدُّنْیَا وَ مَا فِیهَا وَ أَنِّی بِتُّ لَیْلَةً وَ لَیْسَتْ لِی زَوْجَةٌ ثُمَّ قَالَ الرَّکْعَتَانِ یُصَلِّیهِمَا رَجُلٌ مُتَزَوِّجٌ أَفْضَلُ مِنْ رَجُلٍ أَعْزَبَ یَقُومُ لَیْلَهُ وَ یَصُومُ نَهَارَهُ ثُمَّ أَعْطَاهُ أَبِی سَبْعَةَ دَنَانِیرَ ثُمَّ قَالَ لَهُ تَزَوَّجْ بِهَذِهِ ثُمَّ قَالَ أَبِی قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص اتَّخِذُوا الْأَهْلَ فَإِنَّهُ أَرْزَقُ لَکُمْ.» (الکافی ج5 ص329) خوب در اینجا طبق فرموده امام باقر(ع) یک دنیا به یک شب بدون زن خوابیدن نمی ارزد. یعنی واقعاً این مسأله اینقدر مهم است که یک دنیا به یک شب بدون زن خوابیدن نیرزد؟!!! چرا اینطور است؟!!! چرا مثلاً یک دنیا به یک روز بدون تلویزیون تماشا کردن (البته نفرمائید تلویزیون آن موقع نبوده. صرفاً دارم مثال می زنم.) می ارزد اما به یک شب بدون زن خوابیدن خیر؟! چرا مثلاً حدیث نداریم دوست نداشتم کل دنیا را داشتم اما یک روز را بدون مثلاً گوشت خوردن سر می کردم؟!!! با توجه به اینکه هم بحث خوردن هم بحث جنسی هر دو از غرایز است و مربوط به جنبه حیوانی بشر. واقعاً فرق غریزه جنسی با باقی غرایز چیست؟! یا مثلاً طبق ادامه این روایت و روایات دیگر نماز متأهل 70 برابر نماز مجرد ثواب دارد. واقعاً دلیل این امر چیست؟! آیا همه اینها به غریزه جنسی برمی گردد یا مسأله دیگری است؟! یا مثلاً این روایت: «وَ قَالَ ص الْمُتَزَوِّجُ النَّائِمُ أَفْضَلُ عِنْدَ اللَّهِ مِنَ الصَّائِمِ الْقَائِمِ الْعَزَب » اینهم خیلی عجیب است. یعنی اگر متأهلی فقط خوابیده باشد از مجردی که صبح مثلاً تاسبتان در آن هوای گرم و روز طولانی روزه بگیره و شب نیز به عبادت و تهجد بپردازد؛ باز هم آن متأهلی که هیچ کاری نمی کند و فقط خوابیده است نزد خدا افضل است. چرا واقعاً اینطور است؟!!! یا برای مثال این روایت که دیگر صریح و واضح است مربوط به غریزه جنسی است: «عَنْ مُعَمَّرِ بْنِ خَلَّادٍ قَالَ سَمِعْتُ عَلِیَّ بْنَ مُوسَى الرِّضَا ع یَقُولُ ثَلَاثٌ مِنْ سُنَنِ الْمُرْسَلِینَ الْعِطْرُ وَ أَخْذُ الشَّعْرِ وَ کَثْرَةُ الطَّرُوقَةِ.»(الکافی ج5 ص320) البته در روایات دیگری نیز از «کَثْرَةُ الطَّرُوقَةِ» به عنوان یکی از خصال انبیاء(ع) نام برده شده است. حال چرا از بین اینهمه غریزه و امیال غریزی و حیوانی آمیزش جنسی زیاد یکی خصال انبیاء(ع) گفته شده است؟!!! چرا مثلاً خوردن زیاد یا مثلاً خوابیدن زیاد یا مثلاً تفریح زیاد و ... از خصال انبیاء(ع) نیست؟!!! نه تنها زیادی این مسائل از خصائل انبیاء(ع) نیست؛ بلکه برای مثال زیادی خوردن و خوابیدن در روایات نکوهش شده است. اما از آنجائیکه کثره الطروقه یکی از خصال انبیاء(ع) ذکر شده است معلوم می شود زیادی آمیزش نه تنها نکوهیده نیست؛ بلکه یک امر حسن و پسندیده است. واقعاً چرا این غریزه اینگونه است و فرقش با سایر غرایز چیست؟! آیا این غریزه همان چیزی است که در ابتدا گفتم با یک عمل 10 تا 20 دقیقه ای و خارج شدن چند سی سی منی از بدن ارضاء می شود یا واقعاً مسأله فراتر از این حرفها است؟ یا مثلا به این دو روایت توجه بفرمائید: «قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مِنْ أَخْلَاقِ الْأَنْبِیَاءِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِمْ حُبُّ النِّسَاءِ.» و «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَا أَظُنُّ رَجُلًا یَزْدَادُ فِی الْإِیمَانِ خَیْراً إِلَّا ازْدَادَ حُبّاً لِلنِّسَاءِ.» خب در اینجا می فرماید ازدیاد ایمان موجب ازدیاد حب نسبت به نساء می شود. اما مثلاً نداریم که ازدیاد ایمان موجب ازدیاد حب نسبت به غذاها بشود یا موجب ازدیاد حب نسبت به خواب بشود یا مثلاً موجب ازدیاد حب نسبت به تفریح و بازی بشود و ... . نه تنها نداریم بلکه در نمونه های عینی مشاهده می شود هر چه فرد با ایمان تر و با تقواتر باشد میل کمتری به شکم درانی و خوابیدن زیاد و تفریح دارد. اما به زنان که می رسیم دقیقاً اوضاع بالعکس می شود. یا برای مثال این روایت: «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ حَدَّثَنِی أَبِی عَنْ جَدِّی عَنْ آبَائِهِ ع أَنَّ عَلِیّاً صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ قَالَ: یُسْتَحَبُّ لِلرَّجُلِ أَنْ یَأْتِیَ أَهْلَهُ- أَوَّلَ لَیْلَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ لِقَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- أُحِلَّ لَکُمْ لَیْلَةَ الصِّیامِ الرَّفَثُ إِلى نِسائِکُمْ وَ الرَّفَثُ الْمُجَامَعَة» (الکافی ج4 ص180) در اینجا آمیزش جنسی در شب اول ماه دعا و نیایش و معنویت در کنار آنهمه ادعیه و اذکار و اوارد به عنوان یک عمل مستحب ذکر می شود. واقعاً دلیل این امر چیست؟!!! واقعا این غریزه با سایر غرایز چه تفاوتی دارد؟!!! یا برای مثال این روایت: «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَا مِنْ رَجُلٍ تَمَتَّعَ ثُمَّ اغْتَسَلَ إِلَّا خَلَقَ اللَّهُ مِنْ کُلِّ قَطْرَةٍ تَقْطُرُ مِنْهُ سَبْعِینَ مَلَکاً یَسْتَغْفِرُونَ لَهُ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ وَ یَلْعَنُونَ مُتَجَنِّبَهَا إِلَى أَنْ تَقُومَ السَّاعَةُ.» (وسائل الشیعة ج21 ص16) البته در این روایت چون بحث متعه مطرح است شاید نهی عمر بن خطاب نیز در تأکید شدید ائمه(ع) روی متعه تأثیر گذاشته باشد و این عمل علاوه بر خود عمل متعه از باب مخالفت با ثانی و مخالفت با بدعت ایجاد شده نیز ثواب داشته باشد. اما به هر حال این عمل نیز یک عمل مربوط به جنبه حیوانی ماست که این روایت در موردش آمده است. البته در مورد حدیث افزایش حب به نساء با افزایش ایمان سوالی جدا نیز داشتم: ظاهراً این روایت خطاب به مردها است نه زنها. چرا عکس این مطلب را نداریم؟! به مردها می گوید ازدیاد ایمان موجب ازدیاد حب نسبت به نساء می شود اما خطاب به زنها نداریم که ازدیاد ایمان موجب ازدیاد حب نسبت به رجال بشود. دلیلش چیست؟ یا مثلاً در روایت می فرماید کل دنیا به یک شب خوابیدن بدون زن نمی ارزد. اما خطاب به خانمها نداریم کل دنیا به یک شب خوابیدن بدون شوهر نمی ارزد. دلیلش چیست!؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که جوانان مجرد با رعایت عفت خود و صبرِ بر معصیت و رضایت به آنچه حضرت حق تقدیر فرموده، به نحوه‌ای از تجرد روحی می‌رسند که پیران طریقت حسرت آن‌ها را می‌خورند، موضوع لذات جنسی نیز اگر درست دیده شود یک نحوه آمادگی روحی برای بندگی بهتر می‌گردد. حضرت صادق«علیه‌السلام» راز این مسئله را تا حدّی باز کرده‌اند. آن‌جا که می‌فرمایند: «إِنَّ فِی حِکْمَةِ آلِ دَاوُدَ یَنْبَغِی لِلْمُسْلِمِ الْعَاقِلِ أَنْ لَا یُرَى ظَاعِناً إِلَّا فِی ثَلَاثٍ؛ مَرَمَّةٍ لِمَعَاشٍ، أَوْ تَزَوُّدٍ لِمَعَادٍ، أَوْ لَذَّةٍ فِی غَیْرِ ذَاتِ مُحَرَّمٍ، وَ یَنْبَغِی لِلْمُسْلِمِ الْعَاقِلِ أَنْ یَکُونَ لَهُ سَاعَةٌ یُفْضِی بِهَا إِلَى عَمَلِهِ فِیمَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ‏ وَ سَاعَةٌ یُلَاقِی إِخْوَانَهُ الَّذِینَ یُفَاوِضُهُمْ وَ یُفَاوِضُونَهُ فِی أَمْرِ آخِرَتِهِ، وَ سَاعَةٌ یُخَلِّی بَیْنَ نَفْسِهِ وَ لَذَّاتِهَا فِی غَیْرِ مُحَرَّمٍ، فَإِنَّهَا عَوْنٌ عَلَى تِلْکَ السَّاعَتَیْنِ». در حکمت‏ آل‏ داود چنین است که شایسته است مسلمانِ عاقل، زمانى از روزِ خود را براى کارهائى که بین او و خداوند انجام مى‏گیرد، اختصاص دهد، و زمانى دیگر برادران ایمانى خود را که با همدیگر در امر آخرت مشارکت دارند ملاقات کند، و زمانى نفس خود را با لذائذ و مشتهیاتش که گناه نباشد آزاد بگذارد. زیرا این زمان؛ آدمى را در انجام وظائف دو امر دیگرش کمک مى‏کند. حضرت می‌فرمایند: این نوع لذت، شوق عبادت را بیشتر می‌کند. زیرا لذت جنسی از آن جهت که ماده‌ای مثل طعام در غذاخوردن در میان ندارد، شبیه لذت لقاء الهی است و عزم سالک را که لذت لقاء را می‌شناسد تشدید می‌کند به همین جهت در روایت «کثره الطروقه» را به انبیاء نسبت داد. یا حضرت صادق«علیه‌السلام» می‌فرمایند: «لَهْوُ الْمُؤْمِنِ فِی ثَلَاثَةِ أَشْیَاءَ التَّمَتُّعِ بِالنِّسَاءِ وَ مُفَاکَهَةِ الْإِخْوَانِ وَ الصَّلَاةِ بِاللَّیْل‏» و مصداق کامل مؤمن ، اولیاء معصوم هستند. چون این بزرگان جنس لذت لقاء را می‌شناسند و در همین راستا از طریق لذات جنسی حلال به آن لذت منتقل می‌شوند و از آن جهت در شروع ماه رمضان که زمینه‌ی انتقال به لذت لقاء فراهم است روح‌های مؤمنین با لذت جنسی با سرعت بیشتری به لقاء می‌رسند. همان چیزی که حضرت صادق«علیه‌السلام» در روایتی که در ابتدا عرض کردم متذکر شدند. البته این‌ها همه مبتنی بر سایر شرایط است که باید مؤمنین فراهم کنند وگرنه نفس امّاره در این موارد حاکم می‌شود و موضوع، تغییر می‌کند. موفق باشید
9674
متن پرسش
سلام استاد: خسته نباشید. دستاورد های حضرت علی (ع) در 5 سال حکومت رو بصورت مختصر و مفید و جامع توضیح بدین که جواب یکی از منتقدین را بدهم البته توضیحاتشو خوندم ولی جامع و مفیدشو خواستم بدونم. و دیگری اینکه این منتقد حزب اللهی در بعضی از صحبت هاش نسبت به کلام رهبری در مواضع اسرائیل که همچون سگ حار و نجس است که ما هم شکی ندارم و ایشون انتقادی کرد که در عرصه سیاسی و جهانی برای تبادل ارتباط کاملا نادرست بوده و این عمل صریح نمی تواند حتی در بالقوه هم تاثیر بزارد البته این مربوط به خارج کشور میشه.. در مورد حرف آقا که در داخل زده میشه سطح درک خیلی ها از این حرف آقا بالاست و میدونن که منظور این نیست که انسان سگ است و الی آخر که ما متوجه میشیم... ایشون در ادامه گفتن این ادبیات در خارج از کشور و توطئه دشمنان تاثیر معکوس داره و دقیقا بیشتر مقابله به مثل میکنن... بنده دلایل دیگری رو هم در مورد دشمن شناسی و سیاست های پنهان صهیونیزم و آمریکا و غرب را کامل گفتم ولی ایشون از باز هم این انتقاد کرده و خواستم نظر شما رو بدونم که در جواب بهتر باید به این بنده خدا چه گفت.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد سخن مقام معظم رهبری قبلاً عرایضی داشتم. در مورد قسمت اول سؤالتان به کتاب‌های سیره‌ی ائمه«علیهم‌السلام» رجوع کنید. کتاب «منتهی‌الآمال» نکات خوبی دارد، امام علی«علیه‌السلام» مشعلی و دژی از جلال‌الدین فارسی، امام علی«علیه‌السلام»، از عبدالفتاح عبدالمقصود خوب است، کتاب جرج جرداق، تحت عنوان «شگفتی‌های نهج‌البلاغه» که مرحوم فخرالدین حجازی ترجمه کرده‌اند نیز نکاتی دارد. دکتر شریعتی نیز چند کتاب در این مورد دارد مثل «قاسطین، مارقین، ناکثین» و « علی ،مکتب، وحدت، عدالت ». موفق باشید
9597
متن پرسش
با سلام: در سوره انسان آیه 8 آمده اهلبیت (ع) همه آنچه داشتند انفاق کردند و خود گرسنه ماندند، ایشان به تعداد نفرات نان داشتند و همه نانها را به یک نفر دادند می توانستند یک نان بدهند و خودشان گرسنه نمانند. من به تفاسیر مراجعه کردم چیزی متوجه نشدم. لطفا راهنمایی کنید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آیه‌ی 8 سوره‌ی انسان می‌فرماید: اهل‌البیت‌»علیهم‌السلام» طعام خود را در عین آن‌که به آن نیاز داشتند برای خدا به مسکین و یتیم و اسیر دادند. به این صورت که ابتدا مسکینی آمد و با این که روزه بودند مقداری از طعام خود را به او دادند و سپس یتیمی آمد و باز مقداری را نیز به او دادند و چون در مرحله‌ی سوم اسیری آمد و از آن‌ها تقاضای طعام کرد باقی‌مانده طعام را به او دادند و سیری ان ها را بر گرسنگی خود ترجیح دادند. موفق باشید
9585
متن پرسش
به نام خدا با سلام و احترام: در جلسه ای در یکی از ادارات قم بحث صنعت و صنعتکاران و اهمیت اقتصاد در اسلام بود. یکی از مسئولین سوالی از حضار پرسید که بنده را ناراحت کرد می خواستم ببینم تحلیلم درست است یا خیر؟ لطفا نظرتان را مرقوم فرمایید. سوال: آیا امیرالمومنین پولدار بود یاخیر؟ پاسخ برخی حضار: بله تحلیل اینجانب: اصل سوال و پاسخ هر دو اشکال دارند چرا که در این سوال (با توجه به موضوع جلسه) اصالت به پول داده شده است و معصوم با آن سنجیده شده در حالی که امیرمومنان علیه السلام خود میزان است و باید همه مسائل از جمله ارزش پول با ایشان سنجیده شود. شاید بهتر بود پرسیده می شد پول در نظر معصوم چگونه است. امامی که همه عالم در اختیار اوست چه اهمیتی دارد که او را پولدار بدانیم یا فقیر.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که متوجه شدید مبنای سؤال اصالت‌دادن به ثروت دنیایی است و این سؤال نور امام معصوم را به حاشیه می‌برد و امام با اصالت‌دادن به ثروت خوانده می‌شود. باید سؤال شود جایگاه ثروت در اسلام و در نگاه امامان معصوم چگونه بود تا معلوم شود ثروت به خودی خود نه مذموم است و نه ممدوح، بلکه اگر در مسیر کارافزایی و تولید مفید به‌کار رود ممدوح است. موفق باشید
9562
متن پرسش
سلام علیکم استاد گرامی: بنده در سؤال اخیری که درباره خودداری جناب عالی از مطرح کردن بحث تعدد زوجات پیش آمد دقیق متوجه نشدم که علت آن خودداری چه بوده چه آن که در جریان جلسات تفسیر حضرت عالی نیستم. اما با این حال اگر مسئله مربوط به عدم پذیرش تعدد زوجات توسط بانوان است به نظر بنده پاسخ روشنی به این دسته از بانوان وجود دارد و آن این است که در مواردی که برای تعدد زوجات توجیه عقلی و شرعی وجود دارد مخالفت بانوان چیزی جز پیروی از هواس نفس و شیطان نیست. مگر ما نمی دانیم که حسادت از رذائل اخلاقی است پس چه طور یک مؤمن می تواند در برابر این حکم الهی به خاطر حسادت سرکشی کند؟ اما این استدلال که تعدد زوجات می تواند باعث عدم عدالت شود به نظر بنده این جا در مفهوم برقراری عدالت در چند همسری باید دو معنای را تمیز دهیم. 1- عدالت به معنی ادای حقوق تمام زوجات 2- عدالت به معنای برخورد کاملا برابر و یکسان با همه زوجات بدون توجه به فضیلت های آنها. به نظر بنده آن عدالتی که مورد نظر اسلام است اولی است نه دومی چه آن که پیامبر (ص) هم همه زنان خود را به یک اندازه دوست نداشتند و البته این تفاوت مبتنی بر این حقیقت بود که گرچه پیامبر تمام همسران را به حکم انسان بودن به طور کلی دوست دارند اما آن دسته از انسان ها و تبعا همسران ایشان که بندگان خالص تری برای خدا بودند را بیشتر دوست داشتند و راز محبت بیشتر ایشان نسبت به حضرت خدیجه (ع) نیز همین بود. این را عرض کردم که بگویم عدالتی که در قرآن برای چندهمسری ذکر شده به این معنی نیست که تمام همسران را باید یکسان دانست چه آن که هیچ دو انسانی مثل هم نیستند و حتی خدا نیز محبتش نسبت به همه انسان ها بر اساس تفکیکی که بین معنای رحمان و رحیم می کنیم یکسان نیست. پس چه طور انتظار داریم که یک شوهر تحت هر شرایطی همه زنانش را به یک اندازه دوست داشته باشد؟! عدالتی که در چند همسری باید لحاظ شود چیزی جز عدالت در احقاق حقوق اساسی همه زنان نیست و این منافی این است که شوهر آن همسری که با تقوی تر و فاضل تر باشد را بیشتر دوست داشته باشد به شرطی که معیار اختلاف در دوست داشتن همین معیارهای دینی و الهی باشد. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد چند همسری، موضوع همین طور است که می‌فرمایید ولی موضوع تعدد زوجات رسول خدا«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» چیز دیگری است و در بحث و تبیین آیات 50 تا 52 سوره‌ی احزاب عرض بنده آن بود که تعدد زوجات رسول خدا«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» به جهت آن بود که دست آن حضرت باز باشد، زیرا هرکدام از ازدواج‌های پیامبر«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» در آن شرایط، قدمی در راستای شکل‌دادن به نظام نوپای اسلام نهفته است و نمونه‌های آن را عرض کردیم و وقتی هم که نظام مورد نظر شکل گرفت آیه‌ی 52 سوره‌ی احزاب نازل شد که دیگر ازدواج مجدد را برای رسول خدا«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» ممنوع فرمود. موفق باشید
9499
متن پرسش
سلام: چند ساله هر که ازم میپرسه چرا رهبرتون «سگ» و «گرگ» و «مثل سگ پشیمون میشن و مثل سگ می ترسن» در بیاناتش استفاده میکنه جواب جالبی ندارم. آیا این رفتار با آموزه های قرآنی و روایی و مشی ائمه (ع) میخونه؟ بی تعصب جواب بدین. من کاملا موافق رهبری هستم و البته معتقدم صهیونیست ها را نباید با سگ مقایسه کرد چون از ارزشهای سگ وگرگ کم میشه اونا پست تر از حیوانات هستند. این شبهه را برای من منطقی حل کنید لطفا. یا علی
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در نزد حکما تعبیراتی این‌چنین وقتی به‌جا مصرف شود بی‌اشکال است، نمونه‌اش جملات حضرت علی«علیه‌السلام» به اشعث‌ بن قیس کندی که حضرت تعبیر « وَ لَعْنَةُ اللَّهِ وَ لَعْنَةُ اللَّاعِنِینَ حَائِکٌ ابْنُ حَائِکٍ مُنَافِقٌ ابْنُ کَافِر.... لعنت خدا و لعنت لعنت کنندگان، بر تو باد اى متکبّر متکبّر زاده، «1» منافق پسر کافر » به‌کار می‌برند. یا در قرآن برای بلعم باعورا صفت سگ هار را به‌کار می‌برد و می‌فرماید: «فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ الْکَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَیْهِ یَلْهَثْ أَوْ تَتْرُکْهُ یَلْهَثْ» اگر دنبالش کنی به تو حمله می‌کند و اگر رهایش هم بکنی به تو حمله می‌کند. منظور این‌که تنها باید این جملات را به‌جا مصرف کرد. آیا اصطلاح پشیمانی کامل را می‌توان در غیر «چون سگ پشیمان است» به‌کار برد؟ موفق باشید
9485
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد گرامی: در کتاب مبانی نظری و عملی اهل البیت (ع) فرموده اید محبت به خدا بدون معصوم ذهنی و باید محبوب در حوزه خیال تصور شود این یعنی چه؟ در کتاب روشن نفرموده اید. الان محبت ما به معصومین (ع) هم در حوزه ذهن است ما مطالبی از آنها شنیده ایم و سیره و روش آنها را خوانده ایم و به خاطر آن خصوصیات دوستشان داریم آنها را هم که ندیده و نمی بینیم خوب همین کار را هم در مورد خدا انجام می دهیم، می دانیم او کما ل مطلق است رحیم و رحمان است و خالق و رازق و.... ما است هر چه خوبی است از اوست و ما محتاج محضیم، خوب دوستش داریم دقیقا اهل البیت (ع) را هم با همین مکانیسم دوست داریم اگر این خدا ذهنی است، ارتباط ما با اهل البیت (ع) هم از همین مکانیسم است پس آن هم ذهنی هستند. لطفا تفاوتی که شما معتقدید را توضیح بفرمائید. با کمال تشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرض شد کمال مطلق خود را از طریق مظاهر می‌نمایاند و ما از طریق مظاهر او می‌توانیم با او مرتبط شویم و اُنس بگیریم وگرنه تنها به مفهوم خدا علم داریم. از بین مظاهر الهی کامل‌ترین مظاهر که محل ظهور همه‌ی اسماء الهی است انسان‌های کامل هستند و سیره و حرکات و گفتار آن‌ها می‌تواند ما را به نور اسماء الهی منتقل کند. در این رابطه بحث دیدن حسی در میان نیست. مردم بدون آن‌که حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» را در کربلا دیده باشند به‌خوبی با آن حضرت به عنوان مظهر اسماء الهی مرتبط‌اند. موفق باشید
9379
متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به فضایلی که برای ادعیه مختلف از معصومین (ع) بیان شده است به نظر میرسد که در کل فضیلت و ثواب دعاهایی که جنبه تسبیح و تحمید بیشتری دارند مانند یستشیر، عشرات، مشلول و ... بیشتر از دعاهایی است که بیشتر جنبه مناجات و استغفار و عرض حال و حاجت دارند مانند دعای ابوحمزه، کمیل و ... گاهی فضایلی که برای ادعیه توحیدی تر بیان شده حیرت انگیز است و از آن طرف درباره فضیلت مناجات ها یا سکوت شده و یا در آن حد بیان نشده است البته درست است که در همه ادعیه تا حدی به حمد و ثنای الهی پرداخته میشود اما آیا میتوان در حالت کلی این افضلیت و طبقه بندی در ادعیه را در نظر داشت؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: کار مشکلی است بنده تا حال در این مورد فکر نکرده‌ام. باید سعی کرد بهترین نحوه‌ی ارتباط با خدا را از طریق ادعیه پیدا کرد حال هر دعایی که با روح شما متناسب‌تر است آن را باید انتخاب کنید. خیلی به فضائل و ثواب‌اش کاری نداشته باشید. موفق باشید
9280
متن پرسش
با سلام و تشکر بی حد: با توجه به موکدات رهبری درباره جمعیت تصمیم گرفتیم هر کاری داریم کم کنیم و به هیچ عنوان مانع بچه دار شدن نشویم. دو ماه رمضان است که صاحب فرزند می شویم. شدیدا مورد سرزنش بچه های فدایی رهبر قرار گرفته و می گویند افراط است به بچه اول ظلم است و استناد به آیاتی از قرآن و روایات می کنند. 1. آیا به فعل معصوم می توان استناد و عمل کرد و گفت حضرت زهرا سلام الله ظلم نمی کنند پس ظلم نیست یا به گفته ایشان فقط مجتهد می تواند از فعل معصوم فعل صحیح را استخراج کند و ما صرف ظاهر فعل معصوم نمی توانیم عمل کنیم؟ 2. آیا سفارشات زیاد رهبری نیاز به حرکتی دفعتا و فوری دارد؟ چنانچه صحیح است مستند راهنمایی بفرمایید تا با جرات کار تبلیغی تا حد توان را شروع کنیم و اگر نه تمرکزمان را بر روی علم و دفع و رفع فساد و بحث جهاد اقتصادی و فرهنگی بانوان در خانواده بگذاریم. ان شاء الله یا علی .
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آیا اگر بچه‌ی دوم در کنار کودک اول به دنیا بیاید و هر دو و یا هرسه با هم بزرگ شوند، ظلم به آن‌ها شده؟! ما چنین چیزی را تجربه نکردیم. اتفاقاً اگر یک بچه داشته باشیم هم او اذیت می‌شود که هم‌بازی ندارد و خودخواه می‌شود و هم دائماً ما مشغول آن یک بچه خواهیم بود چون همبازی ندارد. موفق باشید
9185
متن پرسش
سلام بر استاد عزیز: در جواب سوال 9162 فرموده اید (همان موقعی که کودک قدرت تمیز دارد افقی را در مقابل‌اش به عنوان زندگی آرمانی تعریف کرد که هرگز خود را بازی‌خورده‌ی تمدن غربی احساس نکند.) استاد چگونه؟ راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: با نشان‌دادن زندگی بزرگان دین، با داستان پیامبران و امامان«علیهم‌السلام» با عمده‌کردن زندگی دینی و قیامت و ابدیت. موفق باشید
9076
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز: با توجه به آیه قرآن که کسانی که خدا و رسول (ص) را آزار دهند مورد لعن قرار داده است آیا اولی و دومی که موجبات شدیدترین آزار را با غصب خلافت و آن همه ظلم به حضرت زهرا (س) و دیگر شیعیان و حتی اهل سنت فراهم نمودند و خود حضرت زهرا (س) در جریان عیادت آن دو به آنها فرمود من از شما ناراضی هستم و بعد از هر نمازم شما را لعن می کنم مصداق لعن قرار نمی گیرند؟ گرچه در این زمان بنا به مصالحی نباید آشکار ا انجام داد. انگار از بعضی مباحث بوی آن می اید که آنها ذاتا شامل لعن نمی شوند. با تشکر از استاد گرامی.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در سیره‌ی اهل‌البیت«علیهم‌السلام» سعی بر آن است که به این شکل عمل نشود هرچند همواره به عمل آن‌ها انتقاد داشتند و هیچ‌وقت از حقی که باید اداء می‌شد کوتاه نمی‌آمدند. موفق باشید
9003
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد بزرگوار: بنده هنگام گوش دادن به برخی از موسیقی ها دچار یک احساس خیلی خوبی میشم و حس میکنم که این احساس به نوعی باعث تقرب و شناخت بیشتر خداوند هست. مثلا وقتی به برخی از آهنگ های آقای سراج گوش میکنم احساس میکنم این موسیقی ها باعث افزایش حالات عرفانی در انسان میشه. سوالی که دارم اینه که آیا این احساس کاذب هست یا حقیقی؟ و اگر کاذبه دلیل اون چی هست؟ یعنی موسیقی میتونه در مواردی قلب انسان رو به خدا نزدیکتر کنه یا فقط توهمه؟ با آرزوی طول عمر با عزت برای شما استاد عزیز و بزرگوار
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حوزه‌ی موسیقی، مرتبه‌ی خیال انسان است، اگر انسان‌ها طالب حضور در مقام قلب و روح هستند باید از موسیقی عبور کنند و در این راستا اهل‌البیت«علیهم‌السلام» هیچ رجوعی به موسیقی نداشتند. موفق باشید
8994
متن پرسش
با عرض سلام و ادب و احترام خدمت استاد طاهرزاده عزیز: مقاله ای در اینترنت دیدم راجع به زیارت عاشورا، در این مقاله با استناد به منابع و نسخه های معتبر و سایر شواهد نشان داده شده که نسخه ای از زیارت شریف عاشورا که هم اکنون میان ما شیعیان رواج دارد درباره عبارت «ثم العن الثانی و الثالث و الرابع ...» با نسخه های معتبر قدیمی تفاوت دارد و در نسخه های قدیمی چنین شماره گذاری وجود نداشته است. این مقاله در مجله وزین «کتاب قیم» که از نظر درجه علمی در میان مجلات مربوط به علوم اسلامی ، در طراز اول قرار دارد و «مجله علمی پژوهشی» به شمار می رود به چاپ رسیده است. از طریق لینک زیر نیز مستقیما بدون ورود در صفحه اصلی مجله "کتاب قیم" می توانید متن کامل مقاله را دانلود کنید: http://kq.yazd.ac.ir/pdf_326_60202842f675feb69af713d557f87922.html ایشان معتقد اند که این مقاله یک مقاله علمی و مستند مطابق استانداردهای مقالات علمی است و هفت خوان رستم را گذرانده و مورد تأیید انبوهی از محققان طراز اول در زمینه علوم حدیث و رجال و علوم اسلامی قرار گرفته تا توانسته تأییدیه علمی برای چاپ بگیرد بنابراین سزاوار است دوستان عزیز تا کاملا آن را مطالعه نکرده اند نظر ندهند. خواستم نظر استاد عزیز را در مورد این مقاله بدانم. با سپاس و تشکر از شما
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم قبلاً این نوع تحقیقات را دیده‌ام. تا آن‌جا که یادم هست در همان زمان که نسخه‌ مورد بحث مطرح بوده، نسخه‌هایی هست که زیارت عاشورا به همین شکل امروزی وجود داشته و لذا می‌توان احتمال داد آن نسخه‌ای که «ثم العن الثانی ....» را ندارد از سر تقیه نوشته شده. موفق باشید
8975
متن پرسش
سلام: استاد ببخشید شما در سوالی فردمودید که چون حجاب در قرآن واجب است رعایت حجاب در اماکن عمومی ایران الزامه. خوب زمان پیامبر اسلام (ص) هم حجاب در قرآن ذکر شد و پیامبر (ص) هم حکومت اسلامی تشکیل داد اما اینکار رو انجام نداد. ممنوت
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی دانم چرا می فرمایید در زمان رسول خدا"صلوات اللَه علیه وآله" حجاب به صورتی الزامی در جامعه ی اسلامی جاری نشد؟ اتفاقاً حجاب بدون مقاومت در جامعه جاری شد. هیچ شاهدی در نقض آن نداریم. موفق باشید
8939
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: بنده کتاب جایگاه رزق انسان در هستی را مطالعه کرده ام. با تشکر از شما بابت این کتاب ارزشمند سوالاتی برای بنده ایجاد شده که امیدوارم پاسخ آنها را از شما دریافت کنم. 1- در این کتاب طبق روایتی از امیرالمومنین (ع) آمده که دیگران در تنگ کردن رزق انسان نقشی ندارند. پس جایگاه ستم ستمگران که منجر به کم شدن رزق انسان و گاهی قطع آن می شود کجاست؟ 2- به کرات در این کتاب مطرح شده که نباید نگران آینده بود و رزق آینده محفوظ است. آیا بر این اساس می توان گفت که پس انداز کردن کاری اشتباه و ناشی از بدگمانی به خداوند است؟ این در حالی است که در عمل گاهی انسان مجبور می شود که درآمد مثلا دو سالش را در یک شب، به دلایل مختلف خرج کند مثل بیماری یا ازدواج یا ... . تکلیف چیست؟ 3- کسی که تنبلی کند و از انجام وظیفه خود نسبت به جامعه کوتاهی کند، چه سرنوشتی دارد؟ آیا رزقش به او می رسد؟ مگر رزق او مقدر نشده است؟ 4-سوال آخر: آیا ممکن است رزق انسان آنقدر تنگ شود که با وجود انجام وظیفه در حد توان خود، نیازمند دیگران گردیم؟ اگر بله آیا شایسته هست که برای این مورد هم که شده نگران آینده خود باشیم؟ باتشکر از حوصله تان. التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- ستم ستمگران هیچ‌گاه رزق ما را کم نمی‌کند بلکه ستم‌پذیری ما موجب محرومیت ما از الطاف الهی می‌شود 2- پس‌انداز در حدّ معقول را می‌توان جزو رزق نامید. همان‌طور که ائمه«علیهم‌السلام» خرج یک‌سال خود را برمی‌داشتند و بقیه را می‌بخشیدند. ولی نباید به اسم تأمین آینده از وظایفی که امروز در خدمت به خلق داریم کوتاهی کنیم. همان‌طور که نباید نسبت به نیازهای اولیه‌ی زندگی خود مثل مسکن بی‌تفاوت بود 3- رزق این افراد با سختی و تحقیر به آن‌ها می‌رسد و در این موارد باید خود را ملامت کنند 4- هرگز خداوندی که ما را خلق کرده، ما را در تأمین نیازهای ضروری و منطقی به خودمان وا نمی‌گذارد. ما هر چقدر در آینده چوب می‌خوریم به جهت دنبال‌کردن نیازهای کاذب و تجملاتی است. موفق باشید
8942
متن پرسش
سلام علیکم: خدا خیرتون بده که مجالی برای طرح سوالات ایجاد کردید. سوال بنده پیرامون چند همسری است بنده اعتقاد دارم که اصل در دین تک همسری است اما راه چند همسری بسته نیست زیرا در بعضی شرایط لازم است ولی شوهرم عکس این قضییه اعتقاد دارد میگوید اصل در دین چند همسری است و به عمل پیامبر و ائمه علیهم السلام استدلال میکند. حالا واقعا اصل در دین چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم جمع‌بندی صاحب‌نظران دین را در این دیدم که معتقدند اصل بر تک‌همسری است مگر آن‌که شرایط به جهت غلبه‌ی تعداد زنان بر مردان اجازه ندهد که تک‌همسری ادامه یابد. نمونه‌ی آن‌هم سیره‌ی رسول خدا«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» است که تنها با حضرت خدیجه«سلام‌اللّه‌علیها» بودند و بحث زنان پیامبران بعد از حضرت خدیجه«سلام‌اللّه‌علیها» هرکدام داستانی دارد که إن‌شاءاللّه در ادامه‌ی بحث سوره‌ی احزاب به آن پرداخته می‌شود. موفق باشید
نمایش چاپی